(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

چرا این بچه حرف نمی‌زند؟


http://maktoobshop.com/

بدون شک حرف زدن بچه‌ها و شنیدن اولین کلمات از زبان آنها یکی از شیرین‌ترین و مهم‌ترین اتفاقات زندگی هر پدر و مادری است. برای همین هم از زمانی که والدین فکر می‌کنند کودک بتدریج باید حرف بزند، او را تشویق می‌کنند تا کلمات ساده را تکرار کند. البته علاوه بر ذوق و شوق والدین، نباید فراموش کنیم حرف زدن و پیشرفت مهارت‌های گفتاری بر سایر جنبه‌های رشد کودک نیز تاثیر می‌گذارد.

با این حال، اگر کودکی دیر شروع به حرف زدن کند، چاره چیست؟ چه کار باید کرد و اصلا چطور باید متوجه شد تاخیر کودک در حرف زدن غیرعادی است؟

سعیده احمدی، کارشناس ارشد گفتاردرمانی با اشاره به این‌که زبان و گفتار دو مهارت متفاوت، اما مرتبط با یکدیگر است، به «جام‌جم» توضیح می‌دهد: نیمکره چپ مغز انسان به مهارت‌های زبانی او مربوط می‌شود و گفتار نیز در واقع همان توانایی‌های زبانی است که تغییر شکل داده و قابل شنیدن می‌شود. بنابراین برای این ‌که فردی بتواند بخوبی صحبت کند، علاوه بر این ‌که مغز و سیستم اعصاب، اندام‌های گفتاری و گوش او باید سالم باشد، داشتن هوش بیشتر از 50 درصد و حافظه شنیداری و بینایی مناسب نیز ضروری است.

به گفته احمدی، کودکان به طور طبیعی از دوران نوزادی صداهای گفتاری را از محیط اطراف جذب می‌کنند و از حدود 6 ماهگی شروع به قان و قون کردن می‌کنند. البته باید توجه داشته باشید آنچه بچه‌ها در این سنین می‌گویند، معنای خاصی ندارد و به چیز مشخصی اطلاق نمی‌شود؛ به عنوان مثال تکرار کلمه «ماما» یا «بابا» به معنای کلمات «مادر» و «پدر» نیست و فقط بازی با صداهایی است که زیاد در محیط می‌شنوند.

وی می‌افزاید: به طور معمول کودکان از یکسالگی شروع به حرف زدن می‌کنند و در این سن تعداد واژگان بیانی آنها به طور متوسط سه کلمه است؛ البته تعداد دقیق کلمات متفاوت بوده و ممکن است بچه‌ای در یکسالگی کمتر از 3 کلمه یا بیشتر از آن بگوید. در یک سال و نیمگی هم تعداد واژه‌ها به طور متوسط باید 20 عدد باشد و در 2 سالگی این تعداد به 50 عدد می‌رسد. وقتی کودک 3 ساله می‌شود، تعداد کلمات ناگهان افزایش چشمگیری می‌یابد و انتظار می‌رود کودک 900 کلمه داشته باشد.

احمدی درباره سن شروع جمله‌سازی و بیان عبارات کوتاه نیز چنین توضیح می‌دهد: هنگامی که تعداد واژه‌ها به 50 عدد می‌رسد یعنی از حدود 2 سالگی، کودک بتدریج کلمات را کنار هم می‌گذارد و شروع به جمله‌سازی می‌کند. بنابراین انتظار داریم کودکان در 2 سالگی بتوانند بیان عبارت‌های دو کلمه‌ای و جمله گفتن را آغاز کنند.

این کارشناس ارشد گفتار درمانی با تاکید بر این ‌که سن حرف زدن بچه‌ها و تعداد لغاتی که باید در سنین مختلف داشته باشند، به طور متوسط بیان می‌شود و هیچ وقت برای همه یکسان نیست، می‌گوید: گاهی ممکن است کودکان دیرتر از سنی که گفته شد، شروع به صحبت کنند و در این زمینه تاخیر داشته باشند؛ به طوری که گفته می‌شود یک دختر ممکن است بدون این ‌که مشکلی داشته باشد، تا 2سالگی حرف نزند و همچنین یک پسر ممکن است بدون وجود مشکل تا 3 سالگی صحبت نکند.

احمدی می‌گوید: دراغلب موارد دخترها زودتر از پسر بچه‌ها شروع به حرف زدن می‌کنند چون معمولا مهارت‌های زبانی در دخترها قوی‌تر از پسرهاست. البته این مساله به هیچ وجه قانونی کلی نیست که برای همه دخترها و همه پسرها صادق باشد.

چه زمانی باید به متخصص مراجعه کنیم؟

همان طور که گفته شد، کودکان در سنین مختلفی شروع به حرف زدن می‌کنند، گروهی خیلی زود و بعضی‌ها هم دیرتر از بقیه، اما تا چه زمانی و در چه شرایطی این حرف نزدن، طبیعی است و چه موقع باید به فکر حل مشکل بود؟

احمدی در این زمینه توصیه می‌کند: بسیاری از پدر و مادرها تنها به دیر حرف زدن فرزندشان توجه می‌کنند و متوجه سایر علائم و نشانه‌ها نمی‌شوند، در حالی که به محض تشخیص علائم غیرعادی دیگری غیر از حرف نزدن باید به یک متخصص مراجعه کنند؛ مثل کودکی که بیش‌فعال است، تمرکز و توجه خوبی ندارد، حرف دیگران را درک نمی‌کند و... .

به گفته وی، پدر و مادرهایی که متوجه چنین مشکلاتی می‌شوند، حتما باید با یک روانپزشک کودک یا کار درمانگر ذهنی مشورت کنند و از حدود 2 سالگی کودک هم می‌توانند برای دریافت مشاوره به گفتار درمانگر مراجعه کنند.

حرف بزنید تا حرف بزند

احمدی با تاکید بر این که استفاده از محرک‌های کلامی برای یادگیری زبان کودک، بسیار مهم و موثر است، یادآور می‌شود: هیچ بچه‌ای نمی‌تواند زبان را به کمک فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی بیاموزد و در این زمینه نباید نقش ارتباط مناسب را نادیده گرفت؛ بنابراین بهتر است بزرگسالان همیشه با کودک صحبت کنند.

به گفته وی، کودکان تا 3 سالگی ارتباط گروهی ندارند و به همین دلیل تا این سنین اگر همراه هم‌سن و سالان‌شان قرار بگیرند، از نظر گفتار و زبان کمک چندانی به آنها نمی‌شود، اما ارتباط با بزرگترها مانند والدین یا خواهر و برادر بزرگ‌تر در این زمینه مناسب و تاثیرگذار است.

این کارشناس ارشد گفتار درمانی به والدین توصیه می‌کند: تا جایی که می‌توانید با کودک حرف بزنید و همه چیز را برای او توضیح دهید. همچنین هیچ وقت نباید تصور کنید چون کودک معنای حرف‌های شما را نمی‌فهمد، صحبت کردن با او بی‌فایده است.

به گفته احمدی، کتاب خواندن بهترین کاری است که می‌توان برای رشد مهارت‌های زبانی کودک انجام داد؛ البته خوب است تا زمانی که کودک کوچک‌تر است، بیشتر از کتاب‌های شعر متناسب با سن و حافظه شنیداری او استفاده کنید چون کودکان در این سنین از شنیدن عبارات آهنگین بیشتر لذت می‌برند.

منبع: جام جم

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

۲۰ روش برای حرف زدن موثر با کودک


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

 شیوه‌ای که با کودکان حرف می‌زنیم تاثیر عمیقی بر آموزش و توانایی گوش دادن آنها بر ما می‌گذارد.


ما همیشه در حال ارایه الگویی برای رفتار و عمل کودکان هستیم. شیوه‌ای که ما با آنها حرف می‌زنیم نیز بر مبنای عمل و رفتار است. الگویی که ما در حرف زدن با کودکان ارایه می‌دهیم به آنها می‌آموزد که چگونه باید در مقابل به ما پاسخ بدهند.


پدر و مادرها به سه شیوه با کودکانشان ارتباط برقرار می‌کنند. برخی از آنها خشونت آمیز حرف می‌زنند. این والدین بسیار غرولند می‌کنند، کودک را تحقیر می‌کنند و با جملاتی تهاجمی کودک را مخاطب قرار می‌دهند. در مقابل کودکانشان نیز به شیوه‌هایی متفاوت واکنش نشان می‌دهند. مثلا بسیار بازیگوش و شیطان هستند، یا ترسو و گوشه گیر هستند و یا نافرمان و گستاخی می‌کنند.


گروه دوم، والدینی هستند که برقراری ارتباط مثبت را می‌فهمند. آنها با ملاطفت، نرمی و محبت رفتار می‌کنند و سخن می‌گویند. اما متاسفانه نرمش و ملایمت این نوع والدین مانع از آن می‌شود تا زمانی که باید اقتدار یا محدودیتی را به کودک نشان بدهند درست رفتار کنند. آنها ناگهان تغییر روش می‌دهند و با خشونت کلامی یا رفتاری کودک را وادار به انجام کاری می‌کنند.


گروه سوم، پدران ومادرانی هستند که روش برقراری یک ارتباط سالم را می‌شناسند. آنها همواره به یک شکل ثابت و درست عمل می‌کنند. آنها مثبت، صمیمی، گرم و واضح حرف می‌زنند و عمل می‌کنند. برقراری ارتباط با کودک به این شیوه به کودک می‌فهماند که پدر و مادر موقعیت را می‌شناسند و می‌فهمند و مطابق باآن حرف می‌زنند و عمل می‌کنند. این شیوه‌ای است که پدر و مادرها باید آن را یاد بگیرند.


این ۲۰ روش به شما کمک می‌کند تا شیوه حرف زدن درست با فرزندتان را بیاموزید:


۱ـ اسم کودک را بخوانید. صدا کردن نام کودک توجه او را به حرف‌های شما جلب می‌کند. کودکان خردسال اغلب به زمان‌هایی محدود توجه دارند بنابراین برای جلب توجه باید مدام نامش را صدا کنید.


۲ـ از جملات مثبت استفاده کنید. مدام به کودک نگویید«نه» یا «نکن» اگر همیشه به کودک بگویید «به لیوان دست نزن»، «ندو»، «لباستو کثیف نکن» او به سمت آن کشیده می‌شود و بالاخره لیوان را می‌شکند و لباسش را کثیف می‌کند. به جای این جملات منفی بگویید «لیوانو با دو دستت نگه دار»، «مراقب لباست باش»، «مراقب راه رفتنت باش». مثبت حرف زدن کار آسانی نیست اما تلاشی است که بسیار ارزنده است.


از واژه‌های سرزنشی مثل «خرس گنده شدی»، تحقیر آمیز مثل«پسر بد» و بیان شرم و خجالت مثل «شرم به تو» استفاده نکنید. این نوع واژه‌ها و جملات احساس بی‌ارزشی را در کودک شما تقویت می‌کند.


جملات و واژه‌های مثبت به کودک اعتماد به نفس و احساس شادی و خوشبختی می‌دهند. رفتارش را بهتر می‌کند و تلاش او را برای رسیدن به موفقیت بیشتر می‌کند.


جملات مثبتی مثل «عزیزم یادت باشه که اسباب بازیاتو جمع کنی»، «ممنونم که کمکم کردی»، «خسته نباشی که به خواهرت کمک کردی»، «من به تو افتخار می‌کنم» راهر روز تکرار کنید و نتیجه‌اش را ببینید.


۳ـ با کودک ارتباط چشمی برقرار کنید. تاثیر واژه‌ها را زمانی بهتر احساس می‌کنید که کودک را در محیطی آرام قرار دهید و به چشم هایش نگاه کنید و با آرامش با او حرف بزنید.


۴ـ به تن صدا و لحن کلامتان توجه کنید. با کودکی که غر می‌زند با همان لحن و با تندی صحبت نکنید. زمانی که کودک آرام شد با او حرف بزنید. بالا و پایین رفتن صدا باید متناسب با موقعیت باشد. پس اگر همیشه با داد و بیداد حرف می‌زنید باید این عادت را ترک کنید.


۵ـ به کودک فرصت‌ها و موقعیت‌های تازه را پیشنهاد بدهید. اگر می‌خواهید کودکتان با شما همراهی کند باید به او بگویید چرا باید به یک روش خاص عمل کند و به حرف‌هایتان گوش بدهد. او باید اهمیت و ارزش پیروی از حرف‌ها و دستورات شما را بداند. «وقتی از خونه بیرون می‌ری باید لباست رو عوض کنی. کدوم لباس رو دوست داری بپوشی؟»


از کودک بخواهید تا برای حل مشکل به شما کمک کند. مثلا به جای اینکه بگویید «اسباب بازیتو اونجا ننداز» بگویید «فکر نمی‌کنی اگه اسباب بازیتو جای بهتری بذاری بهتره؟»


جایگزین‌ها را به کودک نشان بدهید. «الان نمی‌تونی نقاشی بکشی، اما می‌تونی با لگوهات بازی کنی».


۶ـ ساده بگیرید. کودکان نمی‌توانند چند دستور را همزمان انجام بدهند. به جای اینکه بگویید«پاشو درساتو بخون اما قبـــــلش اتاقتو مرتب کن و کفشاتو ببر بذار تو جا کفشی و لباساتو مرتب کن» اول یک خواسته ساده‌تر را از کودک بخواهید و سپس او را به انجام کارهای دیگر تشویق کنید.


۷ـ غر نزنید و بهانه نگیرید. به جای اینکه ابتدا روی ناکامی‌ها و ناتوانی‌های کودک تاکید کنید و مرتب از او بهانه جویی کنید که درست رفتار نمی‌کند روی نکات مثبت رفتاری او توجه کنید و درباره آنها بیشتر حرف بزنید.


۸ـالگو باشید تا بتوانید توقع خوش رفتاری از کودک داشته باشید. خوش رفتاری شما با کودک به او یاد می‌دهد چگونه باید رفتار کند. چه رفتاری پذیرفتنی است و چه رفتاری در هر شرایطی نادرست است. نکته‌ای که نباید فراموش کنید رفتار متناوب است. نباید خودتان یک بار راست بگویید و یک بار دروغ بگویید. اگر توقع دارید همیشه کودکتان با خطاب محترمانه حرف بزند. باید همیشه خودتان با همین شیوه حرف بزنید. بگویید«لطفا»«متشکرم» و همیشه با همین خطاب محترمانه حرف بزنید.


۹ـ جدی اما مهربان باشید. اگر درمورد مساله‌ای تصمیم قاطع دارید باید به آن عمل کنید. اگر درخواستی از کودک دارید و یا چیزی را به کودک توصیه می‌کنید باید روی آن پافشاری کنید. مثلا اگر قرار است اتاقش را خودش تمیز کند نباید از آن کوتاه بیایید. در عین حال ســـــــعی کنید سخت گیر نباشید. چیزی فراتر از توانایی کودک از او نخواهید و یا با هدف تنبیه اینکار را نکنید. کمی هم مهربان باشید. اگر می‌بینید کودک تلاشش را برای جمع کردن اتاقش می‌کند می‌توانید در انتهای کار برای تشویق او را همراهی کنید و کمکش کنید تا کارش را بهتر انجام بدهد.


۱۰ـ سوال بپرسید. اگر می‌خواهید کودکتان بیشتر فکر کند و برداشت‌های آزاد داشته باشد از او سوالاتی تحلیلی بپرسید. سوال تحلیلی یعنی سوالاتی که پاسخ آنها بله یا خیر نیست و او باید تلاش کند بیشتر حرف بزند و دیدگاه‌ها و احساساتش را نشان بدهد. مثلا به جای این پرسش«مهد کودک خوش گذشت؟ » بپرسید«چه چیزی امروز بیشتر در مهد کودک خوشحالت کرد؟ ».


۱۱ـ آیا کودک منظور و هدف شما را فهمیده است؟ اگر احساس می‌کنید کودکتان واکنش درستی به درخواست‌ها و حرف هایتان نشان نمی‌دهد و گیج شده است. پرسش و درخواستتان را دوباره تکرار کنید تا متوجه شوید او موضوع را به خوبی فهمیده است. از او بخواهید آنچه به او گفته اید را تکرار کند.


۱۲ـ درخواست هایتان را با خواسته‌های شخصی‌تان یکی کنید. زمانی که می‌خواهید کودک کاری را برایتان انجام بدهد به جای فرمان‌های امری مثل«تو باید» بگویید «من می‌خواهم». او از این طریق می‌فهمد که تاثیر رفتارش چه احساسی در شما ایجاد می‌کند. مثلا بگویید«خیلی خوشحال می‌شم که بری حموم»«خیلی هیجان زده می‌شم که تو مسابقه برنده بشی»«باعث افتخارمنه که نمره‌های خوبی بگیری».


۱۳ـ اگر کودکتان بسیار درگیر مساله‌ای می‌شود و به محیط اطراف و زمان توجهی نمی‌کند هر از چند گاهی به او یادآوری کنید که باید چه کارهایی بکند. مثلا بگویید«عزیزم دیگه کم کم باید بریم».


۱۴ـ به کودکتان نشان بدهید که همه توجه و دقت شما به شنیدن حرف‌های اوست. روزنامه خواندن، تلوزیون تماشا کردن و کار کردن حواس‌تان را پرت می‌کند. اگر نمی‌توانید به حرف‌های کودک گوش بدهید تظاهر نکنید.


۱۵ـ اگر دو کودک با تفاوت سنی‌های متفاوت دارید برای گفتگو با هر دو نفرشان برنامه ریزی کنید و به هر دوی آنها فرصت حرف زدن بدهید. گاهی اوقات بچه‌های بزرگ‌تر همه فرصت را برای خودشان می‌خواهند و یا بچه‌های کوچک‌تر همه توجه پدر و مادر را جلب می‌کنند. در طول روز با هر دوی آنها حرف بزنید و به هر دو فرصت اظهار نظر بدهید.


۱۶ـقسم‌های کوچک و بی‌فایده نخورید و یا کودک را مجبور نکنید برای هرچیزی قسم بخورد. نگویید«راستشو بگو، قسم بخور که گلدونو تو نشکستی»


۱۷ـ ملاحظه‌گر باشید. حواستان به مکالماتتان با دیگران باشد. چه چیزی به دوستانتان می‌گویید؟ چگونه با کودکتان حرف می‌زنید؟ آیا با دوستان و کودکتان به یک شیوه حرف می‌زنید؟ مکالماتتان را با دوستانتان در حضور کودک طوری تنظیم کنید که اگر کودک درباره آن از شما سوالی کرد پاسخی برایش داشته باشید.


۱۸ـکودکتان را با وجود تفاوت‌هایی که با دنیای شما دارد بپذیرید. کودکی که تایید می‌شود و دیگران به او بها می‌دهند مشکلات و احساساتش را راحت‌تر درمیان می‌گذارد. او یاد می‌گیرد که اگر بزرگ شود و یا تغییر کند بازهم شما در کنارش خواهید بود.


۱۹ـ وسط حرف کودک نپرید. اگر کودک برایتان ماجرایی را تعریف می‌کند تا انتهای داستان را گوش بدهید و حرفش را قطع نکنید. اگر مدام وسط حرف کودک بپرید یا اظهار نظرهای بی‌مورد بکنید او علاقه‌اش را برای مطرح کردن دیدگاهایش را از دست می‌دهد. مثلا اگر کودکتان اتفاقاتی که در مدرسه می‌افتد را برایتان تعریف می‌کند با پرسش‌های بی‌مورد او را سردرگم نکنید یا از ماجرا منحرف نشوید. سکوت کنید و احساسات‌تان را با لبخند یا تعجب نشان بدهید.


۲۰ـ گفتگو با کودک را جدی بگیرید. گفتگو و تلاش برای برقراری ارتباط با کودک احساس اعتماد به نفس، توانایی برقرای ارتباط با دیگران، یافتن ارتباطات همدلانه صمیمی با و دیگران را در کودک تقویت می‌کند.


برای کودک وقت بگذارید و تلاش کنید تا ارتباط موثری با هم برقرار کنید. یادتان باشد که گفتگو با کودکان وارد شدن به یک خیابان دو طرفه است. با آنها حرف بزنید و منتظر شنیدن پاسخ‌ها و واکنش هایشان باشید. گوش دادن نیز به اندازه حرف زدن مهم است.


روزنامه اطلاعات

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

چرا برخی از کودکان دیر زبان باز می کنند ؟

 

در شرایط عادی انتظار داریم کودکان در حدود یک سالگی شروع به بیان چند تک کلمه مانند ماما ، بابا ، دد و ... نمایند  و بتدریج تا یک و نیم سالگی تعداد  این کلمات زیادتر شده و در حدود دو سالگی عبارات کوتاه و دو کلمه ای  ( مانند بابا رفت ، آب بده و ... ) شکل بگیرند ،البته این روند رشد در کودکان مختلف تا حدی متفاوت است بطوریکه برخی از کودکان در دوسالگی به خوبی حرف می زنند و لی گروهی از کودکان تازه حدود سه سالگی توان  بیان عبارات کوتاه   و کار بردی را پیدا می کنند  . ولی نکته مهم این  است  که برای تشخیص مشکل گفتار و زبان در کودکان لازم نیست تا دو یا سه سالگی صبر کرد ، و در بسیاری از موارد می توان مشکل احتمالی کودک را بسیار زودتر تشخیص داد و درمان را شروع نمود . به هر حال اگر کودکی در سنین ذکر شده ، توانایی بیانی مورد انتظار را پیدا نکرده باشد ، شاید بتوان به وجود مشکلی در وی شک کرد .

 

در این مقاله برخی از علل شایع  تاخیر در رشد گفتار و زبان را به اختصار معرفی می کنیم :  

 

     

تفاوت های فردی جنسیت و ارث : در بسیاری از موارد تفاوت در سرعت یادگیری زبان و شروع گفتار ناشی از تفاوتهای فردی است بعبارتی در شرایط عادی هر کودکی در یک یا چند حیطه استعداد بیشتری دارد و سرعت رشد وی در آن زمینه سریعتر است و در برخی زمینه ها ضعیفتر است این تفاوت ها می تواند به علل مختلفی مانند جنسیت ، ارث ، هوش ، محرکات محیطی و ... باشد ؛ البته نکته بسیار مهم در این جا این است که این تفاوت ها نباید فراتر از محدوده طبیعی یا به علت بیماری باشد.

به عبارتی در شرایط عادی برخی از کودکان در یک سالگی حرف زدن را شروع می کنند و برای گروهی می توان تا  دو یا سه  سالگی فرصت قایل شد.البته مجددا یادآوری می شود که این فقط در شرایط طبیعی است و در مورد همه کودکان نباید تا دو یا سه سالگی برای شروع گفتار  صبر کرد چرا که ممکن است علت تاخیر ایشان مربوط به یک آسیب زمینه ای باشد ، که در ادامه برخی از این عوامل را معرفی می کنیم.

 

 

در مورد همه کودکان نباید تا دو یا سه سالگی برای شروع گفتار  صبر کرد چرا که ممکن است علت تاخیر ایشان مربوط به یک آسیب زمینه ای باشد .

 

 

 

کم توانی ذهنی :کودکانی که به درجاتی  مشکل هوشی دارند ، ممکن است در حیطه های مختلفی تاخیر داشته باشند .   این کودکان علاوه بر تاخیر در رشد گفتار ، ممکن است مشکلاتی در درک گفتار دیگران ، رفتار های متناسب با سن ، تاخیر در رشد حرکتی ،   یادگیری بازی وهمچنین درک مفاهیم انتزاعی  ، نیز داشته باشند .

 

کم شنوایی و ناشنوایی : این کودکان  تا قبل از 9 یا  10 ماهگی  رشد گفتاری عادی دارند ، یعنی تا مرحله قان و قون خوب پیش می روند ، اما پس از آن بسته به میزان افت شنوایی ، رشد گفتار کند یا متوقف می شود . این کودکان رشد حرکتی طبیعی دارند ، ارتباط اجتماعی ( غیر کلامی ) خوبی برقرار می کنند ، برای ابراز خواسته های خود از ایماء و اشاره و صداهای نامفهوم استفاده می کنند و لی درک درستی از گفتار دیگران ندارند. وقتی دیگران با ایشان حرف می زنند ، ممکن است به دهان گوینده نگاه کنند.

 

 اختلالات نافذ رشد : این گروه دسته ای از اختلالات دوران کودکی هستند که خود شامل اختلالاتی مانند اتیسم ، آسپرگر ، سندرم رت و ... می شوند ، کودکان مبتلا به این اختلالات با توجه به این که به کدام مورد مبتلا شده باشند ممکن است از چند ماه تا چند سال رشد تقریبا عادی داشته باشند و پس از آن روند رشد  در برخی زمینه ها کند یا متوقف شده و یا حتی برگشت داشته باشند ، از ویژه گی های بارز این گروه ضعف در برقراری ارتباط اجتماعی کلامی وغیر کلامی ، حرکات تکرای ، عادات ویژه و غیر عادی و... است ؛ بنابراین برخی از کودکانی که تاخیر در رشد گفتار دارند ممکن مبتلا به یکی از اختلالات این گروه باشند .

 

زبان پریشی رشدی یا نقص ویژه زبانی :    

برخی از کودکان به دلیل آسیبی که طی دوران بارداری ، هنگام تولد یا دوران نوزادی به مغز ایشان وارد شده ،    مناطق ویژه زبانی مغز ایشان وارد شده ، ممکن است اشکال خاصی از تاخیر در رشد گفتار را نشان دهند. برای مثال ممکن است این کودکان از درک و رابط اجتماعی خوبی برخوردار باشند ولی در زمینه بیان مشکل جدی داشته باشند .بعبارتی این کودکان به غیر از توانایی های بیانی در سایر حیطه های رشدی تفاوت زیادی با سایر کودکان نشان نمی دهند.

 

در مجموع علل زمینه سازی که می تواند اختلالات بالا را به وجود آوردبسیار زیاد و متنوع هستند ،فقر محرکات محیطی ، دو زبانگی ، زمینه ارثی در تفاوت سرعت رشد ، بیماری های ژنتیکی ، اختلالات کروموزومی ، مشکلات و حوادث دوران بارداری ، صدمات حین تولد ، تشنج ، زردی ، ضربه به سر و ... از جمله این عومل هستند.

 

 

فربد مفیدی