(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

سه سال اول زندگی مشترک

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


نخستین سال های زندگی مشترک از اهمیت بسیاری برخوردار است و از نظر من، سه سال اول زندگی مشترک بسیار با اهمیت تر از بقیه آن است و در این میان،‌ سال اول زندگی، از اهمیت بالاتری برخوردار است.

اگر شما هم تازه ازدواج کرده‌اید، بخوانید!

نخستین سال های زندگی مشترک از اهمیت بسیاری برخوردار است و از نظر من، سه سال اول زندگی مشترک بسیار با اهمیت تر از بقیه آن است و در این میان،‌ سال اول زندگی، از اهمیت بالاتری برخوردار است. 

شغل زن
همان طور که کتابم را ورق می زنم، خاطرات تلخ ابتدای زندگی مشترک مان در ذهنم تداعی می شود که با وجود تلخی، به یک فعالیت مثبت و شیرین، یعنی تالیف و چاپ این کتاب منجر شد. من در رشته پزشکی تحصیل کردم و از روزی که تحصیلاتم تمام شد، تمام وقت درگیر کار بیمارستان، درمان و مطب شدم. در ابتدای زندگی مشترک مان، همسرم با کارم مشکلی نداشت، ولی هر چه کارم بیشتر می شد، همسرم بیشتر به صورت مستقیم یا غیر مستقیم نارضایتی خود را از کار من بروز می داد و به اصطلاح، غُر می زد! 
تا اینکه بعد از یک سال، همسرم علناً و به طور کامل با کار من به مخالفت پرداخت. چیزی که همسرم دائم تکرار می کرد و برای من قابل قبول نبود، این بود که می گفت: «من که مهندسم و کار و بارم خوب است؛ دیگر نمی خواهم کار کنی، لطفاً بنشین در خانه. من دوست ندارم زنم فقط متعلق به اجتماع باشد. اگر نمی توانی کارت را تعطیل کنی، بهتر است از هم جدا شویم!»
این اولین زنگ خطر زندگی من بود. برای رهایی از این مشکل یک مشاور خوب پیدا کردم. من و همسرم با او مشورت کردیم و بعد از چند جلسه مشاوره، به نتیجه ای رسیدیم که هر دوی ما در مورد آن وحدت نظر داشتیم؛ برای اینکه من بتوانم از دانش پزشکی خودم استفاده کنم و در عین حال مراقب زندگی و در عین حال مراقب زندگی و خانواده خود نیز باشم، کارم را کمتر کردم؛ به طوری که بتوانم بیشتر در خانه باشم و به زندگی ام بیشتر رسیدگی کنم و به جای تعطیل کارم، آن را تعدیل کنم! لذا کارم را از تمام وقت به پاره وقت تبدیل کردم و رفتن به مطب را نیز، به دو روز در هفته (و آن هم فقط عطرها) رساندم. همچنین به پیشنهاد مشاورمان، در منزل علاوه بر انجام وظایف همسرداری، تالیف کتابی را هم شروع کردم که محتوای آن، توصیه های ساده پزشکی برای خانواده ها بود (که اکنون پیش رویم است) و اولین تحقیق و تالیف خانگی من به شمار می آید. اکنون از آن ماجرا یک سال گذشته است. اگر چه من با تعدیل شغلم، از یک سری مواهب مادی گذشتم، ولی راستش را بخواهید با این روش، علاوه بر اینکه محبت همسرم را به دست آورده ام، آرامش و نشاط بسیاری نیز در وجود خودم و همسرم به وجود آمده است. ما اکنون نسبت به سابق، بیشتر احساس خوشبختی می کنیم! 

مهمترین شغل دنیا
 شغل زنان متاهل مهمترین شغل دنیاست؛ حتی اگر در خانه باشند و فرزندی هم نداشته باشند. اثبات این مطلب کار خیلی سختی نیست، زیرا همواره مردان بزرگ دنیا، همسری عاشق در کنار خود داشته اند؛ دلیل اینکه نگفتم مردان موفق، این است که موفقیت و رسیدن به اهداف والا، همواره مساوی با عزت و بزرگی نیست. 
مردانی که هم در عرصه کار و تلاش اجتماعی موفق اند و هم در روابط عاطفی و خانوادگی، مردان بزرگی هستند که همیشه در دل ها ماندگار می شوند و تاریخ از آنها یاد خواهد کرد. پزشک، معلم، پرستار، مادر، پدر، همسر و یا دایه، از آنجا که همگی در ابتدای امر با روح و جان مردم تماس دارند، باید دلسوز، فداکار و مهربان باشند و تنها به حفظ جان و رشد روح و روان انسان بیندیشند. دلسوزی و فداکاری، اصل و اساس و محور کارها و وظایف آنهاست؛ اگر غیر از این باشند، فقط می توانند تاجر یا دلال باشند! همسران، کسانی هستند که با عشق ورزی نسبت به یکدیگر، باعث زنده شدن دوباره روح و جان هم می شوند و در این میان، زن در عشق ورزیدن قدرتی بس شگرف دارد که موهبتی خدادادی است و مردان چنین قدرت و توانی ندارند. مردان بزرگ جهان، همسرانی عاشق داشته یا دارند.
عشق ورزی شغل مهمی است و نیاز به مدیریت و تمرکز بسیاری دارد. زنانی که غیر از شغل بسیار باارزش عشق ورزی، شغل اجتماعی دیگری هم دارند، در واقع دو شغله هستند. تصمیم گیری راجع به اینکه آیا قادرند در هر دو زمینه موفق باشند یا نه را به قضاوت شما می سپاریم. 

سه سال اول
نخستین سال های زندگی مشترک از اهمیت بسیاری برخوردار است و از نظر من، سه سال اول زندگی مشترک بسیار با اهمیت تر از بقیه آن است و در این میان،‌ سال اول زندگی، از اهمیت بالاتری برخوردار است. برای درست گذراندن این سه سال، باید به نکات ویژه ای توجه کرد که یکی از این موارد موضوع اشتغال خانم ها است که بیشتر به سال اول زندگی مربوط می شود. در هر کاری همیشه مراحل آغازین آن اهمیت ویژه ای دارد؛ شروع پوشیدن لباس نو، خوردن میوه نوبرانه و تازه، تولد و آغاز زندگی، آغاز سال نو، آغاز شغل و کسب و کار، آغاز دوستی، آغاز سال تحصیلی، آغاز زندگی زناشویی و غیره. 
معمولاً آغاز هر کاری حساسیت های خاصی دارد و حتی کالاهایی که از نظر فنی دقیق هستند، به اصطلاح احتیاج به آب بندی دارند و برای شروع، باید با آنها مدارا کرد و احتیاط های لازم فنی را در استفاده از آنها در نظر گرفت. خانم محترم، شما قدرت خدادادی عظیمی در عشق ورزی به همسرتان دارید و این تخصص فطری شماست و از ابتدای ازدواج، به این کار مهم و خطیر شاغل هستید. در صورت امکان سعی کنید در این دوران، به شغل دیگری فکر نکنید و حداقل در یک سال یا سه سال اول زندگی، یعنی در ابتدا و آغاز زندگی مشترک خود، فقط به عشق ورزی نسبت به همسر خود در خانه بپردازید و بلافاصله خود را دو شغله نکنید.
عشق ورزی کار ساده ای نیست. اگر قبل از ازدواج شاغل بوده اید و همسرتان شما را در این کار همراهی می کند، کار خود را تعدیل کنید تا بتوانید بیشتر به عشق ورزی در خانه بپردازید و اگر هنوز شاغل نیستید، سعی کنید خود را دو شغله نکنید. باور کنید که عشق ورزی نسبت به همسر، کُلفَتی نیست؛ عشق ورزی یعنی هر روز توان، نشاط و شادابی خود را برای هدیه دادن نگاه مهربان و نافذ به همسرتان، متمرکزتر و بیشتر کنید. 
این نگاه مانند انرژی خورشیدی در وجود مرد ذخیره می شود و موتور فکر و روح او را شارژ می کند. مردان بزرگ با همین نگاه دلسوزانه و نافذ، بزرگ و با عظمت شده اند و عظمت واقعی آنها، حاصل عشق ورزی همسرشان است. دو شغله شدن شما در ابتدای زندگی ممکن است از قدرت عشق ورزی شما بکاهد و زندگی شما را متزلزل و ناپایدار سازد. در اینجا شما را به مطالعه متن زیر دعوت می کنیم و قضاوت را به شما می سپارم. 

بازگشت به خانه
مقاله ای که با عنوان «بازگشت زنان به خانه» در مجله انگلیسی زبان «ملت و جهان» در هندوستان چاپ شده است، تمایل و رویکرد جهانی زنان به بازگشت از محیط کار و مشاغل مختلف به خانه و خانواده و تربیت فرزندان را بررسی می کند. در این مقاله آمده است که پیدایش عقیده تساوی زنان با مردان، مسئله ای تصادفی نبود و ریشه آن را باید در اروپای قرن شانزدهم میلادی جستجو کرد؛ یعنی هنگامی که زنان تحت ستم و استثمار بودند و هیچ گونه حقی در جامعه نداشتند؛ روزگاری که زنان چیزی به ارث نمی بردند،میگناir به آنها اجازه داده نمی شد تا بعد از بیوه شدن، ازدواج مجدد داشته باشند و به دیده حقارت و به عنوان مانع رسیدن به معنویت به آنها می نگریستند. در آن هنگام، زنان علیه کسانی که بر آنها ستم می کردند، قیام نمودند و خواهان حقوق مساوی با آنان شدند. این بیداری رفته رفته به یک نهضت تبدیل شد و چند قرن بعد، اوضاع و شرایط دوران جنگ جهانی دوم، سرعت این نهضت را بیشتر کرد. اما مسئله طرفداری از حقوق زنان، نتوانست راه حل کاملی برای زنان باشد؛ چنانچه پس از آزادی و رهایی از قیدوبندهای گذشته، علاوه بر اینکه مشکلات شان حل نشده باقی ماند، گرفتاری های آنها نیز بیشتر شد و در پی آن، امروز دنیا شاهد دومین دور بیداری و اگاهی زنان است. این بار آنها در حال بازگشت به جایگاه حقیقی خود، یعنی خانه هستند و می خواهند به شغل اصلی خود که تربیت فرزندان و عشق ورزی در خانواده است، برگردند. خانم سوروچی کاپور، مدیر یک موسسه مهم بین المللی آگهی های تجاری که اخیراً شغل خود را رها کرده است، می گوید: «خدا را شکر که دوران ارتجاعی و پر از شکنجه طرفداری از برابری زنان به سرآمده است، زیرا اکنون مجبور نیستیم کارهایی را که مردها انجام می دهند، انجام دهیم تا واجد شرایط زن آزاده شویم.» بیشترین ارزش در نظر وی، هویت زن بودن است.
خانم دیگری به نام واگا تادِب نیز معتقد است: «زندگی زنان صرفاً به دلیل اشتغال شان ارزش پیدا نمی کند.» وی که شغلش را رها کرده، معتقد است که در منزل بودن به وی غنا می بخشد. در واقع هماهنگی اجتماعی زمانی تحقق می یابد که مرد و زن، به وظایف خود به خوبی عمل کنند و به یقین، لذت هماهنگی، بالاتر از هر لذت دیگری است و کلام آخر این مقاله این است: «قلب من، در خانه بمان و استراحت کن، زیرا قلب های حافظ خانواده، خوشبخت ترین هستند.» 

نتیجه:
خواننده محترم، ما نیز حضور زنان موثر در عرصه رشد و تعالی اجتماعی را ارج می نهیم و منظور ما از بیان مطالب فوق، این نیست که همه زنان باید از فردا دست از شغل خود بکشند و به خانه برگردند. ما تنها خواستیم یادآوری کنیم که نباید از ابتدای زندگی مشترک، خانه را یک محیط خسته کننده و کسالت آور بدانیم. ما باید نگاه خود را به شغل مهم عشق ورزی در خانه، تغییر دهیم و با روش های عاشقانه، آن را با طراوت تر و سازنده تر کنیم؛ در آن صورت است که خانواده ای با عظمت و بزرگ خواهیم داشت.


کلمات کلیدی: ازدواج،زندگی مشترک

 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/


 

همسر رفیق باز

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/


اگر مردی دیر به خانه مراجعت کند، همسر او می تواند آن را به عوامل متعدّدی نسبت دهد؛ مثلاً: بی فکر است، من را دوست ندارد، با رفیق هایش در پی خوش گذرانی است، اما روی دیگر سکه آنکه می تواند دیر آمدن او را با حسن ظن در نزد خود موجه سازد.


اگر همسر شما چند شب، دیرتر از حد معمول به خانه بیاید، در حالی که در طول روز ، به تلفن همراهش هم پاسخ نداده است، شما چه می کنید؟ اگر در جمع خانواده همسرتان ، به صورت ناگهانی ، دو نفر باهمدیگر پچ پچ کرده و سپس خنده ی بلندی سر دهند، آیا شما ناراحت شده پیش خود می گویید : آنها دارند مرا مسخره می کنند و کینه شان را به دل می گیرید؟ اگر خاله همسرتان را در بازار دیدید و او بدون سلام و احوالپرسی از کنار شما رد شد ، برداشت شما چگونه است؟ می گویید حتما ذهنش مشغول بوده و شما را ندیده و یا می گویید از روی عمد به من بی توجهی کرده؟ اگر یکی از دوستانتان ، برای عروسی دخترش، همه دیگر دوستانتان را دعوت کند، جز شما را ، چه می کنید؟ آیا فراموش کرده و یا خواسته به شما بی احترامی کند؟


پاسخ به این سوالات مانند دو روی یک سکه است. شما می توانید از رفتار دیگران دو برداشت داشته باشید، مثبت و یا منفی.


انتخاب با خودتان است، اما اثراتی که این انتخاب بر روی روح و روان شما باقی می گذارد، آنقدر مهم است که می تواند پایه گذار افسردگی، ناراحتی از نزدیکان و سپس تنهایی باشد.


اگر مردی دیر به خانه مراجعت کند، همسر او می تواند آن را به عوامل متعدّدی نسبت دهد؛ مثلاً: بی فکر است، من را دوست ندارد، با رفیق هایش در پی خوش گذرانی است، یا می داند که من از تنهایی می ترسم و می خواهد من را آزار دهد. اما روی دیگر سکه آنکه می تواند دیر آمدن او را با حسن ظن در نزد خود موجه سازد؛ مثلاً مشکلی برایش پیش آمده یا به خاطر گرفتاری زیاد و جلسات طولانی مدت ، متوجه گذر زمان نشده است یا شاید این ماه قسط هایش عقب افتاده و ذهنش مشغول است .

 شک به همسر,خانواده همسر,رفتار همسر


اگر بیاموزیم برای رفتار دیگران، خاصّه آن هایی که به ما نزدیکی بیشتری دارند، محمل خوبی پیدا کنیم، باب سوء ظن بسته می شود. به همین دلیل پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم) می فرماید: «برای گفتار و کرداری که از برادرت سر می زند، عذری بجوی و اگر نیافتی عذری بتراش».


هم چنین عمل به این توصیه ی امیرالمومنین (علیه السلام) که فرموده اند «برخورد دوست خودت را به بهترین امر ممکن، توجیه کن»، موید همین مطالب است.


بدگمانی، بدفهمی و سوء برداشت نسبت به گفتار و رفتار همسر و دیگر آشنایان، از موارد بسیار شایعی است که می تواند اوقات خوش هر زندگی مشترکی را تلخ کند. آنچه که منشأ آسیب به ما می شود، کینه ای است که از دیگری به دل می گیریم؛ غصه ای است که بر دل راه می دهیم: نه عیبی که دیگری دارد. این کینه و این غصه است که دل ما را فاسد و چرکین می کند؛ نه گفتار و رفتار دیگران. اجازه ندهیم احدی تخم کینه در دلمان بکارد. شرط اول جلای دل، دور ریختن کینه هاست.


نقل است که شیخ انصاری (رحمه الله) هیچ گاه عصبانی و ناراحت نمی شد. روزی یکی از شاگردان وی با سایرین قرار می گذارد که هر طور شده ایشان را عصبانی کند. این مرد عظیم الشأن تمام شب های جمعه به قصد زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) از نجف به کربلا عزیمت می کرد. شبی این طلبه با ایشان همراه می شود. هر دو سوار بر کجاوه به راه می افتند. همین طور که شتر در مسیر سنگلاخ حرکت می کرد، ناگهان طلبه از کجاوه به بیرون می پرد و شیخ هم که بدن نحیفی داشت به زمین می خورد. اما با آرامش برمی خیزد، لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه همراه با طلبه به راه می افتد، مسیری را طی نکرده بودند که طلبه به بیرون می پرد و شیخ دوباره به زمین می خورد و همچون دفعه ی قبل لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه همراه با همسفر خود به راه می افتد. همین اتفاق برای سومین، چهارمین و پنجمین بار تکرار می شود.


همچون دفعات پیش، وی بدون اعتراض لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه به سمت مقصد حرکت می کند؛ تا اینکه مرتبه ی ششم طلبه فریاد می کشد که: ای شیخ! چرا چیزی به من نمی گویی؟! جناب شیخ انصاری می پرسند که: چرا باید به تو چیزی بگویم؟ طلبه می گوید من این همه شما را اذیت کردم و بارها شما را بر زمین زدم! شیخ انصاری با تعجّب می پرسند: مگر تو اینها را از روی عمد انجام دادی؟! من هر بار که از کجاوه به بیرون پریدی، نزد خود دلیلی آوردم. بار نخست تصور کردم که بار اولی است که بر کجاوه می نشینی. بار دوم نزد خود اندیشیدم که خوابت برده است. بار سوم حدس زدم که جانوری در کجاوه ات دیده ای و وحشت زده شده ای؛ در هر حال برای هر بار دلیل موجهی می یافتم. اگر صدبار دیگر هم به بیرون می پریدی و من زمین می خوردم، دلیلی برای آن پیدا می کردم.


در اینجا به خوبی در می یابیم که این حسن ظن شیخ انصاری است که مانع از غضب و خشم ایشان می شود. حال اگر کسی منّصف به این صفت شایسته باشد، دیگر چه کسی قادر به اندوهگین و یا غضبناک کردنش می شود؟


اما بسیاری از ما بر خلاف آنچه که بدان توصیه شده ایم، بدترین احتمال و گمان را بر می گزینیم و همان را مبنای قضاوت و عملکرد خود نسبت به دیگران قرار می دهیم.حال شما کدام روی سکه را انتخاب می کنید؟

منبع:به نگاهی به کتاب سِر دلبران/ اثر دکتر امیر حسین بانکی/تبیان


 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

مهارت‌های زندگی زناشویی



وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/


با توجه به مشکلات اقتصادی، اشتغال زنان رو به فزونی است و بخصوص بسیاری از زوج‌های جوان مجبورند برای رفاه بیشتر هر دو کارکنند اما اشتغال زنان آسیب‌ها و امتیازات خاص خودش را دارد.


امتیازات اشتغال بانوان

اشتغال زنان در بیرون از خانه دارای امتیازاتی است؛ به عنوان مثال:

1) بهره‌مندی از توانمندی علمی، هنری، فنی و...

2) کمک به اقتصاد خانواده و...


آسیب‌های اشتغال بانوان

در بیان آسیب‌های کار زنان نیز می‌توان به مواردی اشاره کرد:

1) فرسودگی ناشی از بالا رفتن فشار عصبی به دلیل افزایش مسئولیت‌ها؛ مدیریت همزمان کار بیرون و مسئولیت خانه داری


2) کاهش زمان استراحت، دیدارهای خانوادگی و بودن درکنار اعضای خانواده بخصوص همسر و فرزندان


3) آسیب دیدن فرزندان و احساس گناه مادران به هنگام ترک فرزندان خردسال و واگذاری آن‌ها به دیگران.


4) تقویت رفتارهای مردانه، شکل گیری روحیه خشک و حسابگرانه بخصوص درصورت اشتغال در کارهای صرفا اقتصادی مثل بانکداری، معدن و...


5) استقلال مالی و احساس نیاز نداشتن به همسر، که موجب تضعیف اقتدار شوهران می‌شود و...


البته همه موارد بالا (آسیب‌ها و امتیازات) با توجه به مدیریت زن و نحوه اشتغال وی قابل افزایش یا کاهش و یا تغییر به یکدیگر است، یعنی اگر خانم شاغلی نتواند به درستی زندگی خود را مدیریت کند، آسیب‌های بیشتری متوجه زندگی او و خانواده‌اش می‌شود.

  مشکلات اقتصادی,اشتغال زنان,امتیازات اشتغال بانوان


 بررسی سهم خواهی مرد از حقوق زن

آنچه در این میان مهم است اینکه حال زن از طریق محبت گرفتن از همسر، مشارکت در مسئولیت‌ها، مراقبت، پرورش و تربیت فرزند (زایمان، شیردهی) و... خوب می‌شود که ناشی از ترشح هورمون عشق و الفت (اکسی توسین) است. یعنی وقتی زن در درجه اول کاری را برای کسی انجام می‌دهد و در ازای آن پول دریافت می‌کند هورمون مردانه (تستوسترون) افزایش می‌یابد (مانند حقوق گرفتن، پس انداز کردن و...) اما اگر همین درآمد (بدون اجبار!) صرف مشارکت در اقتصاد یا مسائل رفاهی خانواده شود می‌تواند اکسی توسین را تقویت و تحریک کند؛ یعنی اشتغال زن در راستای ماهیت زنانه وی است و موجب بهبود روحیه و حال او می‌شود اما اگر مدام در حال جمع کردن پول و سرمایه گذاری اقتصادی باشد رفتارهای مردانه‌اش را تقویت کرده است!


حال با توجه به اطلاعات محدودی که در سوال وجود دارد می‌توان گفت: شما به نوعی درصدد تحریک هورمون عشق و الفت (اکسی توسین) هستید یعنی با فداکاری که می‌کنید و مشارکتی که در اقتصاد خانواده دارید نقش زنانه خود را خوب ایفا می‌کنید، اما به نظر می‌آید سه اشکال در کار شما وجود دارد:


اشکال اول: تعارض

این کار یعنی دادن حقوق به همسرتان به انتخاب خودتان نیست یا در انجام آن دچار تعارض هستید (حقوقم را باید بدهم یا برای خودم نگه دارم) وقتی با انتخاب خود کاری را نمی‌کنیم مدام دچار تنش و نداشتن احساس آرامش خواهیم بود پس بهتر است برای حل تعارض به این ترتیب عمل کنید:


1) اگر از حقوق خود، ریالی را به شوهرتان ندهید چه اتفاقات بدی می‌افتد؟ جنجال، آشفتگی وضع اقتصادی خانواده، قهر و...؟


2) اگر کار کردن را با این شرایط کنار بگذارید چه اتفاقات بدی می‌افتد؟


3) اگر خود را مجاب به ادامه همین وضع کنید چه اتفاقات بدی می‌افتد؟


با بررسی و تحلیل سود و زیان هر کدام از موارد بالا، دست به انتخاب درست بزنید و مسئولیت انتخاب خود را بپذیرید. در واقع باید ببینید کدام یک از موارد بالا ضررهای کمتر و سود بیشتری دارد سپس‌‌ همان را انجام دهید.


اشکال دوم: فداکاری منفی!

وقتی زنان فداکاری می‌کنند اما دیده نمی‌شوند یا به اندازه کافی چیزی به دست نمی‌آورند (به عنوان مثال به اندازه کافی حمایت نمی‌شوند یا مورد قدردانی و توجه قرار نمی‌گیرند) فداکاری خود را یک فشار تلقی می‌کنند یعنی فداکاری منفی! ولی آنچه ارزش دارد یک فداکاری مثبت است.


در فداکاری مثبت زن با کنار گذاشتن آرزو‌ها وخواسته‌های خود به منظور حمایت از دیگری (همسر، فرزند و...) اهمیت بیشتری به شخص مقابل می‌دهد و توانایی خود را در دوست داشتن تقویت می‌کند (که موجب ترشح اکسی توسین می‌شود).


فداکاری توام با «توقع» چندان موجب تحریک هورمون عشق و الفت نمی‌شود زیرا آمیخته با منفی بودن و عصبانیت است فداکاری بدون قید و شرط تولید کننده قوی آرامش و عشق است و هرگز فرد را دچار نفرت و پشیمانی نمی‌کند؛ مثل بیدار شدن در نیمه شب و مراقبت از فرزند مریض یا آرام کردن نوزادی که گریه می‌کند. البته برای حل چنین مشکلی می‌توانید:


1) انتظارات خود از همسرتان را به او بگویید، به عنوان مثال به او بگویید که با یک تشکر ساده احساس بهتری در ادامه این رفتار خواهید داشت.


2) معنای مثبتی برای رفتارتان بیابید؛ مانند: کاهش فشار مالی از همسرتان، پیشرفت اقتصادی خانواده، انجام یک کار خیر و معنوی (گره گشایی از مشکلات مالی همسر)، تقویت احساس مردانگی در همسر و جلوگیری از احساس ضعف او و...


اشکال سوم: یک باور اشتباه زنانه

یک ترس مشترک میان بسیاری از زنان این است که اگر فداکاری را متوقف و به خود بیشتر توجه کنند مردان آنان را دوست نخواهند داشت اما این حقیقت ندارد چون مردان همیشه زنی راضی و موفق را دوست دارند.


عصبی شده‌اید، متعادل شوید

از آنجا که شما در بیرون از خانه انرژی و درآمدتان را فدای همسر و خانواده می‌کنید و در خانه هم به مسئولیت خانه داری می‌پردازید احتمالا دچار فشار عصبی شده‌اید پس بهتر است تعادلی بین نیازهای زندگی مشترک و نیازهای شخصیتان برقرار کنید یعنی رسیدگی بیشتر به حال و اوضاع روانی خود؛ مثل رسیدگی به ظاهر، تفریح، ورزش، دید و بازدید و... تا از این فشار خارج شوید و احساس بهتری به نقش خود پیدا کنید. همچنین به بیان احساسات خود با همسرتان بپردازید و از اختصاص مبلغی از حقوقتان برای خودتان صحبت کنید. در پایان پیشنهاد می‌شود در صورتی که به کارگیری این روش‌ها باعث بهبود اوضاع و احوال شما نشد حتما از یک مشاور برای حل مشکلتان کمک بگیرید.

منبع:خراسان

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

نکات بسیار مهم در جلسات خواستگاری


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.


یکی از نکات بسیار مهم در جلسات خواستگاری این است که فرد تا چه حد میتواند اسرار زندگی خود را به فرد مقابل بیان نماید؟ آیا اگر خطا و اشتباهی یا مسئله ای در زندگی اش رخ داده است، اجازه دارد آن را با نامزدش مطرح کند یا نه؟ مبادا بیان این اسرار دست مایه ای برای سرکوب وی توسط همسرش در زندگی زناشویی آینده گردد؟ 


اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید. 


قبل از ازدواج


* در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.


* گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده ودر شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما می توانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کرده اید، او را از این اسرار مطلع سازید.


* هرگز نباید از اشتباهات و لغزش هایی که در دوران مجردی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کرده اید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما وخدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید که به اینگونه مسائل اشاره کند.

ولی اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شده اید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.


* گفتن تمام جزئیات (عصبانیت های موردی، بی نظمی های موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و...) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید میشود و زمینه وسوسه های شیطانی را فراهم می آورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی شود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شده‌ای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشته‌ای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفته‌اید؟ و... لازم نیست و گاهی توهین و بی‌حرمتی به شمار می ‌رود و پیامدهای منفی بسیاری دارد. 

اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم ‌گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.


* از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم می ‌زند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کرده‌اید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند،نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد . 


* اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتوانایی‌ های آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید  وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.


* اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم ‌گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.   


بعد از ازدواج 


همه چیز را نباید به همسر خود بگویید

آیا می دانید برای اینکه روابط زناشویی تان تداوم بیشتری داشته باشد، همه چیز را نباید به همسر خود بگویید! آیا می دانید چه صحبت هایی را باید به همسر خود بگویید و چه سخنانی را باید مطرح نسازید؟ 

اولین گام در روابط زناشویی نحوه ی صحبت کردن است، طرز صحیح صحبت کردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابط شما می گذارد البته لازم به ذکر است نه هر صحبتی. 

بعضی از خانم ها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را که در طول روز برای شان اتفاق افتاده است را برای همسر خود تعریف کنند. با این وجود گاهی اوقات صحبت کردن بسیار خطرناک است و توصیه نمی شود که مدام صحبت نکنید، سکوت در بسیاری از موارد بهتر از صحبت کردن می باشد. 


در اینجا توصیه و پیشنهادهایی را برای شما ارائه خواهیم کرد: از دیدگاه روانشناسان انسان ها از این منظر به چند دسته تقسیم می شوند:

1- افرادی که همه مطالب زندگی خود چه در حال، چه در گذشته را برای همسران خود بازگو می کنند به بلوغ فکری نرسیده اند، ذهنشان مانند دوران نوجوانی شان عمل می کند که عادت داشتند همه چیز را برای خانواده خود تعریف کنند. 

2- افرادی که در تعاریف خود، صحبت های شان اغراق می کنند و حتی گاهی وقت ها به دروغ نیز متوسل می شوند، افرادی هستند که اعتماد به نفس کمی به خود دارند، با این کار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی که در سابق صورت می گرفت کاملا متفاوت می باشد. در زمان امروز اکثر زوجین هر دو با هم به کار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان کمی را برای صحبت کردن با یکدیگر دارند، هنگامی که فرصتی برای صحبت کردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به کار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد، به ندرت پیش می آید که زوجین در مورد رابطه ی خودشان، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند. 


حال به توضیح این موضوع می پردازیم که:

چرا نباید تمام صحبت های خود را به همسرتان بازگو کنید؟

این سوال چندین پاسخ دارد:

1- از دیدگاه بعضی از روانشناسان افرادی که گذشته تلخ و سخت داشته اند باید توجه کنند که، هنگامی تجربه های تلخ گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس. سعی کنید با گذشته های تلختان خداحافظی کنید و با عنوان کردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نکنید. 

توجه کنید که شما دیگر در دوران مجردی به سر نمی برید، شما تشکیل خانواده داده اید و از همان روز اول که وارد زندگی زناشویی می شوید باید سعی کنید همه ی گذشته ی خود را فراموش کنید، و الان زمان آن است که زندگی دو نفره ی که در آینده خواهید داشت فکر کنید، صحبت هایتان نیز باید حول زندگی مشترکتان باشد نه گذشته تلختان. 2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد کرده اید لزومی به بازگو کردن اشتباهات گذشته تان نیست چون ممکن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیت های فعلیتان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی که بازگو کردن تجربه شما می تواند مانع تکرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود. 

3- صحبت هایی را از گذشته، حال برای همسرتان باز گو و تعریف کنید اما سعی کنید وارد جزییات نشوید، مسائل را برای او کاملا باز نکنید و نشکافید. 


حال چه صحبت هایی را نباید مطرح کرد:


1- اسرار تان را به همسرتان نگویید. منظور از اسرار چیست؟ 


مشکلاتی که در دوران قبل از ازدواج برایتان بوجود آمده و بازگو کردن آن تنها باعث مشغول کردن ذهن همسرتان می شود. ناگفته نماند که مسائلی است که گفتن آن ها به همسرتان ضروری است مثلا تجربه نامزدی ناموفقی اگر در گذشته داشته اید به همسر تان بگویید اما آیا واقعا لازم است همسرتان از جزئیات آن مطلع باشد؟ مشکلاتی که با پدرو مادر، خواهر یا برادرتان داشته اید و عنوان کردن آن ها به دیدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد می کند، کمبودهایی که در زندگی با آن ها مواجه بوده اید، رنج ها و مشقت هایی را که متحمل شده اید، و مسائلی مانند این موضوعات بهتر است بازگو نکنید. 


2- اگر زمانی به همسرتان، رفتارهایی که انجام می داده شک کردید و در وفاداریش نسبت به خودتان مردد بودید، هرگز این موضوع را مطرح نسازید ، زیرا ممکن است شما به اشتباه چنین فکری را داشته بودید در این صورت احساس وفاداری که بین شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بین می رود. و حتی گاهی وقت ها به دروغ نیز متوسل می شوند، افرادی هستند که اعتماد به نفس کمی به خود دارند، با این کار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی که در سابق صورت می گرفت کاملا متفاوت می باشد.

در زمان امروز اکثر زوجین هر دو با هم به کار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان کمی را برای صحبت کردن با یکدیگر دارند، هنگامی که فرصتی برای صحبت کردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به کار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد، به ندرت پیش می آید که زوجین در مورد رابطه ی خودشان، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند.


بیشتر بدانیم...

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  http://maktoobshop.com/