اغلب مشکلات زندگی زوج های جوان به علت عدم تجربه و اطلاعات کافی از نحوه کنترل زندگی مشترک می باشد و این که دختر و پسر جوان نیاموخته اند چگونه همسرداری کنند و چگونه بر مشکلات پیش آمده غالب شوند یا چگونه ایجاد علاقه کنند!
برای هر کاری “داشتن تجربه“ و “راهنمایی شدن“ مهم ترین ملزوماتی است که موجب رسیدن به نتایج مطلوب در آن کار می شود و عدم آگاهی و نداشتن راهنمای مناسب هم متقابلا بزرگ ترین ضربه ای است که می توان بر پیکره اهداف خود وارد کرد.
آشنایی با « مهارت حل اختلاف » به ما کمک می کند تا دعواهای زن و شوهری را به شکلی درست مدیریت کنیم.
بسیاری از زوج های جوان نمی دانند چگونه باید دعوا کنند و یا چگونه به دعوا فیصله دهند. واقعیت این است که به رغم تصور بسیاری، دعوا کردن با همسر می تواند تجربه وحشتناکی نباشد و البته پایان دادن به آن نیز آن قدرها سخت نیست.
توجه به برخی نکات می تواند هم عوارض دعوا را در رابطه شما کاهش دهد و هم آن را به موضوعی سازنده و نه مخرب تبدیل سازد.
در دعوا این کارها را انجام دهید :
استراتژی های مقابله به این معناست که زن و شوهر در چه واقعی از چه مهارت های ارتباطی استفاده کنند. درواقع در بسیاری از موارد، زن و شوهرهای جوان مهارت های ارتباطی را به خوبی می شناسند، اما نمی دانند کی و کجا باید از آن استفاده کنند. این استراتژی ها بیش از اینکه عقلانی و تئوری باشند، باید در عمل آموخته شوند.
هرکدام از چهار استراتژی زیر می توانند به زوج های جوان برای حل مشکلاتشان کمک کنند :
1 - حفظ آرامش :
بدن درمورد تنش داشتن یا نداشتن از یک قانون همه یا هیچ پیروی می کند. وقتی که آرامش بدنی از بین می رود، ضربان قلب بالا می رود و میزان زیادی آدرنالین در بدن ترشرح می شود. این آدرنالین باعث می شود شما نتوانید به حرف های همسرتان توجه کنید و دعوا بدتر و بدتر شود. برای رفع این مشکل،پیش از هر چیز باید نشانه های برانگیختگی را بشناسید. برای مثال، اگر ضربان قلبتان بیشتر از ده درصد حالت طبیعی (در مردها 72 تا 76 و در زن ها 82 تا 86 ضربه در دقیقه طبیعی است) بود، یعنی که برانگیخته شده اید و باید کاری برای کم کردن برانگیختگی تان انجام دهید.
2 - غیردفاعی گوش دهید :
برای رفع جبهه گیری، راه های تفکیکی هم وجود دارند. وقتی که شما دارید با همسرتان مشاجره می کنید، دو حالت وجود دارد؛ یا شنونده اید و یا سخنگو. در هر حالت به این توصیه توجه کنید:
_وقتی شنونده اید :
وقتی که شما در مقام شنونده هستید، بهترین راه این است که از «مهارت گوش دادن» استفاده کنید. البته وقتی فردی به شدت از شما انتقاد می کند و یا شما را سرزنش می کند، واقعا گوش دادن کار سختی است. برای این کار واقعا لازم است که بتوانید خودتان را جای همسرتان بگذارید و دنیا را از دید او ببینید. یادتان باشد که نمی شود به گوش دادن همدلانه تظاهر کرد.
_وقتی سخنگو هستید :
وقتی که سخنگو هستید باید تا جایی که می توانید، صحبتتان را به خصومت آلوده نکنید. برای این هدف راهکارهای زیر مناسب است:
_ به جای انتقاد، از شکایت استفاده کنید :
همان طور که در گام دوم توضیح داده شد، انتقاد کاملا مبهم است اما شکایت با صراحت از یک رفتار انتقاد می کند. مثلا به جای « تو هیچ وقت خانه نیستی » که یک نوع انتقاد است، می توان گفت « دیشب که خانه خواهرت ماندی، من خیلی احساس تنهایی کردم ». معمولا پیروی از دستورالعمل های مشخص و واضح خیلی آسان است.
3 - تصدیق :
تصدیق به این معناست که با ظرافت به همسرتان بفهمانید که او را درک می کنید و می توانید دنیا را از دید او نگاه کنید. تصدیق بیشتر برای مردهایی مفید است که می خواهند در برابر ناراحتی های همسرشان برخوردی عقلایی و منطقی داشته باشند. این انفراد به جای توجه به محتوای هیجانی صحبت های همسرشان سعی می کنند راه حلی برای مشکل او پیدا کنند. اما اگر همسر این مرد به شدت هیجان زده باشد، به این توصیه ها گوش نخواهد داد. در این مواقع زن به شدت نیازمند است که مرد احساسات وی را درک کند. وقتی که همسر شما احساس کند تصدیقش می کنید، به شما بیشتر اعتماد می کند و به توصیه های شما بیشتر گوش می دهد.
اما برای نشان دادن تصدیق، راههای دیگری هم وجود دارند که عبارتند از :
مسئولیت پذیری :
برای مثال، اگر شوهرتان دلخور است که چرا تلفنی به او خبر ندادید که دیر می آیید، به او بگویید «واقعا عصبانی ات کردم، نه؟» با این کار اعتراف می کنید که اعمال شما روی احساسات همسرتان اثر می گذارد. درواقع شما مسئولیت تاثیر رفتارتان را پذیرفته اید.
معذرت خواهی :
معذرت خواهی صریح و آشکار نیز یک نوع تصدیق است. با معذرت خواهی، شما به همسرتان نشان می دهید که ناراحت هستید و او را درک می کنید. برای معذرت خواهی لازم نیست همیشه بگویید «متاسفم». برای مثال، می توانید بگویید «منظورت را می فهمم. من اشتباه کردم». اگر در حین جر و بحث به اشتباه اعتراف کنید، نتایج واقعا مثبتی می گیرید.
تحسین :
وقتی هنگام جر و بحث به یاد همسرتان و خودتان می اندازید که او برای شما همسری قابل تحسین است، مسیر گفت و گو را به سمت مذاکره عوض کرده اید.
4 - به دعوا خاتمه دهید
به هر حال نمی شود برای همیشه دعوا و اختلاف را به حال خود نگاه داشت. می توان با استفاده از راهکارهای زیر به دعوا فیصله داد:
_دعوا را به قسمت های عمیق رابطه نکشانید :
همیشه در دعواهایتان به اصطلاح «رو» دعوا کنید. در «عمق» همیشه یک وفاداری همیشگی پنهان وجود خواهد داشت. دعوایتان را به اینجاها ربط ندهید.
_جایگزین بگذارید :
برای مثال، اینکه داد و بیداد کنید که از رنگ های صورت یو کرمی و قهوه ای و آبی و زرشکی برای پرده خانه خوشتان نمی آید، چیزی را درست نمی کند. به جای اینها البته اگر رنگی باقی مانده بود، بگویید از کدام رنگ خوشتان می آید؟
_ ببخشید :
بعضی وقت ها واقعا همسرتان مقصر بوده و اشتباه کرده است. شما بهتر است در این مواقع لذت توفیق اجباری بخشش را بچشید.
_ تمرین « روزهای صمیمانه » را انجام دهید :
گاهی چاره ای جز این نمی ماند که یک تمرین مکانیکی انجام دهید. می توانید یک تعداد روز متوالی را مشخص کنید و در این روزها توافق کنید که هر روز حداقل 5 مورد از فهرست کارهایی را که همسرتان می خواهد، انجام دهید. البته او هم باید متقابلا کارهایی را که شما می خواهید، انجام دهد. این کارها اولا باید ایجابی باشند، یعنی طرف را از کاری نهی نکنند. دوم باید عملیاتی باشند، مثلا سه بار نوازش کردن به جای امر کلی مهربان بودن. سوم آن قدر کوچک باشند که بتوان هر روز انجامشان داد و چهارم مربوط به دعوای اخیر نباشد.
مطالب دیگر:
شیوه های جدید حفظ رابطه زناشویی
باور میکنید یا نه، دعوای زناشویی میتواند برای ارتباطتان خوب باشد. خیلی خوب است که به عنوان شریک زندگی ناراحتیتان را بیان کنید، در کنار همه حسهای خوب از حال بدتان حرف بزنید و توقع پاسخ و واکنش از همسرتان داشته باشید. به همان اندازه که لحظههای خوب و خوشی را در کنار هم تجربه میکنید پیش میآید که با هم جرو بحث، اختلافنظر و درگیری داشته باشید. گرچه همیشه این بحثها و تنشها بیشتر به یادتان میماند اما حقیقت این است که در یک ارتباط سالم نسبت اوقات خوش به واکنشها ی منفی پنج به یک است. با این حال شما ممکن است فکر کنید تنش و درگیری اصلاً خوشایند نیست.
اینکه چطور اختلافهایتان را بیان کنید با این مساله که چقدر زیاد بین شما دعوا پیش میآید فرق دارد. زن و شوهرها به چهار شیوه با هم دعوا میکنند اما فقط یکی از این راهها بدترین نوع دعوای زن و شوهری است.
درک متقابل
افرادی که در رابطه درک متقابلی از یکدیگر دارند به هم فرصت و امکان بیان احساسات را میدهند. هر احساسی قابل فهم است و باید به آن توجه کرد این قانون روابطی است که زن وشوهر تلاش میکنند به هم نزدیک باشند و چیزی را انکار نکنند. همیشه احساساتی وجود دارد که ما با آنها مخالفیم، اظهارنظرها، باورها و رفتارهایی که برایمان خوشایند و مورد تأیید نیست با این حال در یک رابطه سالم میتوانیم به آنها احترام بگذاریم و سعی کنیم موضوعات و مسائل مربوط به ارتباط را حل کنیم. یک بحث و گفتگوی آرام بدون جنگ و خونریزی برای حرف زدن درباره مشکلات، احساس همدلی و همراهی و دغدغه دیگری را داشتن راه سالمتری است. هر دو باید تلاش کنید که شنونده خوبی باشید و احساسات هم را بفهمید.
آتشهای تند
بعضی از زن و شوهرها درباره مسائل زیادی با هم دعوا میکنند. جنگ و نزاعهای آنها معمولاً پرسروصدا و زیاد و تکراری است. با این حال نمیتوان گفت تنشهای آنها ریشه در مشکلات عمیق و ریشهای دارد. آنها به هر حال حرفشان را میزنند و اگرچه که با هم درگیر میشوند اما یکدیگر را خیلی دوست دارند. شاید برای دیگران از بیرون درک این موضوع آسان نباشد اما این اتفاقی است که واقعاً میافتد.
شخصیتهای مستقل و غیروابسته معمولاً چنین تنشهایی دارند. به نظر میآید ارزش استقلالی که برای خودشان قائل هستند باعث میشود بدون اینکه واقعاً قصد تخریب یا زمین زدن دیگری را داشته باشند اظهارنظر کنند، حرف بزنند و احساساتشان را بیان کنند. این آدمها خیلی راحت درباره احساس خوب و بدشان حرف میزنند. دعواهای شدید ظاهری آنها بخشی از رابطه گرم و همدلانهای است که شاید دیگران درکی از آن نداشته باشند.
پرهیز از درگیری
این زن و شوهرها کاملاً با گروه بالا فرق دارند. آنها سعی میکنند تفاوتها و اختلافها را تا جایی که میتوانند کم کنند به جای اینکه آن را حل کنند. با وجود اختلافها آدمهای این دسته محترمانه، مودبانه و موقرانهتر رفتار میکنند. عقیده کلی آنها این است که ازدواج هماهنگی و سازگاری بیشتر و یافتن دلایل خوشبختی است. آنها اگر لازم باشد از اختلافاتی که آسیب زننده نیستند به راحتی میگذرند. ارزش لحظههای خوش بودن را آنقدر مهم میدانند که اوقات خودشان را تلخ نمیکنند. این زوجها واقعاً دلیلی نمیبینند همه مشکلات را حل کنند وقتی میتوانند با آن کنار بیایند، بدون اینکه رنج بکشند یا احساس بدی پیدا کنند.
دشمنی نه دعوای زن وشوهری
بعضی از دعواهای زناشویی هم دعوای معمول نیست. بیشتر باید آن را خصومت و دشمنی دانست. تنشهای آنها باعث آسیب و خشونت به یکدیگر میشود. بحثهای آنها با تحقیر، توهین، ایجاد وحشت، درگیری جسمی و آسیب روحی همراهست. واکنشهای این زن و شوهرها بیشتر منفی است تا مثبت. رابطه اغلب در تنش و درگیری میگذرد و کمتر چیز خوشایندی در آن وجود دارد. بیاحترامی و انتقاد اصل اول ارتباط است.
شما ممکن است جزو یکی از سه گروه اول باشید و به دلایل مختلفی با هم درگیر شوید اما ارتباط شما را میتوان سالم و دعواهایتان را قابل درک دانست.
آدمهایی که از درک متقابل استفاده میکنند آرامتر و سازگارتر هستند و نسبت به دیگری دغدغه جدی دارند. کسانی که کمی آتش تندی دارند میتوانند بین اوج عصبانیت و آرامش و صلح تعادل برقرار کنند. آنها هرچقدر که عصبی و تند هستند راه محبت کردن را هم بلدند. گروه سوم هم شاید کم حرف باشند و کمتر به موضوعات منفی رابطه بپردازند اما این به معنای نادانی و یا عدم درک مشکلاتشان نیست. این افراد میتوانند بر احساسات منفی غلبه کنند و اولویتی به آن نمیدهند. اینکه بفهمید در کدام دسته قرار دارید به خودتان کمک میکنید که رابطه را بهتر مدیریت کنید و بحرانها را راحتتر پشت سر بگذارید.
گروه چهارم نشانه یک ارتباط ناسالم است. زن و شوهرهایی که به این شیوه رفتار میکنند زندگی مشترک را در معرض شکست قرار میدهند. این افراد با تحقیر و توهین به هم در واقع این پیام را میرسانند که ارتباطشان را دوست ندارند و ارزشی برای آن قائل نیستند و ظاهرا انگیزهای هم برای بهبود و تغییر آن ندارند. اگر شما در چنین رابطهای هستید بهتر است که برای درمان و حل مشکلات جدی و مهمتان حداقل از یک مشاور خانواده کمک بخواهید. ممکن است راهی برای نجات زندگی وجود داشته باشد.
زبان بدن وقت دعوا
وقتی با هم دعوا و مخالفت میکنید بدنتان هم در این مشاجره شرکت میکند حتی خیلی بیشتر از کلماتی که بیان میکنید. خیلی از ما حرفهایمان را مستقیم و بدون رودربایستی نمیزنیم اما بدن ما خوب نشان میدهد که چه میگوییم.
در واقع طرف مقابل میتواند از روی وضعیت جسمی ما حدس بزند که چه حسی داریم. ما میتوانیم خیلی حرفها را نزنیم و پنهان کنیم اما چشمها یا حرکات دست و لرزش صدایمان همه چیز را فاش میکند.
اگرچه ما یاد گرفتهایم قبل از حرف زدن فکر کنیم اما به ما یاد ندادهاند که بدنهایمان را از بیان احساسات بازداریم.
ـ وقتی دستهایتان را دور سینهتان میبندید کاملاً مشخص است که احساس بیدفاعی یا تهاجم میکنید. اگر همسرتان زبان بدن را بلد باشد خیلی خوب میفهمد که با گره کردن دستهایتان دور سینه در حالت دفاعی قرار گرفتهاید و به شدت ترسیدهاید.
ـ وقتی پشت به همسرتان حرف میزنید. یعنی خیلی عصبانی هستید و سعی میکنید خودتان را نشان ندهید. وقتی دیگری شما را عصبانی میکند پشت کردن به او اولین کاری است که برای ابراز انزجار از آن انجام میدهید.
ـ وقتی انگشت اشاره را به سوی دیگری نشانه میگیرید یعنی او را مسبب و منشا درگیری میدانید و او مقصر اتفاقاتی است که افتاده است. حتی اگر در ظاهر این مسأله را عنوان نکنید این پیام را با دستتان انتقال میدهید.
ـ وقتی سعی میکنید از همسرتان رو برگردانید به این معنی است که از این وضعیت ناراحت هستید و میخواهید هر طور شده از بحث دور شوید.
ـ با گرد کردن چشمها، ادا در آوردن و تغییر حرکات صورتتان موقع دعوا به همسرتان نشان میدهید که هیچ اهمیتی به چیزی که میگوید نمیدهید و بهایی برای حرفهایش قائل نیستید. این البته راهی است برای اینکه حق به جانب باشید و تأکید کنید که شما راست میگویید و او حرف بیربط و اشتباهی میزند.
آدمها با زبان بدن اشارههای مختلفی به آنچه در ذهنشان دارند میکنند. اما به طور کلی این چند نمونه بسیار رایج و قابل فهم است. زبان بدن را بشناسید و هشدارها و پیامهایش را خیلی خوب دریافت کنید. با این روش بهتر میفهمید چه باید بگویید، چه رفتاری بکنید و در انتظار چه چیزهایی باشید .
ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات
مطالب دیگر:
رفتارهای اشتباه زن و شوهرها بعد از دعوا!
چند راهکار برای رفتار با همسر پرخاشگر
رابطه زناشویی با همسرم را چگونه محکم تر کنم؟
بخش عمدهای از مشاجرات و مشکلات در زندگی مشترک زوجها به دلیل داشتن اختلاف سلیقه، توقعات و انتظارات آنها از یکدیگر روی میدهد. این اختلاف سلیقهها در برخی موارد باعث مشاجرات میان آنها میشود که گاه این مشاجرات روند نامطلوبی داشته و منجر به از هم پاشیدگی خانواده میشود.
درست است مشاجرات بین زن و مرد بهطور طبیعی اتفاق میافتد اما آنچه اهمیت زیادی دارد تداوم خانواده و روابط بین زن و مرد پس از مشاجره است. روانشناسان و مشاوران خانواده راهکارهای ارتباطی و مهارتهای مقابلهای متعددی را برای پایان دادن به مشاجرات خانوادگی عنوان میکنند.
توقعات دور از انتظار، سوء تفاهمها، قضاوتهای منفی، نگرانیهای بیدلیل، مقایسه اشتباه و همچنین مشکلات دیگری که باعث کدورت و مشاجره میان زن و شوهر میشود باعث آشفتگی فضای خانواده شده و همچنین بسیاری از بحث و جدلها را در خانه به دنبال دارد.
این جدلها عمدتاً ناشی از شناخت نادرست زوجها از یکدیگر است زیرا معیارهای واقعی ازدواج زن و مرد برای برخورداری از یک زندگی مشترک مناسب با یکدیگر متفاوت است.
یک بررسی جدید نیزنشان میدهد که بر خلاف تصور رایج، میزان مشاجرات و جدلها در طول ازدواج به طور نسبی بدون تغییر میماند.لذا اختلافات و دعواها را به حال خود رها نکرده و سعی کنید همواره برای کسب تفاهم و هماهنگی بیشتر با هم تلاشی جدی و آگاهانه کنید.
این بررسی بر روی 1000 زوج در طول 20 سال انجام شده است. پژوهشگران در سال 1980 از 2033 فرد ازدواجکرده که حداکثر 55 سال داشتند درباره کیفیت ازدواج و روابطشان با همسرهایشان سوال کردند. همین زوجها پنج بار دیگر در طول 20 سال بعدی مورد پرسشهای مشابهی قرار گرفتند.
این بررسی 20 ساله نشان داد که تغییر چندانی در میزان اختلافات میان همسران در طول زمان رخ نمیدهد؛ البته کاهش بسیار اندکی در میزان اختلافات گزارششده در سالهای پایانی بررسی یافت شد که بیش از همه مربوط به زوجهای با اختلافات بالا بود. به هر حال میزان این تغییرات در طول زمان اندک بود.
اگر شما هم جزء آن گروه از زوجین می باشید که عدم مهارت و اختلاف سلیقه را علت و ریشه اصلی مشکلاتتان می دانید، بهتر است ادامه این یادداشت را از نظر بگذرانید. ما به شما پیشنهاد می کنیم بعد از این که در بحث و دعوایی ناخواسته با همسر خود قرار گرفتید، توصیههای ارائه شده در این مقاله را به کار بگیرید تا بتوانید سریعتر آشتی کرده و آرامش را دوباره به روابطتان بازگردانید.
رفتار غیرعادی و عجیب: این قضیه که شما بپذیرید، بحث و دعوا نیز بخشی از روابط شما با همسرتان را تشکیل میدهد، بسیار مهم است، اما دانستن راهی برای آشتی کردن شاید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.همه ما در زمان و مکانهای مختلف ممکن است رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهیم، اما وقتی به نظر می رسد، بحث و دعوا جز اینکه باعث انزجار و لطمه دیدن احساس شده و به رابطه سالم صدمه وارد میکند، فایده دیگری ندارد لذا باید آن را متوقف کنیم.
اولین گام به سوی این هدف، این است که بفهمید واقعاً سر چه چیزی در حال بحث کردن با یکدیگر هستید و دیدگاه متضادتان را تعادل ببخشید، بعد از آن شما میتوانید تکنیکهای زیر را به کار ببندید؛ اجرای بعضی از این تکنیکها را باید خود به تنهایی بر عهده بگیرید و در بعضی دیگر، همکاری همسرتان نیز ضروری به نظر میرسد:
خودآگاه باشید: خودآگاهی و مسئولیتپذیری، اولین گام برای اجتناب از تضادها است، تقریباً غیرممکن است که شما بتوانید همسرتان را بدون تغییر رفتار خود تغییر دهید، اما اگر رفتار خودتان را تغییر دهید، در اکثر اوقات واکنش رفتاری او نیز متفاوت خواهد بود.
در مورد اینکه آیا شما تحت تأثیر عوامل دیگری قرار گرفتهاید یا خیر؟ فکر کنید، نیروی عوامل و شرایط خارجی به هیچ وجه تخمین زدنی نیست، آیا شما خستهاید؟ در مورد چیزی نگرانید؟ یا از موضوعی ناراحت هستید؟
همسر شما نمیتواند به شما القاء کند که چه احساسی داشته باشید. احساسات شما تحت نظارت و کنترل خود شما است؛ اگر عصبانی هستید بگویید “من عصبانیام به این علت که …” نه این که فقط بگویید “تو مرا عصبانی کردی “
احساسات خود را کنترل کنید: همسر شما نمیتواند به شما القاء کند که چه احساسی داشته باشید. احساسات شما تحت نظارت و کنترل خود شما است؛ اگر عصبانی هستید بگویید “من عصبانیام به این علت که …” نه این که فقط بگویید “تو مرا عصبانی کردی “.
بهبودسازی روابط : داشتن ارتباطات مناسب برای برقراری آرامشی دوباره، بسیار حیاتی و مهم است، اغلب دعواهایی که مرتب تکرار میشوند، فقط به این دلیل است که یکی از همسران یا هر دوی آنها، احساس میکنند طرف مقابل حرف هایش را نمیشنود و یا به آن اعتنا نمیکند، تکنیکهای زیر ضمن اینکه، شانس مورد توجه قرار گرفتن شما را توسط همسرتان، افزایش میدهند، به شما نیز کمک میکنند به همسرتان نشان دهید؛ به او توجه دارید و به حرفهایش اهمیت میدهید.
گوش کنید: این مهمترین بخش برای داشتن ارتباطی خوب و مناسب است، به حرفهای همسر خود بدون حدس و گمان و قضاوت، گوش دهید.
کنکاش کنید: سۆالاتی بپرسید برای این که مطمئن شوید، منظور حرفهای همسر خود را به درستی فهمیدهاید.
توضیح دهید: این نوع دیگری از کنکاش است، برای اینکه در جهت درک دیدگاهتان، به همسر خود اطلاعات بیشتری بدهید، آماده باشید، توقع نداشته باشید که او ذهن شما را بخواند.
تأکید کنید: خود را به جای همسرتان قرار دهید؛ حدس بزنید که او چه احساسی دارد و بگذارید او بفهمد که شما به او توجه دارید، مثلاً بگویید «می دانم که الان چقدر ناراحت هستی؟»
به طور گویا بیان کنید و بگویید، منظورتان چیست و آنچه میگویید چه معنایی دارد، واضح و آشکار سخن بگویید و نکتهگویی کنید.
خشم خود را کنترل کنید: عصبانیت نیز نیرویی است که به ما کمک میکند تا بتوانیم به خواستههای خود برسیم، اما اگر عصبانیتتان به حدی است که از بحثی اصولی و عاقلانه جلوگیری میکند، سعی کنید بحث خود را متوقف کرده و از راهکارهای زیر استفاده کنید.
به صورتی مۆثر و ثمربخش بحث کنید: سعی کنید در هر مکان و هر زمانی این راهکار را به یاد داشته باشید. هر بحثی اگر نتیجهای داشته باشد که توسط همسران مورد توجه قرار گیرد، راهکاری است برای جلوگیری از وقوع بحثی مشابه.
نوبت حرف زدن را رعایت کنید: به طرف مقابلتان نیز فرصت برای حرف زدن بدهید و نوبت خود را حفظ کنید، در این صورت است که بحث تا بهبود روابط ادامه مییابد.
دیابت را چگونه درمان کنیم؟
چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟
کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟
حقایق بیماری ایدز چیست؟
چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?
چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