کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟
ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت چیست؟
خطرظروف یک بار
مصرف ومشکلات آن بر سلامتی
نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی چه نقشی دارد؟
بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر چه تاثیری دارد؟
شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چه تاثیری دارد؟
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
علت تمایل افراد به رابطه جنسی دهانی و خودداری برخی از انجام آن
یکی از دلایل سرکوب شدن میل جنسی مردان و زنان عدم تمایل همسر به رابطه جنسی دهانی و مواجه شدن با برخورد نامناسب همسر با آن بوده است،در این مطلب سعی در بررسی دلایل لذت مردان و زنان از سکس دهانی و خودداری برخی از افراد از انجام آن هستیم.
ما در این مقاله صرفا عمل لیسیدن و مکیدن آلت تناسلی را در نظر گرفته ایم
تعریف رابطه جنسی دهانی ( ORAL SEX )
نوعی از اعمال اصلی رابطه جنسی که به واسطه لیسیدن ( Lick ) یا مکیدن (Suck) آلت تناسلی زنانه و مردانه انجام می پذیرد و جزء رفتارهای مستقیم رابطه جنسی میباشد ( نه معاشقه )
دلایل لذت فیزولوژیکی رابطه جنسی دهانی
مردان :
مکیدن آلت تناسلی مردان باعث ایجاد فشار بر آلت شده و این فشار منجر به تجمع خون در بافتهای آلت میشود و این حالت برای مردان لذتبخش است و باعث حالت برانگیختگی در آنها میشود ، همچنین حرکت ورود و خروج آلت درد هان و فشار لبها بر آن میتواند بر افزایش لذت آن موثر باشد.
زنان:
لیسیدن چوچوله یا مکیدن لبه های بیرونی میتواند برای زنان لذتبخش باشد و در تحریک و ارگاسم غیر دخولی موثر باشد خصوصا درمورد افرادی که واژن آنها ترشح معمول را ندارند و به به عبارتی دچار خشکی واژن هستند سکس دهانی پیش از دخول میتواند علاوه بر تحریک درسهولت عمل دخول نیز موثر باشد.
دلایل روانی لذت از رابطه جنسی دهانی
عامل روانی در لذت جنسی مردان بیش از عامل فیزیکی نقش بازی میکند تا حدی که مردان این توانایی غیر ارادی را دارند تا بدون عمل فیزیکی رابطه جنسی به انزال دست یابند که معمولا این اتفاق در خواب برای آنها اتفاق می افتد و علت آن نیاز به تخلیه منی میباشد به عبارتی بدن مردان هر چند وقت یکبار نیاز به تخلیه منی دارد و این عمل برای پروستات و دفع بهتر ادرار لازم است.
همچنین حس برانگیختگی مردان میتواند با یک جرقه ذهنی زودگر چند ثانیه صورت پذیرد، پیرامون موارد مذکور رابطه جنسی دهانی از ابعاد روانی برای مردان از این حیث لذتبخش است که حس برتری به آنها دست میدهد و همچنین عمل همسر خود را فداکارانه و برگرفته از حس دوست داشتن محسوب میکنند،اثر روانی و ذهنیت پردازی در مردان آنقدری هست که بدون تجربه لذت آن به این باور رسیده باشند که این رابطه حتما برای آنها لذتبخش خواهد بود چرا که فکر به آن برای آنها لذت بخش است در نتیجه مغز آنها به این عمل واکنش مثبت نشان میدهد.
اگر چه در زنان دو فاکتور احساس و لمس نقش بسزائی در تحریک جنسی و لذت جنسی بازی میکند اما این بدان معنا نمیباشد که ذهنیت جنسی یا تخیلات جنسی در زنان کم اهمیت است ، رابطه جنسی دهانی در زنان نیز لذتبخش است و از نظر روحی روانی باعث شکل گیری حس خوشایندی نسبت به همسرشان در آنها میشود باور این موضوع که همسر وی به او این لذت را تقدیم میکند در پرورش حس تعلق درونی موثر تر است.
چرا برخی زنان و مردان از رابطه جنسی اجتناب میکنند ؟
دلیل اول ) این یک رفتار کثیف و چندش آور است ..!؟
با توجه به آنکه آلت تناسلی مردانه و زنانه محلی برای دفع ادرار است این طرز فکر در برخی افراد بوجود می آید که این اندام از نظر بهداشتی پاک نمیباشد و لسیدن و مکیدن آن عملی کثیف است در حقیقت آلت تناسلی اگرچه محل دفع ادرار میباشد اما در صورت رعایت نظافت محلی غیر بهداشتی محسوب نمیشود و البته فراموش نکنیم این محل ، محل اصلی مربوط به لذت جنسی است.
این افراد اکثرا آنرا عملی چندش آور می دانند و در مواجه شدن با آن رفتار و برخوردی تند ( تدافعی - تهاجمی - اکراه ) از خود بروز میدهند یا حتی تمایل همسر خود نسبت به آنرا به تمسخر میگیرند و او را پس میزنند ، این رفتار آنها میتواند یکی از دلایل اصلی سرکوب میل جنسی همسر (حتی برای همیشه ) نسبت به وی باشد معمولا این افراد خود را در اسارت ذهنیت اشتباهی قرار داده اند، چه بسا هستند افرادی که حتی از دیدن و لمس کردن آلت تناسلی هم اکراه دارند این افراد نیاز به درمان دارند / لازم به ذکر است برخی از این افراد پس تجربه عملی تغییر دیدگاه خواهند داد.
دلیل دوم ) این رفتار را درشأن شخصیت خود نمیدانند
اکثر زنان تصور میکنند سکس دهانی مخصوص اعمال روسپیها . بازیگران پورنو میباشد و انتظار همسر آنها از انجام آن انتظاری غیرمعقولانه و مقایسه شدن با روسپیها میدانند و حتی یک توهین به خود یا به تصور اینکه انجام این رفتار باعث کوچک شدن شخصیت آنها میشود از انجام آن خودداری میکنند این در حالیست که یکی از نشانه های قدرت و برتری میتواند تامین غریزه جنسی همسر باشد.
دلیل سوم ) ترس و تصویر نا مطلوب ذهنی
برخی از افراد ممکن است مورد استفاده های جنسی قرار گرفته باشند و جز افرادی باشند که به زور و ناخواسته درگیر چنین رابطه ای شده باشند یا تصویری در ذهن آنها نقش بسته باشد ، مسلما ناخودآگاه وغیر ارادی نسبت به آن واکنش منفی بروز میدهند این افراد برای حل این مشکل نیاز به درمان درمان دارند.
دلیل چهارم ) عدم تقابل آن
آیا خود حاضر به انجام این رفتار برای همسر تان هستید ؟ اگر نه بعید نیست علت خوداری همسر شما از انجام آن یا انجام با اکراه آن یکطرفه بودن آن باشد.
رابطه جنسی دهانی از نظر شرعی
رابطه جنسی دهانی بین زن و شوهر از نظر شرعی از روابط غیر متعارف نمیباشد و بر عکس از روابطیست که اشکال شرعی در صورتی که ترشحات آلت تناسلی مردانه و زنانه خورده نشود به آن وارد نیست و مراجع تقلید نیزانجام آنرا با شرط مذکور بدون اشکال میدانند.
از همسر خود لذت ببرید و لذت را به او تقدیم کنید
دسته ای از زنان و مردان هستند که لذت خود را معطوف به لذت همسرشان میدانند به اینگونه که از لذت بردن همسرشان نسبت به رفتاری که در رابطه جنسی انجام میدهند حس تحریک بیشتر و لذت بیشتری را تجربه میکنند و برخی دیگر تنها به لذت جنسی خود اهمیت میدهند ، به عبارتی همسر خود را ملزم به انجام خواسته های جنسی خود میدانند اما این در حالیست که خود را ملزم به تامین خواسته های جنسی وی نمیکنند.
از اینرو طرفین دچار عدم توازن در رابطه جنسی میشوند که میتواند تبدیل به یکی از پایه های شکست در زندگی زناشوئی یا پدیده خیانت باشد ، مسلما خواسته رابطه دهانی جزء خواسته های غیر متعارف نیست بلکه یکی از اصول اصلی رابطه جنسی میباشد.
منبع:tanzimekhanevadeh.com
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
لذت سکس سریع
در انبوه کتابهای مربوط به سکس، از صرف وقت برای رساندن زن به لذت حرفها زده شده؛ ولی در هیچ کتابی ندیدهام از نیاز مشروع مرد به سکس سریع چیزی آمده باشد.
مرد معمولاً از کامیاب کردن زن شاد میشود؛ ولی بعضی وقتها حس میکند دلش میخواهد از پیشنوازشها در برود و به کار خود بپردازد. چیزی در وجودش عمیقاً خواستار توقف بازداری میشود.
دوست دارد دلواپسی برای صرف وقت و یا انجام آنچه زن میطلبد را کنار گذارد؛ فقط خودش باشد.در این حالت، تمایل به شادی زن همچنان در او هست، ولی دیگر نمیخواهد صبر کند.
در کنار پیش بردن، پیش رفتن هم لازم است. مرد همان طور که با محبت وقت میگذارد و زن را به لذت میرساند، گاهی نیاز دارد به کار خود مشغول شود و سکس سریع داشته باشد.
غریزه را آزاد گذاردن و نیاز تند مردانه را بیزمینهسازی برآوردن، او را مهیا میکند درمواقع دیگر آسانتر برای زن باشد. بخشهایی از وجود مرد شبیه ماشینیاند که گاه گاه با سریع رفتن کاربراتورش تمیز میشود. بدن مرد نیاز دارد بعضی وقتها بدون هر نوع بازداشتی به کارکرد طبیعی خود مشغول شود.
