ازدواج مساله بسیار مهمی است که بسیاری از جنبههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان را تحت تاثیر قرار میدهد. امروزه شمار روز افزون مواد طلاق موجب شده است تا صاحبنظران به فکر پیدا کردن راه حلهایی باشند که یک ازدواج موفق و سالم را فراهم شاخته مانع از شیوع و افزایش آمار طلاق که یقینا عواقب بعدی آن بسیار دشوارتر و سخت تر شود. مشاوره قبل از ازدواج ابتدا در زمینه مسائل پزشکی ، مساله گروههای فوتی و ژنتیکی آغاز گردید و امروزه کم کم در زمینه مسائل شخصیتی و روانی و روابط نیز در حال شکل گیری و کاربرد است. در این مقوله کارکردهای مشاوره قبل از ازدواج بسیار مهم هستند که به آنها میپردازیم.
بررسی ملاکهای ازدواج سالم در مشاوره قبل از ازدواج
مشاوره قبل ازدواج در الویت اول به روشن ساختن ملاکهایی میپردازند که برای داشتن یک انتخاب مناسب در ازدواج ضروری هستند. عدم توجه به تعیین چنین ملاکهایی و ارزش گذاری و اولویت بندی نامناسب آنها اغلب موجب ناکامیهای بعدی میشوند. بر این اساس در مشاوره قبل از ازدواج تلاش میشود ملاکهای افرادی که قصد ازدواج دارند بررسی شده و راهنمایی لازم در مورد نظر داشتن ملاکهای مناسب ارائه گردد.
بررسی آمادگی طرفین برای ازدواج
سن ازدواج عامل مهمی است که میتوانند رضایت از زندگی مشترک را تحت تاثیر قرار دهد هر چند این عامل به تنهایی نمیتواند تعیین کننده باشد، اما عامل مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس لازم به نظر میرسد میزان آمادگی سنی ، روانی و اجتماعی طرفین مورد بررسی قرار گیرد. بطوری که عدم پختگی روانی ، عاطفی ، جسمانی و اجتماعی طرفین مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد و روشن است رسیدن به سن و سالی که از لحاظ اجتماعی مناسب برای ازدواج به نظر میرسد به تنهایی قابل تکیه کردن نخواهد بود چرا که افراد مختلف در سنین متفاوتی به پختگی و آمادگی لازم برای ازدواج میرسند. یک فرد 25 ساله ممکن است از پختگی و رشد و تکامل روانی ، اجتماعی و عاطفی برخوردار باشد در حالیکه فرد دیگری در سن 35 سالگی چنین آمادگی را نداشته باشد.
بررسی تطابق و تناسب شخصیتی طرفین در ازدواج
ویژگیهای شخصیتی بسیار متنوع و متعدد هستند، اما برخی از آنها دخالت بیشتری در رضایت از زندگی مشترک دارند. مطمئنا فردی که بسیار به نظافت و تمیزی اهمیت قائل هست، نخواهد توانست با فردی که چندان در قید و بند این امور نیست زندگی موفقی داشته باشد.
از ویژگیهای مهم شخصیتی که تاثیر قابل توجه در این زمینه دارند میتوان به درون گرایی و برون گرایی اشاره کرد. افراد درون گرا تمایل زیادی به گذراندن اوقات خود به تنهایی دارند در حالیکه برای افراد برون گرا تحمل چنین شرایطی بسیار سخت و آزار دهنده است. افراد درون گرا سرگرمیهایی چون مطالعه و ... دارند در حالیکه افراد برون گرا در شرایط جمعی و سرگرم کننده لذت میبرند مثل بازیهای دسته جمعی.
چنین ویژگیهایی به تعداد زیادی وجود دارند که البته گاه همان بودن ویژگیهای طرفین و گاه ناهمسانی آنها میتواند فاکتوری برای ازدواج موفق باشد. به عنوان مثال ازدواج فرد درون گرا با فرد درون موفق آمیزتر خواهد بود تا ازدواج درون گرا با فردی برون گرا در حالیکه سلطه جوئی یک ویژگی است که حتما باید ناهمسانی آن در طرفین مورد توجه قرار گیرد. دو فرد سلطه جو میزان تسلط بیشتری در زندگی مشترک خواهند داشت تا ازدواج فردی سلطه جو با فردی سلطه پذیر.
مشاوره قبل از ازدواج دارای 3 هدف اساسی است:
1- بررسی آمادگی نامزدها برای ازدواج
2- ارزیابی هم کفو بودن و یا هماهنگی و همسانی نامزدها
3- ارزیابی مهارت های زندگی مشترک نامزدها
حال به بررسی هر کدام از آنها می پردازیم. وقتی دو نفر تصمیم به ازدواج با یکدیگر می گیرند مقدمات ازدواج خود را فراهم می کنند، اما...
اما اگر به بررسی دقیق تر بپردازیم متوجه می شویم آنها مقدمات عروسی خود را فراهم می کنند و در واقع برای عروسی آماده می شوند تا برای ازدواج.
آنها چه می کنند؟
1- خرید و یا اجاره لباس عروسی
2- خرید طلا و جواهرات
3- اجاره سالن و تهیه سفارش غذا
4- تهیه لیست میهمانان
5- چاپ کارت عروسی
6- و درنهایت مراسم عروسی
تمام آمادگیهای چند ماهه در یک شب به اتمام می رسد.
در کنار آمادگیهای عروس و داماد، خانواده هم به کمک آنان می آیند و آنها را آماده برای زندگی مشترک می کنند. خانواده ها از طریق تهیه جهزیه هر چه کامل تر و فراهم کردن محلی برای سکونت و وسیله ای برای حمل و نقل در آمادگی ازدواج به زوج جوان کمک می کنند تا همه چیز با آبرومندی هر چه تمام تر برگزار شود. مادر عروس جهیزیه ای کامل برای دخترش و پدر داماد هم خانه ای در شان پسرش فراهم می کند تا زندگی مشترک خود را شروع کنند. مادر عروس می گوید: سرویس قابلمه ای برای دخترم فراهم کردم تا اگر در آن غذایی پخت احساس خجالت نکشد و پدر داماد هم می گوید: منزلی آبرومند برای پسرم تهیه کردم تا احساس شرمندگی نکند.
ظاهراً همه چیز پسندیده است. اما آیا به این هم فکر می کنیم اگر این زوج جوان با یکدیگر در موضوعاتی مانند: تصمیم گیری در مسایل زندگی مشترک، برنامه ریزی مالی، اوقات فراغت، برقراری ارتباط، اعتقادات مذهبی، فعالیت های لذت بخش،صمیمیت و دلبستگی،مسئولیت پذیری،ایجاد تغییر در یکدیگر، قضاوت منصفانه بر مبنای جنبه های مثبت و منفی و ... با دشواری مواجه شدند با کدام وسیله در سبد جهیزیه و با کدام قسمت از ماشین و خانه خواهند توانست این مشکلات را حل کنند؟ و اگر فریاد آنان در حل مسایل زندگی مشترک بلند شد و به گوش همسایه و دیگران رسید، آیا بازهم همه چیز آبرومندانه خواهد بود؟
پاره ای از مردم کسب چنین آمادگیهایی را طبیعی می دانند تا زمانیکه با مشکل مواجه نشوند.
هر چند که آمادگی برای ازدواج فرآیندی طولانی مدت است و نوزاد از بدو تولد در حال کسب آمادگیهای اساسی برای ازدواج است. هنگامیکه مادر بوسه ای بر کودک می زند و او را نوازش می کند، در واقع در حال ایجاد کردن ظرفیت اساسی محبت، دلبستگی و صمیمیت در نوزاد است و یا زمانیکه خانواده به کود ک حل مشکل را می آموزند وقتی که زمان ازدواجش برسد آمادگی حل مشکل را دارد. بنابراین چنین فردی آمادگیهای اساسی را کسب کرده است و وقتی ازدواج کرد مشکلی با همسرش در ابراز محبت و صمیمیت نخواهد داشت و هر زمانیکه با مشکلی در برنامه ریزی مالی، نحوه گذراندن اوقات فراغت، مسافرت رفتن و رفت و آمد با دوستان و اقوام پیدا کرد توانایی حل مشکل را خواهد داشت. اما قبل از ازدواج نیز باید آمادگیها ارزیابی شوند.
افراد برای ازدواج لازم است سه دسته آمادگی کسب کنند:
1- اطلاعات. 4 دسته اطلاعات لازم و ضروری است:
1-1 اطلاعات در باره ازدواج. ازدواج از فرد می خواهد که به 1000 پرسش پاسخ دهد. فرد حداقل باید بنواند به این سوالات اساسی پاسخ دهد:
الف: ازدواج چیست؟
ب: هدف از ازدواج چیست؟
ج: از ازدواج چه می خواهم (انتظارات)؟
د: چرا می خواهم با این فرد خاص ازدواج کنم؟
2-1 اطلاعات در مورد خود: در زمینه های مختلف جسمی، توانائیها و محدودیت های روانی.
3-1 اطلاعات در مورد جنس مخالف. همسر آدمی همجنس او نیست. زن نباید فراموش کند که شوهر او یک مرد و مرد نباید فراموش کند که همسر او یک زن است. زن و مرد از نظر جسمی و فیزیولوژیکی ( استخوانبندی، رشد اندام ها، قد، مواد چربی، رنگ پوست و قدرت بدنی) و روانی ( هیجان، عواطف، خواب و رویا، روانی کلام، اطاعت، عشق و دوستی، صبر و حوصله،سرعت عمل و نحوه گوش دادن) با یکدیگر تفاوت دارند. آگاهی و اطلاعات زن و مرد از تفاوت های نوعی و فردی یکی از آمادگی های اساسی برای ازدواج است.
4-1 اطلاعات در مورد نقش زن و مرد. دختر و پسر پس از ازدواج به عنوان زن و مرد مطرح می شوند و قبل از ازدواج باید از نقش و وظایف زن و شوهری اگاه شوند و در مورد نقش ها به توافق برسند.
2- بلوغ. 5 نوع بلوغ لازم و ضروری است.
1-2 بلوغ جسمی: بلوغ جسمی به معنای رشد و رسیدگی اندام های مختلف بدن و فعالیت غدد مختلف است.
2-2 بلوغ عاطفی: به معنای توانایی درک احساسات دیگران و داد و ستد عاطفی است.
3-2 بلوغ ذهنی: به معنای حل مسایل و مشکلاتی است که بر سر راه حیات خانوادگی قرار می گیرد.
4-2 بلوغ اجتماعی: فرد بتواند با اتکائ به خود و بدون استمداد از دیگران از عهده انجام کارهای خود در موقعیت ها و وضعیت های اجتماعی درآید.
5-2 بلوغ اقتصادی: فرد توانایی تامین هزینه های زندگی خود، فرزند و همسرش را در 5 زمینه خوراک، پوشاک، آموزش، بهداشت و مسکن داشته باشد.
3 – انگیز های ازدواج:
افراد به واسطه انگیز هایی چون یافتن شریک و همدم، ارضاء نیاز جنسی، تداوم نسل، پیشرفت اقتصادی،رسمیت یافتن در شبکه خویشاوندی رفع یا پوشش نقص شخصی، انجام و ظیفه اللهی، یافتن آرامش و سکون، کامل شدن و حفظ دین ازدواج می کنند که پاره ای از آنها در سازگاری و رضایت زناشویی مؤثرند.
خدمات روانشناسی پیوند با برخورداری از آزمون های پیشرفته در گام اول با انجام آزمونی که دارای 134 سؤال است آمادگی نامزدها را از از ابعاد 12 گانه شامل نگرش ها نسبت به خانواده و ازدواج، فرآیند آشنایی و انتخاب همسر،عشق و ازدواج، سازگاری با ازدواج ،فرزند پروری، آگاهی تفاوت های نوعی و فردی، دیدگاهها نسبت به نقش زن و مرد و ... را اندازه گیری و ارزیابی می کند و در صورت عدم آمادگی با در اختیار گذاشتن کتاب های معتبر علمی و ارایه آموزش های لازم آنان را آماده ازدواج می کند.
دلیل اینکه بسیاری از افراد از مشاوره های پیش از ازدواج کمک نمی گیرند را می توان به عدم آگاهی نسبت داد در واقع بسیاری از افراد به دلیل اینکه نمی دانند در پیش از ازدواج چه مهارت هایی به آن ها آموخته می شود از مشاوره و شرکت در کلاس¬ ها خودداری می کنند.
با این که چند سالی است بر مشاوره های پیش از ازدواج، به عنوان اقدامی ضروری و تعیین کننده برای ازدواج موفق تاکید شده است ولی هنوز این موضوع جایگاه خود را در میان خانواده ها باز نکرده است و متاسفانه هنوز شاهد ازدواج هایی عجولانه، بدون شناخت طرفین از یکدیگر و براساس احساسات زودگذر هستیم. از طرفی افرادی که تلاش می کنند فرآیند مشاوره پیش از ازدواج را انجام دهند، گاهی این مسیر را به درستی طی نمی کنند و بسیار دیده می شود که دختران و پسران جوان پس از انجام همه مراحل خواستگاری، انتخاب همسر و پس از انتخاب، به مشاور مراجعه می کنند.این که تا چه اندازه توصیه های کارشناسانه و موثر مشاور می تواند تصمیم آن ها را تغییر دهد، موضوعی است که به بررسی مفصلی نیاز دارد.
گفت وگو با دکتر محسن ایمانی، درباره مشاوره پیش از ازدواج
در این میان سوالی درباره زمان مناسب برای شروع مشاوره پیش از ازدواج، ویژگی های یک مشاور و مشاوره خوب نگرانی هایی را برای جوانان ایجاد کرده است. برای آن که بدانیم به راستی مشاوره های پیش ازا زدواج تا چه اندازه می تواند در انتخاب صحیح موثر باشد و چگونه مسیر یک خواستگاری را تغییر می دهد، گفت وگویی با دکتر محسن ایمانی، انجام داده ایم. دکتر محسن ایمانی که دکترای فلسفه تعلیم و تربیت دارد و استاد دانشگاه است، در این گفت وگوی کوتاه به سوالات ما پاسخ داده است.
از چه زمان باید مشاوره پیش از ازدواج را شروع کرد؟
*اگر کسی بخواهد ازدواج کند، بهتر است اول به یک مشاور مراجعه، خودش را به او معرفی و روحیاتش را کاملا بیان کند. در این فرآیند، مشاور سوالاتی از او می پرسد تا ببیند که این فرد چه ویژگی هایی دارد. بعد از این پرس و جو به او می گوید که چه همسری برایش مناسب است یا خصوصیات روانی همسرش باید چگونه باشد؟
به لحاظ عاطفی و اخلاقی باید چه طور باشد و تا اندازه ای حدود انتخاب را برایش مشخص می کند. به هر حال در مرحله اول برای این که فرد مقداری خودش را بشناسد،بهتر است به یک مشاور مراجعه کند و بعد از این که خودش را شناخت باید ببیند بر مبنای این خودشناسی چه فردی برایش مناسب است؟ سپس همسرش را انتخاب کند.
شیوه صحیح مشاوره چگونه است؟
**در ابتدا باید هر کدام از طرفین به مشاور خود مراجعه کند و به او بگوید با توجه به شناختی که از من دارید، فردی با این شرایط به خواستگاری من آمده است یا من به خواستگاری اش رفته ام و ظاهر او را پسندیده ام. به نظر شما آیا می توانم با او ازدواج کنم؟ اگر مشاور پاسخ مثبت داد لازم است که مشاور در حضور هر دو نفر از آن ها سوالاتی بپرسد و روحیات آن ها را به هم معرفی کند. در جلسات مشاوره سوالاتی مطرح می شود که ممکن است در جلسات خواستگاری بیان نشده باشد.
تا چه حد می توان به مشاوره پیش از ازدواج اعتماد کرد؟
**در واقع مشاوره پیش از ازدواج می تواند به ما راهکارهایی بدهد تا انتخابی درست داشته باشیم. مشاور چند کار را انجام می دهد؛ یکی این که فرد را به خودش می شناساند. گام دوم این است که طرفین را به هم می شناساند و سپس اگر تشخیص می دهد فردی مبتلا به اختلال یا مشکلی است، تشخیص خودش را اعلام می کند تا به طرفین در تصمیم گیری کمک کند. از این رو گاهی لازم است آزمون شخصیتی از افراد بگیرند و اختلالات گوناگون تشخیص داده شود؛مثلا ممکن است یک نفر پارانوئید داشته باشد یا مبتلا به افسردگی باشد که این اختلالات برای افراد معمولی قابل تشخیص نباشد. ممکن است از دید یک فرد معمولی، یک نفر غیرت زیاد داشته باشد ولی از نظر مشاور این فرد دچار نوعی بیماری و اختلال پارانوئید است. یا مثلا مشاور می تواند بفهمد که یک شخص وسواس دارد یا نه؟ در حالی که یک فرد ممکن است نتواند با فرد وسواسی زندگی خوبی داشته باشد و زندگی آن ها به طلاق بینجامد. نکته بعد این که مشاور می تواند راه های تحقیق را به طرفین یاد بدهد یا به آن ها، چگونگی شناخت خانواده طرف مقابل را بیاموزد یا معیارها و جایگاه آن ها را مطرح و کمک کند تا فرد در برخورد با مسائل عامیانه روشن بینانه رفتار کند؛ مثلا در جامعه ما مرسوم است که می گویند شما ازدواج کنید، بعد از خطبه عقد مهرتان به دل هم می افتد، اما می بینید که پس از ازدواج هم محبتی ایجاد نمی شود. بنابراین مشاور می تواند به آن ها بگوید که در حین گفت وگوها باید علاقه به ازدواج پیدا شود. یا بعضی می گویند که قیافه و ظاهر مهم نیست و بعد از مدتی عادی می شود؛ در حالی که ممکن است فردی با این نیت با فردی که از نظر زیبایی در سطح دلخواهش نیست، ازدواج کند اما بعد از مدتی دچار چشم چرانی شود.
روش های شناخت طرف مقابل در جلسات پیش از ازدواج چیست؟
**من کتابی نوشته ام با نام «شیوه های شناخت و گزینش همسر» برای شناخت طرف مقابل، کارهای زیادی می توان انجام داد. یکی از آن ها «گفت وگو» است که کمک می کند تا فرد را بشناسیم. از قدیم گفته اند «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد». امام علی(ع) می فرمایند:«سخن بگویید تا شناخته شوید». راه دوم، شناخت فرد از طریق دوستانش است. «تو اول بگو با کیان زیستی، آن گه بگویم که تو کیستی» راه سوم، مقایسه ادعا و عمل طرف مقابل است. فرد ممکن است بگوید که درآمد خوبی دارد اما زندگی اش محقر باشد یا می گوید که کتاب زیاد خوانده است ولی اگر اسم چند تا از آن کتاب ها را بپرسید، بگوید یادم نیست. معلوم می شود این ادعا با آن عمل تناسب ندارد.
نکته بعدی، اوقات فراغت است که چگونه پر می شود. مثلا بعضی افراد به کارهایی می پردازند که باعث آرامش آن هاست. بعضی نیز به نحوی از این اوقات استفاده می کنند که می تواند نشانه تندی آن ها باشد. مسئله بعدی، توجه به ورزش هایی است که فرد علاقه مند به انجام آن هاست.مثلا فردی که دوومیدانی و شنا انجام می دهد، طبع ملایم تری دارد. از طریق کتاب هایی که فرد مطالعه می کند نیز می توان به روحیاتش پی برد.
گاهی برای این که بتوانیم شخص را بشناسیم، باید سوال هایی از او بپرسیم که به او جهت ندهیم تا او فکر خودش را بگوید، مثلا بپرسیم که نظر شما درباره مسافرت چیست؟ یا نظر شما درباره معاشرت چیست؟ این جا معلوم نمی شود که سوال کننده، خودش گرایش به کدام طرف دارد. دروغ گویی فرد را چطور می توان تشخیص داد؟ می توان درجلسات مختلف خواستگاری یادداشت برداری کرد. از روی آن ها می توانیم بفهمیم که حرف هایی که زده است با حرف های جلسات قبل متفاوت است است یا نه، چون آدم های دروغ گو کم حافظه اند و یادشان نمی ماند که جلسه پیش چه گفته اند. به این شکل می توان دروغ گویی یا صداقت طرف مقابل را شناخت. نکته بعد، تحقیق است. ما می توانیم با تحقیقات از محل زندگی و محل کار، شخص را بشناسیم مثلا می توانیم به محل کارش مراجعه کنیم و ببینیم برخوردش با ارباب رجوع چگونه است در پایان یادآور می شوم کسانی که پیش از ازدواج، خوب راهنمایی شوند نیازشان به مشاوره بعد از ازدواج کم می شود .
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در روایات آمده است که رسول الله هر گاه به شخصی نگاه می کرد و از او خوشش می آمد ، می فرمودند : «شغلی هم دارد؟». اگر می گفتند نه ، می فرموند : «از چشمم افتاد» . عرض می شد : چرا ای رسول خدا؟ می فرمود : «زیرا اگر مؤمن، شغل و حرفه ای نداشته باشد ، دین خود را وسیله امرار معاش می کند .» ۱ و در جای دیگر فرموده اند : «هر گاه کسی ازدواج کند، نصف دین را کامل می کند و برای حفظ نصف دیگر باید تقوای خدا را پیشه کند و اهل و عیال اختیار کنید؛ زیرا که این کار، روزی شما را زیاد می کند ».۲
اگر به این احادیث دقت کرده باشید ، متوجه اهمیت و ارزش این دو مقوله ( کار و ازدواج ) خواهید شد ، و به جایگاه آنها پی خواهید برد . آیا واقعا به این موضوع فکر کرده اید که اگر شغلی مناسب در اختیار نداشته باشید ، از چشم بزرگ ترین شخصیت دنیا و اسلام افتاده اید ، یا با نداشتن همسر، نصف دین خود را کامل نکرده اید؟!
امروزه به دلیل تراکم جمعیت و مسائل اقتصادی و فرهنگی ، با مشکل کار، مواجه هستیم و بی کاری ، سن ازدواج را در بین جوانان افزایش داده است .
شاید در دانشگاه با دروسی که نقش پیش واحد را برای واحدهای دیگر بازی می کنند ، برخورد کرده اید. اگر این پیش واحد، پاس نشود ، نمی توانید درس مورد نیاز ترم بعد را گرفته و پاس کنید ، کار هم دقیقا نقش پیش واحد را برای ازدواج بازی می کند . اگر شخص ، شغل مناسبی در اختیار نداشته باشد به ندرت می تواند خانواده ای تشکیل دهد و از عهده مخارج آن برآید .
در این جا به اهمیت این جمله گذشتگان می رسیم که: «کار ، جوهره مردان را می سازد. » اگر در بین جوانان، بخصوص جنس مذکر، دقت کرده باشید ، می بینید که کار و یا شغل درآمدزا برای آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، و اگر به این هدف عمده و مهم خود دست نیابند ، با مشکلات فراوانی از جمله مشکلات اقتصادی و حتی مشکلات روحی ـ روانی نیز روبه رو می شوند .
اما نمی توان صرفا به دلیل نداشتن کار یا شغل مناسب ، امر مهم ازدواج را نادیده گرفت و معیارهای مهم دیگر را فراموش کرد و نیاز به داشتن زندگی مشترک را فقط به دلیل نداشتن کار ، کنار گذاشت . همان طور که در احادیث دیگر دیده ایم ، به فرموده پیامبر(ص) : بی همسران را همسر دهید ، زیرا با این کار ، خداوند ، اخلاق آنان را نیکو و روزی شان را زیاد می کند و به جوان مردی شان می افزاید. از این نکته بر می آید که به واسطه امر مهم ازدواج ، خداوند ، شخص را در به دست آوردن شغل (که همان وسیله روزی است) ، یاری می کند .
پس در این زمینه بدون تردید ، کار ، مقدمه ای برای ازدواج است . اما شاید شما هم که به کرّات دیده اید که در جامعه ای که در آن زندگی می کنید ، به ویژه شهرهای صنعتی بزرگ، دارای چنین ویژگی هستند که خانواده های ساکن در این شهرها ، زمانی که مسئله ازدواج مطرح می شود ، اکثریت آنها از پول زیاد به عنوان ملاک اصلی برای ازدواج یاد می کنند و همان طور که پول فراوان، منوط به داشتن شغل پول ساز است ، بنا بر این ، سختگیری این خانواده ها به شغل افراد می رسد . یعنی دیگر داشتن شغل مناسب، کافی نیست ، بلکه داشتن شغلی درآمدزا آن هم به مقدار فراوان، مورد تأیید این خانواده است . در صورتی که من معتقدم و شاید شما هم موافق باشید که به قول قدیمی ها: « پول، خوش بختی نمی آورد».
درست است که برای تأمین اکثر نیازهای بشریت، پول مهم است، اما همه آن نیست . حتی این که پول فراوان، ممکن است سودی نداشته باشد که هیچ ، بلکه درد سر آفرین نیز شود . پس توصیه ما این است که در امر خطیر ازدواج (که از جانب خداوند و پیامبرانش این گونه بر آن سفارش شده است) ، کمی از سختگیری ها بکاهیم و با دقت و به آسانی به آن بنگریم ، و فقط به داشتن شغل مناسب و درآمدزا و به اندازه کفاف نیازهای یک خانواده ، خود را قانع کنیم ، تا بدین گونه، شرایط ازدواج را برای کسانی که شغل مناسب دارند مهیا سازیم. فکر می کنم اگر این گونه بیندیشیم ، دیگر خبری از افزایش سن ازدواج در میان جوانان نباشد!
یادمان نرود ، محبوب ترین بنیان ها نزد خداوند ، بنیان خانواده است و ازدواج ، سنت پیامبر(ص) است و کسی که از آن روی گرداند ، از او نیست . هر که دوست دارد خدا را پاک و پاکیزه دیدار کند ، با داشتن همسر به دیدارش برود .
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بیشتر مشاجرههای لفظی میان زن و شوهرها از حرفهایی که میان آنها رد و بدل میشود، برمیخیزد؛ حرفهایی که یا نشاندهنده اختلاف نظر درباره عقاید و سلایق آنهاست یا قرار است منجر به یک تصمیم مشترک برای یکی از امور زندگی شود. اما چرا این اختلافات در دوران آشنایی پیش از ازدواج مجال بروز پیدا نمیکنند؟
دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرفهایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آنکه اگر هم پیش بیاید، رودربایستیها و ملاحظات باعث میشود، طرفین حرف خود را فروبخورند.
پس اگر دختر و پسر در دوران آشنایی پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقعبینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، میتوانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند.
دقت کنید که هیچیک از محورهای پیشنهادی گفت وگو که در ادامه میخوانید، برای ارزشگذاری رفتار شما یا طرف مقابلتان نیست؛ هدف، تنها روشن شدن تفاوتها است. تفاوتهایی که اغلب یکی از این سه حالت را دارند: مفید و مکمل هم، قابل اغماض و مدیریت، غیرقابل اغماض و مدیریت
محاسن خانوادهها؛ محور اول
هر یک از طرفین، ابتدا از نظر خود، محاسن خانوادهای را که در آن بزرگ شده است، برشمرده و سپس به طرف مقابل فرصت دهد تا بگوید آیا او هم مواردی را که بهعنوان ارزشها و محاسن خانوادهی همسر آیندهاش شنیده است، «ارزش» و «حُسن» میداند؟
نکته: ممکن است رفتاری که شما همیشه بهعنوان یکی از خوبیهای خانواده و اقوام خود میپنداشتهاید، در نظر همسر آیندهتان، یک رفتار ناپسند یا مشکلساز تلقی شود.
معایب خانوادهها؛ محور دوم
هریک از طرفین، ابتدا باید بر اساس معیارهای عرفی جامعه، معایب خانوادهای را که در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگوید که آیا این معایب در زندگی شخصی و مشترک با همسر آیندهاش مشکلساز خواهد بود یا نه؟ ( اگر مشکلساز خواهد بود، تا چه اندازه؟ ) همچنین صادقانه بگوید که افکار و رفتار خودش نیز تحت تأثیر این خلقیات غلط خانوادگی هست یا نه؟ ( اگر تحت تأثیر است، تا چه اندازه ؟ ). سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربایستی باید بگوید که آیا میتواند با چنین روحیاتی کنار بیاید یا نه؟
زمان بچهدار شدن؛ محور سوم
ممکن است شما معتقد باشید بلافاصله پس از ازدواج باید بچهدار شد. این عقیده تنها مختص به کسانی که دیر ازدواج میکنند و نگران فاصله سنی خود و فرزندشان هستند نیست، بلکه کسانی هم هستند که معتقدند با زود آمدن بچه، زن و شوهر بیشتر وابسته هم میشوند و رفتارهای کودکانهی خود را زودتر کنار میگذارند.
در این میان عدهای هم معتقدند همینطور که زندگی سر و سامان میگیرد، بچهی زودآمده هم از آب و گل در میآید و همهی دردسرهای اول زندگی با هم تمام میشود.
اما شاید طرف مقابل شما از آنهایی باشد که معتقدند چند سال اول زندگی را باید در غیاب بچه خوش بود و گشت و گذار کرد یا از آنهایی که عقیده دارند تا رفاه کامل برقرار نشود، نباید بچهدار شد. پس در این موارد به صراحت صحبت کنید.
تعداد بچهها؛ محور چهارم
ممکن است شما معتقد به تک فرزندی باشید و معتقد باشید یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است و یا اصلا حوصله بیش از یک بچه را نداشته باشید.
شاید هم برعکس؛ عقیده داشته باشید که بچه یکییک دانه، خل و دیوانه میشود و بچه باید همبازی داشته باشد و یا بیش از یکی باشد تا در سنین بالاتر تنهایی شما را بیشتر پر کند. حالت دیگر این است که شما معتقد به جوری جنس باشید؛ یعنی بگویید بچهدار شدن را باید حتیالامکان تا وقتی هم که فرزند پسر داشت و هم فرزند دختر ادامه داد. پس عقیدهی خود را ـ هرچه که هست ـ در این مورد پنهان نکنید.
تربیت بچهها؛ محور پنجم
ممکن است شما معتقد باشید که هنوز هم روشهای سنتی تربیت و سختگیری به بچه از همان سنین طفولیت، مطمئنترین راه برای حفظ او در مسیر صحیح رشد فکری است. شاید هم معتقد به روشهای نوین تربیتی باشید و یادگیری روش درست تربیت بچه را مستلزم مطالعه کتابهای روانشناسی تربیت بدانید.
کسانی هم هستند که میگویند باید کتابهای تربیتی را خواند اما این روشها را با در نظر گرفتن واقعیات و شرایط فرهنگی جامعه بهکار بست. در هرحال فراموش نکنید که در بحث تربیت، جدال سختگیران و آسانگیران و نیز نبرد سنت و مدرنیزم یکی از زمینههای بروز اختلاف است.
دایره همدلی و پایبندی؛ محور ششم
همدلی و پایبندی برای هر کس تعریف خاص خود را دارد. ممکن است شما نوع برخورد یا نوع پوشش همسرتان در محافل خانوادگی یا عمومی را نشان دهنده میزان پایبندی او به زندگی مشترکتان بدانید.
یا ممکن است شما به همسرتان اعتماد کامل داشته باشید، اما باز هم بهخاطر ناپسند شمردن رفتارهای برخی اشخاص دیگر ـ اعم از مرد و زن و فامیل و غیر فامیل ـ متوقع همدلی و همکاری او در محدود کردن ارتباطات خود با آنها باشید. این هم ممکن است که شما نگران گذشته نامزدتان باشید. اما در هر حال دو چیز را از یاد مبرید: اول اینکه؛ هرگز نمیتوانید متوقع قطع ارتباط همسرتان با والدینش باشید. دوم اینکه؛ از ماجراهای گذشتهی خود، آنچه را که ممکن است در آینده برای زندگی مشترکتان مشکلساز شود، ناگفته نگذارید و متقابلا به نامزدتان نیز این را یادآور شوید، اما در گذشتهی یکدیگر بیش از این جستوجو نکنید.
خرج کردن؛ محور هفتم
از نظر شما چه هزینههایی خرج لازم و چه هزینههایی خرج زائد هستند؟ ممکن است کاری که شما به حساب صرفهجویی خود میگذارید، همسر آینده شما به پای خساست شما بگذارد.
در اطراف خود، چه کسی را ولخرج، چه کسی را خسیس و چه کسی را مدبر میدانید؟ نمونههایی از ولخرجی، خساست و تدبیر آنها را مثال بزنید. مثلا ممکن است شما هدایا و کادوهای متقابل مناسبتی را باعث افزایش محبت بین اعضای خانواده یا اقوام بدانید و ممکن است آن را نوعی ولخرجی و عرصهای برای بروز چشم و همچشمیها تلقی کنید.
شاید هم نفس عمل را ستایش کنید اما معتقد باشید که باید در هر مورد، فراخور حال عمل کرد. یا ممکن است صرف ناهار و شام را در بیرون از منزل، یک تفریح خوب یا یک ولخرجی بیمورد به حساب آورید. نظرتان در مورد خرج کردن برای سرگرمیهایی مثل مسافرت، شهربازی، سینما، تآتر، گالریهای هنری و کنسرتهای موسیقی یا میهمانی دادن چیست؟
پیشرفت مالی؛ محور هشتم
آیا شما فکر میکنید که طی هر یک سال باید پیشرفتهای مهمی در زندگیتان محقق شود یا در عرض کمتر از یک سال؟ آیا شما فقط خودتان را به عنوان مدیر برنامههای کاری و مالی خود قبول دارید یا همسرتان را نیز به عنوان کسی که از مسائل کاری و مالی شما خبر دارد، مشاور و حتی مدیر خوبی برای برنامههایتان میدانید؟
به عنوان مثال؛ آیا شما فکر میکنید فعلا بیش از این نمیتوان برای تغییر شرایط مالی و ارتقای وضعیت شغلی کاری کرد یا معتقدید که دو فکر بهتر از یک فکر جواب میدهد و همفکری با همسرتان در این مورد، میتواند منشاء تحول باشد؟
آیا شما معتقدید که زن نیز باید در این مسیر با شوهر خود همراه شود و بیرون از خانه شغلی داشته باشد؟ نهایت پیشرفت برای شما چیست؟ تصاحب یک خانهی مناسب و یک اتومبیل؟ تصاحب یک خانه مجلل در بالای شهر و یک اتومبیل مدلبالا و یک ویلا در منطقهای خوش آب و هوا؟ یا...؟
اوقات فراغت و امور منزل؛ محور نهم
به نظر شما ایام تعطیل و اوقات فراغت برای چه کاری است؟ امور منزل و کارهای عقبافتاده؟ استراحت؟ تفریح؟ مطالعه؟ اهمیت هرکدام از این موارد برای شما چهقدر است؟ بیشتر اهل کدامیک از این کارها هستید؟
آیا حاضرید وقتی که نیاز به استراحت ندارید، بدون دلخوری از سر رفتن حوصلهتان، فرصت استراحت به همسرتان بدهید؟
به نظر شما همکاری شوهر در انجام امور منزل ـ جمع و جور، رُفت و روب، شست و شو، آشپزی، خرید مایحتاج روزانه، امور بچهها و... ـ تا چه اندازه باید باشد؟ برای روشن شدن این میزان، درصد بگویید.
چه کارهایی برای اوقات فراغت روزانه و چه کارهایی برای ایام تعطیل مناسباند؟
تماشای فیلم را در منزل ترجیح میدهید یا سینما؟
مطالعه را مفید میدانید یا ضروری؟
چهقدر میهمانی رفتن یا میهمانی دادن را دوست دارید؟
دوست دارید چهمقدار از اوقات فراغت خود را دو نفری و چهمقدار از آن را در جمع دوستان و آشنایان بگذرانید؟
چهقدر اهل سفر هستید و چه گونه مسافرتی را دوست دارید؟
آیا قدم زدن در کوچهها و خیابانهای شهر را دوست دارید؟
آیا...؟
صمیمیت و احترام؛ محور دهم
دایرهی پرهیز از توهین و حفظ احترام طرفین در هنگام بروز اختلافات و مشاجرههای لفظی را چهگونه ترسیم میکنید؟ آیا درصورت بروز مشاجره با یک شخص، معمولا آن را محدود به موضوع مورد اختلافتان با او میکنید، یا کل شخصیت و کل رابطهای را که با او دارید، زیر سوال میبرید؟
ابراز علاقه، عشق و محبتِ همسرتان به شما باید چهگونه باشد؟ با حرفهای محبتآمیز؟ با دادن هدیه؟ با کمک در انجام کارهای شخصی شما؟ با ناز و نوازش و رفتارهای زناشویی؟
توقع دارید همسرتان هرکدام از این کارها را با چه فواصل زمانی و در چه اوقاتی برای شما انجام دهد؟
تا چه اندازه آمادگی پیشقدم شدن برای انجام هرکدام از این کارها را دارید و تا چه اندازه متوقع هستید همسرتان در این موارد پیشقدم شود؟
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بدون تردید ازدواج یکی از باارزشترین و مقدسترین وقایع و فعالیتها در زندگی اکثر بزرگسالان است که نه تنها مورد پذیرش و تایید اقوام و ملل مختلف در دنیا است بلکه از جانب تمامی ادیان الهی نیز مورد تاکید واقع شدهاست، چنانچه در دین مقدس اسلام ازدواج به عنوان یکی از ارکان دین و حافظ نیمی از دین معرفی شده است.
در فرهنگ ما نیز ازدواج سنتی خوشایند است که نه تنها خانوادهها، بلکه بیشتر جوانان هم، چه پسر و چه دختر آن را دوست دارند و انتظار دارند که در سن و موقعیت مناسب ازدواج کنند تا با تشکیل خانواده از دروازه ورود به دنیای بزرگسالی و استقلال بگذرند. در عین حال رسیدن به استقلال با خود مسئولیتهایی هم به همراه میآورد. با تشکیل خانواده جدید، جوان دیگر خود را تنها فردی از خانواده اولیهاش نمیداند.
در جامعه ما، ازدواج بیشتر از آنکه عقلانی باشد، سنتی یا احساسی است. دختران و پسران اغلب یا بنا بر رسم جامعه و به عنوان بخشی از روند زندگیشان به ازدواج تن میدهند یا بدون مطالعه و آگاهی کافی با تکیه بر احساسات و بدون دقت در ابعاد گوناگون اخلاقی، جسمیو روانی با یکدیگر ازدواج میکنند. پس از تشکیل خانواده هم در صورت به وجود آمدن تعارضهای زناشویی، به دلیل بیاطلاعی و ندانمکاری، به این مشکلات دامن میزنند. در حقیقت زوجهای جوان ما در مرحله آشنایی پیش از ازدواج، به جای آنکه با تفکر، احساسات منطقی و شعور تصمیم بگیرند، با فکر و احساسات والدینشان تصمیم میگیرند، چون آموزش درستی در اینباره ندیدهاند. مراجعه به مشاور براحتی میتواند آنچه را که نیاز دارند به آنها بیاموزد.
ضرورت مشاوره قبل از ازدواج
یکی از معضلات قرن حاضر پدیده طلاق است . همانطور که آمارها نشان میدهد میزان طلاق در تمام جوامع رو به افزایش است و این معضل گریبان بسیاری از جوانان را گرفته یا خواهد گرفت. اما برای پیش گیری از آن آنگونه که بایسته است اقدام لازم توسط زوجین یا خانواده ها انجام نمیگیرد و غالبا بعد از بروز مشکل خانواده ها به فکر چاره بر می آیند که گاه نوش داروی پس از مرگ سهراب است.
به همین علت در چند دهه اخیر، مردم سنت نیک مشاوره را جدیتر گرفتهاند و خلاف قدیم که منشا این مشاورهها مراجعه به آدمهای غیرمتخصص بود که تجربههایشان را از راه آزمون و خطا به دست آورده بودند، حالا مشاورهها تخصصی شده و همان طور که مردم برای امور حقوقی و مالی و تحصیلیشان به افراد کاردان متخصص مراجعه میکنند، مشاوره ازدواج هم به همت عدهای از متخصصان مسائل خانواده و روانشناس مرسوم شده و البته هنوز چندان که باید در جامعه ایرانی جا نیفتاده است.
آموزش و مشاوره قبل از ازدواج چیست؟
باید اذعان داشت که در بیشتر موارد زوجین به ندرت اتفاق می افتد که در این جلسات شرکت کنند، اما به هر حال در این میان عده ی انگشت شماری نیز هستند که در جلسات آمادگی قبل از ازدواج شرکت می کنند. تعداد این جلسات می تواند از یکی دو جلسه شروع شده و تا چندین مرحله ادامه پیدا کند.
مشاور قبل ازدواج نیاز اول هر زندگی
اولین قدم که هر فرد معمولا برای ازدواج بر میدارد صحبت کردن و آشنا شدن با کسی است که ایده آل های خود را در او می بیند. اما در این صحبت های قبل از ازدواج و به اصطلاح دوران آشنایی باید چه چیزهایی را مد نظر داشت؟ چه حرف هایی را باید زد و چه حرف هایی را نباید بر زبان آورد. به طور مثال هستند برخی دخترانی که مسائل مادی برایشان مهم است اما از بیان آنها امتناع میکنند و بعدها پشیمان میشوند که چرا در این باره حرفی نزده اند و میگویند که اگر دقیق تر درباره شرایط اقتصادی همسرشان میدانستند هرگز تن به این ازدواج نمیدادند. به همین دلایل حتما قبل از اقدام به ازدواج با یک مشاور ازدواج در خصوص مشاوره قبل ازدواج صحبت و مشورت به عمل آورید.
دلایل مشاوره قبل از ازدواج از زبان متخصصین
پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج
زمینه های ازدواج موفق
تجارب نشان داده است که زمینه های زیر برای یک رابطه ی ازدواج موفقیت آمیز مهم و ضروری است:
1- ارتباط
رابطه کارآمد و مناسب یکی از بهترین عوامل ازدواج موفق است. اگر زوج ها بتوانند به گونه ای صادقانه احساسات خود را بیان کنند شانس شان برای یک ازدواج شاد و موفق افزایش می یابد.
سوالاتی که زوجین در این زمینه می توانند پاسخ دهند شامل موارد زیراست:
- آیا هر دو نفر شما درباره اهمیت برقراری ارتباط خوب و مناسب توافق دارید؟
- آیا شما دو نفر از چگونگی برقراری ارتباط با یکد یگر راضی هستید؟
- آیا شما وقت و زمان کافی برای برقراری ارتباط داشته اید؟ (حداقل 6 ماه نامزدی)
- هر یک از شما شخصیت دیگری را چگونه توصیف می کنید؟
- آیا وقتی درباره چیزی که در ذهنتان می گذرد با شریک زندگیتان صحبت می کنید مطلب را می فهمد؟
- آیا شما درباره ی اینکه از او بپرسید خواسته هایش چیست احساس راحتی می کنید؟
- آیا شما دو نفر از سطح هوشی یکسان برخوردار هستید؟
- آیا علایق مشترک دارید؟
- آیا نظام ارزشی و اعتقادی شما مشترک است؟
- اگر شما ناامید یا افسرده باشید آیا شریک زندگی آینده شما حمایت و دلگرمی برای شما ایجاد می کند؟
- آیا از شیوه تصمیم گیری و ارتباطتان راضی هستید؟
- آیا با یکدیگر به تفریح و بازی می پردازید؟
- سرگرمیهای شما دو نفر چیست؟
- آیا به یکدیگر افتخار می کنید؟
- به نظر شما وظایف و مسئولیت های یک زن و یک شوهر چیست؟
- آیا شما روحیه ی مبارزه طلبی دارید یا اهل گذشت هستید؟
2- حل تعارض ها و کشمکش ها
مسائل زناشویی عموما وقتی پیچیده می شود که زوجین با به کارگیری روش های غلط و مخرب سعی در حل آنها داشته باشند مثلا فریاد بزنید، تهدید کنید، قهر کنید و .....
توانایی گفتگو و حل کشمکش ها از طریق مذاکره ی سازنده مشخصه احترام متقابل است هنری است که باید کسب شود.
- آیا شما عموما از نتیجه ی عدم توافق هایی که با یکدیگر دارید ناراضی هستید؟
- آیا شریک زندگی شما وقتی از دست شما عصبانی است آن را نشان می دهد؟
- وقتی شما از او عصبانی هستید به او می گویید؟
- آیا هردو شما دونفر می توانید عصبانیت خود را کنترل کنید؟
- آیا اشتباهات گذشته ی یکدیگر را دوباره مطرح می کنید؟
- آیا در حضور دیگران از یکدیگر انتقاد می کنید؟
- آیا در صورت وجود مسائلی که ازدواجتان را تهدید می کند به خدمات مشاوره ای روی خواهید آورد؟
3- مسائل مالی
در بسیاری از زوجین مسائل مالی آغازگر تعارضات زناشویی است. تعارضات می تواند از چگونگی کنترل در آمد زوج ها ناشی شود به منظور اجتناب از مسائل مالی جدی، زوجین تشویق می شوند که بودجه ای را بپذیرند که توافق دوطرفه آنها را در زمینه اولویت هایشان منعکس کند.
- موقعیت اقتصادی شما چگونه است؟
- آیا می دانید درآمد شریک زندگی تان چقدر است؟
- دیدگاه های شما درباره مسائل مالی چیست؟
- آیا به شریک زندگی تان در زمینه های مالی اعتماد دارید؟
- آیا هر دو نفر شاغل هستید؟ آیا در یان باره به توافق رسیده اید؟
- آیا حساب بانکی مشترک دارید؟
- درباره هزینه ها و درآمدهایتان با یکدیگر صحبت می کنید؟
4- روابط جنسی
عشق می تواند به گونه ای بسیار زیبا و رضایت بخش از طریق رابطه ی جنسی شما ابراز شود. در عین حال که زوجین می توانند حس عمیق صمیمیت را از تجلی جسمانی عشق شان تجربه کنند، گاه روابط جنسی می تواند منشأ ناکامی و اضطراب نیز باشد مبادله ی صادقانه ی احساسات فردی درباره روابط جنسی می تواند احساس و ادراک زوجین را از این خصوصی ترین و صمیمانه ترین فعالیت انسانی افزایش دهد.
- آیا روابط جنسی شما کنترل شده است؟
- آیا شما از شیوه و میزان ابراز عواطف شریک زندگی خود راضی هستید؟
- آیا شما درباره مسائل و روابط جنسی به راحتی می توانید با یکدیگر صحبت کنید؟
- آیا درباره توانایی شریک زندگیتان در مورد وفاداری به زندگی زناشویی اطمینان دارید؟
- آیا معتقدید که احساسات عاشقانه شما به یکدیگر از جذابیت جنسی شما به یکدیگر مهمتر است؟
- آیا از شیوه های برقراری ارتباط همسرتان با جنس مخالف – مثلا در یک مهمانی – راضی هستید؟
- آیا به رابطه جنسی به چشم چیزی لذت بخش می نگرید یا رابطه ای که باید آن را تحمل کرد؟
- آیا خواهان داشتن فرزند هستند؟ در این باره با یکدیگر حرف زده اید؟
5- کودکان
تعداد و زمان بچه دار شدن مسئله ای مهم درازدواج است زوجین لازم است درباره احساساتشان و عقایدشان در این باره صحبت کنند و درباره مسئولیت ها و برنامه های پس از بچه دار شدن به گفتگو بپردازند.
- آیا درباره تعداد فرزندان در آینده با یکدیگر صحبت کرده اید؟
- آیا درباره ی زمان بچه دار شدن به توافق رسیده اید؟
- چگونه فرزندان خود را تربیت خواهید کرد؟
- چه نظام ارزشی و اعتقادی را در تربیت بچه به کار خواهید برد؟
- برای ایجاد انضباط چه خواهید کرد؟ تنبیه و تشویق ها را برنامه ریزی کرده اید؟
- آیا درباره مباحث فرزند دار شدن دیدگاه های مشابهی دارید – مثلا سقط جنین، فرزند خواندگی، و....
6- مذهب
دیدگاه فردی و مشترک مذهبی می تواند تأثیر اساسی در ازدواج داشته باشد.مطالعات نشان داده است که انجام اعمال مذهبی مشترک در میزان رضایت مندی بیشتر از زندگی زناشویی و کاهش احتمال طلاق نقش مهمی دارد ایمان زوج ها نه تنها برزندگی آنها اثر می گذارد بلکه برزندگی فرزندان و اطرافیانشان نیز مۆثر است.
- آیا هر دو یک مذهب دارید؟
- آیا شما به یکدیگر در نزدیک شدن به خدا کمک می کنید؟ چگونه؟
- آیا برای انجام مراسم مذهبی با یکدیگر برنامه ریزی می کنید؟
- دیدگاه شما نسبت به ازدواج و طلاق چیست؟
- آیا می توانید سه هدف از ازدواج کردن را نام ببرید؟
- احساس شما نسبت به یک ازدواج موفق چیست؟
- آیا درباره تربیت مذهبی کودکانتان با یکدیگر توافق دارید؟
- آیا در نگرش شریک زندگی تان نسبت به باورها و مناسک مذهبی راضی هستید؟
- آیا شما یکدیگر را با یک عشق از منظر الهی دوست دارید؟
ما ضمن اینکه برعواطف مثبت در طی دوران نامزدی تأکید می کنیم در عین حال مسائل عاطفی می تواند یک منطقه حساس و مین گذاری شده باشد! این فرصت را به یکدیگر بدهیم تا به کمک هم از پیچیدگی عواطف زنانه و مردانه عبور کنید.
7- خانواده و دوستان
رابطه شما با خانواده و دوستان پس از ازدواج تا چه حدی تغییر می کند؟ باید دانست که در حالیکه زن و شوهر باید بهترین دوستان هم باشند در عین حال هر کدام به داشتن دوستان خوب و اعضای خانواده شان برای حمایت شدن در سراسر زندگی مشترک نیاز دارند.
- آیا خانواده های یکدیگر را تأیید می کنید؟ آیا آنها رابطه ی شما را تحکیم می کنند؟
- آیا می توانید خانواده های یکدیگر را بپذیرید و آنها را درک کنید؟
- چگونه باخانواده های یکدیگر رابطه برقرار خواهید کرد؟
- آیا از میزان ارتباط خانواده ی همسرتان در رابطه مشترکتان راضی هستید؟
- آیا دوستان مشترک دارید؟
- نحوه ی ارتباط با دوستانتان چگونه است؟ چقدر؟
- آیا شما روابط حل نشده و پیچیده ای در گذشته داشته اید؟
8- مسائل عاطفی
ما ضمن اینکه برعواطف مثبت در طی دوران نامزدی تأکید می کنیم در عین حال مسائل عاطفی می تواند یک منطقه حساس و مین گذاری شده باشد! این فرصت را به یکدیگر بدهیم تا به کمک هم از پیچیدگی عواطف زنانه و مردانه عبور کنید.
- خلق و خوی شما چگونه است و فکر می کنید چطور این خلق وخو روی ازدواجتان تأثیر خواهد گذاشت؟
- آیا شما حالیت های عاطفی و مسائلی دارید که لازم است همسرتان آنها را بداند؟ (مثلا از موردی خاص عصبی می شوید)
- چقدر در روابط منعطف هستید؟
- آیا به لحاظ عاطفی به یکدیگر کمک می کنید و از هم حمایت می کنید؟
- اگر روزی عاشق شوید چگونه متوجه خواهید شد که این احساس زودگذر نیست؟
- روابط شما با والدینتان چطور است؟
برای داشتن یک ازدواج موفق، هر چه شناخت بیشتر باشد می توان انتظار ازدواج پایدارتری داشت برخی از زمینه های ضروری شناخت که لازم است زوجین پس از پاسخ دادن به آنها، با مراجعه به یک مشاور خبره در زمینه ی ازدواج به بحث و تبادل نظر بپردازند.
بیشتر بدانیم؟