اغلب مشکلات زندگی زوج های جوان به علت عدم تجربه و اطلاعات کافی از نحوه کنترل زندگی مشترک می باشد و این که دختر و پسر جوان نیاموخته اند چگونه همسرداری کنند و چگونه بر مشکلات پیش آمده غالب شوند یا چگونه ایجاد علاقه کنند!
برای هر کاری “داشتن تجربه“ و “راهنمایی شدن“ مهم ترین ملزوماتی است که موجب رسیدن به نتایج مطلوب در آن کار می شود و عدم آگاهی و نداشتن راهنمای مناسب هم متقابلا بزرگ ترین ضربه ای است که می توان بر پیکره اهداف خود وارد کرد.
آشنایی با « مهارت حل اختلاف » به ما کمک می کند تا دعواهای زن و شوهری را به شکلی درست مدیریت کنیم.
بسیاری از زوج های جوان نمی دانند چگونه باید دعوا کنند و یا چگونه به دعوا فیصله دهند. واقعیت این است که به رغم تصور بسیاری، دعوا کردن با همسر می تواند تجربه وحشتناکی نباشد و البته پایان دادن به آن نیز آن قدرها سخت نیست.
توجه به برخی نکات می تواند هم عوارض دعوا را در رابطه شما کاهش دهد و هم آن را به موضوعی سازنده و نه مخرب تبدیل سازد.
در دعوا این کارها را انجام دهید :
استراتژی های مقابله به این معناست که زن و شوهر در چه واقعی از چه مهارت های ارتباطی استفاده کنند. درواقع در بسیاری از موارد، زن و شوهرهای جوان مهارت های ارتباطی را به خوبی می شناسند، اما نمی دانند کی و کجا باید از آن استفاده کنند. این استراتژی ها بیش از اینکه عقلانی و تئوری باشند، باید در عمل آموخته شوند.
هرکدام از چهار استراتژی زیر می توانند به زوج های جوان برای حل مشکلاتشان کمک کنند :
1 - حفظ آرامش :
بدن درمورد تنش داشتن یا نداشتن از یک قانون همه یا هیچ پیروی می کند. وقتی که آرامش بدنی از بین می رود، ضربان قلب بالا می رود و میزان زیادی آدرنالین در بدن ترشرح می شود. این آدرنالین باعث می شود شما نتوانید به حرف های همسرتان توجه کنید و دعوا بدتر و بدتر شود. برای رفع این مشکل،پیش از هر چیز باید نشانه های برانگیختگی را بشناسید. برای مثال، اگر ضربان قلبتان بیشتر از ده درصد حالت طبیعی (در مردها 72 تا 76 و در زن ها 82 تا 86 ضربه در دقیقه طبیعی است) بود، یعنی که برانگیخته شده اید و باید کاری برای کم کردن برانگیختگی تان انجام دهید.
2 - غیردفاعی گوش دهید :
برای رفع جبهه گیری، راه های تفکیکی هم وجود دارند. وقتی که شما دارید با همسرتان مشاجره می کنید، دو حالت وجود دارد؛ یا شنونده اید و یا سخنگو. در هر حالت به این توصیه توجه کنید:
_وقتی شنونده اید :
وقتی که شما در مقام شنونده هستید، بهترین راه این است که از «مهارت گوش دادن» استفاده کنید. البته وقتی فردی به شدت از شما انتقاد می کند و یا شما را سرزنش می کند، واقعا گوش دادن کار سختی است. برای این کار واقعا لازم است که بتوانید خودتان را جای همسرتان بگذارید و دنیا را از دید او ببینید. یادتان باشد که نمی شود به گوش دادن همدلانه تظاهر کرد.
_وقتی سخنگو هستید :
وقتی که سخنگو هستید باید تا جایی که می توانید، صحبتتان را به خصومت آلوده نکنید. برای این هدف راهکارهای زیر مناسب است:
_ به جای انتقاد، از شکایت استفاده کنید :
همان طور که در گام دوم توضیح داده شد، انتقاد کاملا مبهم است اما شکایت با صراحت از یک رفتار انتقاد می کند. مثلا به جای « تو هیچ وقت خانه نیستی » که یک نوع انتقاد است، می توان گفت « دیشب که خانه خواهرت ماندی، من خیلی احساس تنهایی کردم ». معمولا پیروی از دستورالعمل های مشخص و واضح خیلی آسان است.
3 - تصدیق :
تصدیق به این معناست که با ظرافت به همسرتان بفهمانید که او را درک می کنید و می توانید دنیا را از دید او نگاه کنید. تصدیق بیشتر برای مردهایی مفید است که می خواهند در برابر ناراحتی های همسرشان برخوردی عقلایی و منطقی داشته باشند. این انفراد به جای توجه به محتوای هیجانی صحبت های همسرشان سعی می کنند راه حلی برای مشکل او پیدا کنند. اما اگر همسر این مرد به شدت هیجان زده باشد، به این توصیه ها گوش نخواهد داد. در این مواقع زن به شدت نیازمند است که مرد احساسات وی را درک کند. وقتی که همسر شما احساس کند تصدیقش می کنید، به شما بیشتر اعتماد می کند و به توصیه های شما بیشتر گوش می دهد.
اما برای نشان دادن تصدیق، راههای دیگری هم وجود دارند که عبارتند از :
مسئولیت پذیری :
برای مثال، اگر شوهرتان دلخور است که چرا تلفنی به او خبر ندادید که دیر می آیید، به او بگویید «واقعا عصبانی ات کردم، نه؟» با این کار اعتراف می کنید که اعمال شما روی احساسات همسرتان اثر می گذارد. درواقع شما مسئولیت تاثیر رفتارتان را پذیرفته اید.
معذرت خواهی :
معذرت خواهی صریح و آشکار نیز یک نوع تصدیق است. با معذرت خواهی، شما به همسرتان نشان می دهید که ناراحت هستید و او را درک می کنید. برای معذرت خواهی لازم نیست همیشه بگویید «متاسفم». برای مثال، می توانید بگویید «منظورت را می فهمم. من اشتباه کردم». اگر در حین جر و بحث به اشتباه اعتراف کنید، نتایج واقعا مثبتی می گیرید.
تحسین :
وقتی هنگام جر و بحث به یاد همسرتان و خودتان می اندازید که او برای شما همسری قابل تحسین است، مسیر گفت و گو را به سمت مذاکره عوض کرده اید.
4 - به دعوا خاتمه دهید
به هر حال نمی شود برای همیشه دعوا و اختلاف را به حال خود نگاه داشت. می توان با استفاده از راهکارهای زیر به دعوا فیصله داد:
_دعوا را به قسمت های عمیق رابطه نکشانید :
همیشه در دعواهایتان به اصطلاح «رو» دعوا کنید. در «عمق» همیشه یک وفاداری همیشگی پنهان وجود خواهد داشت. دعوایتان را به اینجاها ربط ندهید.
_جایگزین بگذارید :
برای مثال، اینکه داد و بیداد کنید که از رنگ های صورت یو کرمی و قهوه ای و آبی و زرشکی برای پرده خانه خوشتان نمی آید، چیزی را درست نمی کند. به جای اینها البته اگر رنگی باقی مانده بود، بگویید از کدام رنگ خوشتان می آید؟
_ ببخشید :
بعضی وقت ها واقعا همسرتان مقصر بوده و اشتباه کرده است. شما بهتر است در این مواقع لذت توفیق اجباری بخشش را بچشید.
_ تمرین « روزهای صمیمانه » را انجام دهید :
گاهی چاره ای جز این نمی ماند که یک تمرین مکانیکی انجام دهید. می توانید یک تعداد روز متوالی را مشخص کنید و در این روزها توافق کنید که هر روز حداقل 5 مورد از فهرست کارهایی را که همسرتان می خواهد، انجام دهید. البته او هم باید متقابلا کارهایی را که شما می خواهید، انجام دهد. این کارها اولا باید ایجابی باشند، یعنی طرف را از کاری نهی نکنند. دوم باید عملیاتی باشند، مثلا سه بار نوازش کردن به جای امر کلی مهربان بودن. سوم آن قدر کوچک باشند که بتوان هر روز انجامشان داد و چهارم مربوط به دعوای اخیر نباشد.
مطالب دیگر:
شیوه های جدید حفظ رابطه زناشویی
بعد از این که در بحث و دعوایی ناخواسته با همسر خود قرار گرفتید، توصیه های ارائه شده در این مقاله را به کار بگیرید تا بتوانید سریع تر آشتی کرده و آرامش را دوباره به روابط تان بازگردانید
ارتباط همسران,اخلاق همسران
دعوا زناشویی,دعوای زناشویی,دعوا زناشویی,دعوا های زناشویی,دعوا در زندگی زناشویی,دعوای زناشویی در دوران بارداری,دعوا زن و شوهر,دعوای زن و شوهرها,دعوا بین زن و شوهر,داستان دعوا زن و شوهر,دعوا زن و مرد,عش
راه,رفع,دعوای,ناخواسته,دعوا,حالا,ارائه,مقاله,سریع,خوب,شخصیت,متوجه,تشکیل,زناشوی,تصور
رفتار غیرعادی و عجیب
این قضیه که شما بپذیرید، بحث و دعوا نیز بخشی از روابط شما با همسرتان را تشکیل می دهد، بسیار مهم است. همه ما در زمان و مکان های مختلف ممکن است رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهیم. اما وقتی به نظر می رسد، بحث و دعوا جز این که باعث انزجار و لطمه دیدن احساس شده و به رابطه سالم صدمه وارد می کند، فایده دیگری ندارد باید آن را متوقف کنیم.
اولین گام به سوی این هدف، این است که بفهمید واقعاً سر چه چیزی در حال بحث کردن با یکدیگر هستید و دیدگاه متضادتان را تعادل ببخشید. بعد از آن شما می توانید تکنیک های زیر را به کار ببندید. اجرای بعضی از این تکنیک ها را باید خود به تنهایی بر عهده بگیرید و در بعضی دیگر، همکاری همسرتان نیز ضروری به نظر می رسد.خودآگاه باشید
خودآگاهی و مسئولیت پذیری، اولین گام برای اجتناب از تضادها است. تقریباً غیرممکن است که شما بتوانید همسرتان را بدون تغییر رفتار خود تغییر دهید. اما اگر رفتار خودتان را تغییر دهید، در اکثر اوقات واکنش رفتاری او نیز متفاوت خواهد بود.- وانمود کنید که بهترین هستید:
اگر بی جهت لجبازی نکرده و کج خلق نباشید، به همسرتان حس خوبی را منتقل می کنید و او در بی نظیر بودن شما شکی نخواهد کرد.- وجدان خود را در نظر بگیرید:
در حال جر و بحث هستید، چون شما حاضر نیستید عذرخواهی کنید. مصالحه کنید یا ببخشایید. مطمئن شوید که به دعوا فقط برای این که غرور خود را نشکنید، ادامه نمی دهید.- در مورد این که آیا شما تحت تأثیر عوامل دیگری قرار گرفته اید یا نه؟ فکر کنید:
نیروی عوامل و شرایط خارجی به هیچ وجه تخمین زدنی نیست. آیا شما خسته اید؟ در مورد چیزی نگرانید؟ یا از موضوعی ناراحت هستید؟
بچگی نکنید: آیا شما تمایل دارید، مثل یک بچه، بد عنق، بهانه گیر و لجباز باشید؟ یا مانند یک والد انتقادگر دائماً منت بگذارید، انتقاد کرده و یا سرزنش نمایید؟ یک فرد بزرگسال، آرام است، روی مسائل تمرکز می کند، گوش می دهد و مذاکره می کند.- احساسات خود را کنترل کنید:
همسر شما نمی تواند به شما القاء کند که چه احساسی داشته باشید. احساسات شما تحت نظارت و کنترل خود شما است. اگر عصبانی هستید بگویید: من عصبانی ام به این علت که ... نه این که فقط بگویید: تو مرا عصبانی کردی.بهبودسازی روابط
داشتن ارتباطات مناسب برای برقراری آرامشی دوباره، بسیار حیاتی و مهم است. اغلب دعواهایی که مرتب تکرار می شوند، فقط به این دلیل است که یکی از همسران یا هر دوی آنها، احساس می کنند طرف مقابل حرف هایش را نمی شنود و یا به آن اعتنا نمی کند. تکنیک های زیر ضمن این که، شانس مورد توجه قرار گرفتن شما را توسط همسرتان، افزایش می دهند، به شما نیز کمک می کنند به همسرتان نشان دهید، به او توجه دارید و به حرف هایش اهمیت می دهید.- گوش کنید:
این مهمترین بخش برای داشتن ارتباطی خوب و مناسب است. به حرف های همسر خود بدون حدس و گمان و قضاوت، گوش دهید.- کنکاش کنید:
سؤالاتی بپرسید برای این که مطمئن شوید، منظور حرف های همسر خود را به درستی فهمیده اید.- توضیح دهید:
این نوع دیگری از کنکاش است. برای این که در جهت درک دیدگاهتان، به همسر خود اطلاعات بیشتری بدهید، آماده باشید. توقع نداشته باشید که او ذهن شما را بخواند.- تأکید کنید:
خود را به جای همسرتان قرار دهید. حدس بزنید که او چه احساسی دارد و بگذارید او بفهمد که شما به او توجه دارید. مثلاً بگویید: «می دانم که الآن چقدر ناراحت هستی؟»- به طور گویا بیان کنید:
بگویید، منظورتان چیست و آنچه می گویید چه معنایی دارد. واضح و آشکار سخن بگویید و نکته گویی کنید.- لبخند بزنید:
شاید ذکر این راهکار در حین دعوا عجیب به نظر برسد. اما شوخی کردن و لبخند زدن راهکار بسیار نیرومندی جهت توقف و پرت شدن مسیر دعوا است.- خشم خود را کنترل کنید:
عصبانیت نیز نیرویی است که به ما کمک می کند تا بتوانیم به خواسته های خود برسیم. اما اگر عصبانیتتان به حدی است که از بحثی اصولی و عاقلانه جلوگیری می کند، سعی کنید بحث خود را متوقف کرده و از راهکارهای زیر استفاده کنید.تکنیک های برقرارسازی ارتباط- از بزرگترها جهت پادرمیانی کمک بگیرید:
می توانید برای جلوگیری از ادامه دعوا از کسی که با شما همفکر است جهت پادرمیانی کمک بگیرید. شما تعجب خواهید کرد که ادب و منطق با هم چقدر مؤثر واقع می شوند.- واژه های مناسب به کار ببرید:
قبول کنید، کلماتی که در زمان بحث و زمانی که هر دوی شما بیش از حد احساساتی هستید به کار می برید، بسیار مهم اند.- منطقی باشید:
سعی کنید تکنیک های حل مسئله را فرا بگیرید تا بتوانید مشکل خود را به طور منطقی حل کنید.- مخالفت طرف مقابلتان را بپذیرید:
گاهی اوقات این راهکار آسان تر است. همه دعواها نیاز به برنده و بازنده ندارد.- به صورتی مؤثر و ثمربخش بحث کنید:
سعی کنید در هر مکان و هر زمانی این راهکار را به یاد داشته باشید. هر بحثی اگر نتیجه ای داشته باشد که توسط همسران مورد توجه قرار گیرد، راهکاری است برای جلوگیری از وقوع بحثی مشابه.- نوبت حرف زدن را رعایت کنید:
به طرف مقابلتان نیز فرصت برای حرف زدن بدهید و نوبت خود را حفظ کنید. در این صورت است که بحث تا بهبود روابط ادامه می یابد.
مطالب دیگر:
باور میکنید یا نه، دعوای زناشویی میتواند برای ارتباطتان خوب باشد. خیلی خوب است که به عنوان شریک زندگی ناراحتیتان را بیان کنید، در کنار همه حسهای خوب از حال بدتان حرف بزنید و توقع پاسخ و واکنش از همسرتان داشته باشید. به همان اندازه که لحظههای خوب و خوشی را در کنار هم تجربه میکنید پیش میآید که با هم جرو بحث، اختلافنظر و درگیری داشته باشید. گرچه همیشه این بحثها و تنشها بیشتر به یادتان میماند اما حقیقت این است که در یک ارتباط سالم نسبت اوقات خوش به واکنشها ی منفی پنج به یک است. با این حال شما ممکن است فکر کنید تنش و درگیری اصلاً خوشایند نیست.
اینکه چطور اختلافهایتان را بیان کنید با این مساله که چقدر زیاد بین شما دعوا پیش میآید فرق دارد. زن و شوهرها به چهار شیوه با هم دعوا میکنند اما فقط یکی از این راهها بدترین نوع دعوای زن و شوهری است.
درک متقابل
افرادی که در رابطه درک متقابلی از یکدیگر دارند به هم فرصت و امکان بیان احساسات را میدهند. هر احساسی قابل فهم است و باید به آن توجه کرد این قانون روابطی است که زن وشوهر تلاش میکنند به هم نزدیک باشند و چیزی را انکار نکنند. همیشه احساساتی وجود دارد که ما با آنها مخالفیم، اظهارنظرها، باورها و رفتارهایی که برایمان خوشایند و مورد تأیید نیست با این حال در یک رابطه سالم میتوانیم به آنها احترام بگذاریم و سعی کنیم موضوعات و مسائل مربوط به ارتباط را حل کنیم. یک بحث و گفتگوی آرام بدون جنگ و خونریزی برای حرف زدن درباره مشکلات، احساس همدلی و همراهی و دغدغه دیگری را داشتن راه سالمتری است. هر دو باید تلاش کنید که شنونده خوبی باشید و احساسات هم را بفهمید.
آتشهای تند
بعضی از زن و شوهرها درباره مسائل زیادی با هم دعوا میکنند. جنگ و نزاعهای آنها معمولاً پرسروصدا و زیاد و تکراری است. با این حال نمیتوان گفت تنشهای آنها ریشه در مشکلات عمیق و ریشهای دارد. آنها به هر حال حرفشان را میزنند و اگرچه که با هم درگیر میشوند اما یکدیگر را خیلی دوست دارند. شاید برای دیگران از بیرون درک این موضوع آسان نباشد اما این اتفاقی است که واقعاً میافتد.
شخصیتهای مستقل و غیروابسته معمولاً چنین تنشهایی دارند. به نظر میآید ارزش استقلالی که برای خودشان قائل هستند باعث میشود بدون اینکه واقعاً قصد تخریب یا زمین زدن دیگری را داشته باشند اظهارنظر کنند، حرف بزنند و احساساتشان را بیان کنند. این آدمها خیلی راحت درباره احساس خوب و بدشان حرف میزنند. دعواهای شدید ظاهری آنها بخشی از رابطه گرم و همدلانهای است که شاید دیگران درکی از آن نداشته باشند.
پرهیز از درگیری
این زن و شوهرها کاملاً با گروه بالا فرق دارند. آنها سعی میکنند تفاوتها و اختلافها را تا جایی که میتوانند کم کنند به جای اینکه آن را حل کنند. با وجود اختلافها آدمهای این دسته محترمانه، مودبانه و موقرانهتر رفتار میکنند. عقیده کلی آنها این است که ازدواج هماهنگی و سازگاری بیشتر و یافتن دلایل خوشبختی است. آنها اگر لازم باشد از اختلافاتی که آسیب زننده نیستند به راحتی میگذرند. ارزش لحظههای خوش بودن را آنقدر مهم میدانند که اوقات خودشان را تلخ نمیکنند. این زوجها واقعاً دلیلی نمیبینند همه مشکلات را حل کنند وقتی میتوانند با آن کنار بیایند، بدون اینکه رنج بکشند یا احساس بدی پیدا کنند.
دشمنی نه دعوای زن وشوهری
بعضی از دعواهای زناشویی هم دعوای معمول نیست. بیشتر باید آن را خصومت و دشمنی دانست. تنشهای آنها باعث آسیب و خشونت به یکدیگر میشود. بحثهای آنها با تحقیر، توهین، ایجاد وحشت، درگیری جسمی و آسیب روحی همراهست. واکنشهای این زن و شوهرها بیشتر منفی است تا مثبت. رابطه اغلب در تنش و درگیری میگذرد و کمتر چیز خوشایندی در آن وجود دارد. بیاحترامی و انتقاد اصل اول ارتباط است.
شما ممکن است جزو یکی از سه گروه اول باشید و به دلایل مختلفی با هم درگیر شوید اما ارتباط شما را میتوان سالم و دعواهایتان را قابل درک دانست.
آدمهایی که از درک متقابل استفاده میکنند آرامتر و سازگارتر هستند و نسبت به دیگری دغدغه جدی دارند. کسانی که کمی آتش تندی دارند میتوانند بین اوج عصبانیت و آرامش و صلح تعادل برقرار کنند. آنها هرچقدر که عصبی و تند هستند راه محبت کردن را هم بلدند. گروه سوم هم شاید کم حرف باشند و کمتر به موضوعات منفی رابطه بپردازند اما این به معنای نادانی و یا عدم درک مشکلاتشان نیست. این افراد میتوانند بر احساسات منفی غلبه کنند و اولویتی به آن نمیدهند. اینکه بفهمید در کدام دسته قرار دارید به خودتان کمک میکنید که رابطه را بهتر مدیریت کنید و بحرانها را راحتتر پشت سر بگذارید.
گروه چهارم نشانه یک ارتباط ناسالم است. زن و شوهرهایی که به این شیوه رفتار میکنند زندگی مشترک را در معرض شکست قرار میدهند. این افراد با تحقیر و توهین به هم در واقع این پیام را میرسانند که ارتباطشان را دوست ندارند و ارزشی برای آن قائل نیستند و ظاهرا انگیزهای هم برای بهبود و تغییر آن ندارند. اگر شما در چنین رابطهای هستید بهتر است که برای درمان و حل مشکلات جدی و مهمتان حداقل از یک مشاور خانواده کمک بخواهید. ممکن است راهی برای نجات زندگی وجود داشته باشد.
زبان بدن وقت دعوا
وقتی با هم دعوا و مخالفت میکنید بدنتان هم در این مشاجره شرکت میکند حتی خیلی بیشتر از کلماتی که بیان میکنید. خیلی از ما حرفهایمان را مستقیم و بدون رودربایستی نمیزنیم اما بدن ما خوب نشان میدهد که چه میگوییم.
در واقع طرف مقابل میتواند از روی وضعیت جسمی ما حدس بزند که چه حسی داریم. ما میتوانیم خیلی حرفها را نزنیم و پنهان کنیم اما چشمها یا حرکات دست و لرزش صدایمان همه چیز را فاش میکند.
اگرچه ما یاد گرفتهایم قبل از حرف زدن فکر کنیم اما به ما یاد ندادهاند که بدنهایمان را از بیان احساسات بازداریم.
ـ وقتی دستهایتان را دور سینهتان میبندید کاملاً مشخص است که احساس بیدفاعی یا تهاجم میکنید. اگر همسرتان زبان بدن را بلد باشد خیلی خوب میفهمد که با گره کردن دستهایتان دور سینه در حالت دفاعی قرار گرفتهاید و به شدت ترسیدهاید.
ـ وقتی پشت به همسرتان حرف میزنید. یعنی خیلی عصبانی هستید و سعی میکنید خودتان را نشان ندهید. وقتی دیگری شما را عصبانی میکند پشت کردن به او اولین کاری است که برای ابراز انزجار از آن انجام میدهید.
ـ وقتی انگشت اشاره را به سوی دیگری نشانه میگیرید یعنی او را مسبب و منشا درگیری میدانید و او مقصر اتفاقاتی است که افتاده است. حتی اگر در ظاهر این مسأله را عنوان نکنید این پیام را با دستتان انتقال میدهید.
ـ وقتی سعی میکنید از همسرتان رو برگردانید به این معنی است که از این وضعیت ناراحت هستید و میخواهید هر طور شده از بحث دور شوید.
ـ با گرد کردن چشمها، ادا در آوردن و تغییر حرکات صورتتان موقع دعوا به همسرتان نشان میدهید که هیچ اهمیتی به چیزی که میگوید نمیدهید و بهایی برای حرفهایش قائل نیستید. این البته راهی است برای اینکه حق به جانب باشید و تأکید کنید که شما راست میگویید و او حرف بیربط و اشتباهی میزند.
آدمها با زبان بدن اشارههای مختلفی به آنچه در ذهنشان دارند میکنند. اما به طور کلی این چند نمونه بسیار رایج و قابل فهم است. زبان بدن را بشناسید و هشدارها و پیامهایش را خیلی خوب دریافت کنید. با این روش بهتر میفهمید چه باید بگویید، چه رفتاری بکنید و در انتظار چه چیزهایی باشید .
ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات
مطالب دیگر:
رفتارهای اشتباه زن و شوهرها بعد از دعوا!
چند راهکار برای رفتار با همسر پرخاشگر
رابطه زناشویی با همسرم را چگونه محکم تر کنم؟
بخش عمدهای از مشاجرات و مشکلات در زندگی مشترک زوجها به دلیل داشتن اختلاف سلیقه، توقعات و انتظارات آنها از یکدیگر روی میدهد. این اختلاف سلیقهها در برخی موارد باعث مشاجرات میان آنها میشود که گاه این مشاجرات روند نامطلوبی داشته و منجر به از هم پاشیدگی خانواده میشود.
درست است مشاجرات بین زن و مرد بهطور طبیعی اتفاق میافتد اما آنچه اهمیت زیادی دارد تداوم خانواده و روابط بین زن و مرد پس از مشاجره است. روانشناسان و مشاوران خانواده راهکارهای ارتباطی و مهارتهای مقابلهای متعددی را برای پایان دادن به مشاجرات خانوادگی عنوان میکنند.
توقعات دور از انتظار، سوء تفاهمها، قضاوتهای منفی، نگرانیهای بیدلیل، مقایسه اشتباه و همچنین مشکلات دیگری که باعث کدورت و مشاجره میان زن و شوهر میشود باعث آشفتگی فضای خانواده شده و همچنین بسیاری از بحث و جدلها را در خانه به دنبال دارد.
این جدلها عمدتاً ناشی از شناخت نادرست زوجها از یکدیگر است زیرا معیارهای واقعی ازدواج زن و مرد برای برخورداری از یک زندگی مشترک مناسب با یکدیگر متفاوت است.
یک بررسی جدید نیزنشان میدهد که بر خلاف تصور رایج، میزان مشاجرات و جدلها در طول ازدواج به طور نسبی بدون تغییر میماند.لذا اختلافات و دعواها را به حال خود رها نکرده و سعی کنید همواره برای کسب تفاهم و هماهنگی بیشتر با هم تلاشی جدی و آگاهانه کنید.
این بررسی بر روی 1000 زوج در طول 20 سال انجام شده است. پژوهشگران در سال 1980 از 2033 فرد ازدواجکرده که حداکثر 55 سال داشتند درباره کیفیت ازدواج و روابطشان با همسرهایشان سوال کردند. همین زوجها پنج بار دیگر در طول 20 سال بعدی مورد پرسشهای مشابهی قرار گرفتند.
این بررسی 20 ساله نشان داد که تغییر چندانی در میزان اختلافات میان همسران در طول زمان رخ نمیدهد؛ البته کاهش بسیار اندکی در میزان اختلافات گزارششده در سالهای پایانی بررسی یافت شد که بیش از همه مربوط به زوجهای با اختلافات بالا بود. به هر حال میزان این تغییرات در طول زمان اندک بود.
اگر شما هم جزء آن گروه از زوجین می باشید که عدم مهارت و اختلاف سلیقه را علت و ریشه اصلی مشکلاتتان می دانید، بهتر است ادامه این یادداشت را از نظر بگذرانید. ما به شما پیشنهاد می کنیم بعد از این که در بحث و دعوایی ناخواسته با همسر خود قرار گرفتید، توصیههای ارائه شده در این مقاله را به کار بگیرید تا بتوانید سریعتر آشتی کرده و آرامش را دوباره به روابطتان بازگردانید.
رفتار غیرعادی و عجیب: این قضیه که شما بپذیرید، بحث و دعوا نیز بخشی از روابط شما با همسرتان را تشکیل میدهد، بسیار مهم است، اما دانستن راهی برای آشتی کردن شاید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.همه ما در زمان و مکانهای مختلف ممکن است رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهیم، اما وقتی به نظر می رسد، بحث و دعوا جز اینکه باعث انزجار و لطمه دیدن احساس شده و به رابطه سالم صدمه وارد میکند، فایده دیگری ندارد لذا باید آن را متوقف کنیم.
اولین گام به سوی این هدف، این است که بفهمید واقعاً سر چه چیزی در حال بحث کردن با یکدیگر هستید و دیدگاه متضادتان را تعادل ببخشید، بعد از آن شما میتوانید تکنیکهای زیر را به کار ببندید؛ اجرای بعضی از این تکنیکها را باید خود به تنهایی بر عهده بگیرید و در بعضی دیگر، همکاری همسرتان نیز ضروری به نظر میرسد:
خودآگاه باشید: خودآگاهی و مسئولیتپذیری، اولین گام برای اجتناب از تضادها است، تقریباً غیرممکن است که شما بتوانید همسرتان را بدون تغییر رفتار خود تغییر دهید، اما اگر رفتار خودتان را تغییر دهید، در اکثر اوقات واکنش رفتاری او نیز متفاوت خواهد بود.
در مورد اینکه آیا شما تحت تأثیر عوامل دیگری قرار گرفتهاید یا خیر؟ فکر کنید، نیروی عوامل و شرایط خارجی به هیچ وجه تخمین زدنی نیست، آیا شما خستهاید؟ در مورد چیزی نگرانید؟ یا از موضوعی ناراحت هستید؟
همسر شما نمیتواند به شما القاء کند که چه احساسی داشته باشید. احساسات شما تحت نظارت و کنترل خود شما است؛ اگر عصبانی هستید بگویید “من عصبانیام به این علت که …” نه این که فقط بگویید “تو مرا عصبانی کردی “
احساسات خود را کنترل کنید: همسر شما نمیتواند به شما القاء کند که چه احساسی داشته باشید. احساسات شما تحت نظارت و کنترل خود شما است؛ اگر عصبانی هستید بگویید “من عصبانیام به این علت که …” نه این که فقط بگویید “تو مرا عصبانی کردی “.
بهبودسازی روابط : داشتن ارتباطات مناسب برای برقراری آرامشی دوباره، بسیار حیاتی و مهم است، اغلب دعواهایی که مرتب تکرار میشوند، فقط به این دلیل است که یکی از همسران یا هر دوی آنها، احساس میکنند طرف مقابل حرف هایش را نمیشنود و یا به آن اعتنا نمیکند، تکنیکهای زیر ضمن اینکه، شانس مورد توجه قرار گرفتن شما را توسط همسرتان، افزایش میدهند، به شما نیز کمک میکنند به همسرتان نشان دهید؛ به او توجه دارید و به حرفهایش اهمیت میدهید.
گوش کنید: این مهمترین بخش برای داشتن ارتباطی خوب و مناسب است، به حرفهای همسر خود بدون حدس و گمان و قضاوت، گوش دهید.
کنکاش کنید: سۆالاتی بپرسید برای این که مطمئن شوید، منظور حرفهای همسر خود را به درستی فهمیدهاید.
توضیح دهید: این نوع دیگری از کنکاش است، برای اینکه در جهت درک دیدگاهتان، به همسر خود اطلاعات بیشتری بدهید، آماده باشید، توقع نداشته باشید که او ذهن شما را بخواند.
تأکید کنید: خود را به جای همسرتان قرار دهید؛ حدس بزنید که او چه احساسی دارد و بگذارید او بفهمد که شما به او توجه دارید، مثلاً بگویید «می دانم که الان چقدر ناراحت هستی؟»
به طور گویا بیان کنید و بگویید، منظورتان چیست و آنچه میگویید چه معنایی دارد، واضح و آشکار سخن بگویید و نکتهگویی کنید.
خشم خود را کنترل کنید: عصبانیت نیز نیرویی است که به ما کمک میکند تا بتوانیم به خواستههای خود برسیم، اما اگر عصبانیتتان به حدی است که از بحثی اصولی و عاقلانه جلوگیری میکند، سعی کنید بحث خود را متوقف کرده و از راهکارهای زیر استفاده کنید.
به صورتی مۆثر و ثمربخش بحث کنید: سعی کنید در هر مکان و هر زمانی این راهکار را به یاد داشته باشید. هر بحثی اگر نتیجهای داشته باشد که توسط همسران مورد توجه قرار گیرد، راهکاری است برای جلوگیری از وقوع بحثی مشابه.
نوبت حرف زدن را رعایت کنید: به طرف مقابلتان نیز فرصت برای حرف زدن بدهید و نوبت خود را حفظ کنید، در این صورت است که بحث تا بهبود روابط ادامه مییابد.
دیابت را چگونه درمان کنیم؟
چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟
کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟
حقایق بیماری ایدز چیست؟
چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?
چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
ب: ویژگی های فردی که در امر زناشویی نقش منفی دارد.
1- خسّت:یکی از مواردی که زندگی زناشویی را سخت و مشکل می سازد؛ خسّت است.
در این مورد سه حالت اتفاق می افتد؛ نخست وضعیتی که زن و مرد هر دو خسیس هستند که در این حالت مشکل روانی ندارند؛ ولی زندگی مرفهی نخواهند داشت. دو حالت دیگر آن است که زن یا خسیس باشند. در این دو حالت زندگی هم از نظر روانی و هم از نظر رفاهی برای دو طرف شرایط سختی خواهد داشت.
جوان و ازدواج - مواردی که در زندگی زوجین سبب اختلاف می شود
2- عصبانیت:زن یا مرد عصبانی زندگی را بر دیگری دشوارمی سازد. حساسیت های بی مورد و پرخاش و توهین و بی احترامی صفات مذمومی هستند که علاوه بر آن که طرف مقابل را ناراحت می کنند، به خود شخص نیز زیان می رسانند. در چنین مواقعی باید آرامش خود را حفظ کرد، آنگاه خشم همسر را آرام و توجه او را به امور دیگری جلب نمود و برای پالایش روانی او گفتگویی دو نفره انجام داد تا وی با بیان ناراحتی ها آرام گیرد.3- دورویی:زن و مردی که با دو شخصیت با هم مواجه شوند و در ظاهر و باطن یک رنگ نباشند؛ زندگی مطلوبی نخواهند داشت. زندگی ای که در آن صداقت و صمیمیت نباشد؛ اعتماد و اطمینان از آن رخت بر خواهد بست و اضطراب و تزلزل روانی بر آن حاکم خواهد بود.4- دروغ: فرد دو رو کسی است که تظاهر به نیکوکاری و پاکدامنی می کند ولی در باطن طور دیگری می باشد؛ امّا دروغگو کسی است که هر جا مصلحت و نفع خود را بسنجد واقعیت را تحریف می کند و بنا به میل خود کردار و رفتارش را تنظیم می نماید. دروغ نیز مانند دورویی بنیان خانواده را متزلزل می کند و اعتماد را از بین می برد.5- پنهان کاری: پنهان کاری عبارت از آن است که یکی از زوجین بدون نظر و اطلاع همسر خود و در غیاب او مبادرت به انجام اعمالی بنماید و این اعمال را چه خوب و چه بد از همسر خود پنهان دارد. چنین رفتاری ولو به نفع خانواده باشد ، اعتماد را از بین می برد. گاه این گونه رفتارها در جهتی است که فرد به نفع خود و یا خویشاوندان نسبی و به ضرر همسر و زندگی مشترک انجام می دهد. این گونه اعمال بتدریج بنیان خانواده را به هم می ریزد ، هر یک از زوجین را نسبت به رفتار دیگری بدبین و ناراحت می نماید و به عکس العمل وا می دارد.6- پرخاشگری و خشونت: پرخاشگری به رفتاری اطلاق می شود که " هدفش اعمال صدمه و رنج" باشد. مثلاً زنی که غذای مورد علاقه شوهرش را نمی پزد و یا آن را می سوزاند ، یا شوهری که از زنش مرتباً انتقاد می کند و به او غـُر می زند. هر یک از این رفتارها بخشی از عناصر یک رفتار پرخاشگرانه بوده و موجب از هم پاشیدگی بنیاد زندگی زناشویی می گردد. خشونت و عکس العمل های زننده و شدید چه از طرف زن و چه از طرف شوهر قدرت تحمل طرف مقابل را تضعیف می نماید و زندگی را برای هر دو مشکل می سازد. در خانواده ای که خشونت حاکم است ،عاطفه و رفتار انسانی رخت بر می بندد و محیط تربیتی نامناسبی از نظر تربیت فرزندان ایجاد می شود.7- لجاجت: از دیگر عوامل بنیان کن در خانواده لجاجت است. این حالت بین زن و مرد زیاد دیده می شود و گاه به جایی می رسد؛ که حرکات لجوجانه به شکستن وسایل خانه منتهی می گردد. چنانچه این حالت، وضعیت افراطی به خود بگیرد ، چه بسا به طلاق و از هم پاشیدگی خانواده منتهی گردد.8- خودبینی و تحقیر دیگری: خودبینی یا تصویر ذهنی هر کس از شخصیت خویش ، از مجموع تصورهای او درباره توانایی ها ، احساس ها ، اندیشه ها ، آرزوها ، داوری ها ، و کوشش های وی تشکیل می شود.معمولاً کسانی که خود کم بین هستند، گرفتار عقده حقارت اند، و خود را کمتر، بی مقدارتر و زبون تر از دیگران احساس می کنند؛ افرادی که دچار خود بزرگ بینی هستند ؛ مبتلا به تکبر ، نخوت ، خودستایی و جاه طلبی اند ؛ چنین افرادی سعی می کنند با تحقیر دیگران ، بزرگ نمایی کنند. زن یا شوهری که بخواهد همسر خود را تحقیر کند، و خود را بالاتر احساس کند و خوبی های خود را به رخ دیگری بکشد ، با دست خود تیشه به ریشه زندگی زناشویی خویش می زند.9- بی انضباطی: مرد یا زنی که اساس رفتار خود را بر بی انضباطی قرار دهد ، مورد اعتراض همسر خود قرار می گیرد. گاه بی انضباطی منجر به بی اعتمادی می شود و گرمی و شادمانی را از خانواده می گیرد. مردی که شب دیر به خانه می آید و زمانی را برای تفریح ، مسافرت و معاشرت با زن و فرزندان خود در نظر نمی گیرد، موجبات نارضایتی خانواده خود را فراهم می آورد.وجوهی از اختلاف های زناشوییتفاوت هایی فردی یک اصل مسلّم غیر قابل انکار است که برای نظام اجتماع و طبیعت ضروری است. به پیروی از این اصل طبیعی، بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد و تا زمانی که این اختلاف ها فاصله زیادی نداشتهباشد و با گذشت و چشم پوشی همآهنگ شود، مشکلی را ایجاد نمی کند.مواردی از اختلاف هایی که ممکن است، منجر به ناهمنوایی و ناسازگاری شود، عبارت است از:1- اختلاف در خواسته ها: یکی از عواملی که در انتخاب همسر و زندگی زناشویی باید مورد توجه قرار گیرد ، خواسته های زن و شوهر است. زن یا شوهری که دارای خواسته های ایده آل و متفاوت از دیگری باشد و در تعدیل آن اقدام نکند ؛ احتمال ناسازگاری در زندگی زناشویی از این جهت وجود خواهد داشت.2- اختلاف در سلیقه ها و علاقه ها: وجود اختلاف سلیقه و علاقه در افراد طبیعی است؛ ولی چنانچه در برنامه های زندگی خانوادگی، این اختلاف در جهت هماهنگی بین زن و شوهر تعدیل نشود؛ احتمال آن دارد که به ناسازگاری منتهی گردد.3- اختلاف در دیدگاه ها: انسان موجودی است با آرزوهای نامحدود ، او هر چه بیشتر داشته باشد ؛ بیشتر هم می خواهد و برآورده شدن هر نیازی به جای کاستن از آرزوهای انسان ، نیازهای تازه ای را هم بر می انگیزاند. چنانچه زن و شوهری با دیدگاه ها و آرزوهای متفاوت که احتمال حصول به آن کم باشد ؛ نتوانند در زندگی زناشویی خود هماهنگی ایجاد کنند ، زندگی شاد و موفقی را نخواهند داشت.4- اختلاف در خلق و خوی:بعضی افراد عصبانی ، خشن ، متکبّر، خودخواه ، از خود راضی ، و بعضی دارای روحیه ای گرم ، خوش برخورد ، متواضع و مردم دوست می باشند ؛ بنابراین توافق اخلاقی در صدر عوامل انتخاب همسر قرار دارد.5- اختلاف در میزان هوش:اختلاف سطح هوشی همسران نسبت به یکدیگر ، ممکن است در زندگی زناشویی آنان مشکلاتی ایجاد نماید. بنابراین در نظر گرفتن بهره هوشی و اختلاف سطح معقول در این زمینه خالی از اهمّیت نیست.6- اختلاف در ابعاد معنوی: مرد و زنی که از نظر رعایت و پایبندی به امور معنوی اختلاف سطح دارند ، زندگی بی دغدغه ای نخواهند داشت. بنابراین در امر ازدواج بُعد اعتقادی به ویژه جنبه های معنوی آن باید مورد توجه خاص قرار گیرد.
تبیان
2- عصبانیت:زن یا مرد عصبانی زندگی را بر دیگری دشوارمی سازد. حساسیت های بی مورد و پرخاش و توهین و بی احترامی صفات مذمومی هستند که علاوه بر آن که طرف مقابل را ناراحت می کنند، به خود شخص نیز زیان می رسانند. در چنین مواقعی باید آرامش خود را حفظ کرد، آنگاه خشم همسر را آرام و توجه او را به امور دیگری جلب نمود و برای پالایش روانی او گفتگویی دو نفره انجام داد تا وی با بیان ناراحتی ها آرام گیرد.
3- دورویی:زن و مردی که با دو شخصیت با هم مواجه شوند و در ظاهر و باطن یک رنگ نباشند؛ زندگی مطلوبی نخواهند داشت. زندگی ای که در آن صداقت و صمیمیت نباشد؛ اعتماد و اطمینان از آن رخت بر خواهد بست و اضطراب و تزلزل روانی بر آن حاکم خواهد بود.
4- دروغ: فرد دو رو کسی است که تظاهر به نیکوکاری و پاکدامنی می کند ولی در باطن طور دیگری می باشد؛ امّا دروغگو کسی است که هر جا مصلحت و نفع خود را بسنجد واقعیت را تحریف می کند و بنا به میل خود کردار و رفتارش را تنظیم می نماید. دروغ نیز مانند دورویی بنیان خانواده را متزلزل می کند و اعتماد را از بین می برد.
5- پنهان کاری: پنهان کاری عبارت از آن است که یکی از زوجین بدون نظر و اطلاع همسر خود و در غیاب او مبادرت به انجام اعمالی بنماید و این اعمال را چه خوب و چه بد از همسر خود پنهان دارد. چنین رفتاری ولو به نفع خانواده باشد ، اعتماد را از بین می برد. گاه این گونه رفتارها در جهتی است که فرد به نفع خود و یا خویشاوندان نسبی و به ضرر همسر و زندگی مشترک انجام می دهد. این گونه اعمال بتدریج بنیان خانواده را به هم می ریزد ، هر یک از زوجین را نسبت به رفتار دیگری بدبین و ناراحت می نماید و به عکس العمل وا می دارد.
6- پرخاشگری و خشونت: پرخاشگری به رفتاری اطلاق می شود که " هدفش اعمال صدمه و رنج" باشد. مثلاً زنی که غذای مورد علاقه شوهرش را نمی پزد و یا آن را می سوزاند ، یا شوهری که از زنش مرتباً انتقاد می کند و به او غـُر می زند. هر یک از این رفتارها بخشی از عناصر یک رفتار پرخاشگرانه بوده و موجب از هم پاشیدگی بنیاد زندگی زناشویی می گردد. خشونت و عکس العمل های زننده و شدید چه از طرف زن و چه از طرف شوهر قدرت تحمل طرف مقابل را تضعیف می نماید و زندگی را برای هر دو مشکل می سازد. در خانواده ای که خشونت حاکم است ،عاطفه و رفتار انسانی رخت بر می بندد و محیط تربیتی نامناسبی از نظر تربیت فرزندان ایجاد می شود.
7- لجاجت: از دیگر عوامل بنیان کن در خانواده لجاجت است. این حالت بین زن و مرد زیاد دیده می شود و گاه به جایی می رسد؛ که حرکات لجوجانه به شکستن وسایل خانه منتهی می گردد. چنانچه این حالت، وضعیت افراطی به خود بگیرد ، چه بسا به طلاق و از هم پاشیدگی خانواده منتهی گردد.
8- خودبینی و تحقیر دیگری: خودبینی یا تصویر ذهنی هر کس از شخصیت خویش ، از مجموع تصورهای او درباره توانایی ها ، احساس ها ، اندیشه ها ، آرزوها ، داوری ها ، و کوشش های وی تشکیل می شود.
معمولاً کسانی که خود کم بین هستند، گرفتار عقده حقارت اند، و خود را کمتر، بی مقدارتر و زبون تر از دیگران احساس می کنند؛ افرادی که دچار خود بزرگ بینی هستند ؛ مبتلا به تکبر ، نخوت ، خودستایی و جاه طلبی اند ؛ چنین افرادی سعی می کنند با تحقیر دیگران ، بزرگ نمایی کنند. زن یا شوهری که بخواهد همسر خود را تحقیر کند، و خود را بالاتر احساس کند و خوبی های خود را به رخ دیگری بکشد ، با دست خود تیشه به ریشه زندگی زناشویی خویش می زند.
9- بی انضباطی: مرد یا زنی که اساس رفتار خود را بر بی انضباطی قرار دهد ، مورد اعتراض همسر خود قرار می گیرد. گاه بی انضباطی منجر به بی اعتمادی می شود و گرمی و شادمانی را از خانواده می گیرد. مردی که شب دیر به خانه می آید و زمانی را برای تفریح ، مسافرت و معاشرت با زن و فرزندان خود در نظر نمی گیرد، موجبات نارضایتی خانواده خود را فراهم می آورد.
وجوهی از اختلاف های زناشویی
تفاوت هایی فردی یک اصل مسلّم غیر قابل انکار است که برای نظام اجتماع و طبیعت ضروری است. به پیروی از این اصل طبیعی، بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد و تا زمانی که این اختلاف ها فاصله زیادی نداشتهباشد و با گذشت و چشم پوشی همآهنگ شود، مشکلی را ایجاد نمی کند.مواردی از اختلاف هایی که ممکن است، منجر به ناهمنوایی و ناسازگاری شود، عبارت است از:
1- اختلاف در خواسته ها: یکی از عواملی که در انتخاب همسر و زندگی زناشویی باید مورد توجه قرار گیرد ، خواسته های زن و شوهر است. زن یا شوهری که دارای خواسته های ایده آل و متفاوت از دیگری باشد و در تعدیل آن اقدام نکند ؛ احتمال ناسازگاری در زندگی زناشویی از این جهت وجود خواهد داشت.
2- اختلاف در سلیقه ها و علاقه ها: وجود اختلاف سلیقه و علاقه در افراد طبیعی است؛ ولی چنانچه در برنامه های زندگی خانوادگی، این اختلاف در جهت هماهنگی بین زن و شوهر تعدیل نشود؛ احتمال آن دارد که به ناسازگاری منتهی گردد.
3- اختلاف در دیدگاه ها: انسان موجودی است با آرزوهای نامحدود ، او هر چه بیشتر داشته باشد ؛ بیشتر هم می خواهد و برآورده شدن هر نیازی به جای کاستن از آرزوهای انسان ، نیازهای تازه ای را هم بر می انگیزاند. چنانچه زن و شوهری با دیدگاه ها و آرزوهای متفاوت که احتمال حصول به آن کم باشد ؛ نتوانند در زندگی زناشویی خود هماهنگی ایجاد کنند ، زندگی شاد و موفقی را نخواهند داشت.
4- اختلاف در خلق و خوی:بعضی افراد عصبانی ، خشن ، متکبّر، خودخواه ، از خود راضی ، و بعضی دارای روحیه ای گرم ، خوش برخورد ، متواضع و مردم دوست می باشند ؛ بنابراین توافق اخلاقی در صدر عوامل انتخاب همسر قرار دارد.
5- اختلاف در میزان هوش:اختلاف سطح هوشی همسران نسبت به یکدیگر ، ممکن است در زندگی زناشویی آنان مشکلاتی ایجاد نماید. بنابراین در نظر گرفتن بهره هوشی و اختلاف سطح معقول در این زمینه خالی از اهمّیت نیست.
6- اختلاف در ابعاد معنوی: مرد و زنی که از نظر رعایت و پایبندی به امور معنوی اختلاف سطح دارند ، زندگی بی دغدغه ای نخواهند داشت. بنابراین در امر ازدواج بُعد اعتقادی به ویژه جنبه های معنوی آن باید مورد توجه خاص قرار گیرد.
تبیان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
منبع: وبسایت داکتران بدون مرز
مقدمه و ویرایش: اسماعیل درمان
تفاوت داشتن یک امر کاملاً طبیعی است. ما باید از همدیگر تفاوت داشته باشیم تا براساس این تفاوتها همدیگر را بیشتر بشناسیم. حتا دوگانگیها با وجود شباهت جسمی، از نگاه شخصیت با هم میتوانند تا حدی متفاوت باشند. کودکانی که در یک خانواده و در عین محیط تربیت میشوند نیز با هم متفاوت اند و ویژگیهای فردی شان کاملاً به هم شبیه نیستند. وقتی از دو جنس متفاوت (زن و مرد) حرف میزنیم، این تفاوت بیشتر میشود، چون تفاوت در ساختار زیستی (بیالوجیک) و نوع تربیت پسر و دختر در شکلگیری شخصیت آنها تاثیر شگرفی دارند.
زمانی که یک رابطه صمیمی و نزدیک بین دو جنس از طریق وصلت بوجود میآید، فرصتی فراهم میگردد تا مرد و زن همدیگر را بیشتر شناخته و با شباهتها و تفاوتهای یکدیگر آشنا گردند. گفتیم که تفاوت داشتن یک موضوع کاملاً طبیعی و پذیرفته شده است، ولی مسأله اینست که با این تفاوتها و نکاتی که در آن توافق متقابل وجود ندارد چگونه برخورد شود. بههر اندازه که رویکرد صلحآمیزتر باشد نشان میدهد که پختگی در رابطه و توان حل مشکلات موجود است و برعکس.
نوشتهی حاضر تأکید میکند که نباید جنجال و دعواکردن بخاطر تفاوتهای فکری و رفتاری به یک عادت تبدیل شود، چون نه تنها موجب حس ناامنی در زوجین میگردد، بلکه مشکلات مزمنی چون اضطراب را سبب میشود. از سوی دیگر، دعواکردن و جنگیدن در حضور کودکان میتواند تاثیرات منفی عمیقی بر روان آنها بجا گذارد.
هر انسانی نیاز به امنیت روانی دارد و همهی افراد موظف اند تا شرایط لازم برای خود و شریک زندگی را تامین کنند. روشهایی از قبیل عیب جویی، کلهشقی، سرزنش، داد و فریاد کردن، لت و کوب کردن، بددهنی و مشاجره کردن نه تنها احساس ناامنی ایجاد میکند، بلکه موجب اضطراب و تنفر از هم میشود.
به گزارش خبرنگار وبسایت داکتران بدون مرز، افرادی که شکایت میکنند که همسرشان به آنان احترام نکرده یا به حرف آنها توجه نمیکند، باید به بررسی و ارزیابی رفتار خود بپردازند و ببینند چه کارهایی کردند یا چه رفتارهایی از خود نشان داده اند که با این وضعیت رو به رو شده اند؟
واضح است که اگر شما میخواهید همسرتان رفتارش را تغییر دهد ، شما باید رفتار خود را مورد ارزیابی و بازنگری قرار دهید . این همه جنجال برای چیست؟ مشاجره می تواند بر سر مسایلی از قبیل طرز لباس پوشیدن، نحوه برخورد با دیگران، دوستان، و افراد فامیل، وظیفه، اقتصاد خانواده ، و تصمیمهای مهم زندگی و بطورکلی همه چیز باشد .
اگر بدانید که شما تنها کسی نیستید که با همسر خود مشاجره میکنید ، شاید کمی احساس راحتی به شما دست دهد. اما بسیاری از افراد در اکثر اوقات در حال مشاجره هستند و این موضوع میتواند ضمن آنکه موجب ناراحتی و نگرانی شما شود باعث خستگی روحی شما گردد. البته این امکان هم وجود دارد که بر سرمسائل بسیار کم اهمیت، مثلاً برای نان شب چه غذایی پخته شود، یا امشب کجا مهمانی برویم، بحث شود .
کاملاً طبیعی است که زوجها بر سر مسایل مختلف با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند و گاهی با هم بحث و مشاجره کنند. اما نباید مشاجره به یک عادت طبیعی تبدیل گردد .
افراد طبیعی هنگام انجام یک مشاجره با هم وارد بحث می شوند، و دارای قضاوت صحیحی بوده و به یکدیگر فرصت گوش کردن و حرف زدن را می دهند. اما متاسفانه اغلب اوقات قدرت قضاوت افراد بهم میریزد، درست بههم گوش نمیکنند و حتا در شرایط بحرانی کارشان به جنگ میکشد.
● نزاع زوجها به چه معناست؟
زمانیکه با همسرتان درحال جر و بحث هستید، افکار مختلفی به ذهن شما میرسد: چرا باید بر سر هم فریاد بکشیم؟ آیا این امر به آن معناست که همدیگر را دوست نداریم؟ آیا قصد داریم همدیگر را تحقیر کنیم؟
جالب است بدانید گرفتن نتیجههای واهی از جر و بحث های خانوادگی، کار عاقلانهای به شمار نمیرود و در اکثر موارد مشاجره نتیجه خوب و منطقی در پی نخواهد داشت. دراغلب موارد مشاجرات خانوادگی تنها به افراد اجازه می دهد تا خود را از لحاظ احساسی تخلیه کنند، در حالیکه میتواند اعتماد، علاقه و رابطه عاطفی را کاهش دهد .
● جر و بحث زوجها کاملا طبیعی است
وجود احساسات، عقاید، و اهداف مختلف، در افراد متفاوت ، یک امر کاملاً طبیعی قلمداد می شود. اولین گام به سوی برخورداری از یک رابطه دو طرفه و صمیمانه صحبت کردن درباره همین تفاوت هاست. تمام افراد دنیا از این حق برخوردار هستند که احساسات خود را بیان کرده، عقاید شخصی خود را ابراز کنند و حتی اختلاف نظرهای خود را نیز به زبان بیاورند.
گاهی اوقات زوج ها نسبت به تفاوت های موجود آنچنان سرسختی از خود نشان می دهند که گفتگوی مسالمت آمیز آنها تبدیل به جنجال میشود. بهتر است چنین جر و بحث هایی به سرعت خاتمه پیدا کنند. افراد از یکدیگر عذر خواهی کرده ، آشتی کنند و به روال عادی زندگیشان باز گردند.
فرض کنید همسرتان امروز، روز بدی را پشت سر گذاشته، احساس خوبی ندارد، تحت فشار شدید استرسهای روزمره قرار دارد ( درست شبیه به زمانیکه خود شما با این حالات روبرو هستید) پس سعی کنید او را درک کنید و با ملایمت و آرامش او را نیز به آرامش سوق دهید .به هرحال او نیز انسان است و درست مانند خود شما زمانیکه ناراحت میشود، ممکن است فریاد بکشد، گریه کند، و حرفهای بزند که هیچ قصد و غرضی از به زبان آوردن آنها ندارد. خیلی از افراد خونسردی خود را به راحتی در شرایط مختلف از دست میدهند. بنابر این، این بار که همسرتان بدخلقی میکند و شروع به مشاجره و بحث می کند، تصور نکنید که حتماً باید بدترین اتفاق به وقوع بپیوندد. شما می توانید وضعیت موجود را کنترل کنید و آرامش را به خود و همسرتان بازگردانید .
● چرا مشاجرات شدت میگیرند؟
به گزارش خبرنگار سایت داکتران بدون مرز، گاهی اوقات زمانیکه زوجین با یکدیگر بحث میکنند، داد و فریادها رفته رفته زیاد میشوند و اهانت، بیاحترامی، و کلمات خشن و ناگواری شنیده می شوند. هر چند این امر در برخی از خانوادهها رواج دارد، اما اصلاً درست نیست. افراد نباید به خود اجازه دهند که روی ارزش فردی دیگران پـا بگذارند، شخصیت آنها را خرد کنند، و هر حرفی را که به ذهنشان می رسد، بر زبان جاری سازند. فراموش نکنید او همان فردی است که بارها به شما گفته بسیار دوستتان دارد.
گاهی اوقات نزاعهای خانوادگی از حد و مرز خود خارج شده و با تیله کردن طرف مقابل، پرتاب کردن اشیاء، و وارد کردن ضربه به دیگری همراه میشود. حتی اگر طرفین از نظر فیزیکی نیز آسیب نبینند، باز هم مشاجره از حد طبیعی خود خارج شده تلقی میشود. دراین شرایط یکی از طرفین قصد دارد با تهدید و ارعاب، کنترل امور را بدست گیرد. چنین بحثهایی به هیچ وجه طبیعی قلمداد نمیشوند. این همان زمانی است که لازم است مشاوره با یک متخصص با تجربه صورت گیرد.
زمانیکه دعواهای خانوادگی فیزیکی میشوند یا با تهدید همراه می گردند، هر دو طرف باید تحت آموزش قرار گرفته و ببینند چگونه می توانند خشم خود را کنترل کنند. فراموش نکنید شما با همسرتان شاید بارها وعده کرده اید که آرام، خونسرد، و مهربان و با شعور باشید، ولی میزان محبت شما با افزایش و تکرار دفعات دعواها و شدت مشاجرات و لت و کوب کاهش مییابد .
اگر زوجها درمورد مسایل کوچک و پیش پا افتاده با یکدیگر جر و بحث کنند، این امر میتواند تا حدی بیش ازسایر موضوعات ناراحتکننده و دردآور باشد.
● چگونه خانوادهی شاد و سالم داشته باشیم؟
اگر شما و همسرتان هر چند وقت یکبار با هم مشاجره میکنید، زیاد خودتان را ناراحت نکنید. هیچ خانواده کاملی وجود ندارد. حتی در شادترین خانوادهها هم مشکلاتی به وجود میآید و اعضای آن با یکدیگر بحث میکنند. افراد خانواده موظف هستند تا مسایلی که آزارشان میدهد را تشخیص داده و درمورد آنها با یکدیگر گفتگو کنند. خوشبختانه دراین صورت به راحتی قادرند به مصالحه و سازش دست پیدا کنند. با به کارگیری این شیوه تمام افراد احساس بهتری میکنند و زندگی آنها به حالت عادی خود بازمیگردد.
عضویت دریک خانواده به این معناست که تمام اعضای آن باید قدمی در جهت بهبود زندگی سایرین بردارند و کاری کنند که همه افراد احساس خوشبختی نسبی داشته باشند. گرچه بحث و مشاجره درهر خانوادهای اجتناب ناپذیر است، اما با درک منطقی از وضعیت روحی طرف مقابل میتوان اوضاع را کنترل کرد و بهترین نتیجه را از یک بحث منطقی گرفت. فراموش نکنید با عشق، درک متقابل، و کمی تلاش تقریبا تمام مشکلات قابل حل میباشند.
هرگز همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید، بلکه با خودش و وضعیت قبلی و کنونی او مقایسه کنید. سعی کنید رفتارهای مطلوب او را نزد دیگران به ویژه افرادی که او برای نظرشان احترام قائل است متذکر شوید و از او قدر دانی کنید. تشویق، تایید و تحسین رفتارهای مطلوب همسر و تقویت نقاط قوت او مهمترین روش برقراری ارتباط سالم با همسر است .
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
با دوری از این اشتباهات ازدواج موفقی داشته باشید.
خانمهای متاهل توجه کنید : چیزهایی که در مورد ازدواج نمیدانید ممکن است ایجاد مشکل کند. بعنوان مثال، اگر برای موضوعاتی که میخواهید با شوهرتان حرف نزنید، او متوجه آن نخواهد شد. و طریقه حرف زدن شما درمورد مسائلتان هم ممکن است کارها را خرابتر کند.
ازدواج کردن کار سادهای است. اما متاهل ماندن سخت است. در زیر به توصیههای متخصصین درمورد اشتباهاتی که اکثر خانمها در ازدواج مرتکب میشوند که باعث سست شدن پایههای زندگیشان میشود، اشاره میکنیم.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شاید هر کسی در مورد قبح طلاق و جدایی زن و شوهر چیزهایی شنیده باشد، اما گاهی این طلاق و جدایی واسطه هایی دارد، یعنی مادر دختر، مادر پسر، وکیل و... با به وجود آوردن شرایط خاص، عوامل موثر در بروز طلاق و جدایی هستند.
در ابتدای هر اختلافی ممکن است مساله زیاد بغرنج نباشد و هر زوجی می توانند با هم اختلاف نظرهایی داشته باشند، اما در این میان افرادی که به نوعی منافع یا حقارت ها و ضعف های درونی و شخصیت شان آن ها را به جهتگیری های خاص تشویق می کند باعث می شوند زوج های جوان واقعاً به این نتیجه برسند که برای هم ساخته نشده اند و از هم متنفر شوند و یا این که به خاطر رفتارهای نادرست گذشته خودشان روی بازگشت به زندگی مشترک نداشته باشند و طلاق را تنها راه چاره ببینند. اقداماتی که به اسم حقوق و قانون در حیطه خانواده صورت می پذیرد گاهی چنان شرم آور و غیر انسانی است که انسان نمی داند نام این اقدامات را چه می توان گذاشت.وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
با از بین رفتن قبح فرآیند طلاق و افزایش آمار روبه رشد آن، روزانه افراد بسیاری را در قالب دوست یا آشنا مشاهده می کنیم که خواسته یا ناخواسته درگیر این اتفاق شوم شده اند. اما در این بین تأثیر طلاق بر روی مردان به صورت ناهنجاری هایی در جامعه بروز می کند، گاها برای مقابله با مشکلات ناشی از طلاق به مسایلی پناه می برند که از لحاظ عرف جامعه مذموم و نکوهیده است و برای خود شخص بار منفی بسیاری دارد. بی شک عدم اندیشه و وجود راهکار مناسب برای مقابله با این مشکلات، جامعه را به سوی ورطه ای هولناک سوق می دهد، ورطه ای که هر لحظه هر کداممان را به سوی خود می کشد و می بلعد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
گفتگو با دکتر فرید فدایی
منبع : پایگاه سلامت ایرانیان
تا دو سال بعد از طلاق ازدواج مجدد نکنید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اغلب یک اختلاف جزیی که می تواند راه حلی آسان و سریع داشته باشد بدون هیچ پیش زمینه و هشدار قبلی، تبدیل به یک دعوا می شود و این دعوا مبدل به جنگی واقعی می گردد. داشتن یک ارتباط صحیح، مهمترین عنصر یک رابطه است و یک دعوا و مشاجره می تواند خانمان برانداز باشد.
زنان و مردان معمولا بر سر پول، روابط جنسی، تصمیم گیری، تقسیم مسئولیت ها، تعیین رازهای ملاقات، ارزشمندی، مراقبت از بچه ها و... مشاجره می کنند. اما مشاجرات و عکس العمل هایی که به دلایل ذکر شده پیش می آیند، اغلب فقط به یک دلیل تبدیل به برخوردی دردناک می شوند. آن هم این که ما احساس می کنیم دوستمان ندارند و اگر کسی احساس کند مورد عشق و محبت قرار ندارد به سختی می تواند دیگری را دوست بدارد. از آنجا که زنان از مکان خاصی نیامده اند، نمی توانند بلافاصله به طور غریزی تشخیص دهند که یک مرد برای داشتن برخوردی صحیح با یک اختلاف عقیده به چه عاملی نیاز دارد. احساسات یا عقاید مخالف برای یک مرد مبارزه طلبی سرسختانه ای به وجود می آورد.
هر قدر مرد به زن نزدیک تر باشد، مشکل تر می تواند با مخالفت ها و اختلاف سلیقه های او کنار بیاید. اگر زن از کاری که مرد انجام داده راضی نباشد، مرد فورا احساس خواهد کرد که زن دوستش ندارد و می خواهد محکومش کند. مردان زمانی می توانند با اختلاف نظرها به بهترین نحوی کنار بیایند که نیازهای عاطفی بنیادی آنها کاملا ارضا شده باشد. اگر عشق و توجه از مرد دریغ شود بدترین چهره او ظاهر می گردد و جزئی ترین اختلاف نظری به مشاجره ای بزرگ تبدیل خواهد شد. شاید ظاهرا این طور به نظر برسد که او بر سر مسائل چون"پول، روابط جنسی، تقسیم مسئولیت و..."دعوا می کند، اما علت اصلی ترس او از بی تفاوتی و بی توجهی است.
اگر نیازهای عاطفی بنیادی مرد برطرف شوند او به تدریج کمتر و کمتر در مشاجرات رنج آور درگیر خواهد شد. او خود به خود به رفتار خشونت آمیز خود پایان داده و محبت احترام و پذیرش بیشتری نسبت به همسرش ابراز خواهد کرد.
مشاجرات زناشویی می تواند علل پنهانی و واقعی دشته باشد. مثلا علل پنهانی آغاز یک در یری توسط یک زن؛ دلم نمی خواهد که شوهرم خواسته های من رو نادیده بگیرد اون وقت احساس می کنم وجودم برای اون بی اهمیته و برای پایان دادن به دعوا به احترام و توجه و محبت بیشتری نیاز دارد، اما به جای آن محکوم شده و نادیده گرفته می شود. یا در جایی دیگر، دوست ندارم کاری رو که از شوهرم خواستم یادش بره و بعد به من بگه اره ی اعصاب و من احساس می کنم باید کمکش را گدایی کنم و برای پایان دادن به دعوا نیاز زن این است که شوهرش با احترام بیشتری به نیازهایش توجه نشان دهد، اما احساس می کند مورد بی تفاوتی قرار گرفته است.
دلایل پنهانی و واقعی مردان برای دعوا و مشاجره
اصلا خوشم نمی یاد زنم از همه کارهای من ایراد بگیره، دلم نمی خواد دائما از من انتقاد بشه یا به من بی محلی کنه، دلم می خواهد همین طوری که هستم قبولم کنه. مرد به چیزی نیاز دارد تا دست از دعوا و مشاجره بر دارد؛ او باید احساس کند آن طورکه هست پذیرفته شده است. اما به جای آن زن سعی می کند رفتار او را اصلاح کند. یا در جایی دیگر، مرد می گوید دلم نمی خواهد که زنم از حرفهای من ناراحت بشه احساس می کنم اون به من سوء ظن داره، اصلا منو درک نمی کنه. دوستم نداره. مرد در این جا نیاز به پذیرش و اعتماد دارد اما به جای آن احساس می کند طرد می شود و زن او را نمی بخشد.
دلایل زیادی برای زن و مرد در زندگی زناشویی وجود دارد که در این جا به طور مختصر به آن پرداختیم. تمام این احساسات و نیازها رنج آور ولی کاملا بر حق هستند، اما معمولا با آنه مستقیما برخورد نشده و درست عنوان نمی شوند، بلکه بیشتر به طور درونی روی هم انباشته شده و در حین یک مشاجره دوباره با تمام قدرت ظاهر می شوند. البته گاهی هم آنها مستقیما لمس می شوند ولی در هر صورت چه مستقیم و چه غیر مستقیم بالاخره ظاهر شده و از طریق میمیک چهره یا نوع حرکت دستها و بدن نشان داده می شوند.
مردان و زنان باید حساسیت های به خصوص جنس مخالف را شناخته و طرز برخورد با آنها را یاد بگیرند. آنها اجازه ندارند این حساسیت را رد کنند. آنها زمانی می توانند به مشکل واقعی بپردازند که سعی کنند آن را طوری بیان کنند که متناسب با نیازهای بنیادی عاطفی طرف مقابلشان باشد. در این صورت است که یک مشاجره و جر و بحث خصمانه تبدیل به گفتگیی صلح آمیز می شود که برای حل اختلاف نظرها و سلیقه ها لازم است.
منبع: مهر
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران