بعد از چند سری آشناییهای بد و رابطههایی که به بنبست رسیدند، ممکن است فکر کنید قرار است تا آخر عمر تنها باشید و حتماً خودتان مشکلی دارید. نگران نباشید. افراد خیلی زیادی مثل شما هستند. با ایجاد کمی تغییر در نگرشتان میتوانید کسی که دوست دارید را کنار خود داشته باشید.
همه آدمها یا در حال گشتن برای پیدا کردن فرد موردنظر خود هستند، یا در حال فراموش کردن کسی که در زندگیشان بوده یا در حال کنار آمدن با کسی که در زندگیشان حضور دارد. میل به وابستگی عاطفی یکی از اصلیترین و طبیعیترین غرایز انسانی است. افراد زیادی هستند که تصور میکنند هیچوقت عشق خود را در زندگی پیدا نخواهند کرد. آنها دچار این تصور اشتباه میشوند که شاید سرنوشتشان تنهایی است یا اینکه اینقدر اشکال دارند که کسی نمیتواند دوستشان داشته باشد. واقعاً احساس دردناکی است.
مسئله این است که باید باور کنید که فرد ارزشمندی هستید. باید باور کنید که مستحق دوست داشته شدن هستید و میتوانید کسی را پیدا کنید که قدرتان را بداند. ترس از همیشه تنها ماندن را کنار بگذارید چون آن فقط یک ترس است، یک احساس که درمورد خودتان دارید، باوری که نسبت به آینده خودتان دارید، نه واقعیت!
در زیر به ۱۰ راهی اشاره میکنیم که کمکتان میکند همه چیز را همانطور که واقعاً هست ببینید.
۱. از خودتان انتقاد نکنید.
صادقانه به روش برخورد خودتان با خودتان در یک روز توجه کنید. چقدر با گفتن حرفهایی مثل این خودتان را سرزنش میکنید: من احمقم. خیلی چاقم. سنم خیلی بالا رفته. من زشتم. من همیشه همه چی رو خراب میکنم. من کودنام. و از این قبیل… اگر شما هم اینطور با خودتان حرف بزنید، خیلی زود روحیهتان از بین رفته، ترس و نگرانیهایتان بیشتر شده و خودتان را در معرض این باور قرار میدهید که فرد بیارزشی هستید. افکار شما تاثیری مستقیم بر احساس شما دارند.
خیلی ساده است. به چیزهای خوب فکر کنید: احساسی خوبی داشته باشید. به چیزهای بد فکر کنید: احساس بدی پیدا کنید.
این خودتان هستید که این کار را در حق خودتان میکنید. دست نگه دارید. با خودتان ملایم باشید. شاید فرد دیگری باعث شده این افکار را درمورد خودتان پیدا کنید. نباید فقط به این دلیل که فردی احمق از شما انتقاد کرده و ارزشتان را پایین آورده است، قدرتتان را از دست بدهید. این شما هستید که مهمید، آن فرد هر که میخواهد باشد، اصلا مهم نیست. به آن صدای درونی بگویید رهایتان کند. به خودتان بگویید که فرد ارزشمندی هستید. اگر بخواهید مدام روی نقصها و عیبهای خودتان متمرکز شوید، کمکم تصور خواهید کرد که هیچکس دوست نخواهد داشت که با شما باشد.
۲. احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید.
تصور کنید که وارد یک نمایشگاه ماشین شدهاید و فروشنده به شما میگوید که ماشینی مناسب شما دارد. میگوید، «این ماشین کمی قدیمیه ولی هنوز راه میره، بنزین هم زیاد میسوزونه. پشتش چند تایی خط افتاده و اصلا نمیدونم تا چه حد میتونی روش حساب کنی.» با این وضعیت، چقدر دوست خواهید داشت که این ماشین را بخرید؟ مطمئناً خیلی زود آن ماشین را فراموش کرده و سراغ یک نمایشگاه بهتر برای خرید ماشین میروید. چرا؟ چون اگر فردی که میخواهد آن ماشین را بفروشد به آن اعتماد ندارد، شما چطور باید به آن اعتماد کنید؟
دقیقاً به همین دلیل است که باید اعتمادبهنفستان را بالا ببرید. اگر به چیزی که میخواهید بفروشید اعتماد نداشته باشید، چرا دیگران باید به آن اعتماد کنند؟ اعتمادبهنفس جذابترین ویژگی فردی است. اگر تصور میکنید چیز ارزشمندی برای ارائه کردن دارید، دیگران هم همینطور تصور خواهند کرد. هرچقدر خودتان را واقعیتر و بیشتر دوست داشته باشید، متقاعدتر خواهید شد که فرد موردنظرتان را پیدا خواهید کرد.
۳. بدانید چیزی ارزشمند برای ارائه به دیگران دارید.
چه ویژگیهای خوبی دارید؟ آیا فردی صادق، پرتلاش یا حساس هستید؟ ورزشکار یا هنرمندید؟ فردی آسانگیر و ریلکس هستید یا فردی منظم و پربازده؟ نه تنها میتوانید کسی را پیدا کنید که خصوصیات و ویژگیهای مشترکی با شما داشته باشد، بلکه میتوانی مکمل هم باشید. فقط به چیزی که از رابطه میخواهید فکر نکنید، به چیزهایی که خودتان وارد رابطه میکنید هم فکر کنید.
۴. نگرش و احساستان نسبت به جنس مخالف را تغییر دهید.
افراد زیادی تصوری اشتباه درمورد جنس مخالف خود دارند. بخاطر اینکه تجربیات بدی در گذشته داشتهاید، دیدگاه شما نسبت به جنس مخالفتان تغییر کرده است.
چه باورهایی درمورد جنس مخالفتان دارید؟ شما هم اینطور فکر میکنید:
– همه مردها بد هستند.
– همه مردها فقط به دنبال رابطهجنسیاند.
– مردها از جدی شدن رابطه میترسند.
– مردها نمیتواند وفادار بمانند.
– همه زنها به دنبال پول شما هستند.
– همه زنها بیش از اندازه احساسی هستند.
– همه زنهای خوب ازدواج کردهاند.
واقعیت این است که هیچکدام از این باورها درست نیستند. مردها هم درست به اندازه زنها عشق و ازدواج میخواهند. هنوز هم تعداد زیادی دختر زیبا و مهربان باقی مانده است. اگر ذهنتان را با این افکار منفی درمورد جنسمخالف پر کنید، ترس شما از تنها و مجرد ماندن روز به روز بیشتر میشود زیرا مدام به خودتان میگویید که هیچکس برای شما نمانده است.
۵. نگرش و احساستان نسبت به مجرد بودن را تغییر دهید.
متوجه شدهاید که ازدواج کردن و بچهدار شدن به یکی از مقیاسهای تعیین موفقیت و ارزش در جامعه تبدیل شده است؟ به نظر میرسد که جامعه فشار بیشاز اندازهای بر روی جوانان بخصوص خانمها وارد میکند. یک زن هرقدر هم موفق باشد، اگر مجرد باشد، دیگران تصور میکنند که خوشبخت نیست یا نمیداند که چطور باید یک رابطه را اداره کند. این باعث میشود از نظر جامعه مجرد بودن نوعی شکست شخصی به نظر برسد. ولی اینطور نیست. ارزش فردی شما چه مجرد باشید و چه متاهل یکسان است. صادقانه بگوییم، شما هم اگر میخواستید همین امروز متاهل بودید. ولی آن رابطه مطمئناً رابطه چندان موفقی نمیبود. بنابراین مجرد بودن یعنی شما میخواهید منتظر فرد مناسب برای خودتان بمانید یا اینکه برای التیام یافتن زخمهای قدیمیتان یا بالاتر بردن شناختتان از خودتتان ترجیح میدهید صبر کنید.
۶. روی چیزهایی که دارید تمرکز کنید.
قدردان دوستان و خانوادهتان باشید. ترس شما از تنها بودن ممکن است باعث شود درمانده و ناامید رفتار کنید. ولی هیچکس نمیخواهد جای یک دوستپسر یا دوستدختر قابلتعویض باشد. آدمها دوست دارند شما بخاطر خودشان دوستشان داشته باشید، نه فقط بخاطر اینکه به کسی نیاز دارید تا مراقبتان باشد. بخاطر همه چیزهای زیبایی که در زندگیتان دارید شکرگزار باشد. متمرکز شدن روی تنها چیزی که در زندگیتان کم دارید باعث میشود تصویر بزرگتر زندگی را از دست بدهید: همین الانش هم کلی چیز زیبا در زندگیتان دارید که باعث دلگرمیاند!
۷. هر هفته فعالیتهایی برای سرگرم شدن و خوش گذراندن برنامهریزی کنید.
از زمان تنهاییتان بیشتری استفاده را ببرید و خوش بگذرانید. اگر در رابطه باشید وقت کمتری برای گشت و گذار با دوستان، خواندن کتاب، انجام فعالیهایی که فقط منحصر به خودتان است، خواهید داشت. از این زمان استفاده کنید و کمی لذت ببرید. بیرون بروید و خوش بگذرانید. با پر کردن زندگیتان از فعالیتهایی که سرتان را گرم میکند، این خلاء درونی کمرنگتر خواهد شد. درعوض خواهید دید که زندگی پرباری دارید و شادتر هم خواهید بود. و متعاقب آن شاد بودن شما را جذابتر نشان داده و نظر دیگران را به شما جلب خواهد کرد. یادتان باشد اعتمادبهنفس جذابترین لباس شماست.
۸. از روابط دیگران ایدآل نسازید.
متاسفانه احساس دوست داشته شدن و ساختن یک رابطه خاص آنقدر مهم است که افراد زیادی ترجیح میدهند در روابط بد بمانند تا اینکه مجرد باشند. خیلیها قبل از اینکه بر ترس از مجرد و تنها ماندن خود غلبه کنند، قبل از اینکه بدانند چه میخواهند یا قبل از اینکه زخم ناشی از روابط قبلی خود را درمان کنند، وارد رابطه میشوند. شما هم جزو آندسته از افرادی هستید که سعی میکنند با یک رابطه جدید رابطه قبلی خود را فراموش کنند؟ بعضی از کسانی که اینکار را میکنند خیلی خوششانس هستند و موفق میشوند شریکهای عشقی خوبی برای خود پیدا کنند ولی این برای همه مصداق ندارد. بعضیها وارد روابطی میشوند که با نیازهای فردی آنها جور نیست و ۱۰ سال بعد بیدار میشوتد و خود را وسط رابطهای میبینند که فاجعهای بیش نیست. همه زوجها زوجهای خوشبخت نیستند. شکرگزار باشید که میتوانید منتظر چیزی جدید و درخشان در آینده باشید – میتوانید صبر کنید و فردی برای خودتان انتخاب کنید که با نیازهایتان همخوانی داشته باشد.
۹. به روابط دیگران حسادت نکنید.
وقتی همکارتان میگوید به زودی ازدواج خواهد کرد یا وقتی دوستتان با هیجان از فرد جدیدی که با او آشنا شده حرف میزند حسودیتان میشود؟ ممکن است با خودتان بگویید «چرا او»؟ «چرا من نه»؟ و همه روزتان همینطور با این فکرها سپری شود. برای آدمهایی که نیمه گمشدهشان را پیدا میکنند باید خوشحال باشید و برای زوجهای خوشحالی که در خیابان میبینید انرژی مثبت بفرستید. وقتی زوج خوشحالی را میبینید که دستان هم را گرفتهاند، فکر کنید، «چقدر عاشقانه! این دقیقاً همان چیزی است که من میخواهم! خیلی دوست دارم بدانم کسی که من اینطور دستانش را در دستم میگیرم کیست!» این فکر مثبت اتوماتیکوار نگرش شما را تغییر داده و خوشبینی نسبت به روابط آینده خودتان در شما ایجاد خواهد کرد.
۱۰. با متخصص مشورت کنید.
اگر احساس میکنید برای درک ارزش فردیتان و بالا بردن اعتمادبهنفستان به کمک نیاز دارید، چرا از مشاوران روانشناس کمک نمیگیرید؟ در مسیر ایجاد عشق و احترام بیشتر برای خودتان، کمی حمایت و کمک تاثیر بسیار زیادی خواهد داشت. پیش روانشناس رفتن به این معنی نیست که مشکلی دارید. به این معنی است که تصمیم گرفتهاید که کنترل زندگیتان را دست خودتان بگیرید و از مشاور بخواهید در راه رسیدن به هدفتان کمکتان کند.
-
مردمـــان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.
یکی از نکات بسیار مهم در جلسات خواستگاری این است که فرد تا چه حد میتواند اسرار زندگی خود را به فرد مقابل بیان نماید؟ آیا اگر خطا و اشتباهی یا مسئله ای در زندگی اش رخ داده است، اجازه دارد آن را با نامزدش مطرح کند یا نه؟ مبادا بیان این اسرار دست مایه ای برای سرکوب وی توسط همسرش در زندگی زناشویی آینده گردد؟
اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.
قبل از ازدواج
* در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.
* گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده ودر شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما می توانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کرده اید، او را از این اسرار مطلع سازید.
* هرگز نباید از اشتباهات و لغزش هایی که در دوران مجردی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کرده اید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما وخدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید که به اینگونه مسائل اشاره کند.
ولی اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شده اید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.
* گفتن تمام جزئیات (عصبانیت های موردی، بی نظمی های موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و...) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید میشود و زمینه وسوسه های شیطانی را فراهم می آورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی شود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شدهای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشتهای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفتهاید؟ و... لازم نیست و گاهی توهین و بیحرمتی به شمار می رود و پیامدهای منفی بسیاری دارد.
اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.
* از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم می زند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کردهاید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند،نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد .
* اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتوانایی های آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.
* اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.
بعد از ازدواج
همه چیز را نباید به همسر خود بگویید
آیا می دانید برای اینکه روابط زناشویی تان تداوم بیشتری داشته باشد، همه چیز را نباید به همسر خود بگویید! آیا می دانید چه صحبت هایی را باید به همسر خود بگویید و چه سخنانی را باید مطرح نسازید؟
اولین گام در روابط زناشویی نحوه ی صحبت کردن است، طرز صحیح صحبت کردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابط شما می گذارد البته لازم به ذکر است نه هر صحبتی.
بعضی از خانم ها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را که در طول روز برای شان اتفاق افتاده است را برای همسر خود تعریف کنند. با این وجود گاهی اوقات صحبت کردن بسیار خطرناک است و توصیه نمی شود که مدام صحبت نکنید، سکوت در بسیاری از موارد بهتر از صحبت کردن می باشد.
در اینجا توصیه و پیشنهادهایی را برای شما ارائه خواهیم کرد: از دیدگاه روانشناسان انسان ها از این منظر به چند دسته تقسیم می شوند:
1- افرادی که همه مطالب زندگی خود چه در حال، چه در گذشته را برای همسران خود بازگو می کنند به بلوغ فکری نرسیده اند، ذهنشان مانند دوران نوجوانی شان عمل می کند که عادت داشتند همه چیز را برای خانواده خود تعریف کنند.
2- افرادی که در تعاریف خود، صحبت های شان اغراق می کنند و حتی گاهی وقت ها به دروغ نیز متوسل می شوند، افرادی هستند که اعتماد به نفس کمی به خود دارند، با این کار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی که در سابق صورت می گرفت کاملا متفاوت می باشد. در زمان امروز اکثر زوجین هر دو با هم به کار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان کمی را برای صحبت کردن با یکدیگر دارند، هنگامی که فرصتی برای صحبت کردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به کار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد، به ندرت پیش می آید که زوجین در مورد رابطه ی خودشان، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند.
حال به توضیح این موضوع می پردازیم که:
چرا نباید تمام صحبت های خود را به همسرتان بازگو کنید؟
این سوال چندین پاسخ دارد:
1- از دیدگاه بعضی از روانشناسان افرادی که گذشته تلخ و سخت داشته اند باید توجه کنند که، هنگامی تجربه های تلخ گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس. سعی کنید با گذشته های تلختان خداحافظی کنید و با عنوان کردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نکنید.
توجه کنید که شما دیگر در دوران مجردی به سر نمی برید، شما تشکیل خانواده داده اید و از همان روز اول که وارد زندگی زناشویی می شوید باید سعی کنید همه ی گذشته ی خود را فراموش کنید، و الان زمان آن است که زندگی دو نفره ی که در آینده خواهید داشت فکر کنید، صحبت هایتان نیز باید حول زندگی مشترکتان باشد نه گذشته تلختان. 2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد کرده اید لزومی به بازگو کردن اشتباهات گذشته تان نیست چون ممکن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیت های فعلیتان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی که بازگو کردن تجربه شما می تواند مانع تکرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود.
3- صحبت هایی را از گذشته، حال برای همسرتان باز گو و تعریف کنید اما سعی کنید وارد جزییات نشوید، مسائل را برای او کاملا باز نکنید و نشکافید.
حال چه صحبت هایی را نباید مطرح کرد:
1- اسرار تان را به همسرتان نگویید. منظور از اسرار چیست؟
مشکلاتی که در دوران قبل از ازدواج برایتان بوجود آمده و بازگو کردن آن تنها باعث مشغول کردن ذهن همسرتان می شود. ناگفته نماند که مسائلی است که گفتن آن ها به همسرتان ضروری است مثلا تجربه نامزدی ناموفقی اگر در گذشته داشته اید به همسر تان بگویید اما آیا واقعا لازم است همسرتان از جزئیات آن مطلع باشد؟ مشکلاتی که با پدرو مادر، خواهر یا برادرتان داشته اید و عنوان کردن آن ها به دیدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد می کند، کمبودهایی که در زندگی با آن ها مواجه بوده اید، رنج ها و مشقت هایی را که متحمل شده اید، و مسائلی مانند این موضوعات بهتر است بازگو نکنید.
2- اگر زمانی به همسرتان، رفتارهایی که انجام می داده شک کردید و در وفاداریش نسبت به خودتان مردد بودید، هرگز این موضوع را مطرح نسازید ، زیرا ممکن است شما به اشتباه چنین فکری را داشته بودید در این صورت احساس وفاداری که بین شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بین می رود. و حتی گاهی وقت ها به دروغ نیز متوسل می شوند، افرادی هستند که اعتماد به نفس کمی به خود دارند، با این کار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی که در سابق صورت می گرفت کاملا متفاوت می باشد.
در زمان امروز اکثر زوجین هر دو با هم به کار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان کمی را برای صحبت کردن با یکدیگر دارند، هنگامی که فرصتی برای صحبت کردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به کار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد، به ندرت پیش می آید که زوجین در مورد رابطه ی خودشان، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند.
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آیا راز بزرگی را در زندگی مشترک تان مخفی کردهاید؟ رازی که نمیدانید به زبان بیاورید یا آن را فراموش کنید؟ درگیری سخت و سهمگین هر روزهای با خودتان دارید درباره به زبان آوردن یک راز بزرگ؟ به راهکارهای ما توجه کنید و زندگی آرامتری در پیش بگیرید.در یک رابطه تمام و کمال، شما مجبور نیستید رازی را از محبوبتان دور نگه دارید و نباید بترسید که او نیز رازی را از شما مخفی نگاه دارد
حد و مرز رازداری و ناگفتنی ها در ازدواج
در زندگی هر دختر و پسری مسائلی وجود دارد که ممکن است گفتنش هنگام ازدواج مشکلساز باشد. گاهی افراد به علت ترس از دست دادن طرف مقابل برخی مسائل را بیان نمیکنند و بدون اینکه به عاقبت نگفتن این حقایق فکر کنند، تصمیم به ازدواج میگیرند.
همانطور که زندگی شما، مثل یک کتاب باز در مقابل چشمهای اوست، زندگی او نیز چنین وضعیتی دارد اما ما در یک دنیای واقعیواقعیواقعی زندگی میکنیم. جایی که حتی خوشبختترین زوجهای جهان نیز رازهای بزرگشان را از یکدیگر مخفی نگاه میدارند. برای بیشتر ما، بزرگترین راز در زندگی زناشویی، خیانت است، اما واقعیت اینجاست که حتی کوچکترین رازهای جهان میتواند رابطه شما را با بحران مواجه کند و خب، چه مرزی میان رازهای خطرناک با رازهای ویژه وجود دارد؟ نباید فراموش کنیم که این رازهای ویژه، همانهایی هستند که شما را به یکدیگر نزدیک میکنند. صبر کنید ببینیم کارشناسان این حوزه، چه نظری دارند.
آنچه جوانان را در مساله ازدواج و تشکیل زندگی مشترک نگران میکند، ناگفتههایی است که افراد را در دو راهی گفتن یا نگفتن قرار میدهد که این موضوع نیز راهحلهایی دارد.
دختر و پسر در دوران نامزدی برای کسب شناخت از هم باید ویژگیهای شخصی خود را بیان کنند و از علاقهمندیهای خود صحبت کنند. به طور مثال اینکه "من بافتنی کردن را دوست دارم" یا "دوست دارم هر چند وقت یکبار مهمانی بگیرم"، با بیان این مسایل طرف مقابل میتواند خود را به خوبی سازگار کند. همچنین شما باید انتظار خود را از همدیگر نیز بیان کنید.
این موارد جزو گفتنی های ضروری قبل از ازدواج هستند. اما به جز اینها، همه ما رازهایی داریم که مربوط به گذشته ما هستند. آنچه که در دوران پیش از ازدواج برای خیلی ها نگرانی ایجاد میکند، برخی ناگفتهها در زندگی است که گفتن شان می تواند دردسرساز باشد و نگفتن شان هم دردسرهای خودش را دارد. بنابراین سوالی که مطرح می شود این است: چه چیزهایی را باید بگوییم و چه چیزهایی جزو رازهای شخصی ما محسوب می شوند؟
رازهای ویژه؛ رازهایی که باید بگوییم
اگر دنبال رابطهای سالم میگردید باید کمترین میزان پنهانکاری در رفتارتان وجود داشته باشد. اگر راز بزرگی که مخفی کردهاید روی زندگی شریک زندگیتان تاثیر میگذارد، او حق دارد تا بداند. از آنجایی که بیشتر زوجها دیرتر به رازها پی میبرند، نگهداری آنها باعث میشود آینده ازدواجتان با خطر دوجانبهای تهدید شود. زمانی که ابرها کنار روند و حقیقت برملا شود، زمانی که شوک اولیه گذشت و حتی بحران اولیه برطرف شد ناگهان بحث عدم اطمینان و خیانت به میان میآید.
بیشتر مردها رازهایی را درباره مشکلات مالی و مسائل شخصی شان حفظ میکنند تا وجهه خودشان را حفظ کنند. آنها ترجیح میدهند تا ظاهر قوی خودشان را حفظ کنند و نشان دهند که همهچیز تحت کنترل شان است و فکر میکنند با به زبان آوردن مشکلات شان در محل کار یا در پول درآوردن، شما دست از دوستداشتن شان برمیدارید و با دیده تحقیر و ناتوانی به آنها نگاه میکنید. آنها از آشفتگی پس از رو شدن رازهایشان میترسند و بیشترشان تصور میکنند اگر در مقابل رازهایشان سکوت کنند، از جنگ احتمالی جان سالم بهدر میبرند.
رازهایتان را بگویید
اما گاهی برعکس این اتفاق می افتد. نامزد شما فکر می کند شما دارید چیزی را از او پنهان می کنید و مدام پاپیچ می شود تا بیشتر بداند. در چنین مواقعی خونسردیتان را حفظ کنید، بنشینید و از او بپرسید: ماجرایی هست که بخواهی بیشتر دربارهاش بدانی و فکر میکنی به تو نگفتهام؟ بعد، با صداقت تمام درباره موضوعات صحبت کنید.
یادتان باشد هر چقدر رازهای زندگی عاطفیتان دیرتر رو شوند، تاثیری ماندگارتر و عمیقتر برجا میگذارند و بیشتر رابطه تان را متزلزل می کنند. نهتنها طرف مقابل شما نیاز به تمام اطلاعات زندگیتان دارد تا تصمیم هوشمندانهای درباره ادامه ارتباط بگیرد،میگنا دات آی آر.بلکه او از میزان اعتمادی که به او دارید خوشحال خواهد شد. چرا که با به زبان نیاوردن چنین رازهایی، درواقع به او پیغام میدهید که به اندازه کافی باهوش نیست، بخشنده نیست و به اندازه کافی شما را دوست ندارد که با چنین ماجرایی کنار بیاید. اگر به طرف مقابلتان اعتماد داشته باشید، با به زبان آوردن هیچکدام از رازها، رابطهتان از هم نمیپاشد اما این اعتماد تنها در صورتی به دست میآید که با رازهای خطرناک محیط را آلوده نکنید
ناگفتنی های قبل از ازدواج
یک قاعده کلی را باید به خاطر بسپارید. به طور کلی حفظ رازها در صورتی که آسیبی به زندگی مشترک شما وارد نکند، ایرادی ندارد. مثلا این که شما در گذشته یک رابطه عاطفی یک طرفه را تجربه کرده اید، نباید با همسرتان در میان گذاشته شود اما این که یک نامزدی بهم خورده داشته اید، موضوعی است که او باید بداند. حالا تصور کنید که شما با نامزد سابقتان رو در رو شده اید و احساس می کنید که از طرف او زندگی تان تهدید می شود. در این شرایط، باید موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و از او کمک بگیرید. اینجاست که حد و مرز رازداری تعیین می شود.
رازهای گذشته شما متعلق به خود شما هستند اما تا وقتی که آسیبی به زندگی مشترک امروزتان نرسانند. این موضوع مصداق این حدیث است: "النجاه فی صدق". اگر این موضوع از زبان خود فرد توسط طرف مقابل شنیده شود، پذیرش این موضوع به مراتب بهتر است تا اینکه از طریق دیگری و توسط نفر سومی، موضوع مطرح شود.
رازهای خطرناک قبل از ازدواج
بیماریهای پنهان شده
مسئلهی مهم دیگری که ممکن است افراد از گفتنش هراس داشته باشند، بیماری است. افرادی که با صداقت تمام مسائل را در مورد سلامتی و یا عدمسلامتی خود بیان میکنند، میتوانند اعتماد طرف مقابل را نسبت به خود جلب کرده و حتی به او فرصت دهند او نیز اگر دچار مشکل و یا بیماری خاصی است بتواند به راحتی آن را بیان کند. درست است این احتمال وجود دارد طرف مقابل پا پس بکشد اما ازدواجی که با پنهان کردن چنین مسئلهی مهمی شکل بگیرد دوام چندانی نخواهد داشت.
خلقوخوی ناگفته
شخصیت و رفتار دختر و پسر نیز مورد دیگری است که احتمال دارد از دید طرف مقابل پنهان بماند. بسیاری افراد در جلسه خواستگاری واقعا آن کسی نیستند که نشان میدهند. این افراد برای جلب رضایت، همچون بازیگری توانا طوری رفتار میکنند که کاملا خود را فرد ایدهآل طرف مقابل نشان دهند. اما پس از گذشت زمان رفتارها و شخصیت واقعی آنها رو خواهد شد. چرا که حتی یک بازیگر ماهر هم روزی از نقش بازی کردن خسته خواهد شد.
جیبهای خالی
گاهی افراد به خصوص پسرها مشکلات مالی خود را از خانوادهی همسر آیندهشان پنهان میکنند. این مسئله به خصوص برای افرادی اتفاق میافتد که از شرایط مالی همسانی برخوردار نیستند. آنها از ترس اینکه طرف مقابل را از دست بدهند وضع مالی خود را بهتر از آنچه که هست نشان می دهند و تا زمانی که زندگی مشترک خود را آغاز نکردهاند، سعی میکنند هر ترفندی را در پیش گیرند تا رازشان فاش نشود. شاید چنین افرادی بتوانند به کسی که برای رسیدن به او تلاش میکنند، برسند اما مطمئنا پس از ازدواج که شرایط واقعی برای طرف مقابل آشکار شود، زندگیدچار مشکل خواهد شد.
ناگفته های خطرناک
مواردی که نام بردیم گاهی جزو ناگفته های رابطه و ازدواج هستند و به خودی خود می توانند باعث آشفتگی در روابط، از بین رفتن اعتماد و بهم خوردن ازدواج شوند. اما موارد دیگری هم هستند که به شکل خطرناکی، فاش شدن آنها می تواند جدایی را به همراه داشته باشد. مواردی که اصطلاح فقهی اش می شود تدلیس و در بیان خودمان، گنجشک را رنگ کردن و جای قناری جا زدن است.
ازدواج قبلی، بیماری های مهم و معلولیت های پنهان، اعتیاد، اختلالات روانی و... از جمله مسائلی هستند که ممکن است هر ازدواجی را بهم بزنند. خانهای که بر پایههای دروغ و نقش و نقاب ساخته شود، لرزان است و احتمال فروریختن آن بسیار است. صداقت مهمترین مسئلهایست که هر فرد برای آغاز زندگی مشترک باید به آن توجه داشته باشد. آدمهای صادق، اعتقادات قلبی عمیقی دارند که در گفتار و رفتارشان پیداست و البته تحقیق نیز مسئلهی مهمی است که باید آن را در حین انتخاب مدنظر داشت.
بسیاری افراد در جلسه خواستگاری واقعا آن کسی نیستند که نشان میدهند. این افراد برای جلب رضایت، همچون بازیگری توانا طوری رفتار میکنند که کاملا خود را فرد ایدهآل طرف مقابل نشان دهند. اما پس از گذشت زمان رفتارها و شخصیت واقعی آنها رو خواهد شد
مواردی که می توان نگفت
در کنار همه این موارد، مسائلی هم هستند که می توانید درباره آنها سکوت کنید و با همسر آینده تان مطرح نسازید. این موارد عبارتند از: اشتباهاتی که در گذشته انجام داده اید و آنها را جبران کرده اید و دیگر تاثیری در زندگی تان ندارند و مطمئنید دیگر فاش نخواهند شد. گناهانی که مرتکب شده اید و توبه کرده اید و بین شما و خدایتان بوده است. اختلافات و مشکلاتی که در خانواده شما وجود دارد و تاثیری در زندگی مشترک تان نخواهد داشت.
رازهایی برای نگفتن
لازم نیست تعداد دقیق خواستگاران یا کیس های ازدواج تان را برای نامزدتان بگویید اما اگر رابطهای جدی را تجربه کردهاید، به زبانآوردنش واجب و ضروری است. دوستانی هستند که عادت دارند تا درباره تمام داستانهای زندگی خودشان با شما صحبت کنند، ممکن است نامزد قبلیتان ناگهان سروکلهاش پیدا شود، ممکن است شریک زندگیتان به صورت اتفاقی در جریان وجه دیگری از زندگی شما قرار گیرد و طبیعی است که بهتر این است خودتان اول چنین ماجراهایی را برایش تعریف کرده باشید.
سیاست درست، صداقت است. جملهای که از تمام بزرگترها شنیدهایم و همچنان نیز صحت دارد. اما افرادی که در رابطههای بلندمدت زناشویی بودهاند بهخوبی میدانند که بد نیست ماجراهایی را برای خودمان نگه داریم؛ گاهی اوقات رازهای کوچکی هستند که احساس استقلال به ما میدهند و نشان میدهند که رابطه ما در وضعیتی سالم به سر میبرد. مثلا این که در جمع دوستان قدیمی تان چه حرف هایی رد و بدل شده به خودتان مربوط است.
این که بعد از مدت ها تصمیم گرفته اید برای خود یک هدیه گران قیمت بخرید، چیزی است که می تواند در دل خودتان بماند. به زبان آوردن تمام جزییات زندگی روزمره، ممکن است این احساس استقلال را از طرفین بگیرد اما در چنین شرایطی نیز مهم است که هر دو طرف زاویه نگاه مشابهی نسبت به یک ماجرا داشته باشند. واقعیت اینجاست؛ اگر به طرف مقابلتان اعتماد داشته باشید، با به زبان آوردن هیچکدام از رازها، رابطهتان از هم نمیپاشد اما این اعتماد تنها در صورتی به دست میآید که با رازهای خطرناک محیط را آلوده نکنید.
رازهای بعد از ازدواج
اما درباره رازهای امروز چطور؟ یک واقعیت مهم درباره ازدواج وجود دارد و آن این که هیچ چیزی نباید باعث از بین رفتن صداقت و راستگویی بین شما شود. دروغ های کوچک، پنهان کاری های به ظاهر بی اهمیت اگر فاش شوند می توانند بنیان اعتماد را بین شما از بین ببرند. اما در عین حال، بعد از ازدواج مواردی هست که به زندگی مشترک شما ارتباطی ندارد و می توانید آنها را با همسرتان در میان نگذارید. اختلافاتی که در خانواده پدری شما بروز کرده، چیزی نیست که مستقیما به همسر شما مربوط شود. حرف و حدیث هایی که پشت سر شما گفته می شود، نباید به خانه تان راه پیدا کند و اگر کسی از همسر شما بدگویی کرده، باید رازداری کنید و نگذارید او متوجه شود.
یک واقعیت مهم درباره ازدواج وجود دارد و آن این که هیچ چیزی نباید باعث از بین رفتن صداقت و راستگویی بین شما شود. دروغ های کوچک، پنهان کاری های به ظاهر بی اهمیت اگر فاش شوند می توانند بنیان اعتماد را بین شما از بین ببرند
چشم ها را باز کنید در زمان نامزدی ممکن است دختر و پسر به دلیل ایجاد وابستگی میان آنها، چشم خود را بر برخی حقایق ببندند. مهمترین راه برای مقابله با وابستگی کوتاه کردن مدت زمان نامزدی و توجه به کیفیت این دوران است تا شناخت واقعی حاصل شود. به طور نمونه میتوان به جای این که در مدت 6 ماه هفتهای یک ساعت به این موضوع اختصاص دهند، زمان به 3 ماه و هفتهای دو ساعت یا 45 روز و هفتهای 4 ساعت تغییر کند. به صورت فشرده اما به صورت عمیق مطالعات انجام میشود و از ایجاد وابستگی نیز جلوگیری میشود.
روشهای رازگشایی
اول؛ قرار ملاقات بگذارید: سر صحبت را ناگهانی باز نکنید. از ابتدا به او بگویید که میخواهید درباره ماجرای مهمی با او صحبت کنید. مثلا به او بگویید: «میخواهم درباره ماجرایی با تو صحبت کنم. امروز یک ساعتی برای من وقت بگذار لطفا.»
دوم؛ مدعی نباشید: بزرگترین مشکل زمانی پیش میآید که با لحن مدعی صحبت کنید و جوری برخورد کنید که انگار اتفاق مهمی نیفتاده است. به همین خاطر بهتر است آمادگی عذرخواهی را نیز داشته باشید. بد نیست اینطور شروع کنید: «چند وقتی است .میخواهم درباره ماجرایی با تو صحبت کنم اما از گفتنش خجالت میکشیدم. امیدوارم به خاطر این تاخیر مرا ببخشی.»
سوم؛ نفر سوم خوب است: زمانی که پای اعترافهای بزرگ به میان میآید، از شناختی که از طرف مقابل دارید استفاده کنید. مثلا ممکن است نامزد شما برای حریم خصوصیتان احترام ویژهای قائل باشد و نخواهد دوستانتان در جریان یکی از جنبههای خصوصی زندگی شما قرار بگیرند. اما در برخی موارد بهتر است یکی از بزرگترها یا دوستان مشترکتان، حضور داشته باشند.
چهارم؛ جای مناسب را انتخاب کنید: بهتر است از قرار گذاشتن در مکانهای شلوغ یا مکانهای خیلی خلوت خودداری کنید. پیشنهاد اصلی، محلی امن است؛ جایی شبیه به پارک یا محل همیشگی قرارهایتان
بیشتر بدانیم...