(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

معیارهای انتخاب همسر

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



معمولاً هر فردی در ازدواج، معیارها و ملاک های خاصی برای انتخاب همسر خود در نظر می گیرد. برخی از آدم های ساده و بی شیله پیله خوششان می آید و برخی دیگر از افراد پیچیده و باهوش. عده ای به افراد مذهبی علاقه دارند و عده ای دیگر انگار میانه خوبی با مذهب ندارند. گروهی سراغ ورزشکاران، افراد فعال یا جنبشی ها می روند و گروه دیگر بیشتر افراد آرام و گوشه گیر را می پسندند و... اما علت این همه تفاوت سلیقه در انتخاب همسر چیست؟

طبق نظر روان شناسان دو نظریه مهم در انتخاب همسر وجود دارد: نظریه « همسان همسری » و نظریه « ناهمسان همسری ».

نظریه همسان همسری:
بر طبق این نظریه آنچه در انتخاب همسر اولویت اصلی افراد می باشد شباهت ها است. یعنی هر چه شباهت ها و همانندی های دختر و پسر بیشتر باشد، دو طرف بیشتر مایل به ازدواج با یکدیگر هستند. معمولاً افراد این گروه همانندی های قومی، فرهنگی، اجتماعی، ارزش های مشترک مذهبی ، سن و سال نزدیک به هم، سطح تحصیلاتی مشابه، علایق مشترک و... توجه کرده و آنها را بنیان و پایه استواری برای انتخاب همسر و شروع زندگی مشترک قرار می دهند.

البته آن‌چه گفته شد به این معنی نیست که اگر دو نفر در برخی از حوزه ها و امور با یکدیگر متفاوت باشند، حتماً ازدواجشان ناموفق و ناپایدار خواهد بود. زیرا افرادی هستند که علیرغم تفاوت در برخی زمینه های جزئی، ازدواج موفقی داشته اند. پس به طور عام هر چه مشترکات میان طرفین بیشتر و تفاوت هایشان در جزئیات باشد ازدواج و زندگی راحتتر و آسانتری خواهد داشت. به همین دلیل متخصصان اکثراً معتقدند که اگر می خواهید ازدواجی موفق، باثبات و شادمان داشته باشید باید به سراغ فردی بروید که خصوصیات وکیفیاتی نزدیک به شما دارد.

نظریه ناهمسان همسری :براساس این نظریه برخی از افراد بیشتر مایلند با افرادی ازدواج نمایند که نه تنها عیوب و نواقص آنها را ندارند بلکه با ویژگی هایشان قادر به تکمیل ضعف آنها می باشند. به بیان دیگر افرادی را برای ازدواج انتخاب می کنند که نواقص آنها را جبران می نمایند. مثلاً برخی از افراد خجالتی از افراد جسور خوششان می آید، یا افراد اجتماعی و اهل رفت و آمد، فرد اهل مطالعه و منزوی را جذب خود می کنند. پس فرض اصلی نظریه ناهمسان همسری این است که برخی برای ازدواج به دنبال افرادی می روند که دارای چیزهایی هستند که آنها ندارند ولی مایلند که آنها را داشته باشند.

برطبق نظر روان شناسان و هم چنین آنچه تحقیقات نشان می دهد، ازدواج گروه اول یا افرادی که بر طبق نظریه همسان همسری ازدواج می کنند موفق‌تر بوده و در رسیدن به خانواده ای پایدار سربلندتر می باشند.

مطالب پیشنهادی

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

دانستنی های ازدواج



http://maktoobshop.com/




از جمله سنت های حاکم بر زندگی انسانها که عامل دوام و بقای نسل بوده و از سوی کلیه قوانین بشری نیز پذیرفته شده، ازدواج و تشکیل خانواده است.

اهمیت خانواده از بعد فردی و اجتماعی و تأثیرگذاری آن بر جامعه به حدی است که قانونگذار در اصل ۱۰ قانون اساسی آن را واحد بنیادی جامعه اسلامی دانسته است زیرا چنانچه خانواده را اجتماعی مرکب از پدر، مادر و فرزندان بدانیم که با رشته های عاطفی به یکدیگر پیوسته اند، هر اندازه که استحکام این رشته ها قوی تر باشد، ارتباط افراد خانواده با یکدیگر و رابطه این گروه با جامعه عمیق تر خواهد بود و بالعکس.

هر قدر میزان این رابطه عاطفی متزلزل تر و ضعیف تر شود، پیوند اعضای خانواده از یکدیگر و از جامعه گسسته تر خواهد شد.

چنانچه افراد خانواده با حقوقشان آشنا باشند و خود را ملزم به رعایت آن بدانند، قوانین اجتماعی را نیز محترم خواهند شمرد. در مقابل خانواده ای که در آن تنش و ناسازگاری وجود داشته باشد و اعضای آن حقوق یکدیگر را نادیده انگارند، در جامعه نیز نسبت به قوانین بی توجه خواهند بود.

به عبارت دیگر جامعه در حکم آیینه ای است که کنش، رفتار و منش خانواده به خوبی در آن منعکس می شود.

انتخاب همسر

پر واضح است که اولین قدم در تشکیل خانواده انتخاب همسر مناسب است. این امر در نقاط مختلف کشور بر حسب آداب، رسوم و عرف محل متفاوت بوده و نحوه برگزاری آن متغیر است.

در انتخاب همسر رعایت تناسب هایی که ضریب اطمینان را برای رسیدن به یک زناشویی سالم و بدون تنش بالا می برد، ضروری است. صرف نظر از اینکه در بسیاری از نقاط کشور هنوز دختران در انتخاب همسر خویش نقشی ندارند، در نظر گرفتن تناسب بین دو طرف از نظرموقعیت اجتماعی، میزان تحصیلات، وضع خانوادگی و برخی موارد دیگر از سوی والدین لازم به نظر می رسد. یکی از مسائل مهم در زمان انتخاب همسر در نظر گرفتن سن او است.

متاسفانه هنوز در بعضی از شهرها و مناطق کشور، دختران کم سن و سال بر حسب عرف و عادت یا به دلیل مشکلات مالی خانواده راهی خانه شوهران نادیده خود می شوند. حتی به ندرت پیش آمده است که سرپرست خانواده به دلیل بدهکاری، دختر خود را در قبال پرداخت بدهی یا دریافت وجه نقد به عقد ازدواج فردی مسن در می آورد. وجود اختلاف در نوع نگرش، خواست ها و برداشت ها در مقاطع سنی مختلف انکار ناپذیر است. بنابراین بدیهی است فردی که ایام جوانی را پشت سر گذاشته، میل به تفریح و گردش و آنچه را که اقتضای سنین جوانی است از دست داده است. همین عامل می تواند مانع از ادامه یک زندگی سالم شود و چنانچه به دلایلی منتهی به جدایی نشود، باعث افسردگی، خودسوزی و امثال آن خواهد شد.

نکته دیگری که بیانش لازم به نظر می رسد، لزوم تناسب بین سطح تحصیلات طرفین است. نمی توان انکار کرد که سپری کردن مقاطع تحصیلی مختلف بر میزان دانش و اندوخته های فرد خواهد افزود و تأثیر این امر بر نوع نگرش، رفتار و کردار، موجب تکامل شخصیت انسان خواهد شد. در این ارتباط خانمی که با وجود داشتن مدرک دکترا علی رغم مخالفت های شدید خانواده حدود پنج سال قبل با مردی که تحصیلات متوسطه داشت ازدواج کرده بود، اکنون پس از گذشت مدتی، اختلاف در دیدگاه ها و سلیقه ها آن ها را به جایی رسانده است که قادر به تحمل یکدیگر نیستند تا جایی که هر دو طرف حتی از رفت و آمد با خانواده های یکدیگر نیز خودداری می کنند.

به هر حال تناسب تحصیلی یکی از عامل های مؤثر در دوام و بقای زندگی زناشویی است که لازم است در هنگام انتخاب همسر به آن توجه شود. البته عواملی که از آن ها یاد شد هر چند در موفقیت نسبی زناشویی مؤثر هستند اما مسائل دیگری مانند تناسب سطح اقتصاد و فرهنگ خانواده را نیز نمی توان نادیده انگاشت.

خواستگاری

خواستگاری «بیان رسمی تقاضای ازدواج» است زیرا گرچه ممکن است تقاضا به طور خصوصی بین دو طرف مطرح شده باشد اما با توجه به عرف و عادت معمول اجتماعی تا زمانی که خانواده ها در این امر مداخله نکرده باشند، رسمیت پیدا نمی کند. مطابق عرف حاکم بر جامعه ما، پس از انتخاب فرد مناسب، خانواده پسر به خواستگاری دختر می روند ولی چنین رسمی مانع از این نیست که دختر نسبت به تقاضای ازدواج اقدام کند. هر چند قانون انجام این عمل را منع نکرده است اما با توجه به فرهنگ جامعه امری غیر متعارف به شمار می رود. به همین لحاظ دختران این آداب را به منظور پیشگیری از عواقب بعدی رعایت می کنند. طبیعی است با توجه به اقوام مختلفی که در سرزمین پهناور ایران بسر می برند، آداب خواستگاری نیز متفاوت و متغیر باشد ولی آنچه بدیهی به نظر می رسد، عدم تعهد دختر و پسر یا خانواده آنها در این مرحله است، بدین معنا که به راحتی می توانند از ادامه رفت و آمد یا اقدامات بعدی خودداری کنند.

دیدگاه قانون بر امر خواستگاری

در مورد خواستگاری، قانون در زمینه شکل انجام آن، ویژگی های خواستگار و / / / دخالتی نکرده و آن را به توافق طرفین و عرف حاکم بر جامعه واگذار کرده است. اما در خصوص زنی که از او خواستگاری می شود شرایطی معین کرده است که در بحثی تحت عنوان «موانع نکاح» مطرح می شود.

به موجب قانون هر زنی را که فاقد موانع نکاح باشد می توان خواستگاری کرد. حال باید دید که موانع نکاح کدام است البته عرف مسئله را به گونه ای حل کرده است مثلاً زنان محرم از جمله این افراد به شمار می روند. به عنوان مثال کسی به خواستگاری خواهر یا خاله یا عمه خود نمی رود. سوای منسوبین نزدیک که خود جامعه به آن آگاهی کامل دارد، یکی از مواردی که مانع نکاح است ازدواج با زنی است که در قید زوجیت دیگری است. همچنین زنی که در عده دیگری است. یعنی زنی که با همسر خود متارکه کرده و صیغه طلاق جاری شده است، تا سه ماه و ۱۰ روز نمی تواند با مرد دیگری ازدواج کند یا زنی که همسرش فوت کرده، تا چهار ماه و ۱۰ روز از نکاح خودداری می کند. ازدواج همزمان با دو خواهر حتی اگر به صورت موقت باشد نیز تابع همین شرایط است.

ازدواج با دختر خواهر زن (خواهر زاده زن) و دختر برادرزن(برادر زاده زن ) نیز منوط به اجازه زن است.

نامزدی

نامزدی دورانی است برای آشنایی هر چه بیشتر دختر و پسری که در صدد ازدواج و آغاز زندگی جدید مستقل هستند. این دوران در عین شیرینی، زمان پایه ریزی برای یک زندگی دادم و همیشگی در کنار یکدیگر است. در این عمل مرد و زن مقید به نام یکدیگر می شوند تا شخص ثالث را مجال خواستگاری نباشد. از سوی دیگر خانواده دختر نیازمند زمانی است تا وسایلی را تهیه کند که خود را مقید کرده تا به عنوان جهیزیه به همراه فرزند خویش روانه کند.

البته در قانون اشاره ای به جهیزیه و تکلیف خانواده ها به فراهم کردن آن نشده است و تنها اشاره شده که مطابق عرف و به منظور رفع حاجت زوجین در آغاز زندگی تهیه می شود اما متأسفانه این مسئله این روزها به دستاویزی برای خودنمایی بدل شده و مانعی برای ازدواج دختران شده است به طوری که سرمایه و پس انداز زیادی از خانواده ها را صرف خود می کند و بسیار مشاهده می شود که برخی خانواده ها تنها ملکی را که خود در آن سکونت دارند برای مهیا کردن جهیزیه به فروش می رسانند.

به هر حال به موجب ماده ۱۰۳۵ قانون مدنی، نامزدی ایجاد علقه زوجیت نمی کند. هر چند تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر شده، پرداخته شده باشد. چنانچه تمام یا قسمتی از مهریه به دختر پرداخت شده باشد، در صورت بهم خوردن وصلت قابل استرداد است زیرا مهر به منظور ازدواج مقرر شده و می توان آن را باز پس گرفت.

در مواردی هم که به دلیل رعایت جنبه شرعی و به لحاظ محرمیت دختر و پسر صیغه عقد جاری شده باشد نیمی از مهر قابل استرداد است. چنانچه صیغه عقد برای مدت محدود و معینی جاری شده باشد، تابع مقررات جداگانه ای است که در مبحث عقد منقطع یا موقت به آن پرداخته می شود. در ماده مذکور قید شده است که هر یک از زن و مرد مادامی که عقد نکاح جاری نشده می تواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگر به هیچ وجه نمی تواند او را مجبور به این ازدواج کند یا از جهت امتناع از وصلت درخواست خسارت کند. چنانچه ملاحظه می شود این ماده قانونی، نامزدی را موجب تعهد طرفین نمی داند.

منطق نیز حکم می کند با توجه به اینکه دوره نامزدی مقدمه ای برای ازدواج است و در واقع دوران آشنایی طرفین با خلقیات و روحیه یکدیگر برای برنامه ریزی یک زندگی دایمی است، چنانچه به این نتیجه برسند که امکان شروع زندگی با یکدیگر را ندارند از آن منصرف شوند. به عبارت دیگر تا زمانی که فرزندی به وجود نیامده یا پایبندی های دیگر مانع از جدایی نشوند و از متارکه به شخص سومی آسیب وارد نمی شود، این اقدام صورت گیرد. ذکر این نکته ضروری است در مورد افرادی که با اجرای صیغه عقد حتی برای مدتی کوتاه جنبه شرعی موضوع را رعایت کرده اند، شرایط دیگری برای بر هم زدن این وصلت وجود دارد. طبق قانون زن و مرد از جهت مخارجی که متحمل شده اند نمی توانند درخواست خسارت کنند.

بدیهی است تا زمانی که ازدواج صورت نگرفته است زن مالک مهر نیست بنابراین اگر مهریه دریافت شده باید باز پس داده شود.

با این وجود حتی اگر مخارجی که جهت برگزاری جشن نامزدی، مراسم خواستگاری و امثال آن بر خانواده ها تحمیل می شود به عنوان خسارت پرداخت شود، آسیب های روحی و روانی و صدماتی که بر اثر نامزدی و نزدیکی قلب ها و اطلاع اقوام و خویشان از این نامزدی بر زن و مرد وارد می شود را نمی توان نادیده گرفت.

پر واضح است با توجه به عرف جامعه، دختری که در یک نامزدی با شکست مواجه شده است شانس خواستگاری های بعدی و در نهایت ازدواج او کمتر خواهد شد.

در ماده ۱۰۳۶ قانون مدنی که در سال ۱۳۶۱ حذف شد پیش بینی شده بود که اگر یکی از نامزدها، ازدواج را بدون علت موجه به هم بزند در حالی که طرف مقابل یا والدین او یا اشخاص دیگر با اطمینان از وقوع ازدواج مخارجی متحمل شده باشند، طرفی که وصلت را به هم زده است باید خسارات وارد شده را پرداخت کند. این ماده می توانست به نوعی خسارت های مادی وارد شده بر دختر، پسر یا خانواده های آنان را جبران کند به خصوص در مورد افرادی که به منظور سوءاستفاده اقدام به نامزدی های متعدد کرده و به دلایل واهی آن را بر هم می زدند، از تکرار موضوع پیشگیری می کند. با این وجود ماده قانونی مذکور در تاریخ ۱۳۶۱ /۱۰ /۸ حذف شد. البته این ماده تنها خسارت های مادی ناشی از مخارج وصلت را دربرمی گرفت در حالی که زیان های معنوی حاصل از بر هم خوردن نامزدی بیش از ضرر و زیان مادی آن موجب تألم خاطر می شود.

خسارت های مادی به هر حال و از هر طریق قابل جبران است و آنچه همواره در خاطر انسان باقی می ماند، رنج، تألم و دردی است که بر هم زدن نامزدی به وجود می آورد.

توجه خوانندگان را به این نکته جلب می کند که مطابق اصل ۴۰ قانون اساسی هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله ضرر زدن به دیگران قرار دهد. ماده یک قانون مدنی نیز مقرر می دارد هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی به جان، سلامتی، مال، آزادی، حیثیت، حسن شهرت یا به هر حق دیگری که به موجب قانون برای افراد ایجاد شده لطمه ای وارد کند که موجب ضرر مادی یا معنوی فرد دیگری شود، مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود است. چنانچه ملاحظه می شود، قانون مسئولیت مدنی پرداخت کلیه خسارت ها اعم از مادی یا معنوی، به عمد یا غیر عمد را شامل می شود.

بنابراین طرفی که از بر هم خوردن نامزدی دچار آسیب روحی شده می تواند با استناد به قانون مزبور، درخواست خسارت معنوی کند.

باز پس دادن هدایای نامزدی

چنانچه معمول و متداول است در مدت نامزدی و به منظور شیرین تر کردن این ایام، دختر و پسر یا خانواده های آنها به تهیه و رد و بدل کردن هدایایی اقدام می کنند از جمله در دیدارها با اهدای گل و شیرینی یا در مناسبت های مختلف مانند اعیاد مذهبی با تولد طرفین، هدایایی مثل لباس، طلا و امثال آن رد و بدل می شود که در صورت به هم خوردن نامزدی قانونگذار تکلیف هدایا را به این صورت روشن کرده است:

بر طبق ماده ۱۰۳۷ قانون مدنی هر یک از نامزدها می تواند در صورت به هم خوردن وصلت، هدایایی را که برای ازدواج به طرف دیگر یا والدین او داده است مطالبه کند. اگر عین آن هدایا موجود نباشد هدیه دهنده مستحق دریافت قیمت هدیه هایی خواهد بود که از روی عادت نگه داشته می شوند مگر این که آن هدایا بدون تقصیر طرف دیگر از بین رفته باشند.

آنچه از این ماده برداشت می شود این است که به طور کلی از هدایای نامزدی چیزی که ماندگار و از روی عادت قابل نگهداری را می توان باز پس گرفت، بنابراین هدایای نامزدی را می توان به دو نوع تقسیم کرد:

الف: وسایل مصرف شدنی و غیر قابل نگهداری مانند: گل و شیرینی که قابل باز پس گیری نیستند.

ب: آنچه ماندگار است مانند لباس، پارچه، جواهرات یا ظروفی که به عنوان پیشکش اهدا شده است. در مورد این گونه هدایا آنچه موجود است عیناً باز پس داده می شود مثلاً اگر هدیه عبارت از یک دستبند بوده که موجود است، به همان صورت به اهدا کننده باز می گردد و چنانچه تلف شده باشد و عین آن موجود نباشد، مبلغ آن به اهدا کننده داده می شود. در بعضی موارد فقدان هدیه تقصیر مصرف کننده نیست که در این صورت ضامن پرداخت قیمت نیز نیست.

مثلاً اگر اهدایی ظرفی باشد و بدون تقصیر استفاده کننده یا طلایی باشد که مفقود شده یا به سرقت رفته باشد. ذکر این نکته ضروری است که منظور قانونگذار در تقصیر غیر عمدی هدیه، آن است که هدیه گیرنده به طور عمدی آن را تلف نکرده باشد.

استرداد هدایا در صورت فوت یکی از نامزدها:

ماده ۱۰۳۸ قانون مدنی یادآور شده است در مورد پرداخت قیمت هدایایی که عیناً موجود نیست چنانچه در اثر فوت یکی از نامزدها وصلت به هم بخورد، طرف مقابل وظیفه ای از بابت برگرداندن بهای هدایا به خانواده متوفی نخواهد داشت.

در این ماده با توجه به فوت یکی از طرفین خاطرات وی محترم شمرده شده و در مورد اموالی که عیناً موجود نباشد قیمت آن را قابل دریافت نمی داند. بنابراین چنانچه خود مال موجود باشد و طرف مقابل نیز مایل به باز پس گیری آن باشد، می تواند همان مال اهدایی را دریافت کند در غیر این صورت نمی تواند بهای آن را درخواست کند.

اداره آموزش های مردمی معاونت آموزش قوه قضائیه

شرایط ازدواج موفق



وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



چرا بعضی از ازدواج ها برای همیشه دوام می آورند اما بعضی دیگر در کشمکش غرق می شوند و در نهایت هم محکوم به شکست هستند. آخرین تحقیقات روانشناسان اگر توسط زوج ها جدی گرفته شود قطعا می تواند کمک شایانی در حفظ ازدواج باشد. کافی است سرنخ های کوچک را کمی جدی بگیرید. سرنخ هایی که می تواند در یک عکس قدیمی دوران دبیرستان شما وجود داشته باشد و یا حتی در یک مبل راحتی اتاق نشیمنتان خودنمایی کند. ۱۰راه برای داشتن یک ازدواج ضدضربه.

برای آشتی پیش قدم شوید

آیا شما کسی هستید که بعد از جروبحث قدم اول را برای عذرخواهی کردن برمی دارد؟ جدیدترین تحقیقات نشان می دهد که اگر یکی از شما دو نفر بلافاصله بعد از جروبحث برای آشتی قدم برمی دارید و اخم کردن را کنار می گذارید پس ازدواج محکمتری نسبت به دیگر زوج هایی دارید که هیچکدام حاضر نیستند برای پایان دادن به یک دعوا پیشقدم شوند و از دل دیگری در بیاورند.

گذشت هم اندازه دارد

گذشت اتفاق بسیار جالب توجهی است. خیلی از زنان از آنچه که می خواهند به راحتی چشم پوشی می کنند تا همسرانشان را خوشحال کنند اما تحقیقات اخیر نشان داده گذشت بیش از حد گاهی اوقات دردسرسازی می شود. با این وصف زنانی که کمتر از حقوق طبیعی و منطقی خود چشم پوشی می کنند ازدواج های موفق تری نسبت به بقیه دارند.

با هم بخندید

این یک نشانه خوب است. خندیدن استرس را کم می کند. این را بدانید که اگر کمتر بخندید استرس بیشتری خواهید داشت و همین مسأله می تواند تأثیر مستقیمی روی زندگی زناشویی شما داشته باشد. بنابراین سعی کنید این استرس را از بین ببرید. برای این کار دم دست ترین راه را انتخاب کنید. مثلا هفته ای یکبار یک فیلم کمدی اجاره کنید و هر دو با هم تماشا کنید تا در واقع به لحاظ روحی هر چند روز یکبار ریکاوری کرده باشید. این ریکاوری همان خندیدن با یکدیگر است.

جملات مثبت را از هم دریغ نکنید

معمولا هر چند وقت یکبار به همسرتان «بله» می گویید؟ یا یک واژه مثبت دیگر. روانشناسان بر این باورند که تعداد جمله های مثبت و منفی که در یک محاوره معمول بین شما و همسرتان رد و بدل می شود تأثیر بسزایی در دوام زندگی زناشویی شما دارد. اگر در مقابل هر یک جمله نه چندان خوشایندی که هر از گاهی بین شما و همسرتان رد و بدل می شود ۵جمله زیبا و دوست داشتنی به یکدیگر بگویید شک نکنید که زندگی مشترک شما با دوام تر خواهد شد.

شما شروع کنید، او تمام

جمله هایی که از شما و همسرتان شنیده می شود به خوبی نشان می دهد که چقدر شبیه هم هستید. شما جمله ای را شروع می کنید و همسرتان ناخودآگاه آن را همانطور تمام می کند که شما انتظارش را داشتید. این یعنی اوج شباهت. اگر این اتفاق برای شما می افتد بدانید که بسی خوشبخت هستید.

لبخند بزنید

تحقیقات اخیری در هندوستان روی ۶۵۰نفر از مردمان میانسال نشان داده آن عده که در عکس های دوران نوجوانی شان بیش از بقیه لبخند به لب دارند در زندگی زناشویی خود موفق تر بوده اند و البته خبر بد برای آن دسته از افرادی که در دوران نوجوانی همواره روی مودهای بی حوصلگی بوده اند و کمتر لبخند به لب داشته اند اینکه زندگی زناشویی آن در خطر است!

خوب بخوابید

خواب شبانه بد می تواند روز شما را خراب کند. چطور؟ کاملا طبیعی است وقتی خوب نمی خوابید روز بعد اعصاب و روان تان به هم ریخته است و در نتیجه هیچ بعید نیست در آن روز خاص روابط خانوادگی تان را هم درست به خاطر بی حوصلگی به تنش بکشانید. اگر این بدخوابی ها تکرار شود آنوقت تنش هم به جز لاینفک زندگی شما تبدیل خواهد شد. پس سعی کنید شب ها کامل و منظم بخوانید.

جملات رومانتیک فراموش نشود

«من آشغال ها را بیرون گذاشتم»، «من ظرف ها را شستم» گاهی اوقات این جملات می توانند بسیار رمانتیک باشند به خصوص وقتی مخاطب شما همسرتان باشد. بهتر است در کارهای خانه مشارکت وجود داشته باشد چون اگر همه امورخانه تأکید می کنیم همه امور فقط به عهده یکی از شما دونفر باشد آن فرد به مرور زمان احساس بی ارزش بودن می کند این موضوع برای زندگی شما خطرناک خواهد بود.

از تو متشکرم

خوشبختی گاهی فقط در سه کلمه خلاصه می شود.«از تو متشکرم» همسرانی که در قبال کارهی کوچکی که برای هم انجام می دهند از این سه کلمه استفاده می کنند و به زبان ساده قدردان زحمات ریز و درشت یکدیگر هستند زندگی محکم تری خواهند داشت. اگر بابت کاری از شما قدردانی شود طبیعی است که مایل به تکرار آن هستید. خوب دقت کنید. این اتفاق به یک مکانیزم چرخشی در زندگی شما تبدیل می شود. این هم درست همان چیزی خواهد بود که لازمه خوشبختی شماست.

شبیه هم باشید

زوج هایی که عادت های مشابهی دارند زندگی بادوام تری خواهند داشت و در واقع ازدواج آنها موفق تر خواهد بود. اگر بین یک زن و شوهر فقط یکی از آنها سیگاری باشد احتمال جدایی بین آنها خیلی بیشتر از زوج هایی است که یا هر دو سیگاری هستند یا هر دو کلا سمت سیگار نمی روند. عادت های مشابه حتی به شکل منفی زندگی زناشویی را بادوام تر می کند.

تلفن ها را کوتاه کنید

وقتی در طول روز همسرتان سرکار است بدنیست یکی، دوباری با یک تلفن کوتاه احوال او را بپرسید. البته تأکید بر تلفن کوتاه است آن هم حداکثر دوبار در روز چه اینکه بیشتر از این ممکن است اوضاع را خراب کند. زنگ بزنید و برای یک دقیقه فقط حالش را بپرسید و یک خسته نباشید به او بگویید. حرف های بیشتر را بگذارید برای وقتی که او به خانه بازمی گردد. اگر پای تلفن مکالمه را طولانی کنید آن هم بدون توجه به اینکه همسرتان سرکار است و از هر موضوعی حرف بزنید هم او را کلافه کرده اید هم دیگر حرفی برای شب هنگام که به خانه برمی گردد و باقی نگذاشته اید.

اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

۷ ترفند برای ۱ ازدواج موفق



http://maktoobshop.com/



اگر تازه عروسید یا اینکه حتی جزو آن گروهی هستید که سالهاست این مسیر را پیموده اند، آیا می دانید چطور می توانید ازدواج موفقی داشته باشید یا زندگیتان را در مسیر ازدواجهای موفق بیاندازید؟ برای پاسخ به این سوال در یک کلام می توان گفت به کارهایی که زوجهای موفق انجام می دهند و به رازهایی که انها در روابطشان اعمال می کنند توجه کنید. این رازها را در ادامه بخوانید.

۱ زوجهای موفق انتظاراتشان را از یکدیگر صریحا بیان میکنند.

ازدواج با دوران نامزدی متفاوت است.پس از ازدواج شما انتظاراتی از همسر خود دارید که با انتظارات دوران نامزدی تفاوت دارد.به عنوان مثال درطول دوران نامزدی شما از زندگی دانشجویی ودرامد اندک رضایت دارید اما بعد از ان یعنی بعد از ازدواج شما توقع دارید تا همسرتان حقوق ثابتی را دریافت نماید.زوجهای موفق قبل از ازدواجشان صریحا در مورد انتظاراتشان از یکدیگر گفتگو میکنند واگر یک اختلاف جدی میان انها وجود داشته باشد به عنوان مثال مرد فرزند بخواهد ولی زن مخالفت کند در این زمان انها درباره این مسئله که ایا با یکدیگرازدواج کنند یا نه به طور جدی فکر میکنند.بعد از ازدواج نیز زوجهای موفق مداوم با یکدیگر گفتگو میکنند تا انتظاراتشان را از زندگی زناشویی مرورکنند.اگر این انتظارات با یکدیگر در تضاد بود زوجین ارتباطشان را با یکدیگر حفظ میکنند تا به یک توافق ودرک متقابل برسند.

۲ زوجهای موفق هوییتشان را حفظ میکنند.

اگر چه شما قبل از ازدواج مستقل بوده اید اما بعد از ان شما درگیر شخص دیگری میشوید که زوج شما خواهد بود مخصوصا اگر ازدواج فرزندانی در پی داشته باشد، روز به روز زندگیتان به طور چشمگیری به یکدیگر نزدیک تر خواهد شد ونتیجه این است که اغلب هردوی شما به یکدیگر وابسته میشوید،به گونه ای که احساس میکنید شخصی دائما به شما چسبیده است. زوجهای موفق به خوبی به این مطلب اگاهند که ازدواج میتواند احساس در مخمصه افتادن را به انها القا کند ،حتی اگر عشق زیادی بین انها وجود داشته باشد.پس انها همدیگر را دائما به با هم بودن تشویق نمیکنند،بلکه همدیگر را ترغیب میکنند تا زمانی را به خود اختصاص دهند،یعنی به تنهایی لحظاتی را با سرگرمی ها ودوستانشان سپری کنند.با این روش هرکدام از زوجین با هوییتشان وارد ازدواج میشوند وان را حفظ میکنند وهمیشه هوییت خود را زنده نگه میدارند.

۳ زوجهای موفق یکدیگر را در راس امور قرار میدهند.

به محض این که ازدواج میکنید این امکان وجود دارد که ادب و احترام در بین شما کمرنگ شود.در دوران نامزدی ویا اوایل ازدواج چیزهای کوچکی از قبیل کمک کرد ن به یکدیگر را به یاد داشتید ومسائل بزرگتری همچون محترمانه به حرف هم گوش کردن را فراموش نمیکردید،اما ازدواج میتواند باعث دنیایی از تغییرات شود.اغلب بعد از ازدواج احترام گذاشتن به یکدیگر را فراموش میکنید واین امکان وجود دارد که اهمیت دادن به زوجتان کمتر شود وتوجه شما بیشتر به مسائل دیگری همچون کار،سرگرمی ها ،ویا بچه ها معطوف شود وبه جای همسرتان انها را در اولویت قرار دهید.

زوجهای موفق بیش از هرچیز دیگری به یکدیگر اهمیت میدهند،انها به عقاید زوجشان علاقه نشان میدهند وهمسرشان را جدی میگیرند.این زوجین زمانی که با دیگران صحبت میکننداز همسرشان با الفاظ زیبایی یاد میکنند وخلاصه اینکه هرگز وجود یکدیگر را بی اهمیت نمیدانند وقدر یکدیگررا به خوبی میدانند وهمیشه به خاطردارند از اینکه با هم ازدواج کردند،چقدر خوش بختند.

۴ زوجهای موفق یاد میگیرند تا به خوبی مشکلاتشان را حل کنند.

جان گوتمن،روانشناس امریکایی به مدت بیست سال برروی زوجها تحقیق و بررسی کرد وبه این نتیجه رسید که عامل اصلی موفقیت ویا شکست درازدواج این است که ایا زوجین میتوانند مشکلاتشان را با یکدیگر حل کنند یا نه ؟

زمان هایی وجود دارد که شما با یکدیگر توافق ندارید واینجاست که این اختلافات باعث رنجش شما میشود ،مطمئنا نمی بایستی با اضافه کردن خشونت و بد رفتاری این رنجش را زیاد تر کنید.اما اگر همسرتان چیزهایی را برخلاف میلتان میخواهد ویا کارهایی را انجام میدهد که با نظر شما مغایرت دارد،شما می بایستی این اختلافات را با همدیگر حل نمایید.

زوجهای موفق هرچند که احساس بد در بین انها حکمفرما باشد اما درعین حال ارتباطشان را حفظ میکنند.انها در مورد اختلافاتشان با یکدیگرگفتگو میکنند وبنا براین گفتگوی بین انها به یک نتیجه مسالمت امیز منتهی میشود.زوجین به یکدیگر لبخند میزنند وبه جای نق زدن وعیب جویی کردن ازیکدیگر حمایت میکنند.زوجهای موفق کاملا به این موضوع واقف هستند که عشق ورزیدن بسیار مهمتر از پیروز بودن در یک بحث وگفتگو است.

۵ زوجهای موفق به خوبی از یکدیگر لذت میبرند.

در شروع ازدواج عشق و علاقه زیادی بین زوجین وجود دارد،اما باید به یاد داشته باشید زمانی که ازدواج میکنید سالهایی را در پیش رو خواهید داشت که قرار است این علاقه عمیق تر شود.به علاوه امروزه ازدواج اغلب با فشارهای روانی بسیا ر زیادی همچون تولد اولین فرزند همراه است.

زوجهای موفق میدانند که چگونه از یکدیگر لذت ببرند شما می بایستی با جدیت رابطه عاشقانتان را در اولویت قراردهید وزمان وفضای لازم را برای این کار فراهم کنید.شما نیازمند این هستید تا به صورت مداوم از نیازهای جنسی همسرتان اگاهی داشته باشید وراههای جدید را برای راضی نگه داشتن یکدیگر پیدا کنید.

زوجهای موفق مهربان و با عاطفه هستند.اگر گاهی اوقات بین انها ازنظر عاطفی خلا ایجاد شود انها به واسطه دلبری کردن، در اغوش گرفتن، و رمانتیک بودن از شر این احساس خلاص میشوند.

۶ زوجهای موفق با یکدیگر رشد میکنند.

شخصی که شما با ان ازدواج میکنید بعد از گذشت ده سال از زندگی همان شخص باقی نخواهد ماند ،هردوی شما تغییر خواهید کرد،مخصوصا این تغییرات در لحظات سخت و حساس زندگی از قبیل شروع زندگی مشترک،از دست دادن یکی ازوالدین محسوس تر خواهد بود.

زوجهای موفق به خوبی به این مطلب اگاهی دارند که در این لحظات یکی از انها ویا هردو شخصیتشان تغییر خواهد کرد به گونه ایی که میتوان این چنین احساس کرد که گویی قوانین تغییر کرده است،واین بدان معناست که به منظورهمراه شدن با رابطه های در حال تغییر،شما نیز می بایستی تغییر کنید.

زوجهای موفق تغییرات را به خوبی پیش بینی میکنند وبرانها مسلط میشوند.انها به جای این که خواهان این باشند که همیشه با یک شخصیت ثابت زندگی کنند بیشتر در طلب تغییردر بهبود یافتن شخصیتشان هستند وبه خوبی از تغییرات مثبت شخصیتشان ومشارکتی که به دنبال ان اتفاق میافتد ،استقبال میکنند.

۷ زوجهای موفق به طورکارامد و عملی رابطه خود را حفظ میکنند

زمانی که ازدواج کردید ودر کنار زوج مورد علاقه تان زندگی مشترک را شروع کردید ممکن است به این موفقیتهای به دست امده اکتفا کنید واین چنین احساس کنید که هیچ چیز نمیتواند به پیوندتان اسیبی وارد کند.اما اگاه باشید! گذشت زمان ویک احساس نادرست از امنیت حتی عمیق ترین وقوی ترین عشق ها را میتواند ازبین ببرد.

بنابراین زوجهای موفق این احساس اشتباه را به وقت دیگری موکول میکنند ودر زمانی که ان را برای گفتگو اختصاص داده اند وان را یه عنوان یک قانون پذیرفته اند ،به ان مشکل میپردازند و در باره ان گفتگو میکنند،تا اطمینان حاصل کنند که هردوی انها شاد و از یکدیگر راضی هستند.اگر یکی از شما و یا هردویتان گله مند ویا ناراضی هستید،مشکل خود را بیان کنید واز کمک گرفتن از افراد متبحر و کارشناس اجتناب نکنید. زوجهای موفق هرگز قبل از رفتن به نزد مشاوره اجازه نمیدهند تا برگه طلاق امضا شود،انها در اولین فرصت ممکن مشکل خود را حل میکنند.

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

همسرتان را در کـدام روز از مـاه انتخاب کنید؟!

همسرتان را در کـدام روز از مـاه انتخاب کنید؟!




http://maktoobshop.com/



اگر خانم ها می دانستند عادت ماهانه شان چه تاثیری بر انتخاب و آینده آنها می گذارد قطعا زمان خواستگاری شان را با سیکل عادت ماهانه خود تنظیم می کردند! قبل از اینکه در مورد زمان مناسب برای خواستگاری صحبت کنیم باید یادآور شویم که این مقاله بیشتر مناسب خانم هایی است که قرار است برای اولین بار خواستگار محترم را ببینند. حال این دیدار می خواهد در یک جلسه رسمی خواستگاری باشد یا در یک جلسه خانوادگی، در رستوران یا قرار معرفی و ... . مهم این است که شما می خواهید برای برقراری یک رابطه بلند مدت، شریک زندگی خود را انتخاب کنید.





خانم هایی که در اواسط چرخه قاعدگی (مرحله دوم) هستند بیشتر دست به انتخاب هایی می زنند که به روابط کوتاه مدت و گذرا منجر می شوند. در نتیجه بهتر است زمان این انتخاب را به اواخر یا اوایل چرخه (مرحله اول یا آخر چرخه) بیندازند و تا حد امکان در دوران تخمک گذاری (بین روزهای ۱۰ تا ۱۴ یا ۱۶ چرخه) کسی را انتخاب نکنند. در این دوره تمایلات خانم ها بیشتر از روی ظاهر و هوس است و کمتر به خصایص مطلوب یک شریک دراز مدت می اندیشند. این درحالی است که وقتی در اوایل و اواخر چرخه قاعدگی به سر می برند بیشتر به دنبال مردانی می گردند که مناسب روابط سالم و طولانی مدت هستند یعنی بیشتر به شخصیت، حس همدلی و همراهی او اهمیت می دهند. با این حال تمامی این نتایج به صورت احتمال مطرح می شوند و هیچ کدام صد درصد نیستند. شرایط فرهنگی، گزینه های در دسترس، سن، چهره و اندام زنان نیز در نوع انتخاب شان تاثیرگذار است.




دوره ماهانه از لحاظ هورمون شناسی



در مرحله تخمک گذاری میزان هورمون استروژن به اوج خود می رسد. در ادامه نیز اوج گیری ناگهانی پروژسترون روی می دهد که نشانه پاره شدن فولیکول و آزاد شدن تخمک از آن است. از آنجایی که اواسط چرخه قاعدگی بهترین زمان برای بارور شدن تخمک و باردار شدن یک زن است به آن دوره باروری یا پنجره باروری گفته می شود. به مرحله سوم چرخه قاعدگی یعنی روز ۱۴ یا ۱۶ تا پایان چرخه (روز ۲۸) مرحله زرده ای (لوتئال) گفته می شود. در این مرحله تخمک رسیده که در مرحله قبل آماده لقاح بود در صورت بارور نشدن تبدیل به جسمی زرد رنگ می شود. بنابراین ترشح استروژن کم اما میزان پروژسترون همچنان بالا باقی می ماند.



یک روز عاشقش هستید و یک روز متنفر؟!



از نظر خانم ها، مردی برای زندگی ایده آل ارزیابی می شود که یکسری ویژگی های ظاهری، جسمانی، رفتاری و تشخیصی خاص داشته باشد. جالب اینکه ویژگی مرد ایده آل از نظر زنان ثبات نداشته و معمولا مطابق با مراحل مختلف چرخه قاعدگی تغییر می کند. از جمله تغییرات مربوط به تمایل زنان در مورد شریک زندگی می توان به تغییر در تمایلات نسبت به چهره، اندام، تن صدا، شخصیت و خصایص رفتاری مرد اشاره کرد.



خلاصه موضوع از این قرار است!



مرحله اول = روزهای ۱ تا ۷ قاعدگی (زمان مناسب برای انتخاب همسر)



مرحله دوم = روزهای ۱۰ تا ۱۴ یا ۱۶ قاعدگی (زمان نامناسب برای انتخاب همسر).



مرحله سوم = روزهای ۱۴ یا ۱۶ تا ۲۸ قاعدگی (زمان مناسب برای انتخاب همسر)



۶ سال در قاعدگی می گذرد!



اگر ۵ روز را به عنوان متوسط تعداد روزهای مرحله اول قاعدگی در نظر گرفته و آن را در تعداد چرخه های قاعدگی یک زن در هر سال (یعنی در دوازده) ضرب کنیم و سپس عدد به دست آمده را در عدد ۳۸ یعنی متوسط سال هایی که یک خانم دوره ماهانه دارد، ضرب کنیم و این مقدار را تقسیم بر ۳۶۵ روز (یک سال) کنیم به عدد ۲/۶ سال می رسیم. به عبارت دیگر هر زن به طور میانگین بیشتر از ۶ سال از عمر خود را در این دوره به سر می برد!



چرخه معمول دوره ماهانه چیست؟!



در ابتدا جا دارد توضیحی در مورد چرخه قاعدگی زنان بدهیم. چرخه قاعدگی به یک دوره تقریبا ماهانه گفته می شود که در طول آن تغییرات منظمی در وضعیت هورمونی و تناسلی زنان روی می دهد. کل طول چرخه قاعدگی بین ۲۵ تا ۳۵ روز یا به طور میانگین ۲۸ روز است. مرحله اول هر چرخه با خونریزی قاعدگی شروع می شود که تقریبا ۵ تا ۷ روز طول می کشد. در واقع اولین مرحله از هر چرخه جدید، علامت پایان یافتن چرخه قاعدگی قبلی است.



روزهای قاعدگی بر انتخاب خانم ها موثرند



تغییرات یا نوسانات چرخه قاعدگی با ترجیحات و انتخاب های زنان مرتبط هستند. این نوسانات چند ویژگی دارند؛ یکی از ویژگی های شان این است که تغییرات در یک قالب ناهوشیار زیستی روی می دهند یعنی خود فرد هم ممکن است از آن آگاه نشود. از دیگر ویژگی های آن تکراری بودنش است. به عبارت دیگر، این تغییرات از شروع قاعدگی بعدی دوباره با حالتی نوسانی تکرار خواهند شد. ویژگی بعدی منظم و قابل پیش بینی بودن آنهاست. لازم به ذکر است که این نوسانات در اکثریت زنان رخ می دهند.



۵ سالی هم در تخمک گذاری هستید!



در صورتی که طول دوره چرخه را ۲۸روز فرض کنیم، در ادامه نیمه اول چرخه یعنی روزهای ۷ تا ۱۴ یا ۱۶ ترشح هورمون استروژن به دلیل وجود فولیکول یا تخمک نارسیده در تخمدان رو به افزایش می گذارد. در این صورت روزهای ۱۰ تا ۱۴ یا ۱۶ چرخه، مرحله دوم چرخه یا همان مرحله تخمک گذاری یا فولیکولار نامیده می شود. با فرمول پاراگراف بالا و با تغییر تعداد روز ها از ۵ به ۴ روز به عدد ۵ سال می رسیم، یعنی مدت زمانی که یک زن در طول عمر خود دوره تخمک گذاری را تجربه می کند.


