(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

ازدواج مجدد پس از جدایی


Image result for ‫ازدواج دوباره‬‎


اکثر کسانی که ازدواج اولشان به دلیل طلاق یا فوت همسرشان نتیجه ای نداشته است، ماه های اول یا حتی چند سال اول قاطعانه می گویند حرف از ازدواج نزن. مخصوصا افرادی که طلاق می گیرند به واسطه سختی هایی که کشیده اند، نسبت به ازدواج مجدد اظهار بی تمایلی می کنند.


آرزو هم از آن دسته است. زن بیست و نه ساله ای که از زندگی اولش مثل یک کابوس یاد می کند و به راحتی حاضر نیست دوباره تن به زندگی مشترک دهد. هر چند شروط ازدواجش همچنان نشان از احساس دارد و نه عقل.


اکثر این افراد مدتی بعد دوباره تصمیم به ازدواج می گیرند، اما به دلیل یک تجربه ناموفق طبیعتا برای ازدواج دوم با محدودیت های ویژه ای روبه رو هستند.


متاسفانه برخی افراد وقتی می خواهند دوباره ازدواج کنند، بیشتر به دلیل فشارهای خانوادگی و اجتماعی، فرار از تنهایی یا حتی برای رو کم کنی همسر سابق و خانواده اش یا رفع نیازهای عاطفی، جنسی و مالی و بدون در نظر گرفتن معیار مناسب و فقط برای فرار از شرایط موجود تن به ازدواج مجدد می دهند. در حالی که کسی در ازدواج مجدد موفق تر است که بتواند فارغ از ازدواج اول با انگیزه های سالم و بهتری دست به انتخاب بزند.


خصوصیات مشترک در همه ازدواج های دوم


دکتر علیرضا ناصری، رئیس گروه سلامت روانی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می گوید: کسانی که دو بار ازدواج می کنند، معمولا دارای خصوصیات مشترکی هستند. از جمله این که خودشان را بی تقصیر می دانند در حالی که در هر طلاقی طرف بی تقصیر وجود ندارد.


شیرین زن سی و پنج ساله ای است که ازدواج اولش به دلیل نداشتن تفاهم با همسرش به بن بست رسید. خیلی مایل به صحبت نیست. چند کلمه ای هم که می گوید از زمین و زمان و نداشتن بخت و اقبال شکایت می کند.

او دو سال پس از جدایی با مردی ازدواج کرد که به نظر خودش ابتدا کاملا بی عیب و نقص به نظر می رسید. اما با گذشت زمان و ورود به زندگی مشترک، تمام ایرادهایی که در همسر سابقش وجود داشت، این بار در زندگی جدیدش جستجو می کرد. در حالی که اصلا متوجه احساس وسواس گونه خود نسبت به مسائل کوچک نبود.


هر فردی پس از طلاق به ایراد و اشکال طرف مقابل بیشتر تاکید و تکیه می کند. ناصری می گوید: تجربه نشان داده بیشتر افراد بعد از ازدواج مجدد به دنبال عیب و ایرادهای طرف مقابل هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستی هایی که در انتخاب همسر و زندگی مشترک داشته اند، توجه چندانی نمی کنند. رفتار و رویه زندگی گذشته نیز به طور معمول در زندگی مشترک آینده تکرار می شود. رفتار و عملکرد همسران در زندگی مشترک اول و دوم از ثبات و پایداری نسبی برخوردار است.


مشکلات حل نشده با همسر سابق


یکی از مهم ترین نکته ها در ارتباط با ازدواج دوم که می تواند تاثیرگذار باشد، موضوع مشکلات حل نشده با همسر سابق است.


البته این امر در همه ازدواج های مجدد اتفاق نمی افتد. ناصری در این مورد می گوید: به هر حال زندگی هایی که منجر به طلاق شده دارای مجموعه ای از تعارض ها، مشکلات و درگیری هایی بوده که کار را به طلاق کشانده است. مقداری از این مشکلات پس از جدایی و به دلیل نبود همسر به مرور زمان فراموش می شود، اما برخی مسائل همچنان پابرجا می ماند. درصد قابل توجهی از این مشکلات به دلیل فرزندان ازدواج سابق است. بعضی از این مشکلات از طریق فرزندان به دلیل حل نشدن مشکلات بین والدین و فرزندان به زندگی جدید سرایت می کند.


همچنین مقدار قابل ملاحظه ای از رفتار و عملکرد همسران در زندگی مشترک از طریق برخورد با همسر سابق آشکار می شود.

به عبارتی پنهانی ترین رفتار فرد در برخورد با همسر سابق خود را نشان می دهد. مثلا ممکن است فرد پنهان کاری هایی در ازدواج دوم داشته باشد که با پرس و جو می توان تا حدودی به شناخت دست یافت.


نه تنها در ازدواج دوم بلکه در اولین ازدواج نیز نامزدی ها و عقدهایی که به هم خورده است باید مورد بررسی قرار گیرد.


عشق و ازدواج دوم


هر زن و مردی به ارتباطی لطیف و عاشقانه با همسر نیاز دارد. حتی همسرانی که به عشق نیازمندند به طور نسبی مشکلات و اختلافاتی با یکدیگر دارند، اما این اختلافات کمرنگ تر از عشق میان آنهاست.


برخورداری از ارتباطی عاشقانه با همسر، احساسی بسیار ارزشمند است. این اتفاق می تواند در ازدواج دوم نیز رخ دهد.


یکی از معیارهای سنجش موفقیت در ازداوج دوم، ارتباط عاشقانه و موفقی است که بین زن و شوهر به وجود می آید. این افراد عبارت «گل بی عیب خداست» را کاملا درک کرده اند.


همه ازدواج های دوم اگر با بررسی های لازم انجام شده باشد به اندازه ازدواج اول شانس موفقیت دارند. بسیاری از کسانی که تجربه زندگی مشترک را دارند، قدر زندگی را بهتر می دانند. افراد معمولا پس از طلاق در حد و اندازه هایی نسبت به مشکلات خود در زندگی گذشته شان آگاهی پیدا می کنند که البته کافی نیست.


ناصری علاوه بر وجود علاقه میان همسران، دیگر شرط موفقیت این دسته از افراد را بسته به این می داند که فرد یک بازه زمانی قابل قبولی را سپری کرده باشد. در حالی که یکی از دلایل شکست در ازدواج دوم همین بازه زمانی است، چرا که هنوز مشکلات روحی و روانی فرد پابرجاست در حالی که زندگی مشترک قبلی بسته شده است.


همچنین کسانی که به ازدواج مجدد اقدام می کنند، اگر دارای فرزند باشند، شرایطشان کمی متفاوت است. این افراد به دلیل داشتن فرزند، دیرتر ازدواج می کنند. برخی از آنها نیز بعد از بزرگ شدن فرزندانشان به ازدواج مجدد اقدام می کنند.


با فرزندان همسرمان چگونه رفتار کنیم؟


معمولا فرزندان اگر در سنین حساس کودکی یا نوجوانی باشند نسبت به ازدواج پدر یا مادرشان واکنش منفی نشان می دهند، اما نحوه رفتار فرزند در مقابل ناپدری یا نامادری بستگی زیادی به برخورد طرف مقابل دارد.


نکته بسیار مهم در این زمینه خودجوشی و طبیعی بودن عواطف و احساسات است. تجربه نشان داده است فرد اگر به معنای واقعی همسرش را دوست داشته باشد به طور عادی فرزندان او را که حاصل ازدواج و زندگی گذشته اش هستند نیز دوست خواهد داشت.


ناصری، روان شناس معتقد است: چنانچه فرد ملاحظه کند فرزندش نیز مورد علاقه و احترام همسرش است، چنین امری روی نگرش و علاقه مندی او نسبت به همسر دوم اثر مثبت و سازنده ای دارد.


حتی در بعضی موارد فرد با مشاهده بی مهری های بی دلیل همسرش نسبت به فرزندش احساسی ناخوشایند نسبت به شریک زندگی خویش در ازدواج دوم پیدا می کند.


ناصری اشتباه دیگر افراد را در این مورد مجبور کردن فرزند به ویژه در سنین کم به گفتن «مامان» یا «بابا» به شخص تازه وارد در خانواده می داند.

وی بیان می کند: گاهی در برخی خانواده ها می بینیم که کودک را به گفتن بابا یا مامان مجبور می کنند. در حالی که کودک اگر خودش نخواهد طرف مقابل را مادر یا پدر خطاب کند، این اجبار اثر سوء خواهد داشت.


شهین، دختر بیست و چهار ساله ای است که پدرش پس از جدایی اقدام به ازدواج مجدد کرد در حالی که او هشت سال و برادرش 12 سال داشتند. او در مورد رابطه خود و برادرش با همسر پدرش می گوید همیشه تلفظ واژه مامان برایمان سخت بوده است و هیچ گاه نتوانستم نامادری ام را مامان صدا کنم. اما رابطه ما همیشه مسالمت آمیز بوده و سعی کرده ایم با هم کنار بیاییم، اما برادرم هرگز نتوانست با این مسئله کنار بیاید. شهین دلیل عکس العمل برادرش را وابستگی شدید به مادرشان می داند.


کودکانی که پدر و مادرشان به علت جدایی اقدام به ازدواج مجدد می کنند، شرایط سخت تری را می گذرانند. زیرا کمتر حاضر به پذیرش عضو جدید خانواده می شوند.


بهتر است در این مورد تصمیم را به عهده خود کودک بگذاریم و به او زمان بدهیم تا بتواند با این مسئله کنار بیاید.

مطالب دیگر:

ازدواج مجدد پس از جدایی 

مشکلات ازدواج دوم

عقد نامه را بخوانید

برقراری ارتباط و حل مشکلات زناشویی

ازدواج مجدد موفق در گرو توصیه های زیر 

راهکارهای ازدواج دوباره با همسر سابق

Image result for ‫ازدواج دوباره‬‎


 زن و مردی که روزی با عشق و علاقه پای سفره عقد نشسته اند، حالا با اصرار بر جدایی در جلسات دادگاه بی محابا همدیگر را به همه بدی ها متهم می کنند و از این که طرف مقابل را تسلیم کرده اند، احساس غرور و پیروزی می کنند. اما این احساس عمر زیادی ندارد. همین که جوهر مهر طلاق خشک شد، تمام حجم مغز زن و مرد پر می شود از افکار پریشان و قلبی که بلاتکلیف است. دنیای بیشتر افراد مطلقه، دنیایی پر از تضادها و دوگانگی ها و افسردگی هاست.


فرصت های از دست رفته

آنها یک حس عجیب هم دارند یعنی در همان حالی که از همسر سابقشان دلخوشی ندارند،  همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارند و پیش وجدان خود اعتراف می کنند که جنبه  هایی از وجود او را که در گذشته دوست داشته  اند، هنوز هم می پسندند. اما این احساسات راه به جایی نمی برد، چون میان آن ها و همسرانشان فاصله  ای افتاده که به این راحتی ها مرمت نمی شود. برای همین، بیشتر این آدم ها حسرت گذشته را می خورند، چون فکر می کنند می توانسته اند بهتر رفتار کنند اما نکرده اند.


انتخاب بدترین گزینه

برای همین زیادند کسانی که پس از طلاق در محکمه وجدان خود به قضاوت می نشینند و چنین نتیجه می گیرند که شریک سابق زندگی شان آن قدرها هم غیرقابل تحمل نبوده است.  آن ها تصمیم می گیرند برای یک بار هم که شده به اشتباهشان اعتراف کنند و همسر سابق شان را رو در رو بنشانند و سوگند بخورند که روزهای جدایی از او به آنان ثابت کرده که طلاق بدترین راهی بوده است که برای حل مشکلاتشان انتخاب کرده اند.


انگیزه هایی برای شروع دوباره

جواد بهادرخان، روانشناس و مشاور خانواده معتقد است، عوامل مختلفی وجود دارد که می تواند جوشش و میل دوباره برای بازگشت به زندگی مشترک به وجود آورد؛ عواملی مثل وجود دلبستگی و مهر میان زوجین و وجود خاطرات گذشته، یا وجود افراد دیگری که با دخالت های شان باعث جدایی این افراد شده اند و زوجین پس از جدایی متوجه این موضوع می شوند و گاهی هم وجود رابطه ای خارج از چارچوب خانواده است که فرد پس از فروپاشی زندگی مشترک به تاثیر منفی آن پی می برد.


این کارشناس در ادامه به علت های دیگری پرداخت: گاهی نقش مشاور و کمک او در ارزیابی علل جدایی و کمک به افراد برای بازسازی شخصیت شان به شکل گیری دوباره زندگی کمک می کند.


بهادرخان آموختن مهارت های حل مسئله و مهارت های ارتباطی را عامل دیگری برای پیوند دوباره زوج ها دانست و به مواردی اشاره کرد که زوجین به دلیل مستقل نبودن در زندگی و این که به اطرافیان اجازه می دهند در زندگی شان دخالت کنند، زمینه طلاق خود را فراهم می سازند.وی از وجود فرزند یا فرزندانی که محصول ازدواج دو نفر بوده اند نیز به عنوان عامل مهمی در بازگشت به زندگی با همسر سابق یاد کرد.


این مشاور خانواده افزود: تجربه تلخ زندگی پس از طلاق فرصت ارزشمندی را ایجاد می کند تا افراد به مرور زندگی قبلی خود بپردازند و علل جدایی و اختلافاتشان را کشف کنند.


این روان شناس طی کردن دوره های آموزشی را برای زوجینی که قصد ازدواج دوباره با همسر سابق خود دارند، بسیار ضروری دانست و گفت: بازگشت به زندگی با همسر سابق امری کاملا ممکن است و تنها در موارد معدودی که پس از تلاش های لازم و بررسی های حرفه ای و کارشناسانه لازم، مشخص می شود دو نفر واقعا برای زندگی مشترک با یکدیگر مناسب نیستند و از ابتدا انتخاب نادرستی انجام داده اند، بهتر است افراد، به زندگی مشترکشان بازنگردند.وی از زوجینی یاد کرد که با کسب ویژگی هایی که در ادامه، به آن اشاره می شود توانستند دوباره خیمه زندگی مشترکشان را برپا کنند ، کسانی که توانستند استقلال خود را دوباره به دست بیاورند، در دوره پس از جدایی به نقش خود در رابطه با همسر سابق شان اندیشیدند و سهم تقصیر و مشکلات خود را پیدا کردند و دانستند همه عوامل و تقصیرها مربوط به همسرشان نبوده است بلکه خود آنان نیز سهم قابل تأملی در این ماجرا داشته اند و در ازدواج دوباره با همسر سابق مشکلات رفتاری خود را حل کردند.


بهادرخان از عامل بسیار مهم دیگری هم یاد کرد و آن معنویت و ایمان به خدا در وجود افراد است که به آن ها کمک می کند اصول اخلاقی بیشتری را رعایت کنند و زندگی آرام تری را ادامه دهند. افراد باایمان، قدرت سازگاری بیشتری دارند و در بازسازی دوباره زندگی موفق تر عمل می کنند.


وی پیشنهاد جدی تری نیز به افراد مطلقه داشت: زوج ها پس از جدایی خیلی سریع به ازدواج مجدد روی نیاورند و به خود فرصت بررسی و ارزیابی بدهند. 


بهادرخان با توصیه به ترک مقایسه های مردود همسر سابق با دیگران، زوجین را به تقویت ویژگی های مذهبی فراخواند و افزود: ما برخلاف زوج هایی که گمان می کنند و اصرار دارند که به درد هم نمی خورند و باید جدا بشوند، معتقدیم که آن ها می توانند کنار هم زندگی کنند فقط راه درست را بلد نیستند، پس آن ها را به آموختن راه درست زندگی کردن و مهارت های مورد نیاز دعوت می کنیم.


راهی برای اصلاح اشتباهات

همچنین دکتر ناصر صبحی روان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفت وگو با جام جم آن لاین آغاز زندگی دوباره را راهی برای شروع خوشبختی می داند، البته اگر شروطی که او بیان می کند، محقق شود.


او توضیح می دهد: زن و مردی که پس از طلاق تصمیم می گیرند دوباره با هم زندگی کنند، در صورتی کامیاب خواهند شد که به اشتباهات گذشته خود پی برده و به قصد جبران آمده باشند. البته این روحیه باید در دو طرف وجود داشته باشد، چرا که اگر فقط یک نفر قصد جبران اشتباهات را داشته باشد، دوباره وضع به همان شکل قبلی ادامه خواهد یافت.


او شرح می دهد که اگر زن و مردی واقعا از پدیده طلاق لطمه دیده اند و مطمئن هستند که می خواهند زندگی گذشته خود را بازسازی کنند باید با جدیت برای اصلاح رفتار خود تلاش کنند و بدانند که بیان جملاتی مانند «می دانستم بدون من نمی توانی زندگی کنی، دیدی جز من کسی تو را تحویل نمی گیرد، می دانستم که می روی و خودت برمی گردی و...» شرایطی را به وجود می آورد که در آن، فقط دوباره باید سوخت و ساخت.


مطالب دیگر:

ازدواج: پیمان زناشویى

ازدواج دوم

برقراری ارتباط و حل مشکلات زناشویی 

ازدواج مجدد موفق در گرو توصیه های زیر 

غوغای تنوع طلبی جنسی در جامعه ایرانی

موفقیت در ازدواج دوم 

ازدواج مجدد موفق در گرو توصیه های زیر

ازدواج مجدد موفق در گرو توصیه های زیر

ازدواج مجدد موفق در گرو توصیه های زیر

بسیاری هستند که بنا به هر دلیل مجبور به جدایی و طلاق شده اند و یا همسر خویش را از دست داده اند و بعد از گذشت زمان به فکر زندگی خود و ازدواج مجدد و تشکیل یک زندگی مشترک جدید هستند. اما با ترس و واهمه روبرو بوده و نمی توانند تصمیم گیری درست کرده و بین دوراهی تجرد و یا زندگی مشترک مانده اند. مشاوران ازدواج ما در مرکز مشاوره ازدواج توصیه هایی را برای این افراد داشته که می توانند با دقت به آن مجدداً ازدواج کرده و خوشبخت شوند.

line-separator

۱)      با ازدواج اول خود تسویه حساب کرده و دیگر آن را فراموش کنید اگر موفق به انجام این کار شوید یقیناً آمادگی احساسی را برای شروع زندگی مجدد و ازدواج مجدد موفق دارید.

۲)      به اشتباهات خود از ازدواج قبلی پی ببرید قطعاً شما کاملاً بی تقصیر نبوده اید و ضعف ها و اشتباهاتی را داشته اید و باید از آن درس بگیرید.

۳)      در انتخاب شریک زندگیتان دقت کنید این ازدواج دوم شما است بنابراین شما نباید کم تجربگی به خرج دهید.

۴)      حتماً درباره زندگی قبلی خود قبل از ازدواج مجدد با همسرتان صحبت کنید اما حتی اشاره کردن به آن را بعد از ازدواج فراموش کرده و به کلی دور بریزید

۵)      قبل از ازدواج حتما به یک مشاور خوب برای مشاوره ازدواج مراجعه کنید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید و ازدواج موفق داشته باشید.

۶)      در زندگی جدید آدم جدیدی باشید. شادی و نشاط را وارد زندگی کرده و از آن لذت ببرید.

۷)      انعطاف پذیر بوده و در برابر مشکلات صبور و مقاوم باشید یکی از مهمترین اصول زندگی راه آمدن با مشکلات و حل کردن آن است.

۸)      افکار منفی را از خود دور کنید و مثبت بیاندیشید فردی که با فکر شکست مجدد وارد زندگی شود قطعاً شکست خورده و سرخورده می شود اما مثبت  اندیشی شما را به سوی موفقیت راهنمایی می کند.

مطالب پیشنهادی:

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

کدام شروع ازدواج را تضمین می‌کند

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 





کدام شروع ازدواج را تضمین می‌کندخطوط به یکدیگر برمی‌خورند. می‌خواهند راهی به جایی باز کنند. چند ثانیه‌ای و شاید چند دقیقه‌ای طول می‌کشد تا خط به نقطه می‌رسد و صفحه باز می‌شود.
صفحه‌ای که گفته می‌شود بزرگ‌ترین سایت همسریابی در دنیا است. فکرش را بکنید؟ بزرگ‌ترین سایتی که تاکنون بیش از دو هزار دختر و پسر را از طریق اینترنت به عقد و ازدواج همدیگر درآورده است.
نه! ازدواج اینترنتی؟ نه!
ازدواج اینترنتی؟ خانواده روشنفکری داشته باشی و اسیر هیچ نوع سنتی هم که نباشی و یا اینکه خودت هم وسوسه شده باشی برای یک بار هم که شده وارد این سایت‌ها بشوی با شنیدن اینکه کسی به روش ازدواج اینترنتی با فردی آشنا شده و با او ازدواج کرده است. به نظرت اگر مسخره نیاید کمی خنده‌دار است.
اردبیلی مدیر بزرگ‌ترین سایت همسریابی در دنیا روحانی است و روحانی بودن خود را عنصری مشکل‌گشا می‌داند چرا که در جامعه‌ای مثل ایران هنوز روش سنتی برای ازدواج معقول‌ترین روش است. درباره انتخاب روش اینترنتی برای ازدواج در جامعه‌ای که هنوز نسبت به این قضیه بی‌اعتماد است، می‌گوید: اینترنت وسیله‌ای برای تبادل اطلاعات و بالا بردن علم و دانش موجب سرعت بخشیدن به این موضوع است. مراحل ازدواج اینترنتی هم خیلی ساده است. وارد سایت می‌شوید و فرمی را پرمی‌کنید که شامل مشخصات فردی و خانوادگی است و چند سؤال هم مثل داشتن تجربه ازدواج قبلی، تعداد اعضای خانواده، داشتن خانه و برخی اعتقادات مثل مخالفت با کار بیرون در منزل و... هم طرح شده است که بعد از ارسال فرم و پیدا شدن فرد مناسب قرار ملاقاتی گذاشته می‌شود. ملاقاتی در حضور آقای اردبیلی طرفین و البته با اطلاع یکی از اعضای خانواده.
● مکان مهم نیست
به خاطره اولین آشنایی فکر کنید و از دیگران که این تجربه را دارند هم بخواهید تا برای شما بازگو کنند در کجا و چگونه با یکدیگر آشنا شده‌اند. این اولین نکته‌ای است که دکتر شاهرودیان که سال‌ها است در امور مشاوره خانوادگی و ازدواج فعالیت دارد به آن اشاره می‌کند. او می‌گوید: بسیاری در دانشگاه با یکدیگر آشنا می‌شوند، عده‌ای همکار هم هستند و عده‌ای با آشنایی‌های خانوادگی دور و نزدیک به این مرحله می‌رسند و البته در عصر جدید اینترنت هم یکی از بسترهای آشنایی جوانان با یکدیگر شده است. اما آیا همه آنهایی که به روش سنتی ازدواج کرده‌اند در ازدواجشان موفق بوده‌اند و یا اینکه همگی شکست خورده‌اند. یا آنهایی که شناخت‌های زیادی با یکدیگر داشته‌اند و سال‌ها در دانشگاه و یا محیط‌های کاری با هم بوده‌اند صددرصد زندگی خوبی دارند؟
دکتر شاهرودیان همه این موارد و هزاران مورد دیگر را که تنها جغرافیایی ساده است یک نقطه می‌داند برای یک شروع که می‌تواند ادامه خوبی داشته باشد و یا اینکه بزودی به جدایی برسد. جدایی که گاه جدایی فیزیکی و روحی را با هم دارد و گاه تنها یک طلاق عاطفی را برای زوجی رقم می‌زند که به بهانه‌های گوناگون و دلایل شخصی ـ و البته بسیاری مواقع دلایل فرهنگی، اجتماعی ـ به زندگی سخت خود ادامه می‌دهند.
● خودت نه، دیگری!
ازدواج هندوانه‌سربسته است. دکتر شاهرودیان این ضرب‌المثل را از جنبه‌ای دیگر مورد بررسی قرار می‌دهد و می‌گوید ازدواج سربسته نیست بلکه این ما هستیم که مثل هندوانه سربسته می‌مانیم و هیچ‌گونه شناختی از خودمان نداریم.
بسیاری از ما زمانی که ازدواج می‌کنیم هیچ هدف مشخصی نداریم جز اینکه تن به لباس دوخته‌شده‌ای می دهیم که فرهنگ، جامعه و خانواده برای ما دوخته است. لباسی که با چشمان بسته تن به پوشیدن آن می‌دهیم. لباس‌هایی که از تنگی و گشادی آنها در رنج و عذاب هستیم.
او با عنوان اینکه بلوغ تنها یک شکل است و مثل ویترینی است که خبر از داخل مغازه نمی‌دهد، گفت: بلوغ جسمانی سن خاص و تعریف شده خود را دارد اما بلوغ فکری را نمی‌توان از روی ظاهر تشخیص داد. کما اینکه بسیاری قبل از ۱۶ ـ ۱۵ سالگی به پختگی می‌رسند که توانایی یک زندگی مستقل را دارند و عده‌ای هم حتی با اینکه دهه سوم زندگی خود را می‌گذرانند هنوز نمی‌دانند از زندگی چه می‌خواهند.
● دغدغه پنجم
ازدواج از ۳۰ سال پیش تاکنون دستخوش تحولات بسیاری شده، تحولاتی که ورود به عرصه دیکتاتوری وسایل ارتباط جمعی موجب شده تغییرات آن بسیار بیشتر از تغییراتی باشد که با حرکت گاری زمانه رخ داده باشد.
در حالی که ۲۰ سال قبل بسیاری از ازدواج‌ها با توجه به شرایط سنی و شرایط عاطفی خاص رخ می‌دادند. امروز براساس تحقیقات سازمان ملی جوانان ازدواج از دغدغه ردیف اول و دوم به ردیف دغدغه پنجم زندگی جوانان نزول پیدا کرده است. بسیاری با پیش‌شرط‌های مادی تن به ازدواج می‌دهند تا جایی که اگر این پیش‌شرط‌ها عملی نشود اگر زن و شوهر مشکل اساسی با یکدیگر نداشته باشند تن به جدایی می‌دهند.
● از طلاق نترسید
بسیاری از ترس شکست در ازدواج دچار وسواس می‌شوند و در آخر هم نمی‌توانند انتخاب درستی داشته باشند.
دکتر علی سعیدی هم که سال‌ها است تحقیقات مختلفی در زمینه ازدواج انجام داده و این پدیده را از لحاظ اجتماعی مورد بررسی قرار داده است، با عنوان این مطلب می‌گوید: با اینکه طلاق دارای عوارض و تبعات بسیاری است و غیرمستقیم آسیب‌های بسیاری به پیکره جامعه وارد می‌کند اما راهی است که برای پایان دادن به یک زندگی نامطلوب تا جایی که در قرآن هم به آن اشاره و گفته شده اگر نمی‌توانید با یکدیگر زندگی کنید با خوبی و خوشی از همدیگر جدا شوید.
دکتر سعیدی گفت: در حالی که همیشه زوج‌ها را به درک متقابل یکدیگر دعوت کرده‌ام و از آنها خواسته‌ام تا با نگرشی دوباره به زندگی و درک اینکه آنها مسئول آینده و زندگی فرزندان خود هستند راه دیگری به غیر از طلاق برگزیند اما در بعضی موارد ازدواج کاملاً اشتباه صورت گرفته و هنوز هم عضو جدیدی از این پیوند به خانواده اضافه نشده با این وصف می‌توان جلوی اشتباه را گرفت و با طلاق هر فرد به دنبال زندگی خود برود و حتی زندگی موفق دیگری را تجربه کند.
دکتر سعیدی همچنین به جمله معروفی اشاره می‌کند که اصولاً در بسیاری از خانواده‌های سنتی زیر گوش دختران زمزمه می‌شود و گفت: بسیاری به دخترهای خود می‌گویند که با لباس سفید می‌روی و با کفن سفید برمی‌گردی و این واقعاً جمله وحشتناکی است که بسیاری را به دره مرگ پنهان کشیده است و عده‌ای دیگر را که تاب تحمل این نوع زندگی را نداشته‌اند به فرار و خیانت کشانده و بسیاری وقایع دیگر که هر روز در صفحات حوادث می‌خوانیم و باورشان نمی‌کنیم.
● جنگ بدون آتش‌بس
فرق زندگی کردن با زندگی تا کجا است؟ صبح از خواب برمی‌خیزند سرکار می‌روند و شب جسم مرده‌شان را به خانه توان لبخند زدن ندارند و خود را معقول می‌دانند. به همدیگر عادت می‌کنند و ترک آن را موجب مرض می‌شمارند.
خانواده تنها یک خوابگاه خانوادگی تعریف می‌شود و سرزمینی که زمان تبعید در آن معلوم نیست. زندانی که باز شدن قفل در آن به مرگ یکی از طرفین منتهی می‌شود.
دکتر سعیدی طلاق را پدیده‌ای تلخ می‌داند که خواسته و ناخواسته قسمتی از زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و اگر زخم آن ترمیم نشود به قطع عضو می‌انجامد. قطع عضوی که «دل» نام دارد و زندگی از آن به دیگر عضوها جریان می‌یابد.
دکتر سعیدی می‌گوید: تا به کی باید به یکدیگر با زدن ماسک‌های غیرواقعی از چهره‌مان دروغ بگوییم! چرا نباید لباسی را که به اندازه تنمان نیست و گاه از فشار آن احساس خفگی می‌کنیم را ترک کنیم و دیگران را هم ازار ندهیم دیگرانی که بسیاری وقت‌ها پاره تن ما هستند. فرزندانی که این بازی دروغین و گاه این جنگ بی‌آتش‌بس را تاب نمی‌آورند.

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ازدواج مجدد برای زنان مطلقه

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



دکتر بدرالسادات بهرامی معتقد است آنچه طلاق را به معضلی اجتماعی برای زنان بدل کرده، وجود پدیده تجرد ناخواسته دختران است که ناخودآگاه شانس ازدواج مجدد برای زنان مطلقه را کم کرده و مطلقهها را به زنانی بدل میکند که تنها داوطلبانی برای ایجاد روابط جنسی دارند و نه ازدواج... دکتر بدرالسادات بهرامی، کارشناس مسائل خانواده و دارای دکترای تخصصی روانشناسی سلامت و مدرس دانشگاه است.

خانم دکتر بهرامی! با توجه به اینکه آمار طلاق در کشور ما، البته با توجه به شرایط گذر از دوران سنتی، هنوز معضل نشده است، چرا خود واقعه طلاق با همین آمار فعلی، بحرانی اجتماعی محسوب میشود؟
طلاق یک بحران اجتماعی است چون عوارضی بهشدت اجتماعی دارد. امروز ما در جامعهای زندگی میکنیم که متاسفانه معضلی بهنام تجرد ناخواسته دختران وجود دارد. یعنی دختران بسیار خوبی آماده ازدواج هستند، اما برایشان پسران آماده ازدواجی وجود ندارد. در چنین جامعهای یقینا آمار بالا و 35 درصدی طلاق و اضافه شدن زنان جوان مطلقه به دختران مجرد، ایجاد بحران میکند. در گذشتههای نه چندان دور، مطلقههای جوانی که فرضا 24 تا 26 سال داشتند، بالاخره بعد از مدتی صبر کردن حتما با مردی 31 یا 32 ساله ازدواج میکردند که یک یا دو بچه هم داشت. اما امروز به خاطر پدیده تجرد ناخواسته دختران، حتی مردان مطلقه 47- 48 ساله، بهراحتی میتوانند با دختران مجرد ازدواج کنند و دختران 31 -32 سال بهراحتی داوطلب ازدواج با این اشخاص هستند. طبعا مردان مطلقه هم ترجیح میدهند با دختر ازدواج کنند تا زن مطلقهای که ممکن است تجربه تلخ شکست قبلی را وارد زندگی بکند. بنابراین مطلقههای جوان ما متاسفانه جزو آمار زنانی میشوند که داوطلبان زیادی برای رابطه جنسی دارند، اما هیچ داوطلبی برای ازدواج و تشکیل زندگی ندارند.
زنان مطلقه هم نهایتا چهار تا پنج سال تمام نیازهای عاطفی و جنسی خود را سرکوب کنند اما تا آخر عمر که قادر به این سرکوب کردن نیستند. از طرف دیگر، امکان ازدواجی هم برای خود نمیبینند. در نتیجه این نیازها از آنان زنانی را میسازد که متاسفانه در رابطههای مکرر قرار میگیرند و معشوقه مردان متأهل میشوند. به این ترتیب، زمینه اخلاقی جامعه متزلزل میشود و خیانت به همسر، پدیدهای میشود که بالاترین آمار علت طلاق را بهخود اختصاص میدهد؛ مسئلهای که از زمان بالا رفتن آمار طلاق و پدیده تجرد ناخواسته، شایع شد.

پس امکان به انحراف رفتن زنان مطلقه وجود دارد!
در نتیجه عواملی که گفتم، زنان مطلقه ما جزو کسانی شدند که خیلی کم داوطلبی برای ازدواج دارند اما همواره حتی همکاران آنان نیز داوطلب داشتن رابطه جنسی با آنها هستند. بهطوری که قریب به اتفاق زنان مطلقه از ترس برملا شدن این موضوع و اینکه همکاران بدانند آنها مطلقه هستند و بالقوه میتوانند نیازهای جنسی همکاران خود را پاسخ دهند، این مسئله را پنهان میکنند. چون در صورت برملا شدن، آنقدر اذیتشان میکنند تا آنها به دعوت همکاران برای داشتن رابطه جنسی پاسخ مثبت دهند. چراکه تا همکاران آن زن میفهمند که او مطلقه است، شروع میکنند به محبت کردن به وی. امروز به محض اینکه زنی مطلقه شد، از رییس و کارمند و... همه چشم طمع به او داشته و توقع دارند، زن مطلقه نیاز جنسیشان را پاسخ دهد. خُب، زن اگر مشکل خانوادگی یا مالی هم داشته باشد، زمینه کشیده شدن به مفاسد اخلاقی زیاد میشود. البته زنان مطلقه معمولا در ابتدا بهشدت در مقابل این فشارها مقاومت میکنند و آسیب هم میبینند. اما وقتی میبینند این یک داستان غیرقابل حل است و ازدواجی هم صورت نمیگیرد، کمکم به این روابط تن میدهند و معشوقه مردان متاهل میشوند که یا همکارشان است و یا همسایه و یا کسی که در آژانس مسکن برایشان خانه گرفته و... بعد هم اسیر دل بستنها و دل کندنهای متعدد میشوند.

چه مشکلات دیگری گریبانگیر زنان بعد از طلاق میشود؟
روابط گذشتهشان دستخوش تغییر میشود. مثلا اگر در گذشته بهراحتی و بدون دغدغه خانه خواهر خود میرفتند، حالا خواهر بهشدت نگران رفت و آمد خواهر مطلقه جوانش است. چون بالاخره همسر او هم مرد است… نه فقط اقوام، درباره دوستان هم همین اتفاق میافتد. اقوام زن مطلقه بهشدت از معاشرت با او پرهیز میکنند و علامت سوالها و رفتارهایی را بروز میدهند. پس اولین اتفاق تنها شدن و زیر نگاههای معنیدار رفتن است. دومین اتفاق آن است که این آدم تنهایی که قوم و خویش او را کنار گذاشته و در زندگی هم شکست خورده، نیازی طبیعی نیز دارد. این نیاز او را به سمت رابطه میبرد. رابطه هم ماهیتش ایجاد دلبستگی و عشق است. بعد از یک مدتی که اهدافی حل و فصل شد، مرد سرد میشود و حالا زن مطلقه باید دنبال او بدود. بعد آبروریزی میشود و زن باید دل بکند. دل کندن باعث افسردگی میشود، افسردگی بیمارش میکند، باید دارو بخورد و افت کاری یا تحصیلی پیدا میکند و… اتفاق بد دیگر این است که شغل برخی کارمندان طوری است که باید متأهل باشند. برای همین اگر در محل کارشان به هر دلیلی بفهمند که اینها مطلقهاند، ممکن است در ماهیت حفظ یا از دست دادن کارشان تأثیر بگذارد. همچنین ممکن است آنقدر در محل کار تحت فشار داوطلبان رابطه قرار بگیرد که خودش از سر کار رفتن منصرف شود. اتفاق بد دیگر این است که بعد از طلاق مجبور است به خانه پدرش برگردد و از این به بعد سایه و نفس کشیدنش هم شماره و ارزیابی میشود و باید حساب و کتاب پس دهد. در حالیکه او دیگر آن دختر قدیم نیست. یا مجبور است خانهای مستقل بگیرد. در این حالت یا درآمد کافی دارد که فقط مسائل اجتماعی گریبانگیرش میشود یا مشکلات مالی هم دارد. قبلا تحت تکفل همسر بوده و حالا برای حفظ استقلال و برای اینکه نمیخواهد بار شکست را با رفتن به خانه پدر مضاعف کند، با پول مهریه خانهای اجاره میکند، اما بهدلیل بیکاری و مشکلات مالی مجبور میشود تن به رابطه دهد. اولین حادثه هم این است که در ابتدا به زن مطلقه نمیگویند، میخواهیم با تو رابطه برقرار کنیم. اول او را تحت فشار قرار میدهند تا بعد خودشان نقش منجی را بازی کنند. یا وقتی از زیر فشار بودن خسته شد، تن به خواسته بدهد.
این اوضاع نابسامان مشکلات اجتماعی زنان بعد از طلاق، چارهای هم دارد؟
معضل ایجاد شده بر اثر طلاق به چند پدیده اجتماعی دیگر مربوط است، مثل همان تجرد ناخواسته و... خود آسیب طلاق را نمیتوان حل کرد. حتی آمار طلاق پنج درصد هم باشد، همان مشکلات معاشرت با اقوام و دوستان و... وجود دارد و قابل حل نیست. اما باید به این نکته توجه کرد که انتخاب بین زندگی کردن و طلاق گرفتن، انتخاب بین بد و بدتر است. طلاق خیلی بد است، اما اگر زندگی زن از خیلی بد هم بدتر است، مجبور میشود طلاق بگیرد. او شبیه آدمی است که در ساختمان چند طبقهای است که دچار آتش سوزی شده. فرد از ترس اینکه ساختمان دچار آتش سوزی شده، پایین میپرد. درحالیکه معلوم نیست کجا فرود میآید و زنده میماند یا نه! درحالی که شاید اگر صبر میکرد بعد از مختصری سوختن دست و پا نجات مییافت. این است که باید گاهی به راهحلهای دیگر فکر کرد. نکته بعد این است که مگر همیشه میتوانیم از نو زندگیمان را شروع کنیم؟! مگر همه آن نیروها، انگیزهها و موقعیتهای قبلی را داریم که بتوانیم زندگی را از نو شروع کنیم؟! واقعیت این است که چنین نیست. باید دید کدام بد و کدام بدتر است. داستان طلاق داستان خوبی نیست که بگوییم این زندگی بد است، طلاق بگیریم خوب میشود.

به نظر میرسد با تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی میتوان این موضوع بد را تا حدودی امری طبیعی ساخت!
بله اما اگر این اتفاق بیفتد که خیلی کار میبرد. اگر برادر شما بگوید که میخواهد با همدانشگاهی خود ازدواج کند که عاشقش شده، اما قبلا سه سال متأهل بوده چه برخوردی با او میکنید؟! به او میگویید: «مگر دیوانه شدی؟ مگر دختر قحط آمده؟ اینهمه دختر مجرد، آنوقت تو میخواهی با مطلقه ازدواج کنی؟ اصلا معلوم نیست برای چه طلاق گرفته... شاید عیب از او بوده!» این ما هستیم که جامعه را میسازیم. اینطور نیست که بگوییم ای زندگی بیا جامعه ما را درست کن. ما مردمان همین سرزمین هستیم. میگوییم اینهمه دخترهای مجرد! طلاق پدیده ضد اخلاق شده چون با تجرد ناخواسته دختران مواجه هستیم. الان دخترهای کم سن و سال حتی با مردان 40 ساله ازدواج میکنند.

علت این تجرد ناخواسته چیست؟
مشکل آنجایی آغاز میشود که پسران به دختران میگویند اگر عاشقم هستی باید به من سرویس جنسی بدهی. بعد هم وقتی همه سرویسها بیرون ازدواج ارائه میشود و ازدواج هم به کاری سخت و هزینهبردار بدل شده است و... وقتی دختری خانه مجردی دوست پسر خود را تمیز میکند، برایش غذا درست میکند و با آژانس میفرستند و تازه پسر میگوید تو خیلی دختر خوبی هستی، اما آشپزی آن یکی بهتر است و نوعی رقابت درست میکند و مسابقه میگذارد، چرا پسر ازدواج کند؟


بیشتر بدانیم....\



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                              http://maktoobshop.com

مشکلات ازدواج دوم


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


در شرایط امروزی جامعه ما تصمیم به ازدواج با زنی که به تنهایی سرپرستی کودک یا کودکانی  را بر عهده دارد چیز عجیبی نیست. هر چند این قضیه هنوز هم برای تعدادی از مردان ( حتی آنهایی که خودشان تجربه یک شکست در زندگی زناشویی را داشته و حتی صاحب فرزند هم هستند ) دشوار است و در مورد پذیرش آن با مشکلات و چالشهای جدی مواجهند اما حقیقت امر این است که متاسفانه با سیر صعودی تعداد طلاقها در جامعه، مسلما تعداد زنان یا مردانی که به تنهایی مشغول  بزرگ کردن فرزندشان هستند رو به افزایش است.


تقریبا 75 درصد والدینی که طلاق می گیرند دوباره ازدواج می کنند و این یعنی برخی از کودکان جامعه ما بخشی از زندگی شان را با پدر خوانده و یا مادر خوانده سپری می کنند که البته در این یاداشت بیشتر سعی داریم در مورد ناپدری ها صحبت کنیم.


لازم است مطمئن شوید که در زندگی با این زن، هنگامی که او مجبور است علی رغم قولی که به شما داده، به فرزندش رسیدگی کند و یا یک موقعیت غیر‌مترقبه به وجود می‌آید او را ملامت و سرزنش نمی‌کنید.

غالب کودکان بعد از طلاق والدین با یک مرحله سازگاری جدید یعنی زندگی تک والدی باید سازش پیدا کنند و این در حالی است که ازدواج مادر نیز دوباره یک سازش جدید را در زندگی فرزند ایجاد می نماید.

با وجود داستانهایی که در مورد ظالم بودن ناپدری ها خوانده یا شنیده ایم ولی تحقیقات نشان داده که این چنین نیست. برای پسرها غالبا وجود ناپدری مفید است. پسر بچه هایی که بین شش تا یازده سال با ناپدری زندگی کرده اند در مقایسه با آنهایی که تنها با مادرشان زندگی کرده اند رفتار بالغانه تری داشته و سازگار تر هستند و از لحاظ اجتماعی کفایت بیشتری دارند.


علاوه براین ناپدری ها می توانند با کفایت باشند و در ضمن زنانی که مجددا ازدواج می کنند خیلی شادتر از زنانی هستند که تنها و بدون همسر مانده اند و احساس ایمنی بیشتر کرده و از لحاظ مالی هم مشکلات کمتری دارند. لذا با این اوصاف برنامه ریزی برای ازدواجی مجدد ( بعد از طلاق ) که همراه با بررسی و شناخت کافی باشد می تواند سطح کیفی زندگی مردان  و زنانی که زندگی اول شان را از دست داده اند و حتی در سلامت روان فرزندان طلاق، موثر واقع شود.

 

در ادامه توصیه هایی به مردانی ارایه می شود که قصد ازدواج با زنی را دارند که صاحب فرزند یا فرزندانی هست :


1 - ارتباط و رابطه‌تان را بشناسید و کشف کنید 

اگر واقعا خواهان ازدواج با زنی هستید که صاحب فرزند یا فرزندانی است، ارتباط ‌تان را با او خوب شناسایی و کشف کنید لذا این زمان بهترین وقت برای ملاقات فرزند یا فرزندان آن زن خواهد بود. این اولین قدم در شناخت بهتر آن زن و شناخت چگونگی آغاز اعتماد بین شما دو نفر است. باید بتوانید به این واقعیت که او یک مادر است توجه کنید و کمی در این باره احساس نگرانی کنید.


2 - پذیرفتن نیازهای بچه‌ها 

شما باید به تدریج درک کنید و بپذیرید که نیازهای کودکان و فرزندان در هر مرحله‌ای در اولویت هستند. به عنوان یک مرد، بایستی به این درک برسید که برای یک زن فرزندان وی بسیار مهم بوده و احتمالا در اولویت اول هستند و آنها مهمترین بخش زندگی او هستند. شما باید در زندگی با این زن، آمادگی هرگونه بهم‌ خوردن برنامه‌ریزی‌ها در لحظه آخر باشید زیرا او به عنوان یک مادر الزامات و تعهدات دیگری هم دارد و بهترین کار منعطف بودن و درک کردن او در زمان وقوع این حوادث است. لازم است مطمئن شوید که در زندگی با این زن، هنگامی که او مجبور است علی رغم قولی که به شما داده، به فرزندش رسیدگی کند و یا یک موقعیت غیر‌مترقبه به وجود می‌آید او را ملامت و سرزنش نمی‌کنید. لازم است مطمئن شوید که به او شانس توضیح دادن را می‌دهید و بقیه جر و بحث‌ها را به آینده موکول می‌کنید.


3 - ملاقات کردن بچه‌ها 

وقتی که زمان مناسب برای دیدن فرزند یا فرزندان او فرا رسید باید اینکار را بر اساس برنامه‌ریزی و اجازه او انجام دهید. لازم است یک لحظه خود را جای این بچه بگذارید چرا که ممکن است به‌ دلیل جدایی والدین خود اوقات بدی را سپری کرده باشد. از طرفی معمولا مشاهده حضور مردی جدید در زندگی مادرش که قرار است نقش پدر را برای وی هم ایفا کند، بسیار سخت است. لازم است صبور و فهمیده باشید. سعی کنید بدون تحت فشار گذاشتن او با او رفیق شوید. شما باید قادر باشید آنها را به هر شکلی که هستند و یا هر طوری که احساس می‌‌کنند بپذیرید. به او زمان بدهید خواهید دید که کارها خودش درست خواهد شد.

 

4 - هرگز زیاده خواه نباشید 

نباید انتظار داشته باشید که درست در ابتدای آشنایی، توسط بچه‌ها یا اقوام و خانواده این زن مورد استقبال و خودش آمدگویی قرار بگیرید. شما باید صبور باشید و قدرت درک و فهم آنچه که در حال وقوع است را داشته باشید. بهترین کار در این لحظات، داشتن یک روش خوب برای درک کردن هرکسی است ( داشتن حس همدلی ). 

شما نمی‌توانید کسی را مجبور کنید که شما را دوست داشته باشد و هرگز و در هیچ شرایطی از روی خودخواهی و تکبر کاری نکنید.


5 - داشتن حس مشترک 

فکر کنید که اگر شما در چنین شرایطی قرار داشتید چه احساسی می‌کردید؟ اطمینان حاصل کنید که به تمام افراد زمان و مکان مناسب داده شده است. هرگز زنی را مجبور نکنید که در زندگی با شما میان شما و فرزندش یکی را انتخاب کند چون در نهایت و به مرور زمان این شما هستید که شکست می خورید و رابطه صمیمانه با همسرتان را از دست می دهید. در واقع شما باید این اطمینان را از خود داشته باشید که، می توانید نقش یک حامی را برای این زن و فرزندش ایفا کنید. او حتما به خاطر اینکه شما حامی او بوده‌اید و شرایط او و فرزندش را درک کرده‌اید از شما قدردانی و تشکر خواهد کرد. ایفای یک نقش حمایتگر برای این زن و فرزند، مسلما باعث ایجاد حس صمیمت و خوشبختی بیشتر در زندگی زناشویی شما می گردد.

 


مطالب بیشتر:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/