در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
پوکی استخوان به جهت کاهش جذب کلسیم توسط بدن صورت میگیرد. تحقیقات میگوید با خوردن کلم بروکلی و ماست میتوان به روند تشکیل استخوان سرعت بخشیده و از بروز این بیماری پیشگیری
بروکلی دارای ویتامین ث، کا و نیز سرشار از پتاسیم و کلسیم بوده و مانند شیر و پنیر از مواد غذایی استخوان ساز هستند. طبق نتایج حاصله از تحقیقات، مصرف ویتامین C و k موجب تقویت و افزایش تراکم استخوان میشوند. پتاسیم اثر اسیدهای متابولیک را که موجب از دست دادن استخوان میشوند، کاهش میدهد.
ماستی که از شیر گاو تهیه شده باشد سرشار از کلسیم و پروتئین بوده و عامل مهمی در استخوانسازی محسوب میشود.
همچنین افرادی که دارای پوکی استخوان هستند نباید به مقدار زیاد قهوه مصرف کنند چرا که قهوه مانع از جذب کلسیم در بدن میشود و این امر احتمال بروز پوکی استخوان را افزایش میدهد.
متخصصان تغذیه توصیه میکنند در هفته سه بار کلم بروکلی را در برنامه غذایی خود جای داده ولی ماست را هر روز مصرف کنید
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
اولین نقطه از بدن که در نتیجه تجمع چربی زاید در بدن تحت الشعاع قرار گرفته و از ریخت می افتد ناحیه شکم خواهد بود. بسیاری از کسانی که به تیپ های بدنی آندومورف تعلق دارند و همین طور هم بسیاری از کسانی که به دیگر تیپ های بدنی و حتی به تیپ بدنی مزومورف تعلق دارند و رژیم روزانه غذایی مناسبی را رعایت نمی کنند در اثر اشتباهاتی که در تغذیه و یا در تمرین دارند و همین طور هم در برخی موارد در اثر استفاده از استروئید های استروژن زا با تجمع چربی زاید در پهلوها و شکم روبرو شده به جای عضلات شکم تکه تکه شده ای که همگان از دیدن آن لذت می برند به داشتن شکم آویزان و بر آمده عادت می کنند.
تمرین بر روی عضلات شکم همواره با دشواری ها و با پیچیدگی های خاص خود همراه بوده است و همین مسئله نیز موجب شده است تا اغلب کسانی که از روی دست این و آن تقلب کرده و در تمرین دادن عضلات خود به جای استفاده از اصول پذیرفته شده علمی به توصیه های این و آن و ممد کول و جعفر بازو توجه می کنند نتیجه چندان مطلوبی از تمرین بر روی شکم نمی گیرند. در صورتی که فردی حتی با تقلید از این طرف و آن طرف نیز بر روی عضلات بازو و سینه خود تمرین کند در مراحل اولیه کار، رشد خوبی را تجربه خواهد کرد اما این رویه بر روی عضلات شکم که از حساسیت بالایی برخوردارند پاسخگو نخواهد بود.
داشتن عضلات شکم قوی و برجسته نه تنها به زیبایی بدن آدمی می افزاید بلکه از افتادگی استخوان لگن و از عوارض ناگوار بعدی این ناهنجاری که در بدن اغلب افراد نیز دیده می شود پیشگیری می کند. استیل بدنی افراد به شدت تحت تاثیر آمادگی عضلات شکمی قرار دارد. در صورتی که در تمرین دادن بدن خود اهمیت لازم را به عضلات شکم ندهید و یا در تمرین دادن این دسته از عضلات راه به خطا بروید حتی در صورتی که در دیگر قسمت های بدن خود به درجه های قابل قبولی از پیشرفت برسید نیز در رسیدن به زیبایی اندام راه به جایی نخواهید برد.
● تمرینات هوازی
پرداختن به تمرینات هوازی گذشته از اینکه در تقویت عملکرد و در بهبود سلامت سیستم قلبی و تنفسی موثر واقع می شود بلکه تاثیر بسیار زیادی در تشدید فرایند چربی سوزی نیز داشته است. بر خلاف آنچه که عموم تصور می کنند با تمرینات بی هوازی (حرکات تمرینی با وزنه) نظیر آنچه که در محیط های باشگاه انجام می دهید (انواع حرکات تمرینی شکم پهلو) نمی توان از ضخامت لایه چربی موجود در اطراف شکم که در طول سالیان سال در این مکان گرد آمده اند کاست.
بسیارند کسانی که به خیال خود هر چه بر شدت تمرین هوازی بیافزایند، چربی بیشتری را آب خواهند کرد! این افراد که همیشه از سماجت چربی های زاید بدن خود نیز ناله می کنند کسانی هستند که در تمریناتی که به نام هوازی بر بدن خود تحمیل می کنند اصول علمی و تکنیکی را کمتر مورد توجه قرار می دهند و به اشتباه از آستانه هوازی بودن سیستم تمرینی نیز رد شده و علیرغم نفس نفس زدن های شدید در حین تمرین چربی سوزی چندانی را تجربه نمی کنند.
با وجود اینکه چندین دهه از برملا شدن این حقیت در دنیای علم می گذرد که امکان متمرکز کردن فرایند چربی سوزی بر نقاط مشخص بدن وجود نداشته تمرینات بی هوازی مرسوم در باشگاه های پرورش اندام نیز کمترین تاثیر بر فرایند چربی سوزی ندارد اما با این وجود اکثریت قریب به اتفاق ورزشکاران و حتی مربی نماها هنوز کماکان بر این باور هستند که با تمرین دادن عضلات شکم می توان از چربی های زاید موجود در این ناحیه از بدن کم کرد.
پاک کردن کامل و ماندگار بدن از شر چربی های مزاحم بدون رعایت رژیم غذایی مناسب امکان پذیر نخواهد بود. اهمیت رژیم های کنترل شده غذایی در رژیم های چربی سوزی که برای رسیدن به تراشیدگی و زیبایی عضلات شکم نیز ضروری است حتی در برخی موارد بیشتر از تمرینات هوازی بوده است.
در صورتی که در پایان روز شما بیشتر از نیاز بدن به انرژی، کالری وارد بدن خود کرده باشید حتی در صورت پرداختن به بهترین و کامل ترین تمرینات هوازی نیز در سوراندن چربی های زاید موجود در پهلوها موفق نخواهید بود. مسئله اصلی در رژیم های روزانه غذایی مختص دوران کات و چربی سوزی این خواهد بود که میزان کالری دریافتی شما در طول روز باید اندکی کمتر از میزان کالری مصرفی شما در طول روز باشد. تمام هنر یک کارشناس اهل فن تغذیه نیز در این نهفته است که چنین شرایطی را برای بدن مهیا کنند. محدود کردن افراطی و بیش از حد کالری دریافتی در روز نه تنها خطرناک و آزار دهنده خواهد بود بلکه نتیجه معکوس خواهد داد.
تغذیه از این جهت برای ورزشکاران و همین طور هم برای کسانی که قصد رسیدن به تناسب اندام بی عارضه و پایدار را دارند حائز اهمیت بوده است که به کمک این فاکتور می توان از میزان کالری ورودی به بدن در طول روز کاست. کاهش کالری ورودی بدن در طول روز در صورتی که با ورزش های هوازی مناسب همراه شود در بیرون انداختن عضلات شکمی و کلا در چربی زدایی بدن به واقع معجزه خواهد کرد. برای رسیدن به عضلات شکمی اعجاب برانگیز، شما نیازمند داشتن برنامه غذایی مخصوص هستید و به این مهم نیز توجه داشته باشید که رژیم های غذایی دوران چربی سوزی باید و باید متشکل از چندین وعده غذای کنترل شده و حساب شده در طول روز باشد. به طور مشخص شما باید هر 3 الی 4 ساعت در طول روز یک وعده غذای کنترل شده میل کنید.
مصرف آب را هرگز محدود نکنید. وجود آب در رژیم روزانه غذایی برای هضم و جذب مواد غذایی مفید و ضروری است. مصرف آب فراوان مخصوصا در دوره های کات و چربی سوزی برای دفع سموم ناشی از تجزیه شدن بافت های چربی در بدن نیز ضروری خواهد بود.
● تمرینات بی هوازی بر روی عضلات شکم
این گفته را بارها و بارها تکرار کردم که اغلب ورزشکاران در تمرین دادن عضلات شکم خود دچار خطا می شوند اما زمانی که از خطاهای ورزشکاران در تمرین دادن عضلات شکم بحث می کنیم ذهن خواننده بیشتر بر روی تمرینات هوازی و رژیم های غذایی متمرکز می شود و کمتر کسی را می توان یافت که اشتباهات فاحش ورزشکاران در تمرین دادن بی هوازی عضلات شکم را در نظر داشته باشند و یا حتی متوجه این موضوع باشند.
این افراد گویا هنوز از این این حقیقت مسلم و واضح بی اطلاعند که تمرین هوازی بر روی شکم تنها و تنها به منظور تقویت کردن عضلات شکمی طراحی و توصیه می شود و این قبیل تمرینات کمترین نقشی در چربی زدایی شکم نخواهد داشت. آیا تاکنون سابقه داشته است که ورزشکاری، عضلات پشت بازو و یا عضلات سینه خود را با تکرارهای 50 تایی و با میله دمبل و یا میله هالتر خالی تمرین دهد؟ اما به فراوانی می توان ورزشکارانی را یافت که عضلات شکم خود را تعداد های 50 تایی و حتی بالاتر تمرین می دهند بدون اینکه در تمرین دادن این عضلات از وزنه های اضافی استفاده کرده باشند! نمونه هایی از این قبیل توصیه ها و شاهکارها در برخی سایت ها و پیج ها نیز منعکس می شود!!!
