(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

۵ دلیل درست و غلط برای ازدواج کردن


Image result for ‫۵ دلیل درست و غلط برای ازدواج کردن‬‎


دلیل غلط ۱. جذابیت جنسی

افراد بسیاری جذابیت جنسی را با عشق اشتباه می‌گیرند و این می‌تواند منجر به ازدواج‌های کوتاه‌مدت شود. بودن با یک فرد جدید برای همه جذاب است. اما وقتی این جذابیت جنسی محو می‌شود، اگر اعتماد متقابل و برنامه‌های مشترک برای آینده وجود نداشته باشد، ازدواج نیز برهم خواهد خورد. جذابیت جنسی بین دو فرد بسیار خوب است و به ازدواج انرژی می‌دهد اما اگر پایه ازدواجی بر مبنای ارتباط قوی دو طرف و ارزش‌های مشترک نباشد، احتمال موفقیت آن ازدواج بسیار کم خواهد بود.


دلیل درست ۱. خیلی خوب می‌توانید با تفاوت‌های هم کنار بیایید

تحقیقات نشان می‌دهد که یک وجه اشتراک مهم در ازدواج‌های موفق، توانایی حل اختلافات بوده است. در همه روابط مشکل و اختلاف وجود دارد. اما زوج‌هایی که می‌توانند درمورد تفاوت‌های خود حرف بزنند، مشکلشان را ریشه‌یابی کرده و با هم به مصالحه برسند، موفق خواهند بود. زوج‌هایی که فقط دچار خشم و ناراحتی می‌شوند و نمی‌توانند درمورد این اختلافات با هم حرف بزنند، ازدواج بادوامی نخواهند داشت.


دلیل غلط ۲. فرار از خانواده

برای خیلی از افراد مجرد زندگی در کنار خانواده طاقت فرسا می‌شود. وقتی فردی برای ازدواج پیش می‌آید، برای فرار از پدر و مادر و رسیدن به آزادی بیشتر با او ازدواج می‌کنند. در این مواقع معمولاً این مسئله که طرف‌مقابل می‌تواند همسر خوبی برای آنها باشد یا نه مطرح نیست زیرا فقط نیاز دارند که از والدینشان جدا شوند. باید بدانید که راه‌های زیادی برای جدا شدن از والدین وجود دارد و نیازی نیست که برای آن وارد تعهدی شوید که اصلاً برای ازدواج با شما مناسب نیست.


دلیل درست ۲. شریک شدن در علایق مشترک

اگر زوج‌ها علایق مشترکی داشته باشند، موجب نزدیکی بیشتر و تجربیات مشترک بین آنها خواهد شد. متخصصین می‌گویند زوج‌هایی که علایق مشترک ندارند، اما با این وجود می‌توانند در کنار هم وقت بگذرانند، باز می‌توانند در ازدواج خود موفق باشند. علایق مشترک می‌تواند چیزهای مختلفی مثل وقت گذراندن با بچه‌ها، علاقه به سفر، ورزش و امثال‌ آن باشد.


دلیل غلط ۳. سندرم شیفتگی

خیلی‌ها شیفتگی را با عشق اشتباه می‌گیرند. شیفتگی احساسی زودگذر نسبت به یک فرد است درحالیکه عشق طولانی مدت و بادوام است و براساس اعتماد و تعهد شکل می‌گیرد. شیفتگی ناگهانی است و خیلی از متخصصین عقیده دارند که می‌تواند هورمونی باشد. عشق همراه با صبر و تحمل است درحالیکه در شیفتگی حس اضطرار وجود دارد. وقتی ازدواجی براساس شیفتگی اتفاق بیفتد، به محض از بین رفتن این شیفتگی و شور اولیه، فرد تصور خواهد کرد که با فرد مناسبی ازدواج نکرده است و به دنبال افراد دیگری خواهد رفت.


دلیل درست ۳. طرفتان نیازهایتان را پر می‌کند نه خواسته‌هایتان را

خیلی از افراد برای چیزهایی که می‌خواهند ازدواج می‌کنند نه چیزهایی که نیاز دارند. بعنوان مثال، زنی کتاب‌های داستان زیادی می‌خواند و خیلی دوست دارد که درمورد آنها با شوهرش حرف بزند اما این ژانر مورد علاقه شوهرش نیست. بااینحال ازدواجی محکم خواهند داشت زیرا آن زن به کسی نیاز دارد که قابل اعتماد و سختکوش باشد. ازدواج با کسی که با نیازهایش همخوانی دارد باعث دوام ازدواجشان شده است.


دلیل غلط ۴. تصور می‌کنید ازدواج کردن مشکلاتتان را حل خواهد کرد

اگر شوهرتان خیلی زود از دست شما عصبانی می‌شود و کنترل خود را از دست می‌دهد، می‌تواند نشان دهنده این باشد که مشکلاتی در ازدواجتان وجود دارد خیلی از افراد این علائم را نادیده می‌گیرند. آنها نشانه‌های رفتارهای مشکل‌دار را می‌بینند اما تصور می‌کنند که اگر ازدواج کنند درست می‌شود. اگر این رفتارهای مشکل‌دار در طول دوران نامزدی اتفاق بیفتد، بعد از ازدواج مطمئناً بدتر خواهد شد مگراینکه به دنبال مشاوره و درمان بروید. بعضی‌ها تصور می‌کنند بعد از ازدواج همه چیز را درست خواهند کرد. باید بدانید که هر چیز کوچکی که کمی اذیتتان می‌کند، بعد از «بله» گفتن بسیار زیاد آزاردهنده خواهد شد.


دلیل درست ۴. اهداف و برنامه‌های آینده‌تان هماهنگی دارند

صحبت کردن درمورد انتظارات یک زوج از آینده یکی از راه‌های مطمئنی است که کمکتان می‌کند بفهمید مسیرتان یکی هست یا خیر. خیلی از زوج‌ها درمورد اینکه می‌خواهند بچه‌دار شوند، کجا دوست دارند زندگی کنند و امثال آن صحبت نمی‌کنند. خیلی‌ها فکر می‌کنند بعد از ازدواج همه چیز به طور جادویی حل خواهد شد اما این اتفاق نمی‌افتد. هرقدر بیشتر درمورد ایده‌هایتان درمورد آینده بیشتر با هم حرف بزنید، احتمال موفق بودن ازدواجتان بیشتر خواهد بود.


دلیل غلط ۵. از سر تا پا عاشق شده‌اید

بعضی افراد وقتی عاشق می‌شوند کور می‌شوند و واقعاً تلاشی برای شناختن طرف‌مقابل خود نمی‌کنند. آنچه که افراد را واقعاً کنار همدیگر نگه می‌دارد، دوستی، صمیمیت و حمایت آنهاست. اگر از خودتان بپرسید که «اگر کارم را از دست بدهم یا دچار یک بیماری شوم، برای حمایت و پشتیبانی پیش چه کسی می‌روم.» پاسخ به این سوال عشق واقعی‌ زندگی‌تان را مشخص خواهد کرد.


دلیل درست ۵. هر دو شما به همدیگر حس خاص بودن می‌دهید

یکی از عوامل ازدواج‌های موفق این است که به طرفتان حس خاص و مهم بودن بدهید، مخصوصاً برای مردها. ازآنجا که دوستی که مردها ایجاد می‌کنند معمولاً به اندازه عمق روابط خانم‌ها نیست، مردها برای دریافت حس خاص بودن، معمولاً به همسرانشان نیاز دارند. وقتی زنی می‌گوید «دوستت دارم، تو زندگی من رو هیجان‌ انگیز کرده‌ای» یا برای طرف‌ مقابل خود دسر محبوبش را درست می‌کند، بهترین حس دنیا را به طرف خود منتقل خواهد کرد و همین مسئله موجب دوام ازدواجشان خواهد شد.

مطالب پیشنهادی:

ازدواج ایده آل

انتخاب همسر زیبا

انتخاب همسر 

روابط قبل از ازدواج 

10 راز موفقیت یک رابطه عاشقانه

انتخاب همسر


.

زندگی مشترک اگر سالم باشد موجب رشد، پیشرفت و شادابی زن و شوهر می شود در غیر این صورت، موجب بروز آسیب های مخرب روانی، اقتصادی و عاطفی برای آن ها می شود. زندگی مشترک سالم دارای 3 اصل مهم «انتخاب سالم»، «ایجاد پی و شالوده مستحکم» و «حفاظت و تلاش برای حفظ زندگی مشترک» و 10 شرط مربوط به این اصول است.

سالم و آگاهانه انتخاب کنید

انتخاب باید آگاهانه، آزادانه و خودخواسته باشد. انتخاب آگاهانه بدین معنی است که از روی آگاهی و سلامت روانی باشد. ممکن است ما به دلیل اختلالات روان شناختی نتوانیم انتخابی بکنیم که نیازهای واقعی ما را برآورده کند. اختلالات روان شناختی می تواند آگاهی ما را مختل کند و مانع از انتخاب های سالم شود. از طرفی فقدان آگاهی می تواند زمینه ساز آسیب های روانی و انتخاب های نادرست برای ما باشد. در نتیجه، آگاهی به معنای داشتن شناخت و دانش و اطلاعات صحیح است. 

انتخاب آزادانه و خودخواسته یعنی این که ما کاملا آزادانه خودمان برای خود انتخاب کنیم و در این انتخاب کاملا آزاد باشیم. آزادی در دو بعد است: «آزادی درونی» و «آزادی بیرونی».

روزهای ابتدایی زندگی مشترک زمانی است که زن و شوهر، نهال رابطه زناشویی را کاشته اند و باید برای نگهداری از این نهال کوچک تمام تلاش خود را بکنند

«آزادی بیرونی» به معنی آزاد بودن از تحمیل افکار و عقاید و انتخاب دیگران برای ما و «آزادی درونی» به معنی آزادی از افکاری است که ما را به اسارت خویش در آورده است. ممکن است پس از چندین جلسه مشاوره به این نتیجه برسید که در زندگی افکاری داشته اید که این افکار آزادی شما را برای انتخاب های سالم گرفته بوده است. در سنت ازدواج پس از شناخت خویش و نیازها و خواسته های طبیعی و به حق خود به خصوص با کمک گرفتن از روان شناس و مشاور ازدواج، می توانید آزادانه تر برای انتخاب همسر خویش تصمیم بگیرید.

دو قدم تا انتخاب مناسب

اولین گام برای یافتن همسر مناسب، توجه به فرد یا افرادی است که بتوانید به آن ها به عنوان همسر آینده خود آگاهانه و آزادانه فکر کنید. شما این افراد را با توجه به معیارهای ذهنی خود انتخاب کرده اید و با فردی ازدواج خواهید کرد که بیشتر از دیگران به ملاک ها و خواسته های شما نزدیک باشد. البته باید بدانید که همسر خوب کسى نیست که تمام شرایط ایده آل را داشته باشد، ولى دارا بودن اکثر شرایط چیزی است که باید به دنبالش باشید. در مقابل خودتان هم به عنوان یک همسر خوب باید بیشتر این شرایط را دارا باشید. هرکس در بررسى و انتخاب همسر، موارد خاصى را که به نظرش مهم تر است برمى گزیند. این شرایط براى همه یکسان نیست و بر اساس خواسته هاى فردى تنظیم و بر آن ها تأکید مى شود. مثلاً دخترى بیشتر به صداقت فرد مقابل توجه مى کند و دختر دیگرى به خانواده او یا فردى به ظاهر توجه ویژه مى کند و دیگرى به دست و دل بازى.

پس معیارهای سالم خود را حفظ و با کمک مشاور پیش از ازدواج، معیارهای ناسالم را شناسایی و آن ها را حذف کنید.

دومین گام، شناخت است و برای به دست آوردن این شناخت به زمان نیاز دارید. در گذشته شناخت خواستگار بیشتر با تحقیقات محلی و پرس و جو کردن از همسایگان و همکاران فرد مورد نظر بود. هرچند معمولا این تحقیقات لازم هستند؛ اما 100درصد قطعی نیست زیرا همسایگان و آشنایان ممکن است ایرادات فرد را نادیده بگیرند یا ممکن است در ایراد گرفتن زیاده روی کنند. بهترین شناخت و بهترین تحقیق و پژوهش درباره فرد مطرح شده، مشخص کردن زمان و گرفتن مهلت و مدتی از او و خانواده اش برای آشنایی بیشتر در جلسات خواستگاری است تا بتوانید درباره بسیاری از نیازها و خواسته ها و افکار و ایده های خود سخن بگویید و وی را بسنجید و بررسی کنید. باید اعلام کنید که ممکن است پس از این زمان مشخص شده و صحبت در جلسات خواستگاری، یکدیگر را مناسب نیابید و از این بابت از شما دچار کدورت یا ناراحتی نشوند. در این مدت تلاش کنید تا هیجانات و احساسات خود را کنترل کنید و با دید باز به بررسی و تفکر درباره شناخت او بپردازید. همچنین تلاش کنید خود را نیز صادقانه به طرف مقابل معرفی کنید و با حذف واقعیت های زندگی تان وی را گمراه نکنید.

خشت ها را درست بچینید

 انتخاب آزادانه و خودخواسته یعنی این که ما کاملا آزادانه خودمان برای خود انتخاب کنیم و در این انتخاب کاملا آزاد باشیم

بنای هر ساختمانی ابتدا با پی ریزی شروع می شود. ساختمان مستحکم، پی و بتن مستحکم و مقاومی دارد. ساختمان زندگی مشترک نیز نیاز شدید به پی ریزی و فنداسیون دارد و در صورتی که این فنداسیون مناسب نباشد، احتمال ریزش آن بنا فراوان است. پی ریزی زندگی مشترک پیش از ازدواج انجام می شود. فرصتی که زن و مرد برای شناخت احساسات و درک خود و یکدیگر دارند و در این زمان به توافق هایی می رسند و متوجه می شوند از خودشان و از طرف مقابل و از ازدواج چه انتظارهایی دارند، خواسته ها و تمایلات خود و دیگری را درک می کنند و خود را برای یک رابطه جدی و بزرگ ترین واقعه زندگی شان آماده می کنند که این نوعی فنداسیون و بتن ریزی در یک رابطه زناشویی است.

تلاش، پایان ندارد

این تصور که با یک انتخاب مناسب همه مراحل داشتن یک زندگی مشترک موفق را پیموده اید، باطل است چراکه پس از ازدواج تغییرات فراوانی در رابطه زن و شوهرها اتفاق می افتد. ممکن است توقعات از یکدیگر افزایش یابد و اگر رابطه آنان فنداسیون مناسبی نداشته باشد، متوجه می شوند آن چه از همسرشان دیده اند با واقعیت متفاوت است. بسیاری از زوج ها پس از ازدواج به کنترل کردن های شدید می پردازند که خود آسیب بسیار زیادی به رابطه آنان می زند و از عشق آنان می کاهد. 

رابطه مانند یک گیاه است. روز اول سرحال و سبز است ولی اگر از آن مراقبت نکنید، آسیب می بیند، قیافه گیاه تغییر می کند و هرگز قیافه مثل روز اول را ندارد. روزهای ابتدایی زندگی مشترک زمانی است که زن و شوهر، نهال رابطه زناشویی را کاشته اند و باید برای نگهداری از این نهال کوچک تمام تلاش خود را بکنند.

بعد از ازدواج، باید دقت کنید، سر مسائل کوچک با هم نزاع نکنید تا حریم ها شکسته و پرده ها دریده نشود زیرا در صورت به وجود آمدن این مشکل، دیگر احساسات مثل روز اول نیست. باید مراقب باشد و توجه داشته باشد، درست مانند اولین ملاقاتتان، تمامی سعی و تلاش خود را به بهترین وضعیت ممکن در جهت برقراری روابط صحیح و مناسب به کار برید. اما وقتی روابط بد شد، باید به طرف مقابل مان فرصت بدهیم، در غیر این صورت وی فرصت اصلاح کردن را پیدا نمی کند، در صورتی که رفتار گذشته وی را مانند تابلویی مقابل وی قرار دهیم، در واقع انگیزه تغییر رفتار را از وی گرفته ایم. پس توصیه می کنم، کیلومترشمار را صفر کنیم و صراحتا به همسرمان بگوییم، به تو فرصت جدیدی می دهم و منتظرم تا تو را به بهترین شکل ممکن ببینم. همسر مغرور و خودخواهی دارم، دهن بین است و به حرف مادرش توجه می کند، با او چگونه برخورد  کنم؟ این مشکل مستلزم یک پروسه زمانی است. افرادی که مغرور و خودخواه هستند و مایلند در زندگی فقط نظرات خودشان پیاده شود، بهتر است بدانند که هر فردی یک آستانه تحملی دارد، در صورتی که آستانه تحمل وی به حداکثر برسد، دیگر تحمل شرایط نامناسب نیز از توان وی خارج است. توصیه من در این مورد این است که وی باید به مشاور مراجعه کند.

