بیش از آنکه تعداد روابط جنسی و نزدیکی در زندگی زناشویی اهمیت داشته باشد کیفیت روابط جنسی است که اهمیت دارد . بسیاری از مردان و زنان هستند که شاید هر شب رابطه جنسی دارند ولی از سلامت جنسی برخوردار نیستند و کسانی هم هستند که در روابط زناشویی خود در طول ماه فقط ۲ بار رابطه جنسی دارند و از سلامت جنسی هم برخوردارند . بنابراین برای داشتنروابط جنسی لذت بخش و صحیح در روابط زناشویی باید سه اصل مهم و اساسی را رعایت کرد .
روابط جنسی و نزدیکی یک رابطه یک سویه نیست که هر کس فقط به فکر خواسته ها و نیازهای شخصی خویش باشد بلکه روابط جنسی یک رابطه دوسویه است که هر یک از طرفین ضمن توجه به خواسته ها و نیازهای خود باید به خواسته ها و نیازهای طرف دیگر نیز توجه نماید . پس تنها زمانی باید به روابط جنسی و نزدیکی اقدام کرد که دو طرف آمادگی برقراری رابطه جنسی را داشته باشند.
آیا رابطه جنسی بیشتر مساوی است با زندگی شادتر؟
اکثر افراد بر این باورند زوجینی که رابطه جنسی بیشتری نسبت به بقیه دارند زندگی شادتر و صمیمی تری دارند آیا این مورد صحت دارد؟
بنا بر یک باور رایج، هر چه بیشتر بودن رابطه جنسی به معنای داشتن زندگی شادتر و روحیه بهتر است. این باور از آنجا ناشی می شود که رابطه جنسی نوعی ورزش محسوب می شود و ترشح هورمون اندروفین در بدن را افزایش می دهد، هورمونی که به خواب بهتر و استرس کمتر کمک می کند. اما واقعاً چنین مطلبی درست است؟ آیا رابطه جنسی بیشتر مساوی است با زندگی شادتر؟
به نقل از آکاایران : شاید کمی عجیب و غیر منتظره باشد اما داشتن رابطه جنسی بیشتر لزوماَ به معنای شادی بیشتر نیست. بنا آخرین تحقیقات انجام شده، دلایل بسیاری برای این برداشت غلط از ارتباط میان رابطه جنسی و شادی وجود دارد. از جمله اینکه، در قدم های ابتدایی رابطه جنسی به فرد نشاط می دهد و این تصور را در او ایجاد می کند که از نظر جسمی سالم تر است. طبیعتاً چنین احساسی محرکی است برای تجربه هر چه بیشتر این حیطه. دانشمندان برای سنجش ارتباط میان دو عامل مطرح شده زندگی دو گروه از زوج ها را مورد مطالعه قرار دادند. زوج هایی که دفعات رابطه جنسی در میان آنها با یکدیگر متفاوت بود.
روابط زناشویی,روابط زناشویی با عکس,روابط زناشویی در دوران بارداری
آموزش روابط زناشویی
اتاق خواب
اتاق خوابی که قرار است ارتباط جنسی در آن صورت بگیرد، نقش مهمی در سلامت این ارتباط ایفا می کند. در اتاق خوابی که آدم به اضطراب می افتد، نمی شود یک ارتباط جنسی سالم و آرامش بخش داشت. محیط مورد نظر باید از هر حیث کاملا امن باشد زیرا اضطراب شایع ترین عاملی است که در سیستم های گیرنده مغزی اختلال ایجاد می کند.
نکات دیگری را هم باید در ساخت و تزیین اتاق خواب مد نظر قرار داد، از جمله این که رنگ اتاق خواب باید حتما روشن باشد، نور اتاق باید کافی باشد، و حتی بهتر است که یک موزیک ملایم و بدون کلام هم گوش تان را نوازش بدهد، چرا که در این شرایط، مغزتان برای ارتباط سالم، آماده تر می شود.
بهداشت جنسی
زن و شوهر قبل از تماس جنسی باید یک دوش کامل بگیرند و خودشان را خوشبو کنند. استفاده از صابون خوشبو کننده به همین دلیل اهمیت دارد. سیستم های تناسلی را هم باید حتما شستشو داد. پس از رعایت بهداشت، نوبت به آرایش می رسد، آن هم یک آرایش کامل. این فرهنگ، صحیح نیست که خانم ها بیرون از منزل آرایش داشته باشند اما درون منزل و در مقابل همسرشان تصور کنند که نیازی به آرایش نیست. توصیه می کنم که زن و شوهر، عطر و ادکلنشان را هم زود به زود عوض کنند. اصلا خوب نیست که آدم برای یک مدت طولانی، مثلا سی سال، فقط از یک نوع خوشبوکننده استفاده کند. شاید همسرتان با عطر و اودکلن تازه تان ارتباط بهتری برقرار کند.
تمیز بودن دهان و دندان مهم است. قبل از ارتباط زناشویی، از چیزهایی مثل سیگار که نفستان را بدبو می کند، حتما پرهیز کنید و یادتان باشد ترجیحا چیزهایی بخورید که نفستان را خوشبو کند.
به خودتان متکی باشید
فرقی نمی کند که همسرتان چقدر دوستتان داشته باشد و بخواهد در روابط زناشویی ارضائتان کند؛ تحریکات و شور جنسی او به هیچ وجه شبیه به شما نیست. به همین دلیل غیرمنطقی است اگر انتظار داشته باشید هر زمان شما تحریک شدید در اختیارتان باشد.باید یاد بگیرید که چطور گهگاه نیازهایتان را کنترل کنید.احتمالاً تصور خواهید کرد که عادلانه نیست و مطمئناً عصبانی خواهید شد.
البته باید که زوج ها تا آنجا که می توانند در زندگی جنسی و روابط زناشویی خود با همسرشان انرژی لازم را صرف کنند، اما بااینحال باز هم ممکن است زمان هایی وجود داشته باشد که شما آمادگی رابطه ی جنسی را داشته باشید در حالیکه همسرتان ندارد. این مسئله ای کاملاً نرمال و طبیعی در روابط زناشویی است و باید آن را بپذیرید. هرچه تلاش همسرتان برای فهمیدن شما و نیازهایتان باید بیشتر شود، تلاش شما نیز در درک این تفاوت ها باید افزایش یابد. قسمتی از این درک و پذیرفتن با اتکای گاه و بیگاه شما به خودتان برای ارضای میل جنسیتان نشان داده می شود. اگر اطمینان داشته باشید که همسرتان واقعاً دوستتان دارد و به شما توجه می کند، انجام اینکار با راحتی بیشتری صورت خواهد گرفت.
فراهم کردن تحریک لازم در همسر
در روابط زناشویی مرد با فکر و یا در نظر آوردن نقاط شهوت انگیز و یا عوامل روانی نعوظ به او دست داده و اغلب در این حالت تحریک شده به حساب می آید آنچه در روابط زناشویی بر زن لازم است تحریک موضعی نیست بلکه تحریک موقعی است و آن زمانی است که مرد در حالیکه دخول انجام می دهد نعوظ وی کاهش می یابد و دخالت زن با تحریک مرد در حالی که عضلات مهبل را بر روی آلت مرد فشار داده رانها را بهم نزدیک می کند و امکانا با دست مالیدن به پشت مرد در امتداد ستون فقرات وی ، نعوظ مرد برگشته و مرد را راضی می سازد
در روابط زناشویی مرد باید در آغاز رابطه جنسی ذهن و فعالیت خود را متوجه تحریک و آماده کردن زن نماید. و البته زن نیز باید به آماده سازی مردش در این مرحله توجه داشته باشد.
قبل از رابطه جنسی لمس بخش هایی از بدن همسر لازم است
در حالی که بسیاری از افراد از رابطه جنسی لذت می برند اما گفتنی است که قبل از آمادگی همسرتان نباید این کار را انجام دهید زیرا ممکن است موجب ناراحتی و درد در او شود یا به سادگی موجب ترسیدن او شود. بنابراین قبل از انجام رابطه جنسی به لیسیدن گوش، گردن، شانه یا هر قسمت دیگر بدن اطمینان حاصل کنید که او به اندازه ی کافی هیجان زده است و از نطر جنسی تحریک شده است.
همانند گنجشک آمیزش نکنید و در روابط زناشویی همسر خود را با آرامش آماده و راضی سازید
سعی کنید در اولین مرحله همسر خور را در شرایط نعوظ کامل قرار دهید : در مردها با تحریک آلت تناسلی و مالش و نوازش آن حالت نعوظ فراهم می شود ( بلند شدن و سفتی آلت تناسلی در مرد را نعوظ مرد گویند ) . در خانمها نعوظ یعنی تحریک و سفتی کلیتوریس و نوک پستان.
کارهایی که نباید در طول رابطه جنسی انجام دهید
کارهایی هستند که در طول رابطه جنسی بهتر است انجام نگیرند در حالیکه بسیار افراد آگاهی کامل را نداشته و دست به انجام این کارها در طول رابطه جنسی می زنند. کارهایی مانند نبوسیدن همسر در طول رابطه جنسی یا مهمتر از آن عدم توجه به ارضاء شدن یا نشدن او صدمات جبران ناپذیری به رابطه ی زناشویی وارد می کند.
در این مطلب سعی شده تا شما را با کارهایی که به رابطه جنسی شما صدمه وارد میکند آشنا کنیم تا با پرهیز از انجام این کارها رابطه زناشویی خود را محکم تر و با صمیمت بیشتری ادامه دهید.
استرس دشمن رابطه جنسی
اضطراب ،ترس ،استرس ،از دشمنان جدی رابطه جنسی وتحریک پذیری میباشند، شوهرتان فردا صبح چطور باید بیدار شود و به سر کار برود ؟ شاید برای شما ساده باشد خب پا میشه میره سر کار اما کیفیت رابطه جنسی برای زن و مرد مشروط به آمادگی ذهنی میباشد ، دغدغه های کاری و روحی بر تحریک پذیری و میل جنسی موثر است شاید وقتی دیگر مناسب باشد ، رابطه جنسی صرفا دخول و انزال نیست و میتوان در شرایطی با معاشقه هر چند کوتاه زنان را تا شبی دیگر آرامش داد.
شوهرتان بعد از رابطه جنسی زود میخوابد
زنان بعد از رابطه جنسی نیاز به توجه و نوازش دارند ، اما به شما میگوئیم فعل و انفعلات شیمائی بدن مردان بعد از رابطه جنسی و ترشح دوپامین باعث خواب آلودگی آنها و خستگی آنها میشود بد نیست بعد از رابطه جنسی با نوشیدنی و یکماساژ سراغ او بروید به شرطی که احساس خواب زیاد نداشته باشد.
مطالب پیشنهادی:
۵۰ درصد زوج ها در زندگی خود اختلالات جنسی را تجربه می کنند
برای محکم تر کردن پیوند زناشویی و داشتن رابطه ای انگیزه بخش، پویا و شاد، راه های زیادی وجود دارد که ما برجسته ترین شان را بررسی می کنیم:
برای محکم تر شدن رابطه زناشویی تان همدیگر را برای تغییر و رشد تشویق کنید
در یک رابطه خوب، هر دو طرف برای رشد و تغییر تشویق می شوند. اگر می خواهید کارتان را رها کنید و درستان را ادامه دهید، همسرتان باید از شما حمایت کند. اگر می خواهید کار جدیدی را امتحان کنید یا به کاری که در گذشته می کردید برگردید، او باید پشتیبان شما باشد.
شما هم باید او را از همین حمایت ها بهره مند کنید. همسرتان را تشویق کنید کارهای جدیدی را امتحان کند، چیزهای تازه بیاموزد و با افراد جدید آشنا شود. اگر بخواهید همسرتان هیچ تغییری نکند و همانطور بماند که هست، زندگی تان فوق العاده خسته کننده خواهد شد.
برای محکم تر کردن رابطه زناشویی تان در بحث ها کوتاه بیایید
کوتاه آمدن به معنی ضعف نیست. کوتاه آمدن به معنی تسلیم شدن نیست. به این معنی نیست که جنگ را باخته اید؛ بلکه دقیقا برعکس آن است. آیا می دانید که گاهی کوتاه آمدن چه کار سختی است؟ دوست دارید حرف شما به کرسی بنشیند، چون فکر می کنید درست است و حرف های همسرتان معنایی برایتان ندارد. یک قدم به عقب بردارید و کمی سیاستمدارانه تر به این مشاجره نگاه کنید. نتیجه منطقی آن چیست؟
اگر حق با همسرتان است، از اینکه آن را بپذیرید، نترسید. حرف او را قبول کنید یا هر دو تا اندازه ای کوتاه بیایید و نظرتان را کمی تغییر دهید تا حس رضایت به تساوی تقسیم شود. نکته مهم این است که نخواهید حتما حرف خودتان را به کرسی بنشانید. بی تردید، کوتاه آمدن و صلح کردن به رشد رابطه تان کمک می کند.
ضعف هایتان را بپذیرید تا رابطه زناشویی تان را محکم تر کنید
همسرتان از شما انتظار ندارد فوق العاده باشید و احتمالا شما هم یک چنین انتظاری از او ندارید. همه ما انسان هستیم و ممکن است ضعف هایی داشته باشیم. در واقع، برای اینکه رابطه ای ماندگار و جدی داشته باشید، باید اجازه دهید همسرتان از ضعف های شما آگاه شود؛ این باعث می شود نسبت به چیزهایی که آزارتان می دهد حساس تر شده و به شما کمک کند تا خودتان را در آن زمینه ها تقویت کنید.
برای محکم تر شدن رابطه زناشویی تان زود و از ته دل او را ببخشید
هر زمان که با هم دعوا کردید، نگران اینکه چه کسی می برد و چه کسی می بازد، نباشید. از مشاجره ها و حرف هایی که زده می شود درس بگیرید و در پی یافتن راه حلی برای مشکل تان باشید. وقتی از دعوایی درس می گیرید، می توانید آن درس را در رابطه تان پیاده کنید تا از بروز دوباره آن مشکل در آینده جلوگیری کنید.
همه اینها خیلی خوب است، اما کارتان تمام نشده است! همسرتان را ببخشید! خودتان را هم همینطور! دعوا تمام شده است، حالا دیگر باید از آن بگذرید. سعی کنید هیچ گاه از همسرتان کینه ای به دل نگیرید، زیرا این خشم و کینه تا جایی ادامه پیدا می کند که دیگر دوست نخواهید داشت رابطه تان را با او ادامه دهید.
برای محکم تر شدن رابطه زناشویی تان، بین رابطه با همسرتان و رابطه با دیگران مرزهای سالم بگذارید
ازدواج یک مرز می خواهد که نفوذپذیری آن نسبی باشد، طوری که به تمام دوستان و اعضای خانواده اجازه ارتباط دهد ولی در امور شخصی و برنامه های شما خللی وارد نشود. البته این موضوع در مورد خویشاوندان درجه اول، کمی پیچیده می شود. اینکه مثلا در برنامه ریزی تعطیلات نوروز، وقت تان را در خانه خانواده خود خواهید گذراند یا خانواده همسرتان؟
یا شاید برای اولین بار در خانه خودتان خواهید ماند؟ یا اینکه چه مقدار پشت تلفن و حضوری با خانواده تان حرف می زنید و در مورد جزییات زندگی تان اطلاعات می دهید؛ از مواردی است که با وجود مرزهای سالم، راحت تر تعیین می شود. البته فراموش نکنید که والدین خود را کنار نگذارید. شما تا آخر به عشق و حمایت آنها نیاز دارید اما مرزی بین محدوده رابطه خود با همسر و رابطه با والدین در نظر بگیرید.
برای محکم تر شدن رابطه زناشویی تان استفاده بیش از حد از وسایل ارتباطی را کنار بگذارید
استفاده افراطی از تلفن، می تواند خوشحالی را از خانه شما دور کند و حامل تنش باشد. هر چه بیشتر تماس و پیام دریافت کنیم، پریشان تر می شویم. تکنولوژی مرز بین خانه و محیط کار را از بین برده است. البته این موضوع به خودی خود بد نیست و انعطاف بیشتری به انسان می دهد اما قرار نیست رییس شما وقتی با شما تماس می گیرد، خبر خوبی به شما بدهد و تشویق تان کند و بگوید کاری که روی پروژه انجام دادی، بی نظیر بود. این تماس ممکن است آغاز یک بحران باشد؛ پس با ایجاد محدودیت، این تنش ها را کم کنید : پست الکترونیکی خود را فقط یک بار در شب چک کنید. اگر تماسی مهم نیست، پاسخ دادن به آن را به فردا صبح موکول کنید. هر شب در ساعت خاصی تلفن و کامپیوتر خود را خاموش کنید.
شرط پیوندهای پایدار :
۱.با فردی ازدواج کنید که به اندازه شما خرج کند
گرچه احتمال بیشتری وجود دارد افراد خسیس با افرادی پیمان ازدواج ببندند که در خرج کردن پول دست گشاده ای دارند، اما این کار به قیمت اختلاف و تعارض زناشویی تمام می شود. پژوهشگران آمریکایی در بررسی نتایج نظرخواهی از بیش از ۱۰۰۰ فرد بزرگسال ازدواج کرده و ازدواج نکرده دریافتند افراد گرایش دارند فردی که از نظر خرج کردن مانند خودشان نیست، به عنوان همسر انتخاب کنند.
اما نتایج این بررسی همچنین نشان داد زوج هایی که از نظر خرج کردن متضاد هم هستند، نسبت به زوج هایی که از لحاظ خرج کردن مانند هم هستند، اختلاف های بیشتری بر سر پول پیدا می کنند و میزان رضایتشان از ازدواجشان پایین تر است.
۲.روابط زناشویی بیشتری داشته باشید
شاید در طول زندگی با افراد «نوروتیک» برخورد کرده باشید؛ افرادی که به آسانی آشفته می شوند، نوسان خلق دارند و مدام نگرانند (به کاراکتر وودی آلن در فیلم هایش فکر کنید). پژوهشگران دریافته اند چنین شخصیت هایی به آسانی با دیگران رابطه برقرار نمی کنند وممکن است با احتمال بیشتری نسبت به شخصیت های دیگر در ازدواج شکست بخورند. پژوهشگران در عین حال دریافتند که «داشتن روابط زناشویی مکرر» ممکن است به زندگی مشترک این افراد کمک کند. بررسی آنها نشان داد که افراد «نوروتیک» تازه ازدواج کرده که رابطه زناشویی خوبی با همسرانشان دارند، به همان اندازه افراد غیرنورتیک، از ازدواجشان رضایت دارند.
حتی اگر رابطه زناشویی تان با همسرتان در اول ازدواج چندان خوب نیست، زیاد نگران نباشید؛ نتایج بررسی ها نشان داده است این رابطه با افزایش سن زوج ها بهبود پیدا می کند. یک بررسی در سال ۲۰۰۶ نشان داد مردان در دهه ۵۰ زندگی نسبت به مردان در دهه ۳۰ و ۴۰ زندگی رضایت بیشتری از روابط زناشویی شان دارند؛ در این تحقیق میزان رضایت از زندگی زناشویی در مردان در دهه ۵۰ زندگی به همان اندازه مردان ۲۰ تا ۲۹ ساله بود.
۳ بگویید «متشکرم»، بگویید «ما»
این کلمه ممکن است باعث تداوم زندگی مشترک شما شوند: «متشکرم» پژوهشگران در یک بررسی از گروهی از زوج ها درباره اینکه آیا به خاطر کارهایی که همسرانشان انجام می دهد، از آنان تشکر می کنند یا نه، سوال کردند. نتایج نشان داد با اینکه بسیاری از این همسران «احساس» سپاسگزاری را دارند، بسیاری از آنها این احساسات را برای همسرانشان «بیان نمی کنند»، چرا که تصور می کنند «همسرانشان از سپاسگزاری آنان خبر دارند.» نتایج همچنین نشان داد افرادی که همسران شان به خاطر کارهایشان از آنها تشکر می کنند، کمتر به خاطر به دوش کشیدن بیشتر بار زندگی احساس رنجش می کنند و رضایت بیشتری از زندگی مشترکشان دارند.
یک کلمه ساده دیگر هم هست که ممکن است خشنودی همسرتان را تقویت کند «ما» است. یک بررسی منتشر شده در سال ۲۰۰۹ نشان می دهد که زوج هایی که از کلمات بیانگر معطوف به همسرشان مانند «ما» هنگام حرف زدن درباره یک تعارض استفاده می کنند، بیشتر به هم علاقه نشان می دهند، رفتارهای منفی کمتری مانند خشم از خود بروز می دهند و میزان استرس فیزیولوژیک کمتری هنگام اختلاف با یکدیگر دارند. استفاده از کلماتی که بیانگر جدایی است، مانند «من» یا «تو» حین مباحثات با ناخشنودی از ازدواج همراهی داشت.
۴.از اول تکلیفتان را مشخص کنید
اگر همسرتان از هم اکنون شما را آزار می دهد، در آینده وضع بهتر نخواهد شد؛ یک بررسی نشان می دهد چنین زوج هایی هر چه بیشتر با هم بماند، پرتوقع تر و بیشتر مایه آزار یکدیگر می شوند. پژوهشگران در یک بررسی از ۸۰۰ نفر در مورد میزان نگرش منفی شان نسبت به همسران، فرزندان و دوستانشان سوال کردند.
در میان این ۳ گروه، همسران بالاترین رده از لحاظ آزاردهنده بودن را به خود اختصاص دادند و دیدگاه های منفی آنها در مورد همسرانشان با گذر زمان افزایش پیدا می کرد. اما این بالابودن نسبی نگرش منفی در میان همسران، ممکن است بخشی عادی از رابطه عاطفی آنها باشد. پژوهشگران، این الگو را در همه شرکت کنندگان در این بررسی یافتند، در نتیجه به نظر می رسد که این افزایش روندی «هنجاری» (از لحاظ آماری) باشد. به عبارت دیگر، چیزی نامعمول رخ نداده است.
منبع : بیست زوج
مطالب پیشنهادی:
بهترین روش برای حرف زدن با همسر
15 درس زندگی که در هیچ مدرسه ای یاد نمی دهند!
چرا آمار طلاق در کشور ما بالاست؟
برای محکم تر کردن پیوند زناشویی و داشتن رابطه ای انگیزه بخش، پویا و شاد، راه های زیادی وجود دارد که ما برجسته ترین شان را بررسی می کنیم:
برای محکم تر شدن رابطه زناشویی تان همدیگر را برای تغییر و رشد تشویق کنید
در یک رابطه خوب، هر دو طرف برای رشد و تغییر تشویق می شوند. اگر می خواهید کارتان را رها کنید و درستان را ادامه دهید، همسرتان باید از شما حمایت کند. اگر می خواهید کار جدیدی را امتحان کنید یا به کاری که در گذشته می کردید برگردید، او باید پشتیبان شما باشد.
شما هم باید او را از همین حمایت ها بهره مند کنید. همسرتان را تشویق کنید کارهای جدیدی را امتحان کند، چیزهای تازه بیاموزد و با افراد جدید آشنا شود. اگر بخواهید همسرتان هیچ تغییری نکند و همانطور بماند که هست، زندگی تان فوق العاده خسته کننده خواهد شد.
برای محکم تر کردن رابطه زناشویی تان در بحث ها کوتاه بیایید
کوتاه آمدن به معنی ضعف نیست. کوتاه آمدن به معنی تسلیم شدن نیست. به این معنی نیست که جنگ را باخته اید؛ بلکه دقیقا برعکس آن است. آیا می دانید که گاهی کوتاه آمدن چه کار سختی است؟ دوست دارید حرف شما به کرسی بنشیند، چون فکر می کنید درست است و حرف های همسرتان معنایی برایتان ندارد. یک قدم به عقب بردارید و کمی سیاستمدارانه تر به این مشاجره نگاه کنید. نتیجه منطقی آن چیست؟
اگر حق با همسرتان است، از اینکه آن را بپذیرید، نترسید. حرف او را قبول کنید یا هر دو تا اندازه ای کوتاه بیایید و نظرتان را کمی تغییر دهید تا حس رضایت به تساوی تقسیم شود. نکته مهم این است که نخواهید حتما حرف خودتان را به کرسی بنشانید. بی تردید، کوتاه آمدن و صلح کردن به رشد رابطه تان کمک می کند.
ضعف هایتان را بپذیرید تا رابطه زناشویی تان را محکم تر کنید
همسرتان از شما انتظار ندارد فوق العاده باشید و احتمالا شما هم یک چنین انتظاری از او ندارید. همه ما انسان هستیم و ممکن است ضعف هایی داشته باشیم. در واقع، برای اینکه رابطه ای ماندگار و جدی داشته باشید، باید اجازه دهید همسرتان از ضعف های شما آگاه شود؛ این باعث می شود نسبت به چیزهایی که آزارتان می دهد حساس تر شده و به شما کمک کند تا خودتان را در آن زمینه ها تقویت کنید.
برای محکم تر شدن رابطه زناشویی تان زود و از ته دل او را ببخشید
هر زمان که با هم دعوا کردید، نگران اینکه چه کسی می برد و چه کسی می بازد، نباشید. از مشاجره ها و حرف هایی که زده می شود درس بگیرید و در پی یافتن راه حلی برای مشکل تان باشید. وقتی از دعوایی درس می گیرید، می توانید آن درس را در رابطه تان پیاده کنید تا از بروز دوباره آن مشکل در آینده جلوگیری کنید.
همه اینها خیلی خوب است، اما کارتان تمام نشده است! همسرتان را ببخشید! خودتان را هم همینطور! دعوا تمام شده است، حالا دیگر باید از آن بگذرید. سعی کنید هیچ گاه از همسرتان کینه ای به دل نگیرید، زیرا این خشم و کینه تا جایی ادامه پیدا می کند که دیگر دوست نخواهید داشت رابطه تان را با او ادامه دهید.
برای محکم تر شدن رابطه زناشویی تان، بین رابطه با همسرتان و رابطه با دیگران مرزهای سالم بگذارید
ازدواج یک مرز می خواهد که نفوذپذیری آن نسبی باشد، طوری که به تمام دوستان و اعضای خانواده اجازه ارتباط دهد ولی در امور شخصی و برنامه های شما خللی وارد نشود. البته این موضوع در مورد خویشاوندان درجه اول، کمی پیچیده می شود. اینکه مثلا در برنامه ریزی تعطیلات نوروز، وقت تان را در خانه خانواده خود خواهید گذراند یا خانواده همسرتان؟
یا شاید برای اولین بار در خانه خودتان خواهید ماند؟ یا اینکه چه مقدار پشت تلفن و حضوری با خانواده تان حرف می زنید و در مورد جزییات زندگی تان اطلاعات می دهید؛ از مواردی است که با وجود مرزهای سالم، راحت تر تعیین می شود. البته فراموش نکنید که والدین خود را کنار نگذارید. شما تا آخر به عشق و حمایت آنها نیاز دارید اما مرزی بین محدوده رابطه خود با همسر و رابطه با والدین در نظر بگیرید.
برای محکم تر شدن رابطه زناشویی تان استفاده بیش از حد از وسایل ارتباطی را کنار بگذارید
استفاده افراطی از تلفن، می تواند خوشحالی را از خانه شما دور کند و حامل تنش باشد. هر چه بیشتر تماس و پیام دریافت کنیم، پریشان تر می شویم. تکنولوژی مرز بین خانه و محیط کار را از بین برده است. البته این موضوع به خودی خود بد نیست و انعطاف بیشتری به انسان می دهد اما قرار نیست رییس شما وقتی با شما تماس می گیرد، خبر خوبی به شما بدهد و تشویق تان کند و بگوید کاری که روی پروژه انجام دادی، بی نظیر بود. این تماس ممکن است آغاز یک بحران باشد؛ پس با ایجاد محدودیت، این تنش ها را کم کنید : پست الکترونیکی خود را فقط یک بار در شب چک کنید. اگر تماسی مهم نیست، پاسخ دادن به آن را به فردا صبح موکول کنید. هر شب در ساعت خاصی تلفن و کامپیوتر خود را خاموش کنید.
شرط پیوندهای پایدار :
۱.با فردی ازدواج کنید که به اندازه شما خرج کند
گرچه احتمال بیشتری وجود دارد افراد خسیس با افرادی پیمان ازدواج ببندند که در خرج کردن پول دست گشاده ای دارند، اما این کار به قیمت اختلاف و تعارض زناشویی تمام می شود. پژوهشگران آمریکایی در بررسی نتایج نظرخواهی از بیش از ۱۰۰۰ فرد بزرگسال ازدواج کرده و ازدواج نکرده دریافتند افراد گرایش دارند فردی که از نظر خرج کردن مانند خودشان نیست، به عنوان همسر انتخاب کنند.
اما نتایج این بررسی همچنین نشان داد زوج هایی که از نظر خرج کردن متضاد هم هستند، نسبت به زوج هایی که از لحاظ خرج کردن مانند هم هستند، اختلاف های بیشتری بر سر پول پیدا می کنند و میزان رضایتشان از ازدواجشان پایین تر است.
۲.روابط زناشویی بیشتری داشته باشید
شاید در طول زندگی با افراد «نوروتیک» برخورد کرده باشید؛ افرادی که به آسانی آشفته می شوند، نوسان خلق دارند و مدام نگرانند (به کاراکتر وودی آلن در فیلم هایش فکر کنید). پژوهشگران دریافته اند چنین شخصیت هایی به آسانی با دیگران رابطه برقرار نمی کنند وممکن است با احتمال بیشتری نسبت به شخصیت های دیگر در ازدواج شکست بخورند. پژوهشگران در عین حال دریافتند که «داشتن روابط زناشویی مکرر» ممکن است به زندگی مشترک این افراد کمک کند. بررسی آنها نشان داد که افراد «نوروتیک» تازه ازدواج کرده که رابطه زناشویی خوبی با همسرانشان دارند، به همان اندازه افراد غیرنورتیک، از ازدواجشان رضایت دارند.
حتی اگر رابطه زناشویی تان با همسرتان در اول ازدواج چندان خوب نیست، زیاد نگران نباشید؛ نتایج بررسی ها نشان داده است این رابطه با افزایش سن زوج ها بهبود پیدا می کند. یک بررسی در سال ۲۰۰۶ نشان داد مردان در دهه ۵۰ زندگی نسبت به مردان در دهه ۳۰ و ۴۰ زندگی رضایت بیشتری از روابط زناشویی شان دارند؛ در این تحقیق میزان رضایت از زندگی زناشویی در مردان در دهه ۵۰ زندگی به همان اندازه مردان ۲۰ تا ۲۹ ساله بود.
۳ بگویید «متشکرم»، بگویید «ما»
این کلمه ممکن است باعث تداوم زندگی مشترک شما شوند: «متشکرم» پژوهشگران در یک بررسی از گروهی از زوج ها درباره اینکه آیا به خاطر کارهایی که همسرانشان انجام می دهد، از آنان تشکر می کنند یا نه، سوال کردند. نتایج نشان داد با اینکه بسیاری از این همسران «احساس» سپاسگزاری را دارند، بسیاری از آنها این احساسات را برای همسرانشان «بیان نمی کنند»، چرا که تصور می کنند «همسرانشان از سپاسگزاری آنان خبر دارند.» نتایج همچنین نشان داد افرادی که همسران شان به خاطر کارهایشان از آنها تشکر می کنند، کمتر به خاطر به دوش کشیدن بیشتر بار زندگی احساس رنجش می کنند و رضایت بیشتری از زندگی مشترکشان دارند.
یک کلمه ساده دیگر هم هست که ممکن است خشنودی همسرتان را تقویت کند «ما» است. یک بررسی منتشر شده در سال ۲۰۰۹ نشان می دهد که زوج هایی که از کلمات بیانگر معطوف به همسرشان مانند «ما» هنگام حرف زدن درباره یک تعارض استفاده می کنند، بیشتر به هم علاقه نشان می دهند، رفتارهای منفی کمتری مانند خشم از خود بروز می دهند و میزان استرس فیزیولوژیک کمتری هنگام اختلاف با یکدیگر دارند. استفاده از کلماتی که بیانگر جدایی است، مانند «من» یا «تو» حین مباحثات با ناخشنودی از ازدواج همراهی داشت.
۴.از اول تکلیفتان را مشخص کنید
اگر همسرتان از هم اکنون شما را آزار می دهد، در آینده وضع بهتر نخواهد شد؛ یک بررسی نشان می دهد چنین زوج هایی هر چه بیشتر با هم بماند، پرتوقع تر و بیشتر مایه آزار یکدیگر می شوند. پژوهشگران در یک بررسی از ۸۰۰ نفر در مورد میزان نگرش منفی شان نسبت به همسران، فرزندان و دوستانشان سوال کردند.
در میان این ۳ گروه، همسران بالاترین رده از لحاظ آزاردهنده بودن را به خود اختصاص دادند و دیدگاه های منفی آنها در مورد همسرانشان با گذر زمان افزایش پیدا می کرد. اما این بالابودن نسبی نگرش منفی در میان همسران، ممکن است بخشی عادی از رابطه عاطفی آنها باشد. پژوهشگران، این الگو را در همه شرکت کنندگان در این بررسی یافتند، در نتیجه به نظر می رسد که این افزایش روندی «هنجاری» (از لحاظ آماری) باشد. به عبارت دیگر، چیزی نامعمول رخ نداده است.
منبع : بیست زوج
مطالب پیشنهادی:
اختلالات و ناتوانی در عملکرد جنسی مردان
درد در نخستین رابطه زناشویی در شب زفاف
اولین رابطه جنسی در شب زفاف همیشه دردناک نیست اما برای برخی از زنان (و یا حتی مردان) امکان دارد که این ارتباط در شب زفاف نامطلوب و دردناک شود. معمولا اولین رابطه در شب زفاف ، دردی در حد معمول (متوسط) دارد که می تواند در برخی از موارد به علت شرایط پزشکی مانند مشکلات مجاری ادرار و یا کیستهای تخمدان شدید شود. این گونه دردها در اولین رابطه جنسی در شب زفاف می تواند منشا هیجانی از قبیل احساس گناه، استرس، اضطراب و …. داشته باشد.
علل دردهای واژینالی در نخستین رابطه جنسی در شب زفاف
زمانی که یک زن برای نخستین بار رابطه جنسی را با همسر خود تجربه می کند به احتمال قریب به یقین به علت از بین رفتن پرده بکارت در شب زفاف درد متوسط یا شدیدی را احساس خواهد کرد به خصوص اگر به علت استرس و یا عدم آمادگی کافی مجرای واژینال وی به اندازه کافی ترشح مخاطی نداشته و به حالت خشک باقی مانده باشد.
البته قبل از پرداختن به ادامه این مطلب، ذکر این مساله الزامی است که :
پرده بکارت عضوی ماهیچه ای است که در ابتدای واژن قرار دارد و عمدتا در اولین یا دومین رابطه جنسی از بین می رود. در برخی از زنان این پرده شکل حلقوی می باشد و ممکن است در اثر رابطه جنسی اصلا آسیبی نبیند و خونریزی رخ ندهد. در زنانی که دارای این نوع پرده بکارت هستند گاه مشاهده می شود که به خاطر بافت ماهیچه ای ضخیم ان ، تا مدتها بعد از نخستین رابطه جنسی همواره درد مقاربت مشاهده می شود.
یکی از علل رایج دردهای واژینال خشکی واژن است. به طور معمول در آستانه رابطه جنسی و تحریک شدن زن، مجرای واژن ترشحات مخاطی را ایجاد کرده تا برقراری رابطه جنسی تسهیل شود اما در اثر استرس و حالات عصبی ممکن است ایجاد این ترشحات، با خلل مواجه گردد.
علل دردهای شکمی در هنگام برقراری رابطه جنسی در شب زفاف
اگر برخی از زنان در هنگام رابطه جنسی احساس دردهای عمیق شکمی کنند، این مساله می تواند ناشی از علل پزشکی مانند مشکلات رحمی و .. باشد. مطابق با نظر متخصصان زنان و زایمان این دردها می تواند ناشی از کیستهای تخمدان، مشکلات مجاری ادراری، بیماریهای عفونی لگنی، آندیومتریوزیس و … باشد.
علل ایجاد درد در آلت مردانه
هر چند که این مشکل چندان رایج نیست اما مردانی هستند که در نخستین رابطه جنسی خود در شب زفاف احساس درد شدید می کنند. یکی از علل رایج این مساله بیماری های دستگاه تناسلی مردانه و یا آسیب و اختلال در بافتی است که روی آلت مردانه را می پوشاند. همچنین در مردانی که ختنه نشده اند(البته در بین ما مسلمانان تقریبا دیده نمی شود) اگر پوست ختنه گاه خیلی سفت و محکم باشد می تواند در هنگام مقاربت مشکل ایجاد کند. سایر علل درد در مردان در حین رابطه جنسی می تواند ناشی از آسیب آلت خارجی مردانه، درماتیتهای پوستی و یا پسوریازیس(دا الصدف) باشد.
مطابق با نظر متخصصان زنان و زایمان دردهای شکمی ناشی از رابطه جنسی می تواند ناشی از کیستهای تخمدان،مشکلات مجاری ادراری، بیماریهای عفونی لگنی، آندیومتریوزیس و … باشد.
علل دردهای هیجانی در نخستین رابطه جنسی در شب زفاف ( اولین رابطه زناشویی)
وجود درد شدید در نخستین رابطه جنسی می تواند ناشی از علل هیجانی از قبیل احساس ترس و گناه و … باشد که مانع از حفظ آرامش آنها در حین رابطه جنسی می گردد. اگر به علت این احساسات عدم آرامش برای زنان غیر قابل کنترل شود دچار خشکی واژن شده و رابطه جنسی مطلوب برقرار نمی گردد.
درمان دردهای مقاربتی
زنانی که در هنگام رابطه جنسی دچار درد و مشکل می شوند لازم است که از مواد و محلولهای لیز کننده مجرای واژن (که البته توسط متخصص تجویز می شود) استفاده کنند. همچنین زنانی که احساس دردهای شدید شکمی و یا لگنی می کنند باید توسط متخصص زنان و زایمان مورد ارزیابی و بررسی و آزمایش قرار گیرند و در نهایت زنان و مردانی که بنابر علل هیجانی و یا عاطفی دچار دردهای مقاربتی می گردند لازمست که نزد مشاور، روان شناس بروند.
مطالب دیگر:
زندگی زناشویی و تاثیر رابطه جنسی بر آن
میل جنسی زن
میل جنسی زن مانند اجاق الکتریکی است، آرام آرام داغ می شود و مدت زیادی طول می کشد تا سرد شود. میل جنسی یک زن معمولی تدریجاً بیشتر شده و در سن ۳۶ تا ۳۸ به اوج خود می رسد که همین مسأله می تواند توجه آن ها را به جوان های کم سن و سال توجیه کند. عملکرد جنسی مرد در ۱۹ سالگی را می توان با کارکرد جنسی زن ۳۰ تا چهل ساله مقایسه کرد.
میل جنسی مرد
میل جنسی در مردان مانند مایکروویو است. در عرض چند ثانیه با آخرین ظرفیت کار می کند و به محض پخته شدن غذا سریعاً خاموش می شود.
با بالا رفتن سن مرد اندازه ی تستسرون او آرام آرام رو به کاهش می گذارد. میل جنسی مرد ۴۰ ساله را می توان با میل جنسی زن ۲۰ ساله مقایسه کرد که می تواند توجیهی باشد برای گرایش مردان در سنین بالا به دختران جوان. در زوج های از نظر سنی نامناسب فاصله ی سنی معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ سال است.
یائسگی در مردان بسیار خنده دارتر است. زنان در یائسگی اضافه وزن پیدا می کنند و بدنشان گر می گیرد اما مردها در یائسگی با دختران جوان قرار ملاقات می گذارند و موتور سواری می کنند.
لطفاً رابطه ی جنسی نه، ما مؤنث هستیم!
میل جنسی زن به طور قابل توجهی تحت تأثیر اتفاقات زندگی اش است. اگر از شغل خود نفرت داشته باشید، اگر پروژه سنگینی در کار به عهده اش گذاشته شود، اگر قسط خانه اش دو برابر شود، اگر بچه ها مریض باشند، اگر در باران خیس شود و یا سگ خانه گم شود، رابطه جنسی برایش مفهومی نخواهد داشت. تنها چیزی که به آن نیازمند خواهد بود رفتن به رختخواب و خوابیدن است.
رابطه ی جنسی. همین الان. لطفا!
اگر همین مسائل برای مرد اتفاق بیفتد او رابطه ی جنسی را قرص خواب قلمداد خواهد کرد و آن را نوعی وسیله ی رهایی از فشارهایی که در طول روز روی هم تلمبار شده خواهد دانست. بنابراین در پایان روز چنین تمایلی از جانب او برای زن سنگین و غیر قابل فهم است. زن او را یک وحشی بدون احساس خواهد نامید و مرد هم زن را سردمزاج خوانده و شب را روی کاناپه به صبح خواهد رساند.
برای مرد خوابیدن روی کاناپه مهم نیست این کار نوعی چادر زدن پیک نیکی است.
زن خواهان رابطه ی جنسی زیاد با مردی است که دوستش دارد!
تعداد کمتری از زنان را می شود یافت که مانند مردان از نظر جنسی زیاده طلب باشند، اما انگیزه های زن در این زمینه با انگیزه ی مرد تفاوت دارد. مغز مؤنث غارنشین چنان برنامه ریزی شده است که فقط به خاطر رابطه ی جنسی تن به آن نمی دهد و برای این کار نیاز به ارتباط یا حداقل اشتراکات عاطفی دارد تامیل جنسی پیدا کند.
اغلب مردان تشخیص نمی دهند که اگر زن از نظر عاطفی وابسته شود تا حداقل پنج شش ماه یک هم بستر خوب خواهد بود.
مرد فقط به رابطه ی جنسی زیاد نیازمند است!
زیاده طلبی و بی بندوباری در مغز مرد برنامه ریزی شده است. او با دارا بودن مقدار زیادی تستسرون باید به نیاز دیرینه ی زاد و ولد پاسخ گوید. بنابراین از نظر بیولوژیک مناسب تک همسری نیست. بعضی از مردها مونوگامی (تک همسری) را چیزی می دانند که میز و صندلی از آن درست شده است.
اگر این نیاز فشار زیادی به مرد وارد کند او حتی تا حضیض زناکاری فرو می غلتد تا بقای قبیله را تضمین کند.
وقتی پای نزدیکی جنسی پیش می آید، زن نیاز به دلیل مرد دارد مرد نیاز به مکان.
دلیل زن برای رابطه ی جنسی با دلیل مرد فرق دارد. زن رابطه ی جدید را در جستجوی عشق و احساس عاشقانه آغاز می کند. نزدیکی جنسی بعد از این مرحله اتفاق می افتد.
زن: تو زوج مزخرفی هستی.
مرد:در دو دقیقه چطور به این نتیجه رسیدی؟!
یک مرد سالم از شروع سرد تا اوج لذت جنسی به زمان متوسط ۲ تا ۵ دقیقه نیازمند است. این زمان در یک زن سالم به طور متوسط ۱۳ دقیقه است. در بیشتر پستانداران نزدیکی جنسی عملی سریع بوده است چون در این لحظه نمی توانند از نظر ذهنی روی چیز دیگر تمرکز کنند و در معرض خطر حمله قرار می گیرند. «تند و سریع» شگرد طبیعت برای بقای انواع بود.
زن از راه گوش تحریک می شود.
وقتی زن مردی برهنه ببیند از خنده روده بر می شود.!
زن با داشتن طیف وسیع تری از گیرنده های حسی تمایل به شنیدن واژه های شیرین دارد تا نگاه کردن به شکل و اندام مذکر. حساسیت زن به شنیدن تعریف های بی نظیر چنان قوی است که حتی بعضی از زن ها هنگام شنیدن نغمه های عاشقانه از طرف محبوبشان چشمان خود را می بندند.
مرد از طریق چشم تحریک می شود!
مغز مرد برای نگاه کردن به شکل و اندام مؤنث برنامه ریزی شده است. این است که تصورات اروتیک برای مردان بسیار مهم است.
زنان در واقع دنبال چه هستند؟
شخصیت
شوخ طبعی
حساس بودن
هوش و ذکاوت
هیکل متناسب
آنچه مردان فکر می کنند زنان به دنبال آن هستند…
شخصیت
هیکل متناسب
شوخ طبعی
حساسیت
قیافه ی خوب
مردان خوب می دانند زنان دنبال چه هستند.
آنچه زنان فکر می کنند مردان به دنبال آن هستند:
قیافه خوب
هیکل خوب
سینه
باسن
شخصیت
آنچه مردان واقعاً دنبالش هستند:
شخصیت
قیافه ی خوب
هوش و ذکاوت
شوخ طبعی
هیکل متناسب
زنان در واقع نمی دانند مردها واقعاً چه می خواهند.
آنچه زنان از رابطه ی جنسی انتظار دارند…
زن پیش از اقدام به رابطه ی جنسی نیاز به مدت نسبتاً زیادی دارد تا با صحبت و توجهی که به او می شود آمادگی پیدا کند. مرد می خواهد از فشاری برهد و زن می خواهد پناهی یابد. اگر این تفاوت درک شود مرد می تواند در این رابطه نقش بهتری ایفا کند. بیشتر زنان حداقل به سی دقیقه برای آمادگی ارتباط نیازمندند و مردان به ۳۰ ثانیه.
پس از اتمام رابطه هورمون های زن آماده است تا دنیا را فتح کند. او می خواهد نوازش کند، نوازش ببیند و صحبت کند. اما مرد اگر خواب نرفته باشد دلش می خواهد بلافاصله کار دیگری کند مثلاً قهوه درست کند. مرد همیشه می خواهد کنترل خود را حفظ کند. در زمان اوج لذت جنسی او برای چند لحظه این کنترل را از دست می دهد بلند شدن و بلافاصله کار دیگر انجام دادن نوعی اطمینان است برای او که احساس کند دوباره کنترل خود را به دست آورده است.
آنچه مردان از رابطه ی جنسی انتظار دارند…
مرد با اوج لذت جنسی می خواهد از فشار درونی خود رهایی یابد. مرد با استفاده از رابطه ی جنسی می خواهد به صورت فیزیکی چیزی را بیان کند که به طریق عاطفی قادر نبوده است. اگر مرد مشکلی از قبیل بیکاری، بدهکاری داشته باشد به احتمال زیاد از این ارتباط کمک می گیرد تا فشار روحی درونش را کاهش دهد. کمتر مسأله ای را می توان یافت که مرد نتواند آن را با ارتباط جنسی حل کند.
آزمایشات نشان می دهند که مردی که تحت فشار نیاز جنسی است مشکلاتی در شنوایی، تفکر، رانندگی یا کار با ماشین آلات سنگین دارد. او همچنین از نوعی اختلال زمانی هم رنج می برد. مثلاً ۳ دقیقه در نظرش ۱۵ دقیقه می آید. اگر زنی انتظار تصمیم عاقلانه ای از مرد داشته باشد بهتر است بحث آن را موکول به بعد از رابطه ی جنسی کند، زیرا در این زمان مغز مرد کاملاً پاک و آماده است.
صحبت جنسی زنان
در حین رابطه جنسی اگر مرد بخواهد حرف بزند باید از نیمکره چپ هم استفاده کند. اما برای زن استفاده از هر دو نیمکره آسان است.
حرف زدن در حین رابطه ی جنسی برای زن بسیار مهم است. اما خود به جای واژه معمولاً از اصوات برخاسته از احساس استفاده می کند که این امر رابطه را برای مرد دلپذیرتر می کند. اگر زن بخواهد از واژه استفاده کند مرد مجبور می شود برای فکر کردن درباره ی آن ها از کار اصلی منحرف شود.
صحبت جنسی مردان
بیشتر مردان در یک زمان یک کار انجام می دهند. اگر مردی آمادگی کامل برای ارتباط جنسی پیدا کند حرف زدن، شنیدن یا رانندگی برایش دشوار خواهد بود. این است که در حین این رابطه مرد به ندرت حرف می زند. اگر زن اقدام به صحبت کند به احتمال قوی حواس مرد را پرت خواهد کرد. در حین رابطه ی جنسی مرد نیمکره ی راست مغز خود را با تمامی ظرفیت به کار می گیرد. اسکن های مغزی نشان می دهند که تمرکز او در این زمان چنان شدید است که عملاً شنوایی خود را از دست می دهد.
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
در دو دهه اخیر، محققان در حال تحقیق و بررسی عواملی هستند که باعث میشود یک ازدواج به خوبی و تفاهم متقابل بینجامد و در مقابل، ازدواج دیگر شکست بخورد.
گروهی از محققان، تحقیق خود را روی زوجهایی انجام دادند که آنها را در لابراتوارهای زوجین از نزدیک ، مطالعه و بررسی کردند، به طوری که تمام عمل و عکس العمل های آنان مطالعه شد. (این شیوه تحقیق، بررسی یا شیوه دلیل خوانی نامیده میشود.)
یکی از محققان، گروهی از زوجین عادی را از جامعه انتخاب کرد و با این شیوه، راه مطمئنی برای مطالعه درباره علل شکست یا موفقیت ازدواج ها یافت. این آزمایش ها معمولاً به صورت اندازه گیری ضربان قلب همسر و یا چگونگی نشان دادن احساسات با تغییرات چهره و این که با چه زبانی با یکدیگر و اطرافیان صحبت میکنند، صورت گرفته است. در حال حاضر محققان با تقریبی بیش از 90 درصد میتوانند تخمین بزنند که کدام زندگی موفق ، و کدام ناموفق است. در متن زیر شما میتوانید تعدادی از پیشنهادهایی که براساس تحقیقات بسیار معتبر به دست آمدهبرای راهیابی به یک زندگی زناشویی موفق و محکم بخوانید:
خیلی زود در جستجوی کمک بر آیید
یک زوج عادی معمولاً در حالت عادی، 6 سال پس از ازدواج به فکر کمک خواستن از دیگران میافتند (این در حالتی است که بیشتر طلاقها در 7 سال اول ازدواج اتفاق میافتد) بدین ترتیب در مدت 6 سال اول ازدواج، بیشتر زوجین با ناراحتی ها و مشکلات مکرر، به زندگی زناشویی خود ادامه میدهند.
خودتان را اصلاح کنید
بنا به توصیه محققان ، ما باید بتوانیم احساسات خود را بیان کنیم و بگوییم چه چیزی در درجه اول برای ما اهمیت دارد. زوجهای موفق و خوشبخت احساسات خود را در مواقع حساس به راحتی بیان میکنند.
مواظب لحن خود در مشاجرات باشید
بیشتر درگیری ها زمانی آغاز میشوند که یکی از زوجین با لحن منتقدانه از دیگری ایراد میگیرد. ذهنیات خود را بیان کنید، ولی به صورتی که شنیدنش، هم برای شما و هم برای طرف مقابلتان راحت باشد.
تأثیر پذیر باشید
یک ازدواج زمانی موفق است که شوهر بتواند از همسرش تأثیر بپذیرد. تأثیرپذیری شوهر از همسرش (برخلاف زن از شوهرش) بسیار مهم است. تحقیقات نشان داده است که زنان در حالت عادی آماده تأثیر پذیری از شوهرانشان هستند. پس ازدواجی موفق است که هر دو طرف به یک میزان از دیگری تأثیر بگیرند.
استانداردهای خودتان را بالا ببرید
زوجهایی که تازه ازدواج کرده اند و یا زوجهای خوشبخت معمولا توقع بالایی از یکدیگر دارند. خوشبخت ترین زوجها معمولاً توقع رفتارهای زننده از یکدیگر را ندارند، هر چه میزان تحمل رفتارهای زشت طرفین در اول ازدواج کمتر باشد، در طولانی مدت، زوجین در مسیر ازدواج خوشبخت ترند.
یاد بگیرید چگونه یک مشاجره را آرام کنید و یا آن را خاتمه دهید
زوجهای موفق میدانند یک مشاجره را چگونه خاتمه دهند و میدانند چگونه میتوان یک مسئله پیچیده را ترمیم کرد پیش از آن که مشاجره به طور کامل از کنترل خارج شود.
شیوه ترمیم یک مشاجره به این شرح است:
موضوع بحث را با یک موضوع کاملاً بی ربط عوض کنید. از طنز استفاده کنید. طرف مقابل را با یک جمله که نشان دهنده اهمیت دادن به اوست، متوجه کنید؛ مثلا من میدانم این مسئله برای تو سخت است و به این ترتیب او را متوجه این نکته کنید که هر دوی شما در این مورد وضع مشابه دارید. مثلاً بگویید این مشکل هر دوی ماست. از مشاجره عقب بکشید. در زندگی زناشویی گاهی شما باید کوتاه بیایید تا برنده شوید. اهمیت دادن و قدردانی از احساسات همسر بسیار مؤثر است؛ مثلاً من میخواهم از تو تشکر کنم. اگر یک مشاجره خیلی به بن بست رسید، 20 دقیقه به خود فرصت دهید و پس از این که هر دو خونسردی خود را به دست آوردید، دوباره گفتگو کنید.
بر نیمه روشن تمرکز کنید
در یک ازدواج موفق، زوجین معمولاً 5 بار بیشتر از دیگران از جملات مثبت استفاده میکنند، (مثلاً ما زیاد میخندیم) به جای به کار بردن جمله منفی (به ما اصلاً خوش نمی گذرد).
منبع:rava.mahblog.com/
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
اگر فکر میکنید شوهرتان در شبکههای اجتماعی تلفن همراه با افراد دیگری در ارتباط است، در این شرایط چه کار می کنید؟ !!
ارتباطات مجازی
این روزها خیلیها وایبر دارند، شما چطور؟ تب جدیدی است که پیر و جوان نمیشناسد. بیشتر افرادی که تلفن همراه هوشمند دارند در شبکههای مختلف اجتماعی عضو میشوند، با دوستانشان گروه تشکیل میدهند، تبادلنظر میکنند، میخندند و تفریح مجازی بهروز دارند. بدون شک این دنیای مجازی ارتباطات را به طور شگفتانگیزی سریع کرده و میتوانیم پیامهایی را در قالب صدا، تصویر و نوشته به سرعت و با کمترین هزینه به آن سوی کره زمین بفرستم اما همین تکنولوژی مفید گاهی اوقات در خانوادهها دردسرساز میشود و مشکلات کوچک و بزرگی برای زوجها ایجاد میکند، طوری که ممکن است زندگی مشترکشان را در آستانه فروپاشی قرار دهد.
پس بعضی از مشکلات را بشناسید و برای رهایی از آنها به فکر چاره باشید. هرایر دانلیان، روانشناس و مشاور، شما را راهنمایی میکند تا ببینید که این شبکهها چه مشکلاتی برای همسران ایجاد میکند و خانمها در صورت بروز مشکل، چطور باید واکنش نشان دهند.
وقتی افراد کمرو شجاعتر میشوند
یکی از ویژگیهای گوشی تلفن همراه این است که خیلی از افراد کمرو را شجاع میکند. فرستادن پیامک راحتتر از صحبت کردن است. شجاعت سبب میشود که ریسکپذیری بیشتر شده و فرد ترغیب شود خواستههایش را در قالب شیطنتهایی انجام دهد. به این ترتیب وارد فضای مجازی جذابی میشود که مخفیانه است.
گاهی اوقات این هیجانات در مراحل سطحی باقی میمانند و بعضی وقتها به اندازهای اعتیادآور و شدید میشوند که زندگی مشترک را تحت تاثیر قرار میدهند. علاوه بر این حرفهایی که در دنیای واقعی به سادگی قابل گفتن نیستند، در فضای مجازی شبکههای تلفن همراه در قالب شعر، لطیفه، سخن بزرگان و... راحتتر بیان میشوند.
روش ایدهآل برای تحقیق
بعضی وقتها خانمها نسبت به روابط اینچنینی همسرانشان مشکوک میشوند. گاهی این شک و تردیدها پایه و اساس محکمی ندارند اما در پارهای موارد درست و بجا هستند. به خانمها توصیه میکنیم که این مساله را جدی بگیرید. اگر متوجه شدید که همسرتان درگیر چنین رابطهای شده، این نکات را جدی بگیرید:
در درجه اول باید بفهمید این رابطه چقدر جدی است؟ بهطور مثال آیا در حد ارتباطات کاری بین دو همکار است یا ارتباط از این فراتر رفته و پای جملات و حرفهای احساسی به میان آمده است؟
بعضی از خانمها برای اطمینان از وجود چنین روابطی چارهای ندارند جز اینکه تلفن همراه همسرشان را کنترل کنند. این کار اشکالی ندارد و اگر خانمی متوجه شد که شک و تردیدهایش بیاساس نیست، با این کار مطمئن میشود که درست فکر کرده یا خیر. شاید مردها شاکی شوند که حریم خصوصیشان خدشهدار شده و همسرشان حق ندارد تلفن همراهشان را چک کند؛ در صورتیکه در زندگی مشترک و خانواده، حریم خصوصی معنا ندارد.
قسمت سخت ماجرا اینجاست که متوجه میشوید حدستان درست بوده و همسر گرامی ارتباط مجازی خارج از چارچوب خانواده را شروع کرده است. در چنین شرایطی اول از همه کمی فکر کنید و به سرعت واکنش نشان ندهید. اینکه بگویید تو اجازه نداشتی این کار را انجام دهی یا جملات بدتری بهکار ببرید، نتیجه مثبتی ندارد. مهم این است که یک خانم قبل از اینکه این موضوع را باهمسرش در میان بگذارد، از خودش بپرسد تا کجا میخواهد پیش برود. این مرحله وضعیت حساسی است که باید به خوبی مدیریت شود.
التماس نکنید
هرگز و هیچوقت با التماس و خواهش از همسرتان نخواهید که به ارتباطات مجازیاش خاتمه دهد. این درخواست، ضعف و ناتوانی شما را نشان میدهد و به بهبود اوضاع کمکی نمیکند. اشتباه بزرگ دیگر خانمها این است که بیشتر مواقع دعوا یا گریه و زاری به راه میاندازند و تسلط خودشان را از دست میدهند. بهتر است به همسرتان بگویید:« من متوجه شدم که با فردی ارتباط داری و پیامها را در تلفن همراهت خواندم. به نظرت معنی این کار چیست؟» در عین حال که ناراحت هستید مسلط بمانید و از همسرتان بخواهید در این مورد توضیح دهد. اقدام عجولانه و تهدیدآمیز انجام ندهید.
بهطور مثال اگر تهدید کردید که با تداوم این ارتباط او را ترک میکنید، باید آمادگی عمل به گفتههایتان را داشته باشید. تهدیدی که به مرحله اجرا نرسد، مخرب است. شاید هم همسرتان رک و راست به شما بگوید که مایل به ادامه این رابطه است. در این صورت چه میکنید؟ به هر حال به این فکر کنید که در چنین شرایطی چه کار میکنید و پیشامدهای احتمالی را در نظر بگیرید. بیشتر زوجها در چنین شرایطی مدام جروبحث میکنند. درمجموع مشکل باید علتیابی شود.
بدترین واکنش ممکن
بعضی از خانمها بعد از اینکه از جروبحث با همسرشان به جایی نمیرسند، با خانمی تماس میگیرند که همسرشان با او در ارتباط است و با دعوا یا به زبان خوش از او میخواهند پایش را از زندگی مشترک آنها بیرون بکشد. این هم یکی از بدترین واکنشهای ممکن از سوی خانمهاست. حتی اگر از این ارتباط مطمئن هستید، این کار نشانه ضعف مطلق شماست و حاکی از این است که به خودتان تسلط ندارید، نمیتوانید اوضاع را کنترل کنید و دست به دامن نفر سومی شدهاید که داخل سیستم خانوادگی شما نیست. با این تماس این پیام را به طرف مقابل منتقل میکنید که من ضعیف هستم.
آرامش بعد از توفان
ممکن است بعد از یک جروبحث شدید و در شرایطی که همسرتان عصبانی است، به سمت تلفن همراه برود و در شرایطی که امکان ارتباط به راحتی ممکن است، به فرد دیگری پیامک بفرستد و ارتباطاتی شکل گیرد. انسانی که عواطف منفیاش تشدید شده امکان دارد به ادامه رابطه ترغیب شود تا به آرامش برسد. این موضوع باعث میشود افراد وارد فضایی شوند که به دلیل شرایطخاص، خروج از آن برایشان دشوار یا غیرممکن باشد.
شاید همسرتان بگوید که من فقط به فلان خانم پیامک میفرستم و خطایی نکردهام. من به تو وفادار بودم. درنتیجه در وضعیت مشابه خیلی از خانمها از خودشان میپرسند که آیا این ارتباطات همسرم واقعا خیانت است؟ تعریف کتابی خیانت به شما میگوید که هر نوع رابطه عاطفی خارج از خانواده که یکی از زوجها از آن خبر ندارد و این بیخبری به عمد صورت گرفته، خیانت محسوب میشود چون تمایلی وجود دارد که یکی از زوجها مایل نیست فرد دیگر از آن خبردار شود. درواقع خیانت یک روش حل مسئله است و نشان میدهد که مشکلی چه در درون فرد و چه در زندگی زناشویی وجود دارد.
وقتی فردی به چنین فضایی پناه میبرد، میخواهد مشکلی را بدون حضور طرف مقابل حل کند. شاید در ابتدا نیت خیانت نداشته باشد و فقط میخواهد عواطفش را با سایرین در میان بگذارد، اما از این راه پایههای ازدواج سست میشود که این موضوعی جدی است. درمجموع باید گفت هر موضوعی که یکی از زوجها در آن غرق شود در زندگی زناشویی مخرب است، حتی کتاب خواندن، انجام فعالیتهای خیرخواهانه و... وقتی با همراهی طرف مقابل نباشد، فاصلهای میان زوجها ایجاد میکند.
اعتماد به نفس حافظ زندگی مشترک
یکی از علتهای شروع چنین ارتباطاتی، در دسترس بودن تلفنهای همراه هوشمند و شبکههای فراوان مجازی است. اما شاید این سوال برای خانمها پیش بیاید که با وجود این امکانات چطور ازدواجشان را حفظ کنند؟ به خانمها توصیه میشود که اعتمادبهنفسشان را بالا ببرند. اصلیترین دلیل بروز چنین مشکلاتی خود خانمها هستند. با وجود اینکه کار میکنند و تحصیلات دارند، اعتمادبهنفسشان پایین است و احساس استقلال ندارند. ضمن اینکه بسیاری از خانمها خیلی زود واکنش شدید نشان میدهند.
بنابراین توصیه میشود که خانمها برای رفع این مشکلات تلاش کنند تا تسلط خودشان را بهتر حفظ کنند. اگرچه میتوانند با کمک روشهای آموزشی و آموختن مهارتهای زندگی و به کاربردن تمرینات، برای افزایش اعتمادبهنفس تلاش کنند ولی بیشتر مواقع این کمبود ریشهای است که با کمک روانکاوی و تحلیل برطرف میشود چون نداشتن اعتماد به نفس در دوران کودکی ریشه دارد که باید بهطور دقیق بررسی شود.
مجله زندگی ایده آل
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
خیلی فرقی نمی کند اسمش را چه بگذاریم، «خیانت»، «بی وفایی»، «کم مهری» یا «ظلم» اسمش هرچه باشد. پیامد ها و آسیب هایش یکی است. آسیبی به بزرگی کشتن یک زندگی. همان زندگی مشترکی که روزگاری نه چندان دور باامید به وفاداری و با آرزوی داشتن روزهایی شاد آغاز شد. اگر پای صحبت ها و خاطرات مشاوران خانواده بنشینیم، اگر سری به دادگاه های خانواده بزنیم و اگر کمی بیشتر زیر پوست شهر برویم ردپای این بی وفایی ها را خواهیم دید و اگر بخواهیم صادق باشیم حتما می پذیریم که این ردپا ها روز به روز بیشتر می شود. ردپاهای جامانده روی بسیاری از زندگی ها که اثر زشت به جامانده از آن به راحتی پاک نخواهد شد.
واقعیت این است که خیلی از زوج ها تعهد در زندگی مشترک را در کارکردن، انجام وظایف معمول و به دست کردن حلقه ازدواج خلاصه می کنند اما «بار بارا دی آنجلیس» می گوید: تعهد واقعی یک حلقه ازدواج. عقدنامه، سند ازدواج یا سال هایی نیست که با یکدیگر زندگی کرده اید. بلکه رفتار شماست در یک یک روزهای زندگی با فردی که دوستش دارید.
گروه خانواده و مشاوره با توجه به چارچوب ها و خط قرمزهای یک رسانه عمومی و فراگیر در این شماره با استفاده از مطالب نشریاتی چون ماهنامه سپیده دانایی، مجله موفقیت و سایت های تبیان، راسخون، livescience و... به زوایایی از موضوع «بی وفایی همسران» پرداخته است که در ادامه می خوانید:
دلایلی که منجر به خیانت می شود
یکی از ویژگی های ازدواج، تعهد و پایبندی هریک از همسران به یکدیگر و حقوق متقابل است به گونه ای که این تعهد شالوده زندگی مشترک است؛ در غیر این صورت اعتماد متقابل بین همسران یا اعضای خانواده کمتر و کمتر خواهد شد.
در سبب شناسی خیانت دلایل متعددی را می توان برشمرد که به دلیل تفاوت های فردی این دلایل یا عوامل، می تواند در افراد مختلف و جوامع گوناگون و حتی در زمان های (شرایط) مختلف، متفاوت باشد.
ویلیام گلاسر، روان شناس نامی، بیان می دارد: زوج ها زندگی مشترکشان را با عشق شروع می کنند اگر از آن مراقبت نکنند رفته رفته، صمیمیت اولیه به تدریج رنگ می بازد. با گذشت زمان زندگی برخی از این افراد به جدایی کشیده می شود اما برخی دیگر از آن ها به زندگی مشترکشان با آهنگی یکنواخت و ملال آور ادامه می دهند و به ارتباطات نامشروع روی می آورند.
به عقیده این روان شناس، مهم ترین انگیزه زن و مرد متاهلی که به سوی روابط نامشروع کشیده می شوند، تجربه مجدد صمیمیت است. چیزی که دیگر آن را در زندگی مشترکشان نمی یابند.
اگرچه هیچ کدام از دلایل پی آمده، خیانت و بی وفایی را توجیه نمی کند و راه حل اساسی برای این مشکلات مشاوره، گفت وگو و صبر است برخی از عوامل اثرگذار بر این موضوع بدین قرار است:
۱ عدم رضایت از ازدواج و برآورده نشدن نیازهای عاطفی و زناشویی:
یکی از عوامل اصلی خیانت، نارضایتی از روابط زن و شوهر است؛ زمانی که بین همسران روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد فرد به همسر خود خیانت کند. اختلالات زناشویی که به مرور زمان برای برخی به وجود می آید و مشکلات شخصیتی باعث می شود فرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانت ها می شود.
همسرانی که به هر دلیلی از محبت و توجه شریک زندگی خود محروم باشند، معمولا وقتی مورد وسوسه و اغوای شخص دیگری قرار می گیرند ممکن است دچار انحراف شوند.
۲ انگیزه ای برای پایان دادن ازدواجی که دیگر رضایت بخش نیست:
رفتارهای زشت، نق زدن های دائمی، نزاع ها و مجادله های فراوان دستورالعمل مناسبی برای ایجاد سردرد و در تصور برخی همسران (البته به نادرست)، خیانت بهترین راه فرار از جهنم خانه است. راهی که البته آن ها را از چاله درمی آورد و به چاه می اندازد.
۳ انتقام:
برخی از زوجین به اشتباه فکر می کنند حال که مورد خیانت قرار گرفته اند آن ها نیز مجاز به مقابله به مثل هستند. برخی تصور می کنند باید طعم تلخ دارویی را که به آن ها خورانده شده، به همسرشان بخورانند تا متوجه اشتباه خود و آنچه که بر سر همسرشان آمده بشوند. غافل از اینکه این کار قبل از هر کسی خودشان را از پا درمی آورد.
۴ برگرداندن حس فردیت و استقلال:
یک نظریه بر این عقیده است که انگیزه چنین عملی تمایل افراد به برگرداندن حس فردیت و استقلالی است که در چارچوب ازدواج تضعیف شده است. فرد ممکن است از نظر عاطفی به حدی از بلوغ هیجانی نرسیده باشد که بتواند در مقابل ناراحتی یا نارضایتی همسر، تمامیت خود را حفظ کند، به همین دلیل با جست و جوی یک رابطه جدید در واقع در جست و جو و بازسازی خود جدید است.
۵ اطمینان خاطر از جذابیت برای جنس دیگر:
برخی از افراد در پی نیاز به اطمینان خاطر از اینکه هنوز برای جنس دیگر جذاب و خواستنی هستند، به رابطه خارج از ازدواج رو می آورند.
به واقع، در روابط طولانی این سوال برای برخی پیش می آید آیا هنوز در بازار خریداری دارند یا خیر؛ که یافتن پاسخ این پرسش ممکن است آنان را به سوی اهداف غیرمشروع سوق دهد.
۶ کسب هیجان و تنوع:
بعضی مواقع هم رابطه خارج از ازدواج، فقط به منظور کسب هیجان و تنوع اتفاق می افتد یعنی هیچ شکایت یا نارضایتی خاصی در ازدواج وجود ندارد فقط برخی افراد به دنبال هیجان رابطه خارج از ازدواج هستند.
آسیب هایی که خیانت به جان خانواده می اندازد
خیانت به همسر عوارض و پیامدهای متعددی را به دنبال خواهد داشت که هم بر فرد هم بر خانواده و هم بر جامعه تاثیر می گذارد. بی وفایی یکی از عمده ترین دلایل ذکر شده برای طلاق است. همچنین نتایج مطالعات زیادی نشان داده است واکنش فرد به خیانت همسر، شبیه علائم استرس پس از ضربه روانی، همچون علائم شوک، سردرگمی، خشم، افسردگی، آسیب دیدن عزت نفس و کاهش اعتماد به نفس است.
نتایج پژوهش های دیگر حاکی از آن است که پس از افشای خیانت همسر، خانواده ها با مسائلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکرد در نقش های والدینی و مشکلات شغلی روبه رو می شوند. از دیگر پیامدهای خیانت همسر می توان به مسائلی نظیر ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد.
همچنین از دست دادن اعتماد و اعتبار نزد همسر، اذیت کردن و آسیب رساندن به خود و خانواده، از دست دادن وجهه و احترام خود نزد همسر و دیگران از عمده ترین آسیب ها و مشکلاتی است که متوجه فرد خاطی می شود. هنگامی که ما در مسیر خطا قدم برمی داریم، همیشه احساس اضطراب و ترس خواهیم داشت و آرامش درونیمان از بین خواهد رفت.
انواع و اقسام خیانت
خیانت در رابطه همسران دارای انواع و اقسام مختلفی است که عبارت است از:
۱ خیانت رفتاری:
منظور از خیانت رفتاری این است که یکی از همسران به صورت رفتاری و با ارتباط برقرار کردن با شخصی خارج از سیستم خانواده به همسرش خیانت کند.
۲ خیانت ذهنی:
افرادی که در فکر و تخیلاتشان مدام به شخصی دیگر می اندیشند از آنجا که این شخص، زاده ذهنشان است آن فرد شخصی ایده آل به شمار می آید و در این موقع است که برای زندگی مشترک خطر می آفریند چرا که آن شخص دائم شریک زندگی اش را با فرد ایده آل ساخته ذهنش مقایسه می کند و چون در حال قیاس است، در ارتباط با همسرش به مشکل برمی خورد و رابطه سرد می شود.
۳ خیانت کلامی:
در این نوع خیانت، زن یا مرد به صورت تلفنی یا اینترنتی با یکدیگر صحبت می کنند. متأسفانه این نوع ارتباط های ناسالم با گسترش استفاده غلط از اینترنت، شبکه های اجتماعی، تلفن های هوشمند و... افزایش یافته است.
چگونه به همسر خود وفادار بمانیم؟
تا زمانی که به اصطلاح همه چیز گل و بلبل است و هیچ مشکلی در زندگی مشترک وجود ندارد ماندن در کنار همسر چندان هنر بزرگی نیست. هنر واقعی این است که با وجود مشکلات و در بد ترین شرایط باز هم همسران به یکدیگر وفادار بمانند.
اگر مشکلات و شرایطی دارید که احساس می کنید می تواند شما را به سمت و سوی بی وفایی سوق دهد نکاتی که در ادامه بیان می شود، کمک کننده خواهد بود:
وفاداری در غیاب همسر
شرایط کاری و زندگی بسیاری از زوجین به گونه ای است که ناچارند هر از گاهی از یکدیگر دور باشند؛ پس به یاد داشته باشید هیچ دلیل موجهی برای تخطی از قانون وفاداری به همسر وجود ندارد و شما تحت هر شرایطی باید به همسرتان وفادار بمانید؛ حتی اگر مدتی از هم دور باشید تا زمانی که هنوز پیمان ازدواج میان شما و همسرتان وجود دارد، باید به یکدیگر وفادار بمانید.
صداقت داشته باشید
یکی از مهم ترین عوامل در حفظ وفاداری همسران به یکدیگر، صداقت است. تحت هیچ شرایطی به همسرتان دروغ نگویید و شرایط را به گونه ای پیش نبرید که همسرتان ناچار شود به شما دروغ بگوید. اگر همسرتان بخواهد درباره موضوعی با شما صحبت کند، واکنش شما عاملی بسیار تعیین کننده خواهد بود؛ چرا که موجب می شود او جرأت حقیقت گویی را پیدا کند؛ در غیر این صورت، او دروغ گفتن را انتخاب می کند.
گذشت کنید
اگر می خواهید همسرتان به شما وفادار بماند، باید خودتان همواره به او وفادار بمانید. همسران همواره به یکدیگر درس می دهند و از هم درس می آموزند. زمانی که شما به همسرتان وفادار باشید، او از رفتار شما وفاداری را می آموزد. زمانی که شما از اشتباه او چشم پوشی می کنید، او هم از شما می آموزد که از اشتباه شما بگذرد. همین نکات ساده و کوچک، میزان وفاداری همسران را نسبت به یکدیگر بسیار بالا می برد.
شما دو انسان هستید از دو خانواده متفاوت و با آداب و رسوم گوناگون؛ پس طبیعی است که با هم اختلاف داشته باشید و گاه و بیگاه موجب رنجش و ناراحتی یکدیگر شوید. سعی کنید از هم کینه به دل نگیرید، مشکلات را میان خودتان حل کنید تا در ذهنتان باقی نماند. هیچ مشکلی را حل نشده باقی نگذارید؛ زیرا این قبیل مشکلات در آینده به معضلات بزرگی تبدیل خواهند شد.
با همسرتان دوست باشید
دوستان عیوب یکدیگر را نمی بینند و اگر ببینند، آن ها را نادیده می گیرند و اهمیتی نمی دهند. سعی کنید همواره در زندگی شور و هیجان داشته باشید و اجازه ندهید زندگیتان یکنواخت و خسته کننده شود. همپای هم باشید تا همسرتان نیاز نداشته باشد به فرد دیگری پناه ببرد.
همواره با اعتماد به نفس و قوی باشید
به خودتان برسید، تمیز و مرتب باشید، هیچ عاملی نباید باعث شود که شما خودتان را فراموش کنید؛ پس به خودتان اهمیت دهید تا دیگران هم بیاموزند باید به شما اهمیت دهند.
همسرتان را همان گونه که هست، بپذیرید
شما این فرد را انتخاب کرده اید و روز اول او را با تمام خصوصیاتش دیده و پسندیده اید. هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید. او را همان گونه که هست، دوست داشته باشید و سعی نکنید او را تغییر دهید. کمال گرا نباشید. در دنیا کسی وجود ندارد که از همه نظر بی عیب و کامل باشد. روز اول که همسرتان را انتخاب کردید، مسلماً عیوب او را دیده اید اما به دلیل عشق به او و اشتیاقی که برای ازدواج و شروع زندگی جدید داشتید، سعی می کردید آن عیوب را نادیده بگیرید و آن ها را ساده و بی ارزش تلقی کنید؛ اکنون نیز باید چنین کنید.
بعد از ازدواج، دیگر زمان عیب یابی از همسر سپری شده است؛ پس بهتر است سعی کنید او را با تمام خوبی ها و بدی هایش دوست داشته باشید.
بهسازی یک رابطه زخم خورده
یک فرد سالم از لحاظ شخصیتی در مواجهه با خیانت یا بی وفایی همسرش چه رفتاری باید داشته باشد؟
مشاوران و کار شناسان خانواده در پاسخ به این سوال معتقدند در وهله اول رفتار منطقی این است که این فرد نباید هیچ تصمیمی بگیرد اما لازم است با مراجعه به یک مشاور و روان شناس، خود را تخلیه کند؛ چرا که مشاور او را با شیوه های درست تخلیه هیجانی آشنا خواهد کرد که این کار، بسیار مفید است.
دوم، ریشه یابی علت خیانت بسیار ضروری است؛ البته علت ها را هم باید در خودش و هم در همسرش جست و جو کند. نکته مهم آن است که فرد به خود اجازه دهد تا با گذشت زمان، آرام و تخلیه شود و در ضمن راهکارهای خود را با روان شناس در میان بگذارد. آنچه که منطقی تر و اساسی تر است، آن است که این رابطه را بهسازی کند؛ چرا که ممکن است خودش هم، در این خیانت مقصر بوده باشد؛ زیرا خیانت در بیشتر مواقع یک رابطه دو طرفه است و هر یک از زوجین در بروز آن مقصرند.
بهسازی را چگونه می توان شروع کرد؟
اول باید تصمیمی عاقلانه گرفت. گاهی اوقات فرد تصمیم می گیرد از همسر خود جدا شود. گاهی هم فرد تصمیم می گیرد میدان را خالی نکند. حال اگر قرار بر ماندن شد، خیلی صادقانه باید فرد هم بر روی خود و هم بر روی طرف مقابل، کار کند. استرس ها، تنش ها و درگیری های خودش را پایین بیاورد، جو خانه را آرام نگه دارد تا مشکل برطرف شود.
به این نکته نیز باید توجه داشته باشیم که فرد باید به رفتارهای کنترلی کسی که به او خیانت شده است احترام بگذارد تا این برهه زمانی و این تنش های درونی طرف مقابل حل و فصل شود؛ یعنی، اگر به علت رابطه خارج زناشویی تحت کنترل همسر هستیم، باید به آن احترام بگذاریم و شرایط همسر را درک کنیم، مواردی از قبیل تماس های مداوم و پرسش در مورد اینکه کجا هستی؟ با چه کسی بودی؟ و مواردی از این دست، نباید فرد را عصبی کند. این افراد اتفاقا باید بدانند رعایت این نکات خودش درمان است و باعث ایجاد اعتماد در زندگی می شود.
امیرسعید صبا
فرایند کشف بی وفایی و روابط خارج زناشویی و شوک ناشی از کشف آن
هنگامی که فردی ازدواج می کند، به شریک زندگی اش قول می دهد که تا زمان مرگ به او وفادار بماند و انتظار اعتماد متقابل، اساس تعهد زناشویی می شود؛ اما عنصر مهم و ناگفته این اعتماد که به زبان آورده نمی شود، این است که زن و شوهر تنها با یکدیگر رابطه عاطفی داشته باشند و شخص دیگری در این صمیمیت، شریک نباشد؛ در صورتی که زوجی پی به بی وفایی همسرش و شکسته شدن این پیمان ببرد، ضربه روحی و عاطفی عمیقی را تجربه خواهد کرد. زمانی بی وفایی روی می دهد که یکی از زوجین در حالی که در ظاهر پایبند این تعهد است، پنهانی با فرد دیگری رابطه برقرار می کند و این پیمان را می شکند.
لحظه ای که فردی به بی وفایی همسرش پی می برد، احساس شکست می کند و این پرسش ها در ذهنش ایجاد می شود: «این رابطه چند وقت است که وجود داشته است؟ آیا رابطه بین ما تمام شده است؟ آیا می توانم این مسئله را نادیده بگیرم؟ و ... که در نهایت این پرسش ها منجر به خشم، شرم، احساس لطمه، دل شکستگی، انتقام جویی و ... خواهد شد.
با برملا شدن بی وفایی، طرف مقابل در شوک عمیقی فرو می رود و برای مدتی افکار و احساسات خود را پنهان می کند. فرد بی وفا، هم به تاثیرات مخربی که بر روی همسر، فرزندان، خانواده و خودش می گذارد فکر می کند و هم به سرنوشت فردی که با او رابطه برقرار کرده است. معمولا همسر بی وفا دروغگوی ماهری می شود.
معنای یک زندگی مشترک و شکوه و زیبایی آن، در حس وفاداری به یک نفر و نیز حفظ نجابت و تعهد در آن ارتباط است؛ اما چه دلایلی باعث می شود علی رغم این معنای زیبا و باشکوه، فرد این ارتباط، تعهد و وفاداری را از دست می دهد و به فرد مقابل خیانت می کند؟ رفتار عاقلانه و برخورد منطقی با این مسئله باید چگونه باشد؟
وجود هر رابطه ای با فرد غیرهمجنس و خارج از محدوده اعضای خانواده که به صورت پنهانی انجام می پذیرد، رابطه خارج زناشویی محسوب می شود. رابطه خارج زناشویی یا «خیانت» طیف گسترده ای دارد که چند نمونه آن را در اینجا ذکر می کنیم:
درددل کردن های عاطفی با جنس مخالف
بیان نکردن حقایقی که همسر باید از آن اطلاع داشته باشد
فکر کردن به شخصی دیگر، به خصوص درباره مسائل جنسی
برقراری رابطه ای خارج از حد شرع و عرف با جنس مخالف
بروز رابطه خارج زناشویی در زندگی مشترک افراد عوامل متفاوتی دارد که چند نمونه از آن عبارتند از: نداشتن آگاهی از مهارت های زندگی، عدم بلوغ فکری، ناتوانی در مبادله عواطف و نیازها، ازدواج های اجباری یا زودهنگام، علل اقتصادی، فرهنگی، نارضایتی از زندگی زناشویی، مشکلات جنسی زوجین، عدم ارضای نیازهای جنسی، پایبند نبودن به تعهدات اخلاقی، مشکلات روانشناختی و اختلالات شخصیتی، انتقام جویی از همسری که مرتکب خیانت شده است و ...
بی وفایی و خیانت در چند مرحله اتفاق می افتد که از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
۱ درگیری ذهنی
۲ اقدام به آشنایی و برقراری ارتباط عاطفی
۳ عمیق شدن روابط و برقراری رابطه جنسی
۴ شدت ارتباط و مطلع شدن همسر
عمده ترین مراحل و واکنش ها پس از افشای بی وفایی همسر
۱ انکار: حتی با وجود شواهد و مدارک غیرقابل انکار، فرد همه چیز را انکار می کند.
۲ درگیری و مجادله: پس از مطرح شدن شواهد موجود مبنی بر بی وفایی، اختلاف ها و مشاجرات بروز می کند.
۳ رویارویی با بن بست ها: همسری که مرتکب این عمل شده است، دو مسیر را پیش رو دارد؛ یا باید عمل را تا انتها ادامه دهد یا اینکه از این کار دست بردارد و به روال عادی زندگی بازگردد؛ در واقع این عمل بن بست ها و ناکامی هایی را به همراه دارد.
۴ پشیمانی: اعتراف و اظهار پشیمانی عامل مهمی برای تسکین همسر آسیب دیده است. برخی به دلیل رویارویی با بن بست ها و واکنش های همسر و نیز تخریب روابط داخل خانواده، احساس گناه کرده و از نفر سوم کناره گیری می کنند.
۵ ترمیم ارتباط: در صورت پشت سر گذاشتن مراحل چهارگانه فوق، فرد بی وفا به فکر ترمیم روابط و بهبودآن خواهد بود.
آسیب های وارد شده بر همسر خیانت دیده
«ضربه روحی» یکی از موارد شایعی است که در انواع بی وفایی همسران مشاهده می شود. فردی که به بی وفایی همسرش پی برده است، احساس گیجی و سردرگمی می کند و ممکن است دچار اختلال در خواب و تمرکز شود و همچنین احتمال بروز بیقراری یا خشم ناگهانی، اضطراب، افسردگی و ... نیز وجوددارد. عمده ترین آسیب هایی که همسر خیانت دیده متحمل می شود، عبارتند از:
۱ مشاهده تحولات رفتاری ناخوشایند از جانب همسر
۲ از دست دادن آرامش فردی و خانوادگی
۳ تجربه مجموعه ای از درگیری ها با همسر
۴ رویارویی با شخص سومی که در حریم خصوصی اش وارد شده است و نیز اعمال برخوردهای تند و توهین آمیز با وی
۵ تحمل نکردن حضور همسر و پیش گرفتن مسیر جدایی و طلاق
مرحله اول: بازگردان اعتماد
زمانی که فردی بی وفایی می بیند، از ترس خیانت و آسیب دوباره، همیشه خود را در حالت دفاعی نگه می دارد. اعتمادسازی مجدد و کنار گذاشتن بی وفایی تنها با داشتن صداقت میسر است.
مرحله دوم: بازنگری در ازدواج
این مرحله به زوجین کمک می کند تا مهارت های جدیدی کسب کرده و بتوانند به آسانی بحران را تحمل کنند و نیز روابطشان را نیز مستحکمتر بسازند. برقراری اعتماد مجدد، فرایندی بسیار سخت و طولانی است. برای شروع این مرحله باید زمان هایی را برای بحث و گفتگو در مورد مشکلاتشان تعیین کنند تا دلسردی های ناشی از بی وفایی از بین برود.
بررسی عوامل مستعد کننده و حل تعارضات
علت اصلی ایجاد روابط نامشروع پنهانی، ناتوانی زوج برای یادگیری شیوه های حل مسئله و تعارض است. ناتوانی برای صحبت صادقانه در مورد احساسات و افکار، مانع از گفتگو در مورد مشکلات می شود اما پنهان کردن مشکلات، به حل آنها کمکی نمی کند. یادداشت اولین مسائلی که به ذهن تان می رسد، کمک بزرگی به شما می کند تا در هنگام صحبت کردن منسجم تر عمل کنید.
مرحله سوم: یک ازدواج بهتر یا یک طلاق بهتر
اگر هر دو شریک دو مرحله اول را به خوبی پیش رفته باشند، می توانند ادامه راه را براساس اصل صمیمیت بنا نهند و روابط صمیمی بر پایه اعتماد و صداقت شکل گیرد؛ البته ممکن است پس از شکل گیری این اعتماد و صداقت، زوج ها به این نتیجه برسند که بهتر است راهشان را در زندگی برای همیشه از هم جدا کنند.
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم