(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

ملاک های ازدواج از دیدگاه دکتر فرهنگ هلاکویی

Image result for ‫تفاهم در ازدواج‬‎


در دنیای امروز ملاک های انتخاب همسر مشخص است:

1.      برابری است. دنبال ازدواج نا برابر نروید که دورانش به سر آمده. اشاره فرمودن که نهاد خانواده و از نظر جامعه شناسی ازدواج و خانواده یک نهاد Institution است. واقعیت مساله این است که در حالی که نهاد بوده روابط داخلی بر اساس Organization و سازمان بوده و مفهوم آن این است که مساله برتری یا مساله رهبری فرماندهی و فرمانبرداری بوده. مساله بالا و پایین بوده. به همین جهت است که ما در طول تاریخ  در حالی که به یک اعتبار نهاد خانواده داشتیم از نظر من سازمان خانواده داشتیم و در آن کاملا سیستم سلسله مراتب وجود داشته. کاملا طبقه بندی شده بوده بر اساس سن و جنس و بقیه جنبه ها و به همین دلیل است که ما  در دنیای امروز دنبال ازدواج برابر هستیم. معنی ازدواج برابر این هست که نسبتا همه چیزتون باید با هم برابر باشد. از سنتان گرفته که بین بیست تا چهل سالگی بیشتر از پنج یا هفت سال فاصله را اصلا توصیه نمیکنم تا حتی زیباییتون. بیخودی نروید دنبال یک زن بسیار زیبا وقتی که خودتون زشتید مثل بنده. اشکال کارتون در این است که بعد از سه چهار ماه میگویند که هرچه سیب سرخ است مال دست چلاغ است. به همسرتون توجه می شود و او گرفتاری هایی پیدا می کند شما حرص می خورید و بدبختی پیدا می کنید. در هیچ زمینه ای دنبال آدم متفاوت در این موترد نروید. ازدواج ازدواج برابر است امروز دوتا بال برابر یک پرنده است یا دوتا پرنده هستند که بتوانند بال در بال هم در آسمان ها پرواز کنند. دنبال ازدواج نابرابر نروید که از پا در می آیید. یعنی اینجا اصلا جایش نیست. تمام شده دورانش. سیستم بر اساس نابرابری کا نمی کند. مانند دو چرخ اتوموبیلی که اگر برابر نباشد گرفتاریست. و یادتان باشد که بیخودی فکر نکنید مانند گذشتگان که در ازدواج آدم باید کم بدهد و زیاد بخرد. در گذشته ها سن را کم می کردند و اوضاع رو عوض میکردند تا بتوانند کسی را به دست بیاورند. و فرض این بود که بعد از اینکه ازدواج کردند دیگه تمام شده ا قسمت بوده و همین. اما متاسفانه در دنیای امروز پشت ازدواج نوشته شده بعد از فروش پس گرفته می شود حتی اگر کاملا مصرف شده باشد.

 حتی من پیشنهادم این است که عیب و اشکالاتتان را ده بیست درصد هم بیشتر نشان دهید که دیگر راحت باشید همین است. یادتان باشد آدم خوشبخت کسی است که مردم او را بدتر از چیزی می دانند که هست. آدم بدبخت و گرفتار کسی است که مردم او را بهتر از چیزی می دانند که هست. بنابراین انقدر کوشش نکنید که بگید من از این بهترم. بعدا میخواهید چه خاکی تو سرتون (ببخشید) بکنید.

Image result for ‫تفاهم در ازدواج‬‎


2.      به دنبال شباهت ها و تناسب ها یا همگن بودن ها بروید.در اصول کلی و اساسی باید شبیه و مانند باشید. در گذشته ازدواج را اقتران میگفتند. یعنی قرین و قرینه. نزدیک شبیه و مانند. یک دفعه کار عجیب و غریب نکنید. یک مرتبه نروید یک کسی را درست عکس خودتون انتخاب کنید و فکر کنید که حالا ترکیب ما درست شد. ترکیبتون درست شده ولی یک حرف دیگری راجع به این ترکیب می زنند. و به همین جهت است که مواظب تناسب ها باشید. از زمینه های مختلف و جنبه های مختلف.


3.      زیبایی و ظاهر. مطمئن باشید کشی را که می خواهید با او ازدواج کنید phisically and Sexualy you are attractive اصلا هم گوش به حرف بزرگسالان ندهید که قیافه عادی می شود راست میگویند قیافه زیبا بعد از یک مدتی عادی میشود تا حدی اما قیافه زشت هیچ وقت عادی نمیشود. بنابراین فریب یک چنین بازی ای را نخورید. زشتی از نظر شماست اگر یک کسی را از نظر فیزیکی بهش جذب نیستید کشش ندارید زور بیخودی نزنید دعا نخوانید مواد استفاده نکنید. انشالله بعدا میشه نه اوضاع در این موارد معمولا بدتر میشه که بهتر نمیشه. بنابراین مطمئن باشید که در ظاهر این آدم را می پذیرید.


4.      خانواده ها.درست است که شما دونفر ازدواج می کنید اما هم ریشه در خانواده دارید هم بسیاریتون ساقه و شاخه و برگ در خانواده دارید. نگاه کنید که ترکیب خانواده ها بخورد. برخی از خانواده ها به هم نمی خورند با وجودیکه میتوانند ایرانی باشند و با وجودیکه می توانند در بسیاری از زمینه ها مانند هم باشند. مهم این است که این دو خانواده در یک اصولی شباهت هایی با هم دارند.


5.      لایه و طبقه اجتماعی یاSocial Status . یا آن پایگاه اجتماعی است که معمولا به ثروت شما مقام شما و به درآمد شما و ترکیب آنها مرتبط است. این مساله مهم است. مطالعات در امریکا نشان می دهد که یکی از چهار عامل ازدواج و طلاق مساله لایه و طبقه اجتماعی است که قرار است در آن دونفر شبیه و مانند باشند.


6.      جهان بینی. Philosophy ,Outlook . برخی از اوقات شما با یک کسی بیرون می روید شما آدم مهربونی هستید مردم را خوب می دونید. آدم صاف و صادقی هستید. او یک آدمی است که معتقد است دنیا یک دزد بازار است. یک فریب و دروغ بزرگ است. شما کارتان تمام است. اصلا دنبال این بحث ها نروید که حالا کی میخواد راجع به مسایل فلسفی بحث کنه. نه! مسایل فلسفی آخر کار شما را از پا در می آورد. بنابر این بسیار مهم است که جهان بینی شما یکی باشد. نگاهی که به دنیا می کنید شبیه و مانند باشد. مردم را طبیعت را ارتباط با آن را. حیوان را گیاه را غذا را به نوعی در دیدگاه فلسفی خودش در نگاه خودش و جهان بینی خودش در آن بینش خودش مانند شما باشد. این تفاوتها بعدا میتواند کار دستتان دهد و احساس بدی را برایتان به وجود بیاورد که با دشمن و مخالفتان. مخصوصا بسیاری از ما که زمینه های ایدئولوزیک داریم و قصد من از ایدئولوزیک یک مجموعه از باورهایی است که معمولا از یک سیستمی می آید که در آن پر از تضاد و تناقض و راست و دروغ با هم است ولی ما همه را می بلعیم برای اینکه چاره ای جز این نداریم و فرصت انتخاب و تقسیم را نداریم بعدا آنجا گرفتارتان می کند.

Image result for ‫تفاهم در ازدواج‬‎

7.      نظام باورها و اعتقادات. و این بر میگردد به مسایل مذهبی و ترکیب این دو به نظر من مساله مذهب و فرهنگ را مطرح می کند. درست است که آدم ها با مذاهب و فرهنگ های مختلف می توانند ازدواج کنند و بنده هم نه میگویم نمیتوانند و نه حرفم این است که بد و غلط است ولی روزی که شما با کسی که خارج از مذهب و فرهنگتون باشد ازدواج می کنید خودتان را به زحمت و خطر بسیار انداخته اید. یعنی درست مانند کسی می مانید که به مجرد اینکه سوار اتوموبیل می شوید سرعت اتوموبیل شما شصت-هشتاد مایل است احتمال دارد در برخی مواقع کمتر باشد اما اینکه جریمه بگیرید و تصادف های سنگین بکنید فراوان است. به همین جهت است که من فکر می کنم در حالی که این مسایل جنبه استثنای خودش را دارد ولی اصولا وقتی که به آمار و ارقام نگاه می کنید و به روابط علت و معلولی نگاه میکنید که بالاتر از مفهوم آماری است شما کاملا می توانید ببینید که روزی که آمدید با کسی ازدواج کردید که مذهب و فرهنگش با شما متفاوت است اشکالات و گرفتاری های بسیار دارید مگر اینکه شما نمیخواهید با آن آدم واقعا در بیامیزید چون بنده این نکته را عرض کنم که شما به نظر من می توانید پنج جور ازدواج کنید. یکی اینکه فقط ده بیست درصدتون با آن آدم شریک است, یکی چهل درصد/ یکی شصت درصد / و یکی هشتاد درصد و یکی صد درصد. ازدواج سالمی که پایدار می ماند این ازدواج است ولی اگر شما آمدید با کسانی که تفاوتهای زیاد دارند ازدواج کردید شما در حقیقت قبول کردید که در این زمینه ها چهل درصد ما کاری به کار هم نداریم و اینجاست که یک خطر جدی در این خلا و فضا وجود دارد که همیشه می تواند به وجود بیاید. به همین جهت است که بنده یک توصیه ای دارم که کاری را که نمی خواهید تمام کنید/ نمی توانید تمام کنید / نباید تمام کنید شروع نکنید. بنابراین روزی که شما فرضتان بر این است که تفاوت مذهبی برای من با ویژگی های مذهبیم میتواند مساله بیاورد/ خانواده من را خوشحال نمی کند /درگیری به وجود می آورد/حمایت آنها را ندارم مخالفتشان را خواهد داشت وقتی با کسی آشنا می شوید که مذهبش متفاوت است نزدیک نشوید چون اگر نزدیک شوید برخی از اوقات دقیقا به خاطر اشکالاتی که با خانواده و فرهنگ یا مذهبتان دارید به سمت آن آدم کشیده می شوید و در  آغاز گرچه این ارتباط شما با آن آدم است ولی بعدا چاقوی گرفتار کننده شما با او خواهد بود مخصوصا در فرهنگ ها و مذاهبی که با هم در حال تضاد هستند و تناقض یا به عنوان فرهنگ متقابل می شناسیم یا مذاهبی که با هم در طول تاریخ یا هم اکنون در جنگند. شما وقتی که تلویزیون را روشن می کنید و اخبار می آید مساله خواهید داشت در حالی که در یک خانه نشسته اید و همدیگر را دوست دارید زیرا حوادث و اتفاقات کاملا می تواند زندگی شما را به هم بزند در حالیکه اصلا موضوع آن طرف دنیا ای بسا به شما ارتباطی پیدا نمی کرد اگر مذهب و فرهنگتون متفاوت نبود. بنابراین مهم است که مواظب ایت شباهت ها باشیم.


8.      هدف ها. شما باید مطمئن باشید که با او می خواهید به یک جا بروید و نه تنها وحدت در هدف ها است بلکه وحدت در راه است. یعنی شما هر دو می خواهید به ساندیگو بروید و هر دو احتمالا میخواهید از طریق هواپیما بروید اگر قرار باشد حتی هدفتان مشترک باشد راهتان جدا باشد سخت می توانید گیر و گرفتار باشید.


9.       مورد بعد که بسیار مهم است مساله احتیاجات است. چه فیزیکی چه روانی و چه اجتماعی ولی طریقه ارضا آنها مهمتر است. یعنی شما باید مطئن باشید که توان این را دارید که نیازهای یکدیگر را به بهترین صورت ممکن برآورده کنید و همینطور که عرض کردم این عامل بعدا نشان می دهد که در زندگی زناشویی نقش بسیار مهمی دارد. گرچه در وقت آشنایی و ازدواج اهمیت کمتری دارد عملا در وقت زندگی زناشویی زن و شوهری که بتوانند نیازهای فیزیکی روانی اجتماعی همدیگر را حل کنند و جوابگو باشند احتمالا امکان دوام و بقای بیشتری دارند.


10. ارتباط و communication .که خانم دکتر یاوری در مورد آن صحبت خواهند کرد.

بسیاری از ما اصلا گفتگو بلد نیستیم و چون نمی خواهم وارد بحث ایشان بشوم همینقدر اشاره می کنم که مساله Communication اصل و اساس رابطه یا Relationship است.یعنی رابطه یا Relationship با مفهوم ارتباط یا Communication در حقیقت کاملمی شود. و بسیاری ازمردم هستند که در این زمینه مشکل دارند. هم باید مسایل را حل کرد هم باید شما مطمون باشید می توانید با یک آدم ارتباط برقرار کنید و بنده ملاکم همیشه به دوستان این هست که اگر با یک کسی چندین ده جلسه دارید مروید بیرون و از صبح ساعت هشت می توانید بروید بیرون و تا شب ساعت دوازده همچنان حرف برای گفتن و شنیدن دارید و و قتی احتمالا به خانه می رسید تلفن را بر میدارید و همچنان با هم حرف می زنید کار ارتباط شما درست است حتی اگر پرت و پلا می گویید ولی اگر شما کسی هستید که مینشینید با هم صحبت کنید که خوب حال تو چطوره تو چطوری خوبی . خوب چه خبر. راستی دیدی امروز هم در خاور میانه بمب گذاشتن آره بعد حالا راجع به بمب میگید. تو نظرت راجع به سناتور گری چیه . خوب خدایا موضوع دیگه چی؟دیگه مساله الان چه هست. حالا نظرت راجع به فرماندار کالیفرنیا چیه؟

 اگر یک همچین بد بخت و بیچاره ای هستید ول کنید قربونتون برم. اینجا جای شما نیست. شما دوتا دنبال موضوع برای حرف زدن می گردید. بدون Communication اوضاع خراب است. برخی از اوقات هم Communication حرصتون را در می آورد. یعنی آن آدم جوری حرف می زند که شما می خواهید خفه اش کنید. نکنید. ولش کنید بره دنبال کارش. او به درد شما و شما هم به درد او نمی خورید.

 

11. سطح دانش شما. دانش را به مفهوم کلی اش میگیرم یعنی علم هنر و فلسفه Knowledge . به معنی عام کلمه هم میگیرم نه به معنی Science اش.

 

12. و بعد هم هوش شماست. مطالعات نشان می دهد که مساله رهبری بیشتر از سی واحد نمی تواند فاصله بین هوش رهبر و پیروانش باشد. وگرنه گرفتاری پیدا می شود. در ازدواج پانزده درصد است. بنابراین اگر شما خیلی باهوشید که هستید چون اینجا تشریف دارید و او خیلی بیهوش است که نیامده اینجا به درد هم نمی خورید. بنابراین بهره های هوش اگر می بینید حرص میخورید که این خیلی خره! کاری به کارش نداشته باشید. حالا پول دارد قصه دیگری است و مواظب باشید

 

13. و بعد هم مساله عقل است میدانید باور بنده این است که شصت درصد مردم دنیا عقل ندارند. به همین جهت است که ایرانی ها باهوشهای کم عقل اند. به همین جهت که مساله عقل مطرح است مطمئن باشید که آن آدم حداقل از آن چیزی که Rational Mind and Thinking /یک سیستم Reasoning استدلال در گفتگوهایش هست وگرنه گرفتار خواهید شد و شما راه خودتان میروید و او راه خودش رو و هیچ وقت هم نمیدانید چگونه می توانید مسایل خودتون را طرح کنید و حل کنید.

 

14. پول. نه تنها پولتون بلکه پول در آوردنتون و خرج کردنتون. بگذارید راحتتون کنم بنده باورم این هست که دو عاملی که هم اکنون در لوس آنجلس زندگی های زناشویی را بر هم می زند یکی دخالت اطرافیان است و دیگری پول. اصلا هم حرف های عجیب و غریب ایرانی را نزنید که پول خوشبختی نمی آورد. بنده همیشه عرض کردم پول خوشبختی نمی آورد علم هم خوشبختی نمی آورد. نصف دانشمندان بدبختند. پول خوشبختب نمی آورد قدرت هم خوشبختی نمی آورد. نود درصد بزرگان سیاست بدبختند. بنابراین بازی در نیاورید. پول هنوز از هر عاملی بیشتر خوشبختی می آورد. قبولش کنید. مطالعات نشان می دهد هر که پول بیشتری دارد خوشبخت تر است. پول به هر که می دهید اوضاعش بهتر می شود. با پول می شود بدبختی ها را فروخت. با پول همه کارهای خوب را بهتر می شود انجام داد. خیلی پول فایده دارد. به علاوه شما اگر نظرتان این است پولهایتون را به من بدهید شما خوش بخت باشید بگذارید من بدبخت باشم. بنابراین بازی در نیاورید و مسایل مالی را جدی بگیرید. همینقدر که تو مرا دوست داشته باشی من می توانم زیر همین آسمان هم با تو زندگی کنم و فقط ... قربونتون برم من حالا یکی را پیدا کنید اینجوری باشه یه خانه اکی هم داشته باشد. این را به این دلیل عرض می کنم که بنده فراوان از این پرت و پلا ها در کار روان درمانی شنیده ام و می دانم که کار نمی کند و بعد هم کاملا میشود آشکار و پنهان دید. چون پنهان است که چگونه آدم ها زندگی را بر هم می زنند به خاطر پول. مساله پول مساله مهمی است دست کم نگیریدش. بعد هم یادتان باشد همه از صبح که بلند می شوند (بهتون بر نخورد) دنبال پول می روند. و بعد هم همه جا هم دارند از شما پول می گیرند. معلمتان پول میگیرد. بنزین پول میگیرد. پزشکتان پول میگیرد... اما تنها مساله این نیست که پول دارد بیا ندارد و شما پول دارید یا ندارید. مساله این است که نگاه تان به پول یکی باشد. خرج کردنتان یکی باشد. وگرنه دمار از روزگار هم در می آورید. بسیاری از خانواده ها هستند که من وقتی بهشون میگم شما مشکل اقتصادی دارید قصدم این نیست که مشکل مالی دارید. نه پول دارند. در خصوص نگه داشتنش خرج کردنش با هم دعوا دارند تا آنجا می تواند مساله باشد که جان همدیگر را بالا می آورند. شما می دانید یکی از چیزهایی به نظر من تنفر در خانم ها به وجود می آورد این است. یک درصد بالایی از ما مردم از اینکه نیازمند باشیم بسیار رنج می بریم و احساس بد میکنیم.

 

15. اولویت ها یا Priority . شما با کسی که می خواهید ازدواج کنید باید مطمئن باشید که جدول ترجیهاتش مانند شماست. مطالعاتی انجام دادند روی مردمان موفق و ناموفق در امریکا و گفتند پنجاه چیز مهمتان را بنویسید. دیدند آدم های موفق و نا موفق چهل و پنج تاشون مانند هم است اما تفاوتش این بود که در آدم های موفق تحصیل کار کردن ورزش روابط تفریح جز ده تای اولشان بود برای آدم های نا موفق این جز سی و پنج و چهل و چهل و دو بود و چون آدم ها روزی پانزده کار بیشتر انجام نمی دهند گروه اول هر روز کتابش را خوانده هر روز کارش را کرده گروه دوم پانزده سال است یک کتاب نخوانده پانزده سال هم هست کار نکرده اما باورش این است که انسان باید کتاب بخواند کار بکند و ورزش بکند. برای اینکه جدول ترجیهات مهم است. معلوم است شما با هر کس حرف بزنید باهاش موافقید مهم این است که روز اول کار اولش است یا کار دومش. First thing First اگر با هم متفاوتید گرفتاریست. شما بگویید که تو اهل ورزشی؟ بله. ولی کجاست ورزش در زندگی تو. هرروز است. هر وقت انشالله بیکار شدی است وقتی رفتیم سفر است یعد از اینکه بچه ها بزرگ شدن رفتن است. خوب اینها مطالبش با هم متفاوت است. بنابراین جدول اولویت ها و ترجیهات بسیار اهمیت دارد.

 

16. راست گویی و صداقت. اگر در زندگیتون نمی توانید راست بگویید و راست بشنوید کارتون تمام است. عشق بدترین راست ها میگیرد هضم میکند جذب میکند و دفع میکند. یادتان باشد ما به دو دلیل اصلی دروغ می گوییم. یکی اینکه آسیب کودکی خوردیم و به این نتیجه رسیدیم هر وقت از ما چیزی میپرسند باید فکر کنیم که چه باید بگوییم نه اینکه چه هست و دوم اینکه وحشت از تنبیه است یعنی علتش ترس است. هر کسی که بترسد می تواند دروغ بگوید. و بنابراین اگر مشکل راستگویی دارید و فکر می کنید باید پنهان کنید و سیاست داشته باشید تو زندگیتون از پا در می آیید. نتیجتا مواظب مساله راست گویی باشید.

 

17. فرآیند تصمیم گیری. خیلی از اوقات شما در خانواده هایی هستید که کاملا متفاوت عمل می کنید. یکی تصمیم میگرد و بعد به شما اعلام میکند. یکی اصلا جرات تصمیم گرفتن ندارد. یکی با شما مشورت می کند برای تصمیم گرفتن. شما تصمیم می گیرید پنهانی عمی می کنید و اصلا می گویید کی بود کی بود من نبودم. نمی دونم چی شد. نمی دونم کی خریده آورده کی برده؟! مواظب باشید که اگر در اینجا با هم متفاوتید می توانید گرفتاری پیدا کنید. اگر مانند هم به یک صورت و مسیر حرکت نمی کنید و تصمیم نمیگیرید.

 

18. گذشته هم را بدانید. در حالی که کلیاتش مهم است اما جزییاتش را نخواهید بدانید. مبادا بنشینید حالا قصه های قبلی ات را بگو. چون هر کدام از این ها شما را گیر می اندازد و گرفتار  می کند. بنابراین مطلبی که اهمیت دارد این هست که در حالی که از گذشته باخبریم و به نوعی گذشته می تواند آیینه ی آینده باشد در زمینه هایی اما درگیر جزییات نشوید و ضمنا بدانید بیشتر مردم دنیا کاری را کع در گذشته کرده اند اگر نغییر نکنند می توانند تکرار کنند.

 

19. کودکان. در خصوص اینکه چند تا فرزند می خواهید. چه زمانی میخواهید چگونه می خواهید تربیت کنید و اصول تربیتی کجاست. یکیتون بلافاصله میخواهید بچه دار بشوید یکی پنج سال دیگر میخواهد. یکی یک بچه می خواهد یکی شش تا بچه می خواهد. یکی دلش می خواهد که بچه ها با دیسیپلین ایرانی در امریکا بزرگ بشوند یکی دیگه می خواهد بچه اش را یک جور دیگر بزرگ کند. مطمئن باشید که توافق هایی در جهت کلی موضوع کودکانتان دارید.

 

20. کار تحصیل و به نوعی محل زندگی. بعضی ها تون دلتون می خواهد در امریکا باشید یکی دلش می خواهد برود ایران یک می خواهد کار بکند و او دنبال کار کردن نیست شما دلتان می خواهد همسرتان حتما کار بکند. همسرانی هستند که دلشان می خواهد زنشان اصلا کار نکند. مطمئن باشید در اینگونه موارد که موضع های مهمی است صد در صد با هم توافق دارید و نسبتا این توافق را می توانید نگه دارید.

 

21. چگونگی رابطه با دوستان و خانواده. یعنی مطمئن شوید که آن آدم در ارتباطش با عزیزانش یا عزیزان شما دوستانش و دوستان شما یا دوستان مشترکتان نگاهی ثابت و واحد دارد. در غیر این صورت شما می توانید مساله و مشکل پیدا کنید و کوتاه کنم صحبت را از آنجایی که باور من این است که این شناخت و آگاهی کمتر از شش ماه اصلا دست نمی دهد و تا با یک آدم اقلا پانصد ساعت Face to Face چهره به چهره که فقط یک سومش می تواند از طریق تلفن باشد که اتفاقا آن هم لازم است روبرو نشوید به همه اینها نمی توانید دسترسی پیدا کنید بنده با کسی که قبل از شش ماه تصمیم به ازدواج می گیرد و کسی که قبل از پانصد ساعت عدد می دهم برای اینکه می خواهید این عدد را نه اینکه درست است اینها غلط مفید است به جای درست بی فایده. پانصد ساعت وقت احتیاج است تا من و شما به این نتایج برسیم. بنابراین بین شش ماه تا هجده ماه باید تکلیف این کارها روشن بشود و اگر هم مشکلات و مسایلی هست باید حل کرد و اگر شک و تردیدی هم دارید بهتر است که از دیگران کمک بگیرید و یادتان باشد در اینگونه موارد برخی از اوقات دو ساعت یا چهار ساعت کار روان درمانی و یک تجزیه و تحلیلی که آیا واقعا مسایل و مشکلاتی دارید یا ندارید و این مسایل و مشکلات می توانند مساله باشند یا نباشند از نظر یک متخصص می تواند به یکباره چراغ سبز یا قرمزی را برای شما روشن کند که خاطرتان آسوده باشد. اما با شک و تردید و دو دلی این کار را نکنید و یادتان باشد اگر شب عروسی تان هم متوجه شدید که اشتباه کردید یک تاکسی بگیرید و بروید. مبادا بمانید. علتش هم این است که بسیاری از شما همینقدر که با یک مرد و زنی رفتید بیرون و در یک رستورانی شما را دیدند خیلی هاتون فکر می کنید که دیگر اسمتون روی هم خورده و دیگر چاره ای نیست و آبروی فامیل محترمتان می رود. قربونتون برم اگر دیدید اشتبار شده برگردید. علتش هم این است که اگر در آغاز متوجه اشتباهتان شدید و ادامه دادید آنوقت با بچه و گرفتاری های دیگر می توانید از پا در بیایید. بنابراین در زندگی اصلا گوش به این حرف ندهید که با گذشت زمان اوضاع درست می شود. اوضاع باید درست بشود و شما آن را همچنان درست نگه دارید. اوضاع درست نمی شود اگر از آغاز اشکالاتی دارد. بنابراین مطمئن باشید که آمادگی را برای ازدواج دارید و یادتان باشد که برای انسان سالم به نظر می رسد که همچنان داشتن زندگی زناشویی و ازدواج احتمالا بهترین است.

مطالب پیشنهادی:

۵ دلیل درست و غلط برای ازدواج کردن

انتظارات رفتاری و اخلاقی یک مرد از همسر خود

انتخاب همسر زیبا 

انتخاب همسر

روابط قبل از ازدواج

رابطه های قبل از ازدواج و حدو مرز آن


چگونه به همسرتان احترام بگذارید


یکی از ساده‌ترین راه‌ها صدازدن همسر به شکلی محترمانه است. یادتان باشد خیلی از اوقات رفتارهای بی‌ادبانه تند از رفتارهای ساده‌تری شروع می‌شود. وقتی به خودمان اجازه می‌دهیم همسرمان را به شکلی غیرمودبانه صدا بزنیم، عجیب نخواهد بود اگر بعد از مدتی از عبارات بدتر استفاده کنیم!


بچه‌ها را مقابلش قرار ندهید 

به بچه‌های‌تان یاد دهید، به پدرشان باید احترام بگذارند؛ البته منظور از این یاد دادن سخنرانی برای بچه‌ها نیست. از قدیم گفته‌اند، «احترام امام‌زاده را متولی نگه می‌دارد»؛ با احترام برخورد کردن شما مهم‌ترین نکته در آموزش این احترام است. البته در مواردی که بچه‌ها برخوردی اشتباه دارند، نوع برخورد شما و نشان دادن ناراحتی به اندازه و به شکلی صحیح می‌تواند از تکرار آن جلوگیری کند. 


با هم مشورت کنید 

سعی کنید تصمیم‌گیری‌های خانه را به صورت مشورتی پیش‌ببرید و نه به صورت تحکم کردن. بعضی مواقع اموری که معمولا خودتان به تنهایی در مورد آن‌ها تصمیم می‌گیرید را با همسرتان مطرح کنید و طبق نظر او رفتار کنید. 


مثل عابر بانک به او نگاه نکنید 

متاسفانه گاهی دیده می‌شود که وظیفه مرد خانه، پول درآوردن است و بس. البته در ایجاد چنین وضعیتی معمولا خود فرد نیز تاحدی مقصر است اما شما سعی کنید تا حد امکان از به وجود آمدن چنین وضعیتی جلوگیری کنید یا حداقل آن را کمرنگ کنید. در برخی مواقع بد نیست خواسته‌های او را در نظر بگیرید، مطابق نظرات او عمل کنید و تصمیم گرفتن در اموری را به بعد از مشورت با او موکول کنید. با انجام این کارها نیز می‌توان تا حدی احساس ارزشمندی را در همسر ایجاد کرد. 


قول‌هایش را عملی کنید

اگر همسرتان به بچه‌ها قولی داده، سعی کنید برای عملی‌شدن قول، تلاش خودتان را بکنید، هر چند چندان هم موافق آن نباشید. اگر قرار باشد همسرتان به بچه‌ها چیزی بگوید و شما چیزی دیگر، در طولانی‌مدت جدا از عوارض بدی که این برخورد روی بچه‌ها دارد، در رابطه بچه‌ها و شما و همسرتان هم اثر می‌گذارد. به این موضوع مشکلاتی که برای رابطه 2 نفری شما هم ایجاد می‌کند را اضافه کنید. 


جلوی دیگران او را سرزنش نکنید

همه ما ایراداتی داریم، تذکر در مورد ایراد نیز اتفاق عجیبی نیست که پیش نیاید. اصلا وقتی ما همسرمان را دوست داشته باشیم، درست این است که به او این موارد را به شکلی زیبا متذکر شویم اما هیچ‌وقت این کار را جلوی دیگران انجام ندهیم بیان ایرادات جلوی دیگران در بیشتر موارد جز تحقیر معنای دیگری برای همسر ما ندارد. کاری که البته تاثیر مثبت چندانی نیز به دنبال نخواهد داشت. 


مشکل‌تان را با او درمیان بگذارید

اگر شاغل هستید، اگر درس می‌خوانید، اگر در بخش‌های دیگر زندگی‌تان با مشکلی روبه‌رو می‌شوید، بد نیست بعضی مواقع با همسرتان مشکلات‌تان را در میان بگذارید. شاید بگویید این کار را انجام می‌دهید اما این بار متفاوت از سایر موارد این کار را انجام دهید. با او در مورد مشکلات‌تان صحبت کنید، بگذارید پیشنهاد دهد و از پیشنهادهای او استقبال کنید. 


خطاهایش را بزرگ نبینید

بزرگ نکردن خطاهای همسرتان از جمله مواردی است که بهتر است به آن توجه داشته باشید. اگر همسرتان مرتکب خطایی شده که چندان هم وحشتناک نیست، زمانی که خودش نیز پشیمان شده و سعی در جبران آن دارد، در عوض منت گذاشتن، او را سریع ببخشید. یادتان باشد طول دادن فرآیند بخشیدن و منت گذاشتن و خلاصه نازکردن شما، در بسیاری از مواقع می‌تواند تنها باعث آسیب به عزت نفس او و احساس کوچک شدنش شود. 



جلوی بچه‌ها دعوا نکنید

اگر فرزند دارید، هیچ‌وقت جلوی چشم آن‌ها با هم دعوا نکنید. به هر صورت از قدیم گفته‌اند که در دعوا حلوا خیرات نمی‌کنند. احتمال بروز رفتارهایی که احترام شما و همسرتان را نزد بچه‌ها کم کند در رفتار کم نیست! کم‌شدن احترام در خانه معمولا در طولانی مدت باعث می‌شود خانه از محلی برای آرامش به محلی که احساسات ناخوشایند ایجاد می‌کند، تبدیل شود. 


به خانواده‌اش احترام بگذارید 

حتی اگر با خانواده همسرتان اختلاف‌نظرهای زیادی دارید و سابقه خوبی نیز در رابطه شما با آن‌ها وجود ندارد، باز سعی کنید به آن‌ها احترام گذاشته و همسرتان را برای قطع رابطه با آن‌ها تحت فشار نگذارید. احترام به خانواده همسر، در واقع احترام به خود او نیز هست. اگر خاطرات تلخ زیادی دارید، فقط همین نکته را در ذهن داشته باشید که لازم نیست عاشق آن‌ها باشید اما می‌توانید برخوردی انسانی و محترمانه با آن‌ها داشته باشید؛ رابطه‌ای که در نهایت به نفع شما نیز خواهد بود. 


مدام گله نکنید 

سعی‌کنید زمان حضور همسرتان را تنها به بیان مسائلی که داشتید، مشکلاتی که باید او در اسرع وقت حل کند، بیان انتقادات و نارضایتی‌ها و مواردی از این دست پر نکنید. این کار باعث می‌شود برای خود شما نیز حضور همسر به معنی مسائل تنش‌زا و ناخوشایند شود، علاوه بر این‌که برای همسرتان نیز حضور در خانه و همنشینی با شما به معنی تنش و ناراحتی می‌شود. سعی کنید توازنی بین بیان مسائل خوشایند و ناخوشایند برقرار کرده و به ویژه در ابتدای حضور همسرتان در خانه، محیطی آرام برقرار کنید. 


خشم‌تان را کنترل کنید

بسیاری از ما زمانی که عصبانی می‌شویم دیگر فراموش می‌کنیم چه کاری خوب است، چه کاری بد. معمولا برخوردهای ما تند بوده و چندان کنترلی نیز روی آن‌ها نداریم. این نقطه‌ضعف البته قابل برطرف کردن است؛ کافی است در کلاس‌هایی که به منظور مدیریت خشم در مراکز مشاوره یا فرهنگسراها برگزار می‌شود شرکت کنید تا به این ترتیب بتوانید عصبانیت خود را به شیوه‌ای درست بیان کنید؛ شیوه‌ای که نه به شما آسیب برساند، نه به همسرتان و نه به رابطه بین شما!


حس‌تان را روتوش کنید

چه در زمان خوشحالی و چه در زمان دلخوری از روش‌های مناسب برای ابراز احساسات استفاده کنید؛ البته حتما همان‌طور که خودتان هم به تجربه دریافته‌اید حساسیت موضوع زمانی که دلخورید بیشتر است. استفاده از جملاتی که اول آن‌ها با من شروع می‌شود، اشاره به رفتار مشخصی که باعث دلخوری شده و نه توهین به شخصیت فرد، از جمله مواردی هستند که بهتر است به آن‌ها توجه داشته باشید. 


به زبان بی‌زبانی حرف نزنید

یکی از اشتباهاتی که همسران زیادی درگیر آن هستند، باورهای اشتباه شناختی است. یکی از این باورهای اشتباه این است که همسر ما باید از نیازهای ما بدون این‌که ما آن‌ها را بیان کنیم، خبر داشته باشد. چنین باوری معمولا باعث ایجاد نارضایتی در خود ما و بعد از مدتی هم ایجاد عصبانیت در همسرمان می‌شود، زیرا در هر صورت او توانایی ذهن‌خوانی ندارد. برای پیشگیری از این دردسرها بد نیست با این باورهای اشتباه آشنا شوید و فکری به حال آن‌ها بکنید. با این کار آینده زندگی مشترک‌تان را نیز تضمین کرده‌اید. برخی رفتارهای ساده می‌توانند رابطه عاطفی بین ما و همسرمان را تقویت کنند. فراموش نکنید که نیازهای عاطفی بخش مهمی از نیازهای هر فرد است که ارضای آن‌ها می‌تواند رضایت از رابطه را افزایش دهد. 


ایراد نگیرید

شاید با خود فکر کنید اگر قرار به تعریف کردن باشد که اوضاع درست نمی‌شود؛ با ایرادات همسرتان که البته گاهی اوقات بدجوری هم اعصاب خرد کن می‌شود، چه می‌شود کرد؟ به روی او نیاورم؟ آن وقت هیچ وقت درست می‌شود؟ اصلا این همه خودخوری درست است؟ توجه داشته باشید لازم نیست که خیلی خودتان را سانسور کنید، دندان روی جگر بگذارید و وقتی ایرادی وجود دارد، به روی همسرتان نیاورید. می‌توان ایرادات را بیان کرد اما با زبانی زیبا، بدون توهین، بدون مسخره کردن و تحقیر می‌شود در مورد آن‌ها گفت‌وگو کرد اما اگر قرار باشد «تنها» در مورد آن‌ها با همسرتان حرف بزنید و صحبت دیگری نداشته باشید، آن وقت مشکل ایجاد می‌شود. از تاکید زیاد روی نقاط ضعف خودداری کنید. 


او را ستایش کنید

هر چند وقت یک بار سعی کنید به همسرتان نشان دهید که نقاط مثبت او را می‌بینید. تعریف کردن از همسر متاسفانه کاری است که بسیاری از افراد از یاد برده‌اند. از همسرتان تعریف کنید طوری که انگار این ویژگی خوب را تنها و تنها او در جهان دارد، مطمئن باشید این کار نه تنها همسرتان را طلبکار نمی‌کند و باعث کوچکی شما نمی‌شود که در طولانی مدت، هم باعث خوشحالی همسرتان و هم باعث افزایش رضایت در خود شما می‌شود. 


منفی‌بافی نکنید

در مورد آینده زندگی مشترک‌تان با امید صحبت کنید. برنامه‌هایی برای آن داشته باشید و با همسرتان در مورد آن صحبت کنید. فقط یادتان باشد لازم نیست زیادی جدی وارد بحث در مورد آینده شوید؛ این قدر که در مورد 20 سال بعد دعوای‌تان شود که اسم نوه‌تان چه باشد بهتر است! هدف از این کار در درجه اول ساخت آینده زندگی در ذهن است، کاری که به هر دوی شما امید بیشتری برای بهترکردن زندگی‌تان می‌دهد.


از او تعریف کنید

جدای از تعریف از زندگی مشترک‌تان، سعی کنید از همسرتان و ویژگی‌های خوبی که دارد، جلوی دیگران نکاتی را بیان کنید. البته می‌دانم که متاسفانه در فرهنگ ما خیلی رسم نیست که همسران از همدیگر تعریف کنند اما اگر می‌دانستید این کار چقدر می‌تواند رابطه بین شما را تقویت کرده و شما را به او نزدیک‌تر کند و البته احساس رضایت را به شکلی غیرمستقیم در شما افزایش دهد، قطعا خودتان یک تنه دست به کار می‌شدید!


گاهی تنها باشید

بد نیست هراز گاهی برنامه‌ای مشترک بدون حضور بچه‌ها داشته باشید. البته لازم نیست دفعات آن خیلی زیاد یا زمان آن طولانی باشد. این فعالیت مشترک می‌تواند رفتن به سینما و تئاتر باشد یا حتی قدم زدن در پارک. اگر امکانش را دارید که بچه‌ها را به کسی بسپارید، به شکلی که دائم نگران آن‌ها نباشید مسافرتی یکی، دو روزه نیز پیشنهاد خوبی است. 


راه حلی منطقی پیدا کنید

یکی از مهارت‌هایی که می‌تواند در زمان تصمیم‌گیری سخت به کمک ما بیاید و از اختلافات رایج کم کند، مهارت حل مسئله است. آشنایی با این مهارت به شما این اجازه را می‌دهد تا در عوض برخوردی صرفا احساساتی، به دنبال راه‌حلی بهتر و منطقی‌تر باشید. در این وضعیت اختلاف‌نظرها نیز راحت‌تر حل می‌شوند. 


لطیف باشید

استفاده از عبارات محبت‌آمیز به اندازه و درستی می‌تواند ارتباط عاطفی شما را تقویت کند. توجه داشته باشید که نوازش می‌تواند به صورت کلامی هم باشد؛ زمانی که با عباراتی زیبا و لطیف با او صحبت می‌کنید. اگر برای شما ابراز احساسات چندان راحت نیست، برای شروع شاید بد نباشد که از فرستادن پیامک‌هایی زیبا استفاده کنید.


موضوعات مرتبط:


عادت به جای عشق 

ملاک های ازدواج های موفق 

نشانه های آمادگی ازدواج

توصیه‌هایی برای ازدواج موفق

کلید ازدواج موفق 

مشاوره قبل از ازدواج

ازدواج موفق 

ازدواج پایدار 

نبایدهای پس از شکست عشقی 

به همسرتان اعتماد کنید