وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شاید بارها این جمله را شنیده باشید که می گویند ازدواج هندوانه در بسته است و تا زمانی که 2 نفر با هم زیر یک سقف زندگی نکنند، نمی توانند به شناخت درستی از یکدیگر برسند. شاید این جمله در نگاه اول درست به نظر برسد ولی حقیقت چیز دیگری است و نباید با در نظر گرفتن این جمله ، چشم بسته عمل کرد و شناخت دقیق فرد مورد نظر را به بعد از ازدواج موکول کرد. آمارها نشان می دهند، افرادی که پیش از ازدواج در کلاس های مهارت آموزی و مشاوره شرکت کرده اند تا حدود 30 درصد از خطر جدایی و طلاق در امان هستند و زندگی آن ها نسبت به سایر زوج ها شادتر است.مشاوره پیش از ازدواج یکی از کارهای ضروری محسوب می شود که همه افراد باید آن را انجام بدهند تا به این شکل بتوانند انتخاب درست تری داشته باشند.
مشاوره عجیب نیست
بسیاری از افراد مهارت آموزی و مشاوره ازدواج را به زمانی موکول می کنند که تقریبا کار از کار گذشته است و حتی بسیاری از دختر و پسرهای جوان خرید کتاب هایی که در آن ها مهارت های ارتباطی و مسائل مرتبط با ازدواج نوشته شده است را غیر ضروری می دانند و معتقدند که تا زمان جاری شدن خطبه عقد احتیاج به هیچ یک از این مهارت ها ندارند.
«لیلا بهنام» روانشناس در این رابطه می گوید:« مشاوره قبل از ازدواج در بین افراد یک کار فانتزی و لوکس محسوب می شود به همین دلیل بسیاری از افراد با مراجعه به مشاوره به نکات ارایه شده توجهی نکرده و تصمیم خود را عملی کرده و بعد از ازدواج و با مراجعه مجدد به مشاوره از کرده خود ابراز ندامت می کنند. برای کاهش آمار طلاق در جامعه باید مشاوره قبل از ازدواج به یک امر اجباری و رسمی تبدیل شود تا جوانان بتوانند ضمن بکارگیری نکات دریافتی از مشاوره ها ، مشکلات خود را بیش از پیش بکاهند.انسان برای ورود به هر دوره جدیدی از زندگی نیازمند آموزش است اگر زندگی زناشویی را جدی ترین دوره رشد هر انسان تلقی کنیم، باور اینکه در این دوره رشد، نیازمند راهنمایی هستیم، عجیب نیست.
تصویری که بسیاری از جوانان از زندگی زناشنویی دارند تصویری است که از زندگی والدین خود داشته اند و این یکی از چالش هایی است که جوانان با آن روبرو هستند یعنی جوانان می خواهند مدرن فکر کنند اما سنتی زندگی کنند.
طلاق بد یا خوب؟
سال هاست که بین صاحب نظران رشته های روانشناسی و جامعه شناسی بحث خوب یا بد بودن طلاق مطرح است. برخی از افراد بر این باورند که طلاق در زمانی که دیگر زوجین هیچ راهی را در پیش روی خود نمی یابند می تواند مفید باشند و برخی دیگر بر این باورند که وقتی 2 نفر با هم ازدواج کردند باید تا آخر عمر با یکدیگر بمانند .با این حال برای کاهش مسئله طلاق باید به افراد مهارت هایی را آموخت که احتمال این مسئله را به حداقل برساند.
«بهنام» می گوید:«امروزه جوانان به راحتی به پدیده طلاق فکر می کنند و آن به راحتی در دوران نامزدی بر زبان می آورند در حالی که در گذشته والدین ما اعم از مادران و پدرانمان زندگی سنتی داشتند و باور داشتند که باید در بدترین شرایط با یکدیگر سازش کنند. اگر می خواهیم رویکرد مان به زندگی نوین شود چاره ای جز تولید یک باور جدید نیست و آن جدی گرفتن مشاوره قبل از ازدواج است. »
آگاه باشید
دلیل اینکه بسیاری از افراد از مشاوره های پیش از ازدواج کمک نمی گیرند را می توان به عدم آگاهی نسبت داد در واقع بسیاری از افراد به دلیل اینکه نمی دانند در پیش از ازدواج چه مهارت هایی به آن ها آموخته می شود از مشاوره و شرکت در کلاس¬ ها خودداری می کنند.
«بهنام » در این رابطه چنین می گوید:«وقتی از آموزش پیش از ازدواج صحبت می شود منظور یک بسته آموزشی و کسب سلسله مهارت های قبل از ورود به عصر جدید زندگی است که با هر نوع الگوی ارتباطی با والدین، دوستان و همکاران متفاوت است .آموزش پیش از ازدواج یعنی اینکه فرد مهارت گفت و گو، حل مساله، مدیریت هیجان، کنترل خشم، مهارت مدیریت ارتباط خانواده ها (که هم اکنون بزرگترین مشکل جوانان است) را فرا گیرد. آموزش پیش از ازدواج در بعد از ازدواج نیز قابل ارایه است ولی مشاوره قبل ازدواج و تطبیق تناسب های لازم بین دو فرد برای تشکیل زندگی مشترک باید حتما قبل از ازدواج به ویژه پیش از ازدواج و نه بعد از آن انجام شود.
مشاوره پیش از ازدواج علاوه بر ارایه آموزش به جوانان، استانداردهای لازم برای ازدواج دو فرد از جمله تطابق ها و ویژگی های سنتی، فرهنگی، تحصیلی، اقتصادی، قومی و قبیله ای، مذهبی و اعتقادی را ارایه می دهد. »
کبوتر با کبوتر، باز با باز
قدیمی ها ضرب المثل هایی داشتند که بسیاری از این ضرب المثل ها در زندگی امروزی بسیار کاربرد دارد .برای مثال می گفتند «کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز.» اگر بخواهیم ارتباطی بین این ضرب المثل و ازدواج پیدا کنیم باید بگوییم که این ضرب المثل بر تناسب بین 2 نفر تاکید دارد.وقتی 2 نفر قصد ازدواج با یکدیگر را دارند ضمن شناخت از خصوصیات شخصیتی یکدیگر باید در تناسب با هم باشند و معمولا اختلاف زیاد بین دو نفر منجر به طلاق خواهد شد.
«بهنام » نیز با این موضوع موافق است و می گوید:«یکی از مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج بسیار مورد تاکید است تطابق ویژگی های خلقی و شخصیتی دو طرف است اینکه این دو فرد تا چه میزان از نظر خلقی و شخصیتی با یکدیگر همسان هستند، چرا که تفاوت ها در سن، تحصیل و فرهنگ با آموزش مدیریت می شود اما تفاوت های شخصیتی و خلقی معنادار با هیچ آموزشی مدیریت نمی شود. یکی از کارهایی که در مشاوره قبل از ازدواج انجام می شود این است که به افراد گفته می شود چه تیپ شخصیتی با چه تیپ شخصیتی دیگر می تواند ازدواج کند چرا که نادیده گرفتن این مسئله آسیب های غیرقابل جبرانی برجای می گذارد که به سختی قابل بازگشت است.»
چه خواسته هایی داشته باشیم؟
افراد قبل از اینکه تصمیم به ازدواج بگیرند باید به یک شناخت دقیق از خود برسند و دقیقا بدانند که از زندگی چه می خواهند و هدف های خود را روشن کنند.رشد عقلی و جسمی یکی از پیش شرط های ازدواج است البته باید این نکته را در نظر گرفت که سن تقویمی نمی تواند دلیل بر رشد عقلی و شخصیتی باشد و ممکن است فردی با وجود داشتن 35 سال سن مثل نوجوان ها رفتار کند.قبل از اینکه فردی بخواهد ازدواج کند باید مشکلات روانی خود را با کمک مشاور حل کند برای مثال یک شخص افسرده یا عصبی نمی تواند ازدواج موفقی داشته باشد.خیلی از افراد بر این باورند که تا زمانی که شرایط ازدواج فراهم نشده نباید به مطالعه و مهارت آموزی بپردازند ، برای داشتن یک ازدواج موفق باید چنین باور نادرستی را کنار گذاشت و قبل از آمدن یک فرد جدید به زندگی مان دانسته های خود را افزایش بدهیم.
نکاتی که باید جدی گرفته شوند
اگر برای مشاوره پیش از ازدواج قصد دارید کاری انجام بدهید باید به یکسری نکات توجه کنید . پیش از هر چیز باید گفت که برای این کار مراکز معتبر را انتخاب کنید و از مهارت و تجربه فرد مشاور مطمئن شوید. متخصصین روانشناسی گزینه بهتری برای شما به حساب می آیند چرا که این افراد علاوه بر اینکه بر مسائل و مشکلات زندگی مشترک آشنایی و تسلط دارند ، ویژگی های شخصیتی را هم می توانند تشخیص بدهند.برخی از مراکز مدعی هستند که شما با انجام یکسری از تست های روانشناسی می توانید فرد مناسب خود را شناسایی کنید در این رابطه باید گفت که انجام این تست ها اگر چه خوب هستند ولی به تنهایی نمی توانند کمکی به شما کنند و تنها جنبه تجاری دارند در واقع تست ها در کنار مشاوره به ویژه مشاوره فردی معنادار می شوند. مشاوره پیش از ازدواج بهتر است به شکل خصوصی انجام شود تا اثر بخشی بیشتری داشته باشد به این شکل مشاور می تواند وقت بیشتری را صرف شما کند و کار تخصصی تر می شود ولی در شرایطی که مشاوره به صورت گروهی است امکان اینکه بتوان به همه سئوالات پاسخ داد وجود ندارد. مشاوره گروهی هم خوب است ولی مشاوره خصوصی کارآمدتر است و در مشاوره گروهی باید به تعداد افرادی که در آن کارگاه شرکت می کنند توجه داشت چرا که کلاس هایی که جمعیت آنها خیلی زیاد است آنقدرها نمی تواند کمکی به شما بکند. گاهی اوقات زوج ها هزینه زیاد را دلیل عدم انجام مشاوره می دانند در این رابطه باید گفت که مراکز دولتی ، مثل خانه های سلامت که در پارک ها وجود دارند و یا سراهای محله با گرفتن هزینه بسیار پایین می توانند به شما خدمات ارزنده ای را به شکل خصوصی ارائه کنند. گاهی اوقات دختر و پسر جوان تمایل دارند که به تنهایی برای مشاوره مراجعه کنند در حالی که وقتی مشاوره به صورت 2 نفره باشد خیلی بهتر خواهد بود و در صورتی که خود متخصص روانشناسی تشخیص مشاوره خصوصی را بدهد به شما اعلام می کند.معمولا خانم ها بیشتر از آقایان اصرار به گرفتن مشاوره دارند و برخی از آقایان برای مشاوره پیش از ازدواج وقت نمی گذارند در این رابطه باید گفت که در زندگی مشترک 2 نفر نقش می آفرینند پس هر 2 نفر باید آگاهی های لازم را پیش از ازدواج کسب کنند تا مشکلات و مسائل به حداقل برسد.
شعار معروف بهداشت جهانی مبنی بر "پیشگیری بهتر از درمان است " را همه شنیده ایم ولی ، امر مقدس ازدواج مسئله ای است که اغلب آمیخته به به احساسات و هیجانات است و مانع از تصمیم گیری منطقی می باشد و به همین خاطر امر پیشگیری در ازدواجهای فامیلی کار سختی بوده و اغلب والدین در بدو ازدواج فرزندان شان به آن توجه نمی کنند.
کارشناسان موافق و مخالف ازدواج فامیلی نظریههای مختلفی دارند که شنیدنی است اما همه، این مساله علمی را قبول دارند که احتمال بروز مشکلات ژنتیکی در ازدواجهای غیرخویشاوندی 2 تا 3درصد است. در حالی که این رقم برای ازدواجهای خویشاوندی به 4 تا 5درصد میرسد. هرچند شاید به نظر این تفاوت یک درصدی اندک باشد اما با احتساب آمار موالید سالیانه عدد قابلتوجهی میشود یعنی اگر بخواهیم بدون ضرورت انجام مشاوره ژنتیک ازدواجهای فامیلی را توصیه کنیم، نمیتوانیم به سادگی بار اقتصادی و مشکلات دیگر این افراد بیمار را که به جامعه تحمیل میشود، نادیده بگیریم.
دکتر بدریالسادات بهرامی تصمیم نهایی را بهعهده چنین خانوادههایی میگذارد اما همه معایب و محاسن چنین ازدواجی را برایمان میشکافد تا همه از این توصیهها استفاده کنند. همه کارشناسان معتقدند قبل از هر چیز و حتی قبل از علنی کردن این خواستگاری در خانواده لازم است مشاوره ژنتیک صورت گیرد و سپس با مطرح کردن این موضوع دختر و پسر را به سمت عواطف سوق داد. در این شرایط آسیبی به عواطف و احساسات طرفین وارد نمیشود.
اول مشاوره ژنتیک، دوم مشاوره روانشناسی
قبل از هر ازدواجی لازم است دو طرف یکدیگر را مورد ارزیابی قرار دهند و بررسی کنند که آیا با هم تناسب دارند یا خیر. این مورد در ازدواجهای فامیلی نباید فراموش شود. بسیاری از مردم گمان میکنند چون خانواده دختر و پسر یکدیگر را میشناسند، فضایی را که دختر و پسر در آن پرورش یافتهاند و حتی آسیبهای آن را خوب میشناسند و به قولی جمله معروفی دارند که میگویند «او را مثل بچه خودم بزرگ کردهام» پس نسبت به بررسی و ارزیابی این تناسبهای مهم نیازی احساس نمیکنند. اتفاقا اکثر مشکلات هم از این طرز فکر ناشی میشود که دو خانواده بیگدار به آب میزنند. پس اجازه بدهید بدون آنکه بگوییم ازدواج فامیلی خوب است یا بد، با هم بدیها و خوبیهای این تصمیم یعنی وصلت با فامیل را بررسی کنیم. شاید وقتی محاسن و معایب آن را بدانید بهتر بتوانید انتخاب کنید و در هر ازدواجی که دارید چه با فامیل و چه غریبه، موفق و خوشبخت شوید.
از مزایای ازدواج فامیلی شروع میکنیم. شما در اغلب موارد از نظر تناسب خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی و اعتقادی که بسیار مهم هستند مشکلی با خانواده عروس یا داماد نخواهید داشت چون طبقه خانوادگی- اجتماعی فامیل عموما یکسان است و فقط استثنای 10 درصدی وجود دارد که عدهای خیلی بالاتر از سطح فامیل یا خیلی پایینتر از آن باشند و با یکدیگر در تناسب قرار نگیرند. پس برخی از تناسبهایی که ما برای ازدواج نیازمند آنها هستیم در ازدواجهای فامیلی، خودبهخود وجود دارد.
در اینجا به دلیل وجود چنین تناسبهایی که با فامیل خود داریم، گمان میکنیم تناسب شخصیتی و عاطفی هم بین فرزندان ما با یکدیگر برقرار است. بنابراین انتظار داریم دخترخاله، پسرخاله یا دختر دایی، پسر عمه از لحاظ شخصیتی و اخلاقی هیچ تضادی با هم نداشته باشند و مناسب یکدیگر باشند.
این باور غلط میتواند زمینه بیانگیزه و بیرغبتشدن دختر و پسر جوان یا خانوادههای آنها شود و آنها را از ارزیابی و بررسی اینکه آیا در تناسب اخلاقی و شخصیتی با هم هستند منصرف کند. اگر دقت کنید متوجه میشوید چون مادر یا پدر این دختر و پسر که مربی آنها هستند و نقش پررنگی در پرورش ساختار تربیتی آنها دارند، غریبه هستند این تفاوتها پدید میآید. گذشته از اینها برخی خصوصیات اخلاقی خواهر و برادران و دیدگاه آنها با یکدیگر در تضاد است. در نتیجه امکان دارد زوجی دخترخاله و پسرخاله باشند اما علاوه بر تفاوت دیدگاه پدرانشان که غریبهاند، شخصیت و اخلاق مادران آنها نیز یکسان نباشد. بنابراین توصیه میکنم همه دختر و پسرها قبل از حرکت به سمت عواطف و دلباخته شدن در مورد این تناسبها و اینکه آیا مناسب هم هستند یا نه، بررسی کنند و خانوادهها اجازه دهند آزادانه تصمیم بگیرند.
مزایای ازدواج فامیلی
گفتیم برای اینکه ازدواج موفقی داشته باشیم، نیاز داریم تناسبهای لازم را با همسرمان داشته باشیم. شاید معادل این عبارت متناسب بودن که در روانشناسی بهکار میبریم بتوان عبارت همکفو بودن در تعالیم اسلامی را ذکر کرد. این تناسبها در برخی از حوزهها حتما باید وجود داشته باشند وگرنه زندگی زوجین با مشکل مواجه میشود.
از مهمترین موارد، تناسب خانوادگی است. مقصود ما شیوهها و سبک تربیتی است که با آن رشد کردهاند و از کودکی بنا به سلیقه خانواده و والدین خود تحت قواعد خاصی بودهاند. به عنوان نمونه اگر فردی در فضایی بزرگ شده باشد که در آن خانواده خیلی به زن اهمیت نمیدهند و مرد قدرت مطلق است، نمیتواند با دختری ازدواج کند که در خانوادهاش زنها همهکاره بودند. زندگی این دو مصداق دو پادشاهی میشود که در یک ملک نمیگنجند. مثالها برای فضای متفاوت تربیت فراوان است و اگر چنین تناسبی نباشد باعث مشکلات جدی میشود. گاهی اوقات زن و شوهری با اختلافات جدی به ما مراجعه میکنند که در نگاه اول درمییابیم ازدواج این دو هیچ تناسبی نداشته است. یکی در خانوادهای بزرگ شده که معتقد بودند اگر فلانی موفق است حتما تلاش و پشتکار داشته در حالی که خانواده طرف دیگر موفقیت افراد را در این میدیدند که حتما برای خود طلسم یا دعای جادو جمبلی گرفته که پیشرفت در کار و رونق زندگی به دست آورده است. طبیعی است چون این خانم و آقا تناسب خانوادگی ندارند، نمیتوانند با هم خوب زندگی کنند. شکلگیری افکار و شخصیت آنها کاملا از هم متفاوت است. این تناسب اغلب در ازدواج فامیلی وجود دارد و چنین نگرانیای برای زوجهای فامیل منتفی است.
تناسب دیگری که حتما باید وجود داشته باشد، تناسب فرهنگی است. یعنی فرهنگ که عبارت است از بایدها و نبایدها و ارزشها و ضدارزشهای ما باید با همسرمان در تناسب باشد. یعنی این طوری نباشد که اگر ما ارزش کسی را به پول و ثروت او میدانیم، همسرمان در نقطه مقابل باشد و بگوید ارزش افراد به میزان تحصیلات آنها یا دیگر معیارهاست نه ثروت آنها و مدل ماشینشان. به علاوه در دید وسیعتر فرهنگ ما در بحث کلان هم باید در تناسب یکدیگر باشد که در ازدواج فامیلی چنین مشکلی وجود ندارد.
بایدها و نبایدهای یک دختر اهل آذربایجان با دختر یا پسری که در شمال کشور یا جنوب بزرگ شده است، یکسان نیست. فاصلهای در این میان هست که به تناقض میانجامد. این اختلاف فرهنگی نقطه آغازین دعواها و اختلافات آنهاست.
مساله دیگر، تناسب اعتقادی است. از آنجا که اعتقادات، جنس محکمی دارند و هر فردی با هر اعتقادی چه شیعه و سنی، چه بودایی و حتی لائیک حاضر است پای عقاید خود بایستد، نداشتن تناسب اعتقادی واقعا مسالهساز است. هر کدام از ما برای خود اعتقاداتی داریم که فقط به خودمان ربط دارد اما وقتی قرار شد در کنار هم و به عنوان زوج زندگی کنیم نمیتوانید بگویید موسی به دین خود، عیسی به دین خود.
در ازدواج فامیلی جنس اعتقادات خانواده از یک نوع است و همین مساله یعنی نداشتن یک دسته از درگیریها و مشکلات. پس تناسب اعتقادی هم منتفی میشود.
معایب ازدواج فامیلی
مساله تشابههای ژنتیکی و بیماریهای ارثی که امکان انتقال آن در ازدواج فامیلی بالاتر میرود از معایب مهمی است که به این انتخاب وارد است و شاید افراد این را بزرگترین عیب بدانند اما از معایب جدی که در ازدواجهای فامیلی وجود دارد این است که اگر اختلافی بین زن و شوهر جوان ایجاد شود مشکل آنها به خانوادههایشان و در نتیجه به کل فامیل بسط داده میشود. اصل و ریشه این اختلافات از آنجایی ناشی میشود که بعد از ازدواج نسبتی که بین ما و خاله یا عمه یا زنداییمان بوده است حالا تغییر میکند و او را مادر همسرمان میدانیم نه همان خاله جان یا عمه جان. شاید هنوز هم عمه یا خاله جان را دوست داشته باشیم اما حس ما نسبت به او تغییر میکند. توقعی که از او داریم رنگ دیگری میگیرد و او مادرشوهر یا مادرزن ماست نه خاله جانی که از کودکی برایمان عزیز بوده است. در واقع چون حس ما تغییر کرده و نوع توقعاتمان در این قالب جدید عوض شدهاند این روند اتفاق میافتد. شما با این ازدواج تماسها و برخوردهایتان بیشتر میشود و به دنبال عمیقتر شدن رابطه با هم در تعارض قرار میگیرید چون منافع شما با هم در تقابلاند یا لااقل حس شما این را القا میکند که چنین حالتی وجود دارد. شاید تا به حال بیش از صد مورد زوجینی را دیدهام که با هم فامیل بودهاند و در 3 گروه خوشبخت، متوسط و مسالهدار و در آستانه طلاق قرار داشتند و بدون استثنا همه آنها این تغییر حس را گزارش میکردند.
همین جا لازم است بگویم اگر شما اصرار دارید با هم ازدواج کنید و مشاوره ژنتیک هم انجام دادهاید و مانعی وجود ندارد قبل از ازدواج حتما با یک مشاور صحبت کنید تا با آموزش برخی نکات مهم به شما کمک کند این حس خود را در اختیار بگیرید. او باید مهارتهایی را به شما آموزش دهد تا جزو مواردی از ازدواج فامیلی باشید که هماکنون زن و شوهرانی خوشبخت هستند.
مشاور به شما میآموزد چطور با فراگیری مهارتهای بهتر زیستن، رفتاری با مادر همسرتان داشته باشید که نه تنها نقش قبلی را حفظ کند بلکه در جایگاه خاصتری هم قرار بگیرد.
اگر مهارت ارتباط سالم با خانواده همسر را یاد بگیرید، میتوانید مانع اختلافات خانوادگی شوید و این یعنی مدیریت صحیح و داشتن خانوادهای سالم. در این شرایط شما قادرید مشکلات بین خود و همسرتان را حل و فصل کنید و اگر مهارتی را که برای داشتن زندگی سالم باید داشته باشید، ندارید با کمک مشاور میتوانید آن را یاد بگیرید. این نکته مهم را به خاطر بسپارید که اگر فاقد مهارتهای مهم زندگی باشید چه با فردی که در خانواده و فامیل است و چه با فردی که غیرآشناست، ازدواج کنید موفق نخواهید بود. اگر نتوانید با همسرتان و خانواده او درست رفتار کنید، اگر نتوانید مشکلات را ارزیابی کنید، تفاوتی نمیکند شرایط ازدواجتان چه باشد، چون در هر صورت بازنده هستید.
یکی دیگر از بدیهایی که ازدواج فامیلی دارد این است که با ازدواج کردن خانواده ما گستردهتر نخواهد شد. در حالی که اگر با یک فرد غریبه ازدواج کنیم، اعضایی جدید به خانواده ما اضافه میشود. گسترش روابط و برخورداری از حمایتی گسترده از محاسنی است که با ازدواج فامیلی از آن بیبهره میمانیم.
اما وقتی حسن ازدواج فامیلی کامل میشود که ارزیابی و پاسخ بله یا نه دادن هریک از خانوادهها چه دختر و چه پسر به راحتی پاسخ گفتن به غریبهها مقدور باشد و هیچکدام یکدیگر را مجبور نکنند خلاف میلشان بله یا خیر بگویند.
شاید دخترعمو یا عمه شما به هر دلیلی که برای خودش دارد تمایل نداشته باشد پاسخ مثبتی به شما بدهد. لازم است با برخورد منطقی و انسانی به خواسته او احترام بگذارید.
قابل توجه والدین اینکه، هر خواهر یا برادری هم باید چنین آزادی عمل و انتخابی را به خواهر و برادرش بدهد. نباید این تصمیم و خواستگاری بر روابط آنها تاثیر بگذارد. اگر شما علاقه خاصی به خواهر یا برادرزادهتان دارید نباید طوری عمل کنید که آزاداندیشی و حق انتخاب را از بچهها سلب کنید. باید این ذهنیت را داشته باشید که او در بزرگسالی فردی را از غریبهها به همسری بگیرد. آنها باید اختیار در انتخاب داشته باشند و اگر قرار باشد نوعی سرنوشت از پیشتعیینشده بر آنها تحمیل شود میتواند جزو معایب بزرگی باشد که باید منتظر باشید کی و کجا این آسیب بر زندگی آنها وارد شود. ازدواج فامیلی اگر ضرورت اصلی یعنی مشاوره ژنتیک را پشت سر بگذارد و سپس بررسی و مشاوره ازدواج هم صورت بگیرد نه تنها مشکل و خدشهای به رابطه خواهر و برادرها وارد نمیکند بلکه زندگی را شیرین میکند. در مقابل اگر این نکات رعایت نشود، ازدواجی تلختر از این ازدواج نیست.
منبع : هفته نامه سلامت
نویسنده : الهه رضائیان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
تمام صفات و خصوصیات هر موجود زندهای توسط ژنها کنترل میشوند که ماهیت مادی آنها DNA است.
تا کنون حدود 30000 ژن در انسان شناسائی شده که بصورت بستههایی بنام کروموزوم در هسته سلولها قراردارند. هر انسان طبیعی دارای 23 جفت کروموزوم است که 23 عدد آن از طریق سلول جنسی پدری و 23 تای دیگرش از طریق سلول جنسی مادری به ارث رسیدهاست. هرگاه سلول جنسی که در لقاح شرکت میکند دارای اختلالی در ژنها، ساختمان و یا تعداد کروموزومها باشد، جنین حاصل از لقاح چنین سلولهای جنسی دچار عارضه ژنتیکی میگردد. بنابراین اختلالات ژنتیکی ممکن است منشأ ژنی یا کروموزومی داشتهباشند.
در حالیکه اغلب بیماریهای کروموزومی غیر ارثی و تصادفی هستند، بیماریهای ژنی عموماً ارثی و خطر انتقال و تکرار آنها قابل محاسبه و پیشبینی میباشد. از طرفی بیماریهای ژنتیکی میتوانند مادرزادی (Congenital) و یا غیر مادرزادی (Non-Congenital) باشند. بههمینترتیب بیماریهای مادرزادی میتوانند غیر ژنتیکی و یا غیر ارثی باشند.
1- بیماریهای کروموزومی Chromosomal disorders
این گروه بیماریها شامل دو گروه اختلالات تعدادی و یا ساختمانی هستند و برحسب نوع کروموزوم درگیر دو گروه اند:
الف: کروموزومهای جنسی
ب: کروموزومهای غیر جنسی
2- بیماریهای ژنیGene disorders
الف: تک ژنی
ژنهای هستهای با بروز غالب یا مغلوب
ژنهای خارج هستهای یا میتوکندریایی با الگوی توارث خط مادری
ب: چند ژنی که چندین ژن و محیط درمیان آنها دخالت دارند و همه افراد این صفات را در محدوده نرمال نشان میدهند.
ج: چند فاکتوری که متأثر از ژنهای متعدد و عوامل مختلف محیطی هستند. این گروه بیماریها یک آستانه بروز دارند واغلب با شدت و ضعف همراهند.
نظر به اهمیت بیماریهای ژنتیکی بهاختصار آنها را معرفی میکنیم.
بیماریهای کروموزومی
الف) تعدادی
∆ اختلالات کروموزومی غیرجنسی : شایعترین آنها سهتایی شدن کروموزوم 21 (سندروم داون) است که عمدتا بصورت تصادفی با فراوانی تولد در جوامع انسانی دیده میشود. بویژه با افزایش سن مادر این احتمال بیشتر میشود. سایر اختلالات مثل سهتاییشدن18 (ادوارد) و سهتاییشدن13 (پاتو) نیز با فرکانس کمتر رخ میدهد و خطر تکرار هم خیلی کم است. حذف کامل یک کروموزوم غیر جنسی عموما کشندهاست و مرگ در مراحل جنینی یا بدو تولد را باعث میشوند.
∆ اختلالات شایع کروموزومهای جنسی : افزایش تعدادX ها یا Y ها که عوارض عمومی در بدو تولد خیلی جدی نیست ولی اختلالات جدی بلوغ و باروری را بدنبال دارند.
کاهش X در زنان باعث سندروم شایع ترنر میشود که بیشترین اختلال شایع در زنان کوتاهقد و نابارور محسوب میشود.
ب) ساختاری
اختلالات ساختمانی در مورد کروموزومهای غیر جنسی متنوع بوده و عمدتا فرد درگیر طول عمر طبیعی نداشته و بارور نیست لذا کشنده محسوب میشود درحالیکه اختلالات ساختمانی کروموزومهای جنسی X یا Y با سطح عوارض ملایمتر و متنوع میتوانند درجاتی از اختلالات بلوغ و باروری تا ناباروری و بعضی مواقع عوارض دوجنسی را باعث شوند.
اگرچه در بیماریهای کروموزومی (شیوع کمتر از 2% در هر تولد) سطح بزرگی از ماده ژنتیکی درگیر است ولی عموما غیر ارثی محسوب میشوند. در موارد مشکوک بایستی ابتدا با مطالعات بالینی و مشاوره ژنتیک و درصورت نیاز با روشهای آزمایشگاهی و دقیق مثل کاریوتیپ، اساس و علت بیماری کروموزومی تشخیص دادهشود.
§ بیماریهای ژنی
این گروه از بیماریها با توجه به جایگاه ژن روی کروموزومهای جنسی، غیرجنسی و یا میتوکندری و همچنین رابطه فرمهای مختلف یک ژن خاص با یکدیگر در بیان صفت مورد نظر، الگوهای توارثی مختلفی را با پیشبینی خطر تکرار متفاوت موجب میشوند.
هر چند در موارد مشخص (مثل تالاسمی و یا هموفیلی) الگوی توارث بیماری و تعیین خطر تکرار چندان مشکل نیست ولی در مواردی که اطلاعات پیرامون بیماری مورد نظر ناکافی، مبهم و با پیچیدگی همراه باشد الزاما بایستی از روشهای متفاوت و بخصوص مشاوره ژنتیک دقیق و بررسی دقیقتر شجرهنامه کمک گرفت. بیماریهای ژنی را برحسب الگوی توارث میتوان به چند گروه تقسیمکرد:
توارث غالب اتوزومی : الگویی ساده با خطر تکرار 50% در صورت ابتلای یکی از والدین (مثل اختلال کوتولگی آکندروپلازی) ؛ و در صورت طبیعی بودن والدین خطر تکرار درحد متوسط نرخ جهش برای آن بیماری در همان اجتماع است. البته در بسیاری موارد احتمال عدم بروز ژن هم مطرح است که این احتمال برای بیماریهای مختلف فرق میکند، لذا ممکن است والدین غیر مبتلا (ناقل ژن) بیش از یک بار صاحب فرزند بیمار شوند!
توارث مغلوب اتوزومی : اینها شایعترین گروه از بیماریهای ژنی هستند. بویژه در جوامعی که فراوانی ازدواج فامیلی بالا باشد، یک معضل بزرگ برای سلامتی اینگونه جوامع محسوب میشوند. در واقع بدون علامت بودن افراد حامل ژن امکان میدهد این ژن مخفی بماند. حتی در جوامع کوچک و بسته و دارای ازدواجهای درونفامیلی، والدین غریب میتوانند صاحب فرزند مبتلا شوند. ریسک تکرار در هر حاملگی برای والدین ناقل 25% است. بیماری تالاسمی که در منطقه خوزستان فراوانی بالائی دارد یک مثال مشهود برای این گروه از بیماریهای ژنی است.
بسیاری از بیماریها سن بروز دارند و البته هرچه سن بروز بیماری بالاتر باشد احتمال ابتلاء تعداد بیشتری از فرزندان برای زوجهای ناقل وجود دارد، مثل انواع تحلیلهای عضلانی پیشرونده و کاهش پیشرونده قوای عقلی.
بیماریهای ژنی با الگوی توارث جنسی : دراین گروه بیماریهای ژنتیکی جایگاه ژن روی کروموزوم X است و کروموزوم Y کمتر مطرح است.
توارث غالب وابسته به X : این دسته بیماریهای ژنی بسیار نادر بوده و گزارشات کمی از آنها دیده میشود. بعضیها در افراد مذکر کشندهاند مثل سندروم Rett .
توارث مغلوب وابسته به X : این گروه از بیماریها بیشتر در مردها دیده میشود و وفور زنان مبتلا بسیار کم است. بویژه در اختلالات شدید و کشنده کمتر زنان مبتلا دیده میشود و بستگی به نوع بیماری، شدت، پیشرفت و کشندگی آن دارد مثل تحلیل عضلانی دوشن و بکر و یا هموفیلی A و B ، که کمتر زنان مبتلا دیدهمیشوند، در حالیکه زنان مبتلا به کوررنگی و فاویسم در اجتماع دیدهمیشوند.
توارث وابسته به میتوکندری :
میتوکندری یک اندامک سیتوپلاسمی حاوی DNA است که منبع تولید انرژی سلول است. تابحال 37 ژن روی کروموزوم آن شناسایی شده که محصولات آنها در عملکرد طبیعی میتوکندری یعنی تأمین انرژی سلول بسیار اهمیت دارد. هرنوع تغییر و خطای عملکرد این ژنها عوارض شدید سیستم عصبی و عضلانی، بینائی و شنوائی را بدنبال دارد. این عوارض عموما پیشرونده هستند. چون این اندامک در سیتوپلاسم است فقط از طریق مادر منتقل میشود، لذا الگوی توارث خاص دارد (توارث مادری) که از طریق بررسی شجره قابل تشخیص است. تابحال بیشاز 70 بیماری در این گروه شناسایی شدهاند.
§ بیماریهای چندژنی و چند عاملی
در این دسته از بیماریها عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی باعث بروز بیماری میشوند. دیابت و افزایش فشارخون از این گروه محسوب میشوند که علاوه بر دخالت عوامل ژنتیکی، به شدت از محیط تاثیر پذیری دارند. این گروه بیماریها تحت عنوان بیماریهای بزرگسالی شناختهمیشوند و کنترل عوامل محیطی میتواند به عنوان یک روش بازدارنده محسوب شود.
گروهی از این بیماریها که بیشتر تحت تأثیر محیط هستند بنام آستانهای هم شناختهمیشوند. وقتی قابلیت (Ability) بیمار از حد آستانه عبور کند عارضه شروع میشود. لذا افراد یا بیماری را دارند ویا ندارندمثل چندانگشتی وشکاف لب-شکاف کام. ولی هرچه قابلیت از آستانه دورتر شود شدت عارضه بیشتر، قابلیت توارث بیشتر و خطر تکرار هم بیشتر است. دراین موارد جنس درگیر، شدت درگیری، درجه فامیلی و اجتماع مورد بررسی همگی در محاسبه خطر تکرار بایستی محسوب شوند. درهرحال ریسک تکرار قابل پیشبینی دقیق نبوده و بایستی از ریسک اجتماع (Empiric Risk) کمک گرفت.
بطور کلی برای زوجهای طبیعی که هیچگونه سابقهای از ابتلاء به بیماری ژنتیکی نداشتهباشند درصورتیکه ازدواج غیرفامیلی باشد شانس داشتن نوزادی با ناهنجاری مادرزادی (Congenital Malformations) در حدود 3% است و چنانچه نسبت فامیلی داشته باشند به بیشاز دو برابر هم افزایش مییابد.
* مرکز مشاوره ژنتیک اهواز
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
الف : نکات و عوامل کمک کننده در روند و نتیجه مشاوره :
1) داشتن اطلاعات کافی و صحیح در مورد روابط فامیلی، علل مرگ و میرها و سقط ها. درمورد معلولیت ها داشتن اطلاعاتی از قبیل نوع عارضه، سن بروز، پیشرفت بیماری، تشخیص های قبلی و درمان های احتمالی
2) همراه داشتن و نگهداری تمام مدارک و سوابق پزشکی بخصوص در مورد افراد معلول در فامیل.
3) ثبت عکس چهره و فیزیک افراد معلول، حتی همراه داشتن آلبوم عکس فرد معلول از بدو تولد تا زمان حاضر.
4) ثبت تاریخ های بستری فرد معلول، محل و علت بستری شدن، طول دوره بستری و درمان و نتیجه درمان.
5) درصورت تولد نوزاد ناهنجار در خانواده، چون احتمال فوت نوزاد در روزهای نخست زیاد است، حداقل چند عکس واضح از چهره و دست و پای نوزاد گرفته شود تا درصورت نیاز در مشاوره برای حاملگی بعدی مفید و کمک کننده باشد.
6) در مورد بارداری های ناموفق و یا منجر به نوزاد ناهنجار، اطلاعات کافی و درست از شرایط بارداری، مصرف داروها، شرایط و نوع زایمان و شرایط نوزاد در بدو تولد را یادداشت نمایید.
7) هرنوع قرارگرفتن در معرض مواد شیمیایی و یا فیزیکی مضر از قبیل مواد مخدر و یا اشعه ها و ... را با ذکر نوع ماده و مدت درمعرض بودن با دقت یادداشت و در هنگام مشاوره ژنتیک ارائه فرمائید.
ب : عواملی که بر روند و نتیجه مشاوره اثر منفی دارند:
1) نداشتن اطلاعات کافی هنگام مراجعه به مرکز مشاوره
2) نداشتن اطلاعات صحیح در مورد روابط فامیلی افراد و علل مرگ و میرها و سقط ها.
3) ندادن اطلاعات (کتمان اطلاعات)
4) دادن اطلاعات بر اساس شنیده ها (بزرگنمایی و یا کوچکنمایی در موارد خاص)
5) تشخیص های غلط قبلی و یا فرد مبتلا یدون تشخیص مرده باشد.
6) دردسترس نبودن فرد مبتلا (زندگی در شهر و یا کشور دیگر)
7) نداشتن مدارک بالینی و آزمایشگاهی بخصوص در مورد افراد معلول.
8) انجام آزمایش های غیرضروری و بی مورد که می تواند باعث انحراف در روندمشاوره و تشخیص گردد بخصوص وقتی فرد بیمار دردسترس نباشد و یا مرده باشد.
9) عدم پیگیری و همکاری تا مرحله نهایی تشخیص.
10) اهمیت ندادن به توصیه های مشاوران.
11) انتظار و توقع از مشاوران برای تصمیم گیری به جای آنها
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
باورهای غلط در مورد مشاوره ژنتیک:
انتظار درمان از مشاوران ژنتیک.
تصور اینکه انجام مشاوره ژنتیک همراه با تضمین %100 سلامت فرزند خواهد بود.
مشاوره ژنتیک فقط برای ازدواجهای فامیلی است.
مشاوره ژنتیک فقط درصورت وجود فرد معلول در خانواده انجام میشود.
منظور از رابطه فامیلی فقط رابطه پسرعمو- دخترعمو است.
نقش مادر را در توارث بیاهمیت میدانند. ویا اینکه عامل بیماری را مادر و یا شیر مادر میدانند.
نگرانی بیمورد درباره گروه خونی و تفسیرهای غلط در مورد تشابه و یا عدم تشابه گروههای خونی.
تصور وجود دارویی خاص برای درمان بیماریهای ژنتیکی.
تقاضا و اصرار بر انجام آزمایشهای نامربوط و پرهزینه بخصوص در مواردی که ازدواج یا بچهدار شدن پرخطر ارزیابی میشود.
تصور اینکه مشاوره ژنتیکی بدون انجام آزمایش ارزشی ندارد و پس از مشاوره حتما باید آزمایشهایی انجام شود.
انتظار دریافت جواب مطابق نظر خود و یا خانواده از مشاوران.
انتظار تصمیم گیری نهایی از طرف مشاوران.
تصور اینکه با انجام آزمایش تشخیص کمخونی تالاسمی (و خوب بودن جواب)، دیگر از نظر ژنتیکی هیچ مشکلی ندارند.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
کروموزوم ها و اختلالات کروموزومی
کروموزومها
صفات ژنتیکی و ارثی در انسان و سایر موجودات به وسیله ژنها کنترل میشوند. به عبارتی ژنها را میتوان بلوکهای توارثی معرفی کرد که با الگوی خاصی دسته بندی شده و در کروموزمها قرار گرفتهاند. این کروموزمها در هسته تمام سلولهای بدن یک فرد وجود دارند و تمام خصوصیات فیزیکی و بیولوژیکی وی را در خود جای دادهاند. تعداد کروموزومهای انسان 46 تا است. این کروموزومها به صورت جفت هستند. زمانی که تخمک با اسپرم لقاح مییابد نیمی از کروموزمها از هر والد با یکدیگر مخلوط شده و سلول تخم کامل را تشکیل میدهند. این ترکیب جدید کروموزومی همراه با تقسیم سلول تخم در طول رشد جنینی تکثیر شده و وارد تمام سلولهای جنین میشود. اطلاعات ژنتیکی منحصر به فرد موجود در این کروموزم ها مبنای رشد و ویژگیهای جنین و انسان آینده خواهد بود.
ژنها از DNA ساخته شدهاند. کلیه اطلاعات حیاتی به صورت کد شده توسط این ماده ذخیره میشود. واحدهای سازنده DNA نوکلئوتیدها هستند. نوکلئوتیدهای سازنده DNAحاوی یکی از چهار باز آدنین (A)، سیتوزین (C)، گوانین (G) و یا تایمیدین (T) است. ترتیب قرار گرفتن این چهار باز در کنار هم کد ژنتیکی را تشکیل میدهد. این اطلاعات را میتوان در قالب کتابچه زندگی به نحوی دیگر نیز بیان کرد.
کتابچه (ژنتیکی) زندگی
اطلاعات ژنتیکی در بدن انسان را میتوان به کتابی تشبیه کرد. این کتاب از دو جلد تشکیل شده است که هر کدام از یک والد به ارث میرسد (یکی از مادر و یکی از پدر). هر کدام از این کتابها 23 فصل دارند که مشابه 23 جفت کروموزوم در سلولهای بدن انسان هستند.
تعداد صفحات (ژنها) در هر کدام از این 23 فصل ( کروموزوم) متفاوت است. تعداد صفحات بعضی فصلها بسیار زیاد و بعضیها کم است.
الفبای حیات چهار حرفی است. این حروف که A، T، C و G هستند کلمات سه حرفی حیاتی را میسازند.
تمامی عملکردهای حیاتی در بدن انسان با مطالعه و خواندن این کتابچه اطلاعاتی توسط سلولهای بدن انجام میشود. البته همانطور که یک کتاب را میتوان در شرایط متفاوت خواند شرایط داخلی و خارجی در بدن انسان مثل مواد غذایی و شیمیایی اطراف در نحوه خوانده شدن اطلاعات تاثیر دارند.
این کتاب به مرور زمان قدیمی شده و بازخوانی اطلاعات در آن سختتر می شود.
کروموزوم چیست؟
همان طور که گفته شد کروموزومها رشتههایی از DNA هستند که در هسته تمام سلولهای بدن انسان وجود دارند و اطلاعات حیاتی در داخل این رشتهها کد شدهاند. این اجسام میلهای شکل را تنها میتوان در زمانی که سلولها تقسیم میشوند مشاهده کرد.هر کروموزوم یک بازوی بلند و یک بازوی کوتاه دارد که توسط یک سانترومر از هم جدا شدهاند.
علم مطالعه کروموزمها سیتوژنتیک خوانده میشود.
46 کروموزوم موجود در سلول های انسانی را که دو به دو مشابه بود و به صورت 23 جفت مشاهده میشوند را به ترتیب اندازه از شماره یک تا 22 شماره گذاری کردهاند و به آنها کروموزومهای اتوزومال میگویند. دو کروموزم جنسی به نامهایX و Y نیز وجود دارند. تمام زنان طبیعی در سلولهای بدن خود 22 جفت کروموزوم اتوزومال و دو کروموزم X دارند در حالیکه در مردان طبیعی 22 جفت کروموزوم به همراه یک کروموزوم X و یک کروموزوم Y مشاهده میشود.
در سلول تخمک انسان 22 کروموزوم اتوزومال به همراه یک کروموزم X وجود دارد. در سلول اسپرم نیز 22 کروموزوم اتوزومال به همراه یک کروموزوم X و یا Y وجود دارد.
اختلالات کروموزمی
هر گونه تغییر در تعداد کروموزومها و یا چیدمان ماده ژنتیکی در آنها میتواند مشکلات تکاملی و یا اختلال در سیستم عملکرد بدن را به همراه داشته باشد.
تغییرات کروموزومی ممکن است از والدین به ارث برسند اما اکثر این تغییرات در زمان تشکیل اسپرم و تخمک و یا در زمان لقاح رخ میدهند.
البته از آنجایی که تعادل کروموزومی و ژنی بدن انسان بسیار اهمیت دارد بسیاری از جنینهایی که با اختلالاتی چون حذف کامل یک کروموزوم و یا اضافه شدن یک سری از کل کروموزومها تشکیل میشوند در مراحل اولیه رشد و تکامل از بین میروند اما در موارد متعددی نیز این اختلالات کروموزمی در نوزادان و افراد بزرگسال مشاهده میشود و بر حسب نوع اختلال علائم مختلفی را از خود بروز میدهد.
در اینجا برخی از متداولترین اختلالات و تغییرات کروموزومی مرور میشوند.
تغییرات عددی
انسان یک موجود دیپلوئید است. یعنی دو سری کروموزوم 23 تایی (در مجموع 46 کروموزوم) دارد. سیتوژنیکدانان وضعیت کروموزومی طبیعی را در زنان و مردان به ترتیب به صورت46,XX و 46,XY نشان میدهند.
در زمان تشکیل سلول تخمک یا اسپرم کروموزومهای مشابه با یکدیگر جفت شده و سپس از هم جدا میشوند. گاهی اوقات در روند جدا شدگی ممکن است اشتباهاتی رخ دهد و سلولهای اسپرم و تخمکی ایجاد شوند که یک کروموزوم کمتر یا بیشتر دارند.
زمانی که یک سلول تخمک یا اسپرم طبیعی با این سلولهای تخمک یا اسپرم غیر طبیعی ترکیب شوند نتیجه آن تشکیل جنینی با تعداد کروموزومهای کمتر یا بیشتر (45 یا 47 کروموزوم) است.
این تغییرات کروموزمی موارد زیر را شامل می شود:
الف) زمانی که تعداد کپیهای یکی از کروموزومها بیشتر از حد طبیعی است.
این اضافه شدگی میتواند در کروموزومهای جنسی و یا اتوزومال اتفاق بیافتد. اضافه شدن یک کروموزوم به سری کروموزومها بدن اصطلاحاً تریزومی خوانده میشود.
یکی از شایعترین اختلالات کروموزمی تریزومی کروموزوم 21 است که باعث بروز سندرم داون می شود. این افراد عقب ماندگی ذهنی و چهرههای متمایز با چشمانی کشیده دارند و به همین دلیل این بیماری به منگولیسم نیز موسوم است.
این اختلال به ویژه در فرزندان زنانی که در سنین بالای 35 سال باردار میشوند رخ میدهد.
اضافه شدن یک کپی از کروموزوم 13 (سندرم پاتو) و کروموزوم 18 (سندرم ادوارد) نیز در برخی نوزادان مشاهده میشود. این نوزادان با ناهنجاریهای شدید به دنیا میآیند و به فاصله کوتاهی بعد از تولد یا در خردسالی فوت میکنند.
اضافه شدن کروموزومهای جنسی X و Y نیز از جمله اختلالات کروموزمی مشاهده شده است. وجود یک کروموزم X اضافه در مردان باعث بروز سندرم کلاین فلتر میشود. اضافه شدن یک کروموزم X در زنان و همچنین مردانی با دو کروموزم Y نیز از ناهنجاریهای عددی مشاهده شده است.
ب) زمانی که تعداد کپی یکی از کروموزومها کمتر از حد طبیعی است.
فقدان یک کروموزوم در بدن به مونوزومی موسوم است. ناهنجاریهای حاصل از فقدان یک کروموزوم به حدی شدید است که در اکثر موارد جنین پیش از تولد سقط میشود. تنها کروموزومی که به حالت مونوزومی در نوزادان و یا بزرگسالان مشاهده میشود کروموزوم X است. این افراد به سندرم ترنر مبتلا هستند.
ج) زمانی که یک کپی بیشتر از تمامی کروموزومها وجود داشته باشد.
زمانی از هر نسخه کروموزوم سه تا در سلولها وجود داشته باشد تریپلوئیدی رخ میدهد. این وضعیت نیز همانند بسیاری از ناهنجاریهای کروموزومی با زندگی منافات دارد و باعث سقط جنین میشود.
تغییرات ساختاری
گاهی اوقات ساختار کروموزومها تغییر پیدا میکند به طوریکه مواد کروموزومی شکسته شده و در ترکیب جدید دوباره به هم متصل میشوند. در این حین امکان دارد بخشهایی از کروموزومها حذف یا اضافه شوند. این تغییرات ساختاری نیز در حین مراحل تشکیل تخم و اسپرم و یا بعد از لقاح و در مراحل اولیه رشد و نمو جنین رخ میدهد. گاهی اوقات نیز این تغییرات از والدین به ارث میرسند. برخی از این تغییرات متعادل بوده و در آن میزان ماده ژنتیکی کم یا زیاد نمیشود. اما تغییرات نامتعادل با کم یا زیاد شدن ماده ژنتیکی همراه است. این تغییرات موارد زیر را شامل میشوند:
الف) جابهجاییهای کروموزومی (ترانسلوکاسیون)
گاهی اوقات قطعهای از یک کروموزوم اتوزومال و یا کروموزوم جنسی شکسته شده و با قطعه کروموزومی دیگری جابهجا میشود. این جابهجایی میتواند یک طرفه یا دو طرفه باشد. از آنجایی که عملکرد ژنها در مکانهای متفاوت تغییر میکند ترانسلوکاسیونها تظاهرات بالینی در افراد به همراه خواهند داشت. ترانسلوکاسیونها از جمله تغییرات متعادل محسوب میشوند.
ب) حذفهای کروموزومی (دلیسیون)
در این حالت بخش کوچکی از کروموزومها حذف میشود. اگر این بخش حذف شده حاوی اطلاعات مهمی برای تکامل و انجام عملکردهای حیاتی بدن باشد تظاهرات بالینی آن به صورت ناهنجاری و بیماری در فرد مشاهده میشود. اگر این حذفها بزرگ باشند با حیات منافات داشته و باعث سقط جنین میشوند.
از جمله سندرمهایی که در اثر حذف کروموزمی مشاهده میشود سندرم فریاد گربه است. این سندرم در اثر حذف قطعه کوچکی از کروموزوم شماره 5 رخ میدهد و با اختلالات متعدد همراه است از جمله آن صدای گریه نوزاد مشابه فریاد گربه همراه است.
ج)اضافه شدگیکروموزومی (دوپلیکاسیون)
اضافه شدن بخشی از کروموزوم نیز با به هم ریختن تعادل ژنی در بدن ممکن است با اختلالات بالینی متعدد همراه باشد.
د) وارونگی (اینورسیون) و کروموزومهای حلقوی
گاهی اوقات قطعهای از کروموزوم شکسته و به صورت وارونه دوباره متصل میشود (تغییر متعادل). گاهی اوقات نیز دو انتهای کروموزم به یکدیگر متصل شده و یک کروموزوم حلقوی تشکیل میشود که احتمال از بین رفتن و گم شدن بخشی از ژنوم در نقطه اتصال انتهایی وجود دارد.
همچنین به دلیل ساختار خاص کروموزومهای وارونه یا کروموزومهای حلقوی، در زمان تقسیم و تشکیل سلولهای تخم یا اسپرم اختلالاتی رخ میدهد که نتیجه آن بالا رفتن احتمال بروز سقط جنین و یا به دنیا آمدن فرزندانی حامل اختلالات کروموزمی نامتعادل خواهد بود که مشکلات تکاملی و رفتاری را به همراه خواهد داشت.
ز) زمانی که فرزند هر دو کروموزوم خود را از یک والد به ارث میبرد (دیزومی تک والدی).
معمولاً هر فرد یک کروموزوم را از مادر و یک کروموزوم را از پدر به ارث میبرد. اما در مواردی هر دو یکی از کروموزومها یا بخشهایی از آنها از یک والد به ارث میرسد. این حالت را دیزومی تک والدی مینامند. به دلیل وجود تغییرات اپیژنتیکی روی کروموزومها ممکن است تعدادی از ژنها در نسخه پدری و یا مادری خاموش شوند که این مسئله میتواند باعث اختلالاتی در فرزندان شود. به عنوان مثال دیزومی تک والدی کروموزم 15 در صورتی که دو کروموزوم از پدر به ارث برسد باعث بروز سندرم آنجلمن و زمانی که دو کروموزوم از مادر به ارث برسد باعث بروز سندرم پرادر ویلی میشود.
موزاییک کروموزومی
تعداد و ساختار کروموزومهای تمامی سلولهای بدن در بیشتر افراد مشابه یکدیگر است. اما افرادی نیز وجود دارند که در بدن خود ردههای مختلف سلولی با تعداد و یا ساختارهای متفاوت کروموزومی دارند. وضعیت این افراد همانند موزاییکهای کف یک اتاق به صورت آمیزهای از الگوهای متفاوت کروموزمی است به همین دلیل به این وضعیت موازییک گفته میشود.
در این حالت ساختار و تعداد سلولهای ردهای از سلولها طبیعی و ردهای غیر طبیعی است. درصد ردههای طبیعی و غیر طبیعی در بافتهای مختلف بدن ممکن است تفاوت کند. شدت علائم بالینی ناشی از تغییر کروموزومی نیز به درصد سلولهای تغییر یافته بستگی دارد.
تاثیر تغییرات کروموزمی
تاثیری که تغییرات کروموزومی ایجاد میکنند به نوع تغییر، کروموزومها یا ژنهای درگیر، نوع و تعداد سلولهای درگیر بستگی دارد.
در برخی موارد تغییر کروموزومی که در تعداد، اندازه و یا ساختار یک کروموزوم ایجاد میشود، با مشلات رشدی و تکاملی همراه بوده و عواقب آن به صورت ناهنجاری و یا یک عارضه بروز میکند. اما در برخی موارد نیز این تغییر کروموزومی هیچ علائم بالینی با خود به همراه ندارد و فرد از وجود این تغییر کروموزومی بیاطلاع است تا زمانی که به دلیل مشکلات باروری و یا سقطهای مکرر مراجعه میکند.
ریسک خطر بروز تغییرات کروموزومی در یک بارداری نیز به عواملی چون تاریخچه خانوادگی، سن مادر در زمان بارداری و نوع تغییر بستگی دارد.
به عنوان مثال ریسک به دنیا آمدن یک فرد مبتلا به سندرم داون ( یک کروموزم 21 اضافی) در صورتیکه والدین خود اختلال کروموزومی متعادل نداشته باشند یک درصد است. در صورتی که سن مادر هنگام بارداری 35 سال یا بیشتر باشد ریسک خطر از این میزان بیشتر خواهد شد.
چگونه میتوان تغییرات کروموزومی را شناسایی کرد
آزمایش کاریوتیپ چیست؟
بررسی تغییرات کروموزومی در یک فرد با انجام آزمایش کاریوتیپ امکان پذیر است.
کاریوتیپ به زبان ساده تصویری است که از کروموزمهای یک فرد گرفته میشود و در آن تعداد و ساختار کروموزومها مشخمیشود این آزمایش را میتوان بر روی نمونههای خون، مغز استخوان، بافت یا نمونه جنین انجام داد.
برای انجام آزمایش کاریوتیپ ابتدا سلولهای خون، مغز استخوان، یا بافتهای جنینی در محیطی سرشار از مواد غذایی و ویتامین های لازم و در حضور مواد تحریک کننده رشد سلولی تکثیر میشوند. سپس سلولها در مرحلهای از چرخه سلولی که در آن کروموزومها قابل تشخیص باشند متوقف میشوند.
در مرحله بعدی کروموزومها رنگ آمیزی و به دقت زیر میکروسکپ مورد بررسی قرار میگیرند.
قدرت تفکیک این آزمایش به اندازه قدرت تفکیک میکروسکپ نوری محدود میشود. با این میزان قدرت تفکیک بسیاری از تغییرات کروموزومی قابل شناسایی هستند. اما بسیاری از ریز حذفها و یا مضاعف شدگیهای کروموزومی نیز شناسایی نمیشوند.
بررسی این ریز حذفها و یا مضاعف شدگیهای کروموزومی با روش جدید کاریوتیپ مولکولی Array CGH امکان پذیر است.
مطالب پیشنهادی
همه افرادی که قصد ازدواج و بچه دارشدن دارند نیازمند انجام مشاوره ژنتیک هستند، بخصوص زوجین دارای نسبت فامیلی ، سابقه بیماری ژنتیکی در خانواده زوجین ، سابقه نازایی ، سقط و مرده زایی، تکرار سرطان، اعتیاد و خودکشی از نشانههای هشدار خانوادههای در معرض خطر تولد کودکان بیمار هستند . در اینصورت قبل از ازدواج یا تصمیم به بارداری با هدایت مراکزبهداشتی از جمله بهزیستی ، مراکز بهداشت خانواده، پزشکان و دفترخانههای ثبت ازدواج میتوان با کمک مشاوره ژنتیکی از شیوع بیماریهای ژنتیکی و انواع معلولیتها به میزان معنی داری پیشگیری کرد.
برای پیشگیری از بیماریهای ژنتیکی ، باید از تشویق جوانان به ازدواجهای فامیلی اکیدا پرهیز شود و در صورت اصرار ، چنین ازدواجهایی بایستی پس از طی مشاورههای ژنتیکی و انجام آزمایش های ضروری صورت گیرد.
مشاوره ژنتیکی گامی مهم برای پیشگیری بیماریها:
هدف از مشاوره ژنتیکی ، "ارائه اطلاعات، آگاهی بخشی و حمایت از خانوادههای در معرض خطر داشتن فرزندی بااختلالات ژنتیکی و یا خانوادههایی که هم اکنون دارای اعضای مبتلا به نقایص مادرزادی یا اختلالات ژنتیکی هستند"، می باشد.
ژنتیک بالینی با تشخیص و اداره جنبههای طبی ، اجتماعی و روان شناختی بیماریهای ارثی سروکار دارد. همانند سایر حوزههای طب ، رسیدن به تشخیص صحیح و فراهم سازی درمان مناسب که باید شامل کمک به فرد مبتلا و اعضای خانواده او ، جهت درک ماهیت و پیامدهای اختلال باشد، ضروری است.
به هر حال وقتی شک به ارثی بودن یک اختلال وجود دارد، بعد دیگری هم به آن اضافه میشود یعنی نیاز به آگاه کردن سایر اعضای خانواده در مورد خطر بالقوه برای آنها و ارائه راهکارهای مناسب برای کاهش این خطر است.
ازدواجهای فامیلی ، عامل مهم تولد کودکان معلول:
اختلالات ژنتیکی ناشی از ازدواجهای فامیلی مهمترین دلیل تولد کودکان معلول است که این مساله با افزایش آمار ازدواجهای فامیلی و عدم مراجعه به موقع به مراکز مشاوره ژنتیک ، چشمگیرتر شده است(حدود 80%). علاوه بر ازدواجهای خویشاوندی ، شیوع منطقه ای برخی بیماریها مثل تالاسمی ، حاملگی در سنین بالا ، کمبود امکانات و برنامههای مناسب بهداشت عمومی ، بخصوص در زمان تصمیم به بارداری ، دوران بارداری و عدم آگاهی زوجها در خصوص امکان پیشگیری از اختلالات ژنتیکی و مادرزادی از جمله دلایل عمده بروز و تکرار معلولیت به شمار میآید. در کل، احتمال تولد کودک معلول در ازدواجهای فامیلی 2 تا 3 برابر بیشتر از ازدواجهای معمولی است و همین امر اهمیت انجام مشاوره و آزمایشات ژنتیکی را روشن میسازد.
بر اساس آمارهای جهانی 3تا 4 درصد مرگ و میر نوزادان به دلیل اختلالات ژنتیکی رخ میدهد، حتی در ازدواجهایی با درجه فامیلی بسیار دور نیز 5 تا 6 درصد احتمال تولد کودک معلول در خانواده وجود دارد که این خطر در ازدواجهای فامیلی خیلی نزدیک ،علاوه بر افزایش ریسک تا 12 % ، احتمال بالای تکرار معلولیت در فرزندان بعدی خانواده را نیز همراه داشته باشد. اما با این حال حق انتخاب با زوجین است . متاسفانه در برخی موارد دیده میشود که والدین علیرغم توصیه مشاوران به جای بازداشتن فرزندان از ازدواج با یکدیگر ، بدون در نظر گرفتن عواقب کار آنها را به ازدواج با یکدیگر نیز ترغیب میکنند!
با توجه به مطالب فوق ، همیشه پیشگیری بهترین راه ، مقدم و آسانتر از درمان است.
ازدواجهای فامیلی شایعترین دلیل تولد کودکان نابینا در ایران است.
بیماریهای ارثی درصد قابل توجهی از علل ابتلا به نابینایی را تشکیل میدهد که با اجتناب از ازدواجهای فامیلی و مشاوره ژنتیک میتوان از پیدایش بسیاری از آنها پیشگیری کرد. این بیماریها طیف وسیعی از عوارض چشمی از قبیل نواقص پلکی ، چپ چشمی ، آب مروارید ، نواقص مردمک ، اشکالات گوناگون در شبکیه و عصب بینایی و تومورهای یدخیم چشم را شامل میشود که درمان بسیاری از آنها صرف نظر از پرهزینه بودن ، موثرنیست .
از اینرو اکیدا توصیه می شود در صورت وجود هرگونه سابقه بیماریهای چشمی در هر کدام از زوجین ، ابتلای یکی از فرزندان و یا وابستگان به بیماریهای چشمی ارثی ، مشاوره ژنتیک پیش از اقدام به ازدواج فامیلی انجام شود، چرا که معمولا متخصص بیماریهای ژنتیک میتواند با کمک گرفتن از دانش متخصصان چشم پزشک مشخص کند که تا چند درصد احتمال تولد فرزندان مبتلا به بیماری چشمی وجود دارد و چه راهکاری را می توان پیشنهاد نمود.
اگرچه در بعضی موارد اقدامات درمانی کمکی از قبیل عینک ، جراحیهای روی قرنیه ، عدسی ، جراحی روی شبکیه کمکهای موثری در بازگرداندن بینایی به بیمار مبتلا مینماید، اما گذشته از مشکل بودن هر یک از این اعمال جراحی و بیفایده بودن بسیاری از آنها در سنین بالا به دلیل تنبلی عصب چشم ، در بسیاری از موارد نیز به د لیل نوع ضایعه اقدامات درمانی موثر نخواهد بود. بنابراین بهترین روش در اغلب موارد پیشگیری است و برای پیشگیری از بیماریهای ارثی ، تنها راه منطقی اولا خودداری از ازدواجهای فامیلی و پر خطر و ثانیا جلوگیری از حاملگی مجدد در صورت ابتلای یکی از فرزندان به بیماری ارثی است.
در خانواده مستعد ، انجام مشاوره ژنتیک و عمل کردن به توصیههای مشاوران ، منطقی ترین راه برای جلوگیری از تولد کودکان معلول ونابینا است.
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا