(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

پوکی استخوان (۲)


Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎


در شماره‌ی پیش نخستین بخش از گفت‌وگوی «پزشکان گیل» با دکتر حبیب زینی، فوق‌تخصص روماتولوژی و استادیار دانشگاه علوم پزشکی گیلان را خواندید. در آن بخش پس از مختصری درباره‌ی تعریف و اپیدمیولوژی بیماری استئوپروز (پوکی استخوان)، راه‌های پیشگیری آن بررسی شد و پس از آن بحث تشخیص (و به‌ویژه دانسیتومتری به‌عنوان تنها روش تشخیص قطعی این بیماری) به میانه‌ی راه رسیده بود که مابقی ماند برای این شماره. با سپاس از دکتر زینی، منتظر پیشنهادها، نظرات و انتقادهای شما (درباره‌ی انتخاب میهمان هر شماره، موضوع گفت‌وگو، پرسش‌های قابل طرح، کیفیت هر یک از گفت‌وگوهای منتشر شده و…) هستیم.


پیش از ادامه‌ی گفت‌وگو، آیا بیمه‌ها درخواست دانسیتومتری توسط همکاران پزشک عمومی را پوشش می‌دهند؟

اطلاعی ندارم، ولی مهم است چون پزشکان عمومی در خط مقدم رویارویی با این بیماری همه‌گیر هستند و برای نخستین بار آن‌ها باید این آزمایش را درخواست کنند.

در چه افرادی باید دانسیتومتری درخواست کنیم؟

سازمان جهانی بهداشت (WHO) و سازمان ملی استئوپروز امریکا (NOF) برای انتخاب افرادی که حتماً باید دانسیتومتری شوند دستورالعملی تعیین کرده‌اند:

۱٫ هر خانم بالای ۶۵ سال و هر آقای بالای ۷۰ سال

۲٫ خانم‌های کمتر از ۶۵ سال که تازه یائسه (منوپوز) شده‌اند و آقایان بالای ۵۰ سال در صورتی که حداقل یک عامل خطر (معمولاً بالینی) داشته باشند

۳٫ افرادی که یک شکستگی پس از ۵۰ سالگی به‌صورت «شکستگی به‌دلیل شکننده بودن استخوان» (Fragile fracture) داشته باشند؛ البته از آن‌جایی که معمولاً افتراق ترومای خفیف (Low trauma) از ترومای شدید (High trauma) مشکل است، در این سنین شکستگی‌های مشکوک هم Fragile fracture به‌حساب می‌آید.

۴٫ افراد دچار بیماری‌های التهابی مثل آرتریت روماتوئید یا بدخیمی

۵٫ هر فردی که قرار است به هر دلیل بیش از ۳ ماه کورتون مصرف ‌کند (حتی در حد روزانه ۵ میلی‌گرم پردنیزولون)

۶٫ هر فردی که قرار است تحت درمان پوکی استخوان قرار گیرد (برای پیگیری روند پاسخ به درمان)

۷٫ هر بیماری که به‌مدت طولانی داروی سایتوتوکسیک مانند سیکلوسپورین (مثلاً برای پیوند کلیه) مصرف می‌کند.

آیا لازم است برای مصرف سایر داروهای عامل پوکی استخوان مثل لیتیوم و هپارین نیز اول دانسیتومتری درخواست کنیم؟

در سنین پیش از یائسگی چنان‌چه ریسک فاکتور دیگری نداشته باشیم، نیاز نیست؛ اما بالای ۵۰ سال لازم است. داروهای مهم در این زمینه همان کورتیکواستروئیدها و سایتوتوکسیک‌ها هستند و در درجات بعدی لووتیروکسین، لیتیوم و هپارین قرار می‌گیرند..

در مورد ریسک شکستگی هم فرمودید که با استفاده از دانسیتومتری می‌توان آن را تعیین کرد. 

بله، البته این ریسک نسبی است. یعنی با توجه به آن می‌فهمیم در یک فرد نسبت به یک فرد سالم با همین سن و جنس چقدر احتمال شکستگی وجود دارد. اما یک ریسک مطلق (Absolute risk) شکستگی هم داریم که نشان می‌دهد یک فرد در ۱۰ سال آینده چقدر احتمال دارد که استخوانش بشکند؛ این به‌ویژه برای مطالعات اپیدمیولوژیک مهم است که با دانسیتومتری هم سنجیده نمی‌شود.

در یک مطالعه دیدند دو فرد ۵۰ و ۸۰ ساله اگر هر دو T score برابر با ۲/۵- داشته باشند، ریسک نسبی شکستگی‌شان برحسب دانسیتومتری برابر است با ۲/۶ به توان ۲/۵٫ در حالی‌ که ریسک واقعی و مطلق شکستگی در این دو نفر خیلی با هم متفاوت است. احتمال شکستگی واقعی فرد ۵۰ ساله در ۱۰ سال آینده ۱/۷ درصد و در فرد ۷۰ ساله ۱۱ درصد است. بنابراین از سال ۲۰۰۸ از روش  Fracture risk assessment tool یا FRAX برای تعیین ریسک مطلق استفاده کرده‌اند. در این روش از ۱۱ عامل خطر موثر در شکستگی مثل سن، وزن، قد، سابقه‌ی شکستگی قبلی در خود فرد یا والدین، کشیدن سیگار، نوشیدن الکل، وجود بیماری التهابی مثل آرتریت روماتوئید، مصرف کورتیکواستروئید و استئوپروز ثانویه (هایپوگونادیسم، منوپوز زودرس، سوءجذب، هایپرپاراتیروئیدیسم، بیماری‌های التهابی روده و…) پرسش می‌شود. سپس پاسخ دانسیتومتری گردن فمور هم در جدول گذاشته می‌شود و با محاسبه‌ی کامپیوتری دو عدد به‌دست می‌آید که یکی Major osteoporotic fracture است که احتمال شکستگی در کلیه‌ی استخوان‌های بدن به‌جز مفصل ران و دیگری Hip fracture است که احتمال شکستگی در مفصل ران را نشان می‌دهد. بر این اساس، اگر احتمال شکستگی مفصل ران ۳ درصد یا بیشتر و در سایر نواحی بدن ۲۰ درصد یا بیشتر بود، فرد احتیاج به درمان دارد.

حسن FRAX این است که براساس آن می‌توان درمان یا پیشگیری را انجام داد ولی مشکل آن در این است که ابتدا FRAX برای آمریکا و سپس برای انگلستان، ترکیه و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی تعیین شده است. در کشور ما چون میزان حداکثر توده‌ی استخوانی حدود ۲/۵ درصد پایین‌تر از استاندارد آن کشورهاست، بنابراین اعداد ما در جدول به‌طور کاذب درصد بالاتری می‌دهد. در حال حاضر FRAX در اینترنت در دسترس است ولی قرار است به‌زودی در کشور ما هم استاندارد شود.

پس با توجه به این‌که FRAX در کشور ما فعلاً کاربرد ندارد، درمان براساس همان دانسیتومتری است؟

بله، همه‌ی افراد با T score کمتر یا مساوی ۵/۲- باید درمان شوند. اما اعداد بین ۱- تا ۲/۵- نشان می‌دهد فرد استئوپنیک است. پیش از این گفتیم که به‌دلیل زیاد بودن تعداد افراد استئوپنیک، بیشتر شکستگی‌ها در این افراد رخ می‌دهد و ما نباید اجازه دهیم بیماری پیشرفت کند و فرد مبتلا به پوکی استخوان شود. در این گروه بسته به سن فرد تصمیم می‌گیریم:

۱٫ در سنین پس از یائسگی، اگر ریسک فاکتور دیگری علاوه بر یائسگی وجود داشته باشد نیاز به درمان دارد.

۲٫ در مردان کمتر از ۵۰ سال و زنان پیش از دوران یائسگی از Z score استفاده می‌کنیم و در صورت Z score کمتر یا مساوی ۲- باید درمان را شروع کنیم. ورزش نکردن، کشیدن سیگار، اعتیاد به الکل یا مصرف کورتون هر کدام یک ریسک فاکتور است. در مورد کورتون حتی نوجوان ۱۰ ساله هم چنان‌چه قرار است روزانه ۵ میلی‌گرم یا بیشتر پردنیزولون به‌مدت ۳ ماه بخورد اگر Z score پایین دارد باید درمان شود.

چه حدی از مصرف الکل ریسک فاکتور محسوب می‌شود؟

مصرف متوسط تا زیاد. البته چون اکثر استئوپروزی‌ها خانم‌ها هستند و مصرف الکل در کشور ما در خانم‌ها خیلی پایین است، خیلی مشکل به‌حساب نمی‌آید ولی در آقایان باید حتماً سوال شود.

در خانم‌های سنین زیر یائسگی چه موقع نیاز به درخواست دانسیتومتری است تا T score بین ۱- تا ۲/۵- آنان مشخص شود؟

خانم‌های جوان در صورت وجود سابقه‌ی خانوادگی یا زمینه‌ی ابتلا به استئوپروز ثانویه (مثل مصرف کورتون) باید حتماً دانسیتومتری شوند. در این دانسیتومتری و همین‌طور در مردان زیر ۵۰ سال دیگر Z score مهم است نه T score. یعنی Z score کمتر از ۲- اندیکاسیون درمان دارد.

البته گاهی در خانم‌ها علایمی مثل درد مبهم، کوفتگی، احساس ضعف و خستگی که در فیبرومیالژی یا خیلی از بیماری‌های دیگر مثل هایپوتیروئیدی دیده می‌شود، ممکن است با پوکی استخوان اشتباه شود. این علایم نباید به حساب پوکی استخوان گذاشته شود اما ممکن است شما را مشکوک کند که درخواست دانسیتومتری کنید.

خوب اگر موافق هستید، درباره‌ی درمان صحبت کنیم. هدف کلی از درمان پوکی استخوان چیست؟

فقط جلوگیری از شکستگی. تمام داستان استئوپروز این است که شکستگی رخ ندهد. معمولاً در ایده‌آل‌ترین درمان‌های استئوپروز در سال حداکثر ۴-۳ درصد می‌توان توده‌ی استخوانی را بالا برد و بعد از مدتی هم این میزان به یک کفه (Plateau) می‌رسد. اما با همه‌ی این‌ها، آمار نشان می‌دهد که درمان در جلوگیری از شکستگی خیلی مهم است. احتمالاً اتفاقات دیگری در استخوان می‌افتد که ما نمی‌دانیم، چون درمان علی‌رغم این‌که T score را در یک دوره‌ی دو ساله فقط ۰/۵ تا ۱ واحد بالا می‌برد، اما عملاً ریسک شکستگی خیلی خوب پایین می‌آید.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎


از چه داروهایی استفاده می‌کنیم؟

درمان به دو بخش دارویی و غیردارویی تقسیم می‌شود. درمان غیردارویی شامل تغذیه‌ی مناسب، ورزش سه بار در هفته هر بار حداقل نیم ساعت (آن هم ورزشی غیر از شنا که وزن را درگیر کند) و پرهیز از ریسک فاکتور‌ها مثل قطع سیگار است. به‌علاوه افراد مبتلا در صورت امکان باید از مصرف داروهایی مثل کورتون خودداری کنند.

در تغذیه، مصرف ویتامین D خیلی مهم است. نیاز روزانه‌ی ویتامین D ما ۱۲۰۰-۸۰۰ واحد در روز است. مواد غذایی حاوی ویتامین D شامل تخم‌مرغ، لبنیات و غذاهای دریایی است. همه‌ی ماهی‌ها میزان کافی ویتامین D ندارند. ماهی شمال کمتر ویتامین D دارد و این ویتامین در میگو یا ماهی جنوب بیشتر است. بنابراین در شمال کشور اگر شک به کمبود ویتامین D داریم باید حتماً سطح آن را بسنجیم و اگر پایین بود مکمل تجویز کنیم.

نور آفتاب چقدر نقش دارد؟

اگر بخواهیم نیاز ویتامین D را از طریق نور آفتاب تامین کنیم، فرد باید حداقل یک ساعت در روز و سه روز در هفته تمام بدن را در معرض نور آفتاب (آن هم مستقیم، نه از پشت شیشه) قرار دهد که البته امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین بهتر است مکمل ویتامین بگیرد. از طرفی در فرد ۳۰ ساله زیر پوست چربی وجود دارد که کلسترول آن پیش‌ساز ویتامین ‌D است و در اثر آفتاب ویتامین D می‌سازد. اما در سن بالا و پس از یائسگی به‌علت نبود چربی چنین اتفاقی نمی‌افتد. همچنین در سن بالا دستگاه گوارش قابلیت جذب را از دست می‌دهد و کبد و کلیه ممکن است خوب عمل نکند.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎


در چه سنی باید مصرف مکمل‌ها را برای پیشگیری شروع کنیم؟

در هر سنی، حتی در نوزادی و شیرخواری، اگر سطح ویتامین D پایین بود، می‌توان مکمل تجویز کرد.

مکمل ویتامین D به چه اشکالی وجود دارد؟

این مکمل که خوشبختانه ارزان هم هست، به‌صورت Pearl حاوی ۵۰ هزار واحد ویتامین است که اگر بخواهیم نیاز روزانه ۱۲۰۰-۸۰۰ واحد را تامین کنیم، می‌توانیم هر ۴۵ روز یک‌بار تجویز کنیم. اما معمولاً میزان دارو استاندارد نیست و کمتر است، بنابراین برای این‌که بیمار اشتباه نکند ماهانه می‌دهیم. البته مسمومیت با ویتامین D زود رخ نمی‌دهد و بیمار باید ۱۰ برابر دوز عادی در یک روز مصرف کند تا مسموم شود. علایم مسمومیت هم تهوع و استفراغ است و درمان آن برخلاف مسمومیت با کلسیم ساده است.

همچنین قرص روکالترول (Rocaltrol) یا کلسیتریول (Calcitriol) فرم فعال ویتامین D (یعنی ۱ و ۲۵ هیدروکسی کوله‌کلسیفرول) است که در افراد مبتلا مبتلا به سوءجذب‌ها، بیماری‌های کبدی (مثل سیروز) یا نارسایی کلیه (GFR کمتر از ۳۰) که نمی‌توانند فرم فعال ویتامین D را بسازند تجویز می‌شود. دوز آن ۰/۲۵ میکروگرم در روز است که یک تا دو عدد در روز تجویز می‌شود.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎


آمپول ویتامین D در چه مواردی تجویز می‌شود؟

بهتر است تجویز نشود چون طولانی‌اثر است و پیک سرمی آن هم مشخص نیست و ممکن است مسمومیت ایجاد کند.

درباره‌ی کلسیم چطور؟

اگر احساس می‌کنیم تغذیه‌ی فرد حاوی میزان کافی کلسیم نیست، باید قرص کلسیم بدهیم. خوشبختانه قرص‌های کلسیم موجود حاوی ویتامین D هم هست. همان‌طور که گفتیم نیاز روزانه ۱۲۰۰-۱۰۰۰ میلی‌گرم کلسیم است ولی در سنین رشد و بلوغ (از ۹ سالگی به بعد)، دوران بارداری خانم‌ها و بعد از دوران یائسگی خانم‌ها و بالای ۶۵ سالگی در آقایان این نیاز به ۱۵۰۰ میلی‌گرم می‌رسد.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎


آیا ترکیبات مختلف کلسیم موجود در بازار، مثلاً گلوکونات و کربنات، نسبت به هم ارجحیتی برای تجویز دارند؟

نه؛ تنها فرقی که با هم دارند درصد کلسیمی است که آزاد می‌کنند. بیشترین جذب را کلسیم کربنات دارد که حداقل ۴۰ درصد آن جذب می‌شود یعنی در قرص ۵۰۰ میلی‌گرمی ۲۰۰ میلی‌گرم جذب می‌شود. کلسیم سیترات ۱۰ درصد و کلسیم لاکتات ۳۰ درصد جذب می‌شوند. البته برخلاف کلسیم که حداکثر جذب آن از دستگاه گوارش ۴۰ درصد است، جذب ویتامین D بالاست.

Image result for ‫پوکی استخوان و هورمون‬‎

اخیراً بحثی مطرح شده که تجویز کلسیم عامل خطری برای بیماری قلبی است…

بله، در مطالعه‌ای کلسیم را بدون ویتامین D تجویز کرده بودند که ریسک بیماری قلبی را بالا برد، ولی در مطالعه‌ی دیگری کلسیم و ویتامین D با هم تجویز شد و این اثر را ندیدند، بنابراین تجویز این دو با هم نگرانی ندارد.

تجویز مکمل کلسیم هیچ عارضه‌ی دیگری ندارد؟

به‌علت مشکل هایپرکلسیوری باید در تجویز کلسیم محتاط باشیم. بهتر است بعد از تجویز کلسیم یک بار کلسیم ادرار ۲۴ ساعته را چک کنیم. اگر دفع کلسیم بیشتر از ۳ میلی‌گرم به‌ازای هر کیلوگرم از وزن بدن باشد، مثلاً فرد ۷۰ کیلویی ۲۳۰ میلی‌گرم کلسیم دفع کند، هایپرکلسیوری دارد. اگر می‌توانیم، باید اول کلسیم دریافتی‌اش را محدود کنیم. اگر نمی‌توانیم، باید از داروهایی استفاده کنیم که جلوی دفع آن را بگیرد. مثلاً ترکیبات کلروتیازید اگر ممنوعیتی نداشته باشد، می‌تواند جلوی هایپرکلسیوری را بگیرد.

مشکل دیگر سنگ کلیه است که بعضی همکاران اورولوژیست توصیه می‌کنند کلسیم ندهیم. در افراد دچار سنگ کلیه باید میزان اگزالات، سیترات، کربنات و کلسیم ادرار ۲۴ ساعته را چک کنیم. اگر همه نرمال بود، سنگ ایدیوپاتیک است و علت آن مصرف کلسیم نیست. اگر هایپراگزالوری دیده ‌شود باید کلسیم کربنات را با غذا مصرف کرد تا اگزالات غذا را با خود پیوند (باند) ‌کند. در این حالت ریسک سنگ کم می‌شود و حتی اثر پیشگیری دارد. فقط در افراد با سنگ‌های متعدد باید احتیاط کرد.

وقتی صحبت از تغذیه می‌شود آیا فقط صحبت از کلسیم و ویتامین D است؟

خیر؛ پروتئین کافی هم لازم است. رژیم غذایی کم‌پروتئین فرد را مستعد پوکی استخوان می‌کند. به نقش سایر عادات بد مثل غذاهای آماده و الکل هم اشاره کردیم.

فرمودید که تشخیص پوکی استخوان فقط با دانسیتومتری است. پس اهمیت سنجش سطح کلسیم، فسفر یا ویتامین D در چیست؟

اندازه‌گیری سطح کلسیم، فسفر یا ویتامین D برای تشخیص استئومالاسی اهمیت دارد که اگر هر کدام‌شان پایین بود فرد درمان شود تا زمینه‌ساز پوکی استخوان نشود. اگر هم سطح کلسیم سرم بالا باشد، ممکن است فرد دچار پرکاری پاراتیروئید باشد که جزو بیماری‌های مستعدکننده‌ی پوکی استخوان است.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎


سومین بخش از درمان غیردارویی هم که ورزش است…

بله؛ اگر فردی ورزش کند احتمال افتادن و آسیب او از افرادی که ورزش نمی‌کنند کمتر می‌شود. به‌ویژه در سن بالای ۶۵ خیلی از افراد دچار آلزایمر، نوروپاتی یا کاتاراکت هستند که حتی بدون پوکی استخوان شدید در خطر افتادن و شکستگی‌اند. در صورت ورزش مستمر، وضعیت توان عضلانی فرد بهتر می‌شود و خطر افتادن به حداقل می‌رسد.

می‌رسیم به درمان دارویی…

درمان‌ دارویی دو بخش است:

۱٫ داروهای ضد جذب (Antiresorptive) که با جلوگیری از اثر استئوکلاست‌ها باعث افزایش معدنی شدن (مینرالیزاسیون) ماتریکس استخوان می‌شوند. در حال حاضر بهترین داروهای این گروه بی‌فسفونات‌ها هستند. البته درمانی که بخواهد استئوکلاست‌ها را به‌طور کامل مهار کند درمان خوبی نیست چرا که پدیده‌ی نوسازی (Remodeling) را از بین می‌برد. نوسازی زمانی رخ می‌دهد که استئوبلاست استخوان تازه بسازد و استئوکلاست استخوان فرسوده را حذف کند. اگر درمانی دانسیته را بالا ببرد اما جلوی استخوان‌خواری را کاملاً بگیرد، خیلی خوب نیست. همین پدیده درباره‌ی فلوراید سدیم که تا ۱۰ سال قبل درمان خوبی به‌حساب می‌آمد، صادق است. این دارو علی‌رغم این‌که توده‌ی استخوانی را افزایش می‌داد، به‌علت مهار نوسازی استخوان احتمال شکستگی را کم نمی‌کرد.

Image result for ‫پوکی استخوان و هورمون‬‎

۲٫ ترکیبات آنابولیک که استئوبلاست‌ها را تحریک می‌کند. از این دسته می‌توان به هورمون‌های جنسی مثل استروژن و آندروژن و هورمون پاراتورمون اشاره کرد.

اما اکثر درمان‌ها مثل بی‌فسفونات‌ها، کلسی‌تونین و رالوکسیفن روی مهار استئوکلاست اثر می‌کند.

در حال حاضر هورمون درمانی انجام می‌شود؟

هورمون درمانی (Hormone replacement therapy: HRT) با اثر روی استئوبلاست و استئوکلاست در جلوگیری از پوکی استخوان موثر است ولی متاسفانه در سال‌های اخیر خیلی محدود شده است. موسسه‌ی ملی سلامت زنان امریکا (Women heath Institue: WHI) در سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ مطالعاتی روی خانم‌های سنین پس از یائسگی انجام داد که در گروهی از بیماران که هورمون درمانی شدند احتمال شکستگی بسیار کم شد اما خطر سرطان پستان و سرطان دهانه‌ی رحم به‌حدی بالا رفت که مطالعه را متوقف کردند. این نتیجه حاصل شد که هورمون درمانی (Hormone replacement therapy: HRT) در خانم‌های بعد از یائسگی فقط در ۵-۴ سال اول توصیه می‌شود؛ آن هم در فردی که ریسک فاکتور خانوادگی سرطان نداشته باشد. ماموگرافی سالانه برای بررسی سرطان پستان و یک تا دو بار پاپ اسمیر در سال و D&C سالانه برای بررسی سرطان رحم ضروری است. علاوه بر این، اگر خانمی یائسگی زودرس داشته باشد یا در سن پایین تخمدان‌برداری شده باشد، باید حتماً هورمون بگیرد.

تجویز قرص‌های ضد حاملگی (OCP) اثری در پیشگیری از پوکی استخوان ندارد؟

OCP دانستیته‌ی استخوانی را بالا می‌برد و خطر سرطان هم ندارد، اما در سنین پس از یائسگی اثر مثبتی ندارد.

و رالوکسیفن؟

رالوکسیفن نوعی هورمون و جزو دسته‌ی Selective strogen receptor modulators است، یعنی روی گیرنده‌ی استروژن تاثیر می‌کند. تجویز این دارو زیر سن یائسگی ممنوع است. رالوکسیفن بیشتر دانسیته را در ستون فقرات افزایش می‌دهد و ریسک شکستگی را در همین منطقه کم می‌کند. این دارو اثری بر کاهش خطر شکستگی مفصل ران ندارد و در سنین پس از یائسگی تنها در افرادی که محدودیت مصرف بی‌فسفونات‌ها دارند، مصرف می‌شود.

فرمودید که داروی خط اول بی‌فسفونات‌ها هستند.

بله؛ ۹۵-۹۰ درصد درمان در کشور ما همین است. بی‌فسفونات‌‌ها بر هر سه ناحیه‌ی مفصل ران، ستون فقرات و رادیوس اثر دارد یعنی دانسیته را افزایش می‌دهد و احتمال شکستگی را کم می‌کند. این داروها جزو موثرترین داروها و ارزان‌ترین آن‌ها هستند و سردسته‌ی آن‌ها آلندرونات است.

بی‌فسفونات‌ها سه نسل دارویی دارند: داروهای نسل اول شامل اتیدرانات و کلودرونات است؛ نسل دوم آلندرونات است که بیشتر از همه به‌کار می‌رود؛ داروهای نسل سوم شامل ایباندرونات، ریزدرونات و زولندرونات هستند که این آخری آمپول ۵ میلی‌گرمی است و چند سالی است FDA آن را برای افرادی که نمی‌توانند داروی خوراکی را تحمل کنند تایید کرده است و یک بار در سال به‌صورت وریدی تزریق می‌شود. به‌طور کلی داروهای ارجح از خانواده‌های بی‌فسفونات‌ها شامل آلندرونات و ریزدرونات است.

Image result for ‫پوکی استخوان و هورمون‬‎


جالب این‌که در مطالعه‌ی سال ۲۰۰۵ دیده شده بعد از یک تا دو سال استفاده از بی‌فسفونات‌ها توده‌ی استخوانی تا ۸ درصد افزایش و ریسک شکستگی تا ۵۰ درصد کاهش می‌یابد که قابل توجه است.

مصرف آلندرونات هم گویا ملاحظات خاصی دارد…

قرص آلندرونات ۷۰ میلی‌گرمی هفته‌ای یک بار تجویز می‌شود. بیمار باید صبح نیم ساعت پیش از صبحانه دارو را همراه با یک لیوان آب بخورد و به‌دلیل اثر بر مری بهتر است تا یک ساعت بعد دراز نکشد. برخی بیماران با مصرف این قرص‌ دچار ریفلاکس یا سوءهاضمه می‌شوند که بهتر است از همان خانواده داروی دیگری مصرف کنند و انتخاب دوم رزیندرونات است.

آیا مصرف بی‌فسفونات‌ها به ترمیم شکستگی‌ها هم کمک می‌کند؟

خیر، در ترمیم تاثیر ندارد. ولی اگر T score خیلی پایین نباشد، بدن خودش ترمیم می‌کند.

داروهای موثر بر استئوبلاست‌ها هم روی ترمیم اثر ندارند؟

از داروهایی که اثر آنابولیک دارند و روی استئوبلاست‌ها موثرند، دو دارو بیشتر استفاده می‌شوند: یکی پاراتورمون (تری‌پاراتاید) و دیگری Strontium که در اروپا تایید شده و یک ماده‌ی کانی است. این‌ دسته چرا؛ هم ریسک شکستگی را کم می‌کنند، هم توده‌ی استخوانی را افزایش می‌دهند و هم در ترمیم موثرند اما بیشتر روی ستون فقرات اثر دارند. اگر فردی که به‌دلیل پوکی استخوان درمان استاندارد بی‌فسفونات می‌گیرد دچار شکستگی شود، باید بی‌فسفونات را قطع کرد و مدتی از سایر داروها مثل پاراتورمون استفاده کرد. البته پاراتورمون داروی گرانی است و به‌صورت تزریقی مصرف می‌شود.

چه مدت مریض را درمان می‌کنیم؟

حداقل درمان ۲ سال است. هر درمانی در بیمار زودتر از ۲ سال نباید قطع شود. مگر این‌که بیمار ظرف ۶ ماه تا یک سال دچار شکستگی مجدد شود یا در دانسیتومتری مجدد بعد از دو سال، دانستیه به‌جای افزایش، کاهش یافته باشد که در این صورت باید از همان خانواده داروی دیگری بدهیم. معمولاً گفته می‌شود در یک سال اول تصمیمی نگیریم چون در سال اول در دانسیتومتری پدیده‌ای به ‌نام «برگشت به حالت میانی» (Regression to mean) داریم که اصطلاحی آماری است، یعنی ممکن است دانسیتومتری به‌‌طور کاذب کاهش پیدا کند. بنابراین گفته می‌شود بعد از دو سال تصمیم بگیرید. بعد از دو سال انتظار داریم در ستون فقرات حداقل ۳-۲ درصد و در مفصل ران تا ۵ درصد دانستیه افزایش پیدا کند. اگر برگشت در این حد نبود، می‌توانیم درمان را عوض کنیم.

بهترین زمان برای پیگیری این‌که درمان خوب جواب داده چه زمانی است؟

بهترین زمان بعد از سال اول است، اما اگر بخواهیم صرفه‌جویی کنیم هر دو سال یک‌بار. برای پیگیری، دانسیتومتری ستون فقرات کافی است، اما اگر منع مالی نداریم بهتر است مفصل ران و ستون فقرات هر دو کنترل شوند.

بی‌فسفونات‌ها در چنین مصرف طولانی‌مدتی عارضه‌ ندارند؟

مطالعه شده که ترکیبات بی‌فسفونات را به‌طور امن تا ۵ سال می‌توانیم ادامه دهیم. تنها عارضه ریفلاکس و بروز اپی‌تلیوم بارت در انتهای مری است که قبلاً گفته می‌شد سرطان‌زا نیست ولی الان دیده شده که هست. بنابراین چنان‌چه فرد مبتلا به ریفلاکس مقاوم به درمان شود، باید دارو را عوض کرد.

عارضه‌ی دوم ایجاد نکروز غیرعروقی (آواسکولار) است که بیشتر در ناحیه‌ی فک بالایی (ماگزیلا) و گاه پایینی (مندیبل) دیده می‌شود. افراد با دندان فاسد و ریشه‌ی خراب بیشتر مستعد هستند. متاسفانه گاه ماگزیلا چنان تخریب می‌شود که دیگر نمی‌توان دندان و آرواره را ترمیم کرد و حتی گذاشتن ایمپلنت هم خیلی مشکل می‌شود. ولی این عارضه بسیار نادر است.

نکته‌ی دیگری که برایم جای سوال دارد این است که اگر فردی دانستیتومتری نرمال داشت، چه زمانی نیاز است دوباره تکرارکنیم؟

دستورالعملی در این مورد نداریم. معمولاً در خانم‌ها اگر دانسیتومتری نرمال و ریسک شکستگی پایین بود و بیمار فقط یک ریسک فاکتور داشت (یائسگی خودش یک ریسک فاکتور است) هر دو سال یک بار باید تکرار شود. در آقایان بالای ۶۵ سال نرمال هم هر دو سال تکرار می‌کنیم. البته عدد دانسیتومتری هم مهم است. اگر T score خیلی خوب باشد، ممکن است تا ۵ سال بعد هم تقاضا نکنیم. در مجموع باید با توجه به ریسک فاکتورها تصمیم گرفت. ریسک فاکتورهای مهم یا وجود بیش از یک ریسک فاکتور را سالانه چک می‌کنیم. مثلاً با وجود دانسیته‌ی خوب، در فردی که پدر یا مادرش سابقه‌ی شکستگی در سن بالا دارند، سابقه‌ی پوکی استخوان را یک ریسک فاکتور مهم در نظر می‌گیریم و سالانه چک می‌کنیم. همین‌طور بیماری که قرار است با کورتون یا سایتوتوکسیک درمان شود اگر دانسیته‌اش خوب هم باشد، باید سالانه دانسیتومتری شود.

Image result for ‫پوکی استخوان و هورمون‬‎

با سپاس از ارایه‌ی این مطالب مفید و کاربردی، در پایان اگر نکته‌ی خاصی مدنظر است، بفرمایید.

اگرچه امروزه داروهای بسیاری در دسترس است و حتی داروهای منوکلونال آنتی‌بادی به بازار آمده، اما باز بهترین انتخاب همین بی‌فسفونات‌ها هستند که باید با خود دارو و عوارض آن آشنا باشیم. بقیه‌ی داروها گران است و در موارد خاص مصرف می‌شود. مطالعه‌ی ۱۰ ساله برای امن بودن بی‌فسفونات‌ها انجام شده است. البته نکته‌ی جالب این است که در مطالعات جدید آمده اگر فردی ۵ سال بی‌فسفونات مصرف کرد و در دانسیتومتری هم پاسخ خوبی دیدیم، بهتر است به‌علت بروز پدیده‌ی ایستایی استخوان دارو موقتاً قطع شود. یعنی وقتی شما استئوبلاست‌ها را مدام تحریک می‌کنید و استخوان می‌سازد اما از آن طرف استئوکلاست‌ها مهار شده و استخوان‌خواری نداریم، گرچه دانسیته‌ی استخوان بالا می‌رود اما این استخوان کهنه است. بنابراین یک تا دو سال به بیمار استراحت می‌دهیم تا فقط کلسیم و ویتامین D مصرف کند. یعنی دانسیتومتری چه نرمال باشد (که بعید است)، چه استئوپنیک هم باشد، باید این یکی دو سال را استراحت بدهیم و پس از آن چنان‌چه فرد دچار افت توده‌ی استخوانی شد، مجدداً درمان از سر گرفته شود.

http://pezeshkangil.com/

مطالب مشابه:

انواع آرتریت و ورزش آن‌ها 

تشخیص و درمان آرتریت روماتوئید

رماتیسم مفصلی یا آرتریت روماتوئید چگونه درمان میشود - قسمت دوم

رماتیسم مفصلی یا آرتریت روماتوئید چگونه تشخیص داده می شود

غذاهایی برای محکم کردن استخوان‌ها

11عامل ایجاد کننده پوکی استخوان

دو خوراکی خوشمزه علیه پوکی استخوان

پوکی استخوان (۱)

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎


پیشگیری و درمان استئوپروز (پوکی استخوان) در چند سال گذشته از چالش‌برانگیزترین مباحث پزشکی بوده و در این مدت بسیاری از آموزه‌ها و روش‌های درمانی مرسوم آن زیر سوال رفته است. در این شماره از گفت‌وگوهای پزشکی، دکتر حبیب زینی، فوق‌تخصص روماتولوژی و استادیار دانشگاه علوم پزشکی گیلان از تازه‌ترین استانداردهای پیشگیری، تشخیص و درمان این بیماری همه‌گیر می‌گویند؛ گفت‌وگویی که به‌دلیل حجم مطالب مورد بحث در دو شماره‌ی پی‌درپی تقدیم می‌شود. با سپاس از دکتر زینی، منتظر پیشنهادها، نظرات و انتقادهای شما (درباره‌ی انتخاب میهمان هر شماره، موضوع گفت‌وگو، پرسش‌های قابل طرح، کیفیت هر یک از گفت‌وگوهای منتشر شده و…) هستیم.


لطفاً در ابتدا تعریفی از استئوپروز ارایه فرمایید.

براساس تعریفی که «مرکز بیماری‌های متابولیک استخوان» وابسته به WHO برای اولین بار در سال ۱۹۹۴ در Journal Bone Miner Res منتشر کرد، استئوپروز به هر گونه کاهش در توده‌ی استخوانی گفته می‌شود که منجر به تغییرات پاتولوژیک در بافت میکروسکوپی استخوان شود و آن را مستعد شکستگی کند. از سوی دیگر، WHO در سال ۱۹۹۰ از استئوپروز تعریفی کمّی هم براساس دانسیتومتری (چگالی‌‌سنجی) ارایه کرده بود بدین مضمون که اگر فردی دارای T score برابر با ۲/۵- یا کمتر در ستون فقرات، مفصل ران یا ساعد باشد، مبتلا به پوکی استخوان است. مهم‌ترین مشکل ما در رابطه با استئوپروز، شناسایی افراد در معرض این بیماری و به‌دنبال آن پیشگیری از بیماری و سپس درمان آن است.

چرا این بیماری این‌قدر اهمیت دارد؟

پوکی استخوان برخلاف آن‌چه تصور می‌شود، بیماری بسیار شایعی است و از آن‌جا که باعث شکستگی استخوان می‌شود، هم مرگ‌ومیر (Mortality) و هم ناتوانی (Morbidity) در پی دارد. به‌عنوان مثال دیده شده امید به زندگی در فرد دچار شکستگی مفصل ران برابر با مبتلایان به سرطان کولون و سکته‌ی مغزی است و به‌جز ۲۰-۱۰ درصد که بهبود می‌یابند، بقیه دچار درجات مختلفی از ناتوانی می‌شوند. از سوی دیگر، هزینه‌هایی که در کشورهای مختلف برای درمان بیماری صرف می‌شود بسیار بالاست.

باز هم برای تاکید بر اهمیت بیماری گفته می‌شود ۲۵-۱۰ درصد افراد مبتلا به شکستگی مفصل ران ظرف یک سال فوت می‌کنند، ۳۰-۲۵ درصد دیگر هرگز به‌تنهایی قادر به ادامه‌ی زندگی نیستند و نیاز به یک پرستار و کمک در منزل پیدا می‌کنند، ۱۵ درصد دچار درجاتی از محدودیت در فعالیت می‌شوند و فقط ۴۰-۲۰ درصد می‌توانند به زندگی عادی ادامه دهند؛ آن هم اگر حمایت خانواده خوب باشد. ضمناً شرایط در آقایان نسبت به خانم‌ها بدتر است.

شیوع بیماری چقدر است؟

در ایران بررسی جامع نشده اما در سال ۲۰۰۲ مطالعه‌ای که توسط National Osteoporosis Foundation (NOF) در امریکا انجام شد، نشان داد در این سال ۷/۸ میلیون خانم امریکایی در این کشور ۲۵۰ میلیون نفری مبتلا به پوکی استخوان بودند. در سال ۲۰۱۰ این عدد به ۹ میلیون رسید و احتمال می‌دهند در سال ۲۰۲۰ به ۱۰/۵ میلیون نفر برسد. البته مشکل فقط مبتلایان به پوکی استخوان نیست؛ ما با افراد استئوپنیک نیز روبه‌رو هستیم، یعنی افرادی که توده‌ی استخوانی آن‌ها کم شده است (که در ادامه آن را تعریف خواهیم کرد). در سال ۲۰۰۲، ۲۱/۸ میلیون خانم در امریکا استئوپنی داشتند که در سال ۲۰۱۰ به ۲۶ میلیون رسیدند و احتمال می‌رود تا ۱۰ سال آینده به ۳۰/۴ میلیون نفر هم برسند. با این حساب احتمال دارد با گذشت چند سال اگر این افراد درمان نشوند مبتلا به استئوپروز هم بشوند.

آمار پوکی استخوان در آقایان چقدر است؟

در امریکا شمار مردان مبتلا به این بیماری از ۲/۳ میلیون در سال ۲۰۰۲ به ۲/۸ میلیون در سال ۲۰۱۰ رسید. در مجموع در این کشور سالانه ۱/۵ میلیون شکستگی ناشی از پوکی استخوان در هر دو جنس گزارش می‌شود.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎

چگونه می‌توانیم افتراق بدهیم که شکستگی واقعاً ناشی از پوکی استخوان است یا ناشی از تروما؟

اگر فردی از ارتفاعی همقد خودش یا کمتر به زمین بخورد، یا خودبه‌خود و بدون تروما دچار شکستگی شود، این شکستگی را به‌عنوان «شکستگی به‌دنبال آسیب ناچیز» (Low trauma fracture) یا «شکستگی به‌دنبال شکننده بودن استخوان» (Fragile fracture) می‌شناسند، ولی اگر در اثر تروماهایی مثل تصادفات رانندگی یا افتادن از ارتفاع چند متری دچار شکستگی شود ناشی از پوکی استخوان نیست، مگر این‌که با توجه به ضربه‌، شکستگی خیلی وسیع‌تر از انتظار باشد. تقریباً ۹۰ درصد کل شکستگی‌های مفصل ران و ستون فقرات مرتبط با پوکی استخوان است.

اما درباره‌ی هزینه؟

در سال ۲۰۰۵ در امریکا ۱۸ میلیارد دلار صرف درمان افراد دچار پوکی استخوان یا عوارض آن شد و احتمال می‌رود این هزینه در سال ۲۰۴۰ دوبرابر شود. در سال ۱۹۹۱ یک مطالعه نشان داد در بین ۴ بیماری خطرناک (سکته‌ی مغزی، سکته‌ی قلبی، سرطان پستان و شکستگی ناشی از استئوپروز) میزان عوارض و ناتوانی‌های استئوپروز از بقیه‌ی موارد بیشتر است. از طرفی اگر فردی یک بار دچار شکستگی ناشی از پوکی استخوان در ستون فقرات شود احتمال این‌که سال بعد هم دچار شکستگی شود ۲۰ درصد است، یعنی طی ۵ سال آینده ۱۰۰ درصد احتمال دارد که دچار شکستگی مجدد شود و از آن‌جایی که شکستگی‌های ستون فقرات در دوسوم موارد بی‌علامت است، ممکن است در تشخیص دچار مشکل شویم.

چه عواملی در شکستگی استخوان موثر است؟

هرچه توده‌ی استخوانی فردی کمتر باشد، بیشتر مستعد پوکی استخوان و شکستگی است.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎

توده‌ی استخوانی چگونه به حداکثر می‌رسد؟

از بدو دوره‌ی جنینی تا ۳۰ سالگی توده‌ی استخوانی در حال افزایش است و اوج توده‌ی استخوانی (Pick bone mass) در هر دو جنس در سن ۳۰ سالگی اتفاق می‌افتد. مهم‌ترین عاملی که بر این قضیه تاثیر می‌گذارد ژنتیک است که تاثیر آن ۸۰-۵۰ درصد است. از نظر جنسیت، در مردها به‌علت اثر هورمون آندروژن، استخوان‌ها قوی‌تر است. همچنین ورزش‌هایی که با فشار روی عضلات همراه باشد و وزن را درگیر کند بر توده‌ی استخوانی اثر مثبت دارد. مثلاً شنا کردن خیلی توده‌ی استخوانی را افزایش نمی‌دهد اما دویدن، قدم زدن سریع، والیبال و ورزش‌های ایروبیک توده‌ی استخوانی را بالا می‌برد.

تغذیه؟

در دوران رشد مصرف مناسب کلسیم، ویتامین D و ویتامین C در افزایش توده‌ی استخوانی موثر است. رژیم‌های مختلفی را پیشنهاد کرده‌اند. رژیم مدیترانه‌ای که شامل مصرف پروتئین‌های دریایی (ماهی، میگو و صدف) و روغن‌های حاوی کلسترول غیراشباع و با وزن ملکولی بالاست، لبنیات فراوان و سبزیجات تازه را مناسب می‌دانند.

درباره‌ی میزان لبنیات روزانه بفرمایید.

باید روزانه ۱۲۰۰-۱۰۰۰ میلی‌گرم کلسیم به بدن برسد. بنابراین نیاز به ۳ واحد لبنیات در روز است که هر یک لیوان (۲۵۰ میلی‌لیتر) شیر یا ماست یا هر ۶۰ -۵۰ گرم پنیر یک واحد محسوب می‌شود. در سنین رشد، دوران بارداری خانم‌ها و بعد از دوران یائسگی نیاز روزانه به کلسیم ۱۵۰۰ میلی‌گرم است.

عوامل دیگر؟

از بین نژادها، نژاد سفید مستعد توده‌ی استخوانی کمتر است. عوامل هورمونی مثل یائسگی زودرس در خانم‌ها یا کمبود هورمون آندروژن در آقایان هم موثر است. لاغری و ماهیچه‌ی ظریف (یعنی کسانی که توده‌ی ماهیچه‌ای کمتری دارند) هم باعث افزایش احتمال شکستگی می‌شود.

پس در این‌جا می‌توان گفت چاقی مفید است!؟

اثر چاقی در استئوپروز فقط نقش حفاظتی بافت چربی در ضربات ناشی از شکستگی است، ولی وزن چربی در بدن هیچ اثری بر افزایش توده‌ی استخوانی ندارد. البته در افراد با حجم عضلانی بیشتر، چگالی ‌(دانسیته) استخوانی بیشتر است.

عدم وجود هر کدام از عوامل فوق باعث می‌شود توده‌ی استخوانی به حداکثر نرسد. افزایش سن پس از ۳۰ سالگی یکی از عوامل فیزیولوژیک مرتبط با کاهش توده‌ی استخوانی است. معمولاً بین ۴۰-۳۰ سالگی کاهش توده‌ی استخوانی کمتر از ۰/۵ درصد در سال است اما پس از ۴۵ سالگی این سرعت افزایش می‌یابد. مخصوصاً در خانم‌ها پس از یائسگی یک شیب تند کاهش داریم و به‌دلیل افت هورمون، سرعت کاهش به ۲-۱ یا حتی ۳ درصد در سال هم می‌رسد. در آقایان افت واضح از ۶۵ سالگی به بعد به‌دلیل کاهش هورمون آندروژن است.

جز این پدیده‌ی فیزیولوژیک که نمی‌شود در برابرش مقاومت کرد، عوامل تغذیه‌ای مثل کاهش مصرف پروتئین‌ها، کلسیم و ویتامین‌ها (به‌ویژه D و C)، ورزش نکردن و عادات بد مثل مصرف سیگار یا الکل هم نقش دارد.

چای و کافئین؟

چای کمتر؛ بیشتر قهوه موثر است. همچنین مصرف غذاهای آماده (Fast food) که به‌علت کیفیت پایین تغذیه‌ای، فرد را سیر می‌کند ولی حاوی مواد تغذیه‌ای خوبی نیست.

جز عوامل تغذیه‌ای، بیماری‌ها (مثل بیماری‌های التهابی از جمله آرتریت روماتوئید یا لوپوس یا بیماری‌های گوارشی که سوءجذب می‌دهند) و مصرف برخی داروها هم زمینه‌ساز پوکی استخوان است ولی نقش عوامل ژنتیکی از بقیه مهم‌تر است. در برخی خانواده‌ها علی‌رغم تغذیه‌ی خوب و وزن مناسب، باز هم پوکی استخوان می‌بینم که به‌علت زمینه‌ی ژنتیکی است.

ژنتیک از چه طریقی اثر دارد؟

در بررسی‌ها دیده شده در بعضی افراد مستعد به استئوپروز، گیرنده‌ی ویتامین D که در سطح سلول باعث فعال شدن ویتامین D می‌شود، اشکال دارد. دیگر این که کلاژن تیپ I در این افراد به‌طور مناسب ساخته نمی‌شود. البته ممکن است موارد دیگری هم باشد که هنوز شناخته نشده است.

از عوامل هورمونی موثر در توده‌ی استخوانی، چه هورمون‌هایی موثر است؟

در راس آن هورمون‌های استروژن، آندروژن، هورمون رشد، تیروئید، پاراتیروئید، ۱ و ۲۵ دی‌هیدروکسی ‌کوله‌کلسیفرول (که نوع فعال ویتامین D است و به‌عنوان یک هورمون شناخته می‌شود) و انسولین هستند. فاکتور رشد انسولین نقش آنابولیزان دارد و اگر خوب عمل کند توده‌ی استخوانی را بالا می‌برد. افرادی که مبتلا به دیابت نوع I هستند چون انسولین‌شان کم است مستعد پوکی استخوان هستند.

مصرف چه داروهایی زمینه‌ساز پوکی استخوان است؟

کورتیکوستروئیدها با چند مکانیسم فرد را مستعد پوکی استخوان می‌کند. گفته شده اگر فردی بیش از ۳ ماه حتی ۵ میلی‌گرم در روز پردنیزولون بگیرد مستعد پوکی استخوان می‌شود. یکی از مشکلات کورتون این است که در همان ماه‌ها و سال‌های اول اثر می‌کند و اگر قرار است درمان شروع شود از همان ابتدا باید درمان‌های کمکی پیشگیری مثل کلسیم و ویتامین D شروع شود و نیاز است که حتماً وضعیت توده‌ی استخوانی فرد را پیش از شروع درمان سه ماهه (حتی با دوز کم) بدانیم.

از سایر داروها می‌توان لووتیروکسین (حتی دوز فیزیولوژیک آن در درمان گواتر ساده یا کم‌کاری تیروئید)، داروهای ضد تشنج (مثل فنوباربیتال و فنی‌توئین)، هپارین (در مصرف طولانی‌مدت)، لیتیم، ضد سایکوزهایی مثل تری‌فلوپرازین (حتی در دوزهای معمولی) و متوترکسات (که در درمان آرتریت روماتوئید هم مصرف می‌شود) را نام ‌برد.

علایم بالینی پوکی استخوان چیست؟

متاسفانه علایم بالینی پوکی استخوان زمانی بروز می‌کند که فرد دچار شکستگی استخوان شود. برای همین به این بیماری «مرگ خاموش» گفته می‌شود. خیلی وقت‌ها بیمار با علایمی مراجعه می‌کند که به بیماری پوکی استخوان نسبت داده می‌شود ولی مربوط به آن نیست، مثلاً دردهای عضلانی- اسکلتی ناشی از آرتروز یا دیسکوپاتی یا پری‌آرتریت‌ها.

پس درد نداریم، مگر این‌که شکستگی رخ دهد. ممکن است شکستگی بدون درد هم داشته باشیم؟

بله، گاهی شکستگی بدون درد است؛ به‌عنوان مثال دوسوم شکستگی‌های ستون فقرات بدون علامت است. گاهی هم درد دارد ولی با تشخیص افتراقی‌های دیگر اشتباه می‌شود و آن را به بیماری‌های دیگر نسبت می‌دهند.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎

علت بروز علایم بالینی و شکستگی در پوکی استخوان چیست؟

تغییرات میکروسکوپی و ماکروسکپی در استخوان؛ یعنی هم توده‌ی استخوانی کاهش می‌یابد و هم سازمان‌بندی استخوان به‌هم می‌خورد و بافت تغییر ماهیت می‌دهد و استخوان مستعد شکستگی می‌شود. درباره‌ی ستون فقرات معمولاً شکستگی بدون علامت است و اتفاقی تشخیص داده می‌شود (مثلاً عکس قفسه‌ی سینه به سایر علل درخواست شده که در عکس شکستگی مهره‌ها دیده می‌شود) ولی ممکن است از یک درد ساده‌ی خفیف تا درد خیلی شدید هم داشته باشیم.

شایع‌ترین مکان‌های شکستگی در کدام استخوان‌هاست؟

در ابتدا ستون فقرات، سپس مفصل ران و بعد از آن رادیوس. در ستون فقرات، شکستگی مهره‌های پشتی نسبت به کمری شایع‌تر است. گاهی درد در ناحیه‌ی کمری ممکن است به ناحیه‌ی نشیمن و ران هم تیر بکشد ولی هرگز از زانو پایین‌تر نمی‌آید. در معاینه هم مهره‌ی شکسته در دق حساسیت (تندرنس) دارد. معمولاً حتی اگر درمان نشود ظرف ۶-۴ هفته درد خودبه‌خود برطرف می‌شود.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎

شکستگی مهره‌های پشتی شایع‌تر ولی نسبت به مهره‌های کمری بی‌علامت‌تر است. گاهی فرد دچار شکستگی‌های متعدد می‌شود و خانواده هم توجه نمی‌کند و در نهایت مثلاً با خانم ۸۰ ساله‌ای مواجه می‌شویم که دچار سندروم «کوهان بیوه‌زنان» (Dowager’s hump) شده است یعنی کوتاهی قد، گوژپشتی و بزرگ شدن شکم که دلیل آن شکستگی‌های متعدد در ستون فقرات است. از دیگر نکات قابل توجه در افرادی که سال‌هاست پوکی استخوان دارند علاوه بر کوتاه شدن قد (۲-۱/۵ سانتی‌متر کاهش قد سالانه) و چاقی کاذب (برجسته شدن شکم به جلو به‌دلیل تغییرات ستون فقرات) می‌توان به تنگی نفس (به‌علت تغییر شکل قفسه‌ی سینه در پی شکستگی و تحت فشار بودن دیافراگم و ریه) اشاره کرد.

دومین ناحیه‌ی در معرض شکستگی مفصل ران شامل سر و گردن استخوان ران (فمور) است. (اگر شکستگی در ناحیه‌ی تنه‌ی فمور باشد، جزو شکستگی‌های فمور طبقه‌بندی می‌شود.) این نوع شکستگی بیشتر در خانم‌های مسن با ترومای کم یا زیاد (مثل افتادن از پله یا حتی سطح صاف اتاق) اتفاق می‌افتد و معمولاً پرسروصدا است، یعنی شدت درد زیاد است. البته فرد گاهی می‌تواند راه برود اما می‌لنگد و این لنگش ممکن است با آرتروز اشتباه شود و تشخیص را به‌تاخیر بیاندازد.

شکستگی بعدی شکستگی استخوان رادیوس (Colles’ fracture) است که آن هم خیلی شایع است و به‌دنبال سقوط، وقتی دست حایل می‌شود، رخ می‌دهد. معمولاً درد و تورم دارد و نسبت به دو مورد قبلی کمتر دردسرساز است. چون اغلب جوش می‌خورد و اگر هم نخورد مشکلات چندانی ایجاد نمی‌کند. شکستگی رادیوس معمولاً در سال‌های اول پس از یائسگی و شکستگی ران دیرتر (پس از ۶۵ سالگی) بروز می‌کند، زیرا در سنین بالاتر هنگام افتادن با لگن به زمین می‌خورند ولی در سال‌های اول پس از یائسگی دست را حایل قرار می‌دهند.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎

آیا در تشخیص پوکی استخوان یافته‌ی آزمایشگاهی داریم؟

در تشخیص اولیه نه، اما وقتی بیماری را تشخیص دادیم، یافته‌های آزمایشگاهی بیشتر برای افتراق استئوپروز اولیه و ثانویه از هم است و در تشخیص نقشی ندارد. مثلاً در فرد جوانی که پوکی استخوان دارد، باید دنبال عامل ایجادگر مثل هایپرپاراتیروئیدی، کمبود هورمون‌های حنسی، هایپرتیروئیدی یا سوء‌جذب بگردیم.

پس در هر کسی تشخیص پوکی استخوان داده شد، درخواست آزمایش لازم است؟

بله، مثلاً شمارش گلبول‌های خون (CBC) و ESR که در تشخیص زودرس سرطان‌هایی مانند لوکمی‌ها یا بیماری‌های التهابی کمک می‌کند. همین‌طور بررسی میزان هموگلوبین، پلاکت و تست‌های کبدی (برای بررسی بیماری‌های کلستاتیک و سیروز کبدی) و کلیوی (برای بررسی اسیدوز توبولار کلیوی و نارسایی کلیه) مهم است.

کلسیم و فسفر لازم است بررسی شود؟

بله و حتماً به‌همراه آلکالن فسفاتاز (ALP) چون ممکن است بیمار استئومالاسی، کم‌کاری یا پرکاری پاراتیروئید داشته باشد. یکی از عوامل پوکی استخوان دفع کلسیم (هایپرکلسیوری) است که در استان گیلان خیلی شایع است. برخی هستند که پیش از یائسگی دچار پوکی استخوان شده‌اند و کلسیم ادرار ۲۴ ساعته‌ی آن‌ها بالاست. این افراد هایپرکلسیوری با علت ناشناخته (ایدیوپاتیک) دارند. در این‌ها کلسیم، فسفر، ALP و PTH سرم طبیعی است و به ‌نام «ایدیوپاتیک ‌هایپرکلسیوری نورموکلسیمیک» شناخته می‌شوند ولی با این‌حال در معرض پوکی استخوان هستند. بنابراین در مناطق آندمیک بهتر است کلسیم ادرار ۲۴ ساعته را کنترل کنیم و برای پیگیری درمان هم خوب است. یعنی وقتی به بیمار ویتامین D و کلسیم می‌دهیم، ببینیم درمان کافی است یا نه و اضافه کلسیم ندهیم چون خطر هایپرکلسیوری و بروز سنگ را اضافه می‌کند.

سطح ویتامین D هم باید اندازه‌گیری شود، چون برخی افراد مستعد استئوپروز ممکن است همزمان استئومالاسی هم داشته باشند که به ‌نام استئوپورومالاسی معروف است. استئومالاسی تحت‌بالینی فرد را مستعد استئوپروز می‌کند. پس اگر سطح کلسیم و فسفر و ALP طبیعی بود، باید سطح ۱ و ۲۵ دی‌هیدروکسی ویتامین D را بسنجیم.

پس همین‌جا لطفاً استئومالاسی را هم تعریف کنید.

استئومالاسی یک بیماری متابولیک است که به‌دلیل اختلال در معدنی شدن (مینرالیزاسیون) ماتریکس استخوان ایجاد می‌شود.

چگونه افتراق دهیم ALP بالا کبدی است یا استخوانی؟

باید میزان Gamma-glytamyl transpeptidase (GGT) را درخواست کنیم که اگر بالا بود حتماً کبدی است. همچنین می‌توان نمونه را حرارت داد که اگر میزان ALP پایین بیاید منشا استخوانی دارد. ALP باید ۵۰ درصد افزایش داشته باشد تا اهمیت پیدا کند. شایع‌ترین علت ALP بالا در منطقه‌ی ما استئومالاسی است، حتی در افراد مسن نه فقط در بچه‌ها.

آزمایش‌های دیگری هم لازم است؟

سطح آلبومین سرم هم لازم است کنترل شود زیرا در سوء‌تغذیه، سوء‌جذب و نارسایی کبدی میزان آلبومین پایین می‌آید. هورمون تیروئید را هم باید بسنجیم. البته اگر مطمئن هستیم که استئوپروز ثانویه نیست، نیاز به کنترل تمام موارد نداریم. اما برای پیدا کردن علت، پزشک می‌تواند به انتخاب خودش هر کدام را درخواست کند. مثلاً اگر بیمار اختلال رشد دارد و در خانواده هم پوکی استخوان شایع است، ممکن است به اسیدوز توبولار کلیوی مشکوک شویم که لازم است گازهای خون شریانی (ABG) را بخواهیم؛ یا اگر فردی کاشکتیک و آنمیک است و ESR بالاست، شک به بدخیمی‌هایی مثل میلوم مولتیپل می‌رود و الکتروفورز پروتئین‌ها را درخواست می‌کنیم؛ یا اگر فرد چاقی دچار پوکی استخوان شد، از آن‌جایی که در چاق‌ها پوکی استخوان کمتر است، باید به کوشینگ شک کنیم و کورتیزول ادرار ۲۴ ساعته و صبح را کنترل کنیم. پس این‌ آزمایش‌ها فقط در موارد شک بالینی لازم است.

کنترل سطح هورمون آندروژن در مردان هم اهمیت دارد؟

بله زیرا گاهی در مردان سطح این هورمون پایین است ولی فرد نه اختلال در صفات ثانویه‌ی جنسی دارد و نه مشکل باروری؛ در واقع علایم بالینی ندارد ولی دچار پوکی استخوان شده است.

در مورد تشخیص عوامل ایجاد استئوپروز ثانویه فرمودید؛ بفرمایید اصلاً چگونه بروز استئوپروز را تشخیص بدهیم؟

قبل از استفاده از دانسیتومتری، پوکی استخوان را تنها با عوارضش تشخیص می‌دادند یا به‌طور اتفاقی در رادیوگرافی.

پس رادیوگرافی کمک تشخیصی هست؟

زمانی که ترابکولا‌های استخوانی به‌طور قابل توجهی کم شوند (حداقل ۴۰-۳۰ درصد توده‌ی استخوانی کم شود) در رادیوگرافی قابل تشخیص خواهد بود. ولی وقتی در فردی ۴۰ درصد توده‌ی استخوانی کم شود دیگر تشخیص در این مرحله خیلی کمک نمی‌کند، چون بهترین درمان‌های موجود استئوپروز می‌تواند در یک سال حدود ۴-۳ درصد توده‌ی استخوانی را برگرداند و با این حساب فردی که ۴۰-۳۰ درصد کاهش توده‌ دارد باید ۱۰ سال درمان بگیرد. ضمناً ما در درمان استئوپروز پدیده‌ی پلاتو داریم، یعنی پس از مدتی از درمان دیگر توده‌ی استخوانی افزایش قابل توجهی پیدا نمی‌کند. پس اگر قرار باشد با رادیوگرافی تشخیص دهیم، دیر است و ضمناً اشعه‌ی رادیوگرافی هم زیاد است.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎


پس درخواست رادیوگرافی در تشخیص پوکی استخوان جایی ندارد؟

چرا، در مواردی باید از رادیوگرافی استفاده کنیم. مثلاً در موارد شک به شکستگی در ستون فقرات، با یک رادیوگرافی ساده می‌توان محل آن را تشخیص و از سایر موارد مشابه مثل استئومیلیت یا دیسکوپاتی افتراق داد.

پس اقدام تشخیصی اصلی چیست؟

تشخیص پوکی استخوان فقط براساس دانسیتومتری مواد معدنی استخوان (Bone Mineral Densitometry: BMD) است. قبلاً از دستگاه‌های Single Photon Absorptiometry (SPA) و CT به روش کمّی (Quantitative CT) و هم‌اکنون روش Dual Energy XR Absorptiometry (DEXA) استفاده می‌شود که میزان هزینه و اشعه‌اش خیلی کم است. مساله‌ی مهم درباره‌ی دانسیتومتری این است که این روش میزان تراکم استخوان را براساس گرم بر سانتی‌متر مربع می‌سنجد (یعنی در سطح) در حالی ‌که در استخوان حجم مهم است. دانسیتومتری نمی‌تواند وضعیت هندسی یا میزان مقاومت استخوان در برابر ضربه را تعیین کند. با این روش Turn over و روند بازسازی و توانایی ترمیم استخوان را هم که خیلی مهم است نمی‌توانیم اندازه بگیریم. دانسیتومتری فقط چگالی معدنی آن را نشان می‌دهد در حالی که بخشی از استخوان معدنی و بخشی غیرمعدنی است ولی با تمام نقصان، روش بسیار حساسی برای پیشگیری و غربالگری است. مشخصه‌ی قدرت یک استخوان، چه در استخوان‌های دراز و چه در ستون فقرات، وضع ترابکولا‌هاست که دانسیتومتری تا اندازه‌ای این اطلاعات را به ما می‌دهد زیرا وقتی استخوان رو به شکنندگی می‌رود قطر و تعداد ترابکولا‌ها کم می‌شود.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎


اشعه‌ی دانسیتومتری یک‌صدم اشعه‌ی رادیوگرافی است و میزان اشعه‌ی آن معادل یک ساعت قرار گرفتن در معرض اشعه‌ی ماورای بنفش نور آفتاب است. این روش بسیار حساس و به‌نسبت ارزان است و بنابراین در مطالعات طولانی‌مدت هم کاربرد دارد.

چگالی را در چه استخوان‌هایی می‌سنجیم؟

ستون فقرات و مفصل ران. البته از ساعد دست و پاشنه‌ی پا هم استفاده می‌شود اما تاکید WHO بر ستون فقرات و مفصل ران است. در امریکا حداکثر توده‌ی معدنی استخوانی ۱۱۲۴ گرم بر سانتی‌متر ‌مربع در خانم‌هاست که معمولاً در سن ۳۰ سالگی حاصل می‌شود و پس از آن به‌تدریج کاهش توده داریم. در خانم‌های ۳۰ ساله‌ی ایرانی این عدد در مطالعات صورت ‌گرفته ۱۰۹۷ است. یعنی در زمان اوج ۲/۵ درصد از امریکا کمتر است.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎


ممکن است عوامل تغذیه‌ای هم موثر باشد؟

بیشتر نژاد و ژنتیک اهمیت دارد ولی تغذیه و سبک زندگی و ورزش هم موثر است.

پس براساس دانسیتومتری پوکی استخوان را چطور تعریف می‌کنیم؟

براساس تعریف WHO در دانسیتومتری اگر چگالی بین درجه‌ی انحراف (Standard deviation: SD) 1- تا ۱ باشد طبیعی است، ۱- تا ۲/۴- استئوپنی است و ۲/۵ – و کمتر از آن استئوپروز است.

بیشتر توضیح می‌دهید؟

توده‌ی استخوانی را براساس لگاریتم نشان می‌دهند. انحراف SD 1- یعنی توده‌ی استخوانی حدود ۱۰ درصد پایین‌تر از میانگین جمعیت نرمال است. دو نوع نمره (Score) برای ارزیابی کمّی چگالی معدنی استخوان داریم: T score چگالی استخوانی فرد را نسبت به زمان ۳۰ سالگی خودش (که اوج توده‌ی استخوانی است) می‌سنجد که هر چه منفی‌تر باشد پایین‌تر است؛ Z score هم چگالی استخوانی فرد را با فرد استاندارد سالم از سن و جنس خودش می‌سنجد، یعنی اگر مثلاً فرد یک خانم ۶۰ ساله است با یک خانم ۶۰ ساله‌ی سالم و استاندارد سنجیده می‌شود. این دو عدد نباید خیلی فاصله داشته باشند. افت شدید Z score (در حالی که T score طبیعی باشد) بیشتر خطای دستگاه است، اما اگر هر دو افت کردند و Z score بیشتر افت داشت یا از ۲- پایین‌تر بود، باید به علل ثانویه فکر کنیم. پس Z score بیشتر برای افتراق علل اولیه و ثانویه از هم مفید است اما T score هر چقدر هم پایین باشد، پیامی جز وجود استئوپروز نمی‌دهد و در صورتی که حداقل یک شکستگی در فرد مبتلا به استئوپروز اتفاق بیافتد به آن استئوپروز شدید می‌گویند.

در ستون فقرات، استاندارد WHO مربوط به مهره‌های L1 تا L4 است و T12 و L5 را معمولاً در نظر نمی‌گیریم. در ارزیابی مهره‌ها باید به ‌وجود استئوفیت‌ها هم دقت کنیم چون به‌طور کاذب چگالی را بالا نشان می‌دهد. در مفصل ران هم آرتروز این مفصل باعث بالاتر نشان دادن عدد دانسیتومتری خواهد شد.

Image result for ‫پوکی استخوان (۱)‬‎


تشخیص استئوپنی اهمیت دارد؟

بله، چون در سال‌های بعد ممکن است به استئوپروز تبدیل شود. موارد استئوپنی از نظر عددی تعداد زیادی را به خود اختصاص می‌دهند و اگرچه احتمال شکستگی‌ کمتر است، بیشترین تعداد شکستگی از نظر کمّی در افراد مبتلا به استئوپنی اتفاق می‌افتد.

دانسیتومتری نشان می‌دهد که ریسک شکستگی چقدر است؟

ریسک شکستگی یعنی احتمال این‌که فرد نسبت به فرد طبیعی همسن خود چند درصد احتمال شکستگی دارد. فرمول محاسبه‌ی ریسک شکستگی به این شکل است: عدد ۲/۶ به‌توان عدد T score. مثلاً اگر T score بیماری ۳- است، ریسک شکستگی او می‌شود ۲/۶ به‌توان ۳ که برابر است با ۱۷/۵۷٫ یعنی احتمال شکستگی فرد نسبت به افراد طبیعی همسن و همجنس سالم خودش تقریباً ۱۸ درصد بیشتر است. هر چه T score منفی‌تر شود ریسک بالاتر است و دستورالعمل درمانی هم براساس T score تعیین می‌شود.

در کدام استخوان؟

WHO گفته اگر قرار است صرفه‌جویی کنیم و یک نقطه را برای دانسیتومتری تعیین کنیم، بهترین جا مفصل ران است. اما اگر دانسیتومتری کردیم و تشخیص داده شد، برای پیگیری پاسخ به درمان از دانسیتومتری ستون فقرات استفاده می‌کنیم. در خانم‌هایی که تازه مبتلا به پوکی استخوان شده‌اند بهتر است بررسی اولیه کامل باشد، یعنی هر دو را درخواست کنیم؛ اما در پیگیری، ستون فقرات کافی است.

با توجه به توضیحات شما، دانسیتومتری استاندارد ستون فقرات و مفصل ران است. در چه مواردی دانسیتومتری رادیوس را درخواست می‌کنیم؟

اگر فرد دچار شکستگی کالیس شده یا در مواردی که بیمار خیلی چاق باشد (از آن‌جا که چاقی به‌طور کاذب دانسیته‌ی ستون فقرات را پایین‌تر نشان می‌دهد) باید از دانسیتومتری رادیوس استفاده کنیم. در فردی که آرتروز مفصل ران یا آرتروز پیشرفته در ستون فقرات دارد و در افراد مبتلا به هایپرپاراتیروئیدی نیز دانسیته در لگن و ستون فقرات به‌طور کاذب بالاست و باید علاوه بر دو ناحیه‌ی فوق، دانسیته‌ی رادیوس را هم بسنجیم.

http://pezeshkangil.com/

مطالب مشابه:

افزایش فشار خون ورژیم غذایی پرپروتئین و پوکی استخوان در سالمندان

نقش تغذیه دربیماریهای استخوان ومفاصل ( ارتوپدی)

فواید شگفت انگیز پودر سنجد

توصیه های غذایی برای افرادی که پوکی استخوان دارند

انواع آرتریت و ورزش آن‌ها


نقش تغذیه دربیماریهای استخوان ومفاصل ( ارتوپدی)


تغذیه در تمام بیماریهای ارتوپدی نقش مؤثر دارد. حتی من فکر می کنم به خصوص در این رشته از بیماریها به لحاظ اهمیتی که در استحکام استخوانها وقوام و دوام عضلات دارد جایگاه مهمتری دارد. یعنی اگر بتوانیم مریضی را زودتر راه بیندازیم تا به زندگی عادی خود بپدازید ، هم به خود بیمار و هم به خانواده او کمک زیادی کرده ایم به عبارت دیگر اگر تغذیه بتواند این نقش را ایفا کند که می کند. قدم خیلی مهمی در درمان بیماریها برداشته ایم و مهمتر این که اگر از این طریق بتوانیم کاری کنیم که افراد کمتر بیمار شوند و کمتر بیکاریهای عضلانی و استخوانی پیدا کنند مسلما کمک زیادی به اجتماع کرده ایم. به همین لحاظ تمام انجمن های پزشکی که با استخوان و عضلات سر و کار دارند مثل انجمن های ارتوپدی و روماتولژی، و انجمن هایی که با غدد داخلی ارتباط دارند و احیانا با افراد مسن و درمان بیماریهای خاص این سنین سر و کار دارند کوشش می کنند به راه کارهایی برسند که استخوان ها و عضلات بیشتر کار کنند و دیتر از کار بیفتد و عارضه پیری، ناتوانی و از کار افتادگی و زمین گیر شدن و در خانه ماندن عقب بیفتد.

تغذیه ای که بتواند این نقش مهم را ایفا کند چه ویژگی هایی باید داشته باشد ؟

برای یک فرد عادی سالم یک پایه معمولی در تغذیه کافی است. البته عواملی که باعث می شود بدن انسان سلامت بماند و مسیرعادی حیات را طی کند فقط تغذیه نیست بلکه عوامل دیگری به این روند کمک می کند ولی از نظر تغذیه آنچه در راس قرار می گیرد، غذاهایی است که کالری مورد نیاز را تامین نماید و هر چه بیشتر پروتئین و کلسیم داشته باشد و در مقابل مواد قندی، نشاسته ای و چربی کمتر داشته باشد. یعنی اساس کار را بر این می گذاریم که به مقدار کافی ویتامین و کلسیم به فرد برسد تا آنچه در اثر فعالیت تحلیل می رود جبران گردد.

دربیماریهایی مثل پوکی استخوان و نرمی عضلات و مشکلاتی که در مفاصل وجود دارد آیا تغذیه و برنامه غذایی مناسب هر بیماری لازم است یا...؟

اگر کسی بیمار باشد. یعنی از نظر استخوانی و عضلانی مشکلاتی داشته باشد معمولا اشکالات طبقه بندی می شوند. مسلما رژیم غذایی هم با توجه به آن مشکلات متفاوت خواهد بود. واقعیت این است که هر چه سن بالاتر می رود احتمال تحلیل روی و پوک شدن استخوان ها بیشتر می شود که البته ما نمی توانیم از این رخ داد کاملا جلوگیری کنیم اما می توانیم از طریق مواد غذایی که کلسیم فراوان دارند مثل مواد لبنی و میوه و سبزیها روند آن را کند تر کنیم و بازسازی استخوان ها را تا حدی سریع تر کنیم. البته فعالیت در کنار این تغذیه می تواند کمک مؤثری باشد. یعنی کلسیمی که وارد بدن می شود، جذب و تمرکز آن در استخوان یک دوره یا گردش خاص دارد و انجام این گردش به فعالیت فردی بستگی دارد در خیلی از کشورهای غربی دیده می شود که آدم هایی به خاطر موقعیت آب و هوایی و موقعیت اجتماعی در گوشه ای نشسته اند و هر ساعت انواع قرص های ویتامین و کلسیم را مصرف می کنند اما چون حرکت و فعالیت ندارد تاثیری را که می خواهند نمی گیرند. پس علاوه بر مواد غذایی حرکت و فعالیت هم یک فاکتور مؤثر در تامین سلامت است. یک عامل دیگر نور آفتاب است یعنی کسانی که در محیط باز و در معرض تابش مستقیم نور آفتاب هستند به طرز چشم گیری نسبت به کسانی که در محیط بسته و بدون آفتاب زندگی یا کار می کنند از نظر تحلیل رفتن استخوان ها و مشکلات عضلانی و استخوانی و پیری زودرس تفاوت دارند. به عبارت دیگر راز جوان ماندن و حفظ سلامت استخوانها و عضلات و مفاصل در سه کلمه است فالیت، کلسیم به صورت مواد غذایی و نور آفتاب.

کدام یک از مواد غذایی کلسیم بیشتری دارند؟

سر دسته مواد غذایی کلسیم دار لبنیات است . مثل انواع مختلف پنیر، جالب است بدانید پنیرهای مختلف مقدار کلسیم متفاوت دارند. مثلا مقدار کلسیم موجود در پنیر لیقوان با مقدار کلسیم یک پنیر معمولی فرق می کند. انواع شیر و ماست نیز کلسیم فراوان دارند. در میوه جات، مرکبات کلسیم زیادی دارند. معولا پرتقال را به خاطر وجود ویتامین ث می خوردند در حالی که کلسیم آن به مراتب بیشتر است. نارنگی و گریپ فروت هردو کلسیم زیادی دارند. گلابی کلسیم کمی دارد. سیب کالری دارد. ویتامین دارد ولی کلسیم آن کم است. در سبزیجات، کاهو، اسفناج، نخود فرنگی و هویج کلسیم زیادی دارند هویج بیشتر از ویتامین کلسیم دارد. البته آن قدرها هم لازم نیست آدم ها دائما دنبال آن باشند که چه چیزی کلسیم دارد و چه چیزی کلسیم ندارد. هدف شناخت است و اینکه آدم نیازش را بشناسد. این نکته راهم یادآوری کنم که مصرف زیادی کلسیم هم می تواند عوارضی مثل سنگ کلیه را به دنبال داشته باشد.

نیازهای غذایی از نظر جنسیت هم تفاوت دارد؟

مسلما تفاوت زیادی دارد اختلاف هورمونی که بین آقایان و خانم ها وجود دارد و مسئله یائسگی در خانم ها و تغییراتی که از نظر هورمونی و ترشحات و این که مقدار تحلیل رفتن استخوان ها در آنها بیشتر می شود. دلایل این تفاوت از نظر جنسیت است. عده ای از پزشکان در این مواقع هورمون تراپی را پیشنهاد می کنند و یا کلسیم خوراکی تجویز می کنند و عده ای دیگر به خصوص پزشکان گروه ارتوپدی معتقدند اگر این افراد فعالیت زیاد داشته باشند و کلسیم را به صورت مواد غذایی و اگر لازم باشد به صورت دارو مصرف کنند و البته ار نور آفتاب هم بهره می گیرند عوارض یائسگی و مشکلات استخوانی ناشی از سن پیری را کمتر می بینند. و یک مسئله بسیار مهم میزان وزن است. یعنی هر چه وزن بیشتر باشد. فعالیت کمتر می شود و هر چه فعالیت کمتر شود سیکل معیوب تری در ساخت استخوان به وجود می آیند بنا براین افراد به طرف سن پیری می روند حتما باید وزنشان را متعادل نگه دارند و فعال تر باشند تا از نظر ساخت استخوانها و مفاصل جوان تر بمانند و دیرتر به پیری برسند.

تغذیه در روند رشد کودکان و نوجوانان تا چه حد تاثیر گذار است؟

بدون شک هم تغذیه ، خاصه ویتامین و کلسیم و هم نور آفتاب در رشد نوزاد و در سنین اولیه کودکان مؤثر است عوارضی که در اثر سوء تغذیه پیش می آید ف در مرحله نخست مربوط به کمبود کلسیم است که هم در رشد طولی و هم در کیفیت ساخت استخوان تاثیر بسیاز دارد و متاسفانه اگر چنین پایه ای گذشته شود و استخوان ها دچار عوارضی شود تا آخر عمر همراه فرد خواهد ماند. بنا براین در دو مرحله سنی کلسیم و ویتامین D و تغذیه خوب در نگهداری از استخوان و مفاصل بسیار مهم است یکی مرحله قبل از بلوغ و یکی سنینی که فرد به طرف یائسگی و پیری می رود.

بد نیست بانید مردها هم دچار یائسگی می شوند اما یائسگی در زنان چشم گیر تر است. یعنی همان دورانی که خانم ها می گذرانند برای مردها هم پیش می آید ولی چون مردها معمولا فعال تر از خانم ها هستند کمتر به چشم می آید و به نظر می رسد که خانم ها بیشتر در خطر هستند و بایستی بیشتر به سلامت خود توجه داشته باشند مخصوصا از جهت افزایش وزن بایستی جدا مراقبت نمایند چون ساختمان بدن خانم ها، زانو، کمر، لگن و مچ پای آنها برای وزن زیاد ساخته نشده و آسیب پذیر تر است.

برنامه غذایی در طول درمان

البته توجه به برنامه غذایی مرحله اول درمان است و ما ارتوپد ها معمولا حتی برای درمان پوکی استخوان و نگه داشتن استخوان در حد مطلوب کمتر دارو می دهیم و بیشتر تذکرات ما روی غذا و فعالیت های فیزیکی، نرمش و ورزش است. البته گاهی دارو هم تجویز می کنیم ولی دارو کافی نیست هم چنان که پای بخاری نشستن و دارو خوردن هم هیچ کمکی نمی کند.
توصیه برای خانواده

توصیه من به بیماران و همه خانوده ها معمولا دو کلمه است که اگر به همین دو کلمه توجه کافی بشود شاید خیلی ها نیاز به مراجعه به پزشک را نداشته باشند. این دو کلمه وزن و ورزش است که توجه به آن بسیار ساده است. به نظر من مسائلی مثل گرفتاری، بچه داری، کار بیش از اندازه، بهانه ای بیش نیست. و فکر می کنند در هر شرایطی هم از نظر اقتصادی، هم از نظر اجتماعی می توانند به این نکته توجه داشته و ضمن رعایت اصل تغذیه سالم از ورزش هم خودداری نکنند. منظور از ورزش، ورزش سنگین باشگاهی نیست راه رفتن ساده و داشتن یک دمبل ساده در خانه و هفته یکی دو روز به کوه و استخر رفتن هم می تواند کار ساز باشد

دکتر محمد خازنی فر: متخصص جراحی استخوان و مفاصل

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

 بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

 


توصیه های غذایی برای افرادی که پوکی استخوان دارند

آیا می‌دانید یک‌ سوم زنان و یک‌ پنجم مردان دنیا از درجاتی از پوکی استخوان و شکستگی‌های استخوانی ناشی از آن رنج می‌برند؟ طبق اعلام محققان کانادایی، شکستگی‌های استخوانی ناشی از پوکی استخوان، شایع‌تر از ابتلا به سکته قلبی و سرطان پستان است. از طرف دیگر، حدود ۵۰ درصد از شکستگی‌های استخوانی در افراد بالای ۵۰ سال در اثر ابتلا به پوکی استخوان رخ می‌دهد. به علاوه، پوکی استخوان،‌ دلیل ۹۰-۷۰ درصد از شکستگی‌های لگن بین سالمندان هم محسوب می‌شود. با خواندن این آمار و ارقام، حتما متوجه شده‌اید موضوع این مقاله، به رژیم‌ غذایی مناسب برای افراد مبتلا به پوکی استخوان اختصاص دارد.

توصیه های غذایی برای افرادی که پوکی استخوان دارند

به همین سبب، گفت‌وگویی با دکتر رضا راست‌منش، متخصص تغذیه و عضو هیات‌علمی دانشگاه علوم‌پزشکی شهیدبهشتی انجام داده‌ایم تا بیشتر با نوع رژیم غذایی برای کنترل و پیشگیری از ابتلا به پوکی استخوان آشنا شویم.

برخی از افراد اعتقاد دارند مصرف سنجد برای درمان پوکی استخوان، بسیار خوب است. نظر شما در این باره چیست؟
این یک باور عامیانه و کاملا اشتباه است و هیچ پایه و اساس علمی هم برای اثبات آن وجود ندارد. معمولا پوکی استخوان،‌ بین سالمندان شایع‌تر است و از آنجا که بیشتر آنها از مشکل یبوست هم رنج می‌برند، مصرف سنجد نه‌تنها باعث بهبود درد و پوکی استخوان آنها نمی‌شود، بلکه می‌تواند باعث تشدید یبوست و دامن زدن به مشکلات‌شان هم بشود. با این حساب نمی‌توانیم مصرف سنجد را برای بیماران مبتلا به پوکی استخوان مناسب بدانیم. برخی از افراد برای بهبود درد ناشی از پوکی استخوان و شرایط خود، اقدام به مصرف خوراکی‌های سرشار از کلسیم یا مکمل‌های این ماده معدنی می‌کنند. آیا این مساله راه‌حل مناسبی برای بیماران مبتلا به پوکی استخوان است؟
نه، در برخی از موارد مصرف منابع غذایی سرشار از کلسیم مانند شیر و لبنیات یا مکمل‌های این ماده معدنی، نه‌تنها کمکی به بهبود پوکی استخوان نمی‌کند، بلکه می‌تواند شرایط بیمار را بدتر هم بکند. استخوان‌های ما، تنها از کلسیم تشکیل نشده‌اند و عناصر دیگری مانند منیزیم، روی و پروتئین هم دارند. با این حساب، برخی از موارد ابتلا به پوکی‌ استخوان می‌تواند به دلیل کمبود این مواد مغذی باشد و افزایش دریافت کلسیم به شکنندگی بیشتر استخوان‌ها و بدتر شدن شرایط بیمار، دامن بزند. از این رو، توصیه ما همواره این است که افراد مبتلا به پوکی استخوان پیش از هر اقدام خودسرانه خوراکی یا دارویی، حتما با متخصص تغذیه و پزشک مشورت کنند تا با مصرف خوراکی‌ها و مکمل‌هایی که ربطی به بیماری آنها ندارد،‌ باعث تشدید بیماری خود نشوند.

آیا باور به مصرف شیر و لبنیات یا کشک‌های بدون نمک محلی برای درمان پوکی استخوان، درست است؟
نه، همان‌طور که گفته شد، گاهی دلیل ابتلا به پوکی استخوان، عاملی جز کمبود کلسیم در بدن است بنابراین نمی‌توانیم برای بهبود درد ناشی از پوکی استخوان یا بهتر شدن شرایط بیماری به تمام بیماران مبتلا به پوکی استخوان مصرف فراوان لبنیات را توصیه کنیم. از طرف دیگر، اگر هدف شما از مصرف لبنیات، دریافت پروتئین برای کاهش درد و بهتر شدن اوضاع پوکی استخوانتان باشد، می‌توانید این پروتئین را از منابع دیگری مانند تخم‌مرغ یا انواع گوشت‌های سفید و قرمز تامین کنید و خودتان را فقط به مصرف گروه خاصی از مواد غذایی محدود نکنید. ضمن اینکه مصرف لبنیات محلی از نظر بهداشتی هم قابل‌توصیه نخواهد بود. توجه به این نکته هم ضروری است که در مواردی خود شیر هم می‌تواند افزایش دردهای آرتروزی را به دنبال داشته باشد (مگر اینکه قبل از مصرف آن را بجوشانید و چربی‌اش را جدا کنید)، کلسیم دریافتی در استخوان‌ چکشی گوش رسوب کند و حتی باعث ابتلا به یبوست در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان شود. به این ترتیب، باز هم اهمیت مشورت با پزشک و متخصص تغذیه قبل از هر اقدام خودسرانه تغذیه‌ای برای درمان یا بهبود شرایط بیماری‌های مختلف، مطرح می‌شود.

توصیه‌های تغذیه‌ای شما برای بیماران مبتلا به پوکی استخوان چیست؟
مبتلایان به پوکی استخوان می‌توانند در حد متعادل و متناسب با تجویز پزشک و متخصص تغذیه خود، منابع ویتامین D مانند کره یا خوراکی‌های غنی‌شده با ویتامین‌ D را در برنامه غذایی‌شان بگنجانند. مصرف مواد غذایی حاوی منیزیم مانند خرما و آجیل‌های خام هم برای این افراد مناسب است. ضمن اینکه مکمل‌های جوشان و اکسید منیزیم یا مکمل‌های ترکیبی کلسیم، منیزیم و روی هم می‌توانند با تجویز متخصص در برنامه غذایی بیماران مبتلا به پوکی استخوان جای بگیرند. از طرف دیگر، گاهی می‌توان مصرف گیاه دم‌اسبی که منبع سیلیکون است را هم به این بیماران توصیه کرد. البته فراموش نکنید هیچ‌کدام از این خوراکی‌ها، معجزه نمی‌کنند و مصرف خودسرانه و بیش از اندازه آنها هم تحت هیچ شرایطی برای هیچ‌کدام از بیماران مبتلا به پوکی استخوان توصیه نمی‌شود. افراد مبتلا به پوکی استخوان باید با قرار گرفتن روزانه و حدود ۲۰ دقیقه‌ای در معرض نور مستقیم آفتاب هم ویتامین‌ D لازم برای بدن را کسب کنند. در این مدت باید سطحی به اندازه قرص صورت و کف ۲ دست در معرض آفتاب قرار بگیرند.

ورزش خاصی هم می‌تواند برای مبتلایان مفید باشد؟
برخی از افراد ادعا می‌کنند شنا باعث بهبود شرایط بیماران مبتلا به پوکی استخوان می‌شود در حالی که قرار گرفتن داخل آب، حدود ۳۰-۲۰ درصد از وزن بدنمان را کم می‌کند و در نتیجه، فشار وارده به استخوان‌ها را کاهش می‌دهد. بیماران مبتلا به پوکی استخوان باید ورزش‌هایی کنند که فشار بیشتری به استخوان‌هایشان وارد کنند. از این رو، توصیه می‌شود این بیماران روزانه و به ‌صورت مستمر، ورزشی مانند دمبل زدن با دمبل‌های سبک حدود ۱ کیلوگرمی را انجام دهند. دمبل زدن به افزایش فشار به مرکز ثقل بدن و بهبود وضعیت بیماران مبتلا به پوکی استخوان کمک خواهد کرد.

آیا مصرف کله‌پاچه، با توجه به ژلاتین موجود در آن، استخوان‌ساز است و می‌تواند بهبود شرایط بیماران مبتلا به پوکی استخوان را به دنبال داشته باشد؟
نه! مصرف کله‌پاچه به دلیل چربی اشباع بسیار بالایی که دارد، به ‌شدت باعث بالا رفتن سطح لوکوترین خون و افزایش دردهای استخوانی می‌شود. البته ناگفته نماند از نظر علمی، مصرف ژلاتین می‌تواند به تولید استخوان و کاهش دردهای استخوانی کمک کند اما از آنجا که کله‌پاچه علاوه بر ژلاتین، دارای چربی هم است، مصرف آن را فقط تحت شرایط خاصی به بیماران مبتلا به پوکی استخوان توصیه می‌کنیم. اینکه بیماران کله‌‌پاچه را خوب و به مدت طولانی تا جایی که استخوان‌های آن هم کاملا له و پخته شوند، بجوشانند. سپس آب آن را صاف کنند و داخل یخچال بگذارند. پس از چند ساعت که چربی و آب ژله‌مانند کله‌پاچه از هم جدا شدند، چربی روی آب را کاملا بگیرند و سپس آب ژلاتینی آن را گرم و مصرف کنند. البته شما می‌توانید این کار را با پای مرغ هم انجام دهید.


توصیه های غذایی برای افرادی که پوکی استخوان دارند

آیا می‌دانید یک‌ سوم زنان و یک‌ پنجم مردان دنیا از درجاتی از پوکی استخوان و شکستگی‌های استخوانی ناشی از آن رنج می‌برند؟ طبق اعلام محققان کانادایی، شکستگی‌های استخوانی ناشی از پوکی استخوان، شایع‌تر از ابتلا به سکته قلبی و سرطان پستان است. از طرف دیگر، حدود ۵۰ درصد از شکستگی‌های استخوانی در افراد بالای ۵۰ سال در اثر ابتلا به پوکی استخوان رخ می‌دهد. به علاوه، پوکی استخوان،‌ دلیل ۹۰-۷۰ درصد از شکستگی‌های لگن بین سالمندان هم محسوب می‌شود. با خواندن این آمار و ارقام، حتما متوجه شده‌اید موضوع این مقاله، به رژیم‌ غذایی مناسب برای افراد مبتلا به پوکی استخوان اختصاص دارد.

توصیه های غذایی برای افرادی که پوکی استخوان دارند

به همین سبب، گفت‌وگویی با دکتر رضا راست‌منش، متخصص تغذیه و عضو هیات‌علمی دانشگاه علوم‌پزشکی شهیدبهشتی انجام داده‌ایم تا بیشتر با نوع رژیم غذایی برای کنترل و پیشگیری از ابتلا به پوکی استخوان آشنا شویم.

برخی از افراد اعتقاد دارند مصرف سنجد برای درمان پوکی استخوان، بسیار خوب است. نظر شما در این باره چیست؟
این یک باور عامیانه و کاملا اشتباه است و هیچ پایه و اساس علمی هم برای اثبات آن وجود ندارد. معمولا پوکی استخوان،‌ بین سالمندان شایع‌تر است و از آنجا که بیشتر آنها از مشکل یبوست هم رنج می‌برند، مصرف سنجد نه‌تنها باعث بهبود درد و پوکی استخوان آنها نمی‌شود، بلکه می‌تواند باعث تشدید یبوست و دامن زدن به مشکلات‌شان هم بشود. با این حساب نمی‌توانیم مصرف سنجد را برای بیماران مبتلا به پوکی استخوان مناسب بدانیم. برخی از افراد برای بهبود درد ناشی از پوکی استخوان و شرایط خود، اقدام به مصرف خوراکی‌های سرشار از کلسیم یا مکمل‌های این ماده معدنی می‌کنند. آیا این مساله راه‌حل مناسبی برای بیماران مبتلا به پوکی استخوان است؟
نه، در برخی از موارد مصرف منابع غذایی سرشار از کلسیم مانند شیر و لبنیات یا مکمل‌های این ماده معدنی، نه‌تنها کمکی به بهبود پوکی استخوان نمی‌کند، بلکه می‌تواند شرایط بیمار را بدتر هم بکند. استخوان‌های ما، تنها از کلسیم تشکیل نشده‌اند و عناصر دیگری مانند منیزیم، روی و پروتئین هم دارند. با این حساب، برخی از موارد ابتلا به پوکی‌ استخوان می‌تواند به دلیل کمبود این مواد مغذی باشد و افزایش دریافت کلسیم به شکنندگی بیشتر استخوان‌ها و بدتر شدن شرایط بیمار، دامن بزند. از این رو، توصیه ما همواره این است که افراد مبتلا به پوکی استخوان پیش از هر اقدام خودسرانه خوراکی یا دارویی، حتما با متخصص تغذیه و پزشک مشورت کنند تا با مصرف خوراکی‌ها و مکمل‌هایی که ربطی به بیماری آنها ندارد،‌ باعث تشدید بیماری خود نشوند.

آیا باور به مصرف شیر و لبنیات یا کشک‌های بدون نمک محلی برای درمان پوکی استخوان، درست است؟
نه، همان‌طور که گفته شد، گاهی دلیل ابتلا به پوکی استخوان، عاملی جز کمبود کلسیم در بدن است بنابراین نمی‌توانیم برای بهبود درد ناشی از پوکی استخوان یا بهتر شدن شرایط بیماری به تمام بیماران مبتلا به پوکی استخوان مصرف فراوان لبنیات را توصیه کنیم. از طرف دیگر، اگر هدف شما از مصرف لبنیات، دریافت پروتئین برای کاهش درد و بهتر شدن اوضاع پوکی استخوانتان باشد، می‌توانید این پروتئین را از منابع دیگری مانند تخم‌مرغ یا انواع گوشت‌های سفید و قرمز تامین کنید و خودتان را فقط به مصرف گروه خاصی از مواد غذایی محدود نکنید. ضمن اینکه مصرف لبنیات محلی از نظر بهداشتی هم قابل‌توصیه نخواهد بود. توجه به این نکته هم ضروری است که در مواردی خود شیر هم می‌تواند افزایش دردهای آرتروزی را به دنبال داشته باشد (مگر اینکه قبل از مصرف آن را بجوشانید و چربی‌اش را جدا کنید)، کلسیم دریافتی در استخوان‌ چکشی گوش رسوب کند و حتی باعث ابتلا به یبوست در سالمندان مبتلا به پوکی استخوان شود. به این ترتیب، باز هم اهمیت مشورت با پزشک و متخصص تغذیه قبل از هر اقدام خودسرانه تغذیه‌ای برای درمان یا بهبود شرایط بیماری‌های مختلف، مطرح می‌شود.

توصیه‌های تغذیه‌ای شما برای بیماران مبتلا به پوکی استخوان چیست؟
مبتلایان به پوکی استخوان می‌توانند در حد متعادل و متناسب با تجویز پزشک و متخصص تغذیه خود، منابع ویتامین D مانند کره یا خوراکی‌های غنی‌شده با ویتامین‌ D را در برنامه غذایی‌شان بگنجانند. مصرف مواد غذایی حاوی منیزیم مانند خرما و آجیل‌های خام هم برای این افراد مناسب است. ضمن اینکه مکمل‌های جوشان و اکسید منیزیم یا مکمل‌های ترکیبی کلسیم، منیزیم و روی هم می‌توانند با تجویز متخصص در برنامه غذایی بیماران مبتلا به پوکی استخوان جای بگیرند. از طرف دیگر، گاهی می‌توان مصرف گیاه دم‌اسبی که منبع سیلیکون است را هم به این بیماران توصیه کرد. البته فراموش نکنید هیچ‌کدام از این خوراکی‌ها، معجزه نمی‌کنند و مصرف خودسرانه و بیش از اندازه آنها هم تحت هیچ شرایطی برای هیچ‌کدام از بیماران مبتلا به پوکی استخوان توصیه نمی‌شود. افراد مبتلا به پوکی استخوان باید با قرار گرفتن روزانه و حدود ۲۰ دقیقه‌ای در معرض نور مستقیم آفتاب هم ویتامین‌ D لازم برای بدن را کسب کنند. در این مدت باید سطحی به اندازه قرص صورت و کف ۲ دست در معرض آفتاب قرار بگیرند.

ورزش خاصی هم می‌تواند برای مبتلایان مفید باشد؟
برخی از افراد ادعا می‌کنند شنا باعث بهبود شرایط بیماران مبتلا به پوکی استخوان می‌شود در حالی که قرار گرفتن داخل آب، حدود ۳۰-۲۰ درصد از وزن بدنمان را کم می‌کند و در نتیجه، فشار وارده به استخوان‌ها را کاهش می‌دهد. بیماران مبتلا به پوکی استخوان باید ورزش‌هایی کنند که فشار بیشتری به استخوان‌هایشان وارد کنند. از این رو، توصیه می‌شود این بیماران روزانه و به ‌صورت مستمر، ورزشی مانند دمبل زدن با دمبل‌های سبک حدود ۱ کیلوگرمی را انجام دهند. دمبل زدن به افزایش فشار به مرکز ثقل بدن و بهبود وضعیت بیماران مبتلا به پوکی استخوان کمک خواهد کرد.

آیا مصرف کله‌پاچه، با توجه به ژلاتین موجود در آن، استخوان‌ساز است و می‌تواند بهبود شرایط بیماران مبتلا به پوکی استخوان را به دنبال داشته باشد؟
نه! مصرف کله‌پاچه به دلیل چربی اشباع بسیار بالایی که دارد، به ‌شدت باعث بالا رفتن سطح لوکوترین خون و افزایش دردهای استخوانی می‌شود. البته ناگفته نماند از نظر علمی، مصرف ژلاتین می‌تواند به تولید استخوان و کاهش دردهای استخوانی کمک کند اما از آنجا که کله‌پاچه علاوه بر ژلاتین، دارای چربی هم است، مصرف آن را فقط تحت شرایط خاصی به بیماران مبتلا به پوکی استخوان توصیه می‌کنیم. اینکه بیماران کله‌‌پاچه را خوب و به مدت طولانی تا جایی که استخوان‌های آن هم کاملا له و پخته شوند، بجوشانند. سپس آب آن را صاف کنند و داخل یخچال بگذارند. پس از چند ساعت که چربی و آب ژله‌مانند کله‌پاچه از هم جدا شدند، چربی روی آب را کاملا بگیرند و سپس آب ژلاتینی آن را گرم و مصرف کنند. البته شما می‌توانید این کار را با پای مرغ هم انجام دهید.


غذاهایی برای محکم کردن استخوان‌ها

استخوان‌های محکم: باید کاری کنید که محکم بمانند

در افراد جوان و بالغ، استخوان‌ها قوی باقی می‌مانند. با رسیدن به میانسالی، استخوان‌ها کم‌کم پوک می‌شوند. در زنان، این فرآیند پس از یائسگی سرعت می‌گیرد، اما راه‌هایی برای متوقف نمودن این پوک شدن استخوان وجود دارد. یکی از بهترین خطوط دفاعی بدن در برابر پوکی استخوان این است که ار رژیم‌غذایی استفاده نمود، یعنی اینکه با خوردن غذا‌های مناسب می‌توان به بیشترین توده استخوان ممکن دست یافت و تراکم استخوان را در تمام سنین افزایش داد. 

استخوان‌های محکم: باید کاری کنید که محکم بمانند

آیا شیر مصرف می‌کنید؟

کلسیم مهمترین چیز لازم برای داشتن استخوان محکم است. افراد بالغ تا سن 50 ساله به روزی 1000 میلی گرم کلسیم احتیاج دارند. از سن 51 سالگی به بعد، زنان روزی 1200 میلی گرم کلسیم مصرف کنند، و هنگامی‌که به سن 71 سالگی می‌رسند باید این مقدار کلسیم دریافتی را باز هم افزایش دهند. بهترین منبع کلسیم بدون شک شیر است. یک فنجان 8 اونسی (تقریباً 237 میلی‌لیتری) شیر چربی گرفته، کم‌‌چرب، یا چربی نگرفته، دارای 300 میلی‌گرم کلسیم است.

ماست و پنیر

اگر شخصی شیر دوست ندارد، می‌تواند به‌جای آن ماست بخورد، زیرا یک فنجان ماست دست‌کم به اندازه یک فنجان 8 اونسی کلسیم دارد. و محتوای کلسیم یک اونس (28.35 گرم) پنیر سوئیسی تقریباً به همین اندازه است. حتی اگر بدن شخصی نتواند لاکتوز را تحمل کند، می‌تواند از ماست و پنیر سفت استفاده کند، زیرا آنها حاوی مقدار کمی لاکتوز می‌باشند، یا چنین شخصی می‌تواند لبنیاتی را امتحان کند که مقدار لاکتوز آنها را کاهش داده‌اند یا عاری از لاکتوز می‌باشند. حذف لاکتوز از شیر و لبنیات بر موجودی کلسیم آنها تأثیر نمی‌گذارد.


ماست و پنیر


ساردین

شیر و لبنیات تنها منابع کلسیم نیستند. یکی دیگر از منابع عالی کلسیم ماهی ساردین است. استخوان‌های کوچک ماهی ساردین چیزی است که ما برای افزایش توده استخوان بدن خود به آنها احتیاج داریم. با خوردن سه اونس (85 گرم) کنسرو ماهی ساردین، مقدار کلسیمی‌که جذب بدن می‌شود اندکی بیشتر از کلسیم موجود در یک فنجان شیر است.

ساردین



سبزیجات

شاید از دانستن این مطلب تعجب کنیم که بسیاری از سبزیجات حاوی مقدار زیادی کلسیم هستند. باید به دنبال مصرف سبزیجات برگی به رنگ سبز تیره مانند کلم چینی (که در تصویر می‌بینید) و کلم پیچ باشیم. نوعی کلم پیچ ساقه‌دار با برگ‌های صاف و برگ شلغم، هم حاوی مقدار زیادی کلسیم می‌باشد. در یک فنجان برگ شلغم پخته و قطعه قطعه شده تقریباً 200 میلی‌گرم کلسیم وجود دارد. 


غذا‌های تقویت (غنی‌سازی) شده


اگر به لبنیات، ساردین، و سبزیجات برگی علاقه ندارید، می‌توانید مواد غذایی تقویت شده مصرف کنید. اینها فرآورده‌هایی هستند که به‌طور طبیعی حاوی کلسیم نیستند اما مقادیر متفاوتی از این ماده معدنی ضروری به آنها اضافه شده است. خوردن غذا‌های مخصوص صبحانه آغازی عالی برای تأمین کلسیم است، در آب پرتقال تقویت شده تا 240 میلی‌گرم کلسیم وجود دارد، و در یک فنجان ذرت تقویت شده تا 1000 میلی گرم کلسیم موجود است. برای اطلاع از کلسیم موجود در این فرآورده‌ها، برچسب غذایی روی بسته‌بندی آنها را بخوانید. 

مکمل‌های کلسیم

یک راه آسان برای افزایش دادن کلسیم دریافتی استفاده از مکمل‌ها می‌باشد، اما برخی از گزارشات حاکی از آن است که شاید بدن ما به این مکمل‌ها احتیاج نداشته باشد. اگر از غذا‌هایی که می‌خوریم کلسیم به میزان کافی دریافت می‌کنیم، با مصرف مقدار بیشتری کلسیم به‌صورت قرص کلسیم به سلامتی استخوان‌های ما کمک نمی‌شود. کارشناسان می‌گویند دریافت مقدار بیشتر از 2000 میلی گرم کلسیم در روز فایده چندانی ندارد، و امکان دارد مصرف بسیار زیاد کلسیم به تشکیل سنگ کلیه منتهی شود. برای آنکه کلسیم به بهترین نحو جذب شود، نباید در هر بار بیشتر از 500 میلی‌گرم از آن را مصرف کرد. برخی از مکمل‌های کلسیم، مانند کربنات کلسیم، اگر همراه وعده‌های غذایی مصرف شوند، بدن آنها را بهتر جذب می‌کند؛ اما سیترات کلسیم را می‌توان در هر زمان مصرف نمود. 


مکمل‌های کلسیم



غذا‌های تهیه شده از سویا


در نصف فنجان پنیرسویا که با کلسیم تقویت (غنی‌سازی) شده باشد تا 861 میلی گرم کلسیم وجود دارد، اما کلسیم تنها ماده معدنی نیست که باعث تقویت استخوان‌ها می‌شود. تحقیقات اخیر حاکی از آن است که مواد شیمیایی گیاهی به نام ایسوفلاون‌ها (isoflavones) هم باعث تقویت تراکم استخوان می‌شوند. ایسوفلاون‌ها به مقدار زیاد در غذا‌هایی مانند پنیر سویا وجود دارند، و به نظر می‌آید تأثیری شبیه به استروژن بر استخوان‌ها داشته باشند. این امر باعث می‌شود سویا در دفع نمودن یا دور کردن بیماری استخوان در زنان یائسه مفید باشد.


غذا‌های تهیه شده از سویا




ماهی آزاد (سالمون)


ماهی آزاد و دیگر انواع ماهیان چرب گروهی از مواد مغذی تقویت‌کننده استخوان را تأمین می‌کنند، حاوی کلسیم و همچنین ویتامین D هستند (که ویتامین D، و به جذب کلسیم کمک می‌کند)، و همچنین دارای مقدار زیادی اسید‌های چرب امگا – 3 می‌باشند. محققان نشان داده‌اند با استفاده از مکمل‌های روغن ماهی میزان از دست رفتن استخوان در افراد مسن کاهش می‌یابد و امکان دارد از استئوپوروز (پوکی استخوان ) جلوگیری شود. 


ماهی آزاد (سالمون)



خشکبار و دانه‌ها


خشکبار (میوه‌های آجیلی یا فندقی مانند گردو و فندق) و دانه‌ها می‌توانند به طرق مختلف سلامت استخوان را تقویت کنند. گردو و دانه بزرک یا کتان سرشار از اسید‌های چرب امگا – 3 است. بادام زمینی و بادام‌درختی حاوی پتاسیم هستند که از بدن ما در برابر از دست رفتن کلسیم در ادرار محافظت می‌کند. خشکبار شامل پروتیین و دیگر مواد مغذی هم می‌باشد که در تولید استخوان‌های قوی نقشی حمایت‌کننده دارند.


جلوی مصرف نمک را بگیرید


نمک یکی از مقصر‌های اصلی در محروم کردن بدن از کلسیم می‌باشد. هرچه بیشتر نمک مصرف کنیم، مقدار بیشتری کلسیم همراه ادرار از بدن ما دفع می‌شود. با پیروی نمودن از رژیم غذایی کم نمک ممکن است به بدن ما کمک شود مقدار بیشتری کلسیم نگهدارد تا استخوان‌های ما تقویت شوند. 


نور آفتاب


نور آفتاب غذا نمی‌باشد، اما بدن در پاسخ (واکنش) به نور آفتاب ویتامین D تولید می‌کند. بدون ویتامین D، بدن ما نمی‌تواند به‌طور صحیح کلسیم موجود در مواد غذایی را جذب نماید. هوای ابری، عرض‌های جغرافیایی شمالی، و تیره رنگ‌تر بودن پوست ممکن است فرآیند تولید ویتامین D را مختل سازد. بنابراین، امکان دارد برخی از افراد تصمیم بگیرند مکمل ویتامین D مصرف کنند. مقدار توصیه شده ویتامین D دریافتی از غذا برای اکثر افراد بالغ 600 IU در روز است، که در افراد بالای 80 سال به 800 IU افزایش می‌یابد. 

نور آفتاب



تمرین بدنی که در آن وزن بدن حمل می‌شود

برای آنکه از بیشترین مزایای رژیم‌غذایی تقویت‌کننده استخوان برخوردار شویم، بهتر است تمرین‌های بدنی منظمی انجام دهیم که در آنها وزن بدن خود را حمل می‌کنیم. این تمرین‌های بدنی شامل تمام فعالیت‌هایی است که در آنها از وزن بدن ما یا از وزنه‌های خارج از بدن برای وارد کردن استرس به استخوان‌ها و عضلات استفاده می‌شود. نتیجه این خواهد بود که بدن ما مقدار بیشتری ماده استخوان‌ساز ذخیره می‌کند و استخوان‌های ما متراکم‌تر می‌شوند. محققان نشان داده‌اند پیاده روی سریع، تنیس، و یوگا، همگی برای استخوان مفید هستند.


دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

 

 

 

مطالب پیشنهادی:


خطرظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامتی
 نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی چه نقشی دارد؟

 بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر چه تاثیری دارد؟

شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چه تاثیری دارد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها چیست؟
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
چیست؟