مطالب پیشنهادی:

رابطه های قبل از ازدواج و حدو مرز آن 

مهمترین دلایل سرد شدن روابط بین زوجین چیست؟

ازدواج قسمت است یا انتخاب؟

نقش قسمت در ازدواج

چگونه همسر خود را علاقمند نگه دارید؟ 

دلایل رواج ازدواج سفید چیست؟

علل رواج ازدواج سفید در ایران چیست؟ 

ازدواج و معیارهای انتخاب همسر ( بخش سوم)

3 - عقاید مذهبی

شباهت در عقاید مذهبی به قدری در سعادت کانون زناشویی اهمیت دارد که روان شناسان ،‌ ازدواج دو نفر از مذاهب مختلف را معمولا غیر عاقلانه می دانند . دلایل این نظریه بسیار است.

در وهله اول ،‌اگر تنها یکی از دو همسر به عقاید مذهبی خود با ایمان کامل پایبند باشد ، امکان اختلاف نظر در این مورد زیاد خواهد بود. به علاوه آنچه که در این زمینه اهمیت دارد ، تربیت کودکان بر حسب عقاید مذهبی به خصوص است.

یکی دیگر ا زمشکلات ازدواج افرادی که دارای مذاهب مختلفند ، مخالفت اولیاء آنهاست ، زیرا این مسئله اغلب باعث جدایی جوان از پدر و مادر خود می شود و بعدها ممکن است هر یک از طرفین تقصیر این جدایی را به گردن همسر خود بیندازد. ولی اگر یکی از طرفین مسئله مذهب را جدی نگیرد ،‌احتمالا مشکل حادی پیش نخواهد آمد.

نکته بسیار مهم در مورد نقش مذهب و ازدواج :

بسیار پیش آمده است که دو نفر قبل از ازدواج از مفاهیم کلی در مورد مذهب استفاده می کنند و هر دو توافق پیدا می کنند ولی بعد از ازدواج ، در نمودها و مصادیق آن موارد کلی ، دچار اختلاف می شوند.

مثلا ، هر دو می گویند مسلمانیم ، هر دو از صداقت ،‌ ایمان ،‌ حجاب و .... حمایت می کنند .

ولی در برخورد با مسائل و جزئیات زندگی ، برداشتها و اختلافهای جدی پیدا می کنند.

یکی حجاب را چادر می داند ، دیگری هیچ اعتقادی به چادر یا حتی به مانتو هم اعتقاد ندارد.

یکی هرگونه موسیقی را حرام می شمارد ، دیگری موسیقی را آرامش روح می داند.

یکی زندگی مرفه را در تعارض با مذهب نمی داند ،‌ دیگری رفاه گرایی را در تضاد با مذهب خود می داند.

یکی پذیرائی مهمان زیاد را در منزل ، مهمان نوازی دانسته و می گوید : در خانه من، به روی همه باز است و من مهمان نواز هستم ،‌ دیگری میگوید مگر خانه ما ،‌ کاروانسراست که درش بروی هر کسی باز باشد. و دیگری را ولخرج می شمارد.

یکی برای مسافرت ، مشهد و زیارت را در نظر می گیرد ، دیگری دوست دارد به شمال و لب دریا برود . و هزاران مسئله ریز و درشت دیگر در زندگی مشترکشان پیش می آید ،‌ که با تولد فرزندان حادتر می شود ،‌ چون تفاوت در سبک تربیتی فرزندان را نیز شامل می گردد. و هر کدام سعی دارد با زیر و بمهای ارزشی خود ، فرزندان را تربیت کند.

لذا توصیه می شود ، که قبل از ازدواج ، فقط روی مفاهیم کلی بحث نشود ، و به نمودها ، مصادیق و مثالهای عینی آن توجه شود . سعی شود با مثالهایی ، طرف مقابل را در موقعیت های عینی و واقعی قرار داد.


مطالب پیشنهادی:

فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی

 

 

 

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

 

ازدواج و معیارهای انتخاب همسر ( بخش دوم)


2 - توافق و طرز فکر

مسئله مهمی که قبل از ازدواج وجود دارد ‍ ، این است که جوانان قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی ‍ ، د رموضوع های مهم زندگی توافق نظر داشته باشند و این توافق معمولا روی علایق و طرز فکر قرار می گیرد.

طرز تفکر ‍، موضوع بسیار مهمی است ؛ زیرا بر اساس آن ‹‹ فلسفه زندگی ›› هر فردی ریخته می شود. برای روشن شدن مطلب چند مثال ذکر می گردد: آیا زن و مردی که خیال ازدواج دارند به یک اندازه جاه طلب هستند یا اینکه یکی از آنها خیلی جاده طلب و دیگری معتقد به داشتن زندگی آرام و آهسته و بی دردسری است . اگر در این مورد ، مرد ،‌ شخص جاه طلبی است ‍ ، شاید مضار آن زیاد نباشد ، اگر چه ممکن است زن او از اینکه شوهرش ساعات طولانی مشغول به کار است آزرده گردد. ولی اگر زن بی اندازه جاه طلب باشد ‍، سعی خواهد کرد تا شوهر راحت طلب و تنبل خود را به اصرار و پافشاری به کار بکشد و او را مجبور به پذیرفتن مشاغلی کند که از عهده استعداد و علاقه اش خارج است ،‌ و این وضع با موفقیت و خوشبختی زناشویی تباین دارد.

نظریات سیاسی ، می تواند عوامل اختلافات زناشویی شود ، زیرا با افراطی بودن یکی و محافظه کار بودن دیگری ، امکان تصادم افکار زیاد است. البته حتما نباید نظریات سیاسی دو همسر شباهت کامل به هم داشته باشد ولی صلاح در این است که از لحاظ عقاید سیاسی در دو قطب مخالف قرار نگیرند.

مسئله مهم دیگر در زناشویی ، توافقی است که زن و شوهر در مورد قضاوت درباره مسائل زندگی دارند. مثلا اگر شوهر ،‌ فردی تخیلی و ایده آلیست ، ولی زن شخص واقع بین و به اصطلاح رئالیست باشد ، شوهر ممکن است از رویه خشک و زیاده از حد مادی زن خود خسته شود و احساس کند که زنش قدرت درک معنویات و ظرایف زندگی را ندارد. زن واقع بین نیز ممکن است از دست شوهر تخیلی و فلسفه باف خود به ستوه آید و او را آدمی خیالباف ،‌ تنبل و دور از حقیقت زندگی بداند و مکرر آرزو کند که ای کاش شوهرش قدری به خود بیاید و واقعیات زندگی را آن طور که هست مشاهده کند. در چنین موقعی امکان وجود یک کانون خوشبختی کم است.

البته علایق رابطه نزدیکی با طرز تفکر دارد و شامل فعالیتهای متعدد روزانه از قبیل رفتن به سینما ، تئاتر ،‌کنسرت ، گوش دادن به رادیو و تماشای تلویزیون ، خواندن کتاب ‍ ،‌ رفتن به مهمانی ،‌ سخنرانی ها و امثال آن می گردد. البته نباید انتظار داشت که زن و شوهر در همه این علایق با یکدیگر توافق داشته باشند ، ولی برای سعادت خانواده توافق کلی در قسمت عمده ای از علایق ضرورت دارد.

ادامه دارد.


مطالب پیشنهادی:

فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی

 

 

 

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

 

باورهای منطقی در مورد انتخاب همسر

           

فرآیند انتخاب همسر برای هر فرد بالغ و مجرد، مرحله ای بسیار مهم و اغلب دشوار محسوب می‌شود. شاید کمتر انتخاب دیگری ممکن است تا این اندازه در طول زندگی زوج‌ها مرکز توجه و بسیار با اهمیت تلقی گردد.
اما متأسفانه، در بحبوحه‌ی دروان معاشقه (نامزدی) افراد جوان اغلب بی ملاحظه می‌شوند و مشکلات اساسی را در ازدواج نادیده می‌گیرند و یا این که آنها را بررسی نمی‌کنند. علاوه بر این نگرش‌ها و عقاید خاصی در جامعه‌ی ما رواج یافته است که موجب نا امیدی و نارضایتی در فرآیند انتخاب همسر می‌گردند. در این میان برخی از عقاید و باورها در فرآیند ازدواج و انتخاب همسر غیرمنطقی و محدود کننده به نظر می‌رسند.
باورها و یا عقاید غیرمنطقی (محدود کننده) درباره انتخاب همسر که به عنوان باورهای شخصی تعریف شده‌اند:
الف- زمان ازدواج و امتخاب فرد مورد نظر برای ازدواج را محدود می‌کنند.
ب - تلاش برای پیدا کردن فرد مناسب برای ازدواج را دچار افراط و یا تفریط می‌کنند.
ج - از بررسی اندیشمندانه‌ی توانایی‌ها و ضعف‌های بین فردی و شناختن فاکتورهای قبل از ازدواج که در موفقیت ازدواج مؤثر هستند، جلوگیری می‌کنند.
د- مشکلات و موانع انتخاب همسر را تداوم می‌بخشند و گزینه‌های بعدی برای حل مشکلات را به حداقل می‌رسانند.
به عنوان مثال یکی از این عقاید محدود کننده می‌تواند اینگونه باشد که زوج‌ها با این اعتقاد وارد زندگی شوند که تنها عشقشان نسبت به یکدیگر برای غلبه کردن بر تمام مشکلات کافی است.
نگرش‌ها و طرز تفکر منطقی و غیرمنطقی افراد درباره فرایند انتخاب همسر به هنگام ازدواج یکی از فاکتورهای بسیار مهمی‌ است که می‌تواند ازدواج را با موفقیت یا شکست مواجه نمایند.
آگاه بودن افراد درباره‌ی نگرش‌ها و طرز تفکر و عقیده‌ی خودشان درباره‌ی انتخاب همسر و در پیش گرفتن نگرشی منطقی و واقع‌بینانه می‌تواند در داشتن ازدواجی موفق آنها نقش بسزایی داشته باشد.
برداشت ما از نگرش مجموعه ای از شناخت‌ها ، باورها، عقاید و واقعیت‌ها (دانسته‌ها) است که حاوی ارزشیابی‌های مثبت و منفی (احساسات) باشد.
 
نُه باور غیر منطقی (محدود کننده) درباره انتخاب همسر
موضوعی که به طور وسیع در پیشینه‌ی تجربی که در زمینه‌ی انتخاب همسر نادیده گرفته شده است مربوط به نقش و تأثیر باورهای شخصی در فرایند انتخاب همسر می‌باشد. از بررسی  سوابق موجود در زمینه‌ی نقش باورها در انتخاب همسر: لارسن(1992) نُه باور غیر منطقی که افراد اغلب درباره انتخاب همسر دارند را بیان کرده است.
 
1 -   اعتقاد به اینکه من فقط می‌توانم عاشق یک نفر باشم.
 شخصی که دارای این عقیده است گمان می‌کند که تنها یک نفر در دنیا برای ازدواج با او مناسب است. این تفکر بسیار شبیه این عقیده است که ما جایی در دنیا همزاد و یا نیمه‌ی دومی ‌داریم که با ازدواج با او همه چیز به تکامل می‌رسد.
این افکار غالباً غیرمنطقی هستند، چرا که باید به هنگام روبرو شدن با تنها فرد به خصوص، او را شناخت. البته چگونه این دیدگاه به سرانجام می‌رسد روشن نیست. همچنین شاید این عقیده دعوت به انتظار غیر فعالی باشد برای رسیدن به دقیقه اعجاز برانگیزی که چشم‌انداز یک ازدواج خوب را نوید می‌دهد.
 
2 - همسر کامل
اعتقاد به تفکر که «تا زمانی که فردی کامل برای زندگی پیدا نکنم، نباید ازدواج کنم». کسی که این اعتقاد را داشته باشد شاید برای تصمیم گرفتن برای ازدواج دچار محدودیت شود چرا که هیچ فردی کامل نیست و شاید برای پیدا کردن چنین فردی باید زمانی طولانی صرف شود.
 
3 - تکامل خود
کسی که اینگونه فکر می‌کند و می‌گوید:«تا زمانی که نتوانم به خودم به عنوان یک همسر اعتماد کنم، نباید ازدواج کنم».
این اعتقاد نیز محدود کننده و غیر منطقی است از آن جهت که هیچ کس کامل نیست و احساس کامل بودن به عنوان یک همسر را نخواهد داشت. احساس آمادگی برای ازدواج ضروریست، اما شاید اشخاصی را برای تصمیم گیری درباره ازدواج دچار اضطراب کند.
 
4 - ارتباط کامل
 صاحب این عقیده این چنین می‌اندیشد:«ما باید قبل از ازدواج ثابت کنیم که ارتباط مؤثری خواهیم داشت».
توجه به فاکتورهای پیش بینی کننده‌ی پیش از ازدواج بسیار عاقلانه است.
مانند ارتباط خوب و مهارت‌های حل مشکل و تشابه و همانندی ارزش‌ها و عقاید. جستجوی چنین ارتباطی و چنین همسری که این مهارت‌ها و قابلیت‌ها را داشته باشد عاقلانه است.
با این وجود ، از آنجا که موفقیت در ازدواج را نمی‌توان تضمین کرد، برای کم کردن محدودیت این تفکر می‌توان اینگونه اندیشید که هیچ راهی برای تضمین خوشبختی پیش از ازدواج میسر نمی‌باشد.
 
5 - تلاش بیشتر
این اعتقاد با این تفکر شکل می‌گیرد که من با هرکسی که برای ازدواج انتخاب کنم خوشبخت خواهم شد به شرط آن که به قدر کافی تلاش کنم.
لارسن (1992) تأکید می‌کند که تلاش دو همسر برای حل مشکلات و مؤثر ساختن یک ازدواج ، دو فرد بالغ و متفکر را می‌طلبد. از آنجا که هر کسی آنقدر متمایل به حل مشکلات نخواهد بود. بنابراین کمی‌دقت در انتخاب همسر در ابتدای ضروری به نظر می‌رسد.
 
6 - عشق کافی است
فرد دارای این عقیده شاید چنین بگوید:«عاشق کسی شدن برای من دلیل کافی برای ازدواج است». جامعه‌ی غربی عشق رمانتیک را به عنوان شرطی لازم برای ازدواج ارزشمند می‌شمارد.
در واقع، اشخاص کمی‌هستند که ازدواج را بدون عشق تصور کنند. اگر عشق به عنوان تنها معیار در نظر گرفته شود، سایر توانایی‌های اساسی فردی و بین فردی از نظر دور خواهد ماند.
 
7 - همزیستی
این عقیده چنین است: «اگر من و همسر آینده ام قبل از ازدواج با هم زندگی کنیم، شانس وخوشبختی مان را افزایش خواهیم داد».
مرور سوابق همزیستی و موفقیت‌های بعدی در ازدواج نشان داده است که افرادی که قبل از ازدواج با هم زندگی می‌کنند آمادگی بیشتری را برای نارضایتی از زندگی وجدایی دارا می‌باشند در مقایسه با کسانی که با هم همزیستی نکرده اند.
این ارتباط معمولاً با خصوصیات کسانی که همزیستی می‌کنند به نسبت کسانی که همزیستی نمی‌کنند مشکلات بیشتری در رابطه با تعهد دارند و تمایل کمتری برای ارزشمند شمردن ازدواج ونگرش مثبت تری نسبت به طلاق دارند.
 
8 - فرد مکمل و تضاد
در این نگرش شخص اینگونه می‌اندیشد: «من باید با کسی ازدواج کنم که خصوصیات شخصیتی او متضاد با خصوصیات من باشد».
 اگر چه تفکر رایج مبنی بر آنکه افراد با خصوصیات کاملاً متفاوت می‌توانند کامل کننده‌ی ضعف‌ها و قوت‌های یکدیگر باشند، اما فاکتورهای پیش‌بینی کننده‌ی موفقیت در ازدواج نشان می‌دهند که قویترین عامل خوشبختی ، همانندی در ارزش‌ها، نگرش‌ها و خصوصیات شخصی است.
 
9 - انتخاب باید آسان باشد
این عقیده که انتخاب یک همسر باید ساده باشد و این انتخاب حامل یک شانس و یا اتفاق است. بنابراین فرد شاید تصور کند که برای انتخاب همسر به جای عمل کردن باید در انتظار یک اتفاق بماند.
چنین فردی در انتظار شانسی برای دیدار و عشق در اولین نگاه است بدون آنکه از تفکر محتاطانه آمادگی لازم، یا انجام عملی برای نزدیک تر شدن به هدف ازدواج کمک گرفته شود.
مواردی که عنوان شدند فقط تعدادی از نگرش‌ها و باورهای غیر منطقی افراد نسبت به انتخاب همسر می‌باشند.
نحوه‌ی نگرش افراد نسبت به فرایند انتخاب همسر امری بسیار حیاتی است و همچنین با درک شیوع باورهای غیرمنطقی و محدود کننده درباره انتخاب همسر در میان افراد مجرد زن و مرد، در صورتی که این نگرش‌ها و عقاید نادرست و غیر منطقی افراد تغییر یابند و در جهت صحیح هدایت شوند، شاهد افزایش ازدواج‌های مؤفق در جامعه خواهیم بود.
و همچنین با توجه به مشکل ساز بودن نگرش‌های نادرست، می‌توان درمانگران ، مشاوران قبل از ازدواج و تعلیم دهندگان ازدواج را یاری کرد تا به افراد کمک کنند تا برای ازدواج بهتر آماده شوند.
 
 
منبع:
دکتر اسماعیل اسد پور -  مشاوره خانواده
http://www.shamisapsy.com/psy_ezdevaj2.htm