گاهی افراد فکر می کنند که تنها زندگی زناشویی آنها پر از مشکلات و مسائل است و زندگی دیگران پر از شادی است. در حالیکه مشکلات و مسائل زاده انسان است و انسانها در همه شرایط و موقعیتها با مشکلات خود باید دست و پنجه نرم کنند .
در زندگی زن و شوهرها مسائل و مشکلات شایعی وجود دارد که باید با اراده، آموزش، بینش و صبوری بیشتر به حل آن بپردازند تا بتوانند ازنعمت زندگی آرامش بخش و عاطفی خوبی برخوردار شوند و آرامش زندگی زن و شوهر در سایه مهربانی و محبت کردن به یکدیگر و صبور بودن در برابر مشکلات است که محقق می شود و به آنها کمک می کند تا رضایتمندی زندگی زناشویی را بدست آورند. اصرار بر این مشکلات می تواند طعم شیرینی زندگی را به تلخی بدل کند.
مشکلات شایع بین زن و شوهر شامل موارد زیر است:
مشکلات ارتباطی : یکی از شایع ترین مسئله بین زن وشوهر نداشتن اطلاعات و آگاهی در مورد چگونگی برخورد با یکدیگر است. زن و مرد بدلیل تفاوتهای جنسیتی خود ، نوع نگاه ، نگرش، بیان احساسات و گفتگوهای آنان متفاوت است. همین مسئله می تواند موجب ایجاد اختلافات ارتباطی بین زن و شوهر شود. آنها قادر نیستند درباره موضوعات خود بدرستی با یکدیگر تبادل اطلاعات و همدردی نشان دهند. شناخت بیشتر در مورد تفاوتهای فردی همدیگر، در بدست آوردن بینش بیشتر به زن و شوهرکمک می کند.
مشاجره و خشونت: مشاجرات بیهوده و تکراری ، خشونت های کلامی و بدنی نشانه دهنده رابطه ضعیف بین زن و شوهر است. چنین مشاجراتی امنیت زن و شوهر را گاهی از بین می برد و دلسردی و نگرانی را در فضای خانه حاکم می کند. آمادگی و پذیرفتن آموزشهای بیشتر برای کنترل خود در بهبود روابط لازم و ضروری است.
علائم خفیف روان پزشکی در یکی از زوج ها : گاهی علائم خفیف خلقی در زن و شوهر وجود دارد که موجب کاهش شادی و افزایش تحریک پذیری آنان می شود. بهتر است در چنین مواردی با کمک روانپزشک داروی مناسبی مصرف کنند. البته در مورد مصرف دارو، معمولا افراد واکنش نشان میدهند . در چنین مواردی استفاده از دارو، موجب ثتبیت خلق فرد می شود و فضای خانوادگی را برای زن و شوهر بهبود می بخشد.
حسادت : گاهی حساسیت ها، شک و تردیدها، بدگمانی های بیش از حد زن و شوهر، دلخوری و نگرانیهای طرف مقابل را به همراه دارد. در نتیجه سردی روابط چاشنی زندگی می شود. در این گونه موارد باید عاقلانه در مورد زندگی و همسرتان فکر کنید تا دچار دلزدگی نشوید. تردید ها را از زندگی خودتان دور کنید.
بی توجهی : در روابط زن و شوهر نگاه ها و حرفهای آنان گاهی طوری است که بیشتر منعکس کننده بی توجهی و سردی روابط آنهاست و از فهرستهای مختلف زندگی برای ابراز احساسات خود استفاده نمی کنند یا اینکه طوری وانمود می کنند که انگار توجهی به طرف مقابل ندارند. مسلما بی توجهی دشمن روابط عاطفی زن و شوهر است. در حالیکه با یک نگاه یا سخن محبت آمیز و یا تعریف و تمجید کردن از یکدیگر و قدررانی کردن از زحمات یکدیگر می توانند محبت عمیقی را در دل همدیگر بوجود آورند.
وضعیت ظاهر: گاهی زن و شوهر بعد از ازدواج نسبت به ظاهر خود بی توجهی نشان می دهند و چندان اهمیتی به ظاهر خود در حضور همسر نمی دهند. این مسئله می تواند با گله های همسر نیز همراه باشد و آنرا دلیل بر بی توجهی طرف مقابل به خود تلقی کند.
امام باقر ( ع ) می فرمایند: " همانطور که شوهران دوست دارند زن خود را زینت شده ببینند زنها نیز دوست دارند شوهر خود را آراسته ببینند. " در خصوص آراستگی شوهر برای زن از ابی الحسین ( ع ) نقل شده است که فرمودند " آراستگی شوهر برای زن، عفت زن را زیاد می کند." توجه زن و شوهر به ظاهر خودشان در مقابل یکدیگر نشان دهنده توجه به یکدیگر است.
تمرکز روی نکات منفی : توجه به نکات منفی موجب دلسردی و ناامیدی از زندگی مشترک می شود. در حالیکه بزرگ کردن خوبی ها و توجه بیشتر به آنها، صمیمیت و عواطف بیشتری را برای زوج به همراه دارد و شیرینی زندگی را بیشتر می کند.
مسئله و مشکلات جزئی و پیش پا و یا بی توجهی به حل مساله مختلف، می تواند رابطه عاطفی زن و شوهر را خدشه دار کنند و آنطور که باید زن و شوهر نتوانند از زندگی مشترک خود بهره ببرند.
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در کشور ما فرهنگ و آداب و رسوم انتخاب همسر، شکل ازدواج وزندگی مشترک (مانند بسیاری از مقولات دیگر)به طرز غریبی یکدست نیست. رفتار برخی پدر و مادرها و خانواده ها عاقلانه، آزاداندیشانه و فراتر از باورهای ناکارآمد سنتی است.
خانواده هایی که به فرزندان شان سفارش می کنند در انتخاب همسر عجله نکرده، نهایت دقت را به کار گیرند و به آنان فرصت کافی برای شناخت فرد منتخب شان را می دهند و از آنها می خواهند پیش از اطمینان یافتن بر درستی انتخاب همسر وارد زندگی مشترک نشوند، پس از ازدواج نیز اختلاف نظر بین زن و شوهر را کاملاً طبیعی دانسته و هنگام مشاهده مشکلات راه حل های منطقی و عاقلانه همچون مراجعه به مشاور را پیشنهاد می کنند. سفارش بچه دار نشدن در نخستین سال های زندگی را آویزه گوش زوج جوان کرده و اگر تشخیص دادند که زندگی زن و مرد جوان به جایی رسیده است که کفه رنج و عذاب و تحمل و مدارا از کفه آرامش و شادی و لذت سنگین تر است، جدایی دوستانه و انسانی را پذیرفته و مادام العمر نشدن یک انتخاب یا یک ازدواج را امری طبیعی می دانند و نه یک فاجعه. حتی خانواده هایی هستند که پس از انتخاب همسر و اطمینان یافتن به آن انتخاب به زوج جوان اجازه می دهند با انجام یک عقد مختصر و بدون سروصدا و خبر کردن فامیل، مدتی عملاً زندگی مشترک با فرد مورد نظر را تجربه کنند و نظر دختر و پسر را برای ادامه آن زندگی پس از گذراندن چنین دوره یی است که معتبر می دانند. اما در مقابل می شنویم که در یکی از شهرهای مرزی، زن و شوهری که دارای فرزند نیز هستند و چند سال از زندگی مشترکشان گذشته، هنگامی که برای آشتی و تقاضای بخشش از خانواده هایشان - به دلیل ازدواج کردن بر خلاف نظر آنها- به شهر خود باز می گردند توسط اقوام وبا اجازه والدین سرهایشان بریده می شود. در این میان شاهد آمار روبه رشد طلاق و زندگی های فرسایشی و پر از تنش و درگیری و ناکامی هستیم. آداب و رسوم و قواعد برای خدمت به انسان و کمک به ارضای نیازهای اساسی و فطری اوست ولی گاهی آن آداب و رسوم در گذر زمان از شرایط موجود عقب می ماند، کهنه می شود و گرچه روزگاری برای خدمت به انسان بود اکنون وبال او شده و الزام به آن فقط قربانی می گیرد و دیگر انسان است که در خدمت آن آداب و قواعد است.
برخی از آداب و رسوم ازدواج در کشور ما این گونه است.
۱) ندادن فرصت آشنایی به زوج های جوان؛ هنوز هم فراوان است شیوه ازدواجی که در آن، به محض انتخاب همسر توسط فرد، خانواده بر انتخاب او مهر دائم زده و مشغول تدارکات عروسی می شوند. در واقع دوره هایی مانند نامزدی یا دوران عقد کارکرد حقیقی خودش را ندارد. در دوره نامزدی خانواده ها بیشتر درگیر تدارکات جشن و تهیه جهیزیه و...هستند تا در انتظار شنیدن نظر نهایی فرزند. برپا کردن مراسم با هزینه های سنگین و تجملات و... گاهی حتی زوج جوان را به گونه یی در رودربایستی قرار می دهد که جرأت نمی کنند پشیمانی خود را ابراز دارند. یکی از عادات رایج دیگر نیز این است که با مشاهده تفاوت ها یا مشکلات ارتباطی نامزدها، که می تواند هشداری جدی باشد، گفته می شود؛ «خوب می شه، بعد از ازدواج درست می شه» اما حل مشکل به همین سادگی نیست.
۲) دعوت به مدارا؛ ضرب المثل هایی چون سوختن و ساختن، با لباس سفید رفتی باید با لباس سفید برگردی،گربه را دم حجله بکش و.. که دستورالعمل بسیاری از زندگی هاست بر لزوم ماندن در یک رابطه مشکل دار تاکید می کند. بدون توجه به دوراهی منطقی و معقول تلاش قاطعانه برای حل اساسی مشکل یا پایان دادن یک رابطه. به این ترتیب مدارا، شیوه یی که راه برخورد وزندگی با دشمن ذکر می شود الگوی رفتار با همسر کسی که باید صمیمی ترین و عمیق ترین رابطه همراه با مهربانی را با او داشت. در این میان هدف از ازدواج که لذت بردن و آرامش یافتن از نقاط مشترک یکدیگر است گم می شود و ازدواج به قربانی کردن نقاط غیرمشترک تبدیل می شود.
۳) تلاش برای تغییر خود یا طرف مقابل؛ تبدیل کردن نخستین انتخاب به آخرین آن، با وجود تفاوت های اساسی زن و شوهر و گران بودن تحمل تفاوت ها، رسم دیگری را به دنبال می آورد و آن تلاش برای تراش دادن، تغییر یا حذف شخصیت، باورها و علائق همسر یا خویشتن است و این تلاش مغایر با عقل و منطق و آزادی و ارزش انسان است. تغییر دادن ماهیت انسان به منظور قرار دادن او در شرایطی که از آن او نیست همانقدر غیر منطقی است که بال های پرنده یی را بریده و دو پای مصنوعی اضافه برایش بگذارند تا پرواز کردن را فراموش و راه رفتن پیشه کند.
۴) گستره رابطه با فامیل همسر؛ گرچه برخی آزاداندیشی ها، نه گفتن ها و شکوفایی های فکری، قدری این قاعده را لرزان کرده اما هنوز هم ازدواج در کشور ما لزوم رابطه با اقوام همسر را به دنبال می آورد. خوبی هایش بماند گاهی هم به این بیندیشیم که به راستی ما چقدر زندگی می کنیم و در این عمر محدود که تمام سرمایه و فرصت ما برای ساختن و بهره بردن از دنیا و آخرت است به چه میزان در انتخاب شرایط زندگی خویش نقش داریم؟ چقدر انتخاب می کنیم و چقدر برایمان انتخاب می کنند؟ و در میان این انتخاب ها، انتخاب معاشران که می تواند سازنده ترین، آرامش دهنده ترین و لذت بخش ترین قسمت زندگی ما باشد چه جایگاهی دارد؟ آیا جز این است که لزوم ارتباط با عمه، عمو، خاله، پسردایی و...وظیفه کادو بردن برای ازدواج و بچه دار شدن و خانه خریدن آنها منشاء اختلاف و جروبحث و کدورت های بسیار نیز می شود؟