اشاره به این مهم را ضروری می دانم که تکرارهای 50 تایی بدون وزنه نه هوازی محسوب می شوند که از حجم چربی های زاید موجود در پهلوها کم کنند و نه اینکه از آن چنان شدت و فشاری برخوردار هستند که عضلات شکم را برجسته و حجیم کنند!
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
مرتضی منادی
چند سالی است که اختلافات زندگی زناشویی در جامعة ما بیشتر شده و بدنبال آن, درصد طلاق رو به افزایش است. بنابراین, طلاق به مفهوم دورکیمی (1987) به یک پدیدة اجتماعی تبدیل شده است. بدین معنی که از سویی, قشر یا طبقه و یا گروهی را نمی توان در جامعة امروز یافت
که از اِپیدمی طلاق در امان باشد. از سطح تحصیلکرده ها تا بی سوادها, از سطح ثروتمند ها تا فقیر ها و یا از دیندارها تا بی دین های افراد جامعه از عارضة طلاق مصون نمانده اند. از سوی دیگر, طلاق یک پدیدة چند بعدی و چند علتی است. بنابراین محدود به یک علت خاص نظیر اقتصاد نمی باشد.
چرا طلاق در جامعة ما رو به افزایش است؟ چه عواملی در رشد طلاق دخالت داشته اند؟
مسئلة طلاق هم فکر مسئولین جامعه را بخود مشغول کرده و آنها را نگران کرده است, هم دل مشغولی تعدادی از دانشگاهی ها و پژوهشگران حوزۀ خانواده شده است. و همه در صدد یافتن پاسخی برای این پرسش ها و ارائة راه حل هایی برای خروج از این مقولة آسیب زا هستند.
نگارنده نیز در طی چند سال پژوهش هایی پیرامون خانواده به صورت غیر مستقیم و از زاویه ای دیگر یعنی مطالعه پیرامون عوامل رضایت از زندگی زناشویی (منادی, 1383) به این امر علاقه مند شده است. یقینا نه ادعای پاسخگویی کامل به این پرسش ها را داشته و نه علل مختلفة این موضوع را کاملا شناسایی کرده است. ولی در پی نتایج پژوهش های کیفی (منادی, 1385) صورت گرفته پیرامون خانواده می توان بخشی خاص را از دیدگاهی خاص در سطح طرح مسئله عنوان کرد.
بدین منظور به کمک طرح یک نظریة جامعه شناسی تلاش می کنیم تا حدودی مسئلة طلاق را کالبد شکافی کرده و توضیح دهیم.
پیر بوردیو جامعه شناس شهیر و معاصر فرانسوی معتقد است که هر انسانی دارای یک عادت واره (Habitus) می باشد. (بوردیو, 1989) منظور از عادت واره, مجموعة طرحواره هایی است که یک انسان در طول زندگی خود بر اساس برخورد با محیط های مختلف مانند : خانواده, رسانه ها, نهاد آموزش و پرورش و گروه همسالان کسب می کند. این طرح واره ها مانند : چگونه غذاخوردن, چگونه پوشیدن, چگونگی ارتباطات اجتماعی, ذوقیات, مشغولیات انسان می باشند.
طبق نظریة بوردیو عادت وارة هر فرد، نیروی محرکة اعمال و رفتار روزمرة اوست که در مرکز سرمایه های فرهنگی اش (Capital Culturel) جای دارد. منظور از سرمایه های فرهنگی, طبق نظر بوردیو, ترکیبی از عادت واره, شناخت ها, آگاهی ها, آموزش ها و مدارک تحصیلی می باشد. (بوردیو, 1989) این شناخت ها و آگاهی ها می توانند به صورت کلاسیک و آکادمیک در آموزشگاه ها کسب شده باشند و یا به صورت خود آموزی (Autodidacte) و یا غیر کلاسیک آموخته شده باشند. در هر صورت به زعم بوردیو, سرمایه های فرهنگی و عناصر سازندۀ آنها مقوله هایی اکتسابی و آموختنی هستند. ولی به باور وی عادت واره ها نقش مهمتر و جدی تری در هدایت و کنترل رفتارها و اعمال انسان ها دارند.
اما ضمن اینکه هر فردی عادت وارة مخصوص بخود دارد, ولی عناصری از عادت واره های تعدادی از افراد مشترک و یا یکسان می باشند. در این حالت به زعم وی عادت وارة طبقاتی وجود دارد. مانند عادت واره های ذوقی و انتخاب هایی که عاملان اجتماعی در عرصة متنوع رفتارها همچون، غذاخوردن و نوع آن، ورزش کردن و نوع آن، موسیقی نواختن و سیاست ورزیدن و غیره صورت می گیرد. بنابراین, ما در مقابل عادت واره های طبقاتی قرار می گیریم که مشترکات و هماهنگی های زیادی با یکدیگر دارند. اما چگونه سرمایه های فرهنگی و عادت واره ها می توانند در چگونگی تشکیل ازدواج و فرایند آن نقش داشته باشند, مسئله ای است که در سطور بعدی به آن می پردازیم.
از نظریه تا واقعیت
غالبا ازدواج به دو صورت شکل می گیرد. زمانی که دختر و پسری در محیط های اجتماعی مانند دانشگاه ها, محیط های کاری و مهمانی ها با یکدیگر آشنا شده, و این رابطه به ازدواج ختم می شود. اینگونه ازدواج ها به غلط به «ازدواج خیابانی» معروف بوده که ما آنها را ازدواج مدرن می نامیم. اکثرا, اینگونه ازدواج ها ناموفق هستند و در این بخش است که بر اساس پژوهش های صورت گرفته درصد طلاق بسیار بالا می باشد. دستة دوم آنهایی که به صورت سنتی از طریق معرفی خانواده ها با هم آشنا شده و در نتیجه ازدواج می کنند.
در حالت اول دختر و پسر در ابتدا بیشتر بخش نهادی شدۀ سرمایه های فرهنگی (مدارک تحصیلی و یا مهارت هایی مانند هنر و غیره) خود را به نمایش گذاشته و به یکدیگر نشان می دهند. یعنی, از دیدگاه سرمایه های فرهنگی نهادی شده اشان با یکدیگر برخورد می کنند و خیلی کمتر صحبت از عادت واره های آنها می شود. چون غالبا در این بخش, سرمایه های فرهنگی نهادی شده با یکدیگر تفاهمی بین زن و مرد بوجود می آورد. به دلیل اینکه در یک محیط کاری و یا علمی همسان هستند. برای مثال دانشجویان در حالت کلی و دانشجویان بر اساس رشتة یکسان که در نتیجه دارای سرمایه های فرهنگی نهادی مشابه هستند. در حالت دوم چون خانواده ها ابتدا با یکدیگر برخورد می کنند. آنها بیشتر عادت واره های خود را نشان می دهند. اصلا بر اساس عادت واره های یکسان, خانواده ها غالبا با هم ارتباط برقرار می کنند.
در حالت اول بعد از اینکه دختر و پسر با یکدیگر آشنا شده, و زندگی مشترک را شروع کرده, کم کم عادت واره ها طبق گفتة بوردیو در عمل خود را نشان می دهند و رفتار افراد را هدایت می کنند و سرمایه های فرهنگی به کناری می روند و یا کم رنگ تر می شوند. بدنبال آن, اگر تضادی در عادت واره ها وجود داشته باشد که غالبا دارد, تضادها خودنمایی می کنند و اختلاف ها کم کم خود را نشان می دهند. این در حالی است که همچنان سرمایه های فرهنگی نهادی با یکدیگر هماهنگ هستند. ولی عادت واره ها در زندگی روزمره, بیشتر خود را مطرح می کنند. بدینسان, در این حالت امکان بالا رفتن اختلافات بین زوجین افزون تر شده و طلاق بیشتر می شود.
اما در حالت دوم که والدین غالبا بر اساس هم طبقه بودن یعنی عادت واره های طبقاتی با یکدیگر برخورد کرده اند, فرزندان آنها نیز بر اساس عادت واره های خانواده گی با یکدیگر آشنا شده و برخورد می کنند. در این حالت, ممکن است که سرمایه های فرهنگی زوجین از کمی تا خیلی متفاوت باشند. ولی در ابتدای زندگی نیز این تفاوت ها خود را کم نشان می دهند و در صورت بُروز نیز, قابل اغماض هستند. لذا, تعارض کمی هم در زندگی مشترک بوجود می آورد. ولی چون سرمایه های فرهنگی نهادی بیشتر روبنایی هستند و بیشتر در سطح جامعه و محیط های عمومی و بیرونی, خود را در قالب شغل و حرفة فرد نشان می دهند, به صورت حاشیه در زندگی باقی می مانند و عادت واره ها در مرکز زندگی فعالیت می کنند. در این حالت, تعارضات اساسی بین زن و مرد بوجود نمی آید و فقط در سطح کار و شغل و بحث های علمی و یا شغلی, سرمایه های فرهنگی نهادی خودنمایی می کنند. بنابراین, زندگی را کمتر به خطر می اندازند و امکان جدایی زن و مرد کمتر می شود. بدون اینکه از اهمیت تفاوت بین سرمایه های فرهنگی نهادی زوجین کاسته شود و یا نادیده گرفته شود.
در نتیجه, می توان گفت در صورتی که زوجین بتوانند از دیدگاه عادت واره ها که زیر بنایی تر هستند با یکدیگر آشنا بشوند, خطرات کمتری زندگی آنها را تهدید می کند. با توجه به اینکه سرمایه های فرهنگی نهادی اکتسابی هستند, بعدها زن و مرد می توانند تلاش کنند تا سرمایه های فرهنگی نهادی مشابهی را کسب کنند و بوجود بیاورند. ولی در صورت سرمایه های فرهنگی نهادی یکسان کار سخت و مشکلتری (و نه غیر ممکن) پیش روی زوجین وجود دارد تا عادت واره های یکسانی را بوجود بیاورند.
بنابراین, می توان نتیجه گرفت که به نظر می رسد در جامعة فعلی ما هنوز ازدواج سنتی یعنی با عادت واره های یکسان آغاز کردن, امکان زندگی شادتر و مطمئن تری را نسبت به ازدواج مدرن به همراه می آورد.
فهرست منابع
- منادی مرتضی (1383). تاثیر تصورات و تعاریف مشابهِ زوجین در رضایت از زندگی زناشوئی از دیدگاه زنان. در : مطالعات زنان, دانشگاه الزهرا. سال دوم شماره 4 بهار 1383.
- منادی مرتضی (1385). جایگاه روش کیفی در علوم اجتماعی و علوم رفتاری. فصلنامه حوزه و دانشگاه. پژوهشکده حوزه و دانشگاه. شماره 47 سال دوازدهم، تابستان.
- Bourdieu Pierre (1989). Le sens pratique. Paris, Les éditions de Minuits.
- Durkheim Emile (1987). Les règles de la méthode sociologique. Paris, PUF.
مطالب پیشنهادی
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
ازدواج تصمیم حساسی است که اگر با چشمان بسته بگیرید، ممکن است رنج فراوانی برایتان در پی داشته باشد و مهم تر از آن، سرمایه جوانی، سرزندگی، سلامتی و رضایتمندی شما را از چنگتان در آورد. ازدواجی که در آن کفویت و تناسب وجود نداشته باشد مستقیم ترین راه تا بدبختی است.
اختلاف همسران
در اینجا به مهم ترین تناسب هایی که ممکن است در انتخاب و ازدواج نادیده بگیرید اشاره می کنیم. اختلاف هایی که اغلب در حین انتخاب از نگاه شما و خانواده تان جا می مانند یا ممکن است ساده تلقی شوند.
اختلاف در خواسته ها
زندگی زن و شوهری که خواسته های غیر واقعی و متفاوت از یکدیگردارند، رو به نابسامانی می رود. اگر خواسته شما در زندگی ادامه تحصیل و مهاجرت باشد و خواسته او، خانه خریدن در منطقه خوبی از شهر، هیچ وقت آب تان با هم در یک جوی نمی رود. خواسته ها و اهداف زندگی شما باید مشابه هم باشد. این تشابه هر چه بیشتر باشد شانس موفقیت ازدواج شما بالاتر می رود. ازدواج با فردی که اهدافی متضاد با شما دارد اتلاف انرژی است و در نهایت هیچ کدام به خواسته هایتان نمی رسید.
تعداد بچه هایی که در آینده خواهید داشت، محلی که زندگی می کنید، نوع رابطه تان با اقوام و... همه در همین دسته قرار می گیرد. اگر یکی خواستار روابط زیاد و رفت و آمدهای پی در پی باشد و دیگری خواستار روابط محدود و منزوی، بالاخره یک جا این تلاش برای یکی شدن یا تلاش برای رفتار مطابق سلیقه طرف مقابل تمام می شود و شما هر کدام به سمت و سوی خودتان خواهید رفت. تازه این به جز درگیری ها و دعواهای احتمالی شما درباره موضوعات مورد اختلاف تان است.
اختلاف در خلق و خو
اختلاف در خلق و خو
بعضی از افراد بسیار خشن، متکبر، خودخواه و از خود راضی اند و برخی روحیه ای گرم دارند، خوش برخورد، متواضع و مردم دوست هستند. بنابراین توافق اخلاقی، مهم ترین تناسب در ازدواج است. درونگرایی و برونگرایی شما هم می تواند تاثیر زیادی در رابطه تان داشته باشد. ازدواج یک درونگرا با برونگرا اشتباه بزرگی است که به دلیل تغییر نکردن خلق و خوی افراد برای همیشه رابطه شما را دچار بحران می کند. حتی اگر در اوایل ازدواج چنین بحرانی به چشم نیاید و حس کنید که می توانید خودتان را با طرف مقابل هماهنگ کنید و به حدی از تعادل برسید، در آینده و بعد از گذشت چند سال تفاوت ها خودشان را نشان می هند و شما را دچار فاصله عاطی خواهند کرد.
همسر کم هوش هیچ وقت نمی تواند باهوش شود و فرد باهوش هیچ وقت نمی تواند برای همه عمر یک فرد متوسط یا کم هوش را تحمل کند
اختلاف در میزان هوش
این یکی از مهم ترین مواردی است که نباید از آن غافل شوید. اختلاف زیاد سطح هوشِ همسران نسبت به یکدیگر می تواند در زندگی مشکلاتی ایجاد کند. همسر کم هوش هیچ وقت نمی تواند باهوش شود و فرد باهوش هیچ وقت نمی تواند برای همه عمر یک فرد متوسط یا کم هوش را تحمل کند. هوش البته با سطح تحصیلات متفاوت است. اگر شما هر دو تحصیلات دانشگاهی داشته باشید باز به این معنا نیست که هوشتان با هم تناسب دارد. حتی اگر هم رشته هم باشید این تناسب وجود نخواهد داشت. هوش ابعاد مختلفی دارد. افراد باهوش روابط متفاوتی دارند، آینده را پیش بینی می کنند، می توانند با دیگران به شکل مسالمت آمیزی رابطه داشته باشند و مدیریت بهتری دارند. اما همسر کم هوش می تواند همیشه باری باشد روی دوش طرف مقابل و انرژی زیادی از او بگیرد. بهترین راه برای فهمیدن تناسب شما در هوش کلی و هوش اجتماعی و هوش هیجانی، تست دادن پیش یک مشاور امین و باتجربه است.
اختلاف در ابعاد معنوی
مرد و زنی که از نظر رعایت و پایبندی به امور معنوی متفاوت هستند، زندگی بی دغدغه ای نخواهند داشت. اگر فکر می کنید بعد از ازدواج همسرتان را تغییر خواهید داد و مذهبی تر خواهید کرد، یا او را از تقیداتش دور می کنید سخت در اشتباهید. اعتقادات مذهبی بسیار محکم هستند و حتی اگر مدتی به طور موقت تغییر کنند باز دوباره به شکل سابق برمی گردند. بنابراین در امر ازدواج، باید بُعد اعتقادی به ویژه جنبه های معنوی آن، جایگاه مذهب و تقید به آن در خانواده و خود فرد و میزان تناسب در عمل به دین مورد بررسی جدی قرار بگیرد.
مطالب پیشنهادی
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
جوامعی که دوران عبور از یک شرایط سنتی به دوران مدرن را طی میکنند با آسیبهای اجتماعی فراوانی دست به گریبان هستند، خانواده ایرانی نیز با گذشت زمان نسبت به شرایط فرهنگی با تغییرات فراوانی روبه رو بوده است که اختلافات زناشویی و عمل آن، از جمله این تغییرات است.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
گاهی پسران و دختران تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند و این تفاوت ها را دیگران نیز به آن ها گوشزد می کنند اما با وجود همه این ها، دوست دارند چشمان شان را روی تفاوت ها ببندند و ازدواج کنند اما عشق به فرهنگ و دیدگاه های همسر تا ابد باقی نخواهد ماند. این عشق از بروز اختلاف ها جلوگیری نمی کند و باورها، اعتقادها و هیجان های انسان غیرقابل تغییرند.
7نکته درباره تناسب فرهنگی در ازدواج
گاهی پسران و دختران تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند و این تفاوت ها را دیگران نیز به آن ها گوشزد می کنند اما با وجود همه این ها، دوست دارند چشمان شان را روی تفاوت ها ببندند و ازدواج کنند اما عشق به فرهنگ و دیدگاه های همسر تا ابد باقی نخواهد ماند. این عشق از بروز اختلاف ها جلوگیری نمی کند و باورها، اعتقادها و هیجان های انسان غیرقابل تغییرند.
این گونه ازدواجها، ناآگاهانه و نابالغانه هستند و ازدواجی که از روی آگاهی نباشد و آشنایی طرفین محدود و عاشقانه باشد و آگاهانه به توافق نرسند، میتواند مشکلات زیادی داشته باشد.
تناسب فرهنگی
او را همان گونه که هست بپذیر
متاسفانه در فرهنگ ایرانی پذیرش آموزش داده نمی شود و فرهنگ تحمل را می آموزیم (اگر شبیه تو نیست تحمل کن)، فرهنگ تحمل فرهنگی است که نهایتا به درگیری و مبارزه ختم می شود و بین زن و مرد فاصله ایجاد می کند.
این که تصور کنید همسرتان به خاطر عشق به شما و نفوذ پذیری تان رفتار و عقایدش را در درازمدت تغییر می دهد، غلط است البته تغییرات اندکی رخ خواهد داد زیرا زن و مرد از یکدیگر تاثیر می گیرند اما مشکل اساسی وقتی است که یکی از طرفین بخواهد به شکل فعال روی دیگری تاثیر گذارد و او را تغییر دهد. آن وقت است که ناخودآگاه مقاومت ایجاد و دردسر شروع می شود.
ببینیم چه می شود!
برخی مردان و زنان آگاهی کاملی از تفاوت ها دارند و می دانند در بعضی از حیطه های مهم با هم اختلاف سلیقه دارند اما جرأت پرداختن و موشکافی موضوع را ندارند و فقط با خود این جمله را تکرار می کنند که ان شاءالله آن چه که من دوست دارم، اتفاق می افتد. مثل پسری که به زندگی با مادرش بعد از ازدواج (زیر یک سقف) ادامه خواهد داد، دختر نیز اعتراض کرده و پسر می گوید حال ببینم چه می شود. سعی کنید به همه مسایل و واقعیت های زندگی جدی نگاه کنید و از آن ها به راحتی نگذرید.
هر کس به کار خود
دختر و پسری که با اعتقادات دینی و اختلاف در نوع اعتقادات ازدواج میکنند، حتی اگر قبل از ازدواج به این توافق رسیده باشند که به مسائل مربوط به مذهب کاری نداشته باشند پس از احساسات پرشور جوانی، در زمینههای مختلف اختلافنظر و احتمالا ناسازگاری خواهند داشت.
برای مثال، ناهماهنگی در انجام فرایض و مراسم دینی میتواند زمینهای برای ناسازگاری باشد. نوع تفریحات و سرگرمیها، نحوه حضور در مهمانیها، مسائل مربوط به طهارت و سایر احکام از مسائلی است که زندگی زوج جوان ما را دچار چالش میکند. تصور کنید در چنین خانوادهای، پای یک کودک هم به میان آید. تربیت و پرورش کودک یکی از زمینههای مهم برای ناسازگاریهای دایمی زن و شوهر خواهد بود.
چهارچوب اعتقادات تا 20 سالگی و تا پایان دوره نوجوانی در فرد شکل میگیرد و در30 تا 40 سالگی به اوج میرسد. بنابراین حتی اگر دختر و پسری در حال حاضر از نظر ظاهری تشابهاتی با هم دارند، نمیتوان مطمئن بود که تفاوتهای اعتقادی آنها در آینده بروز نکند و موجبات ناسازگاری و اختلافات را فراهم نکند. بنابراین در انتخاب همسر باید به خانواده، فرهنگ و محیطی که فرد در آن پرورش یافته است توجه کرد.
متاسفانه در فرهنگ ایرانی پذیرش آموزش داده نمی شود و فرهنگ تحمل را می آموزیم (اگر شبیه تو نیست تحمل کن)، فرهنگ تحمل فرهنگی است که نهایتا به درگیری و مبارزه ختم می شود و بین زن و مرد فاصله ایجاد می کند
خودتان را به آن راه نزنید
گاهی مرد یا زن از پاسخ به بعضی از سوال ها طفره می روند، بحث را به بیراهه می کشانند یا با طنز موضوع را به پایان می رسانند. مثلا نحوه رفت و آمد با خانواده طرف مقابل، نحوه خرج کردن پولی که هر دو درمی آورند یا حق کار کردن زن. با مشاهده چنین جواب هایی از سوی طرف مقابل تان، هرگز به آسانی از آن نگذرید و به طور جدی از او بخواهید در این باره صحبت کند.
فرهنگ گذراندن اوقات فراغت و تفریح خانواده ها با هم تفاوت دارد. خانواده ای در روز تعطیل و اوقات فراغت در خانه می مانند هر کس به اتاق خودش می رود و مطالعه یا موسیقی گوش می کند و خانواده ای دیگر دوست دارند به کشور دیگری بروند و اوقات بگذرانند و... در تعطیلات زن و مرد بیشتر در کنار هم هستند بنابراین مهم است که سرگرمی ها و تفریح ها به هم شبیه باشند.
حیطه بحث برانگیز دیگر، داشتن یا نداشتن فرزند است. لازم است دختر و پسر درباره بچه دار شدن یا نشدن، زمان آن و حتی تعداد فرزندان با هم صحبت کنند تا کمتر دچار مشکل شوند.
وقتی فرهنگ متفاوت است، رفتار اقتصادی هم تفاوت خواهد داشت. برای خانواده ای ممکن است نگهداری و ذخیره پول برای روز مبادا از صرف هزینه های لوکس و سفرهای پرهزینه خیلی مهم تر باشد اما در خانواده ای دیگر پول فقط صرف تفریح و لباس می شود. نباید از بیان نگرش فرهنگی به مسایل مالی هراسی داشت.
زبان مشترک را جدی بگیرید
اگر زن و مرد از دو قوم یا دو ملیت مختلف قصد دارند با هم ازدواج کنند، حتما باید هر دو به یک زبان مشترک مسلط باشند زیرا در غیر این صورت احساسات، افکار درونی، ارتباط کلامی و فکری شان قطع خواهد شد و هر دو آسیب خواهند دید.
رضایت خانواده ها را جلب کنید
در دنیا، ازدواج دو نفر خیلی راحت تر از ما شرقی ها صورت می گیرد. زن و مرد یکی از استرالیا و دیگری از آمریکا هر کدام یک چمدان می بندند، به فرانسه مهاجرت و با هم ازدواج می کنند و رضایت والدین هم اصلا مطرح نیست ولی در فرهنگ ما این موضوع نباید نادیده گرفته شود. رضایت پدر و مادر اصل بسیار مهمی است به خصوص اگر قرار است دو نفر با فرهنگ های مختلف با هم وصلت کنند. باید تلاش کرد رابطه خوبی بین خانواده ها برقرار شود. راضی نبودن خانواده ها می تواند به راحتی ازدواج را به نابودی بکشد.
خانواده جدیدی تشکیل دهید
دختران و پسران جوانی که به شدت به خانواده پدر و مادر وابسته هستند و قصد دارند در دل خانواده های خود خانواده کوچکی تشکیل دهند، در واقع هنوز به بلوغ عاطفی نرسیده اند و اغلب دیده می شود با بروز کوچک ترین اختلافی، دختر یا پسر با خانواده شان علیه طرف مقابل متحد می شوند تا بتوانند به هدف مطلوب برسند. مهم آن است که زن و شوهر در همه مواقع کنار هم باشند و در سختی ها به کمک یکدیگر بشتابند و از هم حمایت کنند.
فراوری: فاطمه ایمانی
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
ضریب هوش زوجین و عدم ارتباط کلامی مناسب از مهم ترین مسائل تعارضات و اختلافات خانوادگی است.
به گزارش خبرنگار شهریران، گاها زوجین بعد از مدت کوتاهی از زندگی دچار تعارضاتی می شوند که شاید دلیل و علت آن را نمی دانند و برای حل مسائل خود اقدام مناسب نمی کنند و یا وقت کافی برای خود نمی گذارند و مدام به جای حل مشکلات به دنبال مقصر می گردند . اما چه دلایلی باعث بروز تعارضات و اختلافات خانوادگی می شود؟
معصومه کاشانی مشاور و کارشناس مذهبی در این رابطه می گوید: اولین موردی که می تواند در این تعارضات خانوادگی نقش بسزایی داشته باشد، عوامل روان شناختی است، در واقع افراد شخصیت متفاوتی دارند و یا به قول معروف هم خوانی شخصیتی ندارند و در زندگی نمی توانند کنار بیایند و به تبع آن زندگی خوب و با نشاط کمی بر آن ها دشوار می شود، از این حیث به دختران و پسرانی که قصد شروع یک زندگی مشترک دارند، توصیه می شود قبل از ازدواج شخصیت یکدیگر را مورد ارزیابی قرار دهند.
این کارشناس مذهبی در ادامه باز ذکر مثالی مبنی برا ینکه گاهی در زندگی یکی از طرفین یک صحبت معمولی می کند ولی طرف مقابل گمان بر با کنایه صحبت کردن طرف مقابل می کند افزود :این امر نشات گرفته از ضریب هوشی افراد است در واقع اختلاف زیاد ضریب هوشی بین زوجین موجب اینگونه اختلافات است.
گفتنی است؛ این نکته هم باید هنگام ازدواج در نظر گرفته شود و یک تست هوش با مراجعه به یک مشاور می تواند راهگشا باشد.
کاشانی ادامه داد: گاهی اوقات زوجین با بحران هایی در طول زندگی مواجه می شوند و عکس العملهای خاصی ناشی از عدم پختگی انجام می دهند که برای طرف مقابل آن مشکل می تواند بسیار عادی باشد و این ناپختگی در زندگی باعث اختلاف می شود.
وی تصریح کرد:عدم آشنایی کامل از وظایف و حقوق متقابل خود که هر کدام نمی دانند چه حق و حقوقی را قوانین آن کشور ودین اسلام برای زوجین تعیین کرده است و این عدم آگاهی از وظایف در برخی از موارد به طلاق منجر می شود،حتی اگر زوجین دارای تحصیلات عالیه باشند.
عامل دیگر تعارضات و اختلافات در زندگی ،کم سن بودن (زیر 18 سال )ویا اختلافات زیاد سنی زوجین است که درزندگی هنگام بروز مشکل قدرت و توانایی در حل مسائل را نخواهند داشت.
به گفته وی، درصورتی که زوجین خود را در موقعیت های یکدیگر نگذارند در واقع در زندگی خود یکدیگر را درک نکنند با عث بروز تعارض و اختلاف می شود.بنابر این درک متقابل است که می تواند مانع بروزبسیاری از مشکلات شود.
این مشاور و کارشناس مذهبی در ادامه با اشاره به زوجینی که خیلی شخصیت هم را قبول دارند ولی در زندگی دچار مشکل هستند، افزود:در اینگونه موارد زوجین نمی توانند ارتباط کلامی خوبی با یکدیگر بر قرار کنند و از آن جایی که خوب صحبت کردن واستفاده از واژه ها ی مناسب در زندگی افراد بسیار موثراست،عدم رعایت آن باعث رنجش می شود وبا یادگیری این مهارت ،و شناسایی کلمات رنجش آور طرف مقابل می توان بسیاری از مشکلات را به راحتی بر طرف کرد.وی در ادامه اظهار کرد:فخر فروشی زوجین به یکی از خصوصیات خود مثل تحصیلات ،شغل و یا چهره ویا خود محور بودن یعنی فقط قبول داشتن صحبت های خود و جدایی انداختن بین همسر و خانواده او از دیگر مسائل بروز اختلافات و تعارضات است که این معضل را می توان با مراجعه به متخصصین و یاد گیری آموزه های دینی، این قبیل از مشکلات را برطرف نمود.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
دوران عقد، دورانی است که خانواده جدید تشکیل شده است، اما این خانواده کوچک به دلیل این که هنوز با والدین خود زندگی میکنند و استقلال کامل ندارند، مستقل نشده است. در نتیجه، این دوران زوجین جوان را برای پذیرش مسۆولیت های خطیر زندگی مشترک آماده می کند.
مشکلات دوران عقد
اما بسیاری اوقات مدیریت ناصحیح خانواده ها باعث می شود نه تنها زوج جوان برای این گذار آماده نشوند، بلکه با مشکلات جدیدی مواجه شوند. در این دوران همسران جوان عمدتاً هنوز با خانواده های خود زندگی میکنند. به دلیل اینکه هنوز وابستگی های اقتصادی به خانواده ها وجود دارد؛ مسۆولیت اقتصادی خانواده به طور کامل منتقل نشده و در این دوران ابهاماتی در پذیرش مسۆولیت های اقتصادی و غیر اقتصادی وجود دارد که می تواند منشا مشکلاتی برای زوجین شود. این مشکلات از سوی خانواده ها تشدید می شود.
زوجین ممکن است انتظارات خانواده ها را تأمین نکنند و این دلخوری از سوی خانواده ها به زوجین منتقل می شود. درخانواده های مختلف حدود مسۆولیت ها در این دوران متفاوت است و این می تواند به تعریف انتظارات متفاوت والدین منجر شود و اختلافاتی بین خانواده ها نیز به وجود آورد. این اختلافات وقتی تشدید می شود که هر یک از طرفین بخواهند انتظارات طرف مقابل را براساس فرهنگ خود یا حتی کمبودهای خود تعریف کنند و در برابر تفاوت انتظارات، انعطافپذیری نشان ندهند.
تفاوت در فرهنگ خانواده ها به انتظارات پیشبینی نشده محدود نمی شود و در همه امور، اسباب دخالت خانواده ها را فراهم می کند. حتی درباره حدود روابط زوجین در این دوران در فرهنگ های مختلف اختلاف نظر پیش می آید و زمینه دخالت والدین را فراهم میکند. در این دوران والدین با بحران روحی دیگری نیز مواجه می شوند و آن ترس از دست دادن فرزندشان است. آنان از این که فرزندشان جذب خانواده همسرش شود، وحشت دارند و کشاکشی بین والدین به وجود می آید که برای زوجین نیز ایجاد مشکل میکند.
در این دوران والدین سعی در دیکته فرهنگ خود به خانواده تازه تشکیل شده دارند و آن ها را تحت فشار میگیرند تا در این خانواده جدید فرهنگ خودشان رشد و نمو پیدا کند. این کشاکش غلبه فرهنگی نیز منجر به بروز مشکلاتی بین زوجین میشود.
در دوران عقد فرصت بسیار خوبی برای زوجین فراهم شده تا فارغ از فشار مسۆولیت های زندگی دورانی را با هم سپری کنند تا ضمن شناخت از یکدیگر خاطرات خوشی تولید کنند و تمام عمر از آن بهره ببرند. در این دوران فرصتی فراهم شده است که زوجین به تفاهم هایی دست یابند و برای خانواده جدید خود فرهنگ مستقلی ایجاد کنند. در این دوران می توانند بر سر هنجارهایی که مورد تفاهم هر دو آنهاست، به توافق برسند و بدون تعصب به اینکه ریشه این هنجار در کدام خانواده است، آن را در خانواده خود اجرا کنند.
پس از آغاز زندگی مشترک به دلیل فشار مسۆولیت های زندگی زوجین فرصت این کارها و بسیاری کارهای دیگر مانند تفریحات مشترک و… را ندارند. اما اهمیت و رسالت این دوران به دلیل درک نادرست والدین از آن نادیده گرفته می شود و نه تنها به زوجین در برآوردن آنها کمکی نمی شود، بلکه از سوی آنها موانعی هم فراهم می شود. والدین باید اهمیت این دوران و نقش مهم آن در زندگی مشترک را درک کرده و با مدیریت صحیح روابط خود با فرزندانشان، آنها را در انجام رسالتها و وظایف زوجین در دوران عقد یاری کنند.
در این دوران، والدین باید به مدیریت احساسات خود بپردازند و بپذیرند که با ازدواج فرزندشان خانواده جدیدی تشکیل شده که از حق استقلال برخوردار است و باید استقلال این خانواده را به رسمیت بشناسند و به آنها اجازه دهند که این خانواده جدید برای خود فرهنگ و هنجارهای مستقلی داشته باشد که الزاماً نباید مشابه فرهنگ موروثی و یا خواستههای آنها باشد. والدین باید با مدیریت محیط، فضایی فراهم کنند که زوجین بتوانند بهتر یکدیگر را بشناسند و تعامل مفیدی با هم داشته باشند. مدیریت ناصحیح والدین در این دوران می تواند مولد بحران هایی در زندگی زوجین باشد که بنای این خانواده را سست کرده و امکان ایجاد خانوادهای محکم را از آنان سلب کند.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
ب: ویژگی های فردی که در امر زناشویی نقش منفی دارد.
1- خسّت:یکی از مواردی که زندگی زناشویی را سخت و مشکل می سازد؛ خسّت است.
در این مورد سه حالت اتفاق می افتد؛ نخست وضعیتی که زن و مرد هر دو خسیس هستند که در این حالت مشکل روانی ندارند؛ ولی زندگی مرفهی نخواهند داشت. دو حالت دیگر آن است که زن یا خسیس باشند. در این دو حالت زندگی هم از نظر روانی و هم از نظر رفاهی برای دو طرف شرایط سختی خواهد داشت.
جوان و ازدواج - مواردی که در زندگی زوجین سبب اختلاف می شود
2- عصبانیت:زن یا مرد عصبانی زندگی را بر دیگری دشوارمی سازد. حساسیت های بی مورد و پرخاش و توهین و بی احترامی صفات مذمومی هستند که علاوه بر آن که طرف مقابل را ناراحت می کنند، به خود شخص نیز زیان می رسانند. در چنین مواقعی باید آرامش خود را حفظ کرد، آنگاه خشم همسر را آرام و توجه او را به امور دیگری جلب نمود و برای پالایش روانی او گفتگویی دو نفره انجام داد تا وی با بیان ناراحتی ها آرام گیرد.3- دورویی:زن و مردی که با دو شخصیت با هم مواجه شوند و در ظاهر و باطن یک رنگ نباشند؛ زندگی مطلوبی نخواهند داشت. زندگی ای که در آن صداقت و صمیمیت نباشد؛ اعتماد و اطمینان از آن رخت بر خواهد بست و اضطراب و تزلزل روانی بر آن حاکم خواهد بود.4- دروغ: فرد دو رو کسی است که تظاهر به نیکوکاری و پاکدامنی می کند ولی در باطن طور دیگری می باشد؛ امّا دروغگو کسی است که هر جا مصلحت و نفع خود را بسنجد واقعیت را تحریف می کند و بنا به میل خود کردار و رفتارش را تنظیم می نماید. دروغ نیز مانند دورویی بنیان خانواده را متزلزل می کند و اعتماد را از بین می برد.5- پنهان کاری: پنهان کاری عبارت از آن است که یکی از زوجین بدون نظر و اطلاع همسر خود و در غیاب او مبادرت به انجام اعمالی بنماید و این اعمال را چه خوب و چه بد از همسر خود پنهان دارد. چنین رفتاری ولو به نفع خانواده باشد ، اعتماد را از بین می برد. گاه این گونه رفتارها در جهتی است که فرد به نفع خود و یا خویشاوندان نسبی و به ضرر همسر و زندگی مشترک انجام می دهد. این گونه اعمال بتدریج بنیان خانواده را به هم می ریزد ، هر یک از زوجین را نسبت به رفتار دیگری بدبین و ناراحت می نماید و به عکس العمل وا می دارد.6- پرخاشگری و خشونت: پرخاشگری به رفتاری اطلاق می شود که " هدفش اعمال صدمه و رنج" باشد. مثلاً زنی که غذای مورد علاقه شوهرش را نمی پزد و یا آن را می سوزاند ، یا شوهری که از زنش مرتباً انتقاد می کند و به او غـُر می زند. هر یک از این رفتارها بخشی از عناصر یک رفتار پرخاشگرانه بوده و موجب از هم پاشیدگی بنیاد زندگی زناشویی می گردد. خشونت و عکس العمل های زننده و شدید چه از طرف زن و چه از طرف شوهر قدرت تحمل طرف مقابل را تضعیف می نماید و زندگی را برای هر دو مشکل می سازد. در خانواده ای که خشونت حاکم است ،عاطفه و رفتار انسانی رخت بر می بندد و محیط تربیتی نامناسبی از نظر تربیت فرزندان ایجاد می شود.7- لجاجت: از دیگر عوامل بنیان کن در خانواده لجاجت است. این حالت بین زن و مرد زیاد دیده می شود و گاه به جایی می رسد؛ که حرکات لجوجانه به شکستن وسایل خانه منتهی می گردد. چنانچه این حالت، وضعیت افراطی به خود بگیرد ، چه بسا به طلاق و از هم پاشیدگی خانواده منتهی گردد.8- خودبینی و تحقیر دیگری: خودبینی یا تصویر ذهنی هر کس از شخصیت خویش ، از مجموع تصورهای او درباره توانایی ها ، احساس ها ، اندیشه ها ، آرزوها ، داوری ها ، و کوشش های وی تشکیل می شود.معمولاً کسانی که خود کم بین هستند، گرفتار عقده حقارت اند، و خود را کمتر، بی مقدارتر و زبون تر از دیگران احساس می کنند؛ افرادی که دچار خود بزرگ بینی هستند ؛ مبتلا به تکبر ، نخوت ، خودستایی و جاه طلبی اند ؛ چنین افرادی سعی می کنند با تحقیر دیگران ، بزرگ نمایی کنند. زن یا شوهری که بخواهد همسر خود را تحقیر کند، و خود را بالاتر احساس کند و خوبی های خود را به رخ دیگری بکشد ، با دست خود تیشه به ریشه زندگی زناشویی خویش می زند.9- بی انضباطی: مرد یا زنی که اساس رفتار خود را بر بی انضباطی قرار دهد ، مورد اعتراض همسر خود قرار می گیرد. گاه بی انضباطی منجر به بی اعتمادی می شود و گرمی و شادمانی را از خانواده می گیرد. مردی که شب دیر به خانه می آید و زمانی را برای تفریح ، مسافرت و معاشرت با زن و فرزندان خود در نظر نمی گیرد، موجبات نارضایتی خانواده خود را فراهم می آورد.وجوهی از اختلاف های زناشوییتفاوت هایی فردی یک اصل مسلّم غیر قابل انکار است که برای نظام اجتماع و طبیعت ضروری است. به پیروی از این اصل طبیعی، بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد و تا زمانی که این اختلاف ها فاصله زیادی نداشتهباشد و با گذشت و چشم پوشی همآهنگ شود، مشکلی را ایجاد نمی کند.مواردی از اختلاف هایی که ممکن است، منجر به ناهمنوایی و ناسازگاری شود، عبارت است از:1- اختلاف در خواسته ها: یکی از عواملی که در انتخاب همسر و زندگی زناشویی باید مورد توجه قرار گیرد ، خواسته های زن و شوهر است. زن یا شوهری که دارای خواسته های ایده آل و متفاوت از دیگری باشد و در تعدیل آن اقدام نکند ؛ احتمال ناسازگاری در زندگی زناشویی از این جهت وجود خواهد داشت.2- اختلاف در سلیقه ها و علاقه ها: وجود اختلاف سلیقه و علاقه در افراد طبیعی است؛ ولی چنانچه در برنامه های زندگی خانوادگی، این اختلاف در جهت هماهنگی بین زن و شوهر تعدیل نشود؛ احتمال آن دارد که به ناسازگاری منتهی گردد.3- اختلاف در دیدگاه ها: انسان موجودی است با آرزوهای نامحدود ، او هر چه بیشتر داشته باشد ؛ بیشتر هم می خواهد و برآورده شدن هر نیازی به جای کاستن از آرزوهای انسان ، نیازهای تازه ای را هم بر می انگیزاند. چنانچه زن و شوهری با دیدگاه ها و آرزوهای متفاوت که احتمال حصول به آن کم باشد ؛ نتوانند در زندگی زناشویی خود هماهنگی ایجاد کنند ، زندگی شاد و موفقی را نخواهند داشت.4- اختلاف در خلق و خوی:بعضی افراد عصبانی ، خشن ، متکبّر، خودخواه ، از خود راضی ، و بعضی دارای روحیه ای گرم ، خوش برخورد ، متواضع و مردم دوست می باشند ؛ بنابراین توافق اخلاقی در صدر عوامل انتخاب همسر قرار دارد.5- اختلاف در میزان هوش:اختلاف سطح هوشی همسران نسبت به یکدیگر ، ممکن است در زندگی زناشویی آنان مشکلاتی ایجاد نماید. بنابراین در نظر گرفتن بهره هوشی و اختلاف سطح معقول در این زمینه خالی از اهمّیت نیست.6- اختلاف در ابعاد معنوی: مرد و زنی که از نظر رعایت و پایبندی به امور معنوی اختلاف سطح دارند ، زندگی بی دغدغه ای نخواهند داشت. بنابراین در امر ازدواج بُعد اعتقادی به ویژه جنبه های معنوی آن باید مورد توجه خاص قرار گیرد.
تبیان
2- عصبانیت:زن یا مرد عصبانی زندگی را بر دیگری دشوارمی سازد. حساسیت های بی مورد و پرخاش و توهین و بی احترامی صفات مذمومی هستند که علاوه بر آن که طرف مقابل را ناراحت می کنند، به خود شخص نیز زیان می رسانند. در چنین مواقعی باید آرامش خود را حفظ کرد، آنگاه خشم همسر را آرام و توجه او را به امور دیگری جلب نمود و برای پالایش روانی او گفتگویی دو نفره انجام داد تا وی با بیان ناراحتی ها آرام گیرد.
3- دورویی:زن و مردی که با دو شخصیت با هم مواجه شوند و در ظاهر و باطن یک رنگ نباشند؛ زندگی مطلوبی نخواهند داشت. زندگی ای که در آن صداقت و صمیمیت نباشد؛ اعتماد و اطمینان از آن رخت بر خواهد بست و اضطراب و تزلزل روانی بر آن حاکم خواهد بود.
4- دروغ: فرد دو رو کسی است که تظاهر به نیکوکاری و پاکدامنی می کند ولی در باطن طور دیگری می باشد؛ امّا دروغگو کسی است که هر جا مصلحت و نفع خود را بسنجد واقعیت را تحریف می کند و بنا به میل خود کردار و رفتارش را تنظیم می نماید. دروغ نیز مانند دورویی بنیان خانواده را متزلزل می کند و اعتماد را از بین می برد.
5- پنهان کاری: پنهان کاری عبارت از آن است که یکی از زوجین بدون نظر و اطلاع همسر خود و در غیاب او مبادرت به انجام اعمالی بنماید و این اعمال را چه خوب و چه بد از همسر خود پنهان دارد. چنین رفتاری ولو به نفع خانواده باشد ، اعتماد را از بین می برد. گاه این گونه رفتارها در جهتی است که فرد به نفع خود و یا خویشاوندان نسبی و به ضرر همسر و زندگی مشترک انجام می دهد. این گونه اعمال بتدریج بنیان خانواده را به هم می ریزد ، هر یک از زوجین را نسبت به رفتار دیگری بدبین و ناراحت می نماید و به عکس العمل وا می دارد.
6- پرخاشگری و خشونت: پرخاشگری به رفتاری اطلاق می شود که " هدفش اعمال صدمه و رنج" باشد. مثلاً زنی که غذای مورد علاقه شوهرش را نمی پزد و یا آن را می سوزاند ، یا شوهری که از زنش مرتباً انتقاد می کند و به او غـُر می زند. هر یک از این رفتارها بخشی از عناصر یک رفتار پرخاشگرانه بوده و موجب از هم پاشیدگی بنیاد زندگی زناشویی می گردد. خشونت و عکس العمل های زننده و شدید چه از طرف زن و چه از طرف شوهر قدرت تحمل طرف مقابل را تضعیف می نماید و زندگی را برای هر دو مشکل می سازد. در خانواده ای که خشونت حاکم است ،عاطفه و رفتار انسانی رخت بر می بندد و محیط تربیتی نامناسبی از نظر تربیت فرزندان ایجاد می شود.
7- لجاجت: از دیگر عوامل بنیان کن در خانواده لجاجت است. این حالت بین زن و مرد زیاد دیده می شود و گاه به جایی می رسد؛ که حرکات لجوجانه به شکستن وسایل خانه منتهی می گردد. چنانچه این حالت، وضعیت افراطی به خود بگیرد ، چه بسا به طلاق و از هم پاشیدگی خانواده منتهی گردد.
8- خودبینی و تحقیر دیگری: خودبینی یا تصویر ذهنی هر کس از شخصیت خویش ، از مجموع تصورهای او درباره توانایی ها ، احساس ها ، اندیشه ها ، آرزوها ، داوری ها ، و کوشش های وی تشکیل می شود.
معمولاً کسانی که خود کم بین هستند، گرفتار عقده حقارت اند، و خود را کمتر، بی مقدارتر و زبون تر از دیگران احساس می کنند؛ افرادی که دچار خود بزرگ بینی هستند ؛ مبتلا به تکبر ، نخوت ، خودستایی و جاه طلبی اند ؛ چنین افرادی سعی می کنند با تحقیر دیگران ، بزرگ نمایی کنند. زن یا شوهری که بخواهد همسر خود را تحقیر کند، و خود را بالاتر احساس کند و خوبی های خود را به رخ دیگری بکشد ، با دست خود تیشه به ریشه زندگی زناشویی خویش می زند.
9- بی انضباطی: مرد یا زنی که اساس رفتار خود را بر بی انضباطی قرار دهد ، مورد اعتراض همسر خود قرار می گیرد. گاه بی انضباطی منجر به بی اعتمادی می شود و گرمی و شادمانی را از خانواده می گیرد. مردی که شب دیر به خانه می آید و زمانی را برای تفریح ، مسافرت و معاشرت با زن و فرزندان خود در نظر نمی گیرد، موجبات نارضایتی خانواده خود را فراهم می آورد.
وجوهی از اختلاف های زناشویی
تفاوت هایی فردی یک اصل مسلّم غیر قابل انکار است که برای نظام اجتماع و طبیعت ضروری است. به پیروی از این اصل طبیعی، بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد و تا زمانی که این اختلاف ها فاصله زیادی نداشتهباشد و با گذشت و چشم پوشی همآهنگ شود، مشکلی را ایجاد نمی کند.مواردی از اختلاف هایی که ممکن است، منجر به ناهمنوایی و ناسازگاری شود، عبارت است از:
1- اختلاف در خواسته ها: یکی از عواملی که در انتخاب همسر و زندگی زناشویی باید مورد توجه قرار گیرد ، خواسته های زن و شوهر است. زن یا شوهری که دارای خواسته های ایده آل و متفاوت از دیگری باشد و در تعدیل آن اقدام نکند ؛ احتمال ناسازگاری در زندگی زناشویی از این جهت وجود خواهد داشت.
2- اختلاف در سلیقه ها و علاقه ها: وجود اختلاف سلیقه و علاقه در افراد طبیعی است؛ ولی چنانچه در برنامه های زندگی خانوادگی، این اختلاف در جهت هماهنگی بین زن و شوهر تعدیل نشود؛ احتمال آن دارد که به ناسازگاری منتهی گردد.
3- اختلاف در دیدگاه ها: انسان موجودی است با آرزوهای نامحدود ، او هر چه بیشتر داشته باشد ؛ بیشتر هم می خواهد و برآورده شدن هر نیازی به جای کاستن از آرزوهای انسان ، نیازهای تازه ای را هم بر می انگیزاند. چنانچه زن و شوهری با دیدگاه ها و آرزوهای متفاوت که احتمال حصول به آن کم باشد ؛ نتوانند در زندگی زناشویی خود هماهنگی ایجاد کنند ، زندگی شاد و موفقی را نخواهند داشت.
4- اختلاف در خلق و خوی:بعضی افراد عصبانی ، خشن ، متکبّر، خودخواه ، از خود راضی ، و بعضی دارای روحیه ای گرم ، خوش برخورد ، متواضع و مردم دوست می باشند ؛ بنابراین توافق اخلاقی در صدر عوامل انتخاب همسر قرار دارد.
5- اختلاف در میزان هوش:اختلاف سطح هوشی همسران نسبت به یکدیگر ، ممکن است در زندگی زناشویی آنان مشکلاتی ایجاد نماید. بنابراین در نظر گرفتن بهره هوشی و اختلاف سطح معقول در این زمینه خالی از اهمّیت نیست.
6- اختلاف در ابعاد معنوی: مرد و زنی که از نظر رعایت و پایبندی به امور معنوی اختلاف سطح دارند ، زندگی بی دغدغه ای نخواهند داشت. بنابراین در امر ازدواج بُعد اعتقادی به ویژه جنبه های معنوی آن باید مورد توجه خاص قرار گیرد.
تبیان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
براساس گزارش تلگراف، در گذشته تنها زمان بود که مرهم دل شکسته به شمار میرفت، اما دانشمندان امروزه باور دارند مصرف چند آسپیرین بهترین درمان برای قلبهای شکسته است.
پروفسور واتر میشل از دانشگاه کلمبیا معتقد است درد روانی شکست عشقی مشابه دردی فیزیکی است و باید مشابه یک درد فیزیکی درمان شود.
وی همچنین معتقد است صحبت کردن درباره این تجربه تلخ با دوستان تنها میزان افسردگی فرد را افزایش میدهد و توصیه میکند تا حد ممکن از فکر کردن به موضوعی که باعث اندوهگین شدن فرد میشود، جلوگیری به عمل آید.
به گفته وی، تجربه طردشدگی در قالب درد فیزیکی تنها یک استعاره شاعرانه نیست، قلب شکسته و درد روحی خود را در قالب درد فیزیکی نمایش میدهند. زمانی که به تصویر فردی نگاه میکنید که قلبتان را شکسته، همان منطقه از مغز فعال میشود که در زمان سوختگی دست فعال خواهدشد.
میشل میگوید اگر در جواب دردودلهای دوستتان به او بگویید دو آسپیرین بخور و فردا صبح به من زنگ بزن، شاید کمی سنگدل به نظر بیایید، اما ایندرمان پایهای علمی دارد. پژوهشهای پیشین نیز نشان دادهبودند که افرادی که دچار دلشکستگی میشوند، احساسی مشابه با درد فیزیکی را تجربه میکنند.
در این مطالعه جدید مصرف مسکنهای بدون نسخه، از قبیل آسپیرین یا ایبوپروفن نسبت به دارونماها در التیام دردهای عاطفی موفقتر عمل میکنند. همچنین میشل میگوید عاقلانهتر آن است که این تجربه به صورت مداوم تکرار و یادآوری نشود و از دوردست به آن نگاه شود. در حقیقت تجربیات منفی تنها باید برای بررسی دلیل وقوع آنها بررسی شوند و به تدریج باید از آنها عبور کرد.
به گفته میشل، بازگویی و یادآوری مداوم این تجربیات تنها حال روحی فرد را وخیمتر میکند و شدت افسردگی آنها را افزایش میدهد. از این رو حفظ فاصله با تجربه شکست به آنها امکان میدهد دیدگاهی عینیتر از وضعیت خود به دست آورند بدون اینکه درد آنها تشدید شود. تکنیک حفظ فاصله میتواند فشار خون فرد را که تحت استرس عاطفی بالا میرود را پایین نگه دارد.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
یک روانپزشک با بیان این مطلب که کودکان پیش از ورود به اجتماع باید مسائل جنسی را در حد ابتدایی آموزش ببینند، تاکید کرد: در آستانه ورود به مدارس کودکان با قرارگرفتن در اجتماع میتوانند به راحتی فریب افراد غریبه را بخورند؛
به گزارش شفاآنلاین، بنابراین خانوادهها باید در برابر مسائلی که کودکان مطرح میکنند، جدی باشند و بدانند آموزش مسائل جنسی یکی از نیازهای مهم کودک برای ورود به اجتماع است.
دکتر رضا شیرآلی محمدپور با بیان این مطلب، افزود: در این زمینه علاوه بر آموزشهای ابتدایی جنسی به کودکان، باید نحوه عملکرد در برابر افراد غریبه را نیز به آنان آموزش دهیم.
وی افزود: آموزش عملکرد صحیح در خصوص اتفاقها و بازگو کردن آن به کودکان توسط اعضای خانواده و افراد مورد اعتماد از موثرترین روشهای آموزشهای پیش از ورود کودکان به اجتماع است؛ چرا که بیشتر کودکان احساس عذاب وجدان داشته و از اطلاع رسانی به اطرافیان خود اجتناب میکنند.
این روانپزشک با بیان اینکه «کودکان با پنهانکردن تجاوزهای جنسی در سطوح مختلف، از اطرافیان خود تا آخر عمر دچار درگیری روحی میشوند» خاطرنشان کرد: خانوادهها باید برای جلوگیری از هرگونه اتفاقی آموزش مقدماتی مسائل جنسی، راههای جلوگیری و در صورت بروز اتفاق، اطلاعرسانی به موقع را به کودکان خود بیاموزند.
شیرآلی محمدپور در ادامه داشتن رویکرد حمایتگرانه توسط خانواده را عاملی برای اطلاعرسانی کودک درباره بروز اتفاقات دانست و افزود: اگر خانواده به دلیل ترس از آبرو از پیگیری اجتناب کند به احساس گناه کودک دامن میزند که این امر نیز مشکلات روحی و روانی را در کودک به دنبال دارد.
وی در ادامه با اشاره به اهمیت سرویس مدارس اظهار کرد: برای انتخاب سرویس باید از افرادی که از پیش شناخته شدهاند و دارای شرایط کاری مشخص و قابل پیگیری هستند، استفاده شود. همچنین باید به کودکان آموزش داد تا از ماشینهای شخصی مسافربری که قابل پیگیری نیستند، استفاده نکنند. همچنین بهتر است برای سرویس مدارس دخترانه در صورت امکان از رانندگان زن استفاده شود.
این روانپزشک در پایان گفت: خانوادهها باید در برابر مسائلی که کودکان مطرح میکنند، جدی باشند. آنها باید آموزش مسائل جنسی را که یکی از نیازهای مهم کودکان برای ورود به اجتماع است در نظر بگیرند، لذا میتوانند از کتابها و مراکز مشاوره برای آگاهیدادن به کودکان خود و یافتن جرات اعتراض در مقابله با تعرض استفاده کنند.
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
همانطور که احتمالا می دانید،آهن عامل کلیدی غذایی است،مواد معدنی نقش مهمی در سلامت مو و ناخن های شما دارند.دو نوع آهن غذایی وجود دارد : نوع گوشتی ( از غذاهای حیوانی گرفته شده ) و نوع غیر گوشتی ( از غذاهای گیاهی گرفته شده ) . کلاً جذب آهن گوشتی ساده تر است . بدن شما 2 تا 20 درصد از آهن را از منابع گیاهی جذب میکند .همچنین ویتامین C جذب آهن غیر گوشتی را افزایش می دهد، درحالی که جذب کلسیم را کاهش می دهد.
منبع غذایی کامل آهن گوشتی ( آهن بهتر جذب میشود )
1. دل و جگر پخته
2. گوشت گاو ، گوساله ، بره
3. گوشت بوقلمون
4.ماهی
منبع غذایی کامل آهن غیر گوشتی ( آهنی که سخت جذب میشود )
1. دانه های سویا
2. عدس پخته
3. اسفناج
4. کشمش
5.تخم مرغ
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
در هنگام انجام حرکات کششی 7 اصل را باید رعایت کرد:
1- پیش از کشش بدن را گرم کنید و به خاطر داشته باشید حرکات کششی همان گرم کردن بدن نیستند.
2- کشش را قبل و بعد از تمرین انجام دهید.
3- کشش را به آهستگی و آرامی انجام دهید.
4- هرگز حرکات کششی را ناگهانی ، به سرعت و شدید انجام ندهید.
5- در هنگام کشش نفس را حبس نکنید و به آهستگی به تنفس ادامه دهید.
6- کشش را در کلیه گروه های عضلات اصلی انجام دهید.
7- هر حرکت کششی را به طور متوسط 10 تا 20 ثانیه ثابت نگه دارید.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
نظم و ترتیب از امور بسیار مهم در زندگی فردی و اجتماعی است و باید آن را از سنین سه یا چهار سالگی به کودکان آموزش داد . نظم و انضباط باید هم در رفتارهای کودک ، تحصیل و کارهای روزمره ی او وجود داشته باشد و هم در فکر و اندیشه و احساسات و عواطف او.
روش های مختلف خانواده ها برای عادت دادن کودک به انضباط
در برخی خانواده ها کودکان تحت اوامر سخت و انضباط شدید هستند . برخی دیگر روش تربیتی مورد نظر خود را با شک و تردید به کار می برند . برخی خانواده ها به کودکشان آزادی مطلق می دهند . عده ای از والدین و مربیان هم روش اعتدال را پیش می گیرند و با توجه به شخصیت و توانایی های کودک به برخی از خواسته های او جواب مثبت و به برخی دیگر جواب منفی می دهند.
علل مختلف عدم موفقیت والدین در اجرای نظم
** ضعف روش تربیتی و آموزش ندادن به کودک
** ضعف مقررات انضباطی در خانه
** واگذاری مسوولیت سنگین و فوق توانایی بر عهده ی کودک
** الگوی نامناسب : والدین بی انضباط ، الگوی نامناسبی برای کودک خواهند بود .
** غیبت های طولانی از خانه و مشغله ی زیاد آنها ، باعث عدم کنترل دقیق اجرای مقررات خانه می شود .
** گاهی والدین بدون آن که به علت و انگیزه ی کودک توجه کنند ، از اعمال نامعقول او جلوگیری می کنند و هرگز در پی یافتن علل برنمی آیند . اغلب خانواده ها مقررات خود را با عصبانیت و تهدید ومشاجره به کودک یادآور می شوند و برای برقراری نظم از روش اعمال زور استفاده می کنند . بعضی از والدین زمانی که هنوز از نظر جسمی و روحی آمادگی پذیرش بعضی از محدودیت ها و تعهدات در رعایت برخی قوانین را نیافته مقررات انضباطی خود را بر او حکم فرما می سازند .
** عده ای از والدین از عواطف و احساسات کودک برای برقراری نظم سوء استفاده می کنند .
** برخی والدین کودک را توجیه کننده دوام زندگی زناشویی خود یا علتی برای ادامه ی حیات خود می دانند و سعی دارند کاری نکنند که محبت او را از دست بدهند و جرات ندارند چیزی را از کودک دریغ کنند .
تاثیرات بی نظمی در زندگی کودک
کودک نامنظم غالبا در سازگاری با محیط کندتر از کودکان دیگر است . عصبانی و زود رنج است و در انجام هر کاری سست و بی اراده است و کارها را نیمه کاره رها می کند و اغلب عجول و هیجانی است .
نکاتی که باید دربرقراری نظم و تربیت رعایت شود
** مقررات را طوری برقرارکنید که احترام شما و کودکتان ، هردو محفوظ بماند .
** مقررات یا محدودیتی که برقرار می کنید نباید به خاطر هوس یا دلخواه شما باشد ، بلکه باید مبتنی براصول تربیتی و سازنده ی شخصیت کودک باشد .
** مقررات را نباید توام با خشم و غضب و تهدید وضع کنید .
** کودک را باید در رعایت قوانین ، چه از لحاظ عاطفی چه از لحاظ احساسی و رفتاری ، یاری کنید .
** اگر کودکتان با مقرارتی که وضع کرده اید مخالفت کرد تعجب نکنید و او را تنبیه ننمایید.
** مقررات باید ساده و قابل فهم ، منطقی و قابل اجرا ، سازگار با اخلاق و دیانت و شرایط اجتماعی باشد و با لحن آرام ، یکنواخت ، دوستانه و در عین حال محکم صادر شود و کودکان از سنین اولیه ی کودکی ، با این لحن و دریافت دستور و اجرای آنها از روی میل مانوس شوند .
** دربرقراری نظم و تعیین قوانین انضباطی حتما باید مراحل رشد کودک ، توانایی های جسمانی و روانی و نیازهای او را در نظر بگیرید .
** همیشه باید در اجرای انضباط علاقه و محبت خود را به کودک نشان دهید و او را از محبت سیراب کنید .
** مقرررات نباید با فریاد و یا التماس همراه باشد .
** نباید با دستورات دیگر شما و یا همسرتان منافات داشته باشد .
** در وضع مقررات انضباطی باید حتما شرایط و موقعیت کودک را در نظر بگیرید .
گاهی والدین به دلایلی مجبور می شوند اجازه ی رفتار ناپسندی را به کودک بدهند ، این دلایل عبارتند از :
الف) هنگامی که کودک تازه شروع به یادگیری کرده است ، در صورت سرزدن اشتباه و نقض دستور ، والدین نباید عکس العمل شدیدی نشان دهند .
ب) هنگامی که خانواده یا کودک در شرایط خاصی ( نظیر رخ دادن حوادث مختلف ، بیماری ، نقل مکان و جدایی از دوستان و وقوع مرگ یا طلاق در خانواده ) قرار دارد ، در اعمال محدودیت ، باید گذشت داشته باشید و این گذشت ، تا زمانی که موقعیت و شرایط خاص وجود دارد ادامه یابد . مهم ترین مسئله این است .
روش صحیح برقراری نظم
** روش استدلال آوردن و منطق است ، در این روش باید روش باید علت مقررات را برای کودک توضیح دهید . معمولا این روش برای نوجوانان موثرتر است .
** والدین توقع و انتظارات خود را از کودک با میزان توانایی ها و ضعف های او تطبیق دهند.
توصیه های عملی
برای عادت دادن خردسالان به نظم باید دو چیز را کاملا به آنها تفهیم کرد :
الف) چه رفتاری ناپسند است .
ب) چه رفتاری پسندیده است و می توان آن را جانشین رفتار ناپسند کرد .
** مقررات انضباطی باید قاطعانه وضع شوند . مقرراتی که با شک و تردید و بی تجربگی وضع شود در کودک مقاومت ایجاد می کند و بین او و شما حالت مبارزه پدید می آید .
** هنگام برقراری نظم برای کودک خردسال هرگز به او دستور ندهید بلکه تقاضایتان را به صورت پیشنهاد با او مطرح کنید ، اگر کودک از شما چیزی خواست و شما ناچار بودید او را از آن محروم کنید لااقل آرزویش را محترم بشمارید و بهتر است در این مورد با او هم دردی کنید . برای کودکان بزرگ تر ، قوانین را طوری مطرح کنید که به کودک برنخورد . خیلی مختصر بیان شود و اشاره به شخص کودک نباشد . مثل :« شب های غیر تعطیل بازی با کامپیوتر ممنوع» به جای « شب هایی که درس داری حق نداری با کامپوتر بازی کنی » .
** قبل از رفتن به مدرسه بهتر است زمان کار کودک دقیقا تنظیم شود ، اوقات معین و ثابتی برای غذا ، بازی و گردش باید وجود داشته باشد . به کودک یاد داده شود صدای خود را کنترل کند . فریاد زدن و جیغ کشیدن بیش تر نشان دهنده ی اعصاب ناسالم کودک است تا نیاز جسمانی او .
در مقابل سرپیچی کودکان از قوانین چه باید کرد ؟
نقش خود را در مقام فرد بزرگ سال و مهربان ولی جدی ایفا کنید . عکس العمل تان توام با مشاجره نباشد . کودک را در موقعیتی قرار ندهید که درباره ی ناصحیح بودن مقررات وضع شده با شما بحث کند . کودکی که بر خلاف مقررات عمل کند عصبی و دچار هیجان می شود و شما نباید سبب تشدید هیجان کودک شوید . هرگز با او زور آزمایی نکنید . باید بر علاقه ی کودک به آن کار و علت مخالفتتان تاکید کنید . در مورد خردسالان عمل کردن بیش تر از سخن گفتن موثر است.
منبع: تبیان
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
یکی از مشکلات رایج در بین برخی از کودکان به ویژه در مقطع دبستان، بی توجهی آنها نسبت به امور درسیشان میباشد. به طوری که این امر، از یک سو شکایت والدین و از سوی دیگر شکایت معلمان آنها را برانگیخته است. این گروه از کودکان که گاها القابی همچون کم توجه و سربه هوا به آنها نسبت داده میشود،کودکانی هستند که در بیشتر موارد در انجام تکالیف درسی خود و یا امور محول شده به آنها، سهل انگاری نموده و مرتکب اشتباهات بسیاری میشوند.
در بسیاری موارد دیده شده است که حتی در نگهداری وسایل شخصیشان نیز بی مسئولیت بوده و به وفور لوازم خود را گم کرده، بعضا آنها را خراب و یا گم کردهاند. علل بسیار زیادی در بروز این امر دخیل هستند که از مهمترین آنها بیتوجهی و انتظار بیش از حد والدین از کودک بدون در نظر گرفتن تواناییها و پتانسیلهای او میباشد.
عوامل دیگری نیز از جمله عدم برنامهریزی مناسب برای کودک از سوی والدین و گاها اولیاء مدرسه، روش تدریس یکنواخت و غیرجذاب معلم، مشکلات فکری که کودک با آنها دست به گریبان است، شنیدن صداهای نابهنجار هنگام تدریس معلم، ترس و عدم علاقه کودک به معلم و مدرسه، مشارکت ندادن کودک در کارهای گروهی و... میباشد. رفع این مشکل، نیاز به همکاری و تعامل دوسویه والدین و معلم کودک دارد. برای این منظور، آنها میبایست توجه بیشتری به کودک نموده و با او دوستانه و نه از روی خشم و عصبانیت، درباره احساسات و افکارش صحبت نمایند.
اگر کودک در منزل تکالیفش را به درستی انجام نمیدهد و سرسری از کنار آن میگذرد، میبایست والدین بدون هیچگونه تذکر و یا تهدیدی او را با تکالیف ناقص به مدرسه فرستاده و تکالیف از سوی معلم مورد قبول واقع نگردد. هنگامی که کودک مجبور به نوشتن صحیح تکالیفش گردد، سعی میکند تا در همان بار اول، دقت و توجه بیشتری برای انجام تکالیف خود صرف نماید و از این طریق دست از بیدقتی و کمتوجهی به مسائل مختلف بردارد و دست دوستی به سوی نظم و انظباط دراز نماید.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.