همگی ما همزمان با تحصیل در مدارس ، درسهایی از زندگی نیز می آموزیم که هردوی آنها مهم است .مشکل اصلی این است که زندگی قبل از ما هم جریان داشته و ما را هم مانند دیگران در مسیرش با خود می برد و این در حالی است که ما تازه در ابتدای یادگیری و کسب معلومات لازم برای زندگی هستیم و تنها امیدواریم که روزی به همه ی جوانب دست پیدا کنیم ، پس بطور منطقی دانش ما همیشه عقب تر از زندگی است.
در اینجا به درسهایی از زندگی اشاره کرده ایم که براحتی می توانید از آنها بهره بگیرید :
1- طبق گفته ی Richard Carlson " چیزهای بی ارزش را نچشید " ، این بدان معنی است که خیلی از مردم خود را درگیر استرس و به انجام رساندن کارهای بی ارزش می کنند که در نهایت در مقابل اهداف اصلی زندگی ، هیچ ارزشی ندارند .وقتی آنقدر خود را درگیر این مسائل کوچک می کنیم دیگر جایی برای نیل به آرزوهایمان باقی نگذاشته ایم و از لحظات خود هیچ لذتی نمی بریم.
2- "زندگی غیر قابل پیش بینی است " و ممکن است هر لحظه شما را در شیب و فراز قرار دهد " . فقط بگویید "هرگز" و بعد ببینید چه اتفاقی می افتد . برای مقابله با گره هایی که زندگی در مسیر شما قرار داده است ، تنها با ذهنی باز و خوش بین ، به آنها خوش آمد بگویید !!
3- خسته کننده ترین واژه در هر زبان " من " است . بله تصور این است که تکرار این کلمه اعتماد به نفس را بالا می برد. ولی خوب! بیشتر وقتها همه ی آن چیزیی که در مورد خود با تکرار " من " توضیح و تعریف می کنید، واقعیت ندارد! اینکه یک نفر دائما" از خود و فضایل خود تمجید و تفسیر کند ، بسیار خسته کننده و یکنواخت است . این حالت "خود محوری " است نه "اعتماد به نفس "
4- انسانیت مهم تر از مادیات است:اهمیت روابط اجتماعی بسیار مهم تر از درجات مادی است که هر کدام از ما در مسیر آرزوها به آنها می رسیم. بدون محبت و عشق و حمایت خانواده و دوستان در زندگی ، موفقیت های مادی ، خیلی لذت بخش نخواهد بود. با ایجاد تعادل در ملاک های برتری و ارزش های خود ، از ثبات زندگی بیشتری بهره خواهید برد.
5- به غیر از خودتان ، هیچ کس دیگر نمی تواند شما را راضی کند !رضایت و راحتی ذهن شما تنها به عهده خودتان است ! بله ، روابط اجتماعی ، زندگیمان را پر بار تر می کند ، اما خوب ، شاید این روابط به تنهایی باعث شادکامی و رضایت شما نشود.
6- درجه ی کمال و شخصیت:کمالات برای هر شخص زیباست . کلام و اعمال نیک ، به دنبال خود ، اعتماد و اطمینان دوستان را در پی دارد . برای رسیدن به این درجه ، تلاش کنید .
7- بیاموزید که خود ، دیگران و حتی دشمنان خود را ببخشید:انسان جایز الخطاست ، همه ما اشتباه میکنیم ، ولی با کینه توزی و یادآوری صدمات گذشته ، تنها این خودمان هستیم که از زندگی لذت نمی بریم نه دیگران !!
8- "خنده" داروی هر "درد" است . با خوشرویی و تبسم ، دردهای خود را درمان کنید.
9- تغذیه خوب ، استراحت ، ورزش و هوای تازه ، را فراموش نکنید.سلامتی خود را دست کم نگیرید . با رعایت این نکات ، از وضعیت جسمی ایده آل خود ، لذت ببرید .
10-اراده ای مصمم ، شما را به هر چیزی که می خواهید ، می رساند .هرگز تسلیم نشوید و به دنبال رسیدن به آرزوها و اهداف خود تلاش کنید.
11-تلویزیون ، ذهن ما را بیشتر از هر چیزی نابود می کند !از تلویزیون کناره گیری کنید و با ورزش ، مطالعه و یادگیری ، ذهن خود را فعال کنید.
12- شکست را بپذیرید .هر کسی در زندگی ممکن است بارها و بارها شکست بخورد. شکست آموزنده است . به ما یاد می دهد که چطور متواضع باشیم و راه درست تری را برای جبران آن انتخاب کنیم . توماس ادیسون با شکستهای متمادی توانست به هدف خود برسد ، او می گفت :" من شکست نخوردم ، تنها ده ها هزار راه را امتحان کردم که برایم مفید نبود ! و به نتیجه نرسید !"
13- از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرید .یکی از بودائیات پیر چنین می گوید :" یک مرد دانا کسی است که از اشتباهات خود درسی نیک بیاموزد و اما داناتر کسی است که از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرد".
14- از محبت به دیگران دریغ نکنید .زندگی کوتاه است و پایان آن نامعلوم . پس سعی کنید محبت کنید تا محبت ببینید .
15- آنچنان زندگی کنید که گویی روز آخر عمرتان است !!همواره سعی کنید بهترین و مهربان ترین همسر ، رفیق و حتی مهربانترین و بهترین رئیس باشید ، تا زمان وداع با این دنیا به دنیایی زیباتر دست یابیم.
منبع:bitrin.com
موضوعات دیگر:
تأثیر کار زنان بر زندگی خانوادگی
یازده راهی که "قانون جذب" می تواند زندگی شما را بهبود بخشد
زندگی پر است از خطر. اما تنها یک خطر بزرگ هست که باید به هرقیمتی ازآن دوری کنید وآن خطر “هیچ کاری نکردن” است.همه ی ما رویاهایی داریم، رویاهایی که حتی شاید زیاد بزرگ هم نباشند ولی برایمان رسیدن بهشان سخت بنظر میرسد. دلمان میخواهد در هیجان زندگی کنیم، سفر برویم، جاهای جدید کشف کنیم و آنطور که دلمان میخواهد زندگی کنیم. ولی واقعیت اینست که به این رویاها فقط فکر میکنیم و زندگی عادی مان ادامه دارد. دلتان میخواهد رویایی زندگی کنید؟ دلتان میخواهد از روزمرگی بیرون بیایید؟ پس خیالبافی را متوقف کنید و شروع به برنامه ریزی کنید. برای شروع ادامه ی مطلب را بخوانید:
۱ . انجامش بدهید!
اگر میخواهید سفر بروید، وسایلتان را جمع کنید و بروید! اگر دنبال یک کار دیگر هستید رزومه تان را به جاهای مختلف بفرستید و برای مصاحبه به جاهای مختلف بروید! اگر میخواهید یک کتاب بنویسید، شروع کنید!
آسان است؟ ممکن است باشد، ممکن است نباشد! آیا به انجام دادنش می ارزد؟ مسلما!
کارهایی که لازمست تا آماده شوید را انجام دهید. نکته اینست که کاری که میخواهید را انجام دهید، به جای اینکه در ذهنتان به آن فکر کنید و برای خودتان بهانه های مختلف بیاورید که “نمیتوانید”
۲ . وقتی بین دوراهی غرق شدن و شنا کردن قرار میگیرید، شنا کنید!
یادتان باشد با تفاوت های فرهنگی و چیزهای متفاوتی که ممکن است ببینید، نجنگید، ابتدا مشاهده کنید، یاد بگیرید و سپس در آن شنا کنید. به جای غرق شدن باید شنا کردن را یاد بگیرید.
۳ . انتظارات را از ذهنتان پاک کنید.
ممکن است در سفری به یک جنگل وحشی و تودرتو بربخورید، برای کسی که در شهر زندگی کرده است، جنگل نماد ترس است. فیلم های ترسناک پراست از صحنه های ترسناک جنگل و کسانی که دیگر از آن برنمیگردند. این یک مثال است. یادتان باشد باید ذهنتان را باز نگهدارید اگر دنبال ماجراجویی هستید. هیچوقت نمیدانید زندگی چه پیش روی شما قرار میدهد و چرا. پس داخل جنگل بروید و از زیبایی شگفت انگیزش لذت ببرید!
۴ . از اشتباه کردن نترسید!
وقتی یک زبان جدید میخواهید یاد بگیرید اگر به آن زبان صحبت نکنید و از اشتباه کردن بترسید، هرگز موفق نمیشوید. کلا هرچیزی جدید که میخواهید یاد بگیرید، تا میتوانید اشتباه کنید. دراینصورت آدم های دوروبرتان اشتباهتان را تصحیح خواهند کرد و شما یاد خواهید گرفت.
۵ . در حیرت و شگفتی زندگی کنید!
وقتی به یک جای جدید میرویم یا یک شغل جدید را شروع میکنیم، دنیایمان پر میشود از شگفتی و هیجان، همه چیز خیلی خوب و جدید است. بعد وقتی زمان میگذرد شروع به عادی شدن میکند. شگفتی و جذابیت شروع به محو شدن میکند.
حتی اگر در یک محل یا یک محیط کار به مدت طولانی بوده اید، هنوز هم چیزهای زیادی برای کشف کردن و لذت بردن وجود دارد. یک عینک شگفتی به چشمانتان بزنید و تلاش کنید دنیای همیشگی هرروزتان را یک دنیای دیگر پر از شگفتی ببینید.
از نتیجه ی این تغییر شگفت زده خواهید شد.
۶ . با کسانی که دوستشان دارید ارتباط داشته باشید.
در سفر میتوانید غرق ماجراجویی شوید و یادتان برود با کسانی که دوستشان دارید ارتباط داشته باشید، ولی خیلی خوب است که به خانواده و دوستانتان یادآوری کنید که دلتنگشان هستید. همیشه شنیدن صدای آنها از پشت تلفن و اسکایپ میتوانید حس خوبی بدهد.
ماجراجویی تمامش چیزهای خوب نیست، بسیاری سختی ها در راهتان وجود خواهند داشت ولی مهمترین چیز اینست که وقتی دنبال رویایتان میروید،درانتها همیشه عالی خواهد بود.
زندگی پر است از خطر. اما تنها یک خطر بزرگ هست که باید به هرقیمتی ازآن دوری کنید وآن خطر “هیچ کاری نکردن” است.همه ی ما رویاهایی داریم، رویاهایی که حتی شاید زیاد بزرگ هم نباشند ولی برایمان رسیدن بهشان سخت بنظر میرسد. دلمان میخواهد در هیجان زندگی کنیم، سفر برویم، جاهای جدید کشف کنیم و آنطور که دلمان میخواهد زندگی کنیم. ولی واقعیت اینست که به این رویاها فقط فکر میکنیم و زندگی عادی مان ادامه دارد. دلتان میخواهد رویایی زندگی کنید؟ دلتان میخواهد از روزمرگی بیرون بیایید؟ پس خیالبافی را متوقف کنید و شروع به برنامه ریزی کنید. برای شروع ادامه ی مطلب را بخوانید:
۱ . انجامش بدهید!
اگر میخواهید سفر بروید، وسایلتان را جمع کنید و بروید! اگر دنبال یک کار دیگر هستید رزومه تان را به جاهای مختلف بفرستید و برای مصاحبه به جاهای مختلف بروید! اگر میخواهید یک کتاب بنویسید، شروع کنید!
آسان است؟ ممکن است باشد، ممکن است نباشد! آیا به انجام دادنش می ارزد؟ مسلما!
کارهایی که لازمست تا آماده شوید را انجام دهید. نکته اینست که کاری که میخواهید را انجام دهید، به جای اینکه در ذهنتان به آن فکر کنید و برای خودتان بهانه های مختلف بیاورید که “نمیتوانید”
۲ . وقتی بین دوراهی غرق شدن و شنا کردن قرار میگیرید، شنا کنید!
یادتان باشد با تفاوت های فرهنگی و چیزهای متفاوتی که ممکن است ببینید، نجنگید، ابتدا مشاهده کنید، یاد بگیرید و سپس در آن شنا کنید. به جای غرق شدن باید شنا کردن را یاد بگیرید.
۳ . انتظارات را از ذهنتان پاک کنید.
ممکن است در سفری به یک جنگل وحشی و تودرتو بربخورید، برای کسی که در شهر زندگی کرده است، جنگل نماد ترس است. فیلم های ترسناک پراست از صحنه های ترسناک جنگل و کسانی که دیگر از آن برنمیگردند. این یک مثال است. یادتان باشد باید ذهنتان را باز نگهدارید اگر دنبال ماجراجویی هستید. هیچوقت نمیدانید زندگی چه پیش روی شما قرار میدهد و چرا. پس داخل جنگل بروید و از زیبایی شگفت انگیزش لذت ببرید!
۴ . از اشتباه کردن نترسید!
وقتی یک زبان جدید میخواهید یاد بگیرید اگر به آن زبان صحبت نکنید و از اشتباه کردن بترسید، هرگز موفق نمیشوید. کلا هرچیزی جدید که میخواهید یاد بگیرید، تا میتوانید اشتباه کنید. دراینصورت آدم های دوروبرتان اشتباهتان را تصحیح خواهند کرد و شما یاد خواهید گرفت.
۵ . در حیرت و شگفتی زندگی کنید!
وقتی به یک جای جدید میرویم یا یک شغل جدید را شروع میکنیم، دنیایمان پر میشود از شگفتی و هیجان، همه چیز خیلی خوب و جدید است. بعد وقتی زمان میگذرد شروع به عادی شدن میکند. شگفتی و جذابیت شروع به محو شدن میکند.
حتی اگر در یک محل یا یک محیط کار به مدت طولانی بوده اید، هنوز هم چیزهای زیادی برای کشف کردن و لذت بردن وجود دارد. یک عینک شگفتی به چشمانتان بزنید و تلاش کنید دنیای همیشگی هرروزتان را یک دنیای دیگر پر از شگفتی ببینید.
از نتیجه ی این تغییر شگفت زده خواهید شد.
۶ . با کسانی که دوستشان دارید ارتباط داشته باشید.
در سفر میتوانید غرق ماجراجویی شوید و یادتان برود با کسانی که دوستشان دارید ارتباط داشته باشید، ولی خیلی خوب است که به خانواده و دوستانتان یادآوری کنید که دلتنگشان هستید. همیشه شنیدن صدای آنها از پشت تلفن و اسکایپ میتوانید حس خوبی بدهد.
ماجراجویی تمامش چیزهای خوب نیست، بسیاری سختی ها در راهتان وجود خواهند داشت ولی مهمترین چیز اینست که وقتی دنبال رویایتان میروید،درانتها همیشه عالی خواهد بود.
ازدواج کردن مقوله ای متفاوت از زندگی مشارکتی است چرا که انتظارات و توقعاتی که در زندگی مشترک میان زوجین وجود دارد، کاملا متفاوت از زندگی مشارکتی است.
ریشه مشکل، نگرش یکی از طرفین یا هر دو نفر آنهاست نه خود مشکل. در روابطی که احترام متقابل حاکم است، طرفین سعی می کنند دیدگاه یکدیگر را درک کنند و به دیدگاه یکدیگر احترام بگذارند.
اکثر زن و شوهرها نمی توانند مشکل واقعی را مشخص کنند. معمولا اینکه چه کسی کارهای خانه را انجام دهد، چطور پول خرج کنند و.. اصل مساله نیست. البته اختلاف نظرها را باید رفع کرد ولی زوجین باید مشکل واقعی را بشناسند. وقتی مشکل واقعی شناخته شد، اختلاف نظرهای ظاهری رفع می گردد.
هنگام اختلاف، ساده ترین راه این است که دنبال تغییر دادن همسرمان باشیم. ولی راه موثر تر این است که از خودمان بپرسیم" چه کار می توانم بکنم تا رابطه ما عوض شود؟" با متمرکز شدن روی اینکه خودتان می خواهید چه کار کنید و ملزم نکردن همسرتان به تغییر، جوی ایجاد می کنید که امکان توافق در آن وجود دارد.اگر چه راه حل نهایی در گرو تغییر رفتار هر دو نفر است ولی تمایل به تغییر کردن و تصمیم گرفتن برای تغییر کردن، امری کاملا شخصی است.
اگر به جای بگو مگو، با یکدیگر همکاری کنید، زمینه ای فراهم خواهد شد که ببینید جهت حل اختلافاتتان چه کار باید بکنید.
وقتی زن و شوهر فهمیدند مشکل واقعی چیست، یکی از آنها راه حل پیشنهاد می دهد. دیگری یا راه را می پذیرد یا آن را اصلاح می کند و یا راه حل دیگری را ارائه می دهد. ایجاد جو بده-بستان از همه روشهای دیگر موثر تر است. بسیار مهم است که طرفین حق دخالت داشته باشند زیرا اگر یکی از طرفین از این حق طبیعی محروم شود، زندگی زناشویی مستعد پذیرش اختلافات بسیاری می گردد. اما هنگامی که هر یک از طرفین در حل اختلاف مشارکت داشته باشند، به راه حل هایی می رسند که هر دو، آن راه حلها را قبول دارند و راه حل ها در راستای اهداف مشترکشان هستند.