(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

دانستنی‌های پیش از رابطه جنسی


مطلب پیش رو کلیاتی در مورد عمل جنسی و نحوه آمادگی همسران برای انجام آن است. عمل جنسی برای آنکه بهتر صورت گیرد باید با آگاهی و انجام مقدماتی همراه شود تا بهره و لذت بیشتری به ارمغان آورد. اگر حجب و حیا باعث شده، اطلاع اندکی از این مسائل داشته باشید، بخشی از آنچه ممکن است ندانید را در ادامه این مطلب بخوانید.

دانستنی‌های پیش از رابطه

حتی فکر کردن به عمل جنسی هم می‌تواند احساسات ما را به هیجان آورد؛ عملی که به زوج‌های جوان محدود نمی‌شود و همهٔ زوج‌ها در هر سنی که باشند می‌توانند از خوشی‌های آن بهره‌مند شوند. پیش از بیان هر موضوعی بهتر است بدانید ورزش که بخش مهمی از یک زندگی جنسی موفق است، می‌تواند میل جنسی را تقویت کند، بر لذت عمل جنسی بیافزاید و بهره‌مندی ما را از خوشی‌های آن بیشتر کند. بنابراین، برای ورزش منظم وقت بگذارید تا لذت ببرید.

عمل جنسی مطلوب به سلامت ما کمک می‌کند

هر چند برای عمل جنسی مطلوب تعریف‌های گوناگونی وجود دارد ... 

اما شاید بتوان آن را این گونه تعریف کرد: رفتار صمیمانه‌ای که سلامت و خوشی انسان را بهبود می‌بخشد. لذت بردن از یک رابطهٔ صمیمانه باعث آزاد شدن مواد شیمیایی خاصی در بدن می‌شود که از ما در برابر بیماری‌ها محافظت می‌کنند. پژوهشگران معتقدند عمل جنسی مطلوب درد مفاصل و ماهیچه‌ها را تسکین می‌دهد و باعث افزایش طول عمر می‌شود.

با این همه، ما برای عمل جنسی مطلوب، زمان و انرژی لازم را صرف نمی‌کنیم. بر اساس پژوهش گسترده‌ای که در امریکا انجام شده است، بیش از یک سوم زوج‌های امریکایی به کاهش میل جنسی دچارند. پس از یک روز کاری پر تنش، فراموش کردن جشن اوج سرخوشی انسان، بسیار ساده است! با وجود این، راه‌هایی وجود دارد که صرف نظر از سن یا مشغلهٔ کاری، باعث پایداری و قوت این رابطهٔ صمیمانه می‌شوند و آن را بخش همیشگی برنامه زندگیمان می‌سازد.

حرکات کششی

حرکات کششی که در ادامه توضیح داده می‌شوند، به نرم و انعطاف‌پذیر شدن ماهیچه‌های درگیر در عمل جنسی و تسهیل رسیدن به اوج تحریک جنسی کمک می‌کنند. این حرکات می‌توانند روی تشک سفت یا کف اتاق خواب انجام شوند. لباس گشاد و راحتی بپوشید (یا حتی لباس نپوشید) و موسیقی مورد علاقهٔ خود را پخش کنید. از آنجا که این حرکات ممکن است میل جنسی شدیدی در شما ایجاد کنند، بهتر است آن‌ها را همراه با زوج خود انجام دهید:

بالا کشیدن لگن: به پشت بخوابید و زانو‌هایتان را خم و اندکی از هم جدا کنید. پا‌هایتان روی کف و بازو‌هایتان کنارتان باشد. نفس عمیقی بکشید، ماهیچه‌های شکم و باسن خود را منقبض کنید و تا زمانی که کمرتان صاف است، لگن خود را به بالا بکشید. مواظب باشید کمرتان خم نشود. نفس بکشید و تا ده ثانیه به این حالت بمانید. سپس، همین طور که بدنتان را به آرامی به سمت پایین‌‌ رها می‌کنید، نفس خود را بیرون دهید. این کار را چند بار انجام دهید.

کشش پروانه‌ای: به پشت بخوابید و زانو‌هایتان را خم کنید. پا‌هایتان به هم چسبیده و روی بستر قرار گرفته باشد. سپس، پا‌هایتان را به داخل بکشید، طوری که به باسنتان برخورد کند. مچ پایتان را بچرخانید، طوری که کف پا‌هایتان به سمت یکدیگر باشد و همدیگر را لمس کنند. زانو‌هایتان به دو طرف بستر جهت می‌گیرند. آن‌ها را به پایین (به سطح بستر) نزدیک کنید. شما یا زوجتان می‌توانید به آرامی روی را‌‌نهایتان فشار آورید و آن‌ها را به پایین جا به جا کنید. وقتی زانو‌ها تا اندازه‌ای که راحتید از هم دور شدند، این وضعیت را برای شصت ثانیه حفظ کنید. سپس زانو‌ها را به حالت اول بازگردانید.

این ورزش را به حالت نشسته و پشت به پشت زوجتان نیز می‌توانید انجام دهید: تا جایی که امکان دارد به حالت راست بنشینید و ستون مهره‌های خود را به یکدیگر فشار دهید. شانه‌هایتان را شل کنید و سرتان را در راستای ستون مهره‌های نگه دارید. پا‌هایتان را تا جایی که می‌شود به بدنتان نزدیک کنید و آن‌ها را به گونه‌ای بچرخانید تا کف پا‌هایتان هم دیگر را لمس کنند و زانو‌هایتان به سمت خارج قرار گیرد. پا‌هایتان را در دست بگیرید. نفس عمیق بکشید و آرام آرام زانو‌هایتان را به پایین ببرید. دقت کنید زانو‌هایتان را به پایین نرانید. (این ورزش برای بی‌نظمی قاعدگی، مشکلات ادراری و کاهش درد زایمان نیز سودمند است.)

سلامت جنسی برخاسته از سلامت جسمی است

ورزش‌های دیگری وجود دارد که نه تنها زندگی جنسی بلکه سلامت جسمی و ذهنی شما را تقویت می‌کنند. در کلاس‌های یوگا فعالیت‌هایی به شما آموزش داده می‌شود که به کشش ناحیه لگن کمک می‌کنند. شنا و سایر ورزش‌هایی که با پا زدن همراه‌اند نیز سودمند است. خلاصه، ورزش منظم، از هر نوعی که باشد، باعث افزایش توان، بنیه، شور و شوق، لذت و تقویت همه جانبهٔ زندگی جنسی می‌شود. بنابراین، ورزش کنید تا لذت ببرید.

سلامت جسمی و روحی نقش مهمی در سلامت جنسی دارد. پس هر عاملی که سلامت جسمی و روحی ما را تقویت کند، سلامت جنسی ما را بهبود می‌بخشد. تغذیه مناسب، ورزش، خواب کافی، عادت‌های خوب و روحیه سالم از جمله این عامل‌ها هستند. بنابراین، به جای گوش دادن به تبلیغات شرکت‌های داروسازی، به نهادینه کردن عادت‌های خوب در خود بیاندیشید.

کار کردن روی احساس خود

مقاله‌ای را که در ادامه می‌خوانید، خانم دکتر کا‌ترین هود، مدرس افتخاری دانشگاه آکسفورد انگلستان تنظیم کرده است که مطالعه آن برخی از مقدمات لازم برای تقویت عمل جنسی را متذکر میشود:

۱. احساس خوبی درباره خود داشته باشید

هیج چیز به اندازهٔ ارزش قائل شدن برای خود، میل جنسی را در شما تقویت نمی‌کند. وقتی احساس غم می‌کنید، به خود توجه کنید و زمانی را فارغ از همه چیز به آرامش مطلق اختصاص دهید یا به فعالیت‌هایی مشغول شوید که احساس شما را نسبت به خودتان بهتر می‌کنند.

۲. تغذیه مناسبی داشته باشید

اگر بدن شما در اثر بهداشت نامناسب ضعیف شود، بی‌گمان بر فعالیت‌های جنسی شما نیز اثر می‌گذارد. پنج تا نه عدد میوه و سبزی در روز سلامتی شما را تضمین می‌کند. ویتامین‌ها و موادی به نام آنتی‌اکسیدان، که در میوه‌ها و سبزی‌ها وجود دارند، باعث می‌شوند جریان مناسبی از خون به اندام‌های جنسی شما برقرار باشد. هم‌چنین، این مواد به سلامت رگ‌ها، از جمله رگ‌های اندام‌های جنسی، کمک می‌کنند.

۳. وزن خود را کاهش دهید

زیادی وزن نه تنها روی اعتماد به نفس و احساسات جنسی شما اثر می‌گذارد، بلکه خطر مبتلا شدن شما به بیماری‌های رگ‌ها را افزایش می‌دهد و‌‌ همان گونه که گفتیم، این بیماری‌ها بر جریان خون به اندام‌ها جنسی اثر منفی دارند.

۴. سیگار کشیدن را کنار بگذارید

سیگار کشیدن با تنگ کردن رگ‌های خونی بر جریان خون به اندام‌های جنسی اثر منفی دارد. هم‌چنین، بنیهٔ شما را ضعیف می‌کند و بیشتر افراد دوست ندارند آدم سیگاری را ببوسند.

۵. ورزش کنید

ورزش کردن منظم جریان خون را به اندام‌های جنسی بهبود می‌بخشد. هم‌چنین، ورزش کمک می‌کند احساس خوبی به خود داشته باشید. هر عاملی که به احساس مثبت شما نسبت به خودتان کمک کند، میل جنسی را تقویت می‌کند.

۶. به ماساژ دادن بپردازید

شیوه‌های ماساژ دادن در بیدار کردن میل جنسی در شما بسیار سودمند است، به ویژه اگر تنش‌های روحی داشته یا نگران و عصبانی باشید. اتاقی را با نور ملایم و موسیقی آرام آماده کنید و ماساژ دادن پشت را آغاز کنید.

۷. یوهیمبین مصرف کنید

گفته میشود این گیاه که در آفریقا می‌روید، به عنوان تقویت کننده عمل جنسی استفاده خوبی دارد و به نظر می‌رسد ناتوانی جنسی را در مرد‌ها بهبود می‌بخشد. شواهد اندکی از اثر مثبت این گیاه روی خانم‌ها هم وجود دارد.

۸. ژینکو بیلوبا به شما کمک می‌کند

برگ‌های این گیاه جریان خون را در مغز و اندام‌های جنسی بهبود می‌بخشد. تصور می‌شود روی میل جنسی، انگیزش جنسی و رسیدن به اوج جنسی نیز اثر می‌گذارد.

۹. غذاهای تقویت کنندهٔ میل جنسی بخورید

دارو یا غذای جادویی که بتوانند میل جنسی را از این رو به آن رو کنند، وجود ندارد، اما برخی مواد غذایی بی‌اثر نیستند. مارچوبه و صدف خوراکی، که از آنتی‌اکسیدان و مواد معدنی لازم برای عملکرد جنسی مناسب سرشارند، بسیار سودمند هستند. برای مثال، صدف خوراکی مقدار زیادی «روی» دارد، عنصری که برای باروری ضروری است.

http://masaelejensi.blog.ir/

 مطالب پیشنهادی:

تعداد دفعات برقراری روابط زناشویی چقدر است؟

ارگاسم زنان و نقش پیشابراه 

ناتوانی جنسی در مردان 

خیانت در زناشویی 

ارضای میل جنسی در زنان 

رضایت جنسی و ارگاسم خانم ها 

مهارتهای لازم در رابطه جنسی 

علل ناتوانی جنسی 

زندگی زناشویی و تاثیر رابطه جنسی بر آن 

نکات ضروری برای آغاز یک روابط زناشویی سالم



نکات ضروری برای آغاز روابط زناشویی سالم
وقتی صحبت از ازدواج به میان می آید شاید قند در دل هر جوان مجردی آب شود و این تجربه را بسیار خاص، شعف انگیز و منحصر به فرد تلقی کند. البته اطلاق این ویژگی ها به یک ازدواج موفق اصلا دور از واقعیت نیست و وبه حق، اگر انتخابی آگاهانه و هوشمندانه صورت گیرد و از طرف دیگر هر دو طرف برای ورود به زندگی مشترک خود را آماده کرده و کسب مهارت کرده باشند، شروع و ادامه زندگی مشترک همیشه شاد و طراوت بخش است.
اما مساله اینجاست که شاید خیلی از افراد ندانند که ورود به زندگی مشترک خواهان یادگیری یک سری از ارزشها ومهارتهاست.
وقتی پا به زندگی مشترک گذاشتید دیگر آن جوان مجرد سابق نیستید که هر وقت خواستید بخوابید، هر وقت خواستید بیدار شوید، هر وقت دوست داشتید قرار تفریح با دوستان خود بگذارید، هرچه تمایل داشتید بخورید و یا حتی نخورید و ..
نباید فراموش کنید که در تمام جنبه های زندگی تان، دیگر این شما نیستید که تصمیم گیرنده اصلی هستید بلکه باید همواره ملاحظه طرف مقابل تان یعنی همسرتان را تا آخر عمر بکنید و حتی در بسیاری از مواقع وی را در اولویت اول قرار دهید.
به خاطر داشته باشید که یک زن و شوهر موفق در رابطه زناشویی رضایت بخش، رفتارهایی را انتخاب می کنند که احساس تعلق خاطر را در دیگری تقویت کند. آنها به جای اینکه مصالح خود را نادیده بگیرند رفتارهایی انجام می دهند که با اهداف مثبت آنان در زندگی زناشویی همسو باشد.
 
با چهار هدف مثبت می توانیم روابط زناشویی خوبی با همسرمان داشته باشیم. این چهار هدف عبارتند از:
1. مسئولیت پذیری
2. همکاری
3. سهم داشتن در رابطه
4. دلگرم کردن یکدیگر

چون شما تا به حال عادت نداشته اید که مهمترین شخص و اولویت اول زندگی خودتان نباشید، لذا حالا زمان تغییرات است و باید خانواده را در اولویت اول قرار دهید:

جستجو و تحقیق کنید. بفهمید چه چیزی همسر و فرزندتان را خوشحال می کند و چه چیزی را دوست ندارد. اگر می خواهید وارد مرحله اولویت یک دادن به خانواده تان شوید این اولین قدم است.  بررسی کنید و ببینید چه جنبه ای از زندگی خانوادگی او را خوشحال می کند و واقعا از چه چیزی لذت نمی برد. شما ممکن است بتوانید پیشنهادهایی را مطرح کنید که خود همسرتان تاکنون پی به اهمیت آنها برای خودش نبرده است مانند اختصاص یک وقت ویژه برای با هم بودن خصوصی.
ببینید چه چیزی خودتان را خوشحال می کند. داشتن یک وقت خصوصی؟ با فرزندتان بودن؟ با همسرتان بودن؟ یا با همه آنها بودن؟ البته در این زمینه حتما از همسرتان(خصوصا خانمها) هم کمک بگیرید. ممکن است او  بتواند به شما کمک کند زیرا او(خصوصا زنان) قادر است همیشه یک توصیف کامل و تازه از زندگی و شادی هایتان به شما ارائه دهد.
از یکدیگر کاملا حمایت کنید. از یکدیگر حمایت کنید و سعی کنید حمایت هایتان قابل اتکا باشد. یاد بگیرید قضاوت را کنار بگذارید و حتی وقتی همسرتان موقتا طبق میل شما عمل نمی کند از او حمایت کنید.
 
با یکدیگر راحت و صادقانه ارتباط برقرار کنید. علاوه بر اینکه به حرف همسرتان گوش می دهید، افکار و احساسات تان را نیز راحت و با کمال میل بیان کنید. هیچ فرصتی را برای رشد و آموختن از دست ندهید. برخی مقاطع برای تبادل نظر مناسب تر است. گاهی اوقات صلاح در این است که بحث و تبادل نظر را به تعویق بیندازید، البته به شرط آنکه قصد فرار از بحث را نداشته باشید.

با اختلافات کنار بیایید. زندگی زناشویی با اختلافات عجین است. در ازدواج سالم، زن و شوهر با اختلافات برخورد اثر بخشی دارند و آنها را خوب اداره می کنند. باور داشته باشید که با کمک یکدیگر می توانید مشکلات را رفع کنید. روی این کار وقت بگذارید و حتما از برنامه ریزی دقیق استفاده کنید.
 
 برای حل مشکلات برنامه ریزی کنید. حال که به اطلاعات کم اما ذی قیمتی از زندگی خانوادگی تان دست یافته اید باید کمی هوشمندانه عمل کنید، نیازی نیست که برای انجام این کار زیرک باشید فقط کافی است که منطقی باشید. یک کارگروه در نظر بگیرید، درخواست کمک کردن از دیگران، علامت ضعف نیست. احتمالا شما به تنهایی نیز قادر به انجام این کار هستید اما اگر یک دوست یا همکار یا اقوامی موفق در زندگی زناشویی دارید، پرسش کردن از وی ابتکار خوبی است، چرا که ممکن است وی  تجربیاتی داشته باشند که شما از آنها بی اطلاع باشید. همه اولویت ها را در نظر بگیرید. شما تصمیم گرفته اید که خانواده حرف اول را بزند اما آیا روش شما برای این کار درست است؟
 
اگر صاحب فرزند هستید، فرزندتان را هم در برخی تصمیم گیری ها دخالت دهید. اگر شرایط سنی آنها مناسب است و توانایی حرف زدن و فکر کردن دارند درباره اینکه آنها چه نظری دارند از آنها سوال کنید. بچه ها  به طور باور نکردنی ذهن خلاق دارند که تحت تاثیر تمام قید و بندهایی که بزرگترها بر خود تحمیل می کنند نیستند. لابلای چیزهای به ظاهر نامعقولانه  ای که ممکن است از بچه دیده شود ممکن است چیزهای ساده اما کاملا موثر پیشنهاد دهند.

مطالب پیشنهادی:

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

 

آیا دلزدگی زناشویی در زندگی شما هم وجود دارد؟



 آیا دلزدگی زناشویی در زندگی شما هم وجود دارد؟
«نگاهش بهت زده است. هنوز باورش نمی شود. مردی که چند متر آنطرف روی صندلی های روبرو نشسته است هنوز همسر قانونی اوست. باورش نمی شود این جا نشسته باشند. روی صندلی های راهرو دادگاه خانواده انتظار می کشند. نامشان خوانده و تکلیف شان روشن شود. انگار همین دیروز بود عشق پرشور روزهای ماه عسل را داشتند تجربه می کردند، انگار همین دیروز بود روزهای آشنایی. انگار همین دیروز بود قلبش موقع دیدنش با شدت بیشتری می زد.

اما حالا چه؟ حالا که دل شان از هم زده شده بود. حالا که حتی حضور همدیگر را نمی توانستند تحمل کنند. حالا که دیگر برای هم تازگی نداشتند. آن عشق پرشور کجا رفته بود؟ چرا آنها فقط در عرض پنج سال از آن عشق پرشور به این صندلی های رنگ و رو رفته رسیده بودند؟»

شاید دلزدگی از همسر آنقدر چیز واضحی باشد که به نظرتان نیازی به تعریف نداشته باشد اما یک تعریف دقیق به شما کمک می کند متوجه شوید آیا دلزدگی زناشویی در زندگی شما هم وجود دارد یا نه. خیلی از زوج ها به غلط ملال ها و دلخوری های کوچک خودشان را به دلزدگی تعبیر می کنند.

    دلزدگی زناشویی چیست؟

1- نشانه های جسمی

بعضی افراد اصلا دلزدگی را یک نوع احساس خستگی و کسالت، دلزده ها علامت هایی مثل بی حالی، سردردهای مزمن، دردهای شکمی و بی اشتهایی یا پرخوری هم از خودشان نشان می دهند. دلزده ها از نظر جسمی هم از پا می افتند.

2- نشانه های عاطفی

دلزده ها قبل از هر چیز احساس آزردگی می کنند. آنها حس می کنند در زندگی مشترک اذیت می شوند. تمایلی به حل مشکلات نشان نمی دهند و امیدی هم ندارند مشکلاتشان حل شود. گاهی این ناامیدی و اندوه آنان را به وادی افسردگی می کشاند. آنها احساس می کنند زندگی پوچ و بی معنایی دارند. حس می کنند کسی را در زندگی ندارند که از آنها حمایت عاطفی کند.

3- نشانه های روانی

دلزده ها خودشان را باور ندارند، حس می کنند شکست خورده اند و خودشان را دوست ندارند. درست همین احساسات را نسبت به همسرشان هم دارند. آنها دیگر نه همسرشان را قبول دارند و نه می توانند او را دوست داشته باشند.

    چرا دلزدگی پیش می آید؟

1- توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه

گاهی توقعات ما آنقدر بالا و غیرواقع بینانه است که ازدواج با هر فرد دیگری هم نمی تواند آن توقع ها را برآورده کند. مثلا زنی که توقع دارد شوهرش که از صفر زندگی را با او شروع کرده باید یکساله هم خانه و هم ماشین بخرد معلوم است با دیدن واقعیت دلزده می شود.

2- گذشتن از فاز هیجانی اول ازدواج

وقتی زن و شوهر از فاز هیجانی و عاطفی اول ازدواج بیرون می آیند، هر حادثه کوچکی را بهانه می کنند تا به همسرشان یک برچسب منفی بزنند. در این مواقع سکوت مردها نشانه بی احساسی شان تلقی می شود و یک بار محبت نکردن زن ها نشانه نامهربانی شان.

3- نگفتن احساسات به یکدیگر

اگر همسران نیازهای خود را مطرح نکنند یا در رابطه با همدیگر پی به نیازهای یکدیگر نبرند و به راه حل مثبتی برای برآورده کردن نیازهایشان نرسند، خطر دلزدگی دو چندان می شود.

    با دلزدگی زناشویی چه کار کنیم؟

1- توقع هایتان را منطقی و منصفانه کنید

روانشناسان می گویند توقع های غیرمنطقی بیشترین ارتباط را با دلزدگی زناشویی دارد. اینکه ما باور داشته باشیم توافق نداشتن باعث تخریب رابطه است اولین باور غیرمنطقی است. باید یاد بگیریم اختلاف نظر طبیعی است و نباید آن را منفی تفسیر کنیم. اینکه باور داشته باشیم رفتارهای همسرمان تغییر نمی کند هم غیرمنطقی و غیرمنصفانه است. اینکه توقع داشته باشیم همسرمان ذهن ما را بخواند هم غیرمنطقی است. باید خودمان نیازهای مان را به زبان بیاوریم و توقع نداشته باشیم همسرمان ذهن مان را بخواند.

کمال گرایی جنسی هم از جمله باورهای غیرمنطقی است که به دلزدگی زناشویی می انجامد. اینکه همیشه از همسرمان توقع داشته باشیم در همه شرایط و مواقع با ما رابطه جنسی تام و تمام داشته باشد. در نهایت اگر ما تفاوت های بین جنسیت خودمان و جنسیت همسرمان را نشناسیم و توقع داشته باشیم همسرمان هم مثل خودمان مردانه یا زنانه عمل کند باعث دلزدگی زناشویی می شود.

2- خودتان رابطه را تازه نگه دارید

در روزهای اول ازدواج همه چیز تازه و هیجان برانگیز است اما وقتی که همه چیز تکراری شد، زن و شوهر کم کم از هم دلزده می شوند. در این مواقع گذاشتن انرژی برای رابطه می تواند آن را همچنان هیجان برانگیز نگه دارد. سعی کنید همسرتان را غافلگیر کنید، هر چند وقت برنامه دو نفره هیجان برانگیزی برای هم بگذارید. به هم ابراز احساسات کنید. اگر مشکلی هم پیش آمد با هم مطرحش کنید یا با مشورت گرفتن از یک مشاور خانواده آن را حل کنید.

مطالب پیشنهادی:

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

 


راه های ساده برای یک زندگی زناشویی موفق


راه های ساده برای یک زندگی زناشویی موفق


دانلود مقالات علمی( پزشکی، بهداشتی،محیط زیست و....)


پای حرفتان بمانید.اگر قول دادید که کاری را انجام دهید،حتما انجام دهید با ترس از شکست انجام آن را به تعویق نیندازید.  ازدواج یک تکامل است . برای داشتن یک زندگی زناشویی موفق به نکات ساده ی زیر عمل کنید:


1.جو را گرم کنید. هر روز حداقل دو نظر مثبت نسبت به طرف مقابل اظهار کنید. جملاتتان را به صورتی پر حرارت بیان کنید . مثل اینکه :من عاشق برخورد دیروزت در مهمانی شدم.یا من عاشق سبک لباس پوشیدنت در فلان گردش شدم و...


2.ایراد گیری را کمتر کنید. اگر نکته ای از طرف مقابل شما را ناراحت می کند .در چند جمله ی مختصر آن را بیان کنید و مساله را کش ندهید. هیچ کس برای اینکه همواره مورد خطاب و ایراد قرار گیرد ازدواج نمی کند.


3.درست گوش کردن را یاد بگیرید. درست گوش کردن به صحبتهای طرف مقابل،بدون پریدن وسط حرف های او ،اصلاح سخنانش و...و فقط برای درک صحبت او بزرگترین هدیه ایست که می توانید به شریک زندگیتان بدهید. اظهار نظرات و عقایدتان را برای زمان دیگری نگه دارید.


4.به خودتان توجه کنید. با دوستان و خانواده ارتباط داشته باشید. به علایق خود توجه کنید و به دیگران کمک کنید. اگر شما به خود توجه داشته باشید و شاد و پر انرژی باشید می توانید به طرف مقابلتان هم توجه کنید و نیرو بدهید.


5.معذرتخواهی کنید. بیاموزید که در صورت خطا ،حتی در صورتی که فکر می کنید تقصیر شما در موردی خاص از او کمتر از او بوده ،معذرت خواهی کنید.


6.به زور او را وادار به عذرخواهی نکنید. با جنگ و دعوا از او نخواهید که برای اشتباهش عذرخواهی کند.برخی افراد نمی توانند زبانی عذرخواهی کنند ولی با رفتار سعی می کنند تا خطایشان را جبران کنند.


7.پای حرفتان بمانید. اگر قول دادید که کاری را انجام دهید،حتما انجام دهید با ترس از شکست انجام آن را به تعویق نیندازید.


8.تحت فشار قرارندهید. به جای فشار آوردن و ایجاد استرس برای همسرتان به برنامه های شخصی خودتان رسیدگی کنید. هر چقدر طرف مقابلتان احساس آزادی کند و ببیند که شما بیشتر به خودتان توجه می کنید به سمت شما کشیده خواهد شد.


9.حرفتان را خلاصه و با آهنگ ملایم بیان کنید. هر چقدر مطلبی را که می خواهید بیان کنید. خلاصه تر و با صدای ملایم وشمرده تر بیان کنید طرف مقابل بهتر متوجه آن می شود و به شما گوش می شود.


10.بیش از حد توان انعطاف نشان ندهید. خوب است که اغلب مواقع منعطف باشید ولی باری به هر جهت نباشید و نقطه نظراتتان را بیان کنید.


11.وقتی بحث شما به استفاده از کلمات نا مطلوب کشیده شده به آن ادامه ندهید. برای خارج شدن از بحث می توانید از عبارات:من برای ادامه ی بحث به زمان نیاز دارم. یا هر وقت با احترام متقابل توانستیم صحبت کنیم به بحث ادامه می دهیم و...


12.کمی رمز آلود باشید. خیلی خوب است که دو نفر همه چیز را راجع به یکدیگر بدانند ولی ما به سمت کسی که روابط اجتماعی خارج از رابطه ی زناشویی دارد بیشتر جذب می شویم. پس می توانید به کلاس ورزش بروید و در فعالیت های اجتماعی و گروهی شرکت کنید و...


13.برای استفاده از تکنولوژی قوانینی برای خود وضع کنید. مثل وقتی که سوار هوا پیما می شوید،زمانی در خانه داشته باشید که از وسایلی مثل کامپیوتر و موبایل و تلفن و...استفاده نکنید . این زمان می تواند موقع صرف غذا یا صحبت با همسرتان باشد.


14.آغاز کننده ی رابطه ی جنسی باشید. حتی اگر تمایل چندانی به این کار ندارید می توانید شروع کننده ی رابطه باشید.


15.در مورد روابط خانوادگیتان بیشتر تحقیق کنید. بررسی ارتباط پدر و مادر و برادر و خواهرتان و استفاده از تجربیات مثبت و منفی آنها می تواند غیر مستقیم شما را در داشتن زندگی بهتر راهنمایی کند.


مرجع:psychology today.com



مطالب پیشنهادی

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی

روش های جلوگیری از تضعیف روابط زناشویی پس از تولد فرزندان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



ازدواج رابطه نزدیکی است که بین زن و مرد برای مدتی طولانی برقرار می شود . موفقیت این پیوند ضامن سعادت و سلامت کل جامع ها می باشد. طبیعی است که پیش از ازدواج، زن و مرد باید عوامل گوناگونی را مدنظر قرار دهند تا بتوانند به موفقیتی نسبی در زمینه زندگی زناشویی دست یابند. اما نگهداری هر چیز به مراتب مشکل تر از به دست آوردن آن است . به دست آوردن همسری مناسب بارها و بارها ساده تر از نگهداری و" راضی نگهداشتن" او از زندگی مشترک است. در زندگی هر زوج، موقعیت هایی ایجاد می شود که می تواند تعادلی را که پس از مدت زمانی به وجود آمده بر هم زده و زندگی زناشویی را به سوی عدم توازن سوق دهد .

با آینده نگری و رعایت بعضی از موارد پیشگیری کننده می توان از وقوع برخی از موقعیت ها جلوگیری کرد . اما رویارویی با بعضی از موارد متزلزل کننده زندگی مشترک از دایره کنترل بشر خارج بوده و گاه نیز برای برقراری ارتباطی محکم تر باید آنها را پذیرفت . یکی از مواردی که می تواند در زندگی تعادل یافته یک زوج جوان ، به صورت موقت اختلال ایجاد کند تولد فرزند است .

تولد فرزند یکی از تغییراتی است که به میزان زیادی در روابط خانوادگی و زناشویی تغییر ایجاد می کند و البته طبیعی است که این تغییر در مورد فرزند اول و در زوج های جوان بیشتر به چشم بخورد . به دنیا آمدن کودک بیش از هر کس دیگر موقعیت پدر جوان را مورد تهدید قرار می دهد . شور و شادی پدر شدن جای خود را با عواطف و احساسات دیگری عوض می کند . تا آنجا که فرزند را رقیب عشقی خود تلقی میکند . این حساسیت ها و عواطف متضاد ( دوست داشتن فرزند در کنار احساس رقابت با او )‌ واکنش های متفاوتی را در مردان جوان بر می انگیزد . این واکنش ها را می توان به دو بخش واکنش های روانی و رفتاری تقسیم بندی کرد .

واکنش های روانی
ترس از دست دادن موقعیت نزد افراد خانواده :
هر تغییر روانی – خانوادگی و اجتماعی می تواند مسبب حالاتی همچون ترس باشد . تولد فرزند نیز به عنوان یکی از مهم ترین وقایع موجود در زندگی هر فرد ، در مدت زمان معینی می تواند تأثیرات کلی و جزئی فراوانی در روابط زناشویی به جای بگذارد . ( مهم آن است که این تغییرات منفی که سبب دور شدن عاطفی زن و مرد از همدیگر می شود ، به سرعت کنترل شده و ارتباط زوجین را متزلزل نکند.) به دنیا آمدن طفل به علت تغییرات فراوانی که در زندگی خانوادگی- اجتماعی ایجاد می کند بیش از هر چیز می تواند منشاء حالت ترس در پدر باشد . این ترس به علت استرس های روزمره ای است که تازه وارد کوچک به جمع خانواده و به خصوص پدر، وارد می کند . لازم به ذکر است که استرس عامل تاثیرگذاری در کاهش شدید میل جنسی زوجین است.

احساس تنهایی و طرد شدگی :
پس از ازدواج ، مرد و زنی که اکنون همسر تلقی می شوند تکیه گاه عاطفی و روانی یکدیگر قرارمی گیرند و برای تسلی یافتن در برابر مشکلاتی که در طول روز آزارشان داده، به یکدیگر پناه برده و مانند دوستانی قدیمی درد دل می کنند. به راستی یکی از کارکردهای اساسی نهاد خانواده ، آرامش یافتن در کنار یکدیگر و با هم بودن است .اما پس از تولد نوزاد موقعیت جدیدی پیش می آید .

فرد تازه ای به اعضای خانواده اضافه می شود که مسئولیت ها و مشکلات جدیدی را به وظایف والدین می افزاید . این موجود جدید به علت ناتوانی، مسئولیت ها و مراقبت های ویژه ای را می طلبد . واضح است که نگهداری از چنین موجود پاک ، ضعیف ، ظریف و زیبا ، قسمت عمده ای از وقت مادر را به خود اختصاص می دهد . بخصوص این که این مادر جوان و تا حدی بی تجربه ، وظایف دیگری نیز غیر از بچه داری به عهده دارد. پس طبیعی است که با این وظایف تمام ناشدنی ، فرصت چندانی برای رسیدگی به شوهر باقی نمی ماند .

زن اکثر اوقات خود را با بچه سپری می کند و مرد در جـّو خانواده (‌ که از پدر ، مادر و فرزند تشکیل می شود ) تنها باقی می ماند و این احساس، وجود او را فرا می گیرد که با تولد فرزند از جمع خانواده طرد شده و تمام محبت و توجه اطرافیان ، بخصوص همسر که تاکنون نقطه اتکا و پشتوانه او در کار و زندگی بوده است به طرف موجودی کوچک و ضعیف معطوف شده و دیگر عشق و علاقه پیشین را در او نمی یابد . پس نتیجه می گیرد که دیگر مورد علاقه همسرش نیست و فرزند ، جای او را گرفته است .

شاید این گلایه را از برخی پدران جوان شنیده باشید که می گویند : از وقتی بچه به دنیا آمده انگار که من اصلاً وجود ندارم و... و این، به معنی احساس خطر است . خطر از دست دادن موقعیت گذشته و تاراج محبت همسر توسط فرزند . تداوم این احساسِ تنهایی خطرناک بوده و ریشه بروز احساسات دیگری در پدران جوان است . چیزی مانند احساس ناامنی .

احساس ناامنی: احساس امنیت ، از عواطف زیربنایی و حیاتی برای تأمین بهداشت روانی بشراست . در صورتی که این اصلی ترین نیاز روانی انسان مرتفع نگردد ، احساس عدم امنیت به اشکال گوناگون خود را نشان خواهد داد . در حالت احساس عدم امنیت، شخص به طور دائم در تلاطم روانی و به هم ریختگی استو در صورت تداوم ، به انواع بیماری های جسمی و روانی مبتلا خواهد شد .

شخصی که دائم احساس عدم امنیت ، ترس و خطر می کند ، نمی تواند انسان سالمی باقی بماند . ممکن است با پرخاشگری و یا اضطراب واکنش نشان داده و در دنیای ذهنی خود ، مدام در حال دفع خطرات احتمالی باشد . به همین دلیل است که برای سلامت جسمی و روانی تا حد زیادی نیازمند احساس امنیت هستیم .

همان طور که قبلاً نیز اشاره کردیم ، پدر در اثر تولد فرزند تنها مانده و به دلیل احساس تنهایی، احساسات دیگری همچون بی تکیه گاهی، عدم امنیت و حتی خشم، وجود او را فرا می گیرد. چرا که امنیت عاطفی و روانی او با ورود فرزند مورد تهدید قرار گرفته است.

باید بدانیم که زنان به طور طبیعی پس از ازدواج تمایل شدیدی به بچه دار شدن دارند زیرا اینطور می اندیشند که فرزندان هستند که یک رابطه زناشویی را استحکام می بخشند و مادران همیشه فرزندان را پشتیبان مطمئنی برای خود می دانند. لذا در تصور مردان، زنان عامل اصلی برهم زننده خلوت دو نفره هستند. لذا مردان بچه دار ناخودآگاه متمایل به سوی زنان مجرد دیگری می شوند تا جدا از فرزندان، حتی برای چند ساعتی لذت خلوت دونفره را تجربه کنند.

به گفته فیلسوف بزرگ ، پاسکال:‌ " انسان بیش از یک عشق نمی تواند داشته باشد . اگر چند عشق داشت ، کم کم به سوی آن که شدیدتر ، هیجان بخش تر و شکوهمندتر است کشیده خواهد شد و دیگر عشقها را فدا خواهد کرد ." شاید به همین علت است که زنان بیشتر ترجیح می دهند محبت اولیه خود را نثار فرزندشان کنند که از بطن وجودشان پرورده شده و از شیره جانشان تغذیه می کند .

احساس محرومیت:
محرومیت حالتی است که در نتیجه ارضاء نشدن یا احتیاج پدید می آید . ارضا نشدن و احتیاج ممکن است در اثر عوامل بیرونی و محیطی ایجاد شود و یا این که عامل درونی داشته باشد . در اثر تولد فرزند، بیشتر اوقات مادر صرف مراقبت از کودک می شود و فرصتی برای ارضای احتیاجات روانی همسر و محبت کردن به او باقی نمی ماند .

نتیجه این بی توجهی ها ، احساس محرومیت از علاقه ای است که نیاز روانی و اولیه هر انسانی تلقی می شود . هر انسانی نیازمند آن است که دوست داشته باشد و متقابلاً مورد محبت و علاقه دیگران ، بخصوص افراد مورد علاقه اش قرار گیرد . اگر یک طرف موازنه به هم بریزد به طور مسلم امنیت عاطفی و روانی شخص نیز متزلزل خواهد شد . خوب است به همان میزان که از دیگران محبت دریافت می کنیم ، از ابراز علاقه به اطرافیان نیز خودداری نکنیم.

مسلماً تولد فرزند نمی تواند از مهر و علاقه زن نسبت به شوهر بکاهد . اما با ورود این تازه وارد کوچک دیگر فرصتی برای ابراز محبت به شوهر باقی نمی ماند . زمان و فرصت کافی برای نشان دادن این محبت یک مسئله مهم و نوع ابراز محبت نیز مورد دیگری است .

بسیار حیاتی است که اگر به کسی علاقه مند هستیم محبتمان را در کلام و عمل به او نشان دهیم . برای اکثر ما آدم های معمولی ، با زندگی ساده و معمولی این روزگار ، بیان احساسات در قالب واژه های کوچک و عبارات بسیار ساده و در عمل شاید با یک نگاه محبت آمیز ابراز می شود . البته همین میزان اندک نیز مستلزم فرصت است . اما اکثر مردان گرفتاری های متعدد همسران خود را در انجام مسئولیت ها و وظائف داخل و بیرون از خانه نادیده می گیرند و انتظار دارند همه چیز ، درست مثل گذشته سر جای خود باشد ، از اوضاع مادی، تغذیه ای و نظافت منزل گرفته تا محبت و آرامش گذشته . اما آیا واقعاً چنین امری امکان پذیر است ؟

توصیه ما به زوجین خصوصا مادران این است که پس از تولد اولین فرزند نکات زیر را بطور مستمر رعایت کنید:

الف: از به دنیا آوردن بیش از دو فرزند جددا خودداری کنید، زیرا دیگر وقتی برای شوهر داری نخواهید داشت. فرزند بیشتر یعنی از دست دادن شوهر.

ب: فاصله سنی بین فرزند اول و فرزند دوم بیش از پنج سال باشد.

ج: فرزندان را در طی شبانه روز به کلاس های آموزشی متعدد بفرستید تا کمتر در منزل حضور داشته باشند تا زمان بیشتری را صرف رسیدگی به شوهر داشته باشید. برای رسیدگی به فرزندان زمان مشخصی را اختصاص دهید و در زندگی برنامه ریزی داشته باشید.

د: در انجام امور خانه (نظافت، پخت و پز و...) از خدمتکار استفاده کنید تا امور جاری منزل سریعتر انجام شود و انرژی مفید شما صرف انجام امور منزل نشود.

ه:ورزش روزانه فراموش نشود. پس از انجام کار روزانه و ورزش استحمام فراموش نشود.

و: به بهداشت دهان و دندان بسیار توجه داشته باشید. سالی یکبار نزد متخصص داخلی و فوق تخصص گوارش بروید تا سیستم گوارش شما را چک کند. مرتب از خشبوکننده های دهان (عرقیجات، آدامس و...) استفاده کنید.

ز: در خلوت دو نفره، همیشه لباس های سکسی متنوع بپوشید.

ح: در منزل حتما از دستگاه تصفیه هوای اورجینال استفاده کنید.

ط: فضای خانه را از گل های معطر و محرک طبیعی پرکنید.

ی: در منزل کمتر انرژی منفی تولید کنید. مثبت اندیش باشید. اخلاق پلیسی-بازپرسی خود را کنار بگذارید. ایرادگیر نباشید. سرزنش نکنید. بی خیالتر باشید (حتی اگر شوهر شما اشتباهی را مرتکب شده است). به این بی اندیشید که قرار است چند ساعت دو نفره خوش بگذرانید.

ک: رفت و آمد دیگران به منزل خود را محدودتر کنید. دخالت دیگران در زندگی زناشویی را محدودتر کنید. همسر خود را بیشتر به مشاوره دادن و مشارکت دعوت کنید.

ل: پرحرفی را کنار بگذارید. ار مقایسه کردن دیگران یا زندگی دیگران با شوهر و زندگی خود پرهیز کنید.

م: در زمانی که با شوهر خود خلوت دو نفره دارید، عوامل بر هم زننده آرامش (نظیر صداهای محیطی، موبایل و...) را دور و محدود کنید.

ن: موزیک ملایم و جذاب در یک فضای دو نفره لذت بخش است.

س: در یک فضای دو نفره، از خوراکی های مورد علاقه شوهرتان استفاده کنید. خوراکی های محرک جنسی (فلفل، جینسینگ، جینکوبیلوبا، مغز و تخم گیاهان، موز، ادویه جات معطر و محرک، پیاز و...) را به خوراکی های مورد علاقه شوهرتان اضافه کنید. به کلاس آشپزی بروید و میوه آرایی و سفره آرایی بیاموزید. مردان تنوع طلب و نوگرا هستند.

ع: به نورپردازی و دکوراسیون داخلی منزل توجه داشته باشید.

ف: پس انداز داشته باشید و هر چند سالی یکبار به مسافرت خارج از کشور بروید.

ص: به حفظ ظاهر زیبا همیشه توجه داشته باشید. تابش آفتاب به پوست حساس بانوان آسیب می رساند. سالی چند جلسه لیزر درمانی و مشاوره با متخصص پوست الزامی است. با افزایش سن، بیشتر برای حفظ زیبایی خود هزینه کنید.

ق: از ادکلن های محرک و متنوع استفاده کنید. روزی چند بار مام زیر بقل بزنید.

ر: به کلاس رقص و بدنسازی بروید.

ش: هر کاری نیاز به ابزارهای مخصوص به خود را دارد. از وسایل محرک جنسی (نظیر ژل سوئیسی ایکس-تایت و...) در فعالیت های جنسی استفاده کنید.

ت: حداقل ماهی یکبار از مشاوره های سودمند روانشناسان استفاده کنید. قرار نیست تمامی مشکلات را در طول زندگی زناشویی تجربه کنید. بهتر است از تجربیات دیگران استفاده کنید تا کمتر دچار مشکلات زناشویی شوید.

ث: هر سه ماه یکبار نزد متخصص زنان بروید. اندام جنسی زنانه به دلایلی ممکن است مورد تهاجم قارچ ها و باکتری های مضر قرار گیرد و رایحه نامطبوع پیدا نماید که با دارو درمانی مشکل برطرف می شود.

خ: نکات بیشتر را در صفحات قبلی فیس-بوک این مرکز شرح داده ایم. دانش جنسی خود را ارتقاء دهید و تکنیک های جدید برای فعالیت جنسی بی آموزید. روزی نیم ساعت مطالب علمی صفحه فیس-بوک این مرکز را مطالعه داشته باشید.


مطالب پیشنهادی

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی

روابط زناشویی و بهترین زمان آن


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 



جدیدترین تحقیقات نشان می‌دهد با شناخت ریتم تغییرات شبانه‌روزی بدن (ساعت بیولوژیکی) و ساعاتی که مغز کارایی بیشتری دارد می‌توانید هنگام ورزش کالری بیشتری بسوزانید، در انجام کارهای‌تان موفق‌تر باشید، از تمرکز بیشتری برخوردار شوید و حتی روابط زناشویی گرم‌تری را تجربه کنید.

 

آیا می‌دانید عملکرد مغز تحت تاثیر ریتم مغزی است و این ریتم بر اساس ساعت بیولوژیکی بدن، الگوی خواب، قرار گرفتن در معرض نور خورشید و نقشه ژنتیک شما تغییر می‌کند؟ از همه مهم‌تر اینکه تنظیم فعالیت‌های روزانه با ریتم‌های طبیعی مغز باعث می‌شود شما در طول روز سالم‌تر، خوشحال‌تر و پرانرژی‌تر باشید؟

 

۷ تـا ۹ صبـح

 

بهترین زمان برای روابط گرم زناشویی

 

دکتر ایلیا کاراتسورئوس، محقق فیزیولوژی اعصاب از دانشگاه راکفلر می‌گوید: «بهترین زمان برای برقرای یک ارتباط زناشویی گرم و موفق هنگام بیدارشدن است چرا که بالا بودن سطح آکسی‌توسین (هورمون عشق) در بدن هنگام صبح باعث می‌شود آماده برقراری انواع روابط گرم عاطفی باشید.» یادتان باشد در این ساعات از روز شما می‌توانید با  اعضای خانواده روابط عاطفی قوی‌تری برقرار کنید. محققان انگلیسی متوجه شده‌اند سطح آکسی‌توسین یا همان هورمون عشق هنگام صبح در آقایان بسیار بالا بوده و به مرور طی روز کاهش می‌یابد. این ساعات از روز بهترین فرصت است برای اینکه  به همسرتان بگویید که دوستش دارید یا به فرزندتان که از شما دور است زنگ بزنید یا به دوست خود یک پیام محبت‌آمیز تشکر بفرستید.

 

۹ تا ۱۱ صبح

 

زمانی طلایی برای خلاقیت

 

در این ساعات از روز سطح هورمون استرس یا همان کورتیزول در بدن بسیار پایین است که به گفته دکتر سانگ‌لی، دبیر انجمن بین‌المللی مطالعات مغز پایین بودن سطح این هورمون باعث بالا رفتن تمرکز می‌شود. در مطالعه‌ای در دانشگاه میشیگان ایالات‌متحده مشخص شد سرعت عملکرد مغز هنگام صبح در دانشجویان کالج و افراد بازنشسته یکسان بوده و بسیار بالاست که البته این میزان در افراد بازنشسته در ساعات بعدازظهر کاهش می‌یابد. یادتان باشد شما در این ساعات آماده یادگیری مطالب جدید هستید و بهتر است سراغ کارهایی بروید که به تجزیه، تحلیل و تمرکز بیشتری نیاز دارد.  یادتان باشد از این زمان برای خلق یک ایده جدید، نوشتن یک مطلب، پیدا کردن راه‌حل مشکلات بزرگ و کوچک یا مشورت با پزشک خود استفاده کنید.

 

۱۱صبح تا ۲ بعدازظهر

 

این زمان را برای کارهای سخت روزانه بگذارید

 

بر اساس تحقیقات محققان آلمانی در این ساعات از روز سطح هورمون خواب (ملاتونین) مثل زمان بیدار شدن یا زمان خواب بالا نبوده و در سطحی متوسط قرار دارد در نتیجه شما آماده انجام کارهای سخت روزانه هستید. در این زمان  مغز عکس‌العمل‌های بهتری را نشان می‌دهد که باعث می‌شود بتوانید چند کار را به انجام برسانید. از سرعت عکس‌العمل مغز استفاده کنید و کارهای‌تان را طبق فهرست پیش ببرید. دکتر رند ماریوس، رئیس آزمایشگاه پردازش اطلاعات انسانی دانشگاه واندر بیلت می‌گوید بهتر است کارها یکی‌یکی انجام شوند چراکه انجام چند کار مختلف به طور همزمان به مغز شما فشار وارد می‌کند و باعث می‌شود تمرکزتان کم شده و بیشتر اشتباه کنید. این ساعات بهترین زمان برای بررسی ای‌میل‌ها، صحبت کردن با مراجعان و انجام کارهای اداری یا دفتری و همچنین مذاکره با همسر خود برای حل یک مشکل است.

 

۲ تا ۳ بعدازظهر

 

زمان استراحت

 

به گفته دکتر لی بدن شما بعد از خوردن ناهار برای هضم غذا، خون را از مغز به سمت معده هدایت می‌کند که باعث می‌شود شما تمایل داشته باشید چرتی کوتاه بزنید. پس سعی کنید ناهار خود را حدود ساعت ۲ بخورید که زمانی است که بدن نیاز به استراحت دارد. مطالعه‌ای در دانشگاه هاروارد ایالات‌متحده انجام شده است که نشان می‌دهد ریتم تغییرات شبانه‌روزی بدن  در این زمان کند می‌شود. اگر هنوز سر کارتان هستید و نمی‌توانید چرتی کوتاه بزنید بهتر است در این ساعات بار کاری خود را کمی سبک کنید، در محل کارتان قدم بزنید، سراغ سایت‌های اینترنتی مورد علاقه‌تان بروید یا نگاهی به مجلات بیندازید. درضمن  بهتر است کمی آب بنوشید. این کار باعث حرکت خون از معده به سمت مغز می‌شود. نوشیدن آب گردش خون شما را سریع‌تر کرده و آن را به سمت مغز هدایت می‌کند.

 

۳ تا ۶ بعدازظهر

 

بهترین وقت برای ورزش

 

دکتر پال ناسبام، متخصص فیزیولوژی اعصاب و نویسنده کتاب «شیوه حفظ سلامت مغز شما» می‌گوید: مغز انسان در این ساعات از روز بسیار خسته است. البته این به این معنی نیست که دیگر انرژی ندارید یا دچار استرس هستید.  باید بدانید ریتم مغز شما به اندازه صبح سریع نیست اما در عوض در این ساعات دارای آرامش بیشتری هستید. پس سراغ فعالیت‌های کم‌استرس بروید. اگر زمان کاری شما تمام شده است به فعالیتی بپردازید که کاملا با کارتان متفاوت باشد. ورزش بهترین گزینه است. تحقیقات نشان می‌دهد در این زمان از روز قدرت عضلانی، چابکی و دیگر مهارت‌های فیزیکی در بالاترین حد خود هستند. یادتان باشد ورزش در ساعات آخر روز به دلیل بالا بردن سطح آدرنالین خون در بعضی افراد موجب اختلال در خواب شب می‌شود. در نتیجه بهتر است برای جلوگیری از این موضوع قبل از شام و در ساعات اولیه عصر ورزش کنید.

 

۶ تا ۸ شب

 

برای انجام کارهای شخصی

 

محققان به این نتیجه رسیده‌اند مابین ساعت ۶ تا ۸ شب به دلیل پایین بودن سطح هورمون خواب یا همان ملاتونین  (که شما را آماده خوابیدن می‌کند) مغز وارد فازی به نام  «حفظ بیداری» می‌شود. در نتیجه در این ساعات شما کمتر احساس خستگی می‌کنید. مطالعات نشان می‌دهد به دلیل تغییرات سطح هورمون‌های بدن غدد چشایی در این زمان از روز حساسیت بیشتری دارند. یادتان باشد که با قرار گرفتن در معرض آخرین تشعشعات نور خورشید در انتهای روز که باعث تحریک ترشح هورمون سرتونین می‌شود می‌توانید سطح انرژی خود را بالا نگه دارید. این بهترین زمان برای پیاده‌روی است. این ساعات از روز را برای کارهای خدماتی خود (مثل خرید، خشکشویی و…)، تمیز کردن اتاقی که از قبل نامرتب مانده، معاشرت با اعضای خانواده و آماده کردن غذایی لذیذ استفاده کنید.

 

۸ تا ۱۰ شب

 

زمانی مناسب برای آرامش

 

محققان استرالیایی و انگلیسی به این نتیجه رسیده‌اند که افزایش سریع سطح هورمون ملاتونین مغز انسان را به سرعت از فاز بیداری به فاز خواب می‌برد. درضمن سطح هورمون سرتونین که یک ناقل عصبی بوده و باعث هوشیاری و سرحال شدن ما می‌شود نیز شروع به پایین آمدن می‌کند. دکتر رابین نیمن، متخصص خواب و استادیار پزشکی در مرکز پزشکی تلفیقی دانشگاه آریزونا می‌گوید ۸۰درصد از هورمون سرتونین در اثر تابش نور خورشید در مغز ترشح می‌شود.  دکتر نیمن می‌گوید هنگام شب وقتی مغز شما خسته است باید بدن خود را آرام کنید درست مثل زمانی که با یک یا دو دور راه رفتن بعد از یک ورزش سنگین قلب خود را آرام می‌کنید. در این ساعات پایانی روز با تماشای یک فیلم خنده‌دار یا انجام فعالیتی آرام مثل بافتنی بافتن خستگی روزانه خود را بدر کنید.

 

ساعت ۱۰ شب به بعد

 

بهترین زمان برای خواب

 

در این ساعات مغز منتظر است با به خواب رفتن شما طبقه‌بندی و ذخیره مطالب یاد گرفته شده در طول روز را شروع کند. فراموش نکنید که اولویت شما باید داشتن یک خواب و استراحت کامل باشد. خواب مناسب به تنظیم فکر انسان کمک می‌کند.  یادتان باشد با تنظیم نور اتاق می‌توانید به خواب خود کمک کنید. دکتر نیمن می‌گوید  با کم کردن نور اتاق بعد از خوردن شام این پیام را به بدن خود بدهید که روز رو به پایان است. بعد از چند ساعت خواب، مغز شما آماده شروع روزی دیگر می‌شود. سعی کنید زود به تختخواب بروید تا بتوانید حتما ۷ تا ۹ ساعت خواب توصیه شده برای حفظ سلامت و انرژی بیشتر را داشته باشید.  در این زمان از روز می‌توانید کتاب بخوانید یا در دفتر روزانه خود کارهای‌تان را یادداشت کنید. جالب اینکه اگر می‌خواهید مطلبی را هنگام بیدار شدن به خاطر بیاورید بهتر است حین مطالعه آن به خواب بروید.

 

مطالب پیشنهادی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تعداد دفعات برقراری روابط زناشویی چقدر است؟



ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 



 



این روزها مجبوری ساعت های زیادی در روز کار کنی تا بتوانی از پس اجاره خانه و هزینه های زندگی برآیی. خستگی و استرس ناشی از کار از یک طرف، برآورده نشدن نیازها و انتظارهای زندگی زناشویی هم از طرف دیگر وضعیت را بدتر می کند...


برخی معتقدند رضایت از زندگی مشترک در احساسات مثبت، دوست داشتن، رضایت جنسی، توافق در امور اقتصادی، خانه داری و تربیت فرزند معنا می شود.




آیا دفعات برقراری روابط زناشویی حد خاصی دارد؟


این سوال برای بسیاری از زوج ها مطرح است اما پیش از پاسخ به آن لازم می دانم در مورد باور نادرستی که متاسفانه بسیار هم شایع است، توضیح دهم؛ متاسفانه اغلب زن و شوهرها تصور می کنند که معنی رابطه زناشویی فقط انجام نزدیکی است درحالی که این تفکر باعث می شود زوج نه تنها خود را از لذت سایر تعامل های جنسی به خصوص جنبه های عاطفی آن محروم کنند، بلکه اگر به هر دلیل برای هرکدام عذری ایجاد شود (از انواع بیماری تا شرایطی کاملا طبیعی مثل دوران قاعدگی) رابطه زناشویی آنها تعطیل می شود و این به خصوص در درازمدت، برای زندگی زناشویی مفید نیست. وقتی از رابطه زناشویی صحبت می شود، منظور انواع تعامل ممکن بین دو طرف است که می تواند از یک معاشقه ساده بدون نیت رسیدن به ارگاسم تا رفتار جنسی توام با اوج لذت جنسی برای یکی یا هر دو طرف یا در نهایت همراهی آن با نزدیکی جنسی باشد. در مورد تعداد دفعات برقراری رابطه زناشویی نیز برداشت های نادرست بسیاری وجود دارد که همکاران ما در بخش سلامت و همچنین رسانه های معتبر و مسوولیت پذیر باید برای اصلاح آنها تلاش کنند.

 

 

تعدد روابط زناشویی ضرری متوجه زوج نمی کند؟

 


به عنوان یک قاعده کلی، در صورتی که ممنوعیت پزشکی وجود نداشته باشد (که موارد آن بسیار محدود و تشخیص آن نیز فقط با پزشک معالج است)، دفعات برقراری رابطه زناشویی هیچ محدودیت خاصی ندارد و هیچ کس نمی تواند برای آن عدد و رقم، تواتر یا کمیت خاصی تجویز کند اما در مواردی مثل الگوی رفتار جنسی وسواسی یا اعتیاد به روابط جنسی (که ماهیت مورد دوم هنوز هم مورد مناقشه است)، استثناء وجود دارد و باید به وسیله متخصصان، به خصوص روان پزشکان، بررسی و پیگیری شود.

 

پس این باور که یک زوج طبیعی باید هفته ای یکبار رابطه زناشویی داشته باشند، چندان درست نیست؟


تمایل به برقراری رابطه زناشویی در افراد مختلف متفاوت است و نمی توان گفت برقراری چه تعداد رابطه زناشویی در یک زمان معین نشانه طبیعی بودن همسران است. گاهی همکاران زوج هایی را برای درمان به کلینیک ارجاع می دهند چون مثلا فقط ماهی یک بار رابطه دارند! ولی در بررسی های انجام شده، معلوم می شود هیچ اختلال عملکردی وجود ندارد و هر دو طرف هم از زندگی جنسی و عاطفی خود راضی هستند. طبیعی است که ما هم جز دادن اطمینان به آنها که همه چیز عادی است، هیچ مداخله دیگری را صلاح نمی دانیم.

 

 

برخی مردها معتقدند رابطه زناشویی انرژی زیادی از آنها می گیرد، این تصور درست است؟


نه! درواقع یکی از دلایلی هم که باعث می شود موضوع دفعات رابطه زناشویی در اذهان اهمیت ویژه ای پیدا کند، باورهای غلط درخصوص انرژی لازم برای این فعالیت ها و احتمال ضعیف شدن بنیه و توان عمومی فرد است. یکی از چیزهایی که افراد در مطب ها و کلینیک ها درخواست می کنند، تجویز دارو یا مکمل های غذایی برای تقویت بنیه عمومی یا جنسی برای خود یا شریک زندگی?شان است. به نظر می رسد باورهای قبلی رایج در جامعه، در کنار تبلیغات وسیع در خصوص محصولاتی با این ویژگی، به فراگیر شدن این تصور غلط کمک کرده اند، به خصوص در مورد مردان، چون فعالیت جنسی به خروج فراورده ای از بدن منجر می شود که از دیرهنگام به مفاهیمی همچون انرژی حیاتی یا مایع حیات بخش و... منتسب می شده است و این، باور اینکه روابط زناشویی توانایی جسمی بالایی می طلبد، بسیار تقویت کرده است. درحالی که برخلاف تصور رایج، روابط زناشویی چندان فعالیت سنگینی محسوب نمی شود. اگرچه میزان مصرف انرژی در جریان این رابطه به عواملی همچون نوع، مدت و شدت فعالیت های مختلف و جثه فرد بستگی دارد ولی مطالعه های مختلف نشان می دهند با وجود تنوع روابط، دامنه مصرف انرژی در مراحل مختلف یک ارتباط ۳۰ دقیقه ای، بین ۵۰ تا ۱۵۰ کیلوکالری است (از یک رابطه ملایم تا رابطه ای بسیار فعال). این اعداد وقتی بیشتر مفهوم پیدا می کنند که بدانید یک فنجان بستنی وانیلی به طور متوسط ۳۰۰ کیلوکالری انرژی دارد، یعنی انرژی لازم برای دو بار برقراری ارتباط زناشویی کاملا فعال!

 

 

چه زمانی زیاده روی در این رابطه نوعی بیماری به شمار می رود؟


فعال بودن از لحاظ جنسی نه تنها ضرری ندارد بلکه با افزایش سن اهمیت خاصی نیز پیدا می کند. زنده و با طراوت نگه داشتن رابطه زناشویی در سنین بالاتر نه تنها به حفظ کیفیت زندگی و سلامت روان و حفظ صمیمیت زوج کمک می کند، بلکه از لحاظ بیولوژیک نیز کارکرد و سلامت اندام های تناسلی در هر دو جنس با فعالیت جنسی مستمر تا سنین بالاتری تضمین می شود.

 

 

آیا داشتن رابطه زناشویی کوتاه مدت، ناامیدکننده است؟


این مساله هم یک باور غلط دیگر است. همانطور که گفته شد برای یک رابطه زناشویی موفق حداکثر یا حداقل زمان تعریف نشده است. برخی افراد فقط زمان بین دخول تا انزال را درنظر می گیرند و در صورت کوتاه بودن این فاصله می گویند مرد دچار انزال زودرس است در حالی که نوازش و بوسه نیز جزیی از رابطه زناشویی محسوب می شود. از سوی دیگر این مدت زمان صرف شده نیست که اهمیت دارد بلکه میزان رضایت زوجین از رابطه مهم است. بنابراین اگر زوجی با «رضایت هر دو طرف» در تمام ایام هفته فعالیت جنسی دارند و از این رابطه لذت می برند، هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهیم آنها را از این الگوی رفتاری نهی کنیم.

 

 

گاهی فقط یکی از طرفین میل زیادی به داشتن رابطه زناشویی دارد یا در مورد زمان انجام رابطه اختلاف سلیقه دارند. چه توصیه ای به این زوج ها می توان داشت؟


اگر تمایل و نیاز جنسی یک طرف بیشتر است، شریک زندگی او می تواند با ارتقای دانش و مهارت های جنسی و حتی بدون نیاز به انجام نزدیکی، به این نیاز پاسخ دهد چون میزان میل و نیاز جنسی نیز مثل بسیاری از متغیرهای انسانی دیگر از یک فرد به فرد دیگر و حتی در مقاطع زمانی متفاوت در یک فرد متفاوت خواهد بود. توصیه می شود دو نفر که کاندیدای ازدواج با یکدیگر هستند، در مورد بسیاری از مسائل از جمله دیدگاه خودشان درباره روابط زناشویی و اهمیتی که در زندگی مشترک برای این موضوع قائل هستند، صحبت کنند، ولی در بهترین حالت هم نیاز و تمایل جنسی زوج همیشه کاملا همخوانی ندارد. در مواجهه با این مساله، همانند بسیاری از موضوعات دیگر، زن و شوهر باید به یک تعامل سازنده دست یابند؛ به نحوی که احساس نکنند مورد بی توجهی قرار گرفته اند و از سوی شریک زندگی، تحت فشار هستند. به علاوه درخصوص درخواست های جنسی، زن و شوهر باید صمیمانه گفت وگو کنند و خواسته های خود را با یکدیگر در میان بگذارند. مثلا هنوز بسیاری از خانم ها از اینکه پیشنهاددهنده شروع رابطه زناشویی باشند، اکراه دارند یا آن را صحیح نمی دانند در حالی که چنین تصوری اصلا درست نیست و برخی مردان توقع چنین رفتاری را دارند بدون آنکه به آن هیچ اشاره ای بکنند. چنین تعاملی در مورد سایر متغیرهای ممکن مثل زمان رابطه، مکان آن و نوع رفتارها و همچنین موقعیت های ممکن برای برقراری رابطه زناشویی باید وجود داشته باشد. اتفاقا با بهره بردن از همین متغیرها می توان با وجود گذشتن سال ها از زندگی مشترک، از یکنواختی و سرد شدن رابطه پیشگیری کرد. زوجی که به دنبال خوشبختی هستند، باید برای رسیدن به آن هر کدام به نیازهای طرف مقابل احترام بگذارند. در صورت محقق شدن این شرایط، عملا به نیازها و خواسته های خود نیز دست یافته اند. صدالبته چنین تعاملی همراه با حسن نیت با آنچه عده ای به شکل کاسبکارانه در زندگی به دنبال آن هستند، تفاوت دارد.



بررسی اثرات کافئین بر بدن

موفقیت در زندگی زناشویی


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


   



یک رابطه زناشویی سالم و قوی می‌تواند بزرگترین عامل موفقیت در زندگی شما باشد. روابط خوب می‌تواند بر تمام جنبه‌های زندگی شما تاثیرگذار باشد و سلامت جسمی‌و روانی شما را تضمین کرده و رابطه شما را با دیگران نیز بهبود بخشد. در عین حال یک رابطه زناشویی بد می‌تواند تاثیر منفی جبران ناپذیری بر زندگی شما بگذارد. رابطه‌ها نوعی سرمایه گذاری هستند. هر چه بیشتر سرمایه به آنها اختصاص دهید، بیشتر برداشت خواهید کرد. با استفاده از راهکارهایی که به شما معرفی می‌کنیم می‌توانید یک رابطه سالم بین خود و همسرتان بسازید یا اگر رابطه بین شما آسیب دیده است، آن را بازسازی کرده و دوباره بهبود بخشید.

چگونه رابطه عاطفی بین خود و همسرتان را تقویت کنید
نوع رابطه زناشویی هر زوجی منحصر به فرد است. افراد با سابقه‌های مختلف به دلایل گوناگونی به یکدیگر جذب می‌شوند. اما اموری در روابط موفق هستند که بین همه زوج‌ها مشترک‌اند. دانستن اصول اولیه یک رابطه سالم باعث می‌شود آن رابطه برای هر دو طرف پرمعنا، عمیق و هیجان انگیز باشد.

مبانی یک رابطه عاشقانه سالم چیست؟
هر دو طرف باید به امور یکدیگر اهمیت دهند. گاه دیده می‌شود دو نفر در کنار یکدیگر یک زندگی آرام و به دور از حاشیه دارند. ممکن است در نگاه اول بسیار خوشبخت به نظر برسند اما این رابطه را نمی‌توان یک رابطه سالم دانست. دو طرف یک رابطه باید به مشکلات و امور یکدیگر اهمیت دهند و از کنار مسائل مربوط به طرف مقابل به راحتی نگذرند. ارتباط کم با طرف مقابل در یک رابطه فاصله‌ها را بیشتر می‌کند. به همین دلیل زمانیکه مجبور می‌شوید با طرف مقابلتان در مورد یک امر مهم صحبت کنید، او حرف شما را درک نکرده و به مشکل شما اهمیتی نخواهد داد. با اختلافات کنار بیایید. برخی زوج‌ها اختلافات‌شان را به آرامی ‌و با خونسردی حل می‌کنند در حالیکه برخی دیگر صدایشان را بالا برده و عصبی می‌شوند. مهم‌ترین نکته برای داشتن یک رابطه موفق این است که از اختلافات نهراسید. شما باید بتوانید اموری که نسبت به آنها رضایت ندارید را با همسرتان در میان بگذارید. همچنین باید توانایی حل اختلافات بدون عصبانیت، تمسخر طرف مقابل، تعصب، لجاجت و اصرار بی مورد بر حرف خود داشته باشید. روابط و سرگرمی‌های بیرون از خانه داشته باشید. هیچ فردی به تنهایی نمی‌تواند تمام نیازهای ما را برآورده کند. داشتن انتظارات بیش از حد از طرف مقابل فقط فشارها را بر او افزایش می‌دهد. داشتن دوست‌هایی در محیط خارج از خانه نه تنها روابط اجتماعی شما را تقویت می‌کند، بلکه می‌تواند به بهبود روابط شما با همسرتان نیز کمک کند.
گفتگو: یک گفتگوی صادقانه و شفاف یکی از قسمت‌های کلیدی یک ارتباط سالم است. وقتی هر دو طرف رابطه برای ابراز نیازها، ترس‌ها و نقطه نظراتشان احساس امنیت خاطر کنند، اعتماد و آرامش هر دو طرف نسبت به یکدیگر افزایش می‌یابد. گاه این ارتباط از طرق غیر کلامی‌برقرار می‌شود، مانند ارتباط چشمی، حالت بدن یا حتی ایجاد ارتباط فیزیکی.

صمیمیت فیزیکی را زنده نگه دارید
تماس فیزیکی یکی از قسمت‌های بنیادین حیات انسان‌هاست. تحقیقات بر نوزادان ثابت کرده است که تماس فیزیکی والدین آنها می‌تواند در رشد مغز آنها بسیار موثر باشد. این فواید فقط منحصر به دوران کودکی نیست. افرادی که با انسان دیگری تماس فیزیکی ندارند، در زندگی تنها و منزوی خواهند بود. تحقیقات نشان می‌دهند که تماس فیزیکی عاطفی باعث ترشح هورمونی به اسم اکسیتوسین می‌شود. این هورمون باعث تقویت روابط عاطفی می‌شود. منظور از روابط عاطفی فقط روابط جنسی نیست. بلکه تماس‌های فیزیکی معمولی، مانند گرفتن دست یکدیگر، در آغوش گرفتن و بوسیدن، نیز می‌تواند در بهبود روابط بسیار تاثیر گذار باشد. سعی کنید بفهمید همسرتان از چه نوع تماس فیزیکی بیشتر خوشش می‌آید. برخی انواع تماس فیزیکی ممکن است برای فرد مقابل غیر منتظره باشد و تاثیری
نا‌مطلوب بر رابطه شما بگذارد.

ساعاتی از روز را که سرحال هستید با یکدیگر سپری کنید
شاید شما از هم از آن دسته افرادی باشید که دوران نامزدی به نظرشان بسیار شیرین و بهتر از بعد از ازدواج می‌آید. گویی در آن زمان همه چیز به نظر جدید و هیجان انگیز می‌آمد. شما ساعت‌ها با نامزدتان صحبت می‌کردید و هیچ گاه از این صحبت‌ها خسته نمی‌شدید. اما با گذشت زمان، فرزندان، امور شغلی و بسیاری مسائل دیگر برای شما زمانی برای گذراندن وقت با همسرتان باقی نمی‌گذارد. اما شما باید به هر طریقی که می‌توانید بخشی از زمان خود را به گذراندن با همسرتان اختصاص دهید. این کار برای داشتن رابطه ای سالم و پایدار بسیار مهم است. اگر نتوانید این کار را انجام دهید، ارتباط و درک مقابل شما دچار مشکل خواهد شد. معمولا در اوایل یک رابطه، طرفین از روحیه و نشاطی بیشتری برخوردار هستند. اما با گذشت زمان این روحیه و شادابی کاهش پیدا می‌کند و استرس‌های روزانه افراد را فرسوده می‌کند. کمی‌شوخ طبعی و نشاط می‌تواند در جلوگیری از این مسئله بسیار موثر باشد.
کاری کنید که با همسرتان اوقات خوشی را بگذرانید: به دنبال راه‌هایی برای غافلگیر کردن همسرتان باشید. مثلا می‌توانید بدون مقدمه برای همسرتان گل بخرید یا یک فیلم مورد علاقه همسرتان را برای او تهیه کنید. سعی کنید روحیه کودکانه خود را تقویت کنید. بازی کردن با کودکان می‌تواند به شما کمک کند کودک درونتان فعال شود. برخورداری از نشاط کودکانه می‌تواند در بسیاری از موارد برخورد با مشکلات را برای شما راحت‌تر کند. از هر فرصتی برای خندیدن با هم استفاده کنید. اگر کمی‌شوخ طبعی داشته باشید،اکثر موقعیت‌ها آنقدرها هم که به نظر می‌آیند تلخ و وحشتناک نیستند.

هیچ‌گاه ارتباط خود را با همسرتان قطع نکنید
ارتباط خوب پایه و اساس یک رابطه خوب است. وقتی افراد با یکدیگر خوب ارتباط برقرار نمی‌کنند، در واقع با اینکارشان به عوامل بیرونی اجازه می‌دهند به راحتی بر روابط آنها تاثیر بگذارند. تا زمانیکه طرفین یک رابطه بتوانند با یکدیگر خوب ارتباط برقرار کنند، می‌توانند مشکلات و موانع پیش رو را یکی پس از دیگری از پیش رو بردارند.
حالات عاطفی طرف مقابلتان را بشناسید: هر یک از ما در برقراری ارتباط شیوه منحصر به فرد خود را داریم. ممکن است واکنش‌های همسر شما با شما متفاوت باشد. سعی کنید حالات گوناگون همسرتان را خوب بشناسید و در عین حال حالات خود را نیز به او بشناسانید. برای مثال ممکن است فردی بعد از یک روز سخت کاری با شنیدن یک جمله محبت آمیز از طرف همسرش سرحال شود در حالیکه دیگری دوست داشته باشد یک فنجان چای نوشیده و با همسرش در رابطه با آن روز صحبت کند. بخش اعظمی‌از برقراری ارتباط از راه‌های غیر کلامی‌صورت می‌گیرد. راه‌های غیر کلامی‌شامل ارتباط از طریق نگاه، حالات گوناگون بدن … است. در یک رابطه، طرفین باید این حالات خود را به خوبی بشناسند و همچنین به حالات خود نیز توجه داشته باشند. گاه ممکن است حالت بدن و چهره ما با آن چیزی که به زبان می‌آوریم متفاوت باشد. این تعارض از چشم طرف مقابل دور نمی‌ماند.
افکار و انتظارات خود را برای همسرتان توضیح دهید: ممکن است شما تصور کنید که از آنجاییکه شما و همسرتان چندین سال است که با یکدیگر زندگی می‌کنید، همسر شما افکار و انتظارات شما را به خوبی می‌شناسد و تشخیص می‌دهد. اما همسر شما قرار نیست ذهن شما را بخواند. شاید او متوجه برخی انتظارات شما بشود، اما بهترین و سالم ترین راه این است که شما خودتان افکارتان را برای او توضیح دهید. به هر حال افراد در طول زمان تغییر می‌کنند. ممکن است انتظارات حال شما با انتظارات پنج سال پیش متفاوت باشد. شفاف بودن در این رابطه می‌تواند بسیاری از مشکلات شما را حل کند.

روابط سالم بر پایه درک متقابل و گذشت استوارند
اگر شما انتظار دارید که همیشه آنچه شما می‌خواهید عملی شود، باید منتظر ناکامی‌باشید. روابط سالم بر پایه درک متقابل و گذشت استوارند. البته باید سعی کنید این گذشت در حد تعادل باشد.
آنچه نزد همسرتان مهم است را بشناسید: سعی کنید بفهمید چه چیزی برای همسر شما بسیار مهم است. در آن امور از خود گذشت بیشتری نشان دهید. در عین حال شما نیز باید به گونه‌ای خط قرمزهای خود را به همسرتان بشناسانید. اینکه شما بخواهید مدام گذشت کنید و خواسته‌های خود را نادیده بگیرید، به تدریج منجر به ایجاد خشم و عقده در شما می‌شود.
هدفتان نباید پیروزی باشد: اگر شما رفتارتان با همسرتان به گونه ایست که انتظار دارید همیشه «حرف حرف شما باشد»، تقریبا می‌توان گفت هیچ گاه به تفاهم نخواهید رسید. گاه ریشه این رفتار در این است که در دوران کودکی فرد نمی‌توانسته به خواسته‌هایش برسد یا دچار ناکامی‌هایی شده است. تاکید کردن بر برخی امور اشکالی ندارد اما باید به همسرتان نیز اجازه اظهار نظر بدهید. اگر به نظرات همسرتان احترام بگذارید، راحت‌تر می‌توانید در سایه تفاهم به خواسته‌های خود برسید.
راه‌های حل و فصل محترمانه اختلاف را یاد بگیرید: اختلاف جز جدایی ناپذیر هر رابطه ایست. اما برای اینکه یک رابطه پایدار بماند، هر دو طرف باید بتوانند اظهارنظر کنند. هدف هیچ یک از طرفین نباید پیروزی باشد. بلکه هدف باید حل اختلاف با احترام و محبت باشد. سعی کنید هنگام مشاجره مدام از کلمه «من» در مقابل «تو» استفاده نکنیدو همچنین موضوعات اختلافات پیشین را وارد موضوع بحثتان نکنید. هنگام مشاجره، هیچ گاه به طرف مقابلتان بی احترامی‌نکنید.

در کنار خوشی‌ها، انتظار سختی‌ها را نیز داشته باشید
در هر رابطه‌ای، بالا و پایین‌های زیادی وجود دارد. رابطه شما همیشه به یک شکل نخواهد بود. گاه یکی از طرفین ممکن است دچار مشکلی باشد که برای او ناراحتی واسترس زیادی ایجاد می‌کند، مانند از دست دادن یکی از اعضای خانواده، مشکلات شغلی و سلامتی.
این مشکلات می‌تواند بر هر دو طرف رابطه به گونه ای تاثیر بگذارد و ایجاد ارتباط با یکدیگر را برای آنها مشکل کند. افراد برای حل مشکلاتشان از راه‌های متفاوتی استفاده می‌کنند. این مسئله نباید باعث سؤ تفاهم شده و خشم و کینه طرفین را نسبت به هم زیاد کند. به منظور کاهش این‌گونه تنش‌ها، سعی کنید تا می‌توانید مشکلات بیرون از خانه را به همسرتان منتقل نکنید. اغلب افراد فکر می‌کنند که اگر مشکل‌شان را به همسرشان بگویند سبک می‌شوند و فشار ناشی از آن مشکل بر آنها کاهش می‌یابد. اما واقعیت این است که اینکار به مرور بر رابطه شما با همسرتان تاثیر منفی می‌گذارد و محیط خانه را برای شما غیر قابل تحمل می‌کند. همچنین سعی کنید در مقابل تغییرات انعطاف پذیر باشید. تغییر یکی از اجزا تفکیک ناپذیر زندگی است.تغییر در بسیاری از موارد باعث رشد هر دو طرف رابطه شده و در عین حال بسیاری از مشکلات را حل می‌کند.

با توقعات بیجا در روابط زناشویی چه کنیم؟!

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


هر انتظاری که در حیطه رابطه زناشویی تعریف نشده باشد، شریک رابطه از آن بیزار باشد، آن را انکار کند و قادر به انجام دادن آن نباشد انتظاری بی‌جا و نامعقول است.

انتظارات بی مورد و غیر منطقی از عوامل مخرب رابطه زناشویی هستند. هر انتظاری که در حیطه رابطهزناشویی تعریف نشده باشد، شریک رابطه از آن بیزار باشد، آن را انکار کند و قادر به انجام دادن آن نباشد انتظاری بی‌جا و نامعقول است. تنها نتیجه این نوع توقعات خشم، عصبانیت و ناامیدی است.

در ازدواج، درخواست‌ها و توقع‌ها مشخص هستند. هیچ کس به کسی که دوستش دارد، نمی‌گوید « اگر من با تو ازدواج کنم خودم را بدبخت می‌کنم. با این حال بیا با من ازدواج کن ». حداقل انتظاری که در رابطهمشترک زناشویی انتظار دارید احساس خوشبختی و خوشحالی است. شما انتظار دارید احساس امنیت، قدردانی عشق را تجربه کنید دروغی نشنوید و آرامش داشته باشید. ازدواج پر است از انتظارات معقول و مناسب. این انتظارات برای همه تعریف شده اند و کسی آنها را انکار نمی‌کند.

منابع انتظارات ما

خواسته‌های ما، آنچه آن را مطابق میلمان می‌دانیم، دوستش داریم و می‌خواهیم به دستش بیاوریم منابع انتظاراتمان هستند. اگر به چیزی عادت کرده باشیم و یا به شیوه‌ای خاص و متفاوت تربیت شده باشیم اما همگی به یکسان رشد کرده‌ایم. یعنی طبیعی و مشابه هم هستیم و انتظارات معمول همه ما شبیه هم است.

آیا شما هیچ‌یک از این انتظارات و باورهای غیرواقعی را درباره زندگی زناشویی خودتان دارید؟ آیا این انتظارات در زندگی‌تان برآورده می‌شود؟

اگر این انتظارات برآورده نمی‌شود، به این دلیل است که این انتظارت و باورها به طور کلی غلط هستند. تنها شما نیستید که چنین انتظارات نامعقولی دارید بسیاری از زن و شوهرها با این مسایل روبرو هستند. اگر این باورها و انتظارات را تغییر ندهید، شانس داشتن یک زندگی زناشویی سالم را از دست می‌دهید، با این انتظارات شما نمی‌توانید مشکلات را حل کنید.

بیشتر آدم‌ها ایده‌ها و افکار خاص و غیر واقعی درباره عشق و ازدواج دارند و زمانی که نتوانند این افکار را با آنچه در واقعیت می‌گذرد، تطبیق بدهند دچار مشکل و اختلاف می‌شوند. بیایید افکار واقعی را جایگزین این تــــــوقعات غیر واقعی بکنید و نتیجه‌اش را ببینید.

انتظاراتی که اشتباه هستند

عشق یعنی مجبور نباشید از همسـرتان عذر خواهی کنید

آیا واقعا اینطور فکر می‌کنید؟ آیا هیچکس این برداشت را تایید می‌کند؟ بسیاری از ما بدون قصد قبلی حرف می‌زنیم و عمل می‌کنیم وحتی متوجه تاثیرات منفی و میزان آسیبی که به دیگری می‌زنیم، نیستیم.

حتی آدم‌های خیلی خوب هم می‌توانند بد عمل کنند. رفتارها و اظهارات ما ممکن است باعث کج‌فهمی دیگران شود. عذرخواهی و طلب بخشایش برای بهبود و سلامت یک رابطه لازم است. عشق یعنی اشتباهاتتان را بفهمید، مسئولیت پذیر باشید، عذر خواهی کنید و دیگران را ببخشید.

شما مجبور نیستید برای رابطه‌تان تلاش کنید

کسانی که سالهای طولانی است که ازدواج کرده اند، به شما خواهند گفت که رابطه نیاز به تلاش دارد. بهبود رابطه زناشویی تان را جز اولویت‌هایتان قرار دهید. رفتار و افکار عاشقانه، برنامه‌ریزی، آرامش و درک تفاوت‌ها، تلاش‌های شما برای رسیدن یک رابطه زناشویی سالم است. حفظ رابطه راحت نیست. عشق اساس کار است.

خوشحالی شخصی مهمتر از بودن در یک رابطه بدون عشق است

وقتی که در یک رابطه موفق هستید، «من» را از دست نمی‌دهید اما «ما» بیشترین کاربرد را دارد.

شما می‌توانید هر دوی این‌ها باشید فقط کافی است تلاش کنید راه حل مشکلات را در ازدواج با درک عمیق مشکلات و ریشه‌های آن پیدا کنید. همه مشکلات شما به ازدواج ربط ندارد و با ازدواج حل نمی‌شود. اگر اینطور است هرگز نباید تصمیم به جدایی بگیرید.
پیدا کردن راه‌هایی برای بیشتر دوست داشتن همسرتان و پرورش آن باعث خوشحالی خود شما می‌شود.

بحث کردن رابطه را خراب می‌کند.هیچ وقت نباید با همسرتان بحث کنید

ممکن است زن و شوهری به شما بگویند که ما هرگز با هم مخالفتی نداریم، اما برای همه اینگونه نیست. اشتباه است که فکر کنید شما و همسرتان در هیچ موضوعی با هم اختلاف ندارید. رابطه جنسی، مسایل مالی، فرزندان و بستگان شما بالاخره باعث برخی از اختلاف نظرها می‌شود.

اگر تلاش نکنید تا اختلافات را حل کنید، تنهایی و جدایی نتیجه طبیعی این رابطه خواهد بود. بحث کردن، سازش کردن و جستجو برای پیدا کردن راه حل اختلافات بهترین روش برای زن و شوهرهایی است که تلاش می‌کنند به هم نزدیک باشند.

همه مشکلات زناشویی را می‌توان حل کرد

بیشتر جر و بحث‌های زناشویی درباره موضوعات ثابت رابطه است. همه مشکلات حل نمی‌شوند. اگــــر یاد بگیرید درباره تفاوت هایتان با احترام حرف بزنید خوشحال خواهید بود.

زن و شوهر‌هایی که در مورد مسایل مالی با هم اختلاف دارند جر و بحث هایشان در مورد پرداخت قبض، قسط، خرج کردن و پس انداز است. آنهایی که در مورد شیوه‌های تربیتی کودک با هم اختلاف دارند در مورد هر موضوع کوچکی تربیتی درگیر هستند. تفاوت‌ها غیرقابل پیش بینی نیستند. زن و شوهر باید یاد بگیرند با حرف زدن درباره آنها از تفاوت‌ها عبور کنند.

زن و شوهر یک روح در دو بدن هستند و باید مثل هم به رابطه و زندگی نگاه کنند

زن و شوهر با دو شیوه متفاوت تربیت شده اند. . والدین هر کدام از شما شیوه تربیتی متفاوتی داشته اند، شرایط اقتصادی متفاوت، تعداد فرزندان، سلامت رابطه پدر و مادر و تفاوت فرهنگ و تحصیلات زمینه‌های پرورشی متفاوتی ایجاد می‌کند و این تفاوت‌ها در دیدگاه شخصی شما در مورد مشکلات، موضوعات، ایده‌ها و موقعیت‌ها تاثیر می‌گذارد.

شما شبیه هم نیستید تفاوت‌های شما هدیه است. یکی از رازهای زندگی شما کشف و شناخت همسرتان است. یادتان باشد که داشتن توقع و انتظارات زیاد خوب است اما آنها باید واقع‌گرایانه و عملی باشد.

خطر توقعات رنگارنگ 

در بعضی از موارد توقعات متفاوت به خاطر تربیت‌های متفاوت است. فرض کنید شما در یک اصول خاص رفتاری تربیت شده باشید مثلا مادرتان همیشه خانه را مرتب می‌کرد، همه چیز در خانه شما سر جای خودش بود و همه اعضای خانواده از این روش پیروی می‌کردند اما همسرتان فردی است که با بهم ریختگی و آشفتگی بزرگ شده است. او هر روز که به خانه می‌آید کفش‌هایش را بی‌توجه جلوی در رها می‌گذارد، لباس‌هایش را تلنبار می‌کند کتاب‌ها و وسایل کارش را روی میز می‌ریزد و کار هر روز شما مرتب کردن آشفتگی‌های خانه است. مسلم است که بعد از مدتی خسته می‌شوید، غر می‌زنید، عصبانی می‌شوید و توهین می‌کند. مشکل اینجاست که انتظارات و توقعات شما با هم متفاوت است.

اگه یکی از شما ده و دیگری یک باشد مشکل چند برابر می‌شود. یکی از شما در این رابطه همیشه عصبانی است و دیگری مدام زیر فشار است. فردی که همیشه به او برای مرتب بودن گیر می‌دهید بعد از مدتی ممکن است واکنشی مشابه شما داشته باشد. چون او اصلا به این فکر نمی‌کند که نامرتب بودن مساله بزرگی باشد و از عصبانیت شما متعجب می‌شود.

مشکلات وقتی شروع می‌شود که شما توقعات متفاوتی با همسرتان داشته باشید چه کنید؟

وقتی یکی از شما در جایگاه ۸ و دیگری در جایگاه ۳ است.

۱ - کسی که در جایگاه ۸ ایستاده است می‌تواند کمی توقعاتش را پایین بیاورد

اگر چه همیشه این کار ممکن نیست اما این کوتاه آمدن به همسرتان این انگیزه را می‌دهد تا او هم چند قدم جایگاهش را بالاتر بیاورد. مثلا هر دوی شما توقعات خودتان را به پنج برسانید.

۲ ـ اگر چه همسرتان می‌تواند برای رسیدن به جایگاه هشت تلاش کند اما این کار فشار زیادی به او وارد خواهد کرد و او مضطرب، پریشان و نا آرام خواهد شد. او باید به جای این کار به همان جایگاه ۵ برسد و شما را راضی نگه دارد.

۳ - اگر نمی‌توانید این مساله را حل کنید، غر نزنید

اگر همسرتان از جایگاه سه بالاتر نمی‌رود، تلاش‌های شما باعث بدتر شدن اوضاع می‌شود. یاد بگیرید در همین موقعیت با هم زندگی کنید.

۴ - هر تلاش برای تغییر و پیشرفت در این مسیر را تحسین کنید

اگر همسرتان همه تلاشش را می‌کند تا به جایگاه پنج برسد اما شما مدام غر بزنید، او از تلاش کردن دست بر می‌دارد. یادتان باشد این کار همسرتان را خسته می‌کند و وقتی بی‌توجهی شما را می‌بیند به راحتی از ادامه دادن دست می‌کشد.

۵ - سازش کنید

موفقیت یک رابطه زناشویی در تلاش برای رسیدن به توافق است. یک حد وسط را پیدا کنید و هر دو برای رسیدن به آن تلاش کنید. شاید این حد وسط برای هر دو شما ایده آل نباشد اما برای کسی که تلاش می‌کند تا به خواسته‌های همسرش نزدیک شود خوب است.

۶ - در مورد انتظارات متفاوتتان با هم حرف بزنید

دلایل‌تان را بیاورید. اگر همسرتان دلایل شما را بداند ممکن است برای تغییر تلاش بیشتری بکند. یاد بگیرید که چگونه احساسات و افکارتان را بیان کنید.

۷ - از مشاور کمک بگیرید

دوست و آشنا نمی‌توانند به شما کمک کنند. از کسی کمک بخواهید که رابطه شما را از دور رصـــــد می‌‌کند. راه حل‌های مشاور را به کار ببندید.

۸ - مطمئن شوید انتظارات شما غیر واقعی نیست

نباید همسرتان را به برآوردن خواسته‌هایی وادار کنید که او اصلا آنها را نمی‌پذیرد. ایده‌آل‌گرایی را کنار بگذارید.

مطالب پیشنهادی

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

خیانت در زناشویی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


خیانت زناشویی را می توان به سادگی نقض پیمان یا مفاد پیمان زناشویی دانست. این نقض کردن می تواند عمدی یا غیرعمدی باشد. فرد ممکن است با دانستن و آگاهی از ضروریات حقوقی و عرفی ازدواج یا بدون علم به آنها خیانت کند

اما خیانت می تواند مستقیم و با انجام عملی که معنای آن خیانت است یا به واسطه عملی که در ادامه به خیانت منجر می شود، خیانت تلقی شود؛ مثلا داشتن رابطه جنسی با فردی غیر از همسر بدون اجازه وی یا قانون. اما در معنای وسیع، خیانت شامل هر نوع نقض در پیمان های زناشویی است. این پیمان به صورت ضمنی شامل پیمانی برای تشریک مساعی در زمینه جنسی، عاطفی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، روانی و حتی فرهنگی است، بنابراین هرگونه کوتاهی عامدانه یا سهوی در انجام این وظایف می تواند خیانت تلقی شود. مثلا حتی فکر کردن به شخص دیگری جز همسر، صحبت کردن هر روزه با او، پیامک زدن مداوم به او یا برقراری رابطه دوستانه مستمر از طریق چت کردن با او هم می تواند خیانت به همسر محسوب شود. حتی اگر فردی در ذهن خودش عاشق فرد دیگری جز همسرش باشد و آن شخص سوم هم از این عشق بی خبر باشد، باز هم نوعی خیانت در زندگی زناشویی رخ داده است ،کوتاهی مرد در تامین معاش فرزندان بدون عذر موجه یا بی توجهی به علایق و عواطف همسرهم نوعی خیانت است، بنابراین مفهوم خیانت در ازدواج را نباید تنها به داشتن رابطه زناشویی خارج از چارچوب خانواده محدود کرد اما در معنای کاملا بسته و خاص، خیانت به معنی نادیده گرفتن پیمان برقراری رابطه زناشویی با یک نفر است، مگر با اجازه زن اول یا قانون. بهتر است ابتدا عوامل این کار را به عوامل ذهنی و عوامل عینی تقسیم کنیم. عوامل ذهنی از جنس نگرش ها و اعتقادها هستند و عوامل عینی از جنس ساختارها. طبقه بندی لازم دیگر، توجه به تفاوت عوامل کلان و عوامل خرد است. عوامل کلان عواملی هستند که در کلیت جامعه تولید می شوند و از بیرون بر فرد و جامعه اثر می گذارند و دست هیچ فردی در آن به تنهایی دخیل نیست اما عوامل خرد، عواملی هستند در سطح افراد و وضع نگرشی یا واقعی زندگی فرد، به وجود آورنده آن است.

 

با توجه به این دو طبقه بندی، حال می توان گفت عوامل خیانت زناشویی ۴ دسته اند:

 

الف. عوامل کلان و ذهنی

 

ب. عوامل کلان و عینی

 

پ. عوامل خرد و ذهنی

 

ت. عوامل خرد و عینی

 

 

 

در باره هر کدام می توان توضیح کوتاهی داد:

▪ عوامل کلان و ذهنی
منظور از این عوامل، نگرش هایی هستند که در کل جامعه در طول زمانی قابل توجه پدید می آیند. مثلا وقتی گروهی از مردم با تغییر در نگرش های مذهبی خود، اهداف زندگی را به جای آسمان در زمین جستجو می کنند، دنیاگرایی به عنوان نگرشی کلان در کلیت یک جامعه توسعه می یابد. این نگرش، زمینه توجه به لذت های این جهانی را فراهم می کند و از آنجا که لذت جنسی از جمله قوی ترین نیازهای بشر است، فرد به دنبال بیشینه کردن لذت های خود در این جهان است و در این راه هیچ سدی در مقابل خود نمی بیند، مگر آنکه به وسیله عقل و خرد جمعی خود را از این موضوع دور نگه دارد. از جمله سایر عوامل کلان ذهنی، میزان کارآمدی نگرش ها و ارزش های خانوادگی برای تامین نیازهای انسان و سرعت تغییر در نگرش های اجتماعی در یک جامعه است. توضیح اینکه اگر امروزه نوعی بحران در ازدواج جوانان به چشم می خورد، شاید بتوان به نوعی آن را به معنی ناکارآمدی برخی قواعد و هنجارهای حاکم بر نهاد ازدواج دانست و بخشی از خیانت ها را به طور غیرمستقیم ناشی از این عامل تلقی کرد.
▪ عوامل کلان و عینی
عوامل عینی خارج از وجود انسان قرار دارند و کلان بودن آنها به این معنی است که برای یک فرد یا از حیث فرد بررسی نمی شوند و حیطه آنها کل جامعه است. از جمله عوامل کلان عینی برای ایجاد و گسترش خیانت، می توان به ضعف ساختارهای فراغتی یا ضعف ساختارهای اقتصادی اشاره کرد. شاید تعجب آور باشد، اما ضعف نهادهای فراغتی باعث می شود فرد ساعت های فراغت خود را به شناخته شده ترین و سرکش ترین نیازها بسپارد. وقتی به دلیل ضعف نهاد اوقات فراغت، فرد نتواند از خردسالی برای ساعت های فراغت خود برنامه ریزی کند، لاجرم در بزرگسالی خود را صرف امور جنسی می کند. اوقات فراغت باید بتواند به شیوه ای جامعه پسند هیجانات فرد را تخلیه یا او را برای داشتن اوقاتی لذتبخش راهنمایی کند. در جامعه ای که در آن اوقات فراغت نمی تواند نیازهای فراغتی را پاسخ دهد و در برخی موارد یک گفتمان را تغذیه فرهنگی می کند، گاهی با گرسنه نگه داشتن سایر افراد غیرهمراه، برخی افراد راه دیگری را تا حدودی برای رفتارهای خودانگیخته و ارتجالی باز می کنند. اینجاست که فرد ممکن است به هر لذتی، حتی اگر برخلاف عرف و اعتقاداتش باشد، برای گذران وقت و داشتن هیجان و اوقاتی که فشارهای اجتماعی در آن همه کاره نباشند، تن دهد.
شرایط اقتصادی نامطلوب نیز بر خیانت های زناشویی موثر است. در جامعه ای که افراد با انجام وظایف شغلی نمی توانند به سطح مناسبی از رفاه برسند، لاجرم «الاهم فی الاهم» می کنند و مهم ترین نیازها را مقدم می شمارند. در این صورت شاید نیازهای فراغتی، رفاهی و تفریح ها به فراموشی سپرده شود و جایگزین همه این نیازهای تفریحی و ناکامی ها، تمتع جنسی از طریق روابط نامشروع تلقی شود.
از سایر عوامل رشد خیانت های زناشویی می توان رشد شهرنشینی، رشد مصرف رسانه های گروهی، گسترش فضای مجازی، کمبود فرصت های ازدواج و رشد ناکافی فضاهای عمومی و… را نام برد.
▪ عوامل خرد و ذهنی
سومین گروه عوامل، عواملی هستند که عمدتا فردی و با جنس اعتقادی مشاهده می شوند. اگر به ذهن افرادی که مرتکب خیانت های زناشویی می شوند، رجوع کنیم، می توانیم نگرش هایی را پیدا کنیم که با افراد معمول، متفاوت است؛ به طور مثال هدف از زندگی، میزان گرایش دینی، میزان تقید های خانوادگی، میزان رشد اخلاقی، میزان رضایت جنسی در زندگی زناشویی، میزان رضایت از زندگی، احساس محرومیت و محرومیت نسبی و یادگیری های اجتماعی خیانتکاران و افراد دیگر متفاوت است.
▪ عوامل خرد و عینی
از جمله عوامل خرد و عینی، می توان به میزان روابط اجتماعی و کیفیت روابط زناشویی، میزان کنترل اجتماعی، تجربه خیانت در دوران کودکی، برخورد با خیانت، میزان رفاه و رفاه زدگی وعوامل دیگر اشاره کرد. رفاه ممکن است خود به دو طریق در گرایش به خیانت موثر باشد. افراد غیرمرفه، عمدتا مجال خیانت های جنسی نمی یابند حتی اگر زمینه های ذهنی شان آماده باشد، اما افراد مرفه به دلیل داشتن امکان و فرصت های مختلف، مستعد انجام خیانت های زناشویی اند خصوصا اگر برای شرایط رفاه آموزش ندیده باشند و ندانند که از این امکانِ پدیدآمده چگونه باید استفاده کنند. عوامل ایجاد و گسترش خیانت های زناشویی به اندازه ای زیاد و متنوع هستند که بلافاصله می توان چند نتیجه مهم گرفت:
الف. هیچ خیانت زناشویی ای را نمی توان یافت که فقط به یکی از دلایل و عوامل ذکرشده رخ داده باشد.
ب. خیانت زناشویی بسیار پیچیده است و نباید آن را ساده سازی کرد.
پ. حتی دو مورد خیانت زناشویی نمی توان پیدا کرد که کاملا به دلایلی مشابه پدید آمده باشند.
ت. خیانت و زمینه های آن در یک لحظه از زندگی خانوادگی روی نمی دهد. ممکن است مراحل و زمینه های آن در کل زندگی فرد یا کل مدت زندگی زناشویی او به تدریج به وجود آمده باشد.
ث. گناه گسترش خیانت های زناشویی را نباید فقط به گردن رسانه ها و ماهواره ها یا هر عامل دیگری انداخت.

ج. برای حفظ حرمت و قداست خانواده، باید به نقد کلیه مداخله هایی پرداخت که سازمان های گوناگون طی سالیان گذشته به صورت های مختلف در خانواده داشته اند.

دکتر تری ورس معتقد است «فریب» یکی از شاخصه‌های بقای موجود زنده است. ویروس‌ها، باکتری‌ها و گیاهان هم باید برای ادامه حیات خویش دغلکاری کنند. عمل فریفتن و کلک زدن حتی در ساختمان ملکولی موجود زنده نیز صورت می‌پذیرد.پدیده خودفریبی در سنین بزرگسالی بویژه با مقوله رابطه جنسی با فرد دیگر بیش از پیش خودنمایی می‌کند. دانستن این حقیقت که دو آدم نا‌شناس به عملی مبادرت می‌ورزند که قرار است منجر به پیدایش یک انسان جدید شود به خودی خود آن را تبدیل به یک تجربه بی‌‌‌‌نهایت حساس و سرشار از مخاطره می‌کند. از دید دکتر تری ورس، رابطه جنسی یکی از پر استفاده‌ترین محیط‌های فریب و خودفریبی در بین افراد است.دکتر تری ورس معتقد است که مرد‌ها در رابطه‌شان با زنان از قابلیت خودفریبی بیشتری استفاده می‌کنند. مردان منافع بیشتری را در درون یک رابطه کسب خواهند کرد اگر بر توانایی‌های خود بیشتر از مقداری که هست باور داشته باشند. زنان نیز به تناسب نشان داده‌اند که در باره میزان صمیمیت مردان، آرزوهای بلندپروازانه‌شان و میزان علاقه مردان به خودشان از درصد خطای بالاتری برخوردار هستند. موقعیت جسمانی زنان و تغییراتی که دوره ماهانه و به همراه آن قائدگی در زن ایجاد می‌کند نیز از جمله میدان‌هایی است که نقش فریب و خودفریبی زنان در آن بازتاب گسترده تری دارد.زنان در دوره تخمک گذاری جذاب‌تر از همیشه هستند، به نظر می‌رسد تناسب فیزیکی شان از همیشه بهتر است و درصد انحنای بدنشان در اطراف باسن و کمر کمی بیشتر می‌شود. زنان در همین دوران به چشم تحقیر به زنان دیگر نگاه می‌کنند و به حضور آن‌ها بهای لازم را نمی‌دهند.در تحقیقات یک کلوپ در وین مشخص شده است که زنان در دوره مشخص فوق با مردانی که همیشه با آن‌ها هستند به کلوپ نمی‌آیند. تمایل بیشتری به مردانی که جذابیت فیزیکی دارند نشان می‌دهند. آن‌ها حتی علاقه دارند تا لباس‌هایی بپوشند که پوست بدنشان بیشتر دیده شود و در مجموع میل جنسی بیشتری دارند.دکتر تری ورس  معتقد است که با وجود تاثیر و تسلط ناخودآگاه ژن‌ها بر روی اعمال و تصمیمات افراد، همانطور که ژن‌ها درخواست‌های کنونی ما را نادیده می‌گیرند ما هم باید فرمان‌های کور و باستانی آنها را نپذیریم.

بطور کلی ۳ نوع خیانت و یا رابطه پنهانی وجود دارد:خیانت عشقی:
یک رابطه پنهانی میباشد که در آن یک پیوند احساسی و جنسی صمیمانه میان یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نمیباشد برقرار میگردد.

خیانت جنسی:
یک رابطه پنهانی میباشد که در آن یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نمیباشد رابطه جنسی برقرار میکند. در این نوع رابطه عنصر علاقه و یا وابستگی احساسی وجود ندارد.

خیانت اینترنتی ( و نیز تلفنی):
شامل گفتگو و تبادل تصاویر و مشخصات یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نمیباشد از طریق اینترنت و چت. محتوای گفتگوها و تبادل تصاویر و مشخصات عموما در رابطه با مسایل جنسی و صمیمانه میباشد.

انواع رابطه عشقی خیانت آمیز :

رابطه عشقی کورکورانه:
در این نوع رابطه پنهانی فرد به نوعی به عشق اعتیاد دارد. وی به احساسی که در هنگام عاشق شدن به وی دست میدهد که همان افزایش ترشح آمفیتامین در بدنش میباشد اعتیاد دارد. که معمولا فرد را غیر منطقی و شیفته میگرداند. یک شهوت کورکورانه نسبت به یک فرد میباشد که در آن عشق بصورت وسواسی، غیر واقعی، آتشین و بی پروا نمود پیدا میکند. فرد در این نوع عشق خود را به مخاطره انداخته و به آب و آتش میزند که به وصال معشوق خود برسد. هنگامی که معشوق در کنار فرد عاشق نباشد احساس عذاب میکند و هنگامی که معشوق حضور دارد احساس وجد. این نوع رابطه عشقی میتواند از چند هفته تا چندین سال بطول انجامد. اما پس از گذشت زمان هر دو فرد پی میبرند که آنطور که تصور میکردند یکدیگر را نمیشناسند و با یکدیگر سازگاری و تفاهم ندارند. در این نوع رابطه فرد از همسر و یا شریک پیشین خود معمولا جدا میگردد.

رابطه عشقی تفننی:
این نوع رابطه پنهانی بر مبنای دوستی، تفاهم و مراقبت دو جانبه از یکدیگر شکل میگیرد. این نوع رابطه به نوعی گریختن از وظایف، مسئولیتها و فشارهای زندگی روزمره و پناه آوردن به یک فرد جدید میباشد. در این نوع رابطه دو فرد بطور قابل ملاحظه ای احساساتی میباشند و ممکن است که با هم رابطه جنسی برقرار کنند و یا هیچگونه رابطه جنسی با یکدیگر نداشته باشند. در این نوع رابطه دو فرد اعتقاد دارند که فرصتی برای خود شناسی، رابطه جنسی، تجربه اندوزی، مشاوره و مورد پذیرش قرار گرفتن در اختیار آنان قرار میدهد. دو فرد در این نوع رابطه بسیار محرم یکدیگر بوده و رازدار میباشند. میتواند سالها بطول انجامد و یا حتی مادام العمر ادامه یابد.

رابطه عشقی مقطعی:
این نوع رابطه پنهانی در دوران تغییر و تحول و عبور از یک مقطع به مقطع دیگر زندگی فرد به وقوع می پیوندد. میان دو فردی که خواهان تجارب غیر جدی، سرگرم کننده و افزایش دهنده عزت نفس میباشند. بیشتر در هنگام رویدادهای مثبت مانند ارتقاء مقام، ترفیع، پاداش، یافتن شغل جدید توسط همسر، فرزند دار شدن و یا نقل مکان به یک خانه جدید حادث میگردد. در زمان موفقیت در فرد نوعی احساس شایستگی و کفایت پدید می آید که در فرد توقع یک پاداش ویژه را ایجاد میکند. مانند رابطه برقرار کردن با یک فرد تازه که هم سرگرم کننده باشد و هم زیاد سختگیر و مشکل پسند نباشد. این حالت در زمانهای ناخوشایند نیز میتواند به وقوع بپیوندد. زمانی که فرد خواهان فردی است که قادر باشد ناکامی، شکست و ناراحتی وی را درک کرده و تسلی خاطر و پشتیبان وی باشد. این نوع رابطه کلا زود گذر میباشد و عمرش کوتاه است. شاید کمتر از یک سال و بندرت زندگی مشترک فرد را از هم میگسلد.

رابطه عشقی انتقامجویانه:
برخی از زنان از مردان و برخی مردان نیز از زنان نفرت دارند. آنها لذت را در آزار دادن، فریب دادن و بازی دادن دیگران میبینند. آنها دروغگویان ماهری نیز میباشند. آنها قربانیان خود را معمولا از میان افراد آسیب پذیر، ساده لوح و معصوم شناسایی و انتخاب میکنند. آنها در ابتدا وعده های خوشایندی به طرف مقابل میدهند اما در انتها چیزی جز ناکامی، رنجش خاطر و تحقیرشدگی برای قربانی باقی نمیگذارند. فرد ابتدای آشنایی خیلی با حیله گری و ظرافت به قربانی نزدیک میگردد. ممکن است خود را فرد بسیار موفق و یا سرشناس معرفی کند و یا آنکه خود را یک قربانی رقت انگیز جا زده و حس ترحم قربانی را بر بینگیزد. اما پس از گذشت زمان بتدریج قربانی را نا امید، تحقیر و مطیع خود میگرداند. فرد در این رابطه پنهان از همسر و یا شریک پیشین خود جدا نمیگردد.

انواع خیانت جنسی:

رابطه جنسی رفاقتی:
در این نوع رابطه پنهانی دو فرد با یکدیگر رابطه جنسی داشته و از یکدیگر مانند دو دوست مراقبت میکنند. با اینحال زیاد با یکدیگر صحبت نمیکنند. آنها با یکدیگر خوش بوده و با یکدیگر بودن لذت میبرند. آنها میپندارند که این نوع رابطه پنهانی نه تنها هیچ لطمه ای به زندگی مشترک با همسرشان نمیزند بلکه تاثیر مثبتی نیز بروی آن میگذارد. این نوع رابطه ممکن است سالها بطول انجامد. این رابطه عزت نفس، حس پذیرش، هیجان، خیالپردازی، لذت، شیطنت، اشتیاق وارضای تمایلات جنسی فرد را برآورده میسازد.

رابطه جنسی ماجراجویانه:
در این رابطه پنهانی نیز رابطه جنسی وجود دارد. یک رابطه مفرح و شیطنت آمیز میباشد. دو فرد برخی اوقات تصور میکنند کودک بوده و طرف مقابلشان اسباب بازی میباشد که به فرد دیگری تعلق دارد. هر دو فرد در این رابطه خود محور بوده و در جستجوی لذت خویش میباشند. معمولا نیز دارای شریک جنسی فراوانی هستند. برای فرد رابطه جنسی یک بازی رقابتی و وسیله ای برای کنترل و سلطه جویی میباشد. این نوع رابطه به فرد عزت نفس، حس شایستگی ،رقابت، هیجان، شیطنت و زیرکی میبخشد ولی در نهایت باعث از هم گسستگی زندگی و شرمساری او خواهد گردید.

رابطه جنسی مرض گونه:
برخی روابط جنسی پنهان تنها یک شب بطول می انجامد. حتی فرد نام معشوقه خود را نیز به خاطر نمیسپارد. اینگونه افراد تنها میخواهند چیزی را اثبات کنند و تنها انگیزه آنان ارضاء جنسی میباشد. در جستجوی روابط جنسی بودن مکرر آنان آشکار کننده احساس تردید به خویش، خشم، انتقامجویی آنان میباشد. در این نوع رابطه فرد از همسر خود جدا نمیگردد چون نیازی به این کار ندارد. این نوع رابطه به فرد احساس عزت نفس و قدرت توام با غرور، تسکین، خصومت، تنهایی، برتری، و انتقامجویی میبخشد.

تاثیرات روانی اجتماعی خیانت بر زن و شوهر

احساس ناامنی، سرخوردگی، شک و بدبینی به اطرافیان، ناامیدی و حذف ارزشهای شخصی از آثار مشترک خیانت روی زن و مرد است. وسواس فکری، اضطراب های بی دلیل، کج خلقی، خشم و پرخاشگری به دیگران در مواجهه با کوچک ترین فشار از دیگر آثار رفتاری پس از وارد آمدن چنین آسیبی به افراد است. حتی در مواردی یکی از طرفین که تن به ادامه زندگی می دهد و همسرش را می بخشد، نمی تواند چنین مشکلی را در ذهن خود حل کند و برخلاف عقیده و خواست درونی اش، دست به عملکردی نسبتا مشابه می زند تا به فرد مقابل آسیب بزند. البته برخی اشخاص قدرت تطابق بسیار بالا و قدرت پذیرش حذف و شکست دارند و بدون اینکه دچار اختلال روان شناختی شوند همسرشان را می بخشند یا از زندگی او بیرون می روند.

فردی هم که خیانت می کند، چه دیگران متوجه شوند و چه نشوند، از آسیب این عمل خود در امان نمی ماند؛ احساس عذاب وجدان، کاهش حس اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب درونی، دیدن کابوس های شبانه و بیماری های روان تنی مثل ناراحتی های گوارشی، قلبی و تنفسی از جمله مشکلاتی است که فرد خیانتکار را گرفتار می کند.

نگارنده سایت در تجربه محدود کاری بعنوان مشاور، خطرناکترین واکنش متقابل یکی از زوجین در زمان احراز خیانت راانتقام و مقابله به مثل زوج دیگر میداند که متاسفانه با تصمیم گیری زود هنگام و بدون تدبیر در این خصوص، مشکلات اخلاقی اجتماعی صد چندان بر خانواده و رابطه زناشویی تحمیل میکند.

ذکر چند نکته( این نکات تجارب کاملا شخصی نگارنده سایت در این خصوص میباشند) مخصوصا برای زنان الزامی است:( اینکه گفتم زنان، چون طبق آمار شروع اکثر خیانت ها با مردان است)

- رابطه جنسی خارج از خانواده برای مردان با زنان معنای کاملا متفاوت دارد. اکثر مردان حتی در صورت داشتن زنی بسیار زیبا و خوش اندام، در عرض ۶ ماه تا یکسال از لحاظ جنسی جسمی به زن خود کم تمایل میشوند و تواتر رابطه جنسی در هفته شاید به یک دفعه هم کاهش یابد و برای حفظ طراوت جنسی و خروج از یکنواختی و حتی کنجکاوی در خصوص رابطه جنسی زنان دیگر، اقدام به رابطه با زنان دیگر میکنند. لازم به ذکر است اکثر این مردان از زن و زندگی خود رضایت معقول دارند و این رفتار در اکثر مواقع نشاندهنده عدم علاقه عاطفی و روانی به همسر نیست و بیشتر یکنواختی جسمانی باعث این رفتار میشود. متاسفانه چون زنان، این رفتار مرد را به اشتباه، بی عاطفگی و بی علاقگی روانی اجتماعی تلقی میکنند با رفتارهای خشن یا مقابله به مثل، سعی میکنند فشار روانی وارده را کمتر کنند و باعث مشکلات بیشتر میشوند.

- در مراحل اولیه، بهیچ وجه نباید به شریک زندگی یا خانواده خود و همسر چیزی گفت. چون قبح رابطه میشکند و اطرافیان بیشتر باعث درگیری و کشمکش میشوند تا برقراری اصلاح و آرامش. باید مطمئن شد و از حدس و گمان اجتناب کرد

- اقدامات عملی برای طنازی مثل پوشیدن لباسهای جذاب، ارایش های متنوع در منزل، محبت و ابراز علاقه بیشتر به شریک زندگی و حمایت روانی و عاطفی از او بعمل آورد.

- وقت بیشتری برای حضور در کنار همسر گذاشت و مرتب از او سوالاتی از قبیل( چطور لباس بپوشم یا آرایش کنم خوشت میاد/ چه غذایی دوست داری/ میتونم توی کارهای مربوط به شغلت کمک کنم تا کمتر خسته بشی و غیره) پرسید.

- به هیچ وجه ترک منزل نباید انجام شود. گاها برخی زنان با رفتار ناپخته ترک منزل، میخواهند اعتراض خود را نشان دهند در حالیکه این رفتار، چون باعث برملاشدن رفتار شریک زندگی و کاهش اعتبار او در بین فامیل و دوستان میشود و از طرفی باعث نزدیکی شریک زندگی به فرد ورود کرده به حیطه زناشویی بعنوان منبع دردل و حمایت میگردد روز به روز رابطه را در خطر بیشتر قرار میدهد

- از مشاور حرفه ای کمک گرفت( بسیاری از مشاوران، حتی الفبای ساده برخورد در این مرحله را نمیدانند حتما مشاور حرفه ای و ورزیده و دوره دیده در این زمینه که متصف به اصول اخلاقی باشد و از این وضعیت سواستفاده نکند انتخاب گردد چون گاها دیده شده مشاور( مخصوصا مشاورین مرد) به زنان در این مرحله پیشنهاد دوستی و رابطه با خود میدهند و اغلب هم موفق میشوند چون وضعیت روانی زنان در این مرحله کاملا شکننده است!!!!)( ترجیح بنده به عنوان سکس تراپیست، انتخاب مشاور زن برای زنان در این مورد میباشد به شرطی که مشاور زن دچار افکار فمینیستیک عجیب و غریب نشود و حرکات چکشی پیشنهاد نکند بلکه با همدلی و پختگی، سعی در کاهش یا برطرف کردن بحران داشته باشد)

- در صورت عدم اصلاح رفتار فرد، کم کم شک و گمان خود را بطور غیر مستقیم به شریک زندگی ابراز کرده و احتمال خطرات آن را توضیح دهیم. مثلا بگوییم زن همسایه با من دردل میکرد که همسرش رابطه با زن دیگه برقرار کرده و میخواد به خودش آسیب بزنه یا شاید با کسی دوست بشه و بعد از همسرتان در این خصوص که چگونه میتوان به زن همسایه کمک کرد راهنمایی بخواهید. پاسخ های همسر، براحتی دلایل این رفتار همسر و روشهای مقابله با آن را روشن میکند

- در هیچ مرحله، نباید کودکان در این زمینه دخالت داده شوند یا آگاه گردند.

- در مراحل پیشرفته، موضوع را با همسر در میان بگذارید البته با ارامش و حوصله و از قضاوت و پیش داوری قبل شنیدن حرفهای همسر اجتناب کنید

- به شریک زندگی، فرصت بازگشت به زندگی بدهید و هیچوقت پلهای پشت سر را خراب نکنید

- به خود و رفتارهای خود هم توجه کنید شاید ریشه این قضیه به خود شما برمیگردد

- اول از افراد معتمد، اخلاقی و پخته غیر فامیل مشورت بگیرید  تا انسجام و اعتبار بنیان خانواده در فامیل مخدوش نگردد.سپس از خانواده شریک زندگی و در صورت عدم پاسخ، از خانواده خود کمک بگیرید. از خانواده فردی که همسر شما با او رابطه برقرار کرده است در مراحل نهایی کمک بگیرید

- صحبت با فرد/افرادی که همسر شما با انها رابطه برقرار کرده است باید در فضای دوستی و بدون تهدید باشد که البته در مراحل آخر صورت میگیرد.

- در مراحل پیشرفته، از مقامات قضایی کمک بگیرید

- در نهایت، طلاق بعنوان یک راهکار را مد نظر داشته باشید چون گاهی هیچکدام از روشهای فوق پاسخ نمیدهند

- البته میتوانید با پذیرش این رفتار مرد، به زندگی عادی اخلاقی خود ادامه دهید چون بسیاری از مردان بعد مدتی از این بحران خود را خارج میکنند و به آغوش خانواده برمیگردند به شرطی که فضای زندگی را برای انان تلخ نکنیم

- باید یاد بگیریم هم خود و هم شریک زندگی را ببخشیم چون ژنتیک و یادگیری اکتسابی، در بروز رفتارهای ما خیلی تعیین کننده هستند

منبع-drshamshiri


مطالب پیشنهادی

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان


آماده سازی زن برای رابطه زناشویی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




دوست دارم همین ابتدا این توضیح را بدهم که مردان همیشه در روابطشان با جنس مخالف دنبال ارضاء حس قدرت جویی خودشان هستند و این به لحاظ تاریخی و اجتماعی اثبات شده است که مردان بنا به ساختار فیزیولوژیکیشان موجوداتی خشن هستند، اما زنان برعکس بنا به ساختار روانی، فیزیولوژیک و فکریشان موجوداتی هستند که نیاز به تامین امنیت و احساس آرامش هستند، لذا ۲۰ تحریک کننده جنسی زیر عمدتاً در همین راستا عمل می‌کنند و با دادن احساس امنیتی پایدار موجب این می‌شوند که زن از حالت تدافعی در رابطه جنسی بیرون بی آید و به نقطه ای برسد که مطلوب اکثر مردان تلقی می‌شود و این همان جایی است که هم مرد با احساس فرمان فرمایی رابطه جنسی به لذت جنسی می‌رسد و هم زن با احساس امنیت در رابطه جنسی به اوج نقطه لذت جنسی‌اش نزدیک می‌شود.

این مثال را هم قبل از خواندن مقاله بشنوید که استاد بزرگ روانشناسی می‌گفته‌اند که : « در خانه باید مرد پادشاه و زن نخست وزیر باشد » البته از نوع انگلیسی ( یه وقت فکر نکنید من انگلیسیم، منظورم اینه که مرد باید حس فرمان فرمایی اش تأمین شود )، اگر رابطه این گونه باشد و بر اساس درک و تأمین نیازهای متقابل باشد می‌شود به پایداری و محکم بودن آن مطمئن بود. ( برای درک درست این جمله، مقاله سرد کننده های جنسی مردان را بخوانید تا خدای ناکرده تلقی استبدادی از این جمله نداشته باشید . )

برای رسیدن به درکی متقابل از نیازهای جنس مخالفتان می‌توانید ادامه مقاله را مطالعه فرمایید.

 ۲۰ تحریک کننده جنسی زنان :

این مردان تحریک کننده، زنان را از موجوداتی ترسو و متنفر از رابطه جنسی به قهرمانان داستان‌های عشقی تبدیل می‌کنند، آیا دوست دارید همسرتان را به یکی از این قهرمانان تبدیل کنید ؟ اگه دوست دارید سعی کنید جزء این ۲۰ مرد باشید تا ببینید که هیچ زنی توان رد کردن و پس زدن جنسی شما را ندارد !!!

۱- مردهایی که به آرامی و با ملایمت عشق ورزی می‌کنند ( آقایونی که به سرعت می‌روند سراغ شورت خانمشان و عمل دخول را شروع می‌کنند و فوری و باعجله می‌خواهند کار را تمام کنند به این نکته دقت کنند که اگر شعله های جنسی خانمشان را به آرامی روشن کنند این شعله‌ها تا مدت بیشتری روشن خواهند ماند. )

۲- مردهایی که در بستر نیز با همسرشان صحبت می‌کنند ( آقایونی که نمی‌خواهند احساساتشان را با کلمات عاشقانه در حین رابطه جنسی بیان کنند، به این نکته دقت کنند که بیان احساسات عاشقانه در قبل، هنگام و بعد از رابطه جنسی به زن احساس محبوبیت و امنیت می‌دهد، احساسی که همسرتان را به وزیری محبوب در دربار شما تبدیل خواهد کرد. )

۳- مردهایی که در بوسیدن مهارت دارند ( هر بوسه عاشقانه که بر لبان همسرتان می‌زنید می‌تواند به مانند پیامی پرقدرت بر قلب همسرتان فرود می‌آید و او را شعله‌ور سازد، این جمله را هرگز فراموش نکنید! )

۴- مردهایی که با چشمان خود به همسرشان نشان می‌دهند اورا دوست دارند و به او عشق می‌ورزند ( این را بدانید که ارتباط چشمی بین دو نفر نیرومندترین و موثرترین ارتباطات است که پیامدش فعال شدن چرخه های دیگر بدن هر دو طرف است، پس با نگاهی عاشقانه به همسرتان احساس محبوبیت بدهید و از مزایای این ارتباط لذت ببرید. )

۵- مردهایی که لباس‌های همسرشان را به آرامی در می‌آوردند ( قابل توجه آقایونی که تا شهوتی می‌شوند فوری و با عجله شروع می‌کنند به کندن لباس‌های خانمشون و حتی گاهی تمایل دارن که معشوقه لخت کرده روی تخت آماده و منتظر خوابیده باشه ! رفقا این را برای بار آخر میگوم، زنان در پروسه جنسی شان نیاز به آمادگی دارند و این کار می‌تواند یکی از آمادگی‌های لازم را به آن‌ها بدهد . )

۶- مردهایی که در تحریک کردن همسرشان به وسیله لمس کردن مهارت دارند ( زن‌ها در پروسه آمادگی برای رابطه جنسی نیاز دارند که با نوازش و لمس آرام، آماده دخول و عملیات جنسی شوند، این نکته را هم به داشته‌هایتان اضافه کنید. )

۷- مردهایی که با موهای همسرشان بازی می‌کنند ( فکر نمی‌کنم هیچ زنی در دنیا وجود داشته باشد که در هنگام معاشقه از چنگ زدن دست‌های معشوقش در موهای سرش لذت نبرد ! )

۸- مردهایی که از معاشقه رابطه جنسی با همسرشان لذت می‌برند ( خیلی ساده است هنگامی که معاشقه بکنید و احساساتتان را به بیرون تراوش کنید این خود مهم‌ترین جذب کننده برای همسرتان است. )

۹- مردهایی که عشق خود را در بیرون از اتاق خواب نیز به همسرشان نشان می‌دهند و او را به احساس و باور محبوبیت وادار می‌کنند ( یک «دوستت دارم» ، یک شاخه گل ، یک اس ام اس عاشقانه و یک تک زنگ نیم روزی که به همسرتان احساس محبوبیت بدهد ، می‌تواند در شب هنگام به طوفانی عشقی تبدیل شود، باور نمی‌کنید، فردا صبح امتحان کنید ! )

۱۰- مردانی که می‌دانند چگونه بدن زنانه و موئث همسرشان را ارضاء کنند.

۱۱- مردهایی که میدانند چگونه همسرشان را به لحاظ جنسی فریبا و دلنشین کنند.

۱۲- مردهایی که پیش از عشق ورزی خود را به لحاظ فیزیکی و جسمانی آماده می‌کنند. ( کارهایی مانند خوشبو کردن دهان، ازاله موهای زائد، عطر زدن و دوش گرفتن و … می‌توانند برای آماده کردن جسمی شما موثر باشند. )

۱۳- مردهایی که به همسرشان احساس زیبا بودن می‌دهند. (اینجا یک راز را بهتون میگم ، هنگامی که یک زن احساس بکند که برای شما زیبا است ، مثله توپ میترکه ! ازمن گفتن )

۱۴- مردهایی که از ماساژ دادن به همسر خود لذت می‌برند. ( زبان عشق لمس کردن است، دست‌های شما زایده‌هایی فیزیکی نیستند بلکه فرستنده های قوی‌اند که نیروی جنسی شما را منتقل می‌کنند، با نوازشی عاشقانه معنای واقعی این جمله را درک کنید. )

۱۵- مردهایی که عاشق در آغوش گرفتن همسرشان هستند.

۱۶- مردهایی که دست‌های همسر خود را در دست می‌گیرند و آن را نوازش می‌کنند.

۱۷- مردهایی که پس از گذشت سالیان همچنان مانند روزهای اول آشنایی‌شان با همسر خود رفتار می‌کنند. ( آهان این نکته ماله کهنه کاراست، رفقا با تجربه دقت کنند که اگه اجازه ندهید همسرتان برایتان عادی شود و نگاهتان همان نگاه اول باشد، این طوفان عشقی تبدیل به امواجی پایدار خواهد شد که ضامن پایداری رابطه‌تان در تمام زندگی باقی مانده خواهد شد. )

۱۸- مردهایی که به همسرشان نشان می‌دهند که او تنها زن زندگی آن‌هاست و به او احساس و باور «خاص بودن» می‌دهند.

۱۹- مردهایی که همسرشان را دوست دارند و به او عشق می‌ورزند.

۲۰- مردهایی که چنین باور دارند عشق همسرشان تحمل تمامی سختی‌های زندگی را برای آن‌ها سهل و آسان و حتی از بین می‌برند

مطالب پیشنهادی

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان