(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

جویدن آدامس در تغذیه و سلامت



قرنهاست که از آدامس برای تمیز کردن دهان و یا خوشبو کردن تنفس استفاده شده است. محققی بنام Jacobsen در مقاله ای که با همکارانش در سال 2004 به چاپ رسید به نکاتی در این باره اشاره کرده اند. اولین روش آدامس سازی در سال 1869 (135 سال پیش) ابداع شد و 59 سال بعد یعنی از سال 1928 آدامس هایی تولید شد که مواد دارویی به آنها اضافه می شد تا هنگام جویدن مصرف کننده آنها را دریافت کند. در سال 1999 (بیش از ده سال پیش) طی یک بررسی علمی، Imfeld اعلام داشت که امروزه حدود 560 هزار تن آدامس که معادل 374 میلیارد قطعه آدامس است با قیمتی معادل 5 میلیارد دلار آمریکا، در سراسر دنیا در هر سال بفروش می رسد. اگر برای جویدن هر قطعه آدامس فقط نیم ساعت وقت صرف شود، این مقدار آدامس مدت 187 میلیارد ساعت وقت مردم دنیا را به جویدن خود اختصاص می دهند. دیگر محققینی مثل Masumoto و همکاران در همان سال 1999 بیان کردند که جویدن آدامس های شیرین تا حدودی موجب ایجاد حالت آرامش روحی در افراد مصرف کننده می شود.

 

امروزه اغلب از شیرین کننده های مصنوعی از قبیل ساخارین، آسپارتام، آس سولفام کا و سیکلامات جهت طعم دار کردن آدامس ها استفاده می شود. مطالعاتی از قبیل مطالعه Leclercq و همکارانش در سال 1999 در ایتالیا نشان داد که مقدار موجود چنین شیرین کننده هایی در موادی از قبیل برخی مواد شیرین از جمله نوشابه های رژیمی و آدامسها آنقدر نیست که از حد مجاز بیشتر شود و بنابراین خطری مصرف کنندگان را تهدید نمی کند.

 

 در سال 1991 (حدود 1۷ سال پیش)، تشکیلات دارویی (فارماکوپه) اروپا طرح استفاده از آدامسی را داد که به کمک آن بیماری های دهانی و یا بیماریهای سایر نقاط بدن بکمک موادی که از راه دهان و یا سیستم گوارشی جذب می شوند قابل درمان هستند. با جای دادن مواد دارویی در ترکیبات محلول در آب و یا در ترکیبات محلول در چربی، می توان این داروها را خیلی سریع (در عرض 15-10 دقیقه) پس از شروع جویدن آدامس، و یا به کندی (در طی ساعتها) به بدن فرد رساند. از این داروها می توان فلوراید (برای درمان و کاهش پوسیدگی های دندانی)، کلرهگزیدین (که یک ضد عفونی کننده موضعی است)، نیکوتین (برای کاهش کشیدن سیگار با دریافت نیکوتین سیگار از طریق جویدن آدامس)، آسپیرین (ضد درد و التهاب)، دیمن هیدرینات (برای بیماریهای روانی-هیجانی)، دیفن هیدرامین (داروی ضد حساسیت)، نیترات میکونازول (درمانگر بیماری قارچی کاندیدیاز یعنی همان برفک دهانی)، آنتی اسیدها (در تسکین و درمان ناراحتی معده)، و کافئین (بعنوان کاهش دهنده خواب) را نام برد. فنتول که یک ماده شیمیایی افزودنی است و بعضا به آدامس ها زده می شود با تاثیر بر پرزهای چشایی و سلولهای بویایی احساس خنکی خوشایندی را در مصرف کننده ایجاد کرده و از تشنگی فرد می کاهد. حتی استفاده از آدامس بجای بزاق مصنوعی در درمان خشکی دهان ناشی از برخی سرطانها در مطالعه Davies در سال 2000 موفقیت آمیز بوده و بیشتر مورد اقبال بیماران قرار گرفته است. جویدن آدامس بویژه برای کودکان بعنوان روشی برای دریافت داروها بیشتر مورد توجه است.

 

دو محقق بنامهای Jacobson و Brownell در مقاله سال 2000 خود تصریح کردند که تولید برخی مواد از جمله انواع شیرینی، بیسکویت و کیک ها و انواع آدامس که امروزه بعنوان تنقلات (و البته گاها تنقلات نامناسب) مورد استفاده قرار می گیرند، بقدری در دنیا افزایش یافته که حتی افزودن مقدار جزئی مالیات روی آنها قادر است منبع عظیم مالی را در اختیار مالیات گیران قرار دهد.

 

نکات منفی که در مطالعات علمی به آنها اشاره شده اند:

برخی مطالعات (از جمله مطالعه Selton-Suty و همکاران در سال 2004) این شک را مطرح کرده اند که استفاده از برخی خمیر دندان ها و برخی آدامس ها بیش از خرابی دندانها موجب انتقال و حفظ باکتری هایی می شوند که عفونت ایجاد شده توسط آن باکتری ها در بدن، نهایتا موجب ایجاد و یا تشدید بیماریهای قلبی می شوند.

 

محققین دیگری (Choragudi و همکاران در سال 2003) اعلام کردند که جویدن آدامس حاوی نیکوتین در یک مرد 39 ساله بمدت 7 ماه، موجب فیبریلاسیون (کارکرد نامناسب و کشنده) قلبی در او گردید. ضمنا Lin و همکارانش در سال 2002 اعلام کردند که جویدن برخی آدامس ها موجب افت فشار خون مینیمم و افزایش ضربان قلب در بیماران قلبی شده احتمال خطر را در آنان افزایش می دهد.

 

مطالعه Zagorecka و همکارانش در سال 2003 نیز اعلام داشت که گاها جویدن آدامس های شیرین شده با برخی شیرین کننده ها موجب بروز واکنش های آلرژیک در برخی افراد می گردد. ضمنا محققین دیگری مثل Dapoigny و همکارانش هم در همان سال (2003) اعلام کرده بودند که جویدن آدامس در بعضی افراد حساس و مستعد، موجب تحریک دستگاه گوارش می شود. بعلاوه مطالعه Westra و همکارانش در سال 1998 موید بالا رفتن احتمال خطر سرطان زبان در کسانی بود که آدامس های با طعم دارچین زیاد جویده بودند.

 

همچنین برخی از محققین از جمله Kamimori و همکارانش در مقاله سال 2002 خود بیان داشته اند که مصرف آدامس های حاوی کافئین (ماده تسکین دهنده موجود در قهوه) ممکنست بقدری بر خواب افراد اثر کند که موجب بی خوابی آنان شود. ضمنا Favier و همکارانش در سال 1996 متوجه شدند که جویدن آدامس حاوی کولاها توان ورزشی را زیاد نمی کند. مقاله چاپ شده توسط Russel و همکاران در سال 1998 حتی اذعان کرده که استفاده از آدامس موجب افزایش احتمال ابتلا به بیماریهای گوارشی می گردد.

 

برخی دیگر از مطالعات (از جمله مطالعه Hansen و همکاران در سال 2004) معتقدند که افرادی که تعداد قابل توجهی از دندانهایشان را با آمالگام (ترکیبی از فلز جیوه) پرکرده اند و زیاد هم آدامس می جوند، در واقع مقداری جیوه (که سمی است و خوردن مقدار زیادش موجب مسمومیت می شود)، را هم می خورند، گرچه این مطلب توسط برخی دیگر از محققین (از جمله Mackert و Berglund در مقاله سال 1997) تایید نگردیده و آنها معتقدند مقدار جیوه ای که از طریق جویدن آدامس در افراد دارای دندانهای پرشده متعدد وارد بدن آنها می شود بسیار جزئی بوده و بی خطر است.

 

علاوه بر ضررهایی که عده ای از محققین برای جویدن آدامس ذکر می کنند، مواردی از پریدن آدامس به ریه افراد و خطرات عدیده آن ذکر شده است. بعنوان مثال Njau در سال 2004 مرد 24 ساله ای را ذکر می کند که در اثر این اتفاق جان سپرد؛ به همین ترتیب Reiterer و همکارانش در سال 2003 عفونت شدید ریه در اثر پریدن آدامس به ریه یک کودک 8 ساله را گزارش نمودند. همچنین Keppler و همکارانش در سال 2003 در یک مقاله علمی اعلام کردند که جویدن آدامس برای کسانی که قرار است بیهوشی قبل جراحی داشته باشند بسیار خطرناک است و همین کار باعث مسدود شدن ریه 2 نفر گردیده بود. مشابه همین نظریه توسط Masumoto و همکارانش در سال 1998 ارائه شده بود که اعلام کرده بودند افرادی که قرار است جراحی لوزه داشته باشند باید از جویدن آدامس در روز جراحی خودداری کنند و Soreide و همکاران هم در سال 1995 با تایید این مطلب اعلام داشته بودند که جویدن آدامس قبل جراحی گوارشی با افزایش ترشحات گوارشی احتمال خطر را می افزاید.

 

نکات مثبت که در مطالعات علمی مورد توجه قرار گرفته اند:

برای جویدن آدامس مزایای چندی در مطالعات علمی ذکر شده که از آن جمله می توان به بهبود حافظه عملی و افزایش توان به یادآوی کوتاه مدت و بلند مدت (مطالعه Tucha و همکاران در سال 2004) اشاره کرد. البته مطالعه دیگری که توسط ویلکینسون و همکارانش در سال 2002 انجام شده بود چنین نتیجه ای را بطور کامل تایید نکرده بود.

 

نکته قابل توجه دیگر این که برخی محققین (از جمله Kubota و همکاران در سال 2003 و همچنین Takada و Kiyamoto در سال 2004) اعلام داشته اند که جویدن آدامس بخش جلوی شبکه کورتکس مغزی را فعالتر کرده و موجب پردازش بهتر اطلاعات مغز انسان می شود. ضمنا دیگر محققین (از جمله Kawabe و همکارانش بنا بر مقاله شان در سال 2003) معتقدند که نه تنها عضلات دهانی، بلکه فعالیت عضله زبان نیز هنگام جویدن آدامس افزایش می یابد و به دفع مواد سمی گروهی از عضلات بدن کمک می کند.

 

نتایج بعضی دیگر از تحقیقات (از جمله مطالعه Schonfeld و همکارانش در سال 1997 و بررسی Smoak و Koufman در سال 2001) نشانگر تاثیر مثبت جویدن آدامس در کاهش موارد ریفلاکس حلق و مری در بیماران مبتلا به ریفلاکس بوده است. ضمنا Avidan و همکارانش در مقاله علمی خود که در سال 2001 منتشر شد اعلام کردند که جویدن آدامس در حین پیاده روی از بازگشت اسید معده به مری جلوگیری می کند.

 

نتیجه بسیار جالب مقاله Lewkowski و همکارانش در سال 2003 بیانگر این مطلب بود که جویدن آدامس درد ناشی از آمپول زدن و واکسن زدن را در دخترها کاهش داد؛ گرچه این اتفاق در پسرها نیفتاد.

 

به کمک آدامس برخی از نمک های ضروری بدن را نیز ممکن است به بدن افراد رساند (این مطلب را مطالعه Neyraud و همکاران در سال 2003 تایید کرده است)؛ گرچه در برخی مطالعات (از جمله مطالعه Zaidi و همکاران در سال 2000) مقدار نمک دریافتی به این روش را قابل ملاحظه نمی دانند.

 

استفاده از آدامس بنابر نظر Kimbrough و همکارانش (2002) موجب کاهش احتمال خون ریزی لثه و تشکیل پلاکهای دندانی می شود. جویدن آدامسی که حاوی گزیلیتول ویا سوربیتول (انواعی از قندها که دارای بنیانهای الکلی شیمیایی با جذب کند بوده و از آنها برای ساخت مربای دیابتی ها استفاده می شود) باشد، نه تنها به رشد باکتریها کمک نکرده و باعث افزایش پوسیدگی دندانها نمی شود، بلکه به کاهش پوسیدگی نیز کمک می کند. مطالعه Juric و همکارانش در سال 2003 نشان داد که جویدن آدامس حاوی گزیلیتول و فلوراید از رشد باکتری های بیماریزایی از خانواده لاکتوباسیل و استرپتوکوک جلوگیری می کند که اثر این آدامس ها حتی از محلولهای کلرهگزیدین و آمین فلوراید هم بهتر بود؛ گرچه استفاده از مسواک و خمیردندان تاثیر بهتری در جلوگیری از پوسیدگی دندان داشت. مطالعه Alanen و همکارانش در سال 2000 نیز تایید کننده این مطلب بود که گزیلیتول به اندازه داروهایی از گروه Sealants در پیشگیری از پوسیدگی دندان موثر است. نظیر چنین مطالعاتی (از قبیل مطالعه Kovari و همکاران در سال 2003 و همینطور مطالعه Takahashi و همکارانش در سال 2003) تایید کننده این مطلب بوده که استفاده از اینگونه آدامس ها در مراکز نگهداری کودکان برای جلوگیری از پوسیدگی دندان مناسب است. قند دیگری بنام تاگاتوز (Tagatose) نیز توسط مرکز غذا و داروی آمریکا (FDA) بعنوان بی ضرر در تولید آدامس ها مورد استفاده قرار گرفته که در مطالعه Levin در سال 2002 بعنوان کاهش دهنده پوسیدگی دندان معرفی شده است.

 

نظیر چنین مطالعاتی حتی بر روی سالمندان هم انجام شده و بنا بر نظر Simons و همکارانش در سال 2002، جویدن آدامس در سالمندان ساکن خانه های سالمندان موجب بهبود سلامت دهان و دندان آنها می شود. البته در سال 2003 محققینی (Lingstrom و همکارانش) اذعان کردند که مطالعاتی که بر روی آدامس های حاوی گزیلیتول و سوربیتول انجام شده از نظر علمی قابل انتقاد بوده است و همچنین مطالعه Makinen و همکارانش در سال 1998 هم نتیجه متفاوتی را در برداشت بگونه ای که نمایانگر تاثیر نامطلوب استفاده از قندهای چند الکلی در شیرین کردن آدامس ها، بر افزایش پوسیدگی دندان بود.

 

دو مطالعه که اولی در سال 2000 توسط Uhari و همکارانش و دومی توسط Tapiainen و همکارانش در سال 2002 انجام شد نتیجه بسیار جالبی را بدست داد که بیانگر اثر گزیلیتول در جلوگیری از اوتیت میانی (گوش درد) افرادی است که بدفعات از آدامس های حاوی این ماده جویده باشند.

 

آنگونه که Wigmore و Bugyra در مقاله سال 2003 خود ذکر کرده اند، پس از خوردن یا نوشیدن موادی که بوی خاصی را در دهان بجای می گذارند، جویدن آدامس می تواند سرعت رفع این بوها را افزایش دهد. حتی مطالعه Waler در سال 1997 پا را از این هم فراتر گذاشته بود و اعلام می داشت که جویدن آدامس به اندازه استفاده از داروی سولفات روی در کاستن اجزای فرار حاوی سولفورها در دهان هم موثرتر است.

 

خلاصه:

با توجه به آنچه ذکر شد، بنظر میرسد در کل جویدن آدامس های بدون قند بصورت متناوب (و نه دائمی) می تواند اثرات مفیدی را به همراه داشته باشد؛ گرچه جویدن طولانی مدت و یا عادت شدن جویدن آدامس قابلیت تایید قطعی ندارد. ضمنا لازم به دقت است که جویدن آدامس بر روی دریافت معمول غذایی فرد تاثیر نامطلوب نداشته باشد و در عین حال با کاهش حس تشنگی بطور کاذب، بر دریافت مایعات تاثیر نامناسب بر جای نگذارد.

علل ناپایداری ازدواج

علل ناپایداری ازدواج

از جمله عواملی که سلامت خانواده را تهدید می کنند عبارتند از: ‌


۱) عدم شناخت و آگاهی به اصول زندگی مشترک:‌" توانایی" در" دانایی " است . برای ازدواج و زندگی مشترک موفق ، کسب دانایی هایی لازم است و مانند هر ‌امر دیگری باید مهارت های مربوط به آن را کسب کرد و در فرآیند زندگی مشترک به کاربرد. در برخی از ‌خانواده ها به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به یکدیگر، عدم آگاهی نسبت به اهداف و انگیزه های ازدواج ، ‌بی انصافی ها، پیش داوری ها، فریب کاری ها ، عدم احساس مسئولیت و بی توجهی به اصول اخلاقی ، بنیاد ‌خانواده متزلزل می شود.مهمترین عاملی که موجب آسیب پذیری خانواده می شود، عدم شناخت و انحراف از ‌هدف های ازدواج است. زن و شوهری که هدف های ازدواج و تشکیل خانواده را نشناخته و یا فراموش ‌کرده اند، در کدام مسیر حرکت می کنند؟ کدام روش و وسیله را برای نیل به کدام هدف انتخاب می کنند؟ هنگامی ‌که راجع به خانواده صحبت می شود، معمولا زن ها و شوهرهابه گونه ای برخورد می کنند که گویا همه چیز را ‌درباره خانواده می دانند. هرکس به خود اجازه می دهد راجع به خانواده اظهار نظر کند و چون هرکس در خانواده ‌رشد کرده ، تصور می کند دانش و آگاهی لازم را دارد. در حالی که این طور نیست و برای انجام هر کاری و ‌ایفای هر نقشی به آموزش ، کارآموزی و مهارت آموزی نیاز است.

۲) سست شدن باورهای مذهبی: شاید مهمترین عاملی که بنیاد خانواده را تهدید می کند، سست شدن باورهای مذهبی و اصول اخلاقی و فقدان ‌معنویت باشد. هرگاه زن و شوهر در روابط خود، خدا را فراموش کنند و در حضور و غیاب یکدیگربه گونه ای ‌برخورد کنند که خدا غایب است، با دست خود کانون خانواده را به سوی تزلزل و نابودی سوق داده اند . ‌یکی از رسم های پسندیده هنگام عقد ازدواج، گذاشتن قرآن بر سر سفره عقد است. به نظر می رسد این رسم به ‌معنی آن است که زن و شوهر به قرآن اعتقاد دارند و به آنچه که قرآن گفته عمل می کنند و قرآن را در زندگی و ‌پیوند مشترک خود حاکم و داور قرار می دهند و خداوند را حاضر و ناظر به اعمال ، رفتار و گفتارشان می دانند . ‌حال چنانچه این وضعیت تغییر کند و این اعتقادات و باورها سست شود و از بین برود ، سلامت و تعادل خانواده ‌به خطر می افتد. زمانی که ارزش ها، نگرش ها و باورهای حاکم بر روابط زن و شوهر براساس لذت طلبی ، ‌مصلحت گرایی، مادی گرایی و سودطلبی استوار باشد، بی شک روابط انسانی از معنویت تهی می شود. این نوع ‌روابط بسیار سست و شکننده خواهد بود و به محض بروز موقعیتی خاص مانند بی پولی ، تنگدستی ، بیماری ، ‌کهولت و افزایش سن و نظایر آن از درون متلاشی می گردد و با هر بهانه ای از هم می گسلد . ‌

۳) عدم صداقت و فریبکاری: جوهر روابط سالم میان زن و شوهر صداقت است. صداقت اعتماد را بنیاد می نهد. زن یا شوهری که با همسر ‌خود صادق نیست و با دادن وعده و وعیدها می خواهد زندگی کند ، با رفتار خود کانون گرم و صمیمی خانواده را ‌دچار تزلزل می کند. زن و شوهری که از واقعیت ها دور هستند و در عالم اوهام و تخیلات زندگی می کنند ، آیا می توان گفت که زندگی زناشویی موفقی خواهند داشت ؟ گاهی اوقات پنهان کردن حقایق ( مخفی کاری ) و فریب ‌دادن (فریب کاری ) موجب می شود ارکان خانواده متزلزل شود و روابط زن و شوهر آسیب ببیند.

۴) عدم توجه به نیازهای همسر: ‌ زوج های موفق کسانی هستند که در صدد ارضای نیازهای همسر خود می باشند. بنابراین هر زن یا شوهری ‌وظیفه دارد نیازهای جسمی و روحی همسرش را بشناسد و در مقام ارضای آنها برآید.ارضای نیازها به طریق ‌درست و مطلوب به رشد همه جانبه و ایجاد امنیت روانی زوجین منجر می شود و در نتیجه سلامت خانواده ‌تأمین می گردد. برای مثال هر انسانی نیاز به " امنیت "، "محبت" ، "توجه و احترام " دارد. لذا هرگاه این گونه ‌نیازها از طرف همسر تأمین نشود ، فرد احساس ناامنی روانی می کند و بهداشت روانی خانواده مختل می شود. ‌

۵)‌ ابهام و افراط در انتظارها ‌: به طورمعمول مشخص کردن انتظارها در روابط ، باعث معین شدن وظایف و حدود روابط افراد می شود. در ‌خانواده هایی که انتظارهای متقابل زن و شوهر مشخص نشده است، روابط آسیب پذیراست و زوجین دقیقاً نمی ‌دانند نسبت به یکدیگرچه وظایفی برعهده دارند.تفاوت و تعارض در انتظارات موجب می شود فضایی نامساعد و کینه توزانه به وجود آید. گاهی ‌اوقات داشتن توقعات بیش از حد از همسر، مثل اینکه انتظار داشته باشیم او همچون فرشته باشد ، یا معلومات ‌بسیاری داشته باشد ، یا در نظم و ترتیب سرآمد دیگران به حساب آید، سلامت خانواده را در معرض تهدید قرار ‌می دهد.‌

۶) دخالت دیگران: اکثر پژوهش های انجام شده در ایران درباره طلاق ، این حقیقت را منعکس کرده که دخالت دیگران مانند ‌اقوام و آشنایان ، والدین زن یا شوهر موجب شعله ورشدن اختلافات زن و شوهر می گردد و در نهایت به طلاق و ‌جدایی منجر می شود. زن یا شوهر به ویژه در اوایل زندگی مشترک توسط دیگران به طور ناشیانه راهنمایی و یا ‌در برخی موارد تحریک می شوند.گاهی اوقات مادرشوهر یا پدرشوهر و مادرزن یا پدرزن علیرغم علاقه ، در ‌زندگی مشترک فرزندانشان مزاحمت ها و آسیب هایی را به وجود می آورند.

۷) مسائل اقتصادی و مالی: انسان ها نیازهای مادی دارند که باید در حد متعادل ارضا شود، اما مسائل مادی نباید همه امور را تحت ‌الشعاع قرار دهد. زندگی زناشویی نشیب و فراز دارد و زن و شوهر باید با رعایت صرفه جویی، قناعت و عدم ‌تجمل گرایی، مسائل اقتصادی زندگی مشترک خود را تنظیم و اداره کنند. گاهی اوقات مسائل مالی و اقتصادی ‌بهانه هستند و زمانی که از زن یا شوهر سؤال می شود که چرا با یکدیگر سازش ندارید؟ به این گونه مسائل اشاره ‌می نمایند و در نهایت "عدم توافق" و "عدم تفاهم" را عامل اصلی طلاق و جدایی معرفی می کنند. بدیهی است ‌که این عامل کلی و مبهم ( عدم توافق ) نمی تواند ما را به سوی شناخت عواملی که سلامت خانواده را تهدید می‌کنند، هدایت کند. ‌

۸)‌ موانع فرهنگی و طبقاتی: گاه فرهنگ زن یا مرد به لحاظ عدم تناسب یا تضاد، سلامت خانواده را تهدید می کند. برای مثال ‌ناهماهنگی فرهنگی و طبقاتی زن و شوهر ( مانند فرهنگ شهری در مقابل فرهنگ روستایی ) گاهی باعث تهدید ‌بنیاد خانواده می شود. ‌متأسفانه بعضی افراد به تعهدات اخلاقی و ارزش های حاکم مقید نیستند و این مسئله موجب می شود زن و شوهر ‌در ظاهر زیر یک سقف با یکدیگر زندگی کنند، اما روح آنها از همدیگر فاصله داشته باشد. در این وضعیت زن ‌یا شوهر با " منم منم" گفتن !! و تفاخر به اصل و نسب خود، سعی می کند همسر خود را سرزنش و تحقیر کند. ‌بدیهی است در چنین خانواده ای احساس حقارت هر یک از زوجین موجب می شود فضای روانی و عاطفی ‌نامساعدی به وجود آید و زوجین از یکدیگر متنفر شوند. 

۹)‌ هوسرانی و ازدواج مجدد: عامل دیگری که سبب آسیب زایی خانواده می شود تنوع طلبی یا هوسرانی است که فرد به فرمان احساسات خود ، با فرد دیگری غیر از همسر خود ارتباط برقرار می کند و رابطه خود با همسر ‌قبلی را سست می نماید . در این شرایط عواملی از قبیل زیبایی و یا ثروت طرف مقابل موجب گرایش به روابطی ‌خارج از چارچوب خانواده یا برقراری روابط پنهانی می شود. این وضعیت موجب می شود روابط زن و شوهر ‌مخدوش گردد، بنیاد خانواده سست شود و سرنوشت فرزندان به خطر افتد. ‌

۱۰)‌ سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات‌: مهمترین عامل آسیب پذیری خانواده ، بروز سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات است. بنابراین هر یک از زن و شوهر ‌به سهم خود مسئولیت دارند که از به وجود آمدن سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات پیشگیری کنند.

مطالب پیشنهادی:


تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم کدامند؟

ژن درمانی چیست؟

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟





راههای ازدواج موفق


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



از «نهاد خانواده» و مقدس بودن تشکیل آن و کمک به برپایی این «خیمه عفاف» گفتیم، و از اینکه قانون زوجیت عمومی و کشش متقابل، به برپایی این خیمه کمک می کند و اگر تدبیر نباشد، این کشش به تنش می انجامد. نیز گفته شد که «ازدواج»، سازنده و رشددهنده است و روح تعاون و احساس مسؤولیت را برمی انگیزد و وعده الهی هم به «توسعه رزق» برای اقدام کنندگان به ازدواج، این «سنت نبوی» یادآوری شد.

اینک ادامه بحث:

معیارگرایی

چنین نیست که هر کس ازدواج کرد، سعادتمند شد. چنین هم نیست که هر کس همسری برگزید، می تواند او را به سعادت و خوشبختی برساند. دلیل آن هم وجود آتشهای اختلاف و زبانه های کینه و کدورت در خانواده های بسیاری است که گاهی هم پایشان به شکایت و دادگاه و پرونده و ... کشیده می شود.

مهمتر از «تشکیل خانواده»، داشتن خانواده ای سالم، استوار، پاک و عاطفی و داشتن همسری همدل و همزبان و همراه و همدرد است. خانواده هایی که پس از تشکیل، خیلی زود از هم می پاشد و طوفان اختلاف، ریشه آن را لرزانده و سقف آن را فرو می ریزد، یا از همان آغاز، میان زن و شوهر و اقوام و بستگان دو طرف، «مسأله» بوده است، یا در اثر لجاجتها، خودخواهیها، نبودن روحیه گذشت و ایثار و نادیده گرفتن خطاهای کوچک و ضعفهای ناچیز، «مسایلی» بروز می کند و رفته رفته بزرگ می شود و «مشکلات»، عرصه را بر «زندگی» تنگ می سازد. اگر از آغاز، بنای ازدواج، سالم نهاده شده باشد، این گونه بحرانها یا هرگز یا دیر به سراغ خانه می آید.

هسته اولیه یک خانواده سالم و مطلوب، از همان آغاز ازدواج، از هنگام خواستگاری و وصلت با خانواده دیگر شکل می گیرد و ریشه آن، شناختن و داشتن «معیارهای مکتبی» در انتخاب همسر است.

همسر ایده آل کیست؟ خصوصیات یک زن یا شوهر خوب کدام است و با کدام «معیار»، باید سراغ انتخاب شریک زندگی رفت، یا به درخواست یک خواستگار برای ازدواج، «آری» گفت؟ و این آری گفتن، که گاهی بلکه اغلب، یک زندگی مادام العمر را بر دوش انسان می گذارد، باید با در نظر گرفته چه ویژگیهایی باشد؟

نجابت و دیانت

وصلت با خانواده هایی که نجیب و شریف اند، پسندیده تر است. تدیّن و تقوا، ملاک دیگری در همسرگزینی است. ارزش و اعتبار یک مسلمان در دیدگاه مکتب، به «دین» او است. پس ملاک قرار دادنِ دینداری در ازدواج، نشانه اصول گرایی و مکتبی اندیشیدن و مکتبی عمل کردن است.

اگر کسی مسلمان و مؤمن است و در ازدواج، دنبال همتا، هم شأن و «کُفو» می گردد، لابد می داند که مسلمانی و ایمان، رمز و نشانه آن همتایی است و مؤمن، کفو مؤمن است و زنان پاک و عفیف، لایق مردانِ باتقوا و پاکند (و الطیّباتُ لِلطیّبین)(1) و در آیات قرآن، ازدواج با مشرک و کافر نهی شده است، چرا که همتای مؤمن نیست.(2)

امام صادق(ع) فرمود:

«اَلکُفْوُ اَنْ یَکونَ عَفیفا و عِنْدَهُ یَسارٌ»؛(3)

کفو و همتا در همسری آن است که پاکدامن و توانگر باشد (تا بتواند خرج زندگی را تأمین کند).

پس معیار در «آری» گفتن به همسر آینده یا خواستگاری کردن از یک دختر، آن است که هم «عفاف» داشته باشد، هم «قدرت مالی». در برخی احادیث، دین و امانت مطرح شده است، در روایتی «دین و اخلاق» معیار قرار گرفته است و بی اعتنایی به این معیارها فسادآفرین دانسته شده است.

رسول خدا(ص) فرمود:

«اِذا جاءَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلقَهُ و دینَهُ فَزَوِّجُوهُ و اِنْ لا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الارض و فَسادٌ کبیرٌ»؛(4)

هر گاه کسی سراغ شما آمد که «اخلاق» و «دیانت» او را می پسندید، پس با او ازدواج کنید و گرنه در زمین فتنه خواهد شد و فساد بزرگ پدید خواهد آمد.

گرچه «زیبایی و جمال» را به عنوان یک معیار و ارزش می توان حساب کرد، اما در صورتی که با تقوا، عفاف و پاکی در تعارض قرار نگیرد. کسی که در ازدواج، تنها به «زیبایی»، یا «ثروت» یا «شهرت» توجه کند و از اصالت خانوادگی و تربیت و اخلاق پدر و مادر و عفاف دختر غافل شود، چه تضمینی وجود دارد که خانواده ای محکم، استوار و پابرجا پدید آید و این کانون، پایگاه صفا و محبت شود؟!

سنتهای دینی و ملی را نباید نادیده گرفت. فرهنگ خودی ما به اصول خوبی آمیخته و بر آنها استوار است، اگر آن را در مقابل فرهنگ بیگانه، به دیده حقارت ننگریم و کنار نگذاریم. در یک خانواده، هر چه نجابت و اصالت و حیا و عفت بیشتر باشد و هر چه معیارهای مکتبی بیشتر حاکم و سرنوشت ساز و تأثیرگذار باشد، نظام و انسجام و قوام آن خانواده نیز، مستحکم تر و بادوام تر خواهد بود.

سستی بنیان خانواده ها را بیشتر در میان کسانی می توان دید که به اصول مکتبی و ارزشهای فرهنگ خودی بی اعتنا و از آنها بیگانه یا گریزان اند.

همسر نمونه

برای خیلی ها این سؤال که «همسر نمونه کیست؟ زن یا شوهر ایده آل و مطلوب، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟» از سؤالات اساسی در گزینش همسر است. نه تنها در گام نخست و آغاز کار، حتی در مورد کسانی هم که ازدواج کرده اند و مدتی از پی نهادن این بنا و بر پا ساختن این خیمه گذشته و صاحب فرزند نیز شده اند، آشنایی با این «شاخص»ها و «معیار»ها، مناسب و مفید است، زیرا با عینیت بخشیدن به آنها در زندگی مشترک، می توانند به سلامت و استحکام بنیان خانواده خویش، کمک کنند.

پیش از آنکه به خصوصیات مثبت و ارزشی همسر اشاره شود، بد نیست که با چهره منفی و نکوهیده همسرِ ناشایست هم آشنا شویم و خانواده های «مسأله دار» را بشناسیم. در این زمینه روایات بسیار است و در این احادیث، از ازدواج با فاسق، بداخلاق، شراب خوار، عقیم، احمق و سفیه،

مجنون، و دختری که در خانواده بد رشد و نموّ یافته است، نهی شده است. از جمله این حدیث مشهور است که رسول خدا(ص) فرمود: از ازدواج با «خضراء دِمَنْ» بپرهیزید. پرسیدند: یا رسول اللّه ، مقصود از خضراء دمن (سبزه روییده در مزبله) چیست؟ فرمود: «المَرأةُ الْحَسْناءُ فی مَنْبَتِ السّوء».(5) یعنی زن زیبارویی که در خانواده ای پست و فرومایه، به بار آمده باشد.

همچنین از زنانِ نازا، آلوده، لجباز، نافرمان، حقیر و پست در نظر فامیل خود، سرکش در برابر شوهر، رام و تسلیم در مقابل دیگران، ناموافق با شوهر، کینه توز، فخرفروش، بی پروا از کار زشت و ... در روایات نکوهش شده و از این گونه زنان به عنوان «شِرار النساء» یاد شده است.

در مقابل، به ازدواج با دوشیزگان، زیبارویان، فرزندآوران، عفیفان و نجیبان، صاحبان اخلاق نیکو، دیندار و امین، فرمانبرداران از شوهر و حافظان مال و آبروی همسر و ... تشویق و ستایش شده است.

از پیامبر اکرم(ص) روایت است: از جمله عواملی که موجب صلاح و اصلاح مرد مسلمان می شوند آن است که همسری داشته باشد که هر گاه به او بنگرد، خوشحال و مسرور شود و اگر از زنش غایب باشد، حافظ و نگهبان آبرو و حرمت شوهر باشد و اگر به او دستوری داد، اطاعت کند.(6)

و در روایت دیگر چنین است: هیچ مرد مسلمانی پس از اسلام، بهره ای بیشتر از این نبرده است که همسری مسلمان داشته باشد که اگر به او بنگرد، شادمان شود و اگر فرمانش دهد اطاعت کند و هر گاه از همسرش غایب باشد، وی نسبت به خودش و مالِ شوهرش، نگهبان و امین باشد.(7)

و رسول خدا(ص) فرمود: «مِنْ سعادَةِ المرء الزّوجة الصالحه»؛(8)

همسر صالح و شایسته، از جمله عوامل خوشبختی مرد است.

رهنمود این احادیث، عبارت از این است که از معیارهای همسر خوب، «حفظ عفاف»، «مراعات حقوق همسر» و «صیانت از مال و آبرو» است. همین عوامل و مراعات این نکات، از سوی دیگر به قوام و استحکام بنیاد خانواده کمک می کند. روابط مناسب عاطفی زن و شوهر با یکدیگر و آن دو با فرزندان و بستگان و حفظ حقوق آنان و مراعات وظایف متقابل، عامل دیگری برای سلامت خانواده است.

آتش اختلاف

به کار بستن معیارهای مکتب، به انس و الفت خانواده می انجامد و بی توجهی به آنها عامل بروز تشنج و اختلاف در خانواده است سعدی گفته است: «قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.»(9) و چه مصیبتی سخت تر و تلخ تر از بروز اختلاف در یک خانه و خانواده؟

صفای زندگی، نعمت بزرگی است که برخورداران از آن باید پیوسته شکرگزار آن باشند و قدر و قیمت خانه بی اختلاف و نزاع را بدانند. چنین محیطهای گرمی، بهشتی دنیوی برای فرزندان نیز خواهد بود و طعم شیرین زندگی را به آنان خواهد چشاند.

البته گاهی برخی بگو مگوها در حدّ بیان دیدگاهها و انتقال سلیقه ها به طرف مقابل لازم است، تا دو همسر که شریک زندگی یکدیگرند، از نظرات، خواسته ها، توقعات و کاستیها و حتی انتقادها و عیوب خویش آگاه شوند و عقده ای در دل نماند و «انتقاد حضوری» به «غیبت و بدگویی پشت سر» نیانجامد. اما تا حدی که صمیمیت زندگی مشترک و آرامش کانون خانه را بر هم نزند و برای خود زوجین، کینه نیافریند و کودکان را هم که شاهد این گونه مشاجرات یا بحثهای «درون خانگی» می شوند، به نگرانی و اضطراب و آشفتگی فکری و روحی نکشاند.

اگر زوجین، اهل منطق باشند و حرفهای خود را مستدلّ و در فضایی دور از تعصب و لجاجت و پرخاش برای هم بگویند و موضوعاتی را که سبب بروز ناسازگاری شده و بحران آفریده است، ریز و مشخص کنند و برای حلّ آن همفکری جدّی داشته باشند، مطمئنا هیچ خطری خانواده را تهدید نمی کند.

بسیاری از اختلافها، ریشه در «سوء تفاهم» و «بدفهمی» از حرف و عمل طرف مقابل دارد. گفتگوی منصفانه می تواند آشتی آور باشد. نحوه برخورد با یک مشاجره خانوادگی، هم می تواند آمیخته به صحبتی منطقی و معقول باشد و آن مسایل را روشن سازد و گره ها را بگشاید، هم می تواند آن را به یک بحران و مشکله لاینحل تبدیل سازد. اینکه گفته اند: «گِرهی را که با دست باز می شود، با دندان باز نمی کنند» اشاره به همین گونه راه حلهای صحیح و منطقی برای معضلات خانوادگی و رفتاری و ارتباطی هم می تواند باشد.

گفتگوها و نزاعهای لفظی، آسمان خانه و خانواده را ابری و بغض آلود می کند. نباید گذاشت این وضعیت ادامه یابد و ریشه بدواند. حرفهای پشت سر و پیش این و آن، اوضاع را بحرانی تر می سازد و «پرنده آشتی» را از بام و در آن خانه دورتر می کند. تا می توان در خانه به درمان پرداخت، چرا باید به بیرون کشیده شود؟ و تا می توان خود به خاموش کردن شعله اقدام کرد، چرا باید دامنه شعله را گسترده تر ساخت؟

صحبت رویاروی و بی واسطه، خیلی کارسازتر از آن است که پای بیگانگان و حتی اقوام نزدیک که اغلب، کاری هم از آنان در رفع اختلاف ساخته نیست، به میان کشیده شود. زیرا خطر رسوایی و بی آبرویی و عمیق تر شدن اختلاف، بیشتر می شود.

اگر قرآن کریم، فرمان می دهد که خود و خانواده خود را از آتش حفظ کنید: «قُو اَنْفُسَکم وَ اهلیکُمْ نارا»(10)، هم حفاظت از آتش دوزخ به وسیله پرهیز از مفاسد و گناهان است، هم اگر بروز اختلاف در یک خانواده را شعله ای هستی سوز بدانیم ـ که هست ـ باید با رفتار سنجیده و صحیح، خود و خانواده را از سوختن در این آتش نیز نگه داشت.

نعمت «خانواده بی اختلاف» را قدر بدانیم و اگر این شعله در بساط و کانون زندگی ما در افتاده است، هر چه سریعتر آن را با تدبیر و حکمت، با تصحیح رفتار، با گفتگوی منطقی، با ریشه یابی و درمان فوری، خاموش کنیم، پیش از آنکه ما و فرزندانمان را خاکسترنشین کند.

راستی که همسر صالح، نجیب، باتقوا و عفاف، هدیه ای از سوی خداوند است و خوشا آنان که از این موهبت برخوردارند.

ادامه دارد.


1 ـ نور، آیه 26.

2 ـ ر.ک: بقره، آیه 221.

3 ـ بحارالانوار، ج100، ص372.

4 ـ همان، ص373.

5 ـ همان، ص232.

6 ـ وسائل الشیعه، ج14، ص22.

7 ـ همان، ص23.

8 ـ همان.

9 ـ گلستان سعدی، باب هشتم.

10 ـ تحریم، آیه 6.

http://www.hawzah.net/

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم