در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
ضریب هوش زوجین و عدم ارتباط کلامی مناسب از مهم ترین مسائل تعارضات و اختلافات خانوادگی است.
به گزارش خبرنگار شهریران، گاها زوجین بعد از مدت کوتاهی از زندگی دچار تعارضاتی می شوند که شاید دلیل و علت آن را نمی دانند و برای حل مسائل خود اقدام مناسب نمی کنند و یا وقت کافی برای خود نمی گذارند و مدام به جای حل مشکلات به دنبال مقصر می گردند . اما چه دلایلی باعث بروز تعارضات و اختلافات خانوادگی می شود؟
معصومه کاشانی مشاور و کارشناس مذهبی در این رابطه می گوید: اولین موردی که می تواند در این تعارضات خانوادگی نقش بسزایی داشته باشد، عوامل روان شناختی است، در واقع افراد شخصیت متفاوتی دارند و یا به قول معروف هم خوانی شخصیتی ندارند و در زندگی نمی توانند کنار بیایند و به تبع آن زندگی خوب و با نشاط کمی بر آن ها دشوار می شود، از این حیث به دختران و پسرانی که قصد شروع یک زندگی مشترک دارند، توصیه می شود قبل از ازدواج شخصیت یکدیگر را مورد ارزیابی قرار دهند.
این کارشناس مذهبی در ادامه باز ذکر مثالی مبنی برا ینکه گاهی در زندگی یکی از طرفین یک صحبت معمولی می کند ولی طرف مقابل گمان بر با کنایه صحبت کردن طرف مقابل می کند افزود :این امر نشات گرفته از ضریب هوشی افراد است در واقع اختلاف زیاد ضریب هوشی بین زوجین موجب اینگونه اختلافات است.
گفتنی است؛ این نکته هم باید هنگام ازدواج در نظر گرفته شود و یک تست هوش با مراجعه به یک مشاور می تواند راهگشا باشد.
کاشانی ادامه داد: گاهی اوقات زوجین با بحران هایی در طول زندگی مواجه می شوند و عکس العملهای خاصی ناشی از عدم پختگی انجام می دهند که برای طرف مقابل آن مشکل می تواند بسیار عادی باشد و این ناپختگی در زندگی باعث اختلاف می شود.
وی تصریح کرد:عدم آشنایی کامل از وظایف و حقوق متقابل خود که هر کدام نمی دانند چه حق و حقوقی را قوانین آن کشور ودین اسلام برای زوجین تعیین کرده است و این عدم آگاهی از وظایف در برخی از موارد به طلاق منجر می شود،حتی اگر زوجین دارای تحصیلات عالیه باشند.
عامل دیگر تعارضات و اختلافات در زندگی ،کم سن بودن (زیر 18 سال )ویا اختلافات زیاد سنی زوجین است که درزندگی هنگام بروز مشکل قدرت و توانایی در حل مسائل را نخواهند داشت.
به گفته وی، درصورتی که زوجین خود را در موقعیت های یکدیگر نگذارند در واقع در زندگی خود یکدیگر را درک نکنند با عث بروز تعارض و اختلاف می شود.بنابر این درک متقابل است که می تواند مانع بروزبسیاری از مشکلات شود.
این مشاور و کارشناس مذهبی در ادامه با اشاره به زوجینی که خیلی شخصیت هم را قبول دارند ولی در زندگی دچار مشکل هستند، افزود:در اینگونه موارد زوجین نمی توانند ارتباط کلامی خوبی با یکدیگر بر قرار کنند و از آن جایی که خوب صحبت کردن واستفاده از واژه ها ی مناسب در زندگی افراد بسیار موثراست،عدم رعایت آن باعث رنجش می شود وبا یادگیری این مهارت ،و شناسایی کلمات رنجش آور طرف مقابل می توان بسیاری از مشکلات را به راحتی بر طرف کرد.وی در ادامه اظهار کرد:فخر فروشی زوجین به یکی از خصوصیات خود مثل تحصیلات ،شغل و یا چهره ویا خود محور بودن یعنی فقط قبول داشتن صحبت های خود و جدایی انداختن بین همسر و خانواده او از دیگر مسائل بروز اختلافات و تعارضات است که این معضل را می توان با مراجعه به متخصصین و یاد گیری آموزه های دینی، این قبیل از مشکلات را برطرف نمود.
متاسفانه امروزه به دلایل مختلف و برخی ناهنجاری فرهنگی شنیده می شود که در مواردی جزئی شاهد روابط بین زنان متاهل با پسران و یا مردان متاهل هستیم که این روابط بسیار آسیب زا و مخرب است. خیانتهای زنانه عوامل مختلفی دارد که میتوان به آنها اشاره کرد:
1- عدم یک رابطه گرم و صمیمانه با همسر
یکی از عوامل اصلی خیانت زنانه روابط زن و شوهر است؛ زمانیکه بین زوجین، روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد که زن به همسر خود خیانت کند. اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود میآید و مشکلات شخصیتی باعث میشود که مرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانتها میشود.
زنانی که محبت خوب و لازم را از همسرخود دریافت کرده و یا روابط زناشویی خوبی بین آنها برقرار باشد، احتمال خیانت در آنها بسیار کم است.
2- گذشته بیبندوبار زن
یکی دیگر از عوامل خیانت زن، گذشته اوست که در یک خانواده بیبندوبار و خیلی آزاد پرورش یافته و تربیت شده است و تربیت غلط گذشته باعث میشود همچنان حتی بعد از ازدواج هم این روابط را حفظ کند. برخی از زنان که روابط زیادی داشته اند، به دلیل اینکه روابط صمیمانه و یا دوستیهای دوران مجردی خود را نمیتوانند به اتمام برسانند و برایشان بسیار سخت است تا خود را در زمان تاهل کنترل کنند در همان چارچوب به روابط خود ادامه میدهند.
3- احساس تنهایی کردن
مسایل شخصیتی وجود دارد که امکان دارد یک زن تحمل تنهایی و بیکاری را نداشته و به سختی میتواند دقایق و یا ساعتی را تنها و بیکار بگذراند. این زنان زمانیکه میخواهند تنهایی خود را پر کنند وقتی میبینند همسرشان به دلیل مشغله کاری نمیتواند برای آنها وقت بگذارد گرایش پیدا میکنند که وقت خود را با دیگران و یا جنس مخالف خود پر کنند.
4- عوامل فردی و اختلالات شخصیتی زنان
عوامل فردی و اختلالات شخصیت و یا ویژگیهای طرفین میتواند بستری برای خیانت باشد. وقتی در جامعه این روابط ناشایست، رواج پیدا کند امکان دارد وسوسه در زن ایجاد شود که این رابطهها را تجربه کند. مسایلی مانند ماهواره، تهاجم فرهنگی، الگوهای فرهنگی ناهنجار و غلط در خانه، همه این عوامل میتوانند در خیانتهای زنانه دخیل باشد؛ در نتیجه حرمت و حریمهای خانواده شکسته میشود و افراد پایبند چارچوبهای اخلاقی نیستند.
5- دوران مجردی محدود
برخی از زنان به دلیل اینکه گذشته خوبی نداشتهاند و یا زمان مجردی خیلی محدود بودند وقتی شرایطی را میبینند که زنان و مردان، رابطه آزادانهای با هم دارند. این افراد چون میخواهند گذشته خود را جبران کنند، به خیانت رو می اورند. شرکت درپارتی، ارتباط با دوست ناباب و مسائلی دیگر میتوانند انگیزه خیانت را زیاد کند.
6- مشکلات اقتصادی
مسئله دیگر مشکلات اقتصادی که در جامعه است، البته مسئله اقتصادی به تنهایی عامل خیانت زنانه نیست. فرد ممکن است نیازهای مالی بیشتری را در خود احساس کند؛ ولی اگر پایبند چارچوبهای اخلاقی باشد؛ امکان ندارد با هر تحریک، وضعیت معیشتی کنار بیایند؛ اما فردی که به خاطر پول با جنس مخالف خود ارتباط برقرار میکند، بیشتر به دلیل میل به تجمل گرایی، مصرف بیشتر، مدگرایی و خرید کردن، به جنس مخالفی فراتر از چارچوب خانواده رو می آورد تا مورد حمایت او قرار گیرد.
در این زمینه تعداد زنانی که به دلیل فقر مادی به ارتباط با جنس مخالف رو میآورند بسیار کم است. اما وقتی زن به دلیل اینکه همسرش معتاد بوده و یا بیکار و مریض است خیانت میکند در واقع «فحشا» است؛ یعنی زن خودفروشی میکند تا نیازهای مالی خود را تامین کند.
7- تنوع طلبی
علت دیگر خیانت زنانه، تنوع طلبی است. در برخی اوقات مشخص شده است فرد نتوانسته است با همسرخود زندگی کند و شاید بارها و بارها ازدواج کرده است.
بهترین راهکار این است که باید علت این رابطهها را در سطح فردی مشخص شود و باید فرد به روانشناس مراجعه کند. باید مشخص شود که فرد اختلالات شخصیتی داردو یا خیر. ممکن است درگیر روابط چندگانه شوند و زیاد وفادار نباشد، برخی از افراد شخصیت ناهنجار و ضد اجتماعی داشته و در سطح خانوادگی باید مداخلات اجتماعی و فرهنگی صورت بگیرد.
برای اینکه در جامعه زنان آسیب نبینند و برای حفظ حریم خانواده بیشتر خانوادهها باید آموزش ببینند. آموزشهایی از طریق رسانههای گروهی، تلویزیون، رادیو و... باید صورت گیرد و این افراد باید متوجه شوند که چنین مسائلی چقدر میتواند هم در آینده خود و هم آینده فرزندان، آسیب جدی وارد کند.
منبع:برنا
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست