(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

درباره ازدواج فامیلی



http://maktoobshop.com/


همایون هاشمی، رییس سازمان بهزیستی از رشد ثبت تعداد ازدواج های فامیلی خبر داده که در مناطق روستایی از مناطق شهری شایع تر است.

این در حالی است که پزشکان نسبت به این نوع ازدواج و خطرهایی که از نظر انتقال بیماری های جسمی و روانی به نسل بعد می تواند داشته باشد، هشدار و از افزایش سقط جنین، نابینایی ها، ناشنوایی ها، عقب ماندگی های ذهنی و حتی سرطان در این گونه ازدواج ها خبر می دهند و روان شناسان هم احتمال بیماری های روانی مانند اختلال دو قطبی، اسکیزوفرنی، وسواس و... را در این نوع ازدواج ها بیشتر می دانند.

اهمیت برخوردار بودن از فرزندانی سالم و نسلی سالم و عاری از معلولیت بر هیچ کس پوشیده نیست اما متاسفانه گاهی دیده می شود که نسبت به فرهنگ سازی مناسب در این زمینه دچار غفلتیم و با پخش برخی اخبار، سریال ها و فیلم ها زمینه سازی خاصی را، خواسته یا ناخواسته انجام می دهیم که منجر به وقوع این رخداد تلخ می شود که زوج های جوان بدون هیچ گونه آزمایش ژنتیکی و دریافت تأییدیه از متخصصان به این نوع ازدواج تن دهند و سال ها عذاب داشتن فرزندی معلول را بر جان و روح خود و فرزند معلولشان تحمیل کنند. «موضوع ویژه» این هفته به این مسأله و عوارض و حواشی اش پرداخته است.

اختلاف نظر وزارت بهداشت و بهزیستی

چه کسی بایدآزمایش ژنتیک بگیرد؟

چندی پیش، بین وزارت بهداشت و بهزیستی بر سر اجرای طرح مشاوره ژنتیک اختلاف نظری پیش آمد و این اختلاف از آنجا نشات می گرفت که مسوولانی از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی خواستار اجباری شدن آزمایش ژنتیک قبل از ازدواج برای زوج ها بودند و لایحه ای هم در این زمینه تنظیم کرده بودند که وزارت بهداشت با آن مخالف بود.

وزارت بهداشت:

وظیفه ماست، نه شما!

طاهره سماوات، رییس اداره ژنتیک وزارت بهداشت، در یک نشست خبری که در وزارت بهداشت برگزار شد، در این باره گفت: «مشاوره ژنتیک بخشی از چرخه خدمات سلامت است و به وزارت رفاه و سازمان بهزیستی که مسوولیت های اجتماعی دارند، ربطی ندارد و نیازی به موازی کاری در وزارت رفاه نیست. هدف از مشاوره ژنتیک، کاهش مرگ و میرهاست و اداره ژنتیک وزارت بهداشت، عهده دار این هدف است و منابع موردنیاز را با تعامل با سایر اداره ها برنامه ریزی کرده است.» او در حالی این گونه اظهارنظر می کرد که اصل راه اندازی مراکز مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج به عهده وزارت رفاه است. سماوات با بیان اینکه قبل و بعد از تشخیص مشاوره باید اقدام هایی انجام گیرد و بعد از تشخیص، به آزمایشگاه ها نیاز است تا پس از آن موارد به متخصصان رشته های مختلف که به علم ژنتیک آشنایی دارند، ارجاع شود، گفت: «مشاوره ژنتیک خدمت مستقلی نیست، بخشی از برنامه ژنتیک است و سازمانی باید آن را انجام دهد که سازوکارش را دارد. بهتر است وزارت رفاه در تامین سلامت مردم دخالتی نکند و به جای آن به دلیل داشتن سازوکار لازم، در بخش اجتماعی فعالیت کند. همان طور که اگر وزارت بهداشت در حوزه اجتماعی دخالت کند، اشتباه کرده است.»

به گزارش خبر آنلاین، سماوات با تاکید بر تعامل مناسب میان این دو وزارتخانه، گفته است بستر لازم در وزارت بهداشت وجود دارد و مشاوره ژنتیک صددرصد موضوعی پزشکی است، نه اجتماعی و مراکز مشاوره در سازمان بهزیستی، مورد توجه وزارت بهداشت است.

پاسخ بهزیستی به وزارت بهداشت

در همین زمینه، رییس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی از فعالیت قانونی بهزیستی درمورد پیشگیری از معلولیت ها و مشاوره ژنتیک خبر داد و گفت: «۳ قانون مصوب مجلس، بهزیستی را مکلف به فعالیت در این بخش کرده و اقدام های ما کاملا قانونی است.»

او با انتقاد از موضع گیری وزارت بهداشت در این زمینه عنوان کرد: «آنقدر فضا در کشور باز است که جا برای فعالیت همه وجود دارد و حدود کاری ما را قانون تعیین می کند به همین دلیل کارشناسی که در این مورد صحبت کرده، از قانون بی اطلاع است و نمی تواند حوزه کاری بهزیستی را مشخص کند.» بهزیستی از سال ۷۲ برای گسترش مراکز مشاوره ژنتیک اقدام کرده به طوری که اکنون حدود ۲۰۰ مرکز مشاوره در تمام استان ها فعالیت می کنند این در حالی است که نیاز کشور ما با ۷۵ میلیون جمعیت، بیش از اینهاست و آنقدر معلولیت های ژنتیکی در کشور زیاد است که اگر ۱۰ دستگاه نیز در این زمینه فعالیت کنند، باید از آنها تشکر کرد.» او با بیان این مطلب که می گویند سازمان بهزیستی نباید وارد این حیطه شود، گفت: «نباید تا هر دستگاهی قدمی برمی دارد، گفته شود حوزه کاری آن نیست و دستگاهی که مدعی است پیشگیری از معلولیت ها و ژنتیک کار بهزیستی نیست، باید عملکرد خود را در این مورد ارائه دهد.»

نظم ده با اشاره به قانون برنامه پنجم که قانون جامع نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی و ماده ۲۶ قانون سال ۸۱ مجلس است، اظهار داشت: «تاسیس مراکز مشاوره ژنتیک بر عهده بهزیستی است و فعالیت در این زمینه به هیچ وجه موازی کاری نیست و پاسخ به نیاز جامعه است و هر دستگاهی که می تواند، باید در این زمینه فعالیت کند.»

ازدواج خویشاوندی؛ چرا و به چه علت؟

تحلیل جامعه شناسی ازدواج فامیلی

امید علی احمدی

جامعه شناس خانواده

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی

ازدواج با خویشاوندان را می توان گرایش به درون همسری تلقی کرد. درون همسری گرایشی است در انتخاب همسر که فرد همسر خود را از اطرافیان خویشاوند، هم قومیت یا حتی هم محل های خود انتخاب می کند. درون همسری به لحاظ تاریخی به سپیده دم حیات بشر و پیدایش وی مربوط می شود. براساس رای صاحبنظران بزرگ انسان شناسی، با گسترش شیوه مقابل یعنی برون همسری، شرایط برای گسترش فرهنگ فراهم شد زیرا وقتی فرد همسر خود را از قومیت یا شبکه خویشاوندی دیگری برمی گزید، به صورت ارتجالی عناصری از فرهنگ گروه دیگر به فرهنگ مبدا راه می یافت یا شرایط برای مبادلات عام تر یا خاص تر فراهم می شد. مبادله دختران دو قوم با یکدیگر یا مبادله به ازای پدیده های دیگر، از این دست بوده است.

ازدواج فامیلی و ملاحظات اجتماعی

خویشاوندی اساسا مفهومی اجتماعی است. دلیل این امر آن است که اگر خویشاوندی مفهومی زیست شناختی بود، همواره کسانی که خویشاوند ما محسوب می شوند، از آنچه عملا آنها را خویشاوند تلقی می کنیم، بیشتر بود چراکه هر فرد دارای پدر و مادر و پدر و مادر نیز خود دارای پدر و مادر و آنها هم به همین ترتیب و از آنجا که در هر رده از ایشان چندین فرزند و نوه و نبیره وجود داشته است، عملا تعداد خویشاوندان فرد که به احتمال قوی آنها را نمی شناسد، سر به هزاران می زند؛ احتمالا خطاب کردن هم ایلی ها یا هم ولایتی ها به عنوان عمو، دایی، خاله زاده یا غیر آن هم به همین دلیل در مناطق روستایی و عشایری انجام می شده است.

در جامعه سنتی به دلیل ارتباط های اندک و شبکه های کوچک اجتماعی یا ملاحظات اجتماعی و در نظر گرفتن مصالح اجتماعی، ازدواج خویشاوندی بسیار رایج بوده است. این ازدواج را ازدواج تنظیم شده می نامند و در آن، میزان آشنایی زوج از همدیگر به قدر آشنایی والدین است و عجب اینجاست که به دلیل اشتراک در سنت ها، دختر و پسر در اغلب مواقع برای هم مناسب بودند و سازگاری کافی با هم داشتند زیرا سنت ها همه چیز را پیش بینی کرده و وظایف هر یک در قبال دیگری مشخص بود. آنها به واسطه اشتراک در سنت ها، پیش از آشنایی رو در رو و فیزیکی، عاطفی و اجتماعی، آشنایی فرهنگی داشتند.

این شکل از ازدواج به دلیل گسترش مناسبات اجتماعی، جدا شدن از مکان و موقعیت جغرافیایی و مهاجرت به مناطق دوردست، تنوع یافتن سلایق و علاقه مندی ها و گرایش های فکری و عقیدتی کم کم در جوامع مدرن کاهش یافت تا آنجا که یکی از مختصات روندهای تحول در ازدواج را کاهش ازدواج های خویشاوندی دانسته اند (گیدنز، جامعه شناسی). بازگشت جامعه به ازدواج خویشاوندی را باید به صورت زیر و با در نظر گرفتن چند نکته تحلیل کرد:

بازگشت به شیوه کهن

این گرایش (اگر بر اساس آمارگیری دقیق از جمعیت ازدواج کرده جامعه تایید شود)، باید به معنی بازگشت موقتی به یک شیوه کهن تلقی شود و نه یک بازگشت و از سرگیری دائمی.

کاهش سرمایه

مهم ترین دلیل این بازگشت، کاهش سرمایه اجتماعی عام و خاص و به همین سیاق کاهش سطح اعتماد اجتماعی است. در توضیح باید گفت مهم ترین دلایل تاخیر ازدواج یا افزایش سن ازدواج، ناتوانی افراد در اعتماد به کسانی است که در دایره انتخاب و همسرگزینی قرار می گیرند. کاهش سرمایه اجتماعی می تواند به علت های مختلفی اتفاق افتاده باشد. از جمله این علت ها می توان به کم اعتبار شدن سازمان ها و نهادهای رسمی یا بدقولی و بی قاعدگی مناسبات بین این سازمان ها و مردم اشاره کرد بنابراین انتخاب همسر از بین نزدیکان و خویشاوندان به دلیل اعتماد بیشتر افراد به آنهاست.

جلب حمایت

دلیل دیگر، امکان جلب حمایت اجتماعی خویشاوندان است و خویشاوندان معمولا در شرایط بحرانی خصوصا بحران های اجتماعی و اقتصادی، به نقش و کارکرد سنتی و تاریخی خود برمی گردند. خانواده و خویشاوندان، براساس دیدگاه جامعه شناس شهیر، «دورکیم»، آخرین تکیه گاه افراد و خانواده ها محسوب می شوند.

تا هنگامی که سازمان های حمایتی از جمله سازمان های اقتصادی حامی خانواده، بهزیستی، سازمان های مشاوره ای و بهداشتی و... تقویت نشوند و فردی که در سن ازدواج است، نتواند به آنها اعتماد کند، خویشاوندان مهم ترین تکیه گاه خواهند ماند. شاید این سوال پیش آید که ازدواج خویشاوندی چه مشکلاتی می تواند در پی داشته باشد؟ در این زمینه باید گفت مهم ترین پیامدهای ازدواج خویشاوندی، افزایش احتمال بروز نارسایی های ژنتیکی و گسترش قوم و خویش گرایی است که از جمله مهم ترین موانع توسعه اجتماعی و سیاسی است.

ازدواج های فامیلی و بروز بیماری های نوروژنیک

مهر: دبیر علمی اولین همایش بین المللی بیماری های نوروژنیک، مهم ترین علت بروز این بیماری ها در ایران را ناشی از بالا بودن آمار ازدواج های فامیلی دانست. دکتر غلامرضا زمانی با بیان این مطلب که در حال حاضر بیماری های نوروژنتیک در کشور از لحاظ ازدواج های فامیلی بالاست، تصریح کرد: «در نقاطی که ازدواج های فامیلی وجود دارد این نوع بیماری ها بیشتر دیده می شود.»

گونه ها، ازدواج فامیلی و از بین رفتن تنوع

مهر: اصغر محمدی فاضل، معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست گفت: «درون آمیزی گونه ها باعث کم شدن مقاومت آنها در برابر بیمار ی ها، از بین رفتن ذخایر ژنتیکی گونه و به تدریج تنوع ژنتیکی آن گونه می شود.» او با این عنوان که یکی از فعالیت های تکثیر گونه ها، تکثیر ژنتیکی گونه ها و درون آمیزی و ارتباطات خویشاوندی آنهاست، گفت: «مثل ازدواج های فامیلی در انسان ها گونه ها هم گاهی با موالید خود تکثیر می شوند و این درون آمیزی باعث از بین رفتن ذخایر ژنتیکی گونه، کم شدن مقاومت آنها در برابر بیماری ها و درنتیجه به تدریج باعث از بین رفتن تنوع ژنتیکی آن گونه می شود.»

هر سال ۴۰ ۳۰ هزار فرزند معلول به دنیا می آید

ایسنا: همایون هاشمی، رییس سازمان بهزیستی با اشاره به عوامل ژنتیکی موثر در بروز بیماری ها و معلولیت ها گفت: «حدود ۵۰ درصد از نابینایی ها، ۵۰ درصد از ناشنوایی ها، ۵۰ درصد از عقب ماندگی های ذهنی و ۱۰ درصد از سرطان های شایع، دارای پایه ژنتیکی هستند.» رییس سازمان بهزیستی، همچنین با تشریح وضع موجود از اختلالات ژنتیکی در کشور گفت: «در کشور ما سالانه ۳۰ تا ۴۰ هزار کودک معلول متولد می شود که عوامل مهمی مانند درصد بالای ازدواج های فامیلی، شیوع بالای بیماری های خونی مثل تالاسمی، بارداری در سنین بیش از ۳۵ سال و... در این میان نقش موثری دارد. »

افزایش آمار معلولان ناشی ازازدواج فامیلی در نجف آباد

جمهوری اسلامی : سیدرسول اسماعیلیان، رییس اداره بهزیستی نجف آباد گفت: «۶ هزار و ۷۰۰ معلول در زمان حاضر در بانک اطلاعاتی این اداره ثبت شده که نشان دهنده تعداد زیاد معلولان این منطقه در سطح استان اصفهان است.» او یکی از مهم ترین دلایل بالابودن تعداد معلولان در این شهرستان را آمار بالای ازدواج های خانوادگی در دهه های گذشته عنوان کرد.

ازدواج فامیلی و افزایش آمار بیماری های چشمی

فارس: پرویز زرین بخش، رییس مرکز تحقیقات اپتیک و لنز ایران نسبت به بروز بیماری های چشمی که بر اثر ازدواج های خویشاوندی به وجود می آید، هشدار داد و گفت: «ازدواج های خویشاوندی یکی از مهم ترین عوامل تشدیدکننده بیماری های چشمی است. از حدود ۳ هزار بیماری که بر اثر ازدواج خویشاوندی گریبانگیر فرزندان حاصل از این ازدواج ها می شود، ۲۵ درصد در چشم ظاهر می شود.» او با اشاره به اینکه چشم، چهارمین عضو بدن است که از بیماری های ارثی تاثیر می پذیرد، خاطرنشان کرد: «تاکنون حداقل ۴۰۰ بیماری ارثی در شبکیه چشم شناخته شده و از شایع ترین بیماری های چشم که بر اثر ازدواج خویشاوندی ایجاد می شود، «آرپی» یا «رتینیت پیگمانتر» است که در این بیماری سلول های مشیمیه (طبقه تغذیه کننده زیر شبکیه) تخریب می شوند.»

به گفته زرین بخش، آب مروارید مادرزادی، قوز قرنیه ارثی، کوچک بودن بیش از حد چشم و به دنبال آن نابینایی، نداشتن یک یا هر دو چشم در بدو تولد، سرطان رتینوپلاستوم، تخریب مادرزادی قرنیه، عدسی، شبکیه، نقطه زرد (ماکولا) و عصب چشم از جمله موارد شایع بیماری های ارثی و مادرزادی چشم به شمار می رود که اغلب این بیماری ها یا غیرقابل درمانند یا درمان آنها پرهزینه است و درنهایت نمی توان درمان کاملی را برای بیمار انجام داد. رییس مرکز تحقیقات اپتیک و لنز ایران همچنین عنوان کرد: «بسیاری از مراجعان ما را بیماران تشکیل می دهند که قربانی ازدواج های خویشاوندی هستند و وقتی دلیل نابینایی یا دیگر مشکلات چشمی آنها ازدواج خویشاوندی والدین شان عنوان می شود، اظهار می دارند که هیچ کدام از پدر و مادر زن و مرد دارای مشکلات چشمی نبوده اند.»

گفت وگو با دکتر سیدحمید جمال الدینی متخصص ژنتیک پزشکی

نظر علم ژنتیک درباره ازدواج فامیلی

حمید دهقان

ازدواج فامیلی ریسک بروز بیماری های ژنتیکی را تقریبا ۲ تا ۵/۲ برابر می کند مثلا اگر ریسک بروز بیماری ای در دیگر افراد جامعه ۳ ۲ درصد باشد، در فرزند حاصل از ازدواج خویشاوندی، به ۶ ۵ درصد می رسد اما دکتر سیدحمید جمال الدینی می گوید این تصور که هر کس قصد دارد با یکی از خویشاوندانش ازدواج کند، باید آزمایش ژنتیک انجام دهد، اشتباه است. این متخصص ژنتیک پزشکی و مدرس دانشگاه، به سوال های ما دراین باره پاسخ داده اند.

چه کسانی باید حتما برای مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کنند و آزمایش ژنتیک انجام دهند؟

اگر در خانواده دختر و پسری که قصد ازدواج دارند، سابقه بیماری های خاص و ژنتیکی یا بیماری هایی مانند ناشنوایی، نابینایی، عقب ماندگی ذهنی یا بیماری های چند عاملی مانند دیابت و بیماری های قلبی عروقی وجود دارد، بهتر است این کار انجام شود. مشاور ژنتیک فقط آگاهی می دهد و تصمیم گیرنده نیست. البته لازم است بدانید هیچ آزمایش ژنتیکی ای در هیچ مرکز معتبر علمی ای برای هر نوع ازدواج فامیلی وجود ندارد و این تصور که هر کس قصد دارد با یکی از خویشاوندانش ازدواج کند، باید آزمایش ژنتیک انجام دهد، اشتباه است.

برای کسانی که برای مشاوره ژنتیک مراجعه می کنند، چه اقدام هایی انجام می شود؟

ابتدا شرح حال کامل گرفته و بیماری های مرتبط و احتمالی بررسی می شود سپس شجره نامه رسم می کنند و ریسک بیماری ها تخمین زده می شود. اگر مثلا در خانواده ها مشکل کم شنوایی وجود داشته باشد، عامل ژن هایی که تا به حال شناخته شده اند، در هر دو طرف بررسی می شود.

احتمال بروز چه بیماری هایی در فرزند پدر و مادری که ازدواج فامیلی داشته اند، بیشتر است؟

احتمال بیماری های مغلوب که برای بروز آنها وجود دو نسخه ژن معیوب لازم است و پدر و مادر حامل نسخه ژن معیوب اند ولی بیمار نیستند (مانند ناشنوایی، کم شنوایی، عقب ماندگی ذهنی، نابینایی و اختلال های بینایی) و بیماری های نادر که تعداد آنها به ۲ هزار بیماری می رسد (مانند بیماری های متابولیک)، در فرزند حاصل از ازدواج فامیلی بیشتر است. علاوه بر اینها، ریسک بروز بیماری های چندعاملی مانند دیابت که علاوه بر ژنتیک، محیط هم در بروز آنها تاثیر دارد، افزایش می یابد. البته اینکه فکر کنیم اگر با غریبه ازدواج کنیم؛ احتمال ابتلای فرزندمان به این بیماری ها به صفر می رسد، درست نیست. این ریسک در هر حال وجود دارد و ازدواج با خویشاوندان فقط تا حدی آن را افزایش می دهد.

چرا با ازدواج فامیلی این ریسک افزایش می یابد؟

چون پدر و مادر جد مشترکی دارند و احتمال اینکه ژن های مشابه معیوب در بدن آنها وجود داشته باشد و باعث بروز بیماری های مغلوب و نادر شود، زیاد است.

احتمال بروز سقط هم بیشتر می شود؟

علت سقط در همه موارد کاملا معلوم نیست. واقعیت این است که مدرکی مبنی بر افزایش بیماری های شمارشی کروموزومی مانند نشانگان داون در ازدواج های خویشاوندی وجود ندارد ولی احتمال ابتلای جنین به نشانگان خاص و بیماری های نادر کشنده که بعضا باعث سقط می شود، اندکی بیشتر است.

برخی افراد معتقدند ازدواج بین دخترعمو و پسرعمو، احتمال بروز مشکل را در فرزند نسبت به ازدواج دختر و پسر خاله افزایش می دهد، این عقیده درست است؟

این نظر درست نیست و اگر دختر و پسرعمویی ازدواج کنند، احتمال بروز نقص ژنتیکی در فرزندشان بیشتر نمی شود. این موضوع به ژن های موجود در بدن زن و مرد و سابقه فامیلی بیماری ها در خانواده و شباهت های ژنی با جد مشترک بستگی دارد.

آقای دکتر! اگر فرزند اول سالم متولد شود، احتمال اینکه فرزند دوم مبتلا باشد، وجود دارد؟

اگر پدر و مادر حامل یا ناقل ژن معیوب باشند، احتمال بروز بیماری در هر فرزند به صورت مستقل ۲۵درصد است ولی اگر والدین حامل ژن شناخته شده نباشند و به صرف ازدواج خویشاوندی بخواهیم ریسک خطر را تعیین کنیم، از فرمول های دیگری استفاده می شود و تولد فرزند سالم، ریسک بیماری را در فرزند بعد کاهش می دهد و برعکس.

ازدواج کسانی که نسبت دور خانوادگی با هم دارند هم می تواند باعث بروز نقص ژنتیکی در فرزندشان شود؟

در صورت ازدواج با شخصی از نسل پنجم به بعد، ریسک بروز بیماری ژنتیکی با بقیه جامعه تفاوتی ندارد.

نسل پنجم؟

بله، نسل اول والدین و فرزند، نسل دوم، عمو و برادرزاده و پدربزرگ و نوه و نسل ۳، دخترعمو و پسرعمو هستند. نسل ۴ یعنی مثلا نوه خاله با دختر خاله، نوه عمه با دختر عمه ازدواج کنند و نسل پنجم ازدواج نوادگان است(نوه عموها و نوه خاله ها) و... که خیلی دور محسوب می شوند. از نسل پنجم به بعد، ریسک تولد فرزندی با نقص ژنتیکی با بقیه جامعه تفاوتی ندارد.

در مواردی که ریسک بالای بیماری ژنتیکی وجود دارد، احتمال تشخیص مشکل قبل از تولد وجود ندارد؟

حتی اگر قبل از ازدواج احتمال بروز بیماری در فرزند مشخص نشود، امکان تشخیص قبل از تولد درباره بعضی بیماری ها وجود دارد و بهتر است کسانی که ازدواج فامیلی داشته اند، انجام غربالگری ها را جدی تر بگیرند. این کار با روش های تشخیصی تهاجمی (آزمایش مایع آمنیوتیک) و غیرتهاجمی (سونوگرافی) انجام می شود.

توصیه آخر؟

با وجود تمام این نکته ها که گفته شد، حتی در مواردی که سابقه ژنتیکی ابتلا به بیماری زیاد است، تصمیم گیرنده نهایی خود زوج هستند. در هر نوع ازدواج و بارداری، بهتر است در صورت وجود سابقه مشکل یا بیماری خاص یا تمایل شخصی، مشاوره ژنتیک انجام شود ولی آزمایش ژنتیک جز در موارد بیماری های ژنتیکی یا مادرزادی ضروری نیست جز آنچه در حال حاضر وزارت بهداشت به علت شیوع و گستردگی زیاد حاملان ژن تالاسمی در تمام افراد جامعه، قبل از ازدواج و در دوران بارداری برای بررسی سلامت جنین و بعد از تولد، برای بیمارهای متابولیکی به علت قابل درمان و پیشگیری بودن آنها، انجام می دهد.

پاسخ به چند سؤال رایج

از ازدواج فامیلی تا سقط و بیماری

دکتر طاهره افتخار

متخصص زنان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران

در زمینه ازدواج فامیلی ۲ سوال مطرح است که در ادامه آنها را عنوان می کنم و به هرکدام به طور جداگانه و البته به اختصار پاسخ می دهم:

۱. آیا ازدواج فامیلی باعث افزایش احتمال سقط می شود؟

اگر در پدر و مادری زمینه بیماری های ژنتیکی وجود داشته باشد و در شجره نامه شان، سابقه ابتلا به بیماری هایی مانند نشانگان داون و... باشد، احتمال ابتلای جنین آنها به نقص ژنتیکی و اختلال کروموزومی که شایع ترین دلیل سقط در ۳ماه اول بارداری است، وجود دارد. از آنجا که احتمال بروز اختلال های کروموزومی در فرزند کسانی که ازدواج فامیلی انجام می دهند درصدی بیشتر است، ممکن است احتمال سقط هم در خانمی که با یکی از خویشاوندانش ازدواج کرده، بیشتر باشد ولی در هیچ کتابی نوشته نشده است که به طور مطلق، احتمال سقط جنین حاصل از ازدواج فامیلی بیشتر است. به هر حال بیشتر جنین هایی که به هر دلیل سقط می شوند، ناقص و دچار اختلال هستند.

۲. اگر فرزند اول پدر و مادری که ازدواج خویشاوندی انجام داده اند سالم باشد، احتمال اینکه فرزند بعدی شان با بیماری متولد شود، وجود دارد؟

بله، این مساله کاملا شانسی است و اینکه فرزند اول سالم باشد، ضمانتی برای سلامت فرزند دوم نیست. مثلا گاهی پدر و مادری دچار هموفیلی هستند و فرزند اولشان به این بیماری مبتلا نیست ولی فرزند دومشان مبتلا به هموفیلی متولد می شود.

علت این پدیده آن است که امکان دارد ژن های پدر و مادر که مشکل دارد به جنین اول منتقل نشود و به بعدی انتقال یابد. یعنی به فرزند اول ژن های سالم منتقل می شود و به فرزند دوم نه و همان طور که گفتم این کاملا اتفاقی است.

هم خوب، هم بد

ازدواج فامیلی از منظر روان پزشکی

محمدرضا خدایی

روان?پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

قبل از وارد شدن به موضوع ازدواج فامیلی می خواهم کمی درباره مفهوم خود ازدواج بگویم و بستر زمانی ای که یک ازدواج در آن رخ می دهد.

شاید هنوز بسیاری از عوام مانند گذشته به این مساله فکر می کنند که ازدواج باید زمانی انجام شود که دو فرد به میل جنسی پیدا می کنند در حالی که ازدواج باید هنگامی صورت بگیرد که عشق، علاقه و همدلی بین دو نفر ایجاد شود و آن دو به هم نزدیک شوند و به تفاهم و توافق برسند، زمانی که هر دو از نظر روانی به داشتن یک همدل و همزبان و هم صحبت احساس نیاز کنند.

در گذشته باورهای قدیمی و آسان بودن شرایط تشکیل زندگی مشترک، باعث می شد بیشتر مواقع دلیل ازدواج، سن افراد و مسایل جنسی باشد. به این مفهوم که رسیدن به بلوغ جنسی از اولین دلایل خانواده برای شوهر دادن دختر و زن گرفتن برای پسرشان و ازدواج فامیلی، از گزینه های در دسترس خانواده ها بود. با گذشت زمان، ارتباط های بیشتر افراد با یکدیگر و آگاهی از خطرهای ازدواج فامیلی برای نسل بعدی، این ازدواج محدود و کم شد.

در حال حاضر سن ازدواج به دلایل زیادی از جمله دلایل اقتصادی و اجتماعی، افزایش یافته است و دیگر مساله بلوغ جنسی، جزو اولین دلایل ازدواج ۲ جوان محسوب نمی شود اما اینکه آمار، نشان از افزایش تعداد ازدواج های فامیلی دارد (آن هم در زمانی که بیشتر افراد درباره عوارض ازدواج های فامیلی اطلاعات دارند)، می تواند نشانه بی اعتمادی افراد به غریبه ها بر اساس تجربه های گذشته باشد و اینکه خانواده ها ترجیح می دهند فرزندشان با کسی ازدواج کند که او و خانواده اش را می شناسند.

در مورد اینکه به عنوان یک روان شناس این نوع ازدواج را تایید می کنم یا خیر، باید بگویم ازدواج فامیلی مثل هر ازدواج دیگری مزایا و احتیاط های خودش را دارد. مزیت مهم این ازدواج شناخت بیشتر افراد از یکدیگر است. زوجی که به نوعی با یکدیگر آشنا هستند، همدیگر را می شناسند و این شناخت می تواند به تداوم ازدواج شان کمک کند. از طرفی این نوع ازدواج می تواند مورد حمایت بیشتر دو خانواده قرار بگیرد.

خطرهای ژنتیکی نیز یکی از زیان های بزرگ این ازدواج است و باید حتما بررسی شود. فصل مشترک ژنی بین دو زوج که با یکدیگر فامیل هستند، نه تنها می تواند خطر انتقال بیماری های جسمی ژنتیکی را افزایش دهد بلکه می تواند خطر انتقال بیماری های روانی را که پیشینه خانوادگی دارند هم ۲ برابر کند.

اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و برخی از انواع وسواس از جمله ناراحتی های روانی هستند که به نسل بعدی منتقل می شوند. افسردگی هم از جمله این موارد است ولی امکان ژنتیکی آن از بقیه موارد کمتر است.

با توجه به پیشرفت علم ژنتیک، جوانانی که قصد ازدواج فامیلی دارند، باید پیش از ازدواج این آزمایش ها را انجام بدهند و حتما شجره نامه خانوادگی شان را از لحاظ بیماری های روانی در خانواده تا ۳ ۲ نسل بررسی و با روان شناس و اعضای خانواده مشاوره کنند.

سیما روشن

اقدس عارف

شرایط ازدواج موفق




وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


مشکلات ژنتیکی برای فرزندان کسانی که ازدواج فامیلی کرده اند، اصلی ترین دلیل برای این است که کارشناسان توصیه کنند که افراد اقدام به ازدواج فامیلی نکنند.


مشکلات ژنتیکی برای فرزندان کسانی که ازدواج فامیلی کرده اند، اصلی ترین دلیل برای این است که کارشناسان توصیه کنند که افراد اقدام به ازدواج فامیلی نکنند. در واقع مهم ترین مسئله، مسئله پزشکی است اما حوزه های دیگر نیز می توانند به مبحث ازدواج فامیلی وارد شوند. در ذیل به برخی از مهم ترین معایب و مزایای آن می پردازم و آنها را مورد بررسی قرار می دهم.

ذهنیت منفی؛ اگر قرار باشد معایب و مزایای ازدواج فامیلی را با یافته های علم روان شناسی بررسی کنیم، اولین موضوع تبلیغات و ذهنیتی است که حداقل در سال های اخیر درباره ازدواج فامیلی وجود داشته است. در واقع اینکه عنوان می شود درصد بروز مشکلات ژنتیکی در ازدواج های فامیلی نسبت به دیگر ازدواج ها بالاتر است، خود نوعی ذهنیت منفی در زوج هایی که به چنین ازدواجی تن داده اند به وجود می آورد. روان شناسان می گویند این ذهنیت منفی می تواند جدا از مشکلات ژنتیکی احتمالی، رابطه خوب زوج ها را در ازدواج فامیلی تحت الشعاع قرار دهد و سلامت روانی آنها را تهدید کند.

دخالت خانواده ها؛ مورد دیگری که می توان درباره ازدواج های فامیلی مطرح کرد و باز هم موضوعی روان شناختی است، دخالتی است که در زندگی زوج هایی که تن به ازدواج فامیلی داده اند دیده می شود. بررسی ها نشان می دهد دخالت خانواده ها در زندگی این زوج ها بیشتر از دیگر زوج هاست و از طرف دیگر، گستردگی این دخالت ها هم بیشتر از دیگر زوج هاست و از طرف دیگر، گستردگی این دخالت ها هم بیشتر است؛ توضیح آنکه هم خانواده های زوج ها و هم فامیل در زندگی آنها دخالت می کنند.

کسانیکه تن به ازدواج فامیلی داده اند نباید اجازه دهند دیگران در زندگی شان دخالت کنند و اطرافیان نیز با توجه به حساسیت موضوع باید از دخالت در زندگی این زوج های جوان بپرهیزند. در این صورت، خطری زندگی این زوج ها را تهدید نمی کند

اگر این فرض را بپذیریم که دخالت زیاد از حد در زندگی زوج ها می تواند مشکلاتی برای آنها به وجود بیاورد، باید این را یکی از معایب ازدواج های فامیلی بدانیم. بررسی های روان شناسان نشان می دهد دخالت اطرافیان در زندگی زوج های جوان یکی از عوامل اصلی طلاق است. پس زوج هایی که ازدواج فامیلی کرده اند خود به خود یک گام به طلاق نزدیک ترند. البته این گزاره، گزاره ای توصیفی است و اگر قرار به توصیه کردن باشد، باید بگوییم اگر کسانی تن به ازدواج فامیلی داده اند نباید اجازه دهند دیگران در زندگی شان دخالت کنند و اطرافیان نیز با توجه به حساسیت موضوع باید از دخالت در زندگی زوج های جوان بپرهیزند. در این صورت، خطری زندگی زوج هایی را که تن به ازدواج فامیلی داده اند تهدید نمی کند.

طلاق کمتر؛ در سال های اخیر که تبلیغات زیادی روی امتناع از ازدواج های فامیلی شده است برخی کارشناسان نظری را مطرح کرده اند که از جهاتی قابل تأمل است، اما با اندکی بررسی می توان آن را رد کرد و نادرست نامید گفته می شود ازدواج فامیلی احتمال طلاق را پایین می آورد؛ یعنی اینکه چون شناخت زوج ها از هم بیشتر است، خود به خود احتمال طلاق پایین می آید. جتی برخی کارشناسان از این هم فراتر می روند و می گویند یکی از دلایل افزایش طلاق در سال های اخیر تبلیغات برای امتناع از ازدواج فامیلی است.

شاید بتوان این نظر را قبول کرد؛ هر چند در دنیای امروز، ارتباطات و به تبع آن شناخت این قدر محدود نیست و ممکن است یک فرد شناخت بیشتری از کسی که فامیل او هم نیست نسبت به آنکه خویشاوندش داشته باشد. مسئله این است که طلاق در ازدواج فامیلی سخت تر از طلاق در ازدواج عادی است. طلاق در ازدواج فامیلی نه تنها دو نفر و دو خانواده را، که افراد و خانواده های زیادی را تحت الشعاع قرار می دهد. بررسی ها نشان می دهد افرادی که ازدواج فامیلی داشته اند و طلاق گرفته اند، طلاق شان به ایجاد کینه و کدورت و جناح بندی در فامیل منجر شده است.

خانواده خاله از مرد جانبداری می کنند و خانواده عمو از زن، و به همین ترتیب فامیل دو شقه شده است. پس کسانی که تن به ازدواج فامیلی داده اند به سختی تن به طلاق می دهند و برخی از آنها که در زندگی مشترکشان مشکلات زیادی دارند، برای اینکه طلاق شان به کدورت های بزرگ تر و گسترده تر منجر نشود، می سوزند و می سازند.

مجموعه این موارد باعث می شود بر امتناع از ازدواج فامیلی تأکید کنیم، اما اگر کسانی به هر دلیل تن به ازدواج فامیلی دادند باید ذهنیت منفی را از خود دور کنند. ازدواج فامیلی از طرف کارشناسان توصیه نمی شود، اما اگر اتفاق افتاد هم فاجعه رخ نداده است. افراد می توانند با حساسیت زدایی از موضوع، زندگی خوبی داشته باشند بسیاری از زوج ها ازدواج فامیلی داشته اند و سال ها در کمال آسایش و آرامش در کنار هم زندگی کرده اند.

باید توجه داشت که ذهنیت منفی، خود می تواند مشکل ساز شود. روان شناسی مثبت می گوید این ذهنیت می تواند زندگی را به کام افراد تلخ کند. بنابراین زوج هایی که ازدواج فامیلی داشته اند باید این ذهنیت را از خود دور کنند. البته باید توصیه های پزشکی را نیز در این زمینه مدنظر داشت و آزمایش های لازم را پیش از ازدواج و برای بارداری انجام داد.

دکتر بهروز بیرشک

روان شناس

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

ازدواج فامیلی: تهدید یا مبالغه

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


                                      http://maktoobshop.com

آنچه درپی می آید نگرشی دیگر در مورد ازدواج فامیلی است. پس از آن گفتگو با برخی صاحبنظران را بخوانید.

آیا ازدواج فامیلی خطرساز است؟

خیلی ها این ازدواج های نسبی را ممنوع کرده اند اما خیلی های دیگر عقیده دارند بهترین راهکار انجام آزمایشات ژنتیکی قبل از ازدواج است.

بحث ازدواج های فامیلی (ازدواج پسرعمو دخترعمو و امثال آن) و تاثیر آن بر اختلالات ژنتیکی یکی از متداولترین بحث ها و تیتر روزنامه های مختلف است.

بیش از بیلیون ها انسان در سراسر جهان در مناطقی زندگی می کنند که ۲۰ تا ۵۰ درصد از ازدواج های آن نسبی هستند. اینها ازدواج هایی هستند که برای هر فرد از خود فامیل همسری برگزیده می شود.

مثلاً در انگلستان ازدواج های فامیلی با عموزاده های درجه اول در برخی اقوام مثل پاکستانی ها بسیار رایج است. این سنت همچنین بین جوامع آسیای جنوبی و برخی کشورهای خاورمیانه نیز شایع است.

گفته می شود که پیوند نژادهای مختلف احتمال بیماری های ژنتیکی را افزایش می دهد. اما برخی متخصصین عقیده دارند که در این موضوع تاحدودی مبالغه شده است


یک مسئله پیچیده:

پروفسور آلن بیتلز، مدیر مرکز ژنتیک انسانی در پرث استرالیا، اطلاعات مرگ و میر نوزادانی که از چنین ازدواج هایی به وجود آمده اند را از سرتاسر جهان جمع آوری کرده و به این نتیجه رسیده است که افزایش احتمال مرگ در این نوزادان ۲/۱ درصد بوده است.

درمورد نواقص مادرزادی نیز این خطر در زوج های عادی ۲% و در زوج هایی که با هم نسبت نزدیک دارند ۴% بوده است. او در این زمینه می گوید، “مردم بدون اینکه تحقیقات لازم را در این زمینه انجام دهند، این ازدواج ها را ممنوع می کنند، درحالیکه اصلاً اینطور نیست.”

مشکلات ژنتیکی که در جوامعی که بیشتری ازدواج های فامیلی را دارند اختلالات ژنهای نهفته است که مشکلات بسیار زیادی از قبیل نابینایی، ناشنوایی و بیماری های پوستی و مشکلات عصبی ایجاد می کند.

همه ما تغییر ژن داریم و گاهی اوقات، مثلاً درمورد فیبروز مثانه، بین همه افراد متداول است. اما وقتی یک جمعیت خاص تلفیق ژن کمتری داشته باشند، این مشکل بیشتر خواهد شد.


اگر دو نفر که ژن نهفته دارند با هم ازدواج کرده و بچه دار شوند، احتمال ابتلا به آن اختلال در بچه آنها یک به چهار خواهد بود و احتمال اینکه خودشان ناقل آن شوند نیز یک به دو است.

پرفسور بیتلز توضیح می دهد که در بین برخی جوامع حتی ازدواج های غیرفامیلی هم بسیار درمعرض این اختلالات ژنتیکی نادر هستند چون از یک خاندان و قبیله می باشند. به همین دلیل او آزمایشات ژنتیکی قبل از ازدواج را برای این افراد بیشتر توصیه می کند.


او می گوید، “منع ازدواج این افراد اشتباه است، مردم صدها نسل است که فامیلی ازدواج می کنند و ما الان آمده ایم و آن را ممنوع می کنیم. هیچکس توجهی به این مسئله نخواهد کرد. اگر قبل از ازدواج آزمایش ژنتیکی برای زوجین انجام شود و بعد درمورد ازدواج آنها تصمیم گیری شود خیلی بهتر است.”

مطالب پیشنهادی

ازدواج فامیلی( هم خون) و علت پر خطر بودن آن:

ازدواج فامیلی( هم خون) و علت پر خطر بودن آن: 

به ازدواج بین دوفرد که دارای جد یا اجداد مشترک هستند، ازدواج فامیلی گفته می شود. 

ژن ها دارای فرمهای مختلفی بوده و عامل مولد تمام صفات( نرمال و غیر نرمال ) در افراد می باشند. از طرفی برای بیان هر صفتی در هر فردی عموما دو فرم از یک ژنِ خاص عمل میکنند . هرکدام ازفرمها از یک والد گرفته شده است به عبارتی" افراد ژنهایشان را از والدینشان به ارث می برند".دوفرم یک ژن می توانند مشابه یا غیر مشابه باشند. هرگاه والدین با یکدیگر نسبت فامیلی داشته باشند و هرچه درجه خویشاوندی بین آنها نزدیکتر باشد، میزان تشابه فرمهای ژنهای آنها نیز بیشتر خواهد بود. لذا فرزند حاصل از این ازدواج با احتمال بیشتری می تواند فرمهای یکسانِ یک ژن را برای یک صفت خاص داشته باشد. حال اگر در یکی از اجداد مشترک این زوج یک  فرم غیر نرمالِ ژنی بصورت مغلوب( پنهان شده در کنار فرم نرمال همان ژن) وجود داشته باشد، در فرزند حاصل از چنین ازدواجی احتمال جفت شدن فرمهای غیر نرمال و مغلوبِ این ژن و بروز بیماری ژنتیکی افزایش می یابد. به همین دلیل است که ازدواج های فامیلی پر خطر محسوب می شوند. این خطر وقتی جدی تر می شود که در چنین ازدواجهایی اولا درجه خویشاوندی نزدیک باشد و دوم اینکه سابقه برخی بیماریهای ژنتیکی هم وجود داشته باشد. 

در واقع هر انسان به ظاهر طبیعی ممکن است ناقل تعدادی ژن بیماریزای نهفته باشد. در ازدواج های فامیلی به علت اینکه طرفین دارای اجداد مشترک هستند، احتمال اینکه زن و شوهر هردو برای چند ژن بیماریزای معین ناقل باشند، بسیار زیادتر از ازدواج های غیر فامیلی است که تشابه ژنتیکی کمتری دارند. لذا احتمال هموزیگوت و مبتلا شدن فرزندان به بیماری های ارثی اتوزومال نهفته در ازدواج های فامیلی خیلی بیشتر از ازدواج های غیر فامیلی است. این قبیل ازدواج ها بیشتر در روستاها و جمعیت های کوچک و بسته که آداب و رسوم و عقاید مشترک دارند و در اقلیت های مذهبی و در مردمانی که ارتباطشان با سایر جمعیت ها کمتر است، و درشهرهای بزرگی که دارای سنت های غلط و کهنه و غیر اصولی هستند،، بیشتر دیده می شود. در حالیکه در کشورهای پیشرفته میزان ازدواج های فامیلی تفریبا صفر است. آمار نشان میدهد که حدود 10% جمعیت جهانی از نوعی اختلال ژنتیکی رنج می برند و دراین میان سهم کشورهای پیشرفته بسیار کمتراست و دلیل اصلی آن نبود و یا پایین بودن  میزان ازدواج های فامیلی است.


 

درجه خویشاوندی افراد بر مبنای دوری و نزدیکیشان به جد (اجداد) مشترک  به شکل زیر قابل تقسیم بندی است: 

خویشان درجه 1: شامل والدین و فرزندان، و خواهران و برادران یک خانواده می باشد. تشابه ژنتیکی در خویشان درجه یک 50 درصد می باشد. پس هر فردی با پدر و مادر و خواهران و برادران خود 50 درصد تشابه ژنتیکی دارد. دوقلوهای یک تخمکی (مونوزیگوت) حقیقی از نظر ژنتیکی یکسان بوده و در واقع یک فرد هستند. اما دوقلوهای دو تخمکی مثل برادر و خواهر عادی در نظر گرفته می شوند.

 

خویشان درجه 2 : شامل عموها، خاله ها، عمه ها، دایی ها یا برادرزادگان و خواهرزادگان آنهاست. یعنی هر فرد با عمو، دایی، خاله و عمه خود، خویشاوند درجه 2 محسوب می شود. تشابه ژنتیکی در خویشان درجه دو، 25 درصد می باشد. به لحاظ اینکه ازدواج بین خویشان درجه 1 و 2 رایج نیست از نظر ژنتیکی اهمیت چندانی ندارد.

 

خویشان درجه 3 : شامل دخترعمو پسرعمو، دختر خاله پسر خاله، دختر عمه پسر دایی، دختر دایی پسرعمه می باشد. تشابه ژنتیکی در خویشان درجه سه 12/5 درصد می باشد. اگر تعداد کل ژنهای انسان را یک میلیون درنظر بگیریم (تعداد ژنهای فعال در حدود 30 هزار می باشد) تعداد ژنهای فعال و مشابه که ساختمان فیزیکی و شیمیایی یکسان دارند در خویشان درجه 3 حدود 3750 ژن می باشد.

 

احتمال اینکه در میان این ژنهای مشابه تعداد زیادی ژن بیماریزای نهفته در هردو وجود داشته باشد بسیار زیاد است. پس خطر ازدواج های فامیلی در تشابه ژنتیکی موجود در آنهاست. در ازدواج های خویشاوندی دوطرفه یعنی ازدواج هایی که افراد از یک طرف دختر عمو پسرعمو و از طرف دیگر دختر خاله پسرخاله هستند، تشابه ژنتیکی 25 درصد می باشد. یعنی در این ازدواج ها طرفین در حدود 7500 ژن مشابه و مشترک دارند و مشابه خویشاوندان درجه 2 (خواهر و برادر ناتنی) منظور می شوند! به همین علت خطر این گونه ازدواج ها فوق العاده زیاد است .

 

خویشان درجه 4 : شامل نوه عمو، نوه خاله، نوه عمه و نوه دایی می باشد که تشابه ژنتیکی بین آنها 6/25 است یعنی در کل حدود 1875 ژن مشابه و مشترک دارند. خطر ازدواج خویشان درجه 4 نصف خطر ازدواج خویشان درجه 3 می باشد. در ازدواج دوجانبه یا دوطرفه در خویشان درجه 4 که طرفین هم نوه عمو و هم نوه خاله هستند، تشابه ژنتیکی 12/5 درصد و تعداد ژنهای مشابه و مشترک در حدود 3750 ژن می باشد و خطر آن مشابه خویشان درجه 3 می باشد.

 

تذکر مهم : برخی از افراد ازدواج "هم خونی" را با ازدواج "هم گروه خونی" اشتباه می کنند. ازدواج هم گروه خون یعنی ازدواج دو فرد که از نظر گروه خونی سیستم ABO و Rh یکی باشند برای مثال هر دو گروه خونی O+ داشته باشند. اما ازدواج هم خون یعنی ازدواج بین دو فرد خویشاوند که ممکن است گروه خونی یکسان یا متفاوت داشته باشند و نکته مهم اینست که ازدواج هم خونی از نظر ژنتیک درست نیست ولی ازدواج دو فرد هم گروه خونی غیر خویشاوند از نظر ژنتیکی مانعی ندارد.


 

نسبت های خویشاوندی و میزان ژنهای مشترک و ضریب هم خونی آنها

نوع درجه خویشاوندی ژنهای مشترک ضریب هم خونی
دو قلوهای مونوزیگوت (یکسان)  1 -
والد - فرزند درجه 12 ⁄14 ⁄1
برادر  خواهر (شامل دوقلوهای ناهمسان) درجه 12 ⁄14 ⁄1
برادر  خواهر ناتنی (brother- half sister)درجه2 4 ⁄18 ⁄1
عمو و عمه، خاله و دایی  برادر و خواهرزادهدرجه 2 4 ⁄18 ⁄1
عمو و دایی ناتنی  برادر و خواهرزاده(Half uncle- nice) درجه 38 ⁄116 ⁄1
بچه های عمو، دایی، خاله و عمه (First cousins)  درجه38⁄ 116 ⁄1
عموزاده هایی که خاله زاده نیز هستند (Double first cousins) درجه 24 ⁄18 ⁄1
 برادرزاده ها و خواهرزاده های ناتنی (Half first cousin) درجه 416 ⁄132 ⁄1
نوه عموها با دایی، خاله، عمو، عمه  درجه 416 ⁄132 ⁄1
نوه عموها (Second cousins) درجه 532 ⁄164 ⁄1

 

حالا اگر در این جدول به دقت نگاه کنید می بینید که درجه مشابهت ژنی در برخی نسبتها چقدر زیاد است. مثلا در برادر- خواهر ناتنی میزان مشابهت ژنی 25 درصد است، که البته این نوع رابطه ازدواجی تقریبا در تمام اقوام و ادیان ممنوع است. اما در چند ردیف پایین تر، یعنی "عموزاده هایی که خاله زاده نیز هستند" در اینها هم شباهت ژنی مشابه برادرو خواهر ناتنی است! و این همان نکته کلیدی و اساسی است که دراین نوع ازدواج (که متاسفانه هنوز هم بسیار رواج دارد و برخی خانواده ها با افتخار و خوشحالی از آن یاد می کنند) از دیدگاه ژنتیکی چقدر خطرآفرین است!

 


 

ضریب هم خونی :

عبارت است از احتمال خلوص فرمهای مختلف یک ژن خاص در یک فرد حاصل از ازدواج خویشاوندی.

برای درک بهتر  بایستی ابتدا معنی چند اصطلاح را روشن کنیم.

 

آلل: آلل یعنی فرمهای مختلفِ یک ژن که در بروز یک صفت خاص دخالت دارند.

بطور مثال گروه خونی را در نظر بگیرید. هر فردی برای نوع گروه خونی خود، دارای دو آلل از ژن مربوط به گروه خونی روی کروموزوم های شماره 9 می باشد که یک آلل از این ژن را از پدر و دیگری را از مادر به ارث برده است .مثلا فردی آلل گروه خونی A را از پدر و آلل گروه خونی O را ازمادر به ارث برده یعنی آلل های A وO  در این فرد وجود دارند و چون آلل A بارز و آلل O مغلوب است ، گروه خونی این فرد A خواهد بود. می توان در مورد والدین این فرد اینگونه استدلال نمود:

درحقیقت پدر که 2 جایگاه ژنی دارد می تواند هریک از ترکیبات آللی AA یا AO یا AB (روی دو کروموزوم شماره 9 پدری) و مادر هم 2 جایگاه ژنی دارد و می تواند یکی از ترکیبات آللی AO یاBO یا OO(روی دو کروموزوم شماره 9 مادری) داشته باشد. طی لقاح از هرکدام از والدین یک کروموزوم شماره 9 شان را و درنتیجه یک فرم آلل را از طریق سلول جنسی به فرزندشان داده اند. یکی آلل و دیگری آلل A را داده اند که با هم جفت شده و "ژنوتیپ" AO را در فرزند تشکیل داده است.

 

شاخص آلل: بطور قراردادی آلل های بارز را با حروف بزرگ انگلیسی مثلا A و آلل های مغلوب را با حروف کوچک انگلیسی مثلا a نشان می دهند.

 

هموزیگوت: فردی که هر دو آلل وی در یک لوکوس(= جایگاه ژنی) یکسان هستند. مثل AA یا aa.

 

هتروزیگوت: فردی که دو آلل مختلف دریک لوکوس دارد. مثل Aa

 

قوانین احتمالات: احتمال (probability) یا p به شانس وقوع یک حادثه گفته می شود.     

احتمال وقوع یا ریسک وقوع یک پیش آمد را می توان به چند صورت نشان داد منجمله بصورت درصد مثلا %50

یا بصورت قسمتی از واحد مثلا 1/2

قانون جمع: هنگامی که وقوع یک پدیده مانع از رویدادن پدیده ای دیگر می شود. یعنی هنگامی که دو پدیده متقابلا ناسازگارند از قانون جمع استفاده می شود. یک مثال آن در پرتاب سکه است، یا شیر است یا خط. مثال دیگر جنس جنین است، یا پسر است یا دختر. به همین دلیل به عنوان قانون "یا" شناخته می شود.

اگر احتمال وقوع پدیده معادل  و احتمال وقوع پدیده a برابر q باشد، احتمال وقوع تمامی حالت ها برابر است با :   p + q =1 . مثلا احتمال دختر بودن ½و پسر بودن ½ است. پس احتمال اینکه یک جنین دختر و یا پسر باشد برابر است با:   1/2 +1/2 = 1

 

قانون حاصلضرب:


هنگامی که رویدادن یک پدیده مستقل از رویدادن پدیده های دیگر باشد از قانون حاصلضرب استفاده می شود. احتمال رویدادن پدیده های مستقل "باهم" برابر حاصلضرب احتمال های تک تک آن هاست و این به عنوان قانون "و" شناخته می شود. 

 

مثلا اگر خانواده ای می خواهند 2 فرزند داشته باشند و هر دوهم پسر باشند، احتمال وقوع آن 1/4 است. یعنی p1×p2. (احتمال پسر شدن فرزند اولی یا P برابر 1/2 است و برای پسر شدن فرزند دومی یا P2نیز احتمال 1/2 است). پس احتمال اینکه در هردو زایمان- دو پدیده مستقل - هر دو فرزند پسر شوند می شود: 1/2 × 1/2 = 1/4

نکته آخر: هر بیماری ارثی و ژنتیکی در جامعه دارای فراوانی معینی است. وقتی گفته می شود که فراوانی یک بیماری ژنتیکی 1/10000 است یعنی از هر 10000 نفر یک نفر به آن مبتلا می باشد. فراوانی ناقلین یعنی تعداد افرادی در جمعیت مورد نظر که ناقل ژن بیماریزای مورد نظر هستند (حامل یک آلل می باشند). وقتی گفته می شود که فراوانی ناقلین برای یک بیماری ارثی 1/100 است یعنی از هر 100 نفر، یک نفر ناقل ژن بیماری مورد نظر است.

 

حالا به مسئله ضریب هم خونی برمی گردیم. ضریب هم خونی عبارت است از احتمال دریافت ژنهای مشابه (آلل های مشابه) توسط یک فرد از والدین هم خون خود، در اثر ازدواج خویشاوندی. برای روشن تر شدن موضوع، یک ازدواج دخترعمو- پسرعمو را با استفاده از نامهای مستعار در نظر می گیریم.

 

عبدالکریم و خدیجه (پدر بزرگ و مادر بزرگ) دو پسر دارند بنام علی و حسین. دختر علی، بنام فاطمه می خواهد با پسر حسین بنام رضا ازدواج کند. اگر تصور کنیم که عبدالکریم ناقل یک بیماری ژنتیکی است (خودش سالم است و هیچ تظاهر بیماری ندارد)، احتمال اینکه این آلل بیماریزا را به علی داده باشد، ½ است. احتمال اینکه علی این آلل را به فاطمه بدهد، ½ است. واحتمال اینکه فاطمه هم این آلل را به فرزند آینده خود بدهد باز هم ½ است. اگر این 3 احتمال بخواهند باهم رخ داده باشند، با توجه به قانون "و" حاصلضرب آنها می شود  . و تا اینجای کار مسئله مهمی رخ نداده و آن فرزند ناقل خواهد شد (مثل پدر بزرگش و یا فاطمه). اما این آقای عبدالکریم احتمال دارد که همین آلل معیوب را به حسین هم داده باشد. یعنی ½ و او هم به پسرش یعنی رضا داده باشد، و فرزند آینده شان هم این آلل را به ارث ببرد. بازهم نهایتا با احتمال  . حالا احتمال اینکه این دو واقعه یعنی انتقال همزمان، هم  از طریق فاطمه و هم از طریق رضا صورت بگیرد، برابر است با حاصلضرب این دو احتمال یعنی 1/64.

 

اما قضیه به اینجا ختم نمی شود. بیایید با هم وضعیت آلل ها را مرور کنیم. در نظر بگیرید در زوج کروموزوم شماره 7 در عبدالکریم دو جایگاه (لوکوس) برای ژن خاصی وجود دارد که ما آنها را A و B نامگذاری می کنیم. آلل A معیوب است (عبدالکریم ناقل است). در همین جایگاه، خدیجه (مادربزرگ) هم دو آلل سالم دارد بنام C و D . احتمالات ژنوتیپی برای علی عبارتند از: AC,AD,BC,BD . و همین احتمالات هم برای ژنوتیپ حسین وجود دارد. علی و رضا این آلل ها را (و ازجمله آن آلل معیوب را) به فرزندانشان یعنی رضا و فاطمه انتقال خواهند داد. اگر به همین ترتیب ادامه دهیم احتمال اینکه این آلل معیوب یعنی همان آلل A در فرزند آینده رضا و فاطمه هموزیگوت شود (دو آلل یکسان باهم جفت شوند یعنی AA ) برابراست با 1/16. این همان ضریب هم خونی است که در جدول برای ازدواج پسرعمو- دخترعمو ذکر شده است.


 

 

مقایسه خطرات افزایش احتمال بیماریهای ژنتیکی در ازدواجهای فامیلی و غیرفامیلی:

 

مثال 1: اگر فراوانی ژن فنیل کتونوری PKU (فراوانی ناقلین ژن این بیماری) 1/100 باشد، احتمال ابتلای فرزندان در ازدواج غیرفامیلی 1/100 ×1/100×¼ = 1/40000 ، یعنی از هر 40 هزار نوزاد یکی مبتلا به PKU خواهد شد که ممکن است نوزاد این خانواده باشد. حالا احتمال ابتلاء به بیماری PKU را در فرزند یک ازدواج فامیلی با درجه خویشاوندی 3 ، مانند دخترعمو- پسرعمو یا دخترخاله- پسرخاله حساب میکنیم. احتمال اینکه پسر عمو ناقل باشد1/100 و ضزیب خویشاوندی برای خویشان درجه 3 مساوی 1/8می باشد، پس احتمال مبتلا شدن فرزندان در ازدواج فامیلی 1/100 × 1/8 ×¼ = 1/3200است. که در مقایسه با ازدواج غیرفامیلی (1/40000) خطر 12/5 برابر بیشتر است. اگر احتمال مبتلا شدن فرزندان ازدواج خویشاوندی درجه 3 دوجانبه یا دوطرفه را حساب کنیم نتیجه چنین خواهد شد. 1/100 ×¼×¼ = 1/1600 که این رقم 25 برابر بیشتر از ازدواج غیرفامیل است.

 

مثال 2 : بیماری ارثی میکروسفالی، بیماری اتوزومال مغلوب و نهفته است و یکی از شایعترین بیماری های ارثی حاصل از ازدواج های فامیلی در کشور ماست. این بیماری یکی از علل مهم عقب افتادگی ذهنی است. فراوانی ناقلین یا هتروزیگوت ها برای این بیماری در جامعه 1/50 می باشد. احتمال ابتلای فرزندان در ازدواج های غیر فامیلی برابر است با : 1/50 × 1/50 ×1/4 = 1/10000 .

احتمال مبتلا شدن فرزندان در ازدواج های فامیلی با درجه خویشاوندی 3 (دخترعمو- پسرعمو یا دختر خاله- پسر خاله) با ضریب خویشاوندی 1/8 برابر است با: 1/50 × 1/8 ×1/4 = 1/1600 ، که خطر 6 برابر ازدواج غیر فامیلی است. احتمال ابتلای فرزندان در ازدواج های فامیلی با درجه خویشاوندی 3 در حالیکه طرفین دوجانبه فامیل باشند (هم دخترعمو- پسرعمو هستند و هم دخترخاله- پسرخاله) با ضریب خویشاوندی ¼ برابر است با : 1/50 × 1/4 × 1/4 = 1/800 ، که خطر ابتلای فرزندان 12/5 برابر بیشتر از ازدواج های غیر فامیلی است (12/5 = 1/10000 ÷ 1/800 ).

 

مثال 3 : فراوانی ناقلین یا هتروزیگوت برای ژن اتوزومال مغلوب ناشنوایی 1/30 می باشد. خطر ابتلا برای فرزندان ازدواج غیرفامیلی به ناشنوایی 1/30 ×1/30 ×1/4= 1/3600 . خطر برای فرزندان خویشان درجه 3 دوجانبه برابر است با : 1/30 ×1/4×1/4= 1/480 که حدود 7/5 برابر ازدواج غیرفامیلی است. خطر ابتلا برای فرزندان خویشان درجه 3 برابر است با: 1/30 × 1/8 ×1/4 = 1/960 که خطر 3/5 برابر موارد غیر فامیل است.


 

ازدواج های فامیلی نه تنها احتمال مبتلا شدن فرزندان به بیماری های ارثی را افزایش می دهد، بلکه باعث ازدیاد این بیماری ها و ژنهای بیماریزا در نسل های آینده می شود. بطوریکه طبق گزارشهای داده شده توسط دانشجویان پزشکی، از برخی از روستاهای ایزوله که ارتباطشان با مردمان سایر نقاط کم بوده و شیوع ازدواج های فامیلی در میان آنها زیاد است، درصد زیادی از مردم آنها، به بیماری های ارثی نظیر نابینایی، ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی و بیماری های متابولیکی مبتلا هستند. همانطوریکه قبلا ذکر شد، در یک ازدواج فامیلی از نوع خویشاوندی درجه 3 طرفین دارای تعداد زیادی ژن مشابه هستند، که ساختمان فیزیکوشیمیایی این ژنها یکسان است. بنابراین امکان اینکه تعداد زیادی از این ژنها سلولهای جنسی هردو والدین تحت تاثیر عوامل جهش زای فیزیکی و شیمیایی دچار جهش شده و به صورت بیماری ارثی در فرزندان ظاهر شود، بسیار زیادتر ازدواج های غیرفامیلی است. بعنوان مثال اگر هردو والد داروی مشابهی را به میزان یکسان مصرف نمایند و یا تحت تاثیر آلودگی محیط قرار گیرند و یا در معرض عوامل جهش زای مشابه واقع شوند، امکان ایجاد جهش در هردو وجود دارد. یعنی حتی اگر طرفین در هنگام ازدواج ژنهای بیماری زای نهفته مشابه نداشته باشند، پس از ازدواج امکان ایجاد جهش توسط عوامل جهش زا در سلول های جنسی هردو وجود دارد (زیرا ساختمان تعداد زیادی ژن در هردو مشابه است، پس در مقابل عوامل جهش زای مشابه که روزانه از طریق هوا، آب، غذا و تشعشعات وارد بدن می شوند عکس العمل یکسان نشان داده و دچار جهش خواهند شد). پس احتمال بیماری کودکان در نتیجه جهش های جدید، بعد از ازدواج در وصلت های خویشاوندی خیلی بیشتر ازدواج های غیرفامیلی است

 

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

قبل از ازدواج در مورد مادیات هم صحبت کنید

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 




قبل از ازدواج در مورد مادیات هم صحبت کنیدپژوهش ها نشان می دهد «پول» یکی از عوامل اصلی سوء تفاهم های زوج هاست. اگر با صداقت و صراحت قبل از ازدواج در مورد مسائل مالی صحبت کنید، ازدواج با دوامی خواهید داشت. 
سوزان بایردر نویسنده «پرسش های مشکل؛ ۱۰۰ سؤال مهمی که از نامزدتان می توانید بپرسید» می گوید: ازدواج امیدها، آرزوها و ترس های مالی خاص خود را به همراه دارد. بسیار مهم است که تصویر روشنی از توقعات، انتظارات و خواسته های خود داشته باشید. با نامزدتان در مورد مسائل مالی صحبت کنید. نظر او را نسبت به نحوه اداره مسائل مالی بپرسید. هر چه اطلاعات کامل تری از او و انتظارات خود داشته باشید، بهتر می توانید تصمیم گیری کنید.
نظر او را نسبت به بیمه درمانی، بیمه عمر، صرفه جویی در محدودیت های مالی موجود، محل اقامت، هزینه رهن، اجاره و وام، و هزینه ادامه تحصیل بپرسید. 
ادامه تحصیل مستلزم فداکاری همسران است. زیرا باید مخارج اضافی را برای تحصیل شما اختصاص داد. از طرفی در صورت ادامه تحصیل، شاید فرصت کافی برای کار کردن نداشته باشید.
طرح چنین مسائلی بسیار مشکل است. ولی باعث می شود حالا و پس از ازدواج خیالتان راحت باشد و تصمیم گیری تان بر اساس واقعیات موجود باشد نه رؤیاها و آرمان ها. اگر فرهنگ خانواده تان اجازه نمی دهد خودتان این مسائل را مطرح کنید، از والدین بخواهید آنها را بپرسند.
پرسش های زیر به شما کمک می کند تا تصویر روشن تری از وضعیت مالی آینده داشته باشید: 
۱ - درآمد ماهانه خواستگارتان چقدر است؟
۲ - آیا کار کردن هر دوی شما لازم است؟
۳ - اگر خانم کار نکند، آیا همسر، خانه داری را باارزش می داند؟
۴ - برای گذران زندگی چقدر درآمد کافی است؟
۵ - چگونه باید خرج کرد؟ چه هزینه هایی در اولویت است؟
۶ - آیا با نحوه خرج کردن یکدیگر توافق دارید؟ با چه مواردی موافق و با چه مواردی مخالفید؟
۷ - اگر هر دو کار می کنید، پولتان را با هم خرج می کنید یا جداگانه؟
۸ - چه مبلغی (هر دو) در بانک دارید؟
۹ - اگر خواستگارتان شغل آزاد دارد، چه مقدار از درآمدش را پس انداز یا سرمایه گذاری می کند و چه مقدار را خرج می کند؟
۱۰ - چه کسی مسئولیت برنامه ریزی مالی را در درازمدت برعهده می گیرد؟
۱۱ - برای داشتن احساس امنیت، چه مقدار پول کافی است؟
۱۲ - چند درصد از درآمد را پس انداز می کنید؟ آیا نامزدتان با پس انداز در بانک موافق است؟
۱۳ - چه کسی حساب دخل و خرج را دارد؟ چه کسی قبوض آب، برق، تلفن و گاز را می پردازد؟
۱۴ - در صورت بیمه نبودن نامزدتان، آیا با بیمه اختیاری (خویش فرما) هر دو شما موافق است؟
۱۵ - آیا نامزدتان باید خرج والدینش را بدهد؟ در صورت پاسخ مثبت ماهانه چقدر از درآمدش را به این کار اختصاص می دهد؟
۱۶ - اگر خدای نخواسته ازدواج تان به طلاق منجر شود آیا می تواند مهریه را پرداخت کند؟
۱۷ - آیا او با خرید وسایل اضافی برای منزل یا کادو برای دوست موافق است؟
۱۸ - آیا نامزدتان می پذیرد که دارایی قبل از ازدواج مثلاً زمین، خانه و ماشین به اسم خودتان باشد؟
۱۹ - آیا خواستگارتان بدهی ندارد و ورشکست نشده است؟ در صورتی که بدهی دارد تا چه مدت پس از ازدواج چه مبلغی باید پرداخت کند؟ 
۲۰ - آیا می توانید حساب جداگانه ای برای هزینه های منزل داشته باشید؟ یا هر کسی بخشی از درآمد خود را برای آن اختصاص دهد؟
۲۱ - آیا موافقید که حساب پس انداز جداگانه ای داشته باشید؟
۲۲ - اگر پس از ازدواج با پول کار هر دو شما خانه یا ماشین خریداری شود، آیا موافقید که سند آن به نام هر دو باشد؟
۲۳ - اگر پس از ازدواج با بحران مالی یا ورشکستگی روبه رو شوید چه می کنید؟
۲۴- آیا موافقید مبلغی را برای موارد غیره منتظره نظیر هزینه عمل جراحی یا بیمارستان پس انداز کنید؟
روزنامه همشهری 

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ازدواجهایی که موفق نیستند

                             وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



ازدواج شما می تواند بهترین باشدبه اعتقاد یک روانپزشک خانواده ، ازدواج به دوصورت است . ازدواجهایی که موفق نیستند وازدواجهایی که بامشکلات وسختی دست به گریبان می باشند . درباره این موضوع فکرکنید . ازدواج زنان ومردانی باتفکرات واندیشه های گوناگون ، سرشتهای متفاوت وبعضی اوقات با خلق وخوهای مغایر هم را به یکدیگر نزدیک می کند وآنها را درکنارهم قرارمی دهد .
اما نتیجه : اغلب نا سازگاری ، عصبانیت ، ناامیدی ودرنهایت درد ورنج است . نمی توانیم انکار کنیم که ازدواج سخت است ویا اینکه بگوییم هیچ ازدواجی ناموفق نیست . اما می توانیم این را بگوییم که ازدواجهای بد وناموفق می توانند بهتر شوند واین امر فقط مستلزم تلاش بسیارزیاد است . 
● ازدواج وزندگی مشترک آن طوری که ما می شناختیم . 
یک زوج جوان می گویند : ما به تجربه آموختیم که زندگی مشترک چقدرسریع می تواند تلخ وناگوار شود . درست سه ماه بعد از ازدواجمان وارد مدرسه پزشکی شدم . زمانهایی که می توانستیم با هم سپری کنیم بخاطربرنامه درسی من ، مطالعه مستمر وفشرده وشیفتهای کاری من دربیمارستان محدود شده بود . زندگی مشترک ما که هنوزعمری از آن نگذشته بود دچار سختی وناهنجاری فراوان شد . فشارهای کاری من با آمدن فرزندمان دوچندان شده بود . همان موقع بود که فهمیدم زندگی ما می توانست راحت تر وزیباتر باشد اگر با یک گروه ازدواج درمانی مشورت می کردم . 
بهرحال دوجا کارکردن ودوتا بجه – بله دراین فاصله ما صاحب فرزند دیگری شده بودیم – چیزی بود که خودمان خواسته بودیم . درمدت ۱۰ سال ۳تا از والدینمان ا زدنیا رفتند وحسابی سرگرم مراسم عزاداری ومسافرتهای کوتا ه مدت شده بودیم . هم زندگی شخصی وهم زندگی مشترکمان حسابی خسته کننده ورنج آور شده بود . ارتباط ما دونفر روزبروز کمرنگتر می شد . چرا که برای هر چیزی ، فقط جزمناسباتمان ، وقت وتوجه زیادی صرف می شد . چندکتاب برجسته که توسط نویسندگان خبره ومذهبی درباره ازدواج نوشته شده بود را مطالعه کریم . درهرکدام از این کتابها کاملا توضیح داده شده بود که چه نکاتی اشتباه هستند وچطور می شود آنها رادفع کرد . اما هروقت که خواستیم یکی از این دستورالعملها را عملی کنیم متوجه می شدیم که چقدرفاصله گرفته ایم وهم چنان غرق درروشهای قدیمی خودمان هستیم . هربار امتحان می کردیم ، ناکامی وشکست دراین راه مانع از این می شد دوباره بتوانیم براحتی شروع کنیم .دیگر نمی توانستیم براحتی با هم ارتباط برقرارکنیم ومن وهمسرم هردوگناه وتقصیر را برگردن دیگری می انداختیم وفکر می کردیم دیگری است که نه می تواند طرف مقابلش را درک کند ونه می تواند آن را بفهمد . 
باوجود ناسازگاریهای آشکاری که بین ما ایجاد شده بود اما یک صمیمت اندکی هم حس می شد . مسائل ومشکلات حل نشده باضافه عصبانیت وخشمگین شدنمان باعث آزردگی مان از دست دیگری می شد . با اینکه هر دوی ما درزندگی مشترکمان بی تقصیر نبودیم ولی بی میل هم نبودیم که این عشق وعلاقه را که حالاداشت کم کم از دست می رفت دوباره زنده کنیم . 
● اما چه طور؟ 
زندگی مشترک آنطور که ما آرزو داشتیم باشد : 
وقتی به نزدیک پزشک خانواده رفتیم توانستیم راه حلی برای مشکلمان پیدا کنیم . 
این پزشک درباره انواع مشکلاتی که پزشکان متأهل با آن روبرو هستند صحبت کرد وآنها را شرح داد . اوبه ما توصیه کرد برای اینکه روح تازه ای به زندگی مشترکمان دمیده شود باید که به گوشه ای خلوت دردامنه طبیعت پناه ببریم. چیزی که او بعنوان مشاوره درمانی یا حیاتی نو به زندگی مشترک بخشیدن یاد می کرد و گویا همان چیزی بود که ما احتیاج داشتیم . پس پذیرفتم که با همسرم همراه شوم . 
اصول و قوانینی که ما در خلوتمان رعایت کردیم ، عبارت بود از : 
مراوده دوستانه ، متعهد بودن نسبت به هم ومشکلات را از پیش پابرداشتن . این پزشک مشاورما را تشویق کرد که زندگی مشترک وخانواده خود را برهر چیز دیگر مقدم دانسته واجازه ندهیم که کار وگرفتاریها جانشین اهداف ما بشوند . 
او توضبح داد که زندگی مشترک و زناشویی نیازمند هر دو احساس عاطفی و جنسی است و شریک زندگی ما نمی تواند اهمال و غفلت در هیچکدام از این موارد را بپذیرد و نفاق و جدایی از آنجایی بوجود می آید که هر کدام از زوجین برای جبران این کمبود به سمت و سویی دیگر کشیده می شوند . و حفظ و سلامتی این زندگی که به این دو احساس وابسته است تنها با برنامه ریزی امکان پذیر است . 
این دکتر تاکید کرد: اگر بنا به دلایلی کاری و گرفتاری برایتان پیش آمد برای جبرانش دنبال فرصتی باشید تا زمانی را با همسرتان سپری کنید و شانس با هم بودن را از دست ندهید.› 
در طی این جلسات مشاوره ای خصوصی (انفرادی ) من و همسرم شرایط خانوادگی ای که در آن رشد کرده و بزرگ شده بودیم را مرور کردیم . خانه ای که پدرهای ما حس صمیمانه ای نداشتند و برای ما افرادی ناآشنا و ناملموس بودند هیچکدام از ما دو نفر عواطف صمیمانه و دوستانه ای را در زندگی زناشویی والدینمان ندیده بودیم . آنجا بود که فهمیدم من از همسرم می خواستم و در واقع انتظار داشتم محبتی که پدر و مادرم از من دریغ کرده بودند را برایم جبران کند. در عوض همسرم هم با احساسات ناخوشایند و خشونت باری که در حین خدمت سربازی در جنگ روبرو شده بود دست به گریبان بود. بویژه اینکه چرا در آن جنگ او باید زنده بماند و خیلی های دیگر همچون بهترین دوستش از بین بروند. با حضور در این جلسات ،تمامی عواملی که باعث کدورت و تیرگی روابط صمیمانه ما شده بود را یادداشت کردیم . هر دوی ما با کنترل کردن عصبانیت و خودداری از احساساتی شدن سعی کردیم تا از کشمکش و بحث دوری کنیم . به این ترتیب عشق و علاقه بین ما افزایش پیدا کرد و دیگر با مسائلی که باعث تیرگی روابط ما شده بود روبرو نشدیم. 
بعضی از مسائل تا چندین سال باعث ناراحتی ما بود و اثرات نامطلوبی بر زندگی ما گذاشته بود چرا که نتوانسته بودیم آنها را برای خودمان حل و فصل کنیم . همسرم قبول داشت که هنوز هم از من دلخور و رنجیده بود. آنهم به علت غیبتهای مداوم من از منزل در طول دوره رزیدنتی من و اینکه مجبور بوده از پسر کوچکمان به تنهایی مراقبت کند. کم ظرفیت شدن و بی تفاوت بودن همسرم بخصوص زمانی که مادرم بیمار و در آسایشگاه بستری شد باعث گردید تا بعد از آن حس نفرت و کینه ای از همسرم در من بوجود بیابد. 
با شرکت در جلسات مشاوره توانستیم این مشکلات را بشناسیم.شروع کنیم به ترسیم لایه های صدمه دیده و آسیب دیده زندگیمان و قبل از اینکه همدیگر را فراموش کنیم یک زندگی جدید و زیبایی را بسازیم . 
این مسافرت و خلوت دو نفره به ما فرصتی داد تا با هم باشیم. بدون هیچ مزاحمی در اتاق ما حتی یک تلویزیون هم نبود. حالا بدون هیچ مزاحم و یا نگرانی و دلواپسی از زندگی روزمره فرصت بسیار زیادی داشتیم تا با هم صحبت کنیم و خوش باشیم و آنچه را که این مدت آموخته بودیم عملی کنیم . خیلی راحت و ساده از اینکه با هم بودیم لذت می بردیم و می شود گفت که تقریبا مانند یک ماه عسل بود.من وهمسرم بعد از بازگشت به خانه تصمیم گرفتیم تغییراتی دراخلاق ورفتار خود بدهیم وبه این منظور حق وحقوقی که هرکدام از ما بر دیگری داشت را روی کاغذی یادداشت کردیم تا هرچند وقت یکبار با مرورشان از فراموش شدن آنها جلوگیری کنیم وهم چنین برای دستیابی به اهدافمان که نیازمندشان بودیم سعی کردیم برنامه وروش مشخصی را پیاده کنیم ومطمئنا برای این کار به زمان بیشتری احتیاج داشتیم . بطورمثال فهرستی از اوقات یک هفته راتهیه کردیم مانند ظهر سه شنبه ویاعصر پنج شنبه تا بتوانیم به طورمرتب فرصتی برای باهم بودن را داشته باشیم . 
زندگی مشترک را آنطورکه باید باشد ساختیم . 
بله ، ازدواج سخت است ، گاهی اوقات هم درگیر آن الگوهای قدیمی خودمان می شویم . سریعا اصول سه گانه زندگی رابخاطر می آوریم . مراوده دوستانه ، متعهد بودن نسبت به هم ومشکلات رااز پیش پا برداشتن ودوباره از نوشروع می کنیم ، یکدیگر را عفو می کنیم وبیشتر از همیشه به یکدیگر می رسیم وتوجه داریم . 
اخیرا درسمینار ‹‹ ازدواج ›› با پسرمان ونامزدش حضوریافتیم ازدواج آنها درآینده نزدیک برای ما انگیزه ای بود تا مناسبات خودمان را – که حالا۲۶ سال از آن گذشته بود- هم چنان دوستانه ومطلوب نگهداریم . 
درست است . زندگی مشترک ما هیچ وقت عالی بدون نقص نبود . اما به کمک خدا دیگر هرگز بدنخواهد شد وامیدوارم که برای همه همین گونه باشد .
از : دکتر آلتا اوگ لزبی 
ترجمه : افضل دخت افضل پور 


مطالب پیشنهادی

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ضرب ‌المثل ‌های ازدواج


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




ازدواج در ضرب ‌المثل ‌های جهانازدواج در ضرب ‌المثل ‌های جهان .ezdevaj
١) هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت مشورت کن تا با چشم هایت. (ضرب المثل آلمانی)
٢ ) مردی که به خاطر”پول” زن می گیرد، به نوکری می رود. (ضرب المثل فرانسوی)
۳) لیاقت داماد، به قدرت بازوی اوست. (ضرب المثل چینی)
۴) زنی سعادتمند است که مطیع ”شوهر” باشد. (ضرب المثل یونانی)
٥) زن عاقل با داماد ”بی پول” خوب می سازد. (ضرب المثل انگلیسی)
٦) زن مطیع فرمانروای قلب شوهر است. (ضرب المثل انگلیسی)
٧) زن و شوهر اگر یکدیگر را بخواهند در کلبه ی خرابه هم زندگی می کنند. (ضرب المثل آلمانی)
٨ ) داماد زشت و با شخصیت به از داماد خوش صورت و بی لیاقت. (ضرب المثل لهستانی)
٩) دختر عاقل، جوان فقیر را به پیرمرد ثروتمند ترجیح می دهد. (ضرب المثل ایتالیایی)
١٠ ) داماد که نشدی از یک شب شادمانی و عمری بداخلاقی محروم گشته ای.(ضرب المثل فرانسوی)
١١) دو نوع زن وجود دارد؛ با یکی ثروتمند می شوی و با دیگری فقیر. (ضرب المثل ایتالیایی)
١٢) در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه کن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق کن. (ضرب المثل آذربایجانی)
١٣) برا ی یافتن زن می ارزد که یک کفش بیشتر پاره کنی. (ضرب المثل چینی)
١٤) تاک را از خاک خوب و دختر را از مادر خوب و اصیل انتخاب کن. (ضرب المثل چینی)
١٥) اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری اختیار شکمش را در دست بگیر. (ضرب المثل اسپانیایی)
١٦) اگر زنی خواست که تو به خاطر پول همسرش شوی با او ازدواج کن اما پولت را از او دور نگه دار. (ضرب المثل ترکی)
١٧) ازدواج مقدس ترین قراردادها محسوب می شود. (ماری آمپر)
١٨) ازدواج مثل یک هندوانه است که گاهی خوب می شود و گاهی هم بسیار بد. (ضرب المثل اسپانیایی)
١٩) ازدواج، زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است. (ضرب المثل فرانسوی)
٢٠) ازدواج کردن وازدواج نکردن هر دو موجب پشیمانی است. (سقراط)
٢١) ازدواج مثل اجرای یک نقشه جنگی است که اگر در آن فقط یک اشتباه صورت بگیرد جبرانش غیر ممکن خواهد بود. (بورنز)
٢٢) ازدواجی که به خاطر پول صورت گیرد، برای پول هم از بین می رود. (رولاند)
٢٣) ازدواج همیشه به عشق پایان داده است. (ناپلئون)
٢٤) اگر کسی در انتخاب همسرش دقت نکند، دو نفر را بدبخت کرده است. (محمد حجازی)
٢٥) انتخاب پدر و مادر دست خود انسان نیست، ولی می توانیم مادر شوهر و مادر زنمان را خودمان انتخاب کنیم. (خانم پرل باک)
٢٦) با زنی ازدواج کنید که اگر ”مرد” بود، بهترین دوست شما می شد. (بردون)
٢٧- با همسر خود مثل یک کتاب رفتار کنید و فصل های خسته کننده او را اصلاً نخوانید. (سونی اسمارت)
٢٨) برای یک زندگی سعادتمندانه، مرد باید ”کر” باشد و زن ”لال”. (سروانتس)
٢٩) ازدواج بیشتر از رفتن به جنگ”شجاعت”می خواهد. (کریستین)
٣٠) تا یک سال بعد از ازدواج، مرد و زن زشتی های یکدیگر را نمی بینند. (اسمایلز)
٣١- پیش از ازدواج چشم هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج آنها را روی هم بگذارید. (فرانکلین)
٣٢) خانه بدون زن، گورستان است. (بالزاک)
٣٣) تنها علاج عشق، ازدواج است. (آرت بوخوالد)
٣٤) ازدواج پیوندی است که از درختی به درخت دیگر بزنند، اگر خوب گرفت هر دو ”زنده” می شوند و اگر ”بد” شد هر دو می میرند. (سعید نفیسی)
٣۵) ازدواج عبارتست از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی، سه سال جنگ و سی سال تحمل! (تن)
٣٦) شوهر ”مغز” خانه است و زن ”قلب” آن. (سیریوس)
٣٧) عشق، سپیده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق. (بالزاک)
٣٨- قبل از ازدواج درباره تربیت اطفال شش نظریه داشتم، اما حالا شش فرزند دارم و دارای هیچ نظریه ای نیستم. (لرد لوچستر)
٣٩) مردانی که می کوشند زن ها را درک کنند، فقط موفق می شوند با آنها ازدواج کنند. (بن بیکر)
٤٠) با ازدواج، مرد روی گذشته اش خط می کشد و زن روی آینده اش. (سینکالویس)
٤١) خوشحالی های واقعی بعد از ازدواج به دست می آید. (پاستور)
٤٢) ازدواج کنید، به هر وسیله ای که می توانید. زیرا اگر زن خوبی گیرتان آمد بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یک همسر بد شوید فیلسوف بزرگی می شوید. (سقراط)
٤٣) قبل از رفتن به جنگ یکی دو بار و پیش از رفتن به خواستگاری سه بار برای خودت دعا کن. (یکی از دانشمندان لهستانی)
٤٤) مطیع مرد باشید تا او شما را بپرستد. (کارول بیکر)
٤٥) من تنها با مردی ازدواج می کنم که عتیقه شناس باشد تا هر چه پیرتر شدم، برای او عزیزتر باشم. (آگاتا کریستی)
٤٦) هر چه متأهلان بیشتر شوند، جنایت ها کمتر خواهد شد. (ولتر)
٤٧) هیچ چیز غرور مرد را به اندازه ی شادی همسرش بالا نمی برد، چون همیشه آن را مربوط به خودش می داند. (جانسون)
٤٨) زن ترجیح می دهد با مردی ازدواج کند که زندگی خوبی نداشته باشد، اما نمی تواند مردی را که شنونده خوبی نیست، تحمل کند. (کینهابارد)
٤٩) اصل و نسب مرد وقتی مشخص می شود که آنها بر سر مسائل کوچک با هم مشکل پیدا می کنند. (شاو)
٥٠) وقتی برای عروسی ات خیلی هزینه کنی، مهمان هایت را یک شب خوشحال می کنی و خودت را عمری ناراحت ! (روزنامه نگار ایرلندی)
٥١ ) هیچ زنی در راه رضای خدا با مرد ازدواج نمی کند. (ضرب المثل اسکاتلندی)
٥٢ ) با قرض اگر داماد شدی با خنده خداحافظی کن. (ضرب المثل آلمانی)
٥٣ ) تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره ی آن اظهار نظر کنی. (شارل بودلر)
٥٤ ) دوام ازدواج یک قسمت روی محبت است و نُه قسمتش روی گذشت از خطا. (ضرب المثل اسکاتلندی)
٥٥ ) ازدواج پدیده ای است برای تکامل مرد. (مثل سانسکریت)
٥٦ ) زناشویی غصه های خیالی و موهوم را به غصه نقد و موجود تبدیل می کند. (ضرب المثل آلمانی)
٥٧ ) ازدواج قرارداد دو نفره ای است که در همه دنیا اعتبار دارد. (مارک تواین)
٥٨ ) ازدواج مجموعه ای ازمزه هاست هم تلخی و شوری دارد. هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی. (ولتر)
٥٩ ) تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره آن اظهار نظر کنی. (شارل بودلر)

مطالب پیشنهادی:


ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل


ازدواج فامیلی (خویشاوندی)

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


در گذشته، به دلیل وجود طبیعت بکر، آب و هوا، غذا و گیاهان طبیعی و طبعاً سلامتی ژنوم (خزانه‌ی ژنتیکی) انسان، ازدواج فامیلی خطرات زیادی به همراه نداشته است. ولی امروزه به دلیل تغییر در زندگی اجتماعی از شکل کشاورزی و سنتی به شکل صنعتی و مدرن، ازدواج فامیلی زمینه‌ساز بروز بسیاری از اختلالات و بیماری‌های جدید شده است.


آلودگی اکوسیستم به آلاینده‌های شیمیایی و صنعتی باعث ایجاد جهش‌های پاتوژن در ژن‌ها و کروموزم‌‌های انسان و به دنبال آن، بروز انواع اختلالات و معلولیت‌ها شده است. به همین دلیل، نسل امروز، هم از نظر فنوتیپ و هم از نظر ژنوتیپ ، با نسل‌های قبلی تفاوت دارد. ژنوم آلوده و جهش یافته‌ی نسل فعلی، به مراتب بیشتر از ژنوم آلوده‌ی نسل گذشته است. از طرفی، تنوع بیماری‌ها و اختلالات ژنتیکی نسبت به دهه‌های گذشته، بسیار بیشتر شده است. تنوع و کثرت اختلالات ژنتیکی در ژنوم نسل فعلی از یک سو و آلودگی چرخه‌ی طبیعت و محیط زیست از سوی دیگر، منجر به مطرح شدن ازدواج فامیلی به عنوان بستری برای بروز و گسترش انواع اختلالات ژنتیکی و معلولیت‌ها شده است (هومن و همکاران، 1380).


 ازدواج فامیلی در متون اجتماعی با ازدواج فامیلی در متون علوم زیستی، ژنتیک و پزشکی، لزوماً به یک معنا نیست. منظور از ازدواج فامیلی (ازدواج هم‌خونی یا خویشاوندی)، ازدواج بین دو نفری است که با هم فامیل و دارای ژن‌های مشابه با ساختمان فیزیکوشیمیایی یکسان هستند. آنها ژن‌های مشابه را از اجداد مشترکشان گرفته‌‌اند. پس ازدواج فامیلی دارای دو ویژگی مهم است.


 الف. داشتن اجداد مشترک


ب. وجود ژن‌های زیادی که از ساختمان فیزیکوشیمیایی یکسان برخوردار است (سروری،1374).


پس دو ملاک اصلی خویشاوند بودن عبارتند از: داشتن اجداد مشترک و وجود ژن‌های مشابه و مشترک (مولوی و همکاران، 1363). میزان ژن‌های مشترکی که مبنای مشخص شدن ازدواج فامیلی یا غیرفامیلی است، براساس فرمولی با عنوان درجه‌ی (ضریب) خویشاوندی نشان داده می‌شود. درجه‌ی خویشاوندی، نشان دهنده‌ی میزان ژن‌های مشترک دو نفر است که شرط لازم برای تعریف ازدواج فامیلی محسوب می‌شود. به بیان دیگر، درجه‌ی خویشاوندی عبارتست از: احتمال وجود ژن‌های مشترک در دو فردی که دارای جد یا اجداد مشترک هستند و ژن‌ها یا آلل‌های مشابه را از گذشتگان خود به ارث برده‌اند (سروری، 1374). افراد را بر مبنای درجه‌ی خویشاوندی به شش گروه تقسیم می‌کنند که عبارتند از:


1) خویشاوند درجه یک شامل تشابه ژنتیکی والدین با فرزندان و اعضای خانواده (خواهران و برادران) با یکدیگر. تشابه ژنتیکی در خویشاوند درجه یک، 50 درصد است. یعنی هر فرد با برادر، خواهر، مادر یا پدر خود، 50 درصد تشابه ژنتیکی (ژن مشترک) دارد. البته دوقلوهای تک‌تخمکی‌ (همسان)، از نظر ژنتیکی یکسان فرض می‌شوند.


2) خویشاوند درجه دو شامل تشابه ژنتیکی عموها، عمه‌ها، خاله‌ها و دایی‌ها با برادرزاده‌ها و خواهرزاده‌ها. یعنی تشابه ژنتیکی فرد با عمو، عمه، دایی و خاله‌ی خود، 25 درصد است.


3) خویشاوند درجه سه شامل تشابه ژنتیکی دختر عمو با پسر عمو، دختر خاله با پسر خاله، پسر دایی با دختر عمه و دختر دایی با پسر عمه. تشابه ژنتیکی این افراد، 5/12 درصد است. برای مثال، اگر انسان به طور کلی دارای یک میلیون ژن باشد، تعداد ژن‌های مشابهی که دارای ساختمان فیزیکوشیمیایی یکسان هستند، در خویشاوندان درجه سه 12500 ژن است. احتمال اینکه در میان ژن‌های مشابه، تعداد زیادی ژن بیماری‌زای نهفته در هر دو نفر وجود داشته باشد، بسیار زیاد است. در این ازدواج‌ها، اگر طرفین خویشاوند دوطرفه باشند، مثلاً هم دختر عمو و پسر عمو و هم دختر خاله و پسر خاله باشند، تشابه ژنتیکی آنها 25 درصد است. یعنی از نظر درجه‌ی خویشاوندی، درجه دو تلقی می‌شوند.


4) خویشاوند درجه چهار شامل تشابه ژنتیکی با نوه‌ی عمو، عمه، خاله و دایی که 5/6 درصد است. خطر این گونه ازدواج‌ها، نصف ازدواج‌های درجه سه است. چنانچه طرفین خویشاوند دو طرفه باشند، مثلاً هم نوه‌ی عمو و هم نوه‌ی خاله باشند، تشابه ژنتیکی آنها 5/12 درصد (خویشاوند درجه سه) است.


5). خویشاوند درجه پنج شامل تشابه ژنتیکی نتیجه‌ی عمو، عمه، خاله و دایی که تشابه ژنتیکی آنها 12/3 درصد است. اگر نسبت خویشاوندی آنها دو طرفه باشد، مثلاً هم نتیجه‌ی خاله و هم نتیجه‌ی عمو باشند، خویشاوند درجه چهار محسوب می‌شوند.


6) خویشاوند درجه شش شامل تشابه ژنتیکی نبیره‌ی عمو، عمه، خاله و دایی که تشابه ژنتیکی آنها 5625/1 درصد است.


بنابراین، ازدواج فامیلی تا خویشاوند درجه 6 از نظر علم ژنتیک صحیح نیست (سروری، 1374). به بیان دیگر، افرادی خویشاوند محسوب می‌شوند که ضریب خویشاوندی آنها 0156/0 باشد (عمرانی، 1384). اگر ازدواج، پیوسته بین دختر عمو و پسر عموی حقیقی انجام شود، تا 16 نسل بعد 88 درصد افراد خاندان، هموزیگوت خواهند شد (مولوی و همکاران، 1363). این یعنی تظاهر بسیاری از ناهنجاری‌های ژنتیکی که به شکل معلولیت و بیماری‌های مزمن، سرطان‌ها و غیره بروز می‌کند. نتیجه‌ی حاصل از ازدواج دو خویشاوند را هم‌خون می‌نامند (مولوی و همکاران، 1363). احتمال دریافت ژن‌های مشابه توسط فردی که حاصل ازدواج فامیلی است، از والدین هم‌خون خود را درجه‌ی (ضریب) هم‌خونی می‌گویند (سروری، 1374).


ضریب هم‌خونی در کشورهایی مانند ایران و هند که ازدواج فامیلی در آنها رایج است، 4 درصد و در جنوب اروپا، یونان، ایتالیا و اسپانیا، 05/0 درصد، در اروپای شمالی و غربی، آمریکا و کانادا 0008/ 0 درصد و در کشورهای اروپای شرقی حدود 0001/0 درصد است؛ یعنی رقمی نزدیک به صفر. به همین دلیل، در ایران ازدواج‌ها تا درجه هفت و در اروپا و آمریکا تا درجه پنج خطرناک و فامیلی محسوب می‌شود (سروری، 1374). سازمان بهداشت جهانی، ازدواج درجه چهار، درجه سه و درجه دو را ازدواج فامیلی در جهان (اروپا و آمریکا) تلقی می‌کند (دواتی و همکاران، 1388). به بیان دیگر، ازدواج فامیلی در کشورهای پیشرفته‌ای که شیوع آن کمتر است، شامل افرادی است که در چهار نسل گذشته، حداقل دارای یک جد مشترک هستند (موفق و همکاران، 1386). در اثر ازدواج‌های فامیلی، فرد ممکن است به یک یا چند بیماری ارثی پلی‌ژنیک (حدود 2500 نوع) یا اتوزومال مغلوب (حدود 1200 نوع) و بیماری‌های ارثی وابسته به کروموزم ایکس (حدود 150 نوع) که جمعاً حدود 3000 نوع است، مبتلا گردد. این در حالی است که بیماری‌های ژنتیکی در حدود 6000 نوع برآورد شده است.


 میانگین ابتلای کودک به این بیماری‌ها در ازدواج‌های فامیلی، 10 برابر بیشتر از ازدواج‌های غیرفامیلی است (سروری، 1374). یکی از دلایل خطرناک بودن ازدواج‌های فامیلی، مسأله‌ی توارث ژن‌های اتوزومال مغلوب در این نوع ازدواج‌هاست. ژن‌های اتوزومال مغلوب، بدون آنکه به شکل هموزیگوت درآیند، می‌توانند تا چندین نسل در خانواده‌ها به ارث برسند. در واقع، هر فرد حامل حداقل چند ژن اتوزومال مغلوب است که اگر هموزیگوت شود، بسیار زیان‌بار و کشنده می‌شود. این ژن‌ها، زمانی بروز می‌کنند که حامل آن با فردی ازدواج کند که همان جهش و موتاسیون در او اتفاق افتاده است. در این صورت، دو آلل معیوب ژن از طریق هر دو والد به فرزند منتقل می‌شود. این احتمال در ازدواج‌های فامیلی بسیار بیشتر است (نوس بام، 1388). به همین دلیل، از 1300 بیماری اتوزومال مغلوب، 1200 نوع آن تنها در ازدواج‌های فامیلی بروز می‌کند (سروری، 1374).


ازدواج فامیلی، تأثیر زیادی در ایجاد ناهنجاری‌های ارثی و عصبی و ذهنی دارد. این‌گونه ازدواج‌ها باعث می‌شود ژن‌های مغلوبی که در نسل‌های گذشته ظاهر نشده، بروز و ظهور پیدا کند (میلانی‌فر، 1386). علاوه بر این، در ازدواج فامیلی به دلیل شباهت هاپلوتایپ‌های افتی ژن‌های نسوج، سازگاری بافتی و اثر ژن‌های کشنده، میزان باروری پایین است (اوبر و همکاران[1]، 1999). به دلیل تظاهر ژن‌های کشنده در ازدواج‌های فامیلی، میزان مرگ و میر در فرزندان والدینی که ازدواج فامیلی داشته‌اند، 1 تا 4 درصد بیش از والدینی است که ازدواج غیرفامیلی داشته‌اند (تونک بلک و کوک[2]، 1994). مهم‌ترین خطر ازدواج‌های فامیلی، تأثیر آنها در ایجاد جهش‌های جدید است. در یک ازدواج فامیلی درجه 3، طرفین دارای بیش از 25 هزار ژن مشابه هستند که ساختمان فیزیکوشیمیایی یکسانی دارد. تعدادی از این ژن‌ها ممکن است در سلول‌های جنسی هر دو والد، تحت تأثیر عوامل جهش‌زا قرار گیرد و دچار جهش شود. بنابراین احتمال اینکه به شکل معلولیت یا بیماری ارثی در فرزندان تظاهر یابد، بسیار زیاد است. برای مثال، چنانچه دو نفر تحت تأثیر عوامل جهش‌زای مشترک (دارو، پرتوتابی، مواد سمی ‌و غیره) به میزان یکسانی قرار گیرند، در هر دو والد امکان ایجاد جهش وجود دارد. یعنی حتی اگر دو نفر هنگام ازدواج، ژن‌های بیماری‌زای نهفته‌ی مشابهی نداشته باشند، همچنان خطر جهش و ایجاد بیماری ارثی و معلولیت در این‌گونه ازدواج‌ها بسیار زیاد است. به بیان دیگر، بعد از ازدواج احتمال ایجاد جهش توسط موتاژن‌ها (جهش‌زاها) در سلول‌های هر دو نفر وجود دارد. زیرا هر دو نفر دارای ساختمان ژنی مشابهی هستند و به طور طبیعی در مقابل جهش‌زاها، واکنش مشابهی بروز می‌دهند. از این رو دچار جهش می‌شوند.


احتمال ایجاد جهش‌های جدید در ازدواج‌های فامیلی، بیشتر از ازدواج‌های غیرفامیلی است (سروری، 1374). ازدواج‌های فامیلی، خطر انتقال بیماری‌های ارثی پلی‌ژنتیک (مولتی فاکتوریل) را نیز افزایش می‌دهد. در این بیماری‌ها، چندین ژن با هم در تعامل با فاکتورهای محیطی باعث تظاهر بیماری می‌شود. در بیماری‌ها و معلولیت‌های وراثتی مولتی فاکتوریل، خطر ابتلای فرزندان بعدی در شرایطی که والدین نسبت فامیلی دارند، بسیار بیشتر از زمانی است که والدین نسبت فامیلی ندارند. در حالی که در وراثت اتوزومال مغلوب، خطر ابتلای فرزندان - چه والدین نسبت فامیلی داشته باشند، چه نداشته باشند - یکسان است (لطفی، مهرکیان و جعفری، 1385). در کل باید بیان داشت که ازدواج‌های فامیلی، یکی از مهم‌ترین علل ناهنجاری‌ها و معلولیت‌ها در کشور ما محسوب می‌شود (موفق و همکاران، 1386). علی‌رغم وجود خطرات مزبور، بسیاری از خانواده‌ها هنوز ازدواج فامیلی را ارزش می‌دانند و حتی مشوق این نوع ازدواج در خانواده و فامیل هستند. از آنجا که ازدواج‌های فامیلی، در جهان رو به کاهش و حتی در بعضی ملل جهان ممنوع است، آمار آن در بسیاری از کشورهای پیشرفته نزدیک به صفر رسیده است. ولی در کشور ما به دلایل گوناگون رو به افزایش است. میزان ازدواج‌های فامیلی در ملل اروپایی و آمریکایی، امروزه کمتر از 002/0 ، در برخی ملل آسیایی و آفریقایی بیش از 35 درصد و در برخی نقاط خاورمیانه تا 50 درصد نیز گزارش شده است. اگر ازدواج‌های فامیلی، به صورت امروزی در ملل صنعتی کاهش نمی‌یافت، تعداد بیماران مبتلا به بیماری‌های پلی‌ژنتیک و اتوزومال مغلوب در آنها به دلیل جهش‌های ژنی، بسیار زیاد بود. لذا کاهش ازدواج‌های فامیلی در اروپا و آمریکا، علت اصلی کاهش بیماری‌های ارثی و معلولیت‌ها در این ملل محسوب می‌شود (سروری، 1374). شیوع ازدواج کازین‌ها در جوامع غربی، بسیار پایین و بین 1 تا 2 در 1000 است. ولی در برخی از اقوام مانند روستاهای هند، آسیا و خاورمیانه بین 20 تا 60 درصد گزارش شده است (نوس بام، 1388).


 به همین دلیل، در حال حاضر مشاهده می‌شود که در 31 ایالت آمریکا، ازدواج فامیلی نوعی جرم جنایی محسوب می‌شود و غیرقانونی است (اوتن هیمر[3]، 1990). جامعه‌ی جهانی براساس فراوانی ازدواج‌های فامیلی به چهار گروه تقسیم می‌شود که عبارتند از:


1) ازدواج فامیلی کمتر از 1 درصد که 1061 میلیون نفر از کل جامعه‌ی جهانی را شامل می‌شود.


2) ازدواج فامیلی بین 1-10 درصد که 2811 میلیون نفر از کل جمعیت جهان را شامل می‌شود.


3) ازدواج فامیلی بین 20-50 درصد که 991 میلیون نفر از کل جمعیت جهان را شامل می‌شود.


4) جوامعی که میزان ازدواج فامیلی در آنها مشخص نشده است، حدود 1604 میلیون نفر را شامل می‌شوند (بیتلز[4] و همکاران، 2001). شوازی و ترابی (1385) با استفاده از داده‌های طرح آمارگیری از خصوصیات اجتماعی- اقتصادی خانوارها در سال 1380 در مورد روند ازدواج فامیلی در ایران به نتایج زیر دست یافتند:


42 درصد ازدواج‌های انجام شده در این سال، از نوع ازدواج فامیلی بوده است. درصد ازدواج فامیلی در میان فرزندان، با افزایش 8 درصدی به 6/45 درصد رسیده است. به بیان دیگر، ازدواج فامیلی نزدیک در نسل دوم، نسبت به نسل اول افزایش یافته است. این در حالی است که شهرنشینی، افزایش سطح تحصیلات، بالا رفتن سن ازدواج و ازدواج آزاد میان نسل دوم رو به افزایش است. یافته‌ها نشان می‌دهد که الگوی ازدواج فامیلی در مناطق شهری و روستایی متفاوت است. به طوری که از میان افراد نسل دوم، احتمال ازدواج متولدین روستا با یکی از خویشاوندان نزدیک خود، حدود 46 درصد و بیش از احتمال ازدواج فامیلی مشابه همین متولدین در شهر است.


سادات وهماران( 2004)در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که آمار ازدواج‌های فامیلی در کشور ایران به طور متوسط 38 درصد است.. اکبری و همکاران (1370)، میزان شیوع ازدواج فامیلی در استان اصفهان را به طور متوسط، 21/42 درصد گزارش کرده‌اند. میزان شیوع ازدواج فامیلی در استان‌های کشور، مختلف گزارش شده است. این میزان،در شهر تهران حدود 20 درصد است (رنج‌بخش، 1372 و سروری، 1374). دواتی و همکاران (1388) در پژوهشی فراوانی ازدواج فامیلی در تهران را 5/17 درصد گزارش می‌کنند. موفق و همکاران (1386) نیز، میزان شیوع ازدواج فامیلی در کشور را 57/38 گزارش کرده‌اند.

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی