نه تنها یک جمله بلکه یک کلمه هم برای ویران کردن یک رابطه کافی است. مهم نیست که چند سال از عمر آن رابطه گذشته و مهم نیست که چقدر عمق دارد، گاهی کلمات می توانند آنقدر ویرانگر باشند که همه پل های پشت سر شما را خراب کنند و فرصت ترمیم کردن آن رابطه با جملات جادویی دیگر را هم از شما بگیرند .همه زن و شوهرها بحث و درگیری دارند و این کاملا طبیعی و نشاندهنده سالم بودن یک رابطه است. در یک رابطه سالم هیچ راهی برای اجتناب از بحث کردن وجود ندارد. اگر بتوانید هنگام بحث آرامشتان را حفظ کنید تنها با یک جمله میتوانید بحث را از بدترین حالت به بهترین حالت برگردانید یا حتی به آن خاتمه بدهید.اما نگران نباشید! جملات و عبارات ممنوعه ای را که ممکن است با به کار بردن شان زندگی مشترک تان را نابود کنید با شما در میان می گذاریم.
تو هرگز… یا تو همیشه…
این عبارات «همه» یا «هیچ» معمولا بهشدت اغراقشده هستند و برای اشاره به نکتهای یا شنیدن اجباری یک پاسخ احساسی بهکار میروند، اما این عبارات معمولا دقیق و منصفانه نیستند (برای مثال «تو هرگز به حرف من گوش نمیدهی!») و میتوانند باعث شوند شریک شما در بحث، حالت تدافعی به خود بگیرد. درنتیجه پیام واقعی که قصد انتقالش را داشتید گم میشود و طرف مقابل تمرکزش را صرف این میکند که ثابت کند شما اشتباه میکنید. بهاینترتیب، وارد مکالمه یا استدلالهایی میشوید که به هیچجا نمیرسند. «بهجای این کار بهطور دقیق و مشخص بگویید چه چیزی شما را آزار میدهد. از عبارتی که با «من» شروع میشود استفاده کنید و شواهد کافی برای حرفهایتان فراهم کنید. برای مثال «من دیروز که از تو خواستم پیش از رسیدن بچههای شرکت وسایلت را جمع کنی و تو توجهی به حرفم نکردی احساس کردم برای من احترامی قائل نیستی. دفعهی بعد که میهمان داشتیم واقعا خوشحال میشوم اگر بیشتر به من کمک کنی.
تو هم مثل اونایی
با خانواده همسرتان دچار اختلاف شده اید و در خانه مدام برای همسرتان خط و نشان می کشید؟ تا به حال به این فکر کرده اید که او مسئول رفتارهای دیگران نیست و قرار نیست مدام به آنها برای درست رفتار کردن آموزش دهد؟ مردها در بسیاری از مواقع به خاطر اشتباه های خانواده شان شرمنده می شوند اما وقتی خط و نشان کشیدن های همسرشان را می بینند و احساس می کنند در دعواهای زن و شوهری مظلوم واقع شده اند، تصمیم به انکار اشتباه های خانواده خود و جبهه گرفتن در برابر حرف های همسرشان می گیرند.
آنها به این فکر نمی کنند که رفتار خانواده شان درست بوده یا نه، بلکه تنها می خواهند در یک جنگ زن و شوهری بازنده نباشند. یک توصیه مفید برایتان داریم. حساب خانواده همسرتان را از او جدا کنید و تا زمانی که اشتباه هایی را در رفتار شریک زندگی تان ندیده اید، به خاطر خطاهای دیگران او را مجازات نکنید. جالب است بدانید در میان همه اعضای خانواده همسرتان، او از اینکه با پدر یا مادرش مقایسه شود بیشتر از هر چیزی نفرت دارند.
پدرم این کار روبهتر از تو انجام میده
پدرتون چندین سال از شوهرتون بزرگتره و در کارهای فنی تخصص دارد؟حتی چنین موضوعی نباید باعث شود که او را با همسرتان مقایسه کنید و از مرد زندگیتان بخواهید کاری را از او یاد بگیرد. همسر شما نیاز دارد احساس کند از مردهای دیگر توانمندتر است و حتی اگر اینطور نباشد، شما حق ندارید این حس را از او بگیرید. اگر میخواهید چیزی را از کسی یاد بگیرد، باید سراغ روش غیرمستقیمتری بروید.گفتن این جمله به همسرتان این پیام را میرساند که «تو بیعرضه هستی!
اگر نمیخواهید رابطه همسرتان را با مردهای اطرافتان ویران کنید و همسرتان را نسبت به احترامی که برای مردهای دیگر قائلید حساس کنید، هرگز از او نخواهید که از یکی از مردهای فامیلتان چیزی را یاد بگیرد یا از یکی از رفتارهایشان الگوبرداری کند.
بین ما همه چیز تموم شد.نمی تونم ادامه بدم.
«کلماتی که بهکار میبرید مهم هستند. از گفتن حرفهایی که بعدا باعث پشیمانیتان شود، پرهیز کنید. تهدید به رفتن احتمالا بدترین چیزی است که میتوانید به شریکتان بگویید یا انجام دهید؛ بهویژه زمانی که واقعا قصد چنین کاری را ندارید. در این شرایط کمی استراحت کنید، قدم بزنید و آرامش خود را بهدست آورید. جملهی مشابه دیگری که نباید بهزبان بیاورید این است «من دیگر تو را دوست ندارم و میخواهم ترکت کنم.» چنین جملاتی که باعث ازبینرفتن اعتماد بین دو طرف میشود، به اصل رابطه آسیب میزنند و ممکن است هرگز نتوانید آنها را جبران کنید.
«بهجای اینکه فریاد بزنید، کمی استراحت کنید تا آرام شوید و دوباره تعادل خود را بهدست آورید. به طرف مقابل قول دهید که در زمان مشخصی باز میگردید و بحث را ادامه میدهید.»
چرا بیدلیل خودت رو عصبانی میکنی؟ تو حساس هستی.
«این عبارت بیان میکند که فرد عصبانی هیچ دلیلی برای عصبانیتش ندارد. این جمله، خیلی سریع، بنزین بیشتری روی آتش میریزد و باعث میشود دعوا شدیدتر شود. ما هنگامی که عصبانی و ناراحت هستیم، دوست داریم به حرفمان گوش کنند و درک شویم؛ نهاینکه به ما گفته شود رفتارمان خندهدار است و بیشازحد حساس شدهایم. رفتار مناسبتر این است که بپرسیم «چرا بهخاطر چنین موضوعی اینقدر ناراحت شدهای؟»
این پاسخ دور از احساس و عاطفه نیز درخواستی را می رساند: «این قدر حساس نباش.» اگر دقیق تر نگاه کنیم، این عبارت نیز یک «باید» انتقادی دیگر را در خود جای داده است؛ اما به عنوان یک واقعیت، همه ما همان قدر حساس هستیم که هستیم. با توجه به برنامه بیولوژیک ویژه ما و تجربه های گذشته مان، حساسیت امروزمان باید همینی باشد که هست. بنابراین واقعا اگر همسرتان را به خاطر اینکه شدیدا به حرف شما واکنش نشان داده سرزنش نکنید، کار به جایی نکرده اید. وقتی کسی به شدت به خاطر ناراحتی اش مورد قضوات قرار می گیرد، ممکن است آن را حمله ای به هویتش احساس کند. افزون بر این، اگر همسرتان را «بسیار حساس» خطاب کنید، به این معناست که به او بگویید احساساتش اشتباه است. و با توجه به زمینه ماجرا و تن صدایی که به کار می برید، ممکن است همسرتان از شنیدن آن کلمات، احساس ضعف یا نقصان کند. آنچه در چنین شرایطی ضرورت دارد این است که تجربه عاطفی همسرتان را از نقطه نظر و نگاه او بفهمید (نه خودتان).
من اغلب به افرادی که با آنها کار میک نم می گویم که در رویارویی با چنین شرایط دشوار و طاقت فرسایی، اولین کاری که باید انجام بدهید این است که با مهربانی و دلسوزی سعی کنید واقعیت ذهنی همسرتان را بفهمید و اگر خود به تنهایی نتوانستید،
از همسرتان بپرسید که چه چیزی او را تا این حد ناراحت کرده است، این پرسش باید با تن صدایی پرسیده شود که به روشنی منتقل کننده توجه و نگرانی شما به همسرتان باشد، نه اینکه حالت انتقادی داشته باشد.
گوش مردها کلمات را مثل شما نمیشنود
۱ – برای مردها یک جمله فقط یک جمله نیست! بلکه تفسیری است برای کل روزهایی که با هم بودهاید.
۲ – هیچ مردی طاقت مقایسه شدن را ندارد. پس حتی کم اهمیتترین کار او را با دیگران قیاس نکنید.
۳ – مردها از شنیدن جملات مبهم بیزارند. پس هیچوقت دوپهلو با همسرتان صحبت نکنید.
۴ – اگر انتظار دارید او حرفهایتان را رمزگشایی کند، برایتان متاسفیم. آنها سادهتر از این حرفها هستند.
۵ – هیچوقت از همسرتان بهعنوان ابزاری برای لشکرکشیهایتان در جنگهای عروس و مادرشوهری استفاده نکنید.
۶ – هرگز با حرفهایتان استقلال همسر خود را زیر سوال نبرید حتی اگر واقعا استقلالی در کار نباشد.
۷ – مردها به اینکه قویتر از آنچه هستند به نظر برسند نیاز دارند. این نیاز همسرتان را برآورده کنید.
۸ – از گفتن خاطرات روابط عاشقانه شکست خوردهتان برای شریک زندگیتان خودداری کنید.
۹ – برای قدرت دادن به او کافی است از هیچ مرد دیگری صحبت نکنید، نه اینکه از مردهای دیگر بد بگویید.
بهترین جملاتی که در حین بحث میتوانید به کار ببرید: «میفهمم چی میگی» یا «شاید در این مورد حق با تو باشه» و هر جملهای که به او بفهماند حرفهایش را شنیدهاید و نقطه نظر او را هم در نظر میگیرید.
با به کار بردن این جملات دیگر در بحثها در نقطه مقابل و بر ضد همسرتان قرار نمیگیرید. بلکه نشان میدهید که موضوع بحث برایتان مهم است و به تمام حرفهایش گوش میدهید.به جای ناراحتی کردن این جملات را در درگیری به کار ببرید. شاید این کار کمی سخت باشد اما اگر کمی از خشونت و مخالفتهایتان را کنار بگذارید خیلی سریعتر به بحثها خاتمه میدهید و کمتر آسیب روحی میبینید.
فقط گفتن این جملات مهم نیست بلکه نحوه گفتن آنها نیز مهم است. اگر این جملات را با لحن تند و پرخاشگرانه به زبان بیاورید کوچکترین ارزشی نخواهند داشت. قبل از این که بخواهید درگیری را تشنج زدایی کنید ابتدا کمی آرام شوید و نفس عمیقی بکشید. اگر احساس کردید که نمیتوانید این کار را انجام دهید به همسرتان بفهمانید که از ناراحتی زیاد نمیتوانید جوابی بدهید و از گفتن چیزی که بعدها پشیمانی به بار بیاورد پرهیز کنید.
این کار از آب خوردن هم آسانتر است. اگر کمی آرام شوید و برای لحظهای مکث کنید و جوابی ندهید هم از گفتن چیزی که باعث پشیمانی شود جلوگیری کردهاید و هم به خودتان زمان بیشتری برای فکر کردن درباره موضوع بحث میدهید.وقتی به خودتان زمان بیشتری میدهید ذهن تان آزادتر می شود و راحتتر میتوانید آن درگیری را مدیریت کنید و این هم به نفع شماست و هم به نفع همسرتان.
اگر برایتان سخت است که در لحظه درگیری سکوت کنید و صبور باشید برای یک لحظه یکی از ویژگیهای همسرتان را که خیلی دوست دارید به یاد بیاورید. وقتی به خاطر خود بیاورید که چرا همسرتان را دوست دارید و چرا با او زندگی می کنید دیگر با او نمیجنگید. پس به او بگویید که چرا دوستش دارید. به خصوص در لحظه درگیری تا از به جای درگیری لحظات شادی را برای خود بسازید.
درگیریها به راحتی باعث ایجاد لحظاتی تلخ و منفی در زندگی میشوند. برای جلوگیری از این عواقب منفی سعی کنید راهی برای تحسین همسرتان پیدا کنید. بهترین ویژگیهایش را به خاطر بیاورید و به او اجازه بدهید این را بداند که هنوز هم برای او ارزش قائل هستید و دوستش دارید.
اینکه زن و شوهر با یکدیگر بحث و دعوا کنند بسیار عادی است. آنها دو انسان مجزا با طرز فکرهای متفاوت هستند. کاملا طبیعی است که در مواردی با هم اختلاف نظر داشته باشند و حتی به واسطه این اختلاف نظر با یکدیگر بحثشان نیز بشود. اما برخی از اشتباهات مخرب پس از این دعواها روی می دهند. زن و شوهرها پس از بحث با هم کارهای اشتباهی را انجام می دهند که به تثبیت و طولانی تر شدن ناراحتی بسیار کمک می کند. ما در این مطلب 10 مورد از این اشتباهات را یادآور شده ایم که توصیه اکید داریم آنها را ترک کنید و دیگر تکرار نکنید.
با هم سرد رفتار نکنید
پس از بحث و دعوا اصولا دو طرف حوصله حرف زدن با هم را ندارند. اما اگر پس از گذشت زمان، هنگامی که هر دو آرام تر بودید و همسرتان نزد شما آمد و به هر بهانه ای می خواست با شما حرف بزند، از پاسخ دادن به او امتناع نکنید. بدترین کار ممکن در این شرایط این است که سکوت اختیار کنید و به اصطلاح قیافه بگیرید. کارشناسان روابط زناشویی می گویند: با پاسخ ندادن به طرف مقابل، این حس را به او می دهید که در حال تنبیه کردن او هستید و این باعث می شود تا او نتواند حرف هایش را راحت تر با شما در میان بگذارد. تکرار این مسایل، فاصله بزرگی میان زن و شوهر ایجاد می کند که شاید خسارت های جبران ناپذیری نیز در پی داشته باشد. به جای این کار بچه گانه به همسر خود بگویید: «من هنوز ناراحت هستم و نتواسته ام همانند تو به این زودی همه چیز را فراموش کنم. به من چند ساعتی فرصت بده تا بتوانم آرام شوم. سپس در مورد آن با هم حرف خواهیم زد.»
جمله های او را به خاطر نسپارید
حتما شنیده اید که می گویند: «در دعوا حلوا خیرات نمی کنند!» دقیقا هم همین طور است. جملات یا واژه هایی که هنگام دعوا از دهان همسر خود می شنوید را نادیده بگیرید. به آنها اهمیت ندهید و بگذارید همان جا وسط دعوا خاک شوند. بار سنگین آنها را به دوش نکشید. بدون شک هنگام دعوا دو طرف قربان صدقه هم نمی روند و واژه های ناامیدکننده به کار می برند. اما هوشمندانه ترین کار این است هر زمان حرف های ناراحت کننده او به ذهنتان رسید، یک نفس عمیق بکشید و سعی کنید فکر خود را با مسایل مثبت پر کنید. دوره این جملات چیزی جز درد و ناراحتی در پی ندارد.
هنگامی که او ناراحت است به او نگویید: «ببخشید»
وقتی در اوج بحث و دعوا هستید گفتن خشک و خالی «ببخشید» دردی را دوا نمی کند. باید سعی کنید پس از اینکه اوضاع بهتر شد، نزد او بروید و عذرخواهی کنید و سوتفاهم پیش آمده را برایش توضیح دهید. یا بگویید چه شد که آن کار را انجام داده اید یا آن حرف را گفته اید. عذرخواهی کردن بدون پشیمانی واقعی و بدون توضیح چندان قابل قبول نیست. باید سعی کنید اشتباه خود را تکرار نکنید و این اطمینان را نیز به طرف مقابل بدهید.
برای دعوای خود دنبال بهانه نباشید
هزاران مساله ناراحت کننده در زندگی وجود دارند که می توانید به واسطه آنها دعوا راه بیندازید. به طور مثال، یک روز کاری سخت، سردرد، بی خوابی، کم خوابی و ... . اما محققان دانشگاه برکلی کالیفرنیا ثابت کرده اند زوج هایی که کم می خوابند و استراحت کامل ندارند، بیشتر در معرض مشاجره های دایمی قرار دارند. اینکه تقصیرها را گردن طرف مقابل بیندازیم کار درستی نیست. اگر شما ناراحت، عصبانی یا دلخور هستید یا خبرهای ناراحت کننده شنیده اید، باید این مساله را با همسرتان در میان بگذارید. این مساله به آرام ماندن جو، کمک شایانی می کند. کم خوابی موجب حساسیت بیشتر اعصاب می شود.
بحث را دوباره باز نکنید
اگر چند دقیقه پس از بحث دوباره بخواهید در مورد آن با هم حرف بزنید ایرادی ندارد. اما اگر چند روز پس از آن دوباره این مساله باز شود و بخواهید صحبت کنید، چندان جالب نیست. اگر در دعوایی خود را مقصر می دانید، نزد همسرتان بروید و از او عذرخواهی کنید. اگر حرفی زده اید که او را ناراحت کرده است، آن را تصحیح کنید.
مساله را خیلی ادامه ندهید
وقتی در مورد مساله ای با همسر خود دعوا یا بحث می کنید، سعی نکنید پس از تمام شدن دعوا، به طور غیرمستقیم و بی نیش و کنایه موضوع دعوا را با یاد او بیاورید. به طور مثال، اگر سر هزینه های سفر با هم بحث کرده اید، لازم نیست وقتی عکس های مسافرت دوستان خود را می بینید در مورد هزینه هایی که کرده اند و مکان هایی که رفته اند به همسر خود طعنه بزنید. بهتر است به جای این کارهای بچه گانه، در فرصتی که هر دو آرام هستید در مورد این مشکل با هم حرف بزنید.
اگر دوست ندارید، پس از دعوا نزدیکی نداشته باشید
پس از دعوا هر دو از یکدیگر عذرخواهی کرده اید و شرایط کمی آرام شده است. در این مواقع مردها دوست دارند نزدیکی داشته باشند و این کار را برای نزدیکی بیشتر به همسرشان انجام می دهند. اما زنان شاید این کار را دوست نداشته باشند. اگر شما هم این طور هستید، با مهربانی و آرامش به مرد خود بگویید: می دانم برای بهتر شدن رابطه این درخواست را داری اما اکنون من در فاز چنین کاری نیستم. او را در آغوش بگیرید و محبت صادقانه خود را به او نشان دهید. هرگز بدون توضیح از این کار امتناع نکنید. او باید احساسات قلبی و واقعی شما را بداند تا موجب ناراحتی بیشتر نشود.
بر دلیل آغاز دعوا تمرکز نکنید
بهتر است انرژی خود را برای یافتن راهکار صرف کنید. نه برای فکر کردن به اینکه چه چیزی باعث دعوا شد. تفاوت میان یک دعوای خوب و دعوای بد این است که بتوانید برای مشکل خود راهکار مناسب بیابید. به طور مثال، اگر همسرتان فراموش می کند در جاهایی که باید پول نقد با خودش بیاورد، به جای داد و بیداد، با هم یک عابر بانک پیدا کنید و پول بردارید. به همین سادگی می توانید مشکل را حل کنید و لازم نیست یک دعوای طولانی راه بیندازید.
نگویید: «منظورم این نبود»
این جمله همچون استفاده از پاک کن برای پاک کردن ماژیک یا خودکار است. حرفی که بیان کرده اید را گفته اید. همسر شما هم در پاسخ خواهد گفت: «ولی تو همین را گفتی!» کلید کردن روی حرف ها و اینکه من این را گفته ام یا نگفته ام، یا منظورم از این حرف این بوده یا نبوده است، مرور گذشته ها است، مرور اتفاق هایی که افتاده و آبی که ریخته شده است. باید سعی کنید مشکل را برطرف کنید.
از بحث و دعوا ناراحت و ناامید نشوید
باید بدانید دعوا کردن زن و مرد با هم نشانه این است که می خواهند رابطه خود را درست کنند. آنها هنوز به بهبود امید دارند و در نتیجه بحث می کنند تا به یک راهکار مناسب دست پیدا کنند. نباید این بحث ها موجب ناامیدی شما از همسر یا رابطه تان بشود.
منبع: میگنا
مطالب دیگر:
دعوای زن و شوهر از کجا ریشه می گیرد؟
روابط همسر شما با خانواده اش زیاد است؟
زمانی که عقد ازدواج بین دو شخص منعقد می شود ، می گویند ما با همدیگر زندگی را شروع کردیم ، منظور زوجین از زندگی این است که اینها در کنار هم اهداف مشترکی را دنبال خواهند کرد که در اصطلاح ما می گوییم زندگی مشترک ، یا می توانیم بگوییم زنده کردن اهداف مشترک و تفاوتهای فی ما بین، باید توجه داشته باشیم که رابطه بین زوجین زنده است نه راکد یا مرده، چون در این صورت به این رابطه نمی توان اسم زندگی را بار کرد مثلا اشخاصی که در حالت طلاق عاطفی یا متارکه به سر می برند، در واقع چیزی به اسم زندگی مشترک ندارند.
یکی از خصوصیات مهم موجودات زنده تغییر و تحول در جسم و روحشان می باشد و با گذشت زمان تغییرات فراوانی در جسم شان پدید می اید، گاهی مریض می شوند و گاهی سرحال و سر خوشند، همچنین گذشت زمان و تغییرات سن ، در جسم شان تحول ایجاد می کند و باید با جسم جدید سازگار شوند مثلا یک پیر مرد هشتاد ساله نباید رفتار یک جوان سی ساله را داشته باشد چون در صورت تقلید رفتارهای شخص جوان جسمش آسیب می بیند لذا باید از جسم خود بیشتر مراقبت کند.
رابطه مشترک نیز یک موجود زنده است و به همین خاطر به رابطه مشترک زندگی می گویند و همانند جانداران ممکن است رابطه دچار بی روحی و بیماری گردد که این مسئله طبیعی است ، با توجه به مطالب فوق به جرأت می گویم در رابطه زوجین اگر هیچ اصطکاکی نباشد می توان گفت یا زندگی شان راکد شده و یا کلا از بین رفته است و الا محال است که زوجی هیچ گونه اختلاف سلیقه با همدیگر نداشته باشند بنابراین وجود اختلافات در زندگی مشترک طبیعی است و در مواردی باعث رشد و پیشرفت نیز می گردد اما انچه که مهم است این است که راههای بیان عقاید و صحبت کردن را یاد بگیریم و الا اختلافات کوچک که نمک زندگی تلقی می شوند، نمک روی زخم خواهند شد و جز سوزش هیچ مزه ای نخواهند داشت به همین خاطر تصمیم گرفتیم در این پست راههای بحث کردن و دعوا کردن با همسر را بررسی کنیم اما قبل از آن یاد آور می شوم که اصولا هر دعوایی به معنی پایان زندگی مشترک و نفرت زوجین از همدیگر نیست مگر اینکه راه صحیح دعوا را بلد نباشیم.
1- یکی از عوامل مهم ریشه دار شدن دعواهای زوجین دخالت دادن اشخاص دیگر در دعوا می باشد. که این مسئله خودش به دو صورت نمود پیدا می کند:
صورت اول: اینکه دعوای موجود بین خود را به خانواده ها یا اشخاص دیگر نسبت دهیم مثلا اکثر خانمها در دعوا می گویند این حرف، حرف خودت نیست حتما مادرت چنین حرفی زده است یا خواهر و یا هر کس دیگر ... یا اینکه بعضی از مردان شروع به توهین و اهانت به خانواده همسر می کنند مثلا به خانم می گویند اینکه شما حرف متوجه نمی شوی و منطقی نیستی تقصیر خودت نیست چرا که مادر یا پدرت هم همین طور می باشد یا مثلا برادرت نیز فلان کاره می باشد...طرح چنین مسائلی ممکن است مثل پاشیدن بنزین روی جرقه های آتش باشد که در کوتاهترین زمان ممکن جرقه های ضعیف را که یک بچه می توانست خاموش کند ، تبدیل به آتش مهیب و خانمان سوز می کند که آتشنشان های ماهر هم نتوانند خاموشش کنند.
صورت دوم: دخالت عملی است و انتقال مباحث محرمانه خانواده به اشخاص دیگر می باشد هر چند این اشخاص پدر ومادر زوجین باشد چرا که دعوت این اشخاص برای قضاوت و پا در میانی فقط اتش دعوا را شعله ور می کند چون این افراد ذی نفع می باشند و غالبا قضاوت شان بی طرفانه نخواهد بود .بنا براین زوجین باید بدانند که مسئله پیش آمده فقط به خودشان مربوط می شود و هر اخلاق بدی داشته باشند مربوط به خودشان می باشد نه خانواده شان ، و باید با همدیگر گفتگو کرده و مسئله را حل نمایند یه به اشخاص متخصص و مشاور مراجعه نمایند.
2- ممکن است زوجین از همدیگر خواسته ای داشته باشند و این مسئله باعث تشنج در رابطه شان شود، اصل داشتن چنین خواسته هایی طبیعی است اما آنچه که مهم است نحوه بیان خواسته می باشد. بعضی از جملات به هیچ وجه برای جامه عمل پوشیدن خواسته ها مناسب نیستند مثل اینکه شما همسر را مخیر کنید بین ادامه زندگی یا قبول خواسته، چرا که در این صورت همسر شما نسبت به زندگی مشترک دید منفی پیدا می کند و با خود می گوید:آیا یک اختلاف کوچک هم وزن قوام زندگی ماست؟!
به عبارتی دیگر می گوید ارزش زندگی مشترک به اندازه همین مشکل کوچک می باشد و قطعا در مشکلات بزرگ من با شکست مواجه خواهم شد. لذا زوجین در دعواهای پیش آمده به هیچ وجه نباید پای اصل زندگی را به میان بکشند بلکه بر عکس قبل از بیان خواسته باید نسبت به اهمیت زندگی اشاره کنند مثلا بگویند من به پیوند مقدس مان احترام می گذارم و تا زمانی که جان در بدن دارم به زندگی ام عاشقانه جان خواهم بخشید و این خواسته من در راستای قوام و بهتر شدن زندگی می باشد.
3- استفاده از بعضی کلمات در حین دعوا ممنوع می باشد این کلمات عبارتند از هیچ وقت، همیشه ، هرگز ... به عبارتی از به کار گیری الفاظ منفی که کل زندگی را هدف قرار می دهد، باید خودداری کرد مثلا این جملات: هیچ وقت تو شوهر خوبی برایم نبودی، هیچ وقت مرا دوست نداشتی، همیشه فحاشی می کنی، هرگز به خانواده من احترام نگذاشتی ، هیچ خیری از تو ندیدم. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: هر زنی که به شوهر خود بگوید که از تو خیری ندیده ام عمل چنین زنی هیچ گشته و باطل می شود(وسائل الشیعه . ج14 . ص115) باید خودداری کرد تا از عواقب منفی و دلسرد شدن طرف مقابل نسبت به زندگی جلوگیری شود.
4- از مقایسه کردن بپرهیزیم؛ یادمان باشد یک دعوای کوچک انتهای زندگی مشترک نیست و نباید خطوط قرمز شکسته شود، یکی از خطوط قرمز مقایسه کردن همسر با دیگران می باشد ، گاهی اوقات طرفین شروع می کنند به تعریف و تمجید از دیگران و طعنه زدن به همدیگر، که این مسئله ممکن است دل شکستگی عمیقی بین زوجین ایجاد کند که التیامش مدتها طول بکشد.
5- از درد دل با نامحرم بپرهیزیم . از بازگو کردن اسرار خانواده و حرف دل به نامحرمان باید خودداری کرد چرا که این مسئله ضربه بزرگی بر پیکره زندگی وارد می کند، بعضی اوقات اشخاص قبل از اینکه از همسر خود جدا شوند شروع به ارتباط با نامحرم می نمایند و مسائل زندگی خود را با یک شخص اجنبی به اشتراک می گذارند که این مسئله تباهی زندگی دنیوی و ویرانی حیات آخرت را به دنبال دارد.
6- سعی کنیم دعوا را زود تمام کنیم و موجب عصبانیت بیش از حد همدیگر نشویم، می توان ادامه بحث را به زمان بهتر و موقعی موکول کرد که زوجین حال مساعدی دارند همچنین بعد از دعوا به مباحث و مسائلی که در بحث اتفاق افتاده نباید فکر کرد و همه انتقادها و بحث ها را خیلی سریع از خاطر خود پاک کرد و با یک شاخه گل زیبا و نوازش عاشقانه طراوت از دست رفته لحظات گذشته را باز پس گرفت.
مطالب پیشنهادی:
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هر چند به قول معروف دعوای زن و شوهر نمک زندگی است و بروز اختلافات خانوادگی تا حدودی عادی و طبیعی است؛ اما اگر این اختلافات به صورت صحیح مدیریت نشده و به ناسازگاری و تنش تبدیل شود، آسایش و آرامش از دست رفته و زندگیبه جهنم تبدیل می شود. اساساً هیچ زن و شوهری را نمی توان یافت که به دنبال شادکامی و شیرینی زندگینباشند؛ اما عوامل بسیاری دست به دست هم می دهند و اختلافات و ناسازگاری ها را به وجود می آورند که با آگاهی و پیش گیری به موقع از آن ها، می توان لذت زندگی مشترک و خوشبختی را بیش از پیش احساس کرد. برخی از آن علل و عوامل عبارتند از:
1ـ ازدواج تحمیلی؛ ازدواجهایی که با فشار و اصرار والدین صورت می گیرد، به دلیل نبود عشق و علاقه لازم بین زوجین دوامی نخواهد داشت و اختلافات و ناسازگاری های زیادی را در پی خواهد داشت.
2ـ فریب کاری ها و وعدهای دروغ پیش از ازدواج
3ـ هم کفو نبودن و عدم سنخیت فرهنگی؛ زن و شوهری که از نظر سطح فرهنگ، اقتصاد، تحصیلات، دینداری، میزان سن، علاقه ها و سلیقه ها، نوع زندگی
خانوادگی و ... با هم تناسب و هماهنگ نباشند، غالباً با مشکلات و تنش های زیادی مواجه خواهند شد.
4ـ عدم درک متقابل و آشنایی با خصوصیات یکدیگر؛ عدم شناخت روحیات، علایق، طرز بینش و تفکر، خصلت ها و ویژگی های خاص هر یک از همسران توسط دیگری، یکی از عوامل بسیار جدی در ناسازگاری ها می باشد.
5ـ عدم آشنایی با آئین همسر داری و توجه نکردن به وظایف و حقوق یکدیگر؛
6ـ بد اخلاقی و بد رفتاری؛ بداخلاقی و پرخاشگری زن و شوهر به یکدیگر، بد زبانی نسبت به هم و احترام نگذاشتن آن ها به یکدیگر، روابط حسنه آنها را تبدیل به نزاع، درگیری و مشاجره و در نهایت جدایی می کند.
7ـ ضعف ایمان، بی تقوایی و بی عفتی؛ ضعف ایمان و بی تقوایی موجب مسئولیت ناپذیری، گناه و بی بند و باری، رعایت نکردن عفاف و پاکدامنی و در نهایت از هم گسیختگی خانواده می شود. هوس رانی، نگاه های آلوده، بی حجابی و بد حجابی، زندگیمختط و فساد انگیز علاوه بر حرمت شرعی، حس وفاداری به همسر را تضعیف و در نتیجه باعث بروز اختلاف و کشمکش بین زن و شوهر می گردد.
8ـ بدبینی و سوء ظن؛ ابتلا به بیماری بدگمانی، قلب انسان را تیره و تار می کند و باعث می شود بی جهت نسبت به اعمال و رفتار همسرش بی اعتماد شده و درباره او احتمال خیانت دهد. این بدبینی زندگیرا تلخ و موجب ناسازگاری می شود.
9ـ توقعات و انتظارات بی جا؛ انتظار این که همسرمان همان گونه که ما می اندیشیم و رفتار می کنیم باشد.
10ـ عدم راستی و صداقت؛ صداقت از مهم ترین سرمایه های زندگیاست که اگر نباشد پایه های آن لرزان است.
11ـ عیب جویی و مقایسه کردن همسر با دیگری؛ مقایسه کردن مرد همسرش را با زنان دیگر، باعث می شود که امتیازات و زیبایی های زن خودش را نبیند و این کار موجب حساسیت های منفی نسبت به همسر و سرزنش یا تحقیر وی شده و تضعیف روابط، کدورت ها، عداوت ها و اختلافات را در پی خواهد داشت.
12ـ عدم تأمین نیازهای غریزی و جنسی؛ ناخرسندی از روابط (نحوه یا میزان) جنسی، نارضایتی از زندگیخانوادگی را در پی دارد. در بسیاری از موارد، تندخویی و پرخاشگری مرد، ریشه در عدم رضایت او از رابطه جنسی با همسر دارد؛ چرا که در سایه ارضای میل جنسی علاوه بر تأمین نیاز جسمانی، فرد از لحاظ اخلاقی، فکری و روانی به آرامش می رسد که حتی به راحتی از بعضی از ناهماهنگی ها در زندگیزناشویی که رخ می دهد، چشم می پوشد.
13ـ عدم توجه به آراستگی و زیبایی ظاهری و وضع لباس و آرایش نکردن زن به همسرش.
14ـ بی مهری و ابراز نکردن محبت؛ ملاط زندگی عشق و محبت است. اگر مهر و محبت در خانواده کم رنگ شود، انگیزه زندگینیز از بین می رود.
15ـ دخالت های بی جا و ناروا از طرف خانواده های زن و مرد و وابستگی شدید آن ها به والدینشان.
16ـ خود خواهی و انحصار طلبی؛ برخی از همسران، به خصوص زنان می خواهند تمام اوقات، فکر و کار همسرشان را به تصاحب خود درآورند، به طوری که دوست دارند بخشی از وقت خود را به مطالعه یا ارتباط با دوستان و بستگانشان اخصاص دهند.
17ـ عدم توجه زن به نقش مدیریتی مرد و عدم تبعیت و نافرمانی زن از شوهر.
18ـ خسیس بودن مرد؛ بعضی از مردان با وجود مال و ثروت، می ترسند که مبادا پولی از آن ها کم شود و برای راحتی همسر و فرزندانشان پول خرج کنند.
19ـ عدم احترام به خویشاوندان به خصوص پدر و مادر یکدیگر.
20ـ بیکاری، فقر و مشکلات اقتصادی و عدم قناعت در زندگی.
21ـ عدم رعایت حال همسر به خصوص در دو زمان، الف) انعقاد نطفه تا پایان شیردهی؛ ب) عادت زنانگی (رگل).
22ـ عدم توجه زن به نقش خانه داری و فرزند پروری خود در خانه و اشتغال آن ها در بیرون از خانه.
23ـ پایین بودن سطح تحمل و عدم گذشت در زندگی؛ اگر زن و شوهری سختگیر باشند و از خطاهای یکدیگر چشم پوشی نکنند، زندگیبه جهنم تبدیل می شود.
24ـ عدم مدیریت صحیح و نبود نظم و برنامه در زندگی، عدم توجه به مشاوره، مشارکت و سهیم بودن در زندگی، انعطاف ناپذیر و خودرأیی.
25ـ معاشرت های نا مناسب و چشم و هم چشمی ها.
26ـ رفتارها و صفات اخلاقی زشت مثل: سخن چینی، توهین، و تحقیر یکدیگر، طعنه و زخم زبانها، لجاجت، حسادت و عادات نا مناسب مثل وسواس.
بیشتر بدانیم...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یک روانشناس، گفت: زن و شوهر باید در زندگی مشترک همواره با هم گفتوگو داشته باشند و افکار و احساسات خود را با یکدیگر در میان گذاشته و اگر ناراحتی بین آنها بهوجود آید، با همدیگر راجع به آن صحبت کنند، اما این بحث و گفتگو با جر و بحث فرق دارد.
فاطمه طاهری با بیان این مطلب، اظهار کرد: برخی زوجین برای حل اختلافهای خود به جدال و جر و بحث روی میآورند که این امر نهایتاً منجر به بحثهای شدید بین آنها میشود و این بحثهای کلامی به سمت فحش و بدگویی، ناسزا، توهین و افترا میرود، لازم بهذکر است که همواره یکی از زوجین سعی میکند خود را حق به جانب جلوه داده و طرف مقابل را تخریب کند.
وی با تأکید بر اینکه زوجین باید محیط سالمی را برای گفتوگوی خود ایجاد کنند، اذعان کرد: همواره باید در حین گفتگو، احساسات و افکار طرف مقابل درک شود، چرا که این عمل، جلوی بسیاری از مشکلات را گرفته و مانع این میشود که مذاکرات و گفتوگوی آنها به جاهای باریک کشیده شود.
این کارشناس روانشناسی درعین حال، ادامه داد: در جر و بحثهای شدید، همواره یکی از زوجین فکر میکند با تخریب شخصیت وی، میتواند به طرف مقابلاش غلبه کند، لذا اختلافات آنها تا حدی ادامه پیدا میکند تا مثل میدان جنگ، یکی پیروز و دیگری مغلوب شود.
طاهری، به لزوم آموزش «مهارتهای ارتباطی بین فردی زوجین»، قبل از ازدواج اشاره کرد و افزود: اگر زوجین به «مهارتهای ارتباطی» آشنا نباشند، مسلماً به نزاع و دعوا روی آورده و مشکلات خود را دوچندان خواهند کرد و در نهایت به همه زوجین تأکید میشود که قبل از ازدواج در کارگاههای آموزشی رفتارها و مهارتهای ارتباطی شرکت کنند.
وی به اهمیت «شنونده» بودن زوجها اشاره کرد و یادآور شد: یکی از راهکارهای مورد تأیید روانپزشکان و روانشناسان برای جلوگیری از جدال و جر و بحث در بین زوجها این است که زوجین قبل از هر چیزی باید شنونده خوبی برای همدیگر باشند و باید سعی کنند اگر طرف مقابل حتی با عصبانیت مشکل خود را ابراز میکند و او را آرام کرده و شنونده خوبی برای خواستهها و مشکلات او باشد.
این فعال اجتماعی در عین حال، ابراز کرد: زوجین اگر احساس کردند که بحث بین آنها بالا گرفته و به دعوا تبدیل شدهاست، باید سعی کنند در محیطی خلوت و مخصوصاً بهدور از چشمان فرزندانشان با هم صحبت کنند.
بیشتر بدانیم...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر دوست دارید کمتر دعوا کنید و زندگی شیرینی داشته باشید بخوانید .
درک کنید که تفاوت زیاد است
بیولوژیکی ، مردان و زنان متفاوت به دنیا آمد. مردان مقابله با استرس بسیار متفاوت از زنان است . جان گری،نویسنده از مردان از مریخ و زنان از ونوس هستند ، توضیح می دهد که تفاوت بین زنان و مردان چگونه ما می توانیم روابط با محبت ، احترام و شاد با شریک زندگی ما داشته باشند .
به یکدیگر زمان بدهیدو سعی نکنید یک شبه تمام مشکلات و تعرض ها را حل کنید .جهان انی به وجود نیامده و مشکلات هم انی حل نخواهد شد . فرصت بدهید و یکدیگر را قدر دان باشید و با خود بگویید اگر او نبود من در چه شرایطی بودم پس خود را بدون او تصور کنید و ببینید که چه حالی خواهید داشت.دلیل دعوا را بشناسیم و مانع شویم که آن دلیل بوجود اید .کاری که سبب بهانه گیری است را انجام ندهید و به همسر خود فرصت ندهید تا از شما ایرادی پیدا کند .روحیه مصالحه را در خود افزایش دهید و مانع شوید که بحث بین شما بالا بگیرد .
چگونه دعوا را متوقف کنیم ؟
برای صحبت کردن زمان بگذارید و هر ورز چند دقیقه با یددیگر سخن بگویید .هر روز چند دقیقه باهم صحبت کنید و اجازه ندهید شکاف زیادی بین شما باشد .
خوبی هایش را به یاد داشته باشد و بدی هایش را فراموش کنید و از اشتباهاتش در گذریدو به او بگویید که دوستش دارید و بدون او زندگی برای شما دشوار است .
گوش و چشم خود را باز کنید و اگر ضرورت دارد گاهی خود را تغییر دهید و به یاد داشته باشید کسی جز شما نمی تواند خودتان را تغییر دهد .صدای خود را بالا نبرید بلکه با ارامش خواسته های خود را بگویید و یا بنویسد .و با همسر خود در میان بگذارید .اگر دوست دارید مشکل شما اساسی حل شود نزد مشاور و روان شناس بروید .
عذر خواهی کردن را نیز بیاموزید و اگر اشتباه کردید بیاموزید که عذر خواهی کنید .کلمات زیبا بیاموزید و همواره به همسر خود بگویید .هر روز چند جمله عاشقانه یاد بگیرید و به همسر خود بگویید .
چگونه دعوا را متوقف کنیم ؟
صحبت کردن یک مهارت است که بیاموزید
صحبت کردن خوب است و اینکه کسی قادر باشد به وسیله صحبت کردن رابطه برقرار کند اما باید در صحبتهای خود دقت کنید و بدانید که چه کلمهای را در کجا به کار ببرید!! راههای زیادی برای برقراری رابطه وجود دارد.
مثلا: کارهای را که با استفاده از اجزای صورت خود انجام میدهید و یا کارهای که با استفاده از اجزای بدنتان و ژستهای مختلفی که از خود در میآورید انجام دهید.
برای مثال با رئیس یا دوستتان دعوایی دارید ولی به دلیل احترام زیادی که برای او قائل هستید و یا مقام بالایی که آن شخص دارد نمیخواهید با او وارد بحث و جدل شوید برای همین هنگامی که او بر میگردد و در واقع شما از دید او خارج هستید و قادر به دیدن شما نیست، برای او شکلک درمیآورید، او این حرکت شما را نمیبیند و حتی روحش نیز از این کار شما خبر ندارد ولی شما به نوعی با این کار خود که برای او شکلک درآوردهاید و یا به او دهن کجی کردهاید و یا هر کار دیگری که با اجزای صورت و یا بدنتان انجام میدهید باعث میشود که از درون احساس خوبی داشته باشید و نیز از همه مهمتر این احساس را دارید که با این کار خود را از درون ارضاء کردهاید.
برگردان توسط مجله دلگرم
نرگس زارعی
بیشتر بدانیم...
بیشتر بدانیم...
اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی(
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
بیشتر بدانیم...
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی(
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یکی از سخت ترین رابطه هایی که ما برقرار می کنیم، با خانواده شوهر است.
وقتی ما ازدواج می کنیم، اکثر ما توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی برخلاف ما داشته باشند. زمانی که این اختلاف نظرها یا اختلاف در زمینه رسم و رسوم و غیره وارد خانواده شما شد، کشمکش و درگیری شروع می شود. بنابراین چقدر درگیری قابل تحمل و پذیرفتنی است؟ این موضوع بستگی به افرادی دارد که وارد بحث می شوند. بنابراین یک قاعده کلی درمورد خانواده شوهر این است که از احساساتتان به عنوان یک راهنما کمک بگیرید.
بعضی از مسائل وجود دارد که نباید اقوام شوهر در آنها دخالت کنند.
موضوع اول پول و یا نداشتن پول است.
زمانی که خانواده همسر سعی می کنند زوج را از لحاظ مالی حمایت کنند یا اهداف مالی در سر دارند، عاقلانه آن است که موضوع را عوض کنیم. مطمئننا در بیشتر موارد خانواده همسر سعی می کنند که به فرزند و یا عروس و دامادشان کمک کنند اما اگر آنها این قصد را داشته باشند که روش زندگی خودشان را بر زندگی فرزندشان پیاده کنند، نشان می دهد که آنها قصد دخالت و فضولی در زندگی شما را دارند. دلیلی ندارد که خانواده ها از فرزندانشان به خاطر نحوه خرج کردن پولشان، یا پس انداز کردن آن یا حتی مقدار درآمد ماهیانه شان عیبجویی کنند. اگر نیاز مبرمی به پول پیدا کردید عاقلانه تر آن است که از افراد دیگری پول قرض بگیرید. بهترین راه این است که برخی مسائل زندگیتان را بین خودتان خصوصی و شخصی کنید و در خانواده های همسرتان نفوذ نکند.
دومین و شاید سخت ترین مورد بین همسر و خانواده همسر بچه ها هستند. نگهداری فرزندتان توسط خانواده همسر یک اشتباه بزرگ است.
حتی اگر آنها صلاحیت و توانایی این کار را داشته باشند اما نگهداری فرزندتان توسط آنها می تواند به یک موضوع ناراحت کننده بین شما تبدیل شود. خانواده همسر پدربزرگ و مادربزرگ هستند نه یک مراقب. اگر پدربزرگ و مادربزرگ ها در نقش یک مراقب باشند آنها می توانند تمام رفتارهای شخصی خودشان را وارد تربیت بچه شما بکنند. در این صورت بچه ها دو سری پدر و مادر خواهند داشت و خانواده همسر هم حق دخالت بیشتری در تربیت و شکل گیری شخصیت فرزند شما دارند.
برای بیشتر افراد، ارتباط برقرار کردن با خواهرشوهر و مادرشوهر بسیار سخت است. حتی اگر مادرشوهرشان را به عنوان بهترین دوستشان بدانند. موارد بسیاری وجود دارد که زن ها توسط مادرشوهرانشان احساس تحقیر و سرزنش می کنند. تنها علت قابل قبول آن حس حسادتی است که در این رابطه وجود دارد.
بسیاری از مادرشوهرها نگران نحوه رفتار کردن عروسشان با پسرشان هستند. حتی اگر رابطه عروس و مادرشوهری بسیار دوستانه باشد، مادرشوهر هر شب با عروس تماس می گیرد تا ببیند عروسش برای دردانه اش بعد از پشت سر گذاشتن یک روز سخت کاری چه غذایی درست کرده است. زیرا او نمی تواند تحمل کند که پسرش بعد از یک روز سخت کاری یک غذای آماده و سطحی بخورد. او همچنین به اتو کردن لباسهای پسر و نوه اش اصرار می کند. با این کار او می خواهد این حقیقت را روشن کند که من لباسهای پسرش را اتو نمی کنم.
درچنین مواردی بهترین طرز برخورد با مادرشوهر، تشکر کردن از اوست. اجازه دهید هرآنچه که می خواهد انجام دهد، و به یاد داشته باشید که این شما هستید که هر شب همسرتان را در خانه می بینید. اگر او فکر می کند شما تنبلید پس چه کسی کارهای خانه پسرش را انجام می دهد؟ او همسر و فرزند شما را دوست دارد و می خواهد بهترین کارها را برای آنها انجام دهد.
قانون بعدی با فامیل شوهر این است که آنها هرگز نباید از رفتارهای همسرمان که برای ما ناخوشایند است آگاه شوند. هرگز.
پدر و مادرها عیوب فرزندانشان را خوب می دانند، و نیازی به یادآوری آنها نیست. انجام دادن این کار مشکلات عدیده ای را سبب می شود. اگر همسرتان مشکلاتی دارد با دوستانتان در میان بگذارید نه با مادرشوهرتان. زیرا زمانی که مشکلتان با شوهرتان حل شد، هرآنچه که شما درمورد همسرتان با مادرشوهرتان مطرح کردید به خاطرش می ماند. بهترین راه این است که مشکلات زناشویی تان را با دوستانتان و یا غریبه ها مطرح کنید یا در دفتر خاطراتتان یادداشت کنید.
درمورد رابطه من و مادرشوهر هم باید بگوییم که ابتدا ممکن است ارتباط برقرار کردن با او کمی سخت باشد اما با مشخص کردن حد و حدودی بین شما و او مشکل حل می شود. هرگز نباید مسائل مالی تان را با خانواده همسر در میان بگذارید، یا مراقبت از بچه هایتان را به خانواده همسرتان بسپارید و یا بدگویی همسرتان را نزد خانواده اش بکنید. پس نتیجه می گیریم که خانواده شوهر هنوز هم ما را به چشم فرزندانشان می بینند. و این نشان دهنده عشق و دوست داشتن بین ماست.
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس