(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

مردان اینگونه عشقشان را ابراز می کنند

مردان اینگونه عشقشان را ابراز می کنند

همانطور که می دانید بیان جمله دوستت دارم برای شما و همچنین برای همسرتان از اهمیت خاصی برخوردار است اما شما نباید به گفتن و یا صرفا شنیدن  دوستت دارم متوسل شوید؛  چرا که بسیاری از مردان تمایل دارند که دوستت دارم را در کارهایشان به شما ثابت کنند.
 
«او نمی گوید دوستت دارم! اصلا شاید دوستم ندارد. شاید تنها به زندگی با من عادت کرده و اگر هر زن دیگری هم جای من بود، با او همین رفتار را می داشت.
شاید در جوانی اش یک شکست عشقی عمیق خورده و دیگر نمی تواند مرا دوست داشته باشد. شاید به اصرار خانواده اش به این ازدواج تن داده و دلش می خواهد دوباره به روزهای مجردی اش برگردد. شاید…»
 
اینها حرف هایی است که بسیاری از زن های ایرانی در دل دارند. زن هایی که همسران شان میان سنت و مدرنیته گیر افتاده اند و با وجود تمام عشق و احترامی که برای آنها قائل هستند، از عهده گفتن یک جمله ساده برنمی آیند: « دوستت دارم! »
این مردها میانه ای با گل و هدیه ندارند، جمله عاشقانه بلد نیستند و بعد از بحث به جای عذرخواهی می خواهند با عادی رفتار کردن، موضوع را به فراموشی بسپارند.
اگر شما هم یکی از زن هایی هستید که زیر یک سقف با چنین مردی زندگی می کنید، بهتر است قبل از قضاوت کردن با این  نشانه های مردانه ابراز عشق آشنا شوید.
 
مرد عمل است
همسر شما یک مرد سنتی است که فکر می کند ابراز احساسات یک کار زنانه است؟ اگر این طور است شما حداقل تا مدتی باید به دنبال نشانه دیگری بگردید و عشقش را از روی آن حدس بزنید. چنین مردهایی دوست دارند به زبان بی زبانی حرف بزنند و شما می توانید از هزار و یک موقعیت این زبان را رمزگشایی کنید.
همسر شما ممکن است « دوستت دارم » را با درست کردن وسایل خانه و کارهای تعمیراتی نشان دهد یا اینکه به جایش حمام را بشوید یا آشغال ها را بیرون ببرد.
این دسته از مرد ها دوست ندارند برای ابراز عشقشان کار هیجان انگیز و بزرگی انجام دهند. آنها بیشتر از آنکه بخواهند شما را متوجه حس خودشان کنند، دوست دارند برایتان یک زندگی آرام بسازند.
در اوج ترافیک دنبال تان بیایند تا راحت به خانه برگردید، بیشتر کار کنند تا در رفاه باشید یا وقتی یک فرد فضول فتنه ای علیه شما به پا می کند، بی تفاوت از کنارش بگذرد و نشان دهد به شما اطمینان دارد. این دسته از مرد ها تمام تلاششان را می کنند تا دنیا جای بهتری برای شما باشد و البته تمام تلاششان را هم می کنند که شما از این موضوع بویی نبرید.
 
شما را اول صف می گذارد
یک مرد سنتی، اگر عاشق همسرش باشد، بیشتر از آنچه فکرش را کنید، برای زندگی اش وقت و انرژی می گذارد. تقویم او از روی برنامه های همسرش ورق می خورد و تمام تلاشش را می کند که کوچک ترین زمان خالی اش را، برای زندگی مشترکش صرف کند.
او با یک دسته گل به خانه نمی آید اما تمام سعی اش را می کند که در سریع ترین زمان ممکن به خانه برگردد. وقتی که از محل کارش برمی گردد نمی گوید:« دلم برایت خیلی تنگ شده بود » اما با روی باز به خانه می آید و اگر شما تمام روز را تنها در خانه گذرانده باشید، با تمام خستگی اش سعی می کند
برنامه ای برای بعد ازظهر شما بریزد. او دوست دارد یک تنه تنهایی شما را پر کند و اگر هم به خاطر مشغله هایش از پس این کار برنیاید، با استقبال از برنامه های دیگری که در سر دارید، شما را در رسیدن به آرامش بیشتر همراهی می کند. او را بشناسید!
 
از شما کمک می گیرد
مهم نیست شما مهارت و توانایی انجام آن کار را دارید و مهم هم نیست که او به تنهایی از پس آن کار برمی آید یا نه؛ اگر همسرتان از شما برای انجام کاری کمک می خواهد، با دل و جان همراهی اش کنید. برای مردهایی که اهل گفتن دوستت دارم نیستند، چنین مشارکت هایی نماد دوست داشتن هستند.
آنها می خواهند ساده ترین کارها را هم با کمک شما انجام دهند و به شما نشان دهند که در تمام ابعاد این زندگی، نقش موثری دارید. برای مرد هایی که اهل ابراز علاقه به شیوه مدرن نیستند، کمک خواستن یعنی نشان دادن تمامی احساس.
آنها با این خواسته می گویند :
« دوست دارم حتی در ساده ترین بخش های این زندگی هم همراهم باشی »، پس این همراهی را از او نگیرید و ساده از کنارش نگذرید.
 
باورهایش را بازنگری می کند
مردهای ایرانی، با یکسری اصول به دنیا می آیند و رشد می کنند اما اگر همسرتان واقعا عاشق تان باشد، به خاطر شما از اصول قدیمی اش دست برمی دارد. برای هر فردی قضاوت دیگران و اصولی که با آنها بزرگ شده اهمیت دارد، اما یک مرد عاشق، کمی انعطاف پذیرتر است و می تواند خط و مرزهایش را برای شما جا به جا کند. او شما را همین طور که هستید می پذیرد و به خاطر راضی نگه داشتن دیگران، برای شما شرط تغییر کردن را تعیین نمی کند. اولویت او نظر و خواسته شماست و به همین دلیل، سعی می کند دیگران را مجاب به تغییر و پذیرفتن شما کند.
 
خودش را تغییر می دهد
برای همه ما تغییر کردن کار ساده ای نیست؛ حتی اگر همسرتان عاشق ترین همسر روی زمین باشد، نباید انتظار داشته باشید سریع و آسان ویژگی هایی که دوست ندارید را کنار بگذارد. اما اگر دوست تان داشته باشد، تمام تلاشش را برای تغییر می کند. به خاطر شما صبورتر می شود و روی موضوعاتی که هیچ وقت برایش اهمیتی نداشته تمرکز می کند.
اگر از ظاهرش انتقاد کرده اید، سعی می کند به دلخواه شما لباس بپوشد. اگر برخی حرف ها یا برخورد هایش را دوست ندارید، آنها را به خاطر شما تغییر می دهد. اما گمان نکنید این تغییرات یک شبه اتفاق می افتد. شاید او هیچ وقت موفق به تغییر دادن خودش نشود اما همین که برای تغییر کردن تلاش می کند، معنای جمله « دوستت دارم» را می دهد.
 
رۆیاهایش را بدون شما نمی سازد
یک همسر عاشق، گوشه گوشه زندگی اش را در کنار شما می بیند. برای او هیچ رۆیایی بدون شما امکان پذیر نیست. اگر نامزد تان باشد، تمام تلاشش را می کند که هرچه زودتر با هم ازدواج کنید و اگر همسرتان باشد، برای رسیدن به یک ثبات مالی بیشتر از همیشه قدم برمی دارد. او دوست دارد در کنار شما یک خانواده کامل داشته باشد.
از شنیدن خبر حضور یک بچه در زندگی تان، هیجان زده می شود. او هر بعد این زندگی که حضور شما در آن باشد را عاشقانه دوست دارد و از هر اتفاق تازه ای در زندگی تان را استقبال می کند. برای او حضور شما در زندگی کافی است و دیگران تنها زمانی اهمیت دارند که بتوانند به بهتر شدن احساس و زندگی شما کمک کنند.
 
راز هایش را برای شما فاش می کند
بعضی مردها دوست دارند دنیایشان را در بسته برای خودشان نگه دارند. برای یک مرد، گفتن رازهایی که سال هاست از همه پنهان شان کرده آسان نیست. در دنیای آنها این اتفاق تنها بعد از یک عشق و اعتماد جدی می افتد و اگر این اعتماد ذره ای خدشه دار شود، بازهم در دنیای راز هایشان بسته می شود و تا ابد پنهان می ماند.
پس گمان نکنید حرف هایی که گفتن آنها برای شما آسان است برای همسرتان هم به راحتی قابل بیان است. وقتی زبان باز می کند برایش شنونده خوبی باشید و به او اطمینان دهید هرگز شخص دیگری از حرف هایی که میان شما رد و بدل شده، باخبر نمی شود.
برای یک مرد، گفتن حرف های نگفته، نیازمند رسیدن به یک عشق بی اندازه است و اگر همسرتان شما را برای درد دل هایش انتخاب کرده است، بدانید که بیش از هر کسی عاشق شماست. در این مواقع نه راهکاری به او ارائه دهید و نه با بی توجهی تان دلسردش کنید. تنها گوش کنید و نشان دهید با تمام وجود حرف هایش را می فهمید.
 
پابه پای تان پیش می رود
اگر شما را دوست داشته باشد، با تمام وجود دلش می خواهد راضی و خوشحال نگه تان دارد. شاید او برای یک آخر هفته رمانتیک و پر از گل و هدیه برنامه ریزی نکند، اما با دل و جان حرف های شما را می شنود و تا حل شدن نگرانی هایتان، شما را همراهی می کند.
او با هموار کردن راه شما در رسیدن به آروزهایتان عشقش را نشان می دهد. اگر قصد ادامه تحصیل دارید، اگر به دنبال هنر هستید و اگر دوست دارید برای بزرگ کردن بچه ها وقت بگذارید، همسر عاشق تان شما را همراهی می کند تا با سختی کمتری از این مسیرها بگذرید.
 
شما را همانطور که هستید، می پذیرد
نمی توانید بگویید هیچ ایرادی ندارید. از ظاهر تان گرفته تا سبک لباس پوشیدن، حرف زدن، وضعیت خانوادگی یا حتی خصوصیت های اخلاقی، قطعا مواردی وجود دارد که همسرتان در دلش با آنها میانه ای نداشته باشد. پس گمان نکنید که « دوستت دارم » نگفتن او، غیرقابل بخشش است.
زیرا او با گذشتن از ایراد های شما یا بخشیدن اشتباهات تان به شما عشقش را ابراز می کند. برای او شما همین طور که هستید قابل ستایشید و نمی گذارد که به خاطر ایرادهای احتمالی، دیگران به شما خرده ای بگیرند. یک همسر عاشق، همیشه پشتیبان شما می ماند و در شادی و غم، بیماری و سلامت و … برخوردی یکسان با شما دارد.

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

 بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

سایت‌های دوست‌یابی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




آمار ازدواج‌های اینترنتی در حد نگران کننده‌ای است . جوانان از طریق سایت‌های اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و بعد از اینکه یکی از طرفین بدون اطلاع از این رابطه انصراف می‌دهد طرف دیگر به دلیل ضربه عاطفی، دست به خودکشی می‌زند.


یکی از مشکلات جدید کار در فضای اینترنتی علاقه‌مندی نوجوانان و جوانان از طریق اینترنت نسبت به یکدیگر است که متأسفانه پس از دوستیابی و نرسیدن به خواسته مورد نظر خود ، افسرده می شوند و در بعضی مواقع دست به خودکشی می‌زنند و مشکلات زیادی را برای خانواده‌ها به وجود می‌آورند.

بیشتر جوانان از طریق اینترنت و چت با هم دوست می‌شوند و نسبت به هم ابراز علاقه می‌کنند و گهگاهی نیز دو همجنس با هم در حال گفت‌و‌گو و ابراز علاقه هستند که بعد از متوجه شدن این موضوع در بین طرفین گاهی به خاطر علاقه یکی از طرفین این قضیه برایش دردناک می‌شود.


خودکشی بر اثر اضطراب و استرس ایجاد می‌شود.


خودکشی بر اثر اضطراب و استرس ایجاد می‌شود که امروزه به دلیل استفاده از اینترنت و آشنایی جوانان از طریق چت با یکدیگر روز به روز رو به ‌افزایش است که متأسفانه به علت بی‌توجهی والدین به نوجوانان و جوانان در هنگام استفاده از اینترنت، خودکشی اینترنتی رو به افزایش است.

یکی از مشکلاتی که امروزه در جامعه کنونی ما رو به افزایش است استفاده نادرست جوانان از کامپیوتر است که به دلیل چت بین دو جنس مخالف و گاهی هم دو همجنس مشکلات روحی و روانی رو به افزایش است زیرا گاهی در این چت‌ها نسبت به هم علاقه‌مند می‌شوند و وقتی به خواست خود نمی‌رسند به دلیل مشکلات روحی و روانی دست به خودکشی می‌زنند.


اگر خانواده‌ها در هنگام استفاده از کامپیوتر به جوانان خود توجه بیشتری داشته باشند و آنها را کنترل کنند بدون آنکه محدودیت برای آنها ایجاد کنند می‌توانند از اینگونه معضلات جلوگیری کنند.


خودکشی اینترنتی هیچ فرقی با خودکشی‌هایی که بر اثر اضطراب و ترس ایجاد می‌شود، ندارد؛ خودکشی اینترنتی بر اثر استفاده بیهوده از اینترنت صورت می‌گیرد که باعث آشنایی دو جوان با یکدیگر و علاقه‌مندی آنها نسبت به هم می‌شود و هنگامی که به نتیجه نمی‌رسند یکی از طرفین برای تخلیه فشارهای روانی خود دست به خودکشی می‌زند.


متأسفانه در برخی مواقع در سایت‌های مختلف راهکارهای خودکشی به نوجوانان و جوانان آموزش داده می‌شود، این در حالی است که بیشتر خانواده‌ها از آن غافل هستند.


در برخی از سایت ها چگونگی ساخت قرص اکستازی یاد داده می‌شد حال اگر شخصی دچار فشارهای روحی و روانی باشد به این سایت‌ها هم مراجعه کند ناخواسته تحت تاثیر قرار گرفته و برای تخلیه فشارهای روانی خود دست به خودکشی می‌زند.


علاوه بر این مشکلات نیز قضیه دوستی‌های اینترنتی را نباید نادیده گرفت زیرا جوانان را دچار اضطراب، ترس و علاقه‌مندی کاذب می‌کند که اگر به نتیجه دلخواه نرسند، آنها را به سمت مرگ فرا می‌خواند.

یکی از مشکلات اساسی در جامعه کنونی ما وجود کامپیوتر در بیشتر منازل است البته بدون فرهنگ صحیح استفاده از آن- که متأسفانه بیشتر فرزندان را از خانواده‌ دور می‌کند و نوجوانان و جوانان را از طریق اینترنت به دوستیابی و آموزش‌های غلط هدایت می‌کند .


استفاده نادرست از اینترنت موجب خودکشی نیز می‌شود


م.ح، کسی است که بعد از ضربه عاطفی از چت دست به خودکشی زده است، او می‌گوید: به دلیل استفاده نادرست از اینترنت و چت با یک جنس مخالف نسبت به او علاقه‌مند شدم؛ چند ماهی نگذشته بود که متوجه شدم او نسبت به من علاقه‌ای ندارد و این باعث فشار روحی و روانی‌ام شد که تصمیم به خودکشی گرفتم اما با کمک خانواده‌ام بهبود یافتم ولی به این نتیجه رسیدم که در عین اینکه اینترنت کارایی‌های زیادی دارد در عین حال می‌تواند منجر به خودکشی و بی‌هویت شود.


وی ادامه می‌دهد: در سایت‌های زیادی مشاهده کردم که جوانانی با هم قرار می‌گذاشتند که در یک روز معین، در یک زمان و ساعت به نوع‌های مختلف دست به خودکشی زنند تا بتوانند توجه زیادی را به خود جلب کنند، به نظرم خانواده‌ها نباید نظارت خود را به نوجوانان و جوانان کاهش دهند.

بسیاری از آسیب‌های اجتماعی ریشه در کانون خانواده دارد. از این رو خانواده‌ها باید ارتباط خود را با فرزندان زیاد کرده و آموزش‌هایی ببینند تا حرف فرزندان را بفهمند و بتوانند مشکلات فرزندان خود را حل کنند.


عدم ارتباط خانواده‌ها با فرزندان باعث گرایش جوانان به اینترنت شده است

یک آسیب‌شناس بیان می‌کند: امروزه چالش بزرگی که در بین نسل جوان ایجاد شده عدم برقراری ارتباط خانواده‌ها با فرزندان خود است به همین دلیل افراد به خصوص جوانان به اینترنت و کامپیوتر پناه می‌برند.


اینترنت پدیده و تکنولوژی است که‌ استفاده‌های مفیدی دارد در نتیجه نمی‌توان به طور کلی اینترنت را خطرآفرین دانست و از آن تبلیغ غلط کرد بلکه چگونگی استفاده درست از آن مورد توجه است؛ در حقیقت اگر از هر پدیده‌ای خوب استفاده کنیم، نتیجه‌ خوب خواهیم گرفت.


افراد با ورود به برخی از سایت‌ها نه تنها چیزی به اندوخته‌هایشان اضافه نمی‌شود بلکه گرفتاری‌هایی از جمله ناامیدی، یأس، استرس و اضطراب را به آنها منتقل می‌کند. ‌

استفاده نادرست نسل جوان از اینترنت موجب می‌شود تا آنها در معرض خطر‌هایی که جبران ناپذیر است، قرار گیرند.

جوانان به دلیل اینکه فرهنگ مدرن را یاد گرفتند، از فرهنگ سنتی فاصله گرفته‌اند و امروزه آنها بیشتر زندگی خود را با اینترنت و به دور از نظارت خانواده می‌گذرانند.


خانواده‌ها به دلیل گفت‌و‌گو کم با فرزندان خود مشکلاتی را برای خود و فرزندان ایجاد می‌کنند و زمانی متوجه می‌شوند که فرزندانشان از طریق اینترنت با یک سری اطلاعات نادرست آشنا می‌شوند؛ این افراد به مرور زمان بیمار شده و دست به خودکشی می‌زنند و خیلی از مشکلات دیگر را ایجاد می‌کنند.

بسیاری از آسیب‌های اجتماعی ریشه در کانون خانواده دارد. از این رو خانواده‌ها باید ارتباط خود را با فرزندان زیاد کرده و آموزش‌هایی ببینند تا حرف فرزندان را بفهمند و بتوانند مشکلات فرزندان خود را حل کنند.


پدر و مادر باید رفت و آمد خانوادگی را زیاد کنند و به جای اینکه فرزندان را با اینترنت تنها بگذارند ، روش‌های فرهنگی و سنتی خودشان را مجدداً احیا کنند تا پایه‌های مثبتی برای کاهش آسیب به وجود آید.

 

برگرفته از مقالات انجمن تعهد


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

شکست عشقی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



تقریباً همه ما یکبار درد برهم خوردن یک رابطه عاشقانه را در یک نقطه از زندگی تجربه کرده ایم. خیلی از افراد مجبورند که طی دوره دانشگاه با اولین شکست عشقی خود کنار بیایند. درک سختی و دردناک بودن برهم خوردن یک رابطه مهم مقدور نیست مگر اینکه خودتان هم شخصاً آنرا تجربه کنید. احساس غم و ناامیدی شدید واکنشی متداول به این اتفاق در زندگی است. تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که واکنش احساسی به برهم خوردن یک رابطه عشقی بسیار شبیه به واکنش به فقدان های بسیار بزرگتر و غم انگیزتر مثل مرگ یکی از عزیزان یا تشخیص یک بیماری خطرناک می باشد. در زیر به واکنش های احساسی متداول به برهم خوردن یک رابطه عاشقانه اشاره می کنیم:


· انکار: باور و قبول کردن اینکه رابطه تان تمان شده است، خیلی سخت است. خیلی دردناک است که ببینید رابطه تان برای طرفتان که آنقدر دوستش داشتید و به او اعتماد داشتید، دیگر ارزش و اهمیتی ندارد.


· ناامیدی و غم: احساس تنهایی و ناراحتی کردن، گریه کردن زیاد همه کارهایی طبیعی هستند. ممکن است نیاز بسیار شدیدی به برقراری ارتباط با شریک عشقی سابقتان احساس کنید. زمان های خاص در طول روز مثل صبح ها که از خواب بیدار می شوید، خیلی سخت خواهند بود.


· ترس: تصور کردن زندگی بدون شریک عشقیتان وحشت آور خواهد بود. ممکن است واهمه داشته باشید که دیگر نتوانید عشقی برای خود بیابید و باز احساس خوشبختی کنید.


· عصبانیت: خشم و عصبانیت دربرابر شریک عشقی گذشته که این درد و رنج را برایتان فراهم کرده است یک واکنش احساسی دیگر است.


· مقصر کردن خود و احساس گناه: ممکن است به این فکر بیفتید که چه کار شما باعث برهم خوردن رابطه شده است و تلاش کنید که از شریک عشقی سابقتان فرصتی دوباره تقاضا کنید. اگر این شما بوده باشید که رابطه را خاتمه داده است، ممکن است از ناراحت و غصه دار کردن طرفتان احساس گناه کنید.


· حسادت: ممکن است از تصور بودن شریک عشقی سابقتان با شخصی جدید بترسید و احساس حسادت کنید.


· سر در گمی: بدون کسی که آنقدر دوستش داشتید، زندگی بی معنی و عجیب به نظر می آید. ممکن است از خودتان بپرسید که کی هستید و زندگیتان بدون او چه معنا و مفهومی دارد.


· آسودگی: ممکن است تاحدودی از احساسات منفی مربوط به رابطه که درنتیجه دعواها، ناامنی ها و یا خستگی ایجاد می شده، احساس فراغت و آسودگی کنید.


آیا خوب می شوم؟


اگر رابطه تان به تازگی برهم خورده است، ممکن است با خودتان فکر کنید که کی بهتر می شوید. کلیشه "گذر زمان همه زخم ها را التیام می دهد" در این رابطه واقعاً کاربرد دارد. بااینکه روند این جریان ممکن است طولانی و سخت به نظر بیاید، احساسات دردناک فقدان از دست دادن یک رابطه عشقی با گذر زمان از بین می رود. اما، هر چیزی که روند فراموشی را مختل کند، مثل دیدن دوباره شریک عشقی گذشته یا امید داشتن به برقراری مجدد رابطه، جرقه احساسات را دوباره روشن می کند. برای فراموش کردن این درد باید قبول کنید که رابطه تان از دست رفته است و هیچ راهی برای دست یافتن به دلایل بر هم خوردن آن وجود ندارد.


برای بعضی ها یک اتفاق پایانی (مثل بی محلی از طرف عشق قدیمی در زمان نیاز یا یک بحث و دعوای شدید) به فراموش کردن رابطه کمک می کند.


هیچ راه فراری برای تجربه نکردن آن درد احساسی بعد از برهم خوردن رابطه وجود ندارد. احساسات شما نشاندهنده اهمیت طرفتان در زندگی شما و توانایی خودتان در ایجاد صمیمیت با کسی و عشق ورزیدن است. اما کارهایی هست که می توانید برای مراقبت از خودتان و آسانتر کردن این ناراحتی در طول این مدت انجام دهید:


· از دوستان و خانواده کمک بگیرید. حمایت اجتماعی یکی از مهمترین فاکتورها در کنار آمدن بااین فقدان است. از دوستان و افرادی که به حرفهایتان گوش می دهند و به شما برای ادامه زندگی انگیزه می دهند کمک بگیرید. گذراندن وقت با دیگران ممکن است که در ابتدای کار برایتان دشوار باشد اما کمکتان میکند بفهمید که کسان دیگری هم در زندگیتان هستند که نگران شما هستند و حمایتتان میکنند.


· به دنبال راه هایی برای خاتمه دادن به رابطه باشید. ارتباط مداوم با شریک عشقی سابق باعث می شود که التیام یافتنتان به تاخیر بیفتد و به حس عزت نفستان هم لطمه بخورد. وقتی ارتباط با او شدیداً ناراحت و غمگینان می کند از دیگران کمک بگیرید. نوشتن نامه خداحافظی، برگرداندن یادبودها، و گذاشتن همه عکس ها و نامه ها و همه یادبودهای رابطه قبلی در یک جعبه مجزا می تواند به پیشرفت روند فراموش کردن شما کمک کند.


· برنامه روزانه داشته باشید. سازمان دهی کردن زمانتان و داشتن برنامه می تواند به کم کردن فشار روحی شما کمک کرده و فکرتان را از عشق قدیمی به مسائل دیگر زندگی معطوف کند. باید سعی کنید انرژی ذهنیتان را به انجام کارها و پروژه های دیگر هدایت کنید.


· در زندگیتان تغییر ایجاد کنید و به طرز خلاقی ابراز احساس کنید. علایق، فعالیت ها و رابطه های جدیدی در زندگیتان ایجاد کنید. دکوراسیون محل زندگیتان را تغییر دهید. کارهایی انجام دهید که شما را یاد عشق قدیمیتان نیندازد. برنامه های جدید با دوستان و خانواده برای تعطیلات بگذارید. در فعالیت هایی شرکت کنید که به بهبودی شما کمک می کند و توزانی دوباره به زندگیتان می بخشد مثل کارهای هنری، شعر و موسیقی.


· نزد مشاور بروید. می توانید نزد یک مشاور روانشناس بروید و درمورد احساساتتان با او صحبت و دردودل کنید.

 


برگرفته از مقالات انجمن تعهد


مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

شکست عشقی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




آیا بیش از حد به  شخصی یا چیزیوابسته اید؟

اینکه به شخص یا چیزی آنقدر وابسته باشیم که ترک کردن آن برایمان امکان‌پذیر نباشد یا حتی فکر کردن به کنار گذاشتنش در ما ایجاد وحشت و هراس به وجود آورد؟ اما به راستی چیست که ما را اسیر می‌کند؟ چرا باید به رغم تمام شایستگی‌ها و ارزشمندی‌هایی که در وجود خودمان است به شخص یا چیز دیگری رو بیاوریم و بدون او احساس حقارت،‌ کمبود و نومیدی کنیم؟ چرا وقتی می‌خواهیم از یک رابطه سرشار از وابستگی‌ بیرون بیاییم با دشواری‌های فراوانی روبه‌رو می‌شویم؟اگر دقیق‌تر نگاه کنیم می‌بینیم در یک رابطه سرشار از وابستگی‌ آنچه بیش از هرچیز نمود دارد این است که معمولا ما طوری به طرف مقابل وابسته می‌شویم که یک شخص معتاد به موادمخدر، اما آیا هرگونه رابطه‌ای را می‌توان نوعی اعتیاد نامید؟ چرا اسمش را عشق، دوست داشتن زیاد یا احساس تعهد نگذاریم؟!


اغلب اوقات در یک رابطه اعتیادی، عشق و تعهد فراوانی وجود دارد. اما برای آنکه عشق و تعهدی وجود داشته باشد باید کسی بتواند دیگری را «آزادانه» انتخاب کند ولی یکی از نشانه‌های اعتیاد در این است که اغلب میلی اضطرارآمیز در کار است که آزادی و حق انتخاب رامحدود می‌کند؛ یعنی قدرت انتخاب و تصمیم‌گیری را از شخص سلب می‌کند حال آنکه در یک ارتباط سالم ناشی از عشق، ما حق انتخاب داریم و با استفاده از قدرت تفکر و تعقل خود می‌توانیم تصمیم درست بگیریم.

اما در یک رابطه غلط توام با وابستگی بیش از حد، وقتی خود شخص می‌داند ادامه ارتباط به نفع او نیست، بازهم ادامه می‌دهد زیرا احساس می‌کند باید این شخص را حفظ کند و به او وابسته باقی بماند حتی اگر این رابطه برایش مخرب باشد.


بنابراین اولین نشانه وجود یک رابطه مخرب ناشی از وابستگی خصوصیت اضطرار گونه آن است. نشانه بعدی وحشتی است که در شخص وجود دارد مبادا اینکه طرف مقابل او را تنها بگذارد یا به او دسترسی نداشته باشد. افراد معتاد اگر ندانند موادمخدر خود را چگونه تهیه کنند وحشت‌زده می‌شوند یا سیگاری‌ها وقتی در جایی قرار می‌گیرند که آنجا کشیدن سیگار ممنوع است، ناراحت می‌شوند. همچنین افرادی هم که در یک رابطه غلط اعتیادگونه قرار می‌گیرند از فکر اینکه این رابطه قطع شود احساس وحشت می‌کنند. نشانه بعدی یک رابطه اشتباه این است که بعد از قطع ارتباط احساسی از پیروزی و آزادی به شخص دست می‌دهد.


در واقع خواه کسی به ماده‌ای مخدر معتاد باشد یا به یک شخص، اساس تمام این واکنش‌ها شباهت فراوانی به یکدیگر دارند و آن این است که همه این افراد احساس کامل نبودن و پوچی می‌کنند و اغلب ناامید و اندوهگین‌اند.


نوع ارتباط

به احتمال زیاد در هر رابطه عاطفی عضوی از اعتیاد وجود دارد و این به خودی خود چیز بدی نیست. برعکس می‌تواند رابطه را مستحکم‌تر هم بکند، زیرا هیچ‌کس آنقدر کامل و قوی نیست که نیازی به ارتباط با شخص دیگری نداشته باشد. اما یکی از نشانه‌های رابطه خوب این است که ما را با بهترین شرایط خود در تماس نگه‌می‌دارد. آنچه سبب می‌شود رابطه‌ای شکلی اعتیادگونه به خود بگیرد این است که احتیاج به طرف مقابل تبدیل به یک نیروی کنترل کننده می‌شود و اجبار و اضطراری به وجود می‌آورد که شما را از چندین آزادی اصلی و ضروری محروم می‌کند؛ آزادی در بهترین حد قرار گرفتن در رابطه، آزادی دوست داشتن دیگران از طریق انتخاب و تعهد و پایبندی توام با علاقه و توجه و نه اینکه تحت تاثیر وابستگی خود در شرایط فشار و اضطرار قراربگیرید و همچنین آزادی انتخاب در این‌باره که آیا شخص می‌خواهد در این رابطه باقی بماند یا نه.


اگر در یک رابطه عاطفی شاد و لذت‌بخش هستید برای تشخیص اینکه آیا در ارتباطی اعتیادگونه قرار دارید یا نه، به این موارد توجه کنید:


- باوجود اینکه قضاوت خودتان و دیگران به شما می‌گوید که باقی ماندن در این رابطه به صلاح شما نیست و نمی‌توانید انتظار بهبود آن را داشته باشید، هیچ اقدام موثری برای پایان دادن به آن صورت نمی‌دهید.

- خود را توجیه می‌کنید که باید در این رابطه باقی بمانید؛ اما نمی‌توانید دلیل محکمی برای آن بیاورید.

- وقتی به فکر قطع این رابطه می‌افتید احساس وحشت و اضطراب می‌کنید و در نتیجه بیشتر به ارتباط خود می‌چسبید.

- وقتی برای پایان دادن به این ارتباط اقدامی می‌کنید با نشانه‌های حادتری روبه‌رو می‌شوید و چه بسا با مشکلات گوارشی و جسمی و ذهنی مواجه شوید.

- هنگامی که رابطه قطع می‌شود شخص احساس تنهایی و تهی بودن می‌کند.


اگر اغلب این نشانه‌ها در شما وجود داشته باشد، می‌توانید مطمئن شوید در رابطه‌ای قرار دارید که در آن وابستگی شما آنقدر زیاد است که می‌توان نام آن را اعتیاد گذاشت و درست همانطور که شخص معتاد به ماده مصرفی خود معتاد است شما هم در دامی قرار گرفته‌اید که رهایی از آن چندان آسان به نظر نمی‌آید. این قدم نخست در درک اساس شناخت نوع ارتباط شماست. بدین ترتیب باید تصمیم بگیرید آیا می‌خواهید رابطه خود را بهبود ببخشید یا تمایل دارید آن را به همان شکلی که هست باقی بگذارید!


توجیه کردن

شاید برای اینکه بخواهید به یک رابطه غلط ادامه دهید دائم خود را فریب دهید و کارهایتان را توجیه کنید. وقتی کسی در یک ارتباط غلط قرار می‌گیرد برای اینکه نخواهد آن را ترک کند سعی می‌کند جنبه‌های مثبت رابطه را بزرگ جلوه دهد و از کنار جنبه‌های منفی آن به آسانی بگذرد و این کار باعث می‌شود که نتوانیم جلوی اشتباهاتمان را بگیریم و همیشه به رفتار غلط خود ادامه دهیم. اگر بخواهیم توجیهات اشتباه خود را ترک کنیم باید افکار غلط خود را مبنی بر اینکه طرف مقابلمان تنها کسی است که می‌توانیم او را دوست بداریم، کنار بگذاریم. حالا شما با شناخت بیشتر خود و اطرافتان دید بازتری پیدا کرده‌اید و می‌توانید خوشبختی خود را رقم بزنید؛ در حالی که یک رابطه عاطفی درست هم می‌تواند بخش مهمی از این خوشبختی باشد. اینکه فکر کنید تنها دلبستگی به یک شخص می‌تواند شما را خوشبخت کند یک توهم است که گرفتار آن شده‌اید.


هنگامی که به شخصی بیش از حد وابسته می‌شویم واکنش‌های جسمانی و فیزیکی قدرتمندی خواهیم داشت که روی قضاوت و تصمیم‌گیری‌ ما تاثیر زیادی دارد. معمولا ما تحت تاثیر احساسات و عواطف نمی‌توانیم به خوبی تصمیم بگیریم. در واقع وابستگی می‌تواند روی احساسات و عواطف و رفتار ما تاثیر بگذارد البته ما نمی‌توانیم به طور قاطع بگوییم که کدام تصمیم بهترین است؛ رفتن یا ماندن در یک رابطه. تصمیم‌گیری صحیح به تمرکز، مطالعه و بررسی نیاز دارد. در این هنگام باید از خود سوال کنیم آیا منافعی که من از این رابطه می‌گیرم بر زیان‌های آن می‌چربد یا آیا نیازهای کودکانه‌ام مانع از تصمیم‌گیری صحیح من نمی‌شود؟


رهایی

بسیاری از ما باوجود اینکه می‌دانیم در رابطه‌ای قرار گرفته‌ایم که ادامه آن به نفعمان نیست باز هم نمی‌توانیم از آن رهایی یابیم. اما اقدامات زیر می‌تواند سبب شود رابطه‌ای را که دوست ندارید ولی به آن عادت کرده‌اید، ترک کنید:

- رهانیدن خود از احساس وابستگی شدید که مانع از آن می‌شود که رابطه‌ای را ترک کنید.

- پایان دادن به فرایندهای ذهنی مخرب و علیه خود که شما را از حرکت و پیشرفت باز می‌دارد.

- حفظ ارزشمند بودن خود بدون وابستگی به شخص دیگر. هر روشی که بتواند به شما کمک کند تا به اهداف خود برای رهایی از رابطه‌ای مخرب برسید مهم و ارزشمند است.

بسیاری از افراد یا خودشان روشی را انتخاب می‌کنند یا از روش‌های پیشنهادی دیگران سود می‌برند که در هر صورت فرقی ندارد شما بتوانید از چه راهی به رهایی برسید. برای آزاد شدن از قید و بند وابستگی می‌توانید به علت بروز این موضوع و ارتباط آن با دوران کودکی خود بپردازید. شاید به این نتیجه برسید که در دوران کودکی از تنها ماندن در خانه می‌ترسیدید. بنابراین اکنون نیز می‌ترسید برای همیشه تنها بمانید و اینکه کسی شما را دوست نداشته باشد.


می‌توانید با بررسی دقیق دوران کودکی به علت واقعی وابستگی شدید خود پی ببرید. هنگامی که شما احساس وابستگی شدید به شخص دیگری می‌کنید اعتماد به نفس و شخصیت خود را تضعیف می‌کنید و زیر سوال می‌برید؛ بنابراین بکوشید علاوه بر بالا بردن توانایی‌هایتان، خود را فردی لایق و با ارزش بدانید و برای خود احترام و ارزش بیشتری قائل شوید. پس از آنکه احساس ناتوانی و محرومیت در شما از بین رفت باید به مسئله بازگشت دوباره به زندگی سرشار از آرامش و به دور از وابستگی باز گردید. در این هنگام اطرافیان و دوستانتان می‌توانند از شما حمایت کنند؛ بدین ترتیب که وقتی مایوس و ناامید هستید به شما کمک کنند تا دوباره به زندگی و توانایی‌های خود امیدوار شوید و به علاوه هر زمان دوباره به یاد گذشته و محرومیت‌های موجود در آن افتادید به شما کمک کنند تا بتوانید زندگی خود را از نو سازمان‌دهی کنید.



آیا می‌توانم؟!

آیا هنوز این سوال در ذهن شما باقیمانده که واقعا می‌توانم تنهایی را تحمل کنم و آیا می‌توانم با تنها ماندن احساس خوبی داشته باشم و...؟ البته فراموش نکنیم که این کار ابتدا به نظر آسان نمی‌رسد و طبیعی است که احساس ترس و وحشت داشته باشید ولی اگر بتوانید به خوبی و با صبر و حوصله این مرحله را پشت سر بگذارید می‌توانید احساس سرشار از اعتماد به نفس داشته باشید و دوباره به خودتان افتخار کنید. فراموش نکنید اگر از ارتباط عاطفی خود رنج‌ می‌برید، این خود شمایید که باید با انتخاب روشی صحیح، خود را نجات دهید.


 


برگرفته از مقالات انجمن تعهد


مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا