(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

معیارهای ازدواج موفق


http://maktoobshop.com/



زندگی بالاترین نعمتی است که خداوند به ما هدیه کرده است. ازدواج یعنی زندگی مشترک زن و مرد با این هدف که در کنار هم، پهلو به پهلو قدم بردارند و رشد کنند. در زندگی زناشویی هم ضوابط و معیارهایی وجود دارد که شناختن آن لازم و ضروری است. کمتر اتفاق می افتد که دختر و پسر در آستانه ازدواج و حتی در ادامه زندگی مشترک از یکدیگر شناخت کافی به دست آورده و هدف از ازدواج را برای خود روشن کرده باشند. آنها اغلب طبق رسم و عادت عمل می کنند. ارزش ها، پیش داوری ها و فرهنگ اجتماعی در انتخاب آنها تاثیر دارند و بسیاری از ازدواج ها را در واقع دیگران ترتیب می دهند. اگرچه اصل مهم، انتخاب و تصمیم طرفین است اما محیط، اطرافیان و خانواده ها مستقیم و غیرمستقیم در این کار نقش دارند. در زندگی زناشویی خوشبختی وجود دارد به شرط آن که برای رسیدن به آن تلاش کنیم، بنابراین شناختن عوامل موثر، ارزش ها، ضوابط و معیارها، آگاهی از قوانین حاکم بر روابط اجتماعی، شناخت آداب و رسوم و سنت های هر جامعه برای رسیدن به یک ازدواج موفق و دوام خانواده کاری بسیار مهم و ضروری است.ازدواجی که با شناخت صحیح صورت گیرد، از خطر جدایی و طلاق می کاهد. هرچقدر انسان از خود و محیط زندگی اش بیشتر بداند، برای او امکان عمل صحیح و درست بیشتر می شود. ازدواج هم نیاز به شناخت و اطلاعات زیادی دارد که زن و مرد باید آنها را به دست بیاورند. ازدواجی موفق است که در آن ترکیبی از عقل و احساس وجود داشته باشد و نحوه انتخاب همسر، هدف از ازدواج، هماهنگی در موارد مختلف زن و مرد مشخص شود. با جاری شدن صیغه عقد، زن و مرد با تمام صفات و آرزوها، عقاید و روابط اجتماعی، خود را وارد زندگی مشترک می کنند پس باید هر دو در این صفات، آرزوها، عقاید و روابط اجتماعی به دنبال هماهنگی باشند.زن و مرد برای شروع زندگی زناشویی باید تصویر واقعی و روشنی از آینده زندگی خود داشته باشند. دوستی، صداقت، اعتماد، درک روحیه همسر و پذیرش این که می خواهیم با انسانی متفاوت با خود زندگی کنیم، از ضروریات دستیابی به سعادت است.

ازدواج از دیدگاه آسیب شناسی اجتماعی

زمان پیدایش خانواده را باید از همان آغاز خلقت انسان دانست زیرا با آفرینش «آدم» و «حوا» در حقیقت اولین خانواده دونفره پا به عرصه ظهور گذاشت و با گذر زمان و تولید و تکثیر فرزندان، توسعه یافت.براساس پژوهش های جامعه شناسان، پایدارترین شکل خانواده مربوط به خانواده انسانی است بنابراین خانواده اولین نهاد اجتماعی است که در همه جوامع بشری وجود داشته و از دیرباز موردتوجه اندیشمندان و صاحب نظران علوم مختلف بوده است. تعاریف گوناگونی که از دیدگاه های مختلف در مورد خانواده ارائه شده، بیانگر اهمیت این نهاد مقدس اجتماعی است.اسلام از ابعاد گوناگونی به این موضوع پرداخته و لزوم آن را در جامعه از دیدگاه های مختلفی مورد تاکید قرار داده است. اهمیت ازدواج از دیدگاه اجتماعی، مهمترین موضوعی است که در تعالیم آسمانی اسلام به آن پرداخته شده است. ازدواج در دین اسلام از محبوب ترین تکالیف و شادترین وظایف خوشایند مقرر بین خالق و مخلوق است. شاید بتوان ادعا کرد هیچ واجب یا مستحبی تا این اندازه مورد رضایت خالق و مخلوق نیست و دین اسلام قدر و ارزش والایی برای آن قائل شده است.پیشوایان دین، ازدواج را ضامن بقای نسل انسان از راه مشروع می دانند و به عنوان مهمترین عامل امنیت و عفت عمومی بر آن تاکید دارند.

افزایش هفت درصدی ازدواج

معاون امور املاک سازمان ثبت اسناد کشور گفت: در یازده ماه گذشته، تعداد ۷۶۵ هزار و ۲۴۵ فقره ازدواج در دفاتر ثبت اسناد کشور به ثبت رسیده که این آمار در مدت مشابه سال گذشته، ۷۱۳ هزار و ۳۶۰ فقره بوده است.محمدحسن بوکائیان اظهار داشت: آمار ازدواج در کشور در سال ۸۶ نسبت به سال ۸۵، هفت درصد افزایش یافته است.

افزایش چهار درصدی طلاق

در سال گذشته ۸۳ هزار و ۳۷۹ فقره واقعه طلاق در کشور ثبت شده که این آمار در سال ۸۵، هشتاد هزار و ۱۹۹ فقره بوده که حدود چهار درصد افزایش یافته است.معاون دفتر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی کشور با تحلیل آمار طلاق در کشور بین سال های ۷۱ تا ۹ ماهه ابتدای سال ۸۶ گفت: آمار طلاق بین این سال ها دارای فراز و نشیب بوده به طوری که در سال ۷۱ هشت درصد و از سال ۷۲ تا ۷۵ دارای سیر صعودی بسیار آرامی بوده و پس از آن به مدت پنج سال (۷۶ تا ۷۹) این روند تقریبا ثابت بوده است.دکتر رضایی می افزاید: آمار طلاق از سال ۸۰ به بعد با شتاب بیشتری نسبت به سال های گذشته دارای سیر صعودی بوده است.به گفته وی؛ آمار طلاق در سال ۸۰، ۴/۹ درصد، سال ۸۱، ۳/۱۰ درصد، سال ۸۲، ۶/۱۰ درصد، سال ۸۳، ۵/۱۰ درصد ، سال ۸۴، ۷/۱۰ درصد، سال ۸۵، ۱/۱۲ درصد و در ۹ ماهه ابتدای سال ۸۶، ۲/۱۱ درصد بوده است.معاون دفتر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی کشور رشد صعودی طلاق در این سال ها را متاثر از عوامل اقتصادی و حتی حقوقی دانست و تصریح کرد: به عنوان مثال در مقاطعی دادگاه ها در صدور حکم طلاق، سخت گیری یا آسان گیری می کنند که همین امر در افزایش یا کاهش آمار تاثیرگذار است.وی در ادامه افزود: آمارها حاکی از آن است که از هر پنج ازدواج در تهران، یک ازدواج منجر به طلاق شده است.دکتر رضایی فر، تهران، کردستان، کرمانشاه و خراسان رضوی را به ترتیب با ۸/۲۰، ۷۲/۱۴، ۶۹/۱۴ و ۵/۱۳ درصد جزو استان هایی معرفی کرد که بالاترین آمار طلاق را دارد و استان ایلام با ۸۲/۳ درصد، سیستان و بلوچستان با ۸۷/۳ درصد، چهارمحال و بختیاری با ۱/۴ درصد و استان یزد با ۹/۴ درصد کمترین درصد طلاق در سال گذشته را به خود اختصاص داده اند.

چه باید کرد؟

آموزش و پرورش، صداوسیما، دانشگاه ها و دستگاه های مختلف در مجموع باید در زمینه ازدواج و آشنا کردن جوانان با مهارت های خوب زیستن به فعالیت بپردازند چرا که فعالیت هایی که تاکنون در این زمینه انجام شده، با نقطه ایده آل و مطلوب فاصله بسیاری دارد. به نظر می رسد باید تمام دستگاه ها در این زمینه بسیج شوند چرا که راهکار آن کاهش آسیب ها و اطلاع رسانی و آموزش است. گفتنی است دولتمردان و مسئولان در جهت اجرای سند چشم انداز بیست ساله و تحقق اصول قانون اساسی گام های بسیاری برداشته اند که از جمله این موارد توجه به ابعاد اقتصادی خانواده، طراحی برنامه های پیشگیری از آسیب های اجتماعی مثل اعتیاد، ایجاد مراکز مشاوره در دادگاه ها برای جلوگیری از فروپاشی کانون خانواده و توجه به زنان سرپرست خانوار، توجه به خانواده های نیازمند و تصویب قوانینی مثل قانون تسهیل ازدواج و... است که تعدادی از این اقدامات انجام شده و برخی نیز هنوز درگیر تدوین آئین نامه و ابلاغ مانده است.

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

راههای ازدواج موفق


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com





ازدواج و یافتن گمشده

افلاطون در کتاب ضیافت خویش آورده است:

ارواح آدمیان در آغاز به صورت کروی و کامل بود. آن گاه هر کدام به دو نیمه شده و از هم جدا شدند و از آن پس، هر یک به دنبال نیمه گم شده خویش می گردد. با پیوند زناشویی، آدمی به گم شده خویش می رسد و آرام می گیرد.

این حکایت نمادین صرف نظر از جنبه افسانه ای آن، در مقام اشاره به این حقیقت است که همان گونه که اگر انسان چیز گران بهایی را گم کند، همواره در نگرانی به سر می برد و با پیدا کردن آن به آرامش می رسد، در امر ازدواج نیز آن دلهره و سرگردانی پیش از ازدواج، با دست یافتن به همسر مناسب و دلخواه، به آرامش و خرسندی تبدیل می شود. حقیقتی که در قرآن کریم این گونه بدان اشاره شده است:

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً.(روم:21)

و از نشانه های او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آن آرامش بیابید و در میانتان محبت و رحمت قرار داد.

در آخر این آیه، خداوند، «محبت» و «رحمت» را دو رمز بقای این آرامش به دست آمده در سایه ازدواج معرفی می کند. در اثر محبت قلبی به همسر، خلق و خوی شایسته، ملاک پایداری زندگی به شمار می آید و اموری چون زیبایی ظاهری و سرمایه، در مرحله بعدی اهمیت قرار می گیرد. ویژگی رحمت نیز موجب چشم پوشی و گذشت از لغزش های همسر و دل سوزی و خیرخواهی در حق او می شود. در نتیجه، آرامش راستین بر زندگی همسران صاحب رحمت و محبت حاکم می شود. افلاطون در این باره می گوید:

آدمی وقتی به نیمه خود می رسد، حس رقت و محبت و دوستی پیدا می کند و اگر بتواند، نمی خواهد یک لحظه از نیمه خود جدا شود. پس بیایید پرهیزکاری پیشه کنیم و از شر بگریزیم که در این صورت، به اوج سعادت رسیده ایم. بیایید خدای عشق را بستاییم که نیکویی هایش در حق ما بی کران است و راه بازگشت به کمال را او به ما نشان داده است تا در این زندگی رستگار شویم و به رستگاری آینده نیز امیدوار گردیم. اوست که مقرر داشته است اگر با پرهیزکاری زندگی کنیم، ما را به نیمه گم شده خود رهبری کند و به وحدتی که داشتیم، برساند و به ما رستگاری عطا فرماید.

پیام متن:

1. ازدواج به منزله یافتن گمشده خویش است که انسان را به آرامش می رساند.

2. محبت قلبی به همسر و رحمت و گذشت در حق او، به حفظ نعمت آرامش به دست آمده، در پرتو ازدواج می انجامد.

انگیزه درست برای ازدواج

در حدیثی از پیامبر می خوانیم: «ازدواج [تنها] به انگیزه جمال و ثروت شخص مقابل، به ناکامی انسان می انجامد». بنابر این سخن داشتن انگیزه درست در امر ازدواج، کام یابی حقیقی در امر زناشویی را در پی خواهد داشت. اگر رابطه زناشویی، به انگیزه ای والا و براساس عشقی پاک و پیروی از عقل بنا شود؛ چشم پوشی از غیر همسر، دلدادگی، فداکاری، خرسندی و عیب پوشی را به ارمغان خواهد آورد. به تعبیر استاد مطهری:

قرآن کریم، رابطه میان زوجین را با کلمه «مودت» و «رحمت» تعبیر می کند و این نکته بسیار عالی است. اشاره به جنبه انسانی و فوق حیوانی زندگی زناشویی است. اشاره به این است که عامل شهوت تنها رابطه طبیعی زندگی زناشویی نیست. رابط اصلی، صفا و صمیمیت و اتحاد دو روح است و به عبارت دیگر، آنچه زوجین را به یکدیگر پیوند یگانگی می دهد، مهر و مودت و صفا و صمیمیت است، نه شهوت که در حیوانات هم هست».

در حقیقت، «ازدواج های سست به طور کلی، هر نوع ازدواجی است که هدف آن بر مقاصد عالی و ملکوتی ازدواج منطبق نباشد و در ارکان آن نتوان نیت پاک، همکاری، محبت، ایثار و خلاقیت را جست وجو کرد. ازدواجی که به منظور سودجویی و رسیدن به مال و منال یا جاه و مقام صورت گیرد، سست و کم دوام است؛ زیرا چه بسیار حساب ها و پندارها که غلط از کار درآمده یا حوادث پیش بینی نشده که غلط از آب درآمده است».

دقت کردن در معیارهای اساسی ازدواج و ویژگی های اخلاقی همسر آینده، در کنار توجّه به جاذبه های ظاهری او حقیقتی است که از نگاه اندیشمندان غربی نیز پنهان نمانده است. برتراند راسل می گوید:

به نظر من، خوب است که ازدواج با عشق مادی آغاز شود. البته این مطلب باید شناخته شود که نوع عشقی که ازدواج را ممکن می سازد، به آن تداوم می بخشد، با شادی و خوش بختی همراه است و در راه هدف های اجتماعی به خوبی گام برمی دارد، الزاما عشق رومانتیک و مادی نمی تواند باشد، بلکه انگیزه ازدواج چیزی صمیمی تر و با محبت و حقیقت بیشتر است. آنها از طریق این نوع دوست داشتن، می توانند از بسیاری از بیچارگی ها و ناملایمات زندگی بشری چشم بپوشند و شناخت نداشتن بر چنین حالتی، بدبختی بزرگی

برای هر انسان به شمار می آید.

«برای اینکه ازدواج به معنی حقیقی کلمه ازدواج باشد، باید بر پایه معنویت ها استوار باشد. ازدواج، ازدواج نیست، مگر اینکه یک مرد با زنی [و برعکس] به خاطر ثروت، مقام اجتماعی و یا ترفیع منیت خود ازدواج نکند».

پیام متن:

انگیزه اصلی ازدواج موفقیت آمیز و رضایت بخش، باید ویژگی های اخلاقی و اعتقادی همسر آینده باشد.

اصالت خانوادگی همسر

از مسائل مهم در پرداختن به امر ازدواج، توجه به اصالت و نجابت خانوادگی شخص مقابل است. همان گونه که تنها از درختی با ریشه سالم انتظار شکوفایی و میوه می رود، تنها از کسی که برخاسته از خانواده ای اصیل و بزرگ منش است، نیکی و فضیلت می توان سراغ گرفت.

فرزندان شریف و پاک نیز در خانواده های اصیل و معتقد رشد می یابند.

بر این اساس، «هر فرد، از والدین و محیط خانوادگی، چیزهایی را فرامی گیرد و تحت تأثیر جو حاکم بر آن محیط قرار دارد. اگر پدر و مادر به ضعف اخلاقی یا فکری و روحی دچار باشند، در فرزندان نیز تأثیر خود را خواهند گذاشت. اگر محیط خانوادگی سالم و پاک باشد، شخص به نحوی تربیت می شود که امکان تأثیر از جامعه ناسالم بسیار کاهش می یابد و در بسیاری از موارد، بی اثر است».

در حدیثی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام می خوانیم:

اِذا کَرُمَ اَصلُ الرَّجُلِ کَرُمَ مَغیبُهُ وَ مَحضَرُهُ.

کسی که ریشه خانوادگی اش شریف باشد، در حضور و غیاب ـ و در هر حال ـ دارای فضیلت و کرامت است.

آن حضرت در سخنی دیگر فرماید:

عَلَیکُم فی طَلَبِ الحَوائِجِ بِشِرافِ النُّفُوسِ ذَوِی الاُصُولِ الطَّیِّبَهِ فَاِنَّها عِندَهُم اَقضی وَهِیَ لَدَیکُم اَزکی.

حاجت های خود را از مردم شریف النفس و صاحب خانواده های اصیل و پاک طلب کنید؛ زیراخواسته ها نزد آنها بهتر روا می شود و پاکیزه تر صورت می گیرد.

اینکه از خانواده ای غیراصل و به دور از نجابت، معمولاً نمی توان فرزندی نجیب و فاضل انتظار داشت. حقیقتی است که ریشه قرآنی نیز دارد، چنان که در آیه 58 سوره اعراف می خوانیم

وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاّ نَکِدًا.

و سرزمین پاکیزه (و شیرین) گیاهش به فرمان پروردگار می روید، ولی از سرزمین های بدطینت (و شوره زار) جز گیاه ناچیز روییده نمی شود.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز در هشداری می فرماید: از گل های زیبایی که در لجن زارها روئیده اند، بپرهیزید. عرض شد: ای رسول خدا، اینان چه کسانی هستند؟ فرمود: زن زیبایی که از خاندان بدو غیر اصیل به وجود آمده باشد.

پیام متن:

خانواده اصیل، منشأ خیر و برکت است. بنا براین، باید از خانواده اصیل، نجیب و معتقد، همسر اختیار کرد.

از همسرتان متوقع نباشید که کامل باشد

در آفرینش آدمی، همه خوبی ها در یک فرد جمع نشده و همه فضیلت ها در یک فرد گرد نیامده است. به تعبیر خواجوی کرمانی:

سفره حکمت، نه به یک جا نهندتحفه دانش نه به یک تن دهند
عقل در این ره، همه دانی ندیداو همه دان است که عقل آفرید
هر شجری را ثمری داده اندهر صدفی را گهری داده اند

بر این اساس، این توقع غیرعاقلانه است که انسان به دنبال همسری بی عیب و کامل برای خود باشد. عبدالرحمان جامی در حکایتی می گوید:

روزی طاووسی و زاغی به هم رسیدند و توانستند زشتی ها و زیبایی های یکدیگر را ببینند. طاووس به زاغ گفت: این کفش های قرمز که پای توست، سزاوار تن پوش رنگارنگ و زیبای من است، نه این کفش های سیاه ناموزون. زاغ گفت: بلکه پوشش تو متناسب با کفش قرمز من است و ما اشتباها لباس همدیگر را پوشیده ایم. لاک پشتی که سر در لاک خود فرو برده و گفت وگوی این دو را شنیده بود، سر از لاک درآورد و گفت: «ای دوستان، این بحث بیهوده را پایان دهید؛ زیرا خدا همه چیز را به یک نفر نداده است و همه آرزوها را برای یک شخص مهیا نکرده است. خداوند به هر کس چیزی بخشیده که تنها ویژه اوست، هرکس باید به آنچه خداوند به او بخشیده است، خشنود باشد».

«آرزوی هر مرد و زنی است که همسر ایده آلی پیدا کند که از همه زشتی ها و نقص ها به دور باشد و نقطه ضعفی نداشته باشد. و من گمان نمی کنم در دنیا چنین همسری پیدا شود که صددرصد کامل و بی عیب باشد. و چون [این گونه افراد [همسرشان را با آن موجود خیالی دهنشان مطابق نمی بینند، از ازدواجشان اظهار پشیمانی می کنند و خود را شکست خورده و بدبخت می شمارند».

«این نکته را تمام پسران و دخترانی که می خواهند ازدواج کنند باید در نظر بگیرند که بسیار دشوار است همسر زندگی صددرصد بر وفق تمایلات و آرزوهای شخص باشد و جامع جمیع خوبی ها از آب درآید و اصلاً آنچه مهم است، این نیست، بلکه مهم آن است که عشق و علاقه واقعی میان زن و شوهر باشد. باقی را می شود تحمل کرد».«مشکلات زوجین، بیشتر از آنجا سرچشمه می گیرد که سعی دارند ازدواجشان کاملاً بی نقص باشد و وقتی چنین نمی شود، دچار مشکل می شود».

پیام متن:

هیچ انسانی کامل نیست و نباید توقع کامل بودن همسر را داشت؛ زیرا این امر از عوامل دل سردی و تیرگی در روابط زناشویی است.

مقایسه نکردن همسر خود با دیگران

چشم پوشی از غیر همسر پس از ازدواج، پذیرفتن ویژگی های جسمی و روحی او، از اصلی ترین عوامل استواری روابط زناشویی و کام یابی در امر ازدواج است. از نشانه های این چشم پوشی نیز پرهیز از مقایسه کردن همسر خود با دیگران است.

امروزه اصل تفاوت های فردی، مسئله ای پذیرفته شده میان اندیشمندان روان شناس است. از این رهگذر، مقایسه کردن همسر خویش با دیگران، به معنای نادیده انگاشتن این اصل است. اگر فردی به اصل تفاوت های فردی معتقد باشد و بداند که هر انسانی، استعداد و ویژگی های ذاتی منحصر به فردی دارد، همسر خویش را با دیگران مقایسه نمی کند. در نتیجه، با پیروی از عقل روان شناختی اش، می کوشد با روابط زناشویی سالم، زندگی خویش را به کام خود و همسرش گوارا سازد.

«یکی از بدترین نقاط ضعف ها، مرض مقایسه است. برای مثال، هنگامی که زنی شوهرش را با پدرش یا برادرش یا شوهر سابقش یا با دیگران مقایسه می کند و مثلاً می گوید: اگر با فلان کس شوهر می کردم، اکنون وضع زندگی من بهتر از اینها بود، مثل آن است که دشنه ای بر قلب شوهرش وارد ساخته است؛ زیرا مرد، این مقایسه را حمله ای به شخصیت و عزت نفس و حتی توانایی های جنسی خود می داند. چه بسا ازدواج هایی که تنها بر اثر همین بیماری مقایسه به کلی متلاشی شده و به جدایی انجامیده است.» مقایسه همسر خویش با دیگران، معمولاً به دنبال انکار خوبی ها و ویژگی های مثبت و از سوی دیگر، برجسته ساختن ضعف های احتمالی او شکل می گیرد و حاصلی جز تیرگی روابط در پی نخواهد داشت.

پیام متن:

1. مقایسه کردن همسر خویش با دیگران، با نادیده انگاشتن فضیلت های او و بزرگ نمایی کاستی های احتمالی او همراه و از عوامل اصلی تنش در روابط زناشویی است.

2. توجه به اصل تفاوت های فردی، فرد را از مقایسه همسر خویش با دیگران باز می دارد.

انتظار داشتن از یکدیگر در حد توان

آن که از دیگران در حد توانشان انتظار دارد، به صفتی خدایی آراسته شده است؛ زیرا خداوند نیز از بندگانش به اندازه توانشان تکلیف می خواهد، آن جا که می فرماید: «لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ وُسْعَها؛ خداوند هیچ نفسی را تکلیف نمی کند، مگر به اندازه توان آن». (بقره: 286)

یکی از عوامل موفقیت در زندگی زناشویی آن است که زن و شوهر، توقع معقول و منصفانه از یکدیگر داشته باشند و همدیگر را به کارهای طاقت فرسا و بیش از حد توان وادار نکنند. وادار کردن همسر به کارهای خارج از توان او، گاهی وقت ها همسر را به کارهای غیرشرعی و ناپسند وامی دارد و گاه جسم و جان او را فرسوده می کند. این امر درباره بانوان که وضعیت جسمی و روحی متفاوتی در مقایسه با مردان دارند، بیشتر اهمیت می یابد. حضرت علی علیه السلام با اشاره به این حقیقت می فرماید:

کاری را که خارج از توانایی زن است، به دستش مسپار که به حال او مناسب تر است و به او آسایش خاطر بیشتری می بخشد و زیبایی اش را پایدارتر می سازد؛ زیرا زن همچون گلی خوش بو است.

در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم:

هر زنی که با شوهرش ناسازگار باشد و او را به چیزهایی که بیش از توانایی اوست وادار کند، اعمالش در درگاه خدا قبول پذیرفته نمی شود و در قیامت، خشم پروردگار جهان نصیبش می گردد.

آن حضرت در حدیثی دیگر می فرماید:

هر زنی که با شوهرش ناسازگار باشد و به آنچه از جانب خدا رسیده است، قناعت نکند و بر شوهرش سخت بگیرد و بیش از حد توانایی او خواهش کند، اعمالش قبول نمی شود و خدا از او خشمناک خواهد بود.

پیام متن:

از همسر خود، بیش از حد توان، انتظار داشتن، او را در لغزش گاه ها وارد می کند و جسم و روح او را می فرساید. خداوند نیز از چنین فردی ناخشنود است.

چشم پوشی از غیرهمسر

هر فردی هنگام انتخاب همسر باید بکوشد با توجه به معیارهای دینی و عرفی، همسری مناسب و شایسته بیابد و در این زمینه، عاقبت اندیشی را از یاد نبرد اما پس از برگزیدن همسری و بستن پیمان زناشویی با او، هرکدام باید از غیر یکدیگر چشم بپوشند. اگر زن و شوهر با پاک دامنی، مراقب چشمان خویش باشند و رسیدن به خواهش های عقلانی و نفسانی خویش را تنها در وجود یکدیگر سراغ بگیرند. رابطه عاطفی و احساسی متعادلی را شکل می دهند و با خرسندی از مواهب اخلاقی و اعتقادی و جسمانی یکدیگر، بهره مند خواهند شد.

رها بودن چشم بعد از ازدواج، چه بسا موجب برافروختن آتش حسرت و اندوه در دل فرد و سبب تیرگی روابط زناشویی و دل سردی آنها از یکدیگر می شود.

امام علی علیه السلام می فرماید: «نِعْمَ صارِفُ الشَّهواتِ غَضُّ الاَْبصار؛ نگاه داشتن چشم (از نگاه به نامحرم چه بازدارنده خوبی است از شهوت ها.» در بیانی دیگر از آن حضرت نقل است: «مَن غَضَّ طَرفَهُ اَراحَ قَلبَهُ؛ هر که چشم خود را پایین اندازد (و از نگاه کردن به نامحرم باز دارد)، دل خود را در آسایش قرار داد». باز در حدیثی از آن امام همام می خوانیم: «مَن اَطلَقَ طَرفَهُ کَثُرَ اَسَفُهُ؛ هرکه چشمش را رها و آزاد بگذارد، تأسف او فراوان خواهد شد». سرانجام اینکه: «کَم مِن نَظْرَةٍ جَلَبَت حَسْرةً؛ چه بسا نگاهی که موجب حسرت شد».

پیام متن:

1. چشم پوشی از غیرهمسر، روابط زناشویی را تحکیم می بخشد و زن و شوهر را به رشد و کام یابی در امر ازدواج می رساند.

2. چشم چرانی، تیرگی روابط زناشویی و اندوه و حسرت را به دنبال دارد.

ضرورت تلاش، برای حفظ شادکامی و بهره وزی حاصل از ازدواج

حفظ سلامت پیوند زناشویی و کمال بخشیدن به آن، با تلاش جدی زن و شوهر و به کارگیری روش هایی درست امکان پذیر است. اگر از گوهری گران بها مراقبت نشود، همواره در معرض نیستی و گم شدن است و اگر مراقب بر رشد و رویش بوته گلی زیبا نباشیم، پژمرده خواهد شد. سرسبزی همیشگی بوته ازدواج نیز به همت آدمی و تلاش و مراقبت دائمی او محتاج است.

«برخی از زوج های جوان تصور می کنند که پس از چند سال زندگی مشترک، خود به خود همه چیز روبه راه خواهد شد و زندگی مسیر خود را به طور طبیعی پیدا می کند و در آن جریان می یابد. در حالی که تجربه های زندگی مشترک و اعتقاد صاحب نظران، دلالت بر این دارد که رسیدن به شادکامی و بهروزی، نیازمند تلاش های فراوان هر یک از زوجین در سال های مختلف زندگی است. به ویژه بعد از دهه اول، این نیاز جدی تر و منطقی تر است. در نخستین دهه زندگی، تنها، فرصتی برای آشنایی و تفاهم نسبی طرفین فراهم می شود و این، خود مقدمه ای برای بهره وری در دهه های بعدی است. از این رو، هرگز نمی توان با اتکا به یک دهه تلاش و سعی متقابل، به انتظار یک عمر زندگی موفق نشست، زندگی مشترک همچون گیاه خودرویی نیست که مستقل و بی نیاز از مراقبت و نگه داری باشد، بلکه به سان گل سرخی است که ظریف ترین و حساس ترین توجه ها و محافظت ها را برای طراوت و شادابی خود می طلبد».

پیام متن:

شادکامی و بهروزی در زندگی مشترک، با تلاش همیشگی و برابر در به کارگیری روش های درست اخلاقی و اعتقادی در پیوند زناشویی فراهم می آید.

حرکت در جهت کمال یکدیگر

سزاوار است زن و شوهر، همدیگر را از نظر روحی و معنوی به کمال برسانند و به رشد باطنی یکدیگر اهمیت دهند. «برخی از زنان و مردان، با وقف کردن جوانی و سلامتی خویش و کنار گذاشتن آرزوها و خواسته هایشان، خالصانه در راه پیشرفت و تحول همسرشان می کوشند و در این راه، از هیچ فداکاری و از خودگذشتگی مضایقه نمی کنند، تا زمانی که همسرشان بر قله بلند افتخار و موفقیت بایستد.

این گونه انسان های باشکوه، در حقیقت به منزله «بال» برای پرواز همسرشان هستند که او را از مرحله ای که بی هیچ افتخاری می زیست، به افتخارهای مهم سوق می دهند. از این رو، وظیفه اخلاقی انسان حکم می کند در برابر همسری که ایثارگرانه خود را وقف پیشرفت او کرده است، عالی ترین سپاس ها را به عمل آورد. وقتی در مجلس ترحیم همسر علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، ایشان را خیلی ناراحت و متأثر می بینند، می پرسند. چرا شما بیش از حد برای فقدان همسرتان اندوهناکید؟ ایشان می گوید: اگر زحمت ها و کمک های همسرم نبود، من توانایی نوشتن تفسیر المیزان را پیدا نمی کردم.

معروف است که کتاب جنگ و صلح تولستوی را که یکی از ده کتاب جاودان ادبیات جهان است، همسر فداکار تولستوی، بیش از ده ها بار پاک نویس کرد تا اینکه در نهایت چنین اثری به جامعه بشری ارائه گشت.

ناگفته نماند دو دسته از زوجین با دشواری های ویژه خودشان روبه رو هستند: آنهایی که برای همسرشان همچون بال هستند، ولی در مقابل، نشانی از قدرشناسی در همسر خود نمی بینند و آنهایی که نه تنها برای همسرشان بال نیستند، بلکه در حقیقت «وبال» زندگی او هستند».

پیام متن:

زن و شوهر، در کامل کردن یکدیگر و هدایت همدیگر به سوی قله های موفقیت و افتخار، اساسی ترین نقش را دارند.

جایگاه حَکَم در بهبود روابط زناشویی

اسلام برای استحکام پیوند زناشویی، راه کارهای فراوانی ارائه کرده است. مسئله «داوری» برای رفع اختلاف های میان دو زوج، یکی از آنهاست. خداوند در قرآن کریم می فرماید:

اگر نشانه های شکاف و جدایی میان دو همسر پیدا شود (برای بررسی علل ناسازگاری و فراهم آوردن صلح و سازش،) یک نفر داور و حَکَم از فامیل مرد و یکی هم از خانواده زن انتخاب کنید. اگر این دو حکم با حسن نیت و دل سوزی وارد کار شوند و هدفشان اصلاح میان دو همسر باشد، خداوند کمک می کند و به وسیله آنان میان دو همسر را الفت می دهد و خداوند از نیت آنها باخبر و آگاه است. (نساء: 35)

در این آیه ارشادی، چند نکته زیبا وجود دارد: «اول اینکه داور از بستگان و فامیل هر دو زوج باشد، نه از بیگانه ها و غریبه ها تا اختلاف ها و رازهای خانوادگی به خارج درز پیدا نکنند و این مشکل خانوادگی بر سر زبان ها نیفتد. افزون بر آن، معمولاً اقوام و بستگان به مسائل میان زن و شوهر، آشناتر و به راه حل آن نیز واردترند.

دوم آنکه داوران در محکمه های معمولی، در جریان اختلاف ها بی تفاوتند و برایشان فرقی ندارد که دو همسر به خانه بازگردند یا برای همیشه از یکدیگر جدا شوند، در حالی که در محکمه صلح فامیلی، کاملاً به عکس است؛ زیرا داوران این محکمه از بستگان نزدیک مرد و زن هستند و جدایی یا صلح آن دو، در زندگی این عده، هم از نظر عاطفی و هم از نظر مسئولیت های پس از آن تأثیر دارد».

تعیین چنین داورانی برای جلوگیری به هم خوردن نظام خانواده هاست و وظیفه همه مؤمنان، بستگان زوج وحتی دستگاه قضایی آن است که با چاره اندیشی و تدبیر، مانع جدایی و طلاق شوند و برقراری آشتی و سازش را سرلوحه کار خود قرار دهند.

پیام متن:

یکی از راه های رفع اختلاف های زناشویی و از اسباب ایجاد صلح و آرامش میان زن و شوهر، انتخاب داور و حکم است؛ داوری که بنابر مصلحت، از بستگان طرفین باشد.

http://www.hawzah.net/


مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

اصول گزینش همسر و نقش آن در تحکیم بنیان خانواده :قسمت اول


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



نحوه پیوند و ارتباط زن و مرد به عنوان دو همسر از دیرباز مورد توجه صاحب نظران مسایل تربیتی بوده و هر یک بر اساس دیدگاه و بینش خود این ارتباط را به گونه ای ترسیم کرده اند، خداوند متعال به عنوان آفریننده زن و مرد، هر یک از همسران را «لباس» و پوشش طرف دیگر معرفی و در آیه 187 سوره بقره فرموده است:

«هُنَّ لِباسَ لَکُمْ وَ أنْتُمْ لِباس لَهُنَّ»

«آنها (زنان) برای شما [همچون] لباس اند و شما برای آنها [همچون] لباس».

در این تشبیه و با این بیان موجز خداوند رابطه زن و شوهر را رابطه فرد با پوشش و لباس خود دانسته و به این ترتیب تشبیهی بدیع و متفاوت با آنچه دیگران ارائه کرده اند، مطرح ساخته است.

اصول انتخاب همسر

از آنجا که قرآن کریم همسران را لباس یکدیگر دانسته است، گزینش همسر را نیز به انتخاب لباس تشبیه کرده است و داوطلبان ازدواج را به این نکته رهنمون می سازد که اصولی را که در خرید لباس مورد توجه قرار می دهند، در انتخاب همسر نیز با دقت بیش تری در نظر بگیرند. این اصول عبارت است از:

1. نیاز طبیعی انسان

نخستین موضوعی که از این تشبیه استفاده می شود، اصل نیاز طبیعی انسان به همسر است. همان طور که آدمی برای محفوظ ماندن از برودت و حرارت هوا نیازمند ساتری به عنوان لباس است و این نیاز طبیعی و برخاسته از ویژگیهای جسمانی او می باشد، برای در امان ماندن از بسیاری از آسیبهای روحی و جسمی نیز نیازمند پوششی به نام همسر بوده و این احتیاج نیز از مشخّصات واقعی انسان است که از سوی آفریننده حکیم در او به ودیعت نهاده شد و همچون لباس که آرامش بخش است، هر یک از زن و مرد نیز مایه آرامش دیگری به شمار آمده است.

(وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجَا لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً)

«و از نشانه های او این که همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد.»

وجود همسر علاوه بر آرامش بخشی، حفاظت از همسر را نیز از ابعاد گوناگون تأمین می کند. در اینجا به برخی از این ابعاد اشاره می شود:

الف) حفاظت جسمی

هر فرد خود را در مورد سلامت جسمانی همسر خود مسئول دانسته و بیش ترین تلاش خود را در مراقبت از بهداشت و سلامت جسمانی او به کار می گیرد.

ب) حفاظت دینی

مراقبت از آسیبهای دینی همسر وظیفه دیگری است که قرآن کریم بر عهده افراد قرار داده است:

«یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُم وَ اَهْلَیْکُم نارا وَ قُودُها النّاسُ وَ الْحِجارَةُ

«ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است، نگاه دارید».

ج) حفاظت اخلاقی

قال علی (علیه السلام):

«اِذا رَایَ اَحَدُکُمْ اَمْرَأةً تُعْجِبُهُ فَلْیَأتِ اَهْلَهُ فَانَّ عِنْدَ اَهْلِهِ مِثْلَ ما رای فَلا یَجْعَلَنَّ لِلشَّیْطانِ عَلی قَلْبِهِ سَبیلاً لِیَصْرِفَ بَصَرَهُ عَنْها»

«هرگاه فردی از شما زنی [زیبا] را دید که او را به شگفتی وا داشت به نزد همسر خود برود چرا که همسر او نیز مثل همین خصوصیات را داراست، و اجازه نفوذ شیطان را به قلب خویش ندهد تا چشم خود را از آن زن برگرداند.»

روشن است که وجود همسر شایسته همچون لباس فرد از ابتلا به آسیبهای گوناگون اخلاقی محافظت می کند.

د) حفاظت مالی

از ویژگیهای مهم همسر مطلوب آن است که از اموال همسر خود به نحو شایسته ای مراقبت می کند. امام رضا (علیه السلام) در این خصوص فرموده است:

(ما اَفادَ عَبْدٌ فائِدَةً خیرا مِنْ زَوْجَةٍ صالِحَةٍ اِذا رَأها سَرَّتْهُ و اِذا غابَ عَنْها حَفِظَتْهُ فی نَفْسِها وَ مالِهِ»

«برای بنده فایده ای بهتر از این نیست که دارای همسری باشد که هرگاه او را می بیند، مسرورش سازد و در غیاب او از خود و مال همسرش حفاظت کند».

بر اساس موارد فوق، خداوند متعال نیاز به همسر را مانند نیاز به لباس، طبیعی و سرشار از برکات مادی و معنوی دانسته و پیشوایان دین با تأکید بر اصل همسر گزینی، مردان و زنان را از عزوبت بر حذر داشته اند.

قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله):

«رَذالُ مَوْتاکُمْ الْعُزّابُ»

«پست ترین مردگان شما افراد بی همسرند».

2. اصل اختیار

اختیار هر یک از دو طرف ازدواج، در گزینش همسر، اصل دیگری است که دوام و استحکام پیوند زناشویی به آن وابسته بوده و از تشبیه همسران به لباس نیز استفاده می شود. بدیهی است که فرد در انتخاب نوع لباس برای خویش آزاد است و می تواند در چارچوب قوانین و مقررات اجتماعی و با در نظر داشتن مصالح خود و جامعه، لباس مطلوب و دلخواه خود را انتخاب کند. بر همین اساس، اختیار و آزادی افراد در انتخاب همسر با رعایت مصالح فردی و اجتماعی و ملاحظه مقررات دینی و حکومتی امری روشن و پذیرفته شده است. اگر این باور را بپذیریم که انتخاب همسر همانند انتخاب لباس برای رسیدن به آرامش است، باید قبول کنیم که فرد در انتخاب خویش آزاد باشد و ازدواج تحمیلی نمی تواند آرامش مورد نظر را برای او فراهم سازد.

نکته جالب آن که در این آیه خداوند تنها زن را لباس مرد نخواند، چرا که اگر به همین حد اکتفا می کرد، مرد حکم بدن و زن تنها حکم لباسی را داشت که تنها ویژگی اش حفاظت، زینت و... مرد بود و خود وجودی تبعی و طفیلی پیدا می کرد. امّا خدای متعال همان طور که زن را لباس مرد نامید، مرد را نیز لباس و پوشش زن دانست و با این بیان علاوه بر آن که بر مساوات زن و مرد صحّه گذاشت، حق اختیار و انتخاب را نیز برای هر دو قایل شد و به زن نیز همچون مرد اجازه داد که همسر خود را با توجّه به علایق و رغبتهای خویش انتخاب کند و از پذیرش همسری تحمیلی که نه تنها موجب آرامش او نیست، بلکه سلب آرامش او را به همراه دارد، اجتناب کند.

امام صادق (علیه السلام) در روایتی بر موضوع اختیار در انتخاب همسر تصریح کرده و در پاسخ به ابن ابی یعفور که از آن حضرت پرسیده بود: می خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم فرد دیگری را در نظر گرفته اند فرمود:

«تَزَوَّجِ الَّتی هَوَیْتَ وَدَعْ الَّتی یَهْوی اَبَواکَ»

«با زنی ازدواج کن که خود می خواهی و زنی را که پدر و مادرت می خواهند رها کن».

البته این توصیه به معنی نادیده گرفتن دیدگاه والدین و بی اعتنایی به آنان نیست، بلکه فرزند لازم است نظرات آنان را به عنوان شفیق ترین افراد نسبت به خود ملاحظه کند، امّا با این وجود نباید در صورت بی رغبتی، تحت فشار والدین یا به منظور تکریم آنان، با فردی که مطلوب او نیست ازدواج کند، این گونه ازدواجهای تحمیلی یا شبه تحمیلی علاوه بر آن که برای خود فرد مخاطره آمیز است، نتیجه مطلوبی برای طرف مقابل نیز به همراه نخواهد داشت و به سلب آرامش از والدین فرد نیز منجر خواهد شد.

«ساعتها مشاوره با کسانی که قصد ازدواج دارند و شنیدن صحبتهای آنها، به من درسی ارزشمند داده است: نقش و نفوذ پدر و مادر بی آن که حتی کلمه ای به زبان بیاورند بسیار قدرتمند است. هر اندازه کسی دقیق و مراقب باشد به شکلی تحت تأثیر نظرات پدر و مادر خود قرار دارد؛ اگر پدر و مادر باهوش و مدبّر باشند هنگام انتخاب به همه اینها توجه می کنند. با فرزندانشان مشورت می کنند و مطالب مهم را در اختیار آنها قرار می دهند. امّا انتخاب به هر صورت بر عهده کسی است که قصد ازدواج دارد، در غیر این صورت مشکلاتی پیش می آید.»

سرانجام اگر فرد به این نتیجه رسید که همسر مورد نظر را به درستی انتخاب کرده ولی والدین و اطرافیان با این نظر مخالف باشند، باید:

- باز و پذیرا باقی بماند و خود را مسئول تصمیم گیری بداند؛

- عجله را کنار گذاشته، بی جهت شتاب نکند؛

- در زمانی مناسب از والدین و اطرافیان بخواهد که تمامی دیدگاههایشان را در میان بگذارند؛

- به دقت نظرات آنها را با نظرات خود مقایسه کند و ببیند که آیا زمینه ای هست که حق با آنها باشد؟ و اگر چنین است آیا تصمیم او را تغییر می دهد؟

- از مشورت با مشاوران متخصص در امور زناشویی ابایی نداشته باشد؛ چند جلسه مشاوره ممکن است سببی باشد تا از اتخاذ یک تصمیم مخرّب خودداری کند و یا سببی باشد تا با اطمینان خاطر به تصمیمی که گرفته است، عمل کند.

3. اصل تناسب

هماهنگی و وجود تناسب بین زن و مرد اصل مهمّ دیگری در تشکیل خانواده مطلوب است که از تشبیه زن و شوهر به لباس در آیه شریفه استفاده می شود. روشن است که لازم است بین فرد و لباس او تناسب و هماهنگی وجود داشته باشد و افراد تناسب را به عنوان یکی از مهم ترین ملاکهای گزینش لباس در نظر گیرند. این تناسب از ابعاد گوناگونی برخوردار است که به برخی از آنها اشاره می شود:

الف) تناسب جسمی

نخستین وجه تناسب که در انتخاب پوشش لحاظ می شود، تناسب اندازه فرد و لباس مورد نظر است. لباسی که به طور قابل ملاحظه ای تنگ یا گشاد باشد، به جای تأمین آرامش، به تشویش و نگرانی دامن می زند. بر این اساس، در انتخاب همسر نیز تناسب جسمی لحاظ می شود تا هم آرامش همسران تأمین شده و هم خانواده جدید از گزند تحقیر و تمسخر اجتماعی که خود از عوامل تزلزل خانواده محسوب می شود، در امان بماند.

البته همان طور که گاهی ممکن است فرد لباس تنگ یا گشاد را ترجیح داده و با آن احساس راحتی کند، می تواند اصلاً تناسب جسمی را در مورد همسر آینده لحاظ نکرده یا با وجود مدّنظر قرار دادن آن، به خاطر سایر ویژگیهای مثبت فرد، از این نوع هماهنگی چشم پوشی کند. در این شرایط، از اهمیّت تناسب جسمی تا حدّ زیادی کاسته شده و به رغم عدم این تناسب، فرد می تواند از زندگی موفقی برخوردار شود.

ب) تناسب سنّی

هر فردی مایل است که لباس خود را با توجه به اقتضائات زمانی انتخاب کند. به طور معمول، افراد لباسی را که متعلق به روزگار گذشته است، انتخاب نمی کنند و آن را با شرایط فعلی خود ناهماهنگ می دانند.

یک نوجوان با ویژگیهای روانی یک فرد سالخورده در اکثر زمینه ها قابل مقایسه نیست. بنابراین ازدواج یک مرد سالخورده با دختر نوجوان به دلیل تفاوت فاز روانی به سعادت و خوشبختی نمی انجامد. عروس جوان به علت عدم ارضای نیازهای روانی یا اقدام به طلاق می کند یا با دل مردگی در انتظار مرگ شوهر کهنسال خود روزشماری می کند.

مرد کهنسال نیز برای ارضای نیازهای همسر جوان خود، تظاهر به جوانی کرده و رفتارهای نامناسب با سنّ خود را به منصه ظهور می رساند.

از جنبه فیزیولوژیکی نیز خصوصیات نوجوان با فرد کهنسال کاملاً متفاوت است. مرد کهنسال به دلیل ضعف مفرط جسمی قادر به تأمین نیازهای جنسی همسر جوان خود نبوده و به این دلیل احساس حقارت می کند. به همسر جوان نیز احساس سرخوردگی و ملال دست می دهد.

بنابراین، لازم است موضوع تناسب سنّی، مورد توجه فرد داوطلب ازدواج قرار گیرد تا بدین وسیله زمینه آرامش همسران که هدف اصلی ازدواج است، فراهم گردد.

امّا این که تناسب سنّی تا چه میزان اختلاف سِنّی دختر و پسر را در بر می گیرد، بسته به شرایط گوناگون از جمله موقعیتهای جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است؛ ولی در این موضوع یک نکته قابل ملاحظه است و آن این که در همه مناطق جهان و با در نظر گرفتن تمام شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی می رسند و فعالیت غدد جنسی در آنان قبل از پسران آغاز می گردد.

اتوکلاین برگ می گوید: دختران زودتر از پسران به بلوغ می رسند و ممکن است از پسران هم سن خود، از لحاظ قد و وزن، تا دوره بلوغ آنان پیش بیفتند.

بر این اساس، با توجه به این که منابع فقهی حداکثر فاصله بلوغ دختر و پسر را شش سال دانسته اند، به نظر می رسد تا فاصله سنّی شش سال نیز تناسب سنّی زوجین را تأمین می کند و بهتر است حداکثر فاصله سنی دختر و پسر بیش از شش سال نباشد؛ مگر آن که دو طرف آنقدر از جهات مختلف هماهنگ باشند، که این ناهماهنگی تأثیر عمده ای در تناسب کلّی آنان نداشته باشد.

ج) تناسب اعتقادی و اخلاقی

هر فرد برای تهیه لباس، تناسب لباس مورد نظر با اعتقادات و ارزشهای اخلاقی خویش را مدّ نظر قرار می دهد به طوری که لباس هر فرد نمایان گر نوع بینش، طرز تفکر و خصوصیات اخلاقی او محسوب می شود. از سوی دیگر نوع پوشش هر فرد تأثیرات متفاوت دینی و اخلاقی را در او رقم می زند. به عنوان مثال امیر المؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:

«عَلَیْکُم بِالصَّفیقِ مِنَ الثِّیابِ، فَانَّ مَنْ رَقَّ ثَوْبُهُ رَقَّ دینُهُ».

«لباس ضخیم بپوشید، چرا که هر کس لباس نازک (بدن نما) بپوشد، دین او نیز ضعیف می گردد.»

همین نسبت که ناهماهنگی بین مرد و لباس از لحاظ دینی و ارزشی، به ایجاد احساس روانی نامطلوب در او دامن می زند، عدم تناسب بین فرد و همسر او که لباسی دائمی است، مشکلات روانی وی را به دنبال می آورد و یا زمینه انحراف وی از عقاید و ارزشهای مورد نظر را فراهم می سازد.

بنابراین، تناسب اعتقادی مهم ترین تناسبی است که باید برای تشکیل خانواده مدّنظر قرار گیرد و اصولاً پیشوایان دینی آنجا که بحث تناسب و کفویت همسران را مطرح کرده اند، هم شأنی و هماهنگی دینی را مد نظر قرار داده اند.

متأسفانه در جامعه کنونی، واژه «کُفْو» که از تعابیر دینی و از بیانات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده و به معنی هم شأن در ایمان و دین است، معنی اصلی خود را از دست داده و بر خلاف دیدگاه نبیّ اکرم بر هر گونه تناسب به غیر از تناسب دینی اطلاق می شود! رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیث بسیار ارزشمندی جویبر را که فرد تازه مسلمان و به لحاظ دینی بسیار متدین ولی از لحاظ پایگاه اجتماعی اقتصادی ضعیف بود، به خواستگاری دختر زیاد بن لبید که شریف ترین مرد قبیله بنی بیاضه بود فرستاد. زیاد که از این پیشنهاد متعجب شده بود، به حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسید و عذر خود را در عدم قبول این درخواست این گونه بیان کرد: ما تنها با افراد هم شأن خود از انصار ازدواج می کنیم. آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:

«یا زِیادُ! جُوَیْبِرُ مُؤمِنٌ وَ الْمُؤمِنُ کُفْوُ الْمُؤمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ کُفْوٌ لِلْمُسْلِمَةِ فَزَوِّجْهُ یا زِیادُ وَ لا تَرْغَبْ عَنْهُ»

«ای زیاد! جویبر مؤمن است و مرد مؤمن همتای زن مؤمنه و مرد مسلمان همتای زن مسلمان است. پس دخترت را به ازدواج او درآور و از او رو برمگردان.»

در این روایت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ملاک تناسب را امور دینی و اعتقادی دانسته است. آن حضرت ایمان را که اعتقاد قلبی همراه با اعتراف زبانی و عمل جوارحی است ملاک هم شأنی دو فرد مؤمن و اسلام را که اقرار زبانی است ملاک هماهنگی مرد و زن مسلمان دانسته است. به همین دلیل است که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که:

«لَوْلا اَنَّ اللّهَ خَلَقَ اَمیرَالْمُؤمِنینَ لِفاطِمَةَ (سلام الله علیها) ما کانَ لَها کُفْؤ عَلَی الارْضِ»

«اگر خداوند امیرالمؤمنین را برای فاطمه (سلام الله علیها) نیافریده بود، برای فاطمه هم شأنی در روی زمین وجود نداشت».

روشن است که کفو در اینجا تناسب اقتصادی و اجتماعی و... نیست چون در همان زمان افرادی بودند که از این لحاظ با حضرت فاطمه (سلام الله علیها) تناسب داشتند ولی به لحاظ اعتقادی، ایمانی و اخلاقی تنها امیرالمؤمنین از این تناسب برخوردار بود و به جهت اختلاف سطح ایمانی، حتی سایر مؤمنین نیز حایز این هماهنگی نبودند.

تاکنون به این نتیجه رسیدیم که مهم ترین مصداق تناسب در ازدواج، تناسب دینی و اعتقادی است. امّا با این وجود جوانانی هستند که ضمن درک اهمیت هم شأنی دینی، به منظور هدایت و رشد و ارتقای سطح دینی طرف مقابل، می خواهند با فردی ازدواج کنند که از این نظر از آنان به مراتب پائین تر است. آیا چنین ازدواجی توصیه می شود؟

پاسخ این سؤال را با تشبیه همسر به لباس می توان داد. ممکن است فردی لباس نامتناسب خریداری و هدف خود را ایجاد تغییر در آن لباس قلمداد کند. ایجاد تغییر در لباس دوخته شده هر چند ممکن باشد ولی بسیار دشوار و طاقت فرساست. پارچه ندوخته را می توان طبق مدل دلخواه طراحی کرد، ولی لباس دوخته شده به سختی تغییرپذیر است، ضمن آن که ایجاد تغییرات اساسی در آن، گاه غیر ممکن به نظر می رسد.

البته در صورتی که لباس مورد نظر انعطاف پذیر بوده و قابلیت پذیرش تغییر را داشته باشد و فرد خریدار نیز از تبحّر و مهارت لازم جهت طراحی و اجرا برخوردار بوده و حوصله لازم را به این منظور به کار برد، می توان امیدوار بود که تغییر مطلوب در آن لباس صورت پذیرد.

همچنین در موضوع ازدواج، در صورتی که فردی از سطح ایمانی پایین تری برخوردار است، امّا انعطاف پذیر بوده و حاضر شود تلاش خود را برای ارتقای سطح دینی خود به کار برد و نیز طرف مقابل از توانایی لازم جهت حفظ سطح ایمانی خود و افزودن در میزان تعهّد فرد دیگر برخوردار باشد و با سعه صدر در جهت نیل به این هدف بکوشد، می توان نتیجه مطلوب را برای این ازدواج پیش بینی کرد.

البته چون احراز این شرایط عملاً بسیار دشوار است، به جز در موارد خاص چنین ازدواجهایی توصیه نمی شود.

پی نوشتها:

1. سید جواد مصطفوی، بهشت خانواده، قم، دارالفکر، ص 334.

2. زن لباس است و هوش ثروت، همان، ص 333.

3. سوره روم (30) آیه 21.

4. سوره تحریم (66) آیه 6.

5. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت، 1412، ج 20، ص 105.

6. همان، ص 39.

7. همان، ص 19.

8. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365، ج 5، ص 401.

9. وارن نیل کلارک، در جستجوی عشق زندگی، برگردان مهدی قراچه داغی، تهران، نشر اوحدی، 1377، ص 23.

10. همان، ص 184.

11. سید مهدی حسینی، مشاوره در آستانه ازدواج، تهران، مؤسسه انتشارات آوای نور، 1375، ص 71.

12. محمد تقی فلسفی، بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378، ج 2، ص 124.

13. اتوکلاین برگ، روان شناسی اجتماعی، ترجمه دکتر علیمحمد کاردان، تهران، نشر اندیشه، 1370، ج 1، ص 314.

14. روح اللّه الموسوی الخمینی، توضیح المسائل، قم، انتشارات جامعه مدرسین، مسئله 2252.

15. وسائل الشیعه، ج 4، ص 389.

16. الکافی، ج 5، ص 339.

17. همان، ج 2، ص 27.

18. مجمع البحرین، ج 6، ص 83، (ماده سلم)

19. محمد بن الحسن بن علی الطوسی، الامالی، قم، انتشارات دار الثقافة، 1414، ص 43.

http://www.hawzah.net/


مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم