عشق و محبت از رکن های اصلی نظام خانواده است که در برخی از خانواده ها پس از گذشت اندک زمانی از ازدواج، سست شده و موجب مسائل و مشکلاتی می شود که اگر در اسرع وقت به این مهم توجه اساسی نشود ممکن است به مرور باعث از هم پاشیدگی زندگی مشترک زوج شده و آن را در معرض آسیب هایی چون جدایی عاطفی، خیانت و طلاق قرار دهد.
روان شناسان معتقدند: برای ایجاد و تقویت رابطه بهتر و موثر با همسر، افزایش سلامت روحی و روانی و تداوم زندگی، فراگرفتن مهارتهای اساسی لازم و ضروری است؛ به طوری که زن و شوهر می توانند با کسب آگاهی و شناخت مهارتهای لازم، زندگی مشترک مثبت و رضایت بخشی را به وجود آورند.
فراگیری مهارتهای زیر برای تداوم عشق و علاقه و ابراز محبت بین زوجین الزامی است:
احساساتی باشید
بسیاری از ما بر حسب عادت، تربیت غلط، تجربه های تلخ جوانی، شیوه زندگی پدر و مادر و یا اطرافیان و ... یاد گرفته ایم که از ابراز احساسات و اندیشه های خود پرهیز کنیم. اما ما توصیه می کنیم بجای تکیه بر این افکار واهی، آنها را رها کنید، احساسات و عاطفه مثبت خود را آغوش بگیرید و از ابراز آنها ترس و واهمه نداشته باشید. فراموش نکنید همسرتان همان کسی است که او را دوست دارید و او هم شما را دوست دارد، شما و همسرتان به هم رسیده اید تا نیازهایتان را مرتفع بسازید اگر به همسرتان ابراز عاطفه نکنید قرار است عاطفه تان را خرج چه کسی کنید! پس یادتان باشد هرگز شایسته نیست احساسات خود را پنهان کنید و همچون سنگ سخت در مقابل همسرتان بی انعطاف و خشک باشید. زمانی که نیازهای عاطفی تان را ابراز کنید و اجازه دهید همسرتان نیز چون شما رفتار کند بی تردید از پس بسیاری از مشکلات برخواهید آمد. مثلا اگر بر سر موضوعی اختلاف نظر با همسرتان پیدا کنید هرگز او را در جبهه مخالف خود نمی بینید و می توانید امیدوار باشید که از راه همدلی ، صبر و گذشت آن را رفع کنید.
همسرتان را همان گونه که هست بپذیرید
تغییر دادن دیگران کاری بس سخت، فرسایشی و بی نتیجه است . این اشتباه بزرگی است اگر فکر کنید می توانید همسرتان را مطابق میل تان درست کنید! شما قبل از ازدواج فرصت داشتید شخصی را که تشابهات روحی و فکری بیشتری با شما دارد انتخاب کنید، حال پس از ازدواج مجبورید با ویژگی های متفاوت و منحصر به فرد او برای یک عمر زندگی کنید. اگر چه ممکن است همسر شما فردی منعطف و تغییر پذیر باشد اما در عین حال مختار است برخی از جزئیات رفتاری و یا عادتی خود را منطبق با خواسته شما کند و یا آن که اصول فکری و عادات خاص خویش را داشته باشد و به هیچ وجه حاضر نباشد از انها دست بکشد.
هیچ یک از این دو حالت پسندیده نیست، قرار نیست همسرتان خودش را در شما ذوب کند و کسی دیگر غیر از خود شود و یا آن که آنقدر قاطع باشد که نخواهد برای احساس همدلی و همراهی هم که شده، چارچوب های خویش را نادیده بگیرد و مطابق دلخواه همسرش رفتار کند. یادتان باشد ازدواج برده داری نیست و شما هرگز مجاز نیستید همسرتان را شبیه خودتان کنید و یا بی تفاوت به خواسته های خود و دیگری باشید. این حق مسلم شماست که دوست داشته باشید همسرتان نوع خاصی از لباس را بپوشد و یا طرز فکرش را در برخی از زمینه ها تغییر دهد و... بنابراین در نخستین گام توصیه می کنیم با خودتان روراست باشید؛ بهتر است بیش از آنکه همسرتان را مجبور کنید خود را عوض کند، یک لحظه با خودتان فکر کنید و خواسته های خود را زیر سوال ببرید : " این فرد مناسب من است و من چنین همسری می خواستم؟"، "آیا من بسیار پرتوقع هستم؟"، " آیا من ظرفیت پذیرش چنین تغییراتی را دارم؟" و...
در دومین گام، سعی کنید ویژگی های همسرتان را آنگونه که هست بپذیرید تا بعدتر بتوانید با درایت و مدیریت عاقلانه پله پله او را به سمت تغییرات درست و دلخواه پیش ببرید.
حریم خصوصی تان را حفظ کنید
گاهی برخی از زوجین از سر ناآگاهی مشکلات زندگی خود را پیش مطمئن ترین افراد که پدر و مادر شان باشند بازگو می کنند غافل از آنکه گاهی راهنمایی های دلسوزانه آنها کار دستشان می دهد؛ مشکلات نه تنها حل نمی شوند بلکه آن موضوع حادتر و پیچیده تر می شود. به همین دلیل توصیه می کنیم سعی کنید مسائل خصوصی و خانوادگی خود را نزد هیچ کس حتی پدر و مادر و یا خواهر و برادرتان مطرح نکنید. بپذیرید شما و همسرتان به عنوان یک زن و شوهر و مدیران یک خانواده جدید، بیش از هر کسی به مسائل زندگی خود آگاه هستید و به همین دلیل هم می توانید درک روشن و واضحی از مشکلاتتان و راه حل های آن داشته باشید .
باهم باشید
اجازه ندهید پای عادت و یکنواختی به زندگی تان باز شود و بین شما و همسرتان فاصله بیندازد. به لحاظ عاطفی و احساسی در کنار هم باشید، برای یکدیگر وقت بگذارید و به یکدیگر توجه کنید تا کیفیت رابطه تان ارتقاء یابد . این توصیه بسیار فراتر از وقت گذرانی و خوش گذرانی است . چه بسا بسیاری از زن و شوهرهای خوشبخت، روزها و یا ماه ها بخاطر شرایط کار و موقعیت اجتماعی از هم دور هستند اما هرگز احساس نمی کنند بین آنها فاصله ای است این درحالی است که برخی دیگر با وجود آنکه شب وروز کنار همند اما از فاصله عاطفی که میان شان وجود دارد در عذابند و آزار می بینند.
اهداف شخصی و مشترک تان را بشناسید
داشتن اهداف شخصی و اهداف مشترک، از ملزومات یک رابطه سالم و موفق است. دربهترین و درستترین حالت، شما و همسرتان باید در اهداف تان همگام و همسو باشید و برای رسیدن به آن اهداف از هیچ کمک و تلاشی دریغ نکنید. اگر از اهداف مشترک یا شخصی همسرتان مطلع نیستید، بهتر است با همسرتان به صحبت بنشینید و راجع به آنها سوال کنید. حتی الامکان مشوق باشید و زمینه ای را فراهم آورید که خواسته های همسرتان تحقق یابد و یا اینکه به هدفش نزدیکتر شود.
اما اگر علایق بحق همسرتان، مورد پسند شما نیست نباید مانع تراشی کرده و او را محدود کنید. بهتر است خودتان را جای او بگذارید "اگر همسرتان نخواهد شما به خواسته ها و اهداف تان برسید و یا این که آنها را کم ارزش بداند و مسخره نماید، چه عکس العملی نشان خواهید داد؟" بی گمان مخالفت با اهداف و تمایلات همسر، منجر به پیدایش مشکلات جدیدتر و پیچیده تری بر سر راه زندگی تان خواهد شد.
رفتار اشتباه همسرتان را تلافی نکنید
ارتکاب به اشتباه، در زندگی مشترک اجتناب ناپذیر است. گاه یکی از زوجین بخاطر ناآگاهی، عدم درک و تجربه ناکافی مرتکب اشتباهی می شود در این میان اگر طرف مقابل، در صدد انتقام برآئید و یا بخواهد با مقابله به مثل کردن و یا لجبازی رفتار همسرش را تلافی کند بی تردید سنگ روی سنگ بند نمی شود و مشکلات دو صد چندان می گردد. در چنین شرایطی، بهترین کار گذشت است وجستجوی راهی برای متوجه کردن همسر به اشتباه و یافتن راه حلی برای اصلاح و پیشگیری از ارتکاب اشتباهات دیگر.
به جای متهم کردن یکدیگر، پرسش کنید
بجای قضاوت و پیشداوری های نابجا، سرزنش و انتقادهای ناسازنده و یا طرح مسائل اختلاف برانگیز، از یکدیگر پرسش کنید و علت را جویا شوید. مثلا بجای اینکه بگوئید :" من می دانستم تو بی عرضه ای و نمی توانی از من دفاع کنی!" ، از همسرتان بپرسید: " به چه علت از من دفاع نکردی؟"؛ با این پرسش نه تنها از نظر و چرایی رفتار همسرتان آگاه می شوید بلکه می توانید با درنظر گرفتن جوانب و گاه حتی با اصلاح برداشتهای اشتباه خود و یا همسرتان، پیش از بغرنج شدن موضوع، چاره ای برای آن بیابید و حل مساله کنید.
نسرین صفری
بخش خانواده ایرانی تبیان
مطالب مرتبط:
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
مهربان، وفادار، اهل زندگی، و با گذشتی مثال زدنی است ولی زبانت نمی چرخد بگویی. مثل اینکه سربی به زبانت بستهاند. وقتی میخواهی تمام احساست را یکجا جمع کنی و آن را مثل بمب محبت بر سرش بریزی، عرق سردی بر پیشانیات مینشیند و دو دل میشوی که بگویی یا نه. تردید نکن. یک نفس عمیق بکش و غرور و ترس و خجالت را دور بریز و بگو: «دوستت دارم».
بعضیها وقتی میخواهند از عشق و محبتشان بگویند و همسرشان را مخاطب احساسات لطیف خود قرار دهند، خیلی معذب میشوند. انگار گفتن کلمه دوستت دارم کراهتی دارد که نباید به زبانش آورد. بعضیها هم هستند که استدلال میآورند اگر علاقهشان را بیان کنند، همسرشان جسور میشود. حالا بگذریم از این که بعضی از زنومردها وقتی همسرشان جملات محبت آمیز را نثارشان می کنند پوزخندی میزنند که یعنی عشق را باید در عمل ثابت کرد.اما انگار همه این آدم ها اشتباه می کنند. چون اگر محبت را در دل نگه داری و در خانه قلبت حبسش کنی یا اگر فکر کنی یک جمله با محبت شکستت می دهد و غرور و هیبتت را می شکند آن وقت زندگی جریانی خشک و تکراری می شود که فقط باید تحملش کرد.
کار زیاد سختی نیست فقط باید موقعیت شناس و منصف باشی و همیشه یادت باشد که خوبی های همسرت تو را پایبند او کرده است و او آنقدر لیاقت دارد که از زبانت بشنود آدمی خوب و دوست داشتنی است. شاید بدترین رفتار مقابل همسری که دوستش داری و می دانی که او هم این چنین است دریغ کردن از ابراز محبت باشد نوعی کم گذاشتن از عشق و خسیس بودن در بذل عاطفه.
اما باید از یک جا شروع کرد و ابراز محبت را آموخت. اگر یاد بگیریم به جای آن که از روی درماندگی، رمانتیک باشیم با چشم باز و امیدوارانه رفتار کنیم، اگر مطمئن باشیم که خوشبختی نتیجه مهارتی است که باید بیاموزی اش، اگر تمرین کنیم که گام اول را دوست داشتن همسر، پرورش دادن عشق در درون خودمان است، اگر ازدواج را راهی برای تغییرات بزرگ و سفری نیازمند حرکتی دوشادوش بدانیم و اگر سعی کنیم که دوستی به همسرمان را به زبان بیاوریم و آن گاه پایمان را فراتر بگذاریم و برایش بگوییم که چرا دوستش داریم آن وقت زندگی نه تکرار مکررات که جاذبه ای سحرکننده می شود.
پیامبر اسلام (ص) در این باره می گوید: «مردی که به زنش بگوید تو را دوست دارم تاثیر این سخن برای همیشه در روح او باقی می ماند «یا» هر چه ایمان انسان کامل تر باشد به همسرش بیشتر اظهارمحبت می کند».
اگر گفته می شود که آدم تشنه محبت است حرف بیراهی نیست. شاید با فقر اقتصادی با همه مشکلات و پیامد های ناگوارش بشود کنار آمد اما وقتی پای محبت به میان می آید، تاب تحمل نمی ماند. پس وقتی به محبت نیاز داری و همسرت از نیازت غافل است اگر حس تنوع طلبیات هم به جوش بیاید و ضعف اعتقادات و اخلاقیات نیز چاشنی اش شود آن وقت چیزی که نباید بشود اتفاق می افتد: خیانت.
خیانت احساسی زمانی روی می دهد که فرد احساس می کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده به طوری که فرد از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می برد و کم کم به این نتیجه می رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر بگذراند با دیگری سپری کند
خیلی از آدمها، بویژه زنها، هستند که از خیانت و بی وفایی همسرشان دلخونند و برای خوشبختی از دست رفته شان آه میکشند. حالا اگر همسران همه این افراد را یکسره آدم هایی منحرف و بی قید و بند ندانیم هستند زنان و مردانی که تنها به امید یافتن محبت و دلخوش کردن به کلمات آرام و سرشار از عشقی که هیچ وقت نثارشان نشده تن به برقراری ارتباط با فردی دیگر زده اند. روانشناسان خیانت مردان را علاوه بر تمایلات جسمی تنوع طلب بودن آنان و مشکلات مالی و عاطفی یا انتقام جویی را دلایل اصلی خیانت در زنان می دانند. البته جذاب نبودن همسر، ضعف اعتقادات مذهبی و پایبند نبودن به اخلاق و سنت، مشکلات شخصیتی و روانی یکی از زوجین یا ازدواج اجباری نیز عواملی هستند که در بروز خیانت به همسر نقش مهمی دارند. هرچند که ارضا نشدن حس دوست داشته شدن از سوی همسر اتفاقی است که نمی توان از آن چشمپوشی کرد. امانالله قرایی مقدم، آسیب شناس اجتماعی خیانت بین همسران را به 3دسته تقسیم می کند : رابطه احساسی، جنسی و اینترنتی از مهم ترین خیانت ها میان همسران به شمار می آید که نسبت به انواع دیگر خیانت، رواج بیشتری دارد. او توضیح می دهد: خیانت جنسی زمانی روی می دهد که هیچ گونه پیوند عاطفی میان فرد و طرف مقابلش وجود نداشته و او تنها به دلیل برقراری روابط جنسی و هیجانی، جذب دیگری شده است.
خیانت احساسی زمانی روی می دهد که فرد احساس می کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده به طوری که فرد از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می برد و کم کم به این نتیجه می رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر بگذراند با دیگری سپری کند.
این در حالی است که خیانت احساسی زمانی روی می دهد که فرد احساس می کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده به طوری که فرد از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می برد و کم کم به این نتیجه می رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر بگذراند با دیگری سپری کند.
این آسیب شناس اجتماعی در توضیح خیانت اینترنتی نیز می گوید: این نوع خیانت به همسر شامل گفتگو، تبادل تصاویر و مشخصات با فردی غیر از همسر قانونی است. ارتباطاتی که عمدتا از طریق چت صورت می گیرد و در رابطه با مسائل خصوصی است.
مجموعه این گفته ها نشان می دهد که اگر چه برخی افراد به سبب این که وفا داری را ارزش نمی دانند و نمی توانند در مقابل جذابیت های افرادی غیر از همسرشان مقاومت کنند به خیانت رو میآورند، اما هستند کسانی که هدف شان از پشت کردن به همسرشان تنها آرام گرفتن در سایه محبت بوده نه چیز دیگر. پس اگر همسران بدانند و مطمئن شوند که بهترین و جذاب ترین کلمات را در خانه و از زبان همسرشان می شنوند اگر آدم هایی سالم و بی مشکل باشند بی شک پایبند خانه و خانواده می شوند.
بعضی زنها فکر می کنند همین که خانه دار یا آشپز خوبی باشند و بچه های سالمی به دنیا بیاورند و خودشان را وقف آنها کنند، همسر خوبی هستند.
در مقابل بعضی مردها هم گمان می کنند که اگر صبح زود از خانه بیرون بروند و آخر شب با دستی پر به خانه بر گردند و خیال زن را از قسط و بدهی و مشکلات مالی راحت کنند، بهترین همسر دنیا شده اند، اما آنها که زیر یک سقف رفته اند خوب می دانند که ارزش محبت و داشتن رابطه ای عاطفی با همسر بالاتر از آن چیزی است که بتوان آن را با معیار های مادی سنجید.
خوشبخت بودن چیزی نیست که از آسمان ببارد چرا که داشتن زندگی خوب و آرامش بخش حاصل مهارتی است که با تمرین به دست می آید. تمرینی که نخستین گام آن از جاده مهربان بودن و ابراز محبت می گذرد.
اگر همسرمان ناراحت است باید به احساسش احترام بگذاریم و وقتی خسته است کمکش کنیم، هر وقت به تنهایی احتیاج داریم و می خواهیم با خودمان خلوت کنیم به همسرمان بگوییم و مطمئنش کنیم که بزودی پیش او برخواهیم گشت، در حضور دیگران به او احترام بگذاریم و از خوبی هایش بگوییم، در جمع و در میهمانی ها بیشتر از سایرین به او توجه کنیم، در مناسبت های خوب زندگی مثل سالروز ازدواج یا تولد مطلبی کوتاه بنویسیم و در آن ابراز عشق و علاقه کنیم، سعی کنیم رفتارمان با او مثل روز های اول آشنایی باشد، صمیمت را چاشنی زندگی کنیم و به جای این که در مقابل هم بایستیم به موازات یکدیگر حرکت کنیم، از همدیگر نظرخواهی کنیم، به کار های روزانه اش علاقه نشان داده و از کار هایی که انجام می دهد سوال کنیم و ضمن تهیه هدیه برای او از محل کارمان به او تلفن بزنیم و از حالش جویا شویم و مطمئن باشیم که اگر همه این کارها را انجام دهیم زندگی آرام و همسری مهربان در کنار خود خواهیم داشت.
دیابت را چگونه درمان کنیم؟
چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟
کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟
حقایق بیماری ایدز چیست؟
چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?
چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