(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

مراحل رشد نوزاد:نقش بازی درتکامل و تفکر کودکان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :

بازی کردن با کودکان تنها به منظور سرگرم کردن آنها نیست ، ‌بلکه این عمل در یادگیری و تکامل طبیعی آنها نقش بسزایی دارد . اهمیت بازی کردن در کودکان ورای تفریح است . بازی کردن وسیله بسیار مهم در امر آموزش و فراگیری و همچنین تکامل مغزی و انواع مهارتها در کودکان است . بعلاوه بازی کردن با کودکان در تکامل روانی و اجتماعی آنها مؤثر است . کودکان از طریق بازی کردن و با استفاده از حواس پنجگانه خودشان به اکتشاف بی پایان محیط اطراف خود می پردازند . در واقع آنها از این طریق می آموزند که چگونه حرکت کنند ، فکر کنند ، به خاطر بسپارند ، حرف بزنند و با دیگران رفتار کنند . در هنگام بازی حس کنجکاوی و اعتماد به نفس کودک رشد می کند . شکست در دنیای بازی او جا ندارد . از طیق بازی کردن آنها قوانین مربوط به رفتارهای اجتماعی را نیز فرا می گیرند . در شش ماه اول عمر لب و زبان نوزادان حساس تر از نوک انگشتان اوست و به همین دلیل آنها تمایل دارند که هر چیزی را وارد دهانشان کنند و هدف اصلی آنها از این کار پی بردن به جنس اشیاء است تا مزه آنها . کودکان هرگز از انداختن ، غلطاندن ، پرت کردن و تکان دادن اشیاء خسته نمی شوند . آنها با این عمل به شکل ،‌رنگ ، جنس و اندازه اشیاء پی می برند . آنها در ابتدا بیشتر به جنس ،‌مزه و نحوه حرکت اشیاء علاقمند هستند و به مرور در پایان یکسالگی با تقلید از حرکت بزرگترها سعی می کنند با نحوه کار اشیاء آشنا شوند .کودکان تقریباً با هر چیزی که در دسترس آنها باشد بازی می کنند و غالباً بازی با وسایل و اسباب بازیهایی را که به گونه ای نیاز به تلاش فکری دارد ،‌دوست دارند . بازیهایی مثل چیدن مکعب ها روی هم ، پر و خالی کردن ظروف با اشیاء کوچک ، جای دادن اشکال هندسی ساده در سوراخهای تعبیه شده مربوط به آنها ،‌جدا کردن و دسته بندی اشیاء‌ بر اساس رنگ ، شکل و اندازه در رشد فکری آنها نقش بسزایی دارد . نکته مهم در انتخاب نوع اسباب بازی این است که والدین در این انتخاب باید توانایی و مهارتهای کودک را مدنظر داشته و اسباب بازیهایی برای آنها فراهم کنند که کودکان قادر به بکارگیری و تمرین این مهارتها باشند . بعلاوه در هنگام انتخاب اسباب بازی باید حتماً به مسئله امن و بی خطر بودن آن توجه نمود . بعضی از کودکان بسیار اجتماعی اند و به راحتی با سایر کودکان بازی می کنند در حالیکه عده ای دیگر خجالتی و محتاط می باشند و نمی توانند به راحتی خود را با محیط جدید تطبیق دهند . این مسئله کاملاً طبیعی است . به این دسته کودکان باید فرصت داد تا بتدریج با محیط آشنا شوند . حضور والدین در کنار کودکان ، آنها را در این امر یاری می دهد . حتی در صورت تمایل آنها باید دست کودکان را در دست گرفت تا حس اعتماد بنفس آنها تقویت شود .بعضی از کودکان در بازی رفتار خشونت آمیز و تهاجمی نسبت به سایر کودکان دارند . والدین و مراقبین باید کاملاً مواظب این دسته از کودکان باشند تا به کودکان دیگر آسیبی نرسانند . وضع کردن حدود اختیارات برای این کودک و تکرار مداوم آنها ضروری است . بعلاوه می توان نیر و انرژی کودک را به سوی کارهای مثبت نظیر ورزش و بازیهای حرکتی سوق داد . این دسته کودکان را هنگامی که به دیگر کودکان مهربانی می کنند ،‌بخوبی تشویق کنید .

هرگز آنها را تنبیه بدنی نکنید . بهترین روش برخورد با آنها این است که در هنگام بدرفتاری آنها باید جدی و ثابت قدم بوده و در هنگام مشاهده هر گونه رفتار مثبت آنها را تشویق نمایید . کودکان معمولاً دوست دارند نزدیک به والدین خود بازی کنند و از کمک آنها بهره گیرند ولی نمی خواهند از سوی آنها امر و نهی شوند و اگر والدین به آنها اجازه اکتشاف و آزمایش را ندهند ، در واقع مزاحم یادگیری آنها شده اند . هنر بازی کردن کودکان این است که به آنها اجازه داده شود که بازی را رهبری کنند . نکات زیر برای پربارکردن کودکان پیشنهاد می گردد . به کودکان کمک فیزیکی بدهید : چون کودکان از نظر جسمی ضعیف هستند ، والدین می توانند آنها را در انجام کارهایی که قادر به انجام آن نیستند ، یاری دهند . ولی اجازه داده شود تا خودشان به راه حل های انجام کار دست یابند . با کودکان همبازی شوید : بعضی از بازی ها نیاز به همبازی دارد . بعنوان مثال در بازی تعقیب و گریز کودک احتیاج دارد کسی به دنبالش بدود و اینکه کسی باید توپ را به سمت کودک بغلتاند تا او بتواند توپ را بگیرد . گفتن قصه های مناسب سن هر کودک ،‌باعث ایجاد انگیزش فکری و تفکر در کودکان می شود.

به کودکان در زمینه راههای مختلف بازی کردن ، کمک فکری و پیشنهاد بدهید : اگر والدین پیشنهادات خود را در زمینه بازیهای مختلف به موقع به کودکان بدهند ،‌آنها نیز این پیشنهادات را بخوبی قبول می کنند . مثلاً اگر کودک در حال بازی کردن با شن است ، می توانید به او نحوه درست کردن قلعه شنی را نشان بدهید . ولی هرگز در بازی او دخالت نکنید .به کودکان در تمرکز کردن کمک کنید : نشستن بدون تحرک و تمرکز کردن روی یک کار بیش از چند دقیقه ، برای کودکان مشکل است . والدین می توانند با نشستن در کنار آنها ،‌حرف زدن ، حمایت و تشویق کردن کودکان ، آنها را در تمرکز طولانی تر یاری دهند . کودکان را در سهیم شدن وسایل مورد علاقه شان با دیگر کودکان کمک کنید : گر چه کودکان ، آماده هستند که با دیگر همسالان خود بازی کنند ولی در سهیم کردن آنها در وسایل مورد علاقه شان مشکل دارند . آنها آنقدر بزرگ نشده اند که بتوانند منصفانه و یا به نوبت بازی کنند و یا با دیگر کودکان مهربان باشند . والدین می توانند به کودک خود و سایر دوستانش وسایل یکسانی بدهند و از آنها بخواهند که این وسایل را با هم شریک شوند . در عین حال بدون آنکه دخالتی کنند ، به هر یک اجازه داده شود که طبق میل خود بازی کنند . کودکان بواسطه کاوش و اکتشاف ، تقلید و خیالپردازیهای بی انتها ، به سرعت در حال یادگیری هستند ، هر چه در این دوران فکر و ذهن کودک بیشتر بکارگرفته شود ، توانایی او در انجام کارها بیشتر می شود .

● « پیشگیری از حوادث و رعایت نظم و انظباط »

▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :

ارضاء کردن حس بی پایان کاوش و جستجو در کودکان تقریباً محال است . گر چه حس کنجکاوی کودک در تکامل او نقش حیاتی دارد اما نباید در این راه ، سلامت کودک به خطر افتد و یا به اشیاء قیمتی آسیب برساند . نحوه جلوگیری از این حوادث زمینه ساز رعایت نظم و انضباط آتی در کودک می شود . بمرور که کودکان برای استقلال خود تلاش می کنند ، قوانین و محدودیت ها به آنها کمک می کنند که چگونه با دیگران کنار بیابند . آنها کم کم یاد می گیرند که دست به اشیاء ممنوعه نزنند و یا اینکه به مکانهایی که اجازه ندارند ، نروند . توضیحات ساده و قابل فهم ، به آنها کمک می کند که بین خوب و بد و درست و غلط را تشخیص دهند . برای این منظور والدین می توانند : وقتی کودک مشغول انجام رفتار نادرستی است سعی کنند توجه او را به طرف موضوع یا چیز دیگری جلب کنند . با توجه به حافظه کوتاه مدت کودک ، او بزودی فراموش می کند که مشغول انجام چه کاری بوده و لذا با کوچکترین مقاومتی کودکان را از انجام رفتار نادرست بازداشته اند . سخت گیری های جدی را در مواردی بکار برند که کودک ممکن است با انجام کاری خود را در معرض خطر جدی قرار دهد و با توجه به حافظه ضعیف کودک شاید لازم باشد که کلمه « نه » در بعضی موارد محکم و مکرر بکار برده شود . برای مؤثر واقع شدن موارد تربیتی ،‌ثابت قدم بودن والدین در رفتارهایشان امری بسیار ضروری است . واکنش فوری والدین به رفتار نادرست کودکان از نکات مهم در تربیت آنهاست . باید به محض مشاهده انجام کاری خطرناک توسط کودک بلافاصله او را از انجام آن منع کرد . اگر این منع با تأخیر انجام شود کودک متوجه دلیل عصبانیت والدین نشده و خطای خود را بعدها نیز مجدداً تکرار خواهد کرد . کودک را بطور مرتب برای رفتارهای پسندیده اش تشویق کنند و در آغوش گیرند . تشویق به موقع اهمیت بسزایی در تربیت صحیح کودک دارد .● « وقتی کودک در صحبت کردن دچار اشکال می باشد »

▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :

حمایت و پشتیبانی افراد خانواده از این کودک یکی از مهمترین کمک هایی خواهد بود که می توان به کودک کرد . با این دسته از کودکان باید به طور مرتب صحبت کرد . والدین نباید ناامید شوند و او را به حال خود رها کنند . والدین می توانند : کلمات و جملات کوتاه و ساده را به آرامی به او بگویند .نام اشیاء‌ یا افرادی را که غالباً می بیند و یا کارهایی را که معمولاً انجام می دهد به او بگویند و او را تشویق کنند که نام آنها را تکرار کند . اگر کودک کلمه ای را اشتباه تلفظ می کند ، کلمه را بطور کامل برایش تکرار کنند . نه بخشی از کلمه را که او به اشتباه تلفظ میکند . به مرور و همزمان با پیشرفت کودک ، جملات ۲ تا ۳ کلمه ای را به او آموزش دهند . او را تشویق کنند که نیازهای خود را بصورت کلامی بیان کند .

تعیین حدود اختیارات کودک »

▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :

مسئله تعیین حدود اختیارات کودک و نحوه اجراء‌ آن توسط والدین کاملاً‌ سلیقه ای و شخصی است و در این خصوص بعضی از والدین بسیار قاطع و عده ای دیگر ملایم هستند . در هر حال هر روشی که انتخاب شود ، باید مطابق با خلق و خوی کودک باشد . نکات زیر جهت کمک به والدین در این زمینه پیشنهاد می گردد .همواره رفتارهای صحیح و خوب کودک خود را تشویق کنید و پاداش دهید . کودک با این کار شما احساس خوبی نسبت به خودش خواهد داشت و در آینده نیز سعی می کند به همانگونه رفتار کند .از وضع کردن قوانین بسیار محدود کننده پرهیز کنید . این عمل ممکن است آنها را از کندوکاو و اکتشاف مسائل به تنهایی و بکارگیری قابلیت های جدیدشان بترساند . در هنگام وضع کردن نظم و انظباط برای او ، سطح رشد و تکامل او را در نظر بگیرید و بیشتر از توانایی های او انتظار نداشته باشید . هر وقت لازم است قانونی که قبلاً برایش وضع کرده اید تغییر کند ،‌این مسئله را برایش توضیح دهید تا دچار اشتباه نشود . سایر افراد خانواده نیز باید از قوانین نظم و انظباطی که برای فرزندتان وضع کرده اید مطلع باشند تا ثبات و تداوم که مسئله بسیار مهمی در این خصوص است ، رعایت شود . در نظر داشته باشید که شما والدین ، الگوی کودک خود هستید و شما هر چه آرامتر و سنجیده تر رفتار کنید کودک نیز سعی می کند از شما در پیروی از نظم تقلید کند . شما با انجام تنبیه بدنی به او می آموزید که او نیز می تواند از چنین اعمالی در رفع مشکل خود استفاده کند . پیروی از نظم در زمینه ساعت خواب ، ساعت غذاخوردن ، زمان حمام رفتن و یا زمان خواب نیمروزی ، وجود نظم در زندگی روزانه را به کودکان آموزش می دهد .

● « مقابله با مسئله ترس کودک »

▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :

ترس کودکان خردسال بسیار شایع و کاملاً طبیعی است . از نظر آنها دنیا جای ترسناکی است و آنها بسیاری از مسائل اطراف خود را درک نمی کنند . جای تعجب نیست که بسیاری از کودکان ترس های مشابهی دارند . در این خصوص بیش از نیمی از کودکان ۱ تا ۲ سال دچار ترس از مسائلی نظیر سگ ، تاریکی ، هیولا ، حشرات و صدای بلند هستند . والدین می توانند با استفاده از تدابیری ، درجه ترس کودک را کاهش دهند بعنوان مثال وقتی کودک آرام است ، صحبت در مورد مسئله ای که قبلاٍ‌ً او را ترسانده ، کودک را در مواجه مجدد با آن مسئله آرام می کند . او با طرح سئوال و بیان ترس خود ، احساس آرامش بیشتری می کند . نکات پیشنهادی عبارت است از : کودک را از مواجه شدن با موارد ترسش برحذر دارید ولی مواظب باشید که این امر منجر به تصور در کودک نشود که شما هم از آن موارد می ترسید . بدنبال علل خاص ترس او بگردید و سعی کنید آنها را کاهش دهید . به ترس کودک خود توجه بیشتری بکنید و او را در مواجه با ترسش تنها نگذارید . احتمالاً کودک هنوز برای مقابله با این مشکل ، به تنهایی آمادگی ندارد .

● « پیشگیری و مقابله با طغیانگری های روانی کودک »

▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :

به منظور پیشگیری از طغیان های روانی در کودکان ،‌باید حتی المقدور آنان را در شرایطی که از تحمل و ظرفیت شان خارج است قرار ندهیم . نکات زیر بمنظور به حداقل رساندن دفعات و شدت طغیان های کودک پیشنهاد می گردد . وقتی از کودک خود می خواهید که کاری انجام دهد ، به جای آنکه به او دستور بدهید ،‌از او با استفاده از کلمات محبت آمیز ( مثل لطفاً‌و متشکرم )‌ و صدای دوستانه ای درخواست کنید . در صورت سرپیچی او از درخواست شما ،‌بلافاصله واکنش نشان ندهید او ممکن است بدون فکر و بطور خودکار به هر درخواست یادستوری جواب « نه » بدهد . در این صورت به جای عصبانی شدن ، با محبت و حفظ آرامش در خواست خود را مجدداً بیان کنید . هرگز او را برای گفتن « نه » به درخواست شما تنبیه نکنید .سخت گیریهای شدید و جدی را فقط در مواردی بکار ببرید که واقعاً ارزش اینکار را دارند . از دادن وعده های غیرعملی پرهیز کنید ولی هر از گاهی او را با انجام وعده های عملی و محدود خوشحال کنید . از وقوع مجدد شرایطی که باعث طغیان روانی کودک درگذشته شده ، جلوگیری کنید .

رفتار خوب کودک را همواره تشویق کنید .

● « مقابله با ترس کودک از جدا شدن از والدین »

▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :

اضطراب و ترس از جدا شدن از والدین و نگرانی از حضور غریبه ها از اولین نشانه های تکامل روانی در کودکان است که در حدود سنین ۱۰ تا ۱۸ ماهنگی دیده می شود و با افزایش سن ( حدود ۲ سالگی )‌به مرور از بین می رود . او در ابتدا اجتماعی و با محبت است و سپس همان کودک به همان راحتی از حضور افراد غریبه و اشیاء نامأنوس وحشت زده و نگران می شود . به تصور عده ای ترس و خجالت کودک ناشی از توجه زیاد والدین نسبت به اوست در حالیکه این رفتار کودک کاملاً‌ طبیعی و ناشی از توانایی جدید او در تمیز دادن بین شرایط مأنوس و نامأنوس است . کودک تمایلی به جداشدن از والدین یا مراقبین خود ندارد و این شروع ترس از جدا شدن از والدین است و به محض دور شدن آنان احساس ناراحتی می کند . از آنجائیکه او درکی از زمان ندارد و حافظه ضعیفی نیز دارد لذا نمی داند والدین چه موقع به کنار او خواهند آمد . به مرور زمان با افزایش سن حافظه او از تجربیات گذشته اش که در آن والدین مجدداً به نزد او بازگشته اند ، او را در تحمل دوری موقت کنونی یاری خواهد داد . ولی تا آن زمان او فقط درک از حال دارد و اینکه والدین درکنار او نیستند و در نتیجه هر بار که آنان از دید او خارج می شوند ( حتی اگر به اتاق دیگر رفته باشند ) او شروع به ناراحتی و گریه می کند . والدین باید با این برهه از زندگی کودک با درایت برخورد کرده و او را در جهت دستیابی به استقلال خود یاری دهند . در این خصوص نکات زیر پیشنهاد می گردد : اولین قدم آماده کردن مدتها قبل از لحظه جدایی است . به او گفته شود که والدین برای مدت محدودی از او دور می شوند . با این عمل او خود را از پیش آماده جدایی می کند . والدین باید پذیرای رفتارهای معقول طغیان آمیز از سوی کودک خود در هنگام جداشدن باشند . این امر نشانه وابستگی او به آنها و تکامل آگاهی در اوست . والدین باید قول بدهند که بازمی گردند و وقتی برگشتند سعی کنند به کودک بفهمانند که به قولشان عمل کرده اند . این امر اساس اعتماد آینده است .

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی