(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

۶ راه برای تحرک بچه‌های تنبل!


Image result for ‫تربیت فرزندان‬‎


عصر کامپیوتر و تلویزیون دوره‌ی تنبلی و لم دادن جلوی تلویزیون شده است. به جای بیرون دویدن و بازی کردن، بچه‌ها تصمیم می‌گیرند بشینند و بنویسند. درون هر بچه‌ای که ترجیح می‌دهد جلوی تلویزیون لم بدهد، یک موجود فعال وجود دارد که منتظر است بیرون برود. همه‌ی آنچه او نیاز دارد چند ایده‌ی بامزه و یک مقداری تشویق است. اینجا چند راه وجود دارد که به شما کمک می‌کند و به فرزندانتان تا تکانی بخورند.


۱. ابتدا و در درجه‌ی اول، مثال خوبی باشید

بچه ها در هر سنی از والدین خود راهنمایی می‌گیرند. بنابراین اگر شما یک فرزند فعال می‌خواهید، لازم است خودتان هم بقدر کافی فعال باشید. اگر به ورزش به چشم یک بار سنگین نگاه کرده و از آن فرار کنید، در واقع دارید یک پیام روشن به فرزندتان می‌دهید. از طرفی، اگر فرزند شما ببیند شما از ورزش لذت می‌برید، به احتمال زیاد بیشتر به ورزش تمایل می‌یابد. حتماً با آنها راجع به فعالیت‌های فیزیکی به عنوان فرصتی برای مراقبت از بدن و نه تنبیه یا یک کار طاقت‌فرسا صحبت کنید.


۲. برای تماشای تلویزیون محدودیت زمانی مشخص کنید

یک راه نتیجه‌بخش برای افزایش سطح فعالیت فرزندتان، محدود کردن مدت زمانی است که او صرف تماشای تلویزیون، چت با کامپیوتر و بازی‌های ویدئویی می‌کند. پزشکان اطفال تماشای کمتر از ۲ساعت تلویزیون در روز را توصیه می‌کنند. والدین اغلب نمی‌دانند فرزندانشان چند ساعت در روز را جلوی صفحه تلویزیون می‌گذرانند. بنابراین آنها را محدود کرده و برنامه‌ی زمانی فرزندتان را کنترل کنید. وقتی زمان تماشای تلویزیون به حد مشخص رسید، فرزندانتان را برای بازی بیرون بفرستید.


۳. یک برنامه‌ی مشخص تعیین کنید

یک زمان معین را هر روزه برای فعالیت فیزیکی کنار بگذارید. احتمال ورزش بچه‌ها وقتی جزئی از برنامه‌شان است، افزایش پیدا می‌کند. راجع به هفته‌ی فرزندتان فکر کرده و زمان‌های مشخصی را برای فعالیت آنها مشخص کنید. کلید اصلی، تنظیم برنامه و رعایت آن است.


۴. روی سرگرمی تمرکز کنید!

بچه‌ها را به فعالیت فیزیکی علاقمند نگه دارید، آنها را سرگرم کنید. فعالیت‌هایی انجام دهید که فرزندتان از آنها لذت ببرد، مثل دوچرخه‌سواری، شنا، اسکیت یا یک ورزش. شما می‌توانید با یک بازی خانوادگی، رفتن به یک پیا‌د‌‌‌‌ه روی خانوادگی، یا یک مسابقه‌ی طناب‌بازی برنامه‌ی ورزشی را به یک برنامه‌ی سرگرم‌کننده تبدیل کنید. کودک درونتان را با آموزش چند بازی پرتحرک مرسوم سرگرم کنید مثل سیمون می‌گوید یا چراغ قرمز-چراغ سبز (بازی محبوب خودم). هدف لذت بردن فرزند شما از فعالیت است به قدری که حتی متوجه نشود که درحال ورزش است.

Image result for ‫تربیت فرزندان‬‎

۵. ساده کنید!

مطمئن شوید که انجام ورزش‌ها برای فرزندتان ساده و شدنی است. دنبال ایده‌های بکر ورزشی باشید و البته حواستان باشد که هرچه لازم است را در اختیار دارید. فرضاً یک وسیله‌ی ورزشی تهیه کنید یا چند دی‌وی‌دی برای تناسب اندام. به فرزندانتان نشان دهید چطور برنامه‌های ورزشی موردنیاز را در تلویزیون می‌توانند پیدا کنند. بعد وقتی که حوصله‌ی فرزندتان سررفت راه حل ورزش خواهد بود!


۶. تشویق‌ کنید!

بچه‌ها عاشق تعریف و تمجید هستند. وقتی می‌بینید فرزندتان فعال می‌شود، به او بگویید که به او افتخار می‌کنید. هدف تقویت مثبت انتخاب‌های ورزشی فرزند شماست. یک بزن قدش یا تشویق ساده فرزندتان را ترغیب می‌کند که فعال بماند. هرچه زودتر شروع به تشویق عادات ورزشی فرزندتان کنید، او سالم‌تر خواهد شد. هرگز برای شروع تناسب اندام دیر نیست! ورزش در کنار یک رژیم غذایی متعادل اساس یک زندگی فعال و سالم را می‌سازد.


مطالب پیشنهادی:»

تکلیف درآمد زن در زندگی مشترک!

8 طرز فکر بسیار اشتباه والدین!

مهارت های فرزند پروری

تربیت فرزندان

انواع خانواده ها از نظر تربیت کودک ( 2 - خانواده سهل گیر)

چگونه فرزندانمان را اجتماعی کنیم؟


در جوامع کنونی، اغلب والدین خواستار آنند که فرزندانشان بتوانند راه و روش زندگی خود را به درستی انتخاب کنند یعنی این که مثلاً به دانشگاه و دیگر مراکز عالی راه یابند و یا در انتخاب همسر دچار هیچ گونه لغزش و سستی نشوند و در نهایت بتوانند در جامعه خود، شخصیت و حرفه خویش را به تثبیت برسانند.اگر از والدین سؤال شود که آیا دوست دارند فرزندشان در آینده بتواند در اجتماع پیروز و موفق باشد، بی شک پاسخ خواهند داد! «بله، البته!» اما متأسفانه بسیاری از والدین حتی کمترین فرصت را به کودکان خود نمی دهند تا آنان مجال این را داشته باشند که افکار و احساسات خود را آشکار سازند.


اغلب والدین از کودکانشان انتظار دارند که ساکت بوده و تسلیم خواست های آنان باشند، به خصوص در اوقاتی که در خارج از خانه همراه آنان هستند و این انتظار حداقل تا سن ۲۰ سالگی فرزند ادامه دارد و بعد از این سن آنان منتظرند که حصارها شکسته شود و فرزندشان بتواند بر تمامی معضلات اجتماعی فایق آید!


 


اجتماعی شدن، باید آموخته شود


 


به طور کلی ایجاد یک ارتباط مستحکم در خانواده، از اساسی ترین نمودهای خانواده ای قدرتمند است و این ارتباط به کودکان احساس استواری می دهد؛ یعنی اعتماد به نفس و در نهایت یک قدرت دفاعی در برابر هجوم فشارهای خارجی! اما خود این ارتباط الزاماً بایستی در روابط مابین پدر و مادر به وجود آید و آنها به عنوان معلمین اولیه کودکان خود، بهترین نمونه برای هریک از آنها هستند و همان طور که مکرر در این سلسله مقالات ذکر شده کودکان بسیاری، عادات و رفتار خود را از والدین کسب می کنند. ولی پیوند این ارتباط می بایستی از دوران طفولیت کودکان شروع شده و به طور مستمر ادامه پیدا کند.



به عنوان مثال وقتی مادری در حال پوشانیدن لباس های کودک خردسال خود می باشد باید به او توضیح دهد که در حال انجام چه کاری است و یا هم اکنون پدر مشغول انجام چه وظیفه ای می باشد و حتی الامکان جزییات را نیز توضیح دهد. والدین بایستی تا جایی که برایشان مقدور است با کودکان خود صحبت کنند و به آنها بفهمانند که به چه اندازه به آنان علاقه مندند و علت این عشق و علاقه چه چیز می باشد!


همچنین پدر و مادرها مسئولند که برای علایق و قدرت تشخیص فرزندان خود احترام قایل شوند، به طوری که آنها باور کنند که وجود دارند و می توانند فکر کنند و نظریاتشان نیز مهم است. والدین همچنین مسئولند که فرزندان خود را از وقایع پیرامون خود آگاه سازند و به آنان توضیح دهند که در محیط پیرامونشان چه وقایعی در شرف انجام است؛ حتی اگر آنان قدرت تحلیل این رویدادها را هم نداشته باشند، زیرا توضیحات به آنها می فهماند که می بایستی خود را آماده کنند تا چیزهای بیشتری بفهمند و حداقل کارآیی این توضیحات این است که کودکان با الفاظ و لغات جدیدتری آشنا می شوند و سرانجام زمانی می رسد که آنان نیز می توانند خود را در بحث با شما شریک سازند، آن زمان شما می توانید از تمایلات درونی کودکان خود باخبر شوید و در نهایت از علایق اولیه آنان مطلع خواهید بود.


 


ارتباط مستلزم صرف وقت است


 


برای ایجاد یک ارتباط منظم و منطقی، والدین بایستی از اوقات مفید خود سرمایه گذاری کنند و حتی الامکان اوقات ویژه ای را برای این مهم در نظر بگیرند. به عنوان مثال اگر شما در حال رانندگی هستید، می توانید رادیو ماشین را خاموش کرده و به فرزندتان نشان دهید که آماده اید تا با وی صحبت کنید و این امر به او می فهماند که گوش دادن به رادیو کم اهمیت تر از صحبت های او می باشد.


به تجربه ثابت شده که کودکان زمانی بیشتر تمایل به ایجاد ارتباط با دیگران دارند که به آنها اهمیت داده شود. یعنی پدر و مادر نباید در حالی که مشغول انجام کاری هستند با بی اعتنایی فرزند خود را طرف صحبت قرار دهند. متأسفانه یک مشکل اجتماعی که در ارتباط با بسیاری از خانواده ها مطرح می باشد، این است که پدر و مادر هر یک به نوعی تا آن اندازه درگیر مسایل خود هستند که دیگر وقتی برای دلجویی از فرزندان برایشان باقی نمی ماند و این در حالیست که این ارتباط از هر وظیفه ای مهم تر است.


پدر یک خانواده نباید خود را آن قدر گرفتار مسایل خارجی نماید که مادر نقش یک مفسر را برای او بازی کند. در میان عوام جامعه این طور به نظر می رسد که صرف وقت برای صحبت های به ظاهر بی ارزش فرزندان کاری بس عبث است. تازه این دسته اگر قدری انصاف داشته باشند از اوقات بی خاصیت برای صحبت با فرزندانشان استفاده می کنند اما به راستی، شما پدر و مادری که در برابر فرزند خود مسئول هستید براین باورید؟ آیا این واقعیت را می دانید که همین صحبت های به ظاهر کم ارزش به چه میزان در بارور شدن شخصیت اجتماعی فرزند شما مؤثر واقع خواهد شد؟! مطمئن باشید که اگر یک برنامه ریزی صحیح در تقسیم اوقات خود داشته باشید این ایجاد ارتباط هرگز لطمه ای به انجام دیگر وظایف شما وارد نخواهد کرد. به این مهم نیز توجه داشته باشید که فرزندان شما نیازمند صحبت و گوش کردن به حرف های شما هستند و انجام این امر آنقدر پر ارزش و با اهمیت است که جای آن را هیچ وقت دیگری پر نخواهد کرد!


 


وقت مناسب چه زمانی است؟



از نقطه نظر روانی و از مجموع تحقیقات و تجربیاتی که در این زمینه به دست آمده، مناسب ترین زمان برای صحبت با فرزندان زمانی است که آنها بایستی به رختخواب رفته و بخوابند! همواره بسیاری از مادران گله دارند که کودکانشان از خوابیدن به موقع سرپیچی می کنند و بسیاری از آنان تمایل دارند همراه با بزرگان بیدار بمانند. با در نظر گرفتن این مسأله، پدر و مادر می توانند بهترین استفاده را از چنین فرصتی بکنند. یعنی در حالی که برای آنها داستان یا واقعه ای مستند تعریف می نمایند می توانند آنان را دعوت به خواب کنند و همچنین این زمان مناسب ترین موقع برای آشنا کردن فرزند با مطالب جدید است، مثلاً مادر می تواند با نشان دادن کتابی مصور و تعریف وقایع مرتبط ،به اطلاعات کودک بیفزاید و یا از تجربیات دوران کودکی خود که بسیاری برای کودک جذاب است تعریف کند. از دیگر زمان های مناسب، زمان صرف ناهار و شام است. خوب است حتی الامکان همه افراد خانواده در سر میز ناهار و شام حاضر باشند و بعد از صرف غذا است که شما و پدر گرامی می توانید با یکدیگر مشغول گپ زدن شوید و در مورد مسایل دلخواه کودکان با آنان به مشاوره بپردازید. اما توجه داشته باشید که با صحبت خود موجبات اخلال در غذا خوردن را فراهم نسازید.


 


توجه به صحبت های کودکان



بد نیست بدانید که هر سیستم ارتباطی دارای دو محور می باشد. در این زمینه محور اصلی شما هستید که می بایست به حرف ها و درددل های کودکانتان گوش فرا دهید. به راستی هیچ چیز بدتر از این یک کودک را نمی رنجاند وقتی که احساس کند صحبت های او برای والدینش بی ارزش تلقی می شود و والدین به گفته های فرزند چندان توجهی ندارد.


 در بسیاری موارد ممکن است حتی داستان ها و وقایعی که کودک شما تعریف می کند ساختگی و حتی احمقانه به نظر رسد. اما این وظیفه شماست که تمامی حواس خود را متوجه صحبت های فرزند خود کنید و چه بسا بهتر است در موقع گوش دادن، حتی الامکان یک تماس فیزیکی با او برقراری کنید و با نوازش کردن فرزند خود، به او احساس امنیت و اعتماد به نفس بدهید زیرا این حرکت شما به کودک می فهماند که نکته ها و حرفهایش برای شما مهم تلقی می شود. 


اما یکی از فواید پرارزش توجه به گفته های فرزند در آن است که شما در میان پیام های جگرگوشه خود، به چگونگی حالات روانی او پی خواهید برد و اگر احیاناً کودک شما از مسأله ای خاص نگرانی داشته باشد به طور قطع این مشکل در گفته های او متبلور خواهد شد.


بالاخره این که اگر به هیچ وجه وقت گوش دادن به حرف های فرزند خود را ندارید، حتماً به او قول بدهید که بعداً به حرف هایش گوش خواهید داد. اما نوع برخورد شما در این میان نیز حایز اهمیت است. زمانی که به صحبت های کودک خود گوش می کنید هرگز حالتی به خود نگیرید که او احساس کند، می خواهید محکومش کنید، زیرا در بسیاری از موارد یک برخورد نامعقول می تواند همه چیز را خراب کند و کودک را به اتخاذ موضعی محتاطانه وادارد؛ موضعی که در نهایت موجب سلب اعتماد به نفس وی خواهد شد .


شما پدر و مادر عزیز باید همواره این اصل را مد نظر بگیرید که از کودکانتان یعنی افراد جامعه فردا به هیچ عنوان انتظار نداشته باشید که طرز تفکری همانند شما داشته باشند اگر آنان طرز تفکری غیر از طرز تفکر شما دارند بایستی مورد تشویق قرار گیرند و نقش واقعی ما در آن است که فرزندان خود را مستقل از خویش تربیت کنیم و اگر زمانی این امر میسر گردید، آن وقت پدر و مادر موفقی خواهیم بود. 

 


کنترل حرکات کودک



یکی از نکات مهمی که در هنگام صحبت با کودکان بایستی رعایت کنید این است که هرگز نباید به صحبت های آنان بخندید، مگر در صورتی که خود آنان مرتکب این عمل شوند. تمامی توان خود را بایستی به کار ببندیم که در این هنگام بسیار جدی برخورد کنیم.


شاید بسیاری از حرف های کودکانه برای والدین خنده آور باشد، اما برای کودک همین حرف های به ظاهر بی اهمیت تمامی شخصیتش را تشکیل می دهد. اگر از شما احیاناً برخوردی توام با تمسخر سر بزند، کودک به شما اطمینان نخواهد کرد و در حقیقت یک محدودیت در صحبت را رعایت خواهد نمود و درست از همین نقطه است که ارتباط شما با او سست خواهد شد! از دیگر موارد کنترل در حرکات، داشتن صدای ملایم و گرم به هنگام صحبت کردن است .


هرگز یک پدر و مادر نبایستی با فرزند خود با صدای بلند صحبت کند. حتی اگر خطایی هم از آنان سرزده باشد، چه بسا بهتر است با نرمی و ملاطفت با آنان برخورد شود. به هنگام صحبت با کودکان حتی الامکان بایستی رعایت تواضع و فروتنی را داشته باشیم و اگر در جایی لازم شد از عذرخواهی دریغ نکنیم، بخصوص در مواردی که آنها را از روی اجبار تنبیه کرده ایم. سرانجام از مهم ترین عوامل که به این قسمت از مطلب ما مربوط می شود، این که: یک پدر و مادر با شخصیت هرگز نباید کودک خود را به اسمی غیر از نام واقعی او صدا بزنند و به گفته ای دیگر این که نباید خود ما بر روی آنان نامی غیرمنطقی بگذاریم، نامهایی نظیر «خیکی، بوفالو، خنگ» و... زیرا به تجربه ثابت شده که نهادن این گونه اسامی به کودکان عکس العمل بسیار ناهنجاری دارد و ادامه این حرکت ناخوشایند منجر به این خواهد شد که به تدریج خود آنها باور کنند که واقعاً دارای این صفات هستند و در نتیجه از کودکی خود را در برابر هر فشار خارجی تسلیم خواهند کرد زیرا در حقیقت «احساس شخصیت» در آنان به نوعی کشته شده است!


خوش قولی و استواری



یکی از وظایف پدر و مادر مسئول در قبال فرزند خویش آن است که به قول خود وفادار باشند و زمانی که وعده ای به فرزند خود می دهند، حتماً به آن عمل کنند و هرگز با گفتن عباراتی مانند «ببینم چه می شود» آنان را سرگردان نکنند و اگر واقعاً امکان انجام آن عمل برای آنان مقدور نیست بی درنگ جواب منفی خود را صادر کنند و در صورت امکان دلیل این امتناع را برای کودکان خود توضیح دهند.


زمانی که به فرزند خود دستوری می دهید، سعی کنید تا حد ممکن آن دستور واضع و صریح باشد. به عنوان مثال اگر از او می خواهید که حیاط خانه را تمیز کند، شکل انجام آن را به صورت کلی نخواهید و سعی نمایید تا دستورات خود را جزء جزء صادر کنید! به هر حال از فاکتورهای با اهمیت در تعلیم و تربیت مدرن امروزی این است که والدین بایستی همواره با فرزندان خود با نرمی و ملاطفت رفتار کنند و تا جایی که مقدور است نسبت به آنان سخت گیر نباشند زیرا در صورت چنین رفتاری، فرزندان با والدین خود به نوعی بیگانه خواهند شد و در نتیجه پدر و مادر از احساسات و خواست های آنان دور خواهند افتاد و این یعنی شروع یک تراژدی اسف بار در راه تعلیم و تربیت فرزند.

 http://www.fekreno.org/


  موضوعات مشابه:


فرزندانم با هم دعوا می کنند! 

رابطه سن بالای والدین با احتمال بروز بیماری‌های روانی در فرزندان 

کشف نورونهای مسئول رفتار مادارانه و پدرانه 

تاثیر کتابخوانی بر رشد مغزی کودکان 

اصول اساسی فرزند پروری

روش های مثبت فرزند پروری 

روش های مثبت فرزند پروری


در سراسر دوران زندگی، ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان نقش مهمی دارد. افزایش فشارهای روزمره زندگی بر خانواده ها، تطبیق سبک مثبت فرزند پروری را برای آنها بصورت چالش بزرگی مطرح نموده است . در نوشته ذیل نمونه هایی از تکنیکهای فرزندپروری مثبت ارائه می گردد:


بهبود مهارتهای اجتماعی در فرزندان : بهترین عامل پیش بینی کننده عملکرد سالم دوران بزرگسالی، میزان صلاحیت اجتماعی کودکان است. صلاحیت اجتماعی یعنی کودک بتواند با دیگران کنار بیاید و با آنها با مسالمت زندگی کند. صلاحیت اجتماعی و عزت نفس در افراد با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند. این موارد شامل همانندسازی، آموزش مهارتها و رفتارهای اجتماعی به کودکان و بکارگیری این آموزشها در گسترش تعاملات اجتماعی مثبت با دیگران می باشد.


اختصاص فرصتی برای مکالمه با فرزندان : انباشت احساسات در درون کودک می تواند موجب طغیانهای خلقی، نوسانات یا حتی رفتارهای قلدرانه شود. کودکتان را تشویق کنید که کاملاً آزادانه درباره احساساتش با شما صحبت کنند. به او تفهیم کنید که یک روش سالم برای بیان خشم، ترس، اندوه یا درد، صحبت کردن درباره این احساسات است. تلاش کنید کودکتان عواطف خود را بصورت کلامی ابراز نماید و خود نیز بعنوان یک الگو، درباره احساساتتان با او صحبت کنید.


تشویق در انجام امور : پاداش و تشویق کودکان بخاطر یک رفتار خوب و مناسب بسیار مهمتر از آنست که به انتقاد از بخشی از رفتار که ممکن است ناپخته بنظر برسد، بپردازیم. بعنوان مثال اگر کودک شما اتاقش را مرتب نمود اما توده عظیمی از 

اسباب بازیهایش را در گوشه اتاق باقی گذاشته، به جای اینکه او را برای این غفلت مورد سرزنش قرار دهید، « بگویید چقدر خوب اتاقت را تمیز و مرتب نموده ای.»


به جای تنبیه به برقراری نظم و انضباط اصرار نمایید: نظم عبارتست از ارائه رفتاری قابل قبول که موجب یادگیری اتخاذ تصمیمات عاقلانه توسط فرد می گردد. به کودکتان برای رفتار خوب پاداش بدهید، محدودیتهایی را بسته به سن و موقعیت برای او تعیین کنید، سعی کنید به آنها القا کنید که علاقمندید آنها خود ناظم خود باشند. تنبیه فیزیکی و حتی کلامی می تواند برای کودک مضر بوده و منجر به تنزل عزت نفس در وی شود.


عدم انتقال استرسهای ناشی از محل کار به خانه و خانواده : وقتی که والدین در محیط کار با انواع استرس روبرو باشند ممکن است این استرس به زندگی خانوادگی آنها انتقال یابد و نهایتاً آنها بیشتر مستعد بحث و مجادله با فرزندان خود بوده و کمتر قادر به تحمل رفتارهای نامناسب از طرف آنها باشند. این مسئله ممکن است اثر سوئی بر روی عزت نفس کودک داشته باشد. ضروریست که نسبت به شناسایی عوامل استرس زا در مورد خود اقدام نموده و به نیازهای بهداشت روان خود توجه کنیم.


 عدم پرورش افراطی فرزندان : این سبک فرزند پروری شامل ثبت نام کودک در تعداد زیادی از فعالیتهای فوق برنامه، آموزشی ، ورزشی و مؤسسات اجتماعی است. کودکان نیاز به زمان و فضایی برای خلاقیت، فکرکردن و کشف اشیاء توسط خود دارند. فرزندپروری افراطی ممکن است به اعتماد بنفس کودک آسیب برساند، احتمالاً باعث ایجاد و گسترش افسردگی و سوء مصرف مواد شود.


برای ایجاد و برقراری نظم و انضباط به شیوه های ذیل توجه نمایید:


 انتقاد سازنده : بجای سرزنش کودک به او بگویید که چه نیازهایی ضرورت اجرا دارند. روی عمل یا رفتار متمرکز شوید. بعنوان مثال بجای گفتن « تو باز شلوغ کاری کردی؟ اسباب بازیهایت را همه جا ولو کرده ای» تمرین کنید و بگویید « این اتاق آشفته است می خواهی آنرا مرتب کنی؟ »


راهنمایی مجدد: به فرزندتان کمک کنید تا هر رفتار ناخواسته را با یک رفتار قابل قبول جایگزین نماید. بعنوان مثال اگر فرزند شما در داخل اتاق توپ بازی می کند و آنرا به اطراف پرت می کند، با او به داخل حیاط بروید و توپ بازی کنید.


 مکث : وقفه یا مکث بایستی بعنوان فرصتی برای کسب مجدد تسلط و کنترل خود توسط کودک، بکار گرفته شوند نه بعنوان فرصتی برای تربیت مجدد توسط بزرگسالان. مثلاً برای تمرکز حواس و پیشگیری از حواس پرتی کودک، 

می توان یک فاصله زمانی کوتاه از وی خواست که روبروی دیوار بنشیند . بایستی توجه داشت که برای ثمربخشی هر چه بیشتر وقفه ها رعایت تناسب و امساک در اجرای این وضعیت توسط بزرگسالان ضروری است.


علائم بهداشت روان در کودکان :


دوستانی دارد و با سایر کودکان کنار می آید.


می تواند تمرکز حواس داشته باشد و توجه اش را روی موضوعی جهت دهد.


الگوهای نسبتاً ثابتی در تغذیه و خواب خود دارد. 


علاقه و پیشرفت منطقی ( با توجه به تواناییهای خود) در مدرسه نشان می دهد.


بیشتر اوقات از جنبه های مختلف زندگی خود نظیر : خانواده، دوستان، مدرسه، ظاهرفیزیکی خود و ... احساس رضایت می نماید.


از شکستها و ناسازگاریهای کوچک بیش از اندازه مضطرب یا عصبانی نمی شود.


به سایرین احترام می گذارد.


با انرژی است و در طول روز این انرژی را حفظ می کند.


سرگرمی ها و تفریحات مختلف دارد.


 

مطالب پیشنهادی:

خطرظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامتی
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
کدامند؟
ورزشچه اثری برکاهش بیماری های قلبی و بیماریهای استخوانی
دارد؟

کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی

http://maktoobshop.com

6 سبک متفاوت فرزند پروری




 

تا حالا شده بیشتر از صد مرتبه به فرزندت تذکر بدهی و او عین خیالش نباشد؟ تا حالا شده احساس کنی به عنوان یک پدر یا مادر اصلاً دیده نمی‌شوی؟ تا حالا شده خودت را در تربیت فرزندت، شکست خورده احساس کنی؟

 

اقتدار گم‌شده

 

این روزها نه تنها برای شما مادر و پدر ایرانی، بلکه در تمام دنیا، آنچه گم شده است و کمتر یافت می‌شود، اقتدار والدین است. والدینی که به سبب محبت و دلگرمی بی حد و حصر به کودک یا دلایلی که در این مقاله ذکر می‌شود، جایگاه خود را از دست داده‌اند. حالا بعد از گذر عمری کوتاه، از اعمال بی حساب و کتاب خود پشیمان اند؛ ولی دیگر پشیمانی سودی ندارد. پس بهتر است تا کار از کار نگذشته، نوع فرزند پروی خود را بیابید و در صورت لزوم آن‌را ارتقاء دهید.

 

کارشناسان خانواده در تمام دنیا، سبک‌های فرزند پروری را به گونه‌های مختلف طبقه بندی کرده‌اند. خوب است در این مجال کوتاه، بیابیم که سبک و روش رفتار ما در زندگی - به خصوص در مقابل فرزندان - در کدام دسته‌بندی روان‌شناسان قرار دارد؟

 

برآنیم تا در این مقاله مطابق با معیارها و ملاک‌های فرهنگی، روانی، اجتماعی و دینی خانواده‌های خود، 6 سبک زندگی را مورد بررسی قرار دهیم و حاصل تربیت این خانواده را این‌گونه بشماریم :

 

افراد ناسازگار و خود‌رای

 

اولین سبکی که مورد بررسی قرار می‌دهیم، خانواده‌های سهل‌گیری هستند که اجازه‌ی هر کاری را به فرزندشان می‌دهند و آن‌ها را در محدودیت خیلی کمی قرار می‌دهند. حاصل تربیت این نوع خانواده‌ها، افراد ناسازگاری هستند که قابلیت اجتماعی خیلی کمی دارند، احترام به دیگران را نیاموخته‌اند، بسیار خودرأی و یک دنده هستند و بر رفتار خود کنترل ندارند.

 

این نوع تربیت، بابهنجارترین سبک فرزند پروری است. والدین در مقابل خواسته‌های فرزندانشان «نه» نمی‌گویند. این بدان علت نیست که خواستار آزادی و تجربه آموزی فرزندانشان هستند، بلکه به خاطر سستی اراده و ضعف در اقتدارشان می‌باشد. این خانواده‌ها از لجبازی، اصرار زیاد و غرغر کردن بچه‌هایشان می‌ترسند.

 

این‌گونه است که «فرزند سالاری» حکم‌فرما می‌شود. این نوع خانواده، بچه‌های لوس و مغروری تحویل جامعه می‌دهند؛ که قدرت سازگاری با محیط را ندارند و در مدرسه و جامعه و ازدواج و شغل خود بی تردید دچار مشکل خواهند شد.

 

افراد سر‌به‌راه و بی‌ابتکار

 

دومین نوعی را که مورد بررسی قرار می‌دهیم، نقطه‌ی مقابل آنچه در بالا ذکر شد می‌باشد. این نوع فرزند پروری، سبک مستبدانه‌ای است که شعار «این است و جز این نیست» را سرلوحه‌ی خود قرار می‌دهند.

 

فرزندان این سبک، افرادی هستند که مدام خود را با دیگران مقایسه می‌کنند. در وجود این افراد، ابتکار و خلاقیت کور شده است.

 

والدین در این سبک، مدام در تلاش اند تا قدرت و تسلط خود را حفظ کنند و هیچ‌گاه با فرزندان خود مشورت نمی‌کنند. این گونه خانواده‌ها، خانواده‌های «خودکامه» ای هستند که بیشتر در خانواده‌های «شهری» قدیم و «روستایی» امروزی دیده می‌شوند

 

در کل می‌توان گفت : این روش، عبارت است از «محدود کردن، تنبیه کردن، دستور دادن، بها دادن به کار و تلاش نه خلاقیت و فکر، حداقل مبادله‌ی کلامی و کنترل».

 

جالب است بدانید تربیت شدگان این سبک، معمولاً مورد قبول جامعه هستند و اکثریت آن‌ها از انحرافات اخلاقی به دورند. می‌توان گفت تربیت در این نوع سبک، 40 تا 50 درصد تأثیرگذار است. علت چیست؟ واضح است : زندگی با همراهیِ مدام زور و ترس و تنبیه. دست قدرتمندی که اجازه‌ی بالا آوردن سر را نمی‌دهد. سری که حق ندارد دو قدم آن طرف تر را ببیند و تجربه کند و خلاق شود و ...

 

تازه به دوران رسیده‌ها

 

در این سبک، خانواده‌های بی بند و باری قرار دارند که به زندگی خودشان اهمیت بیشتری می‌دهند. اینان در امور فرزندان دخالت نمی‌کنند.

 

این خانواده‌ها، تازه به دوران رسیده‌هایی هستند که ناگهان پول هنگفتی از طریق ارث، یا فروش مزرعه‌های روستایی، یا از طرق دیگر به دست آورده‌اند و خود را در آن گم کرده‌اند. والدین در این سبک، در پی خوش‌گذرانی خود هستند و فرزندانشان را با کیفی پر از پول رها کرده‌اند. این فرزندان به راحتی به مکان‌های پرخطر اخلاقی رفت و آمد می‌کنند و هیچ راهنما و دلسوزی ندارند.

 

حاصل تربیت این نوع سبک را می‌توان این‌گونه برشمارد : خویشتن داری کم، کنار نیامدن با مسئله‌ی استقلال، قابلیت اجتماعی کم.

 

اطاعت از روی ترس و احترام

 

این سبک فرزند پروری، مخصوص خانواده‌هایی است که اقتدار را همراه با نوعی ترس به فرزندان خود منتقل می‌کنند. حریمی آغشته از «ترس و احترام»، فاصله‌ی والدین و فرزندان را در بر می‌گیرد. این شیوه مخصوص پدرهایی است که مقدم بودند و پسرها، حق برداشتن قدمی جلوتر از پدر را نداشتند.

 

پدرهای قدیم، نه تحصیل کرده بودند نه از اصول روان شناسی سر درمی آوردند، ولی حرفشان نزد فرزندان خریدار داشت. . اگر پدر 1 بار حرفی می‌زد، فرزند آن حرف را تا 30 سال آویزه‌ی گوش می‌کرد؛ این روزها اگر پدر بیچاره 30 بار یک حرف را بزند، فرزند 1 بار هم بدان عمل نخواهد کرد.

 

این شیوه‌ی تربیت در جامعه‌ی امروزی که روند تربیت لطیف شده است و از «ترس» خبری نیست، کاربردی ندارد. این روزها عصر منطق و دلیل است. این روزها کارشناسان تلویزیون با محبت بسیار با فرزندان ما صحبت می‌کنند. این روزها مجری‌های ماهواره‌ها قربان صدقه‌ی جوان ما می‌روند. این روزها تربیت لطیف شده‌ی رسانه‌ها، جایی برای اقتدار والدین نمی‌گذارد. این روزها بچه‌ها یاد گرفته‌اند به جای «چشم» بگویند : «چرا».

 

نگارنده به هیچ وجه منکر دلیل و منطق و شک و سوال نیست، بلکه مدعی است که هیچ چیز را نباید چشم و گوش بسته پذیرفت؛ ولی این را به خوبی می‌داند که اغلب والدین خیر و صلاح فرزندشان را می‌خواهند و گاهی آنچه در خشت خام می‌بینند، جوان در آینه نمی‌بیند.

 

افرادی به سردی «غرب»

 

این سبک را می‌توان خانواده‌های «دموکرات» یا «مساوات طلب» نامید. در این گونه خانواده‌ها، افراد هم‌پای? والدین خود هستند و تفاوتی از لحاظ نقشی که ایفا می‌کنند وجود ندارد.

 

در این خانواده‌ها پدر، توصیه‌ی اخلاقی می‌کند ولی در قبال گوش دادن یا گوش ندادن فرزندشان عکس‌العمل خاصی نشان نمی‌دهند. جوان در این نوع خانواده‌ها در سراشیبی انحطاط فرو می‌رود و والدین تنها به تذکر زبانی بسنده می‌کنند. والدین آن قدر سرد و بی تفاوت هستند که ترجیح می‌دهند به جای آنکه تجربه‌ی خود را در اختیار او قرار دهند، خودش سرش به سنگ بخورد و تجربه کسب کند.

 

اگر مشورت خواهی از نوجوان، با رهبری مدبرانه همراه باشد، سبب می‌گردد آنچه مدنظر والدین است از زبان فرزند شنیده شود و عمل گردد

 

این‌گونه خانواده‌ها در کشورهای غربی بیشتر از کشور ما دیده می‌شود. بهتر است همیشه حد تعادل را در پیش گرفت : نه مثل این نوع سبک، سرد و بی تفاوت، نه مانند برخی خانواده‌های ایرانی که تمام آرزوها و آمال به دست نیاورده ی خود را در فرزندانشان می‌بینند.


افراد متکی به نفس و مسئولیت پذیر

 

آخرین و بهترین سبکی که مورد بررسی قرار می‌دهیم، سبک «قاطع و ایمان بخش» نام دارد. در این نوع خانواده‌ها والدین و فرزندان روابط صمیمی و مستحکمی با هم دارند. قوانین شناخته شده است و افراد متکی به نفس و خودمختار بارمی آیند. تذکر و نصیحت، تنها در شرایط خاص و بزنگاه، با در نظر گرفتن تمامی جوانب صورت می‌گیرد. والدین در کنار خانواده حضوری فیزیکی و رفاقتی دارند.


در اغلب این خانواده‌ها رفاه مطلق حکم‌فرما نیست. اینان معتقدند فرزندشان باید سیراب از محبت باشد، ولی لزومی ندارد که از امکانات هم سیراب گردد؛ زیرا آشنایی با سختی‌ها و راه مقابله با آن‌ها را عامل پیشرفت فرزندشان می‌دانند.

 

والدین قاطع و صمیمی در این خانواده‌ها، سکّان کشتی زندگی را در طوفان حوادث به دست می‌گیرند، مدبرانه تدبیر می‌کنند، قاطعانه تصمیم می‌گیرند و پشتوانه‌ی محکمی می‌گردند برای اهالی خانه؛ الگوی مقتدری می‌شوند برای فرزندان و مایه‌ی افتخار و مباهات خانه.

 

شور و مشورت واقعی در این نوع خانواده به چشم می‌خورد. اگر والدین اظهارنظری می‌کنند، با اقامه‌ی برهان و دلیل آن را پشتیبانی می‌کنند، تا فرزندان آن‌را با میل و رغبت بپذیرند. اگر مشورت خواهی از نوجوان، با رهبری مدبرانه همراه باشد، سبب می‌گردد آنچه مدنظر والدین است از زبان فرزند شنیده شود و عمل گردد.

 

در کل می‌توان سبک مقتدرانه را این‌گونه برشمارد : تشویق به استقلال همراه با محدودیت بر رفتارها، مبادله‌ی کلامی زیاد، گرمی و دلسوزی.

 

اینک که سبک‌های مختلف فرزند پروری در کشورمان را مورد بررسی قرار دادیم، جای خود را بیابید و در ارتقاء آن بکوشید.


 

مطالب پیشنهادی:

بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر چه تاثیری دارد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها چیست؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

http://maktoobshop.com

مهارت های فرزند پروری


مسئله فرزند پروری هیچ زمانی به اندازه امروز در موفقیت خانواده ها تاثیر نداشته است. نحوه تربیت فرزندان، رفتار نسل حاضر را شکل داده و عملکرد نسل آینده را نیز تعیین خواهد کرد و به این ترتیب بر دنیای پیرامون ما تاثیر خواهد گذاشت.

شما از صبح روز تعطیل آخر هفته وحشت دارید، هر هفته فرزندان دوازده تا هشت ساله در حین تماشای تلویزوین با هم بگو مگو و دعوا دارند. شما پیوسته به آنها اخطار می دهید که از دعوا و مشاجره بپرهیزند. اما در واقع هیچ ابزاری موثری برای پشتیبانی کردن از هشدارهای خود در اختیار ندارید.

رفتارهای خوب و بد هر دو به وسیله پاداش هایی شکل می گیرند که فرزند شما دریافت می کند. گاهی اوقات والدین به طور ناخواسته رفتار بد فرزند را پاداش می دهند. رفتار بد فرزند شما در صورت پاداش داده شدن از سوی شما یا دیگران، تقویت خواهد شد. رفتاری که پاداش داده نشده و یا تنبیه به دنبال داشته باشد، تضعیف شده و احتمال وقوع آن در اینده کمتر می شود.

 

سه قانون فرزند پروری

 

از سه قانون اساسی تربیت فرزند پیروی کنید . قوانین ساده به نظر می رسند!

1-      رفتار خوب را پاداش دهید (و این کار را بلافاصله و مکرر انجام دهید.

هنگامی که کودک شما برای انجام کاری خاص، پاداش دریافت می کند، آن رفتار تقویت می شود. این بدان معناست که احتمال وقوع آن رفتار در اینده افزایش پیدا می کند. بعضی پاداش هایی که کودکان دوست دارند: 

- پاداش اجتماعی : لبخند، بغل کردن ، دست زدن و ...

- پاداش فعالیتی : رفتن به پارک، کمک به مادر در پخت شیرینی و ....

- پاداش مادی : پول، توپ، یویو و ...

2-      ناخواسته رفتار بد را پاداش ندهید.

ممکن است فرزند شما یاد گرفته باشد که می تواند رفتن به رختخواب را با غرزدن، گریه کردنو ابزار ناراحتی به تاخیر بیاندازد. اگر در مقابل او تسلیم شده  و به او اجازه داده اید بیشتر بیدار بماند، ناخواسته او را برای گریه کردن و ابراز ناراحتی پاداش داده اید. این رفتارها به احتمال فراوان در آینده نیز تکرار خواهند شد.

3-      برای رفتارهای بد، تنبیه در نظر بگیرید. ( اما فقط از روش تنبیه ملایم استفاده کنید)

 شما گاهی اوقات نیاز دارید که از شیوه های تنبیهی ملایم برای کاهش یا حذف برخی از رفتارهای نامقبول یا خطرناک استفاده نمایید. بعضی از این شیوه ها عبارتند از : سرزنش کردن، پیامدهای طبیعی ، پیامدهای منطقی ، محروم سازی زمان مند و تنبیه رفتاری.

 

 

 

ارتباطات روشن به فرزند پروری موثر کمک می کند :

-         والدین باید در مورد اینکه کدام رفتارهای فرزندشان مطلوب و کدام رفتارها نامطلوب است، به توافق برسند. در غیر اینصورت فرزند آنها در مورد اینکه چه رفتاری از او انتظار می رود، دچار سردرگمی و در نتیجه رفتاری نامطلوب از خود نشان می دهد.

-         با فرزند خود ارتباط روشنی داشته باشید. شما و همسرتان باید با کمک یکدیگر قوانینی را که می خواهید فرزندتان به آنها عمل کند، تعیین نمایید. در صورت امکان کودک خود را برای مشارکت در تعیین و تعدیل قوانین تشویق کنید.

-         قادر باشید دستورات روشن و موثر به کودک خود بدهید. "لطفاً اسباب بازی هایت را بردار" یک درخواست ساده است. " غذا را روی زمین نیانداز" یا " بیا اینجا و کتت را از روی زمین بردار و آن را به چوب لباسی آویزان کن" دستور هستند. دستور باید روشن و صریح باشد نه مبهم و نامفهوم.

-         فرزند شما به انضباط دادن هم همانند عشق و محبت نیاز دارد. فرزند شما با دریافت عشق و انضباط از سوی شما، احترام به خود و خودکنترلی را یاد می گیرد. چنانچه مساله ای شما را از انضباط دادن به فرزندتان باز می دارد، ماهیت آن را مشخص کرده و در جهت اصلاح آن اقدام نمایید.

-          

راههای افزایش رفتار خوب

 

-         رفتار خوب فرزند خود را تشویق وتحسین نمایید.

-         نسبت به برخی از سوء رفتارهای فرزند، به طور فعال بی توجهی کنید.

-         پس از اینکه یک رفتار نامطلوب را به عنوان هدف در نظر گرفتید، رفتار خوب جایگزین آن را پاداش دهید.

-         فرزند خود را برای تمرین نمودن رفتاری که از او می خواهید یاد بگیرد، کمک نمایید.

-         والد منظمی باشید، قوانین خانوادگی روشن، امور روزمره قابل پیش بینی را وضع کرده و در فعالیتهای روزانه فرزند خود، ثبات ایجاد کنید.

-         برای فرزند خود، الگوی مناسبی باشید.

 

روش هایی برای متوقف ساختن رفتارهای بد فرزندان

 

تنبیه، یک پیامد ناخوشایند یا جریمه ای است که به دنبال یک  رفتار می اید، استفاده صحیح از تنبیه ملایم، به لحاظ هیجانی به فرزند شما صدمه نخواهد زد. این تنبیه اغلب برای بهبود رفتار ضرورت دارد. با این وجود، تنبیه شدید، طعنه و کنایه و تهدیدات خشن می توانند به عزت نفس و سلامت هیجانی او آسیب بزنند.

 

نکات عمده را به یاد داشته باشید :

 

-         پاداش دادن به رفتار خوب، آسان ترین و بهترین راه برای ایجاد رفتار مطلبو است.

-         تنبیه ملایم، به متوقف شدن رفتار بد فرزند شما کمک می کند.

-         در تنبیه کردن امساک به خرج دهید و تنها از تنبیه ملایم استفاده کنید.

-         در زمان تنبیه فرزند خود، یک الگوی منطقی و غیر پرخاشگر باشید.

-         موثرترین روشهای تنبیه ملایم عبارتند از : سرزنش، پیامدهای طبیعی، پیامدهای منطقی و جریمه رفتاری و محرومیت زمان بندی.

سرزنش : به هنگام سرزنش فرزندتان، آرامش خود را حفظ کرده و به طور مختصر دلیل آن را بیان کنید. برخی از فرزندان از سرزنش های طولانی و مشاهده ناراحتی و عصبانیت والدین خود، لذت می برند. آنها می خواهند که توجه بیشتری از والدین خود دریافت کنند. حتی اگر این توجه منفی باشد.

پیامدهای طبیعی : یک پیامد طبیعی ، رویدادی است که به طور معمول یا طبیعی ، به دنبال یک رفتار بد اتفاق می افند، مگر اینکه شما برای جلوگیری از وقوع آن پیامد، پا پیش بگذارید. به فرزند خود اجازه بدهید تا پیامد طبیعی رفتار خود را تجربه کند، مگر اینکه در این کار خطری، ایمنی او را تهدید نماید.

پیامدهای منطقی : گاهی اوقات شما نمی توانید اجازه بدهید که پیامدهای طبیعی اتفاق بیافتند، زیرا آنها برای فرزند شما خطرناک هستند. مثلاً پدر نمی تواند اجازه بدهد که علی سه ساله پیامدهای وارد شدن به سه چرخه به خیابان را تجربه کند. اما می تواند پیامدهای منطقی را به کار گیرد. پدر می تواند به سرعت سه چرخه را برداشته و علی را به مدت یک هفته از استفاده از آن محروم کند. به هنگام استفاده از پیامدهای منطقی ، شما در واقع تنبیهی را برای رفتار بد اعمال می کنید. مراقب باشید که تنبیه به لحاظ منطقی با ماهیت سوء رفتار، تناسب داشته باشد.

محرومیت زمان مند : محرومیت زمانمند بهترین روش تنبیه و مورد تائید روانشناسان است. محرومیت زمان مند، یعنی گذاشتن کودک در یک مکان کسل کننده و ملال آور، بلافاصله پس از اینکه رفتار بدی را از خود نشان می دهد. کودک تا زمانی که زنگ ساعت یا زمان سنج پایان زمان محرومیت او را نشان می دهد، باید در آنجا بماند. مدت زمان قرار گرفتن کودک در محرومیت زمان مند، یک دقیقه به ازای هر سال سن اوست. کودکان محرویمت زمان مند را دوست ندارند. زیرا هنگامی که در محرومیت زمان مند قرار می گیرند، توجه خانواده را از دست می دهند. آنها قدرت و کنترل و توانایی خشمگین ساختن و ناراحت کردن والدین خود را هم از دست می دهند. آنها آزادی برای بازی کردن با اسباب بازی ها و شرکت در فعالیت های جذاب را هم از دست رفته می بینند. محرومیت زمان مند، فوری وقاطع است. کودکان از امکان کمتری برای اجتناب کردن از آن برخورداند. معمولا فرزند شما در زمان فرستاده شدن به محرومیت زمان مند و در طول زمان محرومیت نسبت به شما برافروخته است. به طور معمول، این آزردگی پس از اتمام زمان محرومیت، به سرعت از بین می رود.

 

به یاد داشته باشید :

 

محرومیت زمان مند، به معنای محرویمت کودک از پاداش ها ، تقویت ها ، توجه و فعالیت های است که برایش جذابیت دارند.

-         محرویمت زمان مند در صورتی که به درستی مورد استفاده قرار گیرد، به لحاظ هیجانی به کودک صدمه نمی زند.

-         یک یا دو رفتار هدف ناخوشایند را برای کاهش انتخاب کنید. به این رفتارها، رفتارهای هدفمند می گویند، زیرا هدف شما تغییر دادن آنهاست. به صورت مداوم و مکرر، روش محرومیت زمان مند را در مورد این رفتارهای هدف، مور استفاده قرار دهید.

-         بعضی سوءرفتارهایی که مستحق محرویمت زمان مندند عبارتند از : کتک زدنریال قشقرق و کج خلقی، آزاد دیگران، گریه کردن به شیوه ای زننده و با صدای بلند ( به قصد) تبیه والدین، انجام کارهای خطرناک مانند وارد شدن به خیابان با سه چرخه، فحش دادن و قطع کردن مکرر صحبت های بزرگسالان پس از اینکه به او اخطار داده شده است.


مطالب پیشنهادی:

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com