 چاپ   دانلود مقاله 

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

خانم ها همسرتان را خودتان انتخاب کنید

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/






خانم ها همسرتان را خودتان انتخاب کنید●افلاطون
بدبختی آدمی از جهل نیست، از تنبلی است.
تمام جوامع هنگام گذار از اوضاع پیشین خود به وضعیت های جدیدتر ، با مشکلات پیچیده اجتماعی مواجه بوده اند که از آن جمله موضوع انتخاب همسر و ازدواج است. در این وضعیت معمولاً شناخت انسان ها از یکدیگر کم و انتخاب مشکل تر می شود. از طرفی چون در همه جای دنیا و به خصوص در کشور ما بیشتر مردان انتخاب کننده هستند و پیشقدم می شوند، بنابراین خانم ها کمتر قادرند دست به انتخاب بزنند؛ و حتی وقتی با مردی روبرو می شوند که شرایط مورد نظر آنها را دارد بسیار منفعلانه رفتار می کنند.
شاید شما هم دخترانی را سراغ داشته باشید که با وجود این که به مراتب بالایی از رشد اجتماعی رسیده اند اما نتوانسته اند یک خواستگار مناسب داشته باشند. یکی از مسائل دیگری که برخی از دخترها با آن درگیرند، این است که خواستگاران بسیاری دارند اما هیچ کدام از خواستگارها در مورد ازدواج، مصمم نمی شوند. به این گروه از دخترها، باید اشکال کار را گفت و آموزش لازم را باید داد. از طرف دیگر خانم هایی را در جامعه می بینیم که روز به روز سنشان بیشتر می شود در حالی که فرصتی برای ازدواج نمی یابند. در این مقاله ضمن آموزش برخی از موضوعات مذکور، به خانم ها تلاش می کنیم به شما یادآوری کنیم که نباید نقش اراده را ناچیز شمرد و در این مورد خاص هم فعالانه و با اراده و خواست خود عمل کنید. ما انسان ها عادت کرده ایم وقتی مشکلی پیدا می کنیم همه چیز را به گردن این و آن می اندازیم، اما باید علت مشکلات مان را در وجود خود جستجو کنیم.
●بزرگمهر
روزی به تقدیر است، اما تو در تدبیر کوتاهی مکن.
۱- نخستین معیار ازدواج برای یک مرد، وضعیت ظاهری و به ویژه چهره زن است، چهره ای شاداب و سرزنده و مهربان با تبسمی همیشگی؛ اما شاید همه ما با یک سؤال مواجه شده باشیم که: &#۰۳۹;&#۰۳۹;چرا کسی با ظاهری ضعیف تر از من و یا شرایطی ( شغلی ، تحصیلی ، اجتماعی و ...) پائین تر از من، موفق شده ازدواج مناسبی داشته باشد، اما من ... ؟&#۰۳۹;&#۰۳۹; در این خصوص باید متذکر شویم چهره معیار توجه است اما معیار انتخاب نیست، پس چهره معیاری برای توجه لحظه ای است اما معیاری برای توقف نیست و باید علاوه بر آن به مهارت های ارتباطی جذب کننده دیگری نیز مجهز بود. در عین حال که باز هم روی شاد بودن به عنوان یک معیار کلیدی تأکید می شود اما علاوه بر چهره، کلاً وضعیت ظاهری فرد مثل تیپ او، تنوع در لباس پوشیدن، تمیز و مرتب بودن و ... همگی مهم است.
۲- اگر به مرد خاصی علاقه پیدا کرده اید به او نشان دهید که می توانید او را درک کنید و به نظراتش – حتی اگر مخالف نظر شما باشد – احترام می گذارید. اگر حرفی مخالف نظر شما را بیان کرد ، یکباره آن را رد نکنید و مخالفت نشان ندهید بلکه بگذارید تا حرفش تمام شود بعد در کمال آرامش و صمیمیت، نظر خود را مطرح کنید و بگوئید در برخی موارد با او موافقید. اظهار نظر شما در مورد صحبت مرد مورد نظرتان برای زندگی ، باید این حس را در او ایجاد کند که &#۰۳۹;&#۰۳۹;من به شما نزدیکتر از خودتان هستم و شما را بهتر از خودتان درک می کنم.&#۰۳۹;&#۰۳۹; از طرفی رفتار کلامی شما، همیشه باید با رفتار احساسی شما همخوانی داشته باشد. وقتی احساس مثبت خود را در کلام بیان می کنید، نگاه چهره ای شما هم باید احساس مثبت و خوبتان را نشان دهد. وقتی با محبت، حرفی می زنید نباید چهره ای خنثی داشته باشید بلکه تمام محبت تان باید در نگاه و صدایتان مشهود باشد. یا وقتی انتقاد می کنید لحن صدایتان باید نشان دهد که فقط با آن ویژگی خاص مخالفید اما کل شخصیت او را زیر سؤال نبرده اید.
۳- مهمترین عامل در انتخاب شریک زندگی، اعتماد به نفس است، هر چه درباره این مسئله بگوئیم کم گفته ایم. اعتماد به نفس یعنی تمام زندگی شما و تمام آنچه که دارید. اعتماد به نفس یعنی فرد تصورش از خودش به اندازه واقعی باشد. برخی از دخترها اصلاً اعتماد به نفس ندارند که ابراز وجود کنند و زندگی خود را به رسمیت بشناسند، در حالی که باید به آنها این آگاهی داده شود که تا درست صحبت کردن را تمرین نکنند و نتوانند از خود به دیگران، اطلاعات مناسب بدهند، امکان انتخاب شدنشان طبیعتاً خیلی کم خواهد بود.
شاید بگوئید چگونه می توانم اعتماد به نفس داشته باشم در حالی که همیشه آن را در من سرکوب کرده اند، در دوران بحرانی که شخصیت ما در حال شکل گرفتن بود والدین یا نزدیکان بارها کلماتی مثل بی خاصیت، عقده ای و ... نثار ما کرده اند، یا مدام کسی را به رُخمان کشیدند و هیچ وقت به اعتماد به نفس ما اجازه شکوفایی داده نشد. بخش مهمی از زندگی ما پند و اندرز، سرکوفت زدن و سرزنش شنیدن به خاطر مسائل خیلی پیش پا افتاده بوده، به طوری که از کوچکترین اشتباهات، کوهی ساختند و به سرمان کوبیدند. شاید هم بگویید ما همیشه تحت کنترل دیگران بودیم طوری که اعتماد به نفس مان رشد نکرد و قدرت خلاقیت ما نابود شد.
اما این را بدانید که بزرگترین اندیشمندان، محققان و حتی تمام افرادی که شما در اطراف خود می بینید که اعتماد به نفس دارند، روزی به این درد گرفتار بوده اند اما بر آن غلبه کردند پس شما هم می توانید. در مرحله اول سعی کنید از قضاوت کردن در مورد خودتان، خودداری کنید، همه ما اشکالاتی داریم که به تدریج باید آنها را رفع کنیم. وقتی اعتماد به نفس پیدا کردید تازه متوجه می شوید که چه احساسی دارید، چه آرزوهایی دارید و در دنیا به دنبال چه می گردید؟
از خود بپرسید من در کدام مورد خود را پایین تر از دیگران می بینم؟ ظاهری، مالی، روابط اجتماعی یا تحصیلی؟ و بعد سعی در رفع آن کنید، شاید شما هیچ نقصی ندارید و فقط تصویر منفی از خود دارید. اگر جهان را مملو از انسان هایی بالاتر و برتر و زیباتر از خود ببینید، طبیعتاً دچار احساس حقارت می شوید و همیشه خود را دست کم می گیرید ؛ اما اگر نیروهای درونی بیکران خود را بشناسید و گسترش دهید حتماً اعتماد به نفس بیشتری خواهید یافت و هیچگاه محو شخصیت و جذابیت دیگران نخواهید شد.
اگر کمی به اطراف خود نگاه کنید، افرادی را خواهید دید که نه چندان زیبا هستند و نه تحصیلات بالایی دارند اما کوهی از اعتماد به نفس هستند و این باعث پیشرفت های بسیار زیادی در زندگی و از جمله در ازدواجشان شده است.
●جان. دی. راکفلر
آینده تو بستگی به این روزهایی دارد که پشت سر می گذاری، به تلاشت ادامه بده.
۴- داشتن اعتماد به نفس اولین تأثیر خود را روی طرز صحبت کردن شما نشان می دهد. با خوب صحبت کردن می توانید شخصیت زیبای خود را به دیگران بشناسانید. برخی افراد به دلیل ترسی که از اشتباه کردن دارند کمتر صحبت می کنند، در حالی که باید اشتباه کردن را به عنوان پیش آمدن فرصتی برای یادگیری بیشتر دانست. کسانی که از اشتباه کردن در جلسات آشنایی یا به اصطلاح خواستگاری- و کلاً در تمام مجامع دیگر – واهمه دارند، کمتر اظهار نظر می کنند، در نتیجه آدمی بسته و نفوذ ناپذیر و یا خجالتی جلوه می کنند و باعث می شوند دیگران از آنها دوری کنند. پس در جلسات سؤال کنید، حتی اگر اشتباه سؤال کنید. انسان ها و از جمله مردها، از شخصیت بسته خوششان نمی آید. شخصیت بسته به کسی می گوئیم که در اظهار نظر تردید می کند. می توانید طرز صحبت کردن بهتر را با خواندن کتاب های مناسب تمرین کنید. ما باید از خودمان به دیگران، اطلاعات بدهیم. اگر از خودمان به کسی اطلاعات خوب بدهیم، خواه ناخواه او جذب ما می شود، حالا چه زن باشد و چه مرد. پس در جلسات اظهار نظر کنید؛ شما خود را دوست داشته باشید، دیگران هم شما را دوست خواهند داشت.
در ضمن این که خوب صحبت می کنید، شنونده خوبی هم باشید و با پر حرفی های خود طرف مقابل را خسته نکنید. سعی کنید با یک مرد در مورد مطالبی سخن بگویید که مورد علاقه اوست و با او هم حسی داشته باشید، اما به او راه حلی ارائه ندهید و خود را زیاد عاقل تر از او جلوه ندهید. گاهی به خانم ها – حتی آنها که متأهل هستند- توصیه می کنیم که خیلی خود را با تجربه و باهوش تر از شوهرشان نشان ندهند. حتی گاهی به طور عمد اشتباهاً حرفی را بزنند تا شوهر آن را اصلاح کند و سوء برداشت او را رفع کند. خانم ها با جنبه احساسی یک مرد، سر و کار دارند نه جنبه عقلانی او. بگذارید گاهی مرد شما را از سوء برداشت تان آگاه کند و به اصطلاح چیزی را به شما یاد بدهد، آن وقت بگویید: &#۰۳۹;&#۰۳۹;ای وای، من این را نمی دانستم!&#۰۳۹;&#۰۳۹;
البته منظور این نیست که شما زن ها همیشه باید کم هوش تر از مردها باشید. در فرهنگ ما معمولاً زن، مشاور مرد است. مشاور باید عاقل تر از خود فرد باشد، اما نباید به عاقل تر بودن خود تظاهر کند. مثل پادشاهان که در قدیم، مشاوری برای خود داشتند و مشاور همیشه عاقل تر از پادشاه بود، اما در عمل سعی می کرد پادشاه را بالاتر از خود جلوه دهد.
۵- با خودتان صادق باشید و احساسات درونی خود را بشناسید. شاید شما هم از آن دسته خانم هایی باشید که همیشه کسی بالای سرتان بوده که مدام به شما گفته باید فداکاری و از خود گذشتگی داشته باشید و همیشه باید به فکر شوهر و بچه هایتان باشید و از حق خود بگذارید، طوری که هر وقت می خواهید حق خود را بگیرید، احساس گناه می کنید.●ناتانیل براندون
به اغلب ما از دوران کودکی آموخته اند که به علایم داده شده از جانب دیگران بیشتر توجه کنیم تا علائمی که از درون خودمان است. ما را تشویق کرده اند که نیازها و خواسته های خود را نادیده بگیریم و زندگی مان را براساس توقعات دیگران بنا کنیم.
اگر بخواهید جذاب باشید باید خود را واقعی جلوه دهید، بپذیرید که من بدون اشتباه نیستم آدم طبیعی دوست داشتنی است. حتی ممکن است در حین صحبت کردن از خجالت سرخ شوید، اما هیچ اشکالی ندارد ، بگذارید تا سرخ بشوید. این ابراز طبیعی یک احساس است که در همه ما وجود دارد. کسی که راحت احساسش را بروز می دهد در نظر دیگران انسانی طبیعی و دوست داشتنی جلوه می کند. حتی باعث می شود دیگران هم با شما راحت باشند.
●دوروتی بریگز
وقتی احساسات خود را مخفی می کنیم، از خود و از دیگران بیگانه می شویم. تنهایی ما یک امر نسبی است. 
باید بپذیرید که شما هم مثل تمام انسان های دیگر، حق دارید از چیزی خوشتان بیاید و یا از چیزی اجتناب کنید. شما هم گاهی احساس تنهایی می کنید، گاهی نسبت به کسی خشمگین و عصبانی می شوید، گاهی دلخور می شوید و گاهی هم احساس گناه می کنید. اینها همه احساساتی طبیعی هستند که باید آنها را به بهترین وجه ابراز کنید. باید راه را برای بروز تمام این احساسات باز کنید، اکثر بیماری های جسمی و روحی از انباشته شدن همین احساسات مختلف بر روی هم و تخلیه نشدن آن ناشی می شود، برای همین است که امروزه شاهد افزایش افسردگی و اضطراب در بین زن ها هستیم. اکثر خانم ها، وقتی احساس دلتنگی و یا افسردگی می کنند جلوی گریه کردن خود را می گیرند و سعی می کنند تا خود را نزد دیگران شاد و خوشحال جلوه دهند.
●یک نویسنده
کسانی که بلد نیستند از ته دل گریه کنند، از ته دل خندیدن را نیز بلد نیستند. 
جلوی خشم خود را می گیرید و این خشم را به سوی خودتان سوق می دهید، در مورد نگرانی و اضطرابتان با کسی صحبت نمی کنید و خلاصه تمام احساسات قشنگ انسانی خود را نابود می کنید. در حالی که بروز دادن تمام این احساسات در جای خود و با روشی مناسب، باعث می شود تا با حالات انسانی خود بیشتر آشنا شویم و بتوانیم در ضمن کمک گرفتن از دیگران ، ارتباطات خود را نیز وسعت بخشیم.
۶- با دیگران نیز صادقانه رفتار کنید. به این مهم توجه داشته باشید که درست است همیشه، باید صادقانه حرف بزنید، اما صداقت همیشه باید با درایت همراه باشد، ما عادت داریم صداقت را با صراحت یکی بدانیم. صداقت در مراسم معارفه – یا اصطلاح خواستگاری – به معنی دروغ و راست نیست، بلکه به این معنی است که چه چیزی را باید بگویید و چه چیزی را نگویید. ما حق داریم بعضی چیزها را نگوییم اما اگر چیزی را گفتیم حق نداریم دروغ بگوییم. لازم نیست همه چیز در همان جلسه اول گفته شود. شما اگر یک عیب واضح و مهم دارید آن را نپوشانید بلکه زیرکانه بیان کنید، اما عیب های جزیی خود را- که شاید اصلاً عیب نباشد- لازم نیست در همان جلسه اول خواستگاری بیان کنید. خواستگاری نباید به یک جلسه محدود شود. وقتی مردی بهتر و بیشتر شما را شناخت و با خصایص شما آشنا شد بهتر هم می تواند پذیرای عیب شما باشد.
۷- لازم نیست به اصطلاح زیاد از خود مایه بگذارید و حقوق خود را نادیده بگیرید. اگر طرف مقابل رفتاری داشت که دور از شأن شما بود، حق دارید با متانت و وقار حرف خود را بزنید و خود را دست کم نگیرید. هیچ گاه خود را دیوانه او نشان ندهید، در غیر این صورت احتمال این که او خود را از شما دور کند، زیاد خواهد شد. هیچ وقت از این که ممکن است او را از دست بدهید، نترسید. این ترس می تواند آن چنان شما را مسحور او کند و دیده عقلتان را کور کند که اثر بدی روی رفتار ظاهری شما داشته باشد و همه چیز را به هم بریزد. کلاً در تمام لحظات- و از جمله در هنگام خداحافظی - باید طوری رفتار و صحبت کنید که نشان دهید از طرفی برای شخصیت او به عنوان یک انسان احترام قائلید و از طرفی هم دارای اعتماد به نفس هستید و برای رفتار خود حد و حدودی قائل می باشید. رفتار شما باید در کنترل خودتان باشد. باید هر وقت تصمیم گرفتید خداحافظی کنید ، نه این که آنقدر صحبت را طول بدهید که طرف خسته شود و یا اگر ضعفی در شماست، به آن پی برد.
۸- در مورد راه های انتخاب درست و روش های شناختن طرف مقابل ، بیشتر بررسی کنید تا اگر بعد از تمام این تلاش ها به او رسیدید، روزی از انتخاب خود پشیمان نشوید. برای این که انتخاب درستی انجام دهید باید احساسات خود را کنترل کنید.
●آناتول فرانس
هرگز به احساساتی که در اولین برخورد از کسی پیدا می شود، نسنجیده اعتماد نکنید.
اگر به احساسات خود بیش از اندازه فرصت بروز بدهید باعث می شود نتوانید طرف مقابل را به خوبی بشناسید و ندانسته از او قهرمانی افسانه ای برای خود می سازید که احساسات شما را جریحه دار می کند.
نکته مهمی که لازم است همه ی دخترها به آن توجه کنند این است که تا وقتی سر سفره عقد نشسته اید، به کسی دل نبندید. این دلبستگی می تواند در روحیه و زندگی شما تأثیر بسیار مخربی داشته باشد. کم نیستند دخترانی که به خاطر این وابستگی شدید، حتی سر از بیمارستان در آورده اند. احساس شما همیشه باید در کنترل شما باشد. 
●بیلی هالیدی
گاهی اوقات برنده شدن از باختن، بدتراست. 
وابستگی داشتن، قدرت تفکر شما را محدود می کند، طوری که با هر بار ناکام شدن، تمام دنیا روی سرتان خراب می شود ؛ اما اگر وابسته نباشید می توانید علت رفتار طرف مقابل را بهتر درک کنید و در رفتارتان، آرامش بیشتری داشته باشید. به جهان بدبین نباشید، شما خودتان را تغییر دهید، مطمئن باشید جهان هم خودش را برای شما تغییر خواهد داد و باید در این تغییر یافتن خودتان آنقدر مصمم باشید که موانع را از سر راه موفقیت خود بردارید. 
●روزولت
تا هنگامی که در قلب خود احساس می کنی حق با توست، هرگز از حرف دیگران دلتنگ مباش.
پس در مورد ازدواج هم فعالانه برخورد کنید، نه منفعلانه. شما می توانید انسان بسیار جالب تری باشید طوری که دیگران به شما غبطه بخورند.

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

همسران در آزمون دشوار تغییر

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/






همسران در آزمون دشوار تغییربا آن که ارائه اطلاعات رسانه ای و علمی تحقیقی، در باب انتخاب همسر و ازدواج به شدت افزایش پیدا کرده، اما هنوز هم کمتر مفهومی به اندازه ازدواج قربانی عقاید غلط و هنجارهای نادرست اجتماعی شده است. 
تغییر رایج اما از روی اجبار همسر باوری که در میان نسل های قدیمی تر به وضوح رواج داشت و خوشبختانه تقریبا از تمام بوته های آزمون، ناکام و بیرون آمد و با این وجود، امتداد آن، به اشکال جدید و فرم های دیگر در میان نسل حاضر هم خود را نشان می دهد! اما این باور غلط چیست؟ باور به این که همسر خود را بعد از ازدواج تغییر می دهیم و او را با توجه به سلیقه و عقاید خود، به شکل جدیدی که می خواهیم در می آوریم. به نظر می رسد طرفداران این عقیده، انسان را موجودی مانند مجسمه تصور می کنند که از جنس سنگ است و می توان آن را به هر شکلی تراش داد! یا به شکل یک عروسک مومی می بینند که می توانند به راحتی تغییر شکلش بدهند! و حواس شان نیست که این مجسمه یا عروسک، برخلاف نمونه های دیگر، روح و روان هم دارد و خود، موجودی انتخاب گر است که در شرایط فرهنگی اجتماعی خاصی رشد کرده و از خود، عقیده و رای دارد و قبل از ازدواج با آنها، عمری را با سلیقه و باورهای خود زندگی کرده و شخصیتش تا حدود زیادی شکل گرفته است. 
جالب است که در کمتر تعامل یا حتی معامله ای، چنین دیدگاهی اعمال می شود. در بیشتر معاملات حتی در آنها که سر و کار با اشیای بی جان است، کالای مورد نظر عرضه شده و خریدار آن را مشاهده یا امتحان می کند و اگر مطابق میل و سلیقه اش بود آن را خریداری می نماید و اگر نبود منصرف می شود و نهایت تغییری هم که افراد در هنگام معامله برای کالای مورد نظر قائل می شوند، صرفا محدود به تغییرات ظاهری است، اما در ازدواج، با وجود آن که سر و کار با باطن و روح و روان فرد است، طرفین اصرار می کنند که باطن و شخصیت طرف مقابل خود را تغییر دهند و بدیهی است که در برآوردن این خواسته، شکست خواهند خورد. دلایل تمایل به تغییر همسر بعد از ازدواج یکی از اصلی ترین دلایل میل به تغییر دادن همسر، ایده آل گرایی است؛ بدین معنی که وقتی به دنبال ویژگی های ایده آل و مافوق تصور هستیم و این ویژگی ها را در عالم واقعیت در کسی پیدا نمی کنیم ، تصمیم می گیریم با کسی که صرفا ظاهرش را پسندیده ایم ازدواج کرده و بعد از ازدواج، او را تغییر داده و آن ویژگی های آرمانی را در او ایجاد کنیم! 
کاری که البته غیر ممکن است. گاهی هم نوعی ناهوشیاری و داشتن تصورات غلط و موهوم باعث می شود تصور کنیم بعد از ازدواج همه چیز به خوبی و خوشی سپری می شود و خصوصیات نامطلوب همسرمان تغییر می کند و خود به خود مطلوب ما می شود. در حالی که تجربه نشان می دهد کلا تغییر کار سختی است و حتی در شرایطی که افراد با میل و رضایت خود برای تغییر کردن به یک روانشناس متخصص مراجعه می کنند، تا زمانی که خود نخواهند و تلاش نکنند هیچ تغییری در آنها رخ نخواهد داد. 
داشتن اعتماد به نفس پایین نیز باعث می شود که خود را لایق داشتن همسر مناسب نبینیم و از خواسته های خود کوتاه آمده و راضی به ازدواج با کسی که همتا و مناسب ما نیست شویم، به این امید واهی که بعدا او را تغییر خواهیم داد، که البته عکس این حالت هم صادق است، یعنی بعضی اوقات هم اعتماد به نفس کاذب و زیاد از حد سبب می شود برای خود قدرت و توانمندی زیادی قائل باشیم و تصور کنیم با این قدرتی که داریم خواهیم توانست همسر خود را تغییر داده و به فرد مورد علاقه خود تبدیل کنیم که البته در هر دو حالت وقتی زیر یک سقف رفتیم، می بینیم که به رغم اعتماد به نفس کم یا زیاد ما، حقیقت وجودی طرفین، قویا بروز کرده و مانع تغییر خواهد شد. 
بدیهی است دلایل تمایل به تغییر دادن همسر، به این موارد محدود نمی شود، اما مهم این جاست که این دلایل هر چه باشد، نتیجه یکی است: ازدواج نه تنها تغییر دهنده یک طرف، به نفع طرف دوم نیست، بلکه حتی فرآیند تغییر را هم آسان تر نمی کند و برعکس، خصوصیات و ویژگی های نامطلوب را بزرگ تر و برجسته تر نیز می نماید و صفات نهفته را شاخص تر، یا حداقل آشکارتر می کند. 
بسیاری از ویژگی های نامطلوب قابل تغییرند، ولی نه توسط همسر یا دیگران، بلکه این، خود فرد است که می بایست اقدام به تغییر آنها نماید. 
به همین دلیل تعدادی از روانشناسان، برخی ویژگی هایی را که اغلب قابل تغییر نیستند فهرست کرده اند و توصیه شان این است که به دلیل حاد بودن اثر این ویژگی ها بر خود فرد و طرف مقابل، بهتر است از وارد شدن به چنین روابطی کلا خودداری کنیم، این ویژگی ها مختصرا عبارتند از: 
- اعتیاد، بدین علت که مصرف مواد مخدر و اعتیادآور، شخص را به صورت یک برده در می آورد و قابلیت او را برای درک و احساس کردن به شدت مختل می کند. 
- خشم شدید و غیر معمول، که باعث می شود دیگران تا آخر عمر از شخص، وحشت داشته و توسط خشم او کنترل شوند.
- کنترل کنندگی و سخت گیری زیاد، که باعث می شود هرگز احساس آزادی عمل و رفتار و امکان شکوفایی استعدادها و خلاقیت هایمان را نداشته باشیم. 
- شکل نگرفتن شخصیت بالغ در فرد، که اغلب منجر به عدم مسوولیت پذیری مالی و اقتصادی، غیر قابل اعتماد بودن و عدم هدفمندی و بی انگیزگی در طول زندگی می شود و البته به این موارد، می توان اختلالات جنسی، داشتن دوران کودکی پرآسیب، دارا بودن روابط التیام نیافته (با همسر یا نامزد قبلی) و. . . را هم اضافه کرد. 
آیا بعد از ازدواج، زن و شوهر هیچ گونه تغییری نخواهند کرد؟ بی تردید پاسخ منفی است.
تغییر، در اثر ممزوج شدن روح و روان آنها است. بنابراین همسری را انتخاب کنید که قبل از ازدواج، بتوانید او را با تمامیت وجود رفتارها و عقایدش بپذیرید و هرگز به فکر تغییر دادن او نباشید. بسیار دور از ذهن به نظر می رسد که محل آ رامش و زندگی زناشویی خود را به میدان مبارزه تبدیل کنید.
سبحان نورالهی 

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

لزوم مشاوره ازدواج در رابطه با شغل همسر


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/





لزوم مشاوره ازدواج در رابطه با شغل همسریکی از عواملی که مشاوران در رابطه با همسر گزینی باید مورد توجه قرار دهند، شغل است.
دختران یا پسران در انتخاب همسر به شغل طرف مقابل اهمیت می دهند و اطلاعات لازم را در این مورد به دست می آورند. هنگامی که پسری برای خواستگاری یا آشنایی با یک دختر به منظور ازدواج وارد عمل می شود ، نخستین چیزی که دختر در مورد او جویا خواهد شد، شغل اوست. مهمترین کمکی که مشاور در مورد شغل همسر می تواند انجام دهد ، دادن اطلاعات لازم در مورد آن شغل و بررسی نگرش مـُراجع در رابطه با آن ، از جهت میزان درآمد مورد نظرش و ... می باشد.
دخترانی که به علت علاقه مفرط به یک شغل ممکن است تحت تأثیر آن، سایر عوامل مؤثر در ازدواج را نادیده بگیرند ، باید مورد مشاوره قرار گیرند. 
در بسیاری از موارد شغل شوهر و عدم اطلاع کافی دختر، موجب ازدواجی می شود که فرجام آن رضایت بخش نیست. در این موارد مشاور باید در زمینه شغل مزبور به مراجعی که تحت تأثیر شغل مرد قرار گرفته و می خواهد با او ازدواج کند، اطلاعات کافی بدهد و به علاوه سایر عوامل مؤثر در ازدواج را نیز ( به همان اندازه که شغل را مطرح می سازد) مورد توجه قرار دهد تا مراجع با بصیرت تصمیم گیری نماید.
بعضی از زنان از مشاغلی که لباس خاصی دارند ، مانند لباس نظامی نیروی هوایی، دریایی، روحانی و ... خوششان می آید و تحت تأثیر لباس مبادرت به ازدواج می نمایند. در این موارد مشاور باید آنان را به سایر عوامل مؤثر در ازدواج توجه دهد تا تصمیم گیری عجولانه ننمایند.
در مورد چنین ازدواجی مشاور باید اهمیت عاملی را که در نظر مراجع به صورت غیر واقعی او را تحت تأثیر قرار داده است، در حّد واقعی پایین بیاوردو او را متوجه سن و اخلاق و سایر عوامل مؤثر در ازدواج نماید تا عاقلانه تصمیم گیری کند.
مردانی هستند که به طرف زنان شاغل می روند و هدفشان از این ازدواج حقوق و درآمد زن است که به زندگی آنان کمک کند. مشاور برای این قبیل مردان باید هدف از ازدواج را تبیین کند و عدم توجه به سایر عوامل و عواقب آن را مطرح نماید؛ به علاوه این موضوع را که ممکن است زن درآمد خود را در اختیار خانواده قرار ندهد با مـُراجع در میان بگذارد. در موارد زیادی مراجع در تصمیم خود تغییر می دهد؛ ولی چنانچه مسئله درآمد زن برایش مهم باشد و ازدواج سرگیرد؛ احتمال زیادی وجود دارد که نظر مرد تأمین نگردد و ناشادی بر زندگی حاکم شود.
مردان یا زنانی که به خاطر موقعیت شغلی همسر یا موقعیت شغلی پدر و همسر ، یا به خاطر رسیدن به هدف های شخصی و احساسی خود ، اقدام به ازدواج می کنند؛ زندگی را به خاطر هدف های غیر واقعی باخته اند. از جمله این موارد:
▪ مرد یا زنی که با یک فرد جانباز به خاطر مزایای مادی ، تحصیلی و یا اجتماعی او ازدواج می کند و وقتی به هدفش رسید دیگر همسرش برای او اعتباری ندارد.
▪ شخصی که به منظور استفاده از اعتبار شغلی و موقعیت اجتماعی پدر دختر با او ازدواج می کند.
▪ مردی که به خاطر اشتغال برای گرفتن مجوز اقامت در یک کشور با یک زن خارجی ازدواج می کند.
در این قبیل موارد مشاور باید آنان را به هدف های ازدواج و لذت بردن از زندگی زناشویی توجه دهد و با بررسی های همه جانبه با مراجعان، هدف انتخابی آنان را در جهت صواب تغییر دهد.
▪ مراجعانی که اظهار می دارند شغل شوهر برایشان مهم نیست؛ بلکه آنچه مهم است فرهنگ و اخلاق است. مشاور باید این گونه مُراجعان که به یک یا چند عامل مؤثر در ازدواج توجه دارند ، به اهمیت سایر عوامل توجه دهد و آنان را با عواقب ناخوشایند نادیده گرفتن سایر عوامل مواجه سازد. 
● خانواده های دو شغله 
کسانی هستند که پس از ازدواج برای کسب درآمدِ بیشتر به بیش از یک شغل رو می آورند. گاه ممکن است زن و مرد هر دو دارای دو شغل باشند؛ چون این خانواده ها بیش از حّد معمول تقّلا می کنند ، اغلب خسته اند و فرصت رسیدگی به نیازهای همسرشان را ندارند. اشتغال خانواده به بیش از یک شغل ، گاه به علت نیاز است و گاه به علت علاقه به کار یا حرص به درآمد بیشتر. در صورت اول شاید علت موجه و برای رفاه خانواده قابل توجیه باشد؛ ولی در حالت دوم به هیچ وجه اشتغال ضرورت ندارد و موجب می شود که زندگی خانواده حالت سرد و بی روح داشته باشد و چه بسا که به علل مختلف به ناسازگاری ها و ناهنجاری های دیگری نیز بیانجامد.
مشاوران باید در این گونه موارد ، مراجعان خود را متوجه این نکته سازند که تلاش معاش نباید هدف های زناشویی را تحت الشعاع قرار دهد؛ زیرا کار و زحمت و کسب درآمد وسیله ای برای حصول به هدف های زناشویی است.یکی از عواملی که مشاوران در رابطه با همسر گزینی باید مورد توجه قرار دهند، " شغل" است.
دختران یا پسران در انتخاب همسر به شغل طرف مقابل اهمیت می دهند و اطلاعات لازم را در این مورد به دست می آورند. هنگامی که پسری برای خواستگاری یا آشنایی با یک دختر به منظور ازدواج وارد عمل می شود ، نخستین چیزی که دختر در مورد او جویا خواهد شد، شغل اوست. مهمترین کمکی که مشاور در مورد شغل همسر می تواند انجام دهد ، دادن اطلاعات لازم در مورد آن شغل و بررسی نگرش مـُراجع در رابطه با آن ، از جهت میزان درآمد مورد نظرش و ... می باشد.
دخترانی که به علت علاقه مفرط به یک شغل ممکن است تحت تأثیر آن، سایر عوامل مؤثر در ازدواج را نادیده بگیرند ، باید مورد مشاوره قرار گیرند. 
در بسیاری از موارد شغل شوهر و عدم اطلاع کافی دختر، موجب ازدواجی می شود که فرجام آن رضایت بخش نیست. در این موارد مشاور باید در زمینه شغل مزبور به مُراجعی که تحت تأثیر شغل مرد قرار گرفته و می خواهد با او ازدواج کند، اطلاعات کافی بدهد و به علاوه سایر عوامل مؤثر در ازدواج را نیز ( به همان اندازه که شغل را مطرح می سازد) مورد توجه قرار دهد تا مراجع با بصیرت تصمیم گیری نماید.
بعضی از زنان از مشاغلی که لباس خاصی دارند ، مانند لباس نظامی نیروی هوایی، دریایی، روحانی و ... خوششان می آید و تحت تأثیر لباس مبادرت به ازدواج می نمایند. در این موارد مشاور باید آنان را به سایر عوامل مؤثر در ازدواج توجه دهد تا تصمیم گیری عجولانه ننمایند.
در مورد چنین ازدواجی مشاور باید اهمیت عاملی را که در نظر مُراجع به صورت غیر واقعی او را تحت تأثیر قرار داده است، در حّد واقعی پایین بیاوردو او را متوجه سن و اخلاق و سایر عوامل مؤثر در ازدواج نماید تا عاقلانه تصمیم گیری کند.
مردانی هستند که به طرف زنان شاغل می روند و هدفشان از این ازدواج حقوق و درآمد زن است که به زندگی آنان کمک کند. مشاور برای این قبیل مردان باید هدف از ازدواج را تبیین کند و عدم توجه به سایر عوامل و عواقب آن را مطرح نماید؛ به علاوه این موضوع را که ممکن است زن درآمد خود را در اختیار خانواده قرار ندهد با مـُراجع در میان بگذارد. در موارد زیادی مُراجع در تصمیم خود تغییر می دهد؛ ولی چنانچه مسئله درآمد زن برایش مهم باشد و ازدواج سرگیرد؛ احتمال زیادی وجود دارد که نظر مرد تأمین نگردد و ناشادی بر زندگی حاکم شود.
مردان یا زنانی که به خاطر موقعیت شغلی همسر یا موقعیت شغلی پدر و همسر ، یا به خاطر رسیدن به هدف های شخصی و احساسی خود ، اقدام به ازدواج می کنند؛ زندگی را به خاطر هدف های غیر واقعی باخته اند. از جمله این موارد:
- مرد یا زنی که با یک فرد معلول به خاطر مزایای مادی ، تحصیلی و یا اجتماعی او ازدواج می کند و وقتی به هدفش رسید دیگر همسرش برای او اعتباری ندارد.
- شخصی که به منظور استفاده از اعتبار شغلی و موقعیت اجتماعی پدر دختر با او ازدواج می کند.
- مردی که به خاطر اشتغال برای گرفتن مجوز اقامت در یک کشور با یک زن خارجی ازدواج می کند.
در این قبیل موارد مشاور باید آنان را به هدف های ازدواج و لذت بردن از زندگی زناشویی توجه دهد و با بررسی های همه جانبه با مُراجعان، هدف انتخابی آنان را در جهت صواب تغییر دهد.
- مُراجعانی که اظهار می دارند شغل شوهر برایشان مهم نیست؛ بلکه آنچه مهم است فرهنگ و اخلاق است. مشاور باید این گونه مُراجعان که به یک یا چند عامل مؤثر در ازدواج توجه دارند ، به اهمیت سایر عوامل توجه دهد و آنان را با عواقب ناخوشایند نادیده گرفتن سایر عوامل مواجه سازد.
رضا ساعی شاهی 

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورود ممنوع‌ها در انتخاب همسر


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


ورود ممنوع‌ها در انتخاب همسرگرچه خیلی از ما گمان می‌‌کنیم ازدواج موفق به شانس و تصادف بستگی دارد اما با کمی دقت در انتخاب همسر، می‌‌توان ریسک آن را کاهش داد و با اطمینان بیشتری دست به انتخاب زد.
خیلی از ما قبل از ازدواج نشانه‌هایی را در فرد مورد بررسی خود می‌‌بینیم و تشخیص می‌‌دهیم که این نشانه‌ها منفی و حتی شاید مخرب باشند اما به راحتی چشم خود را بر واقعیت می‌‌بندیم و با خود یک جمله معروف را تکرار می‌‌کنیم. این جمله معروف این است: "بعد ازدواج درست خواهد شد!" منکر این نیستم که برخی رفتارهای زوجین، بعد از ازدواج تعدیل می‌‌شود، اما این به این معنا نیست که همه علائم و نشانه‌های ناهنجاری، اختلال، بیماری یا... نیز بعد از ازدواج از بین می‌‌روند، بلکه برعکس، گاهی آسیب‌رسان‌تر و مخرب‌تر هم می‌‌شود.
به همین دلیل به شما می‌‌گوییم که با چه کسانی ازدواج نکنید!! شاید تعداد این افراد چندان زیاد نباشد اما به هر حال حواستان را جمع کنید.
● آدم‌های خودخواه! 
اینها به شدت کنترل کننده‌ا‌ند. اصرار دارند همه تصمیم‌ها را خودشان بگیرند و برای همه تکلیف معین کنند. اغلب بی‌‌صبر و عجول‌اند و احساسات خود را بروز نمی‌‌دهند. حسودند و حس مالکیت زیادی دارند. اصرار دارند که خودشان از عهده هر کاری برمی‌آیند. حاضرند هر کاری بکنند تا مبادا چیزی از کنترل‌شان خارج شود. بسیاری از اینها در کودکی توسط بزرگ‌ترها یا اوضاع و شرایط به شدت کنترل شده‌اند و این کنترل موجب این شده که اینک اجازه ندهند کنترل چیزی از دستشان خارج شود.
می‌‌دانید چه کسانی جذب اینها می‌‌شوند؟ کسانی که احتمالا خودشان مادر یا پدر کنترل‌گر داشته، یا کسانی که تیپ قربانی دارند و منتظرند کسی بیاید به آنها بگوید چه کار کنند، حواستان باشد رابطه ای که در چنین حالتی ایجاد می‌‌شود، در نهایت به شدت محدود کننده و آزار دهنده است.
● بچه‌هایی با هیکل بزرگ! 
آیا کسانی را دیده‌اید که حساب و کتاب کارهایشان را ندارند، کلید یا کیف‌های خود را همیشه گم می‌‌کنند، به همه مقروض‌اند و خلاصه دوست دارد کسی را پیدا کنند تا به او تکیه کنند؟
چنین کسانی در واقع شرایطی را فراهم می‌‌کنند تا همسرشان، نقش پدر یا مادر را برای آنها بازی کنند و آنها، همچنان یک کودک وابسته باقی بمانند! عمل نکردن به قول و وعده، فراموش کردن نکات مهم و نشناختن بایدها و نبایدها و شانه‌ خالی کردن از وظایف، از خصوصیات آن‌هاست. اینها اغلب هدف خاصی را دنبال نمی‌‌کنند و برنامه‌ریزی برای آینده ندارند، از مشکلات فرار می‌‌کنند و هر کاری را به بعد موکول می‌‌کنند.
افرادی که به اصرار می‌‌خواهند از بزرگ شدن فرار کنند، اغلب در کودکی نادیده گرفته شده وتوجه و مراقبت لازم را دریافت نکرده‌اند، شاید هم والدینی بسیار کنترل شده داشته‌اند که با اصرار و فشار خواسته‌اند آنها زود بزرگ شوند! متاسفانه ارتباط با چنین افرادی، به گونه‌ای است که آخر سر احساس می‌‌کنید از شما سواستفاده شده و بازی‌تان داده‌اند و نهایتا هم نمی‌‌توانید برای آنها احترام قلبی قایل شوید!
● اینها یک پوستین کلفت بر تن دارند! 
نوع رابطه برقرار کردن (یا بهتر بگویم رابطه برقرار نکردن) این‌ها جوری است که انگار همیشه یک پوستین کلفت بر تن دارند! از نظر عاطفی بیش از حد بسته و غیرقابل دسترس‌اند و آمادگی این را ندارند که با کسی ارتباط برقرار کنند. اینها نمی‌‌توانند و نمی‌‌خواهند احساسات و عواطف خود را نشان دهند در نتیجه هیچ رابطه‌ای بین‌ آنها و طرف مقابل برقرار نمی‌‌شود و تنها چیزی که میان آنها می‌‌تواند وجود داشته باشد یک قرارداد زندگی مشترک است نه یک رابطه عمیق و صمیمانه!
اینها نمی‌‌توانند به راحتی به کسی اعتماد کنند و تمایلی ندارند دیوارها و حصارهای دفاعی خود را فرو بریزند زندگی با اینها سرد و بی‌‌روح و گزنده است.
● طلبکارهای مظلوم‌نما! 
اینها همان‌هایی هستند که همیشه از رنج و دردلذت می‌ برند و هر قدر آنها را تسلی بدهید، فایده‌ای ندارد، مستقیما از دست کسی عصبانی نمی‌‌شود، در عوض مدام گله و شکایت می‌‌کنند. رک و پوست‌کننده حرف دلشان را نمی‌‌زنند و شاید باید همه هوش و استعداد خود را به بگیرید تا علت ناراحتی‌ آنها را حدس بزنید یا به زور اطلاعاتی از آنها بیرون بکشید!
طلبکارهای مظلوم‌نما همیشه دیگران را مسئول بدبختی‌های خود می‌‌دانند و به خوشحالی و خوشبختی دیگران حسادت می‌‌کنند. نمی‌‌توانیم با آنها صحبت یا مذاکراه کنیم چون بلافاصله احساس می‌‌کنند مورد حمله واقع شده و ما را متهم می‌‌کنند که آنها را درک نمی‌‌کنیم و دوستشان نداریم.
چنین رابطه‌ای به زودی، منجر به انزجار و دل‌زدگی می‌‌شود و به نظر من یکی از خسته‌کننده‌ترین روابط عالم است. در مقابل اینها، ما همیشه بدهکار شناخته می‌‌شویم!
● مین‌های خطرناک! 
اینها شبیه به مین‌های خطرناکی هستند که اگر از نزدیکشان هم عبور کنیم، منفجر می‌‌شوند!
در واقع این افراد در مقابل هر چیزی که مطابق میلشان نباشد از کوره در می‌‌روند. به شدت کم‌طاقت و کم ‌حوصله‌اند و آماده‌اند اطرافیانشان را تحقیر کنند. اینها در عرض چند ثانیه از حالت گرم و صمیمی به حالت خشمگین و عصبانی تغییر وضعیت می‌‌دهند و خشم خود را به انواع روش‌ها ابراز می‌‌کنند، مثلا با فریاد، بددهنی، تهدید، کوبیدن در، ترک کردن اتاق یا منزل، حتی با پرت کردن اشیا و هل دادن یا زدن اطرافیان!
بیش‌تر این افراد خشم‌های فرو خورده دارند. در کودکی‌ آزارهای جسمی یا کلامی دیده‌اند و توسط مادر، پدر یا هر دو، طرد شده‌اند. این احتمال هم وجود دارد که درماندگی و ضعف عمیقی را در کودکی تجربه کرده باشند مثل زمانی که یکی از والدین معتاد بوده و یا والد دیگر را به شدت مورد آزار قرار می‌‌داده و آنها اجازه ابراز احساس نداشته‌اند.
اگر کودکی نتواند غم و اندوه عظیمی را که تجربه کرده احساس کند و با آن در تماس باشد، ممکن است سال‌ها بعد، آن را به شکل خشم شدید و عصبانیت بروز دهد.
متاسفانه کسانی هم که جذب افراد تندخو می‌‌شوند و آنها را به عنوان همسر انتخاب می‌‌کنند خودشان هم بی‌‌مسئله نیستند! پدر یا مادر اینها، یا هر دو، بسیار تندخو بوده‌اند و عشق و خشم برای آنها با هم تداعی شده‌اند و از طرفی ظرفیت بالایی برای تحمل فشار‌های عصبی پیدا کرده‌اند متاسفانه، بعضی افراد که در کودکی تحت آزار جسمانی زیادی بوده‌اند در بزرگسالی هم مستعد این هستند که همسرانی کتک خورده بشوند! کسانی که خودشان اعتماد به نفس پایین دارند و نمی‌‌توانند خشم و عصبانیت خود را هم بروز دهند، اغلب به سمت افراد تندخو جذب می‌‌شوند به هر حال رابطه با چنین افرادی بسیار بی‌ثمر و مخرب است و در بسیاری موارد منجر به جدایی یا آسیب‌های عمیق می‌‌شود.
● زخمی‌ها
افرادی که به هر دلیل از نامزد، یا همسر یا فرد مورد علاقه خود جدا شده‌اند ولی هنوز زخم‌شان التیام نیافته یا آسیبی را که از آن رابطه درآن وارد شده، فراموش نکرده‌اند، یا از ضربه‌ عاطفی که به آنها زده شده هنوز در شک به سر می‌‌برند، مناسب ازدواج نیستند.
بعضی از اینها هنوز خشم و انزجار فوق‌العاده‌ای از فرد قبلی دارند و این امکان وجود دارد که این خشم‌های حل و فصل نشده و مقصر دانستن او، بر سر شما خراب شود!
بعضی هم در مقابل فرد قبلی احساس گناه می‌‌کنند و خود را مسئول می‌‌دانند مدام از او صحبت می‌‌کنند و اجازه می‌‌دهند نگرانی‌شان برای او، خوشحالی شما را تحت‌الشعاع قرار دهد. وقتی کسی تا به این حد آسیب دیده، بهتر است به او وقت دهیم تا خود را التیام بخشد زمانی با او وارد رابطه شویم که به رابطه قبلی خود پایان داده باشد. 
● برده‌ها!
ارباب این‌ها، مواد مخدر است و کسی که انتخاب کرده‌اید، یک برده است که آزاد نیست! در این حالت در یک مثلث عشقی قرار می‌گیرد: شما، او و ماده‌ای که برده‌ی آن است! ارباب که بی‌شباهت به رقیب‌تان نیست، وقت، توجه و روح او را از شما منحرف می‌کند وبه خود اختصاص می‌دهد. 
ضمنا قابلیت حس کردن و احساسات او را کرخت می‌کند و به تدریج او را نسبت به هرآن چه در دنیای بیرون یا حتی درون او می‌گذرد، بی‌خبر و بی‌اعتنا می کند. 
می‌دانم دردناک است اما صبر، بردباری، درک و عشق هرگز قادر نخواهد بود کسی را از اعتیاد رها کند. به خودتان دروغ نگویید و با آتش‌بازی نکنید چون به احتمال قوی خواهید سوخت. پس، حواس‌تان باشد، همین‌ها زخمی‌ها و برده‌ها را هم از فهرست کسانی که ممکن است همسری شما را طلب کنند حذف کنید. موفق باشید. 
● استعداد برای استرس! 
آیا شما ازلحاظ ویژگی‌های فردی، مستعد استرس هستید؟
واقعیت این است که هر کدام ازما، با عوامل استرس‌زا، به شیوه‌ی خاص خود برخورد می‌کنیم. این شیوه‌ی برخورد نیز، به خلق و خوی اولیه ما، به نحوه‌ی رشد و تربیت‌مان و البته به شرایط فعلی ما بستگی دارد. بعضی از ما نرمی و انعطاف‌پذیری بیش‌تری داریم و در مقابل سختی‌ها از خود مقاومت بیش‌تری نشان می‌دهیم و برخی دیگر شکننده‌تریم و برخوردهای سفت و سخت‌تری داریم. 
خلق و خوی اولیه: همراه با شیوه‌ی تعلیم و تربیت و والدین، تیپ‌های شخصیتی خاصی را در فرد به وجود می‌آورند که بعضی از این تیپ‌های شخصیتی، در مقابل استرس، آسیب‌پذیرهستند. در این جا به برخی از آنها، مختصر اشاره می‌کنم. کسانی که خود را در یکی از این دسته‌ها می‌بینند، باید کمی‌ بیش‌تر به فکر خودشان باشند و هرچه سریع‌تر به دنبال روش‌ آرام‌سازی خود بگردند و عمر خود را صرف رنج کشیدن از استرس نکند. 
● نردبان‌های منظم! 
از این اسم، تعجب نکنید: اینها همان تیپ‌های کمال‌گرا هستند که به منظم و ترتیب زیاده از حد بها می‌دهند، از نظر اینها جزئیات بسیار بااهمیت بوده و اشتباهات غیرقابل گذشت‌اند!
اینها تا زمانی آرامش دارند که همه‌ی کارهای ثابت و قابل پیش‌بینی باشند، اما برای مقابله با مسائل زندگی خصوصا در شرایط غیر منتظره، قدرت تصمیم‌گیری به موقع را ندارند. 
به همین دلیل بزرگ‌ترین مشکل افراد کمال‌گرا، سازگاری با تغیرات است. اینها کمترین تمایلی به از دست‌دادن نظم عادی زندگی خود ندارند، و اگر خللی در امور روزمره زندگی خود مشاهده کنند، دچار استرس می‌شوند توجه بیش از حد آنها به جزییات باعث بروز استرس می‌شود.
شاید اگر بتوانند اولویت‌ها را در نظر بگیرند و به امور کم‌اهمیت کمتر ربط بدهند، از اوقات خود بهتر و بیش تر استفاده کنند.
● بلند‌پروازان ناآرام!
افراد این گروه که همان تیپ جاه‌طلب‌اند، خشن و پرخاشگرند و تمام انرژی خود را صرف انجام کارشان می‌کنند و اغلب برای تفریح و سرگرمی، زمان ندارند. آنها نمی‌توانند مسوولیت‌ها را به دیگران محول کنند زیرا از خود و دیگران بسیار انتقاد می‌کنند و از این که کارها پیش رفت خوبی ندارند عصبانی وناآرام می‌شوند آنها قادر نیستند ساکت و آرام در جایی بنشینند و کاری انجام ندهند در نتیجه در حالت نشسته پای خود را تکان می‌دهند، با انگشتان خود به چیزها ضربه می‌زنند وخلاصه دایما در جنب و جوش‌اند. 
زمانی که افراد این گروه دچار استرس می‌شوند تمایل دارند چندین کار را در آن واحد انجام دهند. برای این ها مشکل است که تمام حواس خود را متوجه گفت‌وگویی کنند که نتیجه‌اش برای آنها روشن است به همین دلیل در هنگام گفت‌و گو، بیش‌تر به کاری که بعدا می‌خواهند انجام دهند فکر می‌کند. 
تلاش بلند‌پروازان ناآرام در جهت کنترل همه چیز و همه‌کس، موجب می‌شودکه این افراد از لحاظ جسمی و روانی تحت فشار قرار گیرند آنها از درک میزان واقعی توانایی ‌های خود عاجز اند وعمدتا با فشارخون بالا یا زخم معده دست و پنجه نرم می‌کنند. عامل مشترک در تمام انواع شخصیت‌های مستعد استرس، ترس است. ترس از این که موفقیت آنها نادیده گرفته شود. اگر چه در هر دو تیپ، ویژگی‌های شخصیتی خاصی می‌تواند فرد را مستعد داشتن ترس کند. اما نوع تربیت فرد نیز در شکل‌گیری این ترس‌ها موثر است.
منبع: دنیای زنان 
منبع : مجله خانواده سبز

مطالب پیشنهادی:


ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل