(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

عمق بخشیدن به عشق و علاقه



احساس شیدایی اوایل ازدواج به مرور زمان و با رعایت یک سری امور میتواند به عشقی عمیق و پایدار تبدیل شود. در این حالت مرد از گفتن «دوستت دارم» و زن از شنیدن آن، حتی دهها سال پس از ازدواج لذت می برد،‌زیرا محبت و جذابیت متقابل در بافت صمیمیت،‌وفاداری،‌اعتماد و دوستی، عشقی قوی تر و عمیق تری راپایه گذاری می کند. 


به نظر می رسد پذیرش بی قید و شرط همسر، یک شرط اساسی روابط عاشقانه است. می توانید بدون انتقاد از یکدیگر، در زمینه های سیاسی یا درباره اشخاص نظرات متفاوتی داشته باشید. می توانید بدون قضاوت و سرزنش،‌نقاط ضعف همسرتان را قبول کنید. این پذیرفتن ها عمیقا اطمینان بخش هستند و به زن و شوهر احساسی از پذیرش خود می دهند.

البته پذیرفتن به معنای دربست قبول کردن و چشم فرو بستن بر نواقص و اشکالات همسر نیست. اما در فضای پذیرفتن می توانید به اتفاق هم با هر آنچه از به هم نزدیکتر شدن شما جلو گیری می کند بر خورد کنید. رعایت خواسته های همسر و توجه به نگرانی های او، برای ایجاد روابط بهتر ضرورت دارد. با آنکه بعضی ها طبیعتا حساس تر از دیگران هستند،‌حساسیت ویژگی پرورش دادنی است. اگر همسرتان نسبت به بعضی از رفتارهای شما حساسیت بیش از اندازه نشان می دهند، می توانید به جای آنکه موضع انتقادی یا تدافعی بگیرید،‌موضوع را از ذهن خود دور کنید. می توانید با ملایمت با همسر خود صحبت کنید و از نگرانی ها و خواسته های او آگاه شوید. 



در برخورد باواکنش های بی تناسب همسرتان خونسردی خود را حفظ کنید و بدانید که بسیاری از واکنش های نامتناسب، از نقاط ضعف بر ملا نشده فرد نشات می گیرد. علاقه نشان دادن به مسائل همسر از اهمیت زیادی برخوردار است. می توانید به سخنان همسرتان با علاقه گوش دهید که او را درک می کنید. به مسائلی که همسرتان مطرح می کند،از دریچه چشم او بنگرید و احساسش رادرک کنید. مصاحبت و همنشینی در اوایل ازدواج زیاد است، اما به نظر می رسد به تدریج و هر چه از زمان ازدواج می گذرد، این اصل مهم در بسیاری از ازدواج ها کم رنگ می شود. مصاحبت و با هم بودن یکی از سرمایه های ازدواج های موفق و عشق های بالغانه است که اشخاص می توانند به سادگی و صرفا با برنامه ریزی به آن دست یابند. کافی است به فعالیت هایی که هردو از آن لذت می برند، مانند:‌مسافرت با هم،‌رفتن به تفریح گاهها و...توجه کنند و اوقاتی رابرای آنها در نظر بگیرند. 



در برنامه های عادی زندگی نیز می توان از مصاحبت بیشتر با یکدیگر بر خوردار شد. به اتفاق برنامه تلوزیون را تماشا کردن،‌پیاده روی با هم،‌یا انجام برخی از وظایف خانه مانند: شستن ظرف ها و تمیز کردن خانه به شکل مشترک نیز می تواند موثر واقع شود. 


دوستی و رفتار دوستانه با همسر، از جمله عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی زناشویی است. اگر این خصوصیت در ازدواج ها نباشد کیفیت آنها تا حد نامناسبی کم می شود. اگر توجه کنید که همسرشما مانند سایر اشخاصی است که با آنها رابطه دوستانه دارید، می توانید با او دوستی صمیمانه تری برقرار کنید. 

خشنود کردن همسر نیز یکی از عوامل مؤثر در ازدواج های موفق است. اما خشنودی باید دوطرفه باشد. نه تنها می توانید با رفتار خود همسرتان را خوشحال کنید،‌بلکه می توانید در خشنودی ها و رضایت های او شریک شوند. کمک کردن به همسر، هدیه دادن به او و برآوردن خواسته های او از راه های خشنود کردن همسر هستند. 

حامی بودن نشانه دیگر عشق پایدار و ازدواج موفق است. در صورت وجود این صفت در شما،‌همسرتان در وقت نیاز و بروز مشکلات به شما تکیه می کند. شاید برای شما اهمیت روحیه بخشیدن به همسر، وقتی یاس و ناامیدی بر او غلبه کرده و یا حل مسائل او وقتی در محاصره انواع مشکلات گرفتار آمده است، روشن نباشد. کمک کردن به همسر در این مواقع می تواند معانی بسیار زیادی داشته باشد. با این رفتار به او می گویید که در سختی ها یار و یاور او هستید و در کنار او می مانید. 

زمینه های کاهش علاقه 

همان طور که یک سری امور می توانند سطح صمیمیت و علاقه زوجین را به یکدیگر افزایش دهند، اموری دیگری هم هستند که باعث از بین رفتن علاقه آنان به هم می شوند و زندگی خانوادگی را سرد و بی روح می کنند. شناختن آنها می تواند خانواده ها را از گرفتار شدن در دام آنها رهایی بخشد و از سردی روابط آنان جلوگیری کند. در ادامه به بیان مهمترین این عوامل می پردازد.


1.رعایت نکردن موازین اخلاقی 

از مهمترین زمینه های ایجاد کدورت و از میان رفتن علاقه میان زن و شوهر، عدم تقید به اخلاق اسلامی و انسانی از سوی زن و شوهر یا یکی از آنهاست. رفتارهایی از قبیل: توهین و بی حرمتیبه یکدیگر، تندی، بدزبانی، پرخاشگری، کینه توزی، طعنه و کنایه زدن و نداشتن روحیه عفو و گذشت و...؛ گذشته از حرمت شرعی و تاثیر منفی آن در سعادت اخروی، طرف مقابل را به شدت رنجیده خاطر می کند و اگر ادامه یابدباعث از بین رفتن علاقه نسبت به فرد بداخلاق می شود. 

درمقابل،‌رعایت اخلاق ، خوش زبانی و احترام گذاشتن به یکدیگر، علاقه زن و شوهر را به یکدیگر افزایش می دهد. امام صادق(علیه السلام) فرمودند:« صنائع المعروف و حسن البشر یکسبان المحبه و یدخلان الجنة؛ نیکی به دیگران و خوش رویی، محبت دیگران را جلب و انسان را وارد بهشت می کند.»


2. جر و بحث مدام 

دومین زمینه کاهش محبت میان زوجین،‌مشاجره و بگو مگوی دامنه دار است. هنگامی که زن و شوهر به طور مداوم درباره مسائل گوناگون با یکدیگر جر و بحث می کنند و هیچ کدام حاضر نیستند از موضع خود کوتاه بیایند و بدون رسیدن به هیچ نتیجه مشخصی مشاجره راخاتمه می دهند، رنجش و دلخوری شان نسبت به یکدیگر، تااعماق قلب آنان نفوذ کرده، محبت و علاقه میان آنان را زائل می کند. امام هادی (علیه السلام) فرمودند:« المراء یفسدالصداقه القدیمه و یحلل العقده الوثیقه و اقل مافیه ان یکون فیه المغالبه اس اسباب القطیعه؛ گفتگوهای خصومت امیز، دوستی های دیرین را از بین می برد و پیوند های محکم رازائل می کند و کمترین نکته موجود در این جدال ها آن است که هر یک از طرفین می خواهد بر دیگری غلبه کند و این خود، مایه اصلی افتراق و جدایی است.»


3. نگاه به نا محرم 

از عوامل مهم کاهش علاقه میان زن و شوهر، هوسبازی مرد(یاخدای نکرده، زن)، نگاه کردن او به نامحرم و بدتر از همه، دوستی و برقراری روابط نامشروع با نامحرمان است. این گونه اعمال،‌علاوه بر آنکه از لحاظ شرعی حرام است و عقوبت اخروی در پی دارد، لطمه های شدیدی به بنیان خانواده وارد می کند. هنگامی که مرد، به زنان نامحرم نظر می دوزد، به صورت طبیعی، همسرخود را با آنان مقایسه می کند. دراین حالت، به یقین چشمش به زن یازنانی خواهد افتاد که از همسرش جذاب تر و یا زیباتر هستند و ازاینکه این زنان همسراو نیستند یا همسرش این گونه نیست، حسرت می خورد و خود را زیان دیده می پندارد. در این شرایط، طبیعی است که از علاقه او به همسرش کاسته شود و صمیمیت و گرمی میان آنان به سردی گراید. از این روست که در روایات اهل بیت علیهم السلام، از نگاه کردن به زنان نامحرم به شدت نهی شده است. به عنوان مثال، پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«من ملا عینه من حرام ملا الله عینه یوم القیامه من النار، الا ان یتوب و یرجع؛کسی که دیده خود را از حرام پر کند خداوند دیده اش را ازآتش پرخواهد کرد، مگر آنکه توبه کند و باز گردد.»

مطلبی که درباره اثر سوء نگاه به نامحرم در روابط زوجین بیان شد، درباره دوستی یا روابط نامشروع با نامحرمان، بیشتر صادق است و بنیان خانواده را مورد تهدید قرار می دهد. به همین خاطر افراد باید به شدت از این گونه کارهای خلاف اجتناب کنند. 


4. کم رنگ شدن روابط جنسی در خانواده 

یکی ازعوامل مهم گرمی و صمیمیت زوجین با یکدیگر، رضایت آنان از روابط جنسی است. اگر زن و شوهر ازرابطه جنسی یکدیگر رضایت داشته باشند،‌به احتمال قوی از زندگی خانوادگی خود نیز راضی هستند و اگر ازرابطه جنسی خود ناخرسند باشند از زندگی خانوادگی نیز راضی نخواهند بود و راضی نبودن هر یک از زوجین در این رابطه، یعنی عدم آرامش در زندگی.

علاقه زن و شوهر به یکدیگر تا حدود زیادی به کیفیت و میزان روابط جنسی آنان وابسته است. در صورتی که یکی از همسران(‌بیشتر زن) در این رابطه کوتاهی کند و طرف مقابل (غالبا مرد) از رابطه جنسی با همسرش ناراضی باشد، این امر به کاهش علاقه و محبت او به همسر،‌اختلاف و درگیری درخانواده و گاه حتی طلاق منجر می شود. از این رو، زوجین(به ویژه زنان) همواره تامین نیاز جنسی همسررا مورد توجه قرار داده، دراین باره از خود بی میلی و سردی نشان ندهند. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:« لا یحل لامراة ان تنام حتی تعرض نفسها علی زوجها؛ برای زن، شایسته نیست بخوابد مگر اینکه خود را به شوهر عرضه کند.»



5. کنار گذاشتن همسر در تصمیم گیری ها 

برای استحکام و سعادت خانواده لازم است زن و شوهر هر دو در تصمیم گیری های مربوط به زندگی خانواده، از قبیل:‌مسائل مالی، خرید مسائل منزل،مسافرت هاو... مشارکت داشته باشند. هر یک از زن و شوهر(به ویژه مردان) بایستی از خود رایی اجتناب کرده،در امور خانه با دیگری مشورت کند و نظر دیگری را مورد توجه قرار دهد. این کار، گذشته از این که به تصمیم گیری های منطقی و درست کمک می کند، به طرف مقابل، احساس ارزشمندی و توانایی می دهد. با این کار، هر دو همسر خود را در اداره خانه سهیم می بینند و در نتیجه،محبت و علاقه آنان به یکدیگر، مرتب افزایش می یابد.

برعکس، تصمیم گیری های یک جانبه از طرف مرد یا زن، بدون مشورت با همسر، به یگانگی آن دو لطمه می زند،زیرا طرف مقابل احساس پوچی کرده، این گونه برداشت می کند که در اداره خانه جایگاهی ندارد. بدیهی است که این احساس، او را وادار می کند به سمت بی مهری و انزواکشیده شود و کم کم از همسرش فاصله بگیرد.


6. مقدم ساختن امور دیگر بر همسر درخانواده 

زن و شوهر بایستی همدیگر را بر هر چیز دیگری مقدم بدارند. مرد باید هر یک ازهمسران باید والدین و بستگان، شغل و مسائل حرفه ای و پول و درآمد را در جایگاه خود مورد توجه قرار دهند. از سوی دیگر، زن می خواهد در قلب شوهر،جایگاه خاص خود را به عنوان همسر دارا باشد. تنها در این صورت است که احساس شادابی و نشاط می کند و نهایت مهر و محبت را نثار همسر و فرزندان خواهد کرد. اما اگر احساس کند مرد زندگی اش، مثلا به والدین خود بیشتر از او اهمیت می دهد و سخن آنان را بر نظر او مقدم می دارد، از سویی احساس شکست و درماندگی می کند و از سوی دیگر،‌علاقه اش نسبت به همسر کاهش می یابد و از او فاصله می گیرد.

همچنین مرد می خواهد نفر اول زندگی همسرش باشد و زن، او رابرهرچیز و هر کس دیگری حتی والدین و فرزندانش مقدم بدارد. در برخی از خانواده ها با تولد فرزندان،‌زن تمام توجهش رامعطوف آنان می کند و ازشوهر غافل می شود؛‌دیگر به فکر شوهر و دلجویی از او و تامین نیازها و خواسته هایش نیست. 


این کار زن،‌هر چند ممکن است در کوتاه مدت از سوی مرد قابل چشم پوشی باشد،‌اما در دراز مدت،‌او را آزرده خاطر ساخته،‌باعث درگیری و مشاجره و به دنبال آن،‌کاهش علاقه میان آنان می شود. در این وضعیت،‌گاه زن و شوهر نمی دانند کجای کار آنان ایراد دارد که به درگیری و و نزاع میان آنان می انجامد. با کمی دقت می توانند دریابند که مشکل اصلی در بی توجهی به خواسته ها و نیازهای یکدیگر و توجه بیش از حد به فرزندان است.

آیا لازم است مرد محبت خود رابه همسرش ابراز کند؟



مطالب پیشنهادی:

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

 کافئین بر بدن چه اثراتی دارد؟

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com