ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در بین بعضی مردم مرسوم است که هنگام قرار دادن مهر چیزی را به عنوان شیربها تعیین میکنند. شیربها را غالباً قبل از عروسی و به صورت نقد در اختیار خانوادۀ عروس قرار میدهند. در این جا این سؤال مطرح میشود که چنین قرار دادی اصلاً مشروعیت دارد یا نه؟ در پاسخ عرض میکنیم: تعیین شیربها به یکی از دو صورت میتواند انجام بگیرد که حکم آنها متفاوت خواهد بود.
اول اینکه: شیربها واقعاً جزئی از مهر باشد که والدین دحتر نقداً آن را دریافت میکنند برای اینکه در خرید جهاز به مصرف برسانند. در این صورت وجه نقد گرچه به عنوان شیربها نامیده میشود در واقع جزء مهر میباشد و مالک آن هم دختر است نه والدین او. چنین قراردادی اشکال ندارد، ولی چون مالک دختر است تصرف در آن باید با اجازۀ او باشد.
دوم اینکه: شیربها جزء مهر نباشد بلکه مقداری باشد اضافی که والدین دختر میخواهند آن را برای خودشان و به عنوان حق الزحمه از داماد بگیرند تا در ازدواج کارشکنی نکنند، البته چنین قراردادی باطل ولی اصل عقد صحیح است. والدین دختر حق ندارند به عنوان شیر بها چیزی از داماد مطالبه نمایند. اگر بدون رضایت چزی را از او بگیرند حرام است و غیرمشروع.
حضرت رضا ـ علیه السلام ـ فرمود:«اگر مردی با زنی ازدواج کند و مهر او را بیست هزار (دینار یا درهم) قرار دهد و شرط کند که ده هزار (دینار یا درهم) هم به پدرش بدهد، مهر جایز است ولی آنچه را برای پدر دختر قرار داده فاسد میباشد»(همان، ص 19).
ولی اگر مرد با طیب خاطر و رضایت کامل بخواهد مبلغی را به والدین همسر ببخشد اشکال ندارد، چه قبل از عقد باشد یا بعد از عقد.
به هر حال شیربها با اینکه امر غیرمشروعی است اما متأسفانه در بین بسیاری از مردم و بالاخص در بعضی مناطق ایران صورت رسمیت به خود گرفته و یکی از لوازم حتمی ازدواج به شمار میرود. و مشکلی در طریق ازدواج به موقع جوانان شده است. چه بسیارند جوانانی که چون قادر به پرداخت شیربها نیستند ناچارند بر خلاف میل طبیعی ازدواج را به تأخیر بیندازند، و حتی گاهی تا آخر عمر از این سنّت الهی و نیاز طبیعی محروم بمانند.
به نامۀ زیر توجه بفرمایید:
آقای... در نامهاش مینویسد:
جوانی هستم 25 ساله که در یکی از روستاهای شهرستان... زندگی میکنم، و تا حال مؤفق به ازدواج نشدهام. زیرا در بین مردم ما رسم است که دختر را با قیمت زیاد میفروشند. هر کجا خواستگاری میروم صحبت از پول زیاد است؛ غیر از پول زیادی که ابتدا باید نقداً پرداخت کنم، خرج عقد و عروسی هم هست، من کارگر ساده هستم و حقوقم ناچیز است، با این وضع چگونه میتوانم ازدواج کنم. باید در حدود هشت سال کار کنم و حتی یک ریال آن را هم خرج نکنم تا بتوانم ازدواج کنم و آن موقع هم سنم زیاد میشود که دیگر ازدواج برایم مفهومی ندارد، در اثر این مشکل ممکن است من و امثال من به فساد و تباهی کشیده شویم. شما از روحانیون بخواهید که به خانوادهها توصیه کنند که این قدر سختگیری نکنند. امثال بنده، جوانهای زیادی هستند که در حدود 30 تا 40 سال دارند و هنوز ازدواج نکردهاند.
آقای... نیز از شهرستان... در نامهاش مینویسد:
ازدواج در منطقۀ ما مشکل لاینحل و بزرگی بر سر راه جوانان شده است و به سبب موانع و قید و بندهایی که بزرگترها ایجاده کردهاند جوانان خیلی دیر راضی به ازدواج میشوند. وقتی هم که ازدواج میکنند تا سالیان دراز زیر بار قرض و بدهاکاریها کمرشان خم میشود. و از نظر اقتصادی تا آخر عمر درمانده میشوند. از باب مثال در منطقۀ ما مبلغی که به عنوان شیربها به پدر عروس تعلق میگیرد رقم بسیار بالایی است همین مسئله از نظر معنوی و مادی ضربۀ بزرگی به روابط اخلاقی و اجتماعی مردم وارد میکند و معیارهای اسلامی و انسانی را کنار میزند، و معیار توان مادی بر سرنوشت دختران و پسران حاکم میگردد و ارزش و شخصیت یک دختر را با پول و همانند یک کالا محاسبه میکنند. بسیاری از اختلافات خانوادگی از همین طریق بروز میکند. استدعا دارم به مردم منطقۀ ما بگویید این قدر در شیربها سختگیر نباشند. آخر یک جوان با حقوق ماهیانۀ اندک و هزینۀ سنگین زندگی تا چند سال میتواند برای این کارها پول پسانداز کند.
آقای... در نامهاش از غرب کشور مینویسد:
در... بین مرد و زن اختلاف فراوانی وجود دارد، به خصوص آنها که زن به زن میکنند. یعنی یک خواهر و برادر حاضر میشوند با یک خواهر و برادر دیگر ازدواج کنند. شما قضاوت کنید چهار دل چگونه با هم جور در میآیند. و به همین جهت طلاق در... زیاد است. حتی بعضی با وجود یک دو تا بچه از هم جدا میشوند. شیربها هم زیاد میگیرند. خیلی از جوانها را میشناسم که به علت مبلغ بالای شیربها نمیتوانند ازدواج کنند... .