یکی از بحثهای داغی که این روزها نقل بعضی از محافل شده و نسبت به آن اظهارنظرهای متفاوتی میشود، محدوده سنی ازدواج جوانان است. این سن برای دخترها 16 تا 18 سال و برای پسرها 19 تا 21 سال ذکر میشود...
در حالی که از دیدگاه روانشناسی، ازدواج کردن در سنین یاد شده قابلتامل است. برای بررسی این موضوع و نقد اینکه آیا نوجوانان در این سنین قادر به اداره یک زنگی مستقل هستند یا خیر نظرات دکتر سیدعلی احمدی ابهری، روانپزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران را جویا شدهایم که میخوانید.
سوال: آقای دکتر! آیا تنها با رسیدن به بلوغ جسمانی، میتوان از عوامل دیگری که در شروع یک زندگی مشترک نقش دارند چشمپوشی کرد؟
از نظر ما سن ازدواج باید مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی باشد. منظور از بلوغ جسمانی دوران توانمندی فرد از نظر تولید مثل است که برای دختران از حدود سنین 12 تا 14 سالگی و در پسران از حدود 14 تا 16 سالگی شروع میشود. بلوغ روانی، عنوانی است که روانپزشکان از آن تحت عنوان رشد شخصیت نام میبرند. از لحاظ حقوقی نیز بلوغ روانی با عنوان رشد شناخته میشود. اما اختلافی که ما با حقوقدانان در این زمینه داریم این است که حقوقدانها به حداقل کفایت میکنند و معتقدند فقط کافی است فرد توان تشخیص مصالح خود را داشته باشد ولی عقیده روانپزشکان و اصولا مکاتب روانشناختی بر این است که فرد باید از لحاظ شخصیتی، توانمندی، پختگی و رشد به مرحلهای برسد که نه تنها نسبت به خود شناخت کافی پیدا کند و بتواند مصالح خود را تشخیص بدهد بلکه نسبت به فردی که در نظر دارد با او ازدواج کند نیز شناخت کافی بهدست آورد.
سوال: و منظور از بلوغ اجتماعی چیست؟
بلوغ اجتماعی به معنی توانمندی لازم برای اداره امور خانواده، همسر و فرزندان است. این امر، مستلزم برآوردهشدن نیازهای اقتصادی، بهداشتی، علمی، آموزشی و... برای گذراندن زندگی است تا فرد بتواند با آن، مسکن و حداقل نیازهای خانواده را تامین کند.
سوال: خصوصیاتی که ذکر کردید معمولا در چه سنی بهدست میآید؟
بستگی به فرد دارد. یک فرد ممکن است در سن 20 سالگی زمینههای فوق را یکجا و کامل پیدا کند. در حالی که فردی دیگر در سنین بالاتر هم نتواند به آنها دست یابد. در مورد خانمها هم به همین شکل است. یک دختر جوان ممکن است در سن 14 تا 15 سالگی به رشد کامل جسمانی رسیده باشد اما رشد روانی و شخصیتی او کامل نشده و توانایی ایجاد یک رابطه درست با همسر، فرزند، اطرافیان خود و از جمله خانواده جدیدی که با او پیوند میخورد یعنی خانواده شوهر را نداشته باشد. در این صورت تبعات آن نه تنها به فرد و خانواده بلکه به جامعه هم کشیده میشود. جامعهای که نیازمند افراد فعال، آگاه، پخته و توانمند است. بنابراین ما فقط سن را ملاک اولیه و اصلی برای تشکیل خانواده یا ازدواج قرار نمیدهیم.
البته به این نکته هم باید اشاره کنم که خردهگیری و سختگیری و اینکه افراد فکر کنند ابتدا باید همه امکانات را فراهم و تمام دورههای تحصیل را طی کنند، شغل پردرآمدی داشته باشند و بعد ازدواج کنند را تایید نمیکنیم. صحبت ما در مورد حداقلهاست. اگر فرد بتواند به توانمندیهای شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و... برسد، میتواند ازدواج کند که این اتفاق میتواند در شروع دهه سوم زندگی باشد که بسیار هم مطلوب است. البته گاهی ممکن است افراد در همان زمان هم آمادگی لازم برای ازدواج را پیدا نکنند و انجام این کار مهم به سنین و سالهای بعدی موکول شود.
سوال: آیا جوانان کشور ما این قابلیت را دارند که در سنین ذکر شده به این حد از بلوغ روانی و اجتماعی برسند؟
ممکن است برای تعداد کمی از افراد این اتفاق بیفتد اما طبیعتا این امر برای اکثریت افراد جامعه محقق نمیشود. البته این تعداد کم نیز وابسته به خانوادهشان هستند. خانواده این افراد، معمولا خانوادهای تحصیلکرده و هوشمند هستند، خانوادههایی که ازدواجوالدین بر پایه اصول و ازدواج و انتخابشان برنامهریزی شده است و مسیر رشد درستی را برای فرزندانشان فراهم کردهاند.
سوال: پس با توجه به گفتههای شما، رسیدن به این حد از بلوغ در شهر و روستا و با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و سایر شرایط محیطی در افراد متفاوت است؟
بله دقیقا. برای هر فرد، هر خانواده و هر اجتماع کوچک و بزرگ این مساله متفاوت است. اما به هر حال ما یک حداقلهایی را نیاز داریم. علت تاکید بر انجام مشاوره قبل از ازدواج نیز همین است که ما ببینیم دو نفری که میخواهند ازدواج کنند به بلوغ روانی و اجتماعی رسیدهاند یا خیر.
سوال: بهتر است تفاوت سنی زوجین چقدر باشد؟
ما اختلاف سنی 5 سال را مطلوب میدانیم. در این صورت میتوانیم بگوییم که زمینهها به عنوان قدم اول یعنی حداقل اختلاف سن شروع میشود. اگر مبنا را فقط سن در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم حداقل سن ازدواج در دختران 18 سال و در پسران 5 سال بیشتر یعنی 23 سال است البته با حداقل توانمندیها، مهارتها، حرفه و تحصیلات.
اگر خانمی از همسرش بزرگتر بود چطور؟
این مساله هم اگر بهصورت موردی در جامعه وجود داشته باشد و همراه با مشاورههای لازم، شناخت فردی و شناخت نسبت به فرد مقابل باشد، مشکلی نیست و میتوان آن را پذیرفت اما به عنوان یک قانون عام مورد تایید نیست.
سوال: همیشه بحث بر سر فاصله سنی زوجین است و کمتر در مورد فاصله سنی والدین با فرزندانشان اظهارنظر میشود. نظر شما در این رابطه چیست؟
ازدواج کردن به مفهوم این نیست که بلافاصله زوجین بچهدار شوند. البته اگر زوج سن بالاتری داشته و پختگی و تجربه داشته باشند، چنانچه بلافاصله بعد از ازدواج بچهدار شوند، مشکل چندانی نخواهند داشت. اما جوانانی که با حداقل سنینی که صحبت کردیم ازدواج میکنند نباید برای بچهدار شدن عجله کنند. شروع زندگی به معنای افزایش تعداد افراد خانواده نیست. شروع زندگی مستلزم زمانهایی است که زندگی مشترک برای یک زوج بسیار جوان معنادار شود و اصطلاحا جا بیفتد. بنابراین پاسخ به این سوال که یک دامنه وسیعی را شامل میشود، خیلی آسان نیست. اگر ازدواج در دهه سوم زندگی که مطلوبترین زمان برای ازدواج است صورت بگیرد و در این سنین زوج صاحب فرزند شوند فاصله مناسبی بین آنها و فرزندانشان ایجاد میشود. به عنوان نمونه برای یک مرد 30 ساله و یک زن 25 ساله بچهدار شدن بسیار مناسب است. اما برای زوجی که در 23 سالگی و 18 سالگی هستند زود است و باید ابتدا تجربه کسب کنند و بعد صاحب فرزند شوند.
منبع: salamat.ir
یکی از بحث های داغی که این روزها نقل بعضی از محافل شده و نسبت به آن اظهارنظرهای متفاوتی می شود، محدوده سنی ازدواج جوانان است. این سن برای دخترها ۱۶ تا ۱۸ سال و برای پسرها ۱۹ تا ۲۱ سال ذکر می شود...
در حالی که از دیدگاه روان شناسی، ازدواج کردن در سنین یاد شده قابل تامل است. برای بررسی این موضوع و نقد اینکه آیا نوجوانان در این سنین قادر به اداره یک زنگی مستقل هستند یا خیر نظرات دکتر سیدعلی احمدی ابهری، روان پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران را جویا شده ایم که می خوانید.
ـ از نظر ما سن ازدواج باید مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی باشد. منظور از بلوغ جسمانی دوران توانمندی فرد از نظر تولید مثل است که برای دختران از حدود سنین ۱۲ تا ۱۴ سالگی و در پسران از حدود ۱۴ تا ۱۶ سالگی شروع می شود. بلوغ روانی، عنوانی است که روان پزشکان از آن تحت عنوان رشد شخصیت نام می برند. از لحاظ حقوقی نیز بلوغ روانی با عنوان رشد شناخته می شود. اما اختلافی که ما با حقوقدانان در این زمینه داریم این است که حقوقدان ها به حداقل کفایت می کنند و معتقدند فقط کافی است فرد توان تشخیص مصالح خود را داشته باشد ولی عقیده روان پزشکان و اصولا مکاتب روان شناختی بر این است که فرد باید از لحاظ شخصیتی، توانمندی، پختگی و رشد به مرحله ای برسد که نه تنها نسبت به خود شناخت کافی پیدا کند و بتواند مصالح خود را تشخیص بدهد بلکه نسبت به فردی که در نظر دارد با او ازدواج کند نیز شناخت کافی به دست آورد.
ـ بلوغ اجتماعی به معنی توانمندی لازم برای اداره امور خانواده، همسر و فرزندان است. این امر، مستلزم برآورده شدن نیازهای اقتصادی، بهداشتی، علمی، آموزشی و... برای گذراندن زندگی است تا فرد بتواند با آن، مسکن و حداقل نیازهای خانواده را تامین کند.
ـ بستگی به فرد دارد. یک فرد ممکن است در سن ۲۰ سالگی زمینه های فوق را یکجا و کامل پیدا کند. در حالی که فردی دیگر در سنین بالاتر هم نتواند به آنها دست یابد. در مورد خانم ها هم به همین شکل است. یک دختر جوان ممکن است در سن ۱۴ تا ۱۵ سالگی به رشد کامل جسمانی رسیده باشد اما رشد روانی و شخصیتی او کامل نشده و توانایی ایجاد یک رابطه درست با همسر، فرزند، اطرافیان خود و از جمله خانواده جدیدی که با او پیوند می خورد یعنی خانواده شوهر را نداشته باشد. در این صورت تبعات آن نه تنها به فرد و خانواده بلکه به جامعه هم کشیده می شود. جامعه ای که نیازمند افراد فعال، آگاه، پخته و توانمند است. بنابراین ما فقط سن را ملاک اولیه و اصلی برای تشکیل خانواده یا ازدواج قرار نمی دهیم.
البته به این نکته هم باید اشاره کنم که خرده گیری و سخت گیری و اینکه افراد فکر کنند ابتدا باید همه امکانات را فراهم و تمام دوره های تحصیل را طی کنند، شغل پردرآمدی داشته باشند و بعد ازدواج کنند را تایید نمی کنیم. صحبت ما در مورد حداقل هاست. اگر فرد بتواند به توانمندی های شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و... برسد، می تواند ازدواج کند که این اتفاق می تواند در شروع دهه سوم زندگی باشد که بسیار هم مطلوب است. البته گاهی ممکن است افراد در همان زمان هم آمادگی لازم برای ازدواج را پیدا نکنند و انجام این کار مهم به سنین و سال های بعدی موکول شود.
ـ ممکن است برای تعداد کمی از افراد این اتفاق بیفتد اما طبیعتا این امر برای اکثریت افراد جامعه محقق نمی شود. البته این تعداد کم نیز وابسته به خانواده شان هستند. خانواده این افراد، معمولا خانواده ای تحصیلکرده و هوشمند هستند، خانواده هایی که ازدواج والدین بر پایه اصول و ازدواج و انتخاب شان برنامه ریزی شده است و مسیر رشد درستی را برای فرزندان شان فراهم کرده اند.
ـ بله دقیقا. برای هر فرد، هر خانواده و هر اجتماع کوچک و بزرگ این مساله متفاوت است. اما به هر حال ما یک حداقل هایی را نیاز داریم. علت تاکید بر انجام مشاوره قبل از ازدواج نیز همین است که ما ببینیم دو نفری که می خواهند ازدواج کنند به بلوغ روانی و اجتماعی رسیده اند یا خیر.
ـ ما اختلاف سنی ۵ سال را مطلوب می دانیم. در این صورت می توانیم بگوییم که زمینه ها به عنوان قدم اول یعنی حداقل اختلاف سن شروع می شود. اگر مبنا را فقط سن در نظر بگیریم، می توانیم بگوییم حداقل سن ازدواج در دختران ۱۸ سال و در پسران ۵ سال بیشتر یعنی ۲۳ سال است البته با حداقل توانمندی ها، مهارت ها، حرفه و تحصیلات.
ـ این مساله هم اگر به صورت موردی در جامعه وجود داشته باشد و همراه با مشاوره های لازم، شناخت فردی و شناخت نسبت به فرد مقابل باشد، مشکلی نیست و می توان آن را پذیرفت اما به عنوان یک قانون عام مورد تایید نیست.
ـ ازدواج کردن به مفهوم این نیست که بلافاصله زوجین بچه دار شوند. البته اگر زوج سن بالاتری داشته و پختگی و تجربه داشته باشند، چنانچه بلافاصله بعد از ازدواج بچه دار شوند، مشکل چندانی نخواهند داشت. اما جوانانی که با حداقل سنینی که صحبت کردیم ازدواج می کنند نباید برای بچه دار شدن عجله کنند. شروع زندگی به معنای افزایش تعداد افراد خانواده نیست. شروع زندگی مستلزم زمان هایی است که زندگی مشترک برای یک زوج بسیار جوان معنادار شود و اصطلاحا جا بیفتد. بنابراین پاسخ به این سوال که یک دامنه وسیعی را شامل می شود، خیلی آسان نیست. اگر ازدواج در دهه سوم زندگی که مطلوب ترین زمان برای ازدواج است صورت بگیرد و در این سنین زوج صاحب فرزند شوند فاصله مناسبی بین آنها و فرزندان شان ایجاد می شود. به عنوان نمونه برای یک مرد ۳۰ ساله و یک زن ۲۵ ساله بچه دار شدن بسیار مناسب است. اما برای زوجی که در ۲۳ سالگی و ۱۸ سالگی هستند زود است و باید ابتدا تجربه کسب کنند و بعد صاحب فرزند شوند.
مریم منصوری
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
دلشوره و استرس، یکی از دغدغههای بزرگ ذهنی است که شاید برای همهی ما بارها به دلایل مختلفی در زندگی اتفاق افتاده باشد. نگرانیهایی که فکر و ذهن هر فرد را درگیر کرده و بر فعالیت روزانهی او تاثیرگذار بوده است. اما یکی از پرفشارترین استرسهایی که هر شخصی در زندگی تجربه خواهد کرد، استرس برای انتخاب همسر است. بهخصوص که امروزه با زیاد شدن آسیبهای اجتماعی و موانع ازدواج، تصمیمگیری دربارهی این مسئله مشکلتر شده و همین امر فشارهای عصبی و استرس را در افراد به وجود آورده است.
چه عواملی در فرایند انتخاب همسر باعت ایجاد استرس می شوند؟
-بالا رفتن سن ازدواج: شاید بتوان گفت از مهمترین دلایل استرس در انتخاب همسر بالا رفتن سن ازدواج است. افرادی که در سنین بالاتری ازدواج میکنند از بلوغ فکری کاملتری بهرهمند میشوند و خواستهها و معیارهای خود را بهتر میشناسد، خوشبختی و بدبختی را در زندگی افراد زیادی میبینند و سعی میکنند کمبودهایی که در زندگی اطرافیان دیدهاند را در زندگی خود جبران کنند. بنابرین در چینش معیارهای انتخاب همسر آیندهشان دچار وسواس میشوند و همین امر باعث میشود که در حین تصمیمگیری دچار استرس شده و به راحتی نتوانند برای آیندهی خود تصمیمگیری کنند.
افزایش سن ازدواج، مشکلاتی از قبیل افسردگی و از بین رفتن نشاط در جوانان، مبتلا شدن به وسواس زیاد در انتخاب همسر و افزایش اضطراب و نگرانی خصوصاً در دختران را باعث میشود.
-کمبود اعتمادبهنفس: کسانی که از اعتمادبهنفس کافی برخوردار نیستند نه تنها در انتخاب همسر بلکه در بسیاری از تعاملات اجتماعی دچار استرس و نگرانی میشوند. بسیاری از افراد به این دلیل که خود را پایینتر از دیگران میبینند و تصور میکنند نسبت به دیگران از نقاط مثبت کمتری برخوردار هستند، در انتخابهایشان دچار مشکل شده و نمیتوانند به درستی خواستههای خود را در زندگی بشناسند و همسر مورد علاقهی خود را برگزینند. این افراد از ترس اینکه فرد مقابل، او را نپذیرفته و به علتهایی مانند ضعف مالی، مشکلات خانوادگی و غیره به او جواب رد دهد، دچار استرس میشوند. بسیاری از این افراد حتی حاضر نیستند هیچ موردی را برای ازدواج بپذیرند و شانس خود را امتحان کنند.
-توقعات بیش از حد خانواده: بسیاری از ما از ترس اینکه نتوانیم توقعات و خواستههای طرف مقابلمان را برآورده سازیم، از انتخاب میترسیم. ندانستن رسمورسومات و یا نداشتن توان مالی، ما را نگران خواهد کرد. امروزه همین امر باعث شده است که بسیاری از ما اصلا به ازدواج فکر نکنیم.
-درگیری عاطفی: ممکن است با کسی رابطهی عاطفی برقرار کنید که هیچ خصوصیات مشابهی با او نداشته باشید. اما با اینکه میدانید ازدواج با فرد موردنظر شما را به خوشبختی نخواهد رساند، فراموش کردن او نیز برایتان مشکل بوده و نمیتوانید فرد دیگری را به عنوان همسر خود بپذیرید. حال دچار استرس عجیبی خواهید شد و تصمیمگیری برای شما بسیار مشکل میشود.
استرسهای موقت و ضروری! : با وجود این بسیاری از استرسهای دوران انتخاب همسر، موقت و حتی ضروری خواهند بود. گاهی استرس باعث میشود که جوانان در انتخاب شریک آیندهیشان دقت و احتیاط بیشتری به عمل آورند، زمان بیشتری را برای شناختن طرف مقابل خود اختصاص داده و با توجه بیشتری برای آیندهشان تصمیمگیری کنند.
وقتی دچار استرس میشوید: دکتر اصغریپور در گفتوگو با باشگاه فعلن مجردها گفته است؛ «جوانی که دارای هدف واقعبینانه است و اهداف بلندپروازانه برای خود در نظر نمیگیرد متفاوت از جوانی است که زیاده از حد گوشهگیر است و حاضر نیست اراده کافی به خرج دهد و در مسیر رشد هدفهای خود قرار گیرد. جوانی که خودآگاهی و خودشناسی داشته و تواناییهای خود را بشناسد و در مقابل نیز با ضعفهای خود آشنایی داشته باشد و دچار غرور و خودبینی نشود، فردی متعادل است که به اندازه خود پیشرفت میکند. از طرفی باید در زندگی یک نکته را مد نظر داشت و آن این است فردی که به خدا توکل دارد و او را یاور خود میداند و زندگیاش توأم با تلاش فردی است، کمتر به استرس دچار میشود و موفقتر است
بنابراین:
-قبل از هر تصمیمی، امید به خداوند متعال را فراموش نکنید.
-تصمیمگیری عجولانه نداشته باشید. جلسات خواستگاری متعددی بگذارید و با طرف مقابل صحبت کنید و نقاط مشترک خود را بسنجید. گفتن و شنیدن خصوصیات اخلاقی، وجوه مشترک و خواستهها، از استرس و نگرانیهای شما کم خواهد کرد.
-در انتخابتان دقت کنید و سعی کنید تصمیم نهایی را در وضعیتی بدون استرس و کاملاً منطقی، بگیرید.
-از کمبودهای خود نترسید و بدانید خداوند هیچ موجودی را کامل نیافریده است و زن و مرد در کنار یکدیگر کامل خواهند شد.
-توقعات را کم کنید تا آرامش را هم به خود و هم به همسر آیندهتان هدیه کنید. همانگونه که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «بهترین ازدواجها آن است که آسانتر انجام گیرد.» (نهج الفصاحه، ح248)
منبع: باشگاه مجردها
در این اینفوگرافیک میبینید که در سالهای اخیر دختران چه سنی با پسران چه سنی بیشتر ازدواج کردهاند.
به گزارش خبرآنلاین، این که آمار ازدواج کم شده یا زیاد، این که آمار طلاق کاهش داشته یا افزایش، ازدواج در کدام سالها کمتر بوده و در کدام سالها بیشتر و مسائلی از این دست نه تنها برای کارشناسان و تحلیلگران بلکه برای سایر افراد جامعه هم موضوعات مهم و قابل توجهی هستند. یکی دیگر از این آمار مقایسهای، بررسی گروههای سنی ازدواج دختران و پسران در سالهای مختلف است و این که دختران و پسران در کدام گروههای سنی بیشتر با یکدیگر ازدواج میکنند.
در اینفوگرافیک زیر میتوانید نگاهی داشته باشید به ازدواجهای صورت گرفته بین دختران و پسران کمتر از 20 تا بیشتر از 70 سال در سالهای 1383 تا پایان نیمه اول سال 1392 در کل کشور، بر اساس آمارهای ارائه شده سازمان ثبت احوال.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
سن ازدواج یکی از شاخصههای مهم برای ارزیابی میزان سلامت و بهداشت جسمی و روانی افراد یک جامعه محسوب میشود. در کشور ما که هنجارهای دینی نزد عموم مردم از مطلوبیت خاصی برخوردار است و جوانان بخش غالب جمعیت را تشکیل میدهند ، این ارزیابی در حوزه اخلاق اجتماعی و روحیه جمعی نیز مطرح میشود .
سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمیآید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه شود، ازدواج واجب میشود. اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.
قرآن کریم بلوغ را سن ازدواج میداند و از آن با تعبیر بلوغ نکاح یاد میکند. روایات ائمه و تفاسیر مختلف نیز بر همین موضوع صحه میگذارند؛ به طوری که شیخ طوسی سن ازدواج را سن توانایی جنسی و رغبت به تاهل میداند. یعنی سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمیآید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه شود، ازدواج واجب میشود. اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.
جوامع غربی این خلا زمانی یا در حقیقت دوره بحرانی را با روابط آزاد جنسی که پشتوانه قانونی دارد، میپوشانند اما جامعه دینی ما چنین راهکاری را برنمیتابد. بالطبع در چنین شرایطی، آشکار شدن آسیبهای دوره بحرانی ناگزیر است چرا که نه میتوان مطابق راهکار دینی، سن ازدواج را به دوران بلوغ نزدیک کرد و نه شرایط فرهنگی و اجتماعی دنیای معاصر اجازه میدهد جامعه در شرایطی سالم افزایش سن ازدواج را تاب بیاورد.
خویشتنداری فرمان خداوند متعال برای فردی است که به هر دلیل توانایی ازدواج ندارد و جنبهای موقت یا استثنایی دارد و هرگز یک راهکار عمومی برای اداره جامعه دینی محسوب نمیشود.
در این باره توسلی به آموزههای دینی مبنی بر خویشنداری تنها گزینه پیش روست که باز هم به دلیل شرایط فرهنگی روز و حاد بودن آسیبهای تاخیر در ازدواج به صورت عمومی و گسترده راه به جای نمیبرد. از زاویه دیگری نیز میتوان به این مساله نگاه کرد.
banoo.net
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
دوره ای که مردها با زن های 10 یا 20 سال کوچک تر از خودشان ازدواج می کردند، تقریبا گذشته است. امروزه ازدواج هایی که در آن زوج ها همسالند و یا ازدواج هایی که در آن زن بزرگ تر از مرد است بیشتر از قبل دیده می شود.
تفاوت سنی مناسب
اگر تفاوت سنی میان زن و مرد سه تا چهار سال باشد، از یک حد معمولی برخوردار است. این مورد بستگی به این دارد که چقدر زن و مرد بتوانند این فاصله را باور داشته باشند. این مساله را نمی توان به همه تعمیم داد و به این معنا نیست که همه کسانی که چنین اختلاف سنی ای دارند، زندگی خوبی هم دارند.
البته هرچه فاصله سنی زوجین کمتر باشد احتمال تفاهم بیشتر است. چراکه دو نفر با تفاوت سنی زیاد در دو مرحله متفاوت از زندگی هستند و نیازها و خصوصیات آنها بالطبع متفاوت است. فاصله سنی از 10 سال به بالا به دلیل اینکه تفاوت زمانی و یک دهه فاصله زندگی کردن بین دو فرد وجود دارد، مشکلاتی برای هر دو زوج به وجود می آورد. مشکلاتی چون عدم درک صحیح و متقابل، برآورده نشدن انتظارات دو طرف بعد از مدتی و بی حوصلگی فرد بزرگ تر، به خصوص احساس پشیمانی و بروز مشکلات بیشتر از عواملی هستند که بین زوج ها با فاصله سنی زیاد دیده می شوند.
یکی از معیارهای انتخاب همسر هماهنگی و تناسب بین زوجین از نظر فاصله سنی است. به هر حال افرادی که در محدوده سنی نزدیک هم باشند، تجربه ها و خاطره های یکسانی دارند و پیش زمینه فرهنگی مشابهی برای درک کردن هم خواهند داشت.
بزرگ تر بودن مرد
مرد ایرانی با خاصیت مردسالارانه ای که از گذشته در اطراف خود دیده و شنیده، مدیر بودن در خانواده و حرف آخر زدن را تعریفی از خود می داند. از سوی دیگر بزرگ تر بودن مرد نوعی توازن رفتاری را در خانواده به دنبال دارد. با این حال معیارها با گذشت زمان در حال تغییر و دگرگونی است.
حضور زنان در جامعه و فعالیت های اجتماعی آنها، توجه بیشتر آنها به تحصیلات و ارتقای علم و به دست آوردن موقعیت هایی برتر حتی بسیار معتبرتر از مردها تا حدودی باعث تغییر سن ازدواج شده و به همین خاطر است که در جامعه امروز زنانی که از همسران خود بزرگ تر هستند، بیشتر از قبل دیده می شوند.
بزرگ تر بودن زن
اگرچه هنوز مساله بزرگ بودن زن از مرد چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست اما نمی توانیم برای همه افراد، نسخه های واحد و یکسانی بپیچیم. اگر دو نفر تفاهم فرهنگی و اخلاقی داشته باشند، همسن بودن یا بزرگ تر بودن دختر از پسر، مشکل خیلی حاد و پیچیده ای نیست.
کسانی که مخالف بزرگ تر بودن زن هستند معمولا دلایل زیرا برمی شمارند:
ترس از اینکه این ازدواج ها بعد از مدت کوتاهی با شکست مواجه شود؛ به ویژه اگر این ازدواج به خاطر موقعیت مادی زن صورت گرفته باشد، همیشه موردتوجه است.
زنی که چندسال بزرگ تر باشد، معمولا انتظار دارد همسرش هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد ولی وقتی با چیزی غیر از این مواجه می شود، این فاصله را بیشتر درک می کند.
از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگ تر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با تحلیل رفتن جسم زن، احساس ناخوشایندی پیدا کند و شاید به فکر جدایی و یا ازدواج دوم بیفتد و...
درحالی که این احتمال ها تنها مختص به زن هایی نیست که از شوهرانشان بزرگ ترند بلکه ممکن است در رابطه سایر زن ها با شوهرانشان نیز اتفاق بیفتد.
چنین ازدواج هایی جنبه های مثبتی هم دارد؛ ازجمله اداره زندگی از سوی زنی آگاه و مدیر. البته به شرطی که خود فرد پذیرای شرایطش باشد و بتواند نگاه جامعه و مردم را تحمل کند. چراکه تاثیرهای منفی برخورد جامعه و اطرافیان ممکن است در زندگی بروز پیدا کند.
می توان خانواده های زیادی را یافت که با بزرگ تر بودن زن از شوهر، زندگی هایی شاد و زیبا دارند. این مساله درصورتی که عشق و علاقه طرفین به همدیگر زیاد باشد و زندگی خوبی داشته باشند مشکل ساز نخواهد شد.
همسن بودن یا نبودن
تعریف تفاوت سن و پذیرش آن، کاملا به فرهنگ و تربیت خانوادگی بستگی دارد. در مساله ازدواج درصورت فراهم بودن نیازهای اساسی و شناخت متقابل نمی توان فاصله سنی را از عوامل و عناصر اصلی دوام زندگی دانست. با این حال هرچقدر فاصله و اختلاف سنی بین زن و مرد کمتر باشد آنها به درک بهتری از یکدیگر می رسند.
زن و مرد هرچقدر تناسب و سنخیت بیشتری داشته باشند پیوند و ازدواج مستحکم تری خواهند داشت.
یکی از معیارهای انتخاب همسر هماهنگی و تناسب بین زوجین از نظر فاصله سنی است. به هر حال افرادی که در محدوده سنی نزدیک هم باشند، تجربه ها و خاطره های یکسانی دارند و پیش زمینه فرهنگی مشابهی برای درک کردن هم خواهند داشت. دختر و پسری که در سن ازدواج قرار دارند باید از نظر فکری در یک سطح قرار گیرند. تفاوت سن در فرهنگ ما اهمیت دارد ولی میزان آن را هم هیچ علم و منطقی با قاطعیت تخمین نزده است.
آنچه از سن مهم تر است...
تفاوت در سن بلوغ دختر و پسر این روند را طوری نهادینه کرده که پسرها باتوجه به دیرتر بالغ شدنشان باید از دخترها بزرگ تر باشند. با این حال فاکتور سن به تنهایی نمی تواند تضمین کننده یک ازدواج موفق باشد.
انگیزه زوج ها برای ازدواج با یکدیگر در این زمینه بسیار دخیل است. هستند کسانی که با انگیزه های اقتصادی با افرادی ازدواج می کنند که تفاوت سنی بسیار زیادی با آنها دارند؛ ازدواجی بدون پایه های عاطفی و شناخت که نبودن عامل علاقه در این نوع از ازدواج ها آنها را با شکست مواجه می کند. در این صورت نمی توان گفت شکست این زندگی تنها به خاطر بالابودن سن یکی از دو زوج بوده است.
بیشتر بدانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
http://maktoobshop.com/
در هر جامعهای خوب و بد، هنجار و ناهنجار و یا شرافتمندانه و ننگبار جز ارزشهای تعیین شده اجتماعی هستند، در واقع ارزشهای اجتماعی به عوامل و عناصری گفته می شود که اکثریت جامعه به اهمیت و اعتبار معتقدند. به طور کلی هر چیزی که برای یک نظام اجتماعی مورد نیاز، محترم و مقدس، خواستنی و مطلوب تلقی شود، جزء ارزشهای آن جامعه است و ازدواج یکی از ارزشهای قابل پذیرش در کشور ماست.
ازدواج به عنوان یک پدیده اجتماعی از جهات گوناگونی قابل بررسی ست، با توجه به اهمیت و تاثیر جریان زناشوئی بر جنبه های مختلف زندگی بررسی و مطالعه در خصوص ازدواج امری مهم و ضروری شمرده شده و از آنجا که تغییرات بنیادی و اجتماعی در هر جامعه ای، در روابط افراد تاثیر فراوانی دارد پدیده ای مثل ازدواج بسیار حائز اهمیت است.
طبق آنچه بسیاری از کارشناسان عنوان کرده اند ازدواج در درجه نخست یک قرارداد اقتصادی و اجتماعی بین دو انسان است که وقتی به اوج هماهنگی در امور مهم رسیدند، به آن متعهد می شوند.
البته نوع ازدواج و آشنایی در جوامع متفاوت است و در یک جامعه مدرن دو نفر ممکن است دوستان بسیار خوبی برای همه باشند اما هیچ وقت با یکدیگر ازدواج نکنند اما در جامعه سنتی زن و مرد قبل از ازدواج نباید بینشان دوستی باشد در واقع هر گونه رابطه ای قبل از ازدواج ممنوع بوده و حتی در برخی از خانواده ها که ریشه مذهبی قوی دارند گناه محسوب می شود.
گرچه در حال حاضر رابطه زنان و مردان در جامعه ما تغییرات فراوانی یافته و زنان به آسانی در کنار مردان به فعالیت می پردازند و در عرصه های اجتماعی فعالیت بسیاری داشته، همچنین در عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز ارتباط گسترده تری را تجربه می کنند اما این گونه زندگی و باور هنوز به طور کامل تمام جامعه را فرا نگرفته است.
در خصوص مسئله ازدواج می توان گفت که همچنان نگاه سنتی نسبت به ازدواج در کشور ما حاکم است که البته بخش وسیعی از این نگاه ناشی از تأملات مذهبی ست و نیمی از مردان و زنان ما به شکل سنتی فکر می کنند و همچنین خانواده هایی که به این نحو ازدواج می کنند فراوانند.
از سوی دیگر نیز آداب و سنن حاکم بر جامعه باعث شده ازدواج زنان در سنین پایین تری اتفاق افتاده که البته از طرف دیگر تمایمل شدید گزینش همسر جوان از جانب مردان نیز در این میان بی تاثیر نیست.
از آنجا که خانوده مهمترین بستر در نهادینه شدن سنت ها و آداب و رسوم فرهنگی و پایداترین و قدیمی ترین عامل در زمینه رشد و تربیت انسان و همچنین شناخت زمینه های مختلف برای ازدواج جوانان به خصوص دختران است، متأسفانه نخستین مشکل و بزرگترین مسئله، عدم شناخت ابعاد شخصیت زن از بعد انسانی است.
با یادآوری اینکه سهم عمده زنان در رفاه خانواده و پیشرفت جامعه تا به حال بطور کامل شناخته نشده اما مطمئناً اهمیت نقش اجتماعی زنان و نقش والدین در خانواده و تربیت و رشد کودکان قابل تأمل است. البته ناگفته نماند که تحقیقات فراوانی نشان داده است که دلیل بسیاری از طلاق ها و جدایی های امروزه در کشور ما ناشی از ازدواج به شکل مدرن است یعنی دوستی و آشنایی قبل از ازدواج!
نباید فراموش کرد که امروزه تنها جنبههای بیرونی زندگی ما نیست که تغییر کرده، بلکه دگرگونی و تغییر در شخصیترین و خصوصیترین جنبههای زندگی ما نیز ریشه دوانیده است؛ تا جایی که ازدواجهای سنتی دیروز، جای خود را به همسرگزینی آزاد امروز داده است.
طی سالهای گذشته همراه با تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در جامعه ما روی داده، بسیاری از ارزشها و هنجارهای اجتماعی نیز دستخوش تغییر و دگرگونی شده است که حتی گاهی با باورهای گذشته همخوانی چندانی نداشته و حتی در تعارض با آنها نیز قرار می گیرد که ازدواج سنتی یکی از این ارزشهاست.
در واقع تغییرات به وجود آمده در زمینه شیوههای همسریابی و ازدواج جوانان،بسیاری از خانوادهها را با مسایل متعددی روبهرو کرده ساخته به نحوی که آنها در دوراهی ازدواج سنتی و مدرن دچار سرگردانی شده اند
در گذشته ازدواج ها به صورت سنتی انجام می گرفت که امروزه با گذشت زمان و ارتباط با کشورهاى اروپایى و... گونه دیگرى از ازدواج که از آن به ازدواج مدرن یاد میشود، در جامعه ما سایه انداخته است، دراین گونه ازدواجها که بیشتر درمیان کشورهاى غربى رایج است و مطابق با فرهنگ و سنتهاى این گونه کشورها است، دختر و پسر پس از آشنایى و دوستى با یکدیگر مدتى در کنار هم زندگى کرده و یا به دوستى و برقرارى رابطهاى عاطفى میپردازند و در نهایت درصورت وجود هماهنگى و رضایت میان آنها اقدام به ازدواج میکنند و این همان چیزی ست که بدون توجه به ریشه های مذهبی و فرهنگی ما در کشورمان ریشه دوانیده است.
اینکه آیا جامعه ما با توجه به مسائل مذهبی و فرهنگی پذیرای ازدواج مدرن است یا خیر؟ سؤالی ست که باید پیش از بروز مشکلات جدید و جبران ناپذیر به آن پاسخ داد!
برخی از متخصصان عقیده دارند، نمیشود بین ازدواج سنتى و مدرن مشخص کرد که به طور قطع کدامیک موفقتر است اما براساس آمار طلاق و نگاه به اظهارنظرهاى نمونههایى که به صورت سنتى یا مدرن ازدواج کردهاند، پى میبریم که با توجه به فرهنگ کشورمان ازدواج های سنتی کمتر دچار اشکال می شود.
دکتر شهلا کاظمیپور عضو هیئت علمى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران در این خصوص اظهار داشته: هر چند در گذشته جامعه کوچکتر و بستهتر بود، امّا شیوهی انتخاب همسر سادهتر و دوام و بقاى زناشویى نیز بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینى و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواجهاى سنتى کاسته شده و به طرف ازدواجهاى مدرن حرکت میشود ولى این تحول به یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست.
وی معتقد است: به هر حال اکنون بسیارى از جوانان متقاضى ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب میکنند ولى تنوع فرهنگى، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفاً شناختهاى ظاهرى و تکیه کردن به یک سرى از معیارهاى کمّى باعث شده است ازدواجهاى مدرن در جامعهی ما آسیبپذیر باشند.
در هر حال نباید فراموش کرد که ازدواج در دین و آیین ما سنتی ست الهی و باید آن را به بهترین نحو پاس داشت.
منبع:زن فردا
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
در هزاران مصاحبه ای که در شش قاره جهان انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید، سن شما و سن طرف مقابلتان دیگر چندان اهمیتی پیدا نمی کند. اما یک واقعیت هم وجود دارد و آن این است که موقعیت هایی هست که تفاوت سنی واقعاً مهم می شود.
وقتی 17 سالتان باشد، اقدام به ازدواج با کسی که 47 ساله است، ایده چندان جالبی به نظر نمی رسد. تجربیات زندگی یک نوجوان 17 ساله تقریباً هنوز بچگانه است. اما فرد 47 ساله فردی بالغ و باتجربه است و پستی و بلندی های زندگی را پشت سر گذاشته است. این تفاوت ها می تواند چالش بزرگی در رابطه ایجاد کند. پس اشتباه نکنید.
موفقیت یک ازدواج به سطح بلوغ و تجربیات دو طرف بستگی دارد. واقعیت این است که وقتی پای عشق و ازدواج به میان می آید، فاصله سنی جادویی وجود ندارد.
اما تجربه به ما می گوید که هر چه فاصله سنی دو طرف کمتر باشد، شانس ساختن عشقی ماندگار برایشان بیشتر می شود. این تفاوت سنی چه یکسال باشد، چه 5 سال، 10 سال، یا حتی بیشتر، عشق بر همه چیز غلبه می کند. مسئله این است که ببینید واقعاً عاشق هستید یا نه، نه اینکه ببینید کسی که دوستش دارید چند سالش است. عاشق بودن خیلی مهمتر از تفاوت سنی بین دو طرف است.
به یک مثال خوب اشاره می کنیم. بابک و سوزان 48 و 37 ساله هستند. هر دو طلاق گرفته اند. می توانیم صادقانه بگوییم که هر دو آنها ازدواج هایی واقعاً بد را تجربه کرده اند. اما فعلاً این را همین جا نگه می داریم.
خوشبختانه بابک و سوزان همدیگر را پیدا می کنند! درواقع، واقعاً عاشق هم می شوند.
وقتی گوش می دهیم که چطور عشق و محبتشان را به هم توصیف می کنند واقعاً سرحال می آییم. این دو نفر نه تنها عاشق هم هستند، بلکه فهمیده اند که مورد احترام قرار گرفتن، اعتماد کردن به هم، صادق بودن و ارزش گذاشتن بر همدیگر چه ارزشی دارد.
هم بابک و هم سوزان از ازدواج اولشان بچه دارند. هر دوی آنها واقعاً بچه هایشان را دوست دارند و می خواهند به خوبی از آنها مراقبت کنند. و در واقع، هر دوی آنها حاضر نیستند کسانی را که به فرزندانشان عشق نمی ورزند را دوست بدارند. و واقعاً خوشا به حالشان!
اول رابطه کمی درمورد اختلاف سنیشان تردید داشتند. اما دیگر اینطور نیست! الان فقط به عشقشان به هم فکر می کنند و بس! سنشان دیگر اهمیتی ندارد.
خوب، دوست دارید بدانید از سه دهه تحقیق درمورد اختلاف سنی در ازدواج چه دستگیرمان شد؟ فهمیدیم که عاشق بودن و دوست داشتن همدیگر بر همه چیز غلبه می کند. اکثر ازدواج ها وقتی تفاوت سنی بین دو طرف کمتر از 10 سال است موفق تر هستند اما وقتی این اختلاف بیشتر از 10 سال باشد، احتمال موفقیت ازدواج به تدریج کمتر می شود. به عبارت دیگر، واقعاً صحت دارد که اگر اختلاف سنی بین دو طرف کمتر باشد احتمال موفق بودن رابطه بیشتر است.
اما، درمورد عشق هیچ جادویی وجود ندارد. عاشق بودن خیل مهمتر از سن است. سن مسئله ای نسبی است. مهمتر از آن، سن در رابطه خیلی کمتر از عشق اهمیت دارد. عشق بی حد و مرز است. پس عاشق باشید و تا ابد با هم بمانید.
Funshad.com
بیشتر بدانیم....
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
نتایج جدیدترین پژوهش صورت گرفته در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نشان می دهد که 50 درصد دختران به دلیل فقدان همسر مورد علاقه و دلخواه خود مجرد می مانند، 21 درصد به خاطر ادامهٔ تحصیل ازدواج نمی کنند، 10 درصد به علت بی اعتمادی به جنس مخالف (پسر) تجرد را برمی گزینند، حدود 7 درصد از دختران نیز سختی تهیّه جهیزیه و برگزاری مراسم ازدواج را دلیل مجرد ماندن خود عنوان کرده اند.
سخت گیری خانواده ها، تغییر نگرش و معیار های دختر ها و عدم تمایل پسر ها به ازدواج از دیگر عوامل افزایش سن ازدواج دختران در این تحقیق ذکر شده است.
جامعه ایران از نظم سنتی به نظم مدرن و مختصات آن مواجه شده است. در این میان یکی از مختصات این نظم مدرن در جامعه ایران افزایش سن ازدواج دختران است. بررسی علل افزایش سن ازدواج دختران، سالهاست که مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است. در جدید ترین پژوهش صورت گرفته در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران علل تأخیر در ازدواج بیش از 1200 دختر مجرد کشور در پنج شهر تهران، ساری، خرم آباد، مشهد و سنندج در میان دختران مجرد و زنان متأهل 25 تا 44 ساله بررسی شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که دخترانی که دیرتر ازدواج می کنند، از تحصیلات بالاتری برخوردارند، نگرش فرا مادی به ازدواج دارند و اعتقاد بیشتری دارند که با ازدواج هزینه فرصت های از دست رفته بیش از فرصت ازدواج است.
پدیده افزایش سن ازدواج نه فقط در ایران، بلکه حتی در سایر کشور های توسعه یافتهٔ فرا صنعتی مانند ایالات متحده امریکا نیز مشاهده می شود، به طوریکه بر اساس نتایج مطالعات موجود، سن ازدواج در این کشور از اواسط دهه 1960 به طرز برجسته ای در بین جمعیت آن افزایش یافته است.
برای اطلاع از میانگین سن ازدواج دختران و پسران ایرانی همچنین میانگین سن ازدواج در کشور های آسیایی چون هند، چین، ژاپن، استرالیا و ... اینجا را ببینید.
با این حال نتایج پژوهش صورت گرفته در دانشگاه تهران، نشان می دهد دختران بیشتر به دلیل فقدان همسر مورد علاقه و دلخواه خود مجرد می مانند.
در جدول زیر سایر دلایل تجرد دختران در افراد مورد بررسی قرار گرفته را می بینیم:
ردیف | مهمترین دلایل تجرد دختران | فراوانی (درصد) |
1 | فقدان همسر مورد علاقه و دلخواه | 49.6 |
2 | ادامه تحصیل | 20.9 |
3 | بی اعتمادی به جنس مخالف (پسر) | 10.2 |
4 | سختی تهیه جهیزیه و برگزاری مراسم ازدواج | 6.8 |
5 | سخت گیری خانواده ها | 4.3 |
6 | تغییر نگرش و معیار های دختر ها | 2.6 |
7 | عدم تمایل پسر ها به ازدواج | 2.1 |
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران