(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

راه های غلبه بر عصبانیت


راه های غلبه بر عصبانیت

-    تغییر افکار

 هر فردی به راحتی می تواند افکارش را تغییر دهد. مردم عصبانی تمایل دارند که با صدای بلند حرف بزنند و ناسزا بگویند، به گونه ای که افکار درونی خود را منعکس کنند. موقعی که عصبانی هستید، افکارتان می توانند خیلی اغراق آمیزو غمناک باشند . تلاش کنید به جای اینها افکاری را که مبثت تر ومنطقی ترند جایگزین کنید .

 برای نمونه به جای این که بگویید : اَه چه قدر زشت است، چقدر وحشتناک است ، همه چیز خطرناک و مضر است ، کاری از دستم بر نمی آید. "به خودتان بگویید: " آن مسئله تأثیری ندارد، وعلت مضطرب بودن من در این باره قابل درک است ، اما دنیا به آخر نرسیده . به هر حال عصبانیت نمی تواند مرا اسیر خودش کند." عباراتی مثل : این ماشین هرگز کار نمی کند ، یا شما غالباً فراموشکارید ، دقیقاً صحیح نیستند. کلماتِ غالباً، هرگز و امثال آن که ممکن است برای خودمان یا هر شخص دیگری به کار بریم کمک می کنند که احساس کنیم عصبانی شدنمان به حق و بجا بوده و راه حل دیگری وجود نداشته است. در حالی که این کلمات سبب توهین به افرادی می شود که قصد کمک به ما را دارند ودرنتیجه وضع را بدتر می کنند. برای مثال شما دوستی دارید که دائماً دیر سر قرار ملاقات حاضر می شود. برای شما باید دیدن دوستتان مهم باشد نه زمان. از گفتن عباراتی مثل: توهمیشه دیر می کنی ، آدم غیر مسئولی هستی ، شخص بی فکری هستی و ... اجتناب کنید . چون این جملات به دوستی تان آسیب می زند و او را از دست شما عصبانی می کند و می رنجاند. اول ببینید مشکل چیست ، سپس بکوشید برای آن راه حلی پیدا کنید که برای هردوی شما مناسب باشد. مثلاً می توانید ساعت ملاقات خود را نیم ساعت زودتر تعیین کنید وخودتان با توجه به این که می دانید دوست شما دیرخواهد آمد نیم ساعت دیرتر سر قرار حاضر شوید تا به علت دیرآمدن او ، از دستش عصبانی نشوید.

برخی از باورها و تفکرات غیرمنطقی و مولد خشم وعصبانیت که باید کنار گذاشته شوند عبارت اند از:

- باید اعمال و رفتار ما همیشه مورد تأیید دیگران باشد.

- همه چیز باید مطابق میل ما باشد.

- سر رشته زندگی از دستمان در رفته وکنترلی بر آن نداریم .

- ما به شدت اسیر گذشته هستیم.

- خود را مسئول اعمال دیگران می دانیم.

- من فردی بسیار لایق، شایسته وباهوش هستم .

مهارتهای لازم در زندگی زناشویی( روش های مقابله با خشم و عصبانیت )قسمت چهارم

- ورزش

ورزش ، مخصوصاً درفضای باز، نه تنها سلامت جسمی را بهبود می بخشد، بلکه به تسکین اعصاب و بهداشت روانی نیز کمک می رساند. ورزش در فضای باز مثل پیاده روی ، دویدن ، نرمش ، شنا ، فوتبال و ... سبب مصرف زیاد و مداوم اکسیژن می شود، خصوصاً اگر در فضای سبز و مناطق کوهستانی انجام شود. ورزش مداوم سبب سلامت قلب و عروق ، کاهش چربی بدن ، زیبا سازی شکل بدن، از بین بردن غم وافسردگی و اضطراب ، افزایش عزت نفس و شادی و سرزندگی فرد و افزایش خود کنترلی رفتار می شود.


-شوخ طبعی

"خنده برهر درد بی درمان دواست." شوخ طبعی از طرق مختلفی می تواند موجب کاهش عصبانیت شود. به عنوان اولین عامل ، شوخ طبعی می تواند به شما کمک کند تا دیدگاه متعادلی داشته باشید. زمانی که عصبانی هستید هر فردی را با نامی صدا می کنید یا این که آنها را در قالب کلمات خیالی (مثلاً هیولا) مورد خطاب قرار می دهید. این کار را متوقف کنید ودر نظر داشته باشید که باید از کلمات زیبا و خوشایند استفاده کرد. شوخ طبعی بارمشکلات ما را سبک می کند وبه ما کمک می کند تا شرایط استرس زا را تحمل کنیم .


- اجتناب

اگر هنگام ورود به اتاق کودکتان بی نظمی اتاقش سبب عصبی شدن شما می شود، در اتاق او را ببندید. ازهر عاملی که عصبانیت شما را بر می انگیزد ، پرهیز کنید . نگویید که " چون من عصبانی می شوم ، بچه ام باید اتاقش را مرتب کند"، این درست نیست ، درست این است که خودتان را آرام کنید. برای رهایی از درد سرهای ترافیک یا باید مسیر روزانه تردد خود را تغییر دهید، یا از اتوبوس و قطار برقی زیرزمینی استفاده کنید ، یا جزء به جزء مسیر خود را مشخص کنید . درغیر این صورت باید خود را به دست ترافیک بسپارید.


- داشتن شخصیت تیپ B

یکی از طبقه بندهای شخصیتی ، قراردادن افراد دردو تیپB وA است . افراد تیپ Aمبارزه جو، بی حوصله ، رقابت پیشه و پرخاشگرند. آنها احساس می کنند که هل داده می شوند و زیر فشارند. آنها زودتر از موقع برسر قرار حاضر می شوند، تند راه می روند ، تند حرف می زنند وتند غذا می خورند و از افراد کند کاربدشان می آید. افراد تیپ B افرادی اند که زندگی را آسان می گیرند و بیشتر به کیفیت آن توجه دارند. آنها کمتر جاه طلب ، کمتر بی حوصله و بیشترمنظم و محتاط اند . با تغییر شخصیت از تیپ A به تیپB می توان از میزان و شدت عصبانیت کاست.


- تغییر محیط

بعضی از اوقات عوامل محیطی - اجتماعی محرک عصبانیت و ناراحتی ما می باشند. دراین گونه موارد یگانه راه برای حل مشکل ، تغییر محیط است . مثلاً فرد درون گرایی که به عنوان مسئول روابط عمومی سازمان یا اداره ای مشغول به کارشده است، باید مسئولیت ومحیط کارش تغییر یابد. یا فردی که به کشوری مهاجرت کرده است که بین آن کشور و کشور محل تولدش هیچ همخوانی فرهنگی وجود ندارد، راه حل اساسی، بازگشت به کشور خود می باشد.


- ارتباط بهتر

مردم عصبانی تمایل دارند که زود به نتیجه برسند، بعضی ازاین به هدف رسیدن ها می تواند تا حدودی نادرست باشد. اگرشما از مباحثه ای ناراحت شده اید ، اولین کاری که باید انجام دهید این است که فکرتان را بر روی پاسخ ها متمرکز کنید و ناراحتیتان را کاهش دهید. نمی گوییم که اولین چیزی را که به ذهنتان آمد به زبان آورید ، بلکه می گوییم که عصبانیت خود را کاهش دهید ودرمورد حرفی که می خواهید بزنید، فکر کنید.

به دقت به آنچه به شما می گویند گوش بدهید و قبل از پاسخ دهی ، آنها را تفسیر کنید . همچنین به آنچه علت اصلی عصبانی شدن شماست گوش بدهید. برای مثال، شما آزادی و در حال خود بودن را دوست دارید، وبه علت اهمیتی که به دیگران می دهید خواهان پیوند گسترده با مردم هستید . اگر همکارتان در مورد کارها ی شما شروع به غر زدن کند، با خطا کارخواندن او یا فردی که همیشه ایجاد مشکل می کند، تلافی نکنید.

زمانی که فردی ازما عیب جویی می کند، دفاع کردنمان طبیعی است ، ولی ما با او نمی جنگیم . در عوض ممکن است بگوییم که او از روی نادانی صحبت می کند ، ما را دوست ندارد، اوفرد کم حوصله و ناشکیبایی است و نیاز به مقداری تنفس و استراحت برای رسیدن به آرامش دارد. باید دراین گونه مواقع خودمان را خونسرد نشان دهیم تا از وقوع یک فاجعه جلوگیری کنیم .


- زمان بندی

انسان همیشه دریک حالت و وضعیت روحی – روانی نیست . بعضی از افراد صبح ها سرحال و پرانرژی اند و عصرها خسته . به همین علت عصرها و شب ها ممکن است سطح تحمل شان بسیار پایین باشد وآماده عصبانی شدن باشند. دراین گونه موارد بهتر است موضوعات ومسائل حساس بحث برانگیز در ساعاتی مطرح شوند که زمانی مناسب است . مثلاً شب هنگام ، زمانی که همسرتان موضوع بحث برانگیزی را مطرح می کند ممکن است شما تمایل داشته باشید که با او دعوا کنید، به این دلیل که شما خسته یا آشفته اید، بهتر است طرح این گونه موضوعات را به زمان دیگری موکول کنید تا صحبت هایتان منجر به بحث و جدل نشود. بنابراین مسائل باید در زمان مناسب مطرح شوند تا نتیجه بخش باشند.


- نیاز به مشاوره

اگر احساس می کنید که عصبانیت شما خارج از کنترل است ، اگر عصبانیت شما تاثیرات منفی بر روابط اجتماعی وشغلی تان گذاشته است ، یا این که قسمت مهمی از زندگی تان تحت تأثیر آن است ، ممکن است به مشاوره به عنوان عاملی برای یاد گیری توجه کنید که به شما کمک می کند چگونه بهتر رفتار کنید . یک روان شناس یا مشاور می تواند به شما کمک کند تا با به کارگیری تکنیک های تغییرافکار و رفتار، اعمال خود را کنترل کنید. 



مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

خشم و پرخاشگری در کودکان

 


یکی از عوامل مهم در سلامت روانی کودکان، شناخت عواملی است که به‌صورت مثبت یا منفی می‌تواند در سلامت آنان مؤثر باشد. در دنیای امروزی تربیت کودکان فقط محدود به خانواده و فرهنگ خانواده نیست. رسانه‌های جمعی مانند رادیو و تلویزیون، کتاب‌ها، بازی‌های رایانه‌ای، اینترنت و ماهواره امثال آن‌ها به طور مستقیم یا غیرمستقیم روان افراد یک خانواده و به تبع آن کودکان را تحت تأثیر قرار می‌دهند و آنان را در جریانی ناخواسته می‌اندازند. در این سلسله مقالات به بررسی مواردی همچون تعریف خشم و پرخاشگری، علل خشم ، خشم و پرخاشگری در کودکان، محرک‌های خشم و پاسخ کودکان با آن، خصوصیات کودکان خشونت‌گرا و الگوهای رفتاری این کودکان خواهیم پرداخت.

روان‌شناسان خشم را حالت برانگیختگی و هیجان شدید در هنگام روبرو شدن با محرک‌های نامناسب محیطی می‌دانند. خشم می‌تواند در قالب یک ناراحتی جزئی و مختصر و یا به صورت خواب و واکنشی جنون‌آمیز بروز کند. هر شخصی در بروز خشم و کنترل آن واکنش متفاوتی نشان می‌دهد آستانه تحریک‌پذیری برخی افراد بسیار پایین است و با کمترین محرک‌هایی،عصبانی شده و کنترل خود را از دست می‌دهند و عده‌ای دیگر توانایی بیشتری در کنترل و عدم بروز خشم خود دارند.

واکنش‌ها و هیجان‌های که معمولاً همراه خشم مشاهده می‌شود عبارتند از، عصبانیت، خشونت، خصومت، کینه و غضب، تنفر، حسادت، رنجش و ناراحتی جسمی. امروز عقیده بر آن است که شیوه بروز خشم آموختنی است و تربیت در چگونگی بروز خشم و واکنش به محرک‌های محیطی تأثیر بسزایی دارد. پرخاشگری در کودکان می‌تواند ریشه ارثی و مفیدی داشته باشد. وقتی که والدین از خشونت فیزیکی یا لفظی برای مقابله با رفتار غلط کودک خود استفاده می‌کنند، یا برای اینکه او را وادار به انجام کاری کنند، به طور ناخودآگاه به فرزندانشان می‌آموزند که اعمال خشونت کاری مؤثر و کوتاه برای رسیدن به هدف است. کودکانی که از طرف والدین خود تنبیه می‌شوند و مورد خشونت فیزیکی یا لفظی قرار می‌گیرند این الگوپذیری را در مقابل کودکان کوچک‌تر از خود یا خواهر و برادر کوچک‌ترشان به کار می‌برند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که بخش عمده ای از پرخاشگری و خشونت از طریق رفتار والدین با محیط اطراف کودک در درون او شکل می‌گیرد. خشونت‌گرایی صفتی است که با رشد کودکان از بین نمی‌رود بلکه به صورت‌های مختلف بروز می‌کند، مثلاً در دوران دبیرستان و نوجوانی به صورت ارتکاب جرم‌های مختلف و رفتارهای مخرب دیده می‌شود .

وقتی سخن از این به میان می‌آید که بخش عمده ای از خشونت و شیوۀ بروز آن آموختنی است، بدین معنا نیست که مقصر اصلی در پرورش کودکان خشونت‌گرا والدین آنها هستند. اما اگر والدین رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه داشته باشند فرزندانشان نیز این نوع رفتار را از آن‌ها خواهند آموخت و الگوی رفتاری پدر و مادر را تکرار می‌کنند. با اینکه نقش تربیتی والدین اهمیت بسیار زیادی در آموختن شیوه‌های برخورد با خشم و پرخاشگری دارد، اما ممکن است برخی از کودکان تحت تأثیر فیلم‌های سینمایی، بازی‌های کامپیوتری و کتاب‌هایی با محتوای خشونت‌گرایی رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی از خود نشان دهند.

تحقیقات و آمار نشان می‌دهد که در موارد زیادی خشم افراد، نسبت به اشخاصی است که بیشتر مورد علاقه و توجه شخص هستند. این افراد بیشتر از اعضای خانواده، دوستان و آشنایان نزدیک تشکیل شده‌اند و افراد غریبه و ناآشنا معمولاً بخش کوچکی از محرک‌هایی را نشان می‌دهند که فرد را خشمگین می‌کند. با توجه به اینکه خشم ، معمولاً نسبت به دوستان و نزدیکانی که بیشتر مورد علاقه هستند تجربه می‌شود، در می یابیم که علت خشم به دلیل ناکامی‌ها ، نیازها و خواسته‌های فرد که توسط نزدیکان پاسخ داده نشده است، می‌باشد.

بر اساس پژوهش‌های علمی معمولاً افراد به دلیل یکی از موارد زیر خشمگین می‌شوند و رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان می‌دهند. تهدید شدن و مورد تبعیض قرار گرفتن، پیش داوری در مورد عملکرد و توانایی یا مورد بی‌مهری قرار گرفتن، مورد فریب‌کاری یا عهدشکنی قرار گرفتن، جریحه دار شدن احساسات و ارزش‌های شخص از طرف دیگران، سوء رفتار و بدرفتاری ، همچنین بی‌توجهی از طرف نزدیکان، صدمه دیدن و بروز حادثه به دلیل بی‌توجهی و عدم دقت شخص،رفتارهای سرزنش کننده و تهدیدآمیز، مورد تجاوز بدنی یا کلامی قرار گرفتن و سایر موارد مشابه .  

خشم مکانیسمی است که به فرد کمک می‌کند تا با محیط اطراف خود سازگار شود. در برابر حملات فیزیکی با بسیج کردن نیروهای بدنی، شخص را برای دفاع از خود آماده می‌کند . امّا زمانی که خشم به اوج شدت خود می‌رسد و کنترل را از شخص می‌گیرد معمولاً رفتارها و واکنش‌هایی نشان می‌دهد که بدن از آن‌ها پشیمان می‌شود و احساس گناه می‌کند . با توجه به اینکه خشم، واکنش قابل پیش بینی نسبت به بدرفتاری دیگران است، پس به راحتی می‌توان متوجه شد که همه انسان‌ها ناگزیر از دست و پنجه نرم کردن با خشم می‌باشند. دراین‌حال برای مقابله با خشم نباید از شیوه‌های سرکوبگرانه استفاده کرد . مدیریت خشم عملکرد ی است که باید به مرور آن را فراگرفت . روش‌های شناختی در کنترل خشم به شخص کمک می‌کند تا در مقابل کنش‌های محیطی و اطرافیان، با استفاده از ادله و در نظر گرفتن عواقب عملکرد خود ، واکنش مناسبی نشان دهد. خشم ممکن است به مضرات اجتماعی و جسمی زیادی منجر شود. استرس، تنش و ناراحتی‌های جسمانی از پیامدهای خشم می‌باشند . مضرات خشم شامل احساس درماندگی، تنهایی و انزوا و تخریب این روابط اجتماعی می‌باشد . خشم باعث می‌شود که احساس بدی نسبت به خود داشته باشیم . در ارتباطات اجتماعی هر چه بیشتر خشم خود را بروز دهید و اطرافیان واکنش‌های پرخاشگرانه بیشتری از شما ببینند به تدریج از شما فاصله می‌گیرند و اهمیتی به احساسات شما نمی‌دهند. به همین دلیل خشم به تدریج ارتباط شما با دیگران را خدشه‌دار کرده و در نتیجه واکنش‌های پرخاشگرانه تان شدیدتر می‌شود . خشم احساسی است که هرگز سرکوب نمی‌شو بلکه باید به تدریج  مهارت کنترل آن را بدست آورید.

داریوش صادقی، فوق لیسانس روان شناسی-http://www.ketabekoodak.com/


مطالب پیشنهادی:

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی چیست؟

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

ازدواج با کودک مانده ها، بی احساس ها و سلطه گرها ممنوع!

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


از جمله افرادی که ازدواج با آن ها صحیح نیست، افرادی هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاری بالغ نشده اند.


ازدواج با کودک مانده ها، بی احساس ها و سلطه گرها ممنوع!

«برای ازدواج چقدر به معیارهای تان توجه می کنید؟»،

«آیا چشم بسته پای سفره عقد می نشینید، بدون این که از خصوصیات اخلاقی و باطنی طرف مقابل چندان آگاه باشید؟» یا این که به دست آوردن «شناخت به نسبت کامل از همسر آینده برای شما یک اصل اساسی است؟»

این ها سوال هایی بود که در مطالب گذشته بخش ازدواج میگنا طرح کردیم و در ادامه آن به معرفی برخی افرادی پرداختیم که ازدواج با آن ها صحیح نیست و توسط هیچ مشاوری توصیه نمی شود.

اگر خاطرتان باشد در هفته گذشته بررسی کردیم که چرا ازدواج با افراد معتاد و خشمگین مناسب نیست و این هفته نیز برخی دیگر از افرادی را که برای ازدواج مناسب نیستند معرفی می کنیم، البته دلیل آن را نیز خواهیم گفت. 


بنویس همسر، بخوان والد!

از جمله افرادی که ازدواج با آن ها صحیح نیست، افرادی هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاری بالغ نشده اند. این افراد از رفتار مسئولانه و سنجیده طفره می روند و شرایطی را فراهم می آورند که همسر آن ها برایشان نقش «والد» را ایفا کند.


چطور بشناسیم: 

چند صفت ویژه برای شناسایی این افراد در ادامه ذکر می شود:

الف- توانایی نداشتن در پذیرش مسئولیت های مالی و حل مشکلات اقتصادی

ب- غیر قابل اعتماد بودن

ج- بی هدفی و بی انگیزگی


چرا؟: حال سوال این است که چرا این افراد برای ازدواج مناسب نیستند.

باید گفت که این افراد نسبت به بخش اقتصادی زندگی خود بی توجه هستند و درباره آن کوتاهی می کنند به این دلیل که نمی خواهند بزرگ شوند و مسئولیت زندگی را به دست بگیرند. همچنین از فردی که هنوز کودک مانده است انتظار نمی رود که به حرف هایش عمل کند و از رسم و رسومات اجتماعی به طور کامل باخبر باشد. وقتی یک فرد می خواهد ازدواج کند از او انتظار می رود که مسئولیت پذیر و وظیفه شناس باشد تا بتوان به او اعتماد کرد. فردی که هنوز از لحاظ فکری و اخلاقی بالغ نشده است برای زندگی نه هدف خاصی دارد و نه انگیزه ویژه ای. او باری به هر جهت زندگی را خواهد گذراند و بار زندگی را بر دوش همسرش خواهد گذاشت. 


«نه» به آن هایی که می خواهند پادشاهی کنند!

«افرادی که دیگران را کنترل می کنند»؛ این افراد نیز چندان گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند، آن ها درست مقابل افرادی هستند که مسئولیت زندگی خود را بر عهده نمی گیرند. افرادی که دیگران را کنترل می کنند می خواهند همه تصمیم ها را خودشان بگیرند، هرگز درخواست کمک نمی کنند و به دیگران امر و نهی می کنند که چه کار بکنند و چه کار نکنند، آن ها برای دیگران تعیین تکلیف می کنند چرا که می خواهند کنترل همه چیز در دست خودشان باشد و هر کاری خواهند کرد تا مبادا احساس کنند که چیزی تحت تسلط و کنترل آن ها نیست. 


چطور بشناسیم: این افراد از لحاظ عاطفی محدود و بسته هستند آن ها به سادگی احساسات و عواطف خود را بروز نمی دهند، بسیار حسودند، به راحتی وقتی چیزی مطابق میل آن ها نیست عصبانی می شوند، معمولا دارای عادت های وسواسی هستند و اصلا خوش ندارند که کسی برای آن ها تعیین تکلیف کند.

چرا؟ : افراد کنترل کننده معمولا کمتر برای درمان اقدام می کنند چرا که در طی درمان احساس غلط تسلط مشاور آن ها را رنج می دهد و نمی توانند کنترل درمانگر را بر زندگی خود بپذیرند، چنین افرادی مطمئنا تسلط و کنترل همسر را در زندگی نمی پذیرند. لازم است که همه چیز در کنترل آن ها باشد. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند.

ازدواج با چنین افرادی به معنای پذیرش سلطه و کنترل آن ها بر زندگی است.البته این افراد معمولا والدینی سلطه جو و انتقادگر نیز می شوند. 


زندگی زیر سقف بی احساس ها

دسته دیگر از افرادی که ازدواج با آن ها توصیه نمی شود، افرادی هستند که نمی توانند احساسات خود را بروز دهند. این افراد هرگونه عاطفه و احساسی را مسخره می کنند و بیان احساسات را کاری عبث و بیهوده می دانند. این افراد به راحتی می توانند زندگی مشترک را با مشکل مواجه کنند. 

همانطور که می دانید بخش عمده ازدواج ارتباط عاطفی است و افرادی که نمی توانند عواطف خود را بروز دهند زندگی مشترک شان دچار اختلال می شود. 

چطور بشناسیم: این افراد نمی توانند احساسات و عواطف خود را نشان دهند و نمی توانند یا نمی خواهند درباره احساسات خود صحبت کنند.

چرا؟: چنان چه فردی نتواند احساسات خود را با شما در میان گذارد رابطه با او سطحی و در نهایت مایوس کننده خواهد شد. این حق مسلم ماست که از همسر خود انتظار داشته باشیم که احساسات و عواطف اصلی و بنیادین نظیر شادی، غم، یأس و عشق خود را بروز دهد. چنانچه او این توانمندی را نداشته باشد زندگی را به مسیر دشواری هدایت خواهد کرد. وقتی همسر ما از احساسات خود حرف نمی زند به این معنی است که رابطه ای وجود ندارد. تنها چیزی که در زندگی با این افراد وجود دارد یک قرار داد زندگی مشترک است نه یک ارتباط.


ازدواج با یک شکست خورده!

  ازدواج با فردی که شکست عشقی را تجربه کرده است و هنوز نتوانسته روح و روان خود را التیام دهد نیز از جمله مواردی است که از سوی کارشناسان و مشاوران توصیه نمی شود؛ چرا که چنین ازدواجی یأس آور است و موجب دلشکستگی خواهد بود. 

چطور بشناسیم : این افراد ممکن است هنوز علاقه و یا خشم و انزجار شدیدی نسبت به معشوق قبلی خود در دل داشته باشند، ممکن است هنوز به خاطر ارتباط پیشین خود احساس گناه کنند و خود را مسئول بدانند و یا هنوز رنجش خاطر و آزار و اذیتی را که از رابطه قبلی دیده اند فراموش نکرده باشند و در شوک روحی به سر ببرند. 

چرا؟ : هر چه قدر خشم و عصبانیت بیشتری از گذشته در دل مانده باشد به همان میزان توانایی فرد برای عشق ورزیدن در روابط فعلی کاهش پیدا می کند. البته برخی وسوسه می شوند که با این افراد ازدواج کنند تا آن ها را نجات دهند، غافل از این که التیام این افراد به زمان و کمک تخصصی نیاز دارد. اگر کسی تا به این حد آسیب دیده است باید به او وقت داد تا خود را به کمک مشاور متخصص التیام دهد.

کلمات کلیدی: ازدواج،معتاد،خشم،عصبی،افراد،خشمگین،موفق،خواستگار


 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی