(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

درباره ازدواج سفید یا همباشی چه می دانیم؟


(( اردواج سفید )) یا (( همباشی )) سبکی از زندگی غربی است که در برخی شهرهای بزرگ کشور بویژه تهران بزرگ در حال رشد است و چون نامی از…

(( اردواج سفید )) یا (( همباشی )) سبکی از زندگی غربی است که در برخی شهرهای بزرگ کشور بویژه تهران بزرگ در حال رشد است و چون نامی از دو نفر در شناسنامه هر دو شخص ثبت نمی شود به این نام (( ازدواج سفید )) معروف شده است که متاسفانه در بسیاری از موارد از ادواج سفید حتی خطبه عقد هم جاری نمی شود .

ازدواج سفید چیست

بسیارى از کارشناسان کاهش نرخ ازدواج، رواج ازواج سفید ((همباشى)) و پدیده‌‏ى نوظهور تجرد قطعى را ناشى از عواملى چون تغییر و تحول در الگوهاى رفتارى و سبک زندگى، اعتقاد به داشتن زندگى آزاد و بدون تعهد دایمى، ادامه‏‌ى تحصیل و ارتقاى موقعیت زنان، تغییر شرایط اجتماعى و مشکلات اقتصادى مى‏‌دانند.
البته برخى کارشناسان معتقدند درباره‏‌ى رواج همباشى یا ازدواج سفید نباید اغراق کرد و باید در ابتدا با یک کار میدانى مشخص شود که این نوع زندگى چه تعداد خانواده‏‌ها را در بر مى‌‏گیرد. صرف این‏که حرف و حکایت در مورد آن زیاد است نمى‏‌توان به این نتیجه رسید که با سونامى ازدواج‏‌هاى غیررسمى روبه‏‌رو هستیم و صرف مطرح‏ شدن این موضوع در رسانه‌‏ها و شبکه‏‌هاى خبرى و اجتماعى دلالتى بر رواج عینى این موضوع در سطح جامعه ندارد.
البته این دسته از کارشناسان، دورى از خانواده و نبود تفاهم و برقرارى ارتباط مناسب میان فرزندان و والدین را یکى از عوامل مهم روى ‏آوردن برخى از جوانان به همباشى مطرح مى‏‌کنند. این کارشناسان معتقدند نبود رابطه‏‌ى تفاهمى و عاطفى میان والدین و فرزندان، نبود توانمندى و حوصله و وقت والدین براى تعامل با فرزندان ازجمله دلایل انتخاب این شیوه از زندگى از طرف فرزندان یا به عبارتى انتقام بچه‏‌ها از پدر و مادر است. البته در کنار تمام این مؤلفه‏‌هاى روانشناختى باید گفت قطعاً این سبک زندگى مشترک اساساً با فرهنگ دینى و بومى ما سازگارى ندارد و افراد معدودى که تقیدات مشخصى ندارند و دچار بحران‏‌هاى روحى و یا کمبودهاى اعتقادى مى‏‌باشند، به این موضوعات روى خوش نشان مى‏‌دهند.
ازدواج در نزد هر قوم و ملتى، مطابق و متناسب با باورها و فرهنگ و سنن آن‏ها، آداب و ترتیب خاصى دارد که با تحقق و اجراى آن، زن و مرد در ابعاد مختلف ازجمله در زمینه‌‏ى غریزه و رفتار جنسى، در قبال جامعه و یکدیگر متعهد به حقوق و مسئولیت‏‌ها و محدودیت‌‏هایى شده و براساس آن زن و شوهر مى‌‏شوند.
برخى حقوقدانان این نوع زندگى را ازجمله مواردى مى‌‏دانند که از نظر حقوقى نه تنها بار کیفرى و مجازات به همراه دارد بلکه در عرف جامعه هم نوعى سوءاستفاده از زنان و دختران تعریف مى‌‏شود.
به‏‌طورکلى، از نظر حقوقى و فقهى درباره‌‏ى ازدواج‏‌هاى غیررسمى و ماهیت عقد نکاح نظرات متعددى وجود دارد. اغلب حقوقدانان و فقها عقد نکاح را منوط به طى‏‌شدن یک تشریفات خاص و روال معینى همچون ضرورت حضور دو نفر شاهد در فرایند عقد و ثبت‏ شدن رسمى آن مى‏‌دانند، برخى دیگر از حقوقدانان و فقها اما به این تشریفات اعتقاد ندارند و صرف توافق دو طرف و البته جارى‏‌شدن صیغه عقد براى ازدواج را کافى مى‏‌دانند.
همباشى یا ازدواج سفید نیز در همین راستا یک رفتار نامشروع تلقى مى‏‌گردد که با زیر پا گذاشتن چارچوب‏‌هاى شریعت مبین اسلام، مسئولیت‏‌پذیرى مشترک را به مسلخ مى‏‌برد و در این بین خسران زنان نسبت به مردان افزون خواهد بود چراکه در سبک غربى از زندگى مشترک هیچ ضمانت شرعى و عرفى و حتى عاطفى براى ادامه زندگى وجود ندارد. این بحران زمانى به اوج خود مى‏‌رسد که این رابطه نامشروع به فرزندى نامشروع ختم شود که در این صورت در کنار تبعات اجتماعى چنین مسئله‌‏اى، ظلمى بزرگ در حق فرزند تحقق پیدا مى‏‌کند. در هر صورت در مقایسه دو طرف درگیر در رابطه همباشى، زنان قربانیان اصلى چنین روابطى هستند. بسیارى از مردان به این بهانه که خانه‌‏اى دارند، از دخترانى که براى ادامه‏‌ى تحصیل یا اشتغال به شهرهاى بزرگ آمده‏‌اند و شرایط ازدواج هم برایشان فراهم نیست و از لحاظ روحى و جسمى زیر فشار شدید قرار دارند، پیشنهاد چند ماه زندگى با هم براى آشنایى بیشتر تا رسیدن به ازدواج مى‌‏دهند که البته این موضوع به پایانى تلخ بدل مى‏‌گردد. چنین وضعیتى بیشترین آسیب را به دختر وارد مى‏‌کند، چراکه مورد سوءاستفاده قرار مى‌‏گیرد و پس از آن ممکن است از طرف خانواده طرد شود و تنهاتر از همیشه به جامعه باز گردد.
پدیده همباشى سال‏‌هاست که در کشورهاى غربى نیز رواج پیدا کرده است. البته بسیارى از کارشناسان نیز در آن کشورها نسبت به آسیب‏‌هاى این نوع زندگى هشدار داده‌‏اند. پایگاه اطلاع‏‌رسانى لافامیلیا، یکى از مراکز بررسى مسائل خانواده طى گزارشى اعلام کرده است: همباشى یا هم‏‌خانگى قبل از ازدواج دائم که در سال‏‌هاى اخیر به یکى از انتخاب‏‌هاى مورد علاقه‏‌ى جوانان بدل شده و اشتیاق افراد را براى رسیدن به این نتیجه که آیا براى زندگى دائم مناسب یکدیگر هستند یا خیر، برانگیخته است، از دیدگاه اغلب محققان روانشناسى مورد تایید نیست، آن‏ها معتقدند در بیشتر موارد، این دوره‏‌ى آزمون، نتیجه مثبتى در بر نداشته و در موارد بسیار اندکى در نهایت به ازدواج دائم منجر شده است.

ازدواج سفید چه فرقی با صیغه یا ازدواج موقت دارد؟


ظاهرا منظور از ازدواج سفید این است که زن و مردی بدون هیچ گونه عقد یا ثبت رسمی زندگی مشترکی در کنار هم داشته باشند که معلوم نیست به چه دلیل عده ای به آن ازدواج سفید می گویند. در حالی که نه ازدواج است و نه وضعیت خوشایندی دارد که آن را سفید بنامیم!

با این حال اگر بخواهیم این رابطه را از منظر اسلامی بنگریم، می توانیم به خصیصه های ازدواج شرعی نگاه کنیم که آیا آنها در این نوع رابطه موجود هستند که در ذیل به بعضی از آنها می پردازیم:
۱- علنی بودن: یکی از خصوصیات ازدواج اسلامی، علنی بودن آن است که در روایات بر این ویژگی بسیار تاکید شده است از جمله آنکه پیامبر (ص) می فرمایند: مراسم ازدواج به پا کنید و آشکارا هم برگزار نمایید . (کنز العمّال : ٤٤٥٣١ (

این در حالی است که یکی از خصائص اصلی رابطه ای که عده ای به اشتباه آن را ازدواج سفید می گویند پنهانی بودن است که به دور از اطلاع دیگران و بدون ثبت رسمی در کنار یکدیگر زندگی می کنند.

۲-روشن بودن تمام تعهدات و حقوق: ازدواج شرعی با خواندن خطبه عقد بنا می شود. که این خطبه به منزله امضای توافق نامه ای بین زن و شوهر است که در آن تمام ضوابط رابطه بیان شده است.  اعم از آنکه حقوق و وظایف هر کدام از دو طرف چیست یا آنکه در شرایط مختلف مشکل باید چگونه حل شود و ...

این در حالی است که ظاهرا ازدواج سفید برای فرار از همین ضوابط شکل می گیرد.

۳-دور شدن از معضلات: ازدواج ایجاد بنایی است که به نابودی بسیاری از معضلات کمک می کند و رفتار مقابل ازدواج که زنا نامیده می شود، به دلیل همین توابع ناگوار مورد نهی واقع شده است. مثل آنکه مکرر بیان شده است که در زنا انساب از بین می رود و در واقع فرزند نمی تواند پدر خود را بشناسد یا ....

حال اگر تجربه سایر کشورها در رابطه به اصطلاح ازدواج سفید را بنگریم، مشخص می شود که این رابطه تاثیر جدی در ایجاد فرزندان مجهول الهویه دارد. مثلا در کشور مراکش که مطابق بررسی ها بسیاری از دختران کم سواد که از ترس ترشیدگی فریب وعده های دروغین ثبت ازدواج در موقع مناسب را می خورند، و به ازدواج پنهانی روی می آورند بعدها با معضل اثبات هویت فرزند خود مواجه می شوند و شکایات بسیاری در این باره به دادگاهها ارجاع می شود.

بنابراین مشخص است که هم خانه شدن بدون ازدواج رسمی، از نظر دینی هیچ فرقی با زنا ندارد. و به هیچ عنوان نمی توان خصیصه های ازدواج را در آن یافت. و با توجه به اینکه دروغ بستن بر دین گناهی بسیار سنگین تر از زنا است، به شدت توصیه می کنیم کسانی که مایل به این گناه هستند، هرگز در صدد توجیه آن بر نیایند و سعی کنند خود را از هموار کننده بودن مسیر این گناه کنار بکشند، تا در گناه دیگران نیز شریک نشوند.

البته در این باب سخن بسیار است و می توان از جنبه های مختلف به بررسی آن پرداخت. مثل آنکه اگر فرزندی از این رابطه ها به وجود بیاید، در موقع وضع حمل، ثبت نام فرزند در مدرسه و ... چه مسائلی در پیش خواهد بود، یا زنی که به راحتی ترک می شود چگونه در کوران حوادث قرار می گیرد و ...

اما در این جا قصدمان تنها بررسی کوتاهی از غیر شرعی بودن این رابطه بود و بیان اینکه قطعا این نوع روابط زنا محسوب می شود.

ازدواج سفید یا ازدواج معاطاتی٬ شرعی یا غیرشرعی?

علی صفری

برای آنکه بدانیم مفهوم ازدواج معاطاتی چیست و آیا شرعی است یا خیر در ابتدا باید بدانیم معنی عقد چیست؟ فقها عقد را «التزام مرتبط با التزام دیگر»، «ربط دو التزام»، «ربط دو قرار» و مانند آن تعریف کرده ­اند و از نظر حقوقی نیز عقد «تراضی طرفین» برای ایجاد یک اثر حقوقی است. بنابراین توافق دو یا چند طرف در صدق مفهوم عقد ضرورت دارد.۱ علاوه بر آن باید معنای نکاح را نیز بدانیم. جمعی از واژه ­شناسان معتقدند لغت نکاح در اصل به معنای «وطی و جماع» است، اما به معنای عقد نکاح مجازاً به کار رفته است برخی دیگر می­نویسند: نکاح در اصل به معنای عقد است و بطور مجاز در معنای جماع به کار می­رود، زیرا کلماتی که به مفهوم جماع دلالت دارند، کنایی هستند. بعضی نیز احتمال داده ­اند این واژه مشترک میان دو معنای وطی و عـقد باشد. ۲ با توجه به آنچه در معنای واژه نکاح و عقد بیان شد، تعریف عقد نکاح اینگونه می­شود: «عقد نکاح تـوافق دو اراده است که به منظور ایجاد رابطه زوجیت صورت می­گیرد».


اما معنی معاطات چیست؟ از یک دیدگاه معاطات معـامله بدون عقد است. بعضی از فقها٬ بیع معاطاتی را به «داد و ستد بدون عقد» تعبیر کرده اند. مطابق لغت نامه دهخدا بیع معاطات یعنی هر یک از طرفین معامله، مالی که اراده کرده است را عوض آنچه از طرف دیگر دریـافت می نـماید به وی اعطا نماید، بدون این که عقد انجام شود. از دیدگاه دیگر معاطات معامله بدون عقد مخصوص است که عقد مخصوص می تواند همان ایجاب و قبول به الفاظ خاص باشد. مطابق این تعریف، حتی ایجاب و قبول لفظی نیز کفایت نمی کند و باید به الفاظ خاص تکلم شود. بدین ترتیب اگر ایجاب و قبول به الفاظ فارسی بیان شود، معامله صورت گرفته معاطات خواهد بود. از دیدگاه دیگر معاطات معامله بدون ایجاب و قبول لفظی است. در بعضی منابع دیگر فقهی آمده است که معاطات همان بیع بدون صیغه عقد است. بعضی با این رویکرد می گویند «هرگاه صیغه نگویند، معاطات است.» از نظر قانون مدنی، معاطات در عقود صحیح است و لازم نیست ایجاب و قبول لفظی باشد. در ماده 193ق.م. در کفایت معاطات بیان داشته است: «انشاء معامله ممکن است به وسیله عملی که مبیِّن قصد و رضا باشد مثل قبض و اقباض حاصل گردد مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد». مطابق این ماده، به جز در موارد استثنایی، انشاء معامله از طریق فعل (نه لفظ) نیز ممکن است. مطابق قسمت اخیر ماده 193 ق.م: «…در مواردی که قانون استثناء کرده باشد»، معاطات صحیح است. از جمله موارد استثنا شده، عقد وقف است و مصداق دیگر عقد نکاح است. البته قانون مدنی در باب نکاح، میان حالت اختیار و اضطرار فرق گذاشته است. در ماده 1062 ق.م. آمده: «نکاح واقع می­شود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نماید». مطابق حکم ماده فوق، ایجاب و قبول در عقد نکاح باید لفظی باشد، با وجود این ماده 1066 ق.م. با اشاره به حالت عجز از تلفظ آورده: «هر گاه یکی از متعاقدین یا هر دو لال باشند، عقد به اشاره از طرف لال نیز واقع می­شود، مشروط بر اینکه بطور وضوح حاکی از انشاء عقد باشد».


0,,17395084_303,00


نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به رواج ازدواج سفید یا همان همخانگی٬ به بحث شرعی بودن یا نبودن نکاح معاطاتی باید توجه بیشتری شود. در فقه امامیه موضوعی است به اسم اجرای صیغه ایجاب و قبول به این معنی که در عقود چه خرید و فروش و چه ازدواج باید لفظی ادا شود که معلوم گردد هر دوطرف قصد اجرای قرارداد را دارند، اما وقتی صحبت از خرید و فروش و تجارت باشد، عموم فقها معتقدند به صرف رفتار و عمل خرید و فروش خودش نشان دهنده رضایت است و نیازی به لفظ نیست در نتیجه برخی از فقها بر این امر معتقدند که در ازدواج هم نیازی به بیان لفظ مبتنی بر ازدواج نیست. به چنین عقدی که مثلا دو نفر با هم زندگی میکنند و ضوابطی را هم در رابطه قایل باشند که شانیت زناشویی دارد، ” عقد معاطات” یا عقدی که نیازی به صیغه ایجاب و قبول ندارد می گویند.به عبارت بهتر در نکاح معاطاتی به توافق و تراضی طرفین بسنده میشود و فاقد ایجاب و قبول لفظی است. اگرچه علمایی مثل صاحب جواهر از قدما و آیت الله خویی، بهاالدینی، نکونام و صادقی تهرانی از متاخران عقد معاطات در ازدواج را جایز دانستند اما بسیاری دیگر از جمله آیت الله خمینی،لنکرانی و… آن را رد کرده اند و حتی امثال آیت الله مکارم فرزند متولد در این رابطه را نامشروع دانسته است. قانون مدنی ماده 1062 نیز به تبعیت از اکثر فقهای شیعه، لفظی بودن ایجاب و قبول را قید کرده و عقد معاطات به شکل تلویحی رد شده است. نکته اینجاست که دلیل قطعی از قرآن و سنت بر لفظی بودن صیغه عقد در نکاح وجود ندارد اما بر اساس اتفاق نظر(اجماع) -که از مراجع عقل و قرآن برای استدلال اصولی بسیار ضعیف تر است- رابطه مبتنی بر این نوع رابطه (بدون ذکر لفظی رابطه زن و شوهری) بنابر احتیاط رد شده است. اما همین علما هم تاکید کرده اند که برخی از مصادیق نکاح معاطاتی، ازجمله ایجاب و قبول نوشتاری که صراحت در بیان دارد و فرضاً به اثر انگشت و یا امضاء طرفین رسیده و یا صحتش محرز شده حتی بدون این که لفظی را بکار برده باشند، صحیح و حلال است و حتی نمی شود به بچه حاصل از این ازدواج نامشروع گفت چون از یک طرف اصل بر صحت عمل دیگران است و از سوی دیگر صرف ادعای زن و مرد بر زوجیت قابل پذیرش و حجت شرعی است ولی قانون بنا بر اجماع علما بر رد آن نظر داده است که این با توجه به عرف جاری و تغییر نسل و پذیرش حلال بودن معاطات در انواع بیع و مشروع شدن خرید و فروش اینترنتی و جابجایی اعتباری با همین حکم معاطات، به نظر می رسد باید با دقت بیشتری به نظر علمایی اندیشید نکاح معطاتی را صحیح می دانند و تفاوت قایل می شوند میان رابطه ای که اراده طرفین بر زندگی کردن با یکدیگر با شرایط نکاح-هرچند کوتاه مدت- است با رابطه ای که طرفین یا شرایط نکاح را ندارند و یا نگاهشان بر هم نگاه زناشویی حتی برای مدت اندک هم نیست. ۱. (اصفهانی، 1418ق: ج4، ص25؛ نراقی، 1408ق: ص11؛ خویی، 1371: ج3، ص14) ۲. طریحی،1367: ج4، ص369 ۳. مصباح الفقاهه،2،192؛بانی فی شرح العروه الوثقی،129، 

سوءاستفاده از زنان و دختران تحت نام جعلی " ازدواج سفید "

«همباشى» یا «ازدواج سفید» چگونه پا در رسانه‏‌هاى ایران نهاد؟ این ‏بار نیز پاى رسانه‏‌هاى ضددین و ضدانقلاب در میان است. تابوشکنى و حرمت‏‌زدایى از اذهان جامعه مسلمان نسبت به این سبک زندگى مشترک، هدف اصلى چنین رسانه‏‌هایى است.


30a30.ir : چند صباحى است شکلى از زندگى مشترک غربی در برخى شهرهاى بزرگ به‌‏ویژه تهران مطرح شده است که نام آن‏‌ را به‏‌دلیل ثبت‏‌ نشدن اسامى دو نفر در شناسنامه‏‌هایشان، «ازدواج سفید» یا «همباشى» گذاشته‏‌اند. در بسیارى از این موارد، حتى خطبه‏‌ى عقدى بین زن و مرد جارى نمى‏‌شود.

بسیارى از کارشناسان کاهش نرخ ازدواج، رواج همباشى و پدیده‌‏ى نوظهور تجرد قطعى را ناشى از عواملى چون تغییر و تحول در الگوهاى رفتارى و سبک زندگى، اعتقاد به داشتن زندگى آزاد و بدون تعهد دایمى، ادامه‏‌ى تحصیل و ارتقاى موقعیت زنان، تغییر شرایط اجتماعى و مشکلات اقتصادى مى‏‌دانند.

البته برخى کارشناسان معتقدند درباره‏‌ى رواج همباشى یا ازدواج سفید نباید اغراق کرد و باید در ابتدا با یک کار میدانى مشخص شود که این نوع زندگى چه تعداد خانواده‏‌ها را در بر مى‌‏گیرد. صرف این‏که حرف و حکایت در مورد آن زیاد است نمى‏‌توان به این نتیجه رسید که با سونامى ازدواج‏‌هاى غیررسمى روبه‏‌رو هستیم و صرف مطرح‏ شدن این موضوع در رسانه‌‏ها و شبکه‏‌هاى خبرى و اجتماعى، دلالتى بر رواج عینى این موضوع در سطح جامعه ندارد.

البته این دسته از کارشناسان، دورى از خانواده و نبود تفاهم و برقرارى ارتباط مناسب میان فرزندان و والدین را یکى از عوامل مهم روى ‏آوردن برخى از جوانان به همباشى مطرح مى‏‌کنند. این کارشناسان معتقدند نبود رابطه‏‌ى تفاهمى و عاطفى میان والدین و فرزندان، نبود توانمندى و حوصله و وقت والدین براى تعامل با فرزندان ازجمله دلایل انتخاب این شیوه از زندگى از طرف فرزندان یا به عبارتى انتقام بچه‏‌ها از پدر و مادر است. البته در کنار تمام این مؤلفه‏‌هاى روانشناختى باید گفت قطعاً این سبک زندگى مشترک اساساً با فرهنگ دینى و بومى ما سازگارى ندارد و افراد معدودى که تقیدات مشخصى ندارند و دچار بحران‏‌هاى روحى و یا کمبودهاى اعتقادى مى‏‌باشند، به این موضوعات روى خوش نشان مى‏‌دهند.

ازدواج در نزد هر قوم و ملتى، مطابق و متناسب با باورها و فرهنگ و سنن آن‏ها، آداب و ترتیب خاصى دارد که با تحقق و اجراى آن، زن و مرد در ابعاد مختلف از جمله در زمینه‌ غریزه و رفتار جنسى، در قبال جامعه و یکدیگر متعهد به حقوق و مسئولیت‏‌ها و محدودیت‌‏هایى شده و بر اساس آن زن و شوهر مى‌‏شوند.

برخى حقوقدانان این نوع زندگى را از جمله مواردى مى‌‏دانند که از نظر حقوقى نه تنها بار کیفرى و مجازات به همراه دارد بلکه در عرف جامعه هم نوعى سوءاستفاده از زنان و دختران تعریف مى‌‏شود.

به‏‌طورکلى، از نظر حقوقى و فقهى درباره‌‏ى ازدواج‏‌هاى غیررسمى و ماهیت عقد نکاح نظرات متعددى وجود دارد. اغلب حقوقدانان و فقها عقد نکاح را منوط به طى‏‌شدن یک تشریفات خاص و روال معینى همچون ضرورت حضور دو نفر شاهد در فرایند عقد و ثبت‏ شدن رسمى آن مى‏‌دانند، برخى دیگر از حقوقدانان و فقها اما به این تشریفات اعتقاد ندارند و صرف توافق دو طرف و البته جارى‏‌شدن صیغه عقد براى ازدواج را کافى مى‏‌دانند. البته به‏ لحاظ کیفرى روابط نامشروع کسانى که عقد زوجیت بین آن‏ها برقرار نیست، براساس قانون مجازات اسلامى، مجازات از یک تا 99 ضربه شلاق دارد.

همباشى یا ازدواج سفید نیز در همین راستا یک رفتار نامشروع تلقى مى‏‌گردد که با زیر پا گذاشتن چارچوب‏‌هاى شریعت مبین اسلام، مسئولیت‏‌پذیرى مشترک را به مسلخ مى‏‌برد و در این بین خسران زنان نسبت به مردان افزون خواهد بود چرا که در سبک غربى از زندگى مشترک هیچ ضمانت شرعى و عرفى و حتى عاطفى براى ادامه زندگى وجود ندارد. این بحران زمانى به اوج خود مى‏‌رسد که این رابطه نامشروع به فرزندى نامشروع ختم شود که در این صورت در کنار تبعات اجتماعى چنین مسئله‌‏اى، ظلمى بزرگ در حق فرزند تحقق پیدا مى‏‌کند. در هر صورت در مقایسه دو طرف درگیر در رابطه همباشى، زنان قربانیان اصلى چنین روابطى هستند. بسیارى از مردان به این بهانه که خانه‌‏اى دارند، از دخترانى که براى ادامه‏‌ تحصیل یا اشتغال به شهرهاى بزرگ آمده‏‌اند و شرایط ازدواج هم برایشان فراهم نیست و از لحاظ روحى و جسمى زیر فشار شدید قرار دارند، پیشنهاد چند ماه زندگى با هم براى آشنایى بیشتر تا رسیدن به ازدواج مى‌‏دهند که البته این موضوع به پایانى تلخ بدل مى‏‌گردد. چنین وضعیتى بیشترین آسیب را به دختر وارد مى‏‌کند، چرا که مورد سوءاستفاده قرار مى‌‏گیرد و پس از آن ممکن است از طرف خانواده طرد شود و تنهاتر از همیشه به جامعه باز گردد.

پدیده همباشى سال‏‌هاست که در کشورهاى غربى نیز رواج پیدا کرده است. البته بسیارى از کارشناسان نیز در آن کشورها نسبت به آسیب‏‌هاى این نوع زندگى هشدار داده‌‏اند. پایگاه اطلاع‏‌رسانى لافامیلیا، یکى از مراکز بررسى مسائل خانواده طى گزارشى اعلام کرده است: همباشى یا هم‏‌خانگى قبل از ازدواج دائم که در سال‏‌هاى اخیر به یکى از انتخاب‏‌هاى مورد علاقه‏‌ى جوانان بدل شده و اشتیاق افراد را براى رسیدن به این نتیجه که آیا براى زندگى دائم مناسب یکدیگر هستند یا خیر، برانگیخته است، از دیدگاه اغلب محققان روانشناسى مورد تایید نیست، آن‏ها معتقدند در بیشتر موارد، این دوره‏‌ى آزمون، نتیجه مثبتى در بر نداشته و در موارد بسیار اندکى در نهایت به ازدواج دائم منجر شده است.

این موضوع و گزارشات بسیارى از این دست، حاکى از جهان شمول بودن قواعد شرعى و منطبق بودن آن بر مدار سنن الهى دارد. در هر جامعه‌‏اى که خانواده مورد هجوم قرار گیرد و بنیان‏‌هاى عاطفى آن جامعه کم‏رنگ شده و چارچوب‏‌هاى مشخص به فراموشى سپرده شود، ما شاهد بروز بحران و قربانى‌‏شدن نسل بشر خواهیم بود.

اما لغت «همباشى» یا «ازدواج سفید» چگونه پا در رسانه‌‏هاى ایران نهاد؟ این‌‏بار نیز پاى رسانه‌‏هاى ضددین و ضدانقلاب در میان است. تابوشکنى و حرمت‌‏زدایى از اذهان جامعه مسلمان نسبت به این سبک زندگى مشترک هدف اصلى چنین رسانه‏‌هایى است که مأموریت اصلى آن‏ها تخریب زیرساخت‏‌هاى فرهنگى و اجتماعى ایران اسلامى مى‌‏باشد. ترویج روابط بى‌‏قید بین زن و مرد و هم‏چنین تابوشکنى نسبت به خیانت‏‌هاى زناشویى که در سریال‏‌ها و تولیدات رسانه‏‌اى آن‏‌ها مشهود است از جمله سیاست‌‏هاى این رسانه‏‌ها است.

با توجه به حجم حملات نسبت به چارچوب‌هاى اعتقادى جامعه و سعى در ترویج رفتارهاى ضددینى، ضرورت آسیب‌‏شناسى وقوع چنین مسائلى در سطح جامعه صدچندان مى‏‌گردد. تحلیل درست از بافت فرهنگى جامعه در کنار اتخاذ سیاست‌‏هاى مدبرانه و تولید محصولات رسانه‌‏اى قابل رقابت با محصولات رسانه‏‌هاى ضددینى مى‌‏تواند خنثى‏‌کننده سیاست‏‌هاى شوم آنان گردد.