(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

چگونه بفهمیم رشد کلامی کودکمان روند طبیعی دارد؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


برترین ها:   آیا کودک من تا‌کنون نباید شروع به حرف زدن می‌کرد؟ آیا او از بچه‌های دیگر عقب‌تر است؟ او تا این سن باید چند کلمه را بلد باشد؟ چگونه بفهمم رشد کلامی در کودکم روند طبیعی دارد یا خیر؟
 
 این‌ها سوالاتی است که معمولا هر مادر که کودک بالای یک سال دارد از خود می‌پرسد. برای آن‌که تا حد زیادی به نگرانی‌های این مادران پاسخ داده شود، دانشمندان فهرستی شامل 25 لغت را منتشر کردند که هر کودکی باید تا 2 سالگی آن‌ها را بلد باشد.این لغت‌ها و اصطلاحات شامل اسامی بعضی از اسباب‌بازی‌ها، غذاها، حیوانات و همچنین عنوان مهم‌ترین اعضای خانواده مانند پدر و مادر هستند. با آشنایی با این کلمات می‌توان کودکانی را که ممکن است در آینده دچار مشکلات کلامی باشند از همین سنین پایین شناسایی کرد و درصورت لزوم به درمان آن‌ها پرداخت.کودکانی که دیر شروع به صحبت کردن می‌کنند یا نسبت به سن‌شان لغات کمی را آموخته‌اند معمولا دچار مشکلاتی هستند که از دید والدین آن‌ها پنهان مانده است. برای مثال یک کودک که از لحاظ شنوایی دچار مشکل است به‌طور حتم مهارت‌های کلامی ضعیفی خواهد داشت یا کودکان مبتلا به اوتیسم از نظر گفتاری نسبت به همسالان خود عقب‌تر هستند.



چه موقع باید نگران بود؟


25 لغتی که توسط دانشمندان ارائه شده در اصل قسمتی از 310 کلمه‌ای است که باید در دایره لغت کودکان تا زمان رسیدن آن‌ها به 3 سالگی قرار بگیرد. والدین می‌توانند ظرف مدت 10 دقیقه این کلمه‌ها را بررسی کنند و براساس آن‌ها میزان پیشرفت کودک‌شان را تخمین بزنند.از بین این 310 لغت هر کودک 3 ساله معمولا با 150 کلمه آشنایی دارد. به اعتقاد کارشناسان کودکان کم‌سن و سالی که بین 75 تا 225 کلمه را بلدند در وضعیت نرمالی به سر می‌برد. اما زمانی که تعداد این کلمات به کمتر از 50 برسد، آن‌گاه باید در مورد رشد کلامی و به‌دنبال آن در مورد رشد فکری و مغزی کودکان نگران بود.25 کلمه‌ای که در این نوشته مطرح شده معمول‌ترین لغاتی هستند که هر کودک در زمان شروع به صحبت کردن آن‌ها را فرا می‌گیرد و به‌صورت مکرر در طول روز آن‌ها را بیان می‌کند.




اگر کودک 25 لغت را بلد نیست


«پروفسور لسی رسکورلا» که این تست را طراحی کرده در این باره می‌گوید: «اگر یک کودک تا پایان 24 ماهگی خود اکثر این لغات را نمی‌داند یا استفاده نمی‌کند، باید بگوییم که سرعت یادگیری گفتار در او پایین است.»

البته بعضی از کودکان با این که رشد مغزی طبیعی دارند و روند تکاملی آن‌ها به‌صورت معمول ادامه دارد، ممکن است دیرتر از دیگران شروع به صحبت کردن کنند. درصد زیادی از این کودکان حداکثر با چند ماه تاخیر خود را به وضعیت طبیعی می‌رسانند و این عقب ماندگی کوچک را جبران می‌کنند.

کارشناسان در مورد این کودکان چندان نگران نیستند بلکه نگرانی اصلی زمانی خود را نشان می‌دهد که یک کودک به دلیل ابتلا به بیماری‌هایی مانند کم‌شنوایی یا اوتیسم سرعت یادگیری پایینی داشته باشد. در این مواقع می‌توان با توجه به قابلیت‌های گفتاری کودکان این موارد را شناسایی کرد و قبل از آن‌که کودک با مشکلات بزرگ‌تری مواجه شود درصدد برطرف کردن آن‌ها اقدام کرد. اما اگر یک کودک تا رسیدن به 5/2 سالگی هنوز هم نتواند اکثر این کلمات را بیان کند، حتما باید به یک متخصص گفتاردرمانی ارجاع داده شود. مطمئنا بعد از 3سالگی دیگر نمی‌توان به این موضوع بی‌توجه بود و هر گونه کم‌کاری ممکن است عواقب بدی به همراه داشته باشد.



چند درصد مشکل دارند؟


آمارها نشان می‌دهد، تقریبا 20درصد از کودکان 2 ساله نسبت به هم‌سن و سال‌های خود رشد گفتاری ضعیف‌تری دارند و از آن‌ها عقب‌تر هستند. از این میزان بین 50 تا 75درصد مشکل زیادی ندارند و حداکثر ظرف مدت چند ماه خود را به هم سن و سال‌های‌شان می‌رسانند ولی در بقیه موارد کودکان دچار مشکلات ماندگار هستند و نیاز به کمک فوری دارند.کودکانی که دیر به حرف زدن درمی‌آیند معمولا در انجام کارهای ساده دیگر مانند گوش دادن به لغت‌ها، جملات و عددها هم مشکل دارند و نمی‌توانند به خوبی آن‌ها را بعد از شما تکرار کنند. 

متاسفانه بعضی از والدین تصور می‌کنند وسایلی مانند تلویزیون می‌توانند جای خالی آن‌ها را پر کنند و کودک با تماشای آن‌ها مهارت حرف زدن را خواهد آموخت. این در حالی است که کودکان برای رشد نیاز به ارتباط مستقیم با دیگران به‌خصوص با پدر یا مادر خود دارند. آن‌ها باید چندبار کلمات را بشنوند و هر بار اشتباهات خود را با توجه به والدین خود اصلاح کنند.



چگونه به کودک‌مان کمک کنیم؟


اگر حس می‌کنید کودک‌تان از لحاظ گفتاری مانند هم سن و سال‌هایش پیشرفت نداشته است، مراجعه به یک متخصص گفتاردرمانی می‌تواند تا حد زیادی نگرانی‌های شما را برطرف کند اما علاوه بر مراجعه به پزشک روش‌های دیگری هم وجود دارد که می‌تواند روند یادگیری را در کودک شما سریع‌تر کند.



در هر سنی بچه‌ها چه می‌گویند؟


معمولا اولین علامت آن‌که نوزاد شما قادر به صبحت کردن است در یک ماهگی ظاهر می‌شود. در این زمان نوزادان صداهایی مانند آه، اوه،‌ها و مانند این‌ها می‌گویند که کاملا با گریه کردن متفاوت هستند. بعد از مدتی نوزادان شروع به گفتن کلمات بی‌معنی و یک بخشی مانند دا، ما، با، یایا و شبیه به آن می‌کنند و تا پایان 4 ماهگی هم خندیدن را به خوبی فرا می‌گیرند.

در 9 ماهگی یا اندکی قبل کودک‌تان با گفتن مامان یا بابا شما را شگفت زده خواهد کرد، البته ممکن است او مخاطب این کلمات را به درستی تشخیص ندهد. در یک سالگی او پدر و مادر خود را به خوبی می‌شناسد و می‌تواند با گفتن مامان یا بابا آن‌ها را صدا بزند البته او در این زمان خود را هم می‌شناسد و می‌فهمد که شما دارید با او صحبت می‌کنید.

از این زمان به بعد است که کودکان شروع به ساختن لغتنامه مخصوص به‌خود را می‌کنند و تا 18 ماهگی می‌توانند تا 10 کلمه را بیان کنند. ولی بعضی از کودکان بااستعدادتر حتی می‌توانند تا رسیدن به 20 تا 24 ماهگی بیش از 50 کلمه را بگویند. واضح است که هر کودک با دیگری متفاوت است اما درهر حال بهتر است از این زمان به بعد بیشتر مراقب گفتار خود باشید و توجه بیشتری به کودک‌تان بکنید. بخش اعظم لغاتی که کودکان از این زمان به بعد فرا می‌گیرند تحت تاثیر مستقیم پدر و مادرشان است.

نزدیک به 2 سالگی، کودکان می‌توانند جملاتی شامل 2 یا 3 کلمه بگویند و خود را با عنوان من خطاب کنند. تا 3 سالگی تعداد کلماتی که کودکان فرا می‌گیرند به عدد تقریبی 300 می‌رسد. تا 4 سالگی مهارت زبانی کودکان رشد چشمگیری می‌کند. در این زمان او می‌تواند داستان بگوید، تا عدد 10 بشمارد و حتی بخواند.



هنگام حرف زدن، بازی کنید


سعی کنید فرآیند آموزش حرف زدن به کودک خود را تا آن‌جا که ممکن است لذت‌بخش کنید. در این زمان نه تنها سعی کنید حرف بزنید و صدا بسازید بلکه دائما او را لمس‌کنید، در آغوش بگیرید، با او بازی کرده و در تمام موارد ارتباط چشمی خود را با کودک حفظ کنید.



بلند حرف بزنید


همزمان که در حال انجام کارهای مربوط به کودک‌تان هستید، سعی کنید با او حرف بزنید. مثلا هنگامی که به او لباس می‌پوشانید، اسم لباس‌ها را بیاورید یا آرام‌آرام و به زبان بسیار ساده مراحل این کار را برایش توضیح دهید.



آهنگ‌دار و پرجنب‌وجوش باشید


هنگام حرف زدن با کودک سعی کنید ادای جملات با یک ریتم یا آهنگ باشد. تحقیقات نشان می‌دهد، کودکان کلماتی را که به‌صورت شعرگونه برای‌شان گفته می‌شود بهتر به خاطر می‌سپارند و همچنین بهتر می‌توانند آن‌ها را در جملات به کار ببرند. هنگام حرف زدن سعی کنید از حرکت هم استفاده کنید، زیرا به کار گرفتن همزمان چشم و گوش کودکان تاثیر کلمات را بیشتر می‌کند. برای مثال زمانی که درباره یک پرنده حرف می‌زنید سعی کنید با حرکت دست خود پرواز یک پرنده را هم برای کودک خود شبیه‌سازی کنید.



با کودک تمرین کنید


سعی کنید از هر فرصتی برای به سخن درآوردن کودک خود استفاده کنید، برای مثال زمانی که او تشنه است از او بپرسید چه می‌خواهد. اگر پاسخ نداد به او بگویید که تو الان آب می‌خواهی.زمانی که کودک‌تان تلاش می‌کند کلمه را به زبان بیاورد صبور باشید. به او اجازه بدهید از ذهن و حافظه خودش استفاده کند و مرتب او را برای این کار تشویق کنید.



با او درست حرف بزنید


بعضی از والدین پاسخ کودک خود را به درستی نمی‌دهند و سعی می‌کنند با همان زبان کودکانه کلمات نامفهوم را بیان کنند اما این کار کاملا اشتباه است. شما نه تنها باید کلمات را درست تلفظ کنید بلکه سعی کنید پاسخ جملات نامفهوم کودک‌تان را هم به شیوه صحیح بدهید.



نوبت را رعایت کنید


زمانی که کودک حرف می‌زند با تمام وجود به او گوش بدهید و منتظر باشید تا او سخنش را تمام کند، سپس شما حرف بزنید، سوال بپرسید و سعی کنید منتظر جواب بمانید. به او کمک کنید اسباب‌بازی‌های مورد علاقه‌اش را انتخاب کند و نظر و احساسش را در مورد هر کدام بگوید. همین کار را می‌توانید با وسایل بی‌خطر که در محیط خانه قرار گرفته‌اند، انجام دهید.

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

۲۰ روش برای حرف زدن موثر با کودک


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

 شیوه‌ای که با کودکان حرف می‌زنیم تاثیر عمیقی بر آموزش و توانایی گوش دادن آنها بر ما می‌گذارد.


ما همیشه در حال ارایه الگویی برای رفتار و عمل کودکان هستیم. شیوه‌ای که ما با آنها حرف می‌زنیم نیز بر مبنای عمل و رفتار است. الگویی که ما در حرف زدن با کودکان ارایه می‌دهیم به آنها می‌آموزد که چگونه باید در مقابل به ما پاسخ بدهند.


پدر و مادرها به سه شیوه با کودکانشان ارتباط برقرار می‌کنند. برخی از آنها خشونت آمیز حرف می‌زنند. این والدین بسیار غرولند می‌کنند، کودک را تحقیر می‌کنند و با جملاتی تهاجمی کودک را مخاطب قرار می‌دهند. در مقابل کودکانشان نیز به شیوه‌هایی متفاوت واکنش نشان می‌دهند. مثلا بسیار بازیگوش و شیطان هستند، یا ترسو و گوشه گیر هستند و یا نافرمان و گستاخی می‌کنند.


گروه دوم، والدینی هستند که برقراری ارتباط مثبت را می‌فهمند. آنها با ملاطفت، نرمی و محبت رفتار می‌کنند و سخن می‌گویند. اما متاسفانه نرمش و ملایمت این نوع والدین مانع از آن می‌شود تا زمانی که باید اقتدار یا محدودیتی را به کودک نشان بدهند درست رفتار کنند. آنها ناگهان تغییر روش می‌دهند و با خشونت کلامی یا رفتاری کودک را وادار به انجام کاری می‌کنند.


