(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

ایجاد و تقویت رابطه بهتر و موثر با همسر

من ،تو و اینهمه دوستت دارم!


اگر می خواهید از تمام زندگی تان لذت ببرید ، کاری کنید تا یک عشق درست و حسابی برای همیشه داشته باشید.

عشق

عشق و محبت از  رکن های اصلی نظام خانواده است که در برخی از خانواده ها پس از گذشت اندک زمانی از ازدواج، سست شده و موجب مسائل و مشکلاتی می شود که اگر در اسرع وقت به این مهم توجه  اساسی نشود ممکن است به مرور باعث از هم پاشیدگی  زندگی مشترک زوج شده و  آن را در معرض  آسیب هایی چون  جدایی عاطفی، خیانت و طلاق  قرار دهد.   
روان شناسان معتقدند: برای ایجاد و تقویت رابطه بهتر و موثر با همسر، افزایش سلامت روحی و روانی و تداوم زندگی، فراگرفتن مهارتهای اساسی لازم و ضروری است؛ به طوری که زن و شوهر می توانند با کسب آگاهی و شناخت مهارتهای لازم، زندگی مشترک مثبت و رضایت بخشی را به وجود آورند. 
فراگیری مهارتهای زیر برای تداوم  عشق و علاقه و ابراز محبت بین زوجین الزامی است:


احساساتی باشید
بسیاری از ما بر حسب عادت، تربیت غلط،  تجربه های تلخ جوانی، شیوه زندگی پدر و مادر و یا اطرافیان و ...  یاد گرفته ایم که از ابراز احساسات و اندیشه های خود پرهیز کنیم. اما ما توصیه می کنیم بجای تکیه بر این افکار واهی، آنها  را رها کنید، احساسات و عاطفه  مثبت خود را آغوش بگیرید و از ابراز آنها ترس و واهمه نداشته باشید. فراموش نکنید همسرتان همان کسی است که او را دوست دارید و او هم شما را دوست دارد، شما و همسرتان به هم رسیده اید تا نیازهایتان را مرتفع بسازید اگر به همسرتان ابراز عاطفه نکنید قرار است عاطفه تان را خرج چه  کسی کنید! پس یادتان باشد هرگز شایسته نیست احساسات خود را پنهان کنید و همچون سنگ سخت در مقابل همسرتان بی انعطاف و خشک باشید. زمانی که نیازهای عاطفی تان را ابراز کنید و اجازه دهید همسرتان نیز چون شما رفتار کند بی تردید از پس بسیاری از مشکلات برخواهید آمد. مثلا اگر بر سر موضوعی اختلاف نظر با همسرتان پیدا کنید هرگز او را در جبهه مخالف خود نمی بینید و می توانید امیدوار باشید که از راه همدلی ، صبر و گذشت آن را رفع کنید. 


قرار نیست همسرتان خودش را در شما ذوب کند و کسی دیگر غیر  از خود شود و یا آن که آنقدر قاطع باشد که نخواهد برای احساس همدلی و همراهی هم که شده، چارچوب های خویش را نادیده بگیرد و مطابق دلخواه همسرش رفتار کند. یادتان باشد ازدواج برده داری نیست و شما هرگز مجاز نیستید همسرتان را شبیه خودتان کنید و یا بی تفاوت به خواسته های خود و دیگری باشید

همسرتان را همان گونه که هست بپذیرید

تغییر دادن دیگران کاری بس سخت، فرسایشی و بی نتیجه است . این اشتباه بزرگی است اگر فکر کنید می توانید همسرتان را مطابق میل تان درست کنید! شما قبل از ازدواج فرصت داشتید شخصی را که تشابهات روحی و فکری بیشتری با شما دارد انتخاب کنید، حال پس از ازدواج مجبورید با ویژگی های متفاوت و منحصر به فرد او برای یک عمر زندگی کنید. اگر چه ممکن است همسر شما فردی منعطف و تغییر پذیر باشد اما در عین حال مختار است برخی از جزئیات رفتاری و یا عادتی خود را منطبق با خواسته شما کند و یا آن  که اصول فکری و عادات خاص خویش را داشته باشد و به هیچ وجه حاضر نباشد از انها  دست بکشد. 

هیچ یک از این دو حالت پسندیده نیست، قرار نیست همسرتان خودش را در شما ذوب کند و کسی دیگر غیر  از خود شود و یا آن که آنقدر قاطع باشد که نخواهد برای احساس همدلی و همراهی هم که شده، چارچوب های خویش را نادیده بگیرد و مطابق دلخواه همسرش رفتار کند. یادتان باشد ازدواج برده داری نیست و شما هرگز مجاز نیستید همسرتان را شبیه خودتان کنید و یا بی تفاوت به خواسته های خود و دیگری باشید. این حق مسلم شماست که دوست داشته باشید همسرتان نوع خاصی از لباس را بپوشد و یا طرز فکرش را در برخی از زمینه ها تغییر دهد و... بنابراین در نخستین گام توصیه می کنیم با خودتان روراست باشید؛ بهتر است بیش از آنکه همسرتان را مجبور کنید خود را عوض کند، یک لحظه با خودتان فکر کنید و خواسته های خود را زیر سوال ببرید : " این فرد مناسب من است و من چنین همسری می خواستم؟"، "آیا من بسیار پرتوقع هستم؟"، " آیا من ظرفیت پذیرش چنین تغییراتی را دارم؟" و...
در دومین گام، سعی کنید ویژگی های همسرتان را  آنگونه که هست بپذیرید تا بعدتر بتوانید با درایت و مدیریت عاقلانه پله پله او را به سمت تغییرات درست و دلخواه پیش ببرید.

 

 حریم خصوصی تان را حفظ کنید 
گاهی برخی از زوجین از سر ناآگاهی مشکلات زندگی خود را پیش مطمئن ترین افراد که پدر و مادر شان باشند بازگو می کنند غافل از آنکه گاهی راهنمایی های دلسوزانه آنها کار دستشان می دهد؛ مشکلات نه تنها حل نمی شوند بلکه آن موضوع  حادتر و پیچیده تر می شود. به همین دلیل توصیه می کنیم   سعی کنید مسائل خصوصی و خانوادگی خود را نزد هیچ کس حتی پدر و مادر و یا خواهر و برادرتان مطرح نکنید. بپذیرید شما و همسرتان به عنوان یک زن و شوهر و مدیران یک خانواده جدید، بیش از هر کسی به مسائل زندگی خود آگاه هستید و به همین دلیل هم می توانید درک روشن و واضحی از مشکلاتتان و راه حل های آن داشته باشید .

 

باهم باشید

اجازه ندهید پای عادت و یکنواختی به زندگی تان باز شود و بین شما و همسرتان فاصله بیندازد. به لحاظ عاطفی  و احساسی در کنار هم باشید، برای یکدیگر وقت بگذارید و به یکدیگر توجه کنید تا کیفیت رابطه تان ارتقاء یابد . این توصیه بسیار فراتر از وقت گذرانی و خوش گذرانی است . چه بسا بسیاری از زن و شوهرهای خوشبخت، روزها و یا ماه ها بخاطر شرایط کار و موقعیت اجتماعی از هم دور هستند اما هرگز احساس نمی کنند بین آنها فاصله ای است این درحالی است که برخی دیگر با وجود آنکه شب وروز کنار همند اما از فاصله عاطفی که میان شان وجود دارد در عذابند و آزار می بینند.

 

عشق

اهداف شخصی و مشترک تان را بشناسید
داشتن اهداف شخصی و اهداف مشترک، از ملزومات یک رابطه سالم و موفق است. دربهترین و درست‌ترین حالت، شما و همسرتان باید در اهداف تان همگام و همسو  باشید و برای رسیدن به آن اهداف از هیچ کمک و تلاشی دریغ نکنید. اگر از اهداف مشترک یا شخصی همسرتان مطلع نیستید، بهتر است با همسرتان به صحبت بنشینید و راجع به آنها سوال کنید. حتی الامکان مشوق باشید و زمینه ای را فراهم آورید که  خواسته های همسرتان تحقق یابد و یا اینکه به هدفش نزدیکتر شود.

اما اگر علایق بحق همسرتان، مورد پسند شما نیست نباید مانع تراشی کرده و  او را محدود کنید. بهتر است خودتان را جای او بگذارید "اگر همسرتان نخواهد شما به خواسته ها و اهداف تان برسید و یا این که آنها را کم ارزش بداند و مسخره نماید، چه عکس العملی نشان خواهید داد؟" بی گمان مخالفت با اهداف و تمایلات همسر، منجر به پیدایش مشکلات جدیدتر و پیچیده تری بر سر راه زندگی تان خواهد شد. 


رفتار اشتباه همسرتان را تلافی نکنید
ارتکاب به اشتباه، در زندگی مشترک اجتناب ناپذیر است. گاه یکی از زوجین بخاطر ناآگاهی، عدم درک و تجربه ناکافی مرتکب اشتباهی می شود در این میان اگر طرف مقابل، در صدد انتقام برآئید و یا بخواهد با مقابله به مثل کردن و یا لجبازی رفتار همسرش را تلافی کند بی تردید سنگ روی سنگ بند نمی شود و مشکلات دو صد چندان می گردد. در چنین شرایطی، بهترین کار گذشت است وجستجوی راهی برای متوجه کردن همسر به اشتباه و یافتن راه حلی برای اصلاح و پیشگیری از ارتکاب اشتباهات دیگر. 
  
به جای متهم کردن یکدیگر، پرسش کنید
بجای قضاوت و پیشداوری های نابجا، سرزنش و انتقادهای ناسازنده و یا طرح مسائل اختلاف برانگیز، از یکدیگر پرسش کنید و علت را جویا شوید. مثلا بجای اینکه بگوئید :" من می دانستم تو بی عرضه ای و نمی توانی از من دفاع کنی!" ، از همسرتان بپرسید: " به چه علت از من دفاع نکردی؟"؛ با این پرسش نه تنها از نظر و چرایی رفتار همسرتان آگاه می شوید بلکه می توانید با درنظر گرفتن جوانب و گاه حتی با اصلاح برداشتهای اشتباه خود و یا همسرتان، پیش  از بغرنج شدن موضوع، چاره ای برای آن بیابید و حل مساله کنید.    

نسرین صفری

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط: 

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

مشکلات شایع بین زن و شوهر

بین زن و مردی که در یک خانه زندگی می کنند مشکلات ، طبیعی است اما اگر حل صحیح انها را بدانیم...

زن و شوهر

گاهی افراد فکر می کنند که تنها زندگی زناشویی آنها پر از مشکلات و مسائل است و زندگی دیگران پر از شادی است. در حالیکه مشکلات و مسائل زاده انسان است و انسانها در همه شرایط و موقعیتها با مشکلات خود باید دست و پنجه نرم کنند .
در زندگی زن و شوهرها مسائل و مشکلات شایعی وجود دارد که باید با اراده، آموزش،  بینش و صبوری بیشتر به حل آن بپردازند تا بتوانند ازنعمت زندگی آرامش بخش و عاطفی خوبی برخوردار شوند و آرامش زندگی زن و شوهر در سایه مهربانی و محبت کردن به یکدیگر و صبور بودن در برابر مشکلات است که محقق می شود و به آنها کمک می کند تا رضایتمندی زندگی زناشویی را بدست آورند.  اصرار بر این مشکلات می تواند طعم شیرینی زندگی را به تلخی بدل کند.


مشکلات شایع بین زن و شوهر شامل موارد زیر است:
مشکلات ارتباطی : یکی از شایع ترین مسئله بین زن وشوهر نداشتن اطلاعات و آگاهی در مورد چگونگی برخورد با یکدیگر است. زن و مرد بدلیل تفاوتهای جنسیتی خود ، نوع نگاه ، نگرش، بیان احساسات و گفتگوهای آنان متفاوت است. همین مسئله می تواند موجب ایجاد اختلافات ارتباطی بین زن و شوهر شود. آنها قادر نیستند درباره موضوعات خود بدرستی با یکدیگر تبادل اطلاعات و همدردی نشان دهند. شناخت بیشتر در مورد تفاوتهای فردی همدیگر، در بدست آوردن بینش بیشتر به زن و شوهرکمک می کند.


مشاجره و خشونت: مشاجرات بیهوده و تکراری ، خشونت های کلامی و بدنی نشانه دهنده رابطه ضعیف بین  زن و شوهر است. چنین مشاجراتی امنیت زن و شوهر را گاهی از بین می برد و دلسردی و نگرانی را در فضای خانه حاکم می کند. آمادگی و پذیرفتن آموزشهای بیشتر برای کنترل خود در بهبود روابط  لازم و ضروری است.


علائم خفیف روان پزشکی در یکی از زوج ها : گاهی علائم  خفیف خلقی  در زن و شوهر وجود دارد که موجب  کاهش شادی و افزایش تحریک پذیری آنان می شود. بهتر است در چنین مواردی با کمک روانپزشک داروی مناسبی مصرف کنند. البته در مورد مصرف دارو، معمولا افراد واکنش نشان میدهند . در چنین مواردی استفاده از دارو، موجب ثتبیت خلق  فرد می شود و فضای خانوادگی را برای زن و شوهر بهبود می بخشد.

مسلما بی توجهی  دشمن روابط عاطفی زن و شوهر است. در حالیکه با یک نگاه یا سخن محبت آمیز و یا تعریف و تمجید کردن از یکدیگر و قدررانی کردن از زحمات یکدیگر می توانند محبت عمیقی را در دل همدیگر بوجود آورند

حسادت : گاهی حساسیت ها، شک و تردیدها، بدگمانی های بیش از حد زن و شوهر، دلخوری و نگرانیهای طرف مقابل را به همراه دارد. در نتیجه سردی روابط چاشنی زندگی می شود. در این گونه موارد باید عاقلانه در مورد زندگی و همسرتان فکر کنید تا دچار دلزدگی نشوید. تردید ها را از زندگی خودتان دور کنید.


بی توجهی : در روابط زن و شوهر نگاه ها و حرفهای آنان گاهی طوری است که بیشتر منعکس کننده بی توجهی و سردی روابط آنهاست و از فهرستهای مختلف زندگی برای ابراز احساسات خود استفاده نمی کنند یا اینکه طوری وانمود می کنند که انگار توجهی به طرف مقابل ندارند. مسلما بی توجهی  دشمن روابط عاطفی زن و شوهر است. در حالیکه با یک نگاه یا سخن محبت آمیز و یا تعریف و تمجید کردن از یکدیگر و قدررانی کردن از زحمات یکدیگر می توانند محبت عمیقی را در دل همدیگر بوجود آورند.


وضعیت ظاهر: گاهی  زن و شوهر بعد از ازدواج نسبت به ظاهر خود بی توجهی نشان می دهند و چندان اهمیتی به ظاهر خود در حضور همسر نمی دهند. این مسئله می تواند با گله های همسر نیز همراه باشد و آنرا دلیل بر بی توجهی طرف مقابل به خود تلقی کند. 
امام باقر ( ع ) می فرمایند: " همانطور که شوهران دوست دارند زن خود را زینت شده ببینند زنها نیز دوست دارند شوهر خود را آراسته ببینند. " در خصوص آراستگی شوهر برای زن از ابی الحسین ( ع ) نقل شده است که فرمودند " آراستگی شوهر برای زن، عفت زن را زیاد می کند." توجه زن و شوهر به ظاهر خودشان در مقابل یکدیگر نشان دهنده توجه به یکدیگر است.

 

تمرکز روی نکات منفی : توجه به نکات منفی موجب دلسردی و ناامیدی از زندگی مشترک می شود. در حالیکه بزرگ کردن خوبی ها و توجه بیشتر به آنها، صمیمیت و عواطف بیشتری را برای زوج به همراه دارد و شیرینی زندگی را بیشتر می کند. 
مسئله و مشکلات جزئی و پیش پا و یا بی توجهی به حل مساله مختلف، می تواند رابطه عاطفی زن و شوهر را خدشه دار کنند و آنطور که باید زن و شوهر نتوانند از زندگی مشترک خود بهره ببرند.


مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

پنج راز ارتباط زن و شوهری



آیا شما و همسرتان همیشه در مورد تمام مسایل از قبیل بـیـرون رفتن برای شام، باز گذاشتن درپوش خمیر دندان و یا تربیت بچه ها با یکدیگر مشاجره میکنید؟ به وسیله 5 اصل مهم شما یـــاد میگیرید که چگونه ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید. ایـن اصـول بنـیـان هـای خـانوادگی زیادی را از خطر نابودی نجات داده اند.

ارتباط بین همسران

راه حل حقیقی در رفع مشکلات

اولیـن مـرحله مـــصالحه و سازش است. شما باید از فریاد زدن و سـرزنــش کردن بـه شـدت پرهیـز کنید و بـه نــظرات و عقاید یکدیگر احترام بگذارید. مرحله دوم شناسایی مشکل و مــطرح کـــردن آن است. این دو مرحله قبل از شروع هر بحثی باید انجام شوند در غیر این صورت هیچ گاه موفق به سازش نخواهید شد. زمانیکه آمادگی ورود به مرحله سوم را پیدا کـردید می بایست بر روی چند مطلب با یکدیگر به توافق برسید.

اصل اول: در طول بـحث بـرای شـکست هـا و پــیروزی های یکدیگر چوب خط نیندازید

متاسفانه این یکی از شایع ترین مشکلاتی است که اغلب زوج ها مرتکب آن میشوند. هنگامیکه یکی از طرفین دچار اشتباهی شد طرف مقابل آن را در ذهن خود ثبت میکند تا در یک موقعیت مناسب آن را بازگو کنـد. وقتـی یـکــــی از آنها شروع به گله و شکایت میکند دیگری هم آرام نمی نشیند و هر آنچه را در ذهن خود ثبت کـرده اســـت بــــاز گو میکند گویی با این عمل موفق تر از میدان بیرون می آید. در یک چنین وضعیتی حساب کردن برد و باخت ها به صورت مهمترین عامل در می آید و هـر دو طـــرف از حیــطه بحث اصلی خارج می شوند. عده ای فرصت دادن به شریک زندگی را ضـعـــف شخصیتی به حــــساب می آورند. چنین رفتاری باعث جدایی و دور شدن زوجین از یکدیگر و در نهایت ایجاد تنفر میشود.

مصالحه و سازش بـه معنای وجود ضعف در شخصیت افراد نیست. هرزگاهی چند اجازه رشد کردن را به طرف مقابل بدهیـد. نفس خود را به مبارزه دعــــوت کنید تا روح شما از هرگونه عیب و زشتی به دور باشد. اگر با کله شقی تمام تنها به جـــمع کردن امتیاز در یـک رابـطـه بـیـندیشـید دیـگر قــادر بـه دیـدن مشــکلات اصـلی نخواهید بود و تصمیمات نادرستی اتخاذ میکنید که به زندگی مشترکتان صدمات جبران نا پذیری خواهد زد.

اصل دوم: طرز حرف زدن عامل مهمی در تعیین نتیجه هر گونه بحثی است.

حـتی اگـــر حــــق با شما باشد، اگر به روش صحیح آن را مطرح نکنید ممکن است حق مسلم خود را از دست بدهید. پس سعی کنید شیوه درست را برگزیـنـید.اصـــــلا خوب نیست که با به کار بردن لغات و اصطلاحات توهین آمیز شریک زندگــی خود را مجبور به دفــــاع کنید. واکنش طبیعی نسبت به حمله و تجاوز از دو حال خـارج نیسـت: یـــا فـــرد متقابلا تصمیم به مبارزه میگیرد و یا اینکه به لاک دفاعی فرو می رود که در هر دو حالت مشکل به شیوه منطقی حل نخواهد شد.

سهل انگاری در انتخاب یک مکان مناسب بزرگترین اشتباه است که متاسفانه بسیاری از زوج ها مرتکب آن می شوند. انتخاب زمان مناسب به انـدازه مـکان از اهـمـیـت ویـژه بـرخـوردار اســت

اصل سوم: در یک زمان خاص تنها بر روی یکی از مشکلات خود تمرکز کنید تا به نتیجه برسید

یکی از اساسی تریــن مشکلات من هنکام روان درمانی زوج ها، دور نگه داشتن آنها از خلط کردن چند مبحث مختلف است. مـــوشکافی و تجزه تحلیل چند مساله مهم در آن واحد غیر ممکن است. و تنها دلیل شکست در راه حــل مشکلات آمیختن آنها با یکدیگر است. به تازگی من و همسرم در مورد مسایلی پیرامـــون مــــدیـــریت مالی زندگی به مشـکل بـر خـوردیـم و بـحـث و جـدال را شـروع کـردیـم. سپـس تـصمـیم گـرفتیم با قضیه منطقی برخورد کنیم. اشتباهاتمان را پذیرفتیم و به موضوع بحث اصلی پرداختیم. الـبته برای رسیدن به نتیجه مطلوب کمی تلاش لازم است.

با تمرکز بر روی یک موضوع مشخص میتوانید خیلی زود به نتیجه برسید. شـاید در نگاه اول کمی مشکل به نظر برسد اما ارزش تـوجـه بیـشتر را دارد. شاید شریک زندگیتان با پـرداخـتـن بـه یـک مـوضـوع دیـگر شـما را از ریـل اصـلی خارج کرده و به بیراهه بکشانـد. صحبت کردن پیرامون مسایل مختلف روشی موذیانه برای تغییر موضوع بـحث است.

اصل چهارم: زمان و فضای مناسبی را برای بحث و مذاکرات خود در نظر بگیرید

همیشه زمان و مـکان مـنـاسبــی برای حل مشکلات شما وجود دارد. ابتدا مکان: دقیقا نمی توان گفت کدامیک از اتاق های خـــانه مناسب است، فقط کافی است برای هر دو نفر فضایی آرام بخش باشد. تـوجــــــه داشته باشید که هیچ گاه در مـلا عام و یا خانه دوستان و آشنایان بحث خانوادگی را شـــروع نکنید. چنین گفتگوهایی ارزش برگزاری در یک مکان مناسب را دارند.

سهل انگاری در انتخاب یک مکان مناسب بزرگترین اشتباه است که متاسفانه بسیاری از زوج ها مرتکب آن می شوند.

انتخاب زمان مناسب به انـدازه مـکان از اهـمـیـت ویـژه بـرخـوردار اســت. در ایـن مبـحث می بایست سه امر اساسی مورد توجه قرار گیرد.

زمان

اولا شما باید (و واقعا باید) مشکلات را در نقطه شروع شناسایی کنید تـا قـدرت داشته باشید قبل از اینکه به یک خصوصیت اخلاقی در فرد مقابل تبدیل شوند آنها را رفع کنید. بسیاری از افراد پس از اینکه طرف مقابل برای بیستمین بار مرتـکـب اشتباهی میشود، احساس ناراحتی می کنند که دیگر آن زمان بسیار دیر است. هر چـه طرف مقابل مدت زمان بیـشتری بـه کـار اشــتباه خـود ادامـه دهــد شما باید نیروی بیشتری صرف کنید تا بتوانید او را از این عمل باز دارید. اگر دست روی دســت بگذارید و توقع داشته باشید که همه مسایل به خودی خود حل شوند هیچ گاه نباید انتـظار داشته باشید تا خواستهای شما برآورده شود و نیازهایتان مرتفع گردد.

ثانیا مطمئن شوید که به اندازه کافـی زمـان هسـت تـا بـتــوانید به طور کامل به موضوع مورد بحث بپردازید. عده زیادی از بـیـمـاران مـن مسـایل بسیار مـهــم را درست در زمان خاتمه جلسه بیان می کنند و بعد از اینکه من به آنها پایان جلسه را اعـلام میــکنم آنها عصبانی میــشوند. مورد مشابه در روابط خانوادگی وجود دارد. شروع بحث هنگام خروج از منزل یا رفتن به محل کار بی فایده است. البتـه تـوجـه داشـتـه بـاشیــد اگر بحث برای مدت زمان زیادی به تعویق افتد ممکن است مشکل شما بـه دسـت فـرامـوشی سپرده شـود و برای همیشه حل نشده باقی بماند. بنـابرایـن زمـان مناسبـی را بـرای شــــروع بحث رودر رو انتخاب کنید.

ثالثا اگـر ســاعت ها بر روی مشکل خود بحث کردید و به نتیجه مطلوب نرسیدید، شاید وقت آن رسیده باشد که جلسه را تعطیل کنید و ادامه آن را به زمان دیگری موکول کنید. زمانیکه هر دو طرف خسته باشند ممکن است بحث به حاشیه کشیده شود؛ پس بهتر است بر سر این مساله با یکدیگر توافق کنید و ادامه بحث را زمانی کـه هــــر دو طرف از آمادگی کامل برخوردار بودند ادامه دهید.

اصل پنجم: اگـر نسـبـت بـه هـمسر خود بی اعتنایی کردید و او را آزرده خاطر ساختید؛ از او عذرخواهی کنید.

عذرخواهی یـک عـمـل کوتاه و شیرین است. هیچ کس کامل و بی عیب نیست. گاهی پیش می آید که دانسته و یا نادانسته به احساسات طرف مـقـابل خود لطمه می زنید. ممکن است در آن لحظه ارواح خبیثه شما را احـاطـه کـرده بـاشـند اما چیزی که اهمیت دارد این است که در حال حاضر پشیمان هستید. غرورتان را کنار بگذارید و از همسرتان طلب بخشش کنید.در شرایط مشابه هنگامیکه شما نیز مورد بد رفتاری و بی احترامی قرار گرفتید، می توانید انتظار عذرخواهی از جانب همسرتان را داشته باشید.

اشتباهات خود را قبول کنید تا از هر قید و بنـدی بـه دور بـاشــیــد. برای شریک زندگی تان ارزش قائل باشید و اجازه ندهید تا مشـکـلات سرانــجام ناخوشی را برای شما به همراه داشته باشند

ممکن است شما والدینی داشتید که برای حقوق یکدیگر ارزشی قائل نـبودند، به حریم شخصی یکدیگر تجاوز میکردند و مشکلات زندگی روابط آنها را به راحتی پایــمال میکرد. من حاضرم با شما شرط ببندم که آنها هیچ گاه از یکدیگر عذرخواهی نمی کـردنـد. پس متفاوت باشید. اشتباهات خود را قبول کنید تا از هر قید و بنـدی بـه دور بـاشــیــد. برای شریک زندگی تان ارزش قائل باشید و اجازه ندهید تا مشـکـلات سرانــجام ناخوشی را برای شما به همراه داشته باشند.

اصول و فنون یاد شده را می تــوانـید در زمینه حل کلیه مشکلات خود به کار گیرید تا در حل تمام مشکلات روابط زناشویی خود به موفقیت دست پیدا کنید.


مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

زندگی با همسر همیشه مشکوک چگونه است؟

زندگی با همسر همیشه مشکوک!


بسیارند کسانی که بدبینی وسواس‌گونه‌ای به همسرشان پیدا کرده‌اند و فراوانند طلاقهایی که به همین دلیل رخ می‌دهند؛ حال آن که اگر هر یک از طرفین می‌دانستند نگاه پر از سوء‌ظنشان چگونه و از کجا نشأت گرفته و بخوبی آن را مدیریت می‌کردند، همچنان دو پرنده عاشقی بودند که زندگی مشترکشان را با آن توصیف می‌کردند.

بدبینی، شک، بدگمانی

بدبینی به همسر اشکال متفاوتی دارد

خیلی از زوجین بدبینی‌های بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی تلقی می‌کنند و آن‌را با عناوینی همچون غیرت و تعصب و مراقبت توجیه می‌کنند، حال آن‌ که واقعیت چیز دیگری است.

اساسا بدبینی به همسر در 3 حالت کلی بروز می‌کند:

گروه اول افرادی هستند که بدبینی در ذاتشان است. این افراد را از همان ابتدای زندگی براحتی می‌توان شناخت؛ آن زمان که نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را می‌بینند و در رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند.

گروه دوم افرادی هستند که نوعی وسواس نیز در بدبینی‌هایشان نهفته است. این دسته از زوجین نسبت به برخی رفتارها و واکنش‌های همسر خود به جنس مخالف، حال در محیط کاری باشد، نوعی وسواس فکری دارند که در پاره‌ای اوقات همراه با بدبینی به وی است که البته در این فرم باز هم اختلاف بین زوجین خیلی پدیدار نمی‌شود.

گروه سوم که در حقیقت روزگاری جزو گروه‌های یک و دو بودند بشدت در معرض خطرند، چرا که مبتلا به اختلالات پارانوئیدال می‌شوند به این معنا که با کنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه می‌رسند که همسرشان قطعا در حال خیانت به وی است و این فکر همچون خوره جسم و روح فرد را نابود می‌کند و اگر خوشبین باشیم که اتفاق ناگواری در این بین نیفتد، طلاق و جدایی بین زوجین مسالمت آمیز ترین اتفاق است.

 

ریشه‌های بدبینی به همسر

** خیلی اوقات بدبینی و شک بین زوجین از علاقه و عشق زیاد به یکدیگر نشات می‌گیرد. خانم همسرش را تنها متعلق به خود می‌داند و طبیعتا هر نوع رفتار خارج از منزل برایش سخت و غیر قابل هضم است. بتدریج این عشق و علاقه به نوعی احساس شکست از دیدگاه خودش تبدیل می‌شود و هر آن فکر می‌کند که زندگی اش در حال فروپاشی است.

** عدم شناخت کافی از همسر، اساس بدبینی و شک به وی است. وقتی مرد از همسر آینده‌اش تصویری دیگر را در ذهن می‌پرورانده با ورود به زندگی مشترک متوجه می‌شود که در انتخابش اشتباه کرده و این خود نوعی نفرت و انزجار را در وی نسبت به همسرش ایجاد می‌کند و طبیعتا این موضوع مهم‌ترین دلیل می‌شود برای پیدایش بهانه گیری‌ها و بدبینی‌های بیمار گونه.

** فرزندان والدین بدبین و شکاک در طول زندگی یاد می‌گیرند که در آینده نیز نسبت به همسرشان و اطرافیان خود بدبین و شکاک باشند. این موضوع نقش تربیت خانواده را براحتی روشن می‌کند، این‌گونه که فرزندتان از شما بدبینی و شک به همسرش را یاد می‌گیرد.

** مراقبت از خانواده در مقابل سنگ اندازی و حسادت‌های دشمنان خانوادگی که عموما به شکل یک دوست وارد زندگی می‌شوند نیز اساس خیلی از بدبینی‌ها و سوءتفاهم‌هاست. دوست شما به زندگیتان حسادت می‌کند و بر همین اساس پروژه‌ای را پیاده می‌کند که اطمینان شما را به همسرتان سلب کند.

اگر فکر می‌کنید که همسرتان بی هیچ دلیلی به شما شک دارد، به او کمک کنید شک‌هایش را برطرف کند. اگر باز درست نشد، قبل از اینکه دیر شود از متخصص کمک بگیرید

تاثیر شک و سوءظن در روابط

چه بلایی سر همسر شکاک می‌آید؟ شک و سوءظن چه تاثیراتی می‌تواند بگذارد که فرای کنترل ماست؟

اگر سوءظن به یک اتفاق هر روزه تبدیل شود، می‌تواند مشکل‌ساز شود. فرد شکاک معمولاً احساس ناامنی می‌کند و بدترین چیزها را درمورد همسرش تجسم می‌کند. حتی یک اتفاق ساده مثل برنداشتن تلفن توسط همسرش می‌تواند زندگی فرد شکاک و همچنین همسر و بقیه اطرافیانش را جهنم کند. افراد شکاک آرامش روحی و روانی را از خود و دیگران سلب می‌کنند.

گاهی اوقات سوءظن به خیانت درست به اندازه همان خیانت می‌تواند به رابطه آسیب بزند. اگر شک‌ها نادرست باشند، همسر فرد شکاک حالت دفاعی گرفته و او را سرزنش خواهد کرد. گاهی‌اوقات حتی ممکن است وسوسه شود که واقعاً خیانت کند.

افراد شکاک افرادی شدیداً متزلزل هستند که احساس ناامنی می‌کنند و حتی ممکن است تا جایی پیش بروند که دست به کشتن همسرشان بزنند. حتی ممکن است به خاطر حس عدم امنیت و اطمینانشان خودکشی کنند. به همین دلیل اگر فکر می‌کنید که همسرتان بی هیچ دلیلی به شما شک دارد، به او کمک کنید شک‌هایش را برطرف کند. اگر باز درست نشد، قبل از اینکه دیر شود از متخصص کمک بگیرید.

 

چه کمکی می‌توانید به خودتان و او بکنید؟

چه چیزی باعث می‌شود که همسرتان به شما شک کند؟ آیا شما می‌توانید این شکاکیت را از بین ببرید؟ دلایل زیادی وجود دارند که باعث می‌شوند شریک زندگیتان به شما شک کند. احساس عدم امنیت، بدبینی، سوءتفاهم، حسادت و بی‌اعتمادی انگیزه‌های همسرتان را برای سوءظن بیشتر می‌کنند. زندگی ترسناکی است اگر هر روز احساس کنید یک نفر شما را زیر نظر دارد، به هر کاری که می‌کنید حساس است و اجازه نمی‌دهد هرجایی بروید. شما حق دارید از همسرتان عصبانی شوید که شماره‌های تماس، پیامک‌ها و ایمیل‌هایتان را بدون اجازه شما کنترل کند بدون اینکه هرگز در طول رابطه زناشوییتان خطایی از شما سر زده باشد. دفاع از خودتان در برابر این سو ظن و پافشاری برای اینکه ثابت کنید کاری نکرده‌اید بی‌فایده است. همسرتان باید بفهمد که اشتباه می‌کند و از شما بخواهد تا کمکش کنید از شکاکیت‌‌ رها شود.

شک داشتن

چگونه رفتار کنید؟

کار آسانی نیست که به همسرتان بفهمانید او بیش از اندازه شکاک است به ویژه اگر شما تازه ازدواج کرده باشید. بعضی از واکنش‌های خاص مثل داد و بیداد و قهر کردن در برابر پرسش‌های همسرتان مثل اینکه «کجا بودی؟ با کی بودی؟ چرا تلفنت رو جواب ندادی؟ چرا این عطر خاص رو استفاده کردی؟» بسیار ناشیانه و بی‌فایده هستند.

 

پس اگر احساس می‌کنید همسرتان شکاک است باید به دنبال راهکارهای مفیدتری باشید:

مشکل از شما نیست: پیش از هر واکنشی مطمئن شوید همسرتان تا چه اندازه شکاک است.

 

او ممکن است تمام روز مشغول کنترل کردن شما باشد. ایمیل‌هایتان را چک کند و با نام کاربری شما در اینترنت فعالیت کند تا از روابط شما سر دربیاورد. اما این مشکل شما نیست و فقط بخاطر بی‌اعتمادی همسرتان است. واکنش‌های آنی و دفاع از خودتان کمکی به وضعیتی که در آن هستید نمی‌کند. شما حق دارید ناراحت باشید اما حتی یک لحظه فکر نکنید شما غیرطبیعی هستید و راه و رسم برقراری یک رابطه عاطفی زناشویی را نمی‌دانید. این نکته را به راحتی می‌توانید بفهمید؛ آیا شما هم مثل همسرتان بدبین و شکاک هستید و علاقه‌ای به دخالت در امور شخصی همسرتان دارید؟

 

تحت تأثیر قرار نگیرید: زندگی با کسی که دوستش دارید اما او به شما اعتماد ندارد دشوار است اما شما نباید اجازه بدهید رفتار اشتباه او زندگیتان را برهم بزند، روزتان را خراب کند و غمگینتان کند. نیازی نیست از خودتان دفاع کنید. می‌توانید تمام روز را با همسرتان به بحث درباره اینکه چه کسی را و کجا و در چه ساعتی دیده‌اید و یا اینکه مغازه دار به شما چه گفته است و چه پوشیده‌اید تلف کنید و یا فقط شنونده ترس‌ها و بی‌اعتمادی‌های همسرتان باشید.

 

شنونده باشید: به جای انتقاد یا واکنش‌های تند کمی به حرف‌ها و نگرانی‌های همسرتان گوش بدهید. او از چه رفتار شما احساس نگرانی می‌کند؟ همین که او بتواند به شما اعتماد کند تا از ترس‌ها و نگرانی‌هایش بگوید قدم مهمی برای بهبود احساس بی‌اعتمادی‌اش برداشته است. او می‌گوید: «نپوش، نرو، نیا، نگاه نکن» و وقتی شما پاسخ می‌دهید «به تو ربطی نداره» همه چیز در یک تنش تمام می‌شود. اما اگر بپرسید «چرا؟ از چی می‌ترسی؟ چی شد که این ترس‌ها به سراغت اومد؟ برام توضیح بده چه اتفاقی می‌افته اگه من با یه غریبه تلفنی حرف بزنم؟» همسرتان شروع به واکاوی احساساتش می‌کند و شما خوب می‌دانید که همه ما نیاز به یک شنونده بی‌طرف داریم!

یک مشاور یا روان درمانگر نه تنها می‌تواند علت شکاکیت در همسرتان را تشخیص بدهد بلکه می‌تواند راهکارهایی را برای رابطه و مشکل خاص شما پیشنهاد بدهد

روی رفتارتان کار کنید: بهانه به دست همسرتان ندهید. بعضی از رفتارهای شما ممکن است به نظر همسرتان شک‌برانگیز باشند. اگر عادت دارید در جایی خلوت با تلفن حرف بزنید یا دیر به خانه بیایید آن‌ها را کنار بگذارید.

 

با هم صحبت کنید: اگر از تلاش برای ایجاد اعتماد در همسرتان خسته شدید باید با همسرتان درباره احساساتتان حرف بزنید. به او بفهمانید که رفتارش چه احساس ناراحت‌کننده‌ای در شما ایجاد می‌کند.

با این حال اگر بعد از تمام تلاش‌های شما برای اعتماد سازی در همسرتان ناکام ماند هنوز یک فرصت مهم دیگر دارید. این تنها راه باقی مانده کمک از متخصصان است. یک مشاور یا روان درمانگر نه تنها می‌تواند علت شکاکیت در همسرتان را تشخیص بدهد بلکه می‌تواند راهکارهایی را برای رابطه و مشکل خاص شما پیشنهاد بدهد. گاهی رفتارهای حسادت‌آمیز همسرتان صرفا بخاطر احساس ناامنی نیست بلکه ممکن است همسرتان شخصیت ناسازگاری داشته باشد و تربیت غلط ذهنیت او را نسبت به روابط تخریب کرده باشد و این مساله‌ای نیست که شما خودتان بدون کمک از یک متخصص آن را حل کنید.

 

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

چطور می شود شوهرتان را صمیمانه بشنوید



درست شنیدن، واقعاً هنر است؛ اما هنری که می توان فرا گرفت. برای درست شنیدن می باید از اندیشیدن درباره پاسخ دادن خودداری ورزید، و به جای آن، بر درک سخن و احساس طرفی که با شما حرف می زند، تمرکز کنید.

شوهرتان را صمیمانه بشنوید

وقتی که شوهرتان به خانه بر می گردد و اتفاقی را که آن روز برایش افتاده است برایتان شرح می دهد، شما معمولاً چه واکنشی نشان می دهید؟

. برای درست شنیدن می باید از اندیشیدن درباره پاسخ دادن خودداری ورزید، و به جای آن، بر درک سخن و احساس طرفی که با شما حرف می زند تمرکز کنید

تاکنون چند بار شوهرتان مطلبی را با شما در میان گذاشته است. و شما، به جای تأیید او، از فرد دیگر حمایت کرده اید؟ برای مثال، او به خانه می آید و به شما می گوید ترفیع مقامی را که به گرفتش امیدوار بود نگرفته است. اقدام شما این است که به او بگویید:

1- او چقدر خوش اقبال است، چون احتمالاً در آن مقام چندان خشنود و راضی نمی شد؛ یا

2- رئیس او می باید دلیل خوبی برای ترفیع مقام ندادن او داشته باشد؛ یا

3- کسی که ترفیع مقام را گرفته، مدت بیشتری با آن شرکت همکاری می کرده است؛ یا

4- حالا شاید او بخواهد از این شرکت که ابلهانه اداره می شود، بیرون بیاید.

پاسخ دادن به هر یک از این عبارت ها، آشکارا نشان می دهد که شما درک نمی کنید او چه احساسی دارد. او دل شکسته است. توقع های او برآورده نشده است. واکنش شما می بایستی این گونه می بود: «چه بد! تو می بایستی خیلی غمگین شده باشد. تو خیلی کار کردی. مسئول های آن شرکت نمی دانند چقدر خوش اقبال هستند که تو را دارند.» راه حل ارائه ندهید. رهنمود ندهید.

هر گاه شوهرتان  به نزدتان می آید تا موضوعی را نقل کند، دقیقاً باخود بگویید: «الن، فقط ساکت باش! او نصیحت و پند تو رو نمی خواد. اون فقط می خواد که تو اونجا باشی و گوش بدی.»

ما همیشه سعی داریم اوضاع را بهتر کنیم واز درد وآسیب ونومیدی جلوگیری کنیم در حالیکه باید بدانیم ما قادر نیستیم این گونه به همسرمان کمک کنیم همه کاری که می توانیم انجام دهیم آن است که در کنارش باشیم به طوری که او بتواند دردش را به ما بگوید، و سپس تأیید کنیم که هر آنچه احساس می کند درست است.

به این دلیل است که بهترین درمان، بودن در میان گروهی از افراد است که با وضعیت های مشابهی که شما در آن قرار دارید، پیش تر رویارو شده اند. برای مثال، تا به حال هرگز خانه مرا دزد نزده است، بنابراین، تنها می توانم مجسم کنم که چنین وضعی برای کسی که خانه اش مورد دستبرد قرار گرفته چگونه است.

بیشتر مردم به کسی که قربانی سرقت شده است می گویند او چقدر خوش اقبال است که هنگام وقوع دزدی در خانه نبوده است، و یا اجناس با ارزش او به سرقت نرفته است و او از این بابت باید خیلی هم شکرگزار باشد. اما اگر قربانی سرقت در میان گروهی باشد که خانه هایشان مورد دستبرد قرار گرفته است، آنان می توانند تأیید کنند که خشم و نگرانی او بابت کالای به سرقت رفته نیست. او به این دلیل آن احساس ها را دارد که به حریم خصوصی او تجاوز شده است. شاید یکی از افراد گروه بگوید هر وقت کلید خانه اش را در قفل آن فرو می برد، چه ترسی وجودش را فرا می گیرد، حتی با آنکه پلیس به وی اطمینان داده است سارقان هرگز به جایی که از آن سرقت کرده اند، باز نمی گردند. امکان دارد یکی دیگر از آن افراد اعتراف کند که گر چه دستگاه های ایمنی و دزدگیرهای جدید خریده است، هنوز هم از دزد می ترسد. آنان تنها احساس هایی را که دارند با یکدیگر در میان می گذارند و فرد قربانی سرقت، با دانستن این موضوع که او تنها نبوده- و اینکه آنچه را او احساس می کند، خیلی های دیگر احساس کرده اند- احساس بهتری پیدا خواهد کرد.

ما همیشه سعی داریم اوضاع را بهتر کنیم واز درد وآسیب ونومیدی جلوگیری کنیم در حالیکه باید بدانیم ما قادر نیستیم این گونه به همسرمان کمک کنیم همه کاری که می توانیم انجام دهیم آن است که در کنارش باشیم به طوری که او بتواند دردش را به ما بگوید، و سپس تأیید کنیم که هر آنچه احساس می کند درست است

وقتی که کسی شغل خود را از دست می دهد، گفتن مطالبی از این دست کمکی به او نمی کند: «اوه، نگران نباش. با دانش و استعدادی که تو داری، خیلی زود کار دیگه ای پیدا می کنی.» یا: «این بهترین اتفاقیه که ممکن بود برات بیفته. خواهی دید. اگر یک در بسته بشه، چند تا در دیگه باز می شه.» هیچ کس قبول نمی کند که او از این بابت که امکان یافتن شغل دیگر را ندارد و یا دردی که چنین شکستی به دنبال دارد، می ترسد.

همه ما این عبارت را شنیده ایم: «گریه کردم چون کفش نداشتم، تا آنکه کسی را دیدم که پا نداشت.» اما واقعاً گمان نمی کنم کسی که دچار بحران است، با شنیدن این عبارت احساس بهتری پیدا کند.

این افراد دوست دارند  تا یک نفر پیدا شود و بگوید: «اوه، متاسفم. حتماً احساس خیلی بدی داری. چه ماجرای غم انگیزی. چه شکستی.»

ودردناک تر برای این افرادآن است که به او بگویند «بگذار موضوع فلانی و فلانی رو برات بگم»،اینجاست که طرف مقابل شما احساس می کند که شما  به شکستی که خورده است  اهمیت نمی دهید وبه عبارت واضح تر گوشی نیست تا حرف هایش را بشنود.

 

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

مردان و رازهای همسرداری

اگر دنیای زنانه را بشناسید و رازهای ارتباط با آنان را فرا گیرید، می توانید احساس خوشبختی کنید و آرامش و تسکنه را نیز به همسرتان هدیه دهید. با ارتباط سالم و صمیمانه است که می توان کرامت انسانی را پویا و فعال کرد و در فضایی امن و شاد، به رشد و تعالی رسید.

رازهای همسرداری

ابراز محبت؛ همیشه و همیشه

شاید شما دیوانه وار عاشق همسرتان باشید اما اگر علاقه تان را پنهان کنید، او هرگز متوجه محبت بی پایان شما نسبت به خود نخواهد شد، به عبارت دیگر، هرچقدر هم که همسرتان را دوست داشته باشید اگر ابراز علاقه نکنید فایده ای ندارد و بی تردید همیشه نیز از جانب او به بی مهری متهم خواهید بود.

خانم ها ذاتا مهرطلب هستند، هیچ چیز به اندازه ابراز محبت و دوستی از سوی همسر برای زنان ارزشمند نیست.

اگر می خواهید سلطان قلب همسرتان باشید، عشق آتشین خود را در عمل نشان دهید. مهر و علاقه راستین خود را از گنجینه پنهان درون سینه تان بیرون آورید و با کلامی شیرین و یا رفتارهایی که نشان از صمیمیت و دوست داشتن است، محبت خود را ارزانی بانوی خانه  کنید. بهتر است با توجه به شخصیت و علاقه مندی های همسرتان ابراز محبت کنید تا او این احساس عمیق شما را دریافت و احساس کند.

 

چون کوه استوار باشید

زنان هر قدر هم که قوی و مقتدر باشند، فطرتا نیازمند تکیه گاهی امن و مطمئنی از جنس مخالف می باشند، و غالبا همسرشان باید چنین نقشی را در زندگی شان ایفا کنند. آنان دوست دارند همسرشان را قدرت محض زندگی شان بدانند تا به وقت کاستی و نیاز، با سر گذاشتن بر شانه های نیرومند همسرشان بیارامند و امنیت بیابند. احساس نیاز به وجود  تکیه گاهی امن در زنان، هرگز با قدرت نمایی کاذب و یا دروغین مردانه معنا نمی شود، بلکه با جلب اعتماد زن بوجود می آید. اگر شما می خواهید مرد رویاهای همسرتان باشید سعی کنید مدیر و مدبر باشید و تکیه گاه همیشه امن و مطمئن او؛ به همسرتان بفهمانید می توانید با کمی تدبر از پس همه مشکلات زندگی برآئید و همیشه و در همه حال همراه او خواهید بود و همگام با او پیش خواهید رفت. مثلا، به وقت اشتباه، پشت همسرتان را خالی نکنید بلکه خطاهای او را نادیده بگیرید و راهی برای حل آن بیابید.

 

تکریم همسر، فراموشتان نشود

زنان دوست دارند همیشه معشوقه مورد احترام همسرشان باشند.گاهی حرکت ناخوشایندی از جانب مرد، زن را چنان در خود فرو می برد و بی مهری همسر را بر دل می نشاند که هزاران محبت شاید هرگز جبران مافات نکند. در همه حال حتی به وقت خشم و عصبانیت، هتک حرمت نکنید، رفتار نامطلوبی نداشته باشید و یا چیزی بر زبان تان جاری نسازید که هرگز نتوانید زخم نشانده شده آن بر روح همسرتان را مرهم شوید و التیام دردش کنید. برای اجتناب از این حالت لازم است که احترام به همسرتان را نزد خانواده، دوستان، آشنایان  و بالخص فرزندان جدی بگیرید.

یک مرد موفق، مردی است که این خصلت زنانه را بشناسد و با ترفندهایی به ارضاء این حس زنانه همسرش بپردازد. توصیه می شود ساعاتی از وقت تان را صرف هم صحبتی با همسرتان کنید و با دل و جان، گوش به حرف هایش بسپارید

خانواده همسرتان را گرامی بدارید

تعلقات عاطفی زنان باعث می شود که آنان حساسیت افراطی به خانواده و خویشاوندانشان داشته باشند، این مهم، رازی است که بسیاری از مردان آن را نادیده می گیرند و به گمان غلط با  فرو ریختن دیوار احترام و بهانه گیری های بجا و نابجا سعی می کنند زهرچشم از همسر بگیرند و یا با تحقیر آنان خود را والا و باارزش معرفی کنند. مثلا، برخی از مردان ناشیانه رفتار می کنند و بر سر هر منش و گفتار خانواده همسر، بهانه ای برای بحث و جدل ایجاد می کنند و یا گاه حتی کار را به بی احترامی و هتک حرمت به خانواده می رسانند. بهتر است که مسئولیت انتخابتان را بپذیرید و به یقین بدانید که  قرار نیست خانواده همسر شما کپی برابر اصل خانواده شما باشند، آنها بر حسب شرایط فرهنگی شان عقاید،باورها و رفتارهایی خواهند داشت که ممکن است باب مزاج شما نباشد. در برابر این تفاوت ها چشم ببندید و نادیدنی ها را نبیند و  آنچه که شنیدنی نیست را نشنوید! اگر مقابله به مثل کنید و یا بی حرمتی کنید، بی تردید مقصر همیشه خطاکار خواهید بود. بهتر است با همسرتان راجع به خانواده اش بحث و جدل نداشته باشید چون او جوابگوی رفتار اشتباه  خانواده و یا آشنایانش نیست.

 

شنونده فعال باشید

زنان کلامی هستند و دوست دارند با همسرشان ساعت ها به گفتگو بنشیند و از سیر تا پیاز همه ماجراهایی که برای خودشان و یا دیگران اتفاق افتاده را تعریف کنند، رفتاری که شاید چندان مساعد حال مردان نباشد. یک مرد موفق، مردی است که این خصلت زنانه را بشناسد و با ترفندهایی به ارضاء این حس زنانه همسرش بپردازد. توصیه می شود ساعاتی از وقت تان را صرف هم صحبتی با همسرتان کنید و با دل و جان، گوش به حرف هایش بسپارید.

 

قدردانی کنید

هرگز تصور نکنید همسرتان همچون شما موظف به انجام وظایفش است، پس لازم به تشکرکردن از او نیست. حس قدرشناسی، همچون تقویت کننده ای است که همسرتان را ترغیب و تشویق می کند که برای بهبود زندگی اش بیش از پیش وقت بگذارد و دچار دلزدگی و سردی نشود. به همین خاطر بهتر است فعالیت های هرچند کوچک و جزیی،همسرتان را در خانه ببینید و سپاس گزارش باشید.

رازهای همسرداری

مسئولیت پذیر باشید

مردان مسئولیت پذیر و وظیفه شناس مورد پسند زنان هستند. وظایف خود را به خوبی بشناسید و تا آنجایی که ممکن است از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکنید.  تاآنجایی که برایتان مقدور است رفاه و آسایش همسرتان را فراهم کنید، بدین طریق همسر شما هم خواهد دانست که شما همیشه در تلاش بهترین ها برای خانواده هستید و اگر گاهی موفق نمی شوید تقصیر شما نبوده و از بی توجهی و یا اهمال شما نیست بلکه شرایط امروزتان چنین ایجاب کرده است.

خوش قول باشید

خلف وعده برای زنان بسیار دردناک است و باعث کمرنگ شدن اعتمادشان می شود. اگر می خواهید ایده آل همسرتان باشید  سعی کنید هرگز قولی به او ندهید که نتوانید آن را انجام دهید. مثلا، نگوئید آخر هفته خریدهای خانه را انجام می دهید ولی در آخر هفته به روی خودتان نیاورید و فراموش کنید.

 

علت مخالفت‌های خود را توضیح دهید

به طور مستقیم با همسرتان مخالفت نکنید، مخالفتهای مستقیم، از نظر زنان، بوی قلدری و زورگویی می دهد و ممکن است حس تنفر و یا خشم در همسرتان ایجاد کند. این حس های ناسالم  باعث ایجاد حالت تقابل، کاهش عاطفه و صمیمیت و یا برداشت های غلط در زنان می شود. همیشه علت مخالفت خود را با دلیل و برهان های منطقی، توضیح دهید اگرچه ممکن است  همسرتان در آن لحظه ناراحت شود اما قطعا بدانید در خلوت خود، به شما حق خواهد داد. 

مثلا، اگر نمی توانید در مهمانی شرکت کنید به او بگوئید که به فلان دلیل نمی توانید همراه او در مهمانی آخر هفته باشید.

 

شوهر خوبی باشید

شوهر خوب بودن را از دیدگاه همسرتان تعریف کنید و بسیار تلاش کنید که مرد دلخواه وی باشید. خواسته های منطقی و بحق او را بشنوید و برای مورد دلخواه بودن از نظر او تغییراتی را در خود ایجاد کنید و تا حدودی بر طبق  خواسته های همسرتان رفتار کنید. مثلا، اگر همسرتان دوست ندارد شما در جمع های خانوادگی سکوت کنید بهتر است مهارتهای ارتباطی خود را ارتقاء دهید.


 

مطالب پیشنهادی:

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

  

برگ برنده در زندگی مشترک


عاشقانه


آیا شما هم سبک و طرز زندگیتان را به گونه ای سازمان داده اید که حاصلش روابط زناشویی ناموفق است؟

اگرچه شما با کسی پیمان ازدواج بسته اید که به لحاظ جسمانی، احساسی، عاطفی و اجتماعی با شما تفاوت دارد و هیچ کتابی، هیچ روان درمانگری و هیچ مشاور امور زناشویی نیست که بتواند این اختلافات طبیعی را از میان بردارد لیکن در عمل شما می توانید به گونه ای سبک زندگیتان را تغییر دهید و مدیریت کنید که به نتیجه مطلوب برسید.

و البته در این راستا قطعاً قصد و نیت به تنهایی کافی نیست چراکه  90 درصد کسانی که از وزن بدنشان می کاهند دوباره چاق می شوند و 85 درصد کسانی که ترک اعتیاد می کنند در مدت یک سال عادت دیرنه را از سر می گیرند، علتش این است که آن ها سبک و طرز زندگی که سبب این عادت ها می شود را تغییر نداده اند. باید بدانید که برای تغییر سبک زندگیتان و سالم نگه داشتن رابطه زناشویی تان به داشتن برنامه ای منظم نیازمندید.

در هر لحظه اگر احساس کردید کاری که انجام می دهید اولویت مهم زندگی شما را در نظر نمی گیرد دست از آن کار بکشید و کاری کنید که با اولویت شما سازگار باشد. باید در جهتی قدم بردارید که رابطه زناشویی خود را معنی دار کنید این اولویت شماست

مدیریت رفتار

توجه به اولویت ها:

یکی از کارهای مهمی که باید انجام دهید توجه کردن به اولویت هاست، که البته لازمه‌ی آن شناخت اولویت‌هایتان آن می باشد. در این زمان باید از خود سوالاتی بپرسید، برای مثال "آیا این اندیشه، احساس یا رفتار اولویت مرا برای حفظ این رابطه تضمین می کند؟" اگر جواب منفی است شما کاری می کنید که اولویت شما در زندگی نیست بنابراین به مشکل و دردسر می افتید.

در هر لحظه اگر احساس کردید کاری که انجام می دهید اولویت مهم زندگی شما را در نظر نمی گیرد و یا کاملاً در جهت خلاف اولویت زندگی شماست دست از آن کار بکشید و کاری کنید که با اولویت شما سازگار باشد. باید در جهتی قدم بردارید که رابطه زناشویی خود را معنی دار کنید این اولویت شماست. نمی توانید یک روز داغ و روز دیگر سرد باشید، نباید به امید و انتظار بنشینید تا ببینید چه اتفاقی خواهد افتاد. بی حالی، رخوت، دست روی دست گذاشتن و به انتظار نشستن کاری صورت نمی دهد مهم این است متعهد شوید کاری صورت دهید تا به خواسته خود برسید.

واقعیت این است که نمی توانید احساس سعادت کنید مگر آنکه دست به عمل بزنید. اگر احساس می کنید که از تبسم و خنده همسرتان لذت می برید کاری کنید که او را به تبسم وادار کند. کاری را که خواسته ی شما را برآورده می کند انجام دهید

مدیریت بر رفتار:

کار دومی که باید صورت دهید این است که راه‌تان را به سوی سعادت و خوشبختی هموار کنید و البته تنها در صورتی می توانید در جهت سعادت و خوشبختی قدم بردارید که برایتان مشخص باشد که شادی و سعادت برای شما چه معنا و مفهومی باشد. به طور کلی اشخاص مکدر تولید تکدر می کنند و افسرده ها دیگران را افسرده می سازند. اگر کسانی که مکدرند کارهای جالب تر انجام دهند برداشت و تجربه شان از زندگی تغییر می کند و اگر افسرده ها با زندگی شاداب تری برخورد داشته باشند، شاداب می شوند.

واقعیت این است که نمی توانید احساس سعادت کنید مگر آنکه دست به عمل بزنید. اگر احساس می کنید که از تبسم و خنده همسرتان لذت می برید کاری کنید که او را به تبسم وادار کند. کاری را که خواسته ی شما را برآورده می کند انجام دهید. در زندگی باید روحیه عمل گرا داشته باشید و آنچه را که آموخته اید به عمل در آورید. مطمئن باشید همسرتان هم متوجه این موضوع خواهد شد.

عاشقانه

برای اینکه احساس عشق کنید و برای اینکه احساس کنید تحسین می شوید باید به بیان آن بپردازید. اگر همسرتان مجبور به ذهن خوانی باشد تا با احساس شما آشنا شود بدانید که از روی تنبلی کاری را انجام داده اید که به احتمال زیاد به نتیجه دلخواه هم نمی رسید. برای مثال نشان دادن تعهد اقدامی است که به همسرتان می گوید و به او اطمینان می دهد با بروز نخستین اختلاف زندگی زناشویی شما متلاشی نمی شود. رفتارتان نشان می دهد که تعهد شما بی قید و شرط است.

 شما رفتارتان به گونه‌ای است که به همسرتان می گویید که نمی خواهید جز او با کسی همسفر شوید. می گویید سعادت خود و همسرتان را می خواهید و قصد ندارید که به عمد به او لطمه بزنید، می گویید که در صورت نیاز در کنارش خواهید ماند، باور کنید و به شکلی رفتار نمائید که انگار رابطه بهتری اتفاق خواهد افتاد و سرانجام اینکه این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید: بهترین نشانه ی رفتار آینده رفتار گذشته است چرا که روزها تبدیل به هفته ها و هفته ها تبدیل به ماه ها می شود، بگذارید از شما سابقه خوب، مثبت و مفیدی بر جای بماند. 

 


 

مطالب پیشنهادی:

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

شاه کلیدی برای نفوذ در قلب همسر

کلید

اگر تازه نامزد کرده اید یا اگر مدتی است که ازدواج کرده اید، بدانید که مواردی وجود دارد که هیچگاه تغییر نمی کند مثل احساس نیاز به تقدیر و تشکر یا احساس نیاز به داشتن رابطه خصوصی، و این فقط مختص آقایان نیست بلکه خانم ها را نیز شامل می شود.

جمله‌های‌ کلیدی برای جذب همسر  را باید چون نهالى دانست که لازم است تمام تمهیدات را به‌کار بست تا این نهال سست و شکننده، حفظ و بارور شود و به درختى تناور تبدیل گردد و ریشه‌ی آن، در اعماق جان زن و مرد نفوذ کند. آن‌چه در این میان دارای اهمیت می‌باشد، محبت و شیوه‏هاى صحیح ابراز آن است. محبت بین زن و مرد ، اکتسابى است، بدین معنا که هم زن و هم مرد، باید شیوه‏هاى ابراز آن را آموزش دیده، تمرین کنند و به کار برند.

 

ابتدا به جمله‌های کلیدی که بیان آن‌ها از زبان آقایان به همسرشان در ایجاد یک زندگی شاد و سالم، پراهمیت می‌باشد،   می پردازیم و سپس به بررسی این مسأله در خصوص خانم‌ها اشاره خواهیم داشت.

 

روز خوبی داشتی؟

هنگامی‌که از همسر خود در مورد چگونگی گذراندن روزش پرسش می‌کنید، برداشت او این خواهد بود که شما انسان بافکری هستید و مشتاق‌اید بدانید او ساعات کاری خود را چگونه سپری کرده است این سؤال، به همسر شما مجوز آن را خواهد داد که مدتی در مورد کوچک‌ترین اتفاقاتی که برایش افتاده، صحبت نماید. با این عمل، به او فرصتی می‌دهید تا با گفتگو، شما را به‌عنوان محرم ‌اسرار خود در نظر بگیرد.

عشق و دوست داشتن

تو زیباترینی!

این جمله باعث افزایش اعتمادبه‌نفس در او خواهد شد. شما به همسر خود اطمینان می‌دهید که او برای شما جذاب است و به او علاقه دارید. این تحسین و تعریف بسیار مهمی در دنیای زنانه محسوب شده و امتیاز شما را در نزد همسرتان، ارتقای چشم‌گیری خواهد داد. همچنین بیان این جمله، به او تفهیم می‌کند که شما تا چه حد برایش ارزش قائل هستید.

 

در مورد (هرچیزی) چه احساسی داری؟

پرسیدن این سؤال، به همسرتان نشان‌می‌دهد که شما خالصانه برای احساسات او اهمیت قائل هستید. زن‌ها عاشق بیان احساسات‌شان در مورد هر موضوع قابل تصوری می‌باشند. این سؤال، بیانگر جنبه‌ی مهربانی و دلسوزی یک فرد است. وقتی همسرتان درمی‌یابد که شما توجه‌تان را به او مبذول داشته‌اید، او نیز متقابلاً احساسات خود را با شدت بیش‌تری، اهدا خواهد نمود.

 

تو واقعاً زرنگ و باهوشی

با تصدیق نمودن هوش و ذکاوت او، این مفهوم را می‌رسانید که علاوه ‌بر محاسن ظاهری، متوجه ذهن و فکر توانمندش نیز شده‌اید. همسر شما با شنیدن این جمله، در مورد همه‌ی جوانب زندگی خود، احساس رضایت و خشنودی خواهد نمود. این سخن، نشانه‌ی احترام از طرف شما برای همسرتان محسوب می‌گردد. زن‌ها، عاشق مردان صمیمی و خوش‌قلب می‌باشند و هیچ‌چیزی بهتر از بیان و تشخیص هوش و ذکاوت آنان، نمی‌تواند صفات عالی شما را آشکار نماید.

 

می‌خواهم همه‌ی عمرم را با تو سپری کنم

هنگامی‌که این جمله را بیان می‌دارید، او را به تداوم تعهدتان، مطمئن می‌سازید و به‌تبع، همدلی همیشگی او را خواهید

داشت.

جمله‌های‌ کلیدی برای جذب همسر زندگی زناشویی را باید چون نهالى دانست که لازم است تمام تمهیدات را به‌کار بست تا این نهال سست و شکننده، حفظ و بارور شود و به درختى تناور تبدیل گردد و ریشه‌ی آن، در اعماق جان زن و مرد نفوذ کند

تو بهترین دوست منی

به این معنی است که برای رابطه‌تان ارزش قائل هستید و مایل‌اید کارهایی را به همراه او انجام دهید که مردان دیگر ممکن است قادر به انجام آن‌ها نباشند. همسرتان بعد از شنیدن این جمله، پیوستگی مقاومت‌ناپذیری با شما پیدا خواهد نمود. این جملات، شما را در نظر او به‌جای یک فرد عادی، به انسانی جذاب تبدیل می‌کند.

 

دوست داشتن در کودکان

تو یک مادر ایده‌آل خواهی شد یا هستی

اغلب زن‌ها آرزو دارند که روزی بچه‌دار شوند، هم‌چنین بیش‌تر مواقع با خودکلنجار می‌روند که آیا در این راه موفق خواهند بود یا نه. با گفتن این جمله، به او اطمینان می‌دهید که به‌طورحتم به هدفش خواهد رسید، به‌علاوه با ارضای نیازهای درونی‌اش، باعث آرامش و تسکین او می‌شوید. بیان این کلمات از زبان شما به‌عنوان یک همسر، او را تبدیل به خوشحال‌ترین انسان روی زمین خواهد نمود.

 

 تو زندگی منو کامل می‌کنی

این جمله می‌گوید که او، تنها فرد مورد علاقه‌ی شماست. همه‌ی زن‌ها دوست‌دارند این جمله را از زبان شوهرشان  بشنوند. بیان این عبارت، به مفهوم آن است که همسر خود را به‌طور کامل پذیرفته‌اید و او مکملی همیشگی برای  شماست. به این‌ترتیب در همسرتان، احساسی لذت‌بخش و پایدار به‌وجود خواهد آمد. این جمله تأکید می‌کند که شما در زندگی، به او نیاز داشته و نمی‌توانید بدون او به زندگی ادامه دهید. زن‌ها از شنیدن چنین جملاتی، بسیار دلگرم می‌گردند.

 

  دوستت دارم

برایش اهمیت بسیار زیادی قائل‌ایم، می‌تواند تأثیر شگرفی به همراه این جمله‌ی دوکلمه‌ای معروف و کوتاه که همگی ما داشته باشد. هر روز چندین‌بار این جمله را برای همسرتان تکرار نمایید چراکه گفتن این عبارت به او، باعث روشن نگاه داشتن شعله‌های آتشی می‌گردد که همیشه نیاز به برافروزی دارند. اگر در بین شما، کسانی هستند که تا به حال این جمله را به همسرشان نگفته‌اند، بدون تردید، آن را بیان کنید. وقتی اثر شگرف این جمله را در همسرتان ببینید، هرگز از تکرار آن کوتاهی نخواهید کرد.

 

خانم ها با گفتن شش جمله زیر به همسرانشان، آنها را سرشار از عشق و علاقه می کنند، این جملات عبارتند از:

 

 عالی به نظر می رسی

مردها درست مثل خانمها احساس نا امنی می کنند. ممکن است که این ضعفشان را نشان دهند یا نه. اما گاهی اوقات تعجب می کنند اگر شکمشان بزرگ شده باشد و از کمربندشان جلوتر زده باشد یا موارد دیگر. پس گاهی اوقات باید از آنها تعریف و تمجید کرد. 

شاه کلیدی برای نفوذ در قلب همسر

من عاشق هیکل تو هستم.

ما با گفتن این جمله نمی خواهیم دروغ بگوییم.این جمله را بدون اینکه بخندید یا شرمنده شوید بگویید. مردها نسبت به بدنشان حساس هستند و همچنین آنها دوست دارند بدانند بدنشان شما را مجذوب می کند.

 

من به وفاداری تو اطمینان دارم

در اعماق قلب هر مردی این آرزو وجود دارد که همسرش با تمام وجود به او اعتماد داشته باشد. چند بار شده مردی را ببینید که به همسر خود می گوید: "فقط اگر به من اعتماد داشتی..."

این جمله " من  به تو اعتماد دارم " ، به اعتماد به نفس او کمک می کند. با گفتن این جمله به او می فهمانید که به او مطمئن هستید و از این بابت که او توسط فرد دیگری گمراه نمی شود خیالتان راحت است.

 

حق با شماست

ما همه دوست داریم که حق با ما باشد که مردها هم از این مقوله مستثنی نیستند. شما می دانید چه مواقعی؟ گاهی اوقات، وقتی که حق با اوست بهتر است به او بگویید مخصوصا اگر با هم بحث کرده اید. مطمئنا فکر می کنید که با گفتن این جمله همسرتان فکر می کند که شما ترسیده اید یا در بحث کم آورده اید اما این جمله باعث می شود که بحثتان تمام

زن و مرد

شود. با شنیدن این جمله، به همسرتان احساس خوبی دست می دهید و به او ثابت می شود که شما فردی منطقی هستید و اشتباهتان را پذیرفته اید و این به هموار کردن مخالفت های بعدیتان کمک می کند.

 

 این پیچ را باز می کنی ؟

مردها دوست دارند احساس مردانه کنند. این نکته ریشه در فرهنگ ما دارد. کمک کردن در کارهای ساده به آنها احساس خوبی می دهد. ما نمی گوییم که شما از آنها کارهایی را بخواهید انجام دهند که از دست خودتان برمی آید اما اگر به دستیار نیاز داشتید، همسرتان مورد خوبی هستند که آنها را هم شاد می کند.

 

تو کچل نیستی؟

حدود یک چهارم مردها در سن 25 سالگی ریزش مو پیدا می کنند و تا سن 60 سالگی دو سوم موهایشان را از دست می دهند. از دست دادن موهایشان برای آنها ترسی را به دنبال می آورد. بنابراین حتی اگر همسرتان مقداری تاسی پیدا کرده است، به او بگویید که کچل نیستی. این جمله دقیقا معادل این است که شما بپرسید به نظر شما این لباسی که تن من است مرا چاق نشان می دهد؟

 

منبع: ماهنامه شادکامی و موفقیت

                                                               


 

مطالب پیشنهادی:

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

یادداشتی برای زوجین بی توجه



یادداشتی برای زوجین بی توجه
تا به حال فکر کرده اید ریشه اکثر اختلافات خانوادگی از کجاست و چگونه می توان بر مشکلات و مشاجرات در زندگی مشترک فائق آمد؟ یکی از دلایل مهم و حتی به جرات می توان گفت علت عمده مشاجرات خانوادگی، عدم آگاهی زوجین از اهمیت ارتباط صحیح است. روان شناسان و مشاوران خانواده معتقدند شیوه برقراری ارتباط زن و شوهر با یکدیگر نقش به سزایی در حیات و تدوام زندگی زوجین دارد، لذا زوجین می توانند با به کارگیری روش های ارتباط صحیح از بروز مسایل و مشکلات پیش گیری کنند و یا آنها را حل نمایند.

اکثریت قریب به اتفاق روان شناسان و درمانگران، بالخص زوج درمانگران، بر صحت و درستی این ادعا صحه گذاشته اند و امیدوارند با تصحیح اصول ارتباطی زوجین و آموزش شیوه های ارتباطی درست، بتوانند گامی بلند در جهت رفع این معضل اساسی که متاسفانه بسیاری از زوجین و خانواده های جامعه ما را درگیر خود نموده است، بردارند. 


یکی از ارزشمندترین و اساسی ترین نیاز بشر در زندگی «ارتباط » است و حتی از ملزومات و ضروریات زندگی، بالاخص زندگی مشترک، قلمداد می شود. با یک نگاه کاملا گذرا و سطحی، اهمیت ارتباط برای شما محرز می گردد و دیدگاه و برداشت  شما، چنین خواهد بود که نمی توان روابط انسانی را از زندگی حذف کرد. فضای خانواده و ارتباطات موجود در آن، برای رشد و بالندگی تک تک اعضاء به خصوص مهره های اصلی خانواده به عبارتی برای زوجین بسیار مهم و حیاتی است. فضای ارتباطی مغشوش و درهم ریخته فی مابین زن و شوهر، مشکلات عدیده ای را در زندگی زوجین فراهم خواهد آورد که متعاقب آن فرزندان نیز از پیامدهای ناگوار این شکست و ناکامی بی نصیب نخواهند ماند. بدین ترتیب می توان چنین ادعا کرد که با کوشش ثمربخش در«شناخت» موانع ارتباطی و یافتن راه های موثراصلاح این رفتارهای نامناسب، گامی در جهت حل مشکلات و تصحیح حرکت در مسیر درست و کاهش مشکلات بعدی و بهبود روابط زناشویی برداشت.

یکی از این مشکلات که بسیاری از زن و شوهرها در زندگی زناشویی با آن روبرو می شوند و زمینه ای برای درگیری و مشاجره زوجین محسوب می گردد، کم توجهی همسر است.

کوشش ثمربخش در«شناخت» موانع ارتباطی و یافتن راه های موثراصلاح این رفتارهای نامناسب، گامی در جهت حل مشکلات و تصحیح حرکت در مسیر درست و کاهش مشکلات بعدی و بهبود روابط زناشویی برداشت

بسیاری از خانم ها از این که شوهرشان ساعاتی را به خانواده اش اختصاص نمی دهد و به بودن در کنار آنها بی توجه اند، احساس ناراحتی و دلخوری می کنند و به کرات، زبان به اعتراض گشوده و می گویند من به خود او و وجود او در خانه نیاز دارم نه به پول و کارش. در مقابل بسیاری از مردان معتقدند که از صبح تا شب کار می کنند تا با افزایش درآمد، بتوانند آسایش بیشتری را برای زن و فرزندانشان فراهم آورند، اما خانواده شان این فداکاری و مشقت آنان را قدر نمی دانند. به دیگر سخن، مردان تنها به نیازهای مادی زن و فرزندانشان توجه دارند، در حالی که زنان بیشتر خواستار حضور فیزیکی همسر و رفع نیازهای روحی و روانی می باشند. این ناآگاهی و بی اطلاعی از خواسته ها، اندیشه و اهداف موجب ناراحتی و اعتراض افراد خانواده می شود. مشکل مطرح شده در فوق و مشکلاتی از این قبیل تحت عنوان«بی توجهی به من» در برخی از ارتباطات زناشویی نمود فراوانی دارد. در ادامه این مقاله ابتدا به بیان علت و یا علت های احتمالی این مساله خواهیم پرداخت و سپس راهکارهای حل و فصل آن و از همه مهمتر راهبردهای اجتناب از بروز این مشکل، اشاره می نمائیم.

 

علل بی توجهی مردان

 

- چشم وهم چشمی بانوان، یکی از دلایل اصلی بی توجهی مردان است. برخی از خانم ها به خاطر حسادت مفرط خود، مطالبات غیرمعقولی ازهمسر می کنند و یا گاها لوازمی خریداری می کنند که به هیچ وجه در وسع مردشان نیست و با وضعیت اقتصادی همسرشان تناسب نداشته، که این خود، موجبات زحمت مرد را فراهم می سازد و مرد را مجبور به کار بیشتر در ساعاتی بیشتر می کند و یا قرض گرفتن، گرفتن وام و... اختصاص زمانهای بیشتری برای کسب درآمد، زمینه ای برای تنش و دوری از یکدیگر می شود.

یادداشتی برای زوجین بی توجه

-

برخی از آقایان درک و شناخت درستی از نیازها و خواسته های همسرشان ندارند و از روحیات و دلبستگی های همسرشان فرسنگ ها فاصله دارند.

 

- متاسفانه برخی از آقایان، زندگی می کنند تا کار کنند. اشتغال مرد و اختصاص بیش از حد زمان به کار و شغل خود و ارزشگذاری و ارج نهادن مفرط به شغل بیش از خانواده، یکی از دلایل اصلی غفلت از همسر و خانواده است.

 

- عدم مدیریت صحیح شرایط زندگی و عدم آگاهی از فنون همسرداری، موجب می شود، مرد خانواده دائما به دنبال کسب در آمد بیشتر باشد تا بتواند از عهده خرج خانه و زندگی برآید.

 

- عدم مسئولیت پذیری و متاسفانه بی بند و باری برخی از آقایان بستری مهم برای بی توجهی شان محسوب می شود.

 

- گاهی مردان از حربه بی توجهی و بی احترامی به همسر، برای تنبیه و تادیب همسر و حتی حصول خواسته های بجا یا حتی نابجا استفاده می کنند.

 

برخی از خانم ها محیط مناسب و آرام بخشی را در منزل برای همسرشان فراهم نمی کنند و خانه برای این مردان، به منزله صحنه نبرد و بازپرسی و رسیدگی است. لذا چنین مردانی بیشتر ترجیح می دهند، تا آنجایی که امکان دارد بیشتر اوقات خود را بیرون از خانه سپری کنند. خانه برای آنان تنها محلی برای خواب و خورد و خوراک است که این خود یکی دیگر از علتهای  مهم بی توجهی است.  

 

علل بی توجهی زنان

یادداشتی برای زوجین بی توجه

*زنان بنا بر طبیعت فطریشان، نیازمند وخواهان جلب توجه محبت وعلاقه همسرشان هستند. عدم توجه مردان به این نوع خاص از احساسات و عواطف همسرشان، به مرور زمان و به طور تدریجی موجبات دلسردی و بی توجهی زنان به زندگی و همسر را فراهم خواهد آورد و آنان مجبور به ارضاء این حس به طرق دیگر خواهند بود. 

 

*خشونت و بی احترامی مرد به زن، باعث تکدر خاطر زن می شود و زمینه ای را برای تشویق و ترغیب وی برای جستجو و یافتن روشی برای مقابله و جبران و حتی گاها تقابل به مثل با رفتار مرد  فراهم می سازد و او را به سمت لجبازی و انتقام از رفتارهای مرد سوق می دهد که بی توجهی یکی از آن تدابیر است.

 

 * مسئولیت ناپذیری و عدم پذیرش تعهد زن نسبت به همسر و زندگی، یکی دیگر از دلایل بی توجهی زن به مرد است.

 

در مقاله بعدی تحت عنوان " با بی توجهی همسرم چه کنم؟" به ارائه راهکارهایی برای مواجه با این مشکل خواهیم پرداخت.

 



مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

 

عذرخواهی از همسر قبل از سال جدید



اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث می کنید و همسرتان به یکباره صدایش را بالا برده و از کوره در می رود کافی است به طرفش رفته و محبت تان را به او نشان دهید. همه ما آدم ها گاهی اشتباه می کنیم، گاهی دل یکدیگر را ناخواسته می شکنیم و این پایان موضوع نیست بلکه باید این اشتباه را جبران کنیم.

معذرت خواهی

عذر خواستن یکی از موثر ترین روشهایی است که می تواند آتش معرکه را در خانواده خاموش کند و جو آرامی را دوباره به خانه تان بر گرداند.مخصوصا در این روزها که به عید نزدیک می شوید و اگر با هم قهر باشید تعطیلات بدی را تجربه می کنید.

 

اما عذر خواهی هم مانند هر کار دیگری ،چم و خم های مخصوص به خود را دارد مانند:

 

انتقاد را بپذیرید: گوش دادن به حرف‌های همسرتان یک موضوع‌ مهم برای پایان دادن به جر و بحث به شمار می‌رود؛ مجادله‌هایی که هر دوی شما تصور می‌کنید، حق با شماست و مشکل مربوط به همسرتان است.

این به خصوص زمانی صدق می‌کند که قبلا نیز مکررا بر سر موضوع فعلی بحث کرده باشید.

وقتی او از شما انتقاد می‌کند، نشان دهید که حرف او را می‌فهمید، همان گونه که انتظار دارید هنگامی که شما صحبت می‌کنید، او نیز متوجه منظورتان شود. باز فکر کنید، نظر خودتان را بدهید، ایده او را لحاظ کرده و جلو بروید.

 

به خود استراحت دهید: در اوج یک مجادله، فشار خونتان بالا می‌رود، تپش قلبتان بیشتر می‌شود و ممکن است چیزهایی بگویید که لزوما از بیان آنها منظوری ندارید. همیشه به مکانی خلوت نیاز دارید که در آن از هم جدا شده، آرام گرفته و افکار خود را جمع کنید. البته هنگامی که خیلی عصبانی هستید، از ماشینتان به عنوان یکی از مکان‌ها استفاده نکنید. سعی کنید کمی قدم‌زده و یا بدوید یا به آشپزخانه رفته کمی از ظروف نشسته را بشویید.

انرژی خود را معطوف فعالیت‌های مفیدتر و سودمندتر کنید و در عین حال به همسر خود مقداری فرصت دهید تا با خودش تنها باشد.برگشتن به بحث و مجادله بعد از یک استراحت کوتاه باعث می‌شود در مورد موضوع با دیدی بازتر و فکری آزادتر بنگرید و امید بیشتری برای رسیدن به یک نتیجه عملی و منطقی در شما ایجاد شود.

 

گذشته را یادآوری نکنید: اگر می‌خواهید به توافقی در آینده دست پیدا کنید با پیش کشیدن گذشته‌ها به هیچ کجا نخواهید رسید. مهم نیست که او بار آخر فلان چیز را گفته و یا شما چه گفتید. با هم عهد کنید که گذشته‌ها گذشته. به چیزی که اکنون در حال روی دادن است توجه کنید. آتش‌آور معرکه شدن راه به جایی نخواهد برد. با فراموش کردن گذشته زودتر به توافق خواهید رسید.

 

دوست داشته باشید: اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث می‌کنید و همسرتان یک باره صدایش را بالا برده و از کوره در رفت،‌کافی است به طرفش رفته و او را آرام کنید. بگذارید بفهمد که این فقط یک مجادله بی‌اهمیت است و شما برای شنیدن صحبت‌های او در کنارش هستید به علاوه این رفتار نشان دهنده این است که شما به او اهمیت داده و دشمن او نیستید.

تقصیر را نباید فقط به گردن آقایان انداخت، گاهی اوقات خانم‌ها نیز می‌خواهند فقط حرف خودشان را به کرسی بنشانند، اما تا زمانی که نتوانید، کوتاه آمده و عذرخواهی کنید، به خصوص هنگامی که برایتان دشوار است، نمی‌توان گفت که انسانی معتدل و منطقی هستید

جوی  مناسب  جهت ارتباط  ایجاد کنید: در حالی‌که او به حالت قهر به اتاق خواب می‌رود، چند عدد شمع روشن کرده، چای یا نوشیدنی بیاورید و از همسرتان بخواهید برای بحث و گفت‌وگو نزد شما بیاید. او اتاقی که با سوسو زدن شعله‌های لطیف شمع روشن می‌شود را محلی مناسب برای تبادل نظر و اندیشه یافته و از حالت تدافعیش کاسته خواهد شد. محیط اطراف تاثیر مستقیمی روی احساسات ما دارد. عصبانیت یک احساس خشن است اما با مراقبت همراه با توجه محبت آمیز، همیشه می‌توان آن را کنترل کرد.

 

مشکل‌ترین کلمه را به زبان آورید: یک عذرخواهی واقعی می‌تواند یکی از دشوارترین پیشنهادات باشد برخلاف تصور عموم، همه افراد قادر به به زبان آوردن این کلمه 6حرفی «متاسفم» بوده و تا به حال هیچ کس بعد از گفتن آن غش نکرده است. می‌توانید پیش از اینکه تسلیم شده و بگویید «متاسفم» به بحث و جدل ادامه دهید، اما بهتر است با بیان این کلمه آب را روی آتش ریخته و خیلی سریع‌تر غائله را ختم کنید. تقصیر را نباید فقط به گردن آقایان انداخت، گاهی اوقات خانم‌ها نیز می‌خواهند فقط حرف خودشان را به کرسی بنشانند، اما تا زمانی که نتوانید، کوتاه آمده و عذرخواهی کنید، به خصوص هنگامی که برایتان دشوار است، نمی‌توان گفت که انسانی معتدل و منطقی هستید.

 

جمله‌ای دلپذیر بگویید: یک مجادله می‌تواند بسیار خسته کننده بوده و اثرات احساسی سوئی را به طور موقتی به همراه داشته باشد. با اینکه باید روشن و صادق بود، گاهی اوقات ابراز حقیقت تلخ باعث بروز صدمه می‌شود. بعد از مجادله و جر و بحثی طولانی، وقت کوتاهی را اختصاص دهید به اینکه به یکدیگر یادآوری کنید که آن فقط یک اختلاف نظر معمولی بوده و اگرچه ممکن است برخی از عقاید همسرتان باعث اذیت و آزار شما شود، اما در عوض بسیاری از محاسن دیگر وی را مانند خوش مشربی او، عشقش به فرزندانتان یا جدیتش دوست دارید، در این صورت همسر شما نیز به احتمال زیاد دست به مقابله به مثل خواهد زد. گاهی اوقات فراموش کردن حرف‌های آزاردهنده کسی که دوستش دارید مشکل به نظر می‌رسد اما اگر چیزی قابل تعریف را با آن بیامیزید، روبه رو شدن با مسئله بسیار آسان‌تر خواهد شد.

معذرت خواهی

گفتگوی آزاد داشته باشید: با وقت گذاشتن برای بحث و گفت‌وگوی منطقی و آزادانه در مورد مشکلات، در عین حالی که می‌دانید طرف مقابلتان را دوست دارید خواهید توانست اختلاف نظرها را تبدیل به وسیله‌ای برای پیشرفت و ابزاری آموزنده کنید. به یاد داشته باشید که همسرتان بهترین دوست شما است.

از خود بپرسید: آیا طرز رفتار یا صحبت من با یک دوست این گونه باید باشد؟ آنگاه در آینده به اختلافات به گونه‌ای دیگر خواهید نگریست.

 

بگویید دوستش دارید: بسیار تاکید می‌کنیم همیشه، همیشه، همیشه هنگامی که می‌خواهید به حالت آشتی و صلح برگردید به همسرتان بگویید که دوستش دارید. اطمینان دادن اینکه احساس شما به همسرتان هیچگاه و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهید کرد، در دستیابی به یک نتیجه صلح‌آمیز و ماندنی نقش بسیار با اهمیتی خواهد داشت.

 

برای عصر برنامه‌ریزی کنید: بعد از اینکه در خانه اوضاع آرام شد، برای آزاد شدن فکرتان از مجادله، برای انجام یک فعالیت تفریحی آماده شوید.  اگر همسرتان قبلا برای رزرو بلیت سینما و یا گرفتن تاکسی اقدام می‌کرد، این بار شما پیش‌دستی کرده و این کارها را انجام دهید، او تحت تاثیر این اعمال نوظهور شما قرار خواهد گرفت و این به شما فرصتی می‌دهد تا بتوانید از این تغییر رفتاری لذت ببرید.

ممکن است زمانی توسط همسرتان «آدمی تنبل و نامرتب» مورد خطاب قرار گرفته و این موضوع را فراموش کرده باشید! اما در مورد زنان وضعیت متفاوت است آنها بسیار سخت می‌توانند سخنی که برایشان گران تمام شده است را از ذهنشان خارج کنند. با پیش‌قدم‌شدن در پیشنهاد دادن یک فعالیت تفریحی، به‌خصوص بعد از جر و بحث نه تنها ذهن خود را مشغول موضوعی دیگر می‌کنید، بلکه به همسرتان می‌فهمانید که هنوز هم دوستش دارید. وقت‌تان را با او بگذرانید. عذرخواهی تنها به این معنا نیست که بگویید متاسفید و آن اتفاق را برای همیشه فراموش کنید. در حقیقت، فراموشی باعث تجدید دوباره رابطه‌تان می‌شود.

 

ببخشایید، اما همیشه فراموش نکنید: عذرخواهی تنها به ایـن مـعنا نـیست کـه بـگویید متـاسفید و آن اتفاق را برای همیشـه فراموش کنید. در حقیقت، فراموشی باعث می گـردد کـه مسئـله مـورد نـظـر مسـتـعـد بازگشت و سرایت دوباره به رابطه تان شود. با وقـت گـذاشـتـن بـرای بـحـث و گـفـتـگوی منطقی و آزادانه در مورد مشکلات، در عین حالی که میـدانـید طرف مقابلتان را دوست دارید، خواهید توانست اختلاف نظرها را تـبـدیل به وسـیـله ای بـرای پیـشـرفت و ابـزاری آموزنده گردانید.

 


مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

 

ارتباط گیری با خانواده همسر



-عزیزم امشب بریم خونه مامانم اینها؟   

 -امشب؟ آخه امشب می خواستم بریم سینما، بذار آخر هفته بریم خونشون !

...   - عزیزم گفتی آخر هفته بریم خونشون ، بریم؟

-وای اگه بدونی چقدر سرم درد می کنه! انشالا هفته دیگه!


زن و مرد

ازدواج ، شروع ارتباط با یک گروهی هست که قرار نیست همسایه ، دوست و همکار شما باشند ، آنها از این پس، فامیل و خویشاوند شما می باشند. واقعا نمی توانید حساب همسرتان را از خانواده اش جدا کنید، یکی را بخواهید و بقیه را پس بزنید، ارتباط گیری با خانواده همسر ، یکی از مسائلی است که نیاز به مدیریت و توجه دارد.

 

وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره ی وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن، در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر خانواده باید پذیرفته شود. اما گاه پیش می آید که به دلایل مختلف، خانواده ها وجوه مشترک کمی با یکدیگر دارند.

 

یکی از مسائلی که معمولاً زوج های جوان درباره آن می پرسند، شیوه برقراری ارتباط با خانواده همسرشان می باشد. برخی نیز در این زمینه، ضرورت آن می پرسند که چرا اصلا باید با خانواده همسرمان ارتباط برقرار کنیم؟ و یا مثلا مگر ما چقدر عمو و خاله های خود را می بینیم که حالا بخواهیم فامیل های همسرمان را ببینیم؟ برخی در مورد حدود این روابط دچار مشکل هستند، کی برویم؟ چقدر بمانیم؟ چند روز در هفته، ماه و یا ...؟ و گروهی دیگر اساساً اجازه برقراری ارتباط بین همسر و خانواده اش را به وی نمی دهند، می گویند عزیزم فکر نمی کنی ریشه همه ی اختلافاتمان خانواده ات هستند؟ پس بهتر نیست اصلا با آنها رفت و آمد نکنیم! آدم عاقل دندون کرم خورده رو می کنه و می اندازه دور!!! گروهی دیگر به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم و با استفاده از انواع ترفندها، مانع برقراری فرد با خانواده اش می شوند، عزیزم امشب بریم خونه مامانم اینها؟ امشب؟ آخه امشب می خواستم ببرمت سینما، بذار آخر هفته بریم خونشون !... عزیزم گفتی آخر هفته بریم خونشون ، بریم؟ وای اگه بدونی چقدر سرم درد می کنه! انشالا هفته دیگه!

البته غالباً نیز ممکن است با نیت خیر، مثلاً حفظ کیان خانواده و پرهیز از سستی ارکان آن، افول و درگیری ها و کاهش اختلافات خانوادگی چنین کارهایی انجام شود و برخی نیز به خاطر آزردن همسرشان دست به چنین کاری می زنند که شمار این افراد اندک است و حال آن که هیچ یک از آن ها از نتیجه عمل خودآگاه نیستند و به پیامدهای آن توجه نمی کنند.

تمام این سوالات ، بهانه ها، ترس ها و ابهامات قابل حل شدن است، حال یا با بهره گیری از کتب و سایت های مفید و یا راهنمایی مشاور، اما مهمترین نکته این است که همسر ما در درون خانواده ای بزرگ شده است که برای او زحمات زیادی را متقبل شده اند، فداکاری ، از جان گذشتگی و شب زنده داری مادر ، تقبل هزینه های سرسام آور زندگی توسط پدر،رسیدگی به سلامت، درس و توجه به فرآیند تعلیم و تربیت او، همه سرمایه های بزرگی است که برای او هزینه شده است. پدر و مادرها عشق و علاقه ای سرشار نسبت به فرزندان خود دارند و خواهان دیدارشان هستند و می خواهند آن ها را یاری نمایند. زندگانی به دور از فرزند، برایشان بسی جانکاه و طاقت فرساست. آیا ظالمانه نیست که به دلایل بی اساس و نادانی ، این حق از دو طرف گرفته شود؟ ما خودمان در آینده پدر و مادر نخواهیم شد؟

دیدار فرزند با خانواده خود و همراه بودن همسر وی در این دیدارها بسیار سودمند است که مهمترین اثر آن، حفظ بهداشت روانی است

همسرانی که پس از ازدواج با خانواده همسر خود رفت و آمد می نمایند، سلامت روانی یکدیگر را تضمین می کنند. امام باقر (علیه السلام) می فرماید: « بهترین چیزی که به وسیله آن می توان به خدا و رسول او متوسل شد عبارت است از: " صله رحم و دید و بازدید با بستگان که سبب می شود ثروت زیاد شده و بر عمر انسان اضافه شود. "

وقتی که به دیدار خانواده همسر خود می رویم، او به درددل کردن با خانواده خویش می پردازد و با درددل کردن احساس سبکی می کند که به آن پالایش روانی یا تخلیه می گویند . مادر و پدر وی نیز با او مشکلات خویش را در میان می گذارند و بدین ترتیب هر دو احساس سبکی می کنند؛ وقتی که درد دل ها مطرح شد، فشارهای روانی کاهش می یابد.

ناتان آکرمن که او را پدر خانواده درمانی نامیده اند، می گوید: « خانواده از طریق شرکت در مراسم، مناسک، جشن ها و سوگواری ها و مهمانی ها به سلامت روانی خود کمک می کند که به آن شفا بخشندگی خانواده می گویند. » وی معتقد است که این حالت التیام بخشندگی در طول تاریخ بشریت همواره وجود داشته است و قطعاً خانواده هایی می توانند از آن بهره بگیرند که اهل ارتباط با خانواده های خویشاوندان و بستگان خویش باشند.

در پایان باید رازی را به شما بگویم، اگر می خواهید خانواده ی سالمی داشته باشید، روابطتان را سالم کنید، روابط سالم مانند زمینی است که گیاهان شاداب و سرحال را در خود پرورش می دهد، پس خانواده سالم در گرو داشتن روابط سالم است.

 

فرآوری: زینب عشقی

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

 

چقدر همسرت را می‌فهمی؟

چقدر همسرت را می‌فهمی؟

برای اینکه حرف‌ یکدیگر را بهتر بفهمیم


یکی از مهارتهای مهم و اساسی در زندگی زناشویی گفتگوی همسران با یکدیگر است. این مهارتها تنها روشی آگاهانه و تنظیم شده برای ایجاد ارتباط است، اما تنه درختی به شمار می رود که از آن تمامی مهارتهای دیگر شاخه می گیرد،  منشعب می شود و........

صحبت کردن

یکی از مهارتهای مهم و اساسی در زندگی زناشویی گفتگوی همسران با یکدیگر است. این مهارتها تنها روشی آگاهانه و تنظیم شده برای ایجاد ارتباط است، اما تنه درختی به شمار می رود که از آن تمامی مهارتهای دیگر شاخه می گیرد،  منشعب می شود و روشی اساسی برای حفظ ارتباط و کار روی مشکلات است. در واقع، فرآیندی سه بخشی است که شامل آیینه سازی،اعتبار بخشی و همدلی است.

اگر شما و همسرتان می خواهید با یکدیگر روراست تر و صادق تر باشید و امیدوارید که چنین شرایطی بین تان به وجود آید، باید بر مهارت اساسی و اولیه مسلط شوید که شما را قادر می سازد با یکدیگر ارتباط برقرار کنید این مهارت چیزی جز شنیدن حرفهای یکدیگر نیست. در واقع قابلیت و توانایی گوش دادن به حرفهای یکدیگر پایه و اساس آینه سازی است.

 

منظور از اعتبار بخشیدن هم این است که تجربه درونی همسرتان از دیدگاه او معنا و مفهوم دارد. شما در اعتبار بخشیدن به ارتباطی که با همسرتان دارید در واقع خود را جای او می گذارید از دید او شرایط را می نگرید و آنگونه درک خود را به او انتقال می دهید که به نظر او برایش درست و صحیح است.

همدلی سومین و آخرین بخش از گفتگوی همسران است. پس از شنیدن و انعکاس حرفهای همسرتان و تایید یا اعتبار بخشی دیدگاههایش، همدل بودن با او یعنی فرآیند مجسم کردن احساسی که بیان می کند و گاهی حس و تجربه کردن آن در وجود خویش است. در کار همدلی با یکدیگر هم زن و هم مرد از لحظه جدا بودن از یکدیگر فراتر می روند و به راستی وحدت و یگانگی حقیقی را تجربه می کنند. این سطح عمیق از ارتباط دارای قدرت تاثیر گذاری شایان توجهی است.

در عمل، بیش‌ تر زوجین نمی ‌دانند چگونه پیام ‌شان را به ‌صورت شفاف و بدون آلودگی و ابهام، ارسال یا دریافت کنند؛ علت ادراک اشتباه ، این است که پیامها به صورت گنگ ارسال می گردد و طرف مقابل ناچار می گردد که با استفاده از تجربه‌ های قبلی و خاطرات زندگی‌ خود، پیام ما را حدس زده و تفسیر و تعبیر و سپس دریافت کند.

ارسال صحیح پیام خود یعنی مشاهده، احساس، باور و نیازمان به طرف مقابل، تنها با ارسال شفاف پیام امکان‌ پذیر است

بدون مبالغه، اساس بسیاری از سوء تفاهم‌ های زناشویی، به خاطر ارسال پیام ‌های گنگ و آلوده است. دقت کنید روزانه چند ‌بار از عبارات مبهم استفاده می ‌کنید؛ اصطلاحاتی مانند «این چه وضعیه؟»، «تو و این کارها!»، «باشه، بعداً می ‌فهمی!»، «درست حرف بزن!»، «این ‌جوری نباش!»، «خُب باشه!»، «فهمیدم با تو چی ‌کار کنم!»، «واقعاً که!»، «این شد زندگی؟»، «دیگه بس‌کن!» و...

متأسفانه ما از عبارات گنگ، بسیار زیاد استفاده می ‌کنیم و نه ‌تنها نمی ‌توانیم احساس و فکرمان را به دیگری انتقال دهیم، بلکه موجب سوء تفاهم، دعوا، کینه و نفرت هم می ‌شویم.

برای نجات از عوارض بسیار بد پیام ‌های گنگ، باید آموزش ببینیم که پیام ‌ها را شفاف ارسال ‌کنیم و برای شفاف کردن پیام، باید لایه ‌های آن را بشناسیم. معمولاً در هر پیامی، چهار لایه وجود دارد؛ لایه‌ی اول، آن چیزی‌ ست که عیناً اتفاق افتاده و ما شاهد آن بودیم، به ‌عنوان نمونه خانم شاهد این بوده که همسرش به‌ جای ساعت 9 شب، ساعت 10 شب به منزل آمده است.

صحبت کردن

این لایه را لایه ‌ی «مشاهده» می‌ نامیم. لایه ‌ی دوم، حس و حالی ‌است که براثر مشاهده، در فرد به ‌وجود می‌ آید، برای نمونه، احساس افسردگی، تنهایی یا احساس بی ‌محبتی. لایه ‌ی سوم، فکر و باوری ا‌ست که در ذهن ما پدید آمده است، برای نمونه خانم فکر می ‌کند که همسرش، او را دوست ندارد و برای همین است که دیر به منزل می ‌آید و لایه ‌ی چهارم، نیازی‌ است که فرد پیام‌ رسان دارد، برای نمونه نیاز خانم به این‌ که همسرش دوستش داشته باشد.

درواقع، همین چهار لایه‌ ی پیام است که به‌ جای این ‌که شفاف ابراز شود، به ‌صورت یک پیام گنگ و آلوده در ‌می‌آید. 

ارسال صحیح پیام خود یعنی مشاهده، احساس، باور و نیازمان به طرف مقابل، تنها با ارسال شفاف پیام امکان‌ پذیر است.

 

چون به ارسال پیام‌ های گنگ و آلوده عادت کرده ‌ایم، ممکن است ابتدا نیاز به تمرین داشته باشیم اما پس از انجام تمرین ‌های لازم، قادر خواهیم بود با دنیای پیرامون‌ مان رابطه‌ ی درستی برقرار کنیم. شاید برخی تصور کنید بیان چهارلایه ‌ی پیام، کمی دشوار و مکالمه را مصنوعی می‌ سازد چون جمله ‌هایی که نقل ‌کردیم، بریده‌ بریده به ‌نظر می‌ رسد اما پس از مدتی، تمرین چهار لایه ‌ی پیام در عبارت ساده‌ تری نیز تنظیم و ارسال می‌ شود. 

 

http://www.tebyan.net/

مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

 

بددلی، بیماری یا عشق؟



بعضی از مردها این‌گونه رفتار و تحت کنترل قرار دادن‌های همسر را حاکی از عشق بی‌اندازه بیان می‌کنند. به این دلیل که زن را حریم زندگی خود به حساب می‌آورند و نمی‌خواهند اجازه دهند که این حریم شکسته شود. اما اظهار چنین عشق‌های شکنجه‌آوری که با روحیات فردی انسانی سازگار نیست....


همسر بددل و شکاک

زن جوان گفت: «‌شوهرم آن‌قدر بدبین است که وقتی از سر کار به منزل می‌آید، سطل زباله را زیر رو می‌کند که مبادا کسی به منزل ما آمده باشد و من از او چیزی پنهان کرده باشم؟ اگر به زباله‌ای مشکوک شود، بی‌دلیل فریاد می‌زند و می‌‌گوید، کسی به دیدن من آمده و به او اطلاع نداده‌ام. در صورتی که حتی اگر مادرم هم به دیدنم بیاید با تلفن به او اطلاع می‌دهم تا وقتی می‌آید عصبانی نشود. نمی‌خواهم با او زندگی کنم، او بسیار بددل و شکاک است. با رفتارش مرا به یک بیمار عصبی تبدیل کرده.»

این جملات حرف‌های زنی است که برای طلاق به دادگاه مراجعه کرده. به‌راستی چه اتفاقی رخ می‌دهد که بددلی در زندگی برخی افراد جای عشق‌، محبت و صمیمیت را می‌گیرد؟

زن در‌حالی‌که گریه می‌کرد، ادامه داد: «‌در دوران عقد برخی از رفتارهایش برایم قابل درک نبود. تصور می‌کردم به دلیل علاقه‌ای که به من دارد، این‌گونه رفتار می‌کند.»

بعضی از مردها این‌گونه رفتار و تحت کنترل قرار دادن‌های همسر را حاکی از عشق بی‌اندازه بیان می‌کنند. به این دلیل که زن را حریم زندگی خود به حساب می‌آورند و نمی‌خواهند اجازه دهند که این حریم شکسته شود. اما اظهار چنین عشق‌های شکنجه‌آوری که با روحیات فردی انسانی سازگار نیست، چه سودی جز دورشدن همسر و لطمه به احساساتش خواهد داشت؟ آیا چنین رفتاری سبب نمی‌شود که اطرافیان شخص را غیرعادی و بیمار تلقی کنند؟

بد‌دلی و شک، علّت‌های متفاوتی دارد، که به دو منشأ مهم آن اشاره می‌شود. بد‌دلی و شک، به شکل بیماری مزمن در می‌‌آید و بدون آن‌که از واقعیت خارجی ناشی شود، درون بعضی افراد رخنه می‌کند و آن ها را بیمار می سازد.

این بدترین نوع بدگمانی است و بدون آن‌‌که علت خارجی و منشأ بیرونی داشته باشد، فقط یک مرض درونی خواهد شد و فرد آزار خواهد دید و اطرافیانش را هم آزار خواهد داد. خیالات و توهمات و به هم ربط دادن موضوعات نامربوط، از عوامل ایجاد یا تشدید‌کننده چنین بددلی است.

بددلی در نوع دوم، منشأ خارجی دارد و به عملکرد فرد مقابل، ارتباط مستقیم دارد و بیش‌تر در بین زوجین ایجاد می‌گردد. حرکات مشکوک که قابل توجیه نبوده و دور از صداقت و پنهان‌کاری در عمل یا گفتار و رو شدن موضوعی که حساسیت‌‌‌برانگیز باشد یا رفتار تصنعی و خالی از صداقت و قربان صدقه رفتن مصنوعی‌، از عوامل مهم و تشدید‌کننده شک و بدگمانی به شمار می‌آید.

از آن‌جا که بددلی مردان نسبت به زنان بیشتر دیده می‌شود، زن باید در عمل، رفتاری صادقانه داشته باشد و از مسائلی که شوهر به آن حساسیت دارد فاصله گیرد، مگر آن که شوهر درخواستی غیر‌‌منطقی داشته باشد

 یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات، مخفی کردن بددلی و حسادت است، هنگامی‌که آن را شدیداً احساس می‌کنید. اگر شما در ارتباط با همسرتان احساس ناامنی می‌کنید، به احتمال بسیار به همسرتان شک دارید. باید هر کاری که لازم است انجام دهید تا این احساس را نداشته باشید. هنگامی که هدف شما اجتناب از ناامنی باشد، قادر خواهید بود با اشتباهات و استنباط نادرست برخورد کنید. از خودتان بپرسید در مورد چه‌چیز احساس ناامنی می‌کنید؟ آیا به عشق و علاقه‌ی همسر خود شک دارید؟ وقتی دریافتید چه مسأله‌ای شما را ناراحت می‌کند، بهتر می‌توانید با ترس خود مقابله و راهی برای از بین بردنش بیابید؟

بیشتر بددلی‌‌ها از عدم اعتماد به نفس ایجاد می‌شود. بهترین راه جلوگیری از این احساس مخرب، بالا بردن اعتماد به‌نفس است. افرادی که حسادت بیمارگونه دارند، غالباً بسیار در روابط سرمایه‌‌‌گذاری کرده‌‌اند و هویت خود را در محبت همسر می‌بینند. شما باید همسر خود را فرد جدایی ببینید که نمی‌توان مجبورش کرد شما را دوست داشته باشد و اگر او شما را دوست دارد، به خاطر این است که او چنین می‌خواهد. به همه‌ی چیزهایی که موجب حسادت و بددلی شما می‌شود، نگاهی بیندازید و از خود بپرسید خطر تا چه حد واقعی است؟

اگر نسبت به همسرتان بددل هستید و به او حسادت می‌کنید، به یک روان‌شناس مراجعه کنید تا با کمک او موفق به برطرف کردن مشکل‌تان شوید. اگر خودتان دچار این مشکل نیستید و همسرتان نسبت به شما شک دارد، با ملاطفت از او بخواهید همراه‌تان نزد روان‌شناس بیاید و اگر قبول نکرد، از واسطه‌ای که مورد اعتماد همسرتان است بخواهید او را راضی به انجام این کار کند.


دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

همسرانی با اختلاف سنی نامتعارف



چند سالی است که به نظر می رسد متقاضیان ازدواجهایی با اختلاف سنی معکوس(بزرگتر بودن دختر از پسر) افزایش یافته است و از طرف دیگر هستند دخترانی که به خاطر موقعیت مالی و کاری مردان، تمایل به ازدواج با مردانی دارند که اختلاف سنی شان از آنها بیشتر است مثلا اختلاف سنی در حدود یک دهه و یا...........


ازدواج های معکوس

در زندگی زناشویی عوامل زیادی تاثیر گذار است. تعدادی از این عوامل تسهیل کننده سازگاری و رضایت از ازدواج و برخی نیز زندگی زناشویی را دچار مشکلاتی می سازند. این عوامل بر حسب ویژگی های افراد و موقعیتها، مختلف است. وقتی عنوان می کنیم که این عوامل تحت تاثیر ویژگی های افراد و موقعیتهاست یعنی این که این مولفه ها جز اصول اساسی نیستند که حتما و ضرورتا در زندگی همه افراد تاثیر منفی بگذارد بلکه از موردی به مورد دیگرمتفاوت است و یا گاه از شدت و ضعف برخوردار است. یکی از این مصادیق مساله سن و اختلاف سنی در رابطه میان زوجین است.

چند سالی است که به نظر می رسد متقاضیان ازدواجهایی با اختلاف سنی معکوس(بزرگتر بودن دختر از پسر) افزایش یافته است و از طرف دیگر هستند دخترانی که به خاطر موقعیت مالی و کاری مردان، تمایل به ازدواج با مردانی دارند که اختلاف سنی شان از آنها بیشتر است مثلا اختلاف سنی در حدود یک دهه و یا حتی بیشتر و یا مردانی که تمایل دارند با دخترانی بسیار جوان تر از خود پیمان زناشویی ببندند.

در این مقاله صحبت ما بر سر این نیست که آیا ذاتا این ازدواجها درست است یا خیر بلکه روی سخن ما به سوی کسانی است که در هر حال این شکل ازدواج را برگزیده و حال مشغول تجربه زندگی زناشویی هستند؛ یعنی مردانی که در حال زندگی با زنان بزرگتر از خود هستند یا مردانی که همسرشان اختلاف سنی زیادی از آنها داشته و خیلی جوان تر است و یا دخترانی که همسرشان از آنها بیش از عرف جامعه بزرگتر است.

لذا برای این دست زوجین و برای به حداقل رساندن تنشها و مشکلات و به منظور بالاتر بردن کیفیت رابطه زن و وشوهری این پیشنهادات را داریم:

**با همسر خود تعامل داشته باشید زیرا یکی از مهمترین مشکلات در ارتباطات زوجین  با هم، فقدان تعامل است و مسلما داشتن اختلاف سنی زیاد می تواند نقص و کاستی در تعامل میان زوجین را غامض‌تر کند. لذا سعی کنید برای به حداقل رساندن این شکاف ارتباطی، در این زمینه که این تفاوت سنی چه تغییراتی در درک و احساسات شما به وجود آورده به راحتی حرف بزنید. به راحتی درباره موضوعاتی چون بچه‌ها و اهداف آتی‌تان صحبت کنید. آگاهی‌تان را به مشارکت بگذارید و درک و فهم‌تان از نقطه نظرات یکدیگر را تا حد امکان افزایش دهید، زیرا با این کار می‌توانید علاوه بر ایجاد و حفظ  تعامل مورد نیاز، به خواسته‌ها و نیاز‌های طرف مقابل تان نیز پی ببرید و شما را در رسیدن به یک ارتباط سالم و بادوام یاری می‌کند.

وقتی که یک رابطه بر اساس احترام و دوستی باشد اختلافات و تفاوت ها نمی تواند به اندازه یک دوستی دو طرفه نمایان‌گر شود و تاثیر چندانی بر ارتباط شما نخواهد داشت

**از انجام فعالیت‌هایی که مشترکا از آن لذت می‌برید در تقویت رابطه‌تان استفاده کنید. به فعالیت‌هایی که هردویتان به آنها علاقه دارید مانند سینما رفتن، تئاتر،ورزش کردن و ... روی بیاورید. زیرا اشتغال به کارهایی که برای هردویتان جالب است، پیوندتان را محکمتر می‌کند و تمرکزتان را از روی مساله اختلاف سن بر هم می‌زند. هرچه بیشتر در علاقمندی‌ها و سرگرمی‌های هم غرق شوید از بودن با هم لذت بیشتری خواهید برد. همچنین سراغ فعالیت‌هایی بروید که سالها از آنها دور بوده‌اید و یا هیچ وقت فرصت پرداختن به آنها را نداشته اید شاید این موضوعات جدید برای طرف مقابل تان هم جالب باشد.

 

**اگر فکر می کنید که این شکل ازدواج شما هنوز هم از طرف اطرافیان و به خصوص خانواده تان آشکار یا پنهان، مورد نکوهش قرار می گیرد، سعی کنید درباره انتخاب و ازدواجتان، با خانواده خود صحبت کنید. اطلاع آنها از رابطه شما و اینکه چقدر به همسرتان علاقه دارید برای دوستان و خانواده مفید است.داشتن یک گفتگوی واضح وصحیح درباره اختلاف سنی‌تان با خانواده و دوستان نزدیک، باعث می‌شود که آنها پی به اعتماد شما به تصمیم تان برده و از اظهار نظر‌های منفی گرایانه و یا تصورات منفی که از اینگونه ازدواجها دارند دست بردارند.

تعامل همسران

همچنین، به آنها نشان می دهد که چقدر حمایت شان برای شما اهمیت دارد و نیز سبب می‌شود از این به بعد با احترام و تعامل درست‌تری در سایر مجالس با شما و همسرتان برخورد کنند.

 

**بهترین دوست همدیگر باشید. وقتی که یک رابطه بر اساس احترام و دوستی باشد اختلافات و تفاوت ها نمی تواند به اندازه یک دوستی دو طرفه نمایان‌گر شود و تاثیر چندانی بر ارتباط شما نخواهد داشت.

و در نهایت اینکه فراموش نکنید که در هر ازدواجی (حتی ایده آل ترین انتخابها) مسلما اختلافات و ناهماهنگی هایی وجود دارد که کاملا طبیعی و قابل انتظار است لذا یاد بگیرید که واقعیات زندگی فعلی تان را بپذیرید یعنی آنچه قابل تغییر است را با تلاش و همکاری با یکدیگر، تغییر دهید و آنچه را که قابل تغییر نیست بپذیرید و با آن کنار بیایید. اختلاف سنی شما با همسرتان، قابل تغییر نیست اما مسلما تناسبات و هماهنگی هایی با همسرتان در گذشته احساس کرده اید که حال در کنار وی هستید و با وی پیمان زناشویی بسته اید پس تمرکز تان بر این تناسبها و تقارنها باشد و با تقویت این نقاط تفاهم، سعی در تضعیف ضعفهای ارتباطی تان داشته باشید.

 


دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

لذت ،آرامش و عشق زیر یک سقف



روی سخن با کسانی است که به داشتن یک زندگی مشترک، با لذت و آرامش و البته هدفمند، علاقه مند هستند.

گفتگو میان همسران

بخش اعظم زندگی روزمره اغلب افراد، به گفتگو، تبادل نظر و بحث  و سخن، سپری می شود. میزان گفتگوهای افراد به شخصیت آنها و دایره ارتباطات شان بازمی گردد. اما به طور کلی حرف زدن و در شرایط و موقعیتهای مختلف معنا پیدا می کند. مثلا در محیط یک خانواده، نحوه و میزان گفتگو میان زوجین و در درجه بعد، میان والدین و فرزندان، از اهیمت ویژه ای برخوردار است.

تحقیقات و پژوهش های زیادی صورت گرفته که نشان می دهند میزان گفتگو و دیالوگهای موجود در میان اعضای یک خانواده بر افزایش هم بستگی های خانوادگی و حس اعتماد و امنیت فرزندان موثر است و یا اینکه عنصر گفتگو میان زن و شوهر به عنوان معیاری برای معرفی زندگی موفق، نام برده شده است. البته کیفیت گفتگو بسیار مهم است و در برخی از مواقع سکوت کردن شایسته تر از بیان عبارات و جملات بی ارزش و سخیف است.

آنچه در این نوشتار مورد نظر است گفتگوی مفید و موثر است و این که در یک زندگی مشترک، گفتگو چه جایگاهی دارد.چنانچه زوجین از ابتدای زندگی مشترکشان، برای حرف زدن و شنیدن یکدیگر، موضوعیت و جایگاه قائل شوند، در هر شرایطی خود را ملزم می بینند که این اقدام را انجام دهند. مسلما طبیعت زندگی این است که همواره با افت و خیزهایی مواجه باشد و همین امر احتمالا در نحوه گفتگوی بین زوجین هم موثر است و ممکن است برخی از گفتگوها به مشاجره و جر و بحث کشیده شود. اما هنر یک زوج این است که گفتگوها را در شرایط تنش زا هم به سمت صلح و سازندگی پیش برند و به یاد داشته باشند که برای چه کنار هم هستند و قرار است از با هم بودنشان به کجا رسند و چه چیز را یاد بگیرند؟

روی سخن با کسانی است که به داشتن یک زندگی مشترک، با لذت و آرامش و البته هدفمند، علاقه مند هستند. کسانی که به دنبال تعالی روح و یا به زبانی ساده تر، به دنبال درست زندگی کردن هستند.به این افراد توصیه می شود که یک اصل مهم را در زندگی مشترک، همواره به خاطر داشته باشند و آن اصل این است که پنجره های وجود خویش را به روی همسرشان باز کنند. این بدان معناست که اگر زن و مردی باور داشته باشند که شریک زندگی برگزیده اند تا در سختی و خوشی در کنار او باشند، همه وجود خود را با وجود همسرشان معنا می کنند و او را نزدیکتر از هر کسی به خود می دانند. به این ترتیب برایشان مهم است که همسرشان چه دغدغه هایی دارد و به دنبال این هستند که به او کمک کنند و در مشکلات همراهش باشند. مسلما چنین زوجی، به پنهان کاری و سکوت در برابر یکدیگر نمی پردازند و نسبت به بازگو کردن مسائل و مشکلات و حتی خوشی هایی که در طی زندگی روزمره تجربه کرده اند، ابایی ندارند و حتی در برخی از موارد اصرار دارند که به هر بهانه ای که شده با یکدیگر به گپ و گفتگو بپردازند چون خود را آشناتر از هر آشنایی به یکدیگر، فرض می کنند.

لازم است که زوج ها باور کنند که صداقت، امری ملموس و دست یافتنی است و دلیلی ندارد که به هر بهانه ای این رکن مهم را در زندگی مشترک، نادیده گیرند

شاید شما هم خانم ها و آقایان زیادی را دیده باشید که از این موضوع سخن می گویند که در رابطه با برخی از مسائل نباید در حضور خانم ها یا آقایان حرف زد و حتی عده ای هم هستند که اطرافیان و دوستانشان را تشویق می کنند تا از درد دل هایشان و نیازهایشان برای همسر خود حرف نزنند چون ممکن است بیان برخی از مسائل موجب به وجود آمدن ذهنیتی برای طرف مقابل شود و به این ترتیب یک سلسله توهمات بی اساس در اذهان افراد شکل می گیرد که همه آنها موجب دوری و کمرنگ شدن صداقت میان زوجین می شود.

لازم است که زوج ها باور کنند که صداقت، امری ملموس و دست یافتنی است و دلیلی ندارد که به هر بهانه ای این رکن مهم را در زندگی مشترک، نادیده گیرند. آنچه بیش از هر چیزی مهم است دستیابی به حس زیبای خوشبختی و آرامش است که بخش زیادی از این احساس با صداقت زوجین، به دست می آید.

 

پس پنجره های وجودتان را برای همسرتان بگشائید و باور داشته باشید که او شریک واقعی زندگی شماست و باید محرم اسرار و غمخوار مشکلات و سختی هایتان باشد.

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

آیا باید اشتباهات همسرمان را به روی همسرمان بیاوریم؟



ازدواج به عنوان یک پیوند مشترک بین دو نفر، در همه جوامع دارای ارزش و احترام زیادی است. درست به همین دلیل است که برای رفع تنش بین زوج ها این همه تلاش می شود. تمامی زوج ها در مقطعی از زندگی مشترکشان با مشکلات جدی روبه رو می شوند که برای رفع آن به کمک نیاز دارند.

همسرتان جایزالخطا ست!

سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد می شود، این است که آیا باید اشتباهات را به روی همسر بیاوریم یا از آن بگذریم؟

انسان جایزالخطاست! این باور همه ی ماست؛ اما واقع به این معنی نیست که به راحتی اشتباه کنیم؛ بلکه یعنی هیچ انسانی عاری از اشتباه نیست.

همه ما کم و بیش در زندگی اشتباهاتی داشته و داریم. مهم این است که درک کنیم چه اشتباهاتی کرده ایم و آنها را تکرار نکنیم. زن و شوهر در زندگی مشترک هم عاری از اشتباه نیستند. در واقع گاهی این اشتباهات ما هستند که پایه های یک زندگی خانوادگی را به لرزه در می آورند. هنگام بروز اشتباهی از جانب همسرمان، لحن ما برای گفتن آن می تواند تشدید کننده ی شرایط بد پیش آمده باشد؛ اما به هرحال مسئله ای است که باید گفته شود.

 

آیا باید اشتباهات همسرمان را به روی همسرمان بیاوریم؟

یکی از مشکلاتی که زن و شوهر ها با آن روبه رو می شوند، شرایطی است که اشتباهی از جانب آنها رخ می دهد و طرف مقابل شکل رفتار مناسب با آن را نمی داند. سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد میشود، این است که این است که آیا باید این مسئله را به روی همسرش بیاورد یا از آن بگذرد؟ نکته ی ظریفی در این تصمیم گیری وجود دارد. گاهی اشتباهی که از همسرمان سر زده، عمدی نیست و همسرمان به عمد آن اشتباه را مرتکب نشده؛ بنابراین جدای از مساله ی ناراحتی پیش آمده، مهم است که بدانیم همسرمان از آنجا که عمدی این اشتباه را انجام نداده؛ پس اشرافی هم به آن ندارد. یعنی او نمی داند که اصلا کار اشتباهی انجام داده است. در این شرایط او حق دارد که بداند رفتار یا گفتارش درست نبوده؛ چون اگر آن را تکرار کند و باعث ناراحتی ما بشود، نوع ناراحتی شدت یافته ما از تکرار این عمل اشتباه، او را می رنجاند و این توقع هم در وی شکل میگیرد که”‌من که نمیدانستم این کارم از نظر تو اشتباه است”‌. پس بهتر است آنچه را حس می کنیم میتواند تکرارش ما را برنجاند و همسرمان هم از آن بی خبر است را حتما به او بگوییم.

 

فضایی محترمانه برای گلایه

هنگام عنوان کردن اشتباهات همسرتان، ملایمت رفتاری و گفتاری را فراموش نکید. سر او داد نکشید. با توهین یا کلمات نامناسب اشتباهش را یادآور نشوید. تنها گفتن این که ”‌من از این کارت خوشم نیومد”‌ کافی نیست و ممکن است زمینه ساز لجبازی هم بشود. علت ناراحتی تان را عنوان کنید تا اگر سوء تفاهمی ایجاد شده، برطرف شود. اگر همسرتان پی به اشتباهش می برد، لازم نیست دیگر ادامه بدهید و موضوع را پشت سر هم تکرار کنید.

وقتی اشتباهی عنوان شد و همسرتان آن را پذیرفت، آن را پایان یافته بدانید و بار دیگر در مساله ی دیگر و اشتباه دیگری که ربطی به این موضوع ندارد، آن را پیش نکشید

با اشتباهات گروکشی نکنید

متاسفانه وقتی اشتباه همسرتان را به رویش و آن را فراموش هم نمی کنید و نمی بخشید، جایی دوباره خودش را نشان می دهد. برای مثال، همسری در جایی که خودش اشتباه کرده، به جای پذیرش اشتباه و تغییر و بهبود رفتارش، آن را مقابله به مثل با اشتباه قبلی همسرش عنوان می کند و مسیر اشتباهی از لجبازی را طی میکند. بنابراین اشتباهات را به او بگویید تا بابت آن ناراحتی خاصی را مدتها با خودتان حمل نکنید و مانع ایجاد حس انتقام شوید.

 

اشتباه را با سرکوفت یکی نکنید

متاسفانه لحن و روش ما می تواند همه چیز را وارونه کند. گاهی تنها با تاکید روی واژه ای یا بالا بردن صدا هنگام ادای جمله ای و … منظور سخن ما گم یا وارونه میشود.

اگر میخواهید همسرتان را متوجه اشتباهی که مرتکب شده کنید، آن را به شکل بد منتقل نکنید، سرکوفت نزنید و لحن تحقیرکننده در پیش نگیرید.

همسر

ضمن آن که باید فرصت پاسخگویی به همسرتان هم بدهید و مانند نصایح والدین به کودکان، بحث را یکطرفه جلو نبرید. شاید این شما هستید که اشتباه متوجه شده اید و این یکطرفه رفتنها می تواند درنظر همسرتان خود رای بودن، استبداد و حتی روحیه ناسالم و تردیدآمیز بودن افکارتان را جلوه بدهد.

 

توبیخ نکنید

اگر قصد دارید به همسرتان بگویید کارش را اشتباه است، در وهله ای اول لحن مناسبی را انتخاب کنید. هرگز از هر اشتباهی برای فریاد کشیدن سر همسرتان و ایجاد فرصتی برای دعواهای خانگی استفاده کنید. شما باید اشتباه را و علت این که چرا اشتباه است، به همسرتان شرح دهید. قرار نیست او را وارد جلسه محاکمه ی کوبنده ای کنید. اطلاع رسانی مرحله ی اول کار است. به همسرتان بگویید کارش اشتباه بود و برایش دلیل بیاورید که به چه علت اشتباه است و چه تاثیری بر شما یا رابطه تان داشته. سپس دوستانه و با مهربانی از او بخواهید که در رفتارش تجدید نظر کند.

 






دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

مقرراتی برای مشاجره همسران



اگر شما هم جزء آن گروه از زوجین می باشید که عدم مهارت و اختلاف سلیقه را علت و ریشه اصلی مشکلاتتان می دانید، بهتر است با ما همراه شوید ....

مقرراتی برای مشاجره

بخش عمده‌ای از مشاجرات و مشکلات در زندگی مشترک زوج‌ها به دلیل داشتن اختلاف سلیقه، توقعات و انتظارات آنها از یکدیگر روی می‌دهد. این اختلاف سلیقه‌ها در برخی موارد باعث مشاجرات میان آنها می‌شود که گاه این مشاجرات روند نامطلوبی داشته و منجر به از هم پاشیدگی خانواده می‌شود.

 درست است مشاجرات بین زن و مرد به‌طور طبیعی اتفاق می‌افتد اما آنچه اهمیت زیادی دارد تداوم خانواده و روابط بین زن و مرد پس از مشاجره است. روانشناسان و مشاوران خانواده راهکارهای ارتباطی و مهارت‌های مقابله‌ای متعددی را برای پایان دادن به مشاجرات خانوادگی عنوان می‌کنند.

توقعات دور از انتظار، سوء تفاهم‌ها، قضاوت‌های منفی، نگرانی‌های بی‌دلیل، مقایسه اشتباه و همچنین مشکلات دیگری که باعث کدورت و مشاجره میان زن و شوهر می‌شود باعث آشفتگی فضای خانواده شده و همچنین بسیاری از بحث و جدل‌ها را در خانه به دنبال دارد.

این جدل‌ها عمدتاً ناشی از شناخت نادرست زوج‌ها از یکدیگر است زیرا معیارهای واقعی ازدواج زن و مرد برای برخورداری از یک زندگی مشترک مناسب با یکدیگر متفاوت است.

یک بررسی جدید نیزنشان می‌دهد که بر خلاف تصور رایج، میزان مشاجرات و جدلها در طول ازدواج به طور نسبی بدون تغییر می‌ماند.لذا اختلافات و دعواها را به حال خود رها نکرده و سعی کنید همواره برای کسب تفاهم و هماهنگی بیشتر با هم تلاشی جدی و آگاهانه  کنید.

این بررسی بر روی 1000 زوج در طول 20 سال انجام شده است. پژوهشگران در سال 1980 از 2033 فرد ازدواج‌کرده که حداکثر 55 سال داشتند درباره کیفیت ازدواج و روابط‌شان با همسرهای‌شان سوال کردند. همین زوج‌ها پنج بار دیگر در طول 20 سال بعدی مورد پرسش‌‌های مشابهی قرار گرفتند.

این بررسی 20 ساله نشان داد که تغییر چندانی در میزان اختلافات میان همسران در طول زمان رخ نمی‌دهد؛ البته کاهش بسیار اندکی در میزان اختلافات گزارش‌شده در سال‌های پایانی بررسی یافت شد که بیش از همه مربوط به زوج‌های با اختلافات بالا بود. به هر حال میزان این تغییرات در طول زمان اندک بود.

اگر شما هم جزء آن گروه از زوجین می باشید که عدم مهارت و اختلاف سلیقه را علت و ریشه اصلی مشکلاتتان می دانید، بهتر است ادامه این یادداشت را از نظر بگذرانید. ما به شما پیشنهاد می کنیم بعد از این که در بحث و دعوایی ناخواسته با همسر خود قرار گرفتید، توصیه‌های ارائه شده در این مقاله را به کار بگیرید تا بتوانید سریع‌تر آشتی کرده و آرامش را دوباره به روابط‌تان بازگردانید.

توقعات دور از انتظار، سوء تفاهم‌ها، قضاوت‌های منفی، نگرانی‌های بی‌دلیل، مقایسه اشتباه و همچنین مشکلات دیگری که باعث کدورت و مشاجره میان زن و شوهر می‌شود باعث آشفتگی فضای خانواده می شود

رفتار غیرعادی و عجیب: این قضیه که شما بپذیرید، بحث و دعوا نیز بخشی از روابط شما با همسرتان را تشکیل می‌دهد، بسیار مهم است، اما دانستن راهی برای آشتی کردن شاید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.همه ما در زمان و مکان‌های مختلف ممکن است رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهیم، اما وقتی به نظر می رسد، بحث و دعوا جز اینکه باعث انزجار و لطمه دیدن احساس شده و به رابطه سالم صدمه وارد می‌کند، فایده دیگری ندارد لذا باید آن را متوقف کنیم.

اولین گام به سوی این هدف، این است که بفهمید واقعاً سر چه چیزی در حال بحث کردن با یکدیگر هستید و دیدگاه متضادتان را تعادل ببخشید، بعد از آن شما می‌توانید تکنیک‌های زیر را به کار ببندید؛ اجرای بعضی از این تکنیک‌ها را باید خود به تنهایی بر عهده بگیرید و در بعضی دیگر، همکاری همسرتان نیز ضروری به نظر می‌رسد:

خودآگاه باشید: خودآگاهی و مسئولیت‌پذیری، اولین گام برای اجتناب از تضادها است، تقریباً غیرممکن است که شما بتوانید همسرتان را بدون تغییر رفتار خود تغییر دهید‌، اما اگر رفتار خودتان را تغییر دهید، در اکثر اوقات واکنش رفتاری او نیز متفاوت خواهد بود.

در مورد اینکه آیا شما تحت تأثیر عوامل دیگری قرار گرفته‌اید یا خیر؟ فکر کنید، نیروی عوامل و شرایط خارجی به هیچ وجه تخمین زدنی نیست، آیا شما خسته‌اید؟ در مورد چیزی نگرانید؟ یا از موضوعی ناراحت هستید؟

همسر شما نمی‌تواند به شما القاء کند که چه احساسی داشته باشید. احساسات شما تحت نظارت و کنترل خود شما است؛ اگر عصبانی هستید بگویید “من عصبانی‌ام به این علت که …”‌‌‌ نه این که فقط بگویید “تو مرا عصبانی کردی “

احساسات خود را کنترل کنید: همسر شما نمی‌تواند به شما القاء کند که چه احساسی داشته باشید. احساسات شما تحت نظارت و کنترل خود شما است؛ اگر عصبانی هستید بگویید “من عصبانی‌ام به این علت که …”‌‌ نه این که فقط بگویید “تو مرا عصبانی کردی “.

صحبت کردن همسران

بهبودسازی روابط : داشتن ارتباطات مناسب برای برقراری آرامشی دوباره، بسیار حیاتی و مهم است، اغلب دعواهایی که مرتب تکرار می‌شوند، فقط به این دلیل است که یکی از همسران یا هر دوی آنها، احساس می‌کنند طرف مقابل حرف هایش را نمی‌شنود و یا به آن اعتنا نمی‌کند، تکنیک‌های زیر ضمن اینکه، شانس مورد توجه قرار گرفتن شما را توسط همسرتان، افزایش می‌دهند، به شما نیز کمک می‌کنند به همسرتان نشان دهید؛ به او توجه دارید و به حرف‌هایش اهمیت می‌دهید.

گوش کنید: این مهمترین بخش برای داشتن ارتباطی خوب و مناسب است، به حرف‌های همسر خود بدون حدس و گمان و قضاوت، گوش دهید.

کنکاش کنید: سۆالاتی بپرسید برای این که مطمئن شوید، منظور حرف‌های همسر خود را به درستی فهمیده‌اید.

توضیح دهید: این نوع دیگری از کنکاش است، برای اینکه در جهت درک دیدگاهتان، به همسر خود اطلاعات بیشتری بدهید، آماده باشید، توقع نداشته باشید که او ذهن شما را بخواند.

تأکید کنید: خود را به جای همسرتان قرار دهید؛ حدس بزنید که او چه احساسی دارد و بگذارید او بفهمد که شما به او توجه دارید، مثلاً بگویید «می دانم که الان چقدر ناراحت هستی؟»

به طور گویا بیان کنید و بگویید، منظورتان چیست و آنچه می‌گویید چه معنایی دارد، واضح و آشکار سخن بگویید و نکته‌گویی کنید.

خشم خود را کنترل کنید: عصبانیت نیز نیرویی است که به ما کمک می‌کند تا بتوانیم به خواسته‌های خود برسیم، اما اگر عصبانیتتان به حدی است که از بحثی اصولی و عاقلانه جلوگیری می‌کند، سعی کنید بحث خود را متوقف کرده و از راهکارهای زیر استفاده کنید.

به صورتی مۆثر و ثمربخش بحث کنید: سعی کنید در هر مکان و هر زمانی این راهکار را به یاد داشته باشید. هر بحثی اگر نتیجه‌ای داشته باشد که توسط همسران مورد توجه قرار گیرد، راهکاری است برای جلوگیری از وقوع بحثی مشابه.

نوبت حرف زدن را رعایت کنید: به طرف مقابلتان نیز فرصت برای حرف زدن بدهید و نوبت خود را حفظ کنید، در این صورت است که بحث تا بهبود روابط ادامه می‌یابد.

 

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

الفبای ازدواج موفق



قدیم‌ها شنیده بودیم که می‌گفتند ازدواج برای سلامتی خوب است و ازدواج مانع انحراف افراد در زندگی اجتماعی آنها می‌شود؛ حالا دانشمندان می‌گویند ازدواج کردن واقعا در حفظ تندرستی انسان‌ها تأثیر دارد.

یک ازدواج موفق، نوش داروی موثر

بهترین شانس برای یک زوج، داشتن یک زندگی سالم است. شما در کنار همسر دل زنده‌ی خود نه تنها سلامتی و طول عمر خود را افزایش می دهید بلکه با یکدیگر موقعیت های شگفت انگیزی را می سازید و تجربه می کنید. ازدواج چیزی شبیه به مواد نگهدارنده یا کمربند ایمنی برای زندگی است و می توان فواید آن را درست مانند یک رژیم غذایی مناسب و کارهایی همچون ورزش و سیگار نکشیدن دانست. بهترین حالت ازدواج آن است که زوجین از عادت های درست در جهت حفظ سلامت یکدیگر تقلید کنند. دانشمندان بنا بر پژوهشی روی 4746 زوج بین 51 تا 61 سال دریافتند وقتی موضوع سلامت مطرح می شود، زوجین همانند آینه یکدیگر عمل می کنند.

اگر مردی در اوایل پنجاه سالگی از سلامت جسمانی بسیار خوبی برخوردار باشد احتمال اینکه همسرش بیمار یا ضعیف باشد، بسیار کم است. چنانچه وضعیت جسمانی مرد ضعیف باشد، به احتمال زیاد همسرش نیز می تواند در وضعیتی مشابه یا کمی بهتر باشد، زیرا زوجین در یک محیط زندگی می کنند و شرایط آنها از لحاظ تغذیه، ورزش، عواطف و استرس یکسان است.

زندگی سالم برای زوجین زمانی رخ می دهد که شرایط کامیابی برای هر دو مهیا باشد.

این حالت نه تنها به سلامت و طول عمر هر یک از آنها منجر می شود، بلکه فرصتی عالی برای همکاری همسران به وجود می آورد.

در ادامه این مطالب هشت راهکار آمده است که می توانید به واسطه آنها سلامت جسمانی خود را در زندگی زناشویی رشد دهید:

در همه امور همکاری کنید: بهرام  و مهسا روزانه زمانی را برای پیاده اختصاص داده اند. به این ترتیب ضمن اینکه استراحت می کنند و با هم هستند، به امور روزمره شان نیز رسیدگی می کنند و حدود 300 کالری نیز می سوزانند. این یک موهبت است، زیرا در آن شرایط، زمانی برای صحبت، بیرون رفتن با یکدیگر و آرام گرفتن نیز مهیا می شود.

رابطه جنسی، مساله ای است که نباید از آن غفلت کرد. این امر موجب افزایش ضربان قلب و سوزاندن پنجاه کیلوکالری است. به این ترتیب سرعت جریان خون به سمت مغز بیشتر و سیستم ایمنی مقاوم تر می شود و میزان سلامت ذهن افزایش می یابد.

مثل خانم ها غذا بخورید: کیفیت تغذیه خانم ها پس از ازدواج افت می کند، با وجود این برنامه غذایی مردان با شروع زندگی زناشویی سالم تر می شود. هنگامی که خانم ها زندگی مشترک خویش را آغاز می کنند، بیشتر از قبل از غذاهای زیان آور استفاده می کنند و در نتیجه به وزن آنها افزوده می شود.

پژوهشی روی سه هزار زوج نشان داد که مردان پیش از ازدواج، چربی، نمک و شکر بیشتری می خورند اما پس از اینکه با همسر خود به اصطلاح زیر یک سقف می روند، از این مواد غذایی کمتر استفاده می کنند، در حالی که جذب چربی وکالری و در نتیجه وزن خانم ها پس از ازدواج افزایش می یابد. پژوهش های دیگر نیز حاکی از آن است که خانم ها در دهمین سالگرد ازدواج، حدود نه کیلوگرم به وزنشان افزوده شده است. از این رو پیشنهاد می کنیم که خانم ها، از غریزه خود برای تغذیه سالم استفاده کنند و آقایان نیز در این باره از همسرشان پیروی کنند.

با همراهی یکدیگر وزن کم کنید: یک سال است رضا و مریم عضو یک مرکز تناسب وزن شده اند و در این مدت حدود پنجاه کیلوگرم وزن کم کرده اند! مریم می گوید: «یکی از اهدافی که برای خودمان معین کرده بودیم، حفظ سلامت و ورزش بیشتر بود اما چندان موفق نبودیم زیرا به برنامه ای نیاز داشتیم که هر دو از آن پیروی کنیم. در ضمن از آنجا که به دوره میانسالی نزدیک می شویم، نگران ابتلا به دیابت هم بودیم.»

پیشنهاد می شود زن و شوهرها هر یک مسوولیت سلامت خود را برعهده بگیرند زیرا شانه به شانه کار کردن و تقسیم عادلانه کارها در مقایسه با این که یک نفر رئیس شود ودیگری مدام گله مند باشد، نتیجه بهتری دارد

همسرش نیز در ادامه می گوید: «اکنون دوباره لاغر شده ایم و سایز کمر من از 49 به 32 رسیده است! سلامتمان از همه چیز مهمتر است و بدن ما ارزش آن را دارد که برای تغذیه صحیح و ورزش بیشتر وقت بگذاریم و تلاش کنیم.»

مانند یک مرد ورزش کنید: با توجه به پژوهش هایی که بر 3075 زن و مرد بین 70 تا 79 سال انجام گرفته است، احتمال آنکه مردان بسیار فعال، همسران بسیار فعال داشته باشند، سه برابر است. اگر همسر شما گلف یا تنیس بازی می کند، میدود، پیاده روی می کند، عضو تیم بسکتبال است یا هر ورزش دیگری انجام می دهد، پس شما هم بیکار ننشینید. بلند شوید، با او ورزش و او را همراهی کنید. در همان زمان یک برنامه ورزشی مناسب برای خود تدارک ببینید و از آن پیروی کنید.

با یکدیگر با محبت و صلح و صفا گفتگو کنید یا دست کم از فضای پراسترس دور شوید: پژوهش ها نشان می دهد ازدواج های ناموفق سلامت را نیز به خطر می اندازد. بر این اساس همسرانی که در زندگی مشترک خودنگرانی های بیشتری دارند، سطح هورمون استرس (کورتیزول) آنها و در نتیجه فشار خونشان بیشتر می شود که این عوامل خطر حمله قلبی و سکته را افزایش می دهد. تنش های زناشویی همچنین با افسردگی، امراض لثه و خطر ابتلا به زخم معده در ارتباط است.

به تعطیلات بروید: بر اساس پژوهشی بر دوازده هزار مرد که مشکل قلبی داشتند، آنهایی که به تعطیلات سالانه می رفتند، نسبت به کسانی که از این نیاز ضروری به هر دلیلی صرف نظر می کردند، کمتر در معرض خطر مرگ بودند. رفتن به تعطیلات به همراهی دوستان یا فامیل، یعنی دوری از استرس و فرصتی برای تحرک و ورزش بیشتر که به این ترتیب سلامت را به انسان باز می گرداند.

همسر

مسوولیت سلامت خود را برعهده بگیرید: در گذشته، یک کدبانوی خانه دار، سلامت خانواده را با پخت غذاهای سالم و تنظیم فعالیت های شادی بخش و آرامش زا حفظ و احتمالا به شوهرش مدام یادآوری می کردکه بروکلی اش را بخورد، زودتر به خواب برود، بیشتر بخوابد و خوردن مکمل ویتامین را فراموش نکند. تحقیقات نشان می دهدت زنانی که تمام وقت کار می کنند، میزان سلامت کافی برای شوهرشان تا بیست و پنج درصد افت می کند. از این رو پیشنهاد می شود زن و شوهرها هر یک مسوولیت سلامت خود را برعهده بگیرند زیرا شانه به شانه کار کردن و تقسیم عادلانه کارها در مقایسه با این که یک نفر رئیس شود ودیگری مدام گله مند باشد، نتیجه بهتری دارد.

آنچه از دستتان برمی آید، یاد بگیرید: زندگی سالم به هدفی در حال حرکت شبیه است. یک روز می گویند همه چربی ها مضر است، روز دیگر غذایی معجزه آسا برای کاهش وزن معرفی می کنند. یک روز پیاده روی سریع توصیه می شود، روز دیگر پیاده روی آرام را بهترین شیوه سوزاندن چربی می دانند. بالاخره روش صحیح چیست؟ در حقیقت پاسخ این پرسش چندان اهمیتی ندارد.

اصول زندگی سالم غیرقابل انکار است: برخیزید و بیشتر روزها سی دقیقه یا حتی بیشتر تحرک داشته باشید. در خوردن و آشامیدن اعتدال را رعایت کنید. میوه، سبزیجات، دانه ها و گوشت بدون چربی را به عنوان غذای اصلی برگزینید. مثبت باشید. شب ها به موقع و به اندازه بخوابید و مولتی ویتامین مصرف کنید. این یک توصیه عقلایی، اثبات شده و بسیار ساده است که موجب سلامت افراد می شود و اگر شما و شریک زندگی تان هر دو به این نتیجه برسید، هر چه زودتر برای تغییر عادات خود دست به کار می شود.


دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

بهترین ترمیم کننده ی رابطه ها



اگر ما برای اشتباهی متاسف یا شرمسار هستیم نه تنها باید در رفتارمان نشان بدهیم که متوجه اشتباهمان شده ایم و می خواهیم جبرانش کنیم بلکه باید احساسمان را در قالب کلمات هم ثابت کنیم.

معذرت خواهی

هر کدام از ما در طول روز یا هفته یا ماه یا سال، کسانی را می رنجانیم و خطاهایی را مرتکب می شویم.

اندازه این خطاها و میزان اثرگذاریشان بسته به جایگاه اجتماعی ما متفاوت است و گاهی شاید شمار زیادی از مردم را تحت تاثیر قرار بدهد، اما آیا ما در جایگاه یک عضو خانواده، یک دوست، یک رفیق، یک مدیر یا یک مسئول یاد گرفته ایم چگونه باید عذرخواهی کنیم؟ آیا یاد گرفته ایم دست روی شانه طرف مقابل بگذاریم و توی چشم هایش نگاه کنیم و بگوییم متاسفم یا در برابر ده ها دوربین، سر تعظیم فرود بیاوریم و بابت خطایی از مخاطبان مان عذرخواهی کنیم و حتی تاوان اشتباه مان را با استعفایی خودخواسته بپردازیم؟

چرا آدم ها از عذرخواهی می ترسند؟ آنها مغرورند و بیم دارند اختیار امور از دستشان خارج شود. یعنی طلب بخشایش کنند و از طرف مقابل، واکنشی غیرقابل انتظار داشته باشد. مثلا عذرخواهی شان را نپذیرد یا زبان به انتقاد بگشاید. به گمان شما آیا دیگران حق دارند واکنشی نادرست در برابر عذرخواهی ما داشته باشند؟

از نظر منطقی پاسخ این پرسش منفی است. کسی که از او طلب بخشایش می کنیم با منطق ما باید عذرخواهی مان را بی چون و چرا بپذیرد، اما زندگی همیشه تابع اصولی که ما منطقی تعریفشان می کنیم نیست! بنابراین امکان دارد وقتی طلب بخشایش می کنیم طرف مقابل واکنشی از خود نشان دهد که انتظارش را نداشته ایم. چاره چیست؟

پیش از آن که درباره راه چاره بگوییم باید این نکته را یادآوری کنیم که ما عادت کرده ایم خطاهایمان را گردن عوامل دیگر بیندازیم. اگر سر رفیقمان فریاد کشیده ایم، می گوییم «تقصیر تو بود که عصبانی ام کردی» اگر به وظایفمان در محیط کاری به درستی عمل نکرده ایم می گوییم «امکانات فراهم نبود و دیگران نگذاشتند کاری از پیش ببرم» اگر در رانندگی باعث آسیب دیدن کسی شده ایم می گوییم «خودش مراقب نبود» و این دلیل تراشی ها یعنی ما حاضر نیستیم مسئولیت اشتباهی را که کرده ایم بپذیریم و می خواهیم برای آن علتی بیرونی پیدا کنیم.

اگر می خواهیم عذرخواهی مان واقعی و موفقیت آمیز باشد باید یاد بگیریم مسئولیت آنچه را انجام داده ایم بپذیریم و حتی خودمان را آماده کنیم تا تاوان اشتباهمان را بپردازیم. تاوان این اشتباه شاید خشم یا تندی طرف مقابل باشد، شاید او حرف هایی بزند که ما دلمان نمی خواهد بشنویم، اما به هر حال اگر خطا کرده ایم برای پذیرفته شدن طلب بخشایش مان باید صبور باشیم و به مجازات تن بدهیم و با چنین باوری طبیعتا آمادگی بیشتری برای مواجهه با واکنش های غیرقابل انتظار داریم.

مسئولیت پذیری بویژه درباره اشتباه هایمان، مهارتی نیست که ناگهان صاحب آن شویم؛ تخصصی است که آن را باید از کودکی بیاموزیم. آیا شما هم با پدر و مادرهایی برخورد کرده اید که وقتی کودکشان خطایی می کند برای آن که درس بگیرد کار اشتباه او را به یک موجود خیالی نسبت می دهند؟ مثلا وقتی او چیزی می شکند می گویند «نه! نه! تو نبودی، آن بچه بد بود که الان فرار کرده» این روش تربیتی، اولین گام به سوی پرورش بچه های غیرمسئول است، اما این دلیل نمی شود که اگر مسئولیت پذیر بار نیامده اید همچنان به رفتار نادرست ادامه بدهید و اشتباه هایتان را به عوامل بیرونی نسبت بدهید. یادتان باشد شما مسئول خطاهایتان هستید، پس بالغانه درباره آنها فکر کنید.

حتما در عذرخواهی باید با طرف مقابل ارتباط چشمی داشته باشیم چراکه نگاه کردن در چشم هایش به او تلقین می کند، شما قابل اعتماد هستید و حرف تان از صمیم قلب است

می دانید چرا آدم ها وقتی با هم دعوا می کنند چشم هایشان را می بندند و فریاد می کشند؟ آنها چشم هایشان را می بندند چون نمی خواهند حقیقت را ببینند یا متوجه شوند که طرف مقابل هم حرفی برای گفتن دارد و فریاد می کشند چون ناخودآگاه حس می کنند قلب هایشان از هم دور شده است و صدایشان به هم نمی رسد.

طلب بخشایش کردن از دیگری یعنی می خواهیم بار دیگر قلب هایمان به هم نزدیک شود، پس رفتارمان هم باید متناسب با خواسته مان باشد، بنابراین چه لزومی دارد فریاد بزنیم یا تندی کنیم وقتی قلبمان را دستمان گرفته ایم و آن را به قلب دیگری که شکسته است، نزدیک کرده ایم.

حتما در عذرخواهی باید با طرف مقابل ارتباط چشمی داشته باشیم چراکه نگاه کردن در چشم هایش به او تلقین می کند، شما قابل اعتماد هستید و حرف تان از صمیم قلب است.

بدبختانه ما در دنیای نیمکره چپ زندگی می کنیم، دنیایی که نیمکره راست در آن نقشی ندارد. حتما می پرسید نیمکره راست مگر قرار است چه کار کند که بیکار ماندنش این همه مهم است.

این نیمکره، مسئول اموری همچون عشق ورزی و خلاقیت است و از آنجا که بیشتر ما از دوران کودکی برای تخصص هایی متناسب با نیمکره چپ آموزش می بینیم، نیمکره دیگر چندان پرورش پیدا نمی کند و فقط گاهی وقت ها از زندان آزاد می شود و آنقدر در انجام وظایفش نابلد است که فقط برای ابراز افسردگی و اندوه به کار می آید.

در عذرخواهی باید هر دو نیمکره مغزمان را به کار بیندازیم، یعنی از یک سو باید یادمان بیاید طرف مقابل را دوست داریم و می خواهیم با او ارتباط دوستانه ای داشته باشیم و از سوی دیگر باید منطق مان را برای انتخاب کلماتی متناسب با شرایط انتخاب کنیم. وقتی این دو نیمکره با هم همکاری کنند آن گاه کلمات ما خالصانه و از صمیم قلب می شود و همان گونه که قدیمی ها گفته اند سخنی که از دل بر آید، لاجرم بر دل نشیند.

بیشتر ما اعتقاد داریم همین که در رفتارمان شرمندگی را نشان بدهیم کافی است، اما همان گونه که هر رفتار یا تصمیم اشتباهی معمولا یک وجه کلامی و یک وجه عملی دارد طلب بخشایش بابت آن هم باید وجهی کلامی و وجهی عملی داشته باشد.

معذرت خواهی

اگر ما برای اشتباهی متاسف یا شرمسار هستیم نه تنها باید در رفتارمان نشان بدهیم که متوجه اشتباهمان شده ایم و می خواهیم جبرانش کنیم بلکه باید احساسمان را در قالب کلمات هم ثابت کنیم و بالاخره آن سخت ترین کلمه را که خیلی ها از گفتنش همیشه بیم دارند و غرورشان اجازه نمی دهد، به زبان بیاوریم و بگوییم «متاسفم.»

در انتخاب کلمات بعدی پس از این سخت ترین کلمه هم باید دقت کنید. شاید بهتر باشد علت هایی که طرف مقابل برایتان عزیز است، بیان کنید یا میزان تاسف تان را توصیف کنید یا از تصمیم تان برای بهبود شرایط بگویید.

مثلا به رفیق قدیمی دل شکسته بگویید با او خاطرات مشترک زیادی دارید و در سختی ها همراه تان بوده است، به کارمندی که دلش را آزرده اید بگویید همیشه از انجام وظیفه اش راضی بوده اید، به مخاطبان فراوانی که از تصمیم اشتباه شما متضرر شده اند بگویید می خواهید خطایتان را هر طور شده جبران کنید، به همسرتان که دلخور شده بگویید عاشقش هستید. خطای رفتاری دیگر این است که پس از ابراز تاسف جزئیات جریان را مفصل یادآوری کنید. شما با خطایتان روح طرف مقابل را رنجور کرده اید، قلبش را شکسته اید، به احساساتش لطمه زده اید و حالا که برای طلب بخشایش آمده اید طوری جزء به جزء قصه دلخوری را تعریف می کنید که باز همه چیز برای او تداعی می شود و آن زخم قدیمی گوشه دلش سر باز می کند و خشمگین می شود.

بنابراین اگر می خواهید پس از طلب بخشایش حرفی برای گفتن داشته باشید بهتر است آرامبخش ترین ها را انتخاب کنید. با این حال ما همچنان معتقدیم، پس از طلب بخشایش و قول دادن برای جبران، کم پیدا می شود کلماتی که ارزش شان بیشتر از سکوت باشد و به قول ارسطو اگر خردمند هستید، بهتر است کم بگویید و زیاد بشنوید.

 



دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

                           

                    http://maktoobshop.com 



چگونه بگویم تا مرا ببخشی؟



عذرخواهی در واقع جبران یک خسارت روحی، جسمی یا اقتصادی است. برای این جبران، لازم است که معذرت‌خواهی‌کننده، احساس شرمندگی‌اش را به زبان بیاورد.


چگونه بگویم تا مرا ببخشی؟

یک مقام دولتی زمان کناره گیری اش می‌گوید: «من از بابت تمام دلخوری‌هایی که احیانا اتفاق افتاده، متاسفم. اما فقط همین را می‌گویم که اگر بعضی از تصمیم‌هایم اشتباه بوده ¬ـ که مسلما بوده ـ من بر این باور بودم و هستم که در آن مقطع زمانی، همان تصمیم اشتباه هم به صلاح کشورم بوده است.» روان‌شناسان اعتقاد دارند که این عذرخواهی، نمونه‌ای از یک عذرخواهی ضعیف و بی‌اثر است. او نه به اشتباهاتش اشاره می‌کند، نه از تاثیر اشتباهاتش حرف می‌زند و نه حتی زیر بار اشتباه بودن‌شان می‌رود. عذرخواهی موثر، آداب و دستوالعمل‌هایی دارد که شنیدنش خالی از لطف نیست.

 

چگونه عذرخواهی کنیم؟

 معذرت‌خواهی ـ در عمل ـ آنقدرها که فکر می‌کنیم، ساده نیست. عذرخواهی صحیح، راه و رسم خودش را دارد. یعنی اجزای مشخصی دارد که اگر حق هر یک از این اجزا به درستی ادا نشود، احتمال شکست خوردن و پذیرفته نشدن معذرت‌مان کم نیست. اول از همه باید در درون خودمان بپذیریم که اشتباه کرده‌ایم و مسوولیت اشتباه‌مان را قبول کنیم. اما پس از این نکته ذهنی، نکات عینی دیگری هم هستند که به کار بستن‌شان، تاثیر عذرخواهی را دوچندان می‌کند.

در معذرت‌خواهی باید از اشتباه‌مان اسم ببریم. مثلا چنین کلماتی برای یک عذرخواهی مناسب نیستند: «اگر باعث آزارتان شده‌ام، ببخشید . . . ‌اگر به هر دلیلی  از دست من دلخور شده‌ای، ‌معذرت می‌خواهم. . .» بهتر است که اشتباه‌تان را هم ذکر کنید. مثلا بگویید: «من واقعا اشتباه کردم که پشت سرت حرف زدم. مرا ببخش. . .»

اشاره به این که ما خودمان هم متوجه شده‌ایم عملی که از ما سر زده، اشتباه بوده و باعث دلخوری فرد مقابل‌مان شده، مهم است. مثلا: «من می‌دانم که خندیدنم در کلاس باعث دلخوری‌ات شد و به همین خاطر، با تمام وجودم از تو معذرت می‌خواهم. مرا ببخش. . .»

عنصر دیگری که یک عذرخواهی را موثر می‌کند، توضیح این مطلب است که چرا و چگونه، این رنجش خاطر به وجود آمد. نباید بگذاریم ابهامات ذهنیِ فردی که از ما رنجیده است، سر جایش باقی بماند. یک توضیح خوب و صادقانه می‌تواند خیلی از این ابهامات ذهنی را رفع و رجوع کند. مثلا ممکن است توضیحات‌تان چیزهایی از این قبیل باشد: «خسته بودم، حالم خوب نبود، ذهنم به بیماری مادرم مشغول بود، حواسم نبود، گرفتار یک ماجرای عشقی بودم و . . . و قول می‌دهم که چنین اتفاقی دیگر تکرار نشود.»

نمونه یک عذرخواهی جالب که چندی پیش بیان شد، عذرخواهی یک ملوان بود که یکی از خدمه‌های کِشتی‌اش را به دلیل ارتکاب یک جرم، آن‌قدر کتک زد که جان سپرد! البته کار آن ملوان بسیار زشت و مجرمانه بود و در دادگاه هم محکوم شد، اما نوع معذرت‌خواهی‌اش در دادگاه، جالب بود: «من کار بسیار زشتی مرتکب شده‌ام و هیچ تخیفیفی هم در مجازاتم نمی‌خواهم.

فقط می‌خواهم همین را بگویم که من خودم هم می‌دانم کاری که در اوج عصبانیت مرتکب شدم، کار پست و بی‌رحمانه‌ای بوده اما باور کنید که من واقعا آدم پست و بی‌رحمی نیستم. باور کنید و معذرتم را بپذیرید.»

نباید بگذاریم ابهامات ذهنیِ فردی که از ما رنجیده است، سر جایش باقی بماند. یک توضیح خوب و صادقانه می‌تواند خیلی از این ابهامات ذهنی را رفع و رجوع کند

بخش مهمی از توضیح ما باید به همین نکته اشاره کند که آنچه مرتکب شده‌ایم، عمدی نبوده و قصد توهین و بی‌احترامی نداشته‌ایم. این اشاره، به شخصی که از ما رنجیده، اجازه می‌دهد که دیگر در مقابل ما احساسِ راحتی کند و در برابرمان موضع خصمانه نگیرد.

یک معذرت‌خواهی خوب، همچنین باید صادقانه و صمیمانه مطرح شود تا اثربخش باشد. تا زمانی که ما به شرم و احساس گناه و پشیمانی خودمان اعتراف نکرده‌ایم، معمولا طرف مقابل‌مان متوجه نمی‌شود که آیا ما از عمل‌مان واقعا پشیمانیم یا نه. حس نگرانی و شرمندگی ما به هنگام عذرخواهی، به فرد مقابل‌مان می‌فهماند که ما بیمناکیم که مبادا رابطه‌ی دوطرفه‌مان به هم بریزد. و این اظهار شرمندگی، در واقع، یک احترام مضاعف به شخصی است که از ما رنجیده است.

بازسازی یا حفظ یک رابطه‌ای که در حال ویران شدن است، رایج‌ترین انگیزه برای یک عذرخواهی به حساب می‌آید

  

عذرخواهی در واقع جبران یک خسارت روحی، جسمی یا اقتصادی است. برای این جبران، لازم است که معذرت‌خواهی‌کننده، احساس شرمندگی‌اش را به زبان بیاورد. در عذرخواهی، اگرچه کلمات خیلی مهم‌اند اما معمولا کفایت نمی‌کنند. بیان صریح این که: «به من بگو چه کار کنم تا از من بگذری و مرا ببخشی؟» در خیلی از موارد، لازم است.

گاهی از اوقات، ممکن است جبران خسارت‌های مالی که به شخصی وارد آورده‌اید، ضرورت پیدا کند. مثلا ظروفی را در عصبانیت شکسته‌اید یا . . . البته در بیان چنین کلماتی هم باید خیلی احتیاط کنید تا به فرد مقابل‌تان برنخورد: «به من اجازه بده این خسارت را جبران کنم تا این احساس شرم لعنتی، دست از سرم بردارد.» تهیه یک هدیه مناسب هم تاثیر یک عذرخواهی شفاهی را چند برابر می‌کند.

عذرخواهی، خیلی بزرگ‌تر از آن چیزی است که اغلب‌مان فکر می‌کنیم. حفظ حرمت اشخاص و حفظ حرمت خودمان به جای خود، اما باید قبول کرد که عذرخواهی می‌تواند از ارزشهای انسانی هم پاسداری کند. چه بین دو نفر، چه بین چندین نفر و چه بین دولت‌ها و ملت‌ها.

 

چگونه بگویم تا مرا ببخشی؟

عذرخواهی؛ چرا و به چه علت؟!

 بازسازی یا حفظ یک رابطه‌ای که در حال ویران شدن است، رایج‌ترین انگیزه برای یک عذرخواهی به حساب می‌آید. فرقی نمی‌کند که این رابطه، چه جور رابطه‌ای باشد. چه یک رابطه‌ی عاشقانه بین همسران باشد، چه دوستانه، چه رابطه‌تان با یک همکلاسی، همکار و یا . . .

گاهی اوقات، همین که کسی را آزار می‌دهیم، نیرویی از درونمان ما را وادار می‌کند که از آن شخص  عذرخواهی کنیم ـ‌ ولو این که هیچ رابطه‌ای با او نداشته باشیم ـ تنها انگیزه‌مان در این مواقع، از بین بردن نگرانی و رنجش آن شخص است. این انگیزه، انگیزه والایی است.

اما معمولا دو دلیل دیگر هم برای معذرت‌خواهی وجود دارد که البته شان و منزلت انگیزه‌های قبلی را ندارند.

 

یکی، تخفیف در مجازات است و دیگری، رهایی از عذاب وجدان. خیلی‌ها هستند که معذرت‌خواهی می‌کنند فقط برای فرار از تنبیه. مثلا قاتلی را در نظر بگیرید که از قاضی یا از خانواده مقتول، معذرت‌خواهی می‌کند فقط برای این که در مجازات او تخفیف قایل شوند و . . .

به هر حال، فارغ از این که انگیزه و علت عذرخواهی چه باشد، آن چیزی که باعث می‌شود یک معذرت‌خواهی تاثیر کند، جابه‌جا شدن احساس شرم و احساس قدرت بین طرفین معذرت‌خواهی است. ما با عذرخواهی، شرمی را که در وجود یک شخص دیگر تزریق کرده بودیم، از او می‌گیریم و آن شرم را به خودمان برمی‌گردانیم و در عوض، به کسی که مورد رنجش و آزارمان قرار گرفته بود، این قدرت را می‌‌دهیم که ما را ببخشد یا نبخشد.

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

فرهنگ عذرخواهی از همسر



فرهنگ عذرخواهی و عذر پذیری از نیازهای هر خانواده ای است که به کمک آن بسیاری از مشکلات، حل شده و بسیاری از اصلاحات، عملی می شود. این فرهنگ باید در هر خانواده ای نهادینه شود و به موقع مورد استفاده قرار گیرد. ضمن آن نیز لازم است که سوء استفاده ها و کج فهمی هایی که در این عرصه رایج است شناخته شود تا رفتارهای اشتباه به اسم عذرخواهی رواج پیدا نکند و ارزش نگردد.

عذرخواهی در سبد خانواده

نگاه دین ما به عذرخواهی نگاهی پیشگیرانه است. دین ما می گوید مومن بد نمی کند تا مجبور به عذرخواهی نشود. (امام حسین فرمودند :المومن لا یسی ء و لایعتذر: مومن بد نمی کند و عذر نمی خوهد. و بسیاری احادیث دیگر از این قبیل) اما اگر به هر دلیلی مرتکب عمل بدی شد دیگر لازم و واجب است  که عذر بخواهد. در مقابل، از مخاطب هم می خواهد که عذر پذیر باشد تا جائیکه می فرماید اگر او عذری نداشت خودت کمکش کن و عذری برایش بتراش . «اقبل عذر اخیک، و ان لم یکن له عذر فالتمس له عذرا»؛ عذر برادر خود را بپذیر و اگر او عذری نداشت برای خطای او عذری بتراش. (بحار الانوار، ج74، 165).

بنابراین آنها که یاد گرفته اند هر کاری دوست دارند انجام دهند سپس عذر بخواهند، عذرخواهی را به بیراهه برده اند. عذرخواهی نباید جاده ی "بد کردن" را برای ما هموار کند. که در این صورت اثر موضعی خودش را نیز از دست خواهد داد. فرهنگ عذرخواهی باید مثل فرهنگ درمان در بین مردم جا بیفتد. یعنی باید همان طور که از بیماری پیشگیری می کنند تا کار به درمان و دارو نکشد باید از "بدی" هم پرهیز کنند تا کا به عذرخواهی نکشد اما اگر "بدی" اتفاق افتاد عذرخواهی هم مثل درمان بیماری لازم است و الا  این بیماری پیشروی می کند تا جائیکه گاهی کار را به مرگ عاطفی و اخلاقی می کشاند.

 

نحوه عذرخواهی

عذرخواهی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد که ساده ترین آن معذرت خواهی است. البته عذرخوای با جبران فرق می کند اما گاهی با جبران یک اشتباه هم می توان  عذرخواهی را هم نشان  داد البته اگر شان کسی که اشتباه کرده ایجاب می کند از او طلب عذر نداشته باشیم . مثل وقتی که والدین مرتکب اشتباهی در حق فرزندان می شوند. بدیهی است که والدین هم باید گاهی از فرزندان عذر بخواهند اما این عذرخواهی می تواند به شکلی سربسته اتفاق بیفتد کافی است که به نوعی اقرار کنند این رفتار اشتباه بوده است و ابراز پشیمانی کنند تا رفتارشان الگویی برای اشتباهات بعدی فرزندان نباشد. می توانند با محبت بیشتر آن را جبران کنند اما عذرخواهی والدین به شکلی واضح و برجسته نه به نفع والدین است نه به نفع فرزندان. تا فرزندان را بر والدین جسور و والدین را نزد فرزندان خفیف نکند.

گاهی عذرخواهی برای افراد سخت می شود که ریشه های آن را نیز باید در خانواده جستجو کرد. اگر در خانواده با تقصیرات و اشتباهات افراد برخوردی منطقی صورت بگیرد عذرخواهی برای آنها سخت نخواهد شد

اما عذرخواهی والدین از یکدیگر نزد فرزندان خوب است و موجب آموزش عذرخواهی و مسئولیت پذیری می شود. فرهنگ عذرخواهی وقتی در یک خانواده نهادینه می شود که در رفتار و کلام همسران وجود داشته باشد و از طریق تربیت ،تقلید و عادت به فرزندان هم منتقل بشود. اگر بچه ها شاهد عذرخواهی مادر از پدر یا برعکس باشند، عذرخواهی را به عنوان یک فرهنگ صحیح خواهند آموخت اما فرض کنید در خانواده ای عذرخواهی تنها از سوی مادر دیده می شود و پدر هر چند رفتارهای اشتباهی داشته باشد عذر نمی خواهد، در این صورت، این باور، به فرزند پسر خانواده منتقل می شود که تو نباید بابت اشتباهاتت عذر بخواهی حداقل در برخورد با جنس مونث باید به خودت حق غرور بیجا و زورگویی بدهی.

گاهی عذرخواهی برای افراد سخت می شود که ریشه های آن را نیز باید در خانواده جستجو کرد. اگر در خانواده با تقصیرات و اشتباهات افراد برخوردی منطقی صورت بگیرد عذرخواهی برای آنها سخت نخواهد شد. مثلا وقتی والدین با یک ظرف شکسته یا وسیله ی خراب شده مواجه می شوند، نباید دنبال مقصر بگردند. دنبال مقصر گشتن، در اشتباهات خانوادگی یکی از دلایل فرار کردن از زیر بار عذرخواهی است. زیرا با عذرخواهی مقصر شناخته و مستحق تنبیه خواهیم شد. اما گر برخورد والدین برخوردی منطقی باشد و به جای مقصر یابی به فکر چاره یابی برای حل مشکل باشند، ابراز تقصیر و اعتراف به خطا نیز کار سختی نخواهد بود.

 

عذرپذیری

عذرخواهی باید با عذرپذیری ختم به خیر شود. عذرپذیری، ما را مهربان تر و نرم خوتر می کند و به اطرافیانمان جرات می دهد که نزد ما درد دل کنند و به خطاهایشان اعتراف کنند. کسانی که عذر پذیر نیستند، یک خطای کوچک را همیشه به خطاهای بزرگ تبدیل می کنند.

عذرپذیری در خانواده باید به شکل یک ارزش و یک اخلاق نیک به فرزندان آموزش داده شود. گاهی عدم عذرپذیری والدین، فرزندان را به تمرد و طغیان وا می دارد. فرزندان فراری از خانواده و بسیاری از نوجوانان بزهکار در شرایطی به خطاکاری رو کرده اند که از عذرپذیری والدین خود ناامید شده اند.

کسی که عذر دیگران را نمی پذیرد باید بیندیشد که در قیامت که خودش عذر خواه است دوست دارد خداوند با او چه کند؟

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

عذرخواهی یک دقیقه‌ای

انجام مناسب و به موقع عذرخواهی یک دقیقه ای یکی از نیرومندترین کارهایی است که هر انسانی می تواند برای ترمیم موقعیتهای حساس از آن استفاده کند.

عذرخواهی یک دقیقه‌ای

عذرخواهی غالباً در عرض یک دقیقه بیان می شود گویا این که برای ترمیم و بازسازی مجدد اوضاع نیاز به زمان قابل توجهی است. در عذرخواهی یک دقیقه ای نیاز به هیچ عذر و بهانه، قربانی کردن خود یا بیان داستانی شورانگیز نیست، بیان مستقیم اصل مطلب  بسیار تأثیرگذارتر است. قسمت مشکل و زمان بر آن، رسیدن به صداقت کامل با خود و قبول مسئولیت اشتباه خود پیش از عذرخواهی کردن است.

مشکلات دقیقاً از لحظه ای که فرد از مواجه شدن با حقیقت طفره رود شروع و مرتباً بدتر و در نهایت از کنترل خارج می شود.

وقتی فرد تلاش می کند با حقیقت قطع رابطه کند که "هرگز این اتفاق نیفتاده" و یا "تقصیر من نبوده است" درصدد انکار یا تکذیب آن حقیقت است و نمی تواند عذرخواهی کند. او هرگز نمی تواند بپذیرد که در اشتباه است. عموماً این افراد حالت تدافعی به خود گرفته و تمایلی به شنیدن انتقادات ندارند.

صادق بودن با خود و پذیرش مسئولیت صدماتی که به دیگران وارد شده نیازمند فروتنی و شهامت است. رهبران بزرگ وقتی کارها خوب پیش می رود از دیگران ستایش و قدردانی می کنند و وقتی کارها بر وفق مراد نباشد، مسئولیت کامل آن را خودشان بر عهده می گیرند. درست برعکس رهبران خودپسند که وقتی کارها درست پیش برود، افتخار و احترامش را نصیب خود می کنند و برای پیشرفت ناصحیح کارها دیگران را مورد سرزنش قرار می دهند.

از نظر افرادی که از عذرخواهی امتناع می کنند عذرخواهی یک ضعف تلقی می شود و این از آنجا ناشی می شود که بیشتر مردم دوست دارند همیشه خوب و درست به نظر بیایند و مشکل همیشه خوب و درست به نظر رسیدن این است که باید یک نفر دیگر این وسط بد به نظر برسد و کار اشتباه را او کرده باشد.

اگر مردم دست از این درست به نظر رسیدن بردارند و در جاهایی که قابل قبول است به عنوان عکس العمل پذیرفتنی و بر حق از اشتباهاتی که مرتکب شده اند عذرخواهی کنند در این صورت، صداقت و اخلاص، جانشین سرپوش گذاریها خواهد شد. در این جا لازم است که به فرد آسیب دیده دقیقاً گفته شود که چه اشتباهی از فرد خاطی سرزده است. ضمن این که او باید صریحاً احساس خود را نسبت به کارهایش بیان کند که مثلاً آشفته، دستپاچه، ناراحت یا خجالت زده است، با این کار نشان می دهد که عذرخواهی واقعی بوده و بر رابطه صادقانه خود با طرف مقابل صحه می گذارد.

اصلاح اشتباهات نشان می دهد شخص خالصانه و از صمیم قلب در صدد بازگرداندن اعتماد از دست رفته است. تنها زمانی عیوب اصلاح می شود که فرد رفتار خود را تغییر دهد و اشتباهش را جبران کند و این کار به شکلی انجام شود تا شخص موردنظر ارزش و اهمیت آن را درک کند. بدین منظور لازم است از فرد آسیب دیده سئوال شود که برای جبران اشتباه پیش آمده چه کاری میتوان انجام داد. بیشتر مردم از یک عذرخواهی خالصانه استقبال می کنند و بیشتر از شما مشتاقند جریان را فراموش کنند. اما عذرخواهی یک دقیقه ای بدون تلاش صمیمانه و خالصانه برای جبران اشتباهات ناقص است. تنها روش برای نشان دادن پشیمانی از عمل انجام شده، تغییر رفتار است آن هم به شکلی که فرد آسیب دیده بفهمد تو متعهد هستی دیگر آن اشتباه را تکرار نکنی.

عذرخواهی نباید به خاطر کسب نتیجه یا گرفتن پاسخ باشد، چه مردم تو را ببخشد چه نه.عذرخواهی برای کسب نتیجه نیست، عذرخواهی برای این است که می دانی اشتباه کرده ای و این کار صحیحی است که می توانی برای جبرانش انجام دهی

در پی نتیجه نباشید

عذرخواهی نباید به خاطر کسب نتیجه یا گرفتن پاسخ باشد، چه مردم تو را ببخشد چه نه.عذرخواهی برای کسب نتیجه نیست، عذرخواهی برای این است که می دانی اشتباه کرده ای و این کار صحیحی است که می توانی برای جبرانش انجام دهی.

غالباً مردم واقعاً نمی دانند چگونه یک عذرخواهی موثر انجام دهند و به همین دلیل از آن طفره می روند و به همین دلیل که دل و جرأت این را ندارند که بگویند اشتباه کرده اند، موضوعات خیلی کوچک ناگهان از کنترلشان خارج می شود و در برخی موارد حتی قابل ذکر در اخبار روزنامه ها می گردد. اینان ظاهراً نمی دانند کی و چگونه عذرخواهی کنند. گاهی خودشان را در حال زیر لب زمزمه کردن ببخشید یا متأسفم می بینند. این عکس العمل ضعیف است که هیچ گونه تأثیر روی طرف مقابل ندارد. ( اگر کار اشتباهی چه عمدی و چه غیر عمد در مورد کسی انجام نداده ایم، صرف جلب توجه کسی انجام عذرخواهی کار درستی نیست. زیرا در این صورت با خود صادق نبوده ایم.)

بهترین عذرخواهی از کسی که به او آسیب رسانده ای این است که بگویی اشتباه کرده ای، ناراحت هستی و می خواهی جبرانش کنی. این به ما یاد می دهد که از تأثیری که رفتارمان بر دیگران می گذارد آگاه تر شده و در آینده دقیق تر و با ملاحظه تر باشیم. در این صورت می توانیم بر دیگران تأثیر گذاشته و نهایتاً آنها را هم نسبت به تأثیر رفتارهایشان بر دیگران حساس تر و با ملاحظه تر کنیم و کمکشان نماییم تا نیازی به عذرخواهی پیدا نکنند. کل راه جلوگیری از عذرخواهی همین است.

عذرخواهی یک دقیقه‌ای

قبول مسئولیت

یکی از نکات مهم در عذرخواهی یک دقیقه ای پذیرش تقصیر داشتن است. تقصیر سهم ما در مشکلات یا نقش و تأثیری است که در آن داریم. گاهی به خاطر کاری که کرده ایم سکوت کرده و منفعل می شویم. در این صورت با خودمان و دیگران صادق نبوده ایم.

در هنگام وقوع مشکل همواره باید بیندیشیم که نقش من در ایجاد این مشکل چه بوده است؟ اگرچه سرزنش دیگران به مراتب راحت تر است. دیدن خطا و اشتباه حتی از سوی دیگران و ابراز و بیان نکردن آن از ترس ناراحتی دیگران سهم ما را در آن افزایش می دهد.

تقدیر از خود

عمده ترین چیزی که باعث عدم صداقت و اقرار به اشتباهات و نهایتاً عذرخواهی می شود، احساس فرد نسبت به خودش است. در دو حالت نفس انسان از کنترل خارج می شود. اول غرور بیهوده، و خودبزرگ بینی و دوم عدم اعتماد به نفس و خودکم بینی. هر دو دسته افرادی هستند که در عذرخواهی دچار مشکلند. افرادی که دچار غرور بیهوده هستند نمی خواهند ضعفها و آسیب پذیری هایشان را با دیگران در میان بگذارند و آنان که عدم اعتماد به نفس دارند می ترسند بگویند اشتباه کرده اند چون ممکن است دیگران آنان را نالایق و بی کفایت تلقی کنند. هر دو دسته فاقد فروتنی و تواضع هستند.

برای رفع این مشکل ما باید آگاهانه خودمان را از اعمالمان جدا کنیم. اگر ما فکر کنیم ارزش ما مشروط به اعمالمان و نظرات دیگران است، ارزیابی نادرستی از خود داشته و ناچاریم یا خود را بزرگتر از واقعیت جلوه دهیم یا به علت عدم اعتماد به نفس مدام به دفاع و حمایت از خود در برابر دیگران بپردازیم. در صورت وجود عشق بی قید و شرط به خود می توان احساس مثبتی به خود داشته و راحت تر در مورد عملکردمان قضاوت نماییم.

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

مهارتی برای عذر خواهی از همسر



عذرخواهی کردن مهارتی مهم و هنری ارزشمند است. مهارتی که افراد در مراحل رشد و تربیت می آموزند و همین امر موجب می شود تا وقتی در محیط گسترده اجتماعی قرار می گیرند، در مواجهه با دوستان و شهروندان، ترسی از عذرخواهی کردن ندارند. بلکه آنرا عملی ارزشمند می بینند که نشانه ای از شخصیت مثبت یک فرد در جامعه می باشد.

مهارت عذر خواهی کردن

متاسفانه این روزها وقتی در شهر، حرکت می کنید، گه گاه با رفتارهایی از سوی مردم روبرو می شوید که برخی از آنها تامل برانگیز و برخی دیگر تاسف برانگیز هستند.

به نظر می رسد حس خودخواهی و حق به جانب بودن در میان عموم مردم رواج بسیاری یافته است و همین احساس موجب می شود که تا افراد در هر موقعیتی، تصور کنند که طرف مقابل انها دچار اشتباه شده است. اما بد نیست که گاهی با خود فکر کنیم که واقعا بهتر است همیشه حق با ما باشد و ما اینگونه خوشحال تر هستیم یا اینکه حق را به واقع ببینیم و منصفانه رفتار کنیم و جرات پذیرش اشتباهات خود را داشته باشیم؟

جالب است بدانید که حق داشتن، مقدار قابل توجهی انرژی از شما می گیرد و شما را از اطرافیانتان دور می کند. بسیاری از افراد تلاش بسیاری می کنند تا ثابت کنند که حق با آنهاست و دیگری ناحق است. در حالیکه نمی دانند این رفتار حالتی تدافعی در برابرشان ایجاد می کند و انرژی زیادی از آنها می گیرد.

حال کسی را تصور کنید که اگر حق او هم ضایع شده باشد، ترسی ندارد از اینکه حق را به طرف مقابل دهد و از کنار موضوع عبور کند. آیا آرامش این فرد بیشتر است یا کسی که دائما برای گرفتن حق خویش در تلاطم است؟

اما حالت دیگری هم وجود دارد و آن این است که هر فردی این قدرت را داشته باشد که وقتی مرتکب خطایی شد، با شجاعت از طرف مقابل عذرخواهی کند. مشکل این است که اغلب افراد تصور می کنند که معذرت خواستن آنها ممکن است شخصیت آنها را خدشه دار کند در حالیکه واقعیت این است که چنین رفتاری، نشان دهنده شعور اجتماعی و شان شخصیتی یک فرد است.

بهتر است این موضوع را با طرح مثالی ادامه دهیم. مسئله ای که اغلب افراد جامعه ما در زندگی روزمره خود به نوعی با آن درگیر هستند. مسئله ای به نام ترافیک و فرهنگ رانندگی. متاسفانه نحوه رانندگی در جامعه ما به گونه ای است که اغلب افراد حق را به سمت خود می بینند و سایر افراد را نزنند،با ویراژهای تند، مردم را آزار می دهند و گاهی هم با کوچکترین اتفاقی، سرشان را از پنجره ماشین بیرون می آورند و ناسزا می گویند. در کوچه ای ورود ممنوع وارد می شوند و به جای عذرخواهی از ماشین مقابل که حق او را ضایع کرده اند، فریادی می کشند و اعتراضی می کنند.

همه این رفتارها ناشی از وجود یک تصور است. تصوری که ریشه در خودخواهی دارد. این طرز تفکر و نگرشی است که از سالهای ابتدای تولد در پایه های شخصیتی افراد شکل می گیرد. برخی از افراد هم ممکن است  در دوران کودکی با این رفتارها تربیت شده باشند، اما ورود به اجتماع بر نحوه باورها و رفتارهایشان تاثیر گذاشته باشد. رفتارهای اجتماعی زیادی در شهرما دیده می شوند که نشان می دهند مردم در انجام رفتارهای ضدارزشی از هم سبقت می گیرند و در هر شرایطی می خواهند برنده باشند و به راحتی دیگران را زیر پا بگذارند.

فراموش نکنید که یک عذرخواهی ساده نه تنها شما را کوچک نمی کند، بلکه بر عزت و شخصیت شما می افزاید و آثار ارزشمندی را در وجود شما بر جای می گذارد

به راستی اگر همه مردم به داشتن روحیه ای صلح طلبانه و به دوست داشتن یکدیگر فکر کنند، چهره اجتماع هم به گونه دیگری خواهد شد. این یک روش فوق العاده است که بتوانیم به دیگران حق بدهیم و از آنها عذرخواهی کنیم. اینکه یاد بگیریم با چنین تفکری دوست داشتنی تر می شویم و راحت تر می توانیم دوست بداریم. این نیازی است که هر انسانی دارد. اینکه دیگران او را دوست بدارند و به حقوق او احترام گذارند و اگر اشتباهی کردند، معذرت بخواهند. بهتر نیست اجازه دهیم که لذت رفتار دوستانه را بچشیم و از همکاری با دیگران و خوشحال کردن آنها لذت ببریم؟ این یک موفقیت بزرگ است که احساسی به مراتب، بهتر از برنده شدن در یک جنگ روانی را به انسان می دهد. گاهی اوقات، ممکن است طرف مقابل شما با عذرخواهی شما، تصور کند که برنده است اما این مهم نیست. مهم این است که شما بدون توجه به فلسفه ی حقیقت، یا عقیده ی قلبی، از کنار یک اتفاق عبور کرده اید و با این اقدام طرف مقابل را خوشحال کرده اید و هدیه ای به نام گذشت را به خود داده اید. فراموش نکنید که یک عذرخواهی ساده نه تنها شما را کوچک نمی کند، بلکه بر عزت و شخصیت شما می افزاید و آثار ارزشمندی را در وجود شما بر جای می گذارد.

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

برای گذر از تعارض‌ صبور باشید!



تعارض زمانی اتفاق می‌افتد که برداشت‌های متفاوتی از یک رویداد واحد توسط دو نفر شکل می‌گیرد. اما در زندگی مشترک باید با آن چه کرد؟

برای گذر از تعارض‌ صبور باشید!

موقعیت زیر را تصور کنید:

آرش و الهه به تازگی ازدواج کرده‌اند و در طبقه‌ی بالای منزل مادر آرش زندگی می‌کنند. آرش هر روز وقتی از سر کار برمی‌گردد ابتدا سری به مادرش می‌زند و این مسأله باعث دلخوری و حساسیت بیش از حد الهه‌ شده است. الهه عقیده دارد که آرش بچه ننه است و آرش عقیده دارد الهه ‌به مادر او حسادت می‌کند. به نظر شما تقصیر چه کسی است؟ آرش و الهه چطور می‌توانند مشکل پیش آمده را حل کنند؟

چنین موقعیت‌هایی در زندگی زناشویی خصوصاً برای زوج‌های جوان که هنوز به شناخت کافی نسبت به هم دست پیدا نکرده‌اند، زیاد اتفاق می‌افتد. به چنین رویداد‌هایی تعارض گفته می‌شود و زمانی اتفاق می‌افتد که برداشت‌های متفاوتی از یک رویداد واحد توسط دو نفر شکل می‌گیرد. بیشترین مشکلی که باعث می‌شود این سوءبرداشت‌ها اتفاق بیفتد، ذهن‌خوانی دو طرف نسبت به افکار، عقاید و اعمال طرف دیگر است.

 

هر انسانی وقتی در موقعیتی مانند آنچه در بالا گفته شد قرار می‌گیرد، سه مرحله را طی می‌کند:

فکر‌/‌ احساس‌‌‌/ رفتار

اجازه بدهید این سه مرحله را با توجه به موقعیت بالا بررسی کنیم.

1_ وقتی آرش از سر کار بر می‌گردد الهه توقع دارد که او یک‌راست از پله‌ها بالا برود‌ و هنگامی که آرش بر خلاف میل او رفتار می‌کند، الهه با خودش فکر می‌کند که: « من با یک پسر بچه ننه و لوس ازدواج کردم!»

2_فکر منفی الهه درباره‌ی آرش باعث می شود احساسات بد و منفی در درون او شکل بگیرد. احساساتی مانند غم، خشم و نگرانی.

3_به دلیل احساسات منفی که الهه دارد، نمی‌تواند رفتار معقولانه و خوبی در برابر آرش نشان دهد. عکس‌العمل رفتاری الهه احتمالاً قهر، اخم و ترش‌رویی یا نیش و کنایه‌ی زبانی خواهد بود.

شما فکر می‌کنید واکنش آرش در مواجهه با این موقعیت چه خواهد بود؟

واکنش آرش: آرش احتمالاً با یک لبخند و بی‌خبر از آنچه در فکر الهه می‌گذرد وارد می‌شود و با دیدن اخم یا از آن بدتر حالت تهاجمی الهه به شدت جا می‌خورد و خود را محق می‌داند که با رفتار بد الهه مقابله به مثل کند. دلیل رفتار تلافی‌جویانه آرش این است که او فقط مرحله‌ی سوم یعنی رفتار الهه را می‌بیند و از دو مرحله‌ی قبلی یعنی افکار و احساسات الهه بی‌خبر است. در واقع مشکل از جانب هر دو طرف است. هم آرش که سعی نمی‌کند دلیل اصلی ناراحتی الهه را بفهمد و هم الهه که دلیل ناراحتی‌اش را بیان نمی‌کند. ‌در چنین موقعیتی اگر الهه بگوید: «‌تو که این‌قدر بچه ننه بودی چرا زن گرفتی؟!» آرش پاسخ می‌دهد: «‌تو هم که این‌قدر حسود بودی می‌موندی خونه ور دل مامانت!» و... بقیه‌اش را احتمالاً خودتان می‌دانید.

موقعیت‌هایی مشابه این موقعیت فرضی، ‌در زندگی زناشویی فراوان یافت می‌شود. حتی زوج‌هایی که به ظاهر مشکل خاصی ندارند و زندگی شاد و آرامی دارند، ممکن است گاهی اوقات در چنین موقعیت‌هایی قرار بگیرند. اما آنچه یک رابطه‌ی سالم را از یک رابطه‌ی بحرانی و ناپایدار متمایز می‌کند، نحوه‌ی برخورد با این‌گونه تعارضات در زندگی زناشویی است.

برای این‌که به دلیل اعمال طرف مقابل‌‌تان پی ببرید، لازم است به صحبت‌هایش گوش کنید. شما نمی‌توانید از روی ظاهر اعمال دیگران درباره‌ی احساسات و افکار آن‌ها قضاوت کنید

نحوه‌ی برخورد صحیح در چنین موقعیت‌هایی به قرار زیر است:

** به افکار یا درکی که از موقعیت دارید گوش کنید: ابتدا گوش کنید که با خودتان چه می‌گویید. این کار به شما کمک می‌کند به جای این‌که فقط به رفتار منفی همسرتان توجه کنید، به احساس منفی درون‌تان پی ببرید و آن را اصلاح کنید. شاید موضوع آن‌طور نیست که شما گمان می‌کنید! شاید آرش فقط به خاطر تنهایی مادرش و احترامی که برای او قائل است به او سر می‌زند. نه برای این‌که مادرش ‌را بیشتر از الهه دوست دارد.

 

** به دیدگاه‌ها و برداشت‌های همسرتان گوش کنید: همیشه گوش دادن به طرف مقابل به معنای پذیرش صحبت‌ها و عقاید او نیست. اما برای این‌که به دلیل اعمال طرف مقابل‌‌تان پی ببرید، لازم است به صحبت‌هایش گوش کنید. شما نمی‌توانید از روی ظاهر اعمال دیگران درباره‌ی احساسات و افکار آن‌ها قضاوت کنید. شاید اگر آرش می‌دانست که الهه ساعت‌ها منتظر آمدن او بوده است، کمی مهربان‌تر برخورد می‌کرد.

اگر زن و شوهر در موقعیت‌های مشابه آنچه در بالا ذکر شد، به جای‌ قضاوت عجولانه ‌کمی تأمل نمایند و خود را به جای طرف مقابل قرار دهند و به افکار و احساسات یکدیگر احترام بگذارند، بیشتر این تعارض‌ها خود به خود حل می‌شود.

 

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

بهانه تراشی بجای عذر خواهی از همسر



تمامی ما در زندگی خطاهایی مرتکب شده ایم، ولی آیا خود شما وقتی برای اشتباهاتان مورد مواخذه قرار می گیرید، آن را می پذیرید؟ معمولاً این طور نیست!

بهانه‌تراشی بجای عذر خواهی!

البته این مسئله چیز جدیدی نیست، چرا که با یادآوری داستان "آدم و حوا" اولین بهانه تراشی را در تاریخ بشر می یابید، وقتی خداوند به آدم دستور می دهد که اگر از آن درخت سیبی بخورد نافرمانی کرده است، و آدم سیب را می خورد و زمانی که خداوند از او می پرسد که چرا از آن درخت سیب را خورده است، آدم می گوید: "آن زنی که شما فرستاید به من سیب را داد و گفت بخور!" و بعد خداوند از حوا می پرسد که تو چرا سیب را خوردی، او پاسخ می دهد: "ابلیس مرا وادار کرد تا سیب را بخورم!"

در واقع بهانه تراشی فرار از مسئولیت است، این در حالیست که اندیشه و مسئولیت پذیری، عامل متمایز کننده ی انسان و حیوان است. انسان به عنوان اشرف مخلوقات، باید در برابر اعمال خود مسئولیت پذیر باشد. اگر برای موفقیت ها به خود افتخار می کنیم، در مقابل، قصورات خود را نیز باید بپذیریم. اگر سر خود را مثل کبک در برف فرو کنیم، عواقب اشتباهات ما بیشتر خواهد شد.

لازم است برای قصورات خود عذرخوهی کنید، چرا که با پنهان کردن خطاهای خود، تنها خود را بی اعتبار خواهید کرد.

بهانه تراشی، در نهایت منجر به عدم موفقیت و یک نوع عادت در زندگی می شود و به مرور زمان ملکه ی ذهن می شود. بطور مثال، فروشنده ای که جنس خود گران می کند و یا کم فروشی می کند، وقتی با شکایت مشتریان روبرو شود، با آوردن بهانه اینکه بازار کار خراب است، تنها می خواهد بر عیب خود لاپوشی کند، در حالیکه اگر واقعیت را بگوید که هزینه تولید جنس با درآمد آن تناسب ندارد و به ضرر اوست، شاید قابل قبول تر باشد و مشتریان با صداقت او و پذیرش دلیل منطقی، دوباره از وی خرید کنند. با قبول تقصیرات و گناهانمان، می توانیم اعمال خود را بررسی کنیم و ایرادهای زندگیمان را تشخیص دهیم و در ادامه به تکامل فکری دست یابیم.

با بهانه تراشی ها در قصوراتمان، خیلی فرصتهایی را در زندگی مثل، افزایش عزت نفس، افتخارات و اعتماد به نفس را از دست می دهیم. مسئولیت پذیری، قدرت و شایستگی ما را پرورش می دهد. با انجام تعهداتمان نسبت به اطرافیان، اعتماد خود را نزد آنها افزایش می دهیم و در نتیجه، رابطه ای مفید و دوطرفه بین خودتان و آنها ایجاد می کنید و با افزایش همکاری ها در اجتماع به درجات عالی نیل پیدا کنید.

 

راهکارهایی برای عذرخواهی و عدم بهانه تراشی:

** بپذیرید که در زندگی شکستها و موفقیت ها بستگی به خود شما دارد. انتخاب و روش زندگی شما است که نتایج زندگی را نمایان می سازد. یاد بگیرید از همین امروز قبول مسئولیت کنید و به دنبال بهانه ای برای شانه خالی کردن از آن نباشید.

 

** اشتباهات خود را توجیه نکنید. خیلی از ما از بیان واژه ی "معذرت خواهی" خجالت می کشیم، در مقابل سعی می کنیم بجای پذیرش آن، تنها دیگران را به اجبار توجیه کنیم، ( عذر بدتر از گناه آوردن!)، همچنین در چنین موقعیتهایی بر اعصاب خود مسلط باشید، چرا که عصبانیت، ضعف شما را نشان می دهد، و مسلمًا دیگران می گویند: "اگر واقعاً بی گناه هستید چرا عصبانی می شوید.

لازم است برای قصورات خود عذرخوهی کنید، چرا که با پنهان کردن خطاهای خود، تنها خود را بی اعتبار خواهید کرد

**به تدریج و به دفعات، عملکرد و پیشرفت خود را بسنجید. نتیجه مسئولیت پذیری خود را هر بار در ذهن خود مرور کنید و مزایای آن را در مقابل روش قبلی خود که همان بهانه تراشی بوده، مقایسه کنید.

 

**مهم ترین گام این است که عذرخواهی کنید و از آن درس عبرت بگیرید تا دیگر اشتباه خود را تکرار نکنید.

 

**بذرهای موفقیت را به ترتیب زیر در مزرعه زندگی خود بکارید:

گام اول: صبوری، خوشبینی، مقاومت،

گام دوم: نابودی بهانه تراشی، انتقاد و عیب جویی

گام سوم: مسئولیت پذیری، معتمد بودن، مصمم بودن

گام چهارم: در موقعیت های حساس زندگی، انعطاف پذیرباشید، همواره لبخند بر لب و با اطمینان و قوت قلب پیش بروید.

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

بزرگ‌ترین و بدترین مانع بر سر راه یک عذرخواهی موثر



 بزرگ‌ترین مانع بر سر راه پذیرش یک معذرت‌خواهی، غرور آن شخصی است که دارد عذرخواهی می‌کند.

 چرا عذرخواهی‌ا‌م را قبول نکرد؟

غرور نمی‌گذارد که ما شرم‌مان را اظهار کنیم. غرور نمی‌گذارد که معذرت‌خواهی‌مان را درست بیان کنیم. برای عذرخواهی موثر، باید در درجه اول این را قبول کنیم که اشتباه از جانب خودمان بوده. باید در ذهن خودمان این را قبول کنیم که ما ارزشی از ارزش‌های انسانی را زیر پا گذاشته‌ایم و حالا با این عذرخواهی‌، فقط دل یک نفر را خوش نمی‌کنیم، بلکه احترام آن ارزش انسانی را هم حفظ می‌کنیم. صادقانه باید به اشتباه‌مان اعتراف کنیم و از اظهار شرمندگی، هراسی نداشته باشیم.

غرور و خودخواهی، رایج‌ترین دلیل برای شکست یک عذرخواهی است. آدم‌های مغرور، معمولا توجه چندانی به دلخور شدن دیگران، نشان نمی‌دهند. آنها حتی اگر متاسف بشوند، از این بابت متاسف می‌شوند که چرا دیگر مثل قبل مورد احترام و علاقه‌ی فردِ رنجیده نیستند، نه این که چرا باعث رنجش او شده‌اند. نوع معذرت‌خواهی یک آدم مغرور، معمولا این‌گونه است: «من متاسفم که این قضیه پیش آمد» به جای این که «من بابت کاری که کردم، متاسفم.» می‌بینید؟ آدم مغرور حتی به هنگام عذرخواهی هم سعی می‌کند که اشتباه را به گردن خودش نیندازد.

یکی دیگر از دلایل شکست عذرخواهی، این است که اشتباه‌مان را به هنگام عذرخواهی، خیلی کوچک و ناچیز جلوه بدهیم. در چنین مواردی، حتی خود معذرت‌خواهی هم باعث رنجش مجدد می‌شود.

زمان هم البته عنصر مهمی است. کی عذرخواهی کنیم؟ برای یک رنجش ساده، مثلا وقتی که حرف کسی را قطع می‌کنیم و اصطلاحا وسط حرفش می‌پریم، اگر بلافاصله عذرخواهی نکنیم، ممکن است دیگر دیر شود و عذرخواهی‌مان تاثیرش را از دست بدهد. برای یک دلخوری شدید، مثلا بابت این که یک نفر را در جمع تحقیر کرده‌ایم، عذرخواهیِ بلافاصله صورت خوشی ندارد. حتی کار را بدتر می‌کند چون حواس همه جمع، روی آن موضوع متمرکز می‌شود و دلگیری فرد را از ما بیشتر می‌کند. برای عذرخواهی در چنین مواردی، باید سنجیده‌تر و حساب‌شده‌تر اقدام کنیم.

اما بزرگ‌ترین و بدترین مانع بر سر راه یک عذرخواهی موثر، این است که ما ـ به غلط ـ تصور کنیم که معذرت‌خواهی نشانه‌ای از ضعف شخصیت است و موجب سرشکستگی‌مان می‌شود. این که وقتی کسی را رنجانده‌ایم، اصلا به روی خودمان نیاوریم و بگذاریم زمان همه چیز را حل کند، خام‌ترین تصمیم ممکن است. عذرخواهی نمادی از استحکام شخصیتی است. نمادی از صداقت است چراکه صادقانه اعتراف می‌کنیم ما اشتباه کردیم. نمادی از سخاوت است چراکه می‌خواهیم با شکستن خودمان، یک رابطه ویران را بازسازی کنیم. نمادی از جسارت است چرا که این ریسک وجود دارد که طرف مقابل‌مان اصلا عذرمان را نپذیرد و حرمت‌مان را بشکند. اما آموزه‌های دینی به ما آموخته‌اند تا زمانی که حواس‌مان باشد که ما آدم‌هایی جایزالخطا هستیم و روی زمین خدا، خودمان را با خدا اشتباه نگیریم، هنوز نشانه‌هایی از خیر و صلاح در ما وجود دارد.

 بزرگ‌ترین و بدترین مانع بر سر راه یک عذرخواهی موثر، این است که ما ـ به غلط ـ تصور کنیم که معذرت‌خواهی نشانه‌ای از ضعف شخصیت است و موجب سرشکستگی‌مان می‌شود

در بحث معذرت‌خواهی، تصویر و تصوری که آدم‌ها از خودشان دارند، خیلی مهم است. هر وقت که این تصویر و تصور ـ‌ به نحوی از انحا ـ مخدوش شود، معمولا یک رنجشی به وجود می‌آید که اگر بخواهیم آن را از بین ببریم، باید برویم سراغ عذرخواهی. در نظر بگیرید که شما خودتان را کارمند نمونه یک اداره می‌دانید. هر روز صبح، سر وقت به سر کارتان می‌آیید و وظایف کاری‌تان را به درستی انجام می‌دهید. اما یک روز، رییس اداره بدون هیچ دلیل مشخصی، از کار شما در مقابل سایر همکاران‌تان انتقاد می‌کند، یا توبیخ‌تان می‌کند. قطعا می‌رنجید، چرا که احساس می‌کنید تصویر و تصوری که خودتان از خودتان داشته‌اید، در ذهن رییس‌تان و حتی در ذهن خودتان مخدوش شده است. دوای چنین رنجشی ـ و چنین رنجش‌هایی ـ فقط و فقط عذرخواهی است. اما نه هر عذرخواهی ساده و ساختگی، بلکه یک عذرخواهی صحیح.   

 

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

قوانین طلایی عذر خواهی از همسر



همه ی ما آدم ها گاهی اشتباه می کنیم ،گاهی دل یکدیگر را ناخواسته می شکنیم و این پایان موضوع نیست بلکه باید این اشتباه را جبران کنیم.

عذر خواهی از همسر

عذر خواستن  یکی از موثر ترین روشهایی است که میتواند آتش معرکه را در خانواده  خاموش کند و جو آرامی را  دوباره به خانه تان بر گرداند.

 

اما عذر خواهی هم مانند هر کار دیگری ،چم و خم های مخصوص به خود را دارد مانند:

انتقاد را با گشاده رویی بپذیرید. چون همیشه حق با شما نیست: در مجادله ای که هر دوی شما تصور می کنید حق با شماست و مشکل مربوط به طرف مقابل می باشد به ویژه اگر قبلا نیز مکررا بر سر موضوع فعلی بحث کرده اید, لطفا انتقاد همسر خود را با روی باز و به راحتی گوش کنید.

 

موقتا به جای خلوتی بروید : در اوج بحث فشار خونتان بالا می رود و تپش قلبتان بالا می رود و ممکن است چیز هایی بگویید که لزوما بیان آنها منظوری ندارید . همیشه به مکانی خلوت نیاز دارید که در آن از هم جدا شده آرام گرفته و افکار خود را جمع کنید.

 

گذشته را یاد آوری نکنید: به چیزی که اکنون در حال روی دادن است توجه کنید . آتش بیار معرکه شدن راهی به جایی نخواهد برد و با فراموش کردن گذشته زودتر به توافق می رسید.

 

به همسرتان  بگویید که دشمن اش نیستید: اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث می کنید و همسرتان به یکباره صدایش را بالا برده و از کوره در می رود کافی است به طرفش رفته و محبت تان را به او نشان دهید. دست خو را به آرامی در دستش قرار دهید تا بفهمد که این مجادله بی اهمیت است.

 

محیط دور و برتان را منظم و آراسته کنید : محیط اطراف تاثیر مستقیمی روی احساسات ما دارد. عصبانیت یک احساس خشن است اما با مراقبت همراه با توجه محبت آمیز همیشه می توان آن را کنترل کرد.

 

نترسید ومشکل ترین کلمه را به زبان بیاورید: یک عذر خواهی واقعی می تواند یکی از دشوارترین پیشنهاداتی باشد که ما ارائه می دهیم! بر خلاف تصور عموم همه افراد قادر به زبان آوردن این کلمه بوده و تا به حال هیچ کس بعد از گفتن آن غش نکرده است.

اطمینان دادن در مورد این موضوع که احساس شما نسبت به همسرتان هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد,بسیار خوب است

جمله ای دلپذیر به او بگویید: گاهی اوقات فراموش کردن حرفهای آزار دهنده کسی که دوستش دارید مشکل به نظر می رسد اما اگر چیزی قابل تعریف را با آن بیاموزید روبه رو شدن با مسائل بسیار آسان تر خواهد شد.

 

بگویید که دوستش دارید: هنگامی که می خواهید به حالت آشتی و صلح برگردید به همسرتان  بگویید که دوستش دارید. اطمینان دادن در مورد این موضوع که احساس شما نسبت به همسرتان هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد,بسیار خوب است.

 

قانون طلایی:  ببخشید و فراموش کنید: عذر خواهی تنها به این معنا نیست که بگویید متاسفید بلکه باید آن اتفاق را برای همیشه فراموش کنید. در حقیقت فراموشی باعث می گردد که مسئله مورد نظر راه بازگشت و سرایت دوباره به رابطه تان را نداشته باشد.

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

روش‌های جلب دوباره‌ی همسر

فرمول مجذوب کردن دوباره او به سادگی الفبا می باشـد. ایـن مـراحـل آسـان را طـی نموده و هر قدم اشتباهی کـه برداشته شده را به حالت قبل برگردانید.

روش‌های جلب دوباره‌ی همسر

باز مرتکب اشتباه شدید. روز تولدش یا سالروز ازدواجـتـان را فراموش کردید. به خاطر پشت گوش انداختن وظایف تان در خانه، دلخور و ناراحت است، در حال انجام کارهایی که بارها گوشزد کرده انجام ندهید،گیرتان انداخته است؛ او را به خاطر خرابی اتومبیل و یا فراموشی قـرار ، روی پـا مـنـتظر نگهداشته اید. جرمتان هر چه باشـد باید چاره ای بیندیشید.

چـند وقـتـی اسـت مـورد بـی اعـتنایی قرار گرفته اید و این وضـعـیت در حـال طـولانی شـدن اسـت. چگونه می توانید اشـتـبـاه خـود را جبران نموده و اعتماد و علاقه همسـرتان را دوباره بدست آورید؟

فرمول مجذوب کردن دوباره او به سادگی الفبا می باشـد. ایـن مـراحـل آسـان را طـی نموده و هر قدم اشتباهی کـه برداشته شده را به حالت قبل برگردانید.

قبول کنید که اشتباه کرده اید

زمانیکه به طور شفاف مشخص گردید که مرتکب اشتباه شده اید و مـطـلقا راه گریزی از پیامدهای حاصله از خطاکاری و جرمتان وجود نداشت،شما نیز باید گناه خود را بپذیریـد. برای جبران خرابکاری و رسیدگی کردن به موقـــیعت ایـجـاد شده پیش بروید. اگـر در این مـرحله در بیان جزئیات متوسل به دروغ شوید، احتمال اینکه او احساس کند که به طـور کـامـل بـا وی صـادق نـیستـید زیاد می شود و یا ممکن است داستان شما را به صـورت متفاوتی از شخصی دیگر بشنود.

بنابراین مثلا اگر او شایعه ای را مبنی براینکه شما را درحال خوش و بش کردن صمیمی با یکی از همکارانتان دیده اند، شنید، و اگر میـدانیـد ایـن داستان تا حدی حقیقت دارد، بیـدرنـگ شـروع به انکار و حاشا نکنید. برای سرپوش گذاشتن بر خطا خیلی دیر اسـت. رو راست باشید. قبول کنید که آن قضیه ممکن است اینگونه بـنظر دیـگران رسیده باشد که شما در حال صحبتهای عاشقانه با هـمـکارتـان بـوده اید، اما احساسات بچه گانه و زود گـذر خـود را مـقصر دانـسته و بگویید: ”‌ فقط هـمیـن یـک بـار بـود و پـشـیـمـانـم. ابـدا علاقه ای به او ندارم”‌ و یا چیزی مشابه این.

رو راست و مستقیم باشید، اما کار غیر عاقلانه انجام ندهید. تا میـتوانید اشتباه خود را بی اهمیت جلوه دهید. هـمسر شـما شـدیدا مـی خواهد باور کند که شما قصد اذیت و آزار او را نداشته اید بنابراین تمام تلاش خود را برای پاک کردن ذهـن او بکار ببندید. حتی اگر یک عذر و بهانه به نظر شما ناکار آمد برسد، اگر بـه صورت متقاعد کننده ای آنرا بیان کنید باز وی خریدارش خواهد بود.

در چنین شرایطی صداقت بیش از حد، ممکن است صدمه بزند. برای مثال در حالی کـه قطعا باید بپذیرید که از حد و حدود خود هنگاه صحبت کردن با همکارتان ----- کرده ایـد، لزومی ندارد به او بگویید که همیشه از دیــدن او خوشحال میـشدیـد و یا به چشم شما فرد جذابی بنظر می رسیده است. کنترل خسارت یعنی به حداقل رساندن اشتباه و نه بزرگنـمایی کـردن آن بـوسیله دادن اطلاعاتی او واقعا نیازی به دانستنشان ندارد.

لازم نیست برای اینکه دل او را دوباره به دست آورید، حساب بانکی خود را خالی کـنید. زنها دیوانه هدیه ای هستند که بدانند شـما برای خشنود ساختن آنها با وقت گذاشتن و سعی و تلاش خود تهیه نموده اید. یک نـسخه از کـتـاب مـورد عـلاقه دوران کـودکــی او می تواند هدیه ای رومانتیک و شیرین برایش باشد

بی ریا و صادق باشید

هنگام تــلاش برای برگرداندن یک رابطه به حالت قبل، می تـوانـیـد هـمـه چـیز را به دلیل عذرخواهی کردن سرد و بی تـفاوت خراب کنید. خـالـص بـاشـیـد. از طـریق لـحن صـدا و صحبتهای خود به او نشان دهید که حـقیقتا از اشتباهتان متاسف هستید و اینکه دیگر هرگز درآینده تکرارش نخواهید کرد. برای او روشن کنید که از گناه خود پشیمانید ( حتی اگر فکر نمی کنید که آنقدر ها هم مهم بوده باشند ).

حقیقت امر این است که یک زن وقتی یک مرد دلشـکسته و پـشیمان بنظر برسد بسیار راحـت او را مورد پذیرش و عفو قرار میدهد. در واقع این بـخـشـی از غـرایـز طبـیـعی زنان محسوب می گردد. بـنابراین اگر روز تولد همسرتان را فراموش کرده ایـد و او به دلیل این اشتباه احساس سرشکستگی می کند، اشـتـباه خـود را با شـانه بالا انداختن و گفتن عباراتی مانند ”‌ خوب متاسفم، حالا که اتفاقی نیفتاده”‌ از سـر باز نکنید. کمی جدی تر و بـا احـساس تـر عـمـل کنید. اگـر در ایـن مرحـله حالتـی بــی تفاوت و بی اعتنا به خود بگیرید، احتمال طولانی تر شدن حل مشکل بیشتر خواهد شد.

اشتباه خود را جبران کنید

با این کـه ممکن است اندکی شـفاف به نـظر بـرسد کـه می توان رفتارهای اشتباه را با هـدایا و نیکی های بخصوص جبران کرد، اما اگر این عمل با دقت و با سلیقه انجام گیرد، بهترین روش برای ابقا و تجدید یک رابطه خواهد بود. در ایـنـجا نـیـز کلید موفقیت همانند همیشه ابراز و بیـان احـساسات می باشد. به او نشان دهید که تا چه حد اندیشمند و با مـلاحظه هستید. گردنبـندی را که هـمسرتان هـمـیشه چـشـمش بـه دنـبـال آن بــود خریداری نموده و به او هدیه دهید. یک شـب به دل او بـاشید و کـاری را بـکـنـیـد کـه وقف مرادش باشد. گذراندن یک شب در یک سینما یا تئاتر موزیکال چیزی را از شما کم نکرده و در حقیقت یک فداکاری کوچک برای نگهداری یک رابطه بزرگ بشمار می رود.

روش‌های جلب دوباره‌ی همسر

لازم نیست برای اینکه دل او را دوباره به دست آورید، حساب بانکی خود را خالی کـنید. زنها دیوانه هدیه ای هستند که بدانند شـما برای خشنود ساختن آنها با وقت گذاشتن و سعی و تلاش خود تهیه نموده اید. یک نـسخه از کـتـاب مـورد عـلاقه دوران کـودکــی او می تواند هدیه ای رومانتیک و شیرین برایش باشد. از طرف دیگر خریدن یک پخش کننده DVD ، با اینکه مفید است، اما ایده خوبی نبـوده و نشانگر این خواهد بود که شما برای از سر باز کردن آن مشکل، پـول خرج کرده اید. هـدایـای جبـرانـی خـود را عاقلانه انتخاب کنید.

اشتباه خود را تکرار نکنید

حتی اگر مراحل 1 و2 و3 را بـا مـوفـقیت طی کنید، با تکرار اشتباه خود می توانید دوباره همه چیز را بر هم بزنید. با سعی و تلاش برای انجام ندادن مجدد اشتباه خود در آینده، ثابت کنیـد کـه “درستان را خوب یاد گرفته اید”‌.

برای مثال اگر انجام دادن کارها باعث حواس پرتی و فراموشی قرار ملاقات با همسرتان می شود، ساعت یا موبایل خود را تنظیم کنید تا سر زمان مقرر شـما را با خـبـر کـنـد – هر آنچه که باعث تغییر رفتارهای منفی در شما می شود را انجام دهید.

همچنین رهایی و بیرون جستن ازموقیعتی که بدلیل تکرار یک اشتباه ایجادشده، بسیار دشوار تر خواهد بود. اگر اشتباه خود را مرتبا تکرار کـنـید، هـمسر شـما باور نخواهد کرد که واقعا از کرده خود متاسف و پشیمان هستید. اعتبار شما از دسـت مـی رود و بـعد از آن، چـیـز دومـی که از دست خواهد رفت رابطه تان خواهد بود. هدف این است که بـه او نشان دهید اشتباه شما فقط یـک بی عقلی یـک بـاره بـوده، نـه یـک جریان شـخـصـیتی مداوم و پایدار.

و در انتها…

علاوه بر نـکاتی کـه در بالا ذکر شد، به خاطر داشته باشید که وقت طلا است. بعد از یک انـفـجـار مـجـبـوریـد بـرای کـاهـش دادن خسارات سریع عـمل نمایید. به او وقت عـمـیـق انـدیشـیـدن در مـورد خـطای خـود را نـداده و نـگذارید عصـبانیتش افزایش یابد. وقفه زیاد پیش از آغاز مراحل بازیافت رابطه، همچنین احتمال مشورت او بـا دوسـتانش را افزایش می دهد که هرگز چیز خوبی نیست ( معمولا آنها طرف او را گرفته و تشویقش میکنـنـد که کوتاه نیاید ).

بـنابراین فورا اشتباه خود را پـذیـرفته و با خلوص کامل از او عـذر خـواهـی نـمـوده و دیـگر خطای خود را تکرار نکنید.

 

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

بگو : دوستت دارم، خجالت نکش



مهربان، وفادار،‌ اهل زندگی، و با گذشتی مثال زدنی است ولی زبانت نمی ‌چرخد بگویی. مثل این‌که سربی به زبانت بسته‌اند. وقتی می‌خواهی تمام احساست را یکجا جمع کنی و آن را مثل بمب محبت بر سرش بریزی، عرق سردی بر پیشانی‌ات می‌نشیند و دو دل می‌شوی که بگویی یا نه. تردید نکن. یک نفس عمیق بکش و غرور و ترس و خجالت را دور بریز و بگو: «دوستت دارم».


بگو : دوستت دارم، خجالت نکش

بعضی‌ها وقتی می‌خواهند از عشق و محبتشان بگویند و همسرشان را مخاطب احساسات لطیف خود قرار دهند، خیلی معذب می‌شوند. انگار گفتن کلمه دوستت دارم کراهتی دارد که نباید به زبانش آورد. بعضی‌ها هم هستند که استدلال می‌آورند اگر علاقه‌شان را بیان کنند، همسرشان جسور می‌شود. حالا بگذریم از این که بعضی از زن‌ومردها وقتی همسرشان جملات محبت ‌آمیز را نثارشان می‌ کنند پوزخندی می‌زنند که یعنی عشق را باید در عمل ثابت کرد.اما انگار همه این آدم ‌ها اشتباه می‌ کنند. چون اگر محبت را در دل نگه داری و در خانه قلبت حبسش کنی یا اگر فکر کنی یک جمله با محبت شکستت می‌ دهد و غرور و هیبتت را می‌ شکند آن وقت زندگی جریانی خشک و تکراری می ‌شود که فقط باید تحملش کرد.

یک، دو، سه، حرکت

کار زیاد سختی نیست فقط باید موقعیت‌ شناس و منصف باشی و همیشه یادت باشد که خوبی ‌های همسرت تو را پایبند او کرده است و او آنقدر لیاقت دارد که از زبانت بشنود آدمی خوب و دوست‌ داشتنی است. شاید بدترین رفتار مقابل همسری که دوستش داری و می‌ دانی که او هم این چنین است دریغ کردن از ابراز محبت باشد نوعی کم گذاشتن از عشق و خسیس بودن در بذل عاطفه.

اما باید از یک جا شروع کرد و ابراز محبت را آموخت. اگر یاد بگیریم به جای آن که از روی درماندگی، رمانتیک باشیم با چشم باز و امیدوارانه رفتار کنیم، اگر مطمئن باشیم که خوشبختی نتیجه مهارتی است که باید بیاموزی ‌اش، اگر تمرین کنیم که گام اول را دوست داشتن همسر، پرورش دادن عشق در درون خودمان است، اگر ازدواج را راهی برای تغییرات بزرگ و سفری نیازمند حرکتی دوشادوش بدانیم و اگر سعی کنیم که دوستی به همسرمان را به زبان بیاوریم و آن گاه پایمان را فراتر بگذاریم و برایش بگوییم که چرا دوستش داریم آن وقت زندگی نه تکرار مکررات که جاذبه ‌ای سحرکننده می‌ شود.

پیامبر اسلام (ص)‌ در این باره می ‌گوید: «مردی که به زنش بگوید تو را دوست دارم تاثیر این سخن برای همیشه در روح او باقی می‌ ماند «یا» هر چه ایمان انسان کامل‌ تر باشد به همسرش بیشتر اظهارمحبت می‌ کند».

خیانتی از جنس کمبود محبت

اگر گفته می ‌شود که آدم تشنه محبت است حرف بیراهی نیست. شاید با فقر اقتصادی با همه مشکلات و پیامد های ناگوارش بشود کنار آمد اما وقتی پای محبت به میان می ‌آید، تاب تحمل نمی ‌ماند. پس وقتی به محبت نیاز داری و همسرت از نیازت غافل است اگر حس تنوع ‌طلبی‌ات هم به جوش بیاید و ضعف اعتقادات و اخلاقیات نیز چاشنی‌ اش شود آن وقت چیزی که نباید بشود اتفاق می ‌افتد: خیانت.

خیانت احساسی زمانی روی می ‌دهد که فرد احساس می ‌کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده به طوری که فرد از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می‌ برد و کم‌ کم به این نتیجه می‌ رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر بگذراند با دیگری سپری کند

عشق و دوست داشتن

خیلی از آدم‌ها، بویژه زنها، هستند که از خیانت و بی ‌وفایی همسرشان دل‌خونند و برای خوشبختی از دست رفته‌ شان آه میکشند. حالا اگر همسران همه این افراد را یکسره آدم ‌هایی منحرف و بی‌ قید و بند ندانیم هستند زنان و مردانی که تنها به امید یافتن محبت و دلخوش کردن به کلمات آرام و سرشار از عشقی که هیچ وقت نثارشان نشده تن به برقراری ارتباط با فردی دیگر زده‌ اند. روان‌شناسان خیانت مردان را علاوه بر تمایلات جسمی تنوع‌ طلب بودن آنان و مشکلات مالی و عاطفی یا انتقام ‌جویی را دلایل اصلی خیانت در زنان می‌ دانند. البته جذاب نبودن همسر، ضعف اعتقادات مذهبی و پایبند نبودن به اخلاق و سنت، مشکلات شخصیتی و روانی یکی از زوجین یا ازدواج اجباری نیز عواملی هستند که در بروز خیانت به همسر نقش مهمی دارند. هرچند که ارضا نشدن حس دوست داشته شدن از سوی همسر اتفاقی است که نمی ‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. امان‌الله قرایی‌ مقدم، آسیب ‌شناس اجتماعی خیانت بین همسران را به 3دسته تقسیم می ‌کند : رابطه احساسی، جنسی و اینترنتی از مهم‌ ترین خیانت‌ ها میان همسران به شمار می ‌آید که نسبت به انواع دیگر خیانت، رواج بیشتری دارد. او توضیح می ‌دهد: خیانت جنسی زمانی روی می‌ دهد که هیچ ‌گونه پیوند عاطفی میان فرد و طرف مقابلش وجود نداشته و او تنها به دلیل برقراری روابط جنسی و هیجانی، جذب دیگری شده است.

خیانت احساسی زمانی روی می ‌دهد که فرد احساس می ‌کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده به طوری که فرد از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می‌ برد و کم‌ کم به این نتیجه می‌ رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر بگذراند با دیگری سپری کند.

بگو : دوستت دارم، خجالت نکش

این در حالی است که خیانت احساسی زمانی روی می ‌دهد که فرد احساس می ‌کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده به طوری که فرد از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می‌ برد و کم‌ کم به این نتیجه می‌ رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر بگذراند با دیگری سپری کند.

این آسیب ‌شناس اجتماعی در توضیح خیانت اینترنتی نیز می ‌گوید: این نوع خیانت به همسر شامل گفتگو، تبادل تصاویر و مشخصات با فردی غیر از همسر قانونی است. ارتباطاتی که عمدتا از طریق چت صورت می ‌گیرد و در رابطه با مسائل خصوصی است.

مجموعه این گفته ‌ها نشان می ‌دهد که اگر چه برخی افراد به سبب این که وفا داری را ارزش نمی ‌دانند و نمی‌ توانند در مقابل ‌‌‌جذابیت‌ های افرادی غیر از همسرشان مقاومت کنند به خیانت رو می‌آورند، اما هستند کسانی که هدف شان از پشت کردن به همسرشان تنها آرام گرفتن در سایه محبت بوده نه چیز دیگر. پس اگر همسران بدانند و مطمئن شوند که بهترین و جذاب ‌ترین کلمات را در خانه و از زبان همسرشان می‌ شنوند اگر آدم ‌هایی سالم و بی ‌مشکل باشند بی ‌شک پایبند خانه و خانواده می ‌شوند.

بیایید‌ تمرین کنیم

بعضی زن‌ها فکر می ‌کنند همین که خانه‌ دار یا آشپز خوبی باشند و بچه ‌‌های سالمی به دنیا بیاورند و خودشان را وقف آنها کنند، همسر خوبی هستند.

در مقابل بعضی مردها هم گمان می‌ کنند که اگر صبح زود از خانه بیرون بروند و آخر شب با دستی پر به خانه بر گردند و خیال زن را از قسط و بدهی و مشکلات مالی راحت کنند، بهترین همسر دنیا شده ‌اند، اما آنها که زیر یک سقف رفته‌ اند خوب می‌ دانند که ارزش محبت و داشتن رابطه ‌ای عاطفی با همسر بالاتر از آن چیزی است که بتوان آن را با معیار های مادی سنجید.

خوشبخت بودن چیزی نیست که از آسمان ببارد چرا که داشتن زندگی خوب و آرامش‌ بخش حاصل مهارتی است که با تمرین به دست می‌ آید. تمرینی که نخستین گام آن از جاده مهربان بودن و ابراز محبت می ‌گذرد.

 اگر همسرمان ناراحت است باید به احساسش احترام بگذاریم و وقتی خسته است کمکش کنیم، هر وقت به تنهایی احتیاج داریم و می ‌خواهیم با خودمان خلوت کنیم به همسرمان بگوییم و مطمئنش کنیم که بزودی پیش او برخواهیم گشت، در حضور دیگران به او احترام بگذاریم و از خوبی ‌هایش بگوییم، در جمع و در میهمانی ‌ها بیشتر از سایرین به او توجه کنیم، در مناسبت ‌های خوب زندگی مثل سالروز ازدواج یا تولد مطلبی کوتاه بنویسیم و در آن ابراز عشق و علاقه کنیم، سعی کنیم رفتارمان با او مثل روز های اول آشنایی باشد، صمیمت را چاشنی زندگی کنیم و به جای این که در مقابل هم بایستیم به موازات یکدیگر حرکت کنیم، از همدیگر نظرخواهی کنیم، به کار های روزانه‌ اش علاقه نشان داده و از کار هایی که انجام می ‌دهد سوال کنیم و ضمن تهیه هدیه برای او از محل کارمان به او تلفن بزنیم و از حالش جویا شویم و مطمئن باشیم که اگر همه این کارها را انجام دهیم زندگی آرام و همسری مهربان در کنار خود خواهیم داشت.

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

زنانی که مردان را فراری میدهند!



فکرش را هم نمی‌کنید که یک کار ساده یا جمله بی‌اهمیت، چطور می‌تواند روی قضاوت همسرتان تاثیر بگذارد، اما اشتباه می‌کنید. درست است که مردها حسشان را بروز نمی‌دهند اما باور کنید که با همین کارهای ساده، نظر‌شان در مورد شما از این رو به آن رو می‌شود.

مردها حساس‌تر از چیزی هستند که شما فکر می‌کنید و جملات و کارهای ساده گاهی اوقات در ذهنشان از شما یک هیولا می‌سازد؛ هیولایی که آنها را درک نمی‌کند، خودخواه است و نمی‌تواند آرامش را به‌خانه‌شان بیاورد. اگر نمی‌خواهید خوشبختی شما به دلیل نادیده گرفتن این ریزه‌کاری‌ها از دست برود، نگاهی دوباره به رفتارهایتان بیندازید و سعی کنید دنیا را از دریچه نگاه همسرتان ببینید.

زن غرغرو

این نوع انتقاد را متوقف کنید

انتقاد از زن‌های دیگر و تلاش برای تخریب چهره‌ آنها، راهی است که خیلی از زن‌ها می‌خواهند با کمک آنها زندگی‌شان را نجات دهند. بسیار از زن‌ها فکر می‌کنند، تحقیر خانم‌های دیگر در مقابل همسرشان و برجسته نشان دادن عیب‌های آنها می‌تواند تصور همسرشان را نسبت به زن‌های دیگر تغییر دهد.

اما این جملات منفی، دقیقا همان حرف‌هایی است که مردها از شنیدن‌شان بیزارند. نگاهی به رفتارهایتان بیندازید. اگر شما هم پیش از این چنین اشتباهاتی را مرتکب می‌شدید، از همین لحظه برای تغییر آن تلاش کنید. مردها اهمیت نمی‌دهند که شما چه نظری در مورد خانم‌های دیگر دارید.

آنها دنیا را همانطور که خودشان می‌خواهند می‌بینند؛ پس با انتقال این قضاوت‌های اغراق شده، توجهشان را به موضوعی که از آن هراس دارید، جلب نکنید. قضاوت شما نمی‌تواند وفاداری همسرتان را کم و زیاد کند. پس اگر به موضوعی شک دارید، به‌جای ابراز تنفر از زن‌های دیگر، ریشه مشکل را پیدا کرده و ارتباط‌تان را اصلاح کنید.

 

شما جاسوس نیستید

یکی از اتفاقات بدی که می‌تواند برای یک مرد بیفتد این است که ناگهان ببیند همسرش در حال جستجو در وسایل شخصی مثل کیف و موبایل است و در میان ای‌میل‌ها و شبکه‌های اجتماعی گردش می‌کند. چه کسی به شما این اجازه را داده که می‌توانید وارد حریم شخصی همسرتان شوید و همه وسایل شخصی او را زیر و رو کنید؟ چرا فکر نمی‌کنید این یک رفتار کاملا غیراخلاقی است.

به یاد داشته باشید که چنین رفتارهایی نه تنها او را پنهان‌کارتر می‌کند بلکه کم کم چیزهایی را هم که به شما می‌گفت دیگر نمی‌گوید چرا که به شما اعتماد ندارد و دیگر احساس امنیت نمی‌کند. یادتان باشد او باشماست، دوست‌تان دارد اما به حریم شخصی خودش نیاز دارد و شما باید به او احترام بگذارید..

اگر می‌خواهید زندگی خوبی داشته باشید، به‌جای اینکه مدام منتظر یک دسته گل رز و پیامک‌های خارق‌العاده باشید، سعی کنید موقعیت‌های جدی و موقعیت‌های عاشقانه را از هم جدا کنید و به همسرتان فرصت بدهید که در کنار عاشق شما بودن، برای زندگی عادی هم فرصت داشته باشد

اغراق نکنید

مردها از اینکه به‌عنوان تنها پشت و پناه شناخته شوند بیزارند. بیشتر مردها به دنبال یک زن معمولی هستند؛ زنی که معمولی رفتار می‌کند و نیازهایی عادی هم دارد.

آنها دوست ندارند هر روز پیامک‌های عجیب و غریب و زیاد از حد شاعرانه را دریافت کنند و از اینکه همسرشان بی‌وقفه از آنها محبت بخواهد هم خوش شان نمی‌آید. درواقع مردها به همان اندازه از زن‌های وابسته و بیش از حد عاطفی بدشان می‌آید که از زن‌های خیلی مستقل و سرد.

پس اگر می‌خواهید زندگی خوبی داشته باشید، به‌جای اینکه مدام منتظر یک دسته گل رز و پیامک‌های خارق‌العاده باشید، سعی کنید موقعیت‌های جدی و موقعیت‌های عاشقانه را از هم جدا کنید و به همسرتان فرصت بدهید که در کنار عاشق شما بودن، برای زندگی عادی هم فرصت داشته باشد.

 

جیغ ممنوع!

با خنده‌ و صدای بلند حرف‌زدن و مدام با نفس‌ بریده‌بریده‌ (براثرخنده‌) ماجراهای نه چندان جالب را تعریف‌کردن همیشه خوشایند نیست. بیشتر مردها در این زمان مدام در این فکر هستند که چه زمان این صحبت‌های آزاردهنده تمام می‌شود؛ شاید خودتان هم دیده باشید که گاهی اوقات مردها خودشان دور هم جمع هستند با هم می‌گویند:«فلانی چطور زنش را با آن همه سر و صدا  تحمل می‌کند؟»

چرا باید فضای آرام خانه با حرف‌های بیهوده و بلند و جیغ‌ آلوده شود. برای موضوعی که مهم نیست نباید خیلی شلوغ کنید. در حقیقت صدای بلند و زیاد حرف‌زدن در مورد چیزهای بی‌معنی برای همه آزاردهنده است و چندان زن و مرد نمی‌شناسد.

 

وابستگی

مثل دوقلوهای به هم چسبیده نباشید

بعضی زن‌ها فکر می‌کنند زندگی مشترک یعنی زندگی کردن مثل دوقلوهای به‌هم چسبیده. آنها انتظار دارند همسرشان از همان لحظه‌ای که از محل کارش خارج می‌شود، دربست در اختیار‌شان باشد و با این کار عشقش را به این زندگی ثابت کند.

خود این زن‌ها هم زندگی‌شان را محدود به همسرشان می‌کنند و چون از همه فرصت‌ها و خواسته‌هایشان می‌گذرند، چنین انتظاری را از همسرشان هم دارند. اما واقعیت این است که کسی از آنها نخواسته از فرصت‌هایشان بگذرند.

یک مرد معمولی، دوست دارد همسرش یک زندگی عادی و همچنین دوستانی داشته باشد که گاهی با آنها وقت بگذراند. گاهی به تنهایی احتیاج داشته باشد و به فکر آینده و پیشرفتش هم باشد. یک مرد معمولی خودش هم به همین شیوه زندگی می‌کند و اگر کسی انتظاری جز این داشته باشد، خیلی زود با او به مشکل برمی‌خورد.

 

وقتی مدام به او زنگ می‌زنید

مردانی هستند که می‌گویند از اینکه همسرشان هر 10 دقیقه یک‌بار تلفن می‌زند و مدام پیامک‌های بی‌معنی می‌فرستد کلافه شده‌اند؛ از اینکه در تمام طول روز همسرشان زنگ می‌زند و مکان آنها را چک می‌کند اذیت می‌شوند، از اینکه باید برای هر چیز کوچکی جواب پس بدهند احساس ناامنی می‌کنند.

مردها وقتی مشغول کاری هستند توجه بیش از اندازه را دوست ندارند. ممکن است در ابتدا درباره تماس‌ها و توجهات بیش از اندازه همسرشان اعتراضی نکنند ولی به مرور کلافه می‌شوند و حتی گاهی با روش‌های متفاوت سعی می‌کنند از جواب‌دادن طفره بروند.

یادتان باشد لازم نیست شما به عنوان یک زن هر چیز کوچک و هر حرکتی که می‌کنید را به همسرتان گزارش دهید و بالطبع او هم دوست ندارد همه چیز را به شما گزارش دهد؛ اینکه کجا هست الان به چه چیزی فکر می‌کند. به او زمان بدهید که گاهی شما را نداشته ‌باشد و دلش برای‌تان تنگ شود.

 

در مقابل جمع از او بد نگویید

مردها دوست ندارند جلوی جمع از آنها بد بگویید به‌خصوص در میان اعضای خانواده و دوستان خودشان.

اگر شما شروع کنید در مقابل دیگران از همسر یا نامزدتان بد بگویید اولین چیزی که به ذهن آنها می‌رسد این است که شما چقدر نادانید که با مردی زندگی می‌کنید که رفتارهایش را نمی‌پسندید. یادتان باشد تنها چیزی که دیگران باید از شما و زندگی شخصی‌تان بشنوند این است که چقدر همسر خوبی دارید و در کنار هم خوشبختید. مردتان را تحسین کنید و مطمئن باشید که او همیشه قدردان خواهد بود.

 


دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

شوهر غیرتی چگونه است؟



در زندگی با افرادی مواجهه شده‌اید که خود را غیرتی می‌دانند، به اصطلاح رگ غیرتشان می‌گیرد.  یا بالعکس کسانی که بویی از غیرت نبرده‌اند آیا وجود این صفت در مردان خوب است یا بد؟

زن و مرد

 غیرت یکى از صفات و ویژگى‌هاى طبیعى انسان است و هر کس به صورت غریزى و فطرى از آن برخوردار است. وجود این صفت باعث آن مى‌شود که آدمى از آنچه که دوست مى‌دارد و یا وظیفه محافظت از آن بدو سپرده شده است ، نگاهبانى نماید . غیرت، صفتی لازم برای حفظ و حراست از کیان خانواده است اسلام عزیز مدلی از روابط میان محرم و نامحرم را طراحی کرده که به صلاح زندگی است و آن را از آفات جدی حفاظت می‌کند لذا مومن باید غیور باشد و نسبت به این مرزها حساس باشد. به نظر می‌رسد یکی از دلایل ناهنجاری های امروز بی غیرتی مردان است. اما نباید فراموش کرد غیرت نیز حد و مرزی دارد.

در اهمیّت بحث غیرت در خانواده گفتنى است که امام صادق (ع) در این زمینه مى‌فرمایند : « مرد براى اداره منزل وخانواده خود به سه خصلت نیاز دارد که اگر هم به طور طبیعى آنها را نداشته باشد ، باید خود را به تکلّف در آنها وا دارد : خوش رفتارى ، گشاده دستىِ سنجیده ، وغیرت بر حفاظت از آنها » .(میزان الحکمه،ج 5 ،ص97 )

کلمه‌اى که در تعریف غیرت مرد در خانواده مناسب به نظر مى‌رسد حساسیت است . به این معنا که غیرت نوعى حساسیت است حساسیتى که از مسۆولیت برخاسته است زیرا هر کس که نسبت به چیزى مسۆولیت دارد باید نسبت به آن حساسیت هم داشته باشد . در نظام خانواده نیز مسۆولیت مرد نسبت به همسرش ، غیرتى است که مرد نسبت به همسر خود دارد و زمانى این نوع غیرت ممدوح است که با اعتدال همراه گردد . توضیح اینکه غیرت مرد نسبت به همسر و فرزندانش امرى فطرى ، ضرورى و در واقع برخاسته از ایمان و تعهد او بوده و مادامیکه حالت افراطى نداشته باشد جزء شاکله مسۆولیت مرد است .

خانمها نیز طالب غیرت مرد خویشند و مى‌خواهند همسرانشان نسبت به وضع آنها حساس باشند . اصولاً خانمها از مردى که نسبت به وضع لباس و پوشش آنها بى تفاوت باشد ، ناراضى‌اند . ناگفته نماند این حساسیت مرد تا زمانى از جانب بانوان نوعى دوست داشتن ، محبّت و حمایت تلقى مى گردد که در حد معقول باشد . اگر از راه اعتدال خارج شده و به سوى افراط و تفریط گرایش یابد ، مذموم خواهد بود و به بدگمانی منفی تبدیل می‌شود ، به گونه‌اى که مى‌توان چنین گفت :

 حد و حدود غیرت تا جایى است که 1 - از روى بدگمانى ، 2 - همراه با سخت‌گیرى و 3 - براى کسانى که خود اهل مراقبت‌اند ، نباشد است مگر آن که به قراینى خلاف آن ثابت شود .  بسیارى از بانوان خود حریم خویش را رعایت مى کنند و در این صورت حساسیت نشان دادن بیشتر آثار منفى به دنبال خواهد داشت.

 امام علی (ع) در سفارش به فرزند خود امام حسن (ع) فرمود: «از غیرت نا به جا [نسبت به زنان] بپرهیز که آن، زن سالم را به بیماری و پاکدامن را به بدگمانی (اندیشه گنهکاری)، می‌کشاند. (نهج البلاغه، نامه 31)

در اهمیّت بحث غیرت در خانواده گفتنى است که امام صادق (ع) در این زمینه مى‌فرمایند : « مرد براى اداره منزل وخانواده خود به سه خصلت نیاز دارد که اگر هم به طور طبیعى آنها را نداشته باشد ، باید خود را به تکلّف در آنها وا دارد : خوش رفتارى ، گشاده دستىِ سنجیده ، وغیرت بر حفاظت از آنها

حال اگر غیرت مرد زیادتر از حد معمول شد چگونه با آن برخورد کنیم حجت الاسلام شهاب مرادی به زیبایی به بیان این امور پرداخته است:

1- زن می‌تواند یک بار وقتی حال هر دوشون خوب  بود و بیرون از منزل  با او در این باره گفتگو کند و محترمانه و بدور از هیجان از خودش دفاع کند در «هفت هشت کلمه یا نهایت دو سه جمله! نه یک سخنرانی انقلابی» در آن چند کلمه با ادبیات خودش  شبیه به این را بگوید:«من پاک و مومن و عفیفم. غیرت تو را می‌پسندم  و برخی کنترل ها را -اگر بدبینی اش غیرمستقیم است- و یا سوءظن های تو را -اگر واضح تهمت زده- را اهانت بزرگی به خودم تلقی می‌کنم. اما بروز خشم فقط حال ما را بدتر می‌کند و گره را پیچیده تر و محکم تر. تو را دوست دارم -این جمله حکمِ یک ترجیع بند را دارد. فراموشش نکنید- تو حق داری و می‌توانی از من در مورد برنامه هایم سوال کنی. اما انتظار دارم دقت کنی این پرسش ها، چک کردن و پلیس بازی نشود. من و تو هر دو محترمیم و همدیگر را دوست داریم و باید مراقب تصویرِ محبوب خود، در ذهن یکدیگر باشیم.»

 

2- مهم ترین عملکرد زن در این روند ایجاد حس حمایت، اطمینان و امنیت در همسرش است. عبادت هایت را مخفی نکند بگذارد  شوهر او را مکرر در حال نماز و دعا ببیند. این ریاء نیست، او غریبه نیست.

 

3- زن مراعات رفتار با نامحرم را بیش از پیش در دستور کار قرار دهد. ارتقاء نوع پوشش و حجاب و کنترل برخی از عادات و آداب و رسوم خانوادگی در هر حالی موثر است. پوشش ظاهری و طریقه ی آداب و معاشرتش با دیگران به ویژه آقایان را با دقت و بدون هیچ گونه سوء تعبیری انجام دهد. 

 

4- داشتن صفحه در فیس بوک و چت و پیامک بازی در هر نوعش با هر کسی! مخرب این اطمینان است. از هر فعالیت اجتماعی‌ای، مهم تر؛ حفظ این زندگی است.

 

5- بدون اعلام وصول پیام بدبینیِ مرد، زن مخفی کاری نکند و در مسیر اطمینان سازی، شفاف سازی حرکت کند. او را در جریان کارهای عادی روزانه بگذارد، نه به عنوان گزارش دادن بلکه به عناوین مختلف از اینکه "چون میدونم نگرانم می‌شی" و "راستی میدونی که امروز باید برم دکتر..." و یا هماهنگی "من ظهر با مامان می‌خواهم بروم خونه خاله معصومه... شما می‌تونی عصر بیایی اونجا دنبالم؟" و مهم ترینش" اجازه گرفتن از شوهر".

 

6- دوری از بحث و جدل  و توجه  به موضوعات عاطفی و ... .

 

7- تمام این امور باید با آرامش و صبر و مهربانی انجام شود تا لایه های شک و تردید به مرور از ذهن همسر پاک شود.

 


مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

وقتی مرد دیگر عاشق نیست

خیلی‌ها اعتقاد دارند که عشق فقط یک افسانه است و در دنیایی که به‌قول آدم‌های پر‌مشغله، حتی وقت کافی برای انجام کارهای ضروری و شخصی وجود ندارد، آیا هنوز می‌شود کسانی را پیدا کرد که عاشق باشند؟

عشق به همسر

 وقتی به کسی علاقه داری حتما دوست داری او هم مثل شما همان حس را داشته باشد اما گاهی با همه علاقه و اشتیاقی که به همسر زندگی‌ات داری متوجه می‌شوی آن طرف سکه خیلی خوشایند شما نیست. نه تنها او را به سمت خودت جذب نمی‌کنی بلکه از میزان عشق و علاقه او نسبت به‌خودت آگاهی نداری اما نترس چون اگر واقعا تصمیم بگیری که دوباره همراه زندگی‌ات را عاشق خودت کنی، می‌توانی این کار را انجام دهی. در همین لحظه همه مشکلات ارتباطت را فراموش کن و با تمرکز، کارهایی که برایت می‌گوییم را انجام بده. معطل نکن!

 

توجه بیشتر به ظاهر

با خودتان صادق باشید و از هیچ تلاشی برای عاشقانه تر شدن زندگی تان کوتاهی نکنید. عاشق شدن زمانی اتفاق می افتد که ترشح هورمون عشق (اکسی توسین) در افراد زیاد می شود. زمانی که همسرتان با شما احساس راحتی و آرامش کند، از دیدن شما لذت ببرد و شما را همواره مرتب و آراسته ببیند به قلمروی عاشقی نزدیک شده اید و ترشح هورمون اکسی توسین در شما و شوهرتان به میزان حداکثری خود خواهد رسید.

 

حفظ احترام همسر

به همسر خود احترام بگذارید و با او به گونه ای رفتار کنید و سخن بگویید که احساس کند برایش ارزش زیادی قائل هستید. در این صورت او هم ترغیب می شود که به صورت متقابل بیشتر به شما نزدیک  شود و با شما احساس همدلی بیشتری خواهد کرد.

 

گفتن دوستت دارم

اعتماد به نفس او را با تایید تصورات مثبت او نسبت به خودش، تقویت کنید. اگر روزی یک بار به شوهرتان بگویید که «دوستش دارید» باعث می شود احساس خوبی در او ایجاد شود. با اطمینان خاطر به این که،او می تواند به درستی بسیاری از کارها را انجام دهد، کارها را به او بسپارید.

 

فرصت جبران دادن به شوهر

مردها در مواقع سختی به یک پشتیبان نیاز دارند؛ بنابراین در برابر او بی تفاوت نباشید و برای کمک به او تلاش کنید. همیشه به او برای کسب انرژی دوباره و متعهد بودن در کارهایش فرصت دهید.

وقتی یک زن بیش از اندازه به همسرش محبت کند مرد او را مانند مادرش فرض می‌کند و یادتان باشد هیچ مردی نمی‌تواند عاشق مادرش شود بلکه فقط می‌تواند دوستش داشته باشد. پس یاد بگیر که در عشق ازهمسرت جلوتر قدم بر نداری. از اینکه مرد زندگی‌تان برای‌تان هدیه می‌خرد یا برای‌تان وقت می‌گذارد شرمنده نشوید و به فکر جبران نباشید

کنترل نامحسوس یادت نره

کیفیت ارتباط با همسرت را بالا ببر و طوری رفتار کن که او خیالش راحت باشد که در شرایط سخت و زمان‌هایی که به شما نیاز دارد، در کنارش هستی. اگر می‌خواهی همسرت را تحت کنترل داشته باشی و مراقب رفتارهایش هستی، باید طوری ماهرانه این کار را انجام دهی که او حس نکند. این احساس را در همسرت به‌وجود بیاور که بودن با او برای شما همراه با لذت و آرامش است و وقتی همسرت مطمئن شد که وجودش موجب آرامش شماست، به‌تدریج عشق خودش را به شما نشان خواهد داد. در این بین تعریف کردن، خیلی می‌تواند به بهتر شدن ارتباط‌تان کمک کند. یادتان باشد تعریف و تمجید صرفا از سمت مردان نیست. همانطور که یک خانم از تعریف همسرش راضی می‌شود یک مرد هم با تعریف و تحسین همسرش انرژی بیشتری دریافت می‌کند و بله! درست حدس زدید! با تعریف همسر‌تان عاشق‌تر می‌شود.

 

وقتی مرد دیگر عاشق نیست

محبت یک موضوع 2 طرفه است و تعادل زمانی به‌وجود می‌آید که شما به همان اندازه‌ای که محبت دریافت می‌کنید به همان میزان هم محبت و عشق هدیه بدهید. هدیه خریدن، مهمان کردن همسر‌تان به شام یا سورپرایزکردن همسر‌تان اگر از سمت یک مرد باشد خوب و طبیعی است اما اگر این رفتارها از طرف یک زن به‌صورت پشت سر هم و همیشگی انجام شود هیچ ارزشی ندارد. چون هدیه دادن یک ویژگی مردانه به حساب می‌آید و اگر یک خانم بیش از اندازه‌ای که همسرش به او محبت می‌کند، به او عشق بورزد دیر یا زود مرد زندگی‌اش را از خود دور می‌کند و دکمه عشق یک‌باره در مرد خاموش می‌شود.وقتی یک زن بیش از اندازه به همسرش محبت کند مرد او را مانند مادرش فرض می‌کند و یادتان باشد هیچ مردی نمی‌تواند عاشق مادرش شود بلکه فقط می‌تواند دوستش داشته باشد. پس یاد بگیر که در عشق ازهمسرت جلوتر قدم بر نداری. از اینکه مرد زندگی‌تان برای‌تان هدیه می‌خرد یا برای‌تان وقت می‌گذارد شرمنده نشوید و به فکر جبران نباشید چون مردان با انجام این کارها احساس قدرت مردانه بیشتری حس می‌کنند.

 

قدردانی از شوهر

شوهرتان را تشویق کنید و وقتی برای رسیدن به هدف خاصی تلاش می کند، مشوق او باشید. بارها و بارها به او بگویید که به او کاملا ایمان دارید. اگر می توانید هر روز از همسرتان به خاطر تلاشی که برای موفقیت و آسایش در زندگی مشترک تان کرده است، قدردانی کنید.

 

احترام به حریم شخصی

به شوهرتان نشان دهید که نمی خواهید شخصیتش را تغییر دهید و او را همان طور که هست، قبول دارید. این نکته را هیچ گاه فراموش نکنید که باید برای خلوت و تنهایی او احترام قائل شوید، همان طور که شما هم گاهی به تنهایی و خلوت با خودتان نیاز دارید.

عشق به همسر

 

پیش قدم شدن برای ابراز محبت

برای محبت کردن، منتظر اقدام شوهرتان نباشید و خودتان پیش قدم شوید. نیازهای عاطفی او را درک کنید و به او قدرت دهید چرا که او عاشق قدرت است و از قدرتمندشدن لذت می برد و در چنین حالت هایی است که صمیمیتش به بیشترین میزان ممکن می رسد.

 

 شکم مرد، دروازه قلب اوست

گروهی از مردان شکم پرست هستند گروهی دیگر مردهایی هستند که خیلی کم غذا می خورند؛ اما به کیفیت آن و نحوه چیدن میز، بسیار اهمیت می دهند. پختن غذاهای مورد علاقه شوهر، ابراز غیرمستقیم مهر و محبت به اوست. با این کار به او می گویید: «تو برای من مهم هستی و خواسته هایت در درجه اول اهمیت قرار دارند و به خاطر توست که غذای مورد علاقه ات را پختم و در چیدن میز، نهایت سلیقه و حوصله را به خرج دادم».

 

مقایسه نکردن با دیگران

هیچ گاه او را با فرد دیگری مقایسه نکنید و توانایی های او را زیرسوال نبرید؛ زیرا انتقاد غیرمنطقی و غیراصولی، دشمن صمیمیت است. پس با توجه به تفاوت های فردی، او را همان گونه که هست، بپذیرید و اگر هم ضعف هایی در شوهرتان می بینید در موقعیت های مناسب با او صحبت کنید تا با کمک شما، آن ها را برطرف کند.

 

سرزنش و تحقیر ممنوع

از هرگونه سرزنش و تحقیر شوهرتان در جمع های دوستانه و فامیلی به شدت بپرهیزید، سرزنش و تحقیر او موجب قطع ارتباط کلامی شوهرتان با شما خواهد شد. همواره او را تمجید کنید و نکات مثبت اخلاقی او را بر زبان بیاورید. توجه داشته باشید که بی عرضه خواندن او، آب سردی است بر صمیمیت و عشق متقابل او به شما.

 

حفظ آرامش در مواقع عصبانیت شوهر

در لحظه ای که همسرتان عصبانی یا ناراحت است، به همسرتان اندرز ندهید، او را نصیحت نکنید و سکوتش را نشکنید. احترام به سکوت شوهرتان در چنین مواقعی، خودش باعث صمیمیت بیشتر بین شما خواهد شد. در خور ذکر است که در یک موقعیت مناسب، شما می توانید با شوهرتان درباره علت عصبانیتش صحبت و در صورت لزوم، او را راهنمایی کنید.

 

برقراری تماس چشمی

هنگام پرسیدن سوالی از همسرتان حتما سوال را به صورت دقیق بپرسید چرا که مشخص تر شدن سوال به احتمال زیاد، باعث می شود که شوهرتان به سوال شما به طور جزئی و با دقت بیشتری پاسخ دهد. در ضمن مراقب اشاره های غیرکلامی تان باشید و برای بهتر شدن گفت و گو سعی کنید حالت چهره تان خنثی باشد، بدن تان آرام و لحن صدای تان نه بسیار بلند و نه بسیار آرام باشد. در هنگام صحبت با همسرتان سعی کنید بیشتر لحظات با او تماس چشمی برقرار کنید. همین تماس چشمی، در ارتباط موثرتر و ایجاد بیشتر صمیمیت تاثیر زیادی در زندگی مشترک تان خواهد داشت.

 

انتقاد کنید اما اصولی

مهارت های گوش فرادادن فعال را به کار ببرید. هنگام صحبت دائم با او مخالفت نکنید و وسط حرفش نپرید. منصفانه بحث کنید و از به کاربردن الفاظ منفی و جملاتی چون «تو هرگز مرا درک نمی کنی» یا «تو همیشه بی حوصله هستی» استفاده نکنید از ایجاد احساس گناه در وی و دوباره مطرح کردن اشتباهات گذشته اجتناب کنید. در زمان حال زندگی کنید و درباره این که اکنون چه احساسی نسبت به او دارید، با شوهرتان صحبت کنید. 

 



مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

عشق در ازدواج چگونه به وجود می آید؟

عشق در ازدواج چگونه به وجود می آید؟


چرا از بین میلیون‌ها فردی که می‌توانید برای ازدواج انتخاب کنید، به یکی بله می‌گویید و به بقیه جواب رد می دهید؟ هلن فیشر، پژوهشگر و روانشناس پاسخ این سؤال را می‌دهد.

چطور عاشق می‌شوید؟

چرا ما عاشق فردی می‌شویم و عاشق دیگری نه؟ این چیزی بود که تیم مدیریت اجرایی یک وب‌سایت همسریابی مجازی می‌خواست بداند و جواب من این بود: «هیچ‌کس دقیقا نمی‌داند.» بسیاری از افراد غیر‌متخصص و حتی محققان معتقدند آدم‌ها عاشق فردی می‌شوند که درست نقطه مقابل آنهاست.

 

درحالی‌که این گروه مکمل بودن را به‌ عنوان پیش‌نیاز عشق معرفی می‌کنند، گروه دیگری می‌گویند، «کبوتر با کبوتر، باز با باز!» اما واقعیت این است که هیچ کدام از این دو گروه کاملا درست نمی‌گویند. اینکه شما عاشق فردی که درست نمونه کپی‌شده‌تان است شوید یا اینکه سراغ کسی بروید که درنقطه مقابل‌تان قرار دارد، کاملا به تیپ‌ شخصیتی‌تان بستگی دارد.اما شمایی که چیز زیادی از روانشناسی نمی‌دانید، چطور ناخودآگاه این موضوع را تشخیص می‌دهید و دل به کسی می‌بندید؟

 

به‌خاطر شباهت عاشق می‌شوید؟

گروهی از روانشناسان می‌گویند مردان و زنان معمولا عاشق کسانی می‌شوند که هم نژاد و به لحاظ اجتماعی- اقتصادی هم‌سطح آنها هستند؛ از نظر آنها عاشق‌ها سطح هوشی برابر و تحصیلات و جذابیت‌های ظاهری مشابهی دارند؛ مذهب و ارزش‌های سیاسی و اجتماعی‌شان با هم یکسان  است و حتی به یک اندازه شوخ طبع هستند.

 

گرچه روانشناسان همه این ادعاها را مطرح می‌کنند اما هنوز نمی‌دانند چطور دو فرد با دو شخصیت متفاوت با هم جور می‌شوند. انگیزه عاشق شدن هرچه باشد، چیزی از این واقعیت کم نمی‌کند که انتخاب همراه و همدم بر بسیاری از جنبه‌های زندگی‌ شما تاثیر خواهد گذاشت؛ حرف‌هایی که هر صبح سر میز صبحانه میان‌تان رد و بدل می‌شود، جایی که در آن زندگی می‌کنید، شغلی که انتخاب می‌کنید، راه و رسم بزرگ کردن فرزندان‌تان که آینده ژنتیک شما هستند و… همه تحت تاثیر این انتخاب است. پس مهم است که چه کسی را انتخاب کنید!

 

شخصیت اولیه و ثانویه شما 

شبیه بودن‌تان به یک تیپ شخصیتی را به معنای نداشتن ویژگی تیپ‌های دیگر در نظر نگیرید. هر کدام از ما، ترکیبی منحصر به فرد از هر چهار نوع تیپ شخصیتی هستیم اما خصوصیات بعضی تیپ‌ها را بیشتر نشان می‌دهیم.

 

اگر کاشف هستید …

بسیار کنجکاو، پرانرژی و خودانگیخته هستید. هیجان‌دوستی جزئی از شخصیت شماست. خلاقید و دوست دارید از همه چیز سر در بیاورید. شما همراه خوبی برای شادی و تفریح دیگران هستید، در دنیای شما کم‌تحرکی و کسالت‌بار بودن جرم است و عاشق کسانی می‌شوید که دقیقا مثل خودتان هستند.

 

اگر سازنده هستید…

آرام، اجتماعی و مردمی هستید. شما می‌توانید افراد، گروه‌ها، خانواده و اجتماع را به خوبی مدیریت کنید. از نظر دیگران قابل احترام هستید و با احتیاط و حساب شده قدم برمی‌دارید. شما به قوانین و برنامه‌ریزی مقیدید و قابل اعتماد، نکته‌سنج و ریزبین هستید. شما همسر و همدم خوبی خواهید بود اما به شرط آنکه با کسی مشابه خودتان ازدواج کنید.

 

اگر مدیر هستید…

تحلیلگر و منطقی، رک، راستگو، سختگیر هستید و حواس‌تان حسابی جمع است. بسیار قاطع و مصمم هستید و توانایی انجام کارهایی که بر پایه ریاضی، مکانیک و موسیقی استوار هستند را دارید. بلندپرواز و اهل رقابت هستید و همفکر خوبی به شمار می‌آیید. یک مذاکره کننده می‌تواند همسر ایده‌آلی برای شما باشد.

 

اگر مذاکره کننده هستید…

خیال‌پرداز، همدل، درونگرا، احساساتی هستید و در سخنوری توانایید. در همدردی و همدلی موفق هستید و احتمال اینکه با یک مدیر خوشبخت شوید، بسیار بالاست. مذاکره کننده‌ها عاشق آدم‌های مصمم و جدی می‌شوند. شاید شما هم مثل آنها ترجیح می‌دهید همسرتان را از بین مدیران انتخاب کنید و تا آخر عمر او را تحسین کنید.

 

عاشق عاشق‌تان می‌شوید

عاشق شدن زمان مناسبش را می‌طلبد و وقتی زمان آن فرا می‌رسد، کسی که در نزدیکی ما کار یا زندگی می‌کند، بهترین گزینه برای دل‌بستن است. از سوی دیگر ما معمولا عاشق کسی می‌شویم که آنچه نیاز تلقی می‌کنیم را برای‌مان تامین کند و در آخر اینکه ما معمولا عاشق کسی می‌شویم که او هم عاشق مان باشد.

 

اسیر مغزتان می‌شوید

اینکه مغز شما چطور به یک عاشق تبدیل‌تان می‌کند، از حوصله این بحث خارج است اما به گفتن این نکته بسنده می‌کنیم که دوپامین، سروتونین، تستوسترون و استروژن مستقیما با طیف وسیع ویژگی‌های شما در ارتباطند و عجیب نیست اگر ادعا کنیم تفاوت‌ها در این چهار ترکیب شیمیایی احتمالا اساس این چهار مدل تفکر و رفتار را شکل می‌دهد.

 

به چشم‌ها خیره می‌شوید

سیاهچال مردمک و خطوط منحنی دور آن ویژگی‌های منحصر به فرد افراد را نمایان می‌کند. کسانی‌که دور مردمک‌شان شیارهای بیشتری وجود دارد، تکانشگرترند و به جست‌وجو‌گرها شبیه هستند. در عین حال آنها خصوصیت بارز افراد مذاکره‌کننده یعنی قابل اعتماد بودن و لطافت را در خود دارند. شاید به همین دلیل باشد که ما  به چشم‌های کسی که دوستش داریم خیره می‌شویم و ناخودآگاه در چند لحظه از شیوه اندیشیدن و رفتارش باخبر می‌شویم.

 

گردی صورت را بررسی می‌کنید

فک تراش‌خورده مربع شکل، گونه‌های برجسته و بزرگ، ابروهای پرپشت و پیشانی بلند نشانه‌های فعالیت تستوسترون، ماده شیمیایی اصلی در افراد «مدیر» است. کافی است به گونه‌های بزرگ، چانه پهن و پیشانی بلند بسیاری از ستاره‌های زن سینما نگاه کنید. هر دو جنس زن و مرد دارای سطحی از استروژن هستند که در چهره آنان نمایان است. پوستی صاف و نرم، لب‌های پر، بینی کوچک، چهره‌ای گرد، ابروهایی نازک و سایر ویژگی‌های یک ‌چهره‌ کودکانه، نشانگر فعالیت بالای استروژن در این افراد است.

 

کلمات را رمزگشایی می‌کنید

جست‌وجوگرها، سازنده‌ها، مدیر‌ها و مذاکره‌کننده‌ها ویژگی‌های سرشتی خودشان را از طریق کلمات‌شان بیان می‌کنند. این موضوع که به‌عنوان فرضیه واژگانی شناخته شده گویای این است که آدم‌ها از لغات و تعبیراتی استفاده می‌کنند که نشانگر شخصیت آنهاست و به مرور به عادات صحبت کردن‌شان تبدیل می‌شود.

- «ماجرا» واژه‌ای است که جست‌وجوگرها از آن بیشترین استفاده را می‌کنند. آنها واژه‌های ریسک، خود به خود، انرژی، جدید، بامزه، سفر، خروجی، احساس و فعال را هم بیشتر از هر کلمه دیگری به کار می‌گیرند.

- «خانواده» بیشتر توسط افراد سازنده استفاده می‌شود. این افراد از واژه‌های صداقت، مراقبت، اخلاق، احترام، وفاداری، اعتماد، ارزش‌ها، عشق و قابل اعتماد بودن هم زیاد استفاده می‌کنند.

-  واژه‌های «هوش» و «باهوش» بیشتر از دهان مدیرها بیرون می‌آید و در گروه واژگانی آنها کلمات روشنفکر، بحث، بی‌عرضه/بی‌عرضگی، جاه‌طلبی، سواری، سیاست، چالش/ چالشی و واقعی هم جای ویژه‌ای دارد.

- مذاکره‌کننده‌ها «هیجان» و احساساتی» را بیشتر به زبان می‌آورند و کلماتی مانند واقعی، قلب، مهربانی، حساس، خواندن/ خواننده، شیرین، یادگرفتن/یادگیری، تصادفی و همدل/ همدلی را هم زیاد از آنها می‌شنوید.


مطالب پیشنهادی:

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

http://maktoobshop.com

 

مردان اینگونه عشقشان را ابراز می کنند

مردان اینگونه عشقشان را ابراز می کنند

همانطور که می دانید بیان جمله دوستت دارم برای شما و همچنین برای همسرتان از اهمیت خاصی برخوردار است اما شما نباید به گفتن و یا صرفا شنیدن  دوستت دارم متوسل شوید؛  چرا که بسیاری از مردان تمایل دارند که دوستت دارم را در کارهایشان به شما ثابت کنند.
 
«او نمی گوید دوستت دارم! اصلا شاید دوستم ندارد. شاید تنها به زندگی با من عادت کرده و اگر هر زن دیگری هم جای من بود، با او همین رفتار را می داشت.
شاید در جوانی اش یک شکست عشقی عمیق خورده و دیگر نمی تواند مرا دوست داشته باشد. شاید به اصرار خانواده اش به این ازدواج تن داده و دلش می خواهد دوباره به روزهای مجردی اش برگردد. شاید…»
 
اینها حرف هایی است که بسیاری از زن های ایرانی در دل دارند. زن هایی که همسران شان میان سنت و مدرنیته گیر افتاده اند و با وجود تمام عشق و احترامی که برای آنها قائل هستند، از عهده گفتن یک جمله ساده برنمی آیند: « دوستت دارم! »
این مردها میانه ای با گل و هدیه ندارند، جمله عاشقانه بلد نیستند و بعد از بحث به جای عذرخواهی می خواهند با عادی رفتار کردن، موضوع را به فراموشی بسپارند.
اگر شما هم یکی از زن هایی هستید که زیر یک سقف با چنین مردی زندگی می کنید، بهتر است قبل از قضاوت کردن با این  نشانه های مردانه ابراز عشق آشنا شوید.
 
مرد عمل است
همسر شما یک مرد سنتی است که فکر می کند ابراز احساسات یک کار زنانه است؟ اگر این طور است شما حداقل تا مدتی باید به دنبال نشانه دیگری بگردید و عشقش را از روی آن حدس بزنید. چنین مردهایی دوست دارند به زبان بی زبانی حرف بزنند و شما می توانید از هزار و یک موقعیت این زبان را رمزگشایی کنید.
همسر شما ممکن است « دوستت دارم » را با درست کردن وسایل خانه و کارهای تعمیراتی نشان دهد یا اینکه به جایش حمام را بشوید یا آشغال ها را بیرون ببرد.
این دسته از مرد ها دوست ندارند برای ابراز عشقشان کار هیجان انگیز و بزرگی انجام دهند. آنها بیشتر از آنکه بخواهند شما را متوجه حس خودشان کنند، دوست دارند برایتان یک زندگی آرام بسازند.
در اوج ترافیک دنبال تان بیایند تا راحت به خانه برگردید، بیشتر کار کنند تا در رفاه باشید یا وقتی یک فرد فضول فتنه ای علیه شما به پا می کند، بی تفاوت از کنارش بگذرد و نشان دهد به شما اطمینان دارد. این دسته از مرد ها تمام تلاششان را می کنند تا دنیا جای بهتری برای شما باشد و البته تمام تلاششان را هم می کنند که شما از این موضوع بویی نبرید.
 
شما را اول صف می گذارد
یک مرد سنتی، اگر عاشق همسرش باشد، بیشتر از آنچه فکرش را کنید، برای زندگی اش وقت و انرژی می گذارد. تقویم او از روی برنامه های همسرش ورق می خورد و تمام تلاشش را می کند که کوچک ترین زمان خالی اش را، برای زندگی مشترکش صرف کند.
او با یک دسته گل به خانه نمی آید اما تمام سعی اش را می کند که در سریع ترین زمان ممکن به خانه برگردد. وقتی که از محل کارش برمی گردد نمی گوید:« دلم برایت خیلی تنگ شده بود » اما با روی باز به خانه می آید و اگر شما تمام روز را تنها در خانه گذرانده باشید، با تمام خستگی اش سعی می کند
برنامه ای برای بعد ازظهر شما بریزد. او دوست دارد یک تنه تنهایی شما را پر کند و اگر هم به خاطر مشغله هایش از پس این کار برنیاید، با استقبال از برنامه های دیگری که در سر دارید، شما را در رسیدن به آرامش بیشتر همراهی می کند. او را بشناسید!
 
از شما کمک می گیرد
مهم نیست شما مهارت و توانایی انجام آن کار را دارید و مهم هم نیست که او به تنهایی از پس آن کار برمی آید یا نه؛ اگر همسرتان از شما برای انجام کاری کمک می خواهد، با دل و جان همراهی اش کنید. برای مردهایی که اهل گفتن دوستت دارم نیستند، چنین مشارکت هایی نماد دوست داشتن هستند.
آنها می خواهند ساده ترین کارها را هم با کمک شما انجام دهند و به شما نشان دهند که در تمام ابعاد این زندگی، نقش موثری دارید. برای مرد هایی که اهل ابراز علاقه به شیوه مدرن نیستند، کمک خواستن یعنی نشان دادن تمامی احساس.
آنها با این خواسته می گویند :
« دوست دارم حتی در ساده ترین بخش های این زندگی هم همراهم باشی »، پس این همراهی را از او نگیرید و ساده از کنارش نگذرید.
 
باورهایش را بازنگری می کند
مردهای ایرانی، با یکسری اصول به دنیا می آیند و رشد می کنند اما اگر همسرتان واقعا عاشق تان باشد، به خاطر شما از اصول قدیمی اش دست برمی دارد. برای هر فردی قضاوت دیگران و اصولی که با آنها بزرگ شده اهمیت دارد، اما یک مرد عاشق، کمی انعطاف پذیرتر است و می تواند خط و مرزهایش را برای شما جا به جا کند. او شما را همین طور که هستید می پذیرد و به خاطر راضی نگه داشتن دیگران، برای شما شرط تغییر کردن را تعیین نمی کند. اولویت او نظر و خواسته شماست و به همین دلیل، سعی می کند دیگران را مجاب به تغییر و پذیرفتن شما کند.
 
خودش را تغییر می دهد
برای همه ما تغییر کردن کار ساده ای نیست؛ حتی اگر همسرتان عاشق ترین همسر روی زمین باشد، نباید انتظار داشته باشید سریع و آسان ویژگی هایی که دوست ندارید را کنار بگذارد. اما اگر دوست تان داشته باشد، تمام تلاشش را برای تغییر می کند. به خاطر شما صبورتر می شود و روی موضوعاتی که هیچ وقت برایش اهمیتی نداشته تمرکز می کند.
اگر از ظاهرش انتقاد کرده اید، سعی می کند به دلخواه شما لباس بپوشد. اگر برخی حرف ها یا برخورد هایش را دوست ندارید، آنها را به خاطر شما تغییر می دهد. اما گمان نکنید این تغییرات یک شبه اتفاق می افتد. شاید او هیچ وقت موفق به تغییر دادن خودش نشود اما همین که برای تغییر کردن تلاش می کند، معنای جمله « دوستت دارم» را می دهد.
 
رۆیاهایش را بدون شما نمی سازد
یک همسر عاشق، گوشه گوشه زندگی اش را در کنار شما می بیند. برای او هیچ رۆیایی بدون شما امکان پذیر نیست. اگر نامزد تان باشد، تمام تلاشش را می کند که هرچه زودتر با هم ازدواج کنید و اگر همسرتان باشد، برای رسیدن به یک ثبات مالی بیشتر از همیشه قدم برمی دارد. او دوست دارد در کنار شما یک خانواده کامل داشته باشد.
از شنیدن خبر حضور یک بچه در زندگی تان، هیجان زده می شود. او هر بعد این زندگی که حضور شما در آن باشد را عاشقانه دوست دارد و از هر اتفاق تازه ای در زندگی تان را استقبال می کند. برای او حضور شما در زندگی کافی است و دیگران تنها زمانی اهمیت دارند که بتوانند به بهتر شدن احساس و زندگی شما کمک کنند.
 
راز هایش را برای شما فاش می کند
بعضی مردها دوست دارند دنیایشان را در بسته برای خودشان نگه دارند. برای یک مرد، گفتن رازهایی که سال هاست از همه پنهان شان کرده آسان نیست. در دنیای آنها این اتفاق تنها بعد از یک عشق و اعتماد جدی می افتد و اگر این اعتماد ذره ای خدشه دار شود، بازهم در دنیای راز هایشان بسته می شود و تا ابد پنهان می ماند.
پس گمان نکنید حرف هایی که گفتن آنها برای شما آسان است برای همسرتان هم به راحتی قابل بیان است. وقتی زبان باز می کند برایش شنونده خوبی باشید و به او اطمینان دهید هرگز شخص دیگری از حرف هایی که میان شما رد و بدل شده، باخبر نمی شود.
برای یک مرد، گفتن حرف های نگفته، نیازمند رسیدن به یک عشق بی اندازه است و اگر همسرتان شما را برای درد دل هایش انتخاب کرده است، بدانید که بیش از هر کسی عاشق شماست. در این مواقع نه راهکاری به او ارائه دهید و نه با بی توجهی تان دلسردش کنید. تنها گوش کنید و نشان دهید با تمام وجود حرف هایش را می فهمید.
 
پابه پای تان پیش می رود
اگر شما را دوست داشته باشد، با تمام وجود دلش می خواهد راضی و خوشحال نگه تان دارد. شاید او برای یک آخر هفته رمانتیک و پر از گل و هدیه برنامه ریزی نکند، اما با دل و جان حرف های شما را می شنود و تا حل شدن نگرانی هایتان، شما را همراهی می کند.
او با هموار کردن راه شما در رسیدن به آروزهایتان عشقش را نشان می دهد. اگر قصد ادامه تحصیل دارید، اگر به دنبال هنر هستید و اگر دوست دارید برای بزرگ کردن بچه ها وقت بگذارید، همسر عاشق تان شما را همراهی می کند تا با سختی کمتری از این مسیرها بگذرید.
 
شما را همانطور که هستید، می پذیرد
نمی توانید بگویید هیچ ایرادی ندارید. از ظاهر تان گرفته تا سبک لباس پوشیدن، حرف زدن، وضعیت خانوادگی یا حتی خصوصیت های اخلاقی، قطعا مواردی وجود دارد که همسرتان در دلش با آنها میانه ای نداشته باشد. پس گمان نکنید که « دوستت دارم » نگفتن او، غیرقابل بخشش است.
زیرا او با گذشتن از ایراد های شما یا بخشیدن اشتباهات تان به شما عشقش را ابراز می کند. برای او شما همین طور که هستید قابل ستایشید و نمی گذارد که به خاطر ایرادهای احتمالی، دیگران به شما خرده ای بگیرند. یک همسر عاشق، همیشه پشتیبان شما می ماند و در شادی و غم، بیماری و سلامت و … برخوردی یکسان با شما دارد.

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

 بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

وقتی همسرتان معتاد فضای مجازی است

وقتی همسرتان معتاد فضای مجازی است

در جوی آب نمی‌افتند، تن‌شان وقت خماری درد نمی‌گیرد، چرت نمی‌زنند، به سین هم شین نمی‌گویند اما معتادند. اگر یک پای بساط‌شان لنگ بزند مثلا تبلت یا گوشی تلفن همراه‌شان دم‌دست نباشد یا اینترنت وای‌فای‌شان به راه نباشد، کلافه و بی‌تاب می‌شوند و حس می‌کنند زندگی‌شان، سخت، دردناک و خسته‌کننده است چون آنها وابستگی شدید به نرم‌افزارهای ارتباطی در فضای مجازی دارند.
 
جنس مصرفی‌شان غیرقانونی نیست یا وایبر است یا لاین.وی‌چت، تانگو یا هر نرم‌افزار دیگری که اگر اتصال به اینترنت برقرار باشد می‌تواند آنها را به بقیه آدم‌های دنیا وصل کند تا با هم گپ بزنند و عکس  و موسیقی به اشتراک بگذارند. شاید تصور کنید این شیوه‌های مدرن معاشرت تهدیدی برای عشق شما به حساب نمی‌آیند اما ما معتقدیم به همان اندازه که زندگی خانوادگی معتادهای به موادمخدر در خطر است زندگی مشترک معتادهای به نرم‌افزارهای ارتباطی هم هرلحظه در خطر فروپاشی است.
 
پیغام نمی‌رسد، خمار می‌شود؟
کاربران نرم‌افزارهای ارتباطی جزو گروه بزرگ معتادان به اینترنت محسوب می‌شوند چون برای استفاده از این نرم‌افزارها نیاز دارند به فضای مجازی متصل شوند.  روانپزشکان اکنون اعتیاد به اینترنت و به‌تبع آن نرم‌افزارهای ارتباطی‌اش را در جدیدترین راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی ( DSM-5 ) گنجانده‌اند که یعنی رسما این نوع اعتیاد را  جزئی از اختلالات روانی به حساب آورده‌اند و به همکاران‌شان  در سراسر دنیا خبر داده‌اند اگر وابستگی کسی به فضای مجازی به حدی برسد که خودش و دیگران را رنج بدهد و نتواند به وظایفش در سطح خانواده و جوامع بزرگ‌تر عمل کند، یعنی معتاد است با ویژگی‌هایی تقریبا شبیه معتادان به مواد مخدر.
 
لازم نیست حتما اعداد بزرگ و عجیب تحویل‌تان دهیم تا باور کنید تعداد معتادهای وایبر، وی‌چت، لاین و تانگو چقدر زیاد شده ، فقط کافی است به محیط اطراف‌تان نگاهی بیندازید، آن‌وقت می‌فهمید بیشتر مردم به نمایشگر تلفن همراه یا تبلت‌شان زل زده‌اند و با انگشت اشاره روی صفحات تایپ می‌کنند یا پست‌های رد و بدل شده بین هم‌گروهی‌های‌شان را می‌خوانند و بی‌خیال محیط اطراف می‌خندند، اخم می‌کنند یا زیر لب با خودشان حرف می‌زنند.
حالا لابد می‌پرسید چگونه ممکن است یک نرم‌افزار بی‌آزار که قرار است دوری فاصله‌ها را جبران کند، می‌تواند زندگی مشترک را به باد دهد؟ در ادامه مطلب این تهدیدها را با شما در میان می‌گذاریم.
 
 ما منهای هم
در یک زندگی مشترک موفق، هر دو طرف باید بخشی از ساعات طول روز را در کنار یکدیگر بگذرانند. پیش‌تر توضیح دادیم که از دیدگاه روانشناسی اعتیاد به استفاده از نرم‌افزارهای ارتباطی شبیه اعتیاد به مواد مخدر است و جالب اینکه ویژگی‌های روانی معتادان به این دو هم با یکدیگر وجوه تشابه زیادی دارد.
 
 به این  ترتیب همانطور که هیچ معتادی به دوز مشخصی از مواد مخدر وابسته نمی‌ماند و در طول دوره اعتیاد، مواد مخدر مصرفی‌اش را افزایش می‌دهد، معتادهای به نرم‌افزارهای ارتباطی هم با گذشت زمان، میزان حضورشان در فضای مجازی را بیشتر و بیشتر می‌کنند.
 
هرچه آنها زمان بیشتری را به حضور در فضای مجازی اختصاص بدهند وقت کمتری برای ارتباط با شریک زندگی و خاطره ساختن در کنار او دارند. یادتان باشد هر چه زمان کمتری را با هم بگذرانید، هر چه خاطرات مشترک‌تان کمتر باشد، هر چه وقت کمتری را صرف شناخت یکدیگر کنید، هر چه کمتر برای بررسی و حل چالش‌های زندگی وقت اختصاص دهید؛ بنیان زندگی مشترک‌تان، سست‌تر و احتمال از هم گسستن آن بیشتر می‌شود و خداحافظ گفتن‌تان به یکدیگر، آسان‌تر.  
 گلاویز شدن با عقربه‌ها
آنها که با اصول مدیریت زمان آشنا هستند لابد اصطلاح «وقت خور» را شنیده‌اند. وقت‌خورها دغدغه‌های کوچکی هستند که زمان  شما را مثل موریانه ریزریز و ثانیه‌ثانیه می‌جوند و هدر می‌دهند.
 
همه آدم‌ها در برابر یک وقت‌خور بزرگ مثل مکالمه تلفنی دو ساعته یا ماندن سه، چهار ساعته در ترافیک مقاومت می‌کنند و به فکر راه چاره‌ای برای پیشگیری از هدر رفتن ساعت‌های زندگی‌شان می‌افتند برای مثال شاید از آن مکالمه تلفنی طولانی فراری شوند و بخواهند زودتر تمامش کنند یا حتی در مشغله زیاد به تماس‌های تلفنی وقت‌گیر پاسخ ندهند یا شاید برای پیشگیری از ماندن در ترافیک از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند یا ساعت رفت و آمدشان را تغییر دهند. می‌دانید چرا؟
 
چون مرگ ساعت‌های طولانی در طول روز به چشم می‌آید اما مرگ ثانیه‌ها و دقیقه‌ها معمولا دیده نمی‌شود و به همین علت است که کسی به فکر راه چاره برای جلوگیری از هدر رفتن دقایقش در طول روز نمی‌افتد درحالی‌که سرجمع آن دقیقه‌ها رقم قابل توجهی از ساعت‌ها می‌شود.
 
 تکنولوژی وقت شما را می‌خورد
وقت‌خورهای کوچک که ثانیه‌های شما را می‌دزدند، از وقت‌خورهای بزرگ که ساعت‌های‌تان را می‌بلعند خطرناک‌ترند. جزئی از این وقت‌خورهای کوچک، نرم‌افزارهای ارتباطی هستند. ظاهر ماجرا این است که شما گاهی، تلفن همراه، تبلت یا رایانه‌تان را بررسی می‌کنید تا مطمئن شوید پیامی برای‌تان فرستاده شده است یا نه و گاهی لطیفه‌ها و پیام‌هایی را که دوستان فرستاده‌اند مطالعه می‌کنید و شاید به برخی پاسخی هم بدهید اما مجموع همین زمان‌های کوچک، ساعت‌هایی طولانی از روزتان را دور می‌ریزد بدون آنکه متوجه ماجرا شوید.
 
ناتوانی در مدیریت زمان به واسطه وقت‌گذرانی با نرم‌افزارهای ارتباطی- چه از طرف شما و چه از طرف همسرتان- باعث می‌شود نتوانید به وظایف اصلی‌تان در محیط خانواده عمل کنید و این وضعیت سطح نارضایتی اعضای خانواده و چالش‌های میان آنها را افزایش می‌دهد و پیوندهای عاطفی‌تان را کمرنگ می‌کند.
 
وقتی اسمایلی‌ها او را عاشق می‌کنند. برای اینکه تکنولوژی چنین بلایی را سر ارتباط شما نیاورد،‌باید برای هر روز زندگی‌تان برنامه‌ای دقیق داشته باشید و براساس آن عمل کنید. برنامه روزانه‌تان را روی کاغذی بنویسید و در طول روز مقابل کارهایی که انجام می‌دهید تیک بزنید و بابت کارهایی که انجام نداده‌اید جریمه‌ای برای خودتان در نظر بگیرید.
گذشته از این،‌لازم است که زمان استفاده از اینترنت را محدود کنید. فقط ساعت‌های مشخصی آنلاین شوید و به  مطالعه پیام‌ها بپردازید و پس از پایان زمان‌تان اینترنت را قطع کنید تا دیگر به آن دسترسی نداشته باشید.
اما آخرین راه از همه موثرتر است.  می‌توانید در خانه ، قانون ساعت خاموشی را اجرا کنید و تذکر بدهید که شب‌ها از ساعتی به بعد مایل نیستید کسی را مشغول چت کردن و تماشای عکس ببینید.
 
ایرانی‌ها به موبایل‌شان معتادند؟
نمی‌توان از نتیجه جامعی که حاصل پژوهش‌های داخلی در مورد آمار اعتیاد به تکنولوژی باشد با خبر شد، اما گفته می‌شود که ایران اکنون 28 تا 35 میلیون کاربر اینترنت دارد و گرچه تقریبا همه این کاربران یکی از انواع نرم‌افزارهای ارتباطی را نیز استفاده می‌کنند اما هنوز پژوهش علمی وجود ندارد که نشان دهد چه تعداد از آنها معتاد به این مظاهر تکنولوژی هستند.
 
خجالتی‌ها عاشق تکنولوژی هستند
آدم‌های خجالتی پشت صفحه‌ها نمایش راحت‌تر ارتباط برقرار می‌کنند و با دیگران صمیمی می‌شوند. مردم در فضای مجازی جسور می‌شوند و معمولا حریم‌های میان دو جنس مخالف در این فضا کمرنگ می‌شود، شاید به این خاطر که خیلی‌ها خیال می‌کنند خیانت به همسر فقط وقتی اتفاق می‌افتد که دو انسان در کنار هم حضور فیزیکی داشته باشند و اگر از راه دور با هم رابطه‌ای نامتعارف برقرار کنند، خیانتی رخ نداده است. با این حال از دیدگاه روانشناسی هر نوع رابطه خارج از عرفی با جنس مخالف که شما آن را از همسرتان پنهان کنید یا در حضور او طور دیگری جلوه‌اش بدهید، نوعی خیانت محسوب می‌شود، بنابراین رد و بدل کردن عکس‌های خصوصی با غریبه‌ها یا جوک گفتن‌ها و درددل کردن‌های چند ساعته با آدم‌هایی از جنس مخالف هم، نوعی خیانت است چون طبیعتا هیچ همسری- چه زن و چه مرد- راضی نمی‌شود شریک زندگی‌اش، صمیمیتش را خرج دوستانی اینچنینی کند که می‌توانند رقیبش باشند.
 
از سوی دیگر وقتی آدم‌ها از نظر فیزیکی از یکدیگر دورند، بدون خجالت، حرف می‌زنند و اعتماد به نفس بیشتری دارند و همین باعث می‌شود گاهی مرزهای ارتباط سالم را زیر پا بگذارند و حرف‌هایی بزنند که بعدها از گفتن‌شان پشیمان شوند.
 
هیچ یک از آنهایی که درگیر عشق و عاشقی در فضای مجازی می‌شوند و به همسرشان خیانت می‌کنند از روز اول قصد چنین کاری را نداشته‌اند؛ خیانت معمولا یک رخداد پیش‌بینی نشده از سوی دو طرف یا یکی از طرفین در رابطه‌ای عاطفی و غیرمجاز است.
 
 رابطه‌هایی که به خیانت می‌انجامند معمولا از صمیمیت‌های کوچک آغاز می‌شوند یعنی همان وقت که نام خانوادگی شما به نام کوچک‌تان تبدیل می‌شود، فعل‌های خطاب‌تان مفرد می‌شوند، در ساعت‌هایی غیرعادی با طرف مقابل چت می‌کنید، راز می‌گویید و راز می‌شنوید، گوشی برای درددل کردن پیدا می‌کنید و گوشی برای درد دل شنیدن می‌شوید و سرانجام آرام‌آرام حس می‌کنید وابسته به کسی شده‌اید که از او یک عکس و یک اسم دارید.
خیانت اما مثل اعتیاد پیش‌رونده است و در یک سطح باقی نمی‌ماند و پیشرفت می‌کند تا جایی که ارتباط شما از صفحه‌های مانیتورهای‌تان می‌رسد به شنیدن صدا یا دیدن یکدیگر.
 
از اینها گذشته شمار قابل توجهی از گروه‌های اجتماعی که به لطف نرم‌افزارهای ارتباطی تشکیل می‌شوند «خاطره‌باز» هستند یعنی معمولا دوستان و هم‌دانشگاهی‌ها یا همکارهای قدیمی که گذر روزگار از هم دورشان کرده است دور هم جمع می‌شوند و گپ می‌زنند. این گروه‌ها هم خاطره‌های عاشقانه روزهای دوری را زنده می‌کنند که مثل آتش زیر خاکستر در طول سال‌ها آرام گرفته‌اند اما هرگز نمرده‌اند.
شما را نادیده می‌گیرد
نرم‌افزارهای ارتباطی شما را تنبل می‌کنند چون لازمه کار کردن با آنها کم تحرکی و گوشه‌ای لم دادن است. کم‌تحرکی یعنی نداشتن تناسب اندام، بی‌تناسبی هم به معنی  از دست دادن جذابیت است و از دست دادن جذابیت‌تان هم مترادف است با افزایش خطر لغزش طرف مقابل‌تان.
 
به هر حال هرقدر هم از اهداف والای انسانی در ازدواج دم بزنید، همه می‌دانیم بخشی از عشق در زندگی مشترک مربوط به رابطه زناشویی است و برای داشتن یک رابطه زناشویی رضایت‌بخش، دو طرف باید جذابیت‌های‌شان را برای هم حفظ کنند.
 
همسرتان را ترک دهید
مهمترین اصل در ترک اعتیاد به نرم‌افزارهای ارتباطی، کم کردن ساعت‌های آنلاین بودن است. پیشنهادهای ما گرچه ساده‌اند اما شک نکنید که به کار بردن آنها، اعتیادتان به همیشه آنلاین بودن و چت‌بازی با نرم‌افزارهای ارتباطی را درمان می‌کند:
 
-  زمان‌هایی که وسایل ارتباطی‌تان را در طول شبانه‌روز چک می‌کنید و پیام‌ها را می‌خوانید یا گپ می‌زنید، در دفتری یادداشت کنید حتی اگر بسیار کوتاه باشد. سرجمع این دقایق به شما نشان می‌دهد چه وقت زیادی را صرف چک کردن صفحات گوناگون کرده‌اید. سعی کنید این دوره‌های زمانی طولانی را هر روز دستکم چند دقیقه کم کنید.
 
- تفریح‌های خارج از خانه را در کنار همسرتان زیاد کنید. قرار نیست این تفریح‌ها گران باشند حتی اگر نمی‌خواهید به کنسرت یا تئاتر یا سینما بروید، همین که به پارک سری بزنید کافی است. وقتی به تفریح می‌روید، اینترنت وسایل‌تان را قطع کنید و به خودتان قول بدهید حتی نیم نگاهی به صفحه نمایشگر تبلت یا تلفن همراه‌تان نیندازید.
 
- با دستگاه‌های ارتباطی مثل تلفن همراه و تبلت در محل‌های پر رفت‌وآمد و شلوغ  خانه کار کنید و از رفتن به گوشه‌های دنج خانه برای بررسی پیام‌های‌تان بپرهیزید چون هرچه مکانی که در آن پیام می‌خوانید و چت می‌کنید، امن‌تر باشد، زمان بیشتری به این نوع فعالیت‌ها اختصاص می‌دهید.

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

 بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

عوامل خوشبختى


هر زن و شوهرى بدون استثناء مى خواهند زندگى مشترک با صفا و لذتبخش و سعادتمندى داشته باشند
هر زن و شوهرى بدون استثناء مى خواهند زندگى مشترک با صفا و لذتبخش و سعادتمندى داشته باشند و براى یافتن چنین سعدتى، به دنبال عوامل خوشبختى و سعدت مى ورزند: سؤ ال مى کنند، مى اندیشند، کتاب مى خوانند و مشورت مى کنند تا به مقصود خود برسند. حتى دیدم که این سؤ ال را در رسانه هاى گروهى مطرح کرده بودند و جوابهاى متعددى از این قبیل آمده بود:
 
عوامل خوشبختى عبارت است از:
 
تفاهم، صداقت، عقل و تدبیر و... همه اینها نظراتى بسیار درست و مفید و سودمند است، ولى دو عیب کوچک دارد: اول اینکه کلى گویى است و مردم در تطبیق این کلیات با مصادیقش ‍ دچار اشتباه مى شوند؛ دوم ایتکه وساوس شیطان در کار است و بعضى از مردم در عین حال که مى دانند و یقین دارند که صفا و صداقت و وفا بهتر از دورویى و دروغ و خلف وعده است، ولى روحیات زشتى که در وجود آنها ریشه دوانیده است- مانند حرص و تکبر و خود محورى و شهوت پرستى- نمى گذارد آنان به راه صدق و صفا بروند و طریق مسالمت و وفا بپیمایند. نویسنده در این درس شاید بتواند عیب اول را تا حدودى رفع کند و در مسائل خانوادگى وارد جزئیات شود- نظیر سلام کردن به نام خوب صدا زدن و به استقبال رفتن و مانند آن که در جلد اول بیان کردیم- ولى نسبت به عیب دوم کاملا اظهار عجز و ناتوانى مى کند. نه تنها نویسنده حقیر و بى بضاعت در این میدان کمیتش لنگ است، که حتى پیعمبران الهى و سرسلسله آنها که اشرف کائنات بود و در تبلیغ و دعوت به سوى حق، آفریدگار جهان آفریده اى مانند او ندارد، از به راه آوردن امثال ابوجهل و ابولهب اظهار عجز نمود تا آنجا که فرمود: انک لا تهدى من اءحبیث.(1)
 
خدایا! بر روى این تربت پاک تو که آدمیزادگان دو پاى بدتر از حیوانات چارپایى زندگى مى کنند، سوگندت مى دهیم که دلهاى ما را در معرض آن وساوس خطیر قرار مده.
 
و اما اشکال اول به این شکل رفع مى شود که ما را در کلیات به نمونه ها و مصادیق اشاره کنیم و لذا در اینجا به طور فشرده عوامل خوشبختى را متذکر مى شویم و تقریبا این درس را مى توان چکیده این دو جلد کتاب تلقى کرد. به طور کلى عوامل مذکور بعضى مربوط به قبل از ازدواج و برخى مربوط به بعد از ازدواج است.
 
1. گذشت و اغماض 
بیشترین سفارش اسلام در امر همسرى، گذشت و اغماض هر یک از زن و شوهر در لغزشها، کج خلقیها و اشتباهات یکدیگر است؛ زیرا خداوند متعال شاید زن و شوهرى با وحسات و طرز تفکر کاملا یکسان در روى زمین خلق نکرده باشد. عفو کثیر از صفات خداوند حکیم است که مؤ منان را به این خصلت سفارش کرده است.(2) عفو از روشهاى تربیت و مایه کمال روحى عفو کننده و عفو شنونده است و از سایر شیوه هاى برخورد مثل انتقام گرفتن، به رو آوردن و منت گذاردن، حکم و داور برگزیدن و دیگران را دخالت دادن، دادگاه رفتن و دادخواست نوشتن، از دیگران راه حل خواستن و در دل کردن و خلاصه از هر راه حل دیگرى بهتر و زودتر زن و شوهر را به خواسته و هدفشان مى رساند.
 
زن و شوهر؛ مدت کوتاه خواستگارى و حتى در مدت ببن عقد تا عروسى نمى توانند به طور کامل یکدیگر را درک کنند و لذا در این مدت باید در کلیان و اصول زندگى به تفاهم برسند (مثا دختر یا پسر قبل از ازدواج باید بداند که همسرش به احکام الهى حداقل در سطح انجام فرایض و ترک محرومات مقید و از اخلاق سالم و عفت و نجابت خانوادگى برخوردار است و در هر مورد که اختلاف نظر پیدا شد هر دوى آنها به حکم خداوند عمل مى کنند)؛ بعد از ازدواج در سایر مسائل با شیوه هاى دیگر مثل گذشت و اغماض بین خود به تفاهم برسند.
 
یکى از مصادیق گذشت و اغماض این است که در برگزارى مجلس عروسى اگر فامیل زن به فامیل شوهر مى گویند ما میهمان زیاد داریم، زیاد غذا بپزید و بعد آنها هم مى پزند اتفاقا میهمانها نمى آیند، این امر موجب دلتنگى نشود و گله نکنند که شما که مى دانستید میهمانها نمى آیند چرا گفتید، یا چرا زیاد دعوت کردید و غذا کم آمد.
 
2. صداقت 
دختر و پسر از لحظه خواستگارى تا آخر عمر باید بدانند که هیچ کس ‍ دلسوزتر از شریک زندگى آنها نیست و دلسوزى وقتى محقق مى گردد که صداقت و راستى در کار باشد. بخصوص در فاصله عقد و عروسى که هر یک از آندو با تیز بینى و فراست و کیاست فوق العاده مى خواهند همسر آینده خود را بشناسند، باید ادعاها مبالغه ها و سخنان اغراق آمیز از میان برود و آن طور که هستند خود را وانمود سازند تا بتوانند به آنچه مى گویند در زندگى آینده خود تحقق بخشند و اعتماد یکدیگر را جلب نمایند، نه اینکه مانند رئیس جمهورهاى کاندید شده پشت به خدا و ملت کنند که ابتدا در باغ سبز و سرخ نشان بدهند و یک هفته بعد از انتخابات همه وعده ها را زیاد ببرند.
 
3. نظر خواهى از پدر و مادر 
موافق بودن پدر و مادر با ازدواج فرزند نقش مؤ ثرى در خوشبختى زوجین خواهد داشت. زیرا به طور طبیعى هر انسانى دوست دارد فزندش رفتارى داشته باشد که مورد پسند اوست. بنابراین، فرزند باید به هر شیوه اى که خود بهتر از دیگران مى داند نظر والدین را در ازدواج تاءمین کند، همان طور که خودش دوست دارد در آینده عروسش یا دامادش مورد پسندش باشد؛ البته نه آن طورى که خودش ناراضى باشد. خلاصه رضایت پدر و مادر از فزند در خوشبختى او بسیار مؤ ثر است.
 
4. تلاش و کوشش مرد 
این عمل در تاءمین نیازهاى مالى خانواده بسیار مؤ ثر است و زن را نیز دلگرم مى کند و او نیز متقابلا وادار به فداکارى در حق همسر و فرزندان و تاءمین آسایش بیشتر خانواده در داخل منزل مى شود.
 
5. خواسته ها و توقعات مناسب 
مسلم است که انسان در اوایل جوانى از تجربه و درآمد و دارایى و احتمالا سطح تحصیلات پایینى برخوردار است و به تدریج همه اینها افزایش ‍ مى یابد. لذا توقع داشتن منزل شخصى و وسایل منزل و اتومبیل در ابتداى زندگى خواسته معقولى نیست، همان طور که پدر و مادر انسان نیز در ابتداى زندگى زناشویى خود چنین نبودند.
 
از این رو، عروس و داماد عاقل، از زندگى، ضمن پذیرفتن این واقعیت باید با متانت و تلاش و الگو قرار دادن تجارب بزرگان و خردمندان و حل کردن مشکلات با همفکرى و درک اوضاع فعلى جامعه، زندگى خود را از لحاظ مالى، علمى، دینى و اخلاقى به سطح مطلوب برسانند.
 
جهت اختصار، سایر عوامل خوشبختى را به طور گذارا اشاره مى کنیم:
 
6. زن و شوهر باید از زمان خواستگارى آمادگى کامل براى زندگى زناشویى داشته باشند و در این مورد از یکدیگر نظر خواهى کنند. بسیارى از پدر و مادرها مى خواهند دخترشان را در حین تحصیل عروس کنند، در حالى که فرزندشان آمادگى و رضایت کامل براى ازدواج ندارد.
 
7. به کفویت و هماهنگى فکرى و روحى به طور دقیق توجه کنند. مثلا برخى از پسران به نظافت در حد لازم اهمیت نمى دهند و ممکن است کفو همسرشان نباشند، یا بعضى از دختران به ساده زیستن و حذف زوائد مقید نیستند و لذا امکان دارد کفو همسرشان نباشند.
 
8. ارتباط عروس و داماد قبل از ازدواج امرى نکوهیده است و چه بسا کار را به طلاق بکشاند.
 
9. زن و شوهر باید در انجام کارها به یکدیگر کمک کنند تا بتوانند به طور واقعى شریک غم و شادى یکدیگر باشند: با هم کار کنند و با هم خسته شوند و با هم چاى بخورند و رفع خستگى کنند.
 
10. زن باید از همسرش اطاعت کند بجز امورى که خلاف شرع است، مانند بى حجاب از خانه بیرون آمدن و مخالطت با نامحرمان و دوستان شوهر.
 
11. عوامل موقعیت دیگران را الگو قرار دهند.
 
12. نسبت به رفتار یکریگر زود قضاوت نکنند.
 
13. زن و شوهر باید زبان یکدیگر را بفهمند.
 
14. زن و شوهر باید به دخالتهاى دیگران بى اعتنا باشند.
 
15. با یکدیگر با نرمى و ملایمت سخن بگویند و به طور متقابل به یکدیگر احترام بگذارند.
 
16. باید سعه صدر داشته باشند و از خطاها یکدیگر بگذرند؛ یعنى براى یکدیگر همچون آینه باشند: نکات مثبت یکدیگر را تکرار و نکات منفى را فراموش کنند.
 
17. هر یک از زوجین باید نقاط ضعف خود را شناخته، در صدد اصلاح آنها برآید.
 
18. در خوشى و ناخوشى با هم همدرد باشند.
 
19. اختلاف را بین خود حل کنند و به بیرون نکشانند و نیز کینه به دل نگیرند.
 
20. خطاهاى یکدیگر را به کنایه بفهمانند و به رخ نکشند.
 
21. زن براى شوهر خرج تراشى کند و همچشمى با دیگران نداشته باشد و نگوید: قربون بند کیفتم تا پول دارى رفیقتم.
 
22. به نظم و ترتیب در امور زندگى توجه داشته باشند و براى همه کارهاى لازم مانند انجام فرایض و عبادات، دیدن فامیل و دوستان، تفریح و گردش ‍ و سفر، کارهاى روز مره و خصوصا تربیت فرزندان وقتى را تعیین نمایند.
 
پی نوشت ها:
1. قصص / 56.
2. و لیعفوا و لیصفحوا ألا تحبون أن یعرف الله لکم (نور / 2

زیبایی همسر


جمال و زیبایی همسر یک ویژگی مثبت است و نمی توان آن را نادیده گرفت. طبیعت هر مردی دوست دارد با زنی زیبا و دلربا ازدواج کند و زنان نیز می خواهند به همسری مردی خوش تیپ و خوش قیافه درآیند. اسلام نیز با چنین خواسته هایی مخالف نیست و به همین جهت به مرد و زن اجازه می دهد که قبل از ازدواج یکدیگر را ببینند و بپسندند و حتی در این باره تاکید و سفارش هم می کند. با این حال، در مواردی پس از ازدواج برخی می پندارند قیافه همسرشان مورد پسند آنها نیست و زیبایی مورد نظر آنها را ندارد؛ از این رو بنای ناسازگاری با همسر می گذارند و روابط دو طرفه را سرد و تیره می کنند. در این مورد چند نکته حائز اهمیت است:



الف. این خود شما بودید که با اراده و اختیار کامل، فرد مورد نظر تان را به همسری برگزیدید و با او ازدواج کردید. اگر در هنگام ازدواج، دقت کافی در زیبایی و جذابیت او به خرج نداده اید، تقصیر متوجه خود شماست. اکنون معنا ندارد که از قیافه و ظاهر او اظهار نارضایتی کنید و به این بهانه بنای ناسازگاری بگذارید. به این موضوع بیندیشید که همه محاسن یک فرد در زیبایی و خوش قیافگی او خلاصه نمی شود، بلکه باید همه ویژگی ها و خصوصیات او را در کل مورد نظر قرار داد. 

زیبایی تنها یکی از ویژگی ها و خصلت های نیک یک همسر شایسته است. 


خصلت های دیگری نیز وجود دارد (از قبیل:مهربانی،خوش برخورد بودن،احترام به همسر،دانایی،تعهد و احساس مسئولیت در قبال خانواده و...)که با بودن آنها در همسر، نباید مسئله زیبا نبودن را عاملی اساسی برای احساس رضایت از زندگی زناشویی تلقی کرد. به هرحال، توجه به این نکته لازم است که چه بسا خداوند خیرو مصلحت انسان را در زندگی با این همسر قرار داده است. خداوند در قرآن می فرماید:«و عاشروهن بالمعروف، فان کرهتموهن فعسی ان تکرهو شیئاو یجعل الله فیه خیرا کثیرا؛با همسرانتان خوش 

رفتاری کنید و اگر آنها را خوش ندارید(بدانید)چه بسا چیزی را که خوش نمی دارید در حالی که خداوند در آن خیر بسیاری مقدر کرده باشد.»



ب. در بسیاری از موارد، دلیل آنکه فرد همسرخود را غیر جذاب و غیرزیبا تلقی می کند آن است که همسرش خود را برای او نمی آرایدو حال آنکه تعالیم دینی و نیز علم روان شناسی به زن ها توصیه می کند که در محیط خانه خود را برای همسربیارایندو با آراستگی و جذابیت در برابر شوهر ظاهر شوند. همچنین مرد نیز بایستی ظاهری آراسته داشته باشد. آراستگی زن و شوهر از آن جهت اهمیت دارد که رغبت آنها را نسبت به یکدیکر بیشتر می کند. پیامبر اکرم(ص) در پاسخ زنی که راجع به حقوق شوهر به همسرش سؤال کرد فرمودند:«...و علیهاان طیب باطیب طیبها و ان تلبس احسن ثیابهاو تزین باحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوة و عشیة؛ زن باید خود را با بهترین بوها خوشبو سازد و بهترین لباسهایش را بپوشد و با بهترین زینت هایش خود را آرایش دهد و هر صبح و شام خود را به شوهرش عرضه کند.»



ج. در برخی موارد،‌علت غیر جذاب به نظر رسیدن همسر، نگاه به زنان نامحرم و مقایسه همسر با آنان است. هنگامی که مرد به گونه ای هوس آلود به نامحرمان چشم می دوزد،به صورت نا خود آگاه همسر خود را با آنان مقایسه می کند. کدام زن است که بتوانددر مقایسه با زنهای دیگر، در نظر شوهرش زیباترین باشد؟! به یقین،‌مرد هنگام نگاه به سایر زنها، برخی از آنها را زیباتر از خود تشخیص می دهد. و از این جاست که مرد، همسر خود را نازیبا و غیر جذاب می پندارد و به دنبال آن، بنای ناسازگاری و بد رفتاری را با او می گذار. بنابر این، به مردان توصیه می شودکه از چشم چرانی و نظر بازی اجتناب کنند، چون این کار، گذشته از حرمت شرعی،‌بنیان خانواده را مورد تهدید قرار می دهد.


مطالب پیشنهادی:

 

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چیست؟

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

 

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

ویژگی های یک شوهر خوب کدام است؟


ویژگی های یک شوهر خوب 

همه مردان دوست دارند شوهران خوبی برای همسر خود باشندو همسرانشان از بودن در کنار ایشان احساس رضایت کنند. اما این امر به خودی خود حاصل نمی شود، بلکه مرد باید در رفتارها و برخوردهایش با همسر، اموری را رعایت کندتا همسرش او را به عنوان یک شوهر خوب بشناسد. در اینجا برخی از مهم ترین ویژگی های یک شوهر خوب را بیان می کنیم. 

1.شوهر خوب، زنش را شریک زندگی اش می داند

زن، انسانی است که باید با ارتباط برقرار کنیم. او کسی نیست که کنترلش کنیم و در راه ارضای نیازهای خودمان به دنبال تسلط بر او باشیم. زن موجودی است که باید او را بشناسیم و بدانیم او نیز اهداف خاص خود را دارد. زن، کودک هم نیست. او شریک زندگی ای است که شوهرش باید راه ارتباط برقرار کردن با او بیاموزد. 

در ازدواج، مرد و زن شریک یکدیگر می شوند. وقتی شوهر از صمیم قلب زنش را شریک زندگی اش ببیند، تصمیم گیری را به یک کار مشترک بدل می کند. شوهر عاشق، شوهری است که درباره آنچه از همه مهم تر است فکر می کند و مصمم است تا روند تصمیم گیری را در این جهت هدایت کند. اگر زن نیز عاشق شوهر باشدبه آنچه برای شوهرش از همه چیز مهم تر است فکر می کندو در نهایت، بهترین تصمیم را می گیرد.

2. شوهر خوب، زنش را بی قید و شرط دوست دارد

عشق بی قید و شرط یعنی اینکه ما فرد مقابل را دوست داریم و صرف نظر از واکنش های او در جهت آسایش و سعادت او تلاش می کنیم. تفکر امروزی مردم، بیشتر حسابگرانه است:«اگر مرا دوست داشته باشی من هم تو را دوست خواهم داشت.» ماحتی در زندگی زناشویی نیز خود محور هستیم. کانون تلاش های ما رفع نیازهای خودمان است. در مقابل، عشق بی قید و شرط،‌بر روی رفع نیازهای دیگری تکیه می کند. در زندگی زناشویی، این شوهر است که در پی عالی ترین منافع و مصالح زن می رود. شوهر اگر با تلاش های زن هم موافق نباشداز آنها حمایت می کند. این شوهر است که به زن کمک می کندتا به اهداف و آرزوهایش برسد، زیرا برای او به عنوان یک شخص احترام قائل است. شوهر نمی گوید:«اگر فلان کار را برایم بکنی من هم ظرف ها را می شویم». شوهر می گوید:«من ظرف ها را می شویمچون می دانم خسته ای».

همه ما دوست داریم فکر کنیم کسی ما را بی قید و شرط دوست دارد. کودک، خواهان این عشق از طرف والدینش است. زن و شوهر نیز خواهان عشق بی قید و شرط یکدیگرند. شوهر قرار است پرچمدار عشق بی قید و شرط باشد. او قرار است آهنگ گام ها را تعیین کند. 

اما بسیاری از شوهران منتظرند تا زنانشان، نقش رهبری را در عشق بی قید و شرط به عهده بگیرند. آنها عقب می نشینند و می گویند:«هر وقت زنم تصمیم گرفت مهربون باشه،من هم به او محبت می کنم».

این مرد،شوهر تاثیر پذیر و عاجزی است که در این موقعیت، فوق العاده بد عمل می کند. شوهر سالم و کارآمد، الگوی عشق بی قید و شرط است. از آنجا که این نیاز برای سلامت عاطفی انسان بسیار اساسی است، بیشتر زنان، واکنش مثبت به شوهری نشان می دهندکه بی قید و شرط آنها را دوست دارد. بسیاری از زنان با این احساس ناراحت کننده زندگی می کنندکه اگر رابطه جنسی نداشته باشند یا به دلخواه شوهر عمل نکنند، محبت شوهر از آنها دریغ خواهد شد. این نمی تواند مبنای خوبی برای یک ازدواج سالم باشد. 

3. شوهر خوب، زنش را اولین اولویت زندگی خویش قرار می دهد

همه ما در زندگی اولویت هایی داریم. شاید ما هرگز فهرست اولویت هایمان را ننوشته باشیم،‌ام در زهنمان می دانیم کدام یک مهم تر از بقیه است. این اولویت ها بیشتر اوقات خود را در اعمال ما نشان می دهند.

برای بسیاری از مردان، شغل و حرفه تقریبا در صدر فهرست اولویت ها قرار دارد. مردان مقدار زیادی از احساس ارزشمندی شان را از شغلشان می گیرند. این الزاما تضادی با رابطه مردان با زنانشان ندارد، مگر این که شغل آنها تمام فکر و ذهنشان را به خود مشغول کرده باشد. افراد، همه تر از اشیاء و امور هستند. این اصل اساسی خانواده های کارآمد است. یک شوهر خوب هرگز اجازه نخواهد داد شغلش جای وقت با همسر بودن را بگیرد.

رقیب دیگر موقعیت زن،‌مادر شوهر است. این امر به ویژه در سال های اول ازدواج صادق است. اگر مرد رابطه نزدیکی با مادرش داشته باشدو یا از نظر آسایش جسمی یا عاطفی به او وابسته باشد،‌ممکن است مادرش از حضور یک زن جدیددر زندگی او احساس خطر کند. ممکن است تقاضاها یا خواسته های مادرپس از ازدواج پسرش بیشتر و شدیدتر شود و پسر ممکن است شب ها زنش را تنها بگذاردتا به کمک مادرش بشتابد. چنین الگویی به طور اجتناب ناپذیری احساس نفرت و انزجار را در زن به وجود می آورد. 

در یک ازدواج سالم،‌از همان روز اول ازدواج، باید اولویت اول زندگی تغییر کند. پیش از ازدواج، اولویت مرد، نگهداری و مراقبت از والدینش بود. پس از ازدواج ،‌نگرش او در احترام گذاشتن به والدینش تغییر نمی کند،‌اما شیوه زندگی اش باید عوض شود. او دیگر نمی تواند به محض اینکه مادرش تلفن کرد از جا پریده و به خانه او برود، زیرا او اکنون زن جدیدی وارد زندگی اش شده که خواسته های خواس خودش را دارد. اگر از همان اول ازدواج ، زن در اولویت قرار بگیرد آن وقت رابطه شوهر با والدینش می تواند به طور کامل و سالم ادامه یابد. اولویت اول را به زن دادن به هیچ وجه احترام مرد به والدینش را کم نمی کند، بلکه الگوی سالمی را به وجود می آورد که به مرور زمان می تواند ستایش و تحسین والدین را نیز کسب کند. 

کودکان نیز ممکن است خواهان مقام اول در زندگی پدر یا مادر باشند. هرگز نباید اجازه چنین کاری را داد. پس از به دنیا آمدن بچه ها، معمولا شوهر به همسرش انتقاد می کند که دیگر به او توجهی ندارد،‌زیرا مرد احساس می کند در نظر زنش، بچه ها جای او را گرفته اند. این نگرانی قابل توجیهی است و در واقع اغلب اوقات حقیقت دارد. اما این امر نیز در مورد شوهر نیز می تواند صادق باشد، به خصوص در زندگی زناشویی ای که زن نیازهای عاطفی مرد را به اندازه کافی برطرف نمی کند و مرد نسبت به او احساس بی گانگی می کند. چنانچه مرد احساس کند از جانب زن طرد شده، ممکن است وقت و انرژی خود را بیشتر صرف بچه ها کند، زیرا از طرف آنها محبت و توجه بیشتری می بیند. یک شوهر کارآمد، اگر چنین رفتاری را در خود مشاهده کند، فورا آن را ناسالم تشخیص می دهدو گام ها یلازم را برای اختصاص یافتن وقت و انرژی خود به رفع نیازهای زنش برخواهد داشتو به او نیز یاد خواهد داد تا بر وظیفه خود نیازهای شوهرش را برطرف کند. 

4. شوهر خوب، متعهد به کشف و رفع نیازهای همسرش است

بسیاری از مردان، به سادگی پی به نیاز زنشان نمی برندو در نتیجه، هیچ تلاشی در جهت رفع آن نیازها نمی کنند. برخی از شوهران معتقدندکه اگر شغل خوب و دائمی داشته باشند و حقوق و درآمد خوبی را کسب کنند نقش خود را به عنوان شوهر انجام داده اند. آنها هیچ شناختی از نیازهای عاطفی و اجتماعی زن ندارند. 

منظوراین نیست که بگوییم شغل و حرفه مرد، و تلاش و کوشش او در این زمینه شغلی اش از نظر زنبی ارزش است. معمولا زنان تلاش های شوهرشان را می بینندو از کوشش او برای تامین نیازهای مادی خانواده تشکر می کنند. اما این اول کار است و آخر کار نیست. 

نیاز عاطفی زن به عشق، محبت، ملایمت، تشویق و دلگرمی همان قدر برای سلامت عاطفی او اساسی استکه غذا برای سلامت جسم او. شوهری که صرفا به تامین نیازهای مادی اکتفا می کند و از آن خشنود است، دیدگاه بسیار محدودی از اهمیت نقش خود به عنوان شوهر دارد. وقتی نیازهای مادی مثل غذا، پوشاک و مسکن تامین شد، نوبت رفع نیازهای درونی زن می رسد. اصلی ترین نیاز عاطفی زا،‌نیاز به عشق و محبت است و زن باید احساس کنددوستش دارند. شوهر کارآمد شوهری است که دائما به همسرش محبت می کندو به او نشان می دهد که دوستش دارد. 

به این ترتیب، زن او با قلبی پر از عشق زندگی خواهد کردو به شوهری را که این نیاز او را برطرف می کند بسیار ستایش خواهد کردو واکنش مثبتی به تلاش ها یاو خواهد داد. 

نیاز زن به امنیت نیز اساسی است. این نیاز ابتدا یک نیاز مادی است؛ یعنی در امان بودن از خطرات کوچه و خیابان برای زن مهم استاما مهم ترین نیاز زن در این زمینه، آن است که عمیقااز تعهد و پایبندی شوهرش به خود اطمینان داشته باشد. شوهری که زنش را با صحبت درباره تلاق تهدید می کندیا ناخود آگاه می گوید:«شاید بهتر بودبا یکی دیگه ازدواج می کردی»، یا«ای کاش یکی دیگه جای تو جلوی من سبز می شد»،رفتارناسالم و معیوبی را نشان می دهد. شوهر عاشق و کارآمد،‌هر کاری می کند تا به زنش بفهماندکه همیشه و در همه حال کنار او خواهد ماند.

شوهر کارآمد در عین حال، مراقب است تا زنش احساس ارزش کند. اگر زن از ادامه تحصیل احساس رضایت و ارزش کند، شوهر اولین تشویق گر او خواهد بود. اگر زن از اینکه خیاط یا گلدوز ماهری است احساس رضایت کند شوهر مهارت او را تحسین خواهد کرد. و اگر زن بخواهد مادر و«خانه دار» خوبی باشد شوهر از ته دل از تصمیم او جانبداری خواهد کرد. هر یک از راه های کسب ارزش ممکن است مستلزم کار فیزیکی بیشتر از جانب شوهر باشدیا نگرانی عاطفی او را تا حدی برانگیزد، اما او در مورد اختلافات، با همسرش صحبت می کند و سعی می کند به درک متقابلو وحدت نظر برسند،زیرا خودش را به تامین آسایش و سعادت زنش متعهد کرده است. 

ما انسان ها علاوه برنیازهای جسمانی و عاطفی، نیازهای اجتماعی هم داریم. همسرمان نیز نیازمند ارتباط با افرادی خارج از خانواده است. شاید او دوست داشته باشدبه همراه زنان همسایه، غذایی تهیه کند، یا به همراه آنان جلسات قرائت قرآن تشکیل دهد. ممکن است این فعالیت هادر صدر اولویت های شوهر نباشد،اما به سرعت اهمیتشان افزایش می یابد، زیرا مرد در صدد است تا نیازهای زن را برآورده کند. او تشخیص می دهد که اگر به گسترش روابط اجتماعی زن کمک کند احساس رضایت خودش نیز افزایش خواهد یافت. او در مخالفت با این موضوعات، جار و جنجال راه نمی اندازد یا آنها را ناچیز و بی اهمیت نمی نامد و از قدرشان کم نمی کند. او اینها را بخش عادی زنش می بیند و به او اجازه می دهد تا علائق خود را دنبال و از این طریق نیازهایش را بر آورده کند. 

کشف و رفع نیازهای مادی، عاطفی و اجتماعی زن، شاید یکی از دشوارترین نقش های یک شوهر کارآمد باشد. برای رفع این نیازها شاید لازم باشد مرد بیشترین تلاش ها را داشته باشد. شوهر کارآمد کسی است که تنها به رفاه و آسایش خویش نمی اندیشد و سعی می کند محدوده آسایش خود را به همسرخود نیز ارتباط دهدو هر کار ممکن را برای رفع نیازهای او انجام دهد. با این کار، او نهایت تحسین و و ستایش را از سوی همسرش کسب خواهد کرد. 

5. شوهر خوب با زنش صحبت می کند 

برخی پژوهش ها نشان دادهاند زنان به طور معمول،حدود دو برابر مردان صحبت می کنند. به احتمال قوی، مردان این گفتگو هایشان را هم در محیط کارشان مصرف می کنند و گاه وقتی به خانه می رسند فقط یک کلمه برایشان باقی مانده است. وقتی زن می پرسد:«امروز چه طور بود؟»او پاسخ می دهد:«خوب». یک چنین مختصر گویی هرگز نمی تواند الگوی یک شوهر کارآمد باشد. بسیاری از شوهرها باید این الگوی رفتاری خود را کنار بگذارند تا بتوانند نیاز همسر خود را به برقراری ارتباط بر آورده کنند.

مسائل زندگی در ابتدا از طریق ارتباط کلامی، به خصوص بحث در مورد افکار، احساسات و آرزوهای ما مطرح می شود. افکار و احساسات و آرزوها را نمی توان با رفتار ما مشاهده کرد و به آنها پی برد. یکی از عمیق ترین آرزوهای یک زن این است که شوهرش را بشناسد. وقتی شوهر از افکار، احساسات و آرزوهای خود حرف می زند زن احساس می کند شوهر اجازه ورود به دنیای خدش را به او داده است. وقتی شوهری مدت های طولانی درباره احساساتش حرف نمی زند، زن احساس می کند که شوهر رابطه اش را با او قطع کرده و در نتیجه، زن احساس انزوا و تنهایی می کند. 

ما نمی توانیم اجازه دهیم که ارتباط و گفتگوی بین ما متوقف شودیا ارتباط ما به صحنه نبردعقاید ما و جنگ بر سر اختلاف هایمان تبدیل شود. گفتگو و تبادل نظر مثبت، باز، آزاد و همراه با تفاهم از مشخصات یک زندگی زناشویی سالم است. یک شوهر خوب و کارآمد باید ابتکار به خرج داده و این نوع گفتگو و ارتباط را به شیوه معمول زندگی مشترک تبدیل سازد.

6. شوهر خوب، پایبند ارزشهای اخلاقی و معنوی است

در یک خانواده سالم، شوهر، معتقد به یک سری ارزش های معنوی و اخلاقی استو سعی داردآنها را در خود و خانواده پیاده کند. او از تقوایی بهره می بردکه او را به انجام واجبات، از جمله وظایف خانواده وا می دارد. این ویژگی، سلامت خانواده و رضایت مندی اعضای آن را به ارمغان می آورد. 

هر چه مرد پایبندتر به باورهای ارزشمند اخلاقی و معنوی باشدبیشتر مورد احترام همسرش قرار خواهد گرفت. هر چه کمتر پایبند این ارزشها باشدیا شکاف بین ادعاهای وی و عمل وی در این زمینه ها بیشتر باشد، بی احترامی بیشتری را نسبت به خود به وجود می آورد. یک شوهر کاآمد واقعا تمام سعی خود را می کند تا به زیور تقوا آراسته باشدو آن را در خانواده پیاده کند. این کار، تاثیر مثبتی بر زن و فرزندان او خواهد گذاشت. 

هر چند این فهرست کامل نیست، اما شش ویژگی ذکر شده می تواند راهنمای خوبی برای مردانی باشد که می خواهند نقش یک شوهر خوب و کارآمد را در ازدواج خود ایفا کنند.


مطالب پیشنهادی:

 

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چیست؟

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

 

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

آیا مردان نیز مانند زنان به ابراز همسرشان نیاز دارند؟


حد و حصر محبت به همسر

خدای متعال، دوستی و محبت میان زن و شوهر را از نشانه های خود معرفی کرده است. «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم اجواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة،‌ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون ؛ و از جمله آیات و نشانه های خدا این است که برای شما همسرانی از خودتان بیافرید تا در کنارشان آرام گیرید و میانتان محبت و مودت و دوستی قرار داد. همانا در این کار، آیات و نشانه هایی (از خداوند)هست؛ برای قومی که بیندیشند.»

بنابراین،‌طبق این آیه،‌وجود محبت میان زن و شوهرنه تنها نکوهیده نیست،‌بلکه امری کاملا پسندیده و از آیات الهی می باشد. زن و شوهر باید سعی کنند میزان صفا و صمیمیت و دوستی میان خود را افزایش دهند و از بروز هر گونه عاملی که دوستی میان آنان را به هم بزند جلو گیری کنند. 

در کنار این مطلب، نکته ای که افراد باید به آن توجه داشته باشند این است که این محبت،‌مانند سایر امور دنیوی نباید بر محبت خدا و انجام وظایف شرعی غالب شود. 

قرآن کریم می فرماید:«قل ان کان آبائکم و ابنائکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یاتی الله بامره و الله لا یهدی القوم الفاسقین؛(ای پیامبر) بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و فامیل هایتان و اموالی که جمع آوری کرده اید و تجارتی که از کسادی آن بیمناک هستید و مسکن هایی که بدان دلخوش هستید از خدا و رسول خدا و جهاد در راه خدا در نزد شما محبوب ترند پس منتظر باشید تا خدا امر خود را بیاورد و خداوند افراد بد کردار را هدایت نمی کند.»

در این آیه از کسانی یاد می کند که روابط عاطفی شان با همسران و فرزندان و پدران و افراد خانواده و فامیل و دلبستگی به متعلقات زندگی دنیا چنان مستحکم می شود که مصالح مهم دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد و به فراموشی می سپارد تا آنجا که این دلبستگی ها بر محبت خدا و رسول خدا غالب می شوند و ایشان را از انجام وظایف واجب باز می دارند؛‌و این مطلبی است که آیه به شدت آن را نکوهش می کند. در آیه دیگری می فرماید:« ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم فاحذروهم؛ برخی از همسران و فرزندان شما ( در حقیقت)دشمنان شمایند؛ پس، از آنان بر حذر باشید.»

این آیه نیز ناظر به آن همسران و فرزندانی است که از ایمان کافی برخوردار نیستند و هنگامی که افراد می خواهند به انجام وظایف خود بپردازند، در جهاد شرکت کنند، یا اموالشان را در راه خدا صرف کنند مزاحم آنان می شوند. این همسران و فرزندان در این حالات و شرایط،حکم دشمن را دارند زیرا مؤمنان را از راه خیر باز می دارند. اینجاست که باید از آنان بر حذر باشیدتا مبادا دلبستگی به آنان، ایشان را از انجام وظایف واجبشان باز دارد. بنابر این، درست است که عاطفه میان زن و شوهر امری طبیعی است و نعمتی است که خدای متعال با تعبیر زیبای « و جعل بینکم مودة و رحمه »از آن یاد می کند. با این همه، همین نعمت نیز حد و مرزی دارد که نباید از آن تجاوز کرد. بالاترین رابطه انسان باید متوجه خدا باشدو محبت خدا در دل انسان بایدبر همه محبت ها و دلبستگی های دیگر غلبه پیدا کند. کسانی که به مقام توحید رسیده اند،محبت خدا آنچنان در دلشان عمیق و نیرومند است که هر محبت دیگر،نسبت به آن،‌فرعی و شعاعی از محبت خدا خواهد بود. اما در مورد افراد متوسط و مؤمنین عادی، دست کم باید طوری باشدکه محبت های دیگری که در دل دارند بر محبتی که به خدا می ورزند، غالب و مسلط نشود.

نیاز مردان به محبت

زن ها باید متوجه باشند که شوهران آنها نیز مانند خودشان انسانند و به شدت نیازمند محبت و دوستی اند. به طور کلی، نیاز انسان به تعلق و محبت از مهم ترین کشاننده های روان شناختی و اجتماعی در تمام مراحل رشد انسان مربوط می شود. همه انسان ها نیازمند آنند که عشق و محبت را از دیگران دریافت و به دیگران ارائه کنند. این نیاز پس از ازدواج در مردان، به ویژه از طریق همسر برآورده می شود. مردی که همسرش به او عشق می ورزد، از روحیه ای شاد و با نشاط برخوردار است و به همین جهت انگیزه او در جهت تلاش برای تامین نیازهای خانواده و همسر بسیار زیاد است. احتمال ابتلای این مرد به بیماری های روانی نیز مانند اضطراب و افسردگی به شدت پایین است. بسیاری از افراد که دچار اختلالات و ناراحتی های روانی هستند از عدم ارضاء نیاز به محبت رنج می برند. برآورده نشدن این نیاز می تواند باعث به وجود آمدن عوارضی مانند: سرزنش خود و دیگران، احساس ترحم نسبت به خود، افسردگی، انزوا و عدم امنیت شود. از سوی دیگر، لازم است به این نکته توجه شود که عشق یک خیابان دو طرفه است. نیاز مرد به علاقه همسر، درست به اندازه نیاز زن به عشق و علاقه شوهر است. اگر مرد واقعا محبت زنش را احساس نکند برای او بسیار دشوار خواهد بودکه عشق بی قید و شرط به زنش ابراز کند. بنابراین، چنانچه زن بخواهد قابلیت شوهرش را در برابر عشق و محبت افزایش دهد شاید هیچ چیز به اندازه دوست داشتن شوهر به او انگیزه ندهد. وقتی مخزن عشق مرد از سوی همسر لبریز شده باشد انگیزه بیشتری خواهد داشت تا در راه تبدیل شدن به یک شوهر و پدر کارآمد تلاش کند. شخصی که بیش از همه ممکن است مرد را دوست داشته باشدهمسرش است و در واقع اگر مردی واقعا عشق و محبت زنش را احساس کند دنیا در نظرش زیبا تر جلوه می کند و استعدادهای او شکوفا می شود. از سوی دیگر، اگر مرد محبتی از جانب همسرش احساس نکند، دنیا در نظرش تاریک می شود و ذوق و استعداد او به پایین تر سطح سقوط می کند. بنابراین برای ترغیب مرد به رشد بیشتر، کمتر چیزی به اندازه رفع دائم نیاز به به عشق از سوی همسر اهمیت دارد. وقتی زن دوست داشتن شوهرش را انتخاب می کند و یاد می گیرد چگونه عشق و محبت خود را به او ابراز کند نیاز مرد به محبت همسر، کم کم برآورده می شود و طرز برخوردش نیز تغییر می کند. این امر،تغییر شدیدی در نگرش او نسبت به افزایش توانایی های خود به عنوان یک شوهر و پدر توانمند ایجاد می کند. قرآن کریم نیز ازدواج را مایه رسیدن افراد به آرامش و دوستی میان زن و شوهر می داند و می فرماید:«و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودةو رحمة؛ واز نشانه ها یخداوند این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفریدتا در کنار آنان آرامش یابیدو در میان شما دوستی و مهربانی نهاد.»

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:«لا غنی بالزوجةفیما بینها و بین زوجها الموافق لها عن ثلاث خصاص و هن ... و اظهار العشق له بالخلابةو الهیئة الحسنة لها فی عینة؛زن در روابط خود با شوهر همدلش از سه چیز بی نیاز نیست:... و سوم، اظهار عشق و علاقه به شوهر با دلربایی و آرایش خود در برابر او.»


مطالب پیشنهادی:

 

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چیست؟

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

 

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

چگونه محیط خانه را برای شوهر دلپذیر کنیم؟


شیوه محبت به شوهر

همان طور که گفتیم، زن باید علاقه خود را به شوهرش ابراز کند. اولین راه ابراز محبت با زبان و گفتار است. خانم محترم، چه مانع دارد گاه گاه به شوهرت بگویی:«عزیزم واقعا تو را دوست دارم». اگر در بیرون خانه است به تلفن بزن و حالش را بپرس؛ اگر از موقع معمول دیرتر به خانه آمد، اظهار کن:«خیلی منتظرت بودم تا بیای، از دیر آمدنت دلتنگ شدم؛» اگر سفر آمده به او بگو:«خوب شد آمدی دلم برات تنگ شده بود.»در ادامه، چند راه دیگر ابراز علاقه زن به شوهر را ذکر می کنیم.

1.با شوهرتان سارزگار باشید

برخورد بین دو انسان – زن و شوهر – که دارای دیدگاه های متفاوت هستند باعث پیدایش بیشتر مشکلات زندگی می شود. این دیدگاه ها اگر به طور اتفاقی با یکدیگر همسو باشند، موجب بروز مشکلات خیلی اندک و گذرا خواهد بود در غیر این صورت، این اتفاق دیدگاه ها باعث ایجاد برخورد می شود. برای مثال، شما مایلید به دانشگاه بروید و به تحصیل ادامه دهید، اما شوهرتان می خواهد شما در خانه بنشینید و به خانه داری و رسیدگی به همسر و فرزندان بپردارید. یا در مورد دیگر، شوهر شما پس از کار روزانه، عصر هنگام به خانه می آید تا شبی آرام را در خانه بگذراند، اما شما که تمام روز را در خانه به سر برده اید مایلید برای گردش یا مهمانی از خانه خارج شوید. در اینجاست یک برخورد بین زن و شوهر پدید می آیدو هر یک با دلایلی که برای خودش قانع کننده است، خواسته خود را فریاد می زند. تمام زوج ها این مسائل را دارند. برای رفع اختلافاتی که برای زن و شوهر پیش می آید چه باید کرد؟ نا گذیر یکی از آن دو باید از خواسته خود بگذرد. به نظر بسیاری از روان شناسان و مشاوران خانواده،‌در این گونه موارد لازم است زن کوتاه بیاید و از شوهر خود اطاعت کند. زن باید خود را با زندگی شوهرش سازگار کند. اسلام نیز این نظر را مورد تایید قرار می دهد. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«یا معاشر النساء ...و اطعن ازواجکن؛ ای بانوان ... از شوهرانتان اطاعت کنید.» مرد و زن هر چند از لحاظ انسان بودن یکسان هستند، اما از حیث وظیفه و کارکرد با یکدیگر تفاوت دارند. خداوند بر اساس ویژگی ها ی جسمی و روحی مرد و زن، مقرر داشت که مرد، رئیس خانواده و زنش معاون او باشد. هر سازمانی یک رئیس دارد و واحد خانواده نیز از این قائده مستثنی نیست. وقتی به شوهرتان این امکان را می دهید که رئیس خانواده باشد، کار درستی انجام می دهید که به صلاح خود شما خواهد بود. ممکن است بپرسید که آیا این روش، یعنی اطاعت از شوهر و وفق دادن خود با او، یک زن را برده شوهرش نمی کند؟! یک زن شایسته،‌یک برده نیست؛‌او بزرگوارانه تصمیم می گیرد که خود را با زندگی شوهرش سازگار کند،‌ هر چند گاهی اوقات ممکن است این کار بسیار سخت باشد. مرد نیز باید برای سپاس گذاری از همسرش،‌فداکاری او را جبران و خواسته هایش را برآورده کند. مرد هنگامی عاشق همسرش می شود که زن،‌تمام زندگی اش را وقف شوهرش کند. در این وضعیت است که زن به راستی در چشم شوهرش زیبا می شود و به صورت گوهری گران بها در می آید که شوهرش حاضر نیست او را با هیچ ثروتی عوض کند. 

2. به شوهرتان احترام بگذارید

هر انسانی به شخصیت خویش علاقمند است و از خدشه دار شدن آن می رنجد. رعایت نکردن این امر مهم، باعث بریدن رشته محبت و ایجاد فاصله میان افراد می شود. حفظ حرمت و شخصیت دیگران در گرو احترامی است که در برخوردها از انسان نمایان می شود. رعایت این مسائله به ویژه از سوی کسانی که با هم انس و الفتی دارند، باعث استحکام دوستی و گرمی روابط آنان خواهد شد. زن و شوهر به دلیل ارتباط بسیار نزدیکی که باهم دارند، بیش از همه موظف به رعایت احترام متقابل و حراست از شان و منزلت یکدیگر هستند. 

در این راستا،‌احترام گذاشتن به مرد یکی از مهم ترین راه های ابراز محبت به او از سوی همسرش است. وقتی زن،‌هنگام ورود شوهر به منزل، با لبی خندان و چهره ای گشاده به استقبال همسرش می رود، به او سلام می کند، به او خوش آمد می گوید،از او پذیرایی می کند،مؤدبانه کنار او می نشیند، به صحبت هایش گوش می دهد، مهمترین کارها را در جلب محبت و رضایت شوهرش انجام داده است. 

پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«حق الرجل علی المراةانارةالسراج و اصلاح الطعام و ان تستقبله عند باب بیتها فترحب؛ حق مرد بر زن این است که چراغ خانه را روشن کند، غذا را آماده کند و هنگام ورود مرد به خانه، تا جلوی در، به استقبال او برود و به او خوش آمد بگوید.»

3. به شوهرتان توجه کنید 

مرد ها نیازمند آنند که از سوی همسرشان مورد توجه قرار گیرند. می خواهند همسرشان آنان را در مقایسه با دیگران، به خصوص فرزندان،‌در اولویت قرار دهند و آنها را مهمترین شخص زندگی خود بدانند. مردها می خواهند همسرشان به خواسته ها و نیازهای آنان توجه کنند؛ اگر خسته اند اسباب استراحت آنان را فراهم کنند، اگر گرسنه یا تشنه اند نیازشان را بر طرف کنند و اگر بیمارند و نیاز به مراقبت دارند،از آنان مراقبت و نگهداری کنند. یکی از مهم ترین کارهایی که زن می تواند برای شوهرش انجام دهد این است که به او فرصت دهد با او درد دل کند و مسائلی را که قادر نیست با کسی در میان بگذارد،‌به او بگوید. زن هایی که به این وظیفه عمل می کنند باعث موازنه و تقویت احساس تعادل روحی در مرد و خوشبختی و کامیابی در ازدواج هستند. گوش دادن به درد دل و حرف های شوهر، بدون آنکه اظهار نظر یا اندرزی به او داده شود، روشی است برای محبت کردن به مرد؛ که موجبات محبوبیت زن را نیز فراهم می آورد 

4. شوهرتان را همان گونه که هست بپذیرید

یک مرد نیاز دارد همان گونه که هست،‌پذیرفته شود؛ دقیقا همان طوری که هست (با همه عادات خوب یا بدی که دارد). این نوع پذیرش کامل و همه جانبه، وی را متقاعد می کند که شما به راستی او را دوست دارید. همسر شما نیاز دارد که احساس کند از اهمیت برخوردار است،‌دوستش می دارند و وی را می پذیرند. اگر شما ویژگی های فردی او را نپذیرید پس چه کسی باید پذیرای آنها شود؟

یک زن شایسته،به علائق خاص شوهرش توجه می کند؛ خواه این علاقه ها یک غذای خاص، روابط جنسی، یا کوهنوردی با دوستان باشد. یک زن کامل، بهشوهرش امکان می دهد که از پذیرشی بی قید و شرط برخوردار شود. بنابراین: 

الف. هیچ گاه غر نزنند. مرتب اشکال گرفتن از کارهای شوهر و غر زدن برای چیزهای بی اهمیت فقط او را از محیط خانه بیزار می کند. تاثیر غرزدن،درست بر عکس پذیرش وضعیت شوهر است . 

ب. هرگز او را با مرد دیگری مقایسه نکنید. مردهای دیگر را به رخ شوهرتان نکشید. این کار به او احساس نا شاییستگی می دهد و اعتماد به نفس رااز او می گیرد. هر مردی دوست دارد بابت توانایی ها و محاسنش از سوی همسر مورد تحسین قرار گیرد. به او اجازه دهید همان مرد شایسته ای باشد که هست. بدانید اگر به هر کسی آزادی بدهید که خودش باشد، او بهترین فرد خواهد شد. 

5. شوهرتان را تحسین کنید 

به عنوان یک زن، شما آرزو دارید که مورد عشق و علاقه همسرتان باشید. در مقابل، شوهر شما هم به عنوان یک مرد آرزو دارد که شما وی را تحسین کنید. این نخستین نیاز او در خانه است. شما همان شخصی هستید که شوهرتان نیاز دارد که احساس کند در نظر شما شخص خاصی است و جایگاه ویژه ای دارد. او با شما ازدواج کرد چون فکر می کرد که شما بهترن همسر دنیا هستید. در مقابل، او به حمایت و تحسین شما نیاز دارد. او برای آنکه همیشه با شور و نشاط باشد به تحسین تان نیاز دارد وگرنه به خانواده اش بی رغبت می شود. 

از همین حالا تصمیم بگیرید که وجود شوهر خود را در منزل جدی بگیرید و با او مهربان باشید. هنگامی که صحبت می کند تحسینش کنید. به چیزی که می گوید توجه کنید. اجازه دهید که او احساس کند شما به او خیلی اهمیت می دهید. به صفات تحسین برانگیز او توجه کنید. همه مرد ها صفات قابل تحسینی دارند. از شوهرتان که عادت دارد با کلمات شیرین خود، دل شما را شاد کرده، به وجدتان آورد، تعریف و تمجید کنید. ممکن است شوهر شما اندام خود را دوست داشته باشد. او از شما می خواهد که جسمش را دوست بدارید و تحسین کنید. تنها راهی که برای این کار وجود دارد این است که به او بگویید اندام هیکلش را دوست دارید. همچنین می توانید از هوش و عقل و درایتش، از اخلاق خوبش، از وقت شناس بودنش و ... تعریف و تمجید کنید. منظور از این سخنان این نیست که شما برای این که در شوهرتان یک احساس غرور 

و شخصیت پدید آورید، به دروغ و نیرنگ متوسل شوید. همه افراد،‌تفاوت میان تحسین و تملق را درک می کنند. بلکه منظور این است که شوهرتان نیاز به تحسین واقعی دارد. در صدد یافتن تحسین تازه برآیید. نقاط قوتی را که شوهرتان دارد و شاید هم خودش به دارا بودن آن صفات توجه ندارد، پیدا کنید و او را به خاطر داشتن آنها تحسین کنید. 

6. خود را برای شوهرتان بیارایید 

یکی از نیازهای اساسی شوهر شما این است که از نظر جسمانی برای او جذاب باشید. او عاشق اندام شماست. سر و وضع آراسته،‌همان چیزی است که شوهرتان از شما می خواهد. او می خواهد وقتی به خانه می آید همسرش با تمام لطافت های زنانگی منتظر او باشد. اگر لباس شما بد و کهنه باشد و خسته به نظر برسید، او را از آمدن به خانه متاسف خواهید کرد. بانوان گرامی، به خاطر بسپارید که مردها طرز تفکری متفاوت از زنان دارند. یک مرد بیش از آنکه به شخصیت زن توجه کند،‌ابتدا سر وضع ظاهری او را می بیند. بنابراین، سر و وضع شماهنگام عصر،‌پیش از ورود شوهرتان به خانه باید مرتب و منظم باشد. طبیعی است که وقتی ورود به خانه می بیند که از قیافه و ظاهر شما،‌زیبایی و شادمانی می بارداز بودن در خانه احساس سرزندگی و شادمانی می کند. شوهر شما دوست دارد که خود را برای او بیارایید و به خاطر این که با این کار او را می خواهید خوشحال کنید،‌شما را دوست خواهد داشت. هنگامی که او به خاطر داشتن یک زن جذاب و زیبا برآورده شد،‌او نیز سپاسگزار شما خواهد بودو خواسته های شما را با کمال میل برآورده خواهد کرد. پیامبر اکرم در پاسخ زنی که از او درباره حقوق شوهر بر همسرش پرسید،‌فرمودند:«... و علیها ان تطیب باطیب طیبها و تلبس احسن ثیابها و تزین باحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوة ‌وعشیة ...؛وظیفه زن آن است که خود را با خوش بو ترین عطرها معطر سازد بهترین لباس هایش را بپوشد،‌بهترین زیور آلاتش را در برکندو هر صبح و شام خود را به شوهرش عرضه کند.» 

7. به تمایلات جنسی شوهرتان با رغبت پاسخ دهید

یکی از راه های ابراز محبت به مردان از سوی همسرشان این است که نیازهای جنسی آنان را برآورده سازند. تحقیقات نشان می دهد که مردان، لذت بخش ترین زمان خود را زمانی بیان کرده اند که با همسرشان آمیزش داشته اند. آمیزش به مردان این اطمینان را می دهد که با همسرشان رابطه نزدیک دارند و خانمشان او را دوست دارد. البته مرد نیاز دارد که احساس کند دوستش دارند،نه آنکه تحملش می کنند. بعضی از زنان عمل آمیزش را طوری انجام می دهند که گویی دین خود را می پردازند و یا انجام مظیفه می کنند. برای آنکه شوهرتان از لحاظ احساسی و عاطفی خودش را وقف شما کند لازم است نیاز جنسی او را برآورده کنید. او نیاز دارد که بداند که از لحاظ جنسی به او تمایل دارید. برای بیشتر مردان،روابط جنسی گواه آن است که شما دوستش دارید. این کار همچنین تایید ارزش شخسی وی به شمار می آید. اگر شوهرتان در روابط جنسی احساس رضایت کند، حاضر است که به نیازهای عاطفی شما پاسخ گوید. 

به دلیل اهمیت رابطه جنسی در زندگی زناشویی،‌در اسلام نیز بر پاسخ گویی زن به تمایلات زن تاکید شده است،از جمله،پیامبر اکرم فرمودند:«لا یحللا مراةان تنام حتی تعرضنفسها علی زوجها؛ برای زن شایسته نیست بخوابد،مگر اینکه خود را به شوهرش عرضه کند.»

خانه را برای شوهر آماده کنیم

آیا هنگام صبح که شوهرتان به سر کار می رود قوای تحلیل رفته او در خانه تقویت و تجدید شده است؟ وقتی که خسته و کوفته از کار به خانه بر می گردد به چه محیطی وارد می شود؟ شما خانم ها مسئول ایجاد و پرورش محیطی پر از لطف و صفا و با عشق و صمیمیت هستید. نفوذ و تصمیم شما در تشکیل یک خانه و خانواده خوشبخت و راحت بی نهایت مؤثر است. برای آنکه شوهرتان در خانه خود خوشحال و راضی باشد،‌این سه عامل اصلی را همیشه به خاطر داشته باشید:

1.با شوهرتان خوش اخلاق باشید

خوش اخلاق بودن شما بهترین راه جذب شوهر به خانه و راضی نگهداشتن او در خانه است. اگر می خواهید به خودتان و شوهرتان خوش بگذرد خوش اخلاق باشید. هنگام ورود او به منزل،‌به استقبال او بروید،‌به او سلام کنید، حالش را جویا شوید، با خوش رویی با او برخورد کنید، همیشه شاد و خندان باشید،‌اوقات تلخی و دعوا نکنید و خوش برخورد و شیرین زبان باشید. با اخلاق خوش می توانید خانه را به صورت بهشت درآورید و محیط منزل را با صفا و نورانی کنید. امام صادق (ع) فرمودند:«لا عیش اهنا من حسن الخلق؛ هیچ زندگانی ای گواراتر از خوش اخلاقی نیست.»

2.اسباب استراحت شوهرتان را فراهم سازید

هر اندازه که مرد کارش را دوست داشته باشد و با علاقه مندی و اشتیاق آن را انجام دهدباز در ساعات کار،اعصابش دچار خستگی می شود. اگر وقتی به خانه برگشت،‌این خستگی و ناراحتی اعصاب از بین بروداو می تواند قوای جسمی و روحی خود را تجدید کند و روز بعد با اشتیاق و آمادگی به کار برگردد. وظیفه فراهم ساختن اسباب استراحت شوهر، بر عهده شما خانم محترم است. بگذارید شوهرتان در خانه، راحت باشد و استراحت کند،با یکی دو استکان چای از او پذیرایی کنید. اجازه دهید برنامه دلخواهش را از تلوزیون تماشا کند و... راحت بودن مرد در خانه و فراهم بودن زمینه استراحتش او را جذب خانه می کند و به همسرش پایبند می سازد. 

3. خانه تمیز و مرتب نگه دارید

نظم و ترتیب و تمیزی منزل،‌مرد را شاد و خوشحال می کند؛‌برعکس،کثیف و نامرتب بودن منزل، او را پریشان می سازد. خانه ای که به ندرت شام و ناهارش حاضر است، ظروف صبحانه و ناهارش تا موقع شام، نشسته گوشه آشپزخانه ریخته است، زباله و کاغذ و گرد و خاک کف اتاق ها پخش است، مرد را بیزار و متنفر می سازد. البته منظور ما، بی نظمی نامرتبی دائمی است. مسلما هر شوهر منظم و مقیدی حاضر است روزهایی که زنش کار فوق العاده،‌رختشویی، خرید و غیره دارد غذای شب مانده را بخوردیا به هم ریختگی خانه را تحمل کند و خم به ابرو نیاورد. در چنین مواقعی حتی اگراین وضع دائمی و مکرر نباشد،‌شوهر از بذل کمک و یاری نیز کوتاهی نمی کند.


مطالب پیشنهادی:

 

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چیست؟

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

 

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

 

در چه مواقعی زنان به توجه و محبت بیشتری از سوی شوهرانشان احتیاج دارند؟



مردها چگونه باعث محرومیت همسر از محبت آنان می شوند؟

همان طور که گفتیم زن و مرد در خانواده به شدت نیازمند محبت یکدیگرند. از این رو لازم است همواره لازم است همواره محبت خود را بهیکدیگر ابراز کنند؛به خصوص،به دلیل احساسات و عواطف رقیق زن ها، لازم است آقایان در این زمینه بیشتر تلاش کنند. به ویژه خانم ها در اوقاتی که دچار فشار جسمی یا روحی هستند،‌نیاز بیشتری به محبت ها و نوازش های شوهرشان دارند؛‌زمان هایی از قبیل:‌بیماری، دوره عادت ماهانه، دوران بارداری، دوره پس از زایمان و زمان از دست دادن یک عزیز. 

الف. در اوقاتی که زن از بیماری هر چند ساده ای مثل سرماخوردگی و عوارض ناشی از آن از قبیل سردرد و بدن درد رنج می برد،لازم است مرد با کمک کردن به همسر در انجام کارهای خانه، در کوضعیت او و محبت کردن به او، تحمل بیماری را برای او آسان کند. 

ب. در دوره عادت ماهانه، زن ها به دلیل از دست دادن خون زیاد یا تغییر سطح هورمون های جنسی زنانه، به عوارض جسمی همچون:سردرد، سرگیجه، کمردرد، دردهای معدهو گرفتگی ماهیچه ها مبتلا می شوند. آنها همچنین در این دوره از تغییرات خلقی از قبیل افسردگی، تحریک پذیری، زود رنجی و بی حوصلگی،‌رنج می برند. هر چند استراحت کافی،‌اجرای یک برنامه غذایی مناسب و مشاوره با پزشک متخصص و مصرف برخی دارو ها و ویتامین ها می تواند این عوارض را تا حدودی کاهش دهد؛با این حال، محبت های مرد و بردباری او در مقابل بی حوصلگی ها و بهانه گیری های همسرش،‌به حال او بسیار مفید است. 

ج. در دوران بارداری،عوارض ناشی از آن مانند: تهوع، دل درد، کمر درد، سردرد و سرگیجه، خستگی، افزایش وزن،و به هم خوردن تناسب اندام ها و نگرانی درباره زایمان، زنان را به شدت آزار می دهد. آنچه می تواند آنان را در تحمل این درد و رنج بسیار کمک کند محبت های بسیار و بی توقع شوهرانشان می باشد. 

د. پس از زایمان، بسیاری از مادران در کنار دردهاو ناراحتی های ناشی از حاملگی و زایمان، دوره های کوتاه مدت تحریک پذیری، بی ثباتی خلقی و گریه کردن را تجربه می کنند. این بی ثباتی خلقی که به ((غم مادری)) مشهور است، بیشتر به صورت نوسان بین احساس درماندگی و ناامیدی و در برخی اوقات ، احساس نشئگی و شنگولی می باشد. غم مادری ظرف چند روز از بین می رود و معمولا به جز حمایت های عاطفی و ابراز محبت های همسر و خانواده، درمان روان پزشکی خاصی نیاز ندارد. 

ه. گاه اتفاق می افتد زن، عزیزی را از دست می دهد. غم جانکاه عزیز از دست رفته،‌فشار بسیار شدیدی را به وارد می کند. احساس اندوه و افسردگی، تنهایی، درماندگی، حسرت و اضطراب و نیز اختلال های رفتاری از قبیل: بی خوابی، بی اشتهایی،حواس پرتی،گوشه گیری و گریه مدام،از پیامد های مرگ عزیز است که ممکن است هر مرد یا زنی به آن دچار شود. محبت های صادقانه و همدردی های مرد با همسرش می تواند از غم او بکاهد و تحمل فقدان را بر او هموارتر کند. 

محروم سازی عاطفی

در بسیاری از مواقع، مردها غالبا به طور ناخود آگاه موجب محرومیت همسرشان از محبت آنان می شوند. در این موقعیت ها، زن به شدت احساس پریشانی کرده، زود رنج،عصبی و بد خلق می شود و زندگی را برای خود و همسر و فرزندان تلخ می کند. آگاهی مردان از این امور می تواند آنان را در اجتناب از آن رفتارها یاری کرده، موجبات آسایش خانواده را فراهم کند. در ادامه به بیان مهم ترین این امور می پردازیم.

1. غافل شدن از همسر و تمرکز بر مسائل دیگر

در مواقعی برخی از مردان، غرق در مسائل کاری، روابط با دوستان و همکاران و... می شوندو از همسرشان غافل می گردند. در این مواقع، زنان به شدت احساس عدم محبوبیت می کنند. آقایان باید به شدت متوجه این نکته باشند که هر چند ممکن است بعضی اوقات، مشکلات کاری و شغلی و امثال آن، فکر و ذهن آنان را به شدت به خود مشغول سازد با این حال، آنان نباید از همسر خود غافل شوندو او و نیازهایش را نادیده بگیرند. 

2. عدم ابراز محبت

زنان به شدت خواستار ابراز محبت کلامی شوهرشان هستند. ابراز عشق و علاقه مرد به همسرش، او را شاداب و سرزنده می سازدو به او در انجام وظایف زناشویی نیرو می بخشد. در مقابل، نادیده گرفته شدن این نیاز زن از سوی مرد (آگاهانه یا ناآگاهانه)، احساس ناخوشایندی به زن می دهد و او را به شدت پریشان و ناخرسند می گرداند. 

نکته ای که در این جا باید به آن توجه کرد این است که زن اغلب نمی تواند از بی مهری یا کم توجهی همسرش نسبت به خود شکوه کند و گلایه خود را با وی در میان گذارد؛ گویی چنین کاری را در شان خود نمی بیند و آن را مایه تحقیر خود می داند، اما چون از چنین چیزی پیوسته رنج می برد،آثار مطلوب این احساس درونی به تدریج در اعمال و رفتار و به ویژه در برخوردهای او با همسرش پدیدار می شود و روز به روز مسائل را پیچیده تر می سازد.

3. بی توجهی به نیازهای زن

همه زن ها، خواسته ها و نیازهایی دارند که لازم است بر آورده شوند؛ خواسته هایی از قبیل خرید لباس، سرزدن به والدین و بستگان، مراجعه به پزشک و... چشم امید زنان در برآورده شدن این خواسته ها به همسرشان است و از آنها انتظار دارند نیازهای ئآنان را مد نظر قرار دهند و در تامین انها تلاش کنند. زن ها توجه مرد به امور دلخواهشان را نشان های بر علاقه شوهر به آنان تلقی می کنند. در مقابل، بی توجهی مرد به نیازهای زن و کوتاهی در بر آورده ساختن آنها، زن را پریشان و ناخرسند می سازد و به او احساس عدم محبوبیت می دهد.

4.کناره گرفتن از همسر 

کناره گرفتن و به لحاظ عاطفی و احساسی، سرد شدن مرد نسبت به همسرش، صحبت نکردن با او و پاسخ ندادن به او درباره اینکه چه چیزی شما را ناراحت کرده، قوی ترین، با اعتماد به نفس ترین و خوش اخلاق ترین زن ها را به زنی عصبی، مضطرب و مستاسل تبدیل می کند شوهرش برای او ارزشی قائل نیست و دوستش ندارد. 

هنگامی که مردی از همسرش رنجیده، لازم است با او درباره مشکل و ناراحتی پیش آمده صحبت کند نه آنکه نسبت به او بی اعتنا و سرد شود و از او کناره بگیرد، چون این رفتار مرد، باعث پیچیده تر شدن اوضاع می شود. 

5. انتقاد و سرزنش همسر

زن ها به دلیل روح لطیف و حساس شان، نیازمند تعریف،تمجید و تشکر شوهرشان هستند. در این حالت، زن احساس محبوبیت می کند و با نشاط و سرزنده می شود. اما انتقاد های پی درپی و گزنده مرد از نحوه خانه داری، آشپزی، قیافه و سرو وضع و... به جای آنکه موجب تلاش زن در جهت رفع معایبش شود،‌اعتماد به نفس او را کاهش می دهد و عملکرد او را ضعیف تر خواهد ساخت. هنگامی که زنی در ترس دائمی از انتقادهای گزنده همسرش زندگی می کند، به طرزی مزمن عصبلی می شود و هر گونه احساس محبوبیت و امنیت را از دست می دهد. 

6. عدم گفتگوی صمیمانه با همسر

حرف زدن با همسر، گوش دادن به صحبت های او و در میان گذاشتن احساسات خود با او و به طور کلی، گفتگوی صمیمانه با همسر، به زن احساس محبوب بودن می دهد. در این حالت، زن احساس می کند در قلب مرد جای دارد و شوهرش تنها به او می اندیشد. اما هنگامی که مرد حوصله حرف زدن با همسرش را ندارد، حاضر نیست به صحبت های او گوش دهد و احساسات خود را با او در میان نمی گذارد، زن احساس تنهایی و ناامنی می کند. تصور می کند شوهرش به او علاقه نداردو او نتوانسته جایگاه خاص خود را در قلب مرد به خود اختصاص دهد.

7. نگاه و تماس های هوس آلود

مردان پاکدامن که از هر گونه ارتباط هوس آلود با زنان نامحرم خودداری می کنند، در واقع این پیام را به قلب و ذهن همسر خود مخابره می کنند که او را دوست دارند، برای او ارزش قائلند و به خاطر او از همه زنان دیگر چشم پوشیده اند. 

اما هنگامی که زنی متوجه شود شوهرش برای ارضای نیازهای جنسی خود در پی زن های دیگر است، به شدت پریشان، درمانده و عصبی می شود؛ تصور می کند فریب خورده است؛ ناگهان احساس می کند که نیاز اساسی خود به احساس امنیت و ارزشمند بودن محروم مانده است؛ و چنین نتیجه می گیردکه شوهرش به او علاقه ندارد.


مطالب پیشنهادی:

 

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چیست؟

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

 

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

راههای محبت به همسر

مردها لازم است به این نکته بسیار مهم توجه داشته باشند که لازمه شادابی روح زن و جلوگیری از افسردگی و پژمردگی او این است که زن، خود را محبوب همسر خویش ببیند و از عشق و علاقه او نسبت به خود مطمئن باشد. همین اعتماد و اطمینان، امنیت خاطر زن را تامین میکند و به آرامش درونی او می افزاید. اگر زن درمورد عشق و محبت همسرش نسبت به خود تردید داشته باشد و او را نسبت به خود بی توجه ببیند، یا به عشق و علاقه او نسبت به دیگران پی ببرد و به این ترتیب خود را از تسخیرو تصاحب دل او ناتوان احساس کند، روز به روز نهال زندگی او رو به پژمردگی می نهد و از نشاط روحی و روانی اش کاسته می شود.


این مساله تاآنجا روحیات زن را تحت تاثیر قرار می دهد که علاقه و عاطفه او نسبت به فرزندانش نیز ازاین امر تاثیر می پذیرد؛‌یعنی، حتی عاطفه مادری نیز به شدت از عواطف شوهر نسبت به زن متاثر می شود. حمایت و مهربانی قلبی مرد آنقدر برای زن ارزش دارد که ازدواج بدون آن برای زن قابل تحمل نیست و چنین ازدواجی هرگز نمی تواند او را به خوشبختی برساند. 

نکته ای که در اینجا باید به آن توجه کرد این است زن اغلب نمی تواند از بی مهری یا کم توجهی همسرش نسبت به خود شکوه کند و گلایه خود را با وی درمیان بگذارد؛‌گویی چنین کاری را در شان خود نمی بیند و آن را مایه تحقیر خود می بیند،‌ اما چون از چنین چیزی پیوسته رنج می برد، آثار نامطلوب این احساس درونی به تدریج در اعمال و رفتار و به ویژه در برخوردهای او با همسرش پدیدار می شود و روز به روز مسائل را پیچیده تر می سازد. 

زن به علت برخورداری از عواطف سرشار درونی،‌در شرایط طبیعی می تواند بیشترین فداکاری و از خود گذشتگی را در راه همسرش از خود نشان دهد و عالی ترین احساسات خود را نثار او کند و با بسیاری از سختی ها و محرومیت ها بسازد؛اما اینها همه زمانی است او در ارتباط با همسرش از جنبه روحی ارضاء شود و احساسات و عواطف خود را تباه شده نبیند؛به عبارت دیگر، اعتماد به علاقه و توجه همسر و برخورداری از عواطف و مهربانی او، این قدرت و توانایی در زن به وجود می آورد که بتواند با سختی ها و رنج ها بسازد و بیشترین فداکاری را نسبت به همسرش از خود نشان دهد و از این همه گذشت و ایثار لذت ببرد؛‌اما اگر چنین شرایطی برای او فراهم نشود؛ یعنی احساس کند گوهر محبت او را ارج نمی نهند و قدر فداکاری های او رانمی شناسند، روز به روز از توانایی او کاسته می شود و فداکاری ها و از خود گذشتگی هایش زمینه بروز خود رااز دست می دهد؛ به این ترتیب اختلافات و ناسازگاری ها آغاز می شود.


متاسفانه بسیاری از شوهران به علت ناآگاهی از چگونگی روحیات زن و بی اطلاعی از عوالم درونی همسر خویش، این خواسته حق او را نادیده می گیرند و بی آنکه از عواقب این رفتار خود در سرنوشت زندگی مشترکشان آگاه باشند،‌عشق و محبت و توجه خویش را از همسرخود دریغ می دارند و او را در دنیایی از رنج های درونی رها می سازند. زمانی که زن در زندگی زناشویی احساس شکست می کند و سرمایه عشق را بر باد رفته می بیند، چگونه می تواند با تمام وجود، خویشتن را وقف زندگی خانوادگی کند و عواطف و احساسات پاک قلبی خود را سخاوتمندانه نثار و نهال زندگی مشترک را با عشق و عاطفه و ایثار آبیاری کند؟!


ازآنچه گفتیم چنین بر می آید که نخستین وظیفه روحی و عاطفی شوهر نسبت به همسرش از همان روزهای آغاز زندگی مشترک این است که زن را از علاقه و محبتی که نسبت به او دارد،‌مطمئن سازد و از کارهایی که بوی بی توجهی و بی تفاوتی از آنها به مشام می رسد بپرهیزید و بکوشید با نثار محبت،‌نهال نو رسیده زندگی زناشویی را سیراب و سرسبزکند.

توجه به این نکته نیز مهم است که برخی از مردان تلاش خود را در جهت تامین هزینه های زندگی و نیز تامین خواسته های مادی همسر،‌نوعی محبت به همسر و نشانه علاقه به او می دانند. و حال آنکه ابراز محبت کلامی تاثیر دیگری دارد و مردان نباید از آن غافل شوند. در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است:«قول الرجل للمراة‌انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا؛این گفته مرد به همسرش که«دوستت دارد» هرگز از قلب او بیرون نمی رود.»


این حدیث نشان دهنده حساسیت زن نسبت به علاقه و توجه همسر خویش است. توجه به این نکته اساسی برای مرد از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بسیاری از وظایف و تکالیف اخلاقی او نسبت به همسرش مشخص می سازد. به عنوان مثال،هدیه کوچکی که مرد برای همسر خویش تهیه می کند برای او ارزش فراوان دارد، چون نشان دهنده توجه مرد نسبت به همسر خود و حاکی از این واقعیت است که او را فراموش نمی کند و از یادش غافل نیست. همچنین حتی تماس تلفنی که از محل کار یا شهری که به آن سفر کرده با همسرخویش می گیرد و دراین کار پیش قدم می شود، همه و همه در ذهن و خاطر زن اثری بسیار مطلوب بر جای می گذارد.


روش محبت به همسر 

در این قسمت برخی از توصیه های عملی جهت ابراز عشق و محبت مردان به همسرانشان را فهرست وار می آوریم.

آقایان عزیز، دوستان گرامی !

1.به همسرخود توجه کنید 

یکی از رایج ترین اشتباهاتی که مردان در تشنه نگه داشتن همسر خود مرتکب می شوند آن است که به او توجه کافی نشان نمی دهند. توجه کردن به همسر یکی از موثرترین روش های سیراب کردن قلب او و ایجاد احساس محبوبیت در قلب وی است. توجه به همسر به این معناست که تمام و کمال،و با تمامی وجود خود در کنار او و با او باشید. وقتی او با شما کار دارد یا با شما حرف می زند و یا به هر دلیل دیگری به توجه شما نیاز دارد،‌مشغول هیچ کار دیگری نباشید،تلویزیون تماشا نکنید، روزنامه، مجله یا کتاب نخوانید و تمامی توجه خود را فقط صرف او کنید. حالش را از او بپرسید و با حواس کاملا جمع به صحبت های او گوش کنید.

توجه شمابه این طریق، به همسرتان می گوید که وی برای شما مهم است وشما برای او ارزش قائلید. هر کاه دربست و تمام و کمال توجه می کنید لحظات گرانقدر و ارزشمند صمیمیت می توانند ایجاد شوند.

2. محبت خود را به همسرتان ابراز کنید 

اغلب زن ها، بیشتر تشنه محبت جسمانی، اما غیر جنسی از جانب شوهرانشان هستند. آنان دوست دارند ناز و نوازش شده و در آغوش گرفته شوند؛ بدون اینکه آمیزش جنسی در کار باشد. محبت جسمانی یعنی هر روز به لحاظ جسمانی با همسر خود ارتباط برقرار کنید:دستش را بگیرید، او را به خود نزدیک کنید، اورا ببوسید،موهایش را نوازش کنید و از نظر جسمانی و فیزیکی با او صمیمی شوید. هر گاه به همسر خود محبت جسمانی می کنید قلب او را عمیقا سیراب می سازید.

3. از همسرخود تشکر کنید 

زنها به شدت نیازمند آنند که شوهرانشان از آنان تشکر کنند. ممکن است مرد سعی کند با انجام کار زیاد یا انجام وظایف خود در خانه قدردانی خود را به همسرش نشان دهد. اما آنچه قلب زن ها به راستی به آن نیاز دارد، شنیدن تشکر و قدردانی شما در قالب الفاظ و عبارات است. 

دانستن اینکه شما قدردان زحمات همسرتان هستید، برای آنان همیشه کافی نیست. آنان نیاز دارند آن را از زبان شما بشنوند. زنان به کلمات و گفتار شما احتیاج دارند. ابراز کلمات عاشقانه و نیز تعریف و تحسین کلامی و گفتاری شما، همانند جواهرات برای آنان ارزشمند و گرانقدر هستند.این گونه سخنان موجب می شوند زنان احساس ارزشمند بودن کنند و به آنها احساس خوشبختی و رضایت 

می دهد. 

زنها نیازمند آنند که مرد زندگی شان برای نگهداری و بزرگ کردن بچه ها و انجام دادن کارهای خانه از آنها تشکر و قدر دانی کند. آنها نیاز دارند شوهرشان به دلیل شسشتن و اتو کردن لباس های آنها ، پختن غذای مورد علاقه شان، پذیرایی مناسب از مهمان ها،‌یا مراقبت و نگهداری از خانه،‌از آنان تشکر کند. مادران شاغل به ویژه نیاز دارند که شوهرانشان از آنها برای مراقبت از بچه ها و انجام کارهای خانه در عین شاغل بودن، قدردانی کنند. 

4.عشق خودتان را بر زبان آورید 

خیلی از مرد ها، جمله کوتاه «دوستت دارم» را خیلی کم به همسرشان می گویند یا اصلا برزبان نمی آورند،‌چون تصور می کنند «او که می داند من دوستش دارند، پس چرا باید آن بگویم .»

هرزنی نیاز دارد جمله «دوستت دارم» راهرروز به دفعات بشنود. این دو کلمه سحر آمیز، یعنی «دوستت دارم » یا«به تو افتخار می کنم» را بارها و با رها، دوباره و دوباره به همسرتان بگویید. او از شنیدن این کلمات هرگز خسته نمی شود. 

5. از همسرتان تعریف و تمجید کنید 

از همسرتان تعریف کنید و نشان دهید مدیون او هستید. از زیبایی او، از سلیقه اش، از توانایی اش در ادارهخانه و مراقبت از فرزندان و از دست پخت او تعریف کنید و او را به خاطر این توانایی ها مورد ستایش قرار دهید. همواره سعی کنید نکات مثبت همسرتان را بزرگ و نکات منفی او را کوچک بشمارید. به جای آنکه مدام عیوب و نقاط ضعف همسرتان را یادآور شوی،آنها را فراموش کنید و به جای آن، نقاط قوت و توانایی های او را بازگو کنید. این کار، اعتماد به نفس همسرتان را بالا می برد و به او احساس ارزشمند بودن می دهد. 

6. برای همسرتان هدیه بخرید 

هدیه دادن به همسر،نشانه حس قدردانی و علاقه شما به اوست. به او می فهماند که برایتان ارزشمند است و او را دوست دارید. می دانید یکی از زیباترین و به یادماندنی ترین هدیه ها چیست؟ هدیه ای که کسی غیر منتظره به انسان بدهد. پس؛ بدون هیچ مناسبتی و غیر منتظره برای همسرتان یک شاخه گل تزیین شده بگیرد. حتما او خواهد پرسید:به چه مناسبتی؟و شما فقط بگویید:به مناسبت عشق!

امتحان کنید.

×چند سالی است که ازدواج کرده ام. شوهرم مرد خوبی است اما یک اشکالی که دارد این است عادت ندارد در کلام به من ابراز علاقه کند ؛ گویا اصلا این کار را بلد نیست. به همین خاطر به شدت احساس اضطراب و پریشانی می کنم .لطفا مرا راهنمایی کنید و بگویید چگونه می توانم همسرم را به بیان علاقه خود وادارم؟

×چند سال است که ازدواج کرده ام. در ابتدای ازدواج، شوهرم بسیار به من اظهار علاقه می کرد. اما به تدریج از آن عشق و علاقه کاسته شد. اکنون با اینکه در یک خانه زندگی می کنیم اما زندگی هان سرد و بی روح است. آیا این وضع طبیعی است؟

اگر نه، چگونه می توان آن شور و نشاط سابق را به خانه باز گرداند؟

شوهرم محبتش را ابراز نمی کند!

اولا، افکار و تخیلات شما،تا حدود زیادی مسئول احساس و رخدادهای زندگی شماست. این تصور که همسرم مرا دوست ندارد وگرنه آن را بر زبان می آورد، به ویژه شما را به سوی افسردگی و اضطراب سوق می دهد. بیشتر وقت ها احساس سردر گمی و درماندگی چیزی نیست به جز حالتی ذهنی، که شما قادر به تغییر دادنش هستید.

اگر شوهرتان با زبان به شما ابراز محبت نمی کند و سخنان خوبی را که شما دوست دارید تحویلتان نمی دهد، باید به کارهایی که برایتان می کند توجه کنید. وقتی شما را در شستن ظرف ها یا پختن غذا کمک می کند، وقتی خرید های منزل را بدون آنکه به او گفته باشید انجام می دهد، وقتی حاضر می شود برای اینکه شما لباس یا کفش بخرید، به همراهتان بیاید، وقتی برایتان هدیه می خرد و... درواقع با شما از عشق سخن می گوید. 

مردها اهل کار و عمل اند. آنان در واقع، با عملشان با شما ارتباط برقرار می کنند. شوهرتان در واقع با کارش به شما می گوید:«دوستت دارم عزیزم». کافی است که چشم باز کنید و ببینید.

ثانیا، صبر کنید شوهرتان گفتار یا رفتاری عاشقانه داشته باشد. خودتان پا پیش بگذارید و به او نشان دهید در زیر بارانی از احساس مهر و عاطفه قرار گرفتن چقدر عالی و هیجان انگیز است. با گفتار و رفتارتان احساسات شوهرتان را تحریک کنید. برای این کار:

1.غم و نگرانی را از چهره خود بزدایید و با رویی باز و چهره ای خندان با او روبرو شوید. هنگام ورود شوهرتان به خانه به استقبال او بروید، به او سلام و خسته نباشید بگویید، از حالش جویا شوید و به او بگویید، که از آمدن او خوشحالید و دلتان برای او تنگ شده بود.

2. شما سر صحبت را باز کنید و با او حرف بزنید؛ با شوهرتان شوخی کنید و او را بخندانید؛ کنارش بنشینید و با او درد دل کنید؛از اتفاقاتی که در روز برایش رخ داده بپرسید، به سخنانش با توجه و علاقه گوش دهید؛ کنار شوهرتان بنشینید و با هم فیلم مورد علاقه اش را تماشا کنید.

3. به شوهرتان و به هر چیزی که از او یک مرد می سازدتوجه کنید. به شوهرتان بگویید که چه مرد پرشور و حرارتی است (حتی اگر گمان می کنید که او اینگونه نیست) و شما از رابطه زناشویی با او خیلی احساس رضایت می کنید. به وی اظهار دارید که چقدر با احساس است و شما از اینکه با مردی مثل او پیوند زناشویی بسته اید بی اندازه احساس خوشبختی می کنید.

4. پیش از ورود شوهر، خود را بیارایید، لباس های زیبا، جذاب و با رنگ های شاد بپوشید، عطر یا ادکلن خوشبو استعمال کنید و به او نشان دهید که همه این کارها را برای او انجام داده اید.

5. به این نکته مهم توجه داشته باشید که برای مردان نشان دادن عشق خود از طریق معاشقه و آمیزش بسیار راحت تر از بیان لفظی آن است. بنابر این،تمایل شوهرتان را به معاشقه و آمیزش،نوعی ابراز عشق و علاقه به حساب آورید. البته، مرد نیاز دارد احساس کند دوستش دارند نه آنکه تحملش کی کنند؛و این زمانی حاصل می شود که زن با رغبت به این خواسته شوهرش پاسخ دهد.

به طور خلاصه، از هر راه و روشیبرای بازکردن دریچه های قلب شوهرتان به سمت خود استفاده کنی. با انجام این کار، حتی اگر لفظ «دوستت دارم» را از او نشنویدرفتار و گفتار او نشان دهنده نهایت عشق و علاقه او به شما خواهد بود. 

زندگی مان سرد و بی روح شده

گاهی مشاهده می شود روابط یک زن و شوهر بعد از چند سال زندگی با یکدیگر به صورتی کاملا متفاوت با سال های اولیه در می آیدو عشق و علاقه و رابطه بین آنها صورتی ماشینی و کاملا مصنوعی به خود می گیرد. دیگر عشق و علاقه ای بین آنها وجود ندارد و هیچ کششی نسبت به هم احساس نمی کنند. 

عده زیادی از خانم ها فکر می کنند که این یک امر طبیعی است و هر زوجی بعد از چندین سال زندگی، یقینا چنین احساسی نسبت به هم پیدا می کنند. آنها گاهی افکار و ایده های سال های اولیه جوانی را فراموش می کنندو به یاد نمی آورند که چگونه در آن سال ها می پنداشتندکه تا آخر عمر، عاشقانه به همسر علاقه مند خواهد بود و برایش دلداری دوست داشتنی خواهند ماند. وضعیت پیش آمده،‌یک حالت طبیعی نیست. می بایست بر ضد این حالت رکود جنگیدو این بی تفاوتی و سردی را از میان برداشت. 

برخی از زن ها تصور می کنند که همواره این مرد است که باید به سمت زن متمایل شود و به او اظهار عشق و علاقه کند و درصدد به دست آوردن دل خانم باشد. این خانم ها وظیفه خود را فراموش کرده اندو نمی دانند باید چه کار کنند تا شوهرشان به آنها اظهار عشق و علاقه کند. مرد می تواند خود را با موضوعات دیگر، مانند مسائل شغلی،سرگرم و مشغول و به بی محبتی همسرش عادت کند. 

ولی شما خانم محترم، آیا برای شما هم آسان است که شوهری بی تفاوت و خونسرد و بدون محبت و علاقه در کنار خود داشته باشید؟!

دلیل اصلی بی تفاوتی مرد نسبت به همسرش، بی توجهی زن به او در خانه است. اگر می خواهید روابط عاشقانه گذشته شما برگردد باید به شوهرتان توجه کنید. باید به او نشان دهید که حضورش برای شما مهم است. باید به او بفهمانید که دوستش دارید.

برای این کار:

الف. به شوهرتان بیشتر از فرزندانتان اهمیت دهید. در بعضی خانواده ها، با به دنیا آمدن فرزند، تمام توجه ها به او جلب می شود و زن و شوهر از یکدیگر غافل می شوند. این کار می تواند به سردی روابط زن و شوهر کمک کند. زن و شوهر باید در عین ابراز علاقه و توجه به فرزند،‌از یکدیگر غافل نشوند. باید بیش از توجه به فرزند، به خواسته ها و نیازهای همسر توجه کنند و همدیگر را بیش از فرزند دوست بدارند. 

ب. داشتن رابطه عاشقانه با همسر، مانند یک خیابان دو طرفه است. مردان در مقابل محبت هایی که به همسرشان ابراز می کنند، می خواهند ببینند او چگونه خود را به عنوان یک همسر به شوهرش عرضه می کند. از این رو، قبل از ورود شوهر به خانه،‌کمی به خود برسید، خانه را تمیز و مرتب کنید، هنگام ورود او لبخند زنان به استقبالش بروید و با رویی خوش با او روبرو شوید. این کارها احساسات شوهر را نسبت به شما برانگیخته خواهد کرد. 

ج. سعی کنید در مواقعی که شوهرتان در خانه است حضورش را در کنار خویش احساس کنید و به او بفهمانید که از به سر بردن در کنار او احساس خشنودی می کنید. در صورت امکان، انجام کارهایی از قبیل: جارو کردن، ظرف شستن و.... را برای مواقعی که شوهرتان در خانه نیست، بگذارید. 

د. یاد بگیرید چگونه برایش مونس و هم صحبت خوبی باشید. زمانی که از کارش یا اتفاقاتی که در طول روز برای او اتفاق افتاده، صحبت می کند، توجه کنید و با دقت به نکات ریز مورد علاقه اش گوش فرا دهید. هیچ گاه خود را در این مواقع بی حوصله و بی علاقه نشان ندهید.

 ممکن است بی تفاوتی شوهرتان نسبت به شما ناشی از اشتباهات و یا بهتر بگوییم، بداخلاقی خودتان باشد. برای مثال، آیا زود عصبانی می شوید و تندخو هستید؟ آیا در هر برخورد با موضوعی با پرخاشگری برخورد می کنید؟ آیا مرتب نق می زنید و بهانه می گیرید؟ آیا با بستگان و دوستان شوهر برخورد بدی دارید؟‌آیا به جای تعریف و تمجید از توانایی ها و شایستگی های شوهر، دائما او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش می کنید؟‌و آیا...؟ همه این امور، مرد را نسبت به همسرش دلسرد و بی علاقه می کند. سعی کنید بد اخلاقی را با همه مصادیقی که دارد کنار بگذارید و با شوهرتان مهربان باشید. مطمئن باشید رعایت این نکات، فضای خانه را پر از مهر و عطوفت و مهربانی خواهد کرد؛این به نفع شماست!


مطالب پیشنهادی:

 

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چیست؟

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

 

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

عمق بخشیدن به عشق و علاقه



احساس شیدایی اوایل ازدواج به مرور زمان و با رعایت یک سری امور میتواند به عشقی عمیق و پایدار تبدیل شود. در این حالت مرد از گفتن «دوستت دارم» و زن از شنیدن آن، حتی دهها سال پس از ازدواج لذت می برد،‌زیرا محبت و جذابیت متقابل در بافت صمیمیت،‌وفاداری،‌اعتماد و دوستی، عشقی قوی تر و عمیق تری راپایه گذاری می کند. 


به نظر می رسد پذیرش بی قید و شرط همسر، یک شرط اساسی روابط عاشقانه است. می توانید بدون انتقاد از یکدیگر، در زمینه های سیاسی یا درباره اشخاص نظرات متفاوتی داشته باشید. می توانید بدون قضاوت و سرزنش،‌نقاط ضعف همسرتان را قبول کنید. این پذیرفتن ها عمیقا اطمینان بخش هستند و به زن و شوهر احساسی از پذیرش خود می دهند.

البته پذیرفتن به معنای دربست قبول کردن و چشم فرو بستن بر نواقص و اشکالات همسر نیست. اما در فضای پذیرفتن می توانید به اتفاق هم با هر آنچه از به هم نزدیکتر شدن شما جلو گیری می کند بر خورد کنید. رعایت خواسته های همسر و توجه به نگرانی های او، برای ایجاد روابط بهتر ضرورت دارد. با آنکه بعضی ها طبیعتا حساس تر از دیگران هستند،‌حساسیت ویژگی پرورش دادنی است. اگر همسرتان نسبت به بعضی از رفتارهای شما حساسیت بیش از اندازه نشان می دهند، می توانید به جای آنکه موضع انتقادی یا تدافعی بگیرید،‌موضوع را از ذهن خود دور کنید. می توانید با ملایمت با همسر خود صحبت کنید و از نگرانی ها و خواسته های او آگاه شوید. 



در برخورد باواکنش های بی تناسب همسرتان خونسردی خود را حفظ کنید و بدانید که بسیاری از واکنش های نامتناسب، از نقاط ضعف بر ملا نشده فرد نشات می گیرد. علاقه نشان دادن به مسائل همسر از اهمیت زیادی برخوردار است. می توانید به سخنان همسرتان با علاقه گوش دهید که او را درک می کنید. به مسائلی که همسرتان مطرح می کند،از دریچه چشم او بنگرید و احساسش رادرک کنید. مصاحبت و همنشینی در اوایل ازدواج زیاد است، اما به نظر می رسد به تدریج و هر چه از زمان ازدواج می گذرد، این اصل مهم در بسیاری از ازدواج ها کم رنگ می شود. مصاحبت و با هم بودن یکی از سرمایه های ازدواج های موفق و عشق های بالغانه است که اشخاص می توانند به سادگی و صرفا با برنامه ریزی به آن دست یابند. کافی است به فعالیت هایی که هردو از آن لذت می برند، مانند:‌مسافرت با هم،‌رفتن به تفریح گاهها و...توجه کنند و اوقاتی رابرای آنها در نظر بگیرند. 



در برنامه های عادی زندگی نیز می توان از مصاحبت بیشتر با یکدیگر بر خوردار شد. به اتفاق برنامه تلوزیون را تماشا کردن،‌پیاده روی با هم،‌یا انجام برخی از وظایف خانه مانند: شستن ظرف ها و تمیز کردن خانه به شکل مشترک نیز می تواند موثر واقع شود. 


دوستی و رفتار دوستانه با همسر، از جمله عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی زناشویی است. اگر این خصوصیت در ازدواج ها نباشد کیفیت آنها تا حد نامناسبی کم می شود. اگر توجه کنید که همسرشما مانند سایر اشخاصی است که با آنها رابطه دوستانه دارید، می توانید با او دوستی صمیمانه تری برقرار کنید. 

خشنود کردن همسر نیز یکی از عوامل مؤثر در ازدواج های موفق است. اما خشنودی باید دوطرفه باشد. نه تنها می توانید با رفتار خود همسرتان را خوشحال کنید،‌بلکه می توانید در خشنودی ها و رضایت های او شریک شوند. کمک کردن به همسر، هدیه دادن به او و برآوردن خواسته های او از راه های خشنود کردن همسر هستند. 

حامی بودن نشانه دیگر عشق پایدار و ازدواج موفق است. در صورت وجود این صفت در شما،‌همسرتان در وقت نیاز و بروز مشکلات به شما تکیه می کند. شاید برای شما اهمیت روحیه بخشیدن به همسر، وقتی یاس و ناامیدی بر او غلبه کرده و یا حل مسائل او وقتی در محاصره انواع مشکلات گرفتار آمده است، روشن نباشد. کمک کردن به همسر در این مواقع می تواند معانی بسیار زیادی داشته باشد. با این رفتار به او می گویید که در سختی ها یار و یاور او هستید و در کنار او می مانید. 

زمینه های کاهش علاقه 

همان طور که یک سری امور می توانند سطح صمیمیت و علاقه زوجین را به یکدیگر افزایش دهند، اموری دیگری هم هستند که باعث از بین رفتن علاقه آنان به هم می شوند و زندگی خانوادگی را سرد و بی روح می کنند. شناختن آنها می تواند خانواده ها را از گرفتار شدن در دام آنها رهایی بخشد و از سردی روابط آنان جلوگیری کند. در ادامه به بیان مهمترین این عوامل می پردازد.


1.رعایت نکردن موازین اخلاقی 

از مهمترین زمینه های ایجاد کدورت و از میان رفتن علاقه میان زن و شوهر، عدم تقید به اخلاق اسلامی و انسانی از سوی زن و شوهر یا یکی از آنهاست. رفتارهایی از قبیل: توهین و بی حرمتیبه یکدیگر، تندی، بدزبانی، پرخاشگری، کینه توزی، طعنه و کنایه زدن و نداشتن روحیه عفو و گذشت و...؛ گذشته از حرمت شرعی و تاثیر منفی آن در سعادت اخروی، طرف مقابل را به شدت رنجیده خاطر می کند و اگر ادامه یابدباعث از بین رفتن علاقه نسبت به فرد بداخلاق می شود. 

درمقابل،‌رعایت اخلاق ، خوش زبانی و احترام گذاشتن به یکدیگر، علاقه زن و شوهر را به یکدیگر افزایش می دهد. امام صادق(علیه السلام) فرمودند:« صنائع المعروف و حسن البشر یکسبان المحبه و یدخلان الجنة؛ نیکی به دیگران و خوش رویی، محبت دیگران را جلب و انسان را وارد بهشت می کند.»


2. جر و بحث مدام 

دومین زمینه کاهش محبت میان زوجین،‌مشاجره و بگو مگوی دامنه دار است. هنگامی که زن و شوهر به طور مداوم درباره مسائل گوناگون با یکدیگر جر و بحث می کنند و هیچ کدام حاضر نیستند از موضع خود کوتاه بیایند و بدون رسیدن به هیچ نتیجه مشخصی مشاجره راخاتمه می دهند، رنجش و دلخوری شان نسبت به یکدیگر، تااعماق قلب آنان نفوذ کرده، محبت و علاقه میان آنان را زائل می کند. امام هادی (علیه السلام) فرمودند:« المراء یفسدالصداقه القدیمه و یحلل العقده الوثیقه و اقل مافیه ان یکون فیه المغالبه اس اسباب القطیعه؛ گفتگوهای خصومت امیز، دوستی های دیرین را از بین می برد و پیوند های محکم رازائل می کند و کمترین نکته موجود در این جدال ها آن است که هر یک از طرفین می خواهد بر دیگری غلبه کند و این خود، مایه اصلی افتراق و جدایی است.»


3. نگاه به نا محرم 

از عوامل مهم کاهش علاقه میان زن و شوهر، هوسبازی مرد(یاخدای نکرده، زن)، نگاه کردن او به نامحرم و بدتر از همه، دوستی و برقراری روابط نامشروع با نامحرمان است. این گونه اعمال،‌علاوه بر آنکه از لحاظ شرعی حرام است و عقوبت اخروی در پی دارد، لطمه های شدیدی به بنیان خانواده وارد می کند. هنگامی که مرد، به زنان نامحرم نظر می دوزد، به صورت طبیعی، همسرخود را با آنان مقایسه می کند. دراین حالت، به یقین چشمش به زن یازنانی خواهد افتاد که از همسرش جذاب تر و یا زیباتر هستند و ازاینکه این زنان همسراو نیستند یا همسرش این گونه نیست، حسرت می خورد و خود را زیان دیده می پندارد. در این شرایط، طبیعی است که از علاقه او به همسرش کاسته شود و صمیمیت و گرمی میان آنان به سردی گراید. از این روست که در روایات اهل بیت علیهم السلام، از نگاه کردن به زنان نامحرم به شدت نهی شده است. به عنوان مثال، پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«من ملا عینه من حرام ملا الله عینه یوم القیامه من النار، الا ان یتوب و یرجع؛کسی که دیده خود را از حرام پر کند خداوند دیده اش را ازآتش پرخواهد کرد، مگر آنکه توبه کند و باز گردد.»

مطلبی که درباره اثر سوء نگاه به نامحرم در روابط زوجین بیان شد، درباره دوستی یا روابط نامشروع با نامحرمان، بیشتر صادق است و بنیان خانواده را مورد تهدید قرار می دهد. به همین خاطر افراد باید به شدت از این گونه کارهای خلاف اجتناب کنند. 


4. کم رنگ شدن روابط جنسی در خانواده 

یکی ازعوامل مهم گرمی و صمیمیت زوجین با یکدیگر، رضایت آنان از روابط جنسی است. اگر زن و شوهر ازرابطه جنسی یکدیگر رضایت داشته باشند،‌به احتمال قوی از زندگی خانوادگی خود نیز راضی هستند و اگر ازرابطه جنسی خود ناخرسند باشند از زندگی خانوادگی نیز راضی نخواهند بود و راضی نبودن هر یک از زوجین در این رابطه، یعنی عدم آرامش در زندگی.

علاقه زن و شوهر به یکدیگر تا حدود زیادی به کیفیت و میزان روابط جنسی آنان وابسته است. در صورتی که یکی از همسران(‌بیشتر زن) در این رابطه کوتاهی کند و طرف مقابل (غالبا مرد) از رابطه جنسی با همسرش ناراضی باشد، این امر به کاهش علاقه و محبت او به همسر،‌اختلاف و درگیری درخانواده و گاه حتی طلاق منجر می شود. از این رو، زوجین(به ویژه زنان) همواره تامین نیاز جنسی همسررا مورد توجه قرار داده، دراین باره از خود بی میلی و سردی نشان ندهند. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:« لا یحل لامراة ان تنام حتی تعرض نفسها علی زوجها؛ برای زن، شایسته نیست بخوابد مگر اینکه خود را به شوهر عرضه کند.»



5. کنار گذاشتن همسر در تصمیم گیری ها 

برای استحکام و سعادت خانواده لازم است زن و شوهر هر دو در تصمیم گیری های مربوط به زندگی خانواده، از قبیل:‌مسائل مالی، خرید مسائل منزل،مسافرت هاو... مشارکت داشته باشند. هر یک از زن و شوهر(به ویژه مردان) بایستی از خود رایی اجتناب کرده،در امور خانه با دیگری مشورت کند و نظر دیگری را مورد توجه قرار دهد. این کار، گذشته از این که به تصمیم گیری های منطقی و درست کمک می کند، به طرف مقابل، احساس ارزشمندی و توانایی می دهد. با این کار، هر دو همسر خود را در اداره خانه سهیم می بینند و در نتیجه،محبت و علاقه آنان به یکدیگر، مرتب افزایش می یابد.

برعکس، تصمیم گیری های یک جانبه از طرف مرد یا زن، بدون مشورت با همسر، به یگانگی آن دو لطمه می زند،زیرا طرف مقابل احساس پوچی کرده، این گونه برداشت می کند که در اداره خانه جایگاهی ندارد. بدیهی است که این احساس، او را وادار می کند به سمت بی مهری و انزواکشیده شود و کم کم از همسرش فاصله بگیرد.


6. مقدم ساختن امور دیگر بر همسر درخانواده 

زن و شوهر بایستی همدیگر را بر هر چیز دیگری مقدم بدارند. مرد باید هر یک ازهمسران باید والدین و بستگان، شغل و مسائل حرفه ای و پول و درآمد را در جایگاه خود مورد توجه قرار دهند. از سوی دیگر، زن می خواهد در قلب شوهر،جایگاه خاص خود را به عنوان همسر دارا باشد. تنها در این صورت است که احساس شادابی و نشاط می کند و نهایت مهر و محبت را نثار همسر و فرزندان خواهد کرد. اما اگر احساس کند مرد زندگی اش، مثلا به والدین خود بیشتر از او اهمیت می دهد و سخن آنان را بر نظر او مقدم می دارد، از سویی احساس شکست و درماندگی می کند و از سوی دیگر،‌علاقه اش نسبت به همسر کاهش می یابد و از او فاصله می گیرد.

همچنین مرد می خواهد نفر اول زندگی همسرش باشد و زن، او رابرهرچیز و هر کس دیگری حتی والدین و فرزندانش مقدم بدارد. در برخی از خانواده ها با تولد فرزندان،‌زن تمام توجهش رامعطوف آنان می کند و ازشوهر غافل می شود؛‌دیگر به فکر شوهر و دلجویی از او و تامین نیازها و خواسته هایش نیست. 


این کار زن،‌هر چند ممکن است در کوتاه مدت از سوی مرد قابل چشم پوشی باشد،‌اما در دراز مدت،‌او را آزرده خاطر ساخته،‌باعث درگیری و مشاجره و به دنبال آن،‌کاهش علاقه میان آنان می شود. در این وضعیت،‌گاه زن و شوهر نمی دانند کجای کار آنان ایراد دارد که به درگیری و و نزاع میان آنان می انجامد. با کمی دقت می توانند دریابند که مشکل اصلی در بی توجهی به خواسته ها و نیازهای یکدیگر و توجه بیش از حد به فرزندان است.

آیا لازم است مرد محبت خود رابه همسرش ابراز کند؟



مطالب پیشنهادی:

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

 کافئین بر بدن چه اثراتی دارد؟

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

چگونه می توانم سطح صمیمیت را در خانه افزایش دهیم؟

نحوه افزایش صمیمیت 

مهمترین عامل احساس رضایت زن و شوهر از زندگی زناشویی وجود صمیمیت در خانواده است. بدون وجود این عامل،‌همسران از زندگی در کنار یکدیگر، احساس لذت نمی کنند و هر لحظه احتمال وجود اختلاف و مشاجره، خانواده را تهدید می کند. صمیمیت یعنی اینکه دو درون وجود خود را به روی یکدیگر بگشایند. صمیمیت یعنی ورود عاطفی، احساسی و فکری به زندگی یکدیگر؛ و این یعنی ارتباط و احساس نزدیکی به هم در عمیق ترین سطح ممکن و در همه حوزه های زندگی. 

بنابراین وقتی با کسی صمیمی هستیم بدون ترس از اینکه او از گفته های ما یا آنچه در ما می بیند سوء استفاده کند،‌احساسات خود را به او تقدیم و دل و قلبمان را به روی او باز می کنیم. زن و شوهری که با هم صمیمی هستند احساس می کنند که به هم تعلق دارند؛ احساس می کنند که گویی برای هم ساخته شده اند. آنها آماده اند که با هم دوست و یک دل باشند و نهفته ترین رازهایشان رابه یکدیگر بگویند. همین احساس عمیق نزدیکی است که به آنان امید، توان و شهامت می دهد تا به زندگی زناشویی شان مادام العمر متعهد بمانند. در یک کلام، صمیمیت به معنای برقراری روابط بسیار دوستانه و محبت آمیز با دیگری است؛‌به گونه ای که افراد درگیر آن، ازاین رابطه،‌ احساس عمیق رضایت مندی را تجربه کنند. چنین رابطه ای رضایت بخش،‌به خودی خود حاصل نمی شود،بلکه لازم است افراد آن را ایجاد کنند. برای همین زن و شوهر باید به دنبال عواملی باشند که ضامن ایجاد و حفظ صمیمیت در روابط آنان باش. در ادامه به بیان برخی از این عوامل می پردازیم.

1.احترام متقابل

زن و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند. پیامبر اکرم می فرماید:«من اتخذ زوجة فلیکرمها؛ کسی که همسر اختیار می کند باید او رااحترام کند.» و امام صادق علیه السلام می فرمایند:«سعیدة سعیدة امراة تکرم زوجها و لا تؤذیه و تطیعه فی جمیع احواله؛ زن سعادتمند آن زنی است که شوهر خود را اکرام و احترام کرده، اذیتش نکند و او را در همه حال اطاعت نماید.»

زن و شوهر باید مؤدبانه با هم سخن بگویند و سخنان زشت و رکیک اجتناب نمایند. صحبت مؤدبانه، سلام کردن به یکدیگر و استقبال و بدرقه همسر،از مصادیق احترام گذاشتن همسران به یکدیگر است.

2. ابراز محبت 

محبت کردن زن و شوهر به یکریگر، جلوی ایجاد کدورت میان آنان را می گیرد و صمیمیت را صد چندان می کند. بنابراین فضای خانه باید مملو از ابراز محبت های کلامی و غیر کلامی زن و شوهر به یکدیگر باشد. رسول خدا (ص) فرمودند: «قول الرجل للمراة انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا؛ این گفته مرد به همسرش که «دوستت دارم»هرگز از قلب او خارج نمی شود.»

راه دیگر زن و شوهر به یکدیگر،هدیه دادن است. علی علیه السلام فرمودند:«الهدیة تجلب المحبه؛ هدیه دادن باعث جلب دوستی و محبت افراد نسبت به یکدیگر می شود.»و امام صادق علیه السلام درباره نحوه ابراز علاقه زن به شوهرش می فرمایند:«لا غنی بالزوجة فیما بینها و بین زوجها الموافق لها عن ثلاث خصال: و هن...و اظهار العشق له بالخلابة و الهیئة الحسنة لها فی عینه؛زن در روابط خود و شوهر همدلش از سه چیز بی نیاز نیست، که عبارتند از:... و ابراز علاقه به شوهر با دلربایی و حاضر شدن با ظاهری زیبا در مقابل دیدگان او.»

3. مشورت و تبادل نظر

مشورت کردن، انسان را از تصمیم گیری اشتباه باز داشته و به طریق صواب هدایت می کند. پیامبر اکرم می فرماید:«ما من رجل یشاور احدا الا هدی الی الرش؛ هیچ کس نیست که با دیگری مشورت کند مگر اینکه به راه درست و مطلوب هدایت می شود.»

به علاوه، فرد مشورت کننده به طور غیر مستقیم، شخصیت طرف مقابل راتایید می کند و عملا به او می فهماند که تو مورد اعتماد من هستی. مشورت زن و شوهر با هم در اموری که به خانواده و زندگی مربوط می شود، نشان دهنده علاقه آنان به یکدیگر و نیز افزایش دهنده نزدیکی و صمیمیت میان آنان است. عقل حکم می کند که زن و شوهر برای حفظ صمیمیت میان خودشان، در کارها با یکدیگر مشورت کنند. تصمیم گیری های یک جانبه از طرف مرد یا زن،‌بدون مشورت با همسر، به یگانگی آن دو لطمه می زند، ‌زیرا طرف مقابل احساس پوچی کرده، این گونه برداشت می کند که در اداره خانه جایگاهی ندارد؛‌بدیهی است این احساس او را وادار می کند که به سمت بی مهری و انزوا کشیده شود و از همسرش فاصله بگیرد. 

4. اهمیت دادن به نظر و خواسته همسر و مقدم ساختن آن بر نظر و خواسته خود 

از نشانه ها و نیز عوامل افزایش صمیمیت آن است که زن و شوهر برای خواسته ها و تمایلات همسر،‌بیشتر از خواسته و میل خود ارزش قائلند و سعی می کنند تا حد امکان،‌خواسته همسر را جامه عمل بپوشانند. مثلا اگر زن دوست دارد برای تفریح به پارک برود اما می داند که شوهرش دوست دارد به خانه والدینش برود،‌از خواسته خود حرفی نمی زند و مطابق با خواسته شوهر عمل می کند.

یا اگر مرد، فلان غذا را دوست دارد،‌اما می داند همسرش از غذای دیگری خوشش می آید،‌غذای مورد علاقه خود را مطرح نمی کند و از همسرش می خواهد که آن غذای دلخواه خود را آماده کند. 

پیامبراکرم (ص) فرمودند:« المؤمن یاکل بشهوة اهله و المنافق یاکل اهله بشهوته؛ مومن طبق میل و خواسته اهل و عیالش غذا می خورد.» 

5. گذشت از خطاهای همسر 

کینه توزی و لجاجت ویژه انسان های حقیر و همت های پایین است. برعکس، آنانکه نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزش ها را می پذیرند، از خطاهای دیگران چشم می پوشند و از حق شخصی خویش در می گذرند. عفو و گذشت و چشم پوشی و نادیده گرفتن لغزش های دیگران ، دانه های جلب محبت است و دیگران را خوشبین، وفادار و با محبت نگاه می دارد. امام علی علیه السلام فرمودند:« اقبل اعذار الناس تستمتع باخائهم»؛عذر دیگران را بپذیر(و از خطای آنان درگذر) تا از برادری آنان بهره مند گردی.

در خانواده که کانون انس و الفت است و بر اساس محبت بنا شده است، زن و شوهر باید از خطاهاو بدی های یکدیگر بگذرند و آنها را نادیده بگیرند. تنها در این صورت است که می توانند در فضایی صمیمی و آکنده از محبت زندگی کنند.

6. مدارا کردن 

مدارا کردن به این معنی است که ما در زندگی جمعی،‌برخی رفتارهای نا بجای دیگران را تحمل کنیم و از آنها چشم بپوشیم. برای مثال،‌اگر اخلاق یا رفتار همسر ایرادی دارد که باعث آزاغر ما می شود،‌آن را تحمل کنیم، اگر تلاش ما برای برطرف کردن آن عیب به جایی نرسید، همسرمان را با همان عیب بپذیریم و با آن کنار بیاییم. پذیرش همسر آن گونه که هست،‌با همه عیب ها و ایرادهایش، دوستی و محبت طرف مقابل را بر می انگیزد و فضای خانه را پر از صمیمیت می سازد. امام علی در توصیه به فرزند خود،‌محمد بن حنفیه، درباره مدارا با همسر می فرماید:«‌فان المراة ریحانة و لیست بقهرمانة،‌فدارها علی کل حال و احسن الصحبة لها لیصفو عیشک؛همانا زن،‌گلی خوش بوست نه یک قهرمان؛ به همین دلیل،در همه حال با او مدارا نماو با او نیکو مصاحبت کن تا زندگی ات همراه با خوشی باشد.»

7.احترام گذاشتن به بستگان همسر 

انسان ها به طور طبیعی به بستگان خود، بویژه والدینشان علاقه دارند. از خوشحال بودن آنها،‌خوشحال و از ناراحت بودن آنها غمگین می شوند. کسی را که به آنها نیکی کند،‌دوست می دارند و از کسی که به آنها بدی کند،‌بیزار می گردند. با توجه به این مطلب در می یابیم که احترام گذاشتن به والدین همسر و برخورد نیک با آنها تا چه حد در جلب محبت همسر و افزایش صمیمیت میان آنها مؤثراست. 

هر یک از زن و شوهر با والدین،‌بلکه سایر خویشاوندان همسر، معاشرت و روابط نیک و خوبی داشته باشند و به آنها احترام کنند،‌با زبان خوش و مهربانی سعی کنند محبت آنها را جلب کنند، با نیکی و اظهار محبت دلشان را به دست آورند، در کارها با آنها مشورت کنند،مشکلات زندگی خود را با آنها در میان نهاده و از فکر آنها استفاده کنند و به پیشنهادها و راهنمایی هایشان گوش دهند. این کارها علاوه بر ایجاد محبوبیت برای آنها در میان خانواده همسر، صمیمیت موجود میان آنها را نیز افزایش می دهد.

8. گفتگوی صمیمانه 

منظور از گفتگوی صمیمانه، در میان گذاشتن احساسات، رؤیاها، خواسته ها، نگرانی ها و شادی هاست. گفتگوی صمیمانه، با وجود سه شرط محقق می شود: 

× علاقه به گفتن و شنیدن 

اشخاص باید به واقع مطمئن باشند که شما به شنیدن حرف های آنها علاقمند هستید. اگر علاقه ای به شنیدن حرف های طرف مقابل نداشته باشید نیازی به این نیست که آن را صریحا بگویید. این امر خیلی زود مشخص می شود، زیرا به حرف هایی که می شنوید توجه نمی کنید، تماس چشمی تان قطع می شود، بی قرار می شوید و این را طرف مقابل به خوبی احساس می کند.

× اطمینان از محبت 

کسی احساس درونی خود را با دیگران درمیان می گذارد که به دوستی و مهر و محبت آنها اطمینان داشته باشد. اگر زن یا شوهر از محبت همسر نسبت به خود مطمئن نباشند، گفتگوی صمیمانه ای میان رخ نخواهد داد. 

× مشارکت در گفتگو 

زن و شوهری که به هم علاقه دارند در فرایند گفتگوی صمیمانه مشارکت می کنند. رو به روی هم می نشینند، باهم تماس چشمی بر قرارمی کنند،‌سؤالات خود را مطرح می کنند و به سخنان یکدیگر به دقت گوش می دهند. در مقام حمایت از یکدیگر حرف می زنند و از قضاوت و سرزنش کردن خودداری می کنند.


مطالب پیشنهادی:

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

 کافئین بر بدن چه اثراتی دارد؟

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

چگونه می توانم سطح صمیمیت را در خانه افزایش دهیم؟

نحوه افزایش صمیمیت 

مهمترین عامل احساس رضایت زن و شوهر از زندگی زناشویی وجود صمیمیت در خانواده است. بدون وجود این عامل،‌همسران از زندگی در کنار یکدیگر، احساس لذت نمی کنند و هر لحظه احتمال وجود اختلاف و مشاجره، خانواده را تهدید می کند. صمیمیت یعنی اینکه دو درون وجود خود را به روی یکدیگر بگشایند. صمیمیت یعنی ورود عاطفی، احساسی و فکری به زندگی یکدیگر؛ و این یعنی ارتباط و احساس نزدیکی به هم در عمیق ترین سطح ممکن و در همه حوزه های زندگی. 

بنابراین وقتی با کسی صمیمی هستیم بدون ترس از اینکه او از گفته های ما یا آنچه در ما می بیند سوء استفاده کند،‌احساسات خود را به او تقدیم و دل و قلبمان را به روی او باز می کنیم. زن و شوهری که با هم صمیمی هستند احساس می کنند که به هم تعلق دارند؛ احساس می کنند که گویی برای هم ساخته شده اند. آنها آماده اند که با هم دوست و یک دل باشند و نهفته ترین رازهایشان رابه یکدیگر بگویند. همین احساس عمیق نزدیکی است که به آنان امید، توان و شهامت می دهد تا به زندگی زناشویی شان مادام العمر متعهد بمانند. در یک کلام، صمیمیت به معنای برقراری روابط بسیار دوستانه و محبت آمیز با دیگری است؛‌به گونه ای که افراد درگیر آن، ازاین رابطه،‌ احساس عمیق رضایت مندی را تجربه کنند. چنین رابطه ای رضایت بخش،‌به خودی خود حاصل نمی شود،بلکه لازم است افراد آن را ایجاد کنند. برای همین زن و شوهر باید به دنبال عواملی باشند که ضامن ایجاد و حفظ صمیمیت در روابط آنان باش. در ادامه به بیان برخی از این عوامل می پردازیم.

1.احترام متقابل

زن و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند. پیامبر اکرم می فرماید:«من اتخذ زوجة فلیکرمها؛ کسی که همسر اختیار می کند باید او رااحترام کند.» و امام صادق علیه السلام می فرمایند:«سعیدة سعیدة امراة تکرم زوجها و لا تؤذیه و تطیعه فی جمیع احواله؛ زن سعادتمند آن زنی است که شوهر خود را اکرام و احترام کرده، اذیتش نکند و او را در همه حال اطاعت نماید.»

زن و شوهر باید مؤدبانه با هم سخن بگویند و سخنان زشت و رکیک اجتناب نمایند. صحبت مؤدبانه، سلام کردن به یکدیگر و استقبال و بدرقه همسر،از مصادیق احترام گذاشتن همسران به یکدیگر است.

2. ابراز محبت 

محبت کردن زن و شوهر به یکریگر، جلوی ایجاد کدورت میان آنان را می گیرد و صمیمیت را صد چندان می کند. بنابراین فضای خانه باید مملو از ابراز محبت های کلامی و غیر کلامی زن و شوهر به یکدیگر باشد. رسول خدا (ص) فرمودند: «قول الرجل للمراة انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا؛ این گفته مرد به همسرش که «دوستت دارم»هرگز از قلب او خارج نمی شود.»

راه دیگر زن و شوهر به یکدیگر،هدیه دادن است. علی علیه السلام فرمودند:«الهدیة تجلب المحبه؛ هدیه دادن باعث جلب دوستی و محبت افراد نسبت به یکدیگر می شود.»و امام صادق علیه السلام درباره نحوه ابراز علاقه زن به شوهرش می فرمایند:«لا غنی بالزوجة فیما بینها و بین زوجها الموافق لها عن ثلاث خصال: و هن...و اظهار العشق له بالخلابة و الهیئة الحسنة لها فی عینه؛زن در روابط خود و شوهر همدلش از سه چیز بی نیاز نیست، که عبارتند از:... و ابراز علاقه به شوهر با دلربایی و حاضر شدن با ظاهری زیبا در مقابل دیدگان او.»

3. مشورت و تبادل نظر

مشورت کردن، انسان را از تصمیم گیری اشتباه باز داشته و به طریق صواب هدایت می کند. پیامبر اکرم می فرماید:«ما من رجل یشاور احدا الا هدی الی الرش؛ هیچ کس نیست که با دیگری مشورت کند مگر اینکه به راه درست و مطلوب هدایت می شود.»

به علاوه، فرد مشورت کننده به طور غیر مستقیم، شخصیت طرف مقابل راتایید می کند و عملا به او می فهماند که تو مورد اعتماد من هستی. مشورت زن و شوهر با هم در اموری که به خانواده و زندگی مربوط می شود، نشان دهنده علاقه آنان به یکدیگر و نیز افزایش دهنده نزدیکی و صمیمیت میان آنان است. عقل حکم می کند که زن و شوهر برای حفظ صمیمیت میان خودشان، در کارها با یکدیگر مشورت کنند. تصمیم گیری های یک جانبه از طرف مرد یا زن،‌بدون مشورت با همسر، به یگانگی آن دو لطمه می زند، ‌زیرا طرف مقابل احساس پوچی کرده، این گونه برداشت می کند که در اداره خانه جایگاهی ندارد؛‌بدیهی است این احساس او را وادار می کند که به سمت بی مهری و انزوا کشیده شود و از همسرش فاصله بگیرد. 

4. اهمیت دادن به نظر و خواسته همسر و مقدم ساختن آن بر نظر و خواسته خود 

از نشانه ها و نیز عوامل افزایش صمیمیت آن است که زن و شوهر برای خواسته ها و تمایلات همسر،‌بیشتر از خواسته و میل خود ارزش قائلند و سعی می کنند تا حد امکان،‌خواسته همسر را جامه عمل بپوشانند. مثلا اگر زن دوست دارد برای تفریح به پارک برود اما می داند که شوهرش دوست دارد به خانه والدینش برود،‌از خواسته خود حرفی نمی زند و مطابق با خواسته شوهر عمل می کند.

یا اگر مرد، فلان غذا را دوست دارد،‌اما می داند همسرش از غذای دیگری خوشش می آید،‌غذای مورد علاقه خود را مطرح نمی کند و از همسرش می خواهد که آن غذای دلخواه خود را آماده کند. 

پیامبراکرم (ص) فرمودند:« المؤمن یاکل بشهوة اهله و المنافق یاکل اهله بشهوته؛ مومن طبق میل و خواسته اهل و عیالش غذا می خورد.» 

5. گذشت از خطاهای همسر 

کینه توزی و لجاجت ویژه انسان های حقیر و همت های پایین است. برعکس، آنانکه نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزش ها را می پذیرند، از خطاهای دیگران چشم می پوشند و از حق شخصی خویش در می گذرند. عفو و گذشت و چشم پوشی و نادیده گرفتن لغزش های دیگران ، دانه های جلب محبت است و دیگران را خوشبین، وفادار و با محبت نگاه می دارد. امام علی علیه السلام فرمودند:« اقبل اعذار الناس تستمتع باخائهم»؛عذر دیگران را بپذیر(و از خطای آنان درگذر) تا از برادری آنان بهره مند گردی.

در خانواده که کانون انس و الفت است و بر اساس محبت بنا شده است، زن و شوهر باید از خطاهاو بدی های یکدیگر بگذرند و آنها را نادیده بگیرند. تنها در این صورت است که می توانند در فضایی صمیمی و آکنده از محبت زندگی کنند.

6. مدارا کردن 

مدارا کردن به این معنی است که ما در زندگی جمعی،‌برخی رفتارهای نا بجای دیگران را تحمل کنیم و از آنها چشم بپوشیم. برای مثال،‌اگر اخلاق یا رفتار همسر ایرادی دارد که باعث آزاغر ما می شود،‌آن را تحمل کنیم، اگر تلاش ما برای برطرف کردن آن عیب به جایی نرسید، همسرمان را با همان عیب بپذیریم و با آن کنار بیاییم. پذیرش همسر آن گونه که هست،‌با همه عیب ها و ایرادهایش، دوستی و محبت طرف مقابل را بر می انگیزد و فضای خانه را پر از صمیمیت می سازد. امام علی در توصیه به فرزند خود،‌محمد بن حنفیه، درباره مدارا با همسر می فرماید:«‌فان المراة ریحانة و لیست بقهرمانة،‌فدارها علی کل حال و احسن الصحبة لها لیصفو عیشک؛همانا زن،‌گلی خوش بوست نه یک قهرمان؛ به همین دلیل،در همه حال با او مدارا نماو با او نیکو مصاحبت کن تا زندگی ات همراه با خوشی باشد.»

7.احترام گذاشتن به بستگان همسر 

انسان ها به طور طبیعی به بستگان خود، بویژه والدینشان علاقه دارند. از خوشحال بودن آنها،‌خوشحال و از ناراحت بودن آنها غمگین می شوند. کسی را که به آنها نیکی کند،‌دوست می دارند و از کسی که به آنها بدی کند،‌بیزار می گردند. با توجه به این مطلب در می یابیم که احترام گذاشتن به والدین همسر و برخورد نیک با آنها تا چه حد در جلب محبت همسر و افزایش صمیمیت میان آنها مؤثراست. 

هر یک از زن و شوهر با والدین،‌بلکه سایر خویشاوندان همسر، معاشرت و روابط نیک و خوبی داشته باشند و به آنها احترام کنند،‌با زبان خوش و مهربانی سعی کنند محبت آنها را جلب کنند، با نیکی و اظهار محبت دلشان را به دست آورند، در کارها با آنها مشورت کنند،مشکلات زندگی خود را با آنها در میان نهاده و از فکر آنها استفاده کنند و به پیشنهادها و راهنمایی هایشان گوش دهند. این کارها علاوه بر ایجاد محبوبیت برای آنها در میان خانواده همسر، صمیمیت موجود میان آنها را نیز افزایش می دهد.

8. گفتگوی صمیمانه 

منظور از گفتگوی صمیمانه، در میان گذاشتن احساسات، رؤیاها، خواسته ها، نگرانی ها و شادی هاست. گفتگوی صمیمانه، با وجود سه شرط محقق می شود: 

× علاقه به گفتن و شنیدن 

اشخاص باید به واقع مطمئن باشند که شما به شنیدن حرف های آنها علاقمند هستید. اگر علاقه ای به شنیدن حرف های طرف مقابل نداشته باشید نیازی به این نیست که آن را صریحا بگویید. این امر خیلی زود مشخص می شود، زیرا به حرف هایی که می شنوید توجه نمی کنید، تماس چشمی تان قطع می شود، بی قرار می شوید و این را طرف مقابل به خوبی احساس می کند.

× اطمینان از محبت 

کسی احساس درونی خود را با دیگران درمیان می گذارد که به دوستی و مهر و محبت آنها اطمینان داشته باشد. اگر زن یا شوهر از محبت همسر نسبت به خود مطمئن نباشند، گفتگوی صمیمانه ای میان رخ نخواهد داد. 

× مشارکت در گفتگو 

زن و شوهری که به هم علاقه دارند در فرایند گفتگوی صمیمانه مشارکت می کنند. رو به روی هم می نشینند، باهم تماس چشمی بر قرارمی کنند،‌سؤالات خود را مطرح می کنند و به سخنان یکدیگر به دقت گوش می دهند. در مقام حمایت از یکدیگر حرف می زنند و از قضاوت و سرزنش کردن خودداری می کنند.


مطالب پیشنهادی:

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

 کافئین بر بدن چه اثراتی دارد؟

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

مادران شاغل، وسوسه ها مادرانه


بچه آرام خوابیده است. مادر بیرون از خانه کار می کند. بچه همسایه همسن او وزن طبیعی دارد، آرام نیست ولی شاداب است و مادر او همیشه کنارش است. چرا این چنین است؟ اطرافیان می گویند زن باید خانه دار باشد در غیر این صورت بچه ها اذیت می شوند.

راستی همین طور است؟ آیا مادران خانه دار در نگهداری کودک موفق ترند.

در همین راستا گفت و گویی با فرحناز نورمحمدی مشاور روانشناسی کودکان در دانشگاه شهید بهشتی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد مرکز انجام شده است.

■ مادر شاغل به چه مادری گفته می شود؟

مادر شاغل با تعریفی ساده مادری است که با داشتن صلاحیت های لازم برای کسب درآمد وارد جامعه می شود، می توان گفت این نوع فعالیت ها، هم شغل های داخل و هم شغل های خارج از خانه را شامل می شود.

بهترین مکان و مناسب ترین زمان برای نگهداری کودکی که مادرش شاغل است چیست؟برای این منظور باید به مجموعه ای از عوامل توجه کرد. در واقع نوع رابطه مادر و کودک، در واقع نوع رابطه مادر و کودک، شرایط عاطفی و جسمانی کودک، میزان حمایت خانواده خصوصاً همسر و چگونگی حمایت کارفرمایان از مادر، افراد و محلی که کودک قرار است در طول روز به آن سپرده شود و ... در نحوه تصمیم گیری موثر است.

روزها و ماههای نخست تولد به دلیل نیازهای ویژه نوزاد، مادر باید بدون هرگونه استرس (تنیدگی) زمان بیشتری را با وی سپری کند و به تدریج با افزایش توانمندی های مادر و کودک، مادر می تواند با زمان بندی مناسب به محل کار خود برگردد، که البته چنین فرآیندی نیازمند همکاری های لازم از جانب اطرافیان است. این جدایی در سال های نخست باید با دقت و احتیاط صورت گیرد.

در صورت نگهداری کودک توسط پدر بزرگ و مادربزرگ ناموفق شاهد چه نوع رفتارهایی در کودکان خواهیم بود؟در این قسمت ضروری است جنبه های مثبت و منفی پیامد این نوع نگهداری در نظر گرفته شود. اگر پدربزرگ و مادربزرگ در نگهداری کودک ناموفق باشند، در این صورت به دلیل اختلاف نظرهایی که بین پدربزرگ و مادربزرگ با والدین به وجود می آید کودک با تضاد تربیتی رو به رو می شود و شاهد دوگانگی در تربیت خواهیم بود. گاهی اوقات به دلیل توجه و حمایت بیش از اندازه و غیر منطقی پدربزرگ و مادربزرگ شاهد رفتارهای نامناسبی از جانب کودک هستیم.

چه پدربزرگ و مادربزرگ هایی در تربیت و نگهداری کودکان موفق هستند؟پدربزرگ و مادربزرگ هایی موفق هستند که می توانند رفتارهایی مثبتی در کودک ایجاد کنند. خصوصاً در سال های اولیه یعنی تا سنین اجتماعی شدن کودک به دلیل ایجاد آرامش و برقراری روابط عاطفی بین پدربزرگ و مادربزرگ با کودک نتایج بهتری را می بینیم.

وقتی مادر شاغل است پدر در نگهداری کودک چه نقشی می تواند داشته باشد؟در گذشته روان شناسان به نقش پدر توجه کمتری داشتند، اما امروزه بر نقش اساسی وی تأکید می شود. باورها دیده شده که پدر و مادر همزمان به منزل می رسند ولی پدر به استراحت و مادر به کارهای منزل می پردازد. در حالی که این مادر با خستگی بیرون و داخل منزل باید زمانی را به کودکان اختصاص دهد. گاهی اوقات در چنین مواقعی مادر خسته یکی از این دو حالت را در پیش می گیرد:

1- شاهد برخوردها و تنش هایی بین مادر و کودک می شویم.

2- برای آرام کردن کودک از بازیچه هایی نظیر کامپیوتر، ویدیو و … استفاده می کند.

برای موفقیت مادر شاغل در این محدوده زمانی، پدر می تواند بخشی از وظایف نگهداری از فرزند را برعهده گیرد و به این ترتیب از مشکلات تا حدودی بکاهد. حمایت های همسر در کارهای منزل باعث خستگی کمتر مادر و افزایش بازدهی وی می شود. در صورت امکان والدین می توانند با تنظیم ساعت های کاری غیر همزمان به طور جداگانه از کودک خود نگهداری کنند.


■ جدایی مادر از فرزند در مراحل مختلف سنی چه واکنش هایی را در کودک به دنبال دارد؟

 احساس گناه مهم ترین احساس منفی مادران شاغل است این احساس به علت نگرانی مادر از عدم حضورش در کنار فرزند ایجاد می شود برای مثال مدام جملاتی از جانب این مادران از قبیل بچه ام تب کرده و کنارش نیستم الان ممکن است گرسنه باشد و … شنیده می شود

با توجه به این که کودکان در مراحل مختلف تحول روانی و رشد جسمانی خصوصیات متفاوتی دارند، واکنش های آنها نیز متناسب با این مراحل متغیر است برای مثال اگر کودک را پیش از دو سالگی به پرستار یا فردی غیر مادر بسپریم که در نگهداری او ناموفق باشد با واکنش هایی نظیر اضطراب جدایی با نشانه های وحشت زدگی همراه با ناراحتی های جسمانی نظیر اسهال، تهوع، استفراغ و … رو به رو می شویم. در دوره پیش دبستانی اضطراب جدایی با پرخاشگری و نارسایی در توجه و … آشکار می شود. در کودکان دبستانی علاوه بر موارد بالا افت تحصیلی را می بینیم. در دوره نوجوانی با توجه به بحران بلوغ و تغییراتی از قبیل بروز اخلاق خود پیروی و حس استقلال طلبی، نوجوانان فکر می کنند قدرت انجام هر کاری را دارند به علاوه بحران های عاطفی در رابطه با جنس مخالف، وارد شدن به گروه های مختلف و … از جمله مسایلی هستند که می توانند مشکلاتی را برای نوجوانان فراهم کنند. این جاست که ارایه راهنمایی های به موقع مادر می تواند از بروز بسیاری از خطرات پیشگیری کند و یا از شدت بحران ها بکاهد.

در این راستا با مادران موفق نیز مواجه هستیم. در این جا کیفیت مادری مطرح می شود. آموزش کوکان در سنین پایین تر می تواند بازدهی بیشتری نسبت به سنین بالاتر داشته باشد. مادر می توانند از سنین پیش دبستانی به آموزش مهارت های زندگی بپردازد و با استقلال کودک، احساس گناه ناشی از عدم حضور خود را کاهش دهد در این شکل از آموزش می توان مسئولیت ها را در قالب بازی به کودکان سپرد. برای مثال از کودک بخواهیم تا گردگیری کند، در آماده کردن غذا کمک کند و … کودکانی که در دوره پیش دبستانی مهارت های زندگی را در قالب بازی آموخته اند در دوران مدرسه بر اساس نیاز خود آن مهارت ها را به کار می برند. ما می توانیم استقلال این کودکان را علاوه بر حل مشکلات روزمره در امور مدرسه نیز ببینیم. در مورد اخیر پدر و مادر پس از برگشت به خانه در جایگاه راهنما قرار می گیرند و لازم نیست بار کمک به حل تکالیف را به دوش بکشند. چنین آموزشی گرچه به کندی اثر می گذارد ولی نتایج عمیقی را از لحاظ موفقیت تحصیلی و سایر موقعیت های زندگی کودک بر جا می گذارد. اگر از کودکی چنین آموزش هایی لحاظ شده باشد، در دوران نوجوانی مادر به علت همکاری بچه ها در انجام کارهای منزل دارای آرامش بیشتری بوده و او فرصت پیدا می کند که ارتباط بیشتری با بچه ها داشته باشد. حتی مادرانی که نسبت به تغذیه کودک بیش از اندازه توجه داشته و وقت صرف می کنند، می توانند گاهی با فراهم کردن غذاهای ساده تر فرصت بازی کردن با فرزندانشان را ایجاد کنند.

کمک و حمایت اطرافیان به مادران و کاهش شکایت های آنها از خستگی روانی و جسمانی اثرات مثبتی را در منزل به دنبال خواهد داشت و در نهایت فرزندان چنین مادرانی در سنین بالاتر نه تنها از شاغل بودن مادر احساس نارضایتی نمی کنند بلکه از جایگاه اجتماعی مادر احساس غرور و رضایت دارند.

گاهی مادران شاغل به علت جدایی از فرزند احساس گناه دارند، علت ایجاد احساس گناه و تأثیرات آن را بر روی رابطه مادر و کودک توضیح دهید؟احساس گناه مهم ترین احساس منفی مادران شاغل است. این احساس به علت نگرانی مادر از عدم حضور در کنار فرزند ایجاد می شود برای مثال مدام جملاتی از جانب این مادران از قبیل بچه ام تب کرده و کنارش نیستم، الان ممکن است گرسنه باشد و … شنیده می شود. وی فکر می کند حضورش در خانه به رفع این مسایل کمک می کند، در حالی که این احساس، اضطراب ایجاد می کند و در نهایت به رابطه مادر و کودک آسیب می رساند که به صورت پرخاشگری مادر، توجه بیش از اندازه به کودک و … بروز می کند. این واکنش ها اضطراب را تشدید می کند. بنابراین مادر باید در جهت کاهش باورهای منفی حرکت کند.

البته احساس بیهودگی و بی ارزشی را در مادران شاغل هم می بینیم. مادری که بخشی از بار اقتصادی خانه را بر عهده گرفته پس از مدتی اگر حمایت نشود و زحمات او به حساب نیاید به این نتیجه می رسد که بهترین سال های زندگی اش را تباه کرده است. به نظر می رسد یکی از روش های مقابله با این احساس در مادران ایجاد تغییر در باورهای منفی است. همواره احساس رضایت شغلی در مادران خانه دار و یا در مادران شاغل در بیرون از خانه می تواند در کاهش تنیدگی آنان موثر باشد که در نتیجه فرزندان آرامش بیشتری را در خانه به دست می آورند.

■ احساس گناه در مادر خانه دار به چه شکلی آشکار می شود؟

مادر خانه داری که هدف و برنامه زندگی اش تنها رسیدگی به بچه هایش است، و هیچ گونه وقت و زمانی برای خود ندارد چنان با کودک خود در آمیخته است که با اشتباهات جزیی کودک احساس گناه می کند. گاهی اوقات این قبیل مادران پس از سال ها احساس بیهودگی می کنند چرا که در برهه ای از زمان با شادابی کامل به ارایه خدمات به فرزندان و شوهر خود پرداخته اند و زمانی می رسد که فرزندان دیگر نیاز به آنان ندارند و با حذف این عوامل، مادری با انگیزه های از دست رفته باقی می ماند.

■ بازی با کودک چه تأثیری در زندگی وی دارد؟

کودک ضمن بازی کردن مهارت های زندگی را آموزش می بیند و به استقلال وی کمک می کند.

■ والدین شاغل در انتخاب مهدکودک به چه نکاتی باید دقت کنند؟

فراهم کردن نیازهای عاطفی، ذهنی، شناختی کودک و نگهداری بی خطر از کودکان شاخص هایی است که والدین باید در انتخاب مهدکودک به آن توجه کنند. برای تحقق این امر والدین باید فرصت بیشتری را در این زمینه صرف کنند.


مطالب پیشنهادی:

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

 کافئین بر بدن چه اثراتی دارد؟

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

برای شوهرتان همسر باشید نه مادر



آیا میخواهید با شوهرتان به مشکل برنخورید ,حتما می خواهید پس این مقاله مفید را مطالعه کنید تا شش اشتباه بزرگی که زنان در رابطه با مردان انجام می دهند را انجام ندهید و رابطه شما با شوهرتان هرگز دچار مشکل نشود.

۱) اشتباه اول:


زنان در حق مردان مادری کرده و آنان را با بچه ها اشتباه می گیرند.

این جمله یعنی اینکه زنان بیش از حد در حق مردان مفید واقع می شوند و کارهای را که خودشان می بایست انجام دهند برایشان انجام می دهیم برای مثال:

۱) در حق آنها مفید هستید، مثلا: دنبال کلید هایش می گردیم.

۲) راه انداختن بازی های کلامی با انها جهت بیرون کشیدن اطلاعات: گرسنه ای؟ چی دوست داری؟ چی کار کردی؟

۳) ما چنین فرض می کنیم که مردها کم حافظه اند و اطلاعاتی که می بایست خودشان به خاطر داشته باشند ما باید به آنها گوش زد کنیم: وقت دکتر امروزت یادت نره! یادت نره بچه ها رو از مدرسه بیاری!

۴) آن ها را نکوهش می کنید آن گونه که بچه هایتان را دعوا می کنید: چند بار بگم چراغ ها را قبل از خوابیدن خاموش کن!

۵) به عهده گرفتن کارهایی که فکر می کنید نمی توانند انجام دهند: یک روز با بچه ها فرستادمش که برن لباس بخرن فاجعه بود! دیگه همچین کاری را نمی کنم.

۶) اصلاح کردن اشتباهاتشان و امر ونهی کردن به آنها: اگر جای تو بودم از سمت چپ رانندگی می کردم! اگر جای تو بودم از فیلیپ به خاطر کاری که انجام دادم معذرت خواهی می کردم.

اما چرا ؟؟؟

به دلیل حس مادرانه ای که در وجود همه زنان است و آنها هنگامی که دختر کوچکی بودند همین رفتار را از مادر خود دیده اند و همان الگو را عینا تکرار می کنند و مسلما مردها هیچ مخالفتی با این عمل ندارند چون راحت تر هستند که کس دیگری کارهایشان را انجام دهد اما به یاد داشته باشید این کار بعد از مدتی شما را کلافه و خسته می کند.

اما چرا بعد از مدتی با وجود تمام این فداکاری هایتان ، باز هم روابطتان خراب می شود؟؟

علی رغم اینکه در ابتدا این روابط جوانب مثبتی دارد اما بعد از گذشت زمان همسرتان از شما منزجر می شود چون الان او همانند یک پسر بچه ای است که همیشه آرزوی این را دارد که خانه، هم چنین مادر خود را ترک گفته و مستقل زندگی کند و با برقراری رابطه ای جدید آنها مادرشان (همسرانشان) را با یک معشوقه معاوضه می کنند.

 و با امر ونهی مداوم به همسرتان او احساس می کند که بی لیاقت است و باعث به وجود آمدن یک چرخه ی معیوب در زندگی می شود.

امّا راه حل:


الف) از انجام دادن کار هایی که همسرتان خودش می تواند انجام دهد پرهیز کنید: اجازه دهید خودش دنبال کلیدش بگردد. ولی هیچ گاه جواب سرد کننده ای به او ندهید مثلا به او نگویید خودت برو بگرد من که مادرت نیستم.

ب) با همسرتان مانند شخصی لایق، دانا و قابل اعتماد رفتار کنید. سعی ننمایید به جایش فکر کنید و یا تقویم او باشید. یک بار که وقت دکترش را فراموش کرد دفعه ی بعدی آن را به خاطر می سپارد.

ج) مسئولیت ها را به او واگذار کنید و اگر از انجام آنها برنیامد سعی نکنید مسولیت ها را از او سلب نمایید. هرگز وسوسه نشوید که او را نجات دهید و کنترل اوضاع باز به دست خودتان بیافتد و به او اجازه اشتباه کردن بدهید.

۲) اشتباه دوم:


 زنان، خود و ارزش هایشان را زیر پا گذاشته و در مقایسه با مردان، خود را در مرتبه دوم قرار می دهند.

تصور کنید بر سر میز شام یک تکه از ماهی های بزرگتر آن یکی است آن را به کی می دهید؟ چرا به همسرتان؟ و خودتان را در رتبه دوم قرار می دهید.

۱) ما علاقه، عادت ها و فعالیت های خود را بخاطر همسرمان کنار می گذاریم چون این علایق خوشایند او نیست، و معمولا زنان می گویند که وارد مرحله جدیدی شده اند ودیگر این فعالیت ها برایشان جذابیتی ندارد در حالی که خودشان را گول می زنند و اغلب اوقات بعد از تمام این روابط (طلاق) دوباره زنان به همان فعالیت های سابقشان باز می گردند.

 و یا اینکه بسیاری از مردان سعی دارند شما را از کسانی که دوستشان دارید (پدر، مادر، دوستان…) جدا کنند. مردانی که از درون احساس ناامنی زیادی دارند، شما را از سیستم های حمایتیتان جدا کنند. زیرا آنها نیاز دارند که احساس کنند همسرشان در کنترل کامل آنها باشد.


 اما اگر کسی دیگر این کار را با خودشان انجام دهد و آنها در کنترل خود بگیرد شکوه سر می دهند و اینکه زن در کنترل مرد باشد دو اثر سوء دارد:

- بیش از حد به مرد خود وابسته می شوید چون جز او کسی را ندارید.

- شما منزوی و گوشه گیر شده و قادر به برقراری ارتباط با دیگران نخواهید بود.

۲) از لحاظ احساسی و برای اینکه مردتان را راضی کنید به هر شکلی که او می خواهد در می آیید: یکی از معمول ترین راه هایی که ارزش خود را زیر پا گذاشته و خود را در درجه ی دوم اهمیت قرار داده و همه چیز خود را حتی قیافه، رفتار و عقایدشان را تغییر داده تا به شکل زن ایده ال او در آیند. خود را در معرض جراحی های خطرناک قرار داده فقط بخاطر اینکه همسرشان او را با قیافه دیگر و یا هیکل دیگر بیشتر دوست بدارد و می پسندد.

۳) برای اینکه رویاهای مرد مورد علاقه تان را تحقق ببخشیم، رویا هایمان را به کلی فراموش می کنیم. زنی که از کار خود استعفا می دهد تا به شغل همسر خود برسد و به او کمک کند و بعد از سه سال که آنها قطع رابطه می کنند خود را بیکار و نیازمند می بیند.

چرا زنان در روابط خود را فدای دیگران می کنند؟


زنان به دلایل زیادی این کار را انجام می دهند چون هزاران سال است که به زنان آموزش داده اند که خود را فدای شوهرانشان کنند. (علایق، استعداد، و شغل هایشان را و ….) چون مادران و مادر بزرگانمان خود را این گونه دیده اند . به عوض آن که تلاش کنیم رویا های خودمان را تحقق ببخشیم فدا کردن انها در راه مردانمان را نوعی ایثار و قربانی می دانیم. خیلی ساده است که بگوییم:

می توانم درسم را تمام کنم و یک مهندس شوم، اما دوست داشتم حمایت بیشتری از همسرم که در رشته عمران تحصیل می کرد، بکنم، بنا براین تصمیم گرفتم از حق خودم بگذرم. وقتی شخصیت خودتان را برای این که بیشتر دوست داشته شوید زیرا پا می گذارید نتیجه این خواهد شد که خودتان را کمتر دوست داشته باشید.


راه حل: چگونه از فدا کردن رویاها در روابطمان پرهیز کنیم:

الف) از تمامی رویا ها و خواسته های گذشته تان که بخاطر عشق شوهرتان زیر پا گذاشته اید لیستی تهیه کنید (درسته که سخته اما این کار را انجام دهید) تا در اینده دیگر مرتکب چنین کاری نشوید.

ب) رویاهایتان را تعقیب کنید و شخصیت خود را تمام و کمال بخاطر بسپارید و به خاطر شخصی به هر رنگی در نیاید به امید اینکه مردی را بیابید که بتواند شما را اغنا کند. هر چه زنی کامل تر باشید احتمال اینکه مستاصل شوید کمتر است و ارزش هایتان را کمتر زیر پا می گذارید.

 ۳) اشتباه شماره سوم :


زن های عاشق توانایی های یک مرد می شوند.

الف) آیا از این که مدام استعدادهای مرد زندگی تان را شکوفا می سازید به خود می بالید؟

 ایا همیشه احساس می کنید همسرتان تنها به این دلیل در کارهایش موفق نبوده که تا به حال کسی پیدا نشده او را واقعا دوست داشته باشد؟ و حال که شما از راه رسیده اید این کار را می توانید بکنید؟ چگونه عاشق پتانسیل های یک مرد می شویم؟

ما به ماموریت نجات روحی می رویم و مردهایی را می یابیم که مایل نیستند به خود کمک کنند اما ما سعی می کنیم به انها کمک کنیم.

ب) مردهایی را می یابیم که ما را دوست ندارند و یا با ما خوش رفتار نیستند .

 اما ما همچنان به این رابطه ادامه می دهیم و با این تعریف و تمجید های می خواهیم که انان را شیفته خود بکنیم.زنانی که این گونه هستند با خود می گویند : اگر به او محبت بیشتری بکنم حتما او عوض میشود . زنانی که عاشق پتانسیل های یک مرد می شوند غالبا اعتماد به نفس چندانی ندارند و احساس خوبی نسبت به خودشان ندارند و غالبا فکر می کنند برای اینکه دوست داشته شوندباید سخت تلاش کنند .

 داشتن رابطه ای سالم با یک مرد به معنای عشق ورزیدن به کسی است که در زمان می باشد ، نه عشق ورزیدن به کسی که در اینده به ان تبدیل خواهد شد .

راه حل:

ـ انرژی های خلاقتان را ابتدا متوج زندگی و شغل خود کنید از زندگی، شغل، رویاها و اهدافتان لیستی تهیه کنید و بر نامه های واضح و مشخصی را برای رسیدن به انها ترتیب دهید. مردی را پیدا کنید که مسئولیت سر و سامان دادن به زندگیش را خود به عهده بگیرد. بطوری که مجبور نباشید دائم به جای او کار کنید.

۴) اشتباه شماره چهارم:


 استعدادها و توانایی های خودتان را دست کم نگیرید و حتی گاهی اوقات آنها را مخفی می کنید .

ایا مدام عادت دارید درحضور مردی که دوستش دارید ، خودتان را پایین بیاورید؟ ایا استعداد و توانایی هایی دارید که همسرتان از ان ها خبر ندارد؟ اغلب ما از ترس اینکه مبادا زندگی مان را بدین وسیله تهدید کرده باشیم استعداد و موفقیت هایمان را پنهان می کنیم

راجع به خودمان با کلمات تحقیر امیز صحبت کرده و خودمان را به خاطر کوچک ترین اشتباهی که مرتکب می شویم پایین می اوریم و طوری رفتار می کنیم که انگار خودمان را دوست نداریم اما چرا ؟؟ چرا این کار را انجام می دهیم ؟؟

همه ی ما حرف هایی از این قبیل را شنیده ایم که: ” وقتی در کنار مردها هستی خودت را با هوش تر از او نشون نده و گرنه تو را با خودشان بیرون نمی برند . اگر اون ها را بالا ببری و بهتر از خودت نشان دهی تو را بیشتر دوست می دارند ”

راه حل:

ـ هر گاه تعریف و تمجیدی از شما شد به جای اینکه ان را رد کنید همان لحظه مچ خود را گرفته و به خود بیاموزید تا این کار را ترک کنید و ان وقت بزرگی و عظمت خود را جشن بگیرید. و دفعه ی بعد که کسی از شما تعریف کرد نفس عمیقی بکشید و بگویید: متشکرم. بدنبال مردی باشید که تمایل داشته باشد ،بزرگی و درخشش شما را ببیند.

مطمئن شوید با کسی ازدواج می کنید که تمایل دارد شما را در پیشرفت هایتان حمایت کند پیشرفت هایی که همواره استحقاقش را دارید .

۵) اشتباه پنجم:


 زنان از موضع ضعف برخورد می کنند.

متاسفانه زن ها عادت دارند که با دیگران از موضع ضعف برخورد می کنند و قدرت را به دست مردان زندگیشان می دهند. برای زن هایی که مرتکب این اشتباه می شوند به امید اینکه مردهای شان بیشتر دوستشان داشته باشند یک اسمی گذاشته اند: ” قربانیان عشق “.

 قربانی عشق کسی است که خود را به علتی برتر فدا می کند و در این راه اعتماد به نفس را از دست می دهیم تنها به این دلیل که مردی ما را بیشتر دوست داشته باشد.

راه حل: چگونه در مقابل مردان از موضع ضعف برخورد می کنیم؟

ـ شاید فکر می کنیم که با این کار احساسات یکدیگر را بهتر درک می کنیم و بسیار بخشنده و مهربان هستند. اما ان چه حقیقت دارد، این است که به بدترین وجه انها، قربانی عشق هستند و به مردانشان این اجازه را می دهند که با انها بدرفتاری کنند.

 ۶) اشتباه شماره شش:


 زنان هنگامی که نیازهایشان را از مردان مطالبه می کنند مانند دختر بچه ها رفتار می کنند.

وقتی دختر بچه کوچکی بودید به خاطر شیرین بودن، ناز نازی بودن و اسیب پذیریتان توجه زیادی گرفته اید. شاید هنوز هم متوجه نباشید که چقدر دور و بر مردها این کار را انجام می دهیم، مخصوصا وقتی که به تحسین و عشق نیازمندید.

چگونه این کار را انجام می دهیم؟

موقعی که جواب درست موردی را می دانید، طوری رفتار می کنید که گویی ساده لوح و چشم و گوش بسته هستید و این باعث می شود که مردان به شما حس برتری و یک حس اعتماد بنفس کاذب و غیر واقعی داشته باشند.

 و یا اینکه به هنگام عصبانیت گریه می کنید!! ایا در مواقعی که باید محل را ترک کنید، می مانید و در عوض اخم می کنید. از انجایی که به ما اموزش داده اند که دختر ها نباید داد و فریاد کنند برای همین ما احساسات خودمان را سرکوب می کنیم تا کمتر تهدید امیز باشد و مرد زندگی مان ما را بیشتر دوست داشته باشد.

راه حل: چگونه بچه گانه رفتار نکنیم ؟؟


ـ وقتی گریه می کنید از خودتان بپرسید ایا واقعا عاملی وجود دارد که من بخاطرش گریه کنم و این طور عصبانی باشم ؟ این جمله خیلی مهم است!!

اگر با نشان دادن خشمتان مشکل دارید، ممکن است به جای ان که گریه کنید اما احساسات واقعیتان را به مانند یک بزرگسال ابراز کنید نه اینکه پشت اشک هایتان مخفی شوید البته این بدین معنی نیست که نباید به خودتان اجازه بدهید که گریه کنید. بار بعد که احساس گیجی و سر در گمی کردید از خودتان بپرسید اگر گیج و حیران نبودم، احساس واقعیم این است که… این تمرین فوق العاده ای است .

قبل از ان که منتظر مردی باشید که بیاید و شما را نجات دهد ،فکر کنید که تنها هستید و باید به تنهایی به این مشکل فائق ائید، بعضی از مشکلات ریشه در دوران کودکی افراد دارد و ترک انها ساده نخواهد بود. اجازه دهید زن قوی و فوق العاده ای که در درون شماست بیرون بیاید .

منبع:  هفته پارسی


مطالب پیشنهادی:

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

 کافئین بر بدن چه اثراتی دارد؟

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

عوامل خوشبختی در زندگی زناشویی


خوشبختی ارزشمند است و باعث زیبایی و شادی در زندگی می شود. گرچه یک روش واحد برای دو فرد به منظور داشتن زندگی زناشویی خشنود وجود ندارد اما عوامل مشترکی وجود دارد که در زندگی زوج های خشنود مشاهده می شوند این عوامل عبارتند از:

 

ابراز عشق و صمیمیت زن و شوهر نسبت به یکدیگر :


در بین محققان درباره پذیرش صمیمیت بعنوان عنصر اساسی در کیفیت زناشویی اختلافی وجود ندارد، چراکه یکی از نیازهای مهم انسانی، نیاز به عشق و محبت است و زن و شوهر نیاز دارند که مورد محبت یکدیگر قرار گیرند.در عرصه عشق ومحبت است که زن و شوهر یکدیگر را کاملاً درک می کنند و به خواسته های یکدیگر احترام می گذارند. بر اساس مطالعات انجام گرفته، صمیمیت به سه نوع فرعی تقسیم می‌شود : کلامی، عاطفی و جسمانی، این سه متغییر هر یک به سهم خود می توانستند به عنوان عوامل تأمین کننده پیوند وتعامل با سایرین و پیش بینی کننده خشنودی زناشویی نقش مهمی داشته باشند .

 

احترام به همسر :


یکی از عوامل موثر در خشنودی زناشویی احترامی است که از جانب زن وشوهر به یکدیگر گذاشته می‌شود . نتایج تحقیق محققان نشان داده زوجهایی که به یکدیگر احترام می گذارند، قادر به پذیرش و درک احساسات یکدیگرهستند و از خشنودی بیشتری برخوردارند .

 

توافق در روابط جنسی :


نیازجنسی یکی از نیازهای طبیعی بشر است. در یک رابطه سالم زناشویی این نیاز بطور سالم توسط همسر ارضاء میگردد.پژوهش ها نشان داده است زوجهایی که در رابطه زناشویی خود به نیازهای یکدیگر از جمله نیاز جنسی توجه می کنند، از رابطه خود احساس خشنودی بیشتری می کنند .

 

برقراری روابط اجتماعی :


انسان موجودی اجتماعی است وسازگاری انسان در اجتماع بیانگر یادگیری رفتارهای مناسب اجتماعی اوست که می تواند به محیط خانواده نیز تعمیم یابد؛ بدین معنی که افرادی که در زندگی زناشویی موفق هستند در روابط اجتماعی خود نیز افرادی سازگاری هستند .

 

توافق در مسائل اقتصادی :


گرچه مسائل مربوط به دخل وخرج اغلب می تواند کیفیت رابطه زناشوئی را تحت تأثیر قرار دهد ولی نتایج تحقیقات در باره رابطه مسائل اقتصادی وکیفیت زناشوئی تناقض آمیز بوده است. به عنوان مثال برخی تحقیقات دریافتند که بهبود وضعیت اقتصادی زنان احتمال افزایش طلاق یا جدایی را در پی داشته است.زوج های خشنود آنهایی هستند که به یکدیگر احترام می گذارند، نسبت به هم بردبار هستند، از سرزنش یکدیگر اجتناب می کنند، به دنبال عواملی هستند که در روابط آنها تأثیر مثبت به جای بگذارد، بر پایه اعتماد متقابل به تشریک مساعی می پردازند .

 

توافق در مسائل مربوط به فرزندان :


در اکثر موارد خشنودی زناشویی با تولد فرزندان سیری نزولی می یابدو زنان بیشتر از مردان از آن تأثیر می پذیرند .

 

توافق در مسائل عقیدتی و ارزشی :


توافق در ارزشها بین زوجین با خشنودی زناشوئی مرتبط می باشد بطوریکه که هماهنگی ارزشهای زن و شوهر ارتباط قوی و مثبت با خشنودی زناشوئی دارد.در حقیقت زوج های خشنود آنهایی هستند که به یکدیگر احترام می گذارند، نسبت به هم بردبار هستند، از سرزنش یکدیگر اجتناب می کنند، به دنبال عواملی هستند که در روابط آنها تأثیر مثبت به جای بگذارد، بر پایه اعتماد متقابل به تشریک مساعی می پردازند، به راحتی نظرات خود را ابراز می کنند وآنرا مورد پذیرش قرار می دهند و نهایت اینکه برای حل مشکلات حتی اگر ساده باشند به گفتگو می پردازند. 

مطالب پیشنهادی:

 

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

ژن درمانی چیست؟

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

 

ارتباطات مجازی ، خیانت است؟


اگر فکر می‌کنید شوهرتان در شبکه‌های اجتماعی تلفن همراه با افراد دیگری در ارتباط است، در این شرایط چه کار می کنید؟ !!

ارتباطات مجازی


این روزها خیلی‌ها وایبر دارند، شما چطور؟ تب جدیدی است که پیر و جوان نمی‌شناسد. بیشتر افرادی که تلفن همراه هوشمند دارند در شبکه‌های مختلف اجتماعی عضو می‌شوند، با دوستان‌شان گروه تشکیل می‌دهند، تبادل‌نظر می‌کنند، می‌خندند و تفریح مجازی به‌روز دارند. بدون شک این دنیای مجازی ارتباطات را به طور شگفت‌انگیزی سریع کرده و می‌توانیم پیام‌هایی را در قالب صدا، تصویر و نوشته به سرعت و با کمترین هزینه به آن سوی کره زمین بفرستم اما همین تکنولوژی مفید گاهی اوقات در خانواده‌ها دردسرساز می‌شود و مشکلات کوچک و بزرگی برای زوج‌ها ایجاد می‌کند، طوری که ممکن است زندگی مشترک‌شان را در آستانه فروپاشی قرار دهد.


پس بعضی از مشکلات را بشناسید و برای رهایی از آنها به فکر چاره باشید. هرایر دانلیان، روانشناس و مشاور، شما را راهنمایی می‌کند تا ببینید که این شبکه‌ها چه مشکلاتی برای همسران ایجاد می‌کند و خانم‌ها در صورت بروز مشکل، چطور باید واکنش نشان دهند.


وقتی افراد کم​رو شجاع‌تر می‌شوند


یکی از ویژگی‌های گوشی تلفن همراه این است که خیلی از افراد کمرو را شجاع می‌کند. فرستادن پیامک راحت‌تر از صحبت کردن است. شجاعت سبب می‌شود که ریسک‌پذیری بیشتر شده و فرد ترغیب شود خواسته‌هایش را در قالب شیطنت‌هایی انجام دهد. به این ترتیب وارد فضای مجازی جذابی می‌شود که مخفیانه است.


گاهی اوقات این هیجانات در مراحل سطحی باقی می‌مانند و بعضی وقت‌ها به اندازه‌ای اعتیاد‌آور و شدید می‌شوند که زندگی مشترک را تحت تاثیر قرار می‌دهند. علاوه بر این حرف‌هایی که در دنیای واقعی به سادگی قابل گفتن نیستند، در فضای مجازی شبکه‌های تلفن همراه در قالب شعر، لطیفه، سخن بزرگان و... راحت‌تر بیان می‌شوند.


روش ایده‌آل برای تحقیق


بعضی وقت‌ها خانم‌ها نسبت به روابط اینچنینی همسران‌شان مشکوک می‌شوند. گاهی این شک و تردید‌ها پایه و اساس محکمی ندارند اما در پاره‌ای موارد درست و بجا هستند. به خانم‌ها توصیه می‌کنیم که این مساله را جدی بگیرید. اگر متوجه شدید که همسرتان درگیر چنین رابطه‌ای شده، این نکات را جدی بگیرید:


در درجه اول باید بفهمید این رابطه چقدر جدی است؟ به‌طور مثال آیا در حد ارتباطات کاری بین دو همکار است یا ارتباط از این فراتر رفته و پای جملات و حرف‌های احساسی به میان آمده است؟


بعضی از خانم‌ها برای اطمینان از وجود چنین روابطی چاره‌ای ندارند جز اینکه تلفن همراه همسرشان را کنترل کنند. این کار اشکالی ندارد و اگر خانمی متوجه شد که شک و تردیدهایش بی‌اساس نیست، با این کار مطمئن می‌شود که درست فکر کرده یا خیر. شاید مردها شاکی شوند که حریم خصوصی‌شان خدشه‌دار شده و همسرشان حق ندارد تلفن همراه‌شان را چک کند؛ در صورتی‌که در زندگی مشترک و خانواده، حریم خصوصی معنا ندارد.


قسمت سخت ماجرا اینجاست که متوجه می‌شوید حدس‌تان درست بوده و همسر گرامی ارتباط مجازی خارج از چارچوب خانواده را شروع کرده است. در چنین شرایطی اول از همه کمی فکر کنید و به سرعت واکنش نشان ندهید. اینکه بگویید تو اجازه نداشتی این کار را انجام دهی یا جملات بدتری به‌کار ببرید، نتیجه مثبتی ندارد. مهم این است که یک خانم قبل از اینکه این موضوع را باهمسرش در میان بگذارد، از خودش بپرسد تا کجا می‌خواهد پیش برود. این مرحله وضعیت حساسی است که باید به خوبی مدیریت شود.


التماس نکنید


هرگز و هیچ‌وقت با التماس و خواهش از همسرتان نخواهید که به ارتباطات مجازی‌اش خاتمه دهد. این درخواست، ضعف و ناتوانی شما را نشان می‌دهد و به بهبود اوضاع کمکی نمی‌کند. اشتباه بزرگ دیگر خانم‌ها این است که بیشتر مواقع دعوا یا گریه و زاری به راه می‌اندازند و تسلط خودشان را از دست می‌دهند. بهتر است به همسرتان بگویید:« من متوجه شدم که با فردی ارتباط داری و پیام‌ها را در تلفن همراهت خواندم. به نظرت معنی این کار چیست؟» در عین حال که ناراحت هستید مسلط بمانید و از همسرتان بخواهید در این مورد توضیح دهد. اقدام عجولانه و تهدیدآمیز انجام ندهید.


به‌طور مثال اگر تهدید کردید که با تداوم این ارتباط او را ترک می‌کنید، باید آمادگی عمل به گفته‌های‌تان را داشته باشید. تهدیدی که به مرحله اجرا نرسد، مخرب است. شاید هم همسرتان رک و راست به شما بگوید که مایل به ادامه این رابطه است. در این صورت چه می‌کنید؟ به هر حال به این فکر کنید که در چنین شرایطی چه کار می‌کنید و پیشامدهای احتمالی را در نظر بگیرید. بیشتر زوج‌ها در چنین شرایطی مدام جروبحث می‌کنند. درمجموع مشکل باید علت‌یابی شود.


بدترین واکنش ممکن


بعضی از خانم‌ها بعد از اینکه از جروبحث با همسرشان به جایی نمی‌رسند، با خانمی تماس می‌گیرند که همسرشان با او در ارتباط است و با دعوا یا به زبان خوش از او می‌خواهند پایش را از زندگی مشترک آنها بیرون بکشد. این هم یکی از بدترین واکنش‌های ممکن از سوی خانم‌هاست. حتی اگر از این ارتباط مطمئن هستید، این کار نشانه ضعف مطلق شماست و حاکی از این است که به خودتان تسلط ندارید، نمی‌توانید اوضاع را کنترل کنید و دست به دامن نفر سومی شده‌اید که داخل سیستم خانوادگی شما نیست. با این تماس این پیام را به طرف مقابل منتقل می‌کنید که من ضعیف هستم.


آرامش بعد از توفان


ممکن است بعد از یک جروبحث شدید و در شرایطی که همسرتان عصبانی است، به سمت تلفن همراه برود و در شرایطی که امکان ارتباط به راحتی ممکن است، به فرد دیگری پیامک بفرستد و ارتباطاتی شکل گیرد. انسانی که عواطف منفی‌اش تشدید شده امکان دارد به ادامه رابطه ترغیب شود تا به آرامش برسد. این موضوع باعث می‌شود افراد وارد فضایی شوند که به دلیل شرایط‌خاص، خروج از آن برای‌شان دشوار یا غیرممکن باشد.


شاید همسرتان بگوید که من فقط به فلان خانم پیامک می‌فرستم و خطایی نکرده‌ام. من به تو وفادار بودم. درنتیجه در وضعیت مشابه خیلی از خانم‌ها از خودشان می‌پرسند که آیا این ارتباطات همسرم واقعا خیانت است؟ تعریف کتابی خیانت به شما می‌گوید که هر نوع رابطه عاطفی خارج از خانواده که یکی از زوج‌ها از آن خبر ندارد و این بی‌خبری به عمد صورت گرفته، خیانت محسوب می‌شود چون تمایلی وجود دارد که یکی از زوج‌ها مایل نیست فرد دیگر از آن خبردار شود. درواقع خیانت یک روش حل مسئله است و نشان می‌دهد که مشکلی چه در درون فرد و چه در زندگی زناشویی وجود دارد.


وقتی فردی به چنین فضایی پناه می‌برد، می‌خواهد مشکلی را بدون حضور طرف مقابل حل کند. شاید در ابتدا نیت خیانت نداشته باشد و فقط می‌خواهد عواطفش را با سایرین در میان بگذارد، اما از این راه پایه‌های ازدواج سست می‌شود که این موضوعی جدی است. درمجموع باید گفت هر موضوعی که یکی از زوج‌ها در آن غرق شود در زندگی زناشویی مخرب است، حتی کتاب خواندن، انجام فعالیت‌های خیرخواهانه و... وقتی با همراهی طرف مقابل نباشد، فاصله‌ای میان زوج‌ها ایجاد می‌کند.


اعتماد به نفس حافظ زندگی مشترک


یکی از علت‌های شروع چنین ارتباطاتی، در دسترس بودن تلفن‌های همراه هوشمند و شبکه‌های فراوان مجازی است. اما شاید این سوال برای خانم‌ها پیش بیاید که با وجود این امکانات چطور ازدواج‌شان را حفظ کنند؟ به خانم‌ها توصیه می‌شود که اعتمادبه‌نفس‌شان را بالا ببرند. اصلی‌ترین دلیل بروز چنین مشکلاتی خود خانم‌ها هستند. با وجود اینکه کار می‌کنند و تحصیلات دارند، اعتمادبه‌نفس‌شان پایین است و احساس استقلال ندارند. ضمن اینکه بسیاری از خانم‌ها خیلی زود واکنش شدید نشان می‌دهند.


بنابراین توصیه می‌شود که خانم‌ها برای رفع این مشکلات تلاش کنند تا تسلط خودشان را بهتر حفظ کنند. اگرچه می‌توانند با کمک روش‌های آموزشی و آموختن مهارت‌های زندگی و به کاربردن تمرینات، برای افزایش اعتمادبه‌نفس تلاش کنند ولی بیشتر مواقع این کمبود ریشه‌ای است که با کمک روانکاوی و تحلیل برطرف می‌شود چون نداشتن اعتماد به نفس در دوران کودکی ریشه دارد که باید به‌طور دقیق بررسی شود.


مجله زندگی ایده آل


مطالب پیشنهادی:

 

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

ژن درمانی چیست؟

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

رابطه همسرتان با همکارش



فرض کنید با خواندن پیام های شخصی همسرتان ، یا از طریق یکی از دوستان مشترکتان متوجه شده اید که همسرتان با یکی از همکارهایش رابطه دارد. 

همسرتان با همکارش رابطه داشته است؟ 


فرض کنید با خواندن پیام های شخصی همسرتان ، یا از طریق یکی از دوستان مشترکتان متوجه شده اید که همسرتان با یکی از همکارهایش رابطه دارد. سوال های بسیاری ذهنتان را به خود مشغول کرده اند- چرا به من خیانت کرده است؟ آیا قبلا هم این کار را کرده است؟ آیا او را به من ترجیح می دهد؟ آیا رابطه ما به پایان رسیده است؟


قرار گرفتن در چنین موقعیتی تجربه بسیار سختی است. ولی خوب حتی اگر دانستن این مسئله کمک زیادی به شما نکند، باید بگوییم که افراد زیادی با این مشکل روبرو هستند. تحقیقات نشان داده اند که در ایالات متحده 44% از مردان و 37% از زنان با همکاران خود، حتی برای مدتی اندک هم که شده، رابطه داشته اند. با این مشکل چطور باید مواجه شویم؟


روبرو شدن با همسرتان


مواجه شدن با همسرتان بدون تبدیل کردن موضوع به یک جنگ تمام عیار نیاز به تمرین و مهارت بسیار دارد. قبل از اینکه درباره رابطه اش حرفی با او بزنید چیزهایی که می خواهید به او بگویید را بنویسید تا خطوط اصلی بحثتان مشخص باشد. اگر حین صحبت کردن احساس کردید که دارید زیادی عصبانی می شوی، بحث را متوقف کرده و محیط را ترک کنید تا هم هوایی بخورید و به اعصابتان مسلط شوید و هم فکرتان را یک جا جمع کنید.


درک مشکلات مخفی


همسرتان لزوما بخاطر مسائل جنسی به شما خیانت نمی کند. دلایل بسیاری وجود دارند که ممکن است باعث شوند که به آغوش دیگری پناه ببرد. احساس دوست داشته نشدن، احساس درک نشدن، عدم گذراندن وقت کافی با یکدیگر، و بسیاری مسائل دیگر می توانند این مشکل را به وجود بیاورند. هر کدام ازاین مشکلات در صورتی که درک و برطرف نشود می تواند به مرور زمان به خیانت طرفین منجر شود. با صحبت و زمان گذاشتن این مشکلات را یافته و به کمک یکدیگر راه حلی برای آنها بیابید.


چگونه این مرحله را پشت سر بگذاریم؟


حرف زدن با دیگران


حرف زدن در مورد این مسئله و احساساتتان طی دوران پشت سر گذاشتن این بحران می تواند به شما کمک کند. اگردر دوستان نزدیک یا اعضای خانواده کسی هست که به او اعتماد دارید، می توانید با آنها حرف بزنید و یا اگر دوست ندارید با آشنایان راجع به این مسئله حرف بزنید می توانید به مشاور مراجعه کنید. مراجعه به مشاور این مزیت را دارد که می توانید راهکارهایی نیز دریافت کنید. در هر صورت مهم این است که راجع به مشکلتان حرف بزنید.


کنار یکدیگر باقی ماندن


کنار یکدیگر باقی ماندن پس از خیانت یکی از طرفین انتخاب سختی می تواند باشد. اما این را هم  در نظر بگیرید که گاهی اوقات رابطه پس از برطرف شدن این مشکلات قوی تر از دوران پیش از خیانت می شود. این موقعیت باعث می شود که طرفین رابطه خود را مورد سوال قرار دهند، مشکلات موجود در رابطه شان را یافته و برطرف کنند.


جدا شدن؟


برای برخی یک چنین رابطه ای هیچ توجیهی ندارد و بلافاصله زندگی مشترکشان را به پایان می رسانند. برخی دیگر نیز تصمیم می گیرند فرصت دیگری به طرف مقابلشان بدهند، ولی با گذشت زمان می بینند که سایه تاریک این مسئله رابطه شان را تیره و تار کرده است و نمی توانند بحران پس از آن را پشت سر بگذارند. چنانچه با راهنمایی گرفتن از مشاور نیز به نتیجه مطلوب نرسیدید جدایی گزینه صحیحی برای شما خواهد بود.


مطالب پیشنهادی:

 

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

ژن درمانی چیست؟

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com