ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
امروزه در کشور ایران ، روز به روز به تعداد کسانی که آپارتمان نشین می شوند ، اضافه می شود و متاسفانه از آموزش های لازم جهت زندگی جمعی به مردم به صورت منظم و با برنامه خبری نیست . در بسیاری از موارد شاهد وقوع مشکلات فراوان در مجتمع های مسکونی هستیم که یکی از مهمترین آنها بی تفاوتی افراد در مشارکت نمودن و پذیرش مسوولیت در زندگی جمعی در آپارتمان هاست که این خود می تواند از ایجاد مکانی آرامبخش ومناسب برای ذهن خلاق آدمی جلوگیری نماید .
مهمترین عوارض ناشی از زندگی در یک محیط آپارتمانی نامناسب به شرح زیر است :
1- بی تفاوتی افراد نسبت به سرنوشت یکدیگر سبب عواقب ناخواسته ای می شود که می توان خبرهای مختلفی را که در روزنامه ها انتشار می یابد مطالعه کرده و به آنها پی برد ، نظیر وقوع فوت افراد در آپارتمان ها و گذشت چندین روز و بی اطلاعی ساکنین ، وقوع انفجار و آتش سوزی ، نشت آب و تخریب منازل ، وقوع ناراحتی و بیماریهای حاد نظیر سکته و .... که نیازمند کمک فوری اطرافیان است که به علت بی تفاوتی در کمک رسانی ،فرد مصدوم جان سپرده است ، ،برخورد و نزاع میان افراد که سبب سلب آسایش همگان می شود که این موارد باعث درهم ریختگی و ایجاد یک محیط نازیبا و آزار دهنده خواهد شد.
2-یکی از تاثیرات زندگی در جای پرتنش ، تاثیر نامطلوب بر مغز آدمی است ، به جای آنکه انسان بتواند در هنگام اوقات فراغت خود در آرامش بسر برده و در این دوره باارزش از ذهن خود برای حل مشکلات بهره مند شود و یا به تکامل آن کمک کند ، ذهن درگیر مبارزه با مشکلات جدید شده و با گذر زمان دچار خستگی و فرسودگی شده و این خود تاثیر نامطلوبی بر ذهن خلاق انسان خواهد داشت و در صورتی که مدیریت زندگی در آپارتمان ها به درستی برنامه ریزی نشود می تواند شروعی برای تاثیرگذاری نامطلوب بر خلاقیت ذهن انسان باشد .
3- بی تفاوتی افراد در محیط های زندگی جمعی سبب می شود که به مرور قوانین و مقررات و نظم و انضباط در آپارتمان از میان رفته و لذا بهترین محیط برای زندگی آن دسته از افرادی می شود که به دنبال محیط های در هم ریخته هستند نظیر معتادان ، سارقان و افراد دارای مشکلات اخلاقی ، زیرا این افراد با خیال راحت و بدون مزاحمت می توانند در این مکانها زندگی کنند و شرایط را برای دیگر خانواده ها ، عذاب آور و نا ایمن نمایند و بر عکس در مجتمع عای مسکونی که قوانین و نظم و انضباط و نظارت جمعی شدید حاکم است این گونه افراد به هیچ وجه ساکن نشده و از این مکان ها به شدت دوری می جویند چون می دانند در آینده با مشکلات مهم روبه رو می شوند .
4-آپارتمان هایی که فاقد مقررات و قوانین بوده و ظاهری نازیبا دارند سبب می شود که افراد با فرهنگ و منضبط با اولین نگاه از ساکن شدن در این گونه آپارتمان ها خود داری نموده و لذا چنین مکان هایی مستعد آن دسته از افرادی می شود که زیر بار هیچ گونه نظم و انضباطی نمی روند که در نهایت چنین آپارتمان هایی تبدیل به مکان های بسیار آزار دهنده ای برای زندگی می شوند.
5-وقتی مهمانان به یک مجتمع مسکونی مراجعه می کنند که بسیار تمیز و منظم بوده و دارای قوانین و مقررات مکتوب می باشد ، تحت تاثیر قرار گرفته و سعی می کنند که خود را با شرایط آنجا مطابقت دهند و برعکس وقتی در محیط های درهم ریخته و کثیف وارد می شوند علاوه بر نگاه تحقیر آمیز به ساکنین ، تقیدی به رعایت نظم و انضباط و مقررات از خود نشان نمی دهند و لذا این موضوع خود به یک مشکل مهم برای ساکنین تبدیل می شود که گهگاه منجر به نزاع و درگیری با مهمانان می شود که در نهایت رابطه ساکنین را بهم ریخته و سبب دشمنی و عداوت و کینه جویی در بین آنان می شود .
6-عدم مشارکت ساکنین آپارتمان ها و فرار از مسوولیت ها اگر چه در کوتاه مدت به سود افراد خواهد بود ، زیرا از زیر بار مسوولیت ها فرار می کنند ، اما در دراز مدت عواقب ناخواسته ای را در برخواهد داشت ، زیرا زمینه ساز نفرت میان افراد شده و افرادی که صادقانه زحمت می کشند ، به علت فرصت طلبی عده ای دیگر ، مسوولیت ها را رها می کنند و از طرفی به مرور زمان افراد منضبط و منظم از این گونه آپارتمان ها فرار خواهند کرد و تنها عده ای بی مسوولیت در کنار هم زندگی خواهند کرد که در این شرایط صاحبنظران بیان می کنند چنین محیطی به مکانی آزار دهنده و مصیبت بارتبدیل خواهد شد که برای همیشه آرامش از آنجا فرار خواهد کرد.
7- یک نکته مهم که باید بخاطر سپرده شود ، تاثیر گذاری محیط های پاکیزه و تمیز و با مقررات بر رشد شخصیتی کودکان و نوجوانان است ، در محیط های نازیبا و پرتنش ، کودکان و نوجوانان علاوه بر بدبین شدن نسبت به جامعه ، یاد می گیرند چگونه از مسوولیت ها فرار کنند و لذا شخصیت آنها به گونه ای تربیت می شود که هیچ گاه در زندگی و محیط های شغلی به موفقیت های قابل توجه دست نمی یابند و در کارهای گروهی شکست می خورند.
خلاصه کلام آنکه ما مجبور به مشارکت نمودن در محیط زندگی خویش هستیم ، در غیر اینصورت امیدی به خوب زندگی کردن و حاکم شدن امنیت وآرامش نخواهد بود و از طرفی در این شرایط نمی توان از مغز برای خلق اندیشه های با ارزش امید زیادی داشت .
موضوعات مرتبط: