وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آشنایی اینترنتی دختر و پسری جوان که به ازدواج آنها منجر شده بود، عاقبت خوشی نداشت و پس از گذشت مدتی با جدایی آنها پایان یافت.
صبح روز گذشته زنی به نام نسترن به شعبه ۲۶۶ مجتمع قضایی خانواده ونک مراجعه کرد و با ارائه شکوائیه یی خواستار جدایی از همسرش محمود شد. او به قاضی معافی گفت؛ چهار سال است که از شروع زندگی مشترکم با محمود می گذرد اما در این مدت یک روز خوش با او نداشتم. محمود قبل از ازدواج مرد خوش اخلاق و خوبی بود اما پس از اینکه زندگی مان را شروع کردیم بداخلاقی هایش را شروع کرد. خیلی سعی کردم او را تحمل کنم اما فهمیدم عصبی بودن محمود منشاء دیگری دارد.
او گاهی خوش و سرمست بود و گاهی هم بداخلاق. پس از آنکه رفتارش را به دقت زیر نظر گرفتم فهمیدم شوهرم معتاد است. بعد از فهمیدن این موضوع تصمیم گرفتم از او جدا شوم اما برای این کار خیلی دیر شده بود چون من باردار بودم و نمی توانستم کاری انجام دهم. به ناچار صبر کردم. اما وقتی دخترم متولد شد با خودم گفتم شاید حضور این بچه بتواند زندگی مان را نجات دهد اما وضع هر روز بدتر شد.
محمود که یک کارگاه کابینت سازی داشت به خاطر اعتیادش به کارهایش نمی رسید و پس از مدتی ورشکسته شد. تمام وقت او به مصرف مواد مخدر می گذشت. کم کم وضعیت مالی اش هم بحرانی شد. در چنین شرایطی تصمیم گرفتم هر طور شده از او جدا شوم. نسترن در پاسخ به سوال رئیس دادگاه که از او در مورد چگونگی آشنایی اش با محمود پرسید در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت؛ آن زمان خام و بی تجربه بودم.
قبل از ازدواج بیشتر اوقات فراغتم را با گشت و گذار اینترنتی و چت کردن سپری کردم. یک شب که طبق عادت آن زمانم در چت روم حضور داشتم با محمود آشنا شدم.
مدتی از همین طریق با هم ارتباط داشتیم و سرانجام محمود از من خواستگاری کرد. من اطلاعات چندانی از او نداشتم و هرچه می دانستم براساس گفته های خودش بود. یک سالی بود که با هم چت می کردیم و من به محمود علاقه زیادی داشتم تا اینکه بالاخره با مهریه ۴۰۰ سکه بهار آزادی به عقد او درآمدم. اما نمی دانستم این آشنایی اینترنتی عاقبت خوشی ندارد.
در پی اظهارات این زن قاضی معافی ضمن ثبت اظهارات او بررسی پرونده را به وقت دیگری موکول کرد.
منبع : روزنامه هموطن سلام
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
5 ویژگی مردانی که آمادگی ازدواج دارند
شاید شما هم در رابطه با مردان گیج شده اید و می خواهید بدانید برای ازدواج، به چه مردی می شود اعتماد کرد و روی کدامیک از آنها نمی شود حساب کرد. اگر تا الان نتوانسته اید این معما را در ذهنتان حل کنید، مطمئنم این موارد می تواند به کمکتان بیاید:
1- مردی که آمادگی ازدواج دارد، زندگی اش هدفمند است
مردی که آمادگی ازدواج دارد زندگی اش هدفمند است؛ یعنی اهداف کوتاه مدت و بلندمدت مشخصی برای خودش دارد و مسلما ازدواج و تشکیل خانواده یکی از این اهداف است.اگر با مردی آشنا شده اید که تکلیف زندگی اش مشخص نیست، حتی اگر رسما از شما درخواست ازدواج کرده، به حرفش اعتماد نکنید.
در ایران آمادگی ازدواج به این معنی است که حداقل تکلیف تحصیل، سربازی و شغل مرد مشخص باشد. البته نه اینکه همه این کارها را به انجام رسانده باشد، فقط باید بداند که در این موارد چه تصمیمی داردو آینده اش را به کدام سمت می خواهد ببرد. مردی که هنوز نمی داند در کدام شهر یا کشور می خواهد زندگی کند یا (وقتی بزرگ شد!) می خواهد چکاره شود؛ آمادگی لازم برای ازدواج را ندارد، هر چند دیوانه شما باشد. شما هم مجبور نیستید سال ها عمرتان را پای کسی بگذارید تا تازه تکلیفش با خودش معلوم شود. مردی که همه چیزش در آینده است، در آینده فلان شغل و سمت را پیدا می کند، در آینده فلان مقدار درآمددارد و ... فقط به دو شرط می تواند مرد زندگی شما باشد:
اول اینکه تلاش و حاصل کارش را از همین حالا ببینید و دوم اینکه از نظر منطقی امکان رسیدن به رویاهایش در یک طول عمر متوسط 70 ساله روی این کره خاکی وجود داشته باشد.
شما می توانید از یک دانشجوی حسابداری انتظار مدیر شرکت شدن را داشته باشید اما انتظار رئیس جمهور شدن را خیر؛ حداقل نه به این زودی ها. ضمنا، اگر مردی تا 35 سالگی نتوانست گام موثری برای رسیدن به رویاهایش بردارد، تا 105 سالگی هم نمی تواند.
2- مردی که آمادگی ازدواج دارد، حرف هایش بوی ازدواج و تشکیل خانواده می دهد
مردانی که برای شما آسمان و ریسمان می بافند را کنار بگذارید. مردانی که آمادگی ازدواج دارند مرتب در مورد سیاست، باشگاه بدنسازی، سفرهای خارجی، موفقیت های شغلی، موفقیت های تحصیلی در بهترین دانشگاه ها، خاطرات بچگی و اینکه چقدر آدم باهوش و با ذکاوتی بوده و هستند با شما صحبت نمی کنند. البته اشتباه نکنید، تقریبا همه مردان درباره تمام اینها صحبت می کنند اما ذهن مردان آماده ازدواج در حال حاضر فقط حول یک موضوع می چرخد: ازدواج و تشکیل خانواده.
مردانی که آمادگی ازدواج دارند معمولا درباره معیارهایشان، خانواده شان، اهداف و آرزوهایشان، کار و درآمدشان، فرزند، خانه، گرانی، کرایه، انتظارات، اخلاقیات و هر موضوع دیگری که به ازدواج مربوط می شود حرف می زنند. این مردان دائما در مورد «ما» فکر و صحبت می کنند. همچنین سوالات آنها از شما مشخص است: آنها درباره سبک زندگی شما، رسم و رسومات خانواده تان، دامادهای دیگر، شرایط، عقاید، مهریه، خرج و برج عروسی و (وقتی خیالشان کمی راحت شد) درباره آرزوهایتان از شما می پرسند. تیم فوتبال مورد علاقه تان را هم به این موارد اضافه کنید؛ احتمالا می خواهند بدانند در آینده سر مسابقات فوتبال دعوایتان می شود یا نه!
3- مردی که آمادگی ازدواج دارد، توانایی تامین زندگی خانواده را دارد چه از نظر مادی و چه از نظر روانی، مردی که می خواهد خانواده تشکیل بدهد توان و قدتر رسیدگی به یک خانواده را دارد، هر چند به ساده ترین شکل. او از قبل خودش را برای این کار آماده کرده است. ممکن است در ابتدای زندگی از کمک پدرش استفاده کند، وام بگیرد یا خودش را مجبور به کار سخت کند. این در وجود تمامی مردان جهان است، از غارنشینان گرفته تا مردان قرن 21. مردان می خواهند از شما حمایت کنند. شاید گاهی به کمک شما هم احتیاج پیدا کنند اما خودشان قلبا این را نمی خواهند. لطفا خودتان را اسیر مردان ضعیف و وابسته نکنید. حتی کارهایی مثل عوض کردن لامپ های سوخته و شیرهای خراب، تعمیر ماشین شما یا خرید کردن برای خانه برای مردان بزرگترین لذت است. (اگر وقت کافی داشته باشند.) ناگفته نماند که هیچ مردی دوست ندارد با کار شبانه روزی، هزینه ولخرجی های شما را بدهد. حداقل چیزی که مرد زندگی تان در قبال این همه فداکاری (!) از شما می خواهد این است که قدر کارهایش را بدانید، شرایطش را درک کنید و در مسیر زندگی کمک حالش باشید.
4- مردی که آمادگی ازدواج دارد، این را به همه اعلام می کند
به احتمال زیاد و در جوامع مدرن شما اولین کسی هستید که از این راز با خبر می شوید، آن هم نه به طور غیرمستقیم و از راه حل کردن پازل. مردان برای این کار ساده ترین راه را انتخاب می کنند. حتی خجول ترین و محجوب ترین مرخدان دنیا هم می خواهندمطمئن شوندشما از تصمیمشان برای ازدواج خبر دارید. این مردان می دانند چه می خواهند و برای به دست آوردنش تلاش می کنند. اکثر آنها هم در این راه نیازی به کمک شما ندارند. (لطفا این جمله را بالای تخت تان طلاکوب کنید!) مردی که تصمیم به ازدواج با شما دارد، شما را از کسی پنهان نمی کند. از اینکه به اطرافیان بگوید می خواهد ازدواج کند، ابایی ندارد. به محض اینکه چنین مردی شما را برای ازدواجش در نظر گرفت، درباره شما با خانواده و اطرافیانش صحبت می کند. او شما را به عنوان همکار یا آشنا یا دوست معرفی نمی کند، بلکه نامزد، همسر آینده یا حداقل فامیل آینده می خواند و این عناوین را با خوشحالی در مورد شما به کار می برد. او می خواهد به همه اعلام کند که شما دیگر «مال او» هستید. همچنین خودش را هم از خانواده شما پنهان نمی کند و به زودی در مورد تصمیمش با آنها صحبت می کند. اگر بعد از چند ماه آشنایی احساس کردید جعبه اسراری هستید که هیچ کس نباید از وجودتان بویی ببرد، بهتر است کاری کنید تا خود او هم دیگر شما را نبیند!
5- مردی که آمادگی ازدواج دارد، به دنبال روابط کوتاه مدت نیست این مورد دیگر گفتن ندارد. مردی که آماده ازدواج است حتما این را می داند که ازدواج یعنی «تعهد» به یک نفر. اگر احساس می کنید مرد زندگی تان آمادگی تعهد را ندارد، بهتر است فکر ازدواج با او را از سرتان بیرون کنید. لطفا منتظر معجزه نباشید. اگر او نخواهد، حتی عشق شما هم نمی تواند ناگهان او را منقلب و سر به راه کند. این را نرفته نیست، چون شما تنها خانم در تاریخ نیستید که چنین خیالاتی در سر داشته است. از طرف دیگر، گول بعضی مردان را نخورید. اینکه اگر شما واقعا به آنها اعتماددارید بایدتا ته خط با آنها بروید یکی از کلک های مشهور مردانه است. کلک دیگر آنها این است: «ما همین حالا هم مال هم هستیم.» به او بفهمانید که تا زمانی که به شما تعهد رسمی نداده، شمال مال هیچکس نیستید!
5 ویژگی زنان آماده ازدواج
خواندن ذهن خانم ها سخت ترین کار دنیاست و زمانی که موضوع ازدواج در میان باشد واقعا ناممکن به نظر می رسد اما نگران نباشید؛ علائمی هست که به شما نشان می دهد آیا او به ازدواج فکر می کند یا نه:
1- زنی که آمادگی ازدواج دارد، برای خودش محدودیت و قیدو بندهایی خواهد داشت.
او می داند که از رابطه چه می خواهد و این آشنایی را باید به کدام سمت ببرد. زنی که آمادگی ازدواج دارد نمی گذارد شما از وقت ارزشمندش استفاده بیهوده کنید. او می داند که این رابطه یا باید به سمت ازدواج برود و یا همه چیز همین جا تمام شود. او برای ازدواجش برنامه ریزی کرده است، خودش را آماده کرده و درباره آن فکر می کند و حرف می زند. از به میان آمدن حرف ازدواج کهیر نمی زند، بلکه با خوشحالی درباره زندگی مشترک، بچه دار شدن، استقلال و زندگی خانوادگی صحبت می کند.
زنی که قوانین خاصی برای خودش ندارد، در نتیجه هیچ برنامه ای برای ادامه رابطه ندارد، هیچ انتظار خاصی از یک مرد نداشته و هیچ شرط و محدودیتی برای او قائل نیست؛ چرا که به ازدواج فکر نمی کند. او بدون هیچ هدفی وارد رابطه ای شده که برایش پیش آمده و سیاست فعلی اش این است: «هر چه پیش آید خوش آید.» اگر در هر ساعت از شبانه روز که دلتان خواست می توانید با او تماس بگیرید یا بیرون بروید، اگر برای خودش احترام قائل نیست، اگر پوشش و رفتار درستی ندارد، پس نمی تواند زن زندگی شما باشد. زن باهوش می داند که اگر قرار است اتزدواجی صورت بگیرد، نباید به این سادگی از قوانینش کوتاه بیاید. زن کم هوش هم که به درد زندگی نمی خورد!
2- زنی که آمادگی ازدواج دارد، به وضعیت مالی شما اهمیت می دهد
شاید فکر کنید زنان موجودات پول پرستی هستند که شما را فقط برای پولتان می خواهند. این از ساده اندیشی شماست. اگر زنی به هیچ وجه به وضع مالی شما اهمیتی نمی دهد به این معنا است که اصلا به ازدواج با شما فکر نمی کند. روابط بی هدف و کوتاه مدت نیازی به امنیت مالی ندارد؛ وضعیت مالی شما فقط زمانی اهمیت پیدا می کند که مسئله ازدواج در میان باشد نه به این خاطر که زنان دنبال جیب شما هستند بلکه به این خاطر که آنها به دنبال امنیت هستند، آن هم نه فقط برای خودشان، بلکه برای فرزندانشان و فرزندان شما. غریزه مادری قویترین غریزه در زنان است، اگر اینطور نبود بچه های شما به هیچ وجه نمی توانستند زنده بمانند. همین غریزه مادری به زنان می گوید که اگر می خواهند فرزندانشان را به خوبی و در امنیت و آسایش تربیت و بزرگ کنند باید برای آنها پدری قدرتمند انتخاب کنند.
در دوران اجداد غارنشین ما، زنان به سمت مردانی جذب می شدند که قدرت بدنی بیشتری داشتند چون تنها در این صورت بود که می توانستند برای خانواده به شکار بروند، با رقبا بجنگند و با دست پر برگردند و از خانواده در برابر دشمنان و حیوانات وحشی و بلایای طبیعی حفاظت کنند و تنها در این صورت بود که زنان می توانستند با خیال راحت در غار بنشینند و بچه هایشان را بزرگ کنند! اما در حال حاضر دیگر نیازی به قدرت جسمی نیست. البته نه اینکه شکار و رقیب و دشمنن دیگر وجود ندارد، بلکه شکل آن عوض شده است. امروزه قدرت مردان تا حد زیادی در توانایی شان در پول درآوردن خلاصه می شود. البته نیازی نیست از باشگاه بدنسازیتان انصراف بدهید، چرا که حافظه زنان در طول تاریخ هنوز به طور کامل پاک نشده اما در کنارش به فکر قدرت امروزیتان هم باشید.
3- زنی که آمادگی ازدواج دارد، آشپزی بلد است
واقعا شما آقایان چه فکری می کنید؟ مگر می خواهید آشپز استخدام کنید؟ در این صورت بهتر است بروید با رستوران سر کوچه تان قرارداد ببندید. اما اگر در فکر تشکیل خانواده هستید و می خواهید بدانید «او» به ازدواج فکر می کند یا نه، این یکی از نشانه هایش است. او آشپزی می داند و از خانه داری هم سردر می آورد. به هر حال وقتی خانمی خودش را برای ازدواج آماده می کند، حداقل در کشور ما، در واقع با فداکاری و لطف تمام خودش را برای انجام کارهای خانه و به خصوص آشپزی هم آماده می کند. او می داند مردان می توانند بدون سقف، بدون خواب یا حتی بدون مسابقات فوتبال زنده بمانند اما قطعا بدون غذا می میرند! هیچ زنی هم این را نمی خواهد، حداقل قبل از ازدواج!
4- زنی که آمادگی ازدواج دارد، با زن بودن خودش کنار آمده است
زن بودن مشکلی ندارد اما از آنجایی که زنان همواره در طول تاریخ مورد ظلم و ستم و بی عدالتی قرار گرفته اند و البته بعد از تعالیم جنبش فمنیستی، بسیاری از آنها حداقل در دوره ای از زندگی شان احساس می کنند جنس دوم هستند و با جنسیت خودشان کمی مشکل پیدا می کنند. این برای زن امروزی یک امر کاملا طبیعی به شمار می رود اما زن سالم بالاخره این بحران را پشت سر می گذارد و زن بودن خودش را با کمال افتخار می پذیرد و به نقاط قوت خودش پی می برد. او می داند اگرچه تفاوت هایی با جنس مرد دارد اما این تفاوتها به هیچ وجه نشانه برتری یکی بر دیگر نیست.
زنی که آمادگی ازدواج دارد دیگر به دنبال بحث های بچگانه «زن ها بهترند یا مردها» یا «چقدر مردان به ما ظلم کرده اند» نیست و این مسائل برایش حل شده است. او به جنس مرد به عنوان رقیب یا دشمن نگاه نمی کند و به دنبال گرفتن انتقام کل زنان تاریخ از شما نیست. او از اینکه زن متولدشده خشمگین نیست و از مادر شدن، همسر بودن و وظایفی که به عنوان یک زن برعهده اش است استقبال می کند.
5- زنی که آمادگی ازدواج دارد، به بچه ها علاقه خاصی نشان می دهد
آقایان! این رازی است که مطمئنم از اینکه آن را با شما در میان گذاشته ام تشکر خواهید کرد. خیلی جالب است که تقریبا همیشه علاقه خانم ها به بچه ها با علاقه آنها با ازدواج رابطه دارد. این یک نشانه شگفت انگیز است که بر اساس آن خیلی راحت و بدون دردسر می توانید نظر طرف مقابل تان درباره ازدواج را کشف کنید: وقتی به طور اتفاقی با بچه ها یا خانم های بچه دار برخورد می کنید، واکنش او را زیر نظر بگیرید. اگر با بی حوصلگی و بی توجهی و حتی انزجار به بچه ها واکنش نشان داد، فکر ازدواج با او را فعلا از سرتان بیرون کنید اما اگر با شوق و ذوق تمام با بچه ها ارتباط برقرار و شروع به بازی با آنها کرد و با حسرت به نوزدان خیره شد، زودتر دست به کار شوید. تبریکات صمیمانه ما را هم بپذیرید!
مجله موفقیت/ با الهام از کتاب مانند زن رفتار کن، مانند مرد فکر کن/ استیو هاروی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
متاهلها میگویند قدر یک سال اول زندگی را بدانید. بسیاری از آنها معتقدند عشق همسرتان به شما، بعد از گذشت یک سال ناپدید میشود و عادت جای آن را میگیرد. اگر شما هم گمان میکنید همسرتان دیگر عاشقتان نیست، این مطلب را با دقت بخوانید.
چرا همسرتان دیگر عاشقتان نیست؟
متاهلها میگویند قدر یک سال اول زندگی را بدانید. بسیاری از آنها معتقدند عشق همسرتان به شما، بعد از گذشت یک سال ناپدید میشود و عادت جای آن را میگیرد. بعضی ها هم از این فراتر میروند و میگویند عشقی در کار نیست و این هیجان با هم بودن و یک اتفاق تازه است که بعد از گذشت چند سال فروکش میکند. اگر از ازدواج شما هم بیشتر از 365 روز گذشته و گمان میکنید همسرتان دیگر عاشقتان نیست، این مطلب را با دقت بخوانید.
دوستداشتن آرام اما عمیق
سالهای اول آشنایی پر است از هیجان و دلتنگیهای مداوم اما فراموش نکنید تا ابد عاشق یکدیگر بودن با زندگی مثل تازهعروس و دامادها خیلی فرق میکند. شاید در ماهها و حتی سال اول، همسرتان دوست داشته باشد لحظهلحظهاش را در کنار شما بگذراند و به محض فاصله گرفتن از شما، تلفن همراهتان را پیامک باران کند، اما زندگی همیشه به این شکل نمیگذرد. واقعیت این است که یک عشق بالغ، به معنای چسبیدن به یکدیگر نیست. هیجان عشق آرامآرام از زندگی شما فاصله میگیرد و جایش را به یک دوست داشتن عمیق اما آرام میدهد. بعد از گذشت مدتی از همخانه شدن شما و همسرتان، هر دوی شما زمانی را برای تنها بودن، پیشرفت کردن در کار، وقت گذراندن با گروهی از دوستان و خانواده و حتی مطالعه در اتاقی جداگانه نیاز خواهید داشت. قرار نیست گذشت سالها شما را از هم جدا کند، اما باور کنید که عشق شما با جدا شدن دستهایتان از یکدیگر تمام نمیشود.
هر روز گل نخرید
حتی اگر دهها سال هم از زندگی مشترک شما بگذرد، غافلگیر کردن، حرفهای عاشقانه و نگاههای معنادار، باید جزئی جدانشدنی از رابطه شما بماند. اما باز هم یادآوری میکنیم که نشان دادن احساسات با این روشها، تنها جزئی از زندگی عاطفی شماست و نه همه آن! پس سعی نکنید مثل روزهای اول آشنایی، مدام در فکر غافلگیر کردن همسرتان باشید یا بخواهید با قهر و آشتیهایتان احساسش را محک بزنید. بعد از مدتی زندگی زیر یک سقف، دیگر قرار نیست او هر روز با یک دسته گل و کادوی هیجانانگیز به خانه برگردد.
از همسرتان سوپرمن نسازید
گمان نکنید بله شما به خواستگاری همسرتان یک لطف بزرگ بوده و او باید همیشه مدیون شما باشد. چنین انتظاراتی، خیلی زود زندگی شما را ویران میکند. پس واقعیت را بپذیرید و قبول کنید که شما به یک ارتباط مشترک وارد شدهاید و باید در جزء جزء مسئولیتهای آن سهمی را بهعهده بگیرید. سهمی که در بخشی از آن مسئولیتها میتواند کمتر باشد و در بخشی هم بهدلیل تواناییهای شما، بیشتر. اما آنچه مهم است، مشارکت هم اندازه- و نه هم شکل- شما در مسئولیتهای زندگی است.
حق دارد خودش باشد
درست است که زندگی زیر یک سقف، آدمها را تا اندازهای به هم شبیه میکند، اما قرار نیست بعد از ازدواج، شما و همسرتان کپی یکدیگر شوید. عادتهای اصلی و تفکرات ریشهدار آدمها، حتی بعد از ازدواج هم تغییری نمیکند. در یک ازدواج موفق، برخی عادتها، باورها و تواناییهای جدید به مهارتهای شما اضافه میشوند و همسرتان هم به همین شکل تواناییهایش را بالا میبرد، به همین دلیل است که به مرور شما شبیه یکدیگر جلوه میکنید. پس اگر همسرتان فکر و عملی متفاوت دارد، او را سرزنش نکنید.همسر شما حق دارد خودش باشد.
رازهایتان را فاش نکنید
حتی در صمیمیترین رابطهها هم همه واقعیت فاش نمیشود، پس اگر همسرتان همه زندگیاش را برایتان فاش نکرده، او را آب زیرکاه ندانید. او حق دارد رازهای خودش را داشته باشد. البته از آن جنس رازهایی که نگفتنشان به زندگی شما آسیبی نمیزند. او میتواند بخشی از احساس و حتی قسمتی از گذشتهاش را برای خودش نگه دارد. البته شما هم حق دارید، در دلتان چیزهایی داشته باشید که تنها خودتان از آنها باخبرید. / مجله سیب سبز
کلمات کلیدی: رابطه،ازدواج ،عشق،همسر
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند.
چرا در ازدواج سن زنان باید کمتر باشد؟
فرهنگ سنتی ایران می گوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یک ارزش است و حتی در محافل و مناطق روستایی هم، شعرهایی در این خصوص سروده اند، بنابراین این گونه به نظر می رسد که اگر این ازدواج ها محکم نباشد، در مدت کوتاهی با شکست مواجه می شود.
جامعه شناسان دلایل گوناگونی را در این خصوص برمی شمارند. آنان معتقدند رشد علمی و فرهنگی زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و دیگر موفقیت های اجتماعی در رشد آنان نقش داشته است؛ اما از سوی دیگر، افزایش سن ازدواج و بعد اقتصادی، از مهمترین عوامل چنین پیوندهای زناشویی است.
ازدواج زن با مردی که از خودش کوچکتر است، از دید جامعه شناسان غیر از بُعد اقتصادی، به مسائل عاطفی و احساسی منوط است. برخی جوانان با توجه به بالا بودن درایتی که زن در برخی موارد دارد، ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند و ترجیح بدهند با زنی ازدواج کنند که حتی تا 10 سال از خودشان بزرگتر است. بخصوص که در یک سن خاص زن خیلی بهتر می تواند مرد را رام کند. اگر آن زن از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی هم برخوردار باشد که این کار آسان تر انجام می گیرد، زیرا پسرانی که حداقل لوازم زندگی را دارند برای فرار از به دست آوردن این امکانات، ترجیح می دهند چنین ازدواج هایی داشته باشند.
در ازدواجی که مرد بر پایه عشق و یا ثروت خود را راضی کرده است که با زنی بزرگتر از خود ازدواج کند دو حالت پیش می آید: یا زن حاکم خانواده می شود و یا این مرد است که از قدرت برخوردار است. زیرا مردی که با توجه به شرایط اقتصادی زن ازدواج کرده است، برنامه ریزی می کند که چگونه از آن استفاده کند. در چنین شرایطی معمولاً جوان بودن خود را بهانه ای برای اخاذی قرار می دهد و زن نیز کوتاه می آید.
دردسرهای ازدواج با فاصله سنی معکوس
از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند.
حال اگر زنی چند سالی بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده نمی شود، این تصور تداعی می شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت است و در نهایت تنش فضای خانواده را پر می کند.
از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگتر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با فرسوده شدن جسم زن، احساس ضرر کند. به همه این موارد سال های محدود فرزند آوری در زنان و نامحدود مردان را از نظر نباید دور داشت. در مواردی که زن اختلاف سنی زیادی با شوهرش دارد، ممکن است باروری اش به دلایل مختلف به تاخیر افتد و برای همیشه امکان مادر شدن را از دست بدهد.
در شرایطی که شوهرش همچنان نخواهد و یا نتواند امکان پدر شدن خود را از دست بدهد و این موضوع خود عامل تنش های همیشگی این دسته از همسران خواهد شد. نکته دیگری که در ازدواجهای با بیشتر بودن سن دختر از پسر مطرح است، عدم تقاضا در روابط عاطفی و هیجانی بویژه روابط جنسی در بین زوجین خواهد بود چرا که اصولا مردان در میانسالی از انرژی بالایی به ویژه در مسائل جنسی برخوردارند و زنان در سنین بالاتر پاسخگوی تمام نیاز مردان نخواهند بود و این تعارضات زناشویی و سرخوردگی در روابط اتفاق می افتد که نتایج آن می تواند باعث شکست در ازدواج، طلاق، ازدواج مجدد یا بدتر از آن باعث روابط خارج از محیط زناشویی شود. از دیگر مشکلات این گونه ازدواجها عدم پذیرش اقتدار و مدیریت مرد است. در این ازدواج ها به نوعی جابجایی نقش ها اتفاق می افتد. معمولا زنان در این ازدواجها خواسته و یا ناخواسته به دلایل سن بالاتر و داشتن تحصیلات بالاتر نقش مادرانه، توصیه گرانه و نصیحت گرانه پیدا می کنند و این از نظر روانشناختی مخل یک زندگی خوب و خوشبخت خواهد بود.
بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج این است که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند به عنوان مثال اختلاف سنی یک تا پنج سال باشد و این موضوع دلایل مهمی دارد. این در حالی است که ظاهراً در سالهای اخیر الگوی اختلاف سنی میان زوج و زوجه تغییر کرده است و به تدریج شاهد ازدواجهایی هستیم که زن بزرگ تر از مرد است و این اختلاف سنی به یک تا 3 سال و در مواردی به بیش از این و حتی تا 10 سال هم میرسد. البته یک نکته مهم این است که اگر ازدواج سنجیده و آگاهانه باشد و مولفههای دیگری مانند تحصیلات بالا، شغل خوب، خانواده اصیل و معتبر، زیبایی وو.. وجود داشته باشد که بتواند بالاتر بودن سن دختر را بپوشاند، تا دو سال بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر مشکل چندانی پیش نمیآورد.
شرایط فیزیکی و فیزیولوژی مرد و زن باید در نظر گرفته شود که در افراد مختلف، متفاوت است. همچنین شرایط خانوادهها، میزان نفوذ و احاطه خانواده بر فرزند نیز می تواند در این موضوع تاثیر داشته باشد. در پایان به یاد داشته باشید ازدواج زن با فرد سن پایین تر به معنای بدبخت شدن نیست چرا که در مواردی خانوادههای خوشبخت نیز در میانشان دیده می شود و در مجموع تاکید می شود سن آقا از خانم بیشتر باشد اما اگر نهایتا سایر شاخصهها خوب باشد همسان بودن سن در مواردی اشکال ندارد و در موارد کمتر معمولی که سن خانم بالاتر باشد توصیه میشود حتماً از این نوع ازدواج پرهیز شود.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در بین بعضی مردم مرسوم است که هنگام قرار دادن مهر چیزی را به عنوان شیربها تعیین میکنند. شیربها را غالباً قبل از عروسی و به صورت نقد در اختیار خانوادۀ عروس قرار میدهند. در این جا این سؤال مطرح میشود که چنین قرار دادی اصلاً مشروعیت دارد یا نه؟ در پاسخ عرض میکنیم: تعیین شیربها به یکی از دو صورت میتواند انجام بگیرد که حکم آنها متفاوت خواهد بود.
اول اینکه: شیربها واقعاً جزئی از مهر باشد که والدین دحتر نقداً آن را دریافت میکنند برای اینکه در خرید جهاز به مصرف برسانند. در این صورت وجه نقد گرچه به عنوان شیربها نامیده میشود در واقع جزء مهر میباشد و مالک آن هم دختر است نه والدین او. چنین قراردادی اشکال ندارد، ولی چون مالک دختر است تصرف در آن باید با اجازۀ او باشد.
دوم اینکه: شیربها جزء مهر نباشد بلکه مقداری باشد اضافی که والدین دختر میخواهند آن را برای خودشان و به عنوان حق الزحمه از داماد بگیرند تا در ازدواج کارشکنی نکنند، البته چنین قراردادی باطل ولی اصل عقد صحیح است. والدین دختر حق ندارند به عنوان شیر بها چیزی از داماد مطالبه نمایند. اگر بدون رضایت چزی را از او بگیرند حرام است و غیرمشروع.
حضرت رضا ـ علیه السلام ـ فرمود:«اگر مردی با زنی ازدواج کند و مهر او را بیست هزار (دینار یا درهم) قرار دهد و شرط کند که ده هزار (دینار یا درهم) هم به پدرش بدهد، مهر جایز است ولی آنچه را برای پدر دختر قرار داده فاسد میباشد»(همان، ص 19).
ولی اگر مرد با طیب خاطر و رضایت کامل بخواهد مبلغی را به والدین همسر ببخشد اشکال ندارد، چه قبل از عقد باشد یا بعد از عقد.
به هر حال شیربها با اینکه امر غیرمشروعی است اما متأسفانه در بین بسیاری از مردم و بالاخص در بعضی مناطق ایران صورت رسمیت به خود گرفته و یکی از لوازم حتمی ازدواج به شمار میرود. و مشکلی در طریق ازدواج به موقع جوانان شده است. چه بسیارند جوانانی که چون قادر به پرداخت شیربها نیستند ناچارند بر خلاف میل طبیعی ازدواج را به تأخیر بیندازند، و حتی گاهی تا آخر عمر از این سنّت الهی و نیاز طبیعی محروم بمانند.
به نامۀ زیر توجه بفرمایید:
آقای... در نامهاش مینویسد:
جوانی هستم 25 ساله که در یکی از روستاهای شهرستان... زندگی میکنم، و تا حال مؤفق به ازدواج نشدهام. زیرا در بین مردم ما رسم است که دختر را با قیمت زیاد میفروشند. هر کجا خواستگاری میروم صحبت از پول زیاد است؛ غیر از پول زیادی که ابتدا باید نقداً پرداخت کنم، خرج عقد و عروسی هم هست، من کارگر ساده هستم و حقوقم ناچیز است، با این وضع چگونه میتوانم ازدواج کنم. باید در حدود هشت سال کار کنم و حتی یک ریال آن را هم خرج نکنم تا بتوانم ازدواج کنم و آن موقع هم سنم زیاد میشود که دیگر ازدواج برایم مفهومی ندارد، در اثر این مشکل ممکن است من و امثال من به فساد و تباهی کشیده شویم. شما از روحانیون بخواهید که به خانوادهها توصیه کنند که این قدر سختگیری نکنند. امثال بنده، جوانهای زیادی هستند که در حدود 30 تا 40 سال دارند و هنوز ازدواج نکردهاند.
آقای... نیز از شهرستان... در نامهاش مینویسد:
ازدواج در منطقۀ ما مشکل لاینحل و بزرگی بر سر راه جوانان شده است و به سبب موانع و قید و بندهایی که بزرگترها ایجاده کردهاند جوانان خیلی دیر راضی به ازدواج میشوند. وقتی هم که ازدواج میکنند تا سالیان دراز زیر بار قرض و بدهاکاریها کمرشان خم میشود. و از نظر اقتصادی تا آخر عمر درمانده میشوند. از باب مثال در منطقۀ ما مبلغی که به عنوان شیربها به پدر عروس تعلق میگیرد رقم بسیار بالایی است همین مسئله از نظر معنوی و مادی ضربۀ بزرگی به روابط اخلاقی و اجتماعی مردم وارد میکند و معیارهای اسلامی و انسانی را کنار میزند، و معیار توان مادی بر سرنوشت دختران و پسران حاکم میگردد و ارزش و شخصیت یک دختر را با پول و همانند یک کالا محاسبه میکنند. بسیاری از اختلافات خانوادگی از همین طریق بروز میکند. استدعا دارم به مردم منطقۀ ما بگویید این قدر در شیربها سختگیر نباشند. آخر یک جوان با حقوق ماهیانۀ اندک و هزینۀ سنگین زندگی تا چند سال میتواند برای این کارها پول پسانداز کند.
آقای... در نامهاش از غرب کشور مینویسد:
در... بین مرد و زن اختلاف فراوانی وجود دارد، به خصوص آنها که زن به زن میکنند. یعنی یک خواهر و برادر حاضر میشوند با یک خواهر و برادر دیگر ازدواج کنند. شما قضاوت کنید چهار دل چگونه با هم جور در میآیند. و به همین جهت طلاق در... زیاد است. حتی بعضی با وجود یک دو تا بچه از هم جدا میشوند. شیربها هم زیاد میگیرند. خیلی از جوانها را میشناسم که به علت مبلغ بالای شیربها نمیتوانند ازدواج کنند... .
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مرسوم است مرد به هنگام ازدواج چیزی را به همسرش تقدیم میکند که در اصطلاح، مهر و صداق نامیده میشود. چنان که خواستگاری همیشه از جانب مرد انجام میگیرد مهر نیز از جانب او به زن تقدیم میشود. مرد است که به سراغ زن میرود و به او اظهار علاقه کند، نه بر عکس، و اوست که برای اثبات صدق خویش و جلب توجه نیز باید چیزی را به عنوان مهر تقدیمش کند، نه بر عکس. زن کالای خریدنی نیست که با مهریه معامله شود، بلکه محبوبۀ مرد است که باید برای اثبات صدق خویش و به دست آوردن دل او مقداری از آنچه را دارد نثارش سازد. با خواستگاری و اعطای مهر، شخصیت مرد تحقیر نمیشود بلکه لازمۀ مردانگی همین است. در صورتی که اگر زن چنین عملی را انجام دهد بر شخصیتش لطمه وارد میآید. زن از زیبایی و لطافت و جاذبۀ ویژهای برخوردار است که مرد را اسیر و دلباختۀ خود میسازد و برای خواستگاری به آستانۀ خویش جذب میکند.
زن به الهام فطری دریافته که محبوبۀ مرد است و عزّت و احترامش در این است که خود را رایگان در اختیار او قرار ندهد بلکه به وسیلۀ غرور و اظهار بینیازی و ناز و کرشمه، خود را شیرینتر و محبوبتر سازد. زن تشنۀ محبّت و دوستی است و دوستدار مردی است که از صمیم قلب او را دوست بدارد، و اعطای مهر را دلیل بر صدق گفتار مرد میشمارد، به همین جهت صداق نامیده میشود. زن خودش را به مهر نمیفروشد بلکه بدین وسیله صدق مرد را در اظهار عشق و علاقه میآزماید و آرامش خاطر پیدا میکند و فلسفۀ مهر این است.
برای تشریع مهر، فلسفۀ مهمتر دیگری را نیز میتوان بیان کرد و آن عبارت است از: ایجاد زمینۀ مناسب برای اینکه مرد بتواند وظایفی را که ناموس آفرینش بر عهدهاش نهاده ایفا کند. هر یک از زن و مرد آفرینش ویژهای دارند، مرد به منزلۀ زارع است و زن به منزلۀ مزرعه، مرد به منزلۀ باغبان است و زن به منزلۀ باغ. مرد نطفۀ فرزند را در رحم زن غرس میکند و بعد از آن، طبیعت چیزی را بر عهدهاش نگذارده است. در صورتی که مسئولیت طبیعی زن از همان زمان شروع میشود. بر طبق آفرینش ویژهاش ناچار است دوران دشوار و خطیر بارداری و زایمان و نقاهت ناشی از آن را تحمل کند. ناچار است مدت دو سال نوزاد ضعیف را با شیرۀ جان تغذیه نماید و بعد از آن تا مدتی در حفظ و حراست و پرورش او کوشش و فداکاری کند. در صورتی که ناموس آفرینش چنین مسئولیتهای سنگینی را بر دوش مرد نگذارده و طبعاً از آزادی بیشتری برخوردار است. بنابراین، زن باید برای تحمل چنین مسئولیتهای دشواری زمینۀ مناسب و آرامش خاطری در اختیار داشته باشد، تشریع مهر به منظور ایجاد زمینۀ مناسبی است تا زن بتواند بااطمینان و آرامشخاطر، خود را برای غرس فرزند در اختیار مرد قرار دهد و مسئولیتهای ناشی از آن را بپذیرد. زن به وسیلۀ مهری که مرد در اختیارش میگذارد اسباب و لوازم سادهای را برای زندگی فراهم میسازد، و آرامشخاطر مییابد که اگر باردار شد میتواند در این محیط امن تا مدتی ادامۀ زندگی دهد و به وظایف تازهای که بر عهدهاش نهاده میشود عمل نماید. البته پرورش و حفظ و حراست از فرزند وظیفۀ مشترکی است بین زن و مرد ولی مرد عملاً از آزادی بیشتری برخوردار است و میتواند از انجام مسئولیتها شانه خالی کند در صورتی که زن به مقتضای آفرینش ویژهاش ناچار است به این وظایف عمل نماید.
در احادیث نیز به این فلسفه اشاره شده است. حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:«علت این که مهر بر عهدۀ مرد قرار گرفته نه زن ـ با این که هر دو نفر یک کار را انجام میدهند ـ این است که مرد وقتی نیاز شهوی خویش را انجام داد برمیخیزد و منتظر فراغت زن(از عواقب این عمل) نمیماند، به همین جهت صداق بر عهدۀ مرد نهاده شده است»(وسائل الشیعه، ج 15، ص 23).
بنابراین، اعطای مهر از جانب مرد سنتی است پسندیده که اسلام نیز بدان صحه نهاده است.
مهر میتواند پول باشد یا ملک یا طلا و نقره و هر چیز ارزشمند دیگر، حتی مرد میتواند به عنوان مهر کار ارزشمندی را تقبل نماید که سودش عاید همسرش گردد. ولی بهتر است چیزی باشد که عینش باقی بماند و آرامش خاطر بیشتری برای زن فراهم سازد.
عدهای خواستهاند بگویند مهر وسیلهای برای انفصال خدمت از خانۀ پدر و یا اشتغال به خدمت در خانۀ شوهر است.
در حالی که این درست نیست. زیرا زن اجباری به خدمت در خانۀ پدر یا شوهر نداشته و ندارد تا اینکه خرید خدمت مطرح شود. مهر در ازدواج صرفاً نشانه محبّت است. اگر مرد نتواند اندوختههای قبلی خود را به هنگام ازدواج،به زن آیندۀ خود هدیه کند، چگونه میتواند درآمدهای آیندۀ خود را تقدیم زن بکند؟ و لذا مهر بهترین وسیله برای کسب اطمینان برای زن است.
و برخی دیگر خواستهاند بگویند مهر وثیقه است و اگر وثیقهای در میان نباشد، رشتۀ زناشویی سخت متزلزل خواهد شد.
در حالی که این سخن نیز درست نیست. زیرا:
اوّلاً در برخی از ازدواجها اصولاً نیازی به وثیقه نبوده، در حالی که مهر وجود داشته است. نظیر ازدواج پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمۀ معصومین ـ علیهم السلام ـ .
ثانیاً اگر چنین بود هرگز پیامبر سفارش نمیکرد زنان از مهریۀ خود چشمپوشی کنند و آن را متقابلاً برای ایجاد صفا و صمیمیت، به شوهران خود ببخشند.
ثالثاً اگر چنین بود پیامبر هرگز توصیه نمیفرمود که مهر زنان زیاد نباشد. زیرا در وثیقه چنین سفارشی معقول نیست.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
به نظر میرسد که این روزها وقتی اخبار مربوط به طلاق گرفتن بعضی و ازدواج یا نامزد کردن بعضی دیگر را میشنوید، تعجب می کنید. واقعیت این است که ازدواج برای همه آدمها مناسب نیست. گاهیاوقات زمان آن هنوز نرسیده است؛ خیلی وقتها هم فرد موردنظرتان فرد مناسبی نیست. برای خیلیها قبول کردن این مسئله سخت است. اما اگر واقعیت را نپذیریم و کورکورانه وارد زندگی زناشویی شویم، اثرات آن به جز خودتان خیلیهای دیگر را هم درگیر خواهد کرد (در بسیاری از موارد شکست یک ازدواج موجب شکست بچهها و شکست کل جامعه میشود). یکی از دلایل مهم برای بالا رفتن میزان طلاق یک دلیل بسیار ساده است: خیلی از ما زمانی ازدواج میکنیم که اصلاً برای آن آمادگی نداریم.
بهترین راه برای کنار آمدن با یک ازدواج شکستخورده، این است که پیشدستی کنید زیرا وقتی یک ازدواج با شکست روبهرو شود، برگرداندن و درست کردن آن بسیار مشکل است. ازآنجاکه پیشگیری همیشه بهتر از درمان است، خیلی مهم است که بفهمیم چطور تشخیص دهیم برای ازدواج آمادگی داریم یا نه.
در زیر به ۱۲ نشانه عدم آمادگی افراد برای ازدواج اشاره میکنیم. البته نشانه های دیگری هم ممکن است وجود داشته باشد و شاید نشانهای را جا انداختهایم، ولی در هر صورت جوانب متعدد آمادگی برای یک ازدواج موفق را نباید دست کم گرفت.
1. بیشتر درگیر مراسم عروسی هستید تا خود ازدواج.
خیلیوقتها بیشتر زمان صرف آمادهسازی و برنامه ریختن برای جزئیات مراسم عروسی میشود تا اینکه خود ازدواج موردنظر قرار گیرد. اگر بیشتر از اینکه درمورد وضعیت بدهیهای همسر آیندهتان بدانید، در مورد سالن مراسم عروسی اطلاعات دارید، ازدواج هنوز برای شما مناسب نیست.
۲. هنوز بین شما اعتماد ایجاد نشده است.
اعتماد یکی از ضروریترین فاکتورهای ازدواج است. اما بعضیها فکر میکنند که نمیتوان به طور کامل به هیچکس اعتماد کرد، همسر آینده هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر شما هم همینطور فکر میکنید، خودتان را برای یک رابطه و ازدواج پردغدغه آماده کردهاید. اعتماد یعنی باور داشتن به اتحاد فرد مقابل با شما. هیچ رابطهای بدون اعتماد باقی نمیماند.
۳. نمیتوانید تصور کنید پدر یا مادر فرزند او باشید.
وقتی با کسی وارد رابطه میشوید که قبلاً ازدواج کرده و از زندگی سابق خود بچه دارد، علاوه بر خود او، در واقع با فرزندش هم وارد رابطه شدهاید. خیلیها را میبینیم که میگویند، “خودش را خیلی دوست دارم اما بچهاش را نه”. متاسفانه این موقعیت اصلاً جالب نیست. بچهها بخش دائم و مهم این رابطه هستند.
۴. خیلی وقت است که با کسی رابطه نداشتهاید.
در مورد این مورد آمار حرفهای بیشتری دارد. اکثر تحقیقات تمایزی دقیق در میزان طلاق برحسب تعداد سالهایی که زوجها رابطه قبل از ازدواج دارند نشان میدهند. اگر زوج در کمتر از دو سال با هم آشنا شده و ازدواج کنند، میزان طلاق بسیار بالاتر از زمانی است که زمان بیشتری را قبل از ازدواج با هم در ارتباط بودهاند. یک مورد جالب اینکه زمان بسیار زیاد برای آشنایی قبل از ازدواج نیز (بالاتر از ۵ سال) عواقب منفی را در زندگی زناشویی نشان داده است.
۵. در مورد مسائل حیاتیتان توافق نکردهاید.
اگر بدون اینکه در مورد مسائل مهم زندگی با هم حرف بزنید و تصمیمگیری کنید سر سفره عقد رفتهاید، کارتان اشتباه است. مسائل حیاتی ازدواج، ارزشهای شما، تیپ شخصیتیتان و مسائل غیرقابل توافق است. اینها همه چیزهایی هستند که باید بدانید و هیچوقت آنها را برای کسی تغییر ندهید. مسائل مهم و حیاتی شما اهمیت زیادی دارند زیرا کلید یک رابطه موفق ارتباط و گفتگو و حل اختلافات است. با این مسائل باید بعنوان فرصتهایی برای تبادل نظر و عقیده و حل مشکلات استفاده کنید.
۶. آماده مصالحه نیستید.
هیچوقت نمی توانید یک ازدواج موفق داشته باشید مگراینکه تمایل به مصالحه داشته باشید. در زمانها و شرایط سخت، آدمها معمولاً به یکی از این دو روش واکنش میدهند: یا خودخواه میشوند و فقط به خودشان فکر میکنند و یا ازخودگذشته میشوند و فقط به طرف مقابلشان فکر میکنند. اگر از نوع اول هستید، هنوز آمادگی ازدواج را پیدا نکردهاید.
۷. تحت فشار هستید.
آیا به این دلیل میخواهید ازدواج کنید که تحت تهدید یا اولتیماتوم هستید؟ اگر اینطور است، اصلاً نباید اینکار را بکنید. ازدواج باید آزادانه و با عشق و احترام از طرف هر دو نفر انتخاب شود. اگر کسی برای ازدواج مجبورتان کرده یا تحت فشارتان گذاشته است، بهتر است که یک بازنگری در مورد اساس و بنیاد رابطهتان داشته باشید.
۸. زبان عشقتان یکی نیست.
ناتوانی برای درک و دریافت و یا ابراز زبان عشق طرفمقابلتان موجب ویرانی رابطه است. اگر عشقتان را به زبانی که طرفمقابلتان درک میکند ابراز نکرده یا عشق طرفمقابل را به زبان خودتان دریافت نکنید، به این معنی است که شما و همسرتان هیچوقت به طور کامل عشق را احساس نخواهید کرد.
۹. جذابیت جنسی برای هم ندارید.
خیلی ساده است، ممکن است شوهرتان بهترین مرد روی کره زمین باشد اما اگر از نظر جنسی به او جذب نشوید، رابطهتان خیلی زود برهم خواهد خورد.
۱۰. با اعتیاد یا مشکلات روانی دست و پنجه نرم میکنید.
آسیبشناسی چیزی است که خیلی در گفتگوهایی که در مورد ازدواج میشود، موردنظر قرار نمیگیرد. افراد بسیار زیادی در کشور ما و سرتاسر جهان از آسیبشناسی منفی رنج میبرند. این یعنی خیلیها به مشکلاتی مثل اختلال شخصیتهای غیراجتماعی، اجتماعپریش و روانپریش مبتلا هستند. خط آخر اینکه داشتن ذهن و روان سالم پیشنیاز داشتن یک رابطه سالم است.
۱۱. بیش از حد توانتان انرژی میگذارید.
وصل شدن دو نفر، وصل شدن دو خانواده و دو گروه دوستان هم هست. فشار اجتماعی معمولاً یکی از مهمترین علتهای طلاق است. باید از خودتان بپرسید، “من به چه قیمتی در این رابطه هستم؟” اگر قرار است از دوستانتان یا خانوادهتان به خاطر طرفمقابل بگذرید، این قیمت بسیار بالایی است که باید بپردازید. دلیل آن این است که اگر همه چیز بین شما و طرفمقابل برهم بخورد، شما هم از نظر احساسی و هم اجتماعی شکست خواهید خورد.
۱۲. ذهنتان هنوز سردرگم است.
اگر به این دلیل نگران ازدواج هستید که احساس میکنید فردی بهتر ممکن است بعدها بر سر راهتان قرار گیرد، ازدواج هنوز مناسب شما نیست. وقتی ازدواج میکنید، باید اطمینان کامل داشته باشید که این فرد، بهترین برای شماست و بدون او قادر به زندگی کردن نیستید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
فراموش نکنید که ازدواج پیوند و تعهدی متقابل بین زن و مرد است و هر دو بایستی نقش و وظیفه ی خود را برای تداوم آن به نحو شایسته انجام داده و آمادگی لازم را برای برخورد با مشکلات زندگی کسب نمایند.
1- نسبت به همسر خود نگرشی مطلوب و متعالی داشته باشید و او را امانت الهی بدانید و در حفظ و نگهداری این ودیعه الهی تلاش کنید.
۲- به همسر خود احترام گذاشته و با وی محترمانه صحبت کنید. در ارتباط با او از عواطف سرشار و محبت بسیار دریغ نورزید.
۳- حقوق متقابل خود و همسرتان را بشناسید و در ایفای حقوق وی تلاش نمایید.
۴- از رفتارهای پر خطر (مصرف مواد مخدر، ارتباط با افراد ناباب و….) که زندگی شما را با مشکل جدی مواجه می سازد خودداری نمائید.
۵- فراموش نکنید که والدین اولین الگوی رفتاری و اجتماعی فرزندان خود هستند. بنابراین صمیمیت شما روی رفتار فرزندان تأثیر مثبتی دارد.
۶- گردش، تفریح سالم و فعالیت های مشترک که موجب افزایش صمیمیت، علاقه و همدلی با همسر می شود را فراموش نکنید.
۷- فراموش نکنید که احترام و ارتباط مناسب با خانواده ی خود و همسرتان می تواند در خوشبختی شما بسیار مؤثر باشد از آنها دوری نکنید.
۸- به پیشرفت و رشد شخصیت همسر خود علاقه مند باشید و زمینه را برای تحقق این امر فراهم نمایید.
۹- زمینه را برای پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر خود فراهم سازید.
۱۰٫ محبت خود را به همسرتان به صورت عملی نشان دهید و سعی کنید در روز تولد او، سالروز ازدواج و یا مناسبتهای دیگر به او هدیه دهید و از این طریق محبت خود را ابراز نمایید.
۱۱- سعی کنید فهرستی از قابلیتها و صفات مثبت همسر خود را در نظر بگیرید و از صفات برجسته و مثبت او تعریف کنید.
۱۲- به نیازهای اساسی همسر خود از جمله نیازهای جسمانی، امنیت خاطر، احترام و دوست داشته شدن توجه کنید.
۱۳- چنانچه در زندگی با مشکلی مواجه شدید سعی کنید از متخصصین مربوطه کمک بگیرید.
۱۴- در هنگام گفتگو با همسرتان با دقت به گفتار او توجه کنید و اجازه دهید که مطالب خود را کاملاً بیان کند.
۱۵- باور کنید که همسرتان انسانی است منحصر به فرد و واجد ویژگیهای شخصیتی مثبت و منفی، لذا از مقایسه او با دیگران به شدت بپرهیزید و تغییرات رفتاری و پیشرفت فکری و اخلاقی وی را تحسین نمایید.
۱۶- سعی کنید حالات و روحیات و علایق همسر خود را بشناسید و در تأمین علایق منطقی وی خود را ملزم نمایید.
۱۷٫ حریم یکدیگر را مراعات کرده و از جر و بحث با یکدیگر خودداری کنید. در رفتارهای خود صادقانه عمل نموده و از پنهان کاری و دروغگویی پرهیز کنید تا موجب احساس سوء ظن، شک و تردید در زندگی نشوید.
۱۸- باور کنید که هر کلمه و گفتار شما در بردارنده بار عاطفی و روانی است که در وجود شنونده تأثیر مثبت و منفی دارد؛ لذا سعی کنید از زبان گرم، ملایم و توام با احترام و محبت استفاده کنید.
۱۹٫ برای دست یابی به تفاهم و خوشبختی بیشتر و ارتباط با همسرتان از صداقت و راستی استفاده کنید. مطمئن باشید که رمز خوشبختی در صادقانه زیستن و بهره گیری از این صفت برجسته انسانی است.
۲۰٫ به مدیریت کانون خانواده اهمیت دهید و سعی کنید در تصمیم گیری و هدایت زندگی از هماهنگی لازم برخوردار شوید.
۲۱- احترام به قوانین، هنجارها و ارزش های اجتماعی را در کلیه مراحل زندگی خود مد نظر قرار دهید.
۲۲- هرگز اجازه ندهید افکار مأیوس کننده و منفی بر وجود اعضای خانواده شما سایه افکنده و ریشه های شادکامی و شادابی شما را از بین ببرد.
۲۳- از لجاجت و رقابت ناسالم با همسرتان جداً پرهیز کنید و جای آن را به یکدلی، یکرنگی، صمیمیت و رفاقت بدهید. باور کنید یکی از عوامل تزلزل در بنای خانواده لجبازی و عدم پذیرش یکدیگر است.
۲۴٫ سعی کنید در صدد تملک کامل همسرتان نباشد و از مرز تعادل خارج نشوید.
۲۵٫ هیچگاه خود را برتر و بالاتر از همسرتان احساس نکنید بلکه او را شریک زندگی بدانید.
۲۶٫ به اصل مشارکت در زندگی خانوادگی معتقد باشید و در انجام امور از همسر و فرزندانتان کمک بگیرید و با مشارکت فضای خانه را به فضای بالنده و ثمربخش تبدیل سازید.
۲۷٫ شرایط کاری و شغلی، موقعیت اجتماعی، اقتصادی، وضع جسمانی و روانی و سنی همسرتان را بخوبی بشناسید و به تناسب آن از یاری به او در داخل و خارج از خانه دریغ نورزید. در شرایطی نظیر بیماری همسر، بارداری، مسافرت، مأموریت شوهر، تحصیل زن و یا مرد و… به کمک همدیگر بشتابید و به سهولت به امور زندگی و شادی و شادکامی و رفاه هم کمکم نمایید.
۲۸٫ همیشه به همسرتان متذکر شوید که نقش او به ویژه در خانه برای شما با ارزش است. این امر در تقویت روحیه و مبانی خانواده تأثیر زیادی دارد.
۲۹٫ اگر به دلیل کار زیاد و تعهدات بیرون از منزل قادر نیستید عملاً به همسرتان کمک کنید، علاقه خود را به کمک و همکاری با او ابراز نمائید و از حمایت خود، وی را مطمئن سازید.
۳۰٫ در مدیریت خود از مرد سالاری و زن سالاری خودداری کنید و برای داشتن یک خانواده متعادل از حق سالاری و شایسته سالاری پیروی کنید.
۳۱٫ در زندگی دهن بین نباشید. و به هنگام اظهارنظر درباره ی هر کس و هر پیام به کسب اطلاعات مستند بپردازید.
۳۲٫ نارساییها و رنجهای گذشته را مرتباً به یاد نیاورید و مطرح نکنید. سعی کنید نسبت به آینده خوش بین و از لحظه های موجود حداکثر استفاده را بکنید.
۳۳٫ برای تعادل در زندگی و کامیابی هر چه بیشتر، از خوش خلقی و گشاده رویی و چهره ای پر نشاط استفاده کنید.
۳۴٫ از تجارب و خاطرات تلخ زندگی دیگران عبرت بگیرید و از تجارب مثبت اطرافیان و خانواده های موفق حداکثر استفاده را بکنید. مطمئن باشید این امر بر نشاط، شادابی و شادکامی زندگی شما خواهد افزود.
۳۵٫ به منظور جلوگیری از تزلزل خانواده و آسیب های احتمالی، توقعات و انتظارات شما از همسرتان باید متناسب با امکانات و توانمندی وی باشد.میگناir مطمئن باشید که همخوانی خواسته ها و انتظارات منطقی شما روح تفاهم و همدلی و شادابی زندگی را افزون می کند.
۳۶٫ برای دستیابی به یک زندگی سالم و متعادل از بزرگواری، عفو و گذشت نسبت به یکدیگر غفلت نکنید. در صورتی که مرتکب خطا یا اشتباه شدید. خطای خود را پذیرا باشید و از همسرتان عذرخواهی کنید.
۳۷٫ از موشکافی و عیب جویی همسرتان و به رخ کشیدن آن ها بپرهیزید و عیب پوشی را سر لوحه مناسبات با همسر خود قرار دهید. این امر دستیابی به امنیت روحی و آرامش روانی را در کانون خانواده ممکن می سازد.
۳۸٫ در صورتی که مایل هستید از انتقادات سازنده در مورد رفتار همسرتان استفاده کنید، سعی کنید با ذکر یکی از جنبه های مثبت او زمینه را برای ایراد و انتقاد سازنده خود و پذیرش آن مساعد سازید.
۳۹٫ برای نگهداری حریم خانوادگی و روابط صحیح انسانی و تقویت امنیت و تفاهم در زندگی اسرار درونی خانواده را نزد دیگران بازگو نکنید و از این طریق اعتماد همسرتان را به خود جلب نمایید.
۴۰٫ در ارتباط و گفتگو با همسرتان از لحن سخن آمرانه و تحکمی خودداری ورزید و نظرات خود را به صورت پیشنهاد به همسرتان مطرح نمایید. این امر پذیرش نظر شما را میسر می سازد.
۴۱٫ سعی کنید از طریق مطالعه ی کتاب، شرکت در مجالس مذهبی، علمی، اخلاقی و تفکر در زندگی خانواده های موفق و رمز توفیق آنان، اطاعت خود، همسر و فرزندانتان را افزایش دهید.
۴۲٫ در اثنای گفتگو با همسرتان آرامش خود را کاملاً حفظ کنید در غیر این صورت از ادامه بحث خودداری کنید.
۴۳٫ هنگامی که عصبانی هستید این گفتار حضرت علی (ع) را مد نظر قرار داده و اجرا کنید. «به هنگام خشم نه تنبیه، نه دستور، نه تصمیم.»
۴۴٫ نگرانیها و افکار منفی مربوط به محیط کار خود را به محیط خانه منتقل نکنید و از این طریق آرامش و فضای گرم خانه را بر هم نزنید.
۴۵٫ برای حل مشکلات و تعارضات زناشویی هرگز از پرخاشگری، کتک کاری و اهانت به یکدیگر استفاده نکنید. چون تأثیر ناگواری بر روحیه ی همسرتان به جای می گذارد.
۴۶٫ سعی کنید آرزوهایی که شاید هرگز روی نمی دهد شادکامی زندگی کنونی شما را بر هم نزند و شما را دچار نگرانی و پیری زودرس نسازد.
۴۷٫ در برنامه های زندگی خود زمانی را برای گفتگو و ابراز محبت و تبادل نظر با همسرتان اختصاص دهید.
۴۸٫ به یاد داشته باشید که در زندگی مشترک آراستگی ظاهری یکی از اصول اساسی در حفظ روابط زن و شوهر است. پس سعی کنید در برابر همسر خود به گونه ای ظاهر شوید که برای همسرتان جذاب باشید.
۴۹٫ در زندگی خانوادگی به برنامه ریز معقتد شوید و باور کنید که با داشتن برنامه و التزام به اجرای آنها می توانید مشکلات زندگی خود را کاهش دهید.
۵۰٫ در تمام مراحل زندگی و مخصوصاً در ارتباط با زندگی خانوادگی خداوند را در نظر بگیرید و در گفتار، برخورد و رفتار خود با همسرتان و سایر اعضای خانواده نیت خود را خالص گردانید.
بیشتر بدانیم...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شاید زیباترین سخنی که برای ورود به بحث بتوان گفت این سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم باشد که فرمودند:((در اسلام،بنیادی نهاده نشده است که در نزد خدا، از ازدواج محبوب تر باشد)).(من لا یحضره الفقیه ج3ص383)این بیان زیبا نشان از جایگاه و اهمیت ازدواج دارد.و جالب اینکه یکی از نشانه های قدرت الهی قانون زوجیت یعنی ازدواج است که خداوند در سوره روم آیه 21 می فرماید : ((و از نشانه های الهی این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار وی آرامش یابید و بین شما مهر و محبتی قرار داد)).تا بحال به این موضوع فکر کرده اید که هدف از ازدواج چیست؟و ازدواج چه برکات و مزایایی برای شما دارد؟
هدفهای زیادی برای ازدواج بیان کرده اند که برای نمونه به چند هدف مهم تر اشاره می شود:
1- رسیدن به آرامش مهترین هدف ازدواج است که در سایه آن سایر پیشرفتهای انسان صورت می گیرد. اگر می خواهید بدانید که چقدر در زندگی مشترکتان موفق بوده اید یکی از بهترین ملاکها وجود آرامش در زندگی شماست.
2- ایجاد امنیت روانی:از اینکه پس با ازدواج تکلیف زندگیتان مشخص می شود و راه برای آینده هموار می گردد احساس امنیت روانی دارید.
3- بر طرف شدن مشکلات روحی:در برخی موارد ازدواج درمان مشکلات روحی است.
4- حفظ دین: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:((هرکه ازدواج کند،بی گمان نیمی از عبادت،ارزانی او شده است)).بحار ج103ص220
5- سد مقاوم در برابر وسوسه های شیطان: وسوسه گیری های شیطان برای افراد مجرد فراوان است و خیلی امیدوار به فریب افرادمجرد. ازدواج این دل صد دله را یک دل می کند و امید شیطان را نا امید.
6- ارتقاء ضریب عبادات: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:((فرد متأهل در حال خواب،برتر از فرد مجردی است که روز را روزه گرفته و شب را به شب زنده داری گذرانده است)).بحار103ص221
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:((دو رکعت نمازی که شخص متأهل می خواند ، نزد خداوند برتر از هفتاد رکعتی است که غیر متأهل می خواند)).الخصال ص165
7- انجام وظیفه الهی و سنت نبوی
8- ارضاء غرایز از راه صحیح شرعی
9- تکریم شخصیت
10-بقای نسل
11-کسب اعتبار اجتماعی
12-منطقی و واقع گرا شدن
و دهها هدف دیگر که ماحصل یک انتخاب موفق و به طبع آن داشتن یک زندگی موفق است.یادتان باشد که ما در انتخاب خانواده ای که در آن به دنیا آمده ایم نقشی نداشته ایم اما حتما می توانیم با انتخاب مناسب و مدیریت درست زندگی معمار آینده زندگی خود باشیم.
حتما تا کنون شنیده اید که ازدواج یک مستحب تأکید شده است. بد نیست بدانید که ازدواج گاهی واجب می شود. زمانی که فرد به دلیل عدم داشتن همسر در معرض گناه قرار می گیرد و امکان آلوده شدن او به فساد زیاد می شود بر این فردازدواج واجب می شود.
شاید شما بگویید خوب قبول دارم که ازدواج امر ضروریست و گریزی از آن نیست. از طرفی با این همه مزایا که بر شمردید هر شخص عاقلی دوست دارد که هر چه زود تر فرد مورد نظرش را پیدا کند و به قول معروف سر و سامان بگیرد.
اما سؤال مهم اینکه طرف مقابل چه ملاکهایی باید داشته باشد تا در زندگی بهتر بتوانیم با هم تعامل داشته باشیم.
قبل از اینکه به بیان ملاکها بپردازیم بهتر است بریم سراغ خود شما که تصمیم گرفته اید ازدواج کنید. آیا شناخت کافی از خودتان دارید؟ نقاط مثبت ومنفی رفتار و عادات خود را می دانید؟به رشد مناسب عقلی،اجتماعی،اخلاقی،عاطفی،جسمانی رسیده اید؟
در قدم اول باید خود را بشناسید تا بعد بتوانید در باره ویژگی های کسی که می خواهد شریک زندگی شما باشد و با شما عمری را زندگی کند نظر بدهید و دست به انتخاب بزنید.
یکی از مراحل بسیار مهم ازدواج مرحله انتخاب و تصمیم گیری است . آیا می دانید تصمیم گیری دارای انواع مختلفی است؟و اتفاقاً در ازدواج بسیار شایع است.بی شک شما در انتخاب فرد مورد نظرتان یک یا چند مورد از سبک های تصمیم گیری را تجربه کرده و یا خواهید کرد.
1- تصمیم گیری احساسی:در این سبک از انتخاب به اصطلاح چشم کور و گوش کر می شود.شاید این جمله را از برخی از جوانان شنیده باشی:((یا همین یا هیچ کس)).این جمله بیانگر گیر افتادن در دام احساس محض است.معمولا دوستی های قبل از ازدواج و قول قرارهای آن دوران بیشتر دلیل این سبک از انتخاب است.
2- تصمیم گیری مطیعانه ، یعنی هر چه دیگران بگویند من گوش می کنم.
3- تصمیم گیری اخلاقی،تصمیم گیری از روی ترحم و یا اینکه با شخص خاصی قرار ازدواج گذاشته و الان می داند که او فرد مورد نظرش نیست و ملاکهای او با آنچه می خواسته فرق می کند. اما می گوید اخلاقاً درست نیست ردش کنم، او چند سال برای من صبر کرده است.اما بهتر آن است الان نه بشنود تا فردا با هم دچار مشکلات صدها برابر بیشتر شوید.
4- تصمیم گیری اجتنابی و امروز و فردا کردن. این افراد به دلیل ترس از انتخاب و یا وسواسی شدن، در انتخاب نهایی هی امروز و فردا می کنند.
5- تصمیم گیری عجولانه:سریع و بدون تحقیق و از ترس از دست دادن فرد مورد نظر دست به انتخاب می زنند. برخی از والدین هم به دلیل نگرانی از اینکه فرزندشان بدون نظر آنان دست به اقدامی نزند سریع دست به کار می شوند.
6- تصمیم گیری عاقلانه و منطقی بر اساس معیارهای مشخص و پرهیز از عجله و اگر نیاز شد مراجعه به مشاوره ی متعهد و متخصص.
حال که انواع انتخاب ها را شناختید خیلی راحت می توانید سبک انتخاب خود را شناسایی کنید، کافیست بدانید بهترین نوع انتخاب سبک عاقلانه و منطقی است بدون هر گونه عجله و شتابزدگی.
شما برای یک انتخاب موفق نیاز به معیار دارید، مشخص شدن ملاکهای همسر آینده شما و چگونگی تشخیص این ملاکها یکی از مهمترین مراحل خواستگاری و انتخاب است.
1- ایمان و باورهای دینی(اعتقادات):مهم است بدانید خط قرمزهای همسر آینده شما چیست؟ ملاک او برای خوب یا بد بودن یک عمل چیست؟برای مشخص شدن این مهم می توانید سئوالاتی درباره نماز، روزه،میزان پوشش، نوع ارتباط با نامحرم،میزان علاقمندی و نوع موسیقی و مدت وقت گذاری برای شنیدن موسیقی، ماهواره و...بپرسید.در این موارد باید در بیان دیدگاه ها و رفتار فعلی و آینده خود صادق بود.
2- اخلاق : نوع برخورد با دیگران، حسن خلق و نرمی خویی در رفتار از صفات زیبایی است که باعث صفا و صمیمت در زندگی می شود.خوب بپرسید چه چیزهایی او را عصبانی می کند و در هنگام عصبانیت معمولا چه کارهایی می کند.
3- خانواده: خیلی مهم است که همسر آینده شما چگونه خانواده ای دارد.نمی توان از کنار اصالت خانوادگی به سادگی گذشت.خانواده تأثیر شگرفی در تربیت شخص مورد نظر شما دارد.از چگونه خانواده ای است. شما و فرزند آینده یتان مدام با این خانواده در ارتباط خواهید بود.
4- سن: بهتر است سن مرد 3 تا 7 سال از زن بزرگتر باشد. اما این موضوع قطعیت ندارد. و بسته به شرایط طرفین است.
5- زیبایی: بهتر است در زیبایی دقت شود که سنخیت وجود داشته باشید. یعنی هر دو به درد هم بخوردند. و یکی خیلی از دیگری سر نباشد. نه خیلی برتر و نه خیلی پایین تر بلکه متناسب هم باشند.
6- تحصیلات:
7- موقعیت اقتصادی: در مورد شرایط اقتصادی دو خانواده، بهتر است که خانواده ی دختر خیلی بالاتر از پسر نباشند.تا مرد بتواند از پس خواسته های همسرش برآید. و مورد سرزنش قرار نگیرد.
8- تناسب های فرهنگی و اجتماعی: هر خانواده یکسری آداب و رسوم ویژه خود را دارند.در این خصوص بهتر است یک یا دو جلسه صحبت شود مخصوصاً اگر از دو فرهنگ متفاوت هستند.(مشهدی،آذربایجانی،تهرانی، ترک،کرد،لر،فارس،و...)
9- شغل:درباره شغل مرد و میزان مسئولیت پذیریش باید سؤالاتی پرسیده شود. و اگر دختر خانم هم شاغل است و یا قرار است پس از ازدواج شاغل شود بهتر است درباره ساعت کار،میزان درآمد،نحوه ی خرج کرد درآمد زن در زندگی مباحث صریح و شفاف بیان گردد.در صورتی که مرد تمایلی به کار زن نداشته باشد باید در جلسات گفتگو با قاطعیت موضوع را مطرح کند.
10-میزان تناسب هوشی و عقلی: هر چه از لحاظ هوشی و تدبر با هم تناسب بیشتری داشته باشند در زندگی مشترک بهتر می توانند با هم تعامل داشته و در حل مشکلات همدیگر را یاری رسانند.
11-تشابه در علایق و سلیقه ها:مواردی مانند مطالعه،ورزش،تفریح،معاشرت،نوع خرج کرد و....
بیشتر بدانیم...