وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
کارشناس حقوقی با اشاره به این که عندالاستطاعه شدن مرد زمان ندارد و با توجه به مهریه های سنگین امروزی که مردها حتی تا آخر عمر هم ...
مهریه نشانه صداقت و صمیمیت مرد نسبت به همسرش می باشد و سنتی پسندیده است که پیامبراکرم(ص) نیز به آن عمل می کرده است. در روزگار گذشته رسم معمول قراردادن اشیای غیرمنقول از قبیل خانه، زمین و ملک برای مهریه زنان بوده است. اما در روزگار فعلی پول و سکه جای خود را به اموال غیرمنقول برای اختصاص به مهریه زنان داده است. آن چه که در هنگام عقد به عنوان بدهی و دین بر گردن زوج قرار می گیردتا به محض مطالبه زوجه پرداخت شود، به صورت عندالمطالبه است. اما شرطی هم می تواند با عنوان عندالاستطاعه جزو شروط ضمن عقد باشد و دختر به اختیار می تواند با آن موافقت کند و آن را بپذیرد و یا مخالفت کند و نپذیرد. دکتر شیخ الاسلامی به عنوان حقوق دان عندالمطالبه بودن مهریه را در قانون مدنی این گونه تشریح می کند: مهریه به محض مطالبه زوجه باید پرداخت شود و به عبارتی در اصطلاح حقوقی «حال» است یعنی بدهی که زوج به گردن گرفته و از نظر فقهی و شرعی باید بپردازد و اگر از پرداخت آن طفره رفت می توان از طریق بخش اجرایی ثبت و مراجع قانونی آن را وصول کرد. وی ضمن اشاره به این که با توجه به مهریه های سنگینی که بر عهده مردان گذاشته می شود و آن ها توان پرداخت را ندارند به زندان می افتند، اضافه می کند: با این اوصاف شرط «هنگام استطاعت» عنوان شد که پرداخت مهریه از حالت «هنگام مطالبه» به «هنگام استطاعت» تبدیل می شود. این حقوقدان در مورد این که استطاعت فرد چگونه ثابت می شود؟ می افزاید: در این رابطه ملاک اموال مرد است یعنی اگر زوجه اثبات کرد که شوهرش مالی دارد می تواند از او بگیرد و اگر مرد مالی نداشت و زن نتوانست در محاکم قضایی اموال و دارایی او را اثبات کند به خواسته اش که گرفتن مهریه است دست نخواهد یافت. شیخ الاسلامی در ادامه افزود: باید صبر کنیم تا آیین نامه ای مشخص در این مورد اعلام شود و نقاط مبهمی که وجود دارد روشن و روال تشریفات آن مشخص شود تا محاکم،سازمان ثبت و سایر نهادهای مربوطه تکلیف خود را بدانند. این که آیا مرد باید شاهدی بیاورد که استطاعت ندارد کافی است یا مرد تنها ادعا کند که استطاعت ندارد و زن خلاف آن را ثابت کند و ... همه این ها از جمله موارد مبهم است و باید تکلیفش مشخص شود. کارشناس حقوقی با اشاره به این که عندالاستطاعه شدن مرد زمان ندارد و با توجه به مهریه های سنگین امروزی که مردها حتی تا آخر عمر هم توان پرداخت آن را ندارند، شرطی که گذاشته شده نه به ضرر خانم ها نه به نفع آقایان است ولی شرطی است که پرداخت مهریه را واقعی می کند، یعنی درواقع باعث می شود که به نوعی مهریه های بالا بی اعتبار شود. به عنوان مثال خانم با خودش می گوید بهتر است یک آپارتمان ٤٠میلیونی را الان بگیرم اما هزار سکه مهریه نکنم چرا که استطاعت فعلی مرد همین آپارتمان است ولی هزارسکه را نمی توان گفت که چه زمانی استطاعت پرداختش را پیدا خواهد کرد.او می گوید: این قضیه از این بابت که می تواند مهریه ها را واقعی و به رقم نقد تبدیل کند یعنی مالی همان جا به زن تعلق می گیرد نه این که پرداخت آن به استطاعت داشتن مرد موکول شود مفید است . این حقوقدان علاوه بر محاسن قراردادن شرط عندالاستطاعه، معایب آن را نیز این گونه بیان می کند که اثبات استطاعت مرد کار سختی است و در صورتی که مرد زرنگی کند و اموالش را به نام خودش نکند و یا استطاعتش را مخفی کند، تا آخر عمر ممکن است مهریه پرداخت نشود. او با اشاره به افزایش پرونده های زیادی که در مورد پرداخت مهریه در مراجع وجود دارد و عده زیادی از آقایان به خاطر بدهی مهریه همسران خود به زندان رفته اند می گوید: با گذاشتن این شرط شاید هدف زندان زدایی داشته اند که افراد به خاطر بدهی مهریه زندان نروند و هدف دیگر نیز واقعی کردن مهریه بوده است که خانم ها به دریافت مهریه های زیاد خیلی امید نداشته باشند. البته زمانی که این شرط هم مطرح نبود خانم ها خیلی کم مهریه شان را وصول می کردند.وی در ادامه می افزاید: سازمان ثبت در آیین نامه ای مشخص با اطلاع رسانی دقیق به زوج و زوجه می تواند آن ها را متوجه این قضیه کند که شروط را با دقت و توجه به آن امضا کنند چرا که اطلاع رسانی دقیق قانون ضروری است تا مشکلی پیش نیاید. به عقیده او این شرط نباید باعث نگرانی شود چرا که باعث واقعی شدن مهریه ها می شود و زن می داند که مبلغ بالای مهریه را به زودی دریافت نمی کند. او با اشاره به این که مهریه وقتی مطالبه می شود که در خانواده اختلافی به وجود آمده باشد بنابراین مردها از پرداخت آن طفره می روند و خانم ها تنها می توانند شوهرشان را به زندان بفرستند اما وقتی استطاعت مطرح می شود فقط باید استطاعت مرد اثبات شود و او به زندان نمی رود، عملا اتفاق خاصی نمی افتد و به نظر من با درنظرگرفتن شرط عندالاستطاعه نه مردها امتیاز بیشتری دارند و نه زن ها دچار مشکل می شوند. فاطمه بداغی نماینده شورای فرهنگی اجتماعی زنان در قوه قضاییه نیز این مورد را شرطی خاص که باعث نگرانی زنان شود نمی داند و بیشتر بر روی فرهنگ سازی برای ازدواج و آگاهی دختران و پسران جامعه تاکید دارد. وی در گفت وگو با خبرنگار ما ضمن تاکید بر این مطلب که زنان نباید مهریه های زیاد مطالبه کنند و مردان هم باید پرداخت آن را دین خود بدانند، می گوید: مطلبی که وجود دارد این است که عندالاستطاعه شدن مهر آن را در ابهام قرار می دهد که چه زمانی استطاعت پرداخت آن وجود دارد؟ باید نقاط مبهم آن روشن شود و علاوه بر این شرطی است که طرفین در انتخاب و قبول یا رد آن مختار هستند. در مورد عندالاستطاعه در شروط ضمن عقد، دبیرکل جامعه حضرت زینب(س) در گفت وگو با ایلنا می گوید: پرداخت مهریه با انجام عقد واجب می شود و مرد باید آن را بپردازد اما نکته مهم این است که اگر مردی دین نداشته باشد و نخواهد براساس حکم شرع مهریه را پرداخت کند، به هیچ عنوان زیر بار پرداخت مهریه نمی رود و به شیوه های گوناگون از پرداخت آن طفره خواهد رفت. بهروزی می افزاید: تجربه نشان داده است مردانی که قصد پرداخت مهریه را ندارند حتی به زندان هم می روند اما از پرداخت مهریه امتناع می کنند. وی ادامه می دهد: زندان رفتن مرد برای زن مهریه نمی شود بنابراین بهتر است با اضافه کردن این شرط، حداقل استطاعت مالی مردان برای پرداخت مهریه زنان تعیین شود. او با مثبت خواندن این شرط می گوید: حداقل تکلیف زن و شوهر از ابتدا مشخص می شود و دغدغه خاطری از بابت پرداخت مهریه وجود نخواهد داشت. معاون پژوهشی مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه در گفت وگو با فارس درخصوص اضافه کردن ٢ بند «مهریه به صورت عندالمطالبه» و یا «مهریه به صورت عندالاستطاعه» گفت: با توجه به این که در حال حاضر در جامعه رقم اختصاص یافته به مهریه ها به صورت تصاعدی بالا می رود، افزودن این ٢ بند به شرایط ضمن عقد می تواند در حل بسیاری از مشکلات پیش نیامده مثمرثمر باشد. معاون پژوهشی مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه افزود: افزودن این ٢ بند می تواند در انتظام بخشیدن به پایه های زندگی یک زوج تاثیر بگذارد و تنش های موجود در زندگی را کمتر کند.شهلا کاظمی گفت: وجود مهریه های سنگین برای مردی که فقط این مهریه را امضا کرده است و هرگز توان پرداخت آن را ندارد، می تواند باعث تزلزل در انسجام خانواده ها شود. وی در ادامه گفت: بیش از ٩٥ درصد خانواده ها قراردادن مهریه سنگین را برای دخترشان امری مهم تلقی می کنند و این رقم مهریه را تضمینی برای خوشبختی فرزندشان می دانند.وی تاکید کرد: مهریه بالا هرگز تضمین کننده خوشبختی یک زوج نیست چرا که آمارها نشان می دهد خیلی از زندگی ها ظرف مدت زمان کوتاهی و بدون دریافت مهریه ای به پایان رسیده است. کاظمی پور می افزاید: به جای رواج مهریه های سنگین برای زوجه، می توان طرحی ارائه کرد که زوج در طول زندگی مشترک حقوقی را به همسرش اختصاص دهد تا رضایت و اطمینان خاطر در زندگی مشترک برای زوجه حاصل شود.منبع:خراسان
------------------------مهریه میتواند هم عندالمطالبه باشد و هم عندالاستطاعه
اضافه شدن دو شرط در دفترچههای نکاح باعث ایجاد تعادل میشود
یک مستشار دادگاه تجدیدنظر با ارزیابی مثبت از اضافه شدن دو قید عندالمطالبه و عندالاستطاعه در دفترچههای نکاحیه، پیشنهاد داد که خانوادهها مقدار خاصی از مهریه را که زوج توان پرداخت آن را دارد به صورت عندالمطالبه تنظیم کنند و مابقی را به صورت عندالاستطاعه. مهدی قلیرضایی در گفتوگو با خبرنگار حقوقی ایسنا، دربارهی اضافه شدن دو شرط جدید به عقدنامهها با محتوای «مهریه به صورت عندالمطالبه میباشد» و «مهریه به صورت عندالاستطاعه میباشد»، عنوان کرد: در قانون و در دفترچه عقدنامه تصریح شده است که زن به محض وقوع عقد مالک مهریه است و میتواند نسبت به آنچه زوج به عنوان مهریه تعهد کرده است، اقدام قانونی کند؛ این مهریه ممکن است عین یا وجه نقد باشد یعنی کافی است که مالیت داشته باشد و از لحاظ قانون، خلاف شرع و قانون نباشد. وی درباره نحوهی مطالبهی مهریه، گفت: آنچه در بین مردم در این خصوص مشهور بود عندالمطالبه بودن است یعنی اینکه در عقدنامههای قبلی این وصف آمده بود که مهریه تا این میزان بین زوجین تعیین شده است و زوجه هر زمانی که بخواهد میتواند آن را از همسر خود مطالبه کند و شوهر مکلف به پرداخت است. این مستشار دادگاه تجدیدنظر، اظهار کرد: این مساله باعث شد که این ذهنیت برای مردم پدید آید که فقط عندالمطالبه بودن بحث مهریه است در حالی که در متون فقهی و در قانون برای مهریه هم وصف عندالمطالبه بودن وجود دارد و هم وصف عندالاستطاعه بودن و یا ممکن است هر دو آنها باشد یعنی ممکن است زن و شوهر توافق کنند که بخشی از مهریه عندالامطالبه باشد و بخشی از آن عندالاستطاعه. وی افزود: در گذشته چون عندالمطالبه بودن قید میشد اغلب به خاطر اینکه خانوادهها دخترشان را توجیه کنند میگفتند این همان چیزی است که دولت در عقدنامهها پیشبینی کرده و ما فقط همین را قبول داریم. به خاطر اینکه تساوی و عدالت پدید آید و این عنوان جدید رسما به مردم معرفی شود بند 14 آمده است تا به همه بگوید که ضمن اینکه مهریه میتواند عندالمطالبه باشد، میتواند عندالاستطاعه هم باشد. رضایی درباره عندالمطالبه بودن، توضیح داد: این مفهوم به این معنی است که به محض امضای عقدنامه، زن اگر بخواهد میتواند با مراجعه به محاکم و دادگاههای خانواده یا مراجعه به اجرای ثبت بخواهد که مهر یا قسمتی از مهریه را بپردازد.اما عندالاستطاعه بودن به این معنی است که زن زمانی میتواند مهریه خودش را مطالبه کند و مرد را ملزم به پرداخت آن کند که استطاعت پرداخت مهریه را به عهده زوج ببیند یعنی مرد توان پرداخت داشته باشد، اگر توان پرداخت نداشته باشد زن این حق را نخواهد داشت. این قاضی مستشار دادگاه تجدیدنظر گفت: چندی بود که به خاطر بخشنامهی رییس سازمان ثبت این شبهه به وجود آمده بود که عندالاستطاعه بودن در حقیقت جایگزین عندالامطالبه بودن شده و به خاطر اینکه مفاد این بخشنامه را در عقدنامهها وارد کردند بدون اینکه اطلاعرسانی لازم به مردم داده شود برخی مشکلات به وجود آمد مردم هم اغلب عادت کردهاند که اعتماد کنند به متونی که از طرف دولت تنظیم میشود و آن را امضا میکنند. وی ادامه داد: ما در محاکم با این مساله مواجه میشدیم که بعضی دخترها مهریه را عندالاستطاعه امضا کرده بودند اما از باب عندالمطالبه بودن اشارهای به آن نداشتند که با این پاسخ دادگاه مواجه میشدند که نمیتوانید مهریه را مطالبه کنید مگر اینکه دلیل کافی یا لیست اموال قطعی زوج را بیاوری که این مرد قادر به پرداخت مهریه مورد درخواست شما هست و اگر نتوانی آن را ثابت کنی حق مطالبه نداری. این شرایط باعث شده بود که این دسته از افراد عملا از دریافت مهریه محروم شوند که این مشکلات باعث شد در نحوهی تنظیم متن عقدنامهها بازنگری شود و این دو شرط به جای آن شرط جایگزین شود. این قاضی مستشار دادگاه تجدیدنظر، اظهار کرد: بر این اساس خانمی که همه مهریهاش عندالمطالبه باشد مثل گذشته است و هر زمان که بخواهد میتواند آن را مطالبه کند چه به صورت دادخواست در دادگاه خانواده و چه به صورت مطالبهی اجرایی از طریق اجرای ثبت و اگر تمام مهریه خانم در عقدنامه جدید از وصف عندالاستطاعه برخوردار باشد دیگر این دختر خانم نمیتواند مهریهاش را بخواهد مگر اینکه ضمن دادخواست مطالبهی مهریه، لیست اموال و دارایی زوج را ارایه کند و به هر نحوی که هست ثابت کند که این آقا تمکن و قدرت پرداخت مهریه درخواستی ایشان را دارد. وی در ادامه پیشنهاد داد: خانوادهها مقدار خاصی از مهریه را که زوج توان پرداخت آن را دارد به صورت عندالمطالبه تنظیم کنند و مابقی را عندالاستطاعه.این حقوقدان ادامه داد: در این شرایط تعادل به وجود میآید و هم خانم به طور کلی از مهریه ساقط نمیشود و هم در مواردی که مرد قادر به پرداخت مهریه نیست اما به دلیل شرایط اجتماعی مهریه ثبت شده، فقط جنبهی صوری پیدا میکند و باعث نمیشود این توقع و انتظار ایجاد شود که زن هر زمان خواست بتواند مهریه را مطالبه کند و با توسل به آن مرد را به زندان بفرستد زیرا اغلب این اقدامات باعث تزلزل بنیان خانواده میشود. وی گفت: اگر بخشی از مهریه عندالمطالبه و بخشی عندالاستطاعه باشد دیگر مشکلی وجود ندارد و تصمیمات فوق قابل اعمال است. اگر شرایط خاصی هم مدنظر است باید پرداخت مهریه را تضمینی کنند که شرط هم اشکالی ندارد و میشود به عنوان یک شرط الحاقی در صفحه دفترچه که برای شروط خاص توافقی است، ثبت شود که برای پرداخت مقداری از مهریه ضمانت میکند. رضایی دربارهی دلایل اصلی تعیین مهریههای سنگین از سوی دختران و پذیرش مسوولیت پرداخت مهریه سنگین از سوی پسران با وجود اشراف کامل به عدم توانایی در پرداخت مهریه، گفت: ریشه این معظل به افراط و تفریط برمیگردد که متاسفانه در جامعه وجود دارد. وی تعیین مهریههای سنگین با وجود آگاهی از نداشتن توانایی در پرداخت آن را مهریههای سفهی نامید و توضیح داد: فردی که میداند توان پرداخت حتی میزان اندکی از مهریه را ندارد اما تعهد تعداد زیادی سکه میدهد جز اینکه سفاهت خود را به اثبات برساند چیزی دیگری به دنبال ندارد. خانواده دختر هم از این موضوع سوءاستفاده میکنند و برای اینکه دخترشان در آینده پشتوانه قوی داشته باشد و ریسک خطر آینده را کم کنند مهریه را بالا تعیین میکنند. وقتی مهریه سنگین گرفته شود لااقل سایر شروط مالی مانند شرط نصف دارایی و اجرتالمثل را باید حذف کنند. رضایی در پاسخ به این سوال که اضافه شدن این دو شرط چقدر میتواند معضل مهریههای سنگین را حل کند، گفت: این مساله باعث میشود که هر دو اصل به عنوان پیشنهاد به طور مساوی در کنار هم بیاید. حالا افراد به طور رسمی میتوانند عندالاستطاعه را در عقدنامهها ببینند و معنی و آثار و تبعات آن را از سردفتر بپرسند یا با شماره 129 اداره آموزش قوهی قضاییه تماس بگیرند و آگاهانه در این خصوص تصمیم بگیرند.
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
روح اله محمد زاده اندواری- شاید خیلی از مردم تصور کنند بعد از فوت زوج ( شوهر) ، مطالبه مهریه غیر ممکن است و زوجه ( زن) دیگر نمی تواند مالک مهریه مندرج در عقد نامه ازدواج باشد وآن را مطالبه کند در حالی که این تصور اشتباه است و مقنن می گوید اگر زنی پس از مثلا سه سال از تاریخ فوت همسرش می خواهد مهریه خود را مطالبه کند این امکان وجود دارد که در این راستا چند نکته دارای اهمیت است:
اولا دعوی مطالبه مهریه بعد از فوت زوج (شوهر)باید به طرفیت ورثه متوفی که ترکه (اموال به جا مانده از متوفی) را پذیرفتند در دادگاه طرح و اقامه شود یعنی در دادخواست در قسمت خوانده باید اسامی وراث را بنویسد.
حال این سئوال مطرح می شود که دادگاه در موردی که مهریه زن وجه رایج است (نه سکه یا اموال منقول و غیر منقول دیگر) چگونه باید عمل کند؟به عبارت دیگر ملاک زمانی محاسبه شاخص چه زمانی است سال محاسبه مهریه یا سال فوت شوهر؟ در چنین مواردی دادگاه باید بر اساس قانون ( ماده ۳ آیین نامه اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی) در مواردی که مهریه زوجه باید از ترکه زوج متوفی پرداخت شود شاخص سال فوت شوهر را باید برای محاسبه مهریه در نظر بگیرد نه سال محاسبه مهریه را.که البته این قضیه در خصوص ورثه زوجه(زن) که قبل از مطالبه مهریه از زوج فوت کرده است فرق می کند بدین ترتیب که اگر زن قبل از مطالبه مهریه از
زوج، فوت کند و مهریه او وجه رایج باشد ورثه زن، استحقاق دریافت مهریه به نرخ روز را دارند یا همان مبلغ معین شده در عقد نامه ملاک محاسبه قرار می گیرد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت با فوت زوجه مهریه نیز به ورثه او منتقل می شود و اصل طلبی که زوجه بابت مهریه داشته طبق قاعده ارث به ورثه او انتقال پیدا خواهد کرد و هر یک از ورثه به نسبت سهم الارث خود از اصل دین، طلب خود را از شوهر متوفی یا ماترک او مطالبه می کند ولی آنچه که ورثه مستحق دریافت آن هستند اصل مبلغ مندرج در نکاح نامه به عنوان مهریه است نه قیمت روز وجه رایج، زیرا این حق را قانون فقط برای زوجه زنده متصور شده نه برای ورثه او. البته در این خصوص نظر مخالف هم وجود دارد و عده ای اعتقاد دارند که ورثه قائم مقام و جانشین او هستند و همان حقی که زوجه متوفی نسبت به محاسبه وجه رایج به قیمت روز داشت همان حق را ورثه او نیز دارا هستند.
در صورت ناتوانی زوجه از پرداخت هزینه دادرسی وی میتواند دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را به پیوست دادخواست مهریه ارائه دهد که دادگاه بدواً به این خواسته رسیدگی و سپس به خواسته اصلی میپردازد بدیهی است زوجه، در صورت اثبات اعسار از پرداخت هزینه دادرسی معاف خواهد بود.
اما در ادمه به این مهم می پردازیم که برای مطالبه مهریه به کجا باید مراجعه کرد و چه اقداماتی را در این زمینه باید انجام داد:
دو راه برای مطالبه مهریه وجود دارد:
۱)دادگاه خانواده
زوجه میتواند با ارائه دادخواست حقوقی به دادگاه ویژه خانواده، مهریه خود، هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل را مطالبه نماید و همزمان تقاضای توقیف اموال همسرش و در صورت فوت شوهر تقاضای توقیف ترکه را نیز بنماید.که بابت یک میلیون تومان اول مهریه،پانزده هزار تومان تمبر و بابت مابقی مهریه به ازای هر یک میلیون تومان، بیست هزار تومان تمبر الصاق میگردد.
در صورت ناتوانی زوجه از پرداخت هزینه دادرسی وی میتواند دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را به پیوست دادخواست مهریه ارائه دهد که دادگاه بدواً به این خواسته رسیدگی و سپس به خواسته اصلی میپردازد بدیهی است زوجه، در صورت اثبات اعسار از پرداخت هزینه دادرسی معاف خواهد بود.
۲)مطالبه مهریه از طریق اجرای ثبت اسناد رسمی
زن میتواند از طریق اجرای ثبت اسناد رسمی مهریه خود را مطالبه نماید به این صورت که قباله ازدواج خود را به دفترخانه محل ثبت عقد ارائه و تقاضای صدور اجرائیه نماید سپس با اجرائیه به اداره ثبت مراجعه و مهریه خود را مطالبه کند که البته به میزان نیم عشر دولتی هزینه اجرایی پرداخت مینماید که بعداً این هزینه از شوهر یا از ترکه متوفی( در صورت فوت شوهر) اخذ خواهد گردید اجرائیه به شوهر یا وراث متوفی ابلاغ میشود و ۱۰ روز مهلت داده خواهد شد تا طلب زوجه را پرداخت کند. در صورتی که شوهر در این مدت دین خود را نپردازد زن میتواند با معرفی اموال و دارایی شوهر به اجرای ثبت، تقاضا کند اموال او توقیف شود و نیز میتواند مطالباتی را که شوهر از اشخاص دیگری دارد و یا موجودی حسابهای بانکی او را توقیف کند. زن همچنین میتواند تقاضای توقیف حقوق شوهر را از سازمانها و مؤسسه های دولتی و یا خصوصی داشته باشد و تا میزان یک چهارم حقوق (مادام که شوهر متأهل است) و نیز یک سوم آن را (در صورتی که زن و شوهر از یکدیگر جدا شوند و تا زمانی که شوهر زن دیگری اختیار نکرده) توقیف کند البته به شرط اینکه جزء مستثنیات دین نباشد.
اگر مهریه سکه یا طلا باشد و شوهر نتواند اصل آن را بپردازد، قیمت روز مطالبه آنها (روزی که زن آن را از طریق اجرای ثبت و یا دادگاه مطالبه میکند) ملاک اجرای قانونی حکم است..
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مقدمه:
کی داده، کی گرفته؛ عنوان شایع و متعارفی است که پسران و دختران و خانوادههای آنها در بدو آشنایی و فراهم آوردن مقدمات خواستگاری از آن زیاد استفاده میکنند!
در نگاه پسر و داماد آینده ـ مهریه؛ تشریفاتی عرفی و خانوادگی برای رسیدن به نامزد مورد دلخواه خویش و وقوع نکاح بیش نیست و از منظر دختر و عروس آینده و خانواده وی نیز؛ مهریه در زمرة همان تشریفات متعارف بوده که میتواند بعنوان پشتوانه آتی وی نیز تلقی گردد، اما هر دو، نوعاً و عموماً بر این باورند و بر این طبل توخالی عرفی با شدت و حدّت میکوبند که؛ «کی داده و کی گرفته»؟!یکی به تعداد سن و سال تولد خود، دیگری براساس میزان تعیین شده برای خواهر یا دخترخاله خویش، آن یکی بر مبنای اعداد اسلامی و مقدس و برخی نیز متناسب با شأن و شئونات عرفی و خانوادگی و یا طبق نظر پدر و یا مادر خویش و البته، کمتر زوجی و خانوادهای نیز بر مبنای واقعیات و توان مالی واقعی پسر یا داماد آتیه نسبت به تعیین میزان و سقف مهریه مبادرت میکنند.
لکن، غافل از آنکه، با بروز اختلافات خانوادگی و زناشوئی، نخستین و اصلیترین اقدام حقوقی و قانونی عروس خانم و دختر دیروز، مطالبه و اجرای مهریه است. و نخستین و جدیدترین دغدغه داماد و پسر دیروز نیز مقابله با آن و فرار از ادای دین خویش به همسر است. مهریه یا همان اصطلاح عرفی مزبور (کی داده، کی گرفته)، برخلاف باور ظاهری و غیرجدیاش دارای پیامدهای جدی، قانونی، حقوقی، عاطفی و اجتماعی متعدد و فراوان خواهد بود و همین مهم، زمینهساز نابههنجاریهای مختلف و «بحران مهریه در ایران» شده است و موجبات تزلزل در ثبات خانوادهها را در عمل، فراهم آورده است. زندانها سرشار از مردان بدهکار بابت مهریه شده. زنان به دنبال مهریه خویش در محاکم و ادارات ثبت اسناد و املاک و محاکم. مراجع انتظامی نیز در راه تعقیب حقوقی و انتظامی و اجرایی آن. دستگاه تقنینی در راه یافتن راهحل قانونی در راه برونرفت از این بحران. بعضیها به دنبال عندالمطالبه قرار دادن مهریه در عقدنامه و بسیاری نیز در تأکید بر عندالاستطاعه ساختن آن در توافقات قراردادی و رسمی خویش در سند نکاحیه بوده و در این بین، تحولات روزافزون قیمت سکه و ارز خود مزید بر علت و موجب تشدید این رقابت تأسفبار شده است؟! وضعیت موصوف؛ گردونهای است که میلیاردها تومان خسارات پیدا و پنهانی را به دولت و جامعه و خانوادهها تحمیل کرده و خواهد کرد…؟!
در این نوشتار بر آنیم که به این مهم و مسائل مختلف مربوطه از حیث حقوقی و قانونی پرداخته و ضمن نقد و بررسی بخشنامة عندالاستطاعه بودن و بخشنامه قوه قضائیه در خصوص اعسار، راهکارهای پیشنهادی مربوطه را نیز برای مهار تدریجی آن ارائه نمائیم.
طرح مطلب:
مهریه از زمره منابع مالی حقوق زنان در حقوق ایران است که عموماً، به هنگام خواستگاری و نامزدی از سوی بزرگان و خانوادهها یا زوجین تعیین میگردد.
مِهر (با کسره) به معنای محبت، دوستی، خورشید و آفتاب بوده و مَهر (با فتحه) به مفهوم کابین، قباله، صداق، صداقیه، قرض و مهریه میباشد. در زبان و ادبیات فارسی در مورد ازدواج و مهریه، داستانها و ضربالمثلهای فراوانی از وقایع شادی و غمانگیز وجود دارد که ادبیات دیگر ملل فاقد آنند. برخلاف گذشته، به لحاظ برخاستن صفا و سادگی از میان خانوادهها و ظهور تظاهر، منیّت و تشریفات چشم و همچشمی در بین پسران و دختران، تعیین و درج مهریههای کلان در عقدنامهها و عدم امکان پرداخت آنها از سوی مردان و هدایت آنان به سوی زندان و به هم ریختن کانون گرم خانوادهها و توسعه روزافزون «بحران مهریه»، امری شایع و کاملاً متعارف شده و جدای از تهران و شهرهای بزرگ کشور به شهرستانها نیز سرایت کرده است.
اکنون مسئله مَهر یا همان عبارت معروف« کی داده، کی گرفته…؟!»، به عنوان رکن اصلی ازدواج، چنان عرصه را بر زندگیها تنگ گرفته که «عاقلان از دست دادند اختیار خویش» و به قولی، ازدواج، آب زندگی است که خورده، پشیمان و نخورده هم پشیمان است. مطالبه مهریه، نخستین دعوای حقوقی بین زن و مرد بوده که در صورت عدم پرداخت آن از سوی زوج، زندان پذیرای وی به عنوان محکومعلیه میشود.
در همین ارتباط و برای زندانزدایی و رهایی آقایان از قید زندانها، راهکارهای متعددی در محافل قانونی و مراجع مختلف پیشنهاد و مطرح شده است. «تعیین سقف برای تعیین مهریه» و بخشنامه معاونت قوه قضائیه و ریاست سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در خصوص «عندالاستطاعه بودن مهریه» و آثار حاصل ازآن در بین خانوادهها و جامعه حقوقی کشور و نیز «بخشنامه ریاست قوه قضائیه نسبت به اعسار در محکومیتهای مالی»، از جمله مهمترین رهیافتهای مزبور بوده است و تفسیرها و اظهارات زیادی را، از جمله «برداشتن زندان نسبت به مهریه و عدمپرداخت آن از سوی مردان و…» در بین افراد و به ویژه زنان ایجاد کرد.
تعریف اجمالی مَهر:
مَهر، توافق مالی فیمابین زن و مرد به هنگام عقد نکاح بوده و نوعی الزام قانونی و شرعی است که بر شوهر تحمیل میشود و زوجین میتوانند به هنگام عقد یا پس از آن، مقدار مَهر را به تراضی تعیین کنند. مهر، عندالمطالبه بوده و زوجه، به محض انعقاد عقد نکاح، مالک آن میشود. این مالکیت نسبت به نصف مهر، مستقر و نسبت به بخش باقیمانده، متزلزل و منوط به انجام زناشویی زوجین است. مهر به انواع مَهرالمُسَمّی، مَهرُالْسُّنَّه (مَهر محمدی)، مَهرالمِثل، مَهرالمُتعَه تقسیم میشود و ضروری است مال مورد مهر، مالیت داشته و قابل تملیک و نقل و انتقال (نسبت به زن) باشد. مهر باید معین و معلوم بوده و قدرت مرد بر تسلیم آن نیز شرط است.
وضعیتهای حقوقی مهر:
حالات و وضعیتهای حقوقی متعددی بر مهریه مترتب است: «تعهد ثالث به پرداخت مهر، تعیین مهر توسط ثالث یا شوهر، تعیین مهر توسط زن، مهر و طلاق قبل از نزدیکی، مهر و طلاق بعد از نزدیکی، شرط مدت یا قرار اسقاط برای پرداخت مهر، مهر و فسخ نکاح، قبل و بعد از نزدیکی، وجود و ظهور تلف و عیب در مهر، مرگ شوهر قبل از تعیین مهر و نزدیکی، مهر و بطلان نکاح، مهر مجهول و ملک غیر، قرار دادن یک مهر برای دو زن، مهر و حق حبس (حق امتناع زوجه از تمکین در برابر مرد)، مهر و ارتداد زوج و مهر و فوت زوجین، از جمله آنها بوده و هر یک دارای آثار حقوقی خاص خویش است.در نکاح دائمی، میتوان مهر تعیین نکرد یا پس از وقوع عقد، بر میزان آن توافق کرد و عدم تعیین مهر موجب بطلان آن نخواهد بود، ولی در نکاح موقت، تعیین مهر به مانند مدت، شرط است و عدم ذکر مهر در آن، موجب بطلان عقد خواهد بود.
نحوه محاسبه مهریه:
چنانچه مهریه وجه نقد بوده و زوجین هنگام وقوع عقد برای وصول آن به ترتیب خاص توافق نکرده باشند، به ترتیب ذیل عمل میشود: متوسط شاخصهای سال قبل، تقسیم بر متوسط شاخصهای سال وقوع عقد. آنگاه نتیجة حاصل، ضربدر مبلغ مهریه مندرج در عقدنامه. مهریه مزبور، متناسب با تغییر شاخصهای قیمت سالانه زمان تادیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی تعیین و به قوه قضاییه ابلاغ میگردد، محاسبه و پرداخت خواهد شد. معهذا در صورتی که مهریه به عنوان سکه، ملک و مانند آنها باشد، طریق محاسبه آن، وضعیت مهر به قیمت روز بوده و ملاک قیمت روز نیز، زمان تادیه و پرداخت مهریه است.
نحوه وصول مهریه:
در حال حاضر، نحوه وصول و مطالبه مهریه از طریق محاکم دادگستری و مراجع ثبتی است. مطالبه مهریه در محاکم خانواده مستلزم تقدیم دادخواست از سوی زوجه یا وکیل وی و تودیع هزینه دادرسی به میزان مهرالمسمی (مهریه)یِ درخواستی یا اخذ حکمِ اعسار قطعی مبنی بر معافیت موقت از تادیه هزینه مزبور است. وصول مهریه از طریق مراجع ثبتی نیز منوط به درخواست زوجه از دفتر ازدواج با همسر خویش و صدور اجراییه ثبتی و طی تشریفات قانونی مقرر است. در هر دو حالت، میتوان نسبت به توقیف و بازداشت اموال زوج اقدام کرد. با این وجود، نمیتوان به طور توأمان در مقام وصول مهریه از طریق مراجع مزبور برآمد مگر نسبت به بخشی از آن در یک مرجع و بخشی دیگر در مرجع بعدی.
در صورت قطعیت حکم محکومیت زوج به پرداخت مهریه و صدور و ابلاغ اجراییه درخواستی از طرف زوجه (محکوم لها) از سوی دادگاه صادرکنندة رأی، حکم صادره متعاقب انقضای موعد قانونی (۱۰ روز از تاریخ ابلاغ اجراییه)، حسب درخواست زوجه از سوی اجرای احکام دادگاه خانواده به موقع اجرا گذارده میشود.
در صورت توقیف اموال مرد از قبل، نسبت به انتقال عینی یا تخصیص عملی آن به زوجه اقدام میشود و در صورت نداشتن مال، بنا به درخواست زن به استناد ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، نسبت به حبس و بازداشت مرد به عنوان محکوم علیه پرونده مهریه اقدام میشود.علاوه بر این، تا سال ۱۳۸۴، مرد باید ضمن رفتن به زندان نسبت به تقدیم دادخواست اعسار و تقسیط در پرداخت مهریه وفق ماده ۳ قانون مزبور عمل میکرد. با این وجود، متعاقب صدور رأی هیأت عمومی دیوان عالی کشور در سال ۱۳۸۴، قید فوق برداشته شد و ضرورتی به طرح دادخواست اعسار زوج از زندان نیست.
اما با صدور و ابلاغ بخشنامه صادره از سوی ریاست قوه قضائیه، وضعیت مزبور دچار اختلافات متعدد در اجراء و تفسیر از سوی مراجع قضایی و اجرایی شده است که بدان خواهیم پرداخت.شایان ذکر است که طبق ماده ۱۰ قانون مدنی، زوجین میتوانند در خصوص پرداخت مهریه و افزاش یا کاهش آن توافق کنند. فوت زوج پس از وقوع نکاح، تأثیری در مالکیت زن بر مهر ندارد و زن میتواند کل مهر را از ماترک شوهر استیفاء کند و در صورت فوت زن، حق مذکور به ورثه او منتقل میشود. به علاوه، نوعروسان جوان طبق ماده ۱۰۸۵ قانون مزبور میتوانند از تمکین در برابر شوهر خویش امتناع کرده و هرگونه تمکین خود را به استناد «حق حبس فوق» منوط به تادیه کامل مهریه خویش نمایند.
عندالمطالبه و عندالاستطاعه بودن مهریه:
گفتیم که مهریه، عندالمطالبه بوده و بر ذمه شوهر است. و زن به محض انعقاد نکاح، مالک آن میگردد، مگر آنکه نسبت به پرداخت آن، ترتیبی بین آنها مقرر گردد. از این رو، غالباً عبارت «عندالمطالبه بودن مهر» در اسناد نکاحیه درج میشود و ضمن تفهیم به زوج، به توشیح وی و زوجه میرسد و این، آغاز بدفرجام زوج در صورت عدم حصول به تفاهم و سازگاری با همسر خویش در زندگی آتی و مشترک است و همین نافرجامی، به شرح آتی، وی را بس است!
با این وجود، در حال حاضر، عموماً مهریه، وسیله متعارفی برای تبدیل شدن این حق شرعی و قانونی زنان جهت تنبیه مردان و طرح دعاوی حقوقی متعدد در محاکم خانواده و ظهور و توسعه روزافزون «پدیده مذموم زندانیان مهریه» شده است.
چندی پیش، در پی تغییر و اصلاح و بازنگری قوانین مهریه و تغییر نگرشهای فرهنگی نادرست نسبت به آن و تعدیل وضعیت مهریههای سنگین، معاونت قوه قضائیه و ریاست سازمان ثبت اسناد و املاک کشور طی بخشنامهای، سردفتران ازدواج کشور را مکلف به ثبت توافق زوجین مبنی بر عندالاستطاعه بودن پرداخت مهریه، به صورت شرط ضمن عقد نکاح و درج آن در نکاحیه و امضای زوجین کرده است. با انتشار و انعکاس این بخشنامه، قضاوتها و برداشتهای متفاوتی در بین حقوقدانها و خانوادهها، خصوصاً زنان مطرح شد و شایعات متعددی مبنی بر حذف مهریه در حقوق مالی زوجه، برداشتن زندانیان مهریه و رهایی آقایان و بلاتکلیف ماندن دعاوی مربوطه و مانند آنها در جامعه مطرح شده و به سرعت رواج یافته است. صرفنظر از نادرست بودن قضاوتهای مزبور، صدور این بخشنامه به زعم تدوینکنندگان آن، گامی مناسب در راه تعدیل وضعیت زندانیان مهریه و کاهش آنها و مهار نسبی بحران مهریه در خانوادههای ایرانی است، اما تحلیل آتی، از صحیح نبودن نگرش مزبور و ظهور آثار پیشبینی نشده و غیرقابل جبرانِ آن در سرنوشت خانوادهها، خصوصاً زنان به عنوان دارندگان حق شرعی و قانونی فوق (مهریه) حکایت دارد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
حضرت علی ـ علیه السلام ـ میفرماید:«لا تغالوا فی مُهورِالنّساء فَیَکونُ عَداوة»(وسائل، ج 14، باب 5، ابواب مهور، حدیث 12).یعنی:«در مهر زنان زیادهروی نکنید که موجب پدید آمدن دشمنی است».
در اسلام زنانی که مهرشان سنگین و زیاد از حد باشد، مشؤوم و بیبرکت شمرده شدهاند(وسائل، ج 14، باب 5، ابواب مهور، حدیثهای 1، 8، 10 و 11).
زیرا در این صورت، مهر بیشتر جنبۀ مادی پیدا میکند، نه جنبۀ معنوی. پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ میفرماید:
«اَفضَلُ نِساءِ اُمَّتی اَصْبَحهُن وَجْهاً وَ اَقَلَّهُنَّ مَهراً»(وسائل، ج 14، باب 5، ابواب مهور، حدیث 9). یعنی:«برترین زنان امّت من کسانی هستند که از نظر صورت دلفریبتر و از نظر مهر کمترین مقدار آن را داشته باشند».
و همچنین مهر نباید خیلی کم باشد. زیرا در این صورت اگر نزد عرف مالیّت نداشته باشد مثل یک دانۀ گندم، عقد باطل میگردد و یا اثر خاصّ خود را که همان ایجاد محبّت و الفت و جلب اطمینان زن است، از دست میدهد.
در روایات توصیه شده است که میزان مهر بر اساس مهر سنّت باشد که در حدود 490 تا 500 درهم است(ارزش هر درهم به اندازۀ یک مثقال نقره و هر مثقال نقره حدود 18 نخود طلاست) و این مبلغ مقداری است که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در ازدواجهای خود مهر زنان و دختران خود قرار میداد.
حضرت امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود:«صداق زن چیزی است که زن و مرد بر آن توافق نمایند، کم باشد یا زیاد»(همان، ص 2). ولی در احادیث تأکید شده که مهر خیلی هم کم نباشد.
امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ فرمود:«دوست ندارم که مهر زن کمتر از ده درهم باشد، تا با پولی که در مورد زنا پرداخت میشود تشابه نداشته باشد»(همان، ص 11). این درست نیست که زن خودش را رایگان و بدون مهر در اختیار مرد قرار دهد.
حضرت صادق ـ علیه السلام ـ در مورد زنی که قصد داشت خود را رایگان به نکاح مردی در آورد فرمود:«این کار فقط برای پیامبر جایز بود، اما در مورد افراد دیگر نکاح صحیح نیست، مگر اینکه قبل از عروسی چیزی به زن تقدیم کند، کم باشد یا زیاد، گر چه لباس باشد یا درهمی»(همان، ص 13).
درست است که اسلام اصل وجود مهر را برای صحت ازدواج لازم میداند ولی ارزش زن را به مقدار مهر نمیداند. هدف ازدواج نباید مهر باشد بلکه انس و آرامش خانوادگی مطلوب است. در تعیین مهر نباید آن قدر سختگیری کرد که قدرت ازدواج از جوانان سلب شود و ناچار شوند تجرد را بر تأهل ترجیح دهند. اگر هم تن به ازدواج دهند در اثر ایرادها و اشکالتراشیهای خانوادۀ دختر عقده و کینه پیدا کنند. به تجربه ثابت شده که ایرادها و سختگیریهای خانوادۀ دختر در مهر و مراسم عروسی، موجب رنجش خاطر داماد میشود، چنان عقدهای پیدا میکند که تا آخر عمر برطرف نمیشود و صدها مشکل به همراه خواهد داشت.
در مقدار مهر به شخصیت اخلاقی و دینی و اجتماعی و اقتصادی مرد توجه کنید، وقتی به حد متعارف رسید دیگر اشکالتراشی نکنید بهتر است حالت اعتدال را رعایت کنید. برای اعتدال نمیتوان مقدار معینی را پیشنهاد کرد. بلکه نسبت به خانوادهها و طوایف و زمانها و مکانها متفاوت خواهد بود. نه افراط و مسابقۀ در ازدیاد مهر صحیح است نه این که با شعار و تبلیغات زنها را به طرف تفریط سوق دهیم و تشویق کنیم که در ازدواج به مهرهای بسیار کم و بیارزش مانند یک شاخۀ گل، یا یک جلد کتاب، یا یک سکۀ بهار آزادی، یا یک رأس گوسفند و امثال اینها قناعت کنند. به نظر میرسد این نیز یک نوع انحراف محسوب میشود. اگر همۀ مردها نسبت به همسرشان وفادار و باانصاف بودند و به تعهدات احلاقی و انسانی عمل میکردند، مهرهای بسیار کم، مشکلی را به وجود نمیآورد ولی متأسفانه چنین نیست. در بین اجتماع شاهد مردهایی شیاد و فریبکار و عیاش و خودخواه هستیم که از عواطف انسانی بیبهرهاند و نسبت به همسران مظلوم و بیچارهشان چه ظلمها و جنایتهایی را مرتکب میشوند و آن زنان مظلوم دادرسی جز خدا ندارند. این گونه مردها گر چه در اقلیتاند ولی به هر حال وجود دارند. آیا درست است که دختران خام و سادهاندیش را مفت و مجانی به دام این گونه افراد بیندازیم؟ مردها غالباً طرفدار تقلیل مهر هستند و حتی دختران را به دام تمسخر میگیرند که شما کوتاه فکر و مادی هستید و خودتان را با مهر میفروشید، و بدین وسیله آنها را فریب میدهند و با مهرهای بسیار ناچیز ازدواج میکنند ولی همین جوانان به اصطلاح روشن فکر از همسرشان انتظار دارند با جهاز بسیار کامل وارد خانه شود و اگر کوچکترین نقصی را در آن مشاهده کنند با زخم زبان و ایراد و بهانهجویی زندگی را بر او تلخ میکنند و با اندک بهانهای به اذیت و آزار او میپردازند و دم از طلاق و جدایی میزنند. چه بسا که زن بیچاره را با چند بچه بدون مخارج میگذاند و دنبال عیاشی و خوشگذرانی میروند. تعداد این مردهای بیوجدان و وبیعاطفه هم چندان کم نیست، اگر شک دارید به دادگاههای خانواده، که نمونهای است از آنچه در بین جامعه وجود دارد، مراجعه نمایید. البته اعتراف میکنیم که به وسیلۀ مهر نمیتوان مشکل ظلم و تعدی و بیانصافی بعضی مردها را حل کرد، بلکه در این جهت نیاز داریم به تقویت بنیاد دینی و اخلاقی مردم و اجرای کامل قوانین دادگاههای خانواده ولی در شرایط کنونی چارهای نیست؟ یک دختر خام و بیتجربه با چه تضمینی خود را در اختیار جوانی قرار دهد که میزان تعهدات دینی و اخلاقی او روشن نیست، آیا درست است که با یک دستۀ گل یا شاخۀ نبات ازدواج کند؟ آیا تعیین مهر متوسط و معتدلتر نزدیکتر به احتیاط نیست؟
عقیدۀ صحیح این است که افراط و تفریط در مهر هر دو خطاست. مهر زیاد موجب تقلیل در ازدواج و کینه و عداوت مردها، و مهر بسیار کم باعث بیارزش شدن زنها و سوء استفادۀ بعضی مردها میشود. بهترین راه، رعایت اعتدال و شرایط اقتصادی و اجتماعی خانوادهها میباشد.برای مرد صلاح نیست که در تقلیل مهر زیاد اصرار کند، زیرا باعث رنجش و سلب اعتماد زن میشود، برای زن هم صلاح نیست که در ازدیاد مهر اصرار نماید، چون موجب بدبینی و ایجاد عقده و عداوت خواهد شد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همانطور که میدانید مهر هدیهای است که مرد به زن میدهد و لذا هر چه که مرد، مالک آن باشد و آن شیء مالیّت داشته باشد و قابل تسلیم باشد، و یا حقّی از حقوق مالی و یا منفعت اعیان خارجی باشد و یا کاری که انجام آن برای مرد در اصل شرع جایز باشد و با احکام الهی مغایرت نداشته باشد، میتواند مهر زن قرار بگیرد. نظیر پول، ملک منقول، حق التحجیر، اجارۀ ملک یا باغ، آموزش علم و هنر و انجام خدمت و... امّا آنچه که مرد، مالک آن نیست و یا مالیّت ندارد، نظیر خوک و شراب و یا آنچه که قابل تسلیم نیست، نظیر مرغ در هوا و ماهی در دریا و یا آنچه که در اصل شرع انجام آن بر مرد جایز نیست، نظیر فعل حرام، یا ترک واجب و یا آنچه که با احکام الهی مغایرت داشته باشد، نظیر اینکه در ازدواج دائم حق طلاق به دست زن باشد و یا شوهر اجازۀ ازدواج مجدد نداشته باشد و یا مرد از زن ارث نبرد و یا زن حق معاشرت با اجنبی داشته باشد، نمیتواند موضوع مهر قرار بگیرد. و شرط اینکه مرد در ازدواج موقّت، حق بخشش مدّت را نداشته باشد، از این قبیل است، یعنی چنین شروطی درست نیست.
به صلاح زن است که در صورت امکان مهرش ملک یا طلا و نقره یا منزل مسکونی یا چیز دیگری باشد که میتواند به عنوان ذخیره برای زن باقی بماند. ولی، در صورتی که مرد چنین تمکنی را ندارد نباید با ایراد و بهانه ازدواج را بر هم زد بلکه باید پول یا اشیاء دیگر را نیز به عنوان مهر قبول کرد.
در این جا لازم است به مردها توصیه کنیم، در صورتی که تمکن مالی دارید و میتوانید مهر همسرتان را ملک یا خانه قرار دهید، از این کار امتناع نداشته باشید، شما که قصد دارید عمری را با این زن زندگی کنید، چه مانع دارد مقداری از املاک خود را به عنوان مهر در اختیار او قرار دهید تا احساس غرور و شخصیت کند و مطمئن باشد که شما نیز به ادامۀ زندگی پایبند هستید، و بااطمینان و آرامش بیشتر در خانۀ شما زندگی کند. در صورتی که ملک داشته باشید ولی از مهر قرار دادن آن امتناع نمایید باعث بدبینی همسرتان خواهیدشد. ممکن است در صداقت و پایبندی و وفاداری شما تردید نماید، و در نتیجه به زندگی دلگرم نخواهد بود.
به پدر و مادر توصیه میشود: در صورتی که تمکن مالی دارید مهر عروستان را در مال خودتان قرار دهید یا نقداً بپردازید یا قطعه ملکی به او بدهید. بدین وسیله پسر و عروستان را شاد و سرفراز و محبت آنها را جلب نمودهاید. در آغاز زندگی نوین به استقلال آنان کمک نمودهاید که هرگز فراموش نخواهد شد. اگر دارید از این امر خیر دریغ نفرمایید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یکی از موضوعاتی که نشان میدهد زن از دیدگاه اسلام از نظر اقتصادی مستقل است، همین مسئلۀ مهر است. زیرا زن مهر را در ازدواج دائم زمانی میگیرد که میخواهد به خانۀ شوهر برود و از همان لحظه تمامی مخارج زن، به عهدۀ شوهر میشود. و از آنجایی که کسی از کسان زن، نمیتواند مالک مهر باشد، لذا اگر قرار باشد زن نیز مالک آن نباشد، این ملک بدون مالک میماند و اگر بگوییم مالک آن، مرد است معنایش این است که مهر عبارت باشد از اینکه مرد به هنگام ازدواج، مالی را به زن خود بدهد و بلافاصله پس از عقد(به دلیل نداشتن استقلال اقتصادی زن) همان مال را تحت اختیار خود بگیرد و این خود یک امر باطل است و به بیان دیگر مهر اگر ملک باشد بعد از اجرای صیغۀ عقد، از ملکیت صاحب اولش خارج شده مملوک زن میگردد. این ملکیت امری واقعی است نه تشریفاتی. بعد از آن، مالک واقعی مهر، زن است و هر گونه تصرفی باید با اجازۀ او باشد. خرید و فروش و اجاره و هر گونه استفادۀ دیگری باید با اجازۀ زن باشد. نه پدر و مادر دختر حق دارند در ملک او تصرف نمایند نه شوهر. غصب مهر زن از گناهان بزرگی است که بخشیده نمیشود.
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:«خداوند سبحان هر گناهی را در قیامت میبخشد جز سه گناه را: اول کسی که مهر همسرش را غصب کند، دوم کسی که مزد اجیری را غصب کند، سوم کسی که انسان آزادی را بفروشد»(همان، ص 22).
از حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ سؤال شد:«مردی دخترش را شوهر میدهد آیا میتواند از مهر او استفاده کند؟ فرمود: نه چنین حقی ندارد»(همان، ص 26).
همچنین اگر مهر پول نقد باشد، باید پول در اختیار زن قرار گیرد و هیچ کس حق ندارد بدون اجازۀ او در آن پول تصرف نماید.
اگر مهر نسیه و بر ذمّۀ شوهر قرار گرفته باید آن را بدهی واقعی محسوب بدارد و از اول قصد پرداخت آن را داشته باشد. اگر مدتی برای آن تعیین شده واجب است در رأس مدت پرداخت شود و اگر وقت معینی برای آن تعیین نشده هر وقت زن مطالبه کرد و شوهر قدرت ادای آن را داشت واجب است بدون تأخیر ادا کند.
حضرت صادق ـ علیه السلام ـ دربارۀ مردی که با زنی ازدواج نموده، و از اول قصد نداشته مهر او را ادا کند، فرمود:«این شخص زناکار محسوب میشود»(همان، ص 21).
باز آن حضرت فرمود:«هر کس که برای زن مهری را قرار دهد ولی قصد ندارد آن را بپردازد، چنین شخصی به منزلۀ دزد خواهد بود»(همان).
مهر، دِین واقعی است و باید مانند سایر دُیون ادا شود. این که معروف است میگویند مهر را کی داد و کی گرفت، مطلبی است بر خلاف حق و عدالت و منطق اسلام. مهر را باید شوهر به همسرش بپردازد و اگر نداد در قیامت مورد بازخواست و مؤاخذه قرار خواهد گرفت. غصب حق زن از گناهان بزرگی است که حتی در قیامت هم مورد عفو قرار نخواهد گرفت. مگر این که زن از حق خودش بگذرد. خداوند در قرآن میفرماید:«مهر زنها را ادا کنید پس اگر از روی رضای باطن چیزی از آن را به شما بخشیدند بخورید که گوارایتان باد»(نساء، آیۀ 4).
تفاوت نمیکند ازدواج رسمی باشد یا غیر رسمی. به هر حال مهر بر ذمۀ مرد است و باید آن را ادا کند. مگر اینکه قدرت بر ادا نداشته باشد. در این صورت زن باید صبر کند تا مرد قدرت مالی پیدا کند.
البته زن هم نباید در گرفتن مهر به شوهرش سختگیری کند و اسباب مزاحمت را فراهم سازد، اگر شوهرش کاملاً در رفاه است میتواند مهر را مطالبه کند ولی اگر میبیند از جهت زندگی در مضیقه است صداقت خانوادگی اقتضا میکند که اسباب مزاحمت و خجالت او را فراهم نسازد. بلکه بر زن مستحب است که تمام مهر یا مقداری از آن را به شوهرش ببخشد، این امر بر محبت و صفای خانوادگی میافزاید.
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:«هر زنی که قبل از عروسی مهرش را به شوهرش ببخشد خدا در برابر هر دیناری ثواب آزاد کردن یک بنده به او عطا خواهد کرد. گفته شد: یا رسول الله بخشش بعد از عروسی چه طور است؟ فرمود: وسیلۀ مودت و الفت میباشد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مرسوم است مرد به هنگام ازدواج چیزی را به همسرش تقدیم میکند که در اصطلاح، مهر و صداق نامیده میشود. چنان که خواستگاری همیشه از جانب مرد انجام میگیرد مهر نیز از جانب او به زن تقدیم میشود. مرد است که به سراغ زن میرود و به او اظهار علاقه کند، نه بر عکس، و اوست که برای اثبات صدق خویش و جلب توجه نیز باید چیزی را به عنوان مهر تقدیمش کند، نه بر عکس. زن کالای خریدنی نیست که با مهریه معامله شود، بلکه محبوبۀ مرد است که باید برای اثبات صدق خویش و به دست آوردن دل او مقداری از آنچه را دارد نثارش سازد. با خواستگاری و اعطای مهر، شخصیت مرد تحقیر نمیشود بلکه لازمۀ مردانگی همین است. در صورتی که اگر زن چنین عملی را انجام دهد بر شخصیتش لطمه وارد میآید. زن از زیبایی و لطافت و جاذبۀ ویژهای برخوردار است که مرد را اسیر و دلباختۀ خود میسازد و برای خواستگاری به آستانۀ خویش جذب میکند.
زن به الهام فطری دریافته که محبوبۀ مرد است و عزّت و احترامش در این است که خود را رایگان در اختیار او قرار ندهد بلکه به وسیلۀ غرور و اظهار بینیازی و ناز و کرشمه، خود را شیرینتر و محبوبتر سازد. زن تشنۀ محبّت و دوستی است و دوستدار مردی است که از صمیم قلب او را دوست بدارد، و اعطای مهر را دلیل بر صدق گفتار مرد میشمارد، به همین جهت صداق نامیده میشود. زن خودش را به مهر نمیفروشد بلکه بدین وسیله صدق مرد را در اظهار عشق و علاقه میآزماید و آرامش خاطر پیدا میکند و فلسفۀ مهر این است.
برای تشریع مهر، فلسفۀ مهمتر دیگری را نیز میتوان بیان کرد و آن عبارت است از: ایجاد زمینۀ مناسب برای اینکه مرد بتواند وظایفی را که ناموس آفرینش بر عهدهاش نهاده ایفا کند. هر یک از زن و مرد آفرینش ویژهای دارند، مرد به منزلۀ زارع است و زن به منزلۀ مزرعه، مرد به منزلۀ باغبان است و زن به منزلۀ باغ. مرد نطفۀ فرزند را در رحم زن غرس میکند و بعد از آن، طبیعت چیزی را بر عهدهاش نگذارده است. در صورتی که مسئولیت طبیعی زن از همان زمان شروع میشود. بر طبق آفرینش ویژهاش ناچار است دوران دشوار و خطیر بارداری و زایمان و نقاهت ناشی از آن را تحمل کند. ناچار است مدت دو سال نوزاد ضعیف را با شیرۀ جان تغذیه نماید و بعد از آن تا مدتی در حفظ و حراست و پرورش او کوشش و فداکاری کند. در صورتی که ناموس آفرینش چنین مسئولیتهای سنگینی را بر دوش مرد نگذارده و طبعاً از آزادی بیشتری برخوردار است. بنابراین، زن باید برای تحمل چنین مسئولیتهای دشواری زمینۀ مناسب و آرامش خاطری در اختیار داشته باشد، تشریع مهر به منظور ایجاد زمینۀ مناسبی است تا زن بتواند بااطمینان و آرامشخاطر، خود را برای غرس فرزند در اختیار مرد قرار دهد و مسئولیتهای ناشی از آن را بپذیرد. زن به وسیلۀ مهری که مرد در اختیارش میگذارد اسباب و لوازم سادهای را برای زندگی فراهم میسازد، و آرامشخاطر مییابد که اگر باردار شد میتواند در این محیط امن تا مدتی ادامۀ زندگی دهد و به وظایف تازهای که بر عهدهاش نهاده میشود عمل نماید. البته پرورش و حفظ و حراست از فرزند وظیفۀ مشترکی است بین زن و مرد ولی مرد عملاً از آزادی بیشتری برخوردار است و میتواند از انجام مسئولیتها شانه خالی کند در صورتی که زن به مقتضای آفرینش ویژهاش ناچار است به این وظایف عمل نماید.
در احادیث نیز به این فلسفه اشاره شده است. حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:«علت این که مهر بر عهدۀ مرد قرار گرفته نه زن ـ با این که هر دو نفر یک کار را انجام میدهند ـ این است که مرد وقتی نیاز شهوی خویش را انجام داد برمیخیزد و منتظر فراغت زن(از عواقب این عمل) نمیماند، به همین جهت صداق بر عهدۀ مرد نهاده شده است»(وسائل الشیعه، ج 15، ص 23).
بنابراین، اعطای مهر از جانب مرد سنتی است پسندیده که اسلام نیز بدان صحه نهاده است.
مهر میتواند پول باشد یا ملک یا طلا و نقره و هر چیز ارزشمند دیگر، حتی مرد میتواند به عنوان مهر کار ارزشمندی را تقبل نماید که سودش عاید همسرش گردد. ولی بهتر است چیزی باشد که عینش باقی بماند و آرامش خاطر بیشتری برای زن فراهم سازد.
عدهای خواستهاند بگویند مهر وسیلهای برای انفصال خدمت از خانۀ پدر و یا اشتغال به خدمت در خانۀ شوهر است.
در حالی که این درست نیست. زیرا زن اجباری به خدمت در خانۀ پدر یا شوهر نداشته و ندارد تا اینکه خرید خدمت مطرح شود. مهر در ازدواج صرفاً نشانه محبّت است. اگر مرد نتواند اندوختههای قبلی خود را به هنگام ازدواج،به زن آیندۀ خود هدیه کند، چگونه میتواند درآمدهای آیندۀ خود را تقدیم زن بکند؟ و لذا مهر بهترین وسیله برای کسب اطمینان برای زن است.
و برخی دیگر خواستهاند بگویند مهر وثیقه است و اگر وثیقهای در میان نباشد، رشتۀ زناشویی سخت متزلزل خواهد شد.
در حالی که این سخن نیز درست نیست. زیرا:
اوّلاً در برخی از ازدواجها اصولاً نیازی به وثیقه نبوده، در حالی که مهر وجود داشته است. نظیر ازدواج پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمۀ معصومین ـ علیهم السلام ـ .
ثانیاً اگر چنین بود هرگز پیامبر سفارش نمیکرد زنان از مهریۀ خود چشمپوشی کنند و آن را متقابلاً برای ایجاد صفا و صمیمیت، به شوهران خود ببخشند.
ثالثاً اگر چنین بود پیامبر هرگز توصیه نمیفرمود که مهر زنان زیاد نباشد. زیرا در وثیقه چنین سفارشی معقول نیست.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر از کسانی که به خاطر مهریه زندان هستند بپرسید شما که می دانستید نمی توانید از عهده ی پرداخت آن برآیید چرا چنین مهریه ای را قبول کردید معمولا یک جواب می شنوید : اشتباه کردم !
می خواهم در این مطلب این اشتباه کردن را ریشه یابی کنم .
ماجرا از زمانی آغاز می شود که دختری - به هر دلیل - در چشم پسری جذاب جلوه می کند . از زمانی آغاز می شود که پسر به خاطر رسیدن به آن دختر ، در عقل را بسته و در احساس را باز می کند .
معمولا دخترانی که قصد دارند مهریه سنگینی طلب کنند در ابتدای آشنایی و صحبت های مقدماتی هیچ اشاره ای به مهریه نمی کنند . آن ها سعی می کنند با خوب و ایداآل جلوه دادن خود نزد پسر ، کنترل احساس او را به دست بگیرند .
آن ها سعی می کنند با ابراز علاقه و ارتباطات احساسی هر چه بیشتر به پسر نزدیک شوند و او را برای پذیرش خواسته ی نهایی شان آماده کنند .
این اتفاق ممکن است در جلسه خواستگاری هم رخ دهد . بدین صورت که ابتدا در مورد هر چیزی بحث می شود بجز مهریه ! سر همه ی مسائل به طرز مشکوکی با خانواده دختر به توافق می رسید . تا این که می گویند دختر و پسر باید حرف هایشان را بزنند . وقتی دختر و پسر تنها شدند باز هم بحث مهریه به آخر جلسه موکول می شود تا دختر فرصت داشته باشد روی احساس پسر کار کند .
وقتی احساس پسر مورد نظر را به طور کامل در اختیار گرفتند آن وقت است که تعداد سکه ها را بیان می کنند و با بیان دلایلی که توجیهات خاصی را برای آن مطرح می کنند پسر را قانع می کنند که مهریه سنگین پیشنهادی را قبول کنند .
توجیهاتی مثل :
من بعد از عقد مهریه ام را می بخشم
من به اندازه ی ... سکه برای تو ارزش ندارم ؟
اگر با مهریه ی پایین موافقت کنم مرا مسخره می کنند .
من که نمی خواهم مهریه ام را از تو بگیرم .
و ...
لازم به ذکر است که اگر در مرحله ی شیفته سازی پسر ، اعمال غیر شرعی نیز لحاظ شود این احتمال وجود دارد که بعد از عقد رسمی، دست پسر به دختر نرسد و دختر به جای عمل به تعهدات خود ، مهریه را به اجرا بگذارد .
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت