(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

مهارت های حل مساله در زندگی مشترک

Image result for ‫موضوعات جنسی‬‎


بیماری با دارو خوب شود، لباس به وسیله شستشو تمیز می شود، نگذارید که مشکلتان آنقدر کهنه شود که با سخت ترین دارو ها هم مداوا نشود .

*گام به گام در جهت حل مسئله و مشکلات زندگی مشترک

من از یک فرهنگ هستم، اما تو از یک شهر دیگر، من از یک محله ام ، اما تو از جایی دیگری هستی، من از ونوسم و تو از مریخ.

همیشه وقتی با خواهرم که هم خون و هم فرهنگ من بود و هر دو از یک پدر و مادر بودیم، دعوایمان می شد، مادرم می گفت: “شماها چجوری می خواین با همسر آیندتون که به اندازه یه دنیا با شما ها فرق داره بسازین؟!”

تفاوت فرهنگ و آداب و رسوم دو نفر که باهم ازدواج می کنند، آنقدر زیاد است که اگر نتوانند باهم به یک تفاهم و زبان مشترک برسند، شاید زنجیر های عشقشان به زودی به طناب نفرت تبدیل شود و کلبه ی زیبای آمال و آرزوهایشان به دخمه ی تاریک تنهایی منجر شود.

هنوز چند صباحی از زندگی مشترک زوجین نمی گذرد که اولین تفاوت سلیقه ها آغاز شده و شاید اولین دعواها و در آنجاست که احساس نیاز به آموزش در انسان شکل می گیرد، احساس نیاز به آموزش رفتار با همسر.

آگاهی و دانش مقابله با مسائل اجتماعی زوجین، سبب می شود که آنها در مواجهه با چالش های زندگی، از اقتدار و اعتماد بیشتری برخوردار باشند. آگاهی و تسلط به مهارت هایی همچون حل مساله و تصمیم گیری، شناخت ارتباطات بین فردی در روابط اجتماعی، مهارت گوش دادن، همدلی، تفکر انتقادی و خلاق ، برخورداری از مهارت های ابراز وجود، گفتگوی موثر و… نه تنها برای زندگی خانوادگی ضروری است، بلکه برای تمام افراد در کلیه مراحل زندگی، کاربرد دارد.

مسلح شدن زوجین به مهارت های فوق الذکر، خصوصاً مهارت ارتباط بین فردی و گفتگو و حل مساله، به نحو چشم گیری، روابط خانوادگی را بهبود می بخشد، بنابراین افزایش آگاهی از دانش فوق، به عنوان روش اساسی برای پیشگیری از کاهش اختلافات زناشویی و اجتماعی، کاربرد دارد.

مهارت های حل مساله

یکی از مهمترین مهارت های زندگی مهارت پذیرفتن مشکل، رویارویی با مشکل و سپس تلاش در جهت رفع آن است.

تمام زندگی ها با اختلاف نظر و سلیقه همراه است، پس در مواجه با مشکلات همیشه این شعر را زیر لب بخوانید :

در این دنیا دل بی غم نباشد اگر باشد بنی آدم نباشد.

زندگی را می توان روند پیاپی مواجه شدن با مسائل و تلاش برای حل آن ها دانست، حل موفقیت آمیز مسائل زندگی به اعتماد به نفس بیشتر و آرامش فرد منجر می شود در حالی که حل ناقص و برخورد غیر اصولی با مسائل و مشکلات زندگی، بهداشت روانی شخص و همسرش و دیگر اعضای خانواده و حتی همکاران را به طور جدی تهدید خواهد کرد.

حل مسأله فرد را قادر می سازد به طور سازنده با مشکلات زندگی خود مواجه شود. مواجه سازنده با مشکلات، مهارت فوق العاده ارزشمندی است که آموزش آن برای خانواده ها کاملاً ضرورت دارد.

اولین مرحله در مساله گشایی موفقیت آمیز، آن است که شخص این ادراک را در خود پرورش دهد که «تو می توانی مشکلات را حل کنی» همچنین برای ایجاد جهت گیری حل مساله در خودتان، باید بدانید که بخشی از زندگی، مواجه شدن با مشکلات است و آرام و خونسرد برای انتخاب بهترین راه حل ممکن، به توانایی خود اتکا کنید.

این را بدانید که حل شدن مشکلات به بهتر شدن زندگیتان کمک می کند و آینده ای زیباتر برایتان رقم می زند،بیماری با دارو خوب می شود، لباس به وسیله شستشو تمیز می شود، نگذارید که مشکلتان آنقدر کهنه شود که با سخت ترین دارو ها هم مداوا نشود، مشکل باید حل شود و شما می توانید.

مراحل حل مساله

– اتخاذ یک تصمیم کلی در مواجهه با مشکل (شناخت مسأله):

اولین قدم در مواجهه با مشکل، شناخت دقیق مسأله می باشد، یعنی باید بتوان مسأله و ابعاد آن را بررسی کرد و آن را به عنوان یک پدیده طبیعی قابل حل پذیرفت.

آیا مادر همسرتان در زندگیتان دخالت می کند؟

آیا همسرتان کارش را بیشتر از شما دوست دارد؟

آیا از برخی از رفتارهای همسرتان ناراحت هستید؟

مشکلتان را بشناسید.

همچنین دانستن این نکته که مسأله و مشکل، همه جا و برای همه کس وجود دارد و باید آن را همان طوری که وجود دارد مورد پذیرش قرار داد.آن را برای خودتان لاینحل نکنید و از آن برای خودتان غول بی شاخ و دم نسازید.

در این مرحله داشتن اعتماد به نفس و اراده محکم و قوی، انسان را در حل مسأله، کمک می کند.

شناسایی کامل مشکل

در این مرحله باید در مورد مشکل به تفکر پرداخت و دریافت که چه عواملی باعث ایجاد مشکل شده است. این مشکل از کی شروع شده و دلیل آن چه بوده است؟ باید ابتدا اطلاعات مربوط به مشکل را جمع آوری کرد و سپس مشکل را به طور دقیق تعریف کرد و مشخص کرد که مشکل کیست یا چیست؟، ساده است یا مرکب؟ چه ویژگی هایی دارد و…

مثلا اگر همسرتان دیر به منزل می آید و شما از این مسئله ناراحت هستید، ببینید از کی این اتفاق افتاده؟ آیا از روز اول ازدواجتان؟ از روزی که خواسته های شما بیشتر شده و مخارج بالا رفته؟ از روزی که خودش بیشتر از دخلش ، خرج می کند؟ از روزی که …

آیا خودش از این که دیر می آید ناراحت است؟ پاسخ شما را چه می دهد؟ هر شب دیر می آید و یا فقط چند شب در هفته؟

مشکل را برای خودتان آنالیز کنید و همه را مرقوم کنید، نوشتن به انسجام فکرتان کمک می کند.

منبع: تبیان

جبران صدمات عاطفی در زندگی مشترک

Image result for ‫عشق‬‎

کامران و مونا تا مرز طلاق پیش رفته بودند. از ازدواج آنها 12 سال می گذشت ولی متاسفانه به جایی رسیده بودند که به هیچ وجه نمی توانستند با هم ارتباط برقرار کنند و در صورت هر گونه گفتگویی کار آنها به جر و بحث و دعوا کشیده می شد. این مرحله دقیقاً همان جایی است که روانشناسان آنرا به عنوان جدایی عاطفی نام نهاده اند. آنها به راحتی برای روزها با هم صحبت نمی کردند و هیچ کاری هم به کار هم نداشتند.
 
هر یک از آنها به گوشه خلوت خود پناه می برد و از درون احساس تنهایی می کرد، اما متاسفانه شیوه های ارتباطی آنها ضعیف بود و به هیچ وجه قادر نبودند که احساسات معنوی خود را به یکدیگر انتقال دهند. می توان گفت که آنها اصطلاحاً درگیر یک "جنگ سرد" شده بودند و هر یک از طرفین منتظر بود تا طرف دیگر اولین حرکت را انجام دهد و یخ های موجود را بشکند.
 
این زوج هم مانند خیلی از زوج های دیگر توانایی رفع و جبران آسیب هایی را در طی یک درگیری به هم وارد می ساختند را نداشتند.
 
بر اساس تحقیقاتی که در زمنیه ازدواج و خانواده صورت پذیرفته است، پژوهشگران به این نتیجه دست پیدا کرده اند که دعوا و جر و بحث در هرخانواده ای وجود دارد، اما نکته ای که میان زوج های موفق و نا موفق تفاوت ایجاد می کند، توانایی جبران آسیب هایی است که در طی دعواهای خانوادگی به یکدیگر وارد می آورند.
 
هر دو طرف باید این توانایی را داشته باشند که اشتباهات خود را جبران کنند و اگر کار نادرستی انجام داده باشند، عذر خواهی کرده و اصطلاحاً از دل همسر خود در بیاورند.
 
به هر حال انسان ها جایز الخطا هستند و این امکان وجود دارد که در روابط خود به دلایل مختلف دچار اشتباهاتی شوند. ممکن است روز بدی را سپری کرده باشند، تحت فشار و استرس بی سابقه ای قرار گرفته باشند، و یا دچار سوء تفاهم شده و قضاوت نادرستی داشته باشند.
 
به جای اینکه از نظر عاطفی ارتباط خود را با طرف مقابل قطع کنید و همچنان عصبانی باقی بمانید، اگر احساس می کنید که تا حدی مقصر هستید، سعی کنید اشتباه خود را جبران نمایید.
 
و اگر هم فردی هستید که مورد آسیب و لطمه قرار گرفته اید، باید سعی کنید راهی را پیدا کنید که بتوانید عذر طرف مقابل را قبول کرده و از خطای آنها گذشت کنید. باید متوجه شوید که قصد طرف مقابل صرفاً بهبود شرایط است.
 
1- عذر خواهی کنید
 
عذر خواهی صادقانه و صمیمانه معجزه می کند. به ویژه اگر جزء افرادی باشید که معمولاً به سختی قبول می کنند که اشتباه کرده اند.
 
می توانید چیزهایی از این قبیل بگویید: متاسفم، عذر می خواهم، کاری که انجام دادم واقعاً احمقانه بود، نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده بود.
 
2- عواطف خود را با او در میان بگذارید
 
صادق باشید و احساساتی که باعث ایجاد عصبانیت در شما شده است را با طرف مقابل در میان بگذارید. از ترس ها، ناراحتی ها و ناامنی های خود با او حرف بزنید. زمانیکه شریک زندگیتان از احساسات درونیتان اطلاع پیدا کند، خیلی راحت تر میتواند با شما ارتباط برقرار کند تا اینکه فقط شاهد عصبانیتتان باشد.
 
در میان گذاشتن چیزهایی که در قلب و ذهنتان می گذرد، می تواند اختلاف زیادی را در بهبود رابطه ایجاد کرده و نزدیکی و صمیمت بیشتری را میان شما ایجاد کند.
 
 
می توانید بگویید: زمانیکه عصبانی می شوم واقعاً نگران دخترمان می شوم. نمیخواهم اذیتت کنم، فقط نمی دانم چرا یکمرتبه خونسردی خودم را از دست میدهم.
 
3- با نگرش همسرتان آشنا شوید
 
حتماً لازم نیست دیدگاههای او را تمام و کمال بپذیرید، فقط کافی است از آنها اطلاع داشته باشید تا در زمان بروز مشکل، با فشار و تعارض کمتری روبرو شوید. با این کار همسرتان متوجه می شود که به او اهمیت می دهید و به حرف هایش گوش میکنید. با این کار می توانید مشکلات را از دیدگاه آنها نیز تحلیل و بررسی کرده و با آنها اظهار همدردی و همفکری کنید.
 
 
می توانید بگویید: متوجه می شوم تو چه می گویی، منظورت را گرفتم، من تا کنون به قضیه اینطوری نگاه نکرده بودم.
 
 
4- مسئولیت قسمتی از اشتباهاتتان را به گردن بگیرید
 
کمتر اتفاق می افتد که در یک درگیری یکی از طرفین 100% مقصر باشد. همه جر و بحث ها مانند یک رقص دو نفره است که هر کدام از طرفین با حرکات متعدد در آن شرکت میکنند. عدم توانایی در قبول مسئولیت، حقیقتاً فرو رفتن در لاک تدافعی است و هیچ مشکلی را حل نمی کند.
 
 
می توانید بگویید: من نباید یک چنین کاری را انجام می دادم، من فکر می کنم هر دو نفرمان مقصر هستیم و به جر و بحث ها دامن زدیم، متوجه می شوم که چرا یک چنین واکنشی نسبت به من نشان دادی.
 
5- به توافق برسید
به جای اینکه بیایید و در مورد اختلافات گذشته خود با هم بحث کنید، بر روی مشکلی که به تازگی برایتان اتفاق افتاده تمرکز کنید و سعی کنید که آنرا حل نمایید. به عنوان مثال شاید شیوه های تربیتی شما دو نفر متفاوت باشد، اما بر روی این مسئله که باید فرزندان سالمی را تربیت کرده و تحویل جامعه دهید با هم به توافق می رسید.
 
می توانید بگویید: ما هدف مشترکی داریم، شاید بر روی تکنیک های به کار گرفته شده با هم توافق نداشته باشیم اما هر دو به دنبال یک نتیجه هستیم.
 
6- قول بدهید که رفتارتان را عوض می کنید
 
متاسفم اما اگر دائماً بخواهید رفتارهای زننده خود را تکرار کنید، کار به جایی نمیبرید. باید رفتار خود را تغییر دهید که طرف مقابل بتواند قبول کند که شما در شرف تغییر کردن هستید.
 
چیزهایی از این قبیل بگویید: از این به بعد قول می دهم که نیم ساعت زودتر از خواب بلند شوم، اگر خواستم دیر بیایم حتماً زنگ می زنم و اطلاع می دهم، از این به بعد در میهمانی ها در خوردن نوشیدنی زیاده روی نمی کنم.

تکلیف درآمد زن در زندگی مشترک!



با توجه به مشکلات اقتصادی، اشتغال زنان رو به فزونی است و بخصوص بسیاری از زوج‌های جوان مجبورند برای رفاه بیشتر هر دو کارکنند اما اشتغال زنان آسیب‌ها و امتیازات خاص خودش را دارد.

زن شاغل

 

امتیازات اشتغال بانوان

 اشتغال زنان در بیرون از خانه دارای امتیازاتی است؛ به عنوان مثال:

1) بهره‌مندی از توانمندی علمی، هنری، فنی و...

 2) کمک به اقتصاد خانواده و...

 

آسیب‌های اشتغال بانوان

در بیان آسیب‌های کار زنان نیز می‌توان به مواردی اشاره کرد:

1) فرسودگی ناشی از بالا رفتن فشار عصبی به دلیل افزایش مسئولیت‌ها؛ مدیریت همزمان کار بیرون و مسئولیت خانه داری

اگر خانم شاغلی نتواند به درستی زندگی خود را مدیریت کند، آسیب‌های بیشتری متوجه زندگی او و خانواده‌اش می‌شود

2) کاهش زمان استراحت، دیدارهای خانوادگی و بودن درکنار اعضای خانواده بخصوص همسر و فرزندان

3) آسیب دیدن فرزندان و احساس گناه مادران به هنگام ترک فرزندان خردسال و واگذاری آن‌ها به دیگران.

4) تقویت رفتارهای مردانه، شکل گیری روحیه خشک و حسابگرانه بخصوص درصورت اشتغال در کارهای صرفا اقتصادی مثل بانکداری، معدن و...

5) استقلال مالی و احساس نیاز نداشتن به همسر، که موجب تضعیف اقتدار شوهران می‌شود و...

البته همه موارد بالا (آسیب‌ها و امتیازات) با توجه به مدیریت زن و نحوه اشتغال وی قابل افزایش یا کاهش و یا تغییر به یکدیگر است، یعنی اگر خانم شاغلی نتواند به درستی زندگی خود را مدیریت کند، آسیب‌های بیشتری متوجه زندگی او و خانواده‌اش می‌شود.

 

بررسی سهم خواهی مرد از حقوق زن

در این مطلب قصد نداریم به این سوال پاسخ دهیم که اشتغال زنان خوب است یا بد و بیشتر به موضوع سوال مطرح شده خواهیم پرداخت.

 آنچه در این میان مهم است اینکه حال زن از طریق محبت گرفتن از همسر، مشارکت در مسئولیت‌ها، مراقبت، پرورش و تربیت فرزند (زایمان، شیردهی) و... خوب می‌شود که ناشی از ترشح هورمون عشق و الفت (اکسی توسین) است. یعنی وقتی زن در درجه اول کاری را برای کسی انجام می‌دهد و در ازای آن پول دریافت می‌کند هورمون مردانه (تستوسترون) افزایش می‌یابد (مانند حقوق گرفتن، پس انداز کردن و...) اما اگر همین درآمد (بدون اجبار!) صرف مشارکت در اقتصاد یا مسائل رفاهی خانواده شود می‌تواند اکسی توسین را تقویت و تحریک کند؛ یعنی اشتغال زن در راستای ماهیت زنانه وی است و موجب بهبود روحیه و حال او می‌شود اما اگر مدام در حال جمع کردن پول و سرمایه گذاری اقتصادی باشد رفتارهای مردانه‌اش را تقویت کرده است!

حال با توجه به اطلاعات محدودی که در سوال وجود دارد می‌توان گفت: شما به نوعی درصدد تحریک هورمون عشق و الفت (اکسی توسین) هستید یعنی با فداکاری که می‌کنید و مشارکتی که در اقتصاد خانواده دارید نقش زنانه خود را خوب ایفا می‌کنید، اما به نظر می‌آید سه اشکال در کار شما وجود دارد:

 

اشکال اول: تعارض

این کار یعنی دادن حقوق به همسرتان به انتخاب خودتان نیست یا در انجام آن دچار تعارض هستید (حقوقم را باید بدهم یا برای خودم نگه دارم) وقتی با انتخاب خود کاری را نمی‌کنیم مدام دچار تنش و نداشتن احساس آرامش خواهیم بود پس بهتر است برای حل تعارض به این ترتیب عمل کنید:

1) اگر از حقوق خود، ریالی را به شوهرتان ندهید چه اتفاقات بدی می‌افتد؟ جنجال، آشفتگی وضع اقتصادی خانواده، قهر و...؟

2) اگر کار کردن را با این شرایط کنار بگذارید چه اتفاقات بدی می‌افتد؟

3) اگر خود را مجاب به ادامه همین وضع کنید چه اتفاقات بدی می‌افتد؟

با بررسی و تحلیل سود و زیان هر کدام از موارد بالا، دست به انتخاب درست بزنید و مسئولیت انتخاب خود را بپذیرید. در واقع باید ببینید کدام یک از موارد بالا ضررهای کمتر و سود بیشتری دارد سپس‌‌ همان را انجام دهید.

یک ترس مشترک میان بسیاری از زنان این است که اگر فداکاری را متوقف و به خود بیشتر توجه کنند مردان آنان را دوست نخواهند داشت اما این حقیقت ندارد چون مردان همیشه زنی راضی و موفق را دوست دارند

اشکال دوم: فداکاری منفی!

 وقتی زنان فداکاری می‌کنند اما دیده نمی‌شوند یا به اندازه کافی چیزی به دست نمی‌آورند (به عنوان مثال به اندازه کافی حمایت نمی‌شوند یا مورد قدردانی و توجه قرار نمی‌گیرند) فداکاری خود را یک فشار تلقی می‌کنند یعنی فداکاری منفی! ولی آنچه ارزش دارد یک فداکاری مثبت است.

در فداکاری مثبت زن با کنار گذاشتن آرزو‌ها وخواسته‌های خود به منظور حمایت از دیگری (همسر، فرزند و...) اهمیت بیشتری به شخص مقابل می‌دهد و توانایی خود را در دوست داشتن تقویت می‌کند (که موجب ترشح اکسی توسین می‌شود).

فداکاری توام با «توقع» چندان موجب تحریک هورمون عشق و الفت نمی‌شود زیرا آمیخته با منفی بودن و عصبانیت است فداکاری بدون قید و شرط تولید کننده قوی آرامش و عشق است و هرگز فرد را دچار نفرت و پشیمانی نمی‌کند؛ مثل بیدار شدن در نیمه شب و مراقبت از فرزند مریض یا آرام کردن نوزادی که گریه می‌کند. البته برای حل چنین مشکلی می‌توانید:

1) انتظارات خود از همسرتان را به او بگویید، به عنوان مثال به او بگویید که با یک تشکر ساده احساس بهتری در ادامه این رفتار خواهید داشت.

2) معنای مثبتی برای رفتارتان بیابید؛ مانند: کاهش فشار مالی از همسرتان، پیشرفت اقتصادی خانواده، انجام یک کار خیر و معنوی (گره گشایی از مشکلات مالی همسر)، تقویت احساس مردانگی در همسر و جلوگیری از احساس ضعف او و...

 

اشکال سوم: یک باور اشتباه زنانه

 یک ترس مشترک میان بسیاری از زنان این است که اگر فداکاری را متوقف و به خود بیشتر توجه کنند مردان آنان را دوست نخواهند داشت اما این حقیقت ندارد چون مردان همیشه زنی راضی و موفق را دوست دارند.

زن شاغل

چند نکته مهم

*از آنجا که شما در بیرون از خانه انرژی و درآمدتان را فدای همسر و خانواده می‌کنید و در خانه هم به مسئولیت خانه داری می‌پردازید احتمالا دچار فشار عصبی شده‌اید پس بهتر است تعادلی بین نیازهای زندگی مشترک و نیازهای شخصیتان برقرار کنید یعنی رسیدگی بیشتر به حال و اوضاع روانی خود؛ مثل رسیدگی به ظاهر، تفریح، ورزش، دید و بازدید و... تا از این فشار خارج شوید و احساس بهتری به نقش خود پیدا کنید.

 

* پول را از حرف‌های روزمره خارج کنید. مهم نیست که یکی از شما 22 میلیون در سال درآمد دارد و آن دیگری 220 میلیون. مهم این است که هر دو شما کار می‌کنید و هر دو شما ساعت‌های روز و هفته‌تان را به خانواده اختصاص می‌دهید. 

*حرف بزنید! این مشکلات در یک نشست گفتگو حل نمی‌شوند. همچنین نمی‌توانید تصور کنید که تقسیم کارهای خانه، پول و قدرت تصمیم‌گیری به خودی خود حل می‌شود. این مسائل با احساسات درگیر است. ذهن هر زوج با الگوهای سنتی، انتظارات و توقعات خودشان و والدینشان برای موفق بودن، و نظرات خودشان و نسل کنونی درمورد یک مرد یا زن واقعی بودن، درگیر است. این مسائل ساده نیست و معمولاً به طرقی پیچیده و عجیب پیش می‌آیند. 

* درمورد تصمیم‌گیری‌های مالی صحبت کنید. در نسل‌های قبلی، پول درآوردن بود که تعیین می‌کرد چه کسی تصمیم‌گیری‌های مالی را انجام می‌دهد. شما بعنوان زوج‌های پیشگام باید درمورد این تصمیم‌گیری‌ها با هم بحث کنید - که البته بهتر است زمانی باشد که هیچ تصمیم مهمی لازم نیست آن زمان گرفته شود. در این مورد حرف بزنید که در خانواده هر کدامتان تصمیمات چگونه اتخاذ می‌شد و نتایج هرکدام چه بوده است. 

*وقت بگذارید و در این مورد حرف بزنید که درآمد هر کدامتان چقدر است؟ به چه حساب‌های بانکی نیاز دارید؟ کدامتان به کدام هزینه‌ها و پول‌ها دسترسی دارید؟ قبض‌ها چطور باید پرداخت شوند؟ کدام تصمیمات مالی را باید به تنهایی و کدام‌ها را در کنار هم بگیرید؟ و اگر باز هم بحث احساسی شد، بدانید که دیگر درمورد مسائل مالی حرف نمی‌زنید. وارد مسائل عمیق‌تری شده‌اید. 

* برای کمک گرفتن از متخصص تردید نکنید. اینکه مسائل مالی بخواهد یک رابطه خوب را خراب کند واقعاً ناراحت‌کننده است. باید بدانید که مسائل حول محور پول و قدرت، برای اکثر افراد مسائلی کهنه و عمیق هستند. اگر متوجه شدید که شما و همسرتان مدام سر بحث‌ها مالی، تصمیم‌گیری‌ها و کارهای خانه مشاجره می‌کنید، به این نتیجه نرسید که مشکل همسر شماست. ممکن است به یک مشاور متخصص و بی‌طرف نیاز داشته باشید که احساسات، برخوردها و رفتارهای هرکدام از شما را بررسی کند. یک مشاور خوب می‌تواند به شما کمک کند کنار هم باشید.


مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

 

تست سنجش عشق در زندگی مشترک



اگر یک ماه یا حتی چند دهه از شروع زندگی مشترکتان گذشته است هر از چند گاهی باید میزان صمیمیت و مطلوب بودن رابطه با همسرتان را در بوته آزمایش قرار دهید تا خوشبختیتان را بیمه کنید.

عشق

آیا رابطه احساسی شما و همسرتان ایده آل است؟ با بررسی میزان همدلی، صمیمیت و تعهد شما به همسرتان و همچنین همسرتان به شما، می‌توانید برای داشتن زندگی عاشقانه‌تر و با کیفیت بیشتر برنامه ریزی کنید. اگر هم رابطه احساسی شما با همسرتان در حد مطلوبی باشد، باز هم دانستن نکاتی برای تقویت و حفظ آن ضروری به نظر می‌رسد.تست زیر به شما کمک خواهد کرد:

 

سوالات (با هیچ وقت، گاهی اوقات، همیشه جواب دهید)

1 به شدت به فکر راحتی همسرم هستم

2 با همسرم روابط بسیار گرمی دارم

3 در مواقع دشوار، می‌توانم روی همسرم حساب کنم

4 همسرم خیلی مرا از نظر عاطفی حمایت می‌کند

5 معتقدم که رابطه من با همسرم همیشه ثابت خواهد بود

6 هیچ اتفاقی نمی‌تواند در تعهد من نسبت به همسرم خلل وارد کند

7 همسرم من را خیلی خوب درک می‌کند

8 می‌توانم به همسرم افتخار کنم

9 برخی اسرار خودم را به همسرم می‌گویم

10 هیچ چیزی مرا به اندازه دیدن همسرم خوشحال نمی‌کند

11 رابطه من با همسرم خیلی رمانتیک است

12 همسرم می‌تواند در مواقع دشوار، روی من حساب کند

13 آماده‌ام هر چه دارم با همسرم قسمت کنم

14 همسرم را خیلی جذاب می‌دانم

15 به نظر من همسرم یک فرد ایده آل است

16 اصلاً نمی‌توانم فکر کنم که فرد دیگری مثل همسرم بتواند مرا این قدر خوشحال کند

17 هیچ چیزی در زندگی برایم، ارزش ناراحت کردن همسرم را ندارد

18 دیگران هم اعتراف می‌کنند که چقدر همسرم را دوست دارم

19 نمی‌توانم بدون همسرم زندگی کنم

20 وقتی رمان‌های عشقی می‌خوانم به یاد همسرم می‌افتم

21 درباره همسرم خیال‌پردازی می‌کنم

22 با همه وجودم قبول دارم که همسرم را دوست دارم

23 تلاش می‌کنم که رابطه‌ام را با همسرم حفظ کنم

24 به علت تعهدی که نسبت به همسرم دارم، اجازه نمی‌دهم فردی بین ما دخالت کند

25 با همسرم خیلی خوب ارتباط برقرار می‌کنم

26 در زندگی، خودم را به همسرم بدهکار می‌دانم

27 افکار خودم را خیلی به همسرم نزدیک احساس می‌کنم

28 با همسرم روابط بسیار خوشایندی دارم

29 همسرم را از نظر عاطفی خیلی حمایت می‌کنم

30 به نظر خودم، همسرم را خوب درک می‌کنم

31 عشق من به همسرم تا آخر عمرم باقی خواهد ماند

32 نسبت به همسرم احساس مسئولیت می‌کنم

33 نمی‌توانم تصور کنم که بین من و همسرم فاصله بیفتد

34 ازدواج خودم با همسرم را یک تصمیم گیری عاقلانه می‌دانم

35 حتی زمانی که همسرم رفتار نامناسبی با من دارد، سعی می‌کنم رابطه خود را با او حفظ کنم

 

نحوه محاسبه امتیاز آزمون

حال که به همه سوالات این آزمون پاسخ داده‌اید، نوبت آن است که امتیازتان را محاسبه کنید. برای محاسبه امتیازتان در سوالاتی که گزینه «هیچ وقت» را انتخاب کرده‌اید یک امتیاز، ««گاهی اوقات» 2 امتیاز و گزینه «همیشه» 3 امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید. مجموع امتیاز همه سوالات، امتیاز نهایی شما خواهد بود که باید عددی بین 35 تا 105 باشد.

 

نمره عشقتان چند شد؟

 

امتیاز بین 35 تا 47:

شما در زندگیتان دچار فقدان عشق شده‌اید. به عبارت دیگر، در رابطه احساسی شما با همسرتان هیچ یک از عناصر تاثیرگذار عشق دیده نمی‌شود. اگر وضعیت احساسی با همسرتان از این نوع باشد، می‌توان گفت رابطه شما در معرض خطرهای زیادی قرار دارد.

 

امتیاز بین 48 تا 61:

رابطه احساسی شما با همسرتان یک عشق خالی است. این حالت در زندگی زوج‌هایی دیده می‌شود که شور و اشتیاق و تعهد آن‌ها به هم کم است، و صمیمیت آن‌ها در حد متوسطی قرار دارد.

 

امتیاز بین 62 تا 77:

رابطه شما و همسرتان یک عشق ساده لوحانه است. به عبارت دیگر، تعهد و صمیمیت بین شما و همسرتان در حد متوسطی است. به احتمال زیاد شما در زندگیتان، هم به یکدیگر علاقه دارید و هم گاهی احساس می‌کنید که آن قدر از دست هم عصبانی شده‌اید که به یکدیگر علاقه‌ای ندارید.

 

امتیاز بین 78 تا 93:

رابطه احساسی شما و همسرتان، عشقی رمانتیک است. در این حالت، صمیمیت و تعهد بین شما و همسرتان در حد قابل قبولی است، البته هنوز برای رسیدن به عشق آرمانی باید تجربه‌های بیشتری در زندگی مشترک کسب کنید.

 

امتیاز بیشتر از 94:

به شما تبریک می‌گوییم. شما و همسرتان در حال تجربه عشق آرمانی هستید. این عشق کامل 3 عنصر صمیمیت، شور و اشتیاق و تعهد را در بالا‌ترین حد خود دارد. با این حال، طراح سوال‌های این آزمون یعنی دکتر «استنبرگ» معتقد است که رسیدن به این مرحله خیلی آسان‌تر از نگه داشتن آن است.

 

برای عاشقانه‌تر شدن زندگیتان برنامه ریزی کنید

اگر امتیاز شما در این آزمون حاکی از داشتن عشق آرمانی نیست، نگران نباشید چراکه با توجه به راهکارهایی که ارائه می‌شود می‌توانید رابطه احساسی خود را با همسرتان تقویت کنید. فقط فراموش نکنید که تداوم بخشیدن به عشق سخت‌تر از رسیدن به آن است.برای آنکه نمره ی خود را در آزمون عشق و علاقه به همسرتان بالا ببرید ، همراه مقالات خانواده ی ایرانی باشید.

 

مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

 

«اگر» های ممنوع در زندگی مشترک



روزی به خودمان می آییم و می بینیم دو نفر غریبه هستیم که با هم زندگی می کنیم و فرزندان و خانه ی مشترک داریم، همین!

طلاق عاطفی

خیلی از ما فکر می کنیم که زندگی مشترک خوبی داریم، سال ها می گذرد و با خطاهای زیرپوستی و نه چندان مشهود که به چشم مان نمی آید ، کم کم مانند یک موریانه که پایه های میزی را می خورد ، پایه های زندگی مشترکمان را از بین می بریم. روزی به خودمان می آییم و می بینیم دو نفر غریبه هستیم که با هم زندگی می کنیم و فرزندان و خانه ی مشترک داریم، همین! پس باید قبل از آنکه دیر شود به چند « اگر» کوچک در زندگی و رفتار خود توجه کنید و در صورت مشاهده ی آنها خیلی زود و اورژانسی در جهت رفعش اقدام کنید.

 

اگر در خانه به خود نمی‌رسید...

چه بخواهید چه نخواهید، همسر شما همیشه به ظاهرتان توجه می‌کند و آراستگی شما برایش مهم است. هیچ زحمتی ندارد که سعی کنید کمی برای همسرتان به ظاهر خود برسید، حتی یک تغییر کوچک در ظاهرتان می‌تواند اثر زیادی در زندگی شما داشته باشد.

 

اگر بیشتر زمان شما صرف کار می‌شود...

اینکه به کارتان اهمیت دهید یا گاهی به سراغ تفریح‌های مورد علاقه‌تان بروید، اصلا بد نیست ولی هیچ‌گاه فراموش نکنید که اولویت اول شما در زندگی، همسر و زندگی مشترکتان است. به طور حتم همسر شما دوست ندارد فکر کند که در زندگی شما نقشی ثانوی و نه چندان مهم دارد.

 

اگر احساسات خود را بروز نمی‌دهید...

عشق مثل گلی است که باید هر روز به آن رسیدگی شود. کوچک‌ترین محبت و عاطفه‌ای که شما هر روز به هم ابراز کنید، صمیمیت و عشق شما را زنده نگه می‌دارد؛ اما متاسفانه بسیاری از زوجین این مسئله را فراموش می‌کنند. باور کنید کارهای خیلی ساده می‌تواند بسیار موثر باشد؛ مثلا هنگامی که در آشپزخانه هستید از او بپرسید چیزی احتیاج ندارد یا او را با کادوهای کوچک غافلگیر کنید (اصلا لازم نیست کادو‌ها گرانقیمت باشد)، وقتی برای شما کاری انجام می‌دهد از او تشکر کنید (اصلا مهم نیست آن کار بزرگ باشد یا کوچک). باید بدانید این کارهای محبت آمیز فقط مخصوص دوران شروع زندگی نیست و حتی می‌توان گفت اهمیت آن‌ها برای ادامه زندگی مشترک بیشتر هم هست.

 

اگر عادت دارید مدام انتقاد کنید...

اگر به خودتان اجازه دهید که مدام از همسرتان انتقاد کنید به مرور به خوشبختی تان خدشه وارد می‌کنید. شاید شما با خود فکر کنید که همه انتقاد‌هایتان منصفانه است اما، وقتی این روند را ادامه دهید حرف‌‌هایتان به غر و نق تبدیل می‌شود و در نتیجه ممکن است هر 2 نفر شما را عصبانی کند و در ‌‌نهایت مدام بین شما دعوا پیش بیاید. باید یک جا این روند را قطع کنید، قرار نیست شما همسرتان را تربیت کنید. البته در زمان و مکان مناسب می‌توانید با گفت‌و‌گو چنین مسائلی را بررسی و حل کنید.

عشق مثل گلی است که باید هر روز به آن رسیدگی شود. کوچک‌ترین محبت و عاطفه‌ای که شما هر روز به هم ابراز کنید، صمیمیت و عشق شما را زنده نگه می‌دارد

اگر با خانواه همسرتان مشکل دارید...

این طبیعی است که شما با همه اعضای خانواده همسرتان نتوانید صمیمی باشید اما باید تمام تلاش خود را بکنید تا با افراد درجه اول او به فصل مشترکی برسید و احترام همه ی اعضای خانواده ی او را رعایت کنید. ممکن است همسر شما در برخی اختلافات حق را به شما بدهد اما اگر این شکایت از مادر و خواهرشوهر زیاد تکرار شود ، او خسته شده و رابطه تان خدشه دار می شود. در هر صورت فردی که با رفتارش شما را آزرده مادر اوست پس از دید همسرتان به این قضیه نگاه کنید.

 

اگر با همسرتان صداقت ندارید...

دروغ از جمله اشتباهات مهلک در زندگی زناشویی است زیرا همانطور که گفته اند :ماه پشت ابر نمی ماند پس به روزی فکر کنید که دروغ تان برملا شود و رابطه تان گرفتار بی اعتمادی گردد. اعتماد زیر بنای ارتباط خوب زن و شوهر است پس سعی کنید با صداقت و راست گویی حتی اگر در آن زمان به ضررتان است، زندگی خود را بر پایه های قوی استوار کنید.

 

اگر اهل تفریح و لذت مشترک نیستید...

ما با دوستانمان می خندیم ، با اقوام مسافرت می رویم و بسیاری از لحظات خوش را با دیگران تجربه می کنیم ، نیاز داریم برخی تفریحات و لذت ها را برای با همسرمان تجربه کردن،داشته باشیم.خاطرات شیرین دو نفره می تواند در روزهای بحران به داد زندگی مان برسد. پس سعی کنید حساب بانگی لذت مشترک تان را بالا ببرید.


مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

 

برگ برنده در زندگی مشترک


عاشقانه


آیا شما هم سبک و طرز زندگیتان را به گونه ای سازمان داده اید که حاصلش روابط زناشویی ناموفق است؟

اگرچه شما با کسی پیمان ازدواج بسته اید که به لحاظ جسمانی، احساسی، عاطفی و اجتماعی با شما تفاوت دارد و هیچ کتابی، هیچ روان درمانگری و هیچ مشاور امور زناشویی نیست که بتواند این اختلافات طبیعی را از میان بردارد لیکن در عمل شما می توانید به گونه ای سبک زندگیتان را تغییر دهید و مدیریت کنید که به نتیجه مطلوب برسید.

و البته در این راستا قطعاً قصد و نیت به تنهایی کافی نیست چراکه  90 درصد کسانی که از وزن بدنشان می کاهند دوباره چاق می شوند و 85 درصد کسانی که ترک اعتیاد می کنند در مدت یک سال عادت دیرنه را از سر می گیرند، علتش این است که آن ها سبک و طرز زندگی که سبب این عادت ها می شود را تغییر نداده اند. باید بدانید که برای تغییر سبک زندگیتان و سالم نگه داشتن رابطه زناشویی تان به داشتن برنامه ای منظم نیازمندید.

در هر لحظه اگر احساس کردید کاری که انجام می دهید اولویت مهم زندگی شما را در نظر نمی گیرد دست از آن کار بکشید و کاری کنید که با اولویت شما سازگار باشد. باید در جهتی قدم بردارید که رابطه زناشویی خود را معنی دار کنید این اولویت شماست

مدیریت رفتار

توجه به اولویت ها:

یکی از کارهای مهمی که باید انجام دهید توجه کردن به اولویت هاست، که البته لازمه‌ی آن شناخت اولویت‌هایتان آن می باشد. در این زمان باید از خود سوالاتی بپرسید، برای مثال "آیا این اندیشه، احساس یا رفتار اولویت مرا برای حفظ این رابطه تضمین می کند؟" اگر جواب منفی است شما کاری می کنید که اولویت شما در زندگی نیست بنابراین به مشکل و دردسر می افتید.

در هر لحظه اگر احساس کردید کاری که انجام می دهید اولویت مهم زندگی شما را در نظر نمی گیرد و یا کاملاً در جهت خلاف اولویت زندگی شماست دست از آن کار بکشید و کاری کنید که با اولویت شما سازگار باشد. باید در جهتی قدم بردارید که رابطه زناشویی خود را معنی دار کنید این اولویت شماست. نمی توانید یک روز داغ و روز دیگر سرد باشید، نباید به امید و انتظار بنشینید تا ببینید چه اتفاقی خواهد افتاد. بی حالی، رخوت، دست روی دست گذاشتن و به انتظار نشستن کاری صورت نمی دهد مهم این است متعهد شوید کاری صورت دهید تا به خواسته خود برسید.

واقعیت این است که نمی توانید احساس سعادت کنید مگر آنکه دست به عمل بزنید. اگر احساس می کنید که از تبسم و خنده همسرتان لذت می برید کاری کنید که او را به تبسم وادار کند. کاری را که خواسته ی شما را برآورده می کند انجام دهید

مدیریت بر رفتار:

کار دومی که باید صورت دهید این است که راه‌تان را به سوی سعادت و خوشبختی هموار کنید و البته تنها در صورتی می توانید در جهت سعادت و خوشبختی قدم بردارید که برایتان مشخص باشد که شادی و سعادت برای شما چه معنا و مفهومی باشد. به طور کلی اشخاص مکدر تولید تکدر می کنند و افسرده ها دیگران را افسرده می سازند. اگر کسانی که مکدرند کارهای جالب تر انجام دهند برداشت و تجربه شان از زندگی تغییر می کند و اگر افسرده ها با زندگی شاداب تری برخورد داشته باشند، شاداب می شوند.

واقعیت این است که نمی توانید احساس سعادت کنید مگر آنکه دست به عمل بزنید. اگر احساس می کنید که از تبسم و خنده همسرتان لذت می برید کاری کنید که او را به تبسم وادار کند. کاری را که خواسته ی شما را برآورده می کند انجام دهید. در زندگی باید روحیه عمل گرا داشته باشید و آنچه را که آموخته اید به عمل در آورید. مطمئن باشید همسرتان هم متوجه این موضوع خواهد شد.

عاشقانه

برای اینکه احساس عشق کنید و برای اینکه احساس کنید تحسین می شوید باید به بیان آن بپردازید. اگر همسرتان مجبور به ذهن خوانی باشد تا با احساس شما آشنا شود بدانید که از روی تنبلی کاری را انجام داده اید که به احتمال زیاد به نتیجه دلخواه هم نمی رسید. برای مثال نشان دادن تعهد اقدامی است که به همسرتان می گوید و به او اطمینان می دهد با بروز نخستین اختلاف زندگی زناشویی شما متلاشی نمی شود. رفتارتان نشان می دهد که تعهد شما بی قید و شرط است.

 شما رفتارتان به گونه‌ای است که به همسرتان می گویید که نمی خواهید جز او با کسی همسفر شوید. می گویید سعادت خود و همسرتان را می خواهید و قصد ندارید که به عمد به او لطمه بزنید، می گویید که در صورت نیاز در کنارش خواهید ماند، باور کنید و به شکلی رفتار نمائید که انگار رابطه بهتری اتفاق خواهد افتاد و سرانجام اینکه این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید: بهترین نشانه ی رفتار آینده رفتار گذشته است چرا که روزها تبدیل به هفته ها و هفته ها تبدیل به ماه ها می شود، بگذارید از شما سابقه خوب، مثبت و مفیدی بر جای بماند. 

 


 

مطالب پیشنهادی:

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

برای گذر از تعارض‌ صبور باشید!



تعارض زمانی اتفاق می‌افتد که برداشت‌های متفاوتی از یک رویداد واحد توسط دو نفر شکل می‌گیرد. اما در زندگی مشترک باید با آن چه کرد؟

برای گذر از تعارض‌ صبور باشید!

موقعیت زیر را تصور کنید:

آرش و الهه به تازگی ازدواج کرده‌اند و در طبقه‌ی بالای منزل مادر آرش زندگی می‌کنند. آرش هر روز وقتی از سر کار برمی‌گردد ابتدا سری به مادرش می‌زند و این مسأله باعث دلخوری و حساسیت بیش از حد الهه‌ شده است. الهه عقیده دارد که آرش بچه ننه است و آرش عقیده دارد الهه ‌به مادر او حسادت می‌کند. به نظر شما تقصیر چه کسی است؟ آرش و الهه چطور می‌توانند مشکل پیش آمده را حل کنند؟

چنین موقعیت‌هایی در زندگی زناشویی خصوصاً برای زوج‌های جوان که هنوز به شناخت کافی نسبت به هم دست پیدا نکرده‌اند، زیاد اتفاق می‌افتد. به چنین رویداد‌هایی تعارض گفته می‌شود و زمانی اتفاق می‌افتد که برداشت‌های متفاوتی از یک رویداد واحد توسط دو نفر شکل می‌گیرد. بیشترین مشکلی که باعث می‌شود این سوءبرداشت‌ها اتفاق بیفتد، ذهن‌خوانی دو طرف نسبت به افکار، عقاید و اعمال طرف دیگر است.

 

هر انسانی وقتی در موقعیتی مانند آنچه در بالا گفته شد قرار می‌گیرد، سه مرحله را طی می‌کند:

فکر‌/‌ احساس‌‌‌/ رفتار

اجازه بدهید این سه مرحله را با توجه به موقعیت بالا بررسی کنیم.

1_ وقتی آرش از سر کار بر می‌گردد الهه توقع دارد که او یک‌راست از پله‌ها بالا برود‌ و هنگامی که آرش بر خلاف میل او رفتار می‌کند، الهه با خودش فکر می‌کند که: « من با یک پسر بچه ننه و لوس ازدواج کردم!»

2_فکر منفی الهه درباره‌ی آرش باعث می شود احساسات بد و منفی در درون او شکل بگیرد. احساساتی مانند غم، خشم و نگرانی.

3_به دلیل احساسات منفی که الهه دارد، نمی‌تواند رفتار معقولانه و خوبی در برابر آرش نشان دهد. عکس‌العمل رفتاری الهه احتمالاً قهر، اخم و ترش‌رویی یا نیش و کنایه‌ی زبانی خواهد بود.

شما فکر می‌کنید واکنش آرش در مواجهه با این موقعیت چه خواهد بود؟

واکنش آرش: آرش احتمالاً با یک لبخند و بی‌خبر از آنچه در فکر الهه می‌گذرد وارد می‌شود و با دیدن اخم یا از آن بدتر حالت تهاجمی الهه به شدت جا می‌خورد و خود را محق می‌داند که با رفتار بد الهه مقابله به مثل کند. دلیل رفتار تلافی‌جویانه آرش این است که او فقط مرحله‌ی سوم یعنی رفتار الهه را می‌بیند و از دو مرحله‌ی قبلی یعنی افکار و احساسات الهه بی‌خبر است. در واقع مشکل از جانب هر دو طرف است. هم آرش که سعی نمی‌کند دلیل اصلی ناراحتی الهه را بفهمد و هم الهه که دلیل ناراحتی‌اش را بیان نمی‌کند. ‌در چنین موقعیتی اگر الهه بگوید: «‌تو که این‌قدر بچه ننه بودی چرا زن گرفتی؟!» آرش پاسخ می‌دهد: «‌تو هم که این‌قدر حسود بودی می‌موندی خونه ور دل مامانت!» و... بقیه‌اش را احتمالاً خودتان می‌دانید.

موقعیت‌هایی مشابه این موقعیت فرضی، ‌در زندگی زناشویی فراوان یافت می‌شود. حتی زوج‌هایی که به ظاهر مشکل خاصی ندارند و زندگی شاد و آرامی دارند، ممکن است گاهی اوقات در چنین موقعیت‌هایی قرار بگیرند. اما آنچه یک رابطه‌ی سالم را از یک رابطه‌ی بحرانی و ناپایدار متمایز می‌کند، نحوه‌ی برخورد با این‌گونه تعارضات در زندگی زناشویی است.

برای این‌که به دلیل اعمال طرف مقابل‌‌تان پی ببرید، لازم است به صحبت‌هایش گوش کنید. شما نمی‌توانید از روی ظاهر اعمال دیگران درباره‌ی احساسات و افکار آن‌ها قضاوت کنید

نحوه‌ی برخورد صحیح در چنین موقعیت‌هایی به قرار زیر است:

** به افکار یا درکی که از موقعیت دارید گوش کنید: ابتدا گوش کنید که با خودتان چه می‌گویید. این کار به شما کمک می‌کند به جای این‌که فقط به رفتار منفی همسرتان توجه کنید، به احساس منفی درون‌تان پی ببرید و آن را اصلاح کنید. شاید موضوع آن‌طور نیست که شما گمان می‌کنید! شاید آرش فقط به خاطر تنهایی مادرش و احترامی که برای او قائل است به او سر می‌زند. نه برای این‌که مادرش ‌را بیشتر از الهه دوست دارد.

 

** به دیدگاه‌ها و برداشت‌های همسرتان گوش کنید: همیشه گوش دادن به طرف مقابل به معنای پذیرش صحبت‌ها و عقاید او نیست. اما برای این‌که به دلیل اعمال طرف مقابل‌‌تان پی ببرید، لازم است به صحبت‌هایش گوش کنید. شما نمی‌توانید از روی ظاهر اعمال دیگران درباره‌ی احساسات و افکار آن‌ها قضاوت کنید. شاید اگر آرش می‌دانست که الهه ساعت‌ها منتظر آمدن او بوده است، کمی مهربان‌تر برخورد می‌کرد.

اگر زن و شوهر در موقعیت‌های مشابه آنچه در بالا ذکر شد، به جای‌ قضاوت عجولانه ‌کمی تأمل نمایند و خود را به جای طرف مقابل قرار دهند و به افکار و احساسات یکدیگر احترام بگذارند، بیشتر این تعارض‌ها خود به خود حل می‌شود.

 

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

علل ناپایداری ازدواج

علل ناپایداری ازدواج

از جمله عواملی که سلامت خانواده را تهدید می کنند عبارتند از: ‌


۱) عدم شناخت و آگاهی به اصول زندگی مشترک:‌" توانایی" در" دانایی " است . برای ازدواج و زندگی مشترک موفق ، کسب دانایی هایی لازم است و مانند هر ‌امر دیگری باید مهارت های مربوط به آن را کسب کرد و در فرآیند زندگی مشترک به کاربرد. در برخی از ‌خانواده ها به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به یکدیگر، عدم آگاهی نسبت به اهداف و انگیزه های ازدواج ، ‌بی انصافی ها، پیش داوری ها، فریب کاری ها ، عدم احساس مسئولیت و بی توجهی به اصول اخلاقی ، بنیاد ‌خانواده متزلزل می شود.مهمترین عاملی که موجب آسیب پذیری خانواده می شود، عدم شناخت و انحراف از ‌هدف های ازدواج است. زن و شوهری که هدف های ازدواج و تشکیل خانواده را نشناخته و یا فراموش ‌کرده اند، در کدام مسیر حرکت می کنند؟ کدام روش و وسیله را برای نیل به کدام هدف انتخاب می کنند؟ هنگامی ‌که راجع به خانواده صحبت می شود، معمولا زن ها و شوهرهابه گونه ای برخورد می کنند که گویا همه چیز را ‌درباره خانواده می دانند. هرکس به خود اجازه می دهد راجع به خانواده اظهار نظر کند و چون هرکس در خانواده ‌رشد کرده ، تصور می کند دانش و آگاهی لازم را دارد. در حالی که این طور نیست و برای انجام هر کاری و ‌ایفای هر نقشی به آموزش ، کارآموزی و مهارت آموزی نیاز است.

۲) سست شدن باورهای مذهبی: شاید مهمترین عاملی که بنیاد خانواده را تهدید می کند، سست شدن باورهای مذهبی و اصول اخلاقی و فقدان ‌معنویت باشد. هرگاه زن و شوهر در روابط خود، خدا را فراموش کنند و در حضور و غیاب یکدیگربه گونه ای ‌برخورد کنند که خدا غایب است، با دست خود کانون خانواده را به سوی تزلزل و نابودی سوق داده اند . ‌یکی از رسم های پسندیده هنگام عقد ازدواج، گذاشتن قرآن بر سر سفره عقد است. به نظر می رسد این رسم به ‌معنی آن است که زن و شوهر به قرآن اعتقاد دارند و به آنچه که قرآن گفته عمل می کنند و قرآن را در زندگی و ‌پیوند مشترک خود حاکم و داور قرار می دهند و خداوند را حاضر و ناظر به اعمال ، رفتار و گفتارشان می دانند . ‌حال چنانچه این وضعیت تغییر کند و این اعتقادات و باورها سست شود و از بین برود ، سلامت و تعادل خانواده ‌به خطر می افتد. زمانی که ارزش ها، نگرش ها و باورهای حاکم بر روابط زن و شوهر براساس لذت طلبی ، ‌مصلحت گرایی، مادی گرایی و سودطلبی استوار باشد، بی شک روابط انسانی از معنویت تهی می شود. این نوع ‌روابط بسیار سست و شکننده خواهد بود و به محض بروز موقعیتی خاص مانند بی پولی ، تنگدستی ، بیماری ، ‌کهولت و افزایش سن و نظایر آن از درون متلاشی می گردد و با هر بهانه ای از هم می گسلد . ‌

۳) عدم صداقت و فریبکاری: جوهر روابط سالم میان زن و شوهر صداقت است. صداقت اعتماد را بنیاد می نهد. زن یا شوهری که با همسر ‌خود صادق نیست و با دادن وعده و وعیدها می خواهد زندگی کند ، با رفتار خود کانون گرم و صمیمی خانواده را ‌دچار تزلزل می کند. زن و شوهری که از واقعیت ها دور هستند و در عالم اوهام و تخیلات زندگی می کنند ، آیا می توان گفت که زندگی زناشویی موفقی خواهند داشت ؟ گاهی اوقات پنهان کردن حقایق ( مخفی کاری ) و فریب ‌دادن (فریب کاری ) موجب می شود ارکان خانواده متزلزل شود و روابط زن و شوهر آسیب ببیند.

۴) عدم توجه به نیازهای همسر: ‌ زوج های موفق کسانی هستند که در صدد ارضای نیازهای همسر خود می باشند. بنابراین هر زن یا شوهری ‌وظیفه دارد نیازهای جسمی و روحی همسرش را بشناسد و در مقام ارضای آنها برآید.ارضای نیازها به طریق ‌درست و مطلوب به رشد همه جانبه و ایجاد امنیت روانی زوجین منجر می شود و در نتیجه سلامت خانواده ‌تأمین می گردد. برای مثال هر انسانی نیاز به " امنیت "، "محبت" ، "توجه و احترام " دارد. لذا هرگاه این گونه ‌نیازها از طرف همسر تأمین نشود ، فرد احساس ناامنی روانی می کند و بهداشت روانی خانواده مختل می شود. ‌

۵)‌ ابهام و افراط در انتظارها ‌: به طورمعمول مشخص کردن انتظارها در روابط ، باعث معین شدن وظایف و حدود روابط افراد می شود. در ‌خانواده هایی که انتظارهای متقابل زن و شوهر مشخص نشده است، روابط آسیب پذیراست و زوجین دقیقاً نمی ‌دانند نسبت به یکدیگرچه وظایفی برعهده دارند.تفاوت و تعارض در انتظارات موجب می شود فضایی نامساعد و کینه توزانه به وجود آید. گاهی ‌اوقات داشتن توقعات بیش از حد از همسر، مثل اینکه انتظار داشته باشیم او همچون فرشته باشد ، یا معلومات ‌بسیاری داشته باشد ، یا در نظم و ترتیب سرآمد دیگران به حساب آید، سلامت خانواده را در معرض تهدید قرار ‌می دهد.‌

۶) دخالت دیگران: اکثر پژوهش های انجام شده در ایران درباره طلاق ، این حقیقت را منعکس کرده که دخالت دیگران مانند ‌اقوام و آشنایان ، والدین زن یا شوهر موجب شعله ورشدن اختلافات زن و شوهر می گردد و در نهایت به طلاق و ‌جدایی منجر می شود. زن یا شوهر به ویژه در اوایل زندگی مشترک توسط دیگران به طور ناشیانه راهنمایی و یا ‌در برخی موارد تحریک می شوند.گاهی اوقات مادرشوهر یا پدرشوهر و مادرزن یا پدرزن علیرغم علاقه ، در ‌زندگی مشترک فرزندانشان مزاحمت ها و آسیب هایی را به وجود می آورند.

۷) مسائل اقتصادی و مالی: انسان ها نیازهای مادی دارند که باید در حد متعادل ارضا شود، اما مسائل مادی نباید همه امور را تحت ‌الشعاع قرار دهد. زندگی زناشویی نشیب و فراز دارد و زن و شوهر باید با رعایت صرفه جویی، قناعت و عدم ‌تجمل گرایی، مسائل اقتصادی زندگی مشترک خود را تنظیم و اداره کنند. گاهی اوقات مسائل مالی و اقتصادی ‌بهانه هستند و زمانی که از زن یا شوهر سؤال می شود که چرا با یکدیگر سازش ندارید؟ به این گونه مسائل اشاره ‌می نمایند و در نهایت "عدم توافق" و "عدم تفاهم" را عامل اصلی طلاق و جدایی معرفی می کنند. بدیهی است ‌که این عامل کلی و مبهم ( عدم توافق ) نمی تواند ما را به سوی شناخت عواملی که سلامت خانواده را تهدید می‌کنند، هدایت کند. ‌

۸)‌ موانع فرهنگی و طبقاتی: گاه فرهنگ زن یا مرد به لحاظ عدم تناسب یا تضاد، سلامت خانواده را تهدید می کند. برای مثال ‌ناهماهنگی فرهنگی و طبقاتی زن و شوهر ( مانند فرهنگ شهری در مقابل فرهنگ روستایی ) گاهی باعث تهدید ‌بنیاد خانواده می شود. ‌متأسفانه بعضی افراد به تعهدات اخلاقی و ارزش های حاکم مقید نیستند و این مسئله موجب می شود زن و شوهر ‌در ظاهر زیر یک سقف با یکدیگر زندگی کنند، اما روح آنها از همدیگر فاصله داشته باشد. در این وضعیت زن ‌یا شوهر با " منم منم" گفتن !! و تفاخر به اصل و نسب خود، سعی می کند همسر خود را سرزنش و تحقیر کند. ‌بدیهی است در چنین خانواده ای احساس حقارت هر یک از زوجین موجب می شود فضای روانی و عاطفی ‌نامساعدی به وجود آید و زوجین از یکدیگر متنفر شوند. 

۹)‌ هوسرانی و ازدواج مجدد: عامل دیگری که سبب آسیب زایی خانواده می شود تنوع طلبی یا هوسرانی است که فرد به فرمان احساسات خود ، با فرد دیگری غیر از همسر خود ارتباط برقرار می کند و رابطه خود با همسر ‌قبلی را سست می نماید . در این شرایط عواملی از قبیل زیبایی و یا ثروت طرف مقابل موجب گرایش به روابطی ‌خارج از چارچوب خانواده یا برقراری روابط پنهانی می شود. این وضعیت موجب می شود روابط زن و شوهر ‌مخدوش گردد، بنیاد خانواده سست شود و سرنوشت فرزندان به خطر افتد. ‌

۱۰)‌ سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات‌: مهمترین عامل آسیب پذیری خانواده ، بروز سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات است. بنابراین هر یک از زن و شوهر ‌به سهم خود مسئولیت دارند که از به وجود آمدن سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات پیشگیری کنند.

مطالب پیشنهادی:


تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم کدامند؟

ژن درمانی چیست؟

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟





شناسایی تعارضات همسران در زندگی مشترک



تعارضات زناشویی و خانوادگی


شناسایی تعارضات همسران در زندگی مشترک 

متاسفانه برخی افراد سر هر موضوع و یا اتفاقی که از طرف فرد مقابلشان صورت می گیرد، پیش‌داوری و یا قضاوت زود هنگام می‌کنند که در زندگی آنها تاثیر منفی می‌گذارد.

حل تعارضات زناشویی یکی از آرزوهای مشاوران خانواده است. اگر بپذیریم که هیچ زندگی مشترکی بدون تعارضات قابل تصور نیست، آن گاه می توانیم خود را از فشار چرایی به وجود آمدن مشکل برهانیم و در عوض به حل آن فکر کنیم. همه ما در زندگی کم و بیش شاهد مشاجره بین پدر و مادر بوده ایم و یا خود به عنوان والدین گاهی با همسرمان مشاجره کرده ایم.


حتما شنیده اید که قدیمی ها می گفتند دعوا، نمک زندگی است. شاید منظور آن ها این بوده است که هیچ زندگی بدون دعوا نمی شود. اما موضوع این است که اگر این دعواها یا تعارضات در زندگی مشترک حل نشود، دیگر نه نمک زندگی بلکه سمی مهلک خواهد بود که اساس آن را به خطر خواهد انداخت. از این رو حل این تعارضات که مایه اصلی اختلاف در زندگی مشترک است، هم و غم مشاوران و کارشناسان خانواده می باشد و هرچه در این زمینه تلاش شود باز کم است. خوشبختانه با پیشرفت علم مشاوره و آشنایی نسبی مردم با مشاوره ها، استفاده از تکنیک های مختلف برای حل مشکلات زناشویی رواج پیدا کرده است. کتاب های زیادی در این زمینه چاپ می شود و الگوهای مختلفی برای کمک به زوج ها ارائه می شود. صفحه خانواده و سلامت که همواره تلاش کرده است در عرصه اطلاع رسانی و بالا بردن فرهنگ عمومی جامعه و معرفی بهترین ها به عموم مردم پیشتاز باشد، قصد دارد مشکلات خانوادگی، تعارضات زناشویی و مسائلی از این دست را که جزو بدیهی ترین مشکلات در یک خانواده است، به شیوه های گوناگون بازشکافی کند و نظر کارشناسان مختلف را در این باره جویا شود. حل تعارضات زناشویی با استفاده از شیوه واقعیت درمانی که زیرمجموعه نظریه انتخاب است، امکان پذیر است. برای دانستن چگونگی حل و بازشکافی تعارضات زناشویی، پای صحبت های دکتر علی پژوهنده مشاور و روان شناس نشستیم. 


● تعارضات خانوادگی، چرا؟ 


وی به اهمیت ۵ نیاز اساسی انسان که با او زاده می شود و مبنا و سرچشمه رفتارهای اوست، اشاره می کند و می گوید: نیاز به آزادی، قدرت، بقا، سرگرمی، عشق و نحوه تامین آن و شدت و ضعف آن ها در ذهن هر یک از ما تصاویری را به وجود می آورد. به عنوان مثال درباره نیاز به عشق، تصویری از همسر ایده آل در ذهن خود داریم از او توقع برآورده شدن این نیاز را داریم. این تصویر و تصاویری از این دست در دنیای کیفی یا آرمانی ما جا می گیرد. دنیایی که با دنیای واقعی تفاوت دارد. در دنیای آرمانی تصاویر خودمان و چیزهایی را که دوست داریم، می گذاریم اما در دنیای واقعی زندگی می کنیم. یک زوج که عاشق همدیگر می شوند و با هم ازدواج می کنند، در واقع مشابه همسر ایده آل خود در دنیای آرمانی را پیدا کرده اند. اما نباید رفع نیاز به عشق تنها دلیل ازدواج ۲ نفر باشد زیرا زوج ها در زندگی مشترک ممکن است ازجانب دیگر نیازهای اساسی خود با همسرشان دچار تعارض شوند. مثلا اگر در نیاز به آزادی و دیگری در نیاز به قدرت هم خوانی نداشته باشند، هر یک برای رفع نیاز خود به طرف مقابل فشار می آورند و از این جا تعارضات شروع می شود. آن ها کم کم از تصویری که در دنیای آرمانی خود از همسرشان داشته اند، فاصله می گیرند و به همین دلیل است که زوج ها گاه به یکدیگر می گویند: «تو با آن چیزی که من فکر می کردم، خیلی فاصله داری.» 


البته نباید شدت و ضعف نیازهای مختلف را در انسان ها فراموش کرد. زوج ها باید در علاقه به نیازهای مختلف با یکدیگر هم خوانی داشته باشند. زوج ایده آل، زوجی است که نیاز به قدرت و آزادی اش پایین باشد، نیاز به بقا و سرگرمی درحد متوسط و هر دو به عشق و تعلق خاطر نیاز بیشتری داشته باشند. انتظار می رود چنین زوجی با هم کمترین تعارض را داشته باشند.دکتر پژوهنده با پیوند این موضوع به مشاوره پیش از ازدواج تاکید می کند: اگر طی مشاوره پیش از ازدواج زوج ها با نیازها و دنیای آرمانی یکدیگر آشنا شوند، بهتر سعی می کنند به ایده آل هایی که همسرشان می خواهد، نزدیک شوند. آن ها این شانس را پیدا می کنند که به ایده آل های همسرشان فکر کنند و در مسیر یک زندگی شاد و موفق گام بردارند. 


توجه به تصاویر دنیای آرمانی و تعارضاتی که با دنیای واقعی در زندگی یک فرد دارد، می تواند زمینه ساز یک سری مشکلات کوچک و بزرگ برای او شود. به عبارتی تعارض یعنی فاصله گرفتن دنیای کیفی از دنیای واقعی. زوج ها درچنین شرایطی در واقع از برآورده نشدن یکی از پنج نیاز اساسی خود و فاصله گرفتن همسر از تصویری که در دنیای آرمانی داشتند، گلایه مند می شوند




تعارضات زناشویی

وقتی کلمه تعارض را می شنویم هزاران سوال در ذهنمان شکل می گیرد از جمله :

1-    تعارض چیست؟ و چگونه در زندگی انسان رخ می دهد ؟

2-    تعارض برای زندگی انسان مفید است یا مضر؟

3-    چه روشهایی  برای حل یا کنار آمدن با آن وجود دارد؟


مفهوم تعارض: 

در واقع تعارض عبارت است از: 

عدم توافق و مخالفت دو فرد با یکدیگر، ناسازگاری و نظرات و اهداف و رفتاری که درجهت مخالفت با دیگری صورت می‌گیرد و همچنین ستیزه‌ای بین افراد دراثر منافع  ناهمسو و اختلاف اهداف و ادراکات مختلف.


تعارض به طور طبیعی درتمام زمینه‌های شغلی،تحصیلی،خانوادگی،ازدواج و درسطح فردی وجمعی روی می‌دهد. روابط خانوادگی فشرده‌ترین موقعیت برای تعارضات بین فردی است. روابط عاطفی وعاشقانه زمینه رابرای محک زدن جدی مهارتهای آموخته شده برای زندگی مهیا می‌کنند.

در ارتباط بین افراد تعارض وقتی بروز می‌کند که فرد بین اهداف،نیازها،یا امیال شخصی خودش و اهداف،نیازها و امیال شخصی طرف مقابلش ناهمسازی و ناهمخوانی می‌بیند بروز اختلاف و عدم تفاهم درخانواده امری شایع است و هیچ خانواده‌ای از این امر مستثنی نیست، اما گاهی این اتفاقات به تعارض‌های شدید منجر می‌شود.

کافی است نگاهی به صفحات روزنامه یا گذری به دادگاه خانواده بزنید. امروزه خانواده‌ها درگیرانواع مختلفی ازتعارضات واختلافات شدید هستند که این اختلافات باعث عدم کارکرد خوب و سالم خانواده به عنوان اولین و قدیمی‌ترین نهاد اجتماعی (Family Institution) می‌شود. نهادی که وظیفه اصلی آن ایجاد روحیه وشخصیت سالم است خود به عاملی برای اختلالات عاطفی،رفتاری وشخصیتی تبدیل شده است

تعاریف متعدد برای واژه تعارض زناشویی ارائه شده است.درمانگران سیستمی تعارض زناشویی را تنازع برسرتصاحب پایگاه‏ها ومنابع قدرتوحذف امتیازات دیگری می‏دانند (براتی،۱۳۷۵).

تعارض زناشویی از نظروایل:    کنش و واکنش دوفردکه قادر نیستندمنظورخودراتفهیم نمایند،تعارض یا تنازع نامیده می‏شود.

  

دیدگاه های تعارض :


آنچه که تعارض را ایجاد می کند ، وجود نظرات مختلف و بدنبال آن سازگاری یا ضد و نقیض بودن آن نظریات است .درک نظریات مختلف کمک می کند تا شیوه های مناسبی  را برای حل تعارض انتخاب کنیم. در طول سالهای اخیر ، سه نظریه  متفاوت در مورد تعارض مطرح شده است.


دیدگاه سنتی : 

ازتعارض باید گریخت چراکه کارکردهای زیانباری در درون سازمان بجای خواهدگذاشت . دراین دیدگاه تعارض با واژه هایی چون ویران سازی،تعدی،تخریب،بی نظمی مترادف است لذا باید ازآنها دوری جست .

دیدگاه روابط انسانی : تعارض پدیده ای غیرقابل اجتناب وطبیعی است ونمی توان آنرا حذف کرد .بایدباتعارض را فراگرفت ودرصورت امکان آنراحل وفصل کرد .


دیدگاه تعاملی :

تعارض نه تنها می تواند نیروی مثبتی درسازمان ایجادکندبلکه یک ضرورت بدیهی برای فعالیت های سازمانی بشمارمیرود. ابتدابایدریشه تعارض که بنیادی است شناخت سپس درجهت نظم دادن به آن کوشید .(دکترعلیرضارزقی رستمی–سیروس آقایار،1389) 


هشت کارکرد مثبت تعارض از نظر ترنر 


1-بهره‏ گیری از انرژی به جای سرکوب آن

۲-استفاده خلاقانه ازتعارض درجهت رشد پرسش‏ ها و آرای جدید

۳-برملاشدن احساسات و افکاری که تاکنون مخفی مانده‏اند

۴-خلق شیوه‏ هایی نوین برای مدیریت تعارض توسط زوجین

۵-ارزیابی مجدد قدرت در رابطه

۶-خلق یک فضای همکاری و مشارکت

۷-یادگیری دیدی منطقی نسبت به مسائل

۸-مذاکره دوباره درمورد قراردادهای دیرین وتغییرانتظارات در رابطه


عوامل تعارض


رفتارفردی: خصوصیات رفتاری، اخلاقی و نظام های ارزشی افراد. عواملی ازقبیل تحصیلات،سابقه کار،تجربه وآموزش، هر فرد را به صورت یک شخصیت یا مجموعه ای خاص ازدیگران جدا میکند . عدم درک این خصوصیات ازسوی دیگران میتواند موجب کشمکش و بروزتعارض شود .


ساختاری:عدم توافق برروی ساختارها، اهداف، معیارهای عملکرد،شیوه های تصمیم گیری،قوانین ومقررات و ....

ارتباطی:عدم درک پیام،پیچیدگی معانی پیامها، اختلاف درمجاری ارتباطی و ..........


زمینه های تعارضات زناشویی

دربررسی تحقیقات به عمل آمده عوامل گوناگونی به عنوان عامل زمینه ساز بروز مشکلات زناشویی به چشم می خورند که به طور اجمال عبارتنداز: (دهقان، 1380)


1- تعداد زیاد فرزندان ویا نداشتن فرزند


2-ازدواج درسنین پایین


3- عدم تمکین زن وندادن نفقه توسط شوهر


4-تفاوت سنی زیاد زن وشوهر


5- اختلاف طبقاتی وتحرک طبقاتی (مثبت ومنفی)


6-زندانی شدن شوهر


7-فقرومشکلات اقتصادی


8-فرزندان ازدواج قبلی


9-ناآشنایی یاکوتاه بودن مدت آشنایی با همسر قبل ازازدواج


10-ازدواج اجباری


11-عدم تفاهم درگذراندن اوقات فراغت


12-رابطه نامشروع


13-بدبینی به همسرو عدم صداقت قبل وبعد از ازدواج


14-اعتیاد شوهر


15-بدرفتاری زن یا شوهر


16-بیماری یکی از زوجین

  

تجزیه و تحلیل تعارض:

برای حل هر تعارض نیاز داریم به سه سوال اساسی پاسخ بدهیم .

چه کسی درگیرتعارضاست؟منبع تعارض چیست؟سطح تعارض چه میزان است؟

 

روش های حل تعارض

پس از تجزیه و تحلیل تعارض باید به حل آن پرداخت.برخی از روشهای حل تعارض بشرح ذیل می باشند.


مذاکره: در این روش طرفین راه حلهای مختلف را جهت حل تعارض بررسی می کنند تا به راه حلی که برای هر قابل قبول است دست یابند

به طور کلی دو نوع مذاکره وجود دارد : یکی رویکرد برد-باخت است که یکی از طرفین می برد و دیگری می بازد . راهبرد های غالب در این روش ، زور ، تقلب و امتناع از اطلاع رسانی ضعیف است. رویکرد دوم برد –برد است که بدنبال به حداکثر رساندن نقاط مشترک است و راهبرد حاکم آن مشارکت است.

میان جگری: د راین روش ، شخص ثالث بی عنوان میانجی سعی می کند که به طرفین در یافتن راه حلی برای رفع تعارض کمک کند. 

داوری: اگر در فرایند میانجگری طرفین قادر نباشند که از طریق میانجگری به راه حلی برسند ،آنگاه میانجگری تبدیل به داوری می شود و شخص ثالث بی طرف راه حل ارائه می دهد و طرفین باید آن را بکار گیرند.

  

سبک ها واستراتژی های حل تعارض : 


پس از تشخیص تعارض و علل آن، نکته کلیدی در مدیریت تعارض ،انتخاب استراتژی و سبک مناسب است. پنج سبک اصلی برای مدیریت تعارض بکار می رود .ارائه تمثیل از حیوانات کمک می کند تا تفاوت سبکها را بهتر به یاد داشته باشید.


مشارکتی یا تشریک مساعی( سبک جغد): انتخاب این سبک به افراد کمک می کند تا به گونه ای کنار هم کار کنند که همه برنده باشند . یعنی هم روابط با دیگران هم منافع خود مهم می باشد و حل تعارض به سود طرفین است ،علی رغم مزایای این روش ، تلف شدن زمان و تضعیف توان و انرژی افراد از معایب آن است.جغد بخاطر دانایی و هوشیاری که دارند این روش را انتخاب می کنند .


رقابتجویی و زور (سبک کوسه): انتخاب این سبک بدین معناست که فرد به طور یکطرفه علایق و خواسته های خود مقدم بر خواسته های دیگران می داند . این روش ممکن است تعارض را به طور موقت حل کند اما در استفاده از آن باید محتاط بود چرا که ممکن است تعارض را افزایش دهد و بازنده را به اقدامات تلافی جویانه وادار سازد.


اجتناب یا بی تفاوتی (سبک لاک پشت):وقتی افراد احساس می کنند هم هدفهای خودشان هم  ارتباط با دیگران برای آنها اهمیتی ندارد ممکن است به راحتی از تعارض کنار بکشند . از این شیوه معمولا زمانی استفاده می شود که موضوع پیش پا افتاده و جزئی باشد و درگیر شدن در تعارض به صدمات زیادی منجر شود. البته همانطور که لاک پشت تا ابد نمی تواند در لاک خود پنهان بشود اجتناب در تعارض نیز همیشگی باشد.


گذشت یا تطبیق (سبک خرس کوچولو) : افرادی که این سبک را انتخاب می کنند از علایق و خواسته های خود می گذرند و به دیگران اجازه می دهند به خواسته هایشان دست یابند . در واقع تمرکز این سبک بر حفظ روابط شخصی با دیگران است.البته ممکن است با این روش ما اعتبار و نفوذ آنی خود را از دست بدهد.


مصالحه یا توافق (سبک روباه): زمانی از این روش استفاده می شود که بدنبال بدست آوردن تمام خواسته ها و علایق خود نیستند ، یعنی ارضای برخی نیازها برایشان کافی است. در این روش ، انعطاف پذیری ،مبادله و مذاکره جایگاه ویژه ای دارند.


انتخاب استراتژی و سبک مدیریت تعارض ، بستگی به اعتماد به نفس فرد، میزان شناخت او از خواسته ها و اهداف طرف مقابل ، میزان اطلاعات موجود و قابل افشا درباره طرفین و حس همکاری و مشارکت آنها دارد.(دکترعلیرضارزقی رستمی–سیروس آقایار،1389)

طبق نظریه انتخاب،تلاش درمانگراین است که مشکل را ریشه یابی کند، هدف زوج ها را ازآمدن به مشاوره دریابد وتوانایی آنها رابرای برطرف کردن مشکل ا زبان خودشان بشنود.

این سوال وجواب کوتاه و مختصر مسیر حل مشکل را بسیار ساده میکند و تا حدود زیادی راه  را برای درمانگر راحت  می کند.

 

● ۴ اشتباه مهلک 


اولین نشانه های شادمان نبودن در زندگی مشترک زمانی بروز پیدا می کند که زوج ها، چهار اشتباه مهلک را انجام دهند؛ اول این که: همسرم را مجبور به انجام کاری که دوست ندارد، می کنم دوم این که: همسرم من را مجبور به کاری که دوست ندارم، می کند؛ سوم این که: خودم مجبورم کاری را که دوست ندارم، انجام دهم و چهارم این که: هر دو در حال مجبور کردن همدیگر به کاری که دوست نداریم، هستیم. آقایی را در نظر آورید که بدون مشورت با همسر اما در حضور او با خانواده خودش قرار مسافرت می گذارد. همسر آقا که از عادات منفی مثل غر زدن، انتقاد کردن و غیره استفاده می کند، شروع به اعتراض می کند و همین قضیه به یک معضل جدی در زندگی آن ها تبدیل می شود. در واقع آقا می خواهد همسرش را به انجام کاری که دوست ندارد، مجبور کند. پس از مشاوره مشخص می شود که خود آقا هم در واقع مجبور به پذیرش قرار مسافرت شده است. در واقع خودش را به انجام مسافرت مجبور کرده است و سپس همسرش را. می بینید که مجبور شدن به انجام کاری چطور می تواند شادمانی را از زندگی مشترک بگیرد و یک اجبار ساده به یک مشکل بزرگ تبدیل شود. 



● ۵ سوال اساسی 


طبق نظریه انتخاب، تلاش درمانگر این است که مشکل را ریشه یابی کند، هدف زوج ها را از آمدن به مشاوره دریابد و توانایی آن ها را برای برطرف کردن مشکل از زبان خودشان بشنود. این سوال و جواب کوتاه و مختصر مسیر حل مشکل را بسیار ساده می کند و تا حدود زیادی راه را برای درمانگر راحت می کند.

اولین سوال این است که آیا می خواهید به بهبود روابطتان کمک کنید. پاسخ آن ها باعث می شود، درمانگر یک قدم دیگر به جلو بردارد. اکثر زوج ها می گویند، می خواهیم روابطمان بهبود پیدا کند. 


سوال دوم این است که هر کدام از ما چه کسی را می توانیم کنترل کنیم؟ حتی زوج ها به شدت کنترل گر پاسخ می دهند خودمان؛ اما وقتی می پرسیم پس چرا برای همسرتان محدودیت ایجاد می کنید، نمی دانند. زیرا فقط به احساسات خود واقف هستند و از نیازهای اساسی خود بی خبرند. ممکن است برخی تصور کنند کنترل خوبی روی همسر و فرزندانشان دارند اما بی گمان دچار سوء تفاهم شده اند زیرا همسر و فرزندان یک فرد کنترل گر خودشان تصمیم گرفته اند برای برآورده شدن یکی از نیازها چنین رفتار کنند.بنابراین ما مشکل زوج ها را به هم نسبت نمی دهیم. آن ها متوجه می شوند که خودشان مسئولیت رفتارهایشان را به عهده دارند. سپس آن ها باید مشکل شان را در چند جمله و بدون اشاره به گذشته و مشکلاتی که داشته اند، بگویند.

دکتر پژوهنده تاکید می کند: در نظریه انتخاب حل مشکل به گذشته ربط ندارد، بنابراین گذشته و اتفاقاتی که رخ داده است، اهمیتی ندارد و حال حاضر مهم است. پاسخ به این سوال برای زوج هایی که اختلافات زیادی با هم دارند و خود را آماده کرده اند تا از اختلاف نظرهای دیرینه خود سخن بگویند، بسیار سخت است. آن ها گذشته را پیش چشم می آورند و حال را نمی بینند، اکثر آن ها شوکه می شوند و می گویند، نمی توانیم در چند جمله بگوییم. بیان مختصر مشکل به آن ها کمک می کند، حس خوبی داشته باشند و احساس کنند مشکل بزرگی ندارند زیرا در چند جمله خلاصه شده است.

شوک بعدی با سوال چهارم زوج ها وارد می شود. وقتی از آن ها پرسیده می شود آیا می توانید یک یا ۲ ویژگی مثبت رابطه تان را بگویید. این سوال باعث می شود حس بد ناشی از طرح مشکل از بین برود و آن ها تلاش کنند مثبت فکر کنند. گاهی زوج ها برای پاسخ مکث زیادی می کنند و بعضی که دچار تحریف شناختی موسوم به تعمیم بیش از حد هستند، بلافاصله می گویند: «زندگی ما هیچ نکته مثبتی ندارد» یا «هیچ چیز این زندگی من را راضی نمی کند» در حالی که این طرز تفکر فقط به ناامیدی و یاس و دلمردگی در زندگی مشترک می انجامد. اما به هر حال به اصرار درمانگر به وجوه مثبت زندگی فکر می کنند. 


به عنوان آخرین سوال درمانگر می پرسد، هر کدام از شما اگر بخواهید کاری را در هفته آینده انجام دهید که زندگی تان را ۵ درصد بهتر کند، آن کار چیست؟ پاسخ به این سوال بسیار مهم است زوج ها باید ۲ کاری که حتما انجام می دهند و برای آن ها امکان پذیر است، ذکر کنند و فارغ از واکنش همسر فقط به انجام آن فکر کنند. وقتی زوج ها تصمیم می گیرند کاری بکنند یعنی می خواهند خودشان را کنترل کنند. ذکر این سوالات و طرح این شیوه درمانگری به این مفهوم نیست که تمام مشکلات ارتباطی زن و شوهر در یک جلسه مشاوره قابل حل است. نباید انتظار داشت حتی با یک تا ۲ جلسه مشاوره، تمام تعارضات زناشویی را حل کرد بلکه زوج ها نیاز به تمرین و تکرار دارند. آموزش درباره نیازها، دیدگاه های همسر و شرح عادت های منفی و مثبت موثر در رابطه، از دیگر اقدامات درمانگر طبق نظریه انتخاب است.


● کمک به زوج ها به چه قیمتی 


پاسخ های غیرقابل پیش بینی همیشه وجود دارد؛ اما شیوه برخورد درمانگر با آن ها این است که درمانگر از سوال اول شروع می کند و با پاسخ آن ها ادامه می دهد. اگر فردی در پاسخ به این سوال که آیا می خواهید به بهبود روابط تان کمک کنید، بگوید به شرطی که همسرم دست از فلان رفتار بردارد یا تغییر رفتار بدهد درمانگر از آن ها قول می گیرد فقط با کنترل خودشان، می توانند شاهد حل شدن مشکلاتشان باشند. اگر زوجی متقاعد نشدند باید به مشاوره حقوقی مراجعه کنند. وقتی زوجی از نداشتن عشق و محبت بین یکدیگر و یا از وجود نفرت و کینه در روابطشان صحبت می کنند، مشاور کاری نمی تواند بکند. به عبارت دیگر طبق این نظریه، ادامه زندگی به هر قیمتی مثل دیگر نظریه ها مردود است. گاهی زوج ها برای حفظ سلامت روانی خود و فرزندان باید طلاق بگیرند. زوج درمانگر مشهوری مثل آرنولد لازاروس که سابقه ۵۰ سال زوج درمانی داشت، توصیه می کرد اگر می بینید زوجی نمی توانند با هم زندگی کنند و هیچ علاقه ای به ادامه زندگی ندارند و تنها برای بچه ها دارند ادامه زندگی می دهند، باید به آن ها گفت به خاطر بچه ها از هم جدا شوید زیرا فرزندان این خانواده ها دچار مشکلات ارتباطی و روانی شدیدی می شوند. طبق تحقیقات بچه هایی که در خانواده های پرتنش زندگی می کنند، از نظر سلامت جسمی و روانی از دیگر همسالان خود عقب تر هستند.


نتیجه گیری:وجود اختلافات عقیده و رفتار بین زن و مرد امری طبیعی است. ولی خانواده‌هایی وجود دارند که در آن زن و مرد زندگی مشترکشان تبدیل به یک میدان جنگ کرده‌اندتعارض‌های زناشویی تاثیر عمیق منفی بر روابط آنها و پیرو آن بربافت و روابط خانوادگی می‌گذارد. تعارضات در خانواده اغلب منجر به استرس می‌شود، می‌تواند پیش بینی کننده شروع افسردگی، اضطراب و بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی باشد.

البته عدم توافق موجود بین زوج ها نه تنها غیر عادی نیست بلکه اگر ساختارمند حل شود باعث تحکیم رابطه می‌شود. غم، تنش و بروز خشم بین زوج ها گریز ناپذیر است. اگر بپذیریم که هیچ زندگی مشترکی بدون تعارضات قابل تصور نیست، آن گاه می توانیم خود را از فشار چرایی به وجود آمدن مشکل برهانیم و در عوض به حل آن فکر کنیم.میگنا دات آی آر.درجامعه کنونی مشکلات خانواده وروابط حاکم بر اعضای خانواده تا آن اندازه اهمیت دارد که حل تعارضات زناشویی یکی از آرزوهای مشاوران خانواده است.

حل تعارضات زناشویی با استفاده از شیوه واقعیت درمانی که زیرمجموعه نظریه انتخاب است، امکان پذیر گردیده است . منبع این اختلاف‌ها می تواند تقاضاهای غیر واقع بینانه و غیرمعقولانه، انتظارات کشف نشده و موضوعات حل نشده یکی از زوج ها باشد. در نتیجه طبق نظریه انتخاب،تلاش درمانگر این است که مشکل راریشه یابی کند، هدف زوجها را ازآمدن به مشاوره دریابد وتوانایی آنهارا برای برطرف کردن مشکل از زبان خودشان بشنوند.



تهیه کننده :  سمیه طحانیان نظری / کارشناسی ارشد رشته مشاوره وراهنمایی / دانشگاه الزهرا  / آذر 1391


منایع:

پاوول،لیندزی،جی،ائی (1379). «تشخیص درمان اختلالهای روانی بزرگسالان در روانشناسی بالینی»،ترجمه نیکوخو،محمدرضا،تهران: انتشارات سخن،چاپاول.


دهقان،فاطمه (1380). «مقایسه تعارضات زناشویی زنان متقاضی طلاق با زنان مراجعه کننده برای مشاوره زناشویی»،پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره،دانشگاه تربیت معلم.

دکترعلیرضا رزقی رستمی–سیروس آقایار،1389(تعارض و حل آن با رویکرد هوش هیجانی)، اصفهان: نشر سپاهان،چاپ اول.


براتی،طاهره.(۱۳۷۵).(تأثیرتعارضات زناشویی برروابط متقابل زن وشوهر)، پایان‏نامه کارشناسی ارشدمشاوره (چاپ نشده).دانشگاه آزاداسلامی رودهن

 

 

میگنا  www.migna.ir


مطالب پیشنهادی

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

پیش بینی آینده رابطه تان!

در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار می‌آید.

http://maktoobshop.com/



ویلیام کارلین گلسر در کتاب « ازدواج بدون شکست » فرمول جالبی را برای پیش بینی میزان موفقیت یک ازدواج ارایه می دهند. با در نظر گرفتن این فرض اساسی که ازدواج هایی بیشترین دوام را دارند که زن و شوهر با هم شباهت زیادی دارند، آنها نیازهای اصلی انسان را به پنج دسته بقا، عشق، قدرت، آزادی، و تفریح تقسیم می کنند و هر کدام از این موارد را بر اساس مقیاس 5 تایی در زن و مرد به صورت مجزا می سنجند. نیمرخ حاصل از این ارزیابی، راهنمایی خوبی برای پیش بینی آینده ازدواج آنها خواهد بود.

برای روشن شدن مطلب، پنج نیاز اصلی به این صورت شرح داده می شود:

1 - بقا : محتاطانه عمل کردن؛ اهمیت دادن به سلامتی، تغذیه و ورزش؛ اهمیت دادن به رابطه زناشویی.

2 - عشق : محبت دیدن و محبت کردن؛ کلام محبت آمیز؛ صمیمیت جسمی و رفتاری.

3 - قدرت : توانمند بودن و قدرت را در دست داشتن؛ مطرح بودن؛ ریاست کردن.

4 - آزادی : پایبند و اسیر نبودن؛ آزادی در تصمیم گیری برای زندگی؛ انتخاب های آزادانه؛ روابط آزاد.

5 - تفریح : بازی کردن؛ لذت بردن از زندگی و انجام فعالیت های لذت بخش؛ شوخی و خنده؛ پارک و سینمارفتن.

ویلیام و کارلین گلسر معتقدند نیاز افراد به هریک از این 5 مورد، متفاوت است و تنها کسانی می توانند یک زندگی مشترک موفق داشته باشند که نیازهای آنها در هریک از این 5 دسته به هم نزدیک باشد.

مثلا کسی که نیاز به بقای او از مقیاس 5 تایی، 5 باشد، یعنی شخص بسیار محتاطی است که به سلامت و تغذیه اش و همچنین به رابطه عاطفی با همسرش اهمیت زیادی می دهد و چنین فردی در ازدواج با کسی که این نیاز در او مثلا در حد 2 است و بنابراین در این زمینه بی قیدتر است، دچار مشکل می شود، شما و همسرتان می توانید میزان نیازتان را در هریک از این 5 دسته مشخص کنید و به ترتیب از چپ به راست بنویسید: 1 2 3 4 5.

نیمرخ هایی که از این طریق به دست می آید براحتی قابل مقایسه و نتیجه گیری است؛ مثلا 4 5 3 5 5 با 3 5 3 3 2 رابطه خوبی نخواهد داشت، اما با 4 5 4 4 5 رابطه ای نسبتا خوب را تجربه می کند. ویلیام و کارلین گلسر معتقدند اختلاف تنها 1 تا حداکثر 2 درجه آن هم در یکی یا در نهایت دو تا از این 5 مورد می تواند رابطه خوبی را شکل دهد، اما اختلاف بیش از این می تواند مشکل آفرین شود و هرچه میزان این اختلاف بیشتر باشد، احتمال شکست ازدواج هم بیشتر خواهد شد. البته این نکته بسیار اهمیت دارد که سنجش ها باید بسیار دقیق و همچنین صادقانه انجام شود تا نتیجه قابل اعتمادی به دست آید.


مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن

زندگی خانوادگی را داوم ببخشید


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



 بعد از چند سال زندگی زناشویی ، معمولا زوج ها دچار خستگی، روزمرگی، سوء تفاهمات ساده ای که گاهی بسیار بزرگ می شوند

در این مقاله توصیه هایی را برای زوج ها مطرح می کنیم تا بتوانند زندگی خانوادگی شان را دوام بیشتری ببخشند در عین این که از کنار هم بودن نیز لذت می برند.


زن و شوهر چگونه می توانند از زندگیشان لذت بیشتری ببرند در عین اینکه در آرامش هستند ، یکدیگر را دوست دارند و در تمام لحظات به فکر همسر خود هستند  و هر دو به دنبال راه حلی جهت تداوم بخشیدن به زندگی زناشویی خود هستند؟


بعد از چند سال زندگی زناشویی ، معمولا زوج ها دچار خستگی،  روزمرگی، سوء تفاهمات ساده ای که گاهی بسیار بزرگ می شوند و حتی تا مرز طلاق پیش می روند ، صحبت هایی که بسیار تند و زننده هستند و  ... . تمام توصیفات گفته شده خطرناک و مهلک هستند . این احساس در روابط بین زن و مرد یک سم است زیرا این سم روابط بین زوجین را مسموم می کند و مسلما در این میان زندگی خانوادگی قربانی می شود .

در این مقاله به نقاط بسیار باریک و مهم در استحکام روابط زناشویی اشاره می شود  که شاید به نظر ساده برسند اما بسیار مهم هستند : 
به صحبت های همسر خود همیشه با دقت گوش بدهید

 زیرا نوع صحبت کردن، بلندی یا کوتاهی صدا ، نوع کلماتی که استفاده می شود به خوبی بیانگر احساس، حالت روانی و درونی همسرتان می باشد . بخصوص این مورد را خانم ها نسبت به همسرانشان باید فراموش نکنند .


اما چرا این توصیه را بعنوان اولین راه حل به شما ارائه کردیم ؟

زیرا آقایان برعکس خانم ها درون گرا هستند ، به ندرت و خیلی کم صحبتهای خود را بروز می دهند اما شما با استفاده از این راه حل  می توانید به حالات درونی  آنها پی ببرید . جالب است بدانید که مشکل زیادی از زوجین حول این موضوع می گردد که  خانم ها از اینکه همسرانشان با آنها درد و دل نمی کنند  شکایت دارند و  به قولی حرفهایی که در دلشان نهفته است را به آنها بروز نمی دهند  و تنها خانم ها هستند که با شوهرانشان صحبت می کنند و همیشه منتظر کلامی از طرف همسرانشان هستند اما این خواسته جواب داده نمی شود تا به صورت یک کمبود و عقده تبدیل می شود . این مشکل و عقده کم کم خود را در روابط عاطفی بین همسران نشان می دهد و خانم نیز دیگر تلاشی در جهت تقویت روابط انجام نمی دهد . 


همیشه در چشمان همسر خود نگاه کنید

مانند روزهای اولی که با هم ازدواج کرده بودید و عاشقانه یکدیگر را نظاره می کردید . چشم ها تاثیر فوق العاده ای در جذب و استحکام بخشیدن روابط زناشویی دارند . 
همیشه با چشمانی عاشقانه همسر خود را نگاه کنید تا او به یاد داشته باشد شخصی در دنیا او را دوست دارد و انتظارش را می کشد


همیشه همسرتان را در هر شرایطی که باشید حمایت کنید

حمایت معنای مختلفی دارد  و تنها به معنای حمایت مالی نیست . گاه  حمایت احساسی ، حمایت فکری  بسیار مهم تر از حمایت های مالی می باشند .


به همسرتان اطمینان دهید که در هر موقعیت و هر زمانی  به او  اعتماد کامل دارید  . 
اجازه دهید همسرتان در رابطه با مشکلاتش صحبت کند حتی اگر شنیدن این مشکلات برای شما خوشایند نباشد یا  ناراحت شوید

 برای مثال :  اگر همسرتان به شما می گوید که در حال ورشکست شدن می باشد  به جای اینکه به او بگویید : نه ! من طاقت ندارم ، جواب فامیل را چه بدهم ، از این پس چطور زندگی کنیم و یا سوالاتی بدین سبک..با همسرتان همدردی کنید اجازه دهید او به صحبت هایش ادامه دهد از او بپرسید حالا چه فکری دارد ؟ چه طور می توانید با هم راه حلی پیدا کنید ؟

فراموش نکنید همسرتان به کمک ،همدلی و همدردی شما نیازمند است نه ملامت و افکاری که دردهای او را مضاعف کنند .


از همسرتان راجع به علایق ، سلایقش سوال بپرسید

شاید هرگز در این رابطه با شما صحبت نکند اما زمانی که سوال مستقیم پرسیده شود  مجبور به پاسخ دادن می شود . 


یاد بگیرید که علاقه خود را به همسرتان بروز بدهید

گفتن جملاتی مانند : " دوست دارم _ با آمدن تو زندگیم رنگ و بویی دیگری گرفت _ برایم ارزش مند هستی و .... " در زندگی زناشویی معجزه می کند .

بسیاری از روابط زناشویی در خانواده های ایرانی به دلیل مشکلات عاطفی  منجربه متارکه یا طلاق عاطفی می شود .


نظرات خود را بدون ترس مطرح کنید

این مورد بیشتر در خانم ها دیده می شود . بدین معنا که خانم ها از ترس اینکه مبادا از چشم همسر خود بیافتند یا طرد شوند از گفتن نظراتشان ممانعت می کنند . اما با مرور زمان و ادامه یافتن این جریان ، خانم ها دچار مشکلات روحی شدیدی می شوند پس نظرات خود را بدون هیچ گونه ترس و ابای بیان کنید.


از غر زدن بر سر موضوعات کوچک و بی اهمیت جدا بپرهیزید

بسیاری از دعواها و بحث های جدی از همین مورد آغاز می شوند . اینکه خانم یا آقا سر موضوع کوچکی آنقدر غر می زند تا عرصه را بر طرف مقابل تنگ می کند و در نتیجه او نیز به دفاع از خود می پردازد.


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟



دوام یک زندگی مشترک





شاید مهم‌ترین اتفاق زندگی هر فرد ازدواج او باشد. زمانی که یک زندگی مشترک شروع می‌شود، زن و شوهر در موقعیت خاصی قرار می‌گیرند که قبلاً آن را هرگز تجربه نکرده‌اند و هر دو در ابتدای کار بی‌تجربه و مبتدی هستند. بسیاری اوقات همین بی‌تجربگی باعث بروز تنش‌ها و اختلاف‌های بین همسران می‌شود. متاسفانه خیلی از زوج‌ها پس از گذشت چند سال و با داشتن فرزند باز هم با هم اختلاف  دارند و زندگی پرتنش و آزار دهنده‌ای را سپری می‌کنند. در ابتدا آنها یکدیگر را دوست داشتند، قول و قرار‌هایی با هم گذاشتند و عهد کردند که به آنها پایبند بمانند. حالا مدام تحت استرس و فشار عصبی هستند و زیر این فشار فرسوده و خسته و درمانده شده‌اند. مسأله اینجاست که آنها حتی نمی‌دانند مشکلی که پیش آمده چیست و چرا همسری که عاشقانه دوستش داشتند، حالا به موجودی ناراحت‌کننده تبدیل شده که حتی گذراندن روزی با او هم آزاردهنده است.


آنها می‌دانند که یک جای کار می‌لنگد، ولی نمی‌دانند این مشکل از کجاست و کجای کارشان اشتباه است. شاید بارها برای پیدا کردن این نقطه مجهول با هم به گفت و گو هم نشسته باشند، ولی هربار یکی یا هردوی آنها برآشفته می‌شود و گفت و گویی که قرار بود سازنده و نتیجه‌بخش باشد، بی‌حاصل پایان می‌یابد و کدورت و تنش میان آن دو نفر را بیشتر می‌کند. در اینجاست که باید از یک مشاور کمک بخواهند تا کمک‌شان کند و به جای اینکه از اول سراغ کوتاه‌ترین و بدترین راه یعنی طلاق بروند، با توجه به راهنمایی‌های او زندگی مشترک‌شان را نجات دهند.


البته در بسیاری اوقات اگر این فرد یک فرد عادی از اطرافیان آنها باشد، مراجعه به او سودی نخواهد داشت. در این موقعیت کمک یک حرفه‌ای مورد نیاز است. در ضمن، درخواست کمک و مشاوره باید بموقع باشد و نگذارند کار به جایی برسد که دیگر کاری نتوان کرد. باید همان زمانی که اولین نشانه‌‌های بروز مشکل را می‌بینند و متوجه می‌شوند یکی از آنها از وضع کنونی راضی نیست، دست به کار شوند و کمک حرفه‌ای درخواست کنند. اکثر مواقع مشکلاتی که بین زوج‌ها ایجاد می‌شود، به خاطر این است که زن و شوهر نمی‌توانند درست با هم ارتباط برقرار کنند. در واقع، آنها نمی‌توانند به حرف‌های هم گوش دهند و مهارت گوش دادن موثر را ندارند و نمی‌توانند منظور‌شان را درست به هم تفهیم کنند.


مطالعه کتاب‌ها و مقالاتی درباره ازدواج موفق، ارتباط موثر، روابط بین زوج‌ها و مسائلی از این قبیل هم می‌تواند به شما و همسرتان کمک کند تا گره کور زندگی‌تان را باز کنید و ابرهای تیره‌ای را که بر روابط شما سایه افکنده‌اند، کنار بزنید. مهم است که فرد یا منبعی که به آن مراجعه کرده‌اید، حرفه‌ای باشد و بر پایه علایق و گرایش‌های شخصی راهکار ارائه ندهد. او باید بی‌طرفانه موضوع را بررسی و از هر گونه قضاوت و پیشداوری خودداری کند.

همه در روز عروسی بسیار شادند و دوران ماه عسل هم اکثرا به خوبی سپری می‌شود؛ ولی گاه بعضی از زوج‌ها نمی‌توانند در زیر یک سقف با هم درست رفتار کرده و زندگی پربار و بدون تنشی را سپری کنند. به راستی چه اتفاقی می‌افتد که چنین حالتی به وجود می‌آید؟


در اینجا نکاتی برای استحکام بخشیدن به زندگی مشترک مطرح می‌شود:


زوج‌های موفق مسائل‌شان را مستقیم مطرح می‌کنند


زمانی که شما دوران پیش از ازدواج یا نامزدی را می‌گذرانید، انتظاراتی از همسر آینده‌تان دارید که با انتظارات‌تان در زیر یک سقف تفاوت دارد. مثلا ممکن است در دوران نامزدی شوهر دانشجو باشد، ولی حالا که زندگی مشترک شروع شده، همسرش انتظار دارد برای گذران زندگی‌شان درآمد کافی داشته باشد. زوج‌های موفق پیش از اینکه عروسی کنند و زیر یک سقف بروند، به صراحت درباره انتظارات‌شان از یکدیگر با هم گفت و گو می‌کنند. هرگز در این موقعیت رو دربایستی نکنید و همه خواسته‌ها و انتظارات‌تان را مطرح کنید. هرگز با این فکر که پس از ازدواج همسرتان مطابق میل شما رفتار خواهد کرد، ازدواج نکنید؛ چون در بسیاری مواقع این طور نیست. همین سهل‌انگاری می‌تواند بنای تنش و فشار عصبی را در زندگی بگذارد. گاهی اوقات هم یکی از همسران به خواسته دیگری تن می‌دهد؛ ولی این موافقت اجباری موجب احساس سرخوردگی در او می‌شود و حس می‌کند زیر سلطه همسرش قرار گرفته و مورد ظلم واقع شده است و همین باعث تیرگی روابط می‌شود.


زوج‌های موفق استقلال فردی خود را حفظ می‌کنند


هر قدر هم که شما پیش از ازدواج مستقل بوده باشید، ازدواج، شما را به همسرتان وابسته می‌کند؛ چرا که زندگی‌تان از زندگی شخصی به زندگی مشترک تغییر کرده‌ است. این وابستگی به خصوص اگر شما صاحب فرزند شده باشید بیشتر هم خواهد شد. ولی زوج‌های موفق می‌دانند که هرقدر هم زوجی یکدیگر را دوست داشته باشند و به یکدیگر عشق بورزند، هرکدام برای خود حریم شخصی دارد و شرط دوام ازدواج این است که هرکدام به حریم و زندگی  شخصی دیگری احترام بگذارند. اگر زوج‌ها مدام بگویند ” ما‌” و برای خود  من” قائل نشوند، از سرگرمی‌ها و علایق ” من “، ناراحتی‌های ” من” و مشکلات ” من” صحبت نکنند، علاقه‌ای که بین آنها وابستگی ایجاد کرده است، به مرور زمان کمرنگ خواهد شد؛ چرا که حس می‌کنند مدام وقف خانواده و همسرشان هستند و خودشان نادیده گرفته شده مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند و موجودیت شخصی خود را از دست داده‌اند. همین احساس در درازمدت می‌تواند به سرد شدن روابط بین زوج‌ها بینجامد.


زوج‌های موفق یکدیگر را در اولویت قرار می‌دهند


پیش از ازدواج و در دوران نامزدی، همسران جوان مدام به یکدیگرتعارف می‌کنند. وقتی به رستوران می‌روند، یکی صندلی را برای دیگری بیرون می‌کشد، اول غذا را به او تعارف می‌کند، در اتومبیل را برایش باز می‌کند و به حرف‌هایش با دقت گوش می‌دهد؛ ولی پس از ازدواج، انگار این رفتارها فراموش می‌شود و مانند کار، بچه، اتومبیل و بر همسر اولویت پیدا می‌کنند. همسران موفق یکدیگر را در اولویت اول قرار می‌دهند. البته منظور ما این نیست که زن و شوهر رفتاری تمام رسمی با یکدیگر داشته باشند و یکی مدام برای دیگری در اتومبیل را باز کند! بلکه منظور این است که به حرف‌های همسرشان علاقه نشان می‌دهند، او را جدی می‌گیرند و در مقابل دیگران با کلمات احترام‌آمیز با او صحبت می‌کنند. به عبارت دیگر، آنها هیچ وقت یکدیگر را سرسری نمی‌گیرند و از کنار افکار، حرف‌ها، احساسات، علایق و مشکلات یکدیگر به سادگی نمی‌گذرند.

زوج‌های موفق صبورند و قادرند تعارضات بین خود را حل کنند


همیشه بین دو نفری که زیر یک سقف زندگی می‌کنند، تفاوت عقیده و سلیقه پیش می‌آید و گاهی اوقات این تفاوت‌ها باعث دردسر و تنش هم می‌شوند. در این حالت زوج‌ها دو رفتار را در پیش می‌گیرند: یا تحمل کرده سعی می‌کنند تعارض به وجود آمده را حل کنند و یا تحمل نمی‌کنند و فورا به آخرین راه فکر می‌کنند و با فکر کردن به جدایی، دست از تلاش می‌کشند و امید به بهبود اوضاع و حل مشکل را از دست می‌دهند. البته اشتباه نکنید تحمل اعتیاد، خشونت و همسرآزاری درست نیست و نباید تحمل این شرایط ظالمانه را با صبر و بردباری اشتباه کرد؛ ولی اگر همسر شما فقط کاری را انجام می‌دهد که مطابق میل شما نیست یا عقیده‌ای مخالف عقیده شما دارد، باید تلاش کنید تا به تفاهم برسید.


زوج‌های موفق به روابط جنسی اهمیت می‌دهند


زوج‌هایی که زندگی پایدار و موفق دارند، همیشه روابط جنسی با همسر‌شان را حفظ می‌کنند و آن را زنده نگه می‌دارند؛ چون این میل پس از گذشت چند سال از ازدواج کمرنگ خواهد شد و همین کیفیت زندگی مشترک را پایین می‌آورد، ولی همسرانی که با شادی و موفقیت کنار هم زندگی می‌کنند، از اهمیت این رابطه باخبرند.


همسران موفق در کنار هم با تغییرات کنار می‌آیند


پس از گذشت چندین سال از ازدواج، همسر شما همانی نیست که در گذشته به دست او حلقه ازدواج کرده‌اید؛ بلکه به خاطر حوادث گوناگونی دارای شخصیتی متفاوت از پیش است. در واقع خود شما هم  چنین شده‌اید. زوج‌های موفق می‌دانند که اکنون شرایط فرق کرده‌ است و همسرشان دیگر همان آدم قبلی نیست و قواعدی که با هم برای زندگی خانوادگی‌شان وضع کرده بودند باید تغییر کند. برای اینکه زندگی همچنان پایدار بماند و به خوشبختی خانواده آسیبی نرسد، باید هر دو انعطاف‌پذیر بوده خودشان را با شرایط جدید وفق دهند و قوانین جدیدی برای زندگی مشترک‌شان وضع کنند.


زن و شوهر‌های موفق، مراقب زندگی مشترک‌شان هستند


گاهی اوقات ممکن است شمایی که سال‌هاست زندگی خوبی با همسرتان دارید، فکر کنید که زندگی خوشبخت شما تا ابد دوام خواهد داشت و هیچ چیز نمی‌تواند رابطه پایدار شما را خدشه‌دار کند. ولی این را بدانید که تغییرات آهسته و پیوسته شرایط و صدمه‌های جزئی وارد آمده به زندگی که  طی سال‌ها روی هم انباشته می‌شوند، می‌توانند پایدار‌ترین عشق‌ها را هم نابود کنند. برای پیشگیری از چنین اتفاق دردناکی باید هر چند وقت یکبار با همسرتان بنشینید و زندگی و شرایط کنونی را مرور کنید و ببینید که کجای زندگی مشترک‌تان هستید با این گفت‌وگوها از احساسات یکدیگر باخبر شده و مطمئن خواهید شد که هر دو از زندگی‌تان راضی هستید. 


هرگاه یکی از شما ناراضی باشد یا به مشکلی در رابطه‌تان برخورده باشید، باید برای برطرف کردن آن تلاش کنید. به این ترتیب مشکلات روی هم انباشته نمی‌شوند و رابطه شما از گزند آسیب‌ها در امان خواهد بود. اگر دیدید که نمی‌توانید از پس حل مشکل برآیید، حتما از یک فرد حرفه‌ای کمک بخواهید و برای درخواست کمک خجالت نکشید. یادتان باشد که اگر این کار را پشت گوش بیندازد ممکن است بی آنکه خود بفهمید، جلوی میز دادگاه و برگه‌های طلاق قرار گیرید. اگر ازدواج کردن مشکلاتی داشته باشد، حفظ زندگی مشترک بسیار دشوار‌تر است. 


مهارت زندگی در کنار یک  فرد دیگر که خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد، نیازمند داشتن مجموعه مهارت‌هایی است که مهم‌ترین جزء این مجموعه هنر ارتباط برقرار کردن با دیگران است. 


اینکه چطور بتوانیم گوش دهیم، بفهمیم و بفهمانیم، نتیجه بگیریم و شرایط نامناسب را به بهترین وجه به نفع خود و همسران تغییر دهیم، تنها چند مورد از هنر‌هایی است که برای دوام یک زندگی مشترک لازم‌اند. بخشی از این مهارت‌ها می‌توانند پیش از ازدواج به دست آیند و بخشی دیگر تنها در حین زندگی مشترک کسب خواهند شد. کسب این مهارت‌ها خود هنر دیگری است که نبودش شرایط را برای زوج‌ها سخت خواهد کرد.


زیبــا شـــو دات کام

مطالب پیشنهادی

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

یخبندان در زندگی مشترک

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



گاهی اوقات سردی و بی عاطفه‌گی میان زوج‌ها بسیار زود به وجود می‌آید و متأسفانه زن و شوهرهای بسیار جوان سال‌های طلایی عمر زندگی مشترک‌شان را با بی‌تفاوتی و بی‌اهمیت در کنار یکدیگر سپری می‌کنند. ازدواج مهم‌ترین مقوله در زندگی همه انسان‌هاست. به نظر می‌رسد که علی‌رغم تمام تلاش‌های دانشمندان و پژوهشگران نمی‌توان جلوی روند کوتاه شدن عمر انسان‌ها نسبت به نسل‌های قبلی و البته کوتاه شدن عمر زندگی مشترک آنها را گرفت! وقتی که یک ازدواج وارد فراز و نشیب‌ها و مشکلات خاص خود می‌شود و ثبات خود را از دست می‌دهد، می‌توان وقوع یک حادثه تلخ را پیش‌بینی کرد. این حادثه با نشانه‌هایی همراه است و اگر کمی توجه داشته باشید، می‌توانید پی به وجود آنها ببرید. آگاهی از آنها می‌تواند بهترین سلاح برای مقابله با اتفاقات ناخوشایند بعدی در زندگی مشترک باشد. مواردی که باعث دور شدن زن و شوهر از یکدیگر می‌شود.


هیچ حرفی ندارید با هم بزنید

وقتی که شما و همسرتان می‌‌خواستید یکدیگر را بشناسید و تصمیم به شروع زندگی مشترک داشتید، هیچ‌گاه از حرف زدن با یکدیگر و بحث کردن راجع به بسیاری چیزها خسته نمی‌شدید. با هم حرف می‌زدید تا از این‌راه همدیگر را بشناسید و به نقاط مشترک بیشتری برسید. وقتی که چند سال از شروع زندگی می‌گذرد. به تدریج گفت و گو بین زوج‌ها کم می‌شود و با ورود کودکان به زندگی به حداقل می‌رسد؛ تا جایی که دیگر نمی‌توانند با هم حرف بزنند و یا نمی‌خواهند با هم حرفی بزنند و این شروع یک وضعیت بد و ناخوشایند است.


 احساس مورد سوء استفاده قرار گرفتن

وقتی که از سوء استفاده کردن سخن به میان می‌آید، مردم بلافاصله به یاد سوءاستفاده‌های فیزیکی می‌افتند؛ در حالی که این رفتار انواع مختلفی دارد، مثل سوء استفاده کلامی و عاطفی. هر عملی که در زندگی مشترک به طرفین ضرر و زیان وارد کند، باعث نابودی روابط بین آنها می‌شود. این ضرر و زیان می‌تواند به هر شکلی باشد و اگر شما احساس می‌کنید مورد سوء‌استفاده قرار گرفته‌اید، حتماً به یک مشاور مراجعه نمایید.


در میان گذاشتن احساسات با دیگران

بسیاری از زوج‌ها در طول زندگی مشترک خود دچار آشفتگی‌ها و ناراحتی‌هایی می‌شوند و می‌خواهند برای سبک کردن بار غم و اندوه درونی خود کسی را به عنوان هم‌صحبت برگزینند؛ کسی به غیر از همسرشان! این مسأله کاملاً طبیعی است و حتی در بیشتر مواقع باعث سلامت روحی روانی می‌شود. اما وقتی این مسائل را با جنس مخالف خود مطرح می‌کنید و این کار به یک عادت تبدیل می‌شود، به تدریج رابطه‌تان مشکل و رنگ دیگری می‌گیرد. شاید در مرحله اول هدف‌تان درد دل کردن باشد، اما همین شکایت کردن‌ها از همسرتان به کسی که او را امین خود می‌دانید، باعث ایجاد رابطه‌ای نزدیک بین شما می‌شود و این اتفاق برای زندگی مشترک‌تان بسیار خطرناک است. لذا بهترین کار این است که مشکل خود را به جای در میان گذاشتن با افرادی که فکر می‌کنید دلسوزتان هستند، با یک مشاور خانواده مطرح کنید و از او کمک بخواهید. این کار برای حفظ زندگی مشترک‌تان بسیار بهتر است.


دیگر دوست و رفیق هم نیستید

روابط رمانتیک و مهربانی‌ها در سال‌های نخست زندگی مشترک، کم‌کم فروکش می‌کنند برای حفظ ثبات زندگی لازم است زن و شوهر بیشتر از هر کس دیگری دوست و رفیق هم باشند. دوست داشتن یکدیگر برای ادامه زندگی ضروری است. داشتن علایق مشترک و یا دست‌کم احترام گذاشتن به علاقه‌ها و بی‌علاقه‌گی‌ها یکدیگر نیز بسیار مهم است. وقتی احساس می‌کنید وارد مرحله‌ای شده‌اید که دیگر همسرتان را دوست ندارید و دیگر نمی‌‌توانید او را دوست و یار خود بدانید، وارد مرحله خطرناکی از زندگی مشترک خود شده‌اید.


بی‌توجهی به نیازهای یکدیگر

اگر مهربانی‌ها و دلسوزی‌ها کمتر شده و دیگر مثل گذشته به نیازهای یکدیگر توجه نمی‌کنید و غفلت‌ها و بی‌اهمیتی‌ها آنقدر زیاد شده که ممکن است کم‌کم از هم متنفر شوید، اولین و مهم ترین قدم را بردارید و به همسرتان توجه بیشتری کنید تا او نیز به طور متقابل تغییری در رفتارش ایجاد کند و از بی‌توجهی‌هایش دست بردارد.


چند ایده خوب برای احساس خوشبختی و رضایت از زندگی مشترک:


 همسر خود را شاد نگه دارید: داشتن یک زندگی زناشویی موفق و شاد، یعنی داشتن روابط سالم. حفظ روابط سالم در زندگی گاهی بسیار دشوار می‌شود، اما به هر حال شدنی است و فقط به زمان و تلاش بیشتر نیاز دارد. با احترام گذاشتن به احساسات همسر خود شروع کنید. و از این راه روابط خود را سالم و شاد نگه دارید. تا جایی که می‌توانید با هم ارتباط برقرار کنید و با یکدیگر حرف بزنید و زندگی را برای یکدیگر آسان‌تر کنید.


 فداکاری و جان‌فشانی کنید: قبل از آنکه به فکر رضایت و خوشحالی خودتان باشید، به خوشحال کردن همسرتان اهمیت دهید. اگر کله‌شق هستید و نمی‌توانید برای همسرتان جان‌فشانی کنید، تحمل به وجود آمدن شرایط ناخوشایند و نارضایتی از زندگی مشترک‌تان را نیز داشته باشید. این جان‌فشانی‌ها گاهی اوقات بسیار کوچک هستند و ممکن است بی‌اهمیت به نظر برسند؛ اما ساده‌ترین گذشت‌ها و فداکاری‌ها نیز گام بزرگی در جهت خوشبختی و دوام زندگی مشترک خواهند بود.


 مهربان و انعطاف‌پذیر باشید: زندگی با همسرتان و وقت گذراندن در کنار او همواره با عادت‌هایی همراه است که گاه باعث برخی عادت‌ها مثل پر کردن سینک ظرفشویی از ظرف‌های کثیف یا رها کردن خمیر دندان با در باز در دستشویی، باعث عصبانیت و آزاردگی هر یک از زوج‌ها می‌شود و گاهی اوقات آنها را تا مرز دیوانگی عصبانی می‌کند؛ اما بهتر است به مسائل کوچک تحریک‌کننده اهمیت ندهید و آنها را تبدیل به معضلات بزرگ زندگی خود نکنید. اگر همسرتان عادتی دارد که باعث آزار شما می‌شود، اما این عادت باعث ناراحتی کس دیگری نمی‌شود، بهتر است تلاش کنید آن را نادیده بگیرید.



 مسئولیت‌ها را تقسیم کنید: بسیاری از زوج‌ها معتقدند که تقسیم وظایف خانه یکی از مهم‌ترین رازهای برخورداری از زندگی مشترک خوب و احساس خوشبختی است. البته شاید نتوان کارها و مسئولیت‌های خانه را به طور مساوی تقسیم کرد، اما باید مطمئن باشید که عدالت رعایت می‌شود و مسئولیت سنگین‌تری روی دوش یکی از زوج‌ها قرار ندارد. تقسیم وظایف خانه باعث می‌شود که رابطه شما محکم‌تر شود و احساس پیوستگی بیشتری کنید.


 با هم گفتگو کنید: در مورد تمام مشکلات با هم حرف بزنید. نگرانی‌ها و نظرات خود را برای شریک زندگی‌تان بازگو کنید و بگذارید راه حرف زدن بین شما همیشه باز باشد. اگر عدم اطلاع کافی از افکار همسرتان شما را آزار می‌دهد و منجر به احساس نارضایتی در زندگی می‌شود. با یک بحث کامل و بازگو کردن افکار و نظرات خود می‌‌توانید از این مشکل جلوگیری کنید. به همسرتان بگویید که چه چیزی ناراحت‌تان کرده است. خجالت نکشید و احساسات‌تان را به او بگویید به این ترتیب به او نزدیک‌تر می‌شوید و شانس شما در به وجود آوردن زندگی مشترک خوب و سالم قابل اصلاح نیستند. گاهی اوقات لازم است این تفاوت‌ها را بپذیرید و سعی در تغییر آنها نداشته باشید؛ چرا که فقط خودتان را آزار خواهید داد.


 به زندگی‌تان هیجان بدهید: برای آنکه زندگی مشترک‌تان شکل یکنواخت و تکرار به خود نگیرد، لازم است گاهی اوقات کمی هیجان را چاشنی آن کنید. این هیجانات و سرگرمی‌ها غیرقابل پیش‌بینی هستند و خستگی‌ها و ملالت‌های زندگی روزمره را از بین می‌برند. با انجام برخی کارهای سرگرم‌کننده و هیجان‌آور همسرتان را متعجب کنید؛ مثلاً یک هدیه بدون ‌مناسبت خاص به او بدهید و یا هر کار مثبت دیگری که انتظارش را ندارد. انجام دهید.


 تعادل نقاط منفی و نقاط مثبت: برای ثبات و تداوم یک زندگی مشترک لازم است نیازها و خواسته‌های همسرتان را درک کنید. اگر فکر می‌کنید که یکی از کارها و عادات شما باعث ناراحتی همسرتان می‌شود و روی او تأثیر منفی می‌گذارد، با برخی کارهای مثبت، ایجاد تعادل کنید. شما وظیفه دارید جو مثبتی در محیط خانوادگی خود به وجود آورید. برای این کار منتظر نباشید همسرتان نخستین گام را بردارد. خودتان پیشقدم شوید. برای آنکه دوست داشته شوید، باید برخی حالات و حرکات مثبت از خودتان بروز دهید تا همسرتان به خاطر آنها بیشتر جذب شما شود.


ماهنامه دنیای سلامت۷۷


بررسی اثرات کافئین بر بدن

مادر شوهرتان هستید یا همسر او؟


مادر شوهرتان هستید یا همسر او؟
هر چه با یک مرد بیشتر به مانند مادرش رفتار کنید، او نیز به شما بیشتر فرزندگونه پاسخ خواهد داد. اما موضوع این جاست که هیچ مردی مایل نیست با مادرش همبستر شود.

در ابتدا مادری کردن برای نامزد یا همسرتان می‌تواند جوانب مثبتی داشته باشد، اما در دراز مدت اثرات بسیار مخربی را بر روی رابطه شما خواهد گذاشت :

_ همسرتان از شما منزجر شده و بر علیه تان طغیان خواهد کرد
هنگامی‌ که در حق همسرتان مادری می‌کنید، به طرزی اجتناب ناپذیر او از شما منزجر شده و نهایتا بر علیه تان طغیان خواهد کرد. ممکن است از رفتارتان شکایتی نداشته باشد، حتی ممکن است اصرار کند به این کارتان ادامه بدهید، اما یک چیز حتمی‌است : او یک روز بر علیه تان شورس خواهد کرد، همانگونه که تمامی‌ پسربچه‌ها دوست دارند روزی از مادرشان جدا شوند و خانه را ترک نمایند.

_ مادری کردن و با مردها مانند پسربچه های کوچک رفتار کردن استقلالشان را زیر سوال می برد.

_ زمانی که اقتدار مردان بر اثر مادری کردن بیش از اندازه زنان از بین برود، جذابیتشان را برای همسرشان از دست می دهند
زیرا زنان دوست دارند مرد زندگیشان مقتدر و توانا باشد و از پسربچه هایی که مجبورند مدام دنبالشان باشند خسته و کلافه می شوند در نتیجه همین عامل باعث سردی روابط می شود. در واقع آنچه باعث بروز مشکل می شود رفتار شماست نه بی توجه بودن شوهرتان به کارهایش.

_ عشق، حرارت و شور و حال رابطه را خواهید کشت
هر چه با یک مرد بیشتر به مانند مادرش رفتار کنید، او نیز به شما بیشتر فرزندگونه پاسخ خواهد داد. اما موضوع این جاست که هیچ مردی مایل نیست با مادرش همبستر شود. ممنوعیت جاذبه جنسی نسبت به شخصیتی مونث با انرژی مادرانه، چنان در شخصیت برخی از مردها ریشه دوانده که تقریبا برای آن مرد غیرممکن خواهد بود، بتواند شما را به طرزی  رمانتیک ببیند.

_ با همسرتان دائما طوری رفتار می‌کنید که گویی او بی لیاقت است

با مادری کردن، مردها وابسته می شوند و اعتماد به نفسشان پایین می آید وقتی اعتماد به نفسشان پایین بیاید کمتر می توانند خودشان را دوست بدارند چطور می توانیم از کسی که خودش را دوست ندارد انتظار عشق داشته باشیم؟! احساس عزت نفس یک مرد بستگی به احساس توانمندی او دارد. هنگامی‌که مردی احساس می‌کند کارها را به درستی انجام نمی‌دهد، به سختی می‌تواند با شما و یا خودش مهربان باشد. رفتار با مردها به مانند پسربچه‌ها و به رخ کشیدن ضعف‌ها و ناتوانایی‌های آنها روی قابلیت عشق ورزی مرد شما تاثیر منفی می‌گذارد. جنبه دیگر این قضیه این است که هر چه مردی در نظر شما ناتوان تر و ضعیف تر جلوه کند، از لحاظ جنسی نسبت به او سرد خواهید شد. توانایی و قابلیت‌های مرد باعث تحریک زن‌ها می‌شود. بنابراین هر چه مردی ناتوان تر جلوه کند از جذابیت او برای شما کاسته خواهد شد.

اگر برای همسرتان مادری می کنید به راه حل هایی که در ادامه بیان می شود توجه کنید :
_ به او اعتماد کنید و مانند یک شخص توانا و قابل اعتماد با او رفتار کنید و اگر با این حال همسرتان اشتباهاتی را مرتکب شد مثلا باز هم قرارهایش را فراموش کرد یا به خاطر گم کردن کلیدهایش دیر به مهمانی رسیدید نگران نباشید زیرا تا همسر شما بخواهد به تنها انجام دادن کارهایش عادت کند زمان می برد.

_ به رفتارهای خودتان دقت کنید و ببینید کدام یک از رفتارهایتان مادری کردنمحسوب می شود سپس سعی کنید از انجام آن ها اجتناب کنید.

_ البته به یاد داشته باشید که مادری کردن به معنای این است که طوری با همسرتان رفتار کنید که انگار او مانند بچه های کوچک از پس کارهایش برنمی آید، مادری نکردن برای شوهر، به این معنا نیست که به او محبت نکنید یا در انجام کارهایش از کوچک ترین کمکی خودداری کنید بلکه راه درست و منطقی این است که با او مانند یک فرد لایق و توانا رفتار کنید، در عین این که همیشه به او محبت و عشق می ورزید، طوری رفتار کنید که هم خودتان و هم همسرتان احساس کنید که او تکیه گاه مطمئنی برای شماست.

مطالب پیشنهادی

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

توقعات همسران جوان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




اینکه چرا برخی از همسران به دنبال توقعاتی هستندودر صورت بر آورده نشدن آن به درگیری واختلاف می‌پردازند پاسخ های متعددی دارد

 علل توقعات :

اینکه چرا برخی از همسران به دنبال توقعاتی هستند و در صورت بر آورده نشدن آن به درگیری و اختلاف می‌پردازند پاسخ های متعددی دارد که برخی از آنها بدین قرارند:

 تحریک ها و دو بهم زنی ها :

 ما درمواردی شاهد تحریک ها ودو بهم زنی ها از سوی افرادی هستیم که با سخنان گزاف سعی می‌کنند زنی را نسبت به شوهرش متوقع ویا در شوهر حالت تنوع وفزون خواهی پدیدآورند؛ مثلاً به او می‌گویند حیف از وجود تو نیست که باچنین همسری زندگی می‌کنی توچه چیزازدیگران کمترداری همه مایل به زندگی با توهستند تونیازبه همسری داری که قدر تو را بداند و...

 بااین حرف ها او را نسبت به همسرخود بدبین کرده وسطح توقعش را بالا می‌برند وبا عدم برآوردن توقعات، کشمکش ودرگیری صورت می‌گیرد.

 وعده های قبل از ازدواج :

 گاهی زنان و شوهران جوان را می‌بینیم که با هم در حال نزاع هستند. اینکه علت آن چیست باید گفت علت آشکاری دراین رابطه وجود ندارد، گاهی اوقات وعده های قبلی آنان دروغ ازآب درآمده،بنابراین باعث بهانه گیری از یکدیگر می‌شود.

 باید یاد آور شد وعده های پوچ و دروغین همه آنچه را که محکم به نظر می‌رسد پاره می‌کند ومعلوم نیست که بتوانند راحت در کنار هم زندگی کنند.

 اینکه انسانی بکوشد با لباس عاریتی مردم ،خود را زیبا جلوه دهد وبا وعده های دروغین دیگران را به خود متمایل کند باید آگاه بود که این امر پایدارنیست.

 عدم آشنایی با مشکلات هم:

 همسری را درنظر آورید که بیمار ودلتنگ است. توقع دارد شریک زندگیش در کنار او بنشیند وبه درد دلهایش گوش دهد ومحبت خود را نثار او کند . غافل از اینکه او گرفتاری ها و مشغولیت های زیادی دارد و به این کارها نمی‌رسد . پس همسر متوقع بر اساس عادت خود خواهانه اش کینه او را به دل می‌گیرد و منتظر فرصتی برای درگیری است. 

 توقع و آزمایش:

 درمواردی پرتوقعی ها مربوط به آزمایش است.همسر جوانی می‌خواهد بداند که شریک زندگی اوتا چه حد برایش ارزش واعتبار قائل است. به این منظور از او در زمینه خاصی توقعی دارد. برآورده نشدن آن توقع سبب می‌شود که او دراصل به محبت و صفای همسر شک کند و بگومگوهایی رخ بدهد وکار به درگیری بکشد. حال اگر طرف مقابل بتواند به او تفهیم کند که توان برآوردن آن توقع را ندارد شاید مسائل تا حدودی حل شود.

 عدم درک و اطمینان به هم:

 یکی دیگر از عوامل و انگیزه های مهم درگیری ها عدم درک هم و در نتیجه توقع های بیجا از یکدیگر است که ممکن است این موضوع گاهی ناشی از تفاوت های سنی و حتی علمی‌ باشد . یکی از زوجین به تناسب سن و مقتضای اندیشه اش در وضع و موقعیتی خاص است و آن دیگری در وضع و موقعیتی دیگر. یکی به دنبال تفریح و گشت و گذار است و آن دیگری به دنبال تحقیق و بررسی. نتیجه این دو گانگی در درک زمینه را برای جدایی فکری و بعد درگیری فراهم می‌کند. از مسائل دیگر در این زمینه وجود حالت کودکانه،عدم اطمینان به زندگی، جستجوی یک زندگی اتکالی، قدرت طلبی، عقده تکانی، عدم درک ریزه کاری ، ظرافت ها و...است که برای رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری می‌کنیم. 

 خودخواهی ها:

 چه بسیارند کسانی که در اثر تربیت غلط و افراط در نازکشی لوس و خودخواه بارآمده اند،آنان گمان می‌کنند که صاحب رتبه و مقامی‌هستند و همه افراد حتی همسر و فرزندانشان می‌بایست درخدمت بی چون و چرای آنها باشند،غرور بی جا،این افراد را وا می‌دارد که اگر امری خلاف مصلحت و توقع خویش یافتند در برابر ش بایستند و یا موضع خشونت باربگیرند. طبعاً طرف مقابل نیز تسلیم این جریان نمی‌شود و همین امر سبب پیدایش درگیری می‌شود. 

 خستگی های ناشی از کار:

 زن و شوهری با هم درگیری پیدا می‌کنند که هر کدام بدین حساب که از کار روزانه خسته شده ونیاز به حمایت دارند می‌خواهند تملقی و تحسینی از آنها مطرح شود تا میزانی از خستگی شان کاسته گردد ولی هیچ واسطه ای وجود ندارد که زبان این دو را برای هم ترجمه کند، در نتیجه عقده یکدیگر را در دل می‌گیرند و به اندک بهانه ای با هم به درگیری می‌پردازند .

 عوامل افزایش توقع :

 عوامل بسیاری باعث افزایش توقع و میزان طلب در افراد می شود .دیدن رفتار دیگران ،به ویژه آنها که در راحتی و تنعمند، زندگی توأم با عصیان و سرکشی دیگران، بی توجهی به آینده ، بی غمی‌ و عدم پذیرش مسئولیت بر این درد آنان دامن می‌زنند. 

 بررسی توقعات:

 اینکه زن و شوهر در سایه ازدواج توقعاتی از هم دارند جای بحث نیست و بسیار به جاست که تا حد امکان توقعات یکدیگر را در چارچوب ضوابط شرع بر آورده کنند. اما آنچه مهم است رعایت این مسئله است که توقعات باید به گونه ای باشد که طرف مقابل بتواند آن را برآورده سازد و درخواست های خارج از اندازه باعث می‌شود که امکان برآورده شدن آن نباشد، در نتیجه موجبات بدبینی نسبت به هم فراهم می شود و کار به درگیری می‌کشد و این خود علت بسیاری از مسائل و مشکلات بعدی است . توقع به میزانی خوب است که تمایلات عادی و طبیعی یکدیگر را برآورده سازند. البته زن وشوهر باید به میزانی نقش پدر و مادری را درباره یکدیگر ایفا کنند ولی مسئله نباید به گونه ای باشد که رؤیاهای یکدیگر را هم کاملاً محقق نمایند.

 ضرورت مهار هوس ها:

 این ضرورت حیات خانوادگی است که زن و شوهر به میزانی از خواسته ها و توقعات خویش بکاهند و حتی بر هوس های خود فائق آیند و عزت نفس خود را در بی توقعی از همسر بدانند.

 اگر سطح توقعات از یکدیگر را پایین آورند مسائل و دشواری ها سبکتر شده و مشکلات از میان خواهد رفت. این امر بخصوص باید مورد توجه زنان باشد . از آن جهت که عشق مرد رمنده است و در مواردی که توان رفع دشواری ها و برآورده ساختن توقعات را نداشته باشد از زندگی وشرمساری های آن خود را فارغ خواهد ساخت .تمتع از زندگی زناشویی در سایه توقعات بی حساب و رنگارنگ کردن زندگی و در خواست های متنوع نیست .این امر زندگی را دشوار خواهد کرد و حتی موجب وارد آمدن صدمه روحی بر دیگری خواهد شد و این سبب تیرگی زندگی است .

 در برابر آنچه که می‌خواهید بدان برسید حلیم و بردبار باشید،ملایمت و احساس شما زندگی را شیرین و زندگی مشترک را محکمتر خواهد کرد . برای وصول به چنین  هدفی بکوشید. 

 

مطالب پیشنهادی

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

لذت بردن از زندگی ، دشوار یا آسان ؟


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 

اعصابم خورده، بدهکارم ، گرفتارم و ...  
 اگه کمی و فقط کمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمون رو کمی بهتر کنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می خواد و نه پول زیادی.  پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی که معلوم نیست کی باشه نباشیم ، 40 مورد زیر رو بخونید تایید خواهید کرد.
 
 1-گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
 - 2 سعی کنیم بیشتر بخندیم.
 3- تلاش کنیم کمتر گله کنیم.
 4 - با تلفن کردن به یک دوست قدیمی، او را غافلگیر کنیم.
 5 -گاهی هدیه‌هایی که گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا کنیم. 
6    بیشتردعا کنیم.
 7 -در داخل آسانسور و راه پله و... باآدمها صحبت کنیم. 
 8- هر از گاهی نفس عمیق بکشیم.
 9- لذت عطسه کردن را حس کنیم.
 10- قدر این که پایمان نشکسته است را بدانیم.
 11- زیر دوش آواز بخوانیم.
 12-سعی کنیم با حداقل یک ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .
 13- گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.
 14- با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.
 15- برای انجام کارهایی که ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه‌ریزی کنیم! 
 16- از تفکردرباره تناقضات لذت ببریم.
 17- برای کارهایمان برنامه‌ریزی کنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته کار مشکلی است!
 18- مجموعه‌ای از یک چیز (تمبر، برگ، سنگ، کتاب و... برای خودمان جمع‌آوری کنیم.
 19- در یک روز برفی با خانواده آدم برفی   بسازیم.
 20- گاهی در حوض یا استخر شنا کنیم، البته اگر کنار ماهی‌ها باشد چه بهتر.
 21- گاهی از درخت بالا برویم.
 22- احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم. 
 23- گاهی کمی پابرهنه راه برویم!.
 24- بدون آن که مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی کنیم.
 25- وقتی کارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یک بستنی بخریم و با لذت بخوریم
 26- در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا کنیم.
 27- سعی کنیم فقط نشنویم، بلکه به طور فعال گوش کنیم.
 28- رنگها را  بشناسیم و از آنها لذت ببریم .
 29- وقتی از خواب بیدار می‌شویم، زنده بودن را حس کنیم.
 30- زیر باران راه برویم.
 31- کمتر حرف بزنیم و بیشترگوش کنیم ..
 32- قبل از آن که مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش کنیم و مراقب تغذیه خود باشیم .
 33- چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و... را یاد بگیریم.
 34- اگر توانستیم گاهی کنار رودخانه بنشینیم و در سکوت به صدای آب گوش کنیم.
 35- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.
 36- احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نکنیم.
 37- به دنیای شعر و ادبیات  نزدیک تر شویم.
 38- گاهی از دیدن یک فیلم در کنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.
 39- تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه کنیم.
 40- از هر آنچه که داریم خود و دیگران استفاده کنیم ممکن است فردا دیر


مطالب پیشنهادی

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

ازدواج ایده آل

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



با ازدواج کردن ما تنها صاحب یک همسر نمی شویم، بلکه صاحب دنیایی جدید می شویم ! از این زمان ، او یار، هم صحبت و بهترین دوست ما خواهد بود.

او شریک لحظه ها، روزها و سال های ما است و در خوشی و ناخوشی ، شکست و پیروزی در کنار ما می ماند. همچنین او در رویاها و ترس های مان با ما شریک است . وقتی بیمار هستیم ، از ما مراقبت می کند . وقتی به کمک نیاز داریم ، تمام تلاش خود را به کار می برد و هر کاری که بتواند انجام می دهد . وقتی رازی داشته باشیم ، آن را نگاه خواهد داشت . صبح که چشم های مان را باز می کنیم ، اولین کسی که می بینیم اوست . حتی اگر در کنارمان نباشد ، به ما می اندیشد و با تمام قلب و روح و ذهنش برای ما دعا خواهد کرد. خلاصه او تمام دنیای ما و ما تمام دنیای او خواهیم شد.

شریک زندگی ما با حمایت های بی دریغش ، احتیاچات مان را برطرف می کند و احساس امنیت ، راحتی و آسودگی را برای ما به ارمغان می آورد.

رابطه میان زن و شوهر ، شگفت انگیز ترین رابطه بشری است . این مقدار عشق ، محبت ، نزدیکی ، فداکاری و آرامشی که قلب ها را لبریز می کند ، توصیف ناپذیر است . تنها خداوند بخشنده ، با قدرت و رحمت بیکران خود و دانایی بی انتهایش می تواند چنین احساس لطیف و چنین رابطه مبارکی را میان همسران به وجود آورد و آن را ریشه دار کند .

همسر همان فردی است که از جانب خداوند مامور شده تا در کنار ما باشد. کسی که عیب های مان را از نزدیک می بیند و آن ها را به ما گوشزد می کند . کسی که به ما عشق ، حمایت ، فرزند و امید می دهد . کسی که در برابر دیگران پشتوانه ما است.

برای اینکه شریک خوبی برای زندگی یکدیگر باشید باید ابتدا به تمرین زندگی بپردازید

تمرین زندگی

1 -همه ما درزندگی شخصی مشکلاتی با همسرمان داریم. مشکل شما چیست ؟ فرزند؟ پول؟ خانواده .... مشکل شما هر چیزی که هست قهر نکنید . بدترین و بچه گانه ترین کار ، قهر کردن است . البته منظور من این نیست که ناراحتی خود را نشان ندهید ، اما قهر نکید.

2 – به راحتی از کنار احتلافات اساسی خود نگذرید . مردی را می شناختم که بر سر رفت و آمد با والدین همسرش مشکل داست . بعد از هر رفت یا آمدی مدتی با همسرش قهر می کرد، و یعد از مدتی آشتی می کردند و دوباره این چرخه ادامه پیدا می کرد.

3 – با یکدیگر بر سر مسائل ایجاد شده صحبت کنید. حتی اگر شده شب را تا نیمه های شب بیدار بمانید با همسرتان حرف بزنید، راه حل های مختلف ارائه بدهید و نظر او را جویا شوید . مانند دوست من ، که بالاخره متقاعد شد به جای قهر کردن با همسرش صحبت کند . آن ها پس از دو روز بحث و گفتگو عامل اصلی ناراحتی را پیدا کردند .

4 – نخواهید که یکدیگر را محکوم کنید و مقصر را پیدا کنید. به دنبال راه حل اختلاف باشید نه ضربه زدن به شخصیت یکدیگر. او همسر شماست . حتی اگر مقصر هم جلوه کند باز گوشه ای از این ناراحتی دامن شما را می گیرد.

5 – در زندگی مشترک ، غرور بی معنی ترین واژه است. عذرخواهی کردن از ابهت شما کم نمی کند. بدون این که خود را کوچک جلوه دهید یا با عجز و لابه درخواست بخشش کنید ، با منطق قاطعیت عذرخواهی کنید.

6 – سعی کنید هیچ لحظه ای را برای ابراز احساسات صمیمانه از دست ندهید. اجازه دهید نزدیک ترین کسان شما بدانند که برایتان مهم هستند.

7 – قبل از ازدواج به شغل همسر خود توجه کنید و بدانید حرفه او همان کاری است که او هر روز انجام می دهد و شخصیتش بر مبنای آن شغل ساخته شده است.

8 – به شما خانم های عزیز توصیه می کنم با کلماتی واضح ، بدون کنایه زدن صحبت کنید. یادتان باشد که یک ازدواج موفق هیچ گاه به سرعت صورت نمی گیرد و تنها بستگی به شانس یا پیدا کردن فردی خاص ندارد ، بلکه نیازمند گذشت و سختکوشی است.

9 – نیروی شتاب دهنده به موتور هر ازدواجی باید از عشق و احساس باشد وگرنه در نیمه های راه باز می ماند . آن چه باعث پذیرفتن اشتباهات ، گذشت ، همدردی و همدلی می شود ، علاقه و احساس است . در غیر این صورت ، محیط خانواده گرم و رضایت بخش نخواهد بود.

10 – ازدواجی موفق است که بر پایه عقل و عاطفه بنا شود . عقل مواردی را که باید در نظر گرفته شوند بدون دخالت عشق یررسی کند و سپس به عشق اجازه دهد تا آن ها را رنگ آمیزی کرده و تابلوی زیبای خوشبختی را تکمیل نماید . عشق ، احساس و دوراندیشی در ازدواج را تواما با هم درنظر یگیرید . هیچ گاه از روی اجبار ، هیجان یا حسابگری ازدواج نکنید.

و در آخر

11 – اگر می خواهید عشق و علاقه خود و همسرتان را مادام العمر کنید . اول باید زمان کافی برای با هم بودن و ابراز محبت کردن داشته باشید . هر از گاهی رابطه صمیمانه اول ازدواج را تجدید کنید . به انگیزه عشق و ازدواج تان بیندیشید. خاطرات گذشته را مرور کنید . با یکدیگر صادق باشید . صداقت و اظهار پشیمانی از اشتباهات باعث می شود تا شما بیش از حد به یکدیگر نزدیک شوید.

طوری زندگی کنید که منتظر خوشبختی در آینده نباشید .


مطالب پیشنهادی

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

اشتباهات روز های اول ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 


زوج‏های جوان شباهت زیادی به دانشجوهای سال اول دانشگاه دارند. آنها تازه مشغول یادگیری خم وچم زندگی مشترک هستند. آنها انسان هستند و دچار اشتباه می‏شوند. اما آگاهی از اشتباهات معمول می‏تواند به شما کمک کند که مانع بروز آنها شوید.

1- به دوران پس از ازدواج فکر نمی‏کنید.

بعضی از همسران جوان آن چنان سرگرم جشن ازدواج می شوند که متوجه نمی شوند در گیر چه مسایلی شده اند. شما متاهل شده اید. جشن ازدواج شاید سرگرم کننده باشد اما فقط یک روز است. اکنون شما ناچار هستید با یکدیگر زندگی کنید، با هم کنار بیایید و خانواده خودتان را تشکیل دهید. از برنامه های جشن و بازتاب آن -از تماشای فیلم عروسی تا تجدید خاطرات با دوستان- لذت ببرید ، اما تمام مدت تصویر بزرگتری را در ذهن داشته باشید.
شما به این دلیل با همسر خود ازدواج کرده اید که دوستش داشتید. اگر این طور باشد، هیچ دلیلی وجود ندارد که او را تغییر دهید.

2- سعی می‏کنید همسرتان را تغییر دهید.

به احتمال قوی، شما به این دلیل با همسر خود ازدواج کرده اید که عاشقش بوده اید. اگر این طور باشد، هیچ دلیلی وجود ندارد که او را تغییر دهید. بدون شک، افراد بالغ به طرزی چشمگیر تغییر نمی کنند پس بهترین اطمینان شما این است که همسر خود را قبول کرده و او را به خاطر منحصر به فرد بودنش و تفاوت هایی که با دیگران دارد و نه علی رغم آنها، دوست بدارید. تلاش برای عوض کردن همسرتان فقط احساسات او را جریحه دار کرده و زندگی مشترک شما را خراب می کند.

3- با خانواه همسرتان رابطه بدی را آغاز می‏کنید.

اگر تا این لحظه به رابطه ی شما لطمه وارد شده، دست به هر کاری بزنید تا رابطه خود با خانواده همسرتان را  بهبود بخشید. اولین نفری باشید که صلح را برقرار می کند ، زیرا هنگام دعوای شما با خانواده همسرتان، تنها کسی که آزرده خاطر می شود همسرتان است که احساس می کند بین شما گیر افتاده است.

4- در مشاجرات اجازه می‏دهید احساسات شما پیروز شوند.

پرخاشگری و فریاد زدن و جیغ کشیدن در حل مشکل یا اختلاف نظرها به شما و همسرتان کمکی نمی کند. گفت و گوی آرام و منطقی شما را به پیش خواهد برد. اگر هنگام مجادله با همسرتان، نتوانید خودتان را کنترل کنید ، زندگی تان را به مخاطره می اندازید. پس هر کاری را که شامل این موارد است – از استراحت در میانه بحث تا طلب کمک به وسیله روش های درمانی – انجام دهید.

زندگی تنها تفریح و مهمانی و خوشی نیست .درخود توانایی پذیرش مشکلات بزرگ تر را داشته باشید.

5- از بحث های سنگین اجتناب می‏کنید.

هیچ کس دوست ندارد درباره مسایل سنگینی مثل کنترل مسایل مالی، راه های ممکن در صورت بچه دار نشدن، نحوه آمادگی برای اتفاقات پیش بینی نشده ای مثل مرگ، بحث کند. با این حال اکنون که متاهل شده اید، چاره ای جز صحبت درباه این موضوعات ندارید. ازدواج شما به این مسایل وابسته است. عاقل باشید و در مورد تمامی این مسایل با همسر خود صحبت کنید. در صورت لزوم با دیگران مشاوره داشته باشید اما این مسایل را نا دیده نگیرید. زندگی تنها تفریح و مهمانی و خوشی نیست .درخود توانایی پذیرش مشکلات بزرگ تر را داشته باشید.
ازدواج

6- بر سر مسایلی بیهوده دعوا می‏کنید.

هر انسان متاهلی با همسر خود بر سر مسایلی بحث می کند – از باز گذاشتن سر خمیر دندان تا آویزان کردن لباس روی دستگیره در- که در نظر دیگران بی معنی است. بحث های خود را برای مسایل مهم تری نگه دارید. این دلخوری ها را به حال خود بگذارید. به راستی اگر تنها اشتباه همسر شما انداختن جوراب های کثیف روی زمین است، باید خودتان را خوش شانس بدانید.

همسرتان شما را برای زندگی انتخاب کرده است. حسادت باعث اتلاف وقت شده و موجب اهانت به همسرتان می شود که تصور می کند شما به او اعتماد ندارید. اگر او همیشه قابل اعتماد بوده است، نباید با حسادت خود حتی برای او ایجاد مزاحمت کنید. این برای رابطه سم است.

7- حسادت می‏ورزید.

همسرتان شما را برای زندگی انتخاب کرده است. حسادت باعث اتلاف وقت شده و موجب اهانت به همسرتان می شود که تصور می کند شما به او اعتماد ندارید. اگر او همیشه قابل اعتماد بوده است، نباید با حسادت خود حتی برای او ایجاد مزاحمت کنید. این برای رابطه سم است.

8-  مثل دوران تجرد خود رفتار می‏کنید.

اکنون زمان آن رسیده که بزرگ شوید. گردش شبانه رفتن با دوستان، زمانی اشکال نداشت که شما مجرد بوده اید و هیچ کس در منزل منتظر شما نبوده است. به عنوان یک فرد متاهل، انجام بعضی کارها شایسته نیست. شما می دانید درست و غلط چیست. پس کار درست را انجام دهید.

زن یا شوهری که بعد از هر مشاجره بر عذرخواهی اصرار دارد، همیشه برنده است و کسی که مهر و محبت همسر خود را انکار می کند، هیچ کار مفیدی برای زندگی مشترکشان انجام نمی‏دهد.

9- غرور را به زندگی مشترک خود راه می‏دهید.

زن یا شوهری که بعد از هر مشاجره بر عذرخواهی اصرار دارد، همیشه برنده است و کسی که مهر و محبت همسر خود را انکار می کند، هیچ کار مفیدی برای زندگی مشترکشان انجام نمی‏دهد. او اجازه می دهد غرور و روش های حل مشکلات و عشق و علاقه او به همسرش راه پیدا کنید و رابطه شما به نتیجه برسد. باید ملایم تر باشید و راهی پیدا کنید که مسوولیت اعمال خود را به گردن بگیرید.

10-  اوقات بسیار کمی را در کنار یکدیگر سپری می‏کنید.

باید مانند یک گل از زندگی مشترک خود مراقبت کنید. گل، بدون آب، نور خورشید و مراقبت هرگز رشد نخواهد کرد. بنابراین، باید برنامه ریزی کنید تا مدت زمان بیشتری را در کنار همسر خود باشید.


بیشتر بدانیم....\



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                              http://maktoobshop.com

آیا میدانید سه رکن اصلی زندگی سالم چیست؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



 
        
بسیاری از جوان ها رسیدن به سن خاص ویا دارا بودن شرایط متعارف مادی را، برای ازدواج کافی می دانند، در حالی که در کنار رشد جسمی، رسیدن به رشداجتماعی، اخلاقی و عاطفی از شروط لازم برای ازدواج است که به آن اشاره می کنیم:

بسیاری از جوان ها رسیدن به سن خاص ویا دارا بودن شرایط متعارف مادی را، برای ازدواج کافی می دانند، در حالی که در کنار رشد جسمی، رسیدن به رشداجتماعی، اخلاقی و عاطفی از شروط لازم برای ازدواج است که به آن اشاره می کنیم:

1) رشد اجتماعی

رشد اجتماعی، سازگاری خوب اجتماعی با همه‎ی آدم ها و از جمله با همسری است که قرار است عمری با او زندگی کنیم. افرادی که در زندگی مشترکشان رعایت حقوق همسر را می‎کنند، احترام می‎گذارند و حق تصمیم‎گیری برای همسر قائل می شوند از رشد اجتماعی برخوردارند. یکی دیگر از مشخصه‎های رشد اجتماعی، داشتن استقلال فکری است. افراد مستقل توانایی‎ها و محدودیت هایشان را به خوبی می شناسند و این شناخت به تصمیم گیری صحیح کمک می کند، آنها در مورد مسائل مختلف خوب می اندیشند و ارزیابی می کنند و پیامدها و نتایج کارهای خود را بر عهده می گیرند. در بسیاری از ازدواج ها عدم استقلال یکی از زوجین باعث بروز اختلافات بسیاری می شود. افرادی که استقلال ندارند، وابسته‎اند و توجهشان بیشتر معطوف به دیگران است تا خودشان ، اهل فکر کردن و اندیشیدن نیستند وچون خود را قبول ندارند دائماً دنبال کسی هستند تا به جای آنها تصمیم بگیرد و مسئولیت را از گردن آنها سلب کند. گاهی حتی برای امور ساده ای مثل انتخاب رنگ پارچه دچار تزلزل می‎شوند. افرادی که روحیه استقلال طلبانه ندارند زندگی مشترک ناموفقی خواهند داشت.

استقلال فکری از دو راه به دست می آید: یکی از طریق مطالعه ( درسی، متفرقه و آزاد ) در مورد چگونگی رفتارهای اجتماعی و دیگری از طریق تجربه ؛ به این معنا که تجربه ای که از کارهای گذشته داریم درمورد کارهای آتی در نظر بگیریم . در اینجا ذکر این نکته لازم است که مستقل بودن به معنای مشورت نکردن نیست، استقلال فکری وقتی تحقق پیدا می‎‎کند که هدفی را که شخص دنبال می کند تنها به واسطه صحبت دیگران زیر پا نگذارد بلکه برای رسیدن به آن اهداف از مشورت کردن با دیگران استفاده کند.

یکی دیگر از فاکتورهای رشد اجتماعی اعتماد به نفس است. یعنی باور داشتن توانایی ها و شناخت محدودیت ها و این که فرد بداند، می‎تواند از عهده ی مسئولیت های خود برآید. می توان اعتماد به نفس را نوعی واقع بینی نیز دانست؛ زیرا افرادی که دارای اعتماد به نفس هستند، تصویر درستی ازخود دارند و افرادی که اعتماد به نفس ندارند مردد و دودل هستند، کاری را شروع کرد ه ولی به آخر نمی رسانند و بیشتر منفی بافند. " من نمی توانم " ،" غیر ممکن است" ،" نمی توانم تصمیم بگیرم " جملاتی هستند که این افراد زیاد به کار می برند و تحت تأثیر دیگران قرار گرفته، تصمیم‎گیری شان سست می شود. نقطه مقابل این افراد، افراد مغرورند که توانایی های خود را بیش از اندازه می پندارند و در ارزیابی خود دچار اشتباهند. برای تقویت اعتماد به نفس باید شناخت واقع‎بینانه‎ای از توانایی‎ها و نقاط مثبت خود داشته باشیم و آنها را تقویت کنیم. به کار بردن عبارات مثبت نیز در تقویت اعتماد به نفس نقش مؤثری دارد. باید هدف‎هایی را که انتخاب می‎کنیم در حد توانایی‎هایمان باشد تا هر بار که کاری را با موفقیت به اتمام می‎رسانیم یک لایه به اعتماد به نفس ما اضافه شود.

2) رشد اخلاقی

رشد اخلاقی یعنی کنترل داشتن روی رفتار، عادات و خلق و خوی خود ؛ به طوری که هم حقوق خود و هم رفاه و حقوق دیگران رعایت شود. کسی که رشد اخلاقی دارد خصوصیات زیر را داراست: همیشه پیامدهای اجتماعی و رفتار و اخلاقش را در نظر می گیرد، حتی در حین عصبانیت آنقدر کنترل دارد که حرفی نزند تا بعد احساس گناه کند و یا باعث قطع روابط شود و به طور کلی پیامد بدی داشته باشد. یکی از فوائد داشتن رشد اخلاقی این است که انسان احساس آرامش می‎کند چرا که وقتی کسی کنترل رفتار و گفتارش را داشته باشد، بیشتر از همه خودش احساس آرامش می‎کند. رشد اخلاقی باعث نزدیکی دلهاست و در یک تعریف جامع می توان گفت که:

‹‹ واقعیت آن چیزی است که هست و اخلاق آن چیزی است که باید باشد.››


3) رشد عاطفی

رشد عاطفی به معنای داشتن کنترل روی عواطف مثبت و منفی است. یکی از نشانه های رشد عاطفی داشتن اعتدال است؛ همانطور که پرخاشگری محض غلط است، مطیع بودن محض نیزغلط می باشد. مطلب دیگری که در رشد عاطفی هر فرد باید مورد توجه قرار بگیرد حس وظیفه شناسی است . به شخصی وظیفه شناس گفته می شود که وظایف نقشی را که ایفا می کند به خوبی بشناسد و انجام دهد. به طور کلی وظیفه شناسی در نقشها بیان می شود؛ افراد وظیفه شناس احساس مطبوعی از زندگی دارند و از آن راضی هستند. افرادی که از رشد عاطفی برخوردارند در زندگی احساس آرامش می‎کنند و به دیگران هم آرامش می‎دهند. ذکر یک نکته در اینجا ضروری به نظر می رسد و آن نقشی است که والدین در تربیت فرزندان خود دارند، چرا که دختر یا پسر باید از جنسیت خویش راضی باشد در غیر این صورت رشد عاطفی با اختلال روبرو می‎شود. والدین باید بدانند که دختر و پسر فرقی ندارند. تفاوت در نقشی است که آنها در آینده ایفا می‎کنند. باید آنها را با صداقت، قاطع و دلسوز و مهربان تربیت کرد.

تا اینجا به ذکر مسائلی پرداختیم که قبل از ازدواج باید مورد توجه قرار بگیرد

اما بسیاری ازنکات هست که بعد از ازدواج باید مد نظر داشت و برای رسیدن به حد مطلوب آن تلاش کرد.

قطعاً از هر دختر یا پسر جوانی که سؤال شود معیار خوشبختی بعد از ازدواج را چه می داند ؛ یکی از معیارهایش را به داشتن تفاهم اختصاص می دهد. بسیاری تفاهم را شبیه هم بودن و اختلاف نظر نداشتن می پندارند در حالی که زن و شوهر باید مکمل هم باشند نه این که مثل هم شوند. برای دستیابی به تفاهم باید بتوانیم شرایط یکدیگر را درک کنیم و خود را درجای دیگری ببینیم وهم احساس شویم. چیزی که هر زوج جوانی باید بداند این است که هیچ رفتاری به خودی خود، سر نمی‎زند . زن ومرد باید بتوانند از دریچه چشم هم به مسائل بنگرند نه این که مقابل هم قرار بگیرند.

یکی دیگر از راه های رسیدن به تفاهم، داشتن صبر و شکیبایی و گذشت است.

اما گذشت و شکیبایی باید دوطرفه باشد. گذشت یک طرفه باعث بدتر شدن و تقویت رفتار نامطلوب طرف مقابل می شود. گذشت منطقی و آگاهانه گذشتی است که طرف مقابل از آن اطلاع پیدا کند و خود نیز پشیمان و متنبه (تنیبه، آگاه) شود و در نتیجه، تغییر رفتار ایجاد شود. در غیر این صورت گذشت یک طرفه امری بیهوده است. برای ایجاد تفاهم نباید به منزلت و ارزش انسانی خود ضربه زد.

هنر گوش دادن

عامل دیگری که درزندگی زناشویی بسیار حائز اهمیت است ولی کمتر به آن پرداخته می شود؛ هنرگوش دادن و چگونگی سخن گفتن است.

دقت و توجه به صحبت دیگران و مفاهیم آن، به موقع صحبت کردن و سخن مفید و نه بیهوده گفتن یکی از عواملی است که به درک متقابل زوجین کمک بسزایی می کند. باید به صحبت های طرف مقابل به خوبی گوش داد. به خصوص در زمان بحث و گفتگو که آن نیز زمان مخصوصی دارد . این امر باعث می‎شود که بحث به مشاجره کشیده نشود. مطلب دیگر با ملاطفت صحبت کردن است چرا که گاهی نحوه و چگونگی سخن گفتن مقدم بر محتوا و به عبارتی "چه گفتن" است.

 

صداقت

در انتهای این مبحث به " صداقت " در زندگی زناشویی می پردازیم . بسیاری از مردم با نظر یکی از بزرگان موافقند که گفته است " ترجیج می دهم از شنیدن حقیقت غمگین شوم تا از شنیدن دروغ خوشحال گردم" . چرا که عدم صداقت باعث می شود تمامی صحبت های شخص زیر سؤال رود و در تمام آنها شک و تردید به وجود آید. هیچ چیز به اندازه عدم صداقت باعث بی اعتمادی در زوجین نمی‎شود در عین حال سبب کینه نیز می شود و فضای مسمومی را ایجاد می کند
 


بیشتر بدانیم....\



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                              http://maktoobshop.com

حد و حدود رابطه جنسی در زندگی مشترک

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


این روزها مجبوری ساعت های زیادی در روز کار کنی تا بتوانی از پس اجاره خانه و هزینه های زندگی برآیی. خستگی و استرس ناشی از کار از یک طرف، برآورده نشدن نیازها و انتظارهای زندگی زناشویی هم از طرف دیگر وضعیت را بدتر می کند… برخی معتقدند رضایت از زندگی مشترک در احساسات مثبت، دوست داشتن، رضایت جنسی، توافق در امور اقتصادی، خانه داری و تربیت فرزند معنا می شود. متخصصان اعتقاد دارند پایین بودن سطح میل جنسی هم یکی از متداول ترین مسائل و مشکلات جنسی خانواده ها در قرن حاضر است. اینکه میل جنسی در حال حاضر نسبت به سال های قبل کمتر شده یا نه، مشخص نیست اما یک چیز قطعی است و آن اینکه شکایت خانم ها بیشتر است.


با دکتر سیدعلی آذین، متخصص پزشکی اجتماعی و مدیر درمان و مسوول کلینیک سلامت جنسی مرکز درمان ناباروری و سقط مکرر ابن سینا درباره این مطلب گفت وگو کرده ایم که واقعا چه میزان رابطه زناشویی طبیعی به حساب می آید.


آیا دفعات برقراری روابط زناشویی حد خاصی دارد؟


این سوال برای بسیاری از زوج ها مطرح است اما پیش از پاسخ به آن لازم می دانم در مورد باور نادرستی که متاسفانه بسیار هم شایع است، توضیح دهم؛ متاسفانه اغلب زن و شوهرها تصور می کنند که معنی رابطه زناشویی فقط انجام نزدیکی است درحالی که این تفکر باعث می شود زوج نه تنها خود را از لذت سایر تعامل های جنسی به خصوص جنبه های عاطفی آن محروم کنند، بلکه اگر به هر دلیل برای هرکدام عذری ایجاد شود (از انواع بیماری تا شرایطی کاملا طبیعی مثل دوران قاعدگی) رابطه زناشویی آنها تعطیل می شود و این به خصوص در درازمدت، برای زندگی زناشویی مفید نیست.


وقتی از رابطه زناشویی صحبت می شود، منظور انواع تعامل ممکن بین دو طرف است که می تواند از یک معاشقه ساده بدون نیت رسیدن به ارگاسم تا رفتار جنسی توام با اوج لذت جنسی برای یکی یا هر دو طرف یا در نهایت همراهی آن با نزدیکی جنسی باشد. در مورد تعداد دفعات برقراری رابطه زناشویی نیز برداشت های نادرست بسیاری وجود دارد که همکاران ما در بخش سلامت و همچنین رسانه های معتبر و مسوولیت پذیر باید برای اصلاح آنها تلاش کنند.


تعدد روابط زناشویی ضرری متوجه زوج نمی کند؟


به عنوان یک قاعده کلی، در صورتی که ممنوعیت پزشکی وجود نداشته باشد (که موارد آن بسیار محدود و تشخیص آن نیز فقط با پزشک معالج است)، دفعات برقراری رابطه زناشویی هیچ محدودیت خاصی ندارد و هیچ کس نمی تواند برای آن عدد و رقم، تواتر یا کمیت خاصی تجویز کند اما در مواردی مثل الگوی رفتار جنسی وسواسی یا اعتیاد به روابط جنسی (که ماهیت مورد دوم هنوز هم مورد مناقشه است)، استثناء وجود دارد و باید به وسیله متخصصان، به خصوص روان پزشکان، بررسی و پیگیری شود.


پس این باور که یک زوج طبیعی باید هفته ای یکبار رابطه زناشویی داشته باشند، چندان درست نیست؟


تمایل به برقراری رابطه زناشویی در افراد مختلف متفاوت است و نمی توان گفت برقراری چه تعداد رابطه زناشویی در یک زمان معین نشانه طبیعی بودن همسران است. گاهی همکاران زوج هایی را برای درمان به کلینیک ارجاع می دهند چون مثلا فقط ماهی یک بار رابطه دارند! ولی در بررسی های انجام شده، معلوم می شود هیچ اختلال عملکردی وجود ندارد و هر دو طرف هم از زندگی جنسی و عاطفی خود راضی هستند. طبیعی است که ما هم جز دادن اطمینان به آنها که همه چیز عادی است، هیچ مداخله دیگری را صلاح نمی دانیم.


برخی مردها معتقدند رابطه زناشویی انرژی زیادی از آنها می گیرد، این تصور درست است؟


نه! درواقع یکی از دلایلی هم که باعث می شود موضوع دفعات رابطه زناشویی در اذهان اهمیت ویژه ای پیدا کند، باورهای غلط درخصوص انرژی لازم برای این فعالیت ها و احتمال ضعیف شدن بنیه و توان عمومی فرد است.


یکی از چیزهایی که افراد در مطب ها و کلینیک ها درخواست می کنند، تجویز دارو یا مکمل های غذایی برای تقویت بنیه عمومی یا جنسی برای خود یا شریک زندگی شان است. به نظر می رسد باورهای قبلی رایج در جامعه، در کنار تبلیغات وسیع در خصوص محصولاتی با این ویژگی، به فراگیر شدن این تصور غلط کمک کرده اند، به خصوص در مورد مردان، چون فعالیت جنسی به خروج فرآورده ای از بدن منجر می شود که از دیرهنگام به مفاهیمی همچون انرژی حیاتی یا مایع حیات بخش و… منتسب می شده است و این، باور اینکه روابط زناشویی توانایی جسمی بالایی می طلبد، بسیار تقویت کرده است. درحالی که برخلاف تصور رایج، روابط زناشویی چندان فعالیت سنگینی محسوب نمی شود. اگرچه میزان مصرف انرژی در جریان این رابطه به عواملی همچون نوع، مدت و شدت فعالیت های مختلف و جثه فرد بستگی دارد ولی مطالعه های مختلف نشان می دهند با وجود تنوع روابط، دامنه مصرف انرژی در مراحل مختلف یک ارتباط ۳۰ دقیقه ای، بین ۵۰ تا ۱۵۰ کیلوکالری است (از یک رابطه ملایم تا رابطه ای بسیار فعال). این اعداد وقتی بیشتر مفهوم پیدا می کنند که بدانید یک فنجان بستنی وانیلی به طور متوسط ۳۰۰ کیلوکالری انرژی دارد، یعنی انرژی لازم برای دو بار برقراری ارتباط زناشویی کاملا فعال!


چه زمانی زیاده روی در این رابطه نوعی بیماری به شمار می رود؟


فعال بودن از لحاظ جنسی نه تنها ضرری ندارد بلکه با افزایش سن اهمیت خاصی نیز پیدا می کند. زنده و با طراوت نگه داشتن رابطه زناشویی در سنین بالاتر نه تنها به حفظ کیفیت زندگی و سلامت روان و حفظ صمیمیت زوج کمک می کند، بلکه از لحاظ بیولوژیک نیز کارکرد و سلامت اندام های تناسلی در هر دو جنس با فعالیت جنسی مستمر تا سنین بالاتری تضمین می شود.


آیا داشتن رابطه زناشویی کوتاه مدت، ناامیدکننده است؟


این مساله هم یک باور غلط دیگر است. همانطور که گفته شد برای یک رابطه زناشویی موفق حداکثر یا حداقل زمان تعریف نشده است. برخی افراد فقط زمان بین دخول تا انزال را درنظر می گیرند و در صورت کوتاه بودن این فاصله می گویند مرد دچار انزال زودرس است در حالی که نوازش و بوسه نیز جزیی از رابطه زناشویی محسوب می شود. از سوی دیگر این مدت زمان صرف شده نیست که اهمیت دارد بلکه میزان رضایت زوجین از رابطه مهم است. بنابراین اگر زوجی با «رضایت هر دو طرف» در تمام ایام هفته فعالیت جنسی دارند و از این رابطه لذت می برند، هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهیم آنها را از این الگوی رفتاری نهی کنیم.


گاهی فقط یکی از طرفین میل زیادی به داشتن رابطه زناشویی دارد یا در مورد زمان انجام رابطه اختلاف سلیقه دارند. چه توصیه ای به این زوج ها می توان داشت؟


اگر تمایل و نیاز جنسی یک طرف بیشتر است، شریک زندگی او می تواند با ارتقای دانش و مهارت های جنسی و حتی بدون نیاز به انجام نزدیکی، به این نیاز پاسخ دهد چون میزان میل و نیاز جنسی نیز مثل بسیاری از متغیرهای انسانی دیگر از یک فرد به فرد دیگر و حتی در مقاطع زمانی متفاوت در یک فرد متفاوت خواهد بود. توصیه می شود دو نفر که کاندیدای ازدواج با یکدیگر هستند، در مورد بسیاری از مسائل از جمله دیدگاه خودشان درباره روابط زناشویی و اهمیتی که در زندگی مشترک برای این موضوع قائل هستند، صحبت کنند، ولی در بهترین حالت هم نیاز و تمایل جنسی زوج همیشه کاملا همخوانی ندارد.


در مواجهه با این مساله، همانند بسیاری از موضوعات دیگر، زن و شوهر باید به یک تعامل سازنده دست یابند؛ به نحوی که احساس نکنند مورد بی توجهی قرار گرفته اند و از سوی شریک زندگی، تحت فشار هستند. به علاوه درخصوص درخواست های جنسی، زن و شوهر باید صمیمانه گفت وگو کنند و خواسته های خود را با یکدیگر در میان بگذارند. مثلا هنوز بسیاری از خانم ها از اینکه پیشنهاد دهنده شروع رابطه زناشویی باشند، اکراه دارند یا آن را صحیح نمی دانند در حالی که چنین تصوری اصلا درست نیست و برخی مردان توقع چنین رفتاری را دارند بدون آنکه به آن هیچ اشاره ای بکنند. چنین تعاملی در مورد سایر متغیرهای ممکن مثل زمان رابطه، مکان آن و نوع رفتارها و همچنین موقعیت های ممکن برای برقراری رابطه زناشویی باید وجود داشته باشد.


اتفاقا با بهره بردن از همین متغیرها می توان با وجود گذشتن سال ها از زندگی مشترک، از یکنواختی و سرد شدن رابطه پیشگیری کرد. زوجی که به دنبال خوشبختی هستند، باید برای رسیدن به آن هر کدام به نیازهای طرف مقابل احترام بگذارند. در صورت محقق شدن این شرایط، عملا به نیازها و خواسته های خود نیز دست یافته اند. صدالبته چنین تعاملی همراه با حسن نیت با آنچه عده ای به شکل کاسبکارانه در زندگی به دنبال آن هستند، تفاوت دارد.


منبع : پزشکان

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

آیا از نگاه های همسرتان به نامحرم ،رنج می برید؟


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


آیا از نگاه های همسرتان به نامحرم ،رنج می برید؟ فکر می کنید او چشم چرانی می کند؟ اول این مقاله را بخوانید.



من نسبت به شوهرم کمی حساس هستم البته نه آن حساسیتی که به او بگویم چه کار کن و چه کار نکن او در کارهایش کاملا آزاد است و مشکلی ندارد ولی بعضی وقتها در خیابان یا جایی که می رویم نمی تواند به زنان نگاه نکند و یا اگر با خانمی بخواهد حرف بزند ارتباطش خیلی راحت است و من از این موضوع رنج می برم....
همه شنیده‌اند که مردان از راه چشم عاشق می‌شوند و زنان از راه گوش. این تعبیر عوامانه‌ای است از یک عنوان، از فهرست بی‌پایان تفاوت‌های میان زنان و مردان. واقعیت اثبات شده و گریزناپذیر این است که مردان در برابر جنس مخالف، ذاتا جست‌وجوگرند و چشم مهم‌ترین ابزار جست‌وجوست.
سنگ‌های‌تان را وا بکنید
اگر می‌خواهید زندگی مشترک موفقی داشته باشید، قبل از ازدواج نظرات خود را در مورد محدوده روابط زن و مرد (از جمله نگاه، صحبت کردن و...) با همسر آینده‌تان در میان بگذارید تا به نگاه مشترکی دست یابید. درصورتی که شما محدوده‌هایی که مورد نظرتان هست را توضیح داده‌اید و با خواستگار‌تان در مورد پایبند بودن به این مرزها توافق کرده‌اید، قضاوت در آینده برایتان راحت‌تر خواهد شد، زیرا شما با توجه به این قرارداد‌ها می‌توانید رفتار همسرتان را بررسی کرده و در موردش قضاوت کنید. شما می‌توانید بگویید که آیا فلان رفتار همسرتان در چارچوبی که قبلا در موردش توافق کرده بودید جا می‌گیرد یا طبق این چارچوب، رفتار انجام شده نادرست و سزاوار مجازات است.
این نگاه، همان نگاه است؟

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران


اگر می‌خواهید همسرتان را به‌دلیل نگاهش متهم کنید، باید بتوانید رفتاری را متفاوت از رفتار‌های همیشگی‌اش ببینید و بعد مهر چشم‌ناپاکی را رویش بچسبانید. بعضی از افراد همین که همسرشان چشم در چشم فرد نامحرمی بیندازد یا با او گفت‌وگو کند، او را متهم می‌کنند ولی آیا واقعا اینگونه است؟ آیا در پشت این نگاه سوء لذت وجود دارد؟ یا این فقط یک تصور است و هیچ راهی برای اثبات اینکه این نگاه ناشایست است وجود ندارد؟ اگر شما با هر رفتار همسرتان برانگیخته می‌شوید، بهتر است قبل از قضاوت در مورد او، خودتان را زیر ذره‌بین قرار دهید. اگر نتوانید ذهن‌تان را مدیریت کند، با گذشت زمان دامنه این سوء‌ظن‌ها بیشتر می‌شود و هر حرکتی از طرف مقابل زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد.
فکر‌تان را الک کنید
بعضی از افراد چون خودشان به‌صورت خودآگاه یا ناخودآگاه به این رفتار تمایل دارند، آن را به دیگران نسبت می‌دهند. درواقع آنها گاهی با یادآوری گذشته‌ای که داشته‌اند و گاهی به‌دلیل تصوراتی که هنوز در زندگی‌شان جریان دارد، همسرشان را متهم به رفتاری می‌کنند که یا انجامش نداده یا مقصود نادرستی از انجام دادنش نداشته است. سعی کنید حساب گذشته را از امروز‌تان جدا کنید و نه برای آنچه پشت سر گذاشته‌اید کسی را متهم کنید و نه به‌‌دلیل گذشته او، روی رفتار‌های امروزش حساسیت به خرج دهید.
اگر شما با هر رفتار همسرتان برانگیخته می‌شوید، بهتر است قبل از قضاوت در مورد او، خودتان را زیر ذره‌بین قرار دهید. اگر نتوانید ذهن‌تان را مدیریت کند، با گذشت زمان دامنه این سوء‌ظن‌ها بیشتر می‌شود و هر حرکتی از طرف مقابل زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد.
منتظر آینده باشید
یک رفتار زمانی قابل بررسی و مجازات است که تکرار شود. اگر تنها یک‌بار احساس کردید که همسرتان با نگاهی که از نظر شما ناپسند است به فرد دیگری چشم دوخته، در موردش قضاوت نکنید. اما ممکن است این توصیه شما را به دام دیگری بیندازد، پس مراقب باشید! افرادی که برای نخستین بار با چنین رفتاری از سوی همسرشان روبه‌رو می‌شوند، ابتدا دچار تردید می‌شوند و برای اینکه تردید‌شان به یقین تبدیل شود، هر نگاه و رفتار همسرشان را زیر ذره‌بین قرار می‌دهند و نسبت به او حساس می‌شوند. باید بدانید این حساسیت‌ها به رفع مشکل کمک نخواهد کرد بلکه باعث اضطراب بیشتر و گاهی بیماری وسواس و بدبینی می‌شود. این رفتار‌ها نه‌تنها به‌خود شما آسیب می‌زند بلکه طرف مقابل‌تان را هم دچار تنش می‌کند و ممکن است که در آینده این تنش به تکرار رفتار ناشایست تبدیل شود.
ببینید این فکر از علاقه ی زیاد نشات نگرفته؟
گاهی علاقه و عشق شدید زن و شوهر به همدیگر، عاملی می شود برای سوءظن. مثلاً چون زن همسرش را خیلی دوست دارد و او را تنها متعلق به خود می داند، از این که با دیگری صحبت کند، عذاب می کشد و یا مانع فعالیت های اجتماعی او می شود. در واقع، به نوعی سرکوب کردن حس اعتماد و استقلال در شخصیت مرد صورت می گیرد. اینجاست که اگر مرد در نوع سلیقه، رفتار و گفتار در خانه و در اجتماع، مطابق خواسته همسرش عمل نکند، بدگمانی و سوءظن میان آن دو را در پی خواهد داشت.
آسمان و ریسمان نبافید
اگر واقعا یقین پیدا کردید که همسرتان به شکلی متفاوت به زنان دیگر نگاه می‌کند، زیاده روی نکنید و این رفتار او را به دیگر جنبه‌های زندگی‌تان تعمیم ندهید، مثلا هرگز نگویید او به زنان دیگر نگاه می‌کند، پس مرا دوست ندارد یا اینکه او به دیگران نگاه می‌کند، پس حتما رفتار‌های نادرست دیگری را هم انجام می‌دهد که من از آنها بی‌خبرم. درصورت مشاهده چنین رفتاری، سعی کنید بیشتر از قبل مدیریت زندگی‌تان را به دست بگیرید و نگذارید این رفتار همسرتان دیگر حوزه‌های زندگی‌تان را هم به‌خود درگیر کند.
اگر می‌خواهید همسرتان با شما همراه شود و بیشتر برای دوام زندگی مشترک‌تان تلاش کند، انتظارات‌تان را در محدوده شرع و عرف با او در میان بگذارید.
قانون‌های تازه وضع کنید

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران


اگر می‌خواهید همسرتان با شما همراه شود و بیشتر برای دوام زندگی مشترک‌تان تلاش کند، انتظارات‌تان را در محدوده شرع و عرف با او در میان بگذارید و اگر بعد از آن رفتارش را انکار کرد، ابتدا این انکار را بپذیرید. حالا شما هم با او هم‌کلام شده‌اید، وقت آن است که مجددا با کمک او چارچوب جدیدی را برای حدود روابطتان تعیین کنید و در مورد‌شان با او به توافق برسید. از او بخواهید در آینده به این تفاهمنامه پایبند باشد تا اگر این اصول مشترک را بار دیگر نادیده گرفت، بتوانید برخورد جدی‌تری را درنظر بگیرید.
عملیات انتحاری ممنوع!
احتمالا بعد از اینکه احساس کردید همسرتان به شکلی متفاوت به زنان دیگر نگاه می‌کند، دچار خشم زیادی خواهید شد یا احساس ناتوانی خواهید کرد. اما قبل از نشان دادن هر واکنشی، باید به‌خود فرصت دهید تا این خشم را مدیریت کنید و تا قبل از آنکه عنان ذهنتان را در دست بگیرید، نباید واکنشی نسبت به رفتار او نشان دهید. بعد از فروکش کردن هیجان و خشم‌تان، بار دیگر آن رفتار را بازبینی کنید؛اگر بعد از این بررسی دوباره به این نتیجه رسیدید که رفتار همسرتان صحیح نبوده است، آن را صریحا با او درمیان بگذارید و نگرانی‌هایتان را به همسرتان بگویید.
بچه‌بازی نکنید!
هیچ وقت برای انتقام دست به عمل متقابل نزنید یا خشم خود را به‌صورت یک رفتار منفعلانه (مثلا قهر کردن بدون اینکه دلیلش را به همسرتان بگویید) بیان نکنید. احتمالا این رفتار‌های کینه‌جویانه خشم فرد مقابل را برخواهد انگیخت و موجب رفتار نابخردانه دیگری خواهد شد. اگر بخواهید برای درس دادن به همسرتان، او را به این شیوه‌ها مجازات کنید، در نهایت زندگی‌تان درگیر یک سیکل معیوب عمل و عکس‌العمل خواهد شد که هیچگاه پایان نمی‌یابد و تنها به شما و زندگی‌تان آسیب می‌زند.