احساسمان از این نیاز آگاه باشد، چیزی است؛ و پرداختن به آن، چیزی دیگر. جیمز وقتی با لوسی سکس سریع داشت، غالباً دچار این احساس میشد که لوسی به آنچه نیاز دارد نمیرسد.
جیمز حس میکرد لوسی آمیزش جنسی بدون پیشنوازش راخودخواهی میداند. شوهر از این بابت خود را در تنگنا میدید و واهمه داشت که عاشق خوبی به حساب نیاید. بنابراین، تا نزدیکیهای رفتنش به اداره صبر میکرد و آنگاه لوسی را به آغوش میکشید.
او به زن میگفت: «خوب، چند دقیقه وقت دارم. بیا سکس داشته باشیم.» زن به خوبی همراهی میکرد و جیمز با خیالی آسوده از سکس سریع لذت میبرد.
اما، به تدریج جیمز به خاطر رویهی فریبکارانهاش احساس گناه میکرد. او دیگر نمیخواست با تظاهر به وقت نداشتن، سکس سریع داشته باشد. به جیمز و لوسی پیشنهاد کردم که مسئله را میتوانند با گفتوگو دربارهی آن به طور موثر حل کنند.
سکس سریع در عوض در آغوش گرفتن
جیمز به لوسی گفت: «گاهی سکس را بدون مقدمات میخواهم. میدانم سکس بون پیشنوازش آنچه را که میخواهی به تو نمیدهد؛ولی برای من بسیار لذتبخش است.»
از زن پرسیدم: «جیمز در مقابل سکس سریع چه میتواند برایت انجام دهد؟»
لوسی گفت: «درست نمیدانم. در این باره، زیاد فکر کردهام؛ نگرانم که با پذیرش سکس سریع، همهی تجاربمان به آن خلاصه شود.»
جیمز با آرامش اظهار کرد: «این حرف منطقی است. بسیار خوب، اگر قول دهم تجارب بیشتابی درست مانند آنچه تاکنون داشتهایم، با هم داشته باشیم، چطور؟»
او پاسخ داد: «خوب است، اما در مورد این که سکس واقعاً مخصوص نیز داشته باشیم یا حداقل ماهی یک بار شب را بیرون به سر بریم و سکس رمانتیک داشته باشیم چه میگویی؟»
لوسی میدانست در این لحظه حرف اول را میزند، اکنون ماه را به دست آورده بود و میخواست ستارگان را نیز داشته باشد. جیمز نیز خوشحال بود که او را همراهی میکند.
زن گفت: «اگر سکس سریع را مرتباً میخواهی، من هم در آغوشگیری و نوازش را میخواهم. دوست دارم میلت را برای در آغوش گرفتنم به مدت چند دقیقه احساس کنم، بدون آنکه لازم باشد
همواره پس از آن سکس داشته باشیم.»
جیمز گفت: «مسئلهای نیست. هرگاه که خواستی، به من بگو تا خود را بازدارم و با گرمی و محبت به آغوشت گیرم.» سپس کمی مکث کرد و گفت: «آیا چیز دیگری هم هست؟»
لوسی با شادمانی پاسخ داد: «نه، فکرمیکنم که همین کافی است.»
چهار وضعیت
معتقدم برای هر دو معاملهی خوبی بود. به آنها توصیه کردم برای آن که سکس سریعشان خالی از هر نوع تأثیر منفیای باشد،معاملهشان را خلاصه کنند.
جیمز موارد را چنین جمعبندی کرد: «چهار وضعیت پیشنهادیم برای تو چنین است: سکس مرتب بیشتاب که در آرامش خانه به کمال میرسد، ماهی یک بار سکس کاملاً مخصوص و رمانتیک در بیرون از خانه، نداشتن هیچ توقعی از تو در طی سکس سریع و همچنین در آغوش گیری مرتب. آیا با توجه به این چهار وضعیت راضی هستی با من سکس حاضری داشته باشی؟»
لوسی گفت: «به نظرم خیلی خوب است؛ ولی اگر احساس خستگی کنم یا بدون دلیل مشخصی آمادگیاش را نداشته باشم، دلم نمیخواهد اجباراً جواب مثبت دهم.»
جیمز با رضایت خاطر لبخند زد و موافقتش را اعلام کرد.
چگونه میتوان جذابیت جنسی را افزایش داد؟
آنچه پس از این معامله رخ داد، دور از تصور جیمز و لوسی بود. زندگی جنسیشان کاملاً بهبود یافت و جیمز آشکارا میدید که جذابیتهای جنسی لوسی برایش بسیار زیاد شده است.
خودش مسئله را این چنین توضیح داد: «برای اولین بار در طول زندگی جنسیام احساس آزادی کردم. ناگهان خود را رها دیدم تا بدون نیاز به پیشنوازش، یک راست به سراغ آنچه دلم میخواهد بروم. اولین بار بود که دلواپسی از طرز عملم یا لزوم خشنود کردن همسرم نداشتم. همهچیز برای خودم بود، آن هم بدون احساس گناه از این که مبادا او ارضا نشود. واقعاً لذتبخش بود. هر دوی ما احساس خوبی داشتیم، زیرا میدانستیم او آنچه را میخواهد بعداً به دست میآورد.»
سکس سریع بدون احساس گناه شیرینی شگفتی دارد. آن برایجیمز و اکثر مردان رهایی باشکوهی به بار میآورد. تصور کنید به فروشگاه بروید و هر آنچه بخواهید بخرید یا با هر سرعتی که دلتان میخواهد با خیال آسوده برانید یا بدون کلاه بر موتورسیکلت سوار شوید و باد را لابهلای موهایتان احساس کنید. سکس سریع تجربهای این چنین دلچسب است.
بله، آن نوعی بازگشت به نوجوانی است.
چشمهی جدیدی از بالندگی و شکوفایی عاطفی برای مرد است.
مرد در نوجوانی بر اسب شاهوار جنیست سوار میشود. بودن شک،آزادی سکس سریع نشستن دوباره بر زین آن اسب است.
جیمز بعد از توافقشان نگران عدم پذیرش نبود و با اطمینان سکس را شروع میکرد. لوسی نیز در تجاربشان، اگر حال و حوصله نداشت، به جای نه گفتن، سکس سریع را پیشنهاد میکرد.
به هر حال، بعد از چند سال رابطهی آزاد و بدون احساس گناه، سکس سریع به نحو قابل توجهای اهمیتش را برای جیمز از دست داد. او به این خصلت رسیده بود که اگر لوسی آمادگی نداشت در بسیاری از مواقع، به جای پرداختن به سکس سریع، با روی گشاده صبر میکرد تا آمادگیاش را بیابد.
جیمز بدون مخالفتی همواره قادر بود به سکس سریع بپردازد. پس، وقتی لوسی میل به سکس آهسته و بیشتاب نداشت، او به هیچوجه احساس عدم پذیرش و رد شدن نمیکرد- این احساس ضروریای است برای آن که مرد با شور و حرارت مجذوب همسرش باقی بماند.
آنگاه که توافق حاصل شد و مرد در اثر آن دیگر احساس عدم پذیرش و رد شدن نکرد، احساس عالیای که برایشان برقرار میشود، همانا گاه گاه لذت بردن از سکسی است که نیاز به فشردن پا روی ترمز ندارد.
زن که آماده نیست، چطور میتوان سکس ایمن داشت؟
با رفع شدن برداشت بد از سکس سریع، زن عملاً مرد را برای آغاز این نوع سکس حمایت میکند. در زیر، عبارتی که مرد معمولاً برای شروع سکس بیان میکند میآید؛ و همچنین پاسخهایی که زن میتواند در هنگام عدم تمایل به سکس همیشگی، به جای نه گفتن ، به زبان آورد.
١.مرد میگوید: واقعاً تحریکم کردهای، بیا با هم باشیم. زن پاسخ میدهد: آمادگی ندارم، ولی سکس حاضری خوب است.
٢.مرد میگوید: دلم خیلی هوایت را کرده؛ کارها را کنار بگذار، بیا سکس داشته باشیم. زن پاسخ میدهد: آه! خیلی خوب است؛ ولی وقت زیادی ندارم. بگذار سکس سریع داشته باشیم.
٣.مرد میگوید: الان وقتم آزاد است. مایلی سکس داشته باشیم؟ زن پاسخ میدهد: اکنون میتوانیم سکس حاضری داشته باشیم؛ اما فردا شاید مجالمان بیشتر باشد.
٤.مرد میگوید: میخواهی به اتاقخواب برویم و وقتمان را صمیمانه بگذرانیم؟ زن پاسخ میدهد: سکس سریع خوب است. شاید کمکم کند کمی بیاسایم؛ و آنگاه بشود صحبت کنیم.
٥.مرد میگوید: موافقی امروز وقتی برای عشقبازی کنار بگذاریم؟زن پاسخ میدهد: میلی به پیشنوازش ندارم؛ ولی سکس سریع اشکالی ندارد. فکر میکنم گاهی از سکس، فقط کنار تو بودن را میخواهم.
٦.مرد میگوید: حس میکنم حسابی تحریک شدهام. خیلی دلم سکس میخواهد. زن پاسخ میدهد: من هم همینطور؛ ولی وقت کافی نداریم، بیاسکس سریع داشته باشیم.
٧.مرد میگوید: امشب با عشقبازی چطوری؟ زن پاسخ میدهد: حالا سکس سریع میخواهم، چون سرم بدجورید رد میکند. کاش تا فردا بهتر شود.
٨.مرد حرفی نمیزند؛ ولی روی تخت میرود و تمایلش را با حرکاتی نشان میدهد. زن زمزمه میکند: اوه! احساس خوبی است. امشب دلواپس من نباش، کار خودت را بکن.
٩.در طی سکس، زن میفهمد ماه کامل نیست. زن دستان مرد را به آرامی میگیرد و میگوید: به درونم بیا. دوست دارم آنجا احساسات کنم. لذت بردن تو برایم خیلی خوشایند است. (گفتهی او این مفهوم کلیدی را میرساند که «نیازی نیست برایم وقت بگذاری، چرا که بدنم آمادگی ارگاسم را ندارد.»)
١٠.مرد وقت زیادی صرف میکند و زن میفهمد که آمادگیاش را ندارد. زن فقط دوست دارد کنار مرد باشد و او را از لذت برخوردار کند.زن میتواند مرد را به درون خود هدایت کند و بگوید: بیا امشب سکس سریع داشته باشیم.
افزودن سکس سریع بدون احساس گناه به حیات جنسی برای هر یک از زوجین رهایی غیرقابل انتظاری به بار میآورد. تا وقتی مرد از نگرانی بابت پذیرفته نشدن آزاد نشود، نمیتواند درک کند که این دلواپسی چگونه بر او تأثیر میگذاشته و مانع شور و حرارت جنسیاش میشده. بهرهبردن از مهارتهای ارتباطی جدید، زن را نیز آزاد میسازد در مواقعی که آمادگی ندارد، به تلاش بیهوده برای ارگاسم نپردازد یا تظاهر به آن نکند.
چطور میشود که مردان دیگر سکس را شروع نمیکنند؟
مرد با هر پذیرفته نشدن بیشتر میرنجد و غرورش عمیقتر جریحهدار میشود. وقتی تقاضاهایش به طور مکرر رد میشوند، اعتماد به نفسش را از دست داده و سکس را با تردید آغاز میکند.
حتی ممکن است تمایلش را به زن از دست دهد یا تمایل به زنی که او را رد نمیکند پیدا کند و یا کلاً علایق جنسیاش فروکش کند. درحالی که مجذوب زن دیگری شده، شاید به اشتباه فکر کند که دیگر تمایل به زن خود ندارد؛ یا اگر علاقهاش را به سکس از دست دهد، ممکن است آن را به علت بالا رفتن سن خود بداند.
در آغاز رابطهی عاشقانه، زوجها غالباً هرگاه که بشود به سکس میپردازند، سپس، همچنان که زندگی عملی کار و خانه دوباره در برابر دیدگانشان ظاهر میشود، تبعاً کمتر به سکس میپردازند. با به دنیا آمدن بچهها وقت باز هم محدودتر شده و باید زمان به خصوصی را در نظر بگیرند یا منتظر فرصت مناسبی بمانند.
در این شرایط، وقتی مرد خواهش خود را با گفتن «بیا عشقبازی کنیم» ابراز میکند، معمولاً زن بدون تأمل کافی پاسخ منفیای شبیه جملات زیر میدهد:
- الان نمیشود، باید شام درست کنم.
- الان نمیشود، باید تلفن بزنم.
- نمیشود، باید خرید کنم.
- کار دارم.
- نمیتوانم، خیلی سرم شلوغ است.
- حالا حوصلهاش را ندارم.
- الان موقع مناسبی نیست.
- سرم درد میکند.
- آمادگی فکر کردن به سکس را ندارم.
- پریودم.
مرد هر بار که جوابی از این نوع میشنود، در سطح عواطفش به نوسان افتاده و تلاش میکند همسرش را بفهمد؛ اما در هر بار برای او سختتر و سختتر میشود که احساس رد شدگی و عدم پذیرش نکند، و چه بسا پس از چندی از پرداختن به سکس باز میایستد. در این حالت، ممکن است هنوز سکس بخواهد، ولی بعد از چندین و چند بار جواب منفی شنیدن ترجیح میدهد جلوی خود را بگیرد و منتظر علامت واضحی از جانب همسرش شود مبنی بر این که وی آمادگی
آن را دارد.
مرد در بعضی موارد، وقت میگذارد و برای تشخیص زمان مناسب تلاش زیادی به خرج میدهد. او از خود میپرسد: «آیا اکنون زمان خوبی است؟ آیا اکنون زنم آمادگیاش را دارد؟» او هر چند کمتر احتمال دارد که بداند در هنگام تمایل به سکس، خود را از آن باز
داشتن چه تأثیری بر وجودش میگذارد؛ ولی حقیقت این است که این بازداریها احساس عدم پذیرش و طردشدگی را در مرد تقویت میکند.
آن طورها هم که به نظر میرسد نیست
هفت سال از ازدواج جک و آنی میگذشت. آنها برایم گفتند که درابتدا شیفتهی هم بودند، ولی پس از سه سال مشکلات زناشوییشان شروع شده و به تدریج شور و حرارتشان را نسبت به هم از دست دادهاند؛ و حال، برای حل مسائلشان به من رجوع کردهاند.
طی مشاوره، آنی به جک گفت: «دلم میخواهد، مثل گذشتهها، زیاد سکس داشته باشیم. آیا کاری کردهام که باعث ناراحتی تو شده است؟»
جک حیرتزده پاسخ داد: «من این طور فکر میکنم که خودم همیشه سکس میخواهم، ولی تو نمیخواهی. آیا این حقیقتاً خواستهی توست؟! در خیلی مواقع، چون آمادگی سکس را در تو نمیبینم، ازسکس خواستن پرهیز میکنم.»
آنی گفت: «چطور ممکن است بدون پرسیدن، متوجه شوی که آمادگیاش را ندارم؟»
جک درنگ کرد. بعد در حالی که کمی گره به ابروها انداخته بود گفت: «میدانم، برای فهمیدنش به اندازهی کافی مرا رد کردهای.»
آنی پاسخ داد: «این منصفانه نیست. گاهی که احساس بیحوصلگی میکنم، گفتن این که سکس میخواهی، میتواند مرا- حتی اگر کمی طول بکشد- سر حوصله آورد. سکس خواستنت احساسم را هدایت میکند. من واقعاً از گفتن این که سکس میخواهی ممنون میشوم.»
جک و آنی بعد از اصلاح برداشتشان از خواستهای یکدیگر و وقتی سکس سریع را بدون احساس گناه آموختند، توانستند شور و حرارت را به رابطهشان بازگردانند.
در قسمت بعد به این میپردازیم که چرا مردان احساس طردشدگی میکنند.
چرا مردان احساس طردشدگی میکنند؟
آنی هنگام گفتوگو با جک، دربارهی مواقعی که سکس را نمیخواست، دچار سردرگمی میشد. او نمیتوانست بفهمد وقتی آمادگی ندارد، چرا شوهرش باید این قدر احساس طردشدگی کند. به نظر او، علاقهی واقعیاش به سکس داشتن با جک در مواقعی که آمادگیاش را داشت، برای آسوده کردن خیال همسرش کافی بود.
مرد نیز از نظر منطقی با این قضیه موافق بود، ولی از نظر عاطفی مسئله برایش بسیار فرق میکرد. به دلایل گوناگون، عدم پذیرش جنسی از حساسترین و آسیبپذیرترین نقاط وجودی مرد است.
مردان، از نظر بیولوژیکی و هورمونی، تمایل بیشتری به سکس دارند. سکس به طور طبیعی دائماً در ذهنشان است؛ و چون سکس را بسیار میخواهند، وقتی زن با آن موافقت نمیکند غالباً احساس پذیرفته نشدن و طرد شدن میکنند.
همان طور که قبلاً گفتم برانگیختگی جنسی بیشترین تأثیر را بر مرد میگذارد و احساس را به او باز میگرداند. اما همهی داستان این نیست. در شرایط تحریک، مرد در آسیبپذیرترین وضعیت نیز قرار دارد؛ و از این رو، به بدترین وجهی درد عدم پذیرش و طردشدگی را تجربه میکند.
تحریک باعث یادآوری رنجشهای گذشته نیز میشود. ناخوشایندیهای تجارب گذشته زنده میشوند و دردشان مجدداً احساس میشود.
در نتیجه وقتی مرد تحریک میشود، آن احساسات بد برایش تجدید شده و شاید، بدون آن که خود بفهمد، او را دچار خشم و عصبانیت کنند.
مردی که نداند چطور از احساس طردشدگی دوری کند، یک راست به دامن درد و استیصال میافتد. چه باید کرد؟ چون راه گریزی نمیبیند، به تکرار تجربهی درد کشیده میشود و سرانجام جاذبهی همسرش را از دست میدهد. تصورش را بکنید. مرد چون در خودآگاه راه حلی نمییابد، در ناخودآگاه شهوت نسبت به همسرش را متوقف میکند.
البته رسیدن به این فقدان میل از روی انتخاب و اراده نیست، بلکه امری خود به خود و غیر ارادی است.
مجذوبیت جنسی مرد گاه به جای دیگری منتقل میشود. او به زنی فانتزی که دست رد به سینهاش نمیگذارد یا به زنی فاقد اهمیت که به کار معاشقه میآید، میل جنسیاش را معطوف میکند. این هم دلیلش روشن است، اگر به زن اهمیت ندهد، احتمال طرد شدن دردناک وجود نخواهد داشت. بله، به همین علت است که برخی مردان در برابر زن ناشناس برانگیخته میشوند، ولی جذب زنی که بیش از همه دوست دارند، نمیشوند.
زنان سکس را دوست دارند
زنان سکس را دوست دارند، ولی تمایل جنسیشان به سادگی مردان آفتابی نمیشود. زن برای حس کردن میل جنسی زمان، امنیت و مهربانی میخواهد. بله، او اینها را میخواهد تا نشان دهد معدنی از احساس است. مردان این را نمیدانند؛ زیرا در طول زندگی مشترک بسیاری از پیامهایی که از همسرشان دریافت میکنند به نظرشان خلاف آن معنا میدهد. مردان برای زنده نگه داشتن شور و حرارت و شیفتگی جنسیشان در طی سالهای طولانی، نیاز به پیامهای روشنی حاکی از علاقمندی همسرشان به سکس دارند.
به طور کلی، مردان در سن هفده یا هجده سالگی در اوج علاقهی جنسی هستند. زنان این بهار را در36 تا 38 سالگی تجربه میکنند.
فرصت لازم برای برانگیخته شدن مردان و زنان نیز به همین الگو شبیه است. مرد با کمی نوازش تحریک میشود، حال آن که زن به زمان قابل توجهای نیاز دارد. خوب، وقتی مرد احساسش کاملاً پخته میشود، زن هنوز در آغاز راه است. پس، به طور عادی مرد فکر میکند زن سکس را دوست ندارد؛ زیرا در هنگام برانگیختگی خود، زن را هنوز آرام و بی احساس میبیند.
در نحوهی برداشت مرد، واهمههای دوران نوجوانی نیز میتوانندنقش داشته باشند. اگر پسر میترسیده مادرش از علاقهی روزافزون او به سکس و دختران باخبر شود، شاید دچار این باور شده باشد که تمایل جنسی چیز بدی است. بعداً همسرش را میبیند که به زندگیشان میرسد.
نجواهای شوم کوچک یا احساسات نابخودی مرد را فرا میگیرند که «میل جنسیات را خاموش کن. نگذار بفهمد، چون تو را از خود خواهد راند».
تجارب منفی دوران زندگی با والدین الزاماً چنین تأثیر مستقیمی نمیگذارند؛ اما مطمئناً هنگامی که زن بیعلاقه به سکس به نظر میرسد، حساسیت مرد را به حس طردشدگی افزایش میدهند.
زن وقتی که آمادهی سکس نباشد یاخلقش را نداشته باشد، مرد بیدرنگ با خود میگوید: « میدانستم،او سکس نمیخواهد.»
زن برای حل این مشکل چه میتواند بکند؟ یکی از راهها نشان دادن زیرکانهی علاقمندیاش به سکس است. پذیرش گهگاه سکس سریع قویترین پیام مثبت را به مرد میدهد؛ و حمایت از مرد در زمان شروع سکس، پیام قدرتمند دیگری است.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
پرسش: دلایل کلیدی ایجاد اشتیاق جنسی در دوران ازدواج کدام است؟
پاسخ: در تجربه به من اثبات شده که از مهمترین متغیرهایی که می تواند در شادی زندگی مشترک نقش مهمی را ایفا کند، عجیب بودن، تازگی، و حس بالای زوجین در ارضای نیازهای یکدیگر است. یکی از دلایلی که رابطه جدید و یا هر کار دیگری را میتواند جالب توجه کند این است که زوجین می خواهند به یکدیگر لذت بخشند و همین امر خود منجر به خلق خلاقیت و تحریک جنسی می شود.
یکی از چالش هایی که در زندگی مشترک مطرح می شود، این است که کاری کنیم تا رابطه، تازه و با شور و نشاط باقی بماند. یکی از عوارضی که روانشناسان امروزه در روابط به وفور مشاهده می کنند، این است که پس از گذشت مدت زمانی رابطه زوجین تبدیل به رابطه خواهر و برادری می شود و رابطه جنسی هیچ نقشی را در زندگی آنها بازی نمی کند و نتیجتاً جایگاه اولیه خود را از دست می دهد. در زندگی مشترک باید طوری برخورد کنید که به شهوت یکدیگر دامن بزنید. این امر در سایه شعله های کوچک، سوزان باقی نخواهد ماند. زوجین باید اولین اولویت خود را برقراری رابطه جنسی قرار دهند. برای خانواده هایی که زندگی پر مشغله ای را دنبال می کنند و هر کدام مجبورند بر سر دو شغل متفاوت حاضر شوند، باید طوری برنامه ریزی کنند که به جنبه جنسی زندگی خود نیز برسند. زمانیکه صحبت از رابطه جنسی به میان می آید اغلب افراد تصور می کنند تحریک کردن امری است که به خودی خود به وقوع میپیوندد؛ اما حقیقت چیز دیگری است. یک رابطه جنسی ایده آل، مانند یک موفقیت شغلی، نیازمند تعهد، التزام، تلاش، خلاقیت و تمرین می باشد. جمع کثیری از افراد تنها برای رهایی از یکنواختی، سکس انجام می دهند و روابط جنسی آنها رضایت بخش نیست.
پرسش: مدت زمان رابطه مهم است؟
پاسخ: هر چه رابطه بلندتر باشد، ریسک اینکه زوجین به انجام مرسومات بد خود عادت پیدا کنند، بیشتر می شود. بسیاری از آقایون فراموش می کنند که چگونه باید با همسرانشان معاشقه کنند. مردی که با همسرش مثل دوران نامزدی رفتار می کند، کسی است که می تواند تا آخر عمر همسرش را عاشق خودش نگه دارد. شادی و میل و علاقه امری نیست که خود به خود در رابطه ایجاد شود. بلکه باید آنرا بکارید، و برایش زحمت بکشید تا بارور شود. این امر نیازمند مهارت، توانایی و دانش است. برای بهبود و ارتقای چنین مهارت هایی، هر دو طرف باید نسبت به یکدیگر متعهد باشند، از هم یاد بگیرند، و دریابند که از چه طریقی می توانند دیگری را به لذت برسانند. شاید برای یک خانم مالش کمر خیلی شهوت برانگیزتر از تحریک مستقیم آلت تناسلی باشد.
در هنگام ابراز عشق و علاقه توجه هر یک از طرفین باید به طور مستقیم به دیگری معطوف باشد. این امر باعث ایجاد رضایت بیش از اندازه ای در هر دو طرف می شود. چه کسی است که نیازمند یک چنین توجه و تمرکزی نباشد؟ زمانیکه رابطه به صورت رسمی در می آید، توجه افراد نسبت به یکدیگر معمولاً به صورت دیگری، نظیر گرایش به سمت دوستان، کار، سرگرمی و کودکان، تغییر حالت پیدا می کند، و همین مقوله پس از گذشت چندی به صورت یکی از چالش های بحث برانگیز زندگی مشتزک میشود.
پرسش: آیا وجود فرزندان در زندگی مشترک تاثیری بروی علاقه جنسی میگذارد؟
پاسخ: وجود فرزندان می تواند تا اندازه ای از میل و رغبت جنسی زوجین بکاهد. در چنین مواقعی معمولاً شوهرها تصور می کنند که علاقه خانم ها نسبت به آنها کمتر شده و بیشتر به سمت کودکشان تمایل پیدا کرده اند. آقا در چنین شرایطی باید با داد و فریاد های یک کودک به زندگی خود ادامه دهد که خیلی پیش از اینکه متوجه شود تبدیل به یک نوجوان با درخواست ها متفاوت می شود. بچه ها به شدت والدین خودشان را خسته می کنند و هیچ چیز نمی تواند مانند خستگی، اشتیاق و علاقه زن و مرد به رابطه جنسی را از میان ببرد.
پیشنهاد من این است که زوج ها زمانی را به زندگی مشترک خود اختصاص دهند و فارغ از هر گونه نگرانی پیرامون برنامه های کودکان به رابطه خصوصی خود بپردازند. یک آخر هفته را به دور از بچه ها سپری کنید، این کار معجزه می کند و در عین حال توانایی های مراقبت و سرپرستی از کودکان را نیز تا حد بسیار زیادی افزایش می دهد.
یکی از بزرگترین هدایایی که هر پدر و مادری می توانند به فرزندان خود بدهند، یک زندگی مشترک خوب و سالم است. برای تربیت مناسب فرزندان باید بر روی اشتیاق و علاقه به زندگی مشترک و خلق عشق و محبت نیز کار شود و در کنار آن یاد گیری تکنیک های جدید تربیت فرزندان نیز نباید فراموش شود.
پرسش: آیا میزان اشتیاق و علاقه زوجین با وجود استرس کم و یا زیاد میشود؟
پاسخ: دقیقاً همین طور است. چه استرس خارجی باشد: مانند فشارهای کاری، و یا درونی باشد: مثل مشکلات خانوادگی، به هر حال بر روی میزان اشتیاق و علاقه همسرها نسبت به برقراری رابطه جنسی تاثیر می گذارد.
اجازه دهید با حقیقت روبرو شویم. زمانیکه کودک را می خوابانیم، آشپزخانه را تمیز می کنیم، به فکر پرداخت قبوض مختلف هستیم، گل ها را آب می دهیم و تلفن های ضروری را انجام می دهیم، تنها کاری که دوست داریم انجام دهیم، خوابیدن است. شاید در موارد نادر، اگر بخواهیم خوش بین باشیم، به یک رابطه جنسی اجباری و غیر رضایت بخش، تن می دهیم، اما بیشتر اوقات یک چنین رابطه ای هم وجود ندارد و فقط اسم زن و شوهر بر روی شما گذاشته اند.
پس راه حل چیست؟
سعی کنید کمی از منطق شخصی خودتان استفاده کنید: یک دوز کامل از فهم و درک متقابل، و مقداری بخشندگی.
ابتدا هر دو نفر باید یاد بگیرند که انتظارات منطقی از هم داشته باشند. تنها با یک جرقه کوچک، نمی توانید شعله های سوزان رابطه جنسی را برای همیشه روشن نگاه دارید. زمانی این حس زنده نگه داشته می شود که آرزوی خالصی در برآوردن نیازهای طرف مقابل داشته باشید.
اگر کسی احساس کند که طرف مقابل او را دوست می دارد، خودش هم به او عشق می ورزد.
اگر می خواهید حس عشق و علاقه شریک زندگی خود را همواره زنده نگه دارید، میتوانید در طول هفته او را ناز و نوازش کنید و تحریک های اصلی رابرای صبح جمعه که بچه ها به خانه دوستانشان می روند، تمام ظرف ها شسته شده و کاری برای انجام دان نمانده، نگه دارید.
البته در تمام زندگی ها، پستی و بلندی وجود دارد و زمان هایی هستند که هر دو طرف خسته هستند و برخی لحظات دیگر نیز هستند که طرفین لحظات شادی را در کنار هم ترجبه می نمایند. اما باید توجه داشته باشید که لحظات شاد تنها در سایه تعهد، درک متقابل، و تقسیم کار امکان پذیر خواهد بود.
بنابراین اگر شما به دنبال یک اشتیاق و علا قه خالص و حقیقی در زندگی مشترک خود هستید، تنها با اتکا به رابطه جنسی نمی توانید آنرا تجربه کنید، بلکه درصد زیادی از آن با توجه به چیزهایی که به طرف مقابل می بخشید، عایدتان خواهد شد. سعی کنید بیش از اندازه خودمحور نباشید و به نیازهای فرد دیگر نیز توجه داشته باشید؛ در یک چنین موقعیتی، عشق و محبت برای همیشه میان شما ادامه پیدا خواهد کرد.
پرسش: خصوصیات اخلاقی و مهربانی ذاتی تا چه اندازه بر روی رابطه تاثیر میگذارند؟
پاسخ: من یک مثلی شنیده ام که: "معشوقه خوب بودن مانند رهبر خوب بودن اکتسابی است نه ذاتی." ما باید کاری کنیم که خودمان به نحوی عشق و علاقه را در رابطه خلق کنیم. موفقیت در بستر تنها در سایه ذهن باز، گرایش به یادگیری، عشق ورزیدن به شریک، و علاقه به بخشش، میسر خواهد شد.
می خواهم کمی بیشتردر مورد حس بخشش توضیح بدهم. به نظر من یکی از فاکتورهای اصلی تعیین کننده موفقیت در زندگی زناشویی، همین توجه به دیگری و در نظر گرفتن نیازهای فردی اوست. بیشتر اوقات، ما تنها برروی نیارهای خودمان تمرکز می کنیم و فقط به فکر برآورده ساختن نیازهای خودمان هستیم و تمام فکرمان به رضایت فردیمان محدود می شود و به همین دلیل کم کم نیازهای فرد مقابل به دست فراموشی سپرده می شوند.
اگر بتوانیم این مرکز توجه را از سوی خودمان، به سمت شریک زندگیمان تغییر جهت داده و همه توجهمان را به او منعطف کنیم، می توان گفت که به طور کلی "رابطه" و به طور اخص "سکس" به صورت باورنکردنی، بهبود پیدا می کند.
پرسش: آیا درست است که به مرور زمان از میزان شهوت کاسته می شود؟
پاسخ:هیچ مدرک مستندی مبنی بر این امر وجود ندارد، اما در تمام روابط می توان به وضوح چنین چیزی را مشاهده نمود. یک فرد 60 ساله شهوت یک فرد 20 ساله را ندارد. اما یک فرد 60 ساله با بهره گیری از تجربیاتش به راحتی می تواند کمبود انرژی را جبران نماید. یکی از قدرتمندترین اندام های جنسی، ذهن انسان است نه آلت تناسلی. ذهن بشاش و زنده، به راحتی میتواند جسم سالخورده را به تحرک وا دارد. برخی از افراد سالخورده بشاش و سلامت هستند که برق چشمانشان از برق چشمان نوه هایشان نیز شفاف تر و گیرا تر است.
باید توجه داشت که اشتیاق و علاقه به تنهایی برای برقراری یک رابطه جنسی رضایت بخش، کافی نیست. بلکه رابطه نیازمند حرارت و گرمای عشق نیز می باشد. یکی از مهمترین راههایی که از طریق آن می توانید رضایت جنسی را همواره در زندگی جنسی خود، تجربه کنید، این است که در طول زندگی بیشتر با هم گفتگو کنید. باید یاد بگیرید که چگونه میتوانید به حرف های طرف مقابل گوش کنید، آنها را بپذیرید، اشتباهاتشان را فراموش کنید و به زندگی رمانتیک خود ادامه دهید.
پرسش: آیا زمانیکه احساس می کنیم هیچ اشتیاق و علاقه ای وجود ندارد، راهی برای ایجاد مجدد آن هست؟
پاسخ: اولین قدم این است که تشخیص دهید اشتیاق و علاقه در زندگی شما کاهش پیدا کرده است. سپس در پی یافتن چاره ای برای آن باشید. زوج هایی که به کیفیت رابطه خود اهمیت می دهند، این مسئله برایشان از اهمیت خاصی برخوردار است و بر روی آن دقیق می شوند. آنها معمولاً با یکدیگر پیرامون این مطلب صحبت می کنند و دست به دست هم به دنبال یافتن راهی برای از بین بردن و یا متوقف ساختن آن هستند.
باید بدانیم که عشق "اسم" نیست بلکه "فعل" است؛ یا به عبارت د یگر، به خودی خود بوجود نمی آید، بلکه باید آن را خلق کرد. عشق چیزی نیست که شما به داخل آن هل داده شوید، بلکه امری است که باید برروی آن کار کنید و برای بدست آوردن آن زحمت بکشید.
یک رابطه خوب جنسی، چیزی نیست جز یک رابطه خوب محاوره ای. برای گفتگو، پیش از هر چیز باید بدانید که چگونه می توانید به صحبت های فرد مقابل گوش فرا دهید. برای گوش دادن باید مسیر خود را رها کنید و با راه طرف مقابل، هم مسیر شوید. باید ذهن خود را از هر گونه جر و بحث و مشاجره خالی کنید. قضاوت و پیش داوری را کنار بگذارید، انتظارات بیجا را فراموش کنید و با روی باز از نظریات طرف مقابل استقبال نمایید.
کار کوچکی وجود ندارد
سکس خوب، نتیجه یاد گیری گوش کردن به حرف های طرف مقابل است. بسیاری از ما با خودمان افکار مختلفی را به اتاق خواب حمل می کنیم. این افکار می توانند شامل باید ها و نباید های خانوادگی در مورد رابطه جنسی باشند و یا شامل درکی که از فیلم ها در مورد واکنش یک معشوقه خوب داریم، باشند. ممکن است زمانی که آقا در حال تمرین حرکات ژیمناستیکی که از یک هنر پیشه خیالی هالیوود دیده، باشد، به خانم احساس ناراحتی و ناامیدی دست دهد.
هم خانم ها و هم آقایون، باید یاد بگیرند که خودشان را به همدیگر اثبات کنند و یکدیگر را ارضا نمایند؛ زمانیکه به این هدف برسند، پاداش آنها چیزی جز یک رابطه عاشقانه و آتشین نخواهد بود.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آشنایی اینترنتی دختر و پسری جوان که به ازدواج آنها منجر شده بود، عاقبت خوشی نداشت و پس از گذشت مدتی با جدایی آنها پایان یافت.
صبح روز گذشته زنی به نام نسترن به شعبه ۲۶۶ مجتمع قضایی خانواده ونک مراجعه کرد و با ارائه شکوائیه یی خواستار جدایی از همسرش محمود شد. او به قاضی معافی گفت؛ چهار سال است که از شروع زندگی مشترکم با محمود می گذرد اما در این مدت یک روز خوش با او نداشتم. محمود قبل از ازدواج مرد خوش اخلاق و خوبی بود اما پس از اینکه زندگی مان را شروع کردیم بداخلاقی هایش را شروع کرد. خیلی سعی کردم او را تحمل کنم اما فهمیدم عصبی بودن محمود منشاء دیگری دارد.
او گاهی خوش و سرمست بود و گاهی هم بداخلاق. پس از آنکه رفتارش را به دقت زیر نظر گرفتم فهمیدم شوهرم معتاد است. بعد از فهمیدن این موضوع تصمیم گرفتم از او جدا شوم اما برای این کار خیلی دیر شده بود چون من باردار بودم و نمی توانستم کاری انجام دهم. به ناچار صبر کردم. اما وقتی دخترم متولد شد با خودم گفتم شاید حضور این بچه بتواند زندگی مان را نجات دهد اما وضع هر روز بدتر شد.
محمود که یک کارگاه کابینت سازی داشت به خاطر اعتیادش به کارهایش نمی رسید و پس از مدتی ورشکسته شد. تمام وقت او به مصرف مواد مخدر می گذشت. کم کم وضعیت مالی اش هم بحرانی شد. در چنین شرایطی تصمیم گرفتم هر طور شده از او جدا شوم. نسترن در پاسخ به سوال رئیس دادگاه که از او در مورد چگونگی آشنایی اش با محمود پرسید در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت؛ آن زمان خام و بی تجربه بودم.
قبل از ازدواج بیشتر اوقات فراغتم را با گشت و گذار اینترنتی و چت کردن سپری کردم. یک شب که طبق عادت آن زمانم در چت روم حضور داشتم با محمود آشنا شدم.
مدتی از همین طریق با هم ارتباط داشتیم و سرانجام محمود از من خواستگاری کرد. من اطلاعات چندانی از او نداشتم و هرچه می دانستم براساس گفته های خودش بود. یک سالی بود که با هم چت می کردیم و من به محمود علاقه زیادی داشتم تا اینکه بالاخره با مهریه ۴۰۰ سکه بهار آزادی به عقد او درآمدم. اما نمی دانستم این آشنایی اینترنتی عاقبت خوشی ندارد.
در پی اظهارات این زن قاضی معافی ضمن ثبت اظهارات او بررسی پرونده را به وقت دیگری موکول کرد.
منبع : روزنامه هموطن سلام
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
به هر حال، طلاق هم برای خودش کاری است؛ چیزی است که وجود دارد؛ و یک کلام: از مرگ که بالاتر نیست! مگر کماند آدمهایی که تا دیروز، سُر و مُر و گنده، عمودی بودهاند برای خودشان و امروز، «به عزت و شرفِ لاالهالاالله» افقی شدهاند! همانطور یا همانقدر که روزانه خیلیها با هم ازدواج میکنند، خیلیها هم از هم طلاق میگیرند. و این یعنی که روزی محضردارها میرسد؛ حالا چه با خواندن صیغههای عقد چه با خواندن صیغههای طلاق. گیریم که وقت خواندن صیغهی عقد، پسر و دختر دزدکی هم را نگاه میکنند و جلو خندهشان را میگیرند و لپهاشان گل میاندازد؛ اما وقت خواندن صیغهی طلاق، زن و مرد نگاهشان را از هم میدزدند و حتی اگر گریهشان هم نیاید که بخواهند جلوش را بگیرند، چیزی از جنس بغض گلوشان را کیپ میکند و چهرهشان بیرنگ است.
ادامه مطلب ...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
طلاق و جدایی میان زن و شوهر با هر دلیل درست یا نادرستی که اتفاق افتد، عوارض و حاشیههای فراوان و اجتناب ناپذیری برای زن و مرد و بچهها دارد. در این میان بچهها بنا بر ویژگی آسیبپذیری بیشترشان و متناسب با سن و سال خود زیانها و خسارتهای زیادتری را پذیرا میشوند که برخی از آنها تاثیرات درازمدتی را بر جای میگذارد. اینکه طلاق زندگی مشترک دو انسان را متلاشی میکند و خیمه خانواده را فرو میریزد، واقعیتی تلخ و اجتنابناپذیر است...
واقعیتی که پیامبر بزرگ ما (ص) از آن به عنوان پدیدهای بسیار ناگوار یاد میفرماید. درست مانند یک عمل جراحی در پزشکی که برای درمان و ادامه حیات بیمار ضروری است و مراقبت خوب پس از عمل به سلامت جسم و روان او و بهبود هر چه مطلوبترش کمک میکند. یکی از سوالاتی که احتمالا در یکی دو دهه اخیر در عرصه آسیب شناختی خانواده و طلاق همواره تکرار میشود این است که آیا جدایی والدین پس از یک دوران زندگی مشترک برای بچهها خسارتبار است؟ اما به نظر بسیاری از صاحبنظران سوال مهمتر این است که بنا بر چه دلایلی بچهها پس از جدایی پدر و مادر خود دچار مشکلات گوناگون میشوند، این مشکلات چیست و چگونه میتوان با آنها کنار آمد و بر آنها غلبه کرد؟ آیا همه بچهها به یک اندازه نسبت به جدایی والدین خود واکنش نشان میدهند؟ آیا همسرانی که با دلایل احساسی، خودخواهانه و غیرمنطقی بر جدایی از یکدیگر اصرار میورزند، دانش رفتار با بچهها را پس از طلاق دارند و نسبت به کاهش عوارض و حاشیههای جدایی والدین و تاثیر آن بر بچهها اندیشیدهاند؟ آیا فکر میکنند که با طلاق مسوولیت سنگین فرزند پروری از آنان ساقط میشود؟ بچههای طلاق چه تفاوتها و شباهتهایی با سایر بچهها ـ در خانوادههای معمولی ـ دارند؟ آیا آنان وضعیت بهتری را تجربه میکنند؟ آیا شباهتهای این دو گروه از بچهها بیشتر است یا تفاوتهای آنان؟ و خلاصه آیا نیازهای طبیعی و اساسی بچهها برای تامین بهداشت و سلامت همه جانبهشان در خانوادههای معمولی و طلاق یکسان است یا متفاوت؟
بنا بر ضرورت ابتدا به واکاوی آخرین پرسش بپردازیم تا یافتن پاسخ مناسب برای سایر پرسشها هموارتر شود. بر این باورم که بچههای طلاق و غیرطلاق از نیازهای طبیعی یکسانی برخوردارند، هر چند که این نیازها با جدایی پدر و مادر شکل پیچیدهتر و حساستری پیدا میکنند و مسوولیت سنگینی را بر دوش والدین جدا شده و سایر اطرافیان میگذارد.
دکتر سیدحسن علمالهدایی - جامعهشناس - دانشیار دانشگاه فرودسی مشهد
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
۱۱ عامل که باعث از هم پاشیدن زندگی زناشویی میشود توصیه به زوج های جوان این است که زیاد سخت نگیرید. هیچ گاه به خود اجازه ندهید که طلاق به ذهنتان خطور کند. حتی در بحرانی ترین لحظات زندگی و در اوج کشمکش ها و اختلاف های زناشویی، طلاق تنها راه حل نیست. مطمئن باشید که پس از طلاق مشکلات و سختی های زیادی انتظارتان را می کشد. هر یک از نکات زیر می تواند زندگی زناشویی را به بن بست بکشاند: ۱) تعهد بیش از اندازه و خستگی جسمی وروحی :این مشکل در زوج های جوانی که در مدرسه یا دانشگاه تحصیل می کنند و یا تازه در جایی استخدام شده اند بیشتر به چشم می خورد . حتی الامکان سعی نکنید اوایل ازدواج به دانشگاه بروید ، کار تمام وقت داشته باشید، صاحب فرزندی شوید، خانه بسازید و یا کارو کاسبی جدیدی راه بیندازید. این کارها مشکلات و سختی های زیادی به همراه دارد و بسیاری از زوج ها ی جوانی که با این مشکلات روبه رو می شوند، پس از آن که ازدواجشان باشکست مواجه می شود با تعجب ازخود می پرسند : (( چرا چنین اتفاقی افتاد؟)) مسئولیت و مشغله های زیاد باعث می شود که زن و شوهر فرصت کمی برای همدیگر داشته باشند وبنابراین فاصله ی آن ها روز به روز افزایش می یابد و زمانی میر سد که برای هم مثل دو غریبه هستند، پس سعی کنید دراوایل ازدواج ، برای خود ، کار و دردسرنتراشید و وقت بیشتری را با هم بگذرانید تا همدیگر را بیشتر بشناسید. ۲) صورت حساب های بالا و بحث برسر نحوه ی خرج کردن پول :اجناس مصرفی خود را با پول نقد خریداری کنید، در غیر این صورت آن ها را به صورت قسطی نخرید . تمام پولتان را برای خرید خانه یا اتومبیل که استطاعت خرید آن را ندارید خرج نکیند. همیشه مقداری از پولتان را برای روز مبادا پس انداز کنید وبا ان به سفرهای کوتاه بروید و یا اگر صاحب فرزندی هستید، آن را برای مواقع ضروری کنار بگذارید. سعی کنید درآمدتان را عاقلانه و درست خرج کنید. ۳) خودپسندی :درجهان دوگروه از مردم وجود دارند، افراد بخشنده و افراد گیرنده . ازدواج دونفر بخشنده می تواند یک مسئله ی رضایت بخش و خوشایند برای هر دو طرف باشد، بین دونفر بخشنده و گیرنده همیشه اصطکاک وجود دارد ، اما دو نفر گیرنده در عرض شش هفته زندگی مشترک ، به جان هم می افتند و دمار از زندگی هم در می آورند. خودپسندی و خودخواهی ، ازدواج را به ورطه نابودی می کشاند. ۴) دخالت والدین :اگر زن یا شوهر به طور کامل از والدینشان جدا نشوند، احتمال بروز مشکل در زندگی زناشویی آن ها وجود خواهد داشت . ب عضی از والدین دوست ندارند فرزندشان پس از ازدواج دور شود و ترجیح می دهند که در کنارشان زندگی کند. آن ها به این مسئله توجه ندارند که دراین صورت ممکن است باعث به وجود آوردن مشکل در زندگی مشترک فرزندشان شوند. ۵) توقعات زیاد و بی جا :بسیاری از زوجین انتظار دارند که پس از ازدواج وارد یک سرزمین پر از شادی و خوشبختی شوند. آن ها همیشه رویای قصر پریان را در سر می پرورانند، غافل از این که گاهی اوقات درزندگی زناشویی مشکلاتی پیش می آید که عرصه زندگی آن ها را تنگ می کند. ۶- بحث و جدل :سخن ما با کسانی است که فضای خانه را با بحث و دعواهای خود مسموم کرده و باعث رنجش و نگرانی طرف مقابل خود می شوند و او را از ادامه ی زندگی مشترک دلسرد می کنند. بدبینی و حسادت ، یکی از علل ایجاد جروبحث زوجین است و خودبینی عامل دیگری است که باعث آزار رساندن به طرف مقابل می شود. ۷ ) اعتیاد :اعتیاد نه تنها باعث از هم پاشیدن زندگی مشترک می شود بلکه فرد را نیز از بین می برد. همیشه از مواد مخدر و مشروبات الکلی دوری کنید. ۸ ) خیانت و بی وفایی نسبت به همسر :ازدواج ، پیمان و تعهد بین دو نفر است و آن ها را متعهد می سازد که تا آخر عمر به هم وفادر بمانند و در غم و شادی های زندگی ، شریک یکدیگر ب اشند. متاسفانه بعضی از همسران به این تعهد پایدار نمی مانند و پس از مدتی از جاده درستی منحرف می شوند و به همسرشان خیانت می کنند و با این کار کتاب زندگی مشترکشان را برای همیشه می بندند. ۹ ) شکست در کارو تجارت :این مسئله به خصوص در مردان بسیار به چشم می خورد. اضطراب و نگرانی که به دنبال این شکست ایجاد می شود ، باعث آشفته کردن کانون خانواده می شود. ۱۰) موفقیت در تجارت و کسب و کار :شاید خطر موفق شدن در تجارت یا به اصطلاح یک شبه پولدار شدن بیشتر از شکست در تجارت باشد . گاهی اوقات ، ثروت یک باره ای که به طرف خانواده ها سرازیر می شود باعث دورشدن آن ها از یکدیگر و منجر به مرگ زندگی مشترک می شود. ۱۱) ازدواج درسنین پایین :آمار طلاق در بین دخترانی که در سنین ۱۷ - ۱۴ سالگی ازدواج می کنند دوبرابر بیشتر از دخترانی است که در سنین ۱۹ - ۱۸ سالگی ازدواج می کنند و نیز کسانی که در سنین ۱۹ -۱۸سالگی ازدواج می کنند ، ۷۵ برابر بیشتر از کسانی که در سنین ۲۰ سالگی پیمان زناشویی می بندند به دادگاه های طلاق قدم می گذارند . این آمارنشان می دهد که فشار ناشی از اضطراب و هیجان های دوران نوجوانی با مشکلات زندگی مشترک در هم می آمیزد و خیلی زود زن و شوهر را به پای میز طلاق می کشاند |
منبع : بیا تو جوانمطالب پیشنهادی:ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها |
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شاید هر کسی در مورد قبح طلاق و جدایی زن و شوهر چیزهایی شنیده باشد، اما گاهی این طلاق و جدایی واسطه هایی دارد، یعنی مادر دختر، مادر پسر، وکیل و... با به وجود آوردن شرایط خاص، عوامل موثر در بروز طلاق و جدایی هستند.
در ابتدای هر اختلافی ممکن است مساله زیاد بغرنج نباشد و هر زوجی می توانند با هم اختلاف نظرهایی داشته باشند، اما در این میان افرادی که به نوعی منافع یا حقارت ها و ضعف های درونی و شخصیت شان آن ها را به جهتگیری های خاص تشویق می کند باعث می شوند زوج های جوان واقعاً به این نتیجه برسند که برای هم ساخته نشده اند و از هم متنفر شوند و یا این که به خاطر رفتارهای نادرست گذشته خودشان روی بازگشت به زندگی مشترک نداشته باشند و طلاق را تنها راه چاره ببینند. اقداماتی که به اسم حقوق و قانون در حیطه خانواده صورت می پذیرد گاهی چنان شرم آور و غیر انسانی است که انسان نمی داند نام این اقدامات را چه می توان گذاشت.وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
تا آخرین جلسه دادگاه و صدور حکم نهایی طلاق زمانی باقی نمانده، از رفتن همسرش چند ماهی میگذرد، حالا وقتی به آینده میاندیشد، ترس برش میدارد نمیداند چه در انتظار اوست.
روزهای اول تمام سعیاش را میکرد تا در دادگاه و حضور دیگران همسرش را متهم کند به تمام بدیها، از این که او نمیتوانست دلایل قانع کنندهای برای رفتار خود بیاورد خوشحال میشد، انگار جنگی بود که باید هر طور شده در آن برنده میدان شود.
اما حالا هرچه به آخرین جلسه دادگاه نزدیک میشود احساساتش مبهمتر میشود، در عین حال که از همسرش خوشش نمیآید، همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد، عشق، تنفر، تاسف...
وقتی پشیمانی به سراغشان میآید
وقتی حرف طلاق بین زن و شوهر مطرح میشود، جنگی در خانه به پا میشود که هردوی آنها سعی در بدتر کردن اوضاع دارند، در این شرایط معمولا هیچ کدام از طرفین حاضر به کوتاه آمدن نمیشود و تمام سعیاش را میکند تا برنده این مبارزه باشد، اما این احساسات معمولا عمر زیادی ندارد!
از آنجا که در جامعهی ما، طلاق هم مثل ازدواج ممکن است در اثر دخالت اطرافیان اتفاق بیفتد، این احتمال وجود دارد که پس از مدتی طرفین چشمانداز منطقیتر و دقیقتری نسبت به ماجرا پیدا کنند.
دکتر سیدجواد آرامی روانشناس در گفتوگو با شبکه ایران در این باره میگوید: باوجود آن که ازدواج بزرگترین حادثه مثبت زندگی هر فردی به شمار میرود اما تصمیم در این باره استرس بسیاری را به فرد تحمیل میکند حالا فرض کنید فرد تصمیم به جدایی عاطفی بگیرد، آن وقت میزان استرسی که در این باره تحمل میکند صدچندان خواهد شد.
آرامی در ادامه میافزاید: وقتی افراد در شرایطی قرار میگیرند که صحبت از جدایی و طلاق میشود به دلیل استرس بالایی که برآنها تحمیل میشود نمیتوانند منطقی و عاقلانه تصمیم بگیرند، به همین دلیل بر روی تصمیم عجولانه خود پافشاری میکنند اما با به وجود آمدن یک فاصله فیزیکی میان زوجین و برداشته شدن مقداری از فشارهای روانی نظر آنها تا حد زیادی تغییر میکند.
وی با بیان این که اکثر زوجهایی که به طلاق فکر میکنند مهارتهای حل مشکلات را بلد نیستند، میافزاید: یکی از مهارتهای زندگی که در انتخاب همسر بسیار تاثیر گذار است، موضوع خود آگاهی است که از دوران کودکی در فرد به وجود میآید اما متاسفانه این خودآگاهی تحت تاثیر سیستم آموزشی کشور و شرایط جامعه در مجرای صحیحی قرار نمیگیرد و به فرد توانایی شناخت دقیق نیازها و ویژگیهای شخصیتی خود را نمیدهد.
آرامی همچنین در پاسخ به این سوال که برای منصرف کردن زوجین از طلاق چه راهکارهایی میتوان اتخاذ کرد گفت: دادگاههای خانواده در حال حاضر با طولانی کردن صدور حکم طلاق سعی میکنند مانع از ایجاد طلاق شوند اما این به تنهایی کافی نیست، چرا که در این فاصله زوج به حال خود رها میشوند و هیچ اتفاق خاصی در این زمان روی نمیدهد.
آرامی ادامه داد: دادگاههای خانواده باید با فرستادن این دسته از زوجها به مراکز مشاوره اقدامی عملی در جهت درمان و بهبود رابطه آنها انجام دهند، اگر برگشت زوجین فقط به صورت فیزیکی باشد و درمانی بر روی آنها صورت نگرفته باشد معمولا زوج تا چند روز ملاحظه یکدیگر را میکنند و پس از آن مشاجرهها از سر گرفته میشود.
فقط برگشت فیزیکی کافی نیست
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان خانواده، با ایجاد تغییراتی در نحوه رفتار دو طرف در اکثر مواقع میتوان رابطهای را که در مرز فروپاشی قرار گرفته است دوباره بازسازی و ترمیم کرد.
به همان اندازه که انسانها دستخوش تغییر میشوند، زندگی زناشویی نیز دائما تغییر میکند.
برای حفظ زندگی مشترکتان باید دلایلی که باعث رسیدن به مرحله جدایی شده است را به درستی مورد ارزیابی قرار دهید؛ مشکل هر چه باشد، امیدی برای حفظ زندگی وجود دارد.
آرامی در این باره معتقد است: زن و مردی که پس از طلاق برای شروع زندگی دوباره با هم مصمم میشوند، در صورتی کامیاب خواهند شد که به اشتباهات گذشته خود پی برده و به قصد جبران آمده باشند. البته این روحیه باید در دو طرف وجود داشته باشد، چرا که اگر فقط یک نفر قصد جبران اشتباهات را داشته باشد، دوباره وضع به همان شکل قبلی ادامه خواهد یافت.
او شرح میدهد که اگر زن و مردی واقعا از پدیده طلاق لطمه دیدهاند و مطمئن هستند که میخواهند زندگی گذشته خود را بازسازی کنند باید با جدیت برای اصلاح رفتار خود تلاش کنند و بدانند که بیان جملاتی مانند «میدانستم بدون من نمیتوانی زندگی کنی، دیدی جز من کسی تو را تحویل نمیگیرد، میدانستم که میروی و خودت برمیگردی» شرایطی را به وجود میآورد که در آن، فقط باید سوخت و ساخت.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
با از بین رفتن قبح فرآیند طلاق و افزایش آمار روبه رشد آن، روزانه افراد بسیاری را در قالب دوست یا آشنا مشاهده می کنیم که خواسته یا ناخواسته درگیر این اتفاق شوم شده اند. اما در این بین تأثیر طلاق بر روی مردان به صورت ناهنجاری هایی در جامعه بروز می کند، گاها برای مقابله با مشکلات ناشی از طلاق به مسایلی پناه می برند که از لحاظ عرف جامعه مذموم و نکوهیده است و برای خود شخص بار منفی بسیاری دارد. بی شک عدم اندیشه و وجود راهکار مناسب برای مقابله با این مشکلات، جامعه را به سوی ورطه ای هولناک سوق می دهد، ورطه ای که هر لحظه هر کداممان را به سوی خود می کشد و می بلعد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بعضی مردها به بیمارى بدگمانى و سوءظن مبتلا هستند. بىجهت نسبتبه همسرانشان بدبین هستند و درباره آناناحتمال خیانت می دهند.
هر مردی که بدین بیمارى خانمان سوز مبتلا شد زندگى را به خودش و خانوادهاش تلخ می کند. ایراد و بهانهجویى می کند.نسبتبه اعمال وحرکات همسرش به نظر بدبینى نگاه می کند و مانند سایه او را تعقیبمی نماید.چون سوءظن دارد ، از در و دیوار شاهد و قرینه پیدا می کند.
خانوادهای که به مرض بدگمانى مبتلا شوند ، آسایش وخوشى ندارند.آب خوش از گلوى هیچ کدامشان پایین نمىرود.مرد همانند یک پلیس مخفى دائما از اعمال و حرکات همسرش مراقبت می نماید. زنبیچاره هم ناچار است همانند یک متهم بیگناه همواره در شکنجه و عذابروحى و در حال محدودیت و تحت نظر زندگى کند.بنیاد چنین خانوادهاىهمواره در معرض خطر قرار دارد .
مرد باید تعصبهاى غلط و توهمات بیجا را از خویش دور گرداند وبر طبق موازین عقل و وجدان رفتار کند. نسبتخیانتبه کسى دادنموضوع بسیار دشوار و پر مسؤولیتى است.تا موضوع خیانتبا دلیل وشاهد قطعى به اثبات نرسد نمىتوان کسى را متهم کرد.
خداوند متعال درقرآن میفرماید:
اى کسانیکه ایمان آوردهاید از بسیارى از گمانهاى بداجتناب کنید زیرا بعضی گمانها گناه است (1) .
خانوادهای که به مرض بدگمانى مبتلا شوند ، آسایش وخوشى ندارند.آب خوش از گلوى هیچ کدامشان پایین نمىرود.مرد همانند یک پلیس مخفى دائما از اعمال و حرکات همسرش مراقبت می نماید. زنبیچاره هم ناچار است همانند یک متهم بیگناه همواره در شکنجه و عذابروحى و در حال محدودیت و تحت نظر زندگى کند.بنیاد چنین خانوادهاىهمواره در معرض خطر قرار دارد .
آقای محترم !
همسر شما اگر از مردى تعریف کرد دلیل آن نمىشود که به او دلبسته است.
اگر کمتر از سابق اظهار محبت می کند دلیل آن نیست که نسبتبهدیگرى دلبسته است.شاید از شوهرش دلخورىداشته باشد.
شاید غم وغصهاى به دل داشته باشد ، شاید بیمار باشد.شاید در اثر بىتوجهى و عدماظهار محبتشوهرش،نسبتبه زندگى دلسرد شده باشد.
آقاى محترم!
دست از سوءظن بردار.مانند یک قاضى با انصاف در محکمه داورى بنشین و ادله و شواهد احیانا خیانت همسرت را با دقت و انصاف بررسى کن و مقدار دلالت آنها رابسنج و ببین آیا قطعى هستند یا ظنى یا احتمالى؟
من نمیگویم بىغیرت باش بلکه می گویم:
به هر دلیلى بهمقدار دلالتش ترتیب اثر بده نه زیادتر.چرا براى بعضى توهمات بیجا و شواهد پوچ زندگى را به خودت و خانوادهات تنگ می کنى؟ اگر کسى باهمین قبیل شواهد خیالى خودت را متهم سازد چه حالى پیدا می کنى؟ چراانصاف و وجدان ندارى؟
چرا آبروى خودت و همسرت را میریزى؟
حضرت على علیه السلام به فرزندش امام حسن فرمود:مواظبباش در غیر موضع غیرت، غیرت به خرج ندهى.زیرا این عمل افراد صحیحرا به سوى فساد و افراد پاکدامن را به جانب گناه متمایل خواهد ساخت (2) .
اگر نسبتبه همسرت بدبین هستى مطلب را با هر کس در میاننگذار زیرا ممکن است در اثر دشمنى یا نادانى یا تظاهر به خیرخواهى،بدون دقت و بررسى،عقیده ی تو را تایید نمایند بلکه شواهد بىاساس دیگرىرا بدان بیفزایند و سوءظنت را به مرحله یقین برسانند و بدین وسیله دنیا وآخرتت را تباه سازند.
اگر خواستى از راهنمائیهاى دیگران استفاده کنى بادوستان عاقل و با تجربه و خیرخواه و عاقبتاندیش مشورت کن.بهتر ازهمه اینکه نسبتبه هر یک از اعمال و رفتار همسرت بدبین هستى مطلب را با صراحت با خودش در میان بگذار و توضیح بخواه.لیکن منظورتاین نباشد که مطلب را به اثبات برسانى.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
گفتگو با دکتر فرید فدایی
منبع : پایگاه سلامت ایرانیان
تا دو سال بعد از طلاق ازدواج مجدد نکنید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
۱ - خوش بین باشید بـه زنـدگی با دیـدی مثـبـت نگـاه کـنـید تـا خـود را بـه دلیل احساس انرژی و خوشحالی بسیار زیادی کـه نصیبتان خواهـد شد، متعجب سازید. بـه یاد داشته باشید که افراد شاد و مثبت بیشتر می توانند دیگران را مجذوب خود کنند.
2- دید وسیعی داشته باشید اجازه ندهید مسائل کوچک شما را آشفته نمایـد. بـرای رسیـدن بـه هـدف خـود پـایدار و مـقاوم باشید، خـواه آن هـدف ریاست، پرداخت رهن و یا یک ازدواج طولانی مدت باشد. در ایـن راه بـا موانـعی مواجه خواهید شد؛ به سرانجام و پـاداش تلاشـتان فکر کـرده و از ناخرسندی بخاطر مسائل کم اهمیت دوری نمایید.
3- سپاسگزار باشید از دیگران قدردانی کنید. از همکار خود بخاطر کمکش بشما تشکر کرده و بدلیل موفقیت در انـجـام کـارش بـه او تـبریک بـگویید. بـه خدمتکاری که صبحانه شما را برایتان می آورد کـلمـه ای محـبت آمیـز بیان کنید. از اینکه زندگی مسرت بخشی دارید شکرگزار باشید.
4- از زندگی لذت ببرید به کارهایی مبادرت نمایید که از انجام دادن آنها لذت میبرید: اتومبیلتان را بـشوییـد، بـه برخی تعمیرات جزئی در منزل بپردازید، تلویزیون تماشا کنـیـد، خرید بروید. برای خود یک اولویت قائل شده و آنچه را که دوست دارید انجام دهید.
5- از جسم خود مراقبت نمایید خوب بخورید و ورزش کنید. به باشگاه رفته و کمی بدوید یـا در یـک بازی ورزشی شرکت کنید. هـمراهی نمودن یـک تـیم به عنـوان یـک عضـو و بیرون رفتن با هم تیمی ها بعد از بازی، برای جسم و فکر شما مفید خواهد بود.
6- برنامه های خود را تغییر دهید برنامه های روزانه خود را عوض نموده تا انرژی جـدیدی پیدا کنید. مرز مشخصی بین کار و تـفریح ایـجاد نـمایید. بـرای فـعالیتهای ســرگرم کننده و یا تفکر در محیطی آرام از خانه خارج شوید
7- با مردم در تماس باشید آیا بخاطر می آورید زمانـی کـه یک دوست قدیمی بطور غیر منتظره با شما تماس گرفت چه احساسی داشتید؟ برای یکی از آشنایان ایمیلی ارسال نمـوده یا با افراد فامیل و یا دوستان قدیمی خود تماس گرفته و از حال آنها باخبر شوید.
8- خلاق باشید روزنه ای برای انرژی خلاق خود بیابید. این ممکن است شـامـل کـاردسـتـی، باز سازی، نقاشی، ترسیم کاریکاتور، نویسندگی و یا حتی باغداری باشد. مهم نیست که چــقدر مشغله داشته باشید و یا تا چه اندازه در آخر هفته احساس بی حالی می کـنـیـد، اگـر زمـانی را برای انـجـام فـعـالیت های خلاق اختصاص دهید، احساسی شادتر و سالم تر خواهید نمود.
9- برای خود همدمی پیدا کنید تقسیم نمـودن تجربیات با کسی که به او عشق می ورزید، خوشحالی شما را افزایش خـواهـد داد. عـشـق مـطلق باعث بوجود آمدن احـسـاس امنیت، رضایت و شادمانی در شما می گردد.
10- با کسی صحبت نمایید. یکی از دوستان خود را برای هم صحبتی و بیان احساسات و عقاید خود انتـخـاب کـنید. او در مـورد شما قضاوت ننموده و مشکلات شما را حل نخـواهد کرد. وی بـه حـرفهایـتـان گوش می دهد چرا که می داند شما نیز همین کار را برایش انجام خواهید داد.
11- تخیل کنید آرزوها و بلند پـروازی های خود را یادداشت نموده و به تدریج آنها را واقعیت بخشید آنگاه همیشه چـیزهایی بـرای انــتظار کشیدن، و جایی برای متمرکز کردن انرژی خود خواهید داشت.
12- بخشنده باشید شاید زمان آن فرا رسیده باشد که کسـی ( یـا خودتان ) را بخاطر چیزی که اتفاق افتاده و یا گفتـه شـده مـورد بـخشایـش قـرار دهــید. اتفاقات و اشتباهات گذشته را پـذیرفته و فراموش کنید. بدانید که نمیـتوانید زمان را بـه عـقب برگردانید. شادمانی خود را با از یاد بردن نومیدی ها و شکستهای گذشته دوباره بدست آورید. نگران نباشید، خوشحال باشید در دنـیای واقعی نمی توانیم از دیگران انتظار داشته باشیم تا برای ما شادمانـی ایـجـاد کنند. خوشحالی حالتی از ذهن است که کاملا میتواند تحت کنترل شما باشد. محیط پیرامون خود را به گونه ای مهیا سازید که فرصتـهایـی بـرای شناختن و لذت بردن از جنبه های مثبت و خوشایند زندگی را فراهم آورد. برای شاد بودن تلاش کنید .