(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

اخلاق، حلقه ای مفقوده در سفیدی ازدواج


Image result for ‫ازدواج سفید چیست‬‎


جهت بررسی نگرش ذهنی مؤثر بر ساختار ازدواج و‌ خانواده در ایران، مؤلفه‌هایی همچون نقش‌‌های جنسیتی و ساختار قدرت در خانواده بسیار مهم هستند. جهت انجام این مهم، پس از ارائه تعریفی دانش نامه ای و حداقلی(به اقتضای این یادداشت) و بررسی وسعت و گستردگی آن در جامعه ایرانی، به فرایند همزیستی مشترک بدون ازدواج رسمی و "ازدواج سفید" به عنوان معضل اجتماعی خواهیم پرداخت.


بنابر اولین تعریف های دانشنامه ای برای این سبک زندگی، ازدواج سفید سبکی از زندگی مشترک است که در آن دو نفر بدون ازدواج رسمی که در مدارک تشخیص هویت قید شود، با یکدیگر زندگی مشترک تشکیل می‌دهند و طبیعتاً همچون همسران رسمی و عقدی با یکدیگر رابطه عاطفی و جنسی برقرار می کنند.


با این حال منابع درخوری برای یافتن پاسخ سوال دوم در دسترس نیست. شاید یکی از معدود گزارش ها و مستندات موجود، گفت و گوی خبرگزاری ایلنا با سردار مرتضی طلایی باشد که در دی ماه سال91 منتشر شد و طی آن رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر وقت تهران از افزایش زندگی مجردی دانشجویی در شهر تهران و آن هم صرفاً در محلات شمال شهر خبرداد و گفت: ‌"این پدیده جدیدی ازنوع آسیب‌های اجتماعی است که پیامدهای خطرناکی دارد." سردار طلایی در آن گفت و گو با اشاره به این که هنوز آمار رسمی در این خصوص در دست نیست، افزود: ‌"متاسفانه‌ گزارش‌هایی مبنی بر تشکیل زندگی‌های مجردی در شمال شهر تهران داریم که در آن دختر و پسر دانشجو بدون ازدواج رسمی زیر یک سقف زندگی می‌کنند."


با این حال ضمن آن که ما به هیچ وجه قصد دست کم گرفتن این معضل اجتماعی را نداریم، باید اذعان کنیم که خوشبختانه این پدیده، معضلی است نادر که صرفاً در محدوده خاصی از پایتخت قابل رویت بوده و به این معنا،‌ معضل و مشکلی است مربوط به خرده فرهنگی خاص و نه لزوماً بحرانی سراسری که به عنوان مثال در فلان شهرستان دورافتاده جنوبی، شرقی یا شمالی با آن مواجه باشیم و نیاز به اطلاع رسانی آن ازسوی روزنامه های سراسری باشد!


با این حال آن چنان که در پاراگرف پایانی و نتیجه گیری گزارش ابتکار که با میان تیتر"دیگرکسی حاضر به امضای عقدنامه نیست؟" مشخص شده، می خوانیم، گویا معضلات اساسی اجتماعی همچون مشکل بیکاری، گرانی مسکن و هزینه های بالای زندگی منجر به بروز چنین معلی در میان خرده فرهنگی خاص گردیده است و می نویسد:"اینطور که به نظر می‌رسد از جمله عواملی که می‌تواند جوان‌ها را به سمت این دست از ازدواج‌ها بکشاند مشکلات مالی، محک زدن رابطه، آشنایی بیشتر و نداشتن اعتقاد به ازدواج می‌توانند دلایل زندگی مشترک بدون ازدواج باشند. همچنین هزینه بالای اجاره یا خرید مسکن و نبود تناسب دخل و خرج که در این دوره و زمانه بسیار برجسته‌است، می‌تواند دلایل دیگری باشد که موجب می‌شود کسی حاضر به امضای عقدنامه نباشد و زندگی بدون ازدواج یا ازدواج از نوع سفیدش را ترجیح بدهند."


فارغ از این که ابتکار این راه حل را معتبر و راهگشا می داند یا خیر، تناقضی عجیب در ادعای گزارش و نتیجه گیری آن به چشم می آید. به بیان دیگر درحالی این گزارش "ازدواج سفید" را نتیجه منطقی و واکنش طبیعی جامعه به مشکلات اقتصادی و اجتماعی قلمداد می کند که در ابتدای گزارش گویا برای تطهیر این معضل اجتماعی، سعی در تلقین این موضوع دارد که این شیوه زندگی مشترک، بیش از هر شیوه دیگری به ازدواج رسمی شبیه است و تفاوتی اساسی میان آن و همخانگی و دوستی پیش از ازدواج دخترها و پسرها وجود دارد!


نگاهی آماری به ازدواج و طلاق در ایران


آمار نرخ ازدواج نشان می‌دهد که متوسط سن ازدواج از سال ۱۳۴۵ به بعد روندی افزایشی داشته است. به طوری که متوسط سن ازدواج دختران، خصوصاً روستائیان در طول چهاردهه اخیر همواره سیر صعودی داشته است. مطابق آمار سرشماری سال۱۳۷۵ میانگین سن ازدواج در ایران برای پسران تقریباً ۲۶ سال و برای دختران تقریباً ۲۳ سال بوده است. اما آن چه در اینجا حائزاهمیت است درواقع حداقل 10 سال فاصله بین بلوغ و سن ازدواج در دختران و پسران و کاهش ازدواج زیر 20 سال است که در طی 40 سال گذشته برای دختران از ۴۱ درصد به ۱۸ درصد رسیده است. آمارها همچنین نشان می دهند که درصد زنان مجرد در سال های اخیر با افزایش همراه بوده است. در سال ۱۳۸۱ کمتر از ۳ درصد از مردان ۱۹-۱۵ ساله ازدواج کرده بودند، درحالی که این رقم برای زنان 2 درصد است.


بر اساس آمارها میانگین اختلاف سن زوجین در سال ۱۳۴۵ از ۴.۴ به۷، ۲ در سال ۱۳۸۱ رسیده است و دلیل کاهش آن افزایش سن ازدواج زنان است. در نتیجه اختلاف سن زوجین کاهش یافته است. در بررسی‌های انجام شده بر تعداد مردان و زنان ازدواج نکرده کشور نشان می دهد که تعداد زنان مجرد ۱۵- ۳۴ ساله، 4 میلیون و 348هزار نفر و تعداد مردان مجرد ۳۹- 20 سال 2 میلیون 361 نفر است. که این مساله نشان فزونی 1 میلیون و 900 دختر مجرد در مقایسه با پسران مجرد است. آمارها نشان‌دهنده تاثیر افزایش سن ازدواج بر کاهش میزان همسرداری است. در میان اقوام، لر و بلوچ زنان کمترین سن ازدواج را دارند، ولی در عوض گیلک‌ها دارای بالاترین سن ازدواج برای مردان و زنان هستند و از آنجا که میان سن ازدواج زنان و توسعه یافتگی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. بنابراین تغییرات فوق، نشان‌ دهنده سیر پیشرونده تأخیر در ازدواج و افزایش فاصله بلوغ و ازدواج است.


آمارهای طلاق در شهرها نشان می‌دهند که طی 10 سال گذشته همراه با افزایش میزان شهرنشینی میزان طلاق نیز افزایش یافته است. به طوری که در شهرهای بزرگ از هر 3 ازدواج، یکی به طلاق منجر می‌شود. رئیس سازمان ثبت اسناد کشور با بیان بخشی از آمار و ارقام ثبت شده در سال90 گفت: در سال گذشته طلاق رشدی ۷ درصدی داشته و همواره شاخص مذکور در مناطق شهری کشور به مراتب بیش از مناطق روستایی بوده است. پژوهشگران در ایران هچنین نوعی همگرایی را میان شهر و روستا از نظر میزان طلاق ‌متذکر می شوند. ‌آنان‌همچنان عواملی را که در افزایش میزان طلاق دخالت‌ دارند را توسعه ‌شهرنشینیـی ‌و هنجارهای ‌‌جدید ‌زندگی، آموزش عالی‌‌‌ و استقلال مالی زنان توصیف می‌کند.


اخلاق، حلقه ای مفقوده در سفیدی ازدواج


و اما اخلاق ...


این ها بخشی است آمار نگران کننده ازدواج و طلاق در جامعه امروز. آماری نگران کننده که بی شک تغییر آن علاوه بر اقدامی موثر و سریع را ازسوی مسئولان، نوعی عزم ملّی و احساس مسئولیت ازسوی تک تک افراد جامعه را می طلبد. به راستی تا به کی می توان با بی اخلاقی از کنار مسائلی این چنینی عبور کرد. ما این جا به هیچ عنوان قصد تکفیر ابتکار و ابتکارهای ساده لوحانه ای از این دست را نداریم. ما با مشکلی اساسی روبروییم و آن بحران جمعیتی است. کسی منکر مشکلات اقتصادی مهلک این روزها نیست و اساساً نمی شود این فشار شدید اقتصادی که مستقیماً کمر اقشار ضعیف را نشانه رفته، نادیده گرفت و نادیده انگاشتن آن تنها می تواند از سر کم خردی باشد و حماقت.


با این حال آیا اگر راه حل مقاومت در برابر فشار اقتصادی را عدم تشکیل خانواده، بچه دار نشدن و مسائلی از این دست بدانیم، صرفاً‌ صورت مسئله را پاک نکرده ایم. آیا می توان به دلیل وجود مشکلات اقتصادی، مشکل بزرگی همچون رشد جمعیتی منفی را نادیده گرفت؟!! آیا جایگزین نمودن هنجارهای غیرایرانی و غیراسلامی همچون ازدواج سفید و راه حل هایی از این دست، قادر به مرتفع نمودن اصل قضیه هست؟!! 


به راستی امروز کدام یک از ما پیش از انجام هر کاری آن اساسی ترین سوال را از خود می پرسیم که آیا کاری که می کنیم اخلاقی هست یا خیر؟!!

ازدواج سفید چیست؟

منظور از «ازدواج سفید» زندگی مشترک زن و مرد بدون ازداوج رسمی است. یعنی به گونه ای که زن و مرد بدون اینکه خطبه عقد یا صیغه بینشان جاری شود برای زندگی زیر یک سقف می‌روند.
Image result for ‫ازدواج سفید چیست‬‎
به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ این روزها هشدارهایی در خصوص رواج مخفیانه ازدواج سفید در کشورمان می شنویم. اتفاقی که نه از نظر سنت و نه از نظر شرع برای خانواده های اصیل ایرانی پذیرفتنی نیست.

هم‌خانگی بدون ازدواج یا ازدواج سفید، پدیده‌ای است که دختر و پسر به عنوان هم‌خانه با یکدیگر زندگی می‌کنند، بی آنکه میان آن‌ها پیوند رسمی ازدواج و رابطه زن و شوهری باشد. رواج چنین پدیده ای در جامعه صدای هشدار کارشناسان را به دلیل مخاطرات گسترده حقوقی، روانی و اجتماعی آن بلند کرده است.

در این پدیده، دختر و پسر و یا زن و مرد مجرد به عنوان هم خانه با یکدیگر زندگی می کنند، بی آنکه میان آن ها پیوند زن و شوهری باشد. در دنیای غرب، با توجه به تغییر سبک زندگی و در کنار آن، افزایش فشارهای اقتصادی، به طور کلی میل به ازدواج شرعی و رسمی کاهش یافته و روابط، بیشتر بر پایه ارضای غرایز و آزمایش گونه شکل می گیرد.

علل گرایش به ازدواج سپید

علی اصغر نژادفرید- روانشناس- دلیل اصلی ظهور پدیده ازدواج سپید را نبود مسئولیت‌پذیری حداقل در یک طرف از رابطه می‌داند و می‌گوید: نبود مسئولیت‌پذیری، ریسک‌ فاکتوری اساسی برای زندگی محسوب می‌شود؛ چرا که در چنین روابطی افراد مسئولیت عملکرد خود را برعهده نمی‌گیرند.

بیاتی نیز با تاکید بر ضرورت مسئولیت‌پذیری زن و مرد در یک رابطه می‌گوید: چنین عاملی می‌تواند در تداوم زندگی مشترک تاثیر بسیار زیادی داشته باشد این در حالیست که اکنون فضای ازدواج مناسب نیست و افراد به علت مشکلاتی مانند مسائل اقتصادی تمایل به ازدواج و رفتن زیر یک سقف را ندارند.

پیامدهای حقوقی ازدواج سفید:

علی احمدی، وکیل و مشاور حقوقی خانواده در مورد این نوع ازدواج و پیامدهای حقوقی آن می گوید: «چنین رابطه ای زنا تلقی می شود و فرزند ناشی از آن فاقد مشروعیت قانونی است، چون نسبت فرزندی او با پدر قابل اثبات نیست.»

در چنین مواردی اغلب زن به خاطر پرهیز از بی آبرویی به دنبال اثبات رابطه ابویت فرزند و والد نمی رود و حتی اگر ادعا کند که صیغه بوده است، در صورت انکار مرد، ادعای زن، به خاطر ثبت نبودن، قابل اثبات نیست.

در این میان فرزندان بی پدر و بی خانواده ای باقی می مانند که نه آن ها از والدین ارث می برند و نه والدین از آن ها. گرچه سایر حقوق این کودکان چون بقیه کودکان است، اما معمولاً کسی حضانت آنان را بر عهده نمی گیرد، مگر اینکه یک پروسه پیچیده قانونی طی شود. در این موارد سپردن حضانت به مادر محتمل تر است و زن چه از نظر روانی و چه از نظر حقوقی شکست خورده و بلاتکلیف باقی می ماند.

این افراد خانواده را نمی شناسند:

سهیلا معروفی روانشناس نیز با انتقاد از رواج سبک جدید زندگی مشترک در جامعه می گوید: «چنین افرادی برداشت درستی از خانواده و کارکردهای آن ندارند، خیلی دیر به بلوغ فکری لازم برای تعهد و مسئولیت پذیری ازدواج می رسند و از آن می گریزند زیرا یک الگوی موفق در مورد ازدواج و خانواده تجربه نکرده اند.»

وی می افزاید: تحقیقات نشان داده است زنان در چنین رابطه هایی بیش از انواع دیگر ازدواج دچار خشونت خانگی می شوند و چنین روابطی زودتر از ازدواج های رسمی و شرعی از هم می پاشد.

این روانشناس معتقد است کسانی که چنین سبکی از زندگی هم خانگی فاقد پیوند را انتخاب می کنند کارکردهای خانواده را باور ندارند زیرا نزد نزدیکان خود آن را تجربه نکرده اند.

http://www.yjc.ir/

تبعات ازدواج سفید چیست؟

Image result for ‫ازدواج سفید چیست‬‎


همه ما با عبارت‌های «ازدواج دائم» و «ازدواج موقت» آشنا و کم و بیش از احکام شرعی آن‌ها اطلاع داریم، اما کمتر پدیده «ازدواج سپید» به گوشمان خورده است. این پیوند بر خلاف ازدواج دائم و موقت نه در شرع و نه در عرف ما ایرانیان جایی ندارد، چون دختر و پسر بدون برگزاری مراسم عقد و به خاطر منافع اقتصادی و عاطفی بدون، زیر یک سقف می‌روند.

به گزارش ایسنا، دکتر امیدعلی احمدی - جامعه‌شناس- درباره تعریف «ازدواج سفید» می‌گوید: در این ازدواج که در غرب رایج است و به معنای «هم‌باشی» نیز شناخته می‌شود ، پیوندی به مدت زمان نامعلوم بین دو فرد برقرار می‌شود که فاقد مشروعیت اجتماعی و حقوقی است.

مهدی بیاتی روانشناس و استاد دانشگاه نیز ازرابطه‌ ایجاد شده در «ازدواج سپید» انتقاد کرده و معتقد است: ازدواج واژه مقدسی است، بنابراین زندگی دختر و پسر زیر یک سقف را بدون عقد شرعی نمی‌توان ازدواج نامید؛ بلکه چنین رابطه‌ای با اهدافی مانند برآوردن نیازهای جنسی و روانی برقرار می شود و اگرچه ممکن است از زاویه‌ای برای مرد مثبت باشد، ولی اثر ویران‌کننده‌ای بر زن می‌گذارد، چراکه زنان دارای زیبایی‌های خدادادی هستند که باید آن را در جای خود هزینه کنند. زمانی که شادابی و نشاط زن به مرور زمان کاهش یابد، ممکن است علاقه مرد به ادامه زندگی با او کم شود و او به زن دیگری گرایش پیدا کند.

علل گرایش به ازدواج سپید

علی اصغر نژادفرید- روانشناس- دلیل اصلی ظهور پدیده ازدواج سپید را نبود مسئولیت‌پذیری حداقل در یک طرف از رابطه می‌داند و می‌گوید: نبود مسئولیت‌پذیری، ریسک‌ فاکتوری اساسی برای زندگی محسوب می‌شود؛ چرا که در چنین روابطی افراد مسئولیت عملکرد خود را برعهده نمی‌گیرند.

بیاتی نیز با تاکید بر ضرورت مسئولیت‌پذیری زن و مرد در یک رابطه می‌گوید: چنین عاملی می‌تواند در تداوم زندگی مشترک تاثیر بسیار زیادی داشته باشد این در حالیست که اکنون فضای ازدواج مناسب نیست و افراد به علت مشکلاتی مانند مسائل اقتصادی تمایل به ازدواج و رفتن زیر یک سقف را ندارند.

تبعات ازدواج سپید

دکتر علی‌اصغر نژادفرید- روانشناس- می‌گوید: فرزندان حاصل از چنین ازدواجی بیشترین لطمه را متحمل می‌شود، چراکه چنین ازدواجی ثبت نمی‌شود و سرنوشت آنان پس از تولد مشخص نیست. بارداری‌های ناخواسته و عوارض بهداشتی ناشی از سقط جنین غیرقانونی از تبعات دیگر ازدواج سپبد است.

بیاتی هم معتقد است: چنین رابطه‌ای موجب کاهش فرزندآوری می‌شود، علاوه بر آن سطح زندگی افراد تغییر می‌کند و خلاء روانی برای دختر را در پی دارد و ممکن است حتی شانس مادر شدن او را کاهش دهد و حتی به آسیب‌هایی مانند اعتیاد سوق پیدا کنند، این در حالیست که مردان در صورت ترک چنین رابطه‌ای کمتر آسیب می‌بینند.

نژاد فرید درباره تبعات دیگر ازدواج سپید می‌گوید: در چنین ازدواج‌هایی امکان دارد که یکی از طرفین هر لحظه نسبت به ادامه این رابطه اظهار بی‌میلی کند و این امر موجب وارد شدن صدمات روحی قابل توجهی به طرف مقابل به ویژه زنان می‌شود چراکه آنان بر حسب طبیعت خود دوست دارند روی فردی سرمایه‌گذاری عاطفی کنند که این فرد از ارزش لازم برخوردار باشد.

او به جنبه حقوقی ازدواج سپید اشاره و اظهارمی‌کند: این ازدواج از نظر قانونی جرم است. از نظر شرعی نیز گناه محسوب می‌شود و همواره فرد با نوعی ترس و نگرانی از عواقب چنین رابطه‌ای دست و پنجه نرم می‌کند. این در حالیست که اگر این روابط ثبت شود، امکان اثبات متعلق بودن فرزند به پدر وجود دارد.

علی احمدی هم با بیان اینکه رابطه «هم‌باشی» در ایران پذیرفتنی نیست، تاکید می‌کند: این رابطه نه از سوی خانواده و نه نهادهای اجتماعی پذیرفته نمی‌شود. بنابراین می‌تواند آسیب‌های زیادی را به همراه داشته باشد.هرچند که ممکن است ارضای عاطفی و جنسی و سرنوشت یکسان اقتصادی به دنبال داشته باشد،‌ اما به محض آشکار شدن، مردم با آن مخالفت می‌کنند و حمایت‌های اجتماعی از زوجین برداشته می‌شود. چرا که این پیوند از نظر حقوقی و قانونی هیچ جایگاهی ندارد.

وی افزود: در این شرایط به نظر می‌آید لازم است از سویی با فراهم کردن زیرساخت‌های اجتماعی و اقتصادی و از سوی دیگر با فرهنگ‌سازی و تشویق جوانان به ازدواج دائم از میزان تمایل آنان به روابطی مانند ازدواج سپید کاست و جامعه را از عوارض چنین پیوندهایی مصون نگه داشت.

http://www.asriran.com/

همه دلایل افزایش و رواج ازدواج سفید در ایران


فرشته مرادی
آمارها نشان می‌دهد نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی ۲ برابرنرخ عمومی بیکاری در کشور است. درگروه تحصیلکرده‌های دانشگاهی، نرخ بیکاری زنان تا ۵۰ درصد افزایش یافته و عموما بنگاه‌ها و کارفرمایان اقبال چندانی به پذیرش کارجویان فارغ‌التحصیل دانشگاهی ندارند. از سوی دیگرقیمت خرید هر متر مربع خانه در تهران از 3 میلیون تومان شروع می‌شود تا قیمت‌های نجومی. قیمتی که برای جوانان تازه فارغ‌التحصیل رویایی بیش نیست.
قیمت اجاره مسکن نیز دست کمی از این قیمت ندارد؛ حداقل ۳۰ میلیون تومان پول پیش و ۱ میلیون تومان درآمد ماهانه برای اجاره نیاز است. همه این عوامل دست به دست هم می‌دهند تا جوانان هر چه بیشتر از ازدواج دائم دور شوند و به سبک‌های زندگی مانند ازدواج سفید روی بیاورند. تفاوت این ازدواج در آن است که هر زمان هر کدام از طرفین مایل باشند، می‌توانند آن بر هم بزنند که همین امر این ازدواج را با مشکلات حقوقی و شرعی بسیاری در فضای زندگی در ایران روبه‌رو خواهد ساخت. به هر حال در دهه اخیر موضوع ازدواج سفید یا به معنایی دیگر همخانگی دختران و پسران مجرد بدون هیچ سند و قباله‌ای در میان بسیاری از جامعه شناسان و خانواده‌ها موجب نگرانی شده است؛ زیرا جامعه ایرانی_ اسلامی در مقابل چنین پدیده‌هایی واکنش جدی نشان می‌دهد؛ چراکه با عرف جامعه این موضوعات در تناقض است. از این رو برای بررسی و آسیب‌شناسی این پدیده با دکتر مصطفی اقلیما؛ رئیس انجمن علمی مددکاران ایران به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در پی می‌آید.

ازدواج سفید در ایران در دهه اخیر تبدیل به دغدغه‌ای اجتماعی شده است؛ زیرا در کشورهایی که در مرحله گذار به مدرنیته هستند هنوز سنت‌ها بر روابط اجتماعی حاکم است و در کشوری چون ایران که مذهب یکی از ارکان خانواده‌ها به شمار می‌رود این موضوع پسندیده وقابل قبول نیست، به نظر شما این پدیده چیست و چرا در حال گسترش است؟محققان و جامعه‌شناسان وجود چنین پدیده‌هایی را مخرب می‌دانند و ازدواج سفید و انتخاب تجرد به جای ازدواج را مجموعه‌ای از عوارض این فروریختگی می‌نامند که یکی از مهم‌ترین آنها به‌خاطر مشکلات اقتصادی است؛ چون در این زمانه مردهای 34-35 ساله هم نمی‌توانند از پس یک زندگی بربیایند؛ به همین خاطر یا ترجیح می‌دهند ازدواج نکنند یا روابط پنهانی داشته باشند. پدیده ازدواج سفید چیز جدیدی نیست. در گذشته و حال هم چنین ازدواج‌هایی در کشور وجود داشته است که طبق قانون حق و حقوق اندک و تعیین شده‌ای از سوی طرفین مشخص می‌شد که پس از پایان جدایی پرداخت می‌شود، ولی در این‌گونه ازدواج‌ها که به ازدواج سفید مشهور شدند، هیچ حق و حقوقی برای زنان وجود ندارد. 
 چنین پدیده‌ای در کشور ما مرسوم نبوده و نیست آیا در کشورهای دیگر هم چنین ازدواج‌هایی مرسوم است و به چه صورت؟
 در کشورهای خارجی «ازدواج سفید» با تفاوت بسیاری از ایران وجود دارد. در این کشورها افرادی که می‌خواهند با یکدیگر در زیر یک سقف زندگی کنند با مراجعه به شهرداری‌ها، همخانه بودن خود را اعلام و ثبت می‌کنند سپس از مزایایی هم برخوردار می‌شوند. تمامی مزایایی که یک زن و شوهر دارند شامل این دسته از افراد هم می‌شود و در پایان اگر نخواهند با هم زندگی کنند، همه مزایا فسخ می‌شود.
مثلا در فرانسه این نوع ازدواج‌ها صورت می‌گیرد تنها به‌خاطر منفعتشان و بعد از اینکه نیازشان برطرف شد از هم جدا می‌شوند؛ اما در ایران جایی برای چنین رفتارهایی نیست. در این نوع کشورها این نوع ازدواج نوعی قدرت به زن می دهد؛ اما در ایران این‌طور نیست؛ چون فرهنگ‌ها با هم فرق می‌کند.
چرا این ازدواج در کشور ما با مخالفان بسیاری مواجه است. به نظر شما مخالفان این پدیده به چه چیزی اعتراض دارند؟
 اتفاق دیگری که در کشور ما افتاده این است که دختران بی‌اذن خانواده با پسران زیر یک سقف زندگی می‌کنند و خانواده‌ها از چنین روابطی آگاهی ندارند و نکته حائز اهمیت این است که این افراد با هم رابطه کامل جنسی دارند.
ازدواج سفید در چه شهرهایی بیشتر دیده می‌شود؟
 در شهرهای کوچک نسبت به شهرهای بزرگ کمتر این موضوعات دیده می‌شود. در شهرهایی چون تهران، اصفهان و تبریز این پدیده به شدت رواج یافته است.
چرا افرادی که حاضرند با فردی همخانه شوند به دنبال ازدواج نیستند؛ یعنی چه دلایل و عواملی سبب می‌شود که حاضر به همخانگی شوند ولی ازدواج نه ؟
 بخشی از این موضوع به دلیل وضعیت مالی و اقتصاد نامشخص افراد است؛ زیرا به تنهایی از پس یک زندگی متاهلی بر نمی‌آیند و حاضر نیستند که تنها با داشتن یک حقوق ازدواج کنند. بنابراین تصمیم می‌گیرند تا با جنس مخالف خود که اوهم از نظر مالی می‌تواند خودش را ساپورت کند، زندگی کرده و همخانه شوند؛ ولی زیر بار تعهدی نمی‌روند.
بسیاری معتقدند در این‌گونه ازدواج‌ها افراد متضرر خواهند شدنظر شما چیست؟
 دخترها در جامعه ما با تن دادن به این ازدواج ضرر می‌کنند؛ چون فرهنگ جامعه ما این چنین است که وقتی دختری با یک پسر در رابطه باشد بعد از پایان یافتن آن رابطه کسی به سراغش نخواهد رفت و این اتفاق ضربه سنگینی خواهد بود که بر دختران جامعه وارد می‌شود.
آیا می‌توان امیدوار بود که دختران و پسرانی که در یک خانه با هم زندگی می‌کنند، روزی با هم ازدواج رسمی کنند؟
این‌گونه ازدواج‌ها به ازدواج عقدی و واقعی منجر نمی‌شود؛ زیرا پسران حاضر نیستند با دخترانی که با آنها همخانه شده‌اند، ازدواج عقدی کنند و آنها را فرد مناسبی برای ازدواج و زندگی متاهلی نمی‌دانند. همچنین دخترها نیز چنین پسرهایی را برای ازدواج قبول ندارند و تنها همدیگر را برای دوستی و یک زندگی بدون تعهد می‌پذیرند.
به‌طور معمول و طبق آمارها 80درصد پسرهایی که دوست دختر می‌گیرند با آنها ازدواج نمی‌کنند، تنها 20 درصد با دخترانی که پیش از ازدواج با آنها رابطه دوستی برقرار کرده‌اند ازدواج می‌کنند آن هم به دلایلی چون تمکن مالی و خانوادگی... 
چگونه این افراد می‌تواند خانه اجاره کنند آیا در این موردمنع قانونی وجود ندارد؟
 بسیار دیده شده که در تهران و بسیاری از کلان‌شهرها دختران و پسران برای اجاره خانه مدارک جعلی درست کرده یا با عنوان جعلی خواهر و برادر با هم زندگی می‌کنند.
آیا قانون با چنین موضوعی برخورد نمی‌کند؟
 از نظر دولت و قانون این موضوعات رسمیت ندارد، ولی واقعا این موضوع قابل انکار نیست؛ گرچه مراکز رسمی به دنبال اعلام آمار آن نیستند.
 به نظر شما راهکاری برای رفع این پدیده در کشور وجود دارد،راهکار موجود چیست ؟
 به هر حال دختران از حدود 15 سالگی به بلوغ جنسی می‌رسند. وقتی شرایط ازدواج فراهم نباشد و بسترهای فرهنگی و مذهبی در میان این افراد کمرنگ باشد، موضوعاتی چون ازدواج سفید اتفاق می‌افتد. مشکلات اقتصادی، بیکاری، مشکل مسکن و عرف‌های دست و پاگیر از رقم‌های بالای مهریه گرفته تا بساط‌های سنگین و انتظارات عجیب و غریب عروسی که پیش روی جوانان قرار می‌گیرد، راهی نمی‌ماند، جز فرار از ازدواج رسمی. به هر حال ساختار فرهنگی و اجتماعی کشور ما نیز در مواجهه با چنین مشکلاتی نیاز به چاره‌جویی دارد. یکسری راهکارهای جدید باید نوشته شوند که جامعه ایرانی اسلامی بتواند در این شرایط با کمترین آسیب به حل و فصل مشکلات اجتماعی و خصوصا جوانان بپردازد.