گروه سوم، پدران ومادرانی هستند که روش برقراری یک ارتباط سالم را می‌شناسند. آنها همواره به یک شکل ثابت و درست عمل می‌کنند. آنها مثبت، صمیمی، گرم و واضح حرف می‌زنند و عمل می‌کنند. برقراری ارتباط با کودک به این شیوه به کودک می‌فهماند که پدر و مادر موقعیت را می‌شناسند و می‌فهمند و مطابق باآن حرف می‌زنند و عمل می‌کنند. این شیوه‌ای است که پدر و مادرها باید آن را یاد بگیرند.


این ۲۰ روش به شما کمک می‌کند تا شیوه حرف زدن درست با فرزندتان را بیاموزید:


۱ـ اسم کودک را بخوانید. صدا کردن نام کودک توجه او را به حرف‌های شما جلب می‌کند. کودکان خردسال اغلب به زمان‌هایی محدود توجه دارند بنابراین برای جلب توجه باید مدام نامش را صدا کنید.


۲ـ از جملات مثبت استفاده کنید. مدام به کودک نگویید«نه» یا «نکن» اگر همیشه به کودک بگویید «به لیوان دست نزن»، «ندو»، «لباستو کثیف نکن» او به سمت آن کشیده می‌شود و بالاخره لیوان را می‌شکند و لباسش را کثیف می‌کند. به جای این جملات منفی بگویید «لیوانو با دو دستت نگه دار»، «مراقب لباست باش»، «مراقب راه رفتنت باش». مثبت حرف زدن کار آسانی نیست اما تلاشی است که بسیار ارزنده است.


از واژه‌های سرزنشی مثل «خرس گنده شدی»، تحقیر آمیز مثل«پسر بد» و بیان شرم و خجالت مثل «شرم به تو» استفاده نکنید. این نوع واژه‌ها و جملات احساس بی‌ارزشی را در کودک شما تقویت می‌کند.


جملات و واژه‌های مثبت به کودک اعتماد به نفس و احساس شادی و خوشبختی می‌دهند. رفتارش را بهتر می‌کند و تلاش او را برای رسیدن به موفقیت بیشتر می‌کند.


جملات مثبتی مثل «عزیزم یادت باشه که اسباب بازیاتو جمع کنی»، «ممنونم که کمکم کردی»، «خسته نباشی که به خواهرت کمک کردی»، «من به تو افتخار می‌کنم» راهر روز تکرار کنید و نتیجه‌اش را ببینید.


۳ـ با کودک ارتباط چشمی برقرار کنید. تاثیر واژه‌ها را زمانی بهتر احساس می‌کنید که کودک را در محیطی آرام قرار دهید و به چشم هایش نگاه کنید و با آرامش با او حرف بزنید.


۴ـ به تن صدا و لحن کلامتان توجه کنید. با کودکی که غر می‌زند با همان لحن و با تندی صحبت نکنید. زمانی که کودک آرام شد با او حرف بزنید. بالا و پایین رفتن صدا باید متناسب با موقعیت باشد. پس اگر همیشه با داد و بیداد حرف می‌زنید باید این عادت را ترک کنید.


۵ـ به کودک فرصت‌ها و موقعیت‌های تازه را پیشنهاد بدهید. اگر می‌خواهید کودکتان با شما همراهی کند باید به او بگویید چرا باید به یک روش خاص عمل کند و به حرف‌هایتان گوش بدهد. او باید اهمیت و ارزش پیروی از حرف‌ها و دستورات شما را بداند. «وقتی از خونه بیرون می‌ری باید لباست رو عوض کنی. کدوم لباس رو دوست داری بپوشی؟»


از کودک بخواهید تا برای حل مشکل به شما کمک کند. مثلا به جای اینکه بگویید «اسباب بازیتو اونجا ننداز» بگویید «فکر نمی‌کنی اگه اسباب بازیتو جای بهتری بذاری بهتره؟»


جایگزین‌ها را به کودک نشان بدهید. «الان نمی‌تونی نقاشی بکشی، اما می‌تونی با لگوهات بازی کنی».


۶ـ ساده بگیرید. کودکان نمی‌توانند چند دستور را همزمان انجام بدهند. به جای اینکه بگویید«پاشو درساتو بخون اما قبـــــلش اتاقتو مرتب کن و کفشاتو ببر بذار تو جا کفشی و لباساتو مرتب کن» اول یک خواسته ساده‌تر را از کودک بخواهید و سپس او را به انجام کارهای دیگر تشویق کنید.


۷ـ غر نزنید و بهانه نگیرید. به جای اینکه ابتدا روی ناکامی‌ها و ناتوانی‌های کودک تاکید کنید و مرتب از او بهانه جویی کنید که درست رفتار نمی‌کند روی نکات مثبت رفتاری او توجه کنید و درباره آنها بیشتر حرف بزنید.


۸ـالگو باشید تا بتوانید توقع خوش رفتاری از کودک داشته باشید. خوش رفتاری شما با کودک به او یاد می‌دهد چگونه باید رفتار کند. چه رفتاری پذیرفتنی است و چه رفتاری در هر شرایطی نادرست است. نکته‌ای که نباید فراموش کنید رفتار متناوب است. نباید خودتان یک بار راست بگویید و یک بار دروغ بگویید. اگر توقع دارید همیشه کودکتان با خطاب محترمانه حرف بزند. باید همیشه خودتان با همین شیوه حرف بزنید. بگویید«لطفا»«متشکرم» و همیشه با همین خطاب محترمانه حرف بزنید.


۹ـ جدی اما مهربان باشید. اگر درمورد مساله‌ای تصمیم قاطع دارید باید به آن عمل کنید. اگر درخواستی از کودک دارید و یا چیزی را به کودک توصیه می‌کنید باید روی آن پافشاری کنید. مثلا اگر قرار است اتاقش را خودش تمیز کند نباید از آن کوتاه بیایید. در عین حال ســـــــعی کنید سخت گیر نباشید. چیزی فراتر از توانایی کودک از او نخواهید و یا با هدف تنبیه اینکار را نکنید. کمی هم مهربان باشید. اگر می‌بینید کودک تلاشش را برای جمع کردن اتاقش می‌کند می‌توانید در انتهای کار برای تشویق او را همراهی کنید و کمکش کنید تا کارش را بهتر انجام بدهد.


۱۰ـ سوال بپرسید. اگر می‌خواهید کودکتان بیشتر فکر کند و برداشت‌های آزاد داشته باشد از او سوالاتی تحلیلی بپرسید. سوال تحلیلی یعنی سوالاتی که پاسخ آنها بله یا خیر نیست و او باید تلاش کند بیشتر حرف بزند و دیدگاه‌ها و احساساتش را نشان بدهد. مثلا به جای این پرسش«مهد کودک خوش گذشت؟ » بپرسید«چه چیزی امروز بیشتر در مهد کودک خوشحالت کرد؟ ».


۱۱ـ آیا کودک منظور و هدف شما را فهمیده است؟ اگر احساس می‌کنید کودکتان واکنش درستی به درخواست‌ها و حرف هایتان نشان نمی‌دهد و گیج شده است. پرسش و درخواستتان را دوباره تکرار کنید تا متوجه شوید او موضوع را به خوبی فهمیده است. از او بخواهید آنچه به او گفته اید را تکرار کند.


۱۲ـ درخواست هایتان را با خواسته‌های شخصی‌تان یکی کنید. زمانی که می‌خواهید کودک کاری را برایتان انجام بدهد به جای فرمان‌های امری مثل«تو باید» بگویید «من می‌خواهم». او از این طریق می‌فهمد که تاثیر رفتارش چه احساسی در شما ایجاد می‌کند. مثلا بگویید«خیلی خوشحال می‌شم که بری حموم»«خیلی هیجان زده می‌شم که تو مسابقه برنده بشی»«باعث افتخارمنه که نمره‌های خوبی بگیری».


۱۳ـ اگر کودکتان بسیار درگیر مساله‌ای می‌شود و به محیط اطراف و زمان توجهی نمی‌کند هر از چند گاهی به او یادآوری کنید که باید چه کارهایی بکند. مثلا بگویید«عزیزم دیگه کم کم باید بریم».


۱۴ـ به کودکتان نشان بدهید که همه توجه و دقت شما به شنیدن حرف‌های اوست. روزنامه خواندن، تلوزیون تماشا کردن و کار کردن حواس‌تان را پرت می‌کند. اگر نمی‌توانید به حرف‌های کودک گوش بدهید تظاهر نکنید.


۱۵ـ اگر دو کودک با تفاوت سنی‌های متفاوت دارید برای گفتگو با هر دو نفرشان برنامه ریزی کنید و به هر دوی آنها فرصت حرف زدن بدهید. گاهی اوقات بچه‌های بزرگ‌تر همه فرصت را برای خودشان می‌خواهند و یا بچه‌های کوچک‌تر همه توجه پدر و مادر را جلب می‌کنند. در طول روز با هر دوی آنها حرف بزنید و به هر دو فرصت اظهار نظر بدهید.


۱۶ـقسم‌های کوچک و بی‌فایده نخورید و یا کودک را مجبور نکنید برای هرچیزی قسم بخورد. نگویید«راستشو بگو، قسم بخور که گلدونو تو نشکستی»


۱۷ـ ملاحظه‌گر باشید. حواستان به مکالماتتان با دیگران باشد. چه چیزی به دوستانتان می‌گویید؟ چگونه با کودکتان حرف می‌زنید؟ آیا با دوستان و کودکتان به یک شیوه حرف می‌زنید؟ مکالماتتان را با دوستانتان در حضور کودک طوری تنظیم کنید که اگر کودک درباره آن از شما سوالی کرد پاسخی برایش داشته باشید.


۱۸ـکودکتان را با وجود تفاوت‌هایی که با دنیای شما دارد بپذیرید. کودکی که تایید می‌شود و دیگران به او بها می‌دهند مشکلات و احساساتش را راحت‌تر درمیان می‌گذارد. او یاد می‌گیرد که اگر بزرگ شود و یا تغییر کند بازهم شما در کنارش خواهید بود.


۱۹ـ وسط حرف کودک نپرید. اگر کودک برایتان ماجرایی را تعریف می‌کند تا انتهای داستان را گوش بدهید و حرفش را قطع نکنید. اگر مدام وسط حرف کودک بپرید یا اظهار نظرهای بی‌مورد بکنید او علاقه‌اش را برای مطرح کردن دیدگاهایش را از دست می‌دهد. مثلا اگر کودکتان اتفاقاتی که در مدرسه می‌افتد را برایتان تعریف می‌کند با پرسش‌های بی‌مورد او را سردرگم نکنید یا از ماجرا منحرف نشوید. سکوت کنید و احساسات‌تان را با لبخند یا تعجب نشان بدهید.


۲۰ـ گفتگو با کودک را جدی بگیرید. گفتگو و تلاش برای برقراری ارتباط با کودک احساس اعتماد به نفس، توانایی برقرای ارتباط با دیگران، یافتن ارتباطات همدلانه صمیمی با و دیگران را در کودک تقویت می‌کند.


برای کودک وقت بگذارید و تلاش کنید تا ارتباط موثری با هم برقرار کنید. یادتان باشد که گفتگو با کودکان وارد شدن به یک خیابان دو طرفه است. با آنها حرف بزنید و منتظر شنیدن پاسخ‌ها و واکنش هایشان باشید. گوش دادن نیز به اندازه حرف زدن مهم است.


روزنامه اطلاعات

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

مراحل رشد کلامی کودکان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

یکی از پیچیده ترین مراحل رشد کودک، تسلط او بر زبان است. کودک از طریق سخن گفتن می تواند با جهان پیرامون خود ارتباط برقرار کند. زبان به کودک این امکان را می دهد تا نیازها و خواسته هایش را بیان کند و احساس ها و هیجان های درونی خود را با والدین و مراقبینش در میان گذارد. از آن جائی که سخن گفتن رفتاری است که کودک را از ”خودمحوری“ به اجتماعی شدن سوق می دهد، هرگونه مشکلی در این زمینه می هٔواند کودک را از فرآیند رشد، بالندگی و زندگی جمعی باز دارد.

توانائی سخن گفتن مهارتی است که باید آموخته شود رشد گفتاری کودک به تکامل اندام های گویائی و محرک های محیطی او بستگی دارد. در طول شش ماههٔ اول زندگی، کودک تنها قادر است صداهای نامفهومی از دهان تولید کند. به طور معمول آمادگی برای تقلید کلمات در پایان یک سالگی آغاز می شود.

گویائی و شنوائی دو حس کاملاً مرتبط به هم هستند. کودک ابتدا سعی می کند با گوش دادن به صداها، آنها را تقلید کند، و سپس به تکرار واژه ها و ایجاد زمزمه های نامفهومی می پردازد. به تدریج کودک به مرحلهٔ درک کلام پا می گذارد و می تواند دستورها و خواسته های والدینش را اجرا کند. در این مرحله است که کودک خردسال یاد می گیرد برای رسیدن به نیازهایش چگونه صحبت کند. اگر پدر و مادر او را تشویق به حرف زدن نکنند و با کمترین اشارهٔ او خواستهٔ او را برآورده سازند، کودک هم یاد می گیرد که بدون زحمت صحبت کردن، می تواند به خواسته اش برسد، در نتیجه تلاش هم در جهت زبان آموزی نخواهد کرد. یادگیری زبان به این دلیل اهمیت دارد.

۱) زبان وسیله ای برای ارتباط برقرار کردن و دوست شدن است.

۲) زبان وسیله ای برای سازگاری با محیط است.

۳) زبان وسیله ای برای تفکر و درک بهتر است.

۴) زبان وسیله ای برای پرورش سایر مهارت های ذهنی است.

۵) زبان وسیله ای برای تحصیل علم و گسترش تجربه هاست.

یک ماهگی

گویائی و شنوائی

در یک ماهگی، طفل با صداهای ناگهانی وحشت زده می شود و به اصطلاح از جا می پرد. در این حالت او خود را سفت و محکم نگه می دارد و لرزش خفیفی به اندام های او دست می هد. چشمک می زند و به بالا نگاه می کند، دست و پای خود را می کشد و کف دست و انگشت های خود را باز می کند و در نهایت نیز گریه را سر خواهد داد.

اگر زنگوله ای را ملایم و آهسته به صدا در آورید، ساکت و آرام می شود و تمام توجه خود را به سمت صدا متمرکز می کند. با این وجود هنوز قادر به یافتن موقعیت درست محل زنگوله نیست. هنگامی که نوزاد در حال گریه است، با شنیدن صدای گفت وگوی افراد و یا صدائی مثل جارو برقی ساکت می شود. فقط باید توجه داشت هنگامی که طفل درحال شیر خوردن است، محیط عاری از صداهای بلند و وحشت آور باشد تا او بتواند با آرامش به شیر خوردن خود ادامه دهد. در غیر این صورت او با چندین با شنیدن صداهای بلند در هنگام شیر خوردن اشتهایش را از دست می دهد و میل گرسنگی اش علی رغم این که سیر نشده باشد، فروکش خواهد کرد.

توجه:

کودکانی که دارای اختلالات شنوائی هستند نیز می توانند صداهائی از دهان خود تولید کنند، اما اگر نقص شنوائی آنها جدی باشد، در برابر صداهای ناگهانی هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهند. هم چنین، باید توجه داشت، کودکانی که دارای اختلالات بینائی نیز هستند، چشمان خود را به طرفین و یا به سمت منبع صدا برمی گردانند. بنابراین هرگونه پاسخ دهی به محرکات بینائی و شنوائی باید همیشه مورد توجه قرار گیرد.

سه ماهگی

در سه ماهگی، طفل هنوز با صداهای بلند پریشان و مضطرب می شود. او با شنیدن این گونه صداها محکم چشمک می زند و چشم خود را به سمت بالا می چرخاند. در نهایت نیز گریه می کند و قصد دور شدن از منبع صدا را دارد. کودک سه ماهه هنگام شنیدن صدای نزدیکان خود ابتدا لبخند می زند و سپس در صدد لمس و گرفتن آنها بر می آید.

البته این امر در صورتی رخ می دهند که کودک از قبل در حال گریه نباشد. شما می توانید هنگامی که با کودک تنها هستید، با صدائی ملایم و آهسته با او صحبت کنید. او تنها وقتی ناراحت و آزرده باشد، گریه را سر می دهد. در این موقع می توانید با حرکات آرام جغجغه و یا زنگوله ای کوچک او را ساکت کنید.

کودک سه ماهه قادر است چشم و سپس سر خود را به سمت صداهای آشنا برگرداند و با ”لبخند اجتماعی“ خود در صدد ایجاد ارتباط با آن فرد برآید. هنگامی که بطری شیر را جلوی او تکان می دهید، دهان خود را به حالت مکیدن در می آورد و آب دهانش را جمع می کند. کودک هیجان و علاقهٔ خود را به هنگام شنیدن صدای افراد و یا صدای پای آنها از طریق دست و پا زدن نشان می دهد. حتی زمانی که لباس او را برای شستشو و یا حمام کردن از تیش در می آورید، او به وجد می آید.

ِ▪ توجه: کودکان دارای نقص شنوائی نیز با مشاهدهٔ مادر، مربی و یا پرستار خود شور و علاقهٔ خود را نشان می دهند. چنان چه کودک تا سه ماهگی هیچ عکس العملی به صداهای اطرافیانش نشان ندهد، نیاز به مشاورهٔ پزشکی دارد.

شش ماهگی

در شش ماهگی، کودک به سمت صداهای آشنائی که در اطراف خود می شنود، فوری برمی گردد. اکنون صداهائی که حتی در معرض دید او هم نباشد، نظر او را جلب می کند. اگر والدین، مربیان و یا نزدیکان کودک با یکدیگر با آرامی صحبت کنند، او نیز با آواهای یک و یا دو سیلابی شروع به پاسخ گوئی می کند. آواهائی مثل، ”ب ب“ یا ”آ آ“. همین طور اگر با کودک بازی کنید، تبسم می کند، می خندد و از شادی جیغ می زند. یا اگر به نوعی ناراحت شود، فریاد می زند. آنها واکنش های متفاوتی به افراد محیط خود نشان می دهند و این خود دلیلی بر شناخت کودک از آشنایان و اعضاء خانواده است.

نه ماهگی

در نه ماهگی، کودک مشتاقانه متوجه صداهائی می شود که به طور روزانه و مرتب می شنود. به خصوص صدای گفت وگوی پدر و مادر و یا مربیانش نظر او را به خوبی جلب می کند. او چنان به این صحبت ها توجه می کند که گوئی می فهمد که چه می گویند. صداهای بلند توجه کودک را راحت تر به خود جلب می کند و او را به دقت کردن وا می دارد.

در نه ماهگی او می تواند با صدای بلند و واضح، واژه های دو سیلابی مثل ”بابا“، ”ماما“ و ... را بگوید. این نحوهٔ ادای کلمه ها، برای او حکم تمرین صحبت کردن را دارد. یکی از دلیل هائی که کودک از غان و غون کردن به ”حرف زدن“ می رسد آن است که پدر و مادر یا نزدیکان او در برابر آواهائی که کودک از دهانش خارج می کند و شبیه کلمات با مفهوم است، با خندهٔ خود و تکرار آن آوا به کودک پاداش می دهند. از طرف دیگر، کودک قصد دارد با والدین و نزدیکان خود ارتباط برقرار کند. در این مرحلهٔ سنی کودک مفهوم ”نه“ و ”خداحافظی“ را می داند. او سعی می کند با تقلید از بزرگ ترها صداهای مشابهی از دهان خارج کند. بدین ترتیب کلمات در آواسازی های کودک مشخص می شوند و به تدریج می آموزد که طبق قواعد دستور زبان سخن بگوید، زیرا هنگامی که جملات درستی را می گوید، تقویت می شود و کم کم با حرف زدن با بزرگ ترها هماهنگ می شود. در نه ماهگی کودک در جهت درست صداهائی که می شنود، می چرخد.

توجه:

کودکانی که دارای اختلالات شنوائی هستند به طور معمول تا این مرحله پیش می آیند، اما چون قادر به شنیدن اصوات و کلمات نیستند، در همین مرحله می مانند و پیشرفت نمی کنند. بیشتر کودکان از حدود ۹ـ ۸ ماهگی شروع به تکلم و تکرار واژه های دو سیلابی می کنند.

۱۲ماهگی (یک سالگی)

کودکان یک ساله، اسم خودشان را می شناسند و هنگام شنیدن نام خود زود بر می گردند. آنها با صدای بلند و با ادای واژه های دو سیلابی درصدد صحبت کردن و ایجاد ارتباط با دیگران بر می آیند. آنها در این سن مفاهیم زیادی را در مورد جهان پیرامون خود یاد گرفته اند، ولی به دلیل عدم رشد اندام های گویائی هنوز قادر به تکلم نیستند.

به عبارت دیگر، اگر یک کودک یک ساله بتواند به طور متوسط ۱۰کلمه بگوید، قادر است ۵۰کلمه را بفهمد. از ۱۵ـ ۱۴ ماهگی به بعد کودک می تواند هر ماه ۲۰ واژهٔ جدید را بیان کند. سطح درک کودک چنان ارتباطی با بلوغ جسمانی اندام های گویائی کودک ندارد. کودکی که کم حرف می زند، ممکن است به مراتب از کودکی که کلمه های زیادی را می گوید و جمله های پیچیده ای می سازد، بیشتر بفهمد. اگر از کودک در خواستی کنید، با انجام آن کار، نشان می دهد که منظور شما را درک کرده است. برای مثال، وقتی به کودک بگوئید: ”موهایت را شانه بزن“، او با انجام این کار نشان می دهد که منظور شما را کاملاً فهمیده است.

توجه:

اگر کودکی تا یک سالگی نتواند با استفاده از زبان، به اسباب بازی های مورد علاقه اش هیچ اشاره ای بکند، نیاز به مشاورهٔ پزشکی دارد.

۱۵ماهگی

بیشتر کودکان در ۱۵ماهگی، صداهائی شبیه کلمات از حنجرهٔ خود خارج می سازند. آنها می توانند چند کلمهٔ قابل تشخیص (اغلب ۶ـ۱ واژه) را به ترتیب بگویند. نکتهٔ قابل ذکر آن است که در این سن کودکان لغات و مفاهیم زیادی را فرا گرفته اند و می فهمند، اما هنوز قادر به بیان آنها نیستند. کودک خواسته ها و نیازهای خود را با اشارهٔ دست و گفتن لغات ساده به اطرافیانش می فهماند. وقتی از او بخواهید با شنیدن اسم اشیاء و یا افراد به آنها اشاره کند، او به راحتی این کار را انجام می دهد. در مقابل خواسته های ساده ای مثل، ”بیا شام بخوریم“، ”دست بزن“ و یا ”توپ را به من بده“، از خود عکس العمل مناسب نشان می دهد.

۱۸ماهگی

کودک به هنگام بازی، با ایجاد صداهائی از حنجره، با خودش حرف می زند. او با زیر و بم کردن صداها، حالت های مختلف هیجانی به خود می گیرد. به سخنان افراد گوش می دهد و با عکس العمل مناسب به آنها پاسخ می دهد. او می تواند ۲۰ـ۶ کلمه را به زبان بیاورد. البته لازم به ذکر است که حدود گنجینه لغت ها و عبارت های او خیلی بیشتر از این مقدار است. کودک برای سخن گفتن نیاز به رشد و تکامل بخشی از دستگاه عصبی خود که مربوط به اندام های گویائی است، دارد. این امر از این پس رفته رفته حاصل می شود.

به طور کلی، اصول یادگیری تکلم عبارتند از:

۱) آمادگی بدنی: رشد و تکامل اعصاب و اندام های گویائی.

۲) آمادگی ذهنی: رشد و تکامل مغز و اعصاب مربوط به درک کلمات و سخن گفتن.

۳) الگوپذیری از گفتار دیگران: چگونگی تلفظ کودک به شیوهٔ صحبت کردن اطرافیان بستگی دارد.

۴) تمرین: امکان صحبت کردن کودک با اطرافیان.

۵) میزان انگیزش: تلاش کودک برای صحبت کردن و فهماندن خواستهٔ خود به اطرافیان.

۶) آموزش :داشتن سرمشق های خوب و کمک به کودک در تکرار صحیح کلمات.

کودکان به طور معمول، سعی می کنند کلمات آخر جمله را تکرار کنند و یا در صدد تقلید از زیر و بمی صدای افراد بر می آیند. آنها از این که برایشان شعر و ترانه های سادهٔ کودکانه بخوانید، لذت می برند و سعی می کنند با شما بخوانند و تکرار کنند. هنگامی که کودک خواهان چیزی باشد، با اشاره دست و یا گفتن یک کلمه، منظور خود را می فهماند. از دستورها و خواسته های سادهٔ شما اطاعت می کند، برای مثال، اگر از او بپرسید: ”کفشات کو؟“، با انگشت به آن اشاره می کند و یا بلند می شود و می رود و آن را می آورد. یا اگر از او بخواهید که، ”در را ببندد“، او با رفتن و بستن در خواستهٔ شما را انجام می دهد. مفهوم ”نکن“ و ”دست نزن“ را به خوبی می فهمد. می تواند با انگشت، به چشم، دست، بینی، عروسک و ... اشاره کند.

ِ▪ توجه: اگر کودک تا هیجده ماهگی نتواند حداقل ۵ کلمه بگوید، نیاز به مشاورهٔ پزشکی دارد.

۲سالگی

یک کودک ۲ساله قادر است تا ۵۰ واژه (یا بیشتر) را به وضوح بیان کند. این واژگان اغلب کلمه هائی هستند که برای کودک مهم می باشند. مثل افعال رایج آنها (بده، بیا) یا افراد نزدیکانشان (بابا، مامان) و ... . او می تواند جمله های دو کلمه ای و یا حتی چند کلمه ای بسازد و از طریق گوش دادن به حرف های اطرافیان خود درصدد ایجاد ارتباط با آنها برآید. به طور معمول هنگام بازی با خودش حرف می زند، هر چند که از نظر دیگران کلام او غیر قابل فهم باشد. گاهی کلماتی که او را به وجد می آورد، تکرار می کند.

کودکان هم چنین ممکن است جمله های یک کلمه ای و یا دو کلمه ای خود را با حرکت ها و یا آهنگ صدایشان همراه کنند تا بتوانند فکر و منظورشان را به دیگران بفهمانند. کودک مدام از والدین و مربیان خود اسم افراد و اشیاء را می پرسد. اگر برای او شعرهای کودکانه خوانده شود، بی نهایت لذت می برد و در صدد هم صدائی با آن بر می آید.

او می تواند اعضاء بدن خود را مثل، مو، دست، پا، بینی، چشم، دهان و ... را بشناسد و حتی نشان دهد. نام بیشتر وسائل خانگی را می داند و حتی آنها را از روی عکس می شناسد. خواسته های سادهٔ شما را مثل، ”برو ببین پستچی چی آورده است؟“ را می فهمد و اجرا می کند. مفاهیم سادهٔ روزمره را به خوبی آموخته و هنگام بازی با همسالان و یا عروسک هایش آنها را با خود تمرین و تکرار می کند.

۲/۵ سالگی

کودک در این سن حدود ۲۰۰ واژه و یا بیشتر را به وضوح بیان می کند، اما صحبت کردن او نشان می دهد که در جمله سازی و عبارت پردازی دارای اشکالات زیادی است. نام و نام خانوادگی خود را می داند. هنگام بازی با صدائی بلند و قابل فهم با خود حرف می زند و ماجراهای روزانه را تعریف می کند.صحبت های اطرافیان را تکرار می کند. پیوسته دربارهٔ همه چیز می پرسد و اغلب جمله های او با ”این چیه؟“ و یا ”این کیه؟“ آغاز می شود.

اکنون به کارگیری ضمیرهای ”من“ و ”تو“ اشتباه نمی کند. نوک زبانی صحبت کردن قدری در این سن رواج دارد. اکنون او قادر است چند بیت از شعرهای کودکانه را از حفظ بخواند. از این که برای او کتاب های داستانی تصویردارد بخوانید خیلی لذت می برد. عروسک هائی که دارای خانه و وسایل کوچک هستند، در همانندسازی با بزرگ سالان به او کمک می کند. این امر سبب می شود در ارتباط با اطرافیان خود هوشمندانه تر عمل کند.

توجه:

اگر یک کودک ۵/۲ ساله نتواند حداقل ۵۰ واژه را به زبان بیاورد، یا با دو کلمهٔ ساده، جمله ای کوتاه بسازد (مثل، آب بده)، نیاز به مشاورهٔ پزشکی دارد.

سه سالگی

کودک در این سن واضح و با زیر و بم کردن صدا حرف می زند. می تواند کلمات بلند و معنی داری را بگوید، اما هنوز در بیان درست و ترکیب بندی جمله ها اشکال دارد. نام و نام خانوادگی، جنسیت و در برخی موارد، سن خود را می داند و ضمیرهای شخصی و حرف های اضافه را به درستی به کار می برد، حتی قادر است اغلب حروف اضافه را نیز در جای مناسب خود استفاده کند. او هنوز هنگام بازی با خودش ـ به طور یک طرفه ـ حرف می زند.

اغلب کودکان ۳ساله شروع به گفتن جمله های سادهٔ چهار کلمه ای می کنند و می توانند حروف اضافه و ربط را هم در جمله های خود به کار برند. مثل، ”من مامان را صدا زدم، و او آمد.“

لازم به یادآوری است که این گونه حرف زدن موجب کسب اعتماد به نفس او حین صحبت کردن با دیگران می گردد. در مکالمه های ساده شرکت می کند و می تواند کارها و فعالیت های روزمرهٔ خود را بازگو کند.

او حتی می تواند تجربه های قبلی خود را نیز تا حدی به خاطر آورد و آنها را تعریف کند در این سن کودک دائم در حال پرسیدن است. جمله های او اغلب با ”چرا؟“، ”کجا؟“ و ”کی؟“ آغاز می شود. او مشتاقانه به داستان ها و ماجراهای مربوط به خودش گوش می دهد و از شنیدن مکرر آن خسته نمی شود. اکنون او می تواند چند بیت شعر کودکانه را از حفظ بارها بخواند و تکرار کند. از دیدن تلویزیون و به ویژه برنامه های مخصوص کودکان لذت می برد و سرگرم می شود.

۴سالگی

گفت وگوی هوشمندانه و رعایت نکات دستور زبان از ویژگی های مهم این دوره از رشد کلامی کودک به حساب می آید. این طور به نظر می رسد که فقط در تلفظ چند حرف مثل ”ر“، ”ل“، ”ت“ و”پ“ اشکال دارد. او به خوبی می تواند با افراد دیگر ارتباط برقرار کند و دربارهٔ ماجراها و رویدادهای روزانهٔ خود به صحبت بپردازد.

نام و نام خانوادگی، سن، جنس و حتی آدرس منزل خود را می داند. هنوز هم کنجکاوانه به دنبال پرسش های خود مثل ”این کیه؟“، ”این چیه؟“، ”چرا؟“ و ... بر می آید. همین طور معنی لغت هائی را که نمی داند، می پرسد کودک با دقت به داستان هائی که برای او خوانده می شود، گوش می دهد و خود نیز در صدد گفتن داستان بر می آید. اما بیشتر وقت ها موضوع اصلی داستان را فراموش می کند. او قادر به شمردن اعداد از ۱ تا ۲۰ و یا بیشتر است و چند حرف الفبا را می تواند تشخیص دهد. از شنیدن لطیفه های خنده دار و یا لغت های نامتجانس خوشش می آید و سعی می کند آنها را تکرار کند. اگر با او تمرین شود، می تواند چند بیت شعر کودکانه را حفظ کند و از بر بخواند.

زبان و تأثیر محیط

کودکان زبان را از طریق ارتباط برقرار کردن با افراد (مادر، پدر و یا مربی) خود فرا می گیرند. گفتار ساده و کوتاه مادر در ۱۸ماهگی باعث رشد کلامی و تسلط کودک بر واژگان و جمله های او در سال های بعد می شود. هم چنین کودکانی که اطرافیانشان با آنها بیشتر صحبت می کنند از کودکانی که کمتر مخاطب قرار می گیرند، از گنجینهٔ لغت بیشتری برخوردارند. علاوه بر آن یکی دیگر از عوامل پیشرفت تکلم در کودکان، توانائی ارتباط برقرار کردن مؤثر با دیگران است. بیان کلمه ها و حروف مناسب در زمان و مکان مناسب به افراد و موضوع های مناسب، از جمله نکات مهم برقراری ارتباط مؤثر است. توانائی مکالمه، مهارت های گفتاری، شنیداری و اجتماعی کودک را تقویت می کند. از جمله رعایت نوبت صحبت کردن، دانش، علاقه، نیاز، عکس العمل های شنونده، ارتباط چشمی و .... .

۵سالگی

یک کودک پنج ساله روان و سلیس صحبت می کند رعایت قواعد دستور زبان را می کند و معمولاً با زیر و بم کردن مناسب صدایش می تواند احساس های خود را نیز بیان کند، اما هنوز در تلفظ برخی حروف مثل ”س“، یا ”ف“ اشکال دارد.

کودک مشتاقانه شعرهای ساده و کودکانه را حفظ می کند و می خواند. او دوست دارد که برای او قصه و داستان بخوانند و یا خودش داستان بگوید. با کودکان و دیگر هم سن وسالانش به اجرای نمایش نامه می پردازد. هنگام بازی با خودش حرف می زند و قصه می گوید. اسم کامل، سن، جنس، آدرس محل زندگی اش را می داند. معنی اشیاء و پدیده های عینی و ملموس را چون می بیند و به کار می برد، می فهمد و درک می کند. اما مرتب دربارهٔ واژه ها و مفهوم های انتزاعی مثل خوبی، عدالت، ظلم و ... می پرسد و گاهی آنها را نامناسب به کار می برد. او از لطیف گوئی و معماسازی لذت می برد.

ماندانا سلحشور

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

کودک من از چند ماهگی حرف می زند؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

کودک در کار زبان آموزی با تکالیف سنگینی روبرو است. کودک باید بر تمام سطوح زبان تسلط یابد. به این معنی که نه تنها باید اصوات گفتار را فرا گیرد، بلکه باید یاد بگیرد. چگونه با ترکیب آنها هزاران واژه بسازد. چگونه با ترکیب این واژه‌ها جمله‌هایی برای بیان اندیشه‌هایش بیافریند. شگفت آنکه بخش عمده این یادگیری در تمامی‌ فرهنگها و تقریبا در همه کودکان ظرف چهار تا پنج سال حاصل می‌شود.

صداهای قبل از تکلم

در دو سه هفته اول زندگی صداهای کودک در موارد مختلف یکسان و یکنواخت است. این صداها جنبه بازیابی دارد و با اراده و آگاهی انجام نمی‌شود. ولی کم کم بین گریه کودک و وضعیت او ارتباط برقرار می‌شود. به نحوی که مادر از طریق لحن گریه کودک می‌تواند به گرسنگی ، خواب آلودگی یا نیازهای دیگر او پی ببرد.

زبان آموزی به کودک

اگر چه معمولا شروع تکلم را با بکار بردن اولین کلمات مشخص می‌کنند ولی می‌توان گفت که کودک از حدود سه ماهگی با ایجاد صدا به نحوی با محیط پیرامون خود رابطه برقرار می‌کند. ضمن اینکه اطلاعات کودک در مورد وضعیت خود بیشتر از شناخت او از صداها و اصوات است. بتدریج که کودک بزرگتر می‌شود و شنوایی نیز به کمک او می‌آید، آگاهی او از صداها بیشتر می‌شود. کودک در این مرحله به صدای دیگران گوش می‌دهد و از بازی با صداها لذت می‌برد.

این سر و صداه نه تنها برای کودک بلکه برای پدر و مادر نیز لذت بخش است و باعث می‌شود که آنها متقابلا به کودک پاسخ دهند و زمینه را برای تقلید او فراهم کنند. کودک از ماه سوم به بعد کم کم خود را با این صداها سرگرم می‌کند و از این به بعد قان و قون کردن کودک شروع می‌شود و از ماه ششم به بعد بطور فزاینده‌ای صداها را تقلید و تکرار می‌کند.

صدای کودک از حدود یک سالگی کم کم شبیه تکلم بزرگسالان می‌شود. کودک در اواخر سال اول زندگی مجموعا دو سه کلمه یاد می‌گیرد، ولی قبل از بیان اولین کلمه بسیاری از صداها ، حالات عاطفی و تغییرات چهره و چند کلمه ساده مانند بابا و ماما را درک می‌کند. کودک در حدود نه ماهگی نسبت به اسم خود و کلمه‌های نه و نکن ، عکس العمل نشان می‌دهد و شروع به تقلید صداه می‌کند.

اولین کلمه‌ها


معمولا کودک در اواخر سال اول کوشش می‌کند کلمه و صداهایی را که می‌شنود تقلید کند. به این ترتیب در حدود یک سالگی کودک یکی دو کلمه معنی‌دار را بیان می‌کند. از پانزده ماهگی به بعد بسرعت به تعداد واژه‌ها افزوده می‌شود و این واژه‌ها چند برابر می‌شوند.

زبان آموزی به کودک

کودک در 15 تا 24 ماهگی حدود 50 واژه را یاد می‌گیرد و از این به بعد به موضوع تکلم ،آگاهی پیدا می‌کند. یعنی می‌فهمد که هر چیز نامی ‌دارد و اشتیاق به کسب مهارت در سخن گفتن فزونی می‌گیرد و کودک روز به روز لغات بیشتری را فرا می‌گیرد. لغاتی که کودکان بکار می‌برند در مورد چیزهایی است که با آنها آشنا هستند و کارهایی است که می‌تواند انجام دهد. بنابراین اولین کلمه‌های بچه‌ها بسیار شبیه هم هستند.

کودک در دو سال اول زندگی شیفته حرکت و تغییر است. بنابراین اولین لغاتی که کودک بکار می‌برد، مربوط به چیزهایی است که حرکت می‌کند. کودک قبل از همه اسامی‌ و سپس افعال و سرانجام قیود و صفات را فرا می‌گیرد.

اطرافیان کودک نیز باید تمرین را با کلمه‌های مورد علاقه کودک و نامهایی که بیشتر از همه سر و کار دارند شروع کنند و جمله سازی نیز بسیار ساده و با استفاده از همان گروه کلمه‌ها و اسامی ‌می‌باشند. تا قبل از سه سالگی اصرار در سخن گفتن کودک لزومی‌ ندارد. چون ممکن است مشکلات دیگری از جمله لکنت زبان را به دنبال داشته باشد.

اولین جمله‌ها


اولین جمله‌های کودک یک کلمه‌ای است و گفتن کلمه بابا از طرف کودک ممکن است به معنی بابا مرا بگیر باشد. در حدود دو سالگی کودک می‌تواند جمله‌های کوتاه دو کلمه‌ای و سه کلمه‌ای را ادا کند. این گونه جمله سازیها به جملات تلگرافی معروفند.

تکلم کودک

کودک مرتبا کلمه‌های یشتری را یاد می‌گیرد و تمایل به ارتباط با دیگران در او افزایش می‌یابد. کودک در حدود سی ماهگی 300 تا 400 کلمه می‌داند. در سه سالگی مقدار زیادی از زبان را در نتیجه تقلید و تکرار فراوان می‌فهمد و حرف می‌زند و گنجینه لغات او سریعا افزایش می‌یابد.

تکلم نیز، مانند سایر مهارتها در کودکان مختلف فرق می‌کند. بعضی کودکان کمی ‌جلوتر و یکی دو ماه قبل از یک سالگی تکلم می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد که بطور کلی دخترها در رشد زبان یکی دو ماه از پسرها جلوترند.

برای کودکانی که ت هیجده ماهگی هنوز زبان باز نکرده و ارتباطی با اطرافیان و محیط برقرار نکرده باشند و یا تا بیست و چهار ماهگی کلمه‌ای نگفته و دلیل واضحی نیز برای حرف نزدن او در دست نباشد، باید چاره‌ای اندیشید. زیرا با توجه به دوره‌های حساس رشد ، اگر کودک به موقع زبان باز نکند عقب ماندگی‌های غیر قابل جبران بوجود خواهد آمد. سال دوم زندگی برای رشد گویایی کودک از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی