وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
این موضوع را میتوان به دو مقصود حمل کرد: یکی منظر «فقهی»، یعنی احکام حلال و حرام و مجازات آن چیست؟ و دیگری منظر نگاه و جایگاه. یعنی مثلاً قرآن به این رفتار چه نگاهی دارد و چه فرموده است؟
بدیهی است که «منظر فقهی» موضوع بحث ما نمیباشد، چرا که اولاً تمامی احکام فقهی در قرآن نیامده است، بلکه فرموده است از حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اخذ کنید، مثل احکام رکعات نماز که اصلیترین عبادت و ستون دین است – و دیگر آن که ما نوعاً فقیه و مجتهد نیستیم که بخواهیم با رجوع به قرآن کریم و حتی احادیث و سایر منابع، استنباط و استخراج و بیان احکام نماییم. لذا برای اطلاع از احکام جزایی همجنسبازی مردان یا زنان، باید به فقه رجوع کرد. این یک حقهی وهابیت است که رایج کردهاند هر حکم فقهی را میپرسند در کدام سوره و آیه آمده است؟ چرا که آنان بدون هیچ حجتی به «حسبنا کتاب الله» و ظاهر آیات بسنده کردهاند و ما به حکم خداوند متعال در آیات بسیار، تابع «اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم» هستیم و تفسیر و تأویل آیات و نیز شرح و بیان احکام را از آنان اخذ میکنیم:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُۆْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً» (النساء، 59)
ترجمه: اى کسانى که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و از فرستاده او و صاحبان امرتان (که جانشینان معصوم پیامبرند) اطاعت نمایید. پس اگر درباره چیزى (از امور دین یا دنیا) نزاع داشتید آن را به خدا و رسولش برگردانید (اختلاف در دین را به وسیله فقیه و اختلاف در دنیا را به واسطه قاضى به کتاب و سنّت بازگردانید) اگر ایمان به خدا و روز واپسین دارید، این (براى شما) بهتر و خوش عاقبتتر است.
اما در خصوص منظر دوم، یعنی نگاه به همجنسگرایی، مذمّت و نکوهش و منع آن، مباحث بسیاری در قرآن کریم وجود دارد که ذیلاً به برخی از آنها اشاره میگردد:
الف – نظام خلقت و آرامش
خلقت علیمانه و حکیمانه و بر اساس نظم است. رعایت این نظم در هر امری، موجب آرامش میگردد و عدم رعایت آن آرامش (تسکین) و بالتبع رشد در هر زمینهای را مختل میسازد. از این رو میفرماید: شما را زوج (زن و مرد) آفریدم و برای شما همسری و عشق، محبت و جاذبه فیمابین را قرار دادم « لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا» تا با آنها به آرامش دستیابید. پس هر گونه جایگزینی و هنجارشکنی در امور و روابط همسری که «زناشویی، همبستری یا جماع» از اهمّ آن است، سبب میشود که آرامش فردی [جسمی، روانی، روحی، اخلاقی، ایمانی و ...] به هم بریزد و بالتبع آرامش اجتماعی [اخلاقی، امنیتی، اقتصادی، حتی سیاسی و ...] نیز مختل گردد (چنان چه امروزه در امریکا و اروپا شاهد این ناآرامی فردی و اختلال اجتماعی هستیم):
«و َمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (الرّوم – 22)
ترجمه: و از نشانههاى او این است که از خودتان (نوع انسان، نه ملک یا جن یا حیوان) همسرانى براى شما آفرید تا در کنارشان آرام گیرید، و میانتان دوستى و مهربانى نهاد. آرى در این [نعمت] براى مردمى که مىاندیشند نشانههایى است.
هم جنسگرایی، جهالت و اسراف است:
بدیهی است که حرکت در جهت خلاف نظام آفرینش در هر امری و از جمله ارضای غریزه شهوت جنسی، از یک سو «جهالت» است و از سوی دیگر «اسراف».
جهالت است، چون عامل به آن نه تنها راه درست و کامل لذت و ارضای شهوت را نمیداند و به خلافی عمل میکند که حتی حیوان نمیکند، بلکه خلاف طبیعت خود و نظام خلقت حرکت میکند – پس این عمل او، صرفاً از روی شهوت نیست، بلکه در اصل از جهالت است:
«أ َئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» (النّمل، 55)
ترجمه: آیا شما به جاى زنان از روى شهوت با مردها در مى آمیزید [نه] بلکه شما مردمى جهالتپیشهاید.
و اسراف است به خاطر آن که «نعمت جنسیت» و نیز حقوق خود، هم جنسان و جنس متفاوت و هم چنین نعمت سلامت و کمال فردی و اجتماعی را ضایع میکند.
«إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ» (الأعراف، 81)
ترجمه: همانا شما از روى شهوت به جاى زنان با مردان مىآمیزید، (نه تنها در این امر متجاوز از فطرتید) بلکه شما (در هر کارى) گروهى اسرافکارید.
کیفر و استحقاق عذاب
خداوند متعال در قرآن کریم از دو قوم قدرتمند و غنی به نامهای «قوم لوط» و «اصحاب الرّس» یاد میکند. دو قومی که به رغم برخورداری از ثروت و قدرت و آسایش و آرامش در زندگی، از یک سو به بت پرستی و تکذیب نبی خود روی آوردند و از سوی دیگر به عمل شنیع همجنسگرایی پرداختند و هر دو قوم با عذاب الهی به طور کلی نابود شدند. در حالی که در هیچ کجا تصریح نشده است که قومی به خاطر رواج «زنا» به طور کلی نابود شده باشد.
در قوم لوط، همجنسگرایی بین مردان رواج یافت و متقابلاً در قوم «رس»، همجنسگرایی بین زنان رواج یافت. چنان چه از امام صادق علیهالسلام نقل شده است:
«زنانی بر امام صادق وارد شدند و زنی از آنان از همجنس بازی زنان سۆال کرد و امام فرمود حد آن حد زنا است. زنی گفت: در قرآن سخنی از (هم جنس بازی زنان) آمده؟ امام فرمود: آری. اصحاب رس به این فساد گرفتار بودند». بنا بر این اگر خداوند ما را فقط به قرآن ارجاع داده بود، شما حق داشتید بگویید چون در قرآن در مورد مجازات زنای محصن و محصنه و هم جنس بازی کیفری خاص ذکر نشده، پس کیفر زنای محصن و محصنه، همان کیفر زنا است و هم جنس بازی هم کیفر ندارد و حداکثر باید تنبیه شود.» (من لا یحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 42 – 43)
(دقت شود در این نقل ضمن بیان رذیلت اصحاب الرّس، تصریح شده که منشأ احکام، فقط آیات قرآن کریم نمیباشد).
«وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِینَ … إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْیَةِ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُون» (العنکبوت، 28 تا 34)
ترجمه: و [یاد کن] لوط را هنگامى که به قوم خود گفتشما به کارى زشت مىپردازید که هیچ یک از مردم زمین در آن [کار] بر شما پیشى نگرفته است … ما بر مردم این شهر به [سزاى] فسقى که مىکردند عذابى از آسمان فرو خواهیم فرستاد.
«وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَیْنَ ذَلِکَ کَثِیرًا» (الفرقان، 38)
ترجمه: و عاد و ثمود و اصحاب رسّ و بسیاری نسلها را که میان آنها بودند [هلاک کردیم].
منبع:tebyan.net
1- قبل از هر اقدامی چه خوب است با مراجعه به روان پزشک و انجام برخی معاینات و آزمایشات، از ترشح عادی و نرمال غدد درونریز خود مطمین شوید. چه بسا در اثر ترشح غیرعادی غدد درون ریز چنین تمایلاتی به وجود آمده و با تنظیم ترشح غدد با مصرف دارو تمایلات جنسی شما نرمال شده و به سادگی درمان خواهد شد. یادآوری می شود از مراجعه به روان پزشک امتناع نکنید و خجالت نکشید، که این مسأله احتمالا یک مشکل جسمانی است و همچون دیگر مشکلات قابل درمان. باید درمان شده و قبل از تشدید بیماری، آن را حل کرد.
2- عدم توجه به ذهنیت ها و افکار مبتنی بر تمایل به همجنس و عدم تمایل به جنس مخالف. هیچ گاه به خود تلقین نکنید که: «من به جنس مخالف هیچ علاقهای ندارم و نمیتوانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم». هیچ گاه به خود تلقین نکنید که «علاقه به همجنس و تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف در وجود من نهادینه شده است و امکان تغییر آن وجود ندارد»، چون اولا این گونه نیست و شما با تلاش خود میتوانید این مشکل را برطرف سازید، و ثانیا، این تصور جلوی هر گونه تلاش اصلاحی شما برای تغییر را میگیرد.
3- گاهی اوقات شیطان برای وادار کردن آدمی به گناه از این کانال بهره می گیرد یعنی مسیر هر گناهی را به شکلی هموار می سازد در اینجا نیز مسیر آلوده شدن به برخی گناهان از کانال پشت کردن به جنس مخالف و ازدواج می گذرد و این نوع افکار و ذهنیت مقدمه ی ورود به آن وادی است باید با این گونه افکار که جز افکار شیطانی نام دیگری بر آن نمی توان نهاد باید به مقابله پرداخت یعنی ذره ای در شیطانی بودن این افکار تردید نداشته باشید.
4 - صحنه هائی از زندگی که در آن شخص همجنس گرا نقش یک مرد، پدر، همسر و پسر خانواده را بر عهده دارد تصور کند و به آن بال و پر دهد و نقش خود را پر رنگ و کاملا مردانه بیان کند. لازم است این تصویر گری را در قالب ذهن پروری و نوشته ها و رفتار روزانه و تمام حالات واقعی و خیالی و... استمرار دهید. در یک کلام به مرد بودن خود فکر کند، و همانگونه عمل کند، زندگی مردی و اجتماعی خود را تعقیب کند اگر شش ماه با این طرز تفکر زندگی کند برای همیشه از آن افکار رهائی خواهد یافت.
5- اجتناب از نگاه شهوتآمیز به پسرها. مراقب نگاه خود باشید و همان طور که از نگاه شهوت آمیز به جنس مخالف اجتناب میکنید از نگاه هوس آلود به پسرها نیز بپرهیزید. چون از نظر شرعی، نگاه از روی شهوت به همجنس هم حرام است. رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله فتنه جوان زیبا را از فتنه دختر باکره بیشتر دانسته است (وسائل الشیعه، ج 14، ص 257).
6 - اجتناب ازتمام ارتباطها، مکانها و موقعیت هائی که انجام اندیشه همجنس گرایی را تداعی می کند.
7- افکار خود را کنترل کنید. سعی کنید به افکار هوسآلود در مورد رابطه جنسی با همجنس فکر نکنید. هیچگاه در ذهنتان به این افکار بال و پر ندهید و آن را برای خود نیارایید. برای این کار، تلاش کنید تنها نمانید، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان میآید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغتان آمد، آن را قطع کنید، از جای خود برخیزید و به میان دوستان یا اهل خانواده بروید و تا زمانی که این افکار کاملا از ذهنتان خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکنید.
8- توجه به آثار و عواقب همجنس بازی: انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند. از امام صادق علیهالسلام در مورد فلسفه تحریم لواط سؤال شد، فرمود: اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زنها بی نیاز می شدند و این باعث قطع نسل انسان می شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعی می گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می آورد. ازدواج شرعی، چون موافق فطرت است، به فرمایش قرآن آرام بخش است (سوره روم، آیه 21). ولی هم جنس بازی و لواط، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی نداشت، تأثیر سوء دارد، یعنی نه تنها فاعل و مفعول با این عمل به آرامش نمی رسند، بلکه بر تحیر و سرگردانی آنها افزوده می شود. به همین دلیل روایات زیادی درباره هم جنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعه آن روایات، می توان به پلید بودن این عمل پی برد. قطعاً روایات در جلوگیری از این عادت ناپسند مؤثر است. پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) فرمودهاند: هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر میشود، آن چنان که تمام آبهای جهان او را پاک نخواهند کرد و خداوند او را غضب میکند و از رحمت خویش دور میدارد و دوزخ را برای او آماده ساخته و چه بد جایگاهی است. سپس فرمود: هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه درمیآید (وسائل الشیعه، ج 14، ص 249). البته واضح است که با توبه، این گناه مانند گناهان دیگر بخشیده میشود.
9 - از خوابیدن با پسر در یک بستر اجتناب کنید: رسول خدا صلی الله وعلیه وآله می فرماید: بستر فرزندان خود را از سن ده سالگی جدا سازید، یعنی دو برادر یا دو خواهر یا برادر و خواهر زیر یک لحاف نخوابند (وسائل الشیعه، ج 14، ص 171).
10- قطع ارتباط با دوستانی که انسان را به سمت این گونه رفتارها و افکار دعوت می کنند و همچنین دوری از موقعیت هایی که وقتی در کنار آنها قرار می گیرد این افکار را برایش تداعی می کنند.
11- نهایت تلاش خود را بکنید که بیکار نباشید. برای این کار، برای ساعات شبانه روز خود برنامه ریزی کنید. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و... پر کنید.
12- روابط اجتماعیتان را گسترش دهید. سعی کنید روابطتان را با دوستان و همکلاسیهای خوبی که دارید توسعه دهید. با آنان به گردش، سینما، کوهنوردی، شنا، و... بروید و از تنها ماندن دوری کنید. به هر حال، سعی کنید تا حد امکان از انزوا و گوشهگیری به در آیید.
در روزها و موقعیت های نخستین، عمل کردن به این راهکارها و دل بریدن از این حالت سخت و چه بسا ناممکن جلوه کند اما باید توجه داشته باشید که به گفته ی علی(ع) «با ارزش ترین کارها دشوارترین آنهاست» پس این حالت نشان از ارزشمندی و اهمیت تصمیم شخص دارد و باید در مسیر عمل کردن به این تصمیم بجا و ارزشمند گامهای بهتر و بلندتر بردارد.
نکات مهم وقابل توجه
1- حساس ترین دوره ی زندگی جوانی است می توان گفت سعادت وشقاوت انسان در این دوره رقم می خورد بنابراین درک این مطلب در پیدا کردن مسیرها وهمچنین کنترل غرایز نقش مهمی دارد.
2- موارد تحریک کننده اعم از شنیدنی ها، خواندنی ها، افکار و... همانند جرقه ای است که کنار مواد محترقه قرار گرفته در این صورت نتیحه ای جز اشتعال و آتش سوزی مورد انتظار نخواهد بود.
3- معنویات به ویژه نماز نیروهای خارق العاده ای هستند که خداوند آن ها را قرارداده تا او در دام شیاطین گرفتار نشود.
4- تلقین در جهت منفی و مثبت اثر خود را به همراه دارد پس سیگنال های منفی راباید کنار گذاشت.
5- آنچه اهمیت دارد تعدیل وکنترل غریزه جنسی است واین مهم میسر نمی شود مگر با دور کردن نفس از محرمات ومحرک هایی که خود شخص آن ها را بیشتر از همه می شناسد.
6- اگر چه لذائذ حرام ونامشروع در ابتدا، قدری خوشایند بوده اما اگر دقت کنیم خواهیم دید بعد از مدتی پشیمانی، ندامت وکدورت رابرای انسان به ارمغان می آورد.
7- دستور قرآن برای کنترل غریزه جنسی راهگشا است. قرآن می فرماید: جوانان مجرد باید ازدواج کنند واگر نمی توانند عفت به خرج دهند. در واقع راه سومی وجود ندارد واگر باشد به ضرر انسان می باشد.
8- به دستورات شرعی اعتماد کرده و یقین داشته باشید سعادت شما در گرو اطاعت از دستورات دینی می باشد.
9- رسیدگی به خواهش ها نفس را قوی تر کرده وتداوم این کار باعث ضعیف شدن انسان در مقابل نفس خواهد شد.
10- به خود امیدوار بوده و مصمم باشید که می توانید همه ی گناهان را ترک کنید.
11- از خداوند وائمه ی اطهار (علیهم السلام) کمک بگیرید و بدانید اقدام شما برای حل مسایل نفسانی نشان از پاک بودن طینت و توجه خداوند به شما است در این صورت طرد شدن کاملا بی معنی خواهد بود.
12- توبه یعنی تولد دوباره و باز کردن فصل جدید در زندگی.
13- برای ترک گناه روحیه ای شاد و همراه با نشاط لازم است و با ناراحتی و نا امیدی به جنگ گناهان نمی روند.
14- در خانه خدا همیشه به روی بندگانش باز بوده وخداوند از بازگشت بنده اش بسیار خوشحال می گردد.
15- فراموش نکنید بهترین کار کنترل افکار مخربی است که سراغ انسان می آید پس باید اوقات خالی خود را با برنامه های مفید پر کرده، برای زندگی برنامه ریزی داشت و از تنهایی وبیکاری پرهیز نمود.
16- از ازدواج ناامید نباشید. اگر مدتی تمایل خود را به همجنس کنترل کنید، به تدریج خواهید دید که شما هم مانند هر جوان دیگری به جنس مخالف علاقه دارید و خواهان ازدواج هستید.
17- شکست در این اقدام امری طبیعی است ولی مهم این است که شکست باعث پیمودن راه باشد نه توقف در مسیر.
18- هر کاری که عادت انسان شده باشد یک شبه قابل تغییر نیست. در این راه، باید با آگاهی و پشتکار قدم برداشت.
19- باز هم تکرار می کنم ازدواج بهترین گزینه است.
20- شکست در این اقدام امری طبیعی است ولی مهم این است که شکست باعث پیمودن راه باشد نه توقف در مسیر.
منابعی که شما می تواند اطلاعات بیشتری در این موضوع به شما دهد:
ضمنا برای افزایش آگاهی های خود در این موضوع می توانید به کتاب های زیر مراجعه نمایید:
1. روان شناسی رفتار جنسی، محمد باقر کجباف، نشر روان، تهران، 1381
2. خلاصه روانپزشکی، کاپلان - سادوک، ترجمه نصرت الله پور افکاری، انتشارات آزاده، تهران، 1373.
3. روانشناسی جرائم و انحرافات جنسی، مسعود انصاری، چاپ دوم، تهران، 1359، نشر کتابفروشی اشراقی
همجنس گرایی چه درمیان مردان باشد و یا زنان، در اسلام از گناهان بسیار بزرگ است و هر دو دارای حد شرعی است. حد همجنس گرایی در زنان پس از چهار بار اقرار و یا ثبوت بوسیله چهار شاهد عادل (به شرایطی که در فقه گفته شده) صد تازیانه است و بعضی از فقها گفته اند اگر زن شوهر داری این عمل را انجام بدهد حد او اعدام است.( تفسیر نمونه، ج 8، ص 193)
روایاتی که در مذمت همجنس گرایی از پیشوایان اسلام نقل شده آن قدر زیاد و تکان دهنده است که با مطالعه آن هر کس احساس می کند که زشتی این گناه به اندازه ای است که کمتر گناهی در پایه آن قرار دارد.
از جمله در روایتی از پیامبر(ص) می خوانیم: «هنگامی که قوم لوط آن عمل ننگین را انجام دادن (مردها به مرد و زنها هم به زنان اکتفا کردند) زمین آن چنان ناله و گریه سر داد که اشکهایش به آسمان رسید و آسمان چنان گریه کرد که اشک هایش به عرش رسید در این هنگام خداوند به آسمان وحی فرستاد که آنها را سنگ باران کن و به زمین وحی فرستاد که آنها را فرو بر».( تفسیر نمونه، ج 8، ص 193)
در روایت دیگری از امام علی(ع) می خوانیم که فرمود: از پیامبر(ص) شنیدم چنین می گفت: «لعن الله المشتبهین من الرجال بالنساء و المشتبهات من النساء بالرجال؛ لعنت خدا بر آن مردانی باد که خود را شبیه زنان می سازند، (با مردان آمیزش جنسی می کنند) و لعنت خداوند بر زنانی باد که خود را شبیه مردان می کنند (با هم مساحقه می نمایند)» (وسائل الشیعه، ص 255، ح 14) صاحب جواهر یکی از فقهای بزرگ شیعه می فرماید: «از بعضی از ائمه(ع) روایت شده مساحقه در زنان مثل لواط در مردان می باشد لکن مجازات مساحقه صد تازیانه می باشد زیرا در مساحقه آلتی داخل آلت دیگر نمی شود. در روایت دیگر است که مساحقه، زنای اکبر است که دختر ابلیس در زنان ایجاد کرده همان طور که ابلیس لواط را ایجاد کرده است.»( جواهر الکلام، ج 41، ص 388)
و نیز در روایت آمده است: «زنی از امام صادق(ع) درباره مساحقه سؤال نمود حضرت فرمود: حد زناکار را دارد زن گفت: چگونه؟ در حالی که در قرآن ذکر نشده است، امام فرمود: چرا در قرآن ذکر شده است زیرا آنان با این کارشان جز اصحاب «رس» هستند.»( وسائل الشیعه، ج 14، ص 262، ح 8)
در دنیای غرب که آلودگی های جنسی فوق العاده زیاد است برای توجیه عملشان می گویند با هیچ گونه منعی طبی برای آن سراغ نداریم، ولی آنها فراموش کرده اند که اصولا هر گونه انحراف جنسی در تمام روحیات و ساختمان وجود انسان اثر می گذارد و تعادل او را بر هم می زند، زیرا مرد و یا زنی که تمایل به جنس موافق دارند هیچ کدام یک مرد و زن کامل نیستند، در کتاب های امور جنسی «هموسکچوآلیسم» (همجنس گرایی) به عنوان یکی از مهم ترین انحراف ذکر شده است. ادامه این کار تمایلات جنسی را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجا می کشد و احساسات طبیعی را از بین برده و موجب سرگردانی روانی و روآوری به مواد مخدر و مشروبات الکی و انحرافات اخلاقی دیگر خواهد شد.
بنابراین مساحقه، مخالف با فطرت سالم و الهی انسان است و طبق روایات فراوان مرتکب آن مستوجب لعن خداوند متعال و فرشتگان می گردد، و حتی در در برخی از روایات همان گونه که ملاحظه شد از این عمل به زنای اکبر یعنی بزرگترین زنا تعبیر شده است.
این انحراف را همانند دیگر انحرافات جنسی میتوان یک بیماری قلمداد کرد که دامنه ابتلاء به آن بسیار متنوع و تابع شرایط بسیاری است و نوع درمان آن نیز با توجه به علل اولیه متفاوت خواهد بود.
(نکته جالب توجهی که قبل از ورود به بحث درمان همجنس گرائی باید بدان پرداخت شیوع این عمل در میان نوجوانان خصوصا پسر و برطرف شدن خود بخود این عادت همزمان با ورود یک جنس مخالف به فضای عاطفی وجنسی نوجوان است که با توجه به این مقوله آمار حقیقی افراد مبتلا به همجنس بازی به شدت کاهش خواهد یافت)
علل فردی
این علت معمولا از ناهماهنگی هورمونی نشات میگیرد به گونه ای که فرد میزان هورمون متعلق به جنس مخالف را بیش از حد نیاز دارد و یا اینکه از لحاظ هورمون جنسی متعلق به جنس خود دچار کمبود است که این فاکتور غالبا به صورت ژنتیکی به فرد میرسد ویا فرد از لحاظ تغذیه ای و یا آب و هوائی در نقطهای قرار میگیرد که این هورمونها در او رشد میکنند که البته اوج این اختلالات از زمان بلوغ آغاز میشود و در صورت تشخیص به موقع و تجویز هورمون لازم که البته مقدار و نوع مصرف آن باید با هماهنگی پزشک متخصص غدد باشد به راحتی قابل درمان است اما با توجه به مخفی بودن تمایلات جنسی در جوامعی چون ایران این انحراف دامانگیر فرد است و تا سنین پیری نیز این انحراف والبته در اشکال بسیار متاسف کننده دیده میشود.
علل اجتماعی
علل اجتماعی این انحراف نیز بسیار متنوع و البته تاثیر گذار است به گونه ای که فرد همجنس باز با حداقل تمایلات درونی و به شرط فراهم بودن شرایط اجتماعی در سراشیبی انحراف جنسی قرار میگیرد در حالی که بدون این شرایط شیوع این انحراف به حداقل خواهد رسید
1-تجاوز جنسی از سوی بزرگسالان : این عامل از شایع ترین زمینه های پیدایش همجنس بازی است به گونه ای که اغلب همجنس بازان سابقه مورد سوء استفاده گرفتن توسط همجنسان بزرگتر از خود را دارند و در سنین نوجوانی تمایل به برقراری رابزطه جنسی با همجنسان بزرگتر در این گونه افراد به فراوانی موجود است و در سنین بالاتر این تمایل به صورت برعکس نمود پیدا میکند وفرد تمایل دارد تا به همجنسان همجنس یا کوچکتر از خود تجاوز جنسی نماید که در این گونه موارد توصیه میشود فرد تحت درمانهای روانشناسی بالینی ورفع عقده های جنسی با حضور مشاوران قوی قرارگیرد.
2-حضور مداوم و مستمر در محیطهای جنس موافق
این محیطها شامل مراکز نظامی ، زندانها و نیز مدارس خاص و خوابگاه های مجردی ونیز محیطهای صرف مردانه یا زنانه میباشد که میتواند حتی به حالت مصنوعی و بدون تمایل درونی فرد به برقراری رابطه جنسی با همجنس به شیوع همجنس بازی بینجامد تحقیقات جالب توجه در این زمینه نشان میدهد که در صورت عدم توجه سریع، فرد در این گرداب گرفتار و در بلند مدت قابلیت تبدیل به یک همجنس بارز را خواهد داشت.
3- از نکات بسیار مهم در ترویج همجنس بازی فراهم نگشتن موقعیت ازدواج در میان جوانان است وبا توجه به سهولت برقراری این رابطه میان دوهمجنس عمل همجنس بازی را میتوان از اصلی ترین عوامل کاهنده میزان ازدواج دانست.
4-ناراضی بودن از وضعیت زناشوئی: مطالعات نشان میدهد بخش قابل توجهی از همجنس بازان متاهل از روابط جنسی خود ناراضی هستند و برای کامجوئی جنسی به ساده ترین روشهای موجود دست میزنند و چنانچه موقعیت همجنس بازی نیز خصوصا با پسران شبیه به دختر فراهم شود ازان عمل ابائی ندارند و در حقیقت ایشان را نمی توان همجنس باز واقعی نامید
درمان رویکردهای اجتماعی به همجنس بازی
به نظر میرسد پس از فراهم نمودن فرصتهای ازدواج جوانان و جلوگیری از بوجود آمدن محیطهای هوس آلود اجتماعی برای جوانان همجنس گسترش مبانی اعتقادی و فرهنگی در این زمینه بسیار مفید باشد و با توجه به رویکرد سختگیرانه اسلام در این زمینه تعمیق باورهای دینی به رواج پلیس درون کمک فراوانی خواهد کرد
تمایلات همجنس گرایانه یا همجنس خواهی نوعی انحراف جنسی است که فرد علی رغم سلامت جسمانی به همجنس خود تمایل جنسی پیدا می کند.این تمایلات همجنس خواهانه می تواند یا به صورت افکار وسواس گونه جنسی به همجنس باشد و یا انجام عمل جنسی برای رسیدن به لذت جنسی باشد.
از جمله مهمترین عوامل تمایلات هم جنس خواهانه تجربیات دوران گذشته فرد مانند تجاوز جنسی، تجربیات همجنس بازی توام با کنجکاوی دوران خرد سالی، عدم توانایی در ایجاد ارتباط با جنس مخالف، و متاسفانه نگرش حمایت آمیز و همچنین قانونی جلوه دادن همجنس بازی در بعضی از جوامع و غیره می باشد.
به نظر می رسد که تمایلات همجنس خواهانه تشابه بسیار زیادی با اعتیاد دارد. یک فرد معتاد هم دارای وابستگی روانی و هم جسمانی به مواد مخدر می باشد. در واقع فرایند اعتیاد به این صورت است که فرد معتاد پس از مصرف مواد و اولین تجربه لذت بخش روانی وابستگی جسمانی به آن مواد پیدا می کند. و یک فرد همجنس خواه نیز پس از تجربه هم جنس بازی تغییر و تحولات جسمانی (عادت جسمانی) در او به وجود می آید و پس از آن از نظر روانی در او وابستگی و میل به همجنس بوجود می آید.
درمان: در صورتی که فرد تمایل به درمان داشته باشد به راحتی می توان بوسیله هیپنوتیزم درمانی و مشاوره روانشناسی و روان درمانی تمایلات همجنس خواهانه را از بین برد و تمایل به جنس مخالف را در فرد به وجود آورد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در مورد همجنس گرایی اختلاف نظر زیادی وجود دارد و برخی معتقدند این گرایش طبیعی است و برخی معتقدند این گرایش نوعی انحراف است. فروید بعنوان کسی که در روانکاوی نظرات بسیار قوی و مطالعات اساسی دارد معتقد است سیر تکامل جنسی در کودکی ابتدا به خود فرد گرایش دارد و سپس به دیگران گرایش پیدا می کند که این گرایش به دیگران ابتدا به همجنس و سپس به غیر همجنس می باشد و بعد از این مرحله این میل تثبیت می شود. او معتقد است کسانی که همجنس گرا هستند در مرحله انتقال میل جنسی از همجنس تثبیت شده اند و پیشرفت ننموده اند. این وبلاگ مجالی برای بازکردن این نظریه نیست و توصیه من رجوع به کتابهای فروید و سایر کتابهای روانشناسی در این موضوع برای بازشدن بحث است.
فروید این نظریه را بر اساس مطالعات زیادی که انجام داده بیان کرده و بین انحراف و بیماری نیز فرق قایل است و معتقد است افراد همجنس گرا بیمار نیستند ولی دچار انحراف جنسی هستند. وی معتقد است با روانکاوی می توان افراد هم جنس گرا را درمان نمود و نمونه های موفقی نیز ازدرمان این افراد با روانکاوی وجود دارد.
امروزه اختلاف نظرها در این زمینه زیاد است و حتی برخی معتقد به مادرزادی بودن این احساس یا گرایش هستند ولی تحقیقاتی که موید این موضوع باشد وجود ندارد و تحقیقاتی هم که انجام شده و چنین نتیجه گیریهایی نموده در حدی معتبر نیست که این موضوع از نظر علمی ثابت شود. آنچه که اثبات شده و علمی است اینست که گرایش به جنس مخالف یک امر فطری است و افرادی که همجنس گرا هستند نتوانسته اند این حس و گرایش فطری را به درستی متبلور نمایند و در واقع نظریه فروید در این زمینه تا بحال رد نشده است. به دلیل اختلاف نظرها در این زمینه همجنس گرایی از تقسیم بندی اختلالات جنسی کنار گذاشته شد. ولی بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان معتقدند این گرایش یک مشکل است که باید مورد درمان قرار گیرد و با مشاوره و روان درمانی انرا درمان می نمایند.
همچنین از نظر ادیان الهی چه دین یهود و چه مسیحیت و چه اسلام ارضای میل جنسی با همجنس چه در زنان و چه در مردان گناه محسوب می شود. در سوابق تاریخی نیز همجنس گرایی مجازاتهای سنگینی در یونان قدیم و روم باستان و ایران قدیم و بعد از ان در بسیاری از نقاط دنیا داشته است. امروز در برخی کشورها همجنس گرایی قانونی شده و در بسیاری از کشورها هم هنوز قانونی نیست و مورد مجازات واقع می شود.
در میان همجنس گرایان در برخی افراد گرایش به هر دو جنس وجود دارد و در برخی فقط به جنس موافق گرایش وجود دارد. کسی که بخواهد می تواند با مشاوره و روان درمانی این مساله را درمان نماید و گرایش به جنس مخالف پیدا کند.
اخیراً یکی از موسسات جامعه شناسی و مشاوره خانواده در امریکا نتایج تحقیقات خود را در مورد علل گرایش جوانان به همجنسگرایی و عدم تمایل آنها به ازدواج منتشر کرده و به نتایج جالبی دست یافته که به طرح یکی از آنها میپردازیم.
این موسسه با طرح پرسش از 2000 دختر و پسر که تمایلات همجنس گرایانه داشتند و یا تمایلی به ازدواج در خود نمیدیدند دریافت که اینگونه ناملایمات رفتاری جوانان جامعه میتواند ریشه در گذشته و شرایط محیطی و نیز نحوه رفتار والدین با آنها داشته باشد.
30 درصد از پسران و 25 درصد از دختران ابراز میداشتند که در دوران کودکی و نوجوانی تحت تاثیر رفتار سوء والدین نسبت به خود بوده اند. از جمله از این رفتارهای نامناسب میتوان به عدم ابراز محبت کافی، کودک آزاری، تنبیه بدنی، تبعیض بین فرزندان، عدم توجه، مقایسه تحقیر آمیز با کودکان دیگر و ناهنجاریهای گفتاری مثل دشنام گویی اشاره کرد.
یکی از پسران از نحوه رفتار مادرش در دوران کودکی شکایت میکرد. وی میگفت مادرش بسیار به او دشنام میداد و هیچگاه محبت نمیکرد و همیشه با رفتار ناپسندش موجب تحقیر و سرخوردگی او می شد. ولی در عوض پدرش با محبت های بسیار باعث شده بود تا وی از لحاظ عاطفی به پدرش گرایش پیدا کند. به مرور زمان این پسر نسبت به زنان ذهنیتی کینه جو و بد پیدا کرد به نحوی که به سختی میتوانست با جنس مخالف خود ارتباط عاطفی برقرار کند و هیچ علاقه ای نیز برای این کار در خود نمی دید. همیشه کناره گیری میکرد و سعی مینمود بیشتر وقتش را با دوستان پسر خود بگذراند. همین امر موجب شد گرایشات جنسی نامتعارفی نسبت به همجنسانش پیدا کند.
یکی از دختران نیز که به دلیل رفتارهای ناپسند پدرش و محدودیت های شدیدی که وی در دوران کودکی و نوجوانی برای او قائل شده بود، تمایلات همجنسگرایانه پیدا کرده بود، اینطور بیان میکرد که سوء رفتار و گفتار پدرش و برخوردهای زشت و غیر انسانی او، حس تنفر و انزجار را نسبت به مردان در وی ایجاد و تقویت کرد به نحوی که دیگر حاظر نبود با هیچ جنس مذکری در ارتباط باشد و از همگی آنها فراری بود و دوری میکرد. اعتمادش را به کل از دست داده بود و همه مردان را مانند پدرش فرض میکرد که توان ابراز هیچگونه محبتی به وی را ندارند. او نیز به مرور زمان به همجنس خود تمایل پیدا کرد.
در بین افرادی که ازدواج نکرده بودند نیز این گونه سوء رفتارهای والدین مشهود بود. نکته شایان توجه این است که به غیر از سوء رفتار نسبت به کودکان، سوء رفتار والدین نسبت به یکدیگر نیز یکی از موارد مشترک بین اینگونه جوانان بود.
یکی از این افراد اظهار مینمود که در دوران کودکی شاهد مشاجرات مداوم و پایان ناپذیر پدر و مادرش بوده که تاثیرات جبران ناپزیری در آینده وی برجای گذاشته است. او میگفت هیچ گاه ندیده که پدر و مادرش به هم ابراز علاقه کنند و یا کلام محبت آمیزی به هم بگویند. تنها چیزی که به خاطر داشت دشنام گویی آنها به یکدیگر، زد و خوردهای فیزیکی و دیگر ناملایمات بود. حتی پدر و مادرش از زمان کودکی وی تا بحال شبها جدای از هم میخوابند و هیچ رابطه عاطفی بین آنها مشاهده نمیکرد. همین امر باعث شده بود او نیز تمایلی به ازدواج نداشته باشد چون فکر میکرد ممکن است سرنوشت خودش نیز مانند والدینش شود.
کودکان در سنین پایین به شدت تحت تاثیر رفتارهای والدین خود هستند و این رفتارها میتواند در آینده فرزندان نقش بسزایی ایفا نماید. والدین باید با ابراز محبت به یکدیگر و به فرزندان خود به آنها عشق ورزیدن و محبت کردن را بیاموزند و از رفتارهایی نظیر کم محبتی، بی توجهی، تمسخر فرزندان، مقایسه با کودکان دیگر، ایجاد محدودیت غیر منطقی، تبعیض بین فرزندان و هرگونه ناهنجاریهای رفتاری جداً بپرهیزند چراکه اینگونه ممکن است آینده و مسیر زندگی فرزندان خود را به کلی تباه و نابود سازند تا جایی که در برخی از موارد راه برگشت و جبران نخواهند داشت.
کودکانی که در سنین پایین از کمبود محبت والدین رنج میبرند و یا والدین آنها به یکدیگر محبت نمیکنند و احترام نمیگذارند، قطعا در جوانی راه افراط و تفریط پیش خواهند گرفت و از سلامت روان مناسبی برخوردار نخواهند شد. لازمه یک جامعه سالم و شاداب، وجود سلامت رفتار و اندیشه است و این نیز جز در سایه خانواده های سالم و هوشیار تحقق نخواهد یافت.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
کمک به افرادی که گرایش ناخواسته به همجنس خود دارند.
اگر شما نمی خواهید همجنسگرا (گی) باشید ، شما مجبور نیستید. راهی وجود دارد برای اینکه بر احساسات و گرایشات به همجنس غلبه کنید. اگر شما می خواهید تغییر در زندگیتان ایجاد کنید شما می توانید. این وبسایت میتواند کمکی برای شما باشد.
گرایش به همجنس یک میل قوی نسبت به افراد با جنس موافق است. این علاقه میتواند به شکل اشتیاق برای توجه شان ، دوستی با آنها ، صمیمیت با آنها ، جذب شدن نسبت به بدنهای آنها و دیگر ویژگیهای جنسی باشد. انجمن روانشناسی از واژه همجنسگرایی برای اشاره کردن به مجموعه این گرایشات ، احساسات ، امیال ، رفتار جنسی ، هویت و همینطور جنبه های وابسته به آن مثل مشکل در مردانگی ، شناخت شخصی از خود ، تعلقات احساسی و موارد ارتباطی استفاده می کند.
فردی که گرایش به همجنس را تجربه می کند ممکن است گرایشات و احساسات جنسی را نسبت به همجنس تجربه کند اما حتما لزومی ندارد که رفتار جنسی با همجنس داشته باشد. گرایش به همجنس نمی تواند فقط به سادگی با وجود و یا عدم وجود رفتار جنسی بیرونی شناسایی شود.
عوامل زیادی باعث بوجود آمدن گرایشات همجنسگرایی می شوند. گرایش به همجنس نتیجه یک فعل و انفعال پیچیده بین شخصیت ، عوامل بیولوژی و تجربه های در حین رشد می باشد.
افراد گرایش به همجنس را انتخاب نمی کنند. این گرایشات بوجود می آیند به این خاطر که نیازهای احساسی و اجتماعی در طی سالهای رشد برآورده نشدند.
مردان به خاطر ترس از زنان گرایش به همجنس پیدا نمی کنند. زنان به خاطر ترس از مردان گرایش به همجنس پیدا نمی کنند. در حقیقت ، روابط با جنس مخالف تاثیر بسیار کمی در بوجود آمدن گرایش به همجنس دارند. در حقیقت گرایش به همجنس مربوط و ناشی از ارتباطات با جنس موافق است.
افرادی زیادی بوده اند که سابقا با گرایش و میل به همجنس و اینکه به اون احساسات عمل کنند ، کشمکش داشتند. اما حالا این احساسات و امیال را کاهش داده و رفتارهای جنسی مرتبط را از زندگی خود حذف کرده و حالا زندگی خیلی شادتری دارند و در آرامش بیشتری به سر می برند.
راه درمان هم جنس بازی و لواط
گناه و معصیت، مانند لجن زار متعفنی است که انسان، هر چه بیشتر در آن فرو می رود، خود را به نابودی نزدیک می کند. از نظر اسلام لواط عمل بسیار پست و شنیع و از جمله گناهان کبیره است که هم ضررهای جسمی دارد و هم ضررهای روحی، بنا بر این هم بیماری روحی است و هم بیماری جسمی و به همین دلیل است که برای جلوگیری از آن مجازات سنگینی از جمله قتل و اعدام تعیین شده است.[۱]
لذا برای کسانی که به چنین عمل زشتی مبتلا هستند راه کارهایی جهت ترک این عمل توصیه می شود:
۱- عدم توجه به ذهنیت ها و افکار مبتنی بر تمایل به همجنس و عدم تمایل به جنس مخالف. هیچ گاه تلقین نشود که: «من به جنس مخالف هیچ علاقهای ندارم و نمیتوانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم». هیچ گاه تلقین نشود که «علاقه به همجنس و عدم تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف در وجود من نهادینه شده است و امکان تغییر آن وجود ندارد»؛ چون اولاً: این گونه نیست و شخص با تلاش خود میتواند این مشکل را برطرف سازد، ثانیاً: این تصور جلوی هرگونه تلاش اصلاحی شخص را برای ایجاد تغییر در خود میگیرد.
۲- گاهی اوقات شیطان برای وادار کردن آدمی به گناه از این کانال بهره می گیرد؛ یعنی مسیر هر گناهی را به شکلی هموار می سازد. در این جا نیز مسیر آلوده شدن به برخی گناهان از کانال پشت کردن به جنس مخالف و ازدواج می گذرد و این نوع افکار و ذهنیت ها مقدمۀ ورود به آن وادی است. پس باید با این گونه افکار که جز افکار شیطانی نام دیگری بر آن نمی توان نهاد به مقابله پرداخت؛ یعنی ذره ای در شیطانی بودن این افکار تردید نداشته باشد.
۳ – صحنه هائی از زندگی که در آن شخص همجنس گرا نقش واقعی و متناسب با جنسیت خود مانند مرد، پدر، همسر و پسر خانواده یا زن، مادر، همسر و دختر خانواده را بر عهده دارد تصور کند و به آن بال و پر دهد و نقش خود را پررنگ و کامل بیان کند. لازم است این تصویر گری را در قالب ذهن پروری و نوشته ها و رفتار روزانه و تمام حالات واقعی و خیالی و… استمرار دهد. در یک کلام به جنسیت خود فکر کند، و همان گونه عمل کند و زندگی اجتماعی خود را تعقیب کند، اگر شش ماه با این طرز تفکر زندگی کند برای همیشه از آن افکار رهائی خواهد یافت.
۴- اجتناب از نگاه شهوت آمیز به جنس موافق. شخص باید مراقب نگاه خود باشد و همان طور که از نگاه شهوت آمیز به جنس مخالف اجتناب میکند، از نگاه هوس آلود به هم جنس نیز بپرهیزد؛ چون از نظر شرعی، نگاه از روی شهوت به همجنس هم حرام است. به طور مثال رسول اکرم (ص) فتنه پسر جوان و زیبا را از فتنه دختر باکره (برای مردها) بیشتر دانسته است.[۲]
۵- اجتناب از تمام ارتباط ها، مکان ها و موقعیت هائی که انجام اندیشۀ همجنس گرایی را تداعی می کند.
۶- افکار خود را کنترل کند. سعی کند به افکار هوسآلود در مورد رابطۀ جنسی با همجنس فکر نکند. هیچ گاه در ذهن به این افکار بال و پر ندهد و آن را برای خود نیاراید. برای این کار، تلاش کند تنها نماند، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان میآید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغش آمد، آن را قطع کند، از جای خود برخیزد و به میان دوستان یا اهل خانواده برود و تا زمانی که این افکار کاملاً از ذهن خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکند.
۷- توجه به آثار و عواقب همجنس بازی: انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند. هم جنس بازی (لواط یا مساحقه)، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی نداشت، تأثیر سوء دارد؛ یعنی نه تنها فاعل و مفعول با این عمل به آرامش نمی رسند، بلکه بر تحیر و سرگردانی آنها افزوده می شود. به همین دلیل روایات زیادی دربارۀ هم جنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. سپس فرمود: هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه درمیآید.[۳] همچنین رسول خدا می فرمود: خداوند لعنت کرده مردانی را که خود را شبیه زنان درست می کنند.[۴]
۸- قطع ارتباط با دوستانی که انسان را به سمت این گونه رفتارها و افکار دعوت می کنند.
۹- شخص باید نهایت تلاش خود را بکند که بیکار نباشد. برای این کار، برای ساعات شبانه روز خود برنامه ریزی کند. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و… پر کند.
۱۰- روابط اجتماعی خودش را گسترش دهد. سعی کند روابط خود را با دوستان و همکلاسیهای خوبی که دارد توسعه دهد. با آنان به گردش، کوهنوردی، و دیگر تفریحات سالم برود.
مخالفین همجنسگرایی طیفهای گستردهای را در بر میگیرند که دلایل مختلفی را برای مخالفت خود با ازدواج همجنسگرایان یا به رسمیت شناختن روابط آنها مطرح میکنند؛ این دلایل هم ریشههای دینی و مذهبی دارد (نظیر آن دسته از افرادی که همجنسگرایی را مخالف آموزههای دینی میدانند)، هم ریشههای سکولار و غیردینی (مانند دلایل پزشکی، روانپزشکی و رویکردهای طبیعت گرایانه که همجنسگرایی را ضد طبیعت انسان تشخیص میدهد). برخی از این مخالفتها هم ریشههای دینی و هم ریشههای اجتماعی دارند (نظیر کسانی که همجنسگرایی را عاملی برای به خطر انداختن نهاد خانواده میدانند).
همجنسگرایی نهاد خانواده و وضعیت کودکان را به خطر میاندازد
بر اساس این دیدگاه نهاد ازدواج و خانواده به شکل سنتی از رابطه زناشویی بین زن و مرد به وجود آمده و اجازه ازدواج به زوجهای همجنسگرا نهاد ازدواج و خانواده را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد.
به گفته این گروه از منتقدان، امروزه نهاد خانواده به دلیل آمار بالای طلاق (بین 40 تا 50% در جوامع غربی) و همچنین آمار بالای کودکانی که بدون رابطه قانونی ازدواج متولد میشوند (حدود 40.6% ) مورد تهدید واقع شده است(1) و اجازه ازدواج به همجنسگرایان بحران در نهاد خانواده را افزایش خواهد داد)بردفورد & مرکوارت، 2009).
به گفته اندرسون و سایمون، محققین بنیاد هریتج، «در دهههای اخیر ازدواج و تشکیل خانواده تضعیف شده است... تعمیم تعریف ازدواج به رابطه بین همجنس یکی از مهمترین دیدگاههایی است که اخیراً مطرح شده و بنیان خانواده را تهدید میکند»(2) (اندرسون: 2013).
در سوئد از سال 1987 و دانمارک از سال 1989 و نروژ از سال 1993 مزایایی را برای زوجهای همجنسگرا در نظر گرفت شده است. با این حال براساس تحقیقاتی که در سال 2004 توسط استنلی کرتز و در فاصله سال 1990 تا 2000 انجام گرفت، نهاد خانواده در این کشور به شدت تضعیف شده است؛ به شکلی که روابط خارج از ازدواج در نروژ از 39% به 50% افزایش یافته و این رقم در سوئد کاهش سه درصدی را نشان داده است(کرتز: 2004)(3).
به علاوه این گروه معتقدند که ارائه مجوز قانونی برای ازدواج همجنسگرایان قبح روابط جنسی غیرطبیعی دیگری نظیر ارتباطات خارج از ازدواج، رابطه جنسی با محارم، رابطه جنسی با حیوانات، رابطه جنسی با کودکان و.... را نیز ممکن است از بین ببرد.
گلن لوی(4) مشاور ارشد بنیاد الاینس دیفنس(5) در مقاله در لسآنجلستایمز نوشت: چگونه ازدواج بین همجنسبازان، چندهمسری بین زنان و مردان را توجیه میکند(2008)(6)؛ روزنامه اسلیت(7) نیز در مقالهای که در آوریل 2013 به چاپ رساند در این باره نوشت: «رابطه جنسی بین سه (یا چهار یا شش) غیرهمجنس که مایل به چنین ارتباطی هستند اشتباهتر از رابطه جنسی بین دو همجنس نیست.»(کنن، 2013)(8).
اهمیت نهاد خانواده، هم ریشه در آموزههای دینی و هم طبیعت بشر دارد. حامیان خانواده سنتی با اعتقاد به سیستم ارزشی خانوادهمحور مبتنی بر تشکیل خانواده از زن، مرد، و فرزندان (در مقابل خانواده تکوالدی، خانواده با والدین همجنس، و چندهمسری- در مسیحیت-)، نقش مکمل زن و مرد در عین برابری (نقش رهبری برای مرد و نقش حامی برای زن)، و پرهیز از ارتباط جنسی بدون ازدواج، خانواده را اصلیترین نهاد تشکیلدهنده جامعه دانسته و صیانت از آن را در دستور کار دارند.
ازدواج همجنسگرایان و رابطه آن با نهاد خانواده مسئله بسیار مهم دیگری را نیز مطرح میکند و آن هم وضعیت کودکانی است که یا به سبب اینکه یکی از والدینشان وارد روابط همجنسگرایانه شده است در این خانوادهها زندگی میکنند و یا اینکه به فرزندخواندگی زوج همجنسگرا درآمدهاند.
با اینکه حق حضانت فرزند به زوجهای همجنسگرا در بسیاری از کشورهایی که حتی همجنسگرایی در آن غیرقانونی نیست، هنوز قانونی نشده است، اما هر روز تعداد بیشتری از کشورهای غربی و آمریکای لاتین مجوز قانونی برای حضانت کودکان را به همجنسبازان اعطا میکنند. کودکانی که در چنین خانوادههایی زندگی میکنند میتوانند در معرض سوءاستفادههای جنسی، مشکلات روانی، هویتی و افسردگی قرار گیرند و در بزرگسالی نیز به دلیل تجربههای ناخوشایند کودکی مشکلات فراوانی را برای خود و اطرافیان و جامعهشان به وجود آورند.
براساس تحقیقی که در آوریل 2001 در مجله آمریکایی جامعهشناسی(9) به چاپ رسید، کودکانی که با خانوادههای همجنسباز (چه مرد و چه زن) زندگی میکنند احتمال بیشتری دارد که وارد روابط جنسی با همجنس خود شوند(استیسی& بیبیلارز: 2001)(10).
اخیراً پدیدهای به نام «یارگیری برای همجنسبازی»(11) مطرح شده که در آن همجنسبازان در قالب فرزندخواندگی کودکانی را که به فرزندخواندگی پذیرفتهاند به رفتارهای همجنسگرایانه تشویق میکنند. این گروه شعاری را هم برای خودشان دارند که در آن میگویند: «از آنجایی که همجنسبازان نمیتوانند تولیدمثل کنند پس باید یارگیری کنند».
اخبار و آمارهای فراوانی از سوءاستفادههای جنسی مردان همجنسباز نسبت به کودکانی که به حضانت خود درآوردهاند، وجود دارد که مخالفان به آن اشاره میکنند.
مشکل دیگری که کودکان خانوادههای همجنسگرا با آن مواجه میشوند، مشکل در توضیح مدل زندگیشان (که به هر حال در جامعه هنوز هم غیرطبیعی به شمار میرود) برای گروه همسالان و دوستان است؛ این کودکان همچنین مدلهای رفتاری مناسبی از پدر و مادر ندارند؛ چراکه با والدینی زندگی میکنند که تک جنس هستند (هر دو مرد یا هر دو زن). برخی دیگر نیز بر این اعتقادند که احتمال اینکه این کودکان در آینده وارد ارتباطات همجنسگرایانه شوند، بسیار بیشتر از سایر کودکان است.
همجنسگرایی مغایر با آموزههای دینی است
اگرچه فِرق مختلف مذاهب ابراهیمی امروزه در رابطه با احکام همجنسگرایی کمابیش دچار تزلزل شدهاند، باید پذیرفت مذهب همچنان پیشرو در مبارزه با همجنسگرایی و اعمال محدودیت بر آن است(12). بدون شک، مذهب اصلیترین عامل بازدارنده از همجنسگرایی و پذیرش آن به عنوان امری اجتماعی است.
توجه به نقشه جهانی همجنسگرایی و نظرسنجی سال 2013 که در ژوئن توسط مرکز نظرسنجی پیو منتشر شد، مؤید این امر است که بیشترین مقاومت در پذیرش قانونی و عمومی همجنسگرایی، در کشورهای اسلامی و خاور میانه به چشم میخورد(13).
طبق یافتههای نظرسنجی اخیر مؤسسه تحقیقاتی پیو، مخالفت و موافقت با قانونیشدن همجنسگرایی، ارتباط مستقیمی با میزان اهمیت مذهب در تعاریف فرهنگی و هویتی مردم کشورهای مختلف جهان دارد؛ به این ترتیب که کشورهای توسعهیافته، صنعتی و پیشرفته اروپایی، آمریکایی و آمریکای لاتین همزمان کمترین میزان علقههای مذهبی و بیشترین استقبال از حقوق برابر برای همجنسگرایان و کشورهای درحال توسعه آسیایی و آفریقایی بیشترین علقههای مذهبی و کمترین حمایت از حقوق همجنسگرایان را عنوان کردهاند(همان منبع).
تنها چهار استثناء برای این همبستگی وجود دارد که عبارت است از روسیه و چین که با وجود پایین بودن اهمیت مذهب در زندگی روزمره، حمایت از همجنسگرایی در آنها بسیار ناچیز است، و برزیل و فیلیپین که با وجود پایبندیهای مذهبی مردم، میزان حمایت از همجنسگرایی در آنها چشمگیر است.
نظرات مخالف همجنسگرایی عموماً برخاسته از پایبندیهای مذهبی و یا دکترینهای نشئت گرفته از مذاهب است(همان منبع). کلیسای کاتولیک روم، کلیسای اونجلیکال، مسیحیت و یهودیت ارتودوکس، بوداییهای تراوادا، هندوهای ناسیونالیست، و اسلام مذاهب عمدهای هستند که پیروان خود را به دوری از همجنسگرایی امر کرده و کمابیش بر سیستم اجتماعی و فکری، فرهنگی، هویتی و حقوقی جوامع تأثیر میگذارند(14).
آموزههای این مذاهب از منع ازدواج همجنسگرایان به دلیل مغایرت آن با هدف خلقت که همان تولیدمثل است، تا غیراخلاقی بودن، و بعضاً گناهی نابخشودنی، متغیر است. باید گفت دیدگاههای اکثر این ادیان، به خصوص ادیان مسیحی، به دلیل همبالینی با فرهنگ سکولار و مدرن در غرب، دستخوش تغییرات شده و با گذر زمان انعطاف بیشتری در تفسیرات آیین مسیحیت از همجنسگرایی نشان میدهد
در میان مسیحیان معتقد، عدهای همچون پیروان کلیسای پنتیکوستال همجنسگرایی را نتیجه تسخیر روح فرد توسط شیاطین دانسته و لذا این موضوع را وضعیتی روحی برمیشمارند نه عاطفی یا روانشناسانه.
دیدگاه برجسته دیگر در مسیحیت، نگاه روانشاسان است که میان فعل همجنسگرایی و گرایش همجنسگرایانه در فرد تمایز قایل شده و در مجموع همجنسگرایی را ناشی از اختلال در فرآیند رشد و تربیت فرد به دلیل ضعف همزادپنداری با والد همجنس در دوران کودکی میانگارد. این دیدگاه، همچنین، فردی که به طور ناخواسته و در اثر شرایط عدم دسترسی، همچون شرایط زندانیان، به فعل همجنسگرایی مبادرت نمودهاند را همچون طفلی که تسلطی بر شرایط تربیتی خود نداشته قابل بخشش دانسته و گرایش مذکور را مادامیکه کنترل شده به فعل نیانجامد، مطابق متن انجیل سزاوار سرزنش نمیداند.
باید دانست خیل عظیمی از حامیان همجنسگرایی در دنیای غرب، علاوه بر کسانی که خود را بیدین میدانند، مسیحیانی هستند که با مقایسه همجنسگرایی با سایر قوانین مسیحیت که روزمره نقش میشوند، همچون روابط جنسی خارج از ازدواج، همجنسگرایی را به عنوان یک سبک زندگی مسیحی دنبال میکنند.
در اسلام، مخالفت با همجنسگرایی به طور جدیتری در مقایسه با سایر ادیان دنبال میشود. اسلام مدل ارتباط جنسی که همجنسگرایی ترویج میکند را به دلیل تحریم لواط در قرآن کریم، همچون سایر کتب آسمانی، گناه کبیره دانسته و متخلفین را مجازات میکند.
برخلاف فِرق مسیحیت و یهودیت که به درجاتی انعطاف به این موضوع نشان دادهاند، دو مذهب اسلام، یعنی تشیع و تسنن، به یک میزان همجنسگرایی را مردود شمرده و آن را مایه انحطاط خانواده، جامعه و بشر میدانند.
نگاهی به یافتههای پژوهشهای انجام شده نشان میدهد موافقت عمومی با همجنسگرایی در جوامع اسلامی و آفریقایی از کمترین میزان برخوردار است و باید گفت بخشی از این امر وابسته به پایبندی همهجانبه جوامع اسلامی به قوانین دینی، همچون ماهیت تابوی روابط جنسی خارج از چارچوبهای مشروع است.
براساس گزارش اخیر مرکز پیو، مشاهده میشود که مذهب میتواند یکی از عوامل مهم در تفاوت سطح پذیرش شهروندان آمریکایی در مقایسه با کشورهای اروپایی نسبت به پدیده همجنسگرایی باشد. با وجود تغییرات شدید در افکار عمومی آمریکا نسبت به همجنسگرایی در دهه اخیر، مردم این کشور همچنان کمتر از مردم اروپا همجنسگرایی را امری عادی و قابل قبول میدانند. ۵۲٪ آمریکاییهایی که مخالف قانونی شدن همجنسگرایی در آمریکا هستند، خود را مذهبی میدانند و در مراسم کلیسا شرکت میکنند. این درحالی است که تنها ۳۲٪ اهمیت نهاد خانواده سنتی و ۱۰٪ سایر موارد را به عنوان دلیل مخالفت خود با همجنسگرایی ذکر کردهاند(پیو: ژوئن 2013).
همجنسگرایی تهدید مهمی برای سلامت است
گروه مهم دیگری که مخالف با روابط جنسی بین همجنسبازاناند، گروهی هستند که به مشکلات پزشکی و روانپزشکی چنین روابطی اشاره میکنند. تحقیقات زیادی نشان دادهاند که مردان هجنسباز به شکل قابل ملاحظهای نسبت به مردان غیرهمجنسباز از بیماریهای مقاربتی رنج میبرند. همچنین مجله پزشکی نیوانگلند در گزارشی اعلام کرد: «حداقل 80 درصد مردان همجنسبازی که به کلینک مراجعه کردهاند نشانههایی از بیماریهای واگیردار و علائم عفونتهای رودهای و معقدی را از خود نشان دادهاند»(راندی، 2001: 1)(15). بر اساس همین گزارش روابط معقدی به دلیل انتقال عفونت، در آینده تبدیل به سرطان روده میشوند. در کنار این موارد آمار شیوع بالای بیماری ایدز در بین همجنسبازان، موضوع دیگری است که متخصصین حوزه بهداشت به آن اشاره میکنند. شعاری که این گروه به آن اشاره میکنند این است: «ایدز بیماری همجنسبازان است». این شعار در زمانی به وجود آمد که پزشکان برای اولین بار متوجه شیوع بالای ایدز در میان مردان همجنسباز شدند؛ بدین ترتیب، شعار مذکور در تظاهراتها، بر روی لباسها، دیوارها و سایر اماکن عمومی به چشم میخورد تا تبلیغی بر علیه همجنسبازی باشد.
براساس آمار مرکز کنترل بیماری ایالات متحده 61% از مبتلایان به ایدز در ایالات متحده مردان همجنسباز هستند. براساس این آمار مردان همجنسباز چیزی حدود 2% جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند و با این حال جامعه آمریکا به شدت تحتتأثیر بیماری ایدز، عواقب مالی و روانی آن قرار دارد.
علاوه بر بیماریهای جسمی مشکلات و بیماریهای روحی و روانی زیادی نیز در میان همجنسگرایان دیده میشود. تحقیقات اخیر نشان میدهند که همجنسبازان بیش از سایر افراد در معرض بیماریهای روانی قرار دارند و آمار خودکشی، افسردگی، رفتارهای ضداجتماعی، و سوءمصرف مواد در بین این افراد بیشتر از انسانهای غیرهمجنسگراست. بر ساس یک تحقیق که توسط رمافیدی(1998)(16) انجام شد، احتمال خودکشی در همجنسبازان شش برابر غیرهمجنسگرایان است.
همجنسگرایی مخالف طبیعت انسانی است(17)
این مباحث مبنای خود را نه اخلاق، بلکه طبیعت انسان میدانند و معتقدند روابط همجنسگرایانه مخالف با طبیعت انسان است. افلاطون در کتاب «قانون» خود روابط همجنسگرایانه را ضد طبیعت انسانی میداند. در مجموع گروهی که همجنسگرایی را ضد طبیعت میدانند به این نکته اشاره میکنند که حتی در میان حیوانات هم چنین روابطی وجود ندارد (یا حداقل اصلاً رایج نیست). همچنین تولید نسل و بقای نسل انسان وابسته به رابطه بین زن و مرد و فرزندانی است که از این روابط به وجود میآیند و همجنسبازی بقای نسل انسان را به مخاطره میاندازد.
به عقیده این گروه، انسان مانند هر ارگانیسم زیستی دیگر کارکردها و توانمندیهای مشخصی دارد و استفاده از این کارکردها و ظرفیتها نه تنها مبنای رفتار غریزی او، بلکه نشانهای از عقلانیت اوست(هیاو، 2012: 3)(18).
به نظر این افراد رابطه جنسی تنها برای لذتجویی نبوده، بلکه هدف مهم دیگری که تولیدمثل هست را نیز دنبال میکند و این هدف در روابط میان همجنسبازان دیده نمیشود. به عقیده این گروه، انسان به عنوان یک موجود منطقی و اجتماعی به دنبال بقای نسل خود است. براساس این دیدگاه، رابطه جنسی خوب و مفید رابطه بین مرد و زن بوده و رابطه بین دو همجنس رابطه معیوت و نامطلوب به شمار میرود. ازطرفی استفاده نادرست از ظرفیتها و استعدادهای بدن اشتباه است و به همین خاطر همجنسگرایی عملی غیرعقلانی به شمار میرود(همان منبع).
همجنسگرایی هزینههای مالی بیهودهای بر جامعه تحمیل میکند
گروهی از مردم که مخالف همجنسگرایی هستند معتقدند که نباید از پول مالیات آنها برای حمایت از چیزی صرف شود که به عقیدهشان غلط است. براساس این دیدگاه موافقت با ازدواج همجنسبازان و به رسمیت شناختن روابط آنها باعث میشود که این افراد مانند سایر زوجها از مزایایی نظیر معافیت از مالیات، دریافت کمکهای خدمات اجتماعی، دریافت بیمه عمر، و بیمه سلامت برخوردار شوند و این امر هزینههای اضافی بر جامعه تحمیل خواهد کرد.
این گروه خاطرنشان میکنند که زوجهای همجنسباز در مقایسه با زوجهای عادی از بیماریهای جسمی و روحی بیشتری رنج میبرند که این موضوع خود هزینههای مربوط به ساماندهی آنها را بالاتر میبرد. براساس تخمینهایی که اداره بودجه کنگره در سال 2099 انجام داد هزینه ایجاد شغل برای زوجهای همجنسباز در آمریکا چیزی حدود 596 میلیون دلار خواهد بود(مارسلو: 2009)(19)
جمعبندی
همانطور که در ابتدا مطرح شد طیفهای گستردهای در جوامع مختلف مباحثی را بر ضد روابط همجنسگرایانه مطرح کردهاند که میتوان در آن ریشههای دینی نظیر تهدید بنیاد خانواده، گناه قلمداد کردن این روابط، و همچنین دلایل غیردینی نظیر پیامدهای پزشکی، روانپزشکی و اقتصادی را دید.
آنچه که باید در تحلیل نهایی مورد توجه قرار گیرد این است که چنین مباحثی تا چه اندازه میتوانند افکار عمومی را تحتتأثیر قرار دهند و مورد توجه سیاستگذاران واقع شوند. به نظر میرسد که مخالفین همجنسگرایی نتوانستند در این زمینه چندان موفق عمل کنند و قانونی شدن ازدواج همجنسبازان و حتی حضانت فرزند در بین این افراد، با سرعت زیادی در کشورهای اروپایی، آمریکایی و آمریکای لاتین رو به افزایش است.
سست شدن بنیان خانواده، کمرنگ شدن آموزههای دینی (و در برخی مواقع تحریف این تعالیم برای توجیه همجنسبازی) و از بین رفتن مرزهای روابط فردی و تأثیر آن بر زندگی اجتماعی از دلایل مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
منابع
• A Natural Law Critique of Homosexual Activity, Timothy Hsiao, 2012
• Amber G. Marcellino, et al., "Congressional Budget Office Cost Estimate H.R. 2517" (29 KB) , www.cbo.gov, Dec. 17, 2009
• Ballot Arguments," www.protectmarriage.com
• Bill Roundy, "STD Rates on the Rise," New York Blade News, December 15, 2000, p. 1.
• Debate.org, "Is homosexuality natural?” available at: http://www.debate.org/opinions/is-homosexuality-natural
• Debate.org, "Should homosexual people be allowed to legally adopt children?”, http://www.debate.org/opinions/should-homosexual-people-be-allowed-to-legally-adopt-children
• Glen Lavy, "Gay Marriage and the 'Slippery Slope,'" www.latimes.com, May 21, 2008
• Gregory M. Herek, "Facts About Homosexuality and Mental Health" available at: http://psychology.ucdavis.edu/rainbow/html/facts_mental_health.html
• Jillian Keenan, "Legalize Polygamy!," Slate.com, Apr. 15, 2013
• Judith Stacey and Timothy J. Biblarz, "(How) Does the Sexual Orientation of Parents Matter?," American Sociological Review, Apr. 2001
• Pew Research Center, "In Gay Marriage Debate, Both Supporters and Opponents See Legal Recognition as ’Inevitable’”, available at: http://www.people-press.org/2013/06/06/section-3-religious-belief-and-views-of-homosexuality/
• Ryan T. Anderson, "Marriage: What It Is, Why It Matters, and the Consequences of Redefining It," Heritage.org, Mar. 11, 2013
• Stanley Kurtz, "The End of Marriage in Scandinavia," Weekly Standard, Feb. 2, 2004
• The Global Divide on Homosexuality Greater Acceptance in More Secular and Affluent Countries (June, 2013). Available at: http://www.pewglobal.org/2013/06/04/the-global-divide-on-homosexuality/
• The Seventh-day Adventist™ Church (SDA), Part 1: The SDA & homosexuality: 1976 – 1999. Available at: http://www.religioustolerance.org/hom_sda.htm#
• Timothy J. Dailey, "The Negative Health Effects of Homosexuality” , Family Research Council available at: http://www.frc.org/?i=IS01B1
• W. Bradford Wilcox and Elizabeth Marquardt, "The State of Our Unions: Marriage in America 2009", available at www.stateofourunions.org
پینوشت
1. W. Bradford Wilcox and Elizabeth Marquardt, "The State of Our Unions: Marriage in America 2009", available at www.stateofourunions.org
2. Ryan T. Anderson, "Marriage: What It Is, Why It Matters, and the Consequences of Redefining It," Heritage.org, Mar. 11, 2013
3. Stanley Kurtz, "The End of Marriage in Scandinavia," Weekly Standard, Feb. 2, 2004
4. Glen Lavy
5. Allegiance Defens
6. Glen Lavy, "Gay Marriage and the 'Slippery Slope,'" www.latimes.com, May 21, 2008
7. Slate
8. Jillian Keenan, "Legalize Polygamy!," Slate.com, Apr. 15, 2013
9. American Sociological Review
10. Judith Stacey and Timothy J. Biblarz, "(How) Does the Sexual Orientation of Parents Matter?," American Sociological Review, Apr. 2001
11. Homosexual Recruitment
12. "Ballot Arguments," www.protectmarriage.com (accessed Sep. 15, 2010)
13. The Global Divide on Homosexuality Greater Acceptance in More Secular and Affluent Countries (June, 2013). Available at: http://www.pewglobal.org/2013/06/04/the-global-divide-on-homosexuality/
14. The Seventh-day Adventist™ Church (SDA), Part 1: The SDA & homosexuality: 1976 – 1999. Available at: http://www.religioustolerance.org/hom_sda.htm#
15. Bill Roundy, "STD Rates on the Rise," New York Blade News, December 15, 2000, p. 1.
16. Remafedi
17. Natural Law critics
18. A Natural Law Critique of Homosexual Activity, Timothy Hsiao, 2012
19. Amber G. Marcellino, et al., "Congressional Budget Office Cost Estimate H.R. 2517" (29 KB) , www.cbo.gov, Dec. 17, 2009
کلیه این حالت ها هم در بین خانم ها وهم در بین آقایان با نسبت های مختلف وجود دارد. بر طبق پژوهش های انجام شده برخی از این حالت ها ریشه ژنتیکی دارند و برخی ریشه رفتاری، برخی ریشه فیزیولوژیک دارند و برخی ریشه محیطی - اجتماعی . اما اکثر متخصصان بر این باور هستند که ترکیبی از عوامل ذکر شده در شکل دادن جنسیت فرد، تصور فرد از جنسیتش و کشش جنسی وی تقش دارند.
همجنسگرایی و همجنس بازی: بطور کلی همجنسگرایی به حالتی گفته میشود که فرد با دیدن و یا تصور کردن جنس موافق لذت جنسی میبرد اما بدلایل مختلفی از جمله تابوهای اجتماعی موجود در مورد اینگونه رابطه جنسی ، شرایط خانوادگی و اعتقادات مذهبی و یا انتخاب شخصی وغیره هرگز وارد رابطه جنسی با فرد همجنس نشود و شاید بنابر جبر و یا انتخاب حتی با فردی از جنس مخالف ازدواج کند. حالتی که فرد اصلا کششی به جنس مخالف ندارد و رابطه جنسی را با جنس موافق تجربه می کند همجنس بازی خوانده می شود.
حالتی هم در این بین وجود دارد که فرد کشش جنسی به هر دو جنس دارد اما باز هم ممکن است با هر دو جنس وارد رابطه جنسی بشود و یا نشود . برخی افراد ممکن است پس از ازدواج وداشتن فرزند متوجه میل خود به جنس موافق بشوند که شرایط سختی را برای فرد و همسرش ایجاد می کند. مشاوره زوج با یک فرد زبده می تواند تا حد زیادی به کم کردن تنش کمک کند.
مبدل پوشی: بعضی افراد در خفا و یا علنا لباس های جنس مخالف را می پوشد و خود را در قالب فردی از جنسی مخالف تصور میکند که به آنها مبدل پوش میگویند. بنابر یافته های علمی دلایل زیر ممکن است در بوجود آمدن ایت حالت موثر باشند: هورمونهای جنس مخالف در این افراد بیشتر هستند. ساختار مغزی این افراد بیشتر شبیه جنس مخالف است. در آقایان عدم حضور پدر در زمان رشد و داشتن مادری با شخصیت خیلی قوی هم جزو این دلایل احتمالی شمرده شده است. اما برای اثبات قطعی هرکدام از موارد ذکر شده تحقیقات بیشتری با تعداد شرکت کننده بیشتری لازم است.
تغییر جنسیت: زمانی که فرد با تزریق هورمون و یا عملهای جراحی و یا هردو از نظر ظاهری به جنس مخالف (برعکس جنسی که با آن به دنیا آمده) تبدیل می شود یعنی تغییر جنسیت داده است. این کار ممکن است با توصیه پزشک و یا بر اساس خواست شخص انجام شود.
- در جوامعی که همجنس گرایی و بخصوص همجنس بازی جنبه قانونی ندارد ممکن است افراد همجنس گرا تصمیم بگیرند که با تغییر جنسیت خود موانع اجتماعی را تا حدی شکسته و زندگی جنسی را که آرزو دارند دنبال کنند. اما در برخی مواقع این کار تنها به پیچیدگی مسئله دامن میزند. برخی ازافراد مبدل پوش هم ممکن است در طول زمان تصمیم بگیرند که جنسیت خود را به جنس مخالف تغییر دهند.
افراد دوجنسیتی که ممکن است از نظر ظاهر شبیه جنس مونث و یا مذکر باشند اما از نظر هورمونی تمایل بیشتری به یکی از جنس ها داشته باشند و یا از نظر ظاهری موذب باشند، با توصیه پزشک ممکن است تصمیم بگیرند که جنسیت خود را به یکی از جنس ها تغییر دهند. تا پیش از 1885 میلادی تصور می شد که همجنس بازی یک نوع انحراف جنسی است . اما با پیشرفت علم روانپزشکی متخصصان متوجه تفاوتهای رفتاری و روانی این افراد در مقایسه با افرادی که نسبت به جنس مخالف احساس میل جنسی دارند شدند . تفاوت هایی مثل نحوه پاسخ دادن این افراد به محرکهای مختلف در مقایسه با افرادی که به جنس مخالف تمایل دارند .
بنابراین همجنس گرایی و همجنس بازی جزو گروه ناهنجاری های روانی طبقه بندی شد و متخصصان به درمان این به اصطلاح بیمارها پرداختند. با پیشرفت علم اعصاب شناسی و دستگاه های تصویر برداری از مغز، علم فیزیولوژی و علم ژنتیک متخصصان تئوری های جدیدی در مورد تفاوتهای ساختار مغزی این افراد در مقایسه با افرادی که نسبت به جنس مخالف احساس میل جنسی دارند ارائه دادند. تفاوتهایی چون:
سلولهای قسمت جلویی غده هیپوتالاموس در مغز در افرادی که همجنس باز هستند از مردانی که به جنس مخالف کشش دارند کوچکتر است. این قسمت از مغز تقش مهمی در تعیین کشش جنسی افراد دارد. بنابراین این اشخاص نسبت به جنس موافق کشش بیشتری پیدا می کنند. این مسئله ربطی به قوای فکری این افراد ندارد. و مطرح است که افراد بزرگی در طول تاریخ همجنس گرا بوده اند از جمله: افلاطون، میکل آنژو داوینچی.
یک نوع کروموزوم در افراد همجنسگرا بیشتر دیده شده که این فرضیه ارثی بودن همجنس گرایی را تا حدی تایید می کند. این آزمایشات بر روی برادران دوقلو انجام شده بود. ساختار مغزی افراد همجنس گرا بیشتر شبیه به ساختار مغزی افراد جنس مخاف است. یعنی مثلا مغز یک مرد همجنس باز بیشتر شبیه مغز یک زن است تا یک مرد.
از طرفی دانشمندان علوم اجتماعی و رفتار شناسی مطرح کرده اند که در بعضی موارد شرایط خانوادگی و اجتماعی افراد را به سمت داشتن رابطه جنسی با جنس موافق سوق میدهد. به عنوان مثال برای سربازانی که برای مدت زیاد به دور از خانواده و جنس مخالف هستند بعضا مکن است این شرایط پیش بیاید (شواهدی از زندگی سربازان در جنگهای جهانی و غیره در دست است). چنانچه پس از تغییر شرایط فرد به جنس مخالف تمایل نشان دهد به صرف داشتن چندین تجربه جنسی با فرد همجنس، همجنس باز یا همجنس گرا نیست.
اکثر این پژوهش ها بر روی آقایان همجنسگرا انجام شده اما در حال حاضر بررسی های مفیدی در حال انجام بر روی خانم های همجنسگرا در جریان است. و این نکته هم قابل ذکر است که اکثر این پژوهش ها بر روی اجساد افراد همجنس گرا انجام گرفته که بر اثر بیماری ایدز از دنیا رفته بوده اند که خود این بحث را پیش می آورد که ممکن است به عنوان مثال تغییراتی که در ساختار مغز این افراد مشاهده شده بر اثر بیماری دراز مدت بوده و یا اینکه بر اثر سبک زندگی این افراد ایجاد شده نه به دلیل گرایش جنسی شان.
در سال 1992 سازمان بهداشت جهانی با بدست آوردن استنادات کافی علمی و با توجه به پذیرش جوامع مختلف همجنس بازی را از لیست امراض حذف کرد. اما هنوزدر کشورهای مختلف با افراد همجنسگرا و یا همجنس باز برخوردهای متفاوتی می شود.
جان مانی، پژوهشگر باسابقه در علوم جنسی: " محکوم کردن شخصی که همجنسگرا و یا همجنس باز است مانند این است که فرد را به راست دست بودن محکوم کنیم". با وجود اینکه با تنبیه و دخالت های پزشکی و روان-درمانی میشود شخص همجنسگرا را به حالت معمول در جامعه یعنی کشش جنسی نسبت به جنس مخالف وادار کرد اما اینکار مانند این است که از فردی راست دست بخواهیم که با دست چپ بنویسد.
نیاز به محبت ورزیدن به دیگران و مورد محبت دیگران واقع شدن دقیقا یک نیاز عاطفی است. این نیاز در طی مراحل مختلف رشد و در مراحل گوناگون زندگی شکل های مختلفی پیدا می کند و در هر دوره ای به گونه ای متناسب با آن زمان باید ارضا شود. در دوره نوزادی از طریق والدین به خصوص مادر با بوسیدن نوزاد، در آغوش گرفتن او و نگاه های محبت آمیز مادر به او و با چسباندن او به خود نیاز کودک ارضا می شود. در این دوره تأمین نیازهای عاطفی کودک به اندازه نیازهای فیزیولوژیکی مانند آب و غذا و پوشاک برای رشد نوزاد ضرورت دارد. در دوره کودکی تأمین این نیاز توسط اعضای خانواده و همه کسانی که به نحوی با کودک ارتباط دارند تأمین می شود. در دوره نوجوانی از طریق دوستان و گروه همسالان و در دوره جوانی از طریق دوستان، خویشاوندان و همسر به این نیاز پاسخ داده می شود. روان شناسان علت وابستگی انسانها را به یکدیگر همین نیازهای عاطفی می دانند. اگر این نیازها از همان اول به طور صحیح و به موقع تأمین شود نوزاد، کودک و نوجوان وابستگی ایمن پیدا می کند و الا وابستگی ناایمن و مرضی در او شکل می گیرد یعنی در عین حال که به دیگران وابسته است ولی احساس امنیت کافی نیز نمی کند و مستعد انواع اختلالات روانی مانند بیماری های اضطرابی، افسردگی و... می شود و دیر یا زود به دامن یکی از این بیماری های روانی فرو می غلتند.
گفتنی است اساس و پایه دوستی ها در سن نوجوانی و جوانی که با جذبه و شور زیادی همراه است، غالبا بر مبنای عواطف و احساسات شکل می گیرد و نه بر اساس منطق و عقل.
مقدمه این دوستی ها ممکن است جاذبیت یک فرد از نظر ظاهری یا شخصیتی یا پاره ای از صفات اخلاقی باشد که او را برای فرد دیگر دوست داشتنی می سازد که توانسته در روح و روان او تأثیر عمیقی بگذارد و خلأ عاطفی اش را به وسیله آن پر کند. ماهیت این دوستی گرچه در ابتدا دوستانه، پاک و بی شائبه است، ولی امکان آلوده شدن آن به مسایل دیگر وجود دارد. زمانی که این علاقه به اوج خود می رسد، آنها را دچار سرگردانی می کند که اکنون چه باید بکنند. این سرگردانی ممکن است با بعضی آثار مخرب دیگری همراه شود.
دوست گرامی، در مورد علل روی آوردن به همجنس گرایی هنوز توضیحی که مورد قبول همه ی پزشکان وروانشناسان باشد وجود ندارد و برخی متخصصان به علل روانی – اجتماعی وبرخی به دیگر عوامل زیستی (کارکرد نامتعادل غدد و هورمونهای جنسی) اشاره داشته اند. علل هم جنس بازی از دیدگاه روانی ـ اجتماعی آشفته بودن روابط میان والدین وفرزندان، یادگیری های نادرست ومحیط اجتماعی ناسالم می باشد و به طور خلاصه می توان به کنترل نداشتن بر غریزه جنسی اشاره داشت. اما آنچه مسلم است این که چنین رفتاری حتی از جانب افراد مبتلا به این عمل نابهنجار تلقی می شود و لازم است کنار گذاشته شود.
همجنس گرایی (homosexuality) یعنی ارضای غریزه جنسی از طریق همجنس (مانند لواط- در مردان - و مساحقه- در زنان) به هر شکل که باشد حرام و گناه کبیره محسوب می شود. خوب است بدانید اصل همجنسگرایی، گناه محسوب نمی شود چون یک رفتار نیست بلکه میلی است درونی که گاه بدلیل کارکرد نامناسب هورمونی رخ می دهد و گاه فرد از این حالت بیزار است. البته رفتار جنسی مطابق با این کشش، در اسلام و همه ادیان الهی حرام است و علاوه بر عقوبت شدید دنیوی و اخروی اثرات و پیامدهای شدید و غیر قابل جبران در پی دارد. چون همجنس گرایی نوعی انحراف جنسی به حساب می آید و مانند هر انحرافی پیامد خاص خود را در بدنبال دارد مانند اینکه موجب تنفر از جنس مخالف و علاقه به جنس موافق می شود. همجنس بازی علاوه بر مضرات بهداشتی و روانی که دارد با فطرت انسانی مغایرت دارد و این امر باعث تعطیل شدن توالد و تناسل و گرایش افراد به جنس موافق و در نتیجه موجب تعطیلی توالد و تناسل خواهد شد. بدیهی است این امر با هدف آفرینش منافات خواهد داشت. پس همجنس بازی حرام بوده و از گناهان کبیره به حساب می آید.
اصولا طبیعت زن و مرد آن چنان آفریده شده است که آرامش و اشباع غرایز خود را در علاقه به جنس مخالف (از طریق ازدواج سالم) می جوید، و هر گونه رفتار جنسی غیر این صورت، انحراف از طبع سالم انسانی و یکنوع بیماری روانی است که اگر به آن ادامه داده شود روز به روز تشدید می گردد و نتیجه اش بی میلی به «جنس مخالف» و اشباع ناسالم از طریق «جنس موافق» است.
این گونه روابط نامشروع در ارگانیسم و بدن انسان و حتی در سلسله اعصاب و روح اثرات ویرانگری دارد. در نگاه کلی آدمی را از پدر و مادر خوب بودن باز می دارد و گاه قدرت بر تولید فرزندان را به کلی از انسان سلب می کند، افراد همجنس گرا تدریجا به انزوا و بیگانگی از اجتماع و سپس بیگانگی از خویشتن رو می آورند، و گرفتار تضاد پیچیده روانی می شوند و اگر به اصلاح خویش نپردازند ممکن است به بیماری های جسمی و روانی مختلفی گرفتار می شوند.
به همین دلیل و به دلایل اخلاقی و اجتماعی دیگر، اسلام شدیدا همجنس گرایی، را در هر شکل و صورت تحریم کرده و برای آن مجازاتی شدید که گاه به سر حد اعدام می رسد قرار داده است.( تفسیر نمونه، ج 16، ص 275)
دلیل تحریم همجنس گرایی
همجنس گرایی چه درمیان مردان باشد و یا زنان، در اسلام از گناهان بسیار بزرگ است و هر دو دارای حد شرعی است. حد همجنس گرایی در زنان پس از چهار بار اقرار و یا ثبوت بوسیله چهار شاهد عادل (به شرایطی که در فقه گفته شده) صد تازیانه است و بعضی از فقها گفته اند اگر زن شوهر داری این عمل را انجام بدهد حد او اعدام است.( تفسیر نمونه، ج 8، ص 193)
روایاتی که در مذمت همجنس گرایی از پیشوایان اسلام نقل شده آن قدر زیاد و تکان دهنده است که با مطالعه آن هر کس احساس می کند که زشتی این گناه به اندازه ای است که کمتر گناهی در پایه آن قرار دارد.
از جمله در روایتی از پیامبر(ص) می خوانیم: «هنگامی که قوم لوط آن عمل ننگین را انجام دادن (مردها به مرد و زنها هم به زنان اکتفا کردند) زمین آن چنان ناله و گریه سر داد که اشکهایش به آسمان رسید و آسمان چنان گریه کرد که اشک هایش به عرش رسید در این هنگام خداوند به آسمان وحی فرستاد که آنها را سنگ باران کن و به زمین وحی فرستاد که آنها را فرو بر».( تفسیر نمونه، ج 8، ص 193)
در روایت دیگری از امام علی(ع) می خوانیم که فرمود: از پیامبر(ص) شنیدم چنین می گفت: «لعن الله المشتبهین من الرجال بالنساء و المشتبهات من النساء بالرجال؛ لعنت خدا بر آن مردانی باد که خود را شبیه زنان می سازند، (با مردان آمیزش جنسی می کنند) و لعنت خداوند بر زنانی باد که خود را شبیه مردان می کنند (با هم مساحقه می نمایند)» (وسائل الشیعه، ص 255، ح 14) صاحب جواهر یکی از فقهای بزرگ شیعه می فرماید: «از بعضی از ائمه(ع) روایت شده مساحقه در زنان مثل لواط در مردان می باشد لکن مجازات مساحقه صد تازیانه می باشد زیرا در مساحقه آلتی داخل آلت دیگر نمی شود. در روایت دیگر است که مساحقه، زنای اکبر است که دختر ابلیس در زنان ایجاد کرده همان طور که ابلیس لواط را ایجاد کرده است.»( جواهر الکلام، ج 41، ص 388)
و نیز در روایت آمده است: «زنی از امام صادق(ع) درباره مساحقه سؤال نمود حضرت فرمود: حد زناکار را دارد زن گفت: چگونه؟ در حالی که در قرآن ذکر نشده است، امام فرمود: چرا در قرآن ذکر شده است زیرا آنان با این کارشان جز اصحاب «رس» هستند.»( وسائل الشیعه، ج 14، ص 262، ح 8)
در دنیای غرب که آلودگی های جنسی فوق العاده زیاد است برای توجیه عملشان می گویند با هیچ گونه منعی طبی برای آن سراغ نداریم، ولی آنها فراموش کرده اند که اصولا هر گونه انحراف جنسی در تمام روحیات و ساختمان وجود انسان اثر می گذارد و تعادل او را بر هم می زند، زیرا مرد و یا زنی که تمایل به جنس موافق دارند هیچ کدام یک مرد و زن کامل نیستند، در کتاب های امور جنسی «هموسکچوآلیسم» (همجنس گرایی) به عنوان یکی از مهم ترین انحراف ذکر شده است. ادامه این کار تمایلات جنسی را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجا می کشد و احساسات طبیعی را از بین برده و موجب سرگردانی روانی و روآوری به مواد مخدر و مشروبات الکی و انحرافات اخلاقی دیگر خواهد شد.
بنابراین مساحقه، مخالف با فطرت سالم و الهی انسان است و طبق روایات فراوان مرتکب آن مستوجب لعن خداوند متعال و فرشتگان می گردد، و حتی در در برخی از روایات همان گونه که ملاحظه شد از این عمل به زنای اکبر یعنی بزرگترین زنا تعبیر شده است.
راهکارهایی برای بی میلی به جنس موافق ودرمان همجنس گرایی
1- قبل از هر اقدامی چه خوب است با مراجعه به روان پزشک و انجام برخی معاینات و آزمایشات، از ترشح عادی و نرمال غدد درونریز خود مطمین شوید. چه بسا در اثر ترشح غیرعادی غدد درون ریز چنین تمایلاتی به وجود آمده و با تنظیم ترشح غدد با مصرف دارو تمایلات جنسی شما نرمال شده و به سادگی درمان خواهد شد. یادآوری می شود از مراجعه به روان پزشک امتناع نکنید و خجالت نکشید، که این مسأله احتمالا یک مشکل جسمانی است و همچون دیگر مشکلات قابل درمان. باید درمان شده و قبل از تشدید بیماری، آن را حل کرد.
2- عدم توجه به ذهنیت ها و افکار مبتنی بر تمایل به همجنس و عدم تمایل به جنس مخالف. هیچ گاه به خود تلقین نکنید که: «من به جنس مخالف هیچ علاقهای ندارم و نمیتوانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم». هیچ گاه به خود تلقین نکنید که «علاقه به همجنس و تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف در وجود من نهادینه شده است و امکان تغییر آن وجود ندارد»، چون اولا این گونه نیست و شما با تلاش خود میتوانید این مشکل را برطرف سازید، و ثانیا، این تصور جلوی هر گونه تلاش اصلاحی شما برای تغییر را میگیرد.
3- گاهی اوقات شیطان برای وادار کردن آدمی به گناه از این کانال بهره می گیرد یعنی مسیر هر گناهی را به شکلی هموار می سازد در اینجا نیز مسیر آلوده شدن به برخی گناهان از کانال پشت کردن به جنس مخالف و ازدواج می گذرد و این نوع افکار و ذهنیت مقدمه ی ورود به آن وادی است باید با این گونه افکار که جز افکار شیطانی نام دیگری بر آن نمی توان نهاد باید به مقابله پرداخت یعنی ذره ای در شیطانی بودن این افکار تردید نداشته باشید.
4 - صحنه هائی از زندگی که در آن شخص همجنس گرا نقش یک مرد، پدر، همسر و پسر خانواده را بر عهده دارد تصور کند و به آن بال و پر دهد و نقش خود را پر رنگ و کاملا مردانه بیان کند. لازم است این تصویر گری را در قالب ذهن پروری و نوشته ها و رفتار روزانه و تمام حالات واقعی و خیالی و... استمرار دهید. در یک کلام به مرد بودن خود فکر کند، و همانگونه عمل کند، زندگی مردی و اجتماعی خود را تعقیب کند اگر شش ماه با این طرز تفکر زندگی کند برای همیشه از آن افکار رهائی خواهد یافت.
5- اجتناب از نگاه شهوتآمیز به پسرها. مراقب نگاه خود باشید و همان طور که از نگاه شهوت آمیز به جنس مخالف اجتناب میکنید از نگاه هوس آلود به پسرها نیز بپرهیزید. چون از نظر شرعی، نگاه از روی شهوت به همجنس هم حرام است. رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله فتنه جوان زیبا را از فتنه دختر باکره بیشتر دانسته است (وسائل الشیعه، ج 14، ص 257).
6 - اجتناب ازتمام ارتباطها، مکانها و موقعیت هائی که انجام اندیشه همجنس گرایی را تداعی می کند.
7- افکار خود را کنترل کنید. سعی کنید به افکار هوسآلود در مورد رابطه جنسی با همجنس فکر نکنید. هیچگاه در ذهنتان به این افکار بال و پر ندهید و آن را برای خود نیارایید. برای این کار، تلاش کنید تنها نمانید، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان میآید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغتان آمد، آن را قطع کنید، از جای خود برخیزید و به میان دوستان یا اهل خانواده بروید و تا زمانی که این افکار کاملا از ذهنتان خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکنید.
8- توجه به آثار و عواقب همجنس بازی: انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند. از امام صادق علیهالسلام در مورد فلسفه تحریم لواط سؤال شد، فرمود: اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زنها بی نیاز می شدند و این باعث قطع نسل انسان می شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعی می گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می آورد. ازدواج شرعی، چون موافق فطرت است، به فرمایش قرآن آرام بخش است (سوره روم، آیه 21). ولی هم جنس بازی و لواط، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی نداشت، تأثیر سوء دارد، یعنی نه تنها فاعل و مفعول با این عمل به آرامش نمی رسند، بلکه بر تحیر و سرگردانی آنها افزوده می شود. به همین دلیل روایات زیادی درباره هم جنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعه آن روایات، می توان به پلید بودن این عمل پی برد. قطعاً روایات در جلوگیری از این عادت ناپسند مؤثر است. پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) فرمودهاند: هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر میشود، آن چنان که تمام آبهای جهان او را پاک نخواهند کرد و خداوند او را غضب میکند و از رحمت خویش دور میدارد و دوزخ را برای او آماده ساخته و چه بد جایگاهی است. سپس فرمود: هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه درمیآید (وسائل الشیعه، ج 14، ص 249). البته واضح است که با توبه، این گناه مانند گناهان دیگر بخشیده میشود.
9 - از خوابیدن با پسر در یک بستر اجتناب کنید: رسول خدا صلی الله وعلیه وآله می فرماید: بستر فرزندان خود را از سن ده سالگی جدا سازید، یعنی دو برادر یا دو خواهر یا برادر و خواهر زیر یک لحاف نخوابند (وسائل الشیعه، ج 14، ص 171).
10- قطع ارتباط با دوستانی که انسان را به سمت این گونه رفتارها و افکار دعوت می کنند و همچنین دوری از موقعیت هایی که وقتی در کنار آنها قرار می گیرد این افکار را برایش تداعی می کنند.
11- نهایت تلاش خود را بکنید که بیکار نباشید. برای این کار، برای ساعات شبانه روز خود برنامه ریزی کنید. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و... پر کنید.
12- روابط اجتماعیتان را گسترش دهید. سعی کنید روابطتان را با دوستان و همکلاسیهای خوبی که دارید توسعه دهید. با آنان به گردش، سینما، کوهنوردی، شنا، و... بروید و از تنها ماندن دوری کنید. به هر حال، سعی کنید تا حد امکان از انزوا و گوشهگیری به در آیید.
در روزها و موقعیت های نخستین، عمل کردن به این راهکارها و دل بریدن از این حالت سخت و چه بسا ناممکن جلوه کند اما باید توجه داشته باشید که به گفته ی علی(ع) «با ارزش ترین کارها دشوارترین آنهاست» پس این حالت نشان از ارزشمندی و اهمیت تصمیم شخص دارد و باید در مسیر عمل کردن به این تصمیم بجا و ارزشمند گامهای بهتر و بلندتر بردارد.
نکات مهم وقابل توجه
1- حساس ترین دوره ی زندگی جوانی است می توان گفت سعادت وشقاوت انسان در این دوره رقم می خورد بنابراین درک این مطلب در پیدا کردن مسیرها وهمچنین کنترل غرایز نقش مهمی دارد.
2- موارد تحریک کننده اعم از شنیدنی ها، خواندنی ها، افکار و... همانند جرقه ای است که کنار مواد محترقه قرار گرفته در این صورت نتیحه ای جز اشتعال و آتش سوزی مورد انتظار نخواهد بود.
3- معنویات به ویژه نماز نیروهای خارق العاده ای هستند که خداوند آن ها را قرارداده تا او در دام شیاطین گرفتار نشود.
4- تلقین در جهت منفی و مثبت اثر خود را به همراه دارد پس سیگنال های منفی راباید کنار گذاشت.
5- آنچه اهمیت دارد تعدیل وکنترل غریزه جنسی است واین مهم میسر نمی شود مگر با دور کردن نفس از محرمات ومحرک هایی که خود شخص آن ها را بیشتر از همه می شناسد.
6- اگر چه لذائذ حرام ونامشروع در ابتدا، قدری خوشایند بوده اما اگر دقت کنیم خواهیم دید بعد از مدتی پشیمانی، ندامت وکدورت رابرای انسان به ارمغان می آورد.
7- دستور قرآن برای کنترل غریزه جنسی راهگشا است. قرآن می فرماید: جوانان مجرد باید ازدواج کنند واگر نمی توانند عفت به خرج دهند. در واقع راه سومی وجود ندارد واگر باشد به ضرر انسان می باشد.
8- به دستورات شرعی اعتماد کرده و یقین داشته باشید سعادت شما در گرو اطاعت از دستورات دینی می باشد.
9- رسیدگی به خواهش ها نفس را قوی تر کرده وتداوم این کار باعث ضعیف شدن انسان در مقابل نفس خواهد شد.
10- به خود امیدوار بوده و مصمم باشید که می توانید همه ی گناهان را ترک کنید.
11- از خداوند وائمه ی اطهار (علیهم السلام) کمک بگیرید و بدانید اقدام شما برای حل مسایل نفسانی نشان از پاک بودن طینت و توجه خداوند به شما است در این صورت طرد شدن کاملا بی معنی خواهد بود.
12- توبه یعنی تولد دوباره و باز کردن فصل جدید در زندگی.
13- برای ترک گناه روحیه ای شاد و همراه با نشاط لازم است و با ناراحتی و نا امیدی به جنگ گناهان نمی روند.
14- در خانه خدا همیشه به روی بندگانش باز بوده وخداوند از بازگشت بنده اش بسیار خوشحال می گردد.
15- فراموش نکنید بهترین کار کنترل افکار مخربی است که سراغ انسان می آید پس باید اوقات خالی خود را با برنامه های مفید پر کرده، برای زندگی برنامه ریزی داشت و از تنهایی وبیکاری پرهیز نمود.
16- از ازدواج ناامید نباشید. اگر مدتی تمایل خود را به همجنس کنترل کنید، به تدریج خواهید دید که شما هم مانند هر جوان دیگری به جنس مخالف علاقه دارید و خواهان ازدواج هستید.
17- شکست در این اقدام امری طبیعی است ولی مهم این است که شکست باعث پیمودن راه باشد نه توقف در مسیر.
18- هر کاری که عادت انسان شده باشد یک شبه قابل تغییر نیست. در این راه، باید با آگاهی و پشتکار قدم برداشت.
19- باز هم تکرار می کنم ازدواج بهترین گزینه است.
20- شکست در این اقدام امری طبیعی است ولی مهم این است که شکست باعث پیمودن راه باشد نه توقف در مسیر.
منابعی که شما می تواند اطلاعات بیشتری در این موضوع به شما دهد:
ضمنا برای افزایش آگاهی های خود در این موضوع می توانید به کتاب های زیر مراجعه نمایید:
1. روان شناسی رفتار جنسی، محمد باقر کجباف، نشر روان، تهران، 1381
2. خلاصه روانپزشکی، کاپلان - سادوک، ترجمه نصرت الله پور افکاری، انتشارات آزاده، تهران، 1373.
3. روانشناسی جرائم و انحرافات جنسی، مسعود انصاری، چاپ دوم، تهران، 1359، نشر کتابفروشی اشراقی
منابعی که در این مقاله از آنها استفاده شد:
1- مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1363
4- حر عاملی، وسائل الشیعه، تهران: مطبعه الاسلامیه، 1384
5- محمدحسن بن باقر صاحب جواهر، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تهران: دار اکتب الأسلامیه، 1386
دوست خوبم، آینده ای آکنده از روزهایی شیرین را برایتان آرزومندیم و یقین داریم شما با ظرفیت عقلی و معنوی ای که دارید می توانید بر تمام نگرانی ها چیره شوید. چشم براه مکاتبات بعدی شما هستیم.
کلیه این حالت ها هم در بین خانم ها وهم در بین آقایان با نسبت های مختلف وجود دارد. بر طبق پژوهش های انجام شده برخی از این حالت ها ریشه ژنتیکی دارند و برخی ریشه رفتاری، برخی ریشه فیزیولوژیک دارند و برخی ریشه محیطی - اجتماعی .اما اکثر متخصصان بر این باور هستند که ترکیبی از عوامل ذکر شده در شکل دادن جنسیت فرد، تصور فرد از جنسیتش و کشش جنسی وی تقش دارند.
همجنسگرایی و همجنس بازی
بطور کلی همجنسگرایی به حالتی گفته میشود که فرد با دیدن و یا تصور کردن جنس موافق لذت جنسی میبرد اما بدلایل مختلفی از جمله تابوهای اجتماعی موجود در مورد اینگونه رابطه جنسی ، شرایط خانوادگی و اعتقادات مذهبی و یا انتخاب شخصی وغیره هرگز وارد رابطه جنسی با فرد همجنس نشود و شاید بنابر جبر و یا انتخاب حتی با فردی از جنس مخالف ازدواج کند.
حالتی که فرد اصلا کششی به جنس مخالف ندارد و رابطه جنسی را با جنس موافق تجربه می کندهمجنس بازی خوانده می شود. حالتی هم در این بین وجود دارد که فرد کشش جنسی به هر دو جنس دارد اما باز هم ممکن است با هر دو جنس وارد رابطه جنسی بشود و یا نشود . برخی افراد ممکن است پس از ازدواج وداشتن فرزند متوجه میل خود به جنس موافق بشوند که شرایط سختی را برای فرد و همسرش ایجاد می کند. مشاوره زوج با یک فرد زبده می تواند تا حد زیادی به کم کردن تنش کمک کند.
مبدل پوشی
بعضی افراد در خفا و یا علنا لباس های جنس مخالف را می پوشد و خود را در قالب فردی از جنسی مخالف تصور میکند که به آنها مبدل پوش میگویند. بنابر یافته های علمی دلایل زیر ممکن است در بوجود آمدن ایت حالت موثر باشند: هورمونهای جنس مخالف در این افراد بیشتر هستند. ساختار مغزی این افراد بیشتر شبیه جنس مخالف است.
در آقایان عدم حضور پدر در زمان رشد و داشتن مادری با شخصیت خیلی قوی هم جزو این دلایل احتمالی شمرده شده است. اما برای اثبات قطعی هرکدام از موارد ذکر شده تحقیقات بیشتری با تعداد شرکت کننده بیشتری لازم است.
تغییر جنسیت:
زمانی که فرد با تزریق هورمون و یا عملهای جراحی و یا هردو از نظر ظاهری به جنس مخالف (برعکس جنسی که با آن به دنیا آمده) تبدیل می شود یعنی تغییر جنسیت داده است. این کار ممکن است با توصیه پزشک و یا بر اساس خواست شخص انجام شود.
- در جوامعی که همجنس گرایی و بخصوص همجنس بازی جنبه قانونی ندارد ممکن است افراد همجنس گرا تصمیم بگیرند که با تغییر جنسیت خود موانع اجتماعی را تا حدی شکسته و زندگی جنسی را که آرزو دارند دنبال کنند. اما در برخی مواقع این کار تنها به پیچیدگی مسئله دامن میزند. برخی ازافراد مبدل پوش هم ممکن است در طول زمان تصمیم بگیرند که جنسیت خود را به جنس مخالف تغییر دهند.
افراد دوجنسیتی که ممکن است از نظر ظاهر شبیه جنس مونث و یا مذکر باشند اما از نظر هورمونی تمایل بیشتری به یکی از جنس ها داشته باشند و یا از نظر ظاهری موذب باشند، با توصیه پزشک ممکن است تصمیم بگیرند که جنسیت خود را به یکی از جنس ها تغییر دهند. تا پیش از 1885 میلادی تصور می شد که همجنس بازی یک نوع انحراف جنسی است . اما با پیشرفت علم روانپزشکی متخصصان متوجه تفاوتهای رفتاری و روانی این افراد در مقایسه با افرادی که نسبت به جنس مخالف احساس میل جنسیدارند شدند .
تفاوت هایی مثل نحوه پاسخ دادن این افراد به محرکهای مختلف در مقایسه با افرادی که به جنس مخالف تمایل دارند . بنابراین همجنس گرایی و همجنس بازی جزو گروه ناهنجاری های روانی طبقه بندی شد و متخصصان به درمان این به اصطلاح بیمارها پرداختند. با پیشرفت علم اعصاب شناسی و دستگاه های تصویر برداری از مغز، علم فیزیولوژی و علم ژنتیک متخصصان تئوری های جدیدی در مورد تفاوتهای ساختار مغزی این افراد در مقایسه با افرادی که نسبت به جنس مخالف احساس میل جنسی دارند ارائه دادند.
تفاوتهایی چون
سلولهای قسمت جلویی غده هیپوتالاموس در مغز در افرادی که همجنس باز هستند از مردانی که به جنس مخالف کشش دارند کوچکتر است. این قسمت از مغز تقش مهمی در تعیین کشش جنسی افراد دارد. بنابراین این اشخاص نسبت به جنس موافق کشش بیشتری پیدا می کنند.
یک نوع کروموزوم در افراد همجنسگرا بیشتر دیده شده که این فرضیه ارثی بودن همجنس گرایی را تا حدی تایید می کند. این آزمایشات بر روی برادران دوقلو انجام شده بود. ساختار مغزی افراد همجنس گرا بیشتر شبیه به ساختار مغزی افراد جنس مخاف است.
یعنی مثلا مغز یک مرد همجنس باز بیشتر شبیه مغز یک زن است تا یک مرد. از طرفی دانشمندان علوم اجتماعی و رفتار شناسی مطرح کرده اند که در بعضی موارد شرایط خانوادگی و اجتماعی افراد را به سمت داشتن رابطه جنسی با جنس موافق سوق میدهد. به عنوان مثال برای سربازانی که برای مدت زیاد به دور از خانواده و جنس مخالف هستند بعضا مکن است این شرایط پیش بیاید (شواهدی از زندگی سربازان در جنگهای جهانی و غیره در دست است).
چنانچه پس از تغییر شرایط فرد به جنس مخالف تمایل نشان دهد به صرف داشتن چندین تجربه جنسی با فرد همجنس، همجنس باز یا همجنس گرا نیست. اکثر این پژوهش ها بر روی آقایان همجنسگراانجام شده اما در حال حاضر بررسی های مفیدی در حال انجام بر روی خانم های همجنسگرا در جریان است. و این نکته هم قابل ذکر است که اکثر این پژوهش ها بر روی اجساد افراد همجنس گرا انجام گرفته که بر اثر بیماری ایدز از دنیا رفته بوده اند که خود این بحث را پیش می آورد که ممکن است به عنوان مثال تغییراتی که در ساختار مغز این افراد مشاهده شده بر اثر بیماری دراز مدت بوده و یا اینکه بر اثر سبک زندگی این افراد ایجاد شده نه به دلیل گرایش جنسی شان.
در سال 1992 سازمان بهداشت جهانی با بدست آوردن استنادات کافی علمی و با توجه به پذیرش جوامع مختلف همجنس بازی را از لیست امراض حذف کرد. اما هنوزدر کشورهای مختلف با افراد همجنسگرا و یا همجنس باز برخوردهای متفاوتی می شود.
همچنین باید بدانیم که دین مبین اسلام با این قضیه کاملا مخالف و آن را حرام دانسته است.
گردآوری : مجله اینترنتی دلگرم
بیشتر بدانیم؟
در مورد همجنس گرایی اختلاف نظر زیادی وجود دارد و برخی معتقدند این گرایش طبیعی است و برخی معتقدند این گرایش نوعی انحراف است. فروید بعنوان کسی که در روانکاوی نظرات بسیار قوی و مطالعات اساسی دارد معتقد است سیر تکامل جنسی در کودکی ابتدا به خود فرد گرایش دارد و سپس به دیگران گرایش پیدا می کند که این گرایش به دیگران ابتدا به همجنس و سپس به غیر همجنس می باشد و بعد از این مرحله این میل تثبیت می شود. او معتقد است کسانی که همجنس گرا هستند در مرحله انتقال میل جنسی از همجنس تثبیت شده اند و پیشرفت ننموده اند. این وبلاگ مجالی برای بازکردن این نظریه نیست و توصیه من رجوع به کتابهای فروید و سایر کتابهای روانشناسی در این موضوع برای بازشدن بحث است.
فروید این نظریه را بر اساس مطالعات زیادی که انجام داده بیان کرده و بین انحراف و بیماری نیز فرق قایل است و معتقد است افراد همجنس گرا بیمار نیستند ولی دچار انحراف جنسی هستند. وی معتقد است با روانکاوی می توان افراد هم جنس گرا را درمان نمود و نمونه های موفقی نیز ازدرمان این افراد با روانکاوی وجود دارد.
امروزه اختلاف نظرها در این زمینه زیاد است و حتی برخی معتقد به مادرزادی بودن این احساس یا گرایش هستند ولی تحقیقاتی که موید این موضوع باشد وجود ندارد و تحقیقاتی هم که انجام شده و چنین نتیجه گیریهایی نموده در حدی معتبر نیست که این موضوع از نظر علمی ثابت شود. آنچه که اثبات شده و علمی است اینست که گرایش به جنس مخالف یک امر فطری است و افرادی که همجنس گرا هستند نتوانسته اند این حس و گرایش فطری را به درستی متبلور نمایند و در واقع نظریه فروید در این زمینه تا بحال رد نشده است. به دلیل اختلاف نظرها در این زمینه همجنس گرایی از تقسیم بندی اختلالات جنسی کنار گذاشته شد. ولی بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان معتقدند این گرایش یک مشکل است که باید مورد درمان قرار گیرد و با مشاوره و روان درمانی انرا درمان می نمایند.
همچنین از نظر ادیان الهی چه دین یهود و چه مسیحیت و چه اسلام ارضای میل جنسی با همجنس چه در زنان و چه در مردان گناه محسوب می شود. در سوابق تاریخی نیز همجنس گرایی مجازاتهای سنگینی در یونان قدیم و روم باستان و ایران قدیم و بعد از ان در بسیاری از نقاط دنیا داشته است. امروز در برخی کشورها همجنس گرایی قانونی شده و در بسیاری از کشورها هم هنوز قانونی نیست و مورد مجازات واقع می شود.
در میان همجنس گرایان در برخی افراد گرایش به هر دو جنس وجود دارد و در برخی فقط به جنس موافق گرایش وجود دارد. کسی که بخواهد می تواند با مشاوره و روان درمانی این مساله را درمان نماید و گرایش به جنس مخالف پیدا کند.
توسط دکتر علی شیخ الاسلامی
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران