(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

چطور می شود شوهرتان را صمیمانه بشنوید



درست شنیدن، واقعاً هنر است؛ اما هنری که می توان فرا گرفت. برای درست شنیدن می باید از اندیشیدن درباره پاسخ دادن خودداری ورزید، و به جای آن، بر درک سخن و احساس طرفی که با شما حرف می زند، تمرکز کنید.

شوهرتان را صمیمانه بشنوید

وقتی که شوهرتان به خانه بر می گردد و اتفاقی را که آن روز برایش افتاده است برایتان شرح می دهد، شما معمولاً چه واکنشی نشان می دهید؟

. برای درست شنیدن می باید از اندیشیدن درباره پاسخ دادن خودداری ورزید، و به جای آن، بر درک سخن و احساس طرفی که با شما حرف می زند تمرکز کنید

تاکنون چند بار شوهرتان مطلبی را با شما در میان گذاشته است. و شما، به جای تأیید او، از فرد دیگر حمایت کرده اید؟ برای مثال، او به خانه می آید و به شما می گوید ترفیع مقامی را که به گرفتش امیدوار بود نگرفته است. اقدام شما این است که به او بگویید:

1- او چقدر خوش اقبال است، چون احتمالاً در آن مقام چندان خشنود و راضی نمی شد؛ یا

2- رئیس او می باید دلیل خوبی برای ترفیع مقام ندادن او داشته باشد؛ یا

3- کسی که ترفیع مقام را گرفته، مدت بیشتری با آن شرکت همکاری می کرده است؛ یا

4- حالا شاید او بخواهد از این شرکت که ابلهانه اداره می شود، بیرون بیاید.

پاسخ دادن به هر یک از این عبارت ها، آشکارا نشان می دهد که شما درک نمی کنید او چه احساسی دارد. او دل شکسته است. توقع های او برآورده نشده است. واکنش شما می بایستی این گونه می بود: «چه بد! تو می بایستی خیلی غمگین شده باشد. تو خیلی کار کردی. مسئول های آن شرکت نمی دانند چقدر خوش اقبال هستند که تو را دارند.» راه حل ارائه ندهید. رهنمود ندهید.

هر گاه شوهرتان  به نزدتان می آید تا موضوعی را نقل کند، دقیقاً باخود بگویید: «الن، فقط ساکت باش! او نصیحت و پند تو رو نمی خواد. اون فقط می خواد که تو اونجا باشی و گوش بدی.»

ما همیشه سعی داریم اوضاع را بهتر کنیم واز درد وآسیب ونومیدی جلوگیری کنیم در حالیکه باید بدانیم ما قادر نیستیم این گونه به همسرمان کمک کنیم همه کاری که می توانیم انجام دهیم آن است که در کنارش باشیم به طوری که او بتواند دردش را به ما بگوید، و سپس تأیید کنیم که هر آنچه احساس می کند درست است.

به این دلیل است که بهترین درمان، بودن در میان گروهی از افراد است که با وضعیت های مشابهی که شما در آن قرار دارید، پیش تر رویارو شده اند. برای مثال، تا به حال هرگز خانه مرا دزد نزده است، بنابراین، تنها می توانم مجسم کنم که چنین وضعی برای کسی که خانه اش مورد دستبرد قرار گرفته چگونه است.

بیشتر مردم به کسی که قربانی سرقت شده است می گویند او چقدر خوش اقبال است که هنگام وقوع دزدی در خانه نبوده است، و یا اجناس با ارزش او به سرقت نرفته است و او از این بابت باید خیلی هم شکرگزار باشد. اما اگر قربانی سرقت در میان گروهی باشد که خانه هایشان مورد دستبرد قرار گرفته است، آنان می توانند تأیید کنند که خشم و نگرانی او بابت کالای به سرقت رفته نیست. او به این دلیل آن احساس ها را دارد که به حریم خصوصی او تجاوز شده است. شاید یکی از افراد گروه بگوید هر وقت کلید خانه اش را در قفل آن فرو می برد، چه ترسی وجودش را فرا می گیرد، حتی با آنکه پلیس به وی اطمینان داده است سارقان هرگز به جایی که از آن سرقت کرده اند، باز نمی گردند. امکان دارد یکی دیگر از آن افراد اعتراف کند که گر چه دستگاه های ایمنی و دزدگیرهای جدید خریده است، هنوز هم از دزد می ترسد. آنان تنها احساس هایی را که دارند با یکدیگر در میان می گذارند و فرد قربانی سرقت، با دانستن این موضوع که او تنها نبوده- و اینکه آنچه را او احساس می کند، خیلی های دیگر احساس کرده اند- احساس بهتری پیدا خواهد کرد.

ما همیشه سعی داریم اوضاع را بهتر کنیم واز درد وآسیب ونومیدی جلوگیری کنیم در حالیکه باید بدانیم ما قادر نیستیم این گونه به همسرمان کمک کنیم همه کاری که می توانیم انجام دهیم آن است که در کنارش باشیم به طوری که او بتواند دردش را به ما بگوید، و سپس تأیید کنیم که هر آنچه احساس می کند درست است

وقتی که کسی شغل خود را از دست می دهد، گفتن مطالبی از این دست کمکی به او نمی کند: «اوه، نگران نباش. با دانش و استعدادی که تو داری، خیلی زود کار دیگه ای پیدا می کنی.» یا: «این بهترین اتفاقیه که ممکن بود برات بیفته. خواهی دید. اگر یک در بسته بشه، چند تا در دیگه باز می شه.» هیچ کس قبول نمی کند که او از این بابت که امکان یافتن شغل دیگر را ندارد و یا دردی که چنین شکستی به دنبال دارد، می ترسد.

همه ما این عبارت را شنیده ایم: «گریه کردم چون کفش نداشتم، تا آنکه کسی را دیدم که پا نداشت.» اما واقعاً گمان نمی کنم کسی که دچار بحران است، با شنیدن این عبارت احساس بهتری پیدا کند.

این افراد دوست دارند  تا یک نفر پیدا شود و بگوید: «اوه، متاسفم. حتماً احساس خیلی بدی داری. چه ماجرای غم انگیزی. چه شکستی.»

ودردناک تر برای این افرادآن است که به او بگویند «بگذار موضوع فلانی و فلانی رو برات بگم»،اینجاست که طرف مقابل شما احساس می کند که شما  به شکستی که خورده است  اهمیت نمی دهید وبه عبارت واضح تر گوشی نیست تا حرف هایش را بشنود.

 

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

به فرزندان خود ماهیگیری یاد دهید.


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

به فرزندان خود ماهیگیری یاد دهید.

اخیرا گزارش شده یک ثروتمند به خاطر راحتی فرزندان و نوه هایش در سالهای اینده چندین شرکت بزرگ و معتبر تاسیس کرده اما در طب یک نسل عزیزان او کم و بیش همه چیز را از دست داده اند.

چرا این اتفاق می افتد؟ جواب این سوال ساده است.

ما والدین مثلا فداکار و مهربان، بیشتر دنبال لذت های پر درد سر و غیر منطقی هستیم تا لذت های بی درد سر و اسان، ما میخواهیم فرزندانمان چیز هایی داشته باشند که انها را خوشحال کند. مثلا یک لپ تاپ 3 میلیون تومانی در حالی که در این برحه از زمان فرزند ما نمیتواند حتی 300 هزار تومان در ماه بدست اورد. چه اتفاقی می افتد؟

این خوشحالی ها در ذهن انها ارزش کاذب ایجاد میکند و انها به داشتن این لذت های غیر منطقی و پر درد سر عطش و میل شدید پیدا میکنند. اسخ ساده ما این است که اگر به فپرزندت ماهی بدهی او برای یک روز ماهی خواهد داشت، اما اگر به او ماهی گیری یاد بدهی او هر روز ماهی خواهد داشت.

منظور ما این این که ما نباید اسایش و راحتی فرزندانمان را فراهم کنیم، بلکه این کار را باید کاملا از روی فکر انجام دهیم. ما به عنوان والدین فرزندانمان باید پول و وقت ارزشمند را در راهی صرف کنیم که به جای لذت های پر درد سر، لذت های اسان و بی درد سر را در پی داشته باشد. گاهی دلسوزی های بی مورد و غیر ضروری در حق فرزندانمان، باعث ایجاد استرس در خانواده مان میشود.

اخیرا بخش پیشگیری از مواد مخدر یک اعلان تبلیغاتی بسیار عالی منتشر کردند. در آن جمله ای از زبان یک پسر بچه 5 ساله اورده شده است. این جمله این است:"پدر لطفا امشب شام را با من بخور"

خوردن شام با فرزندتان یک لذت اسان و بی درد سر است. بر خلاف لذت های غیر منطقی و احمقانه مانند اوردن بستنی، بادکنک و اسباب بازی های گران قیمت خارجی برای او در ساعت 1 نصفه شب.

 کارشناسان معتقدند بهترین راه پیشگیری از راه یافتن مواد مخدر به خانه شما این است که بهترین دوست فرزند خود باشید و هر روز حد اقل یک وعده غذا را با او بخورید.فرزندان ما میتوانند باعث ایجاد استرس و تنش زیادی در ما شوند، بزرگ کردن بچه ها کار بسیار مشکلی است اما این سختی با لذت و رضایت همراه است. استرس ها و تنش ها بخشی از زندگی هستند و باید با ابتکار و خلاقیت از خودمان در مقابل انها محافظت کنیم.

مطالب پیشنهادی:



ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی


7 توصیه مهم برای داشتن روابط صمیمانه با فرزندان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



کودکانی که با والدین شان صمیمی هستند و از طرف آنها حمایت می شوند کمتر به مواد مخدر و الکل گرایش پیدا می کنند. نتایج پژوهش ها نشان داده داشتن ارتباط صمیمانه با والدین در دوران نوجوانی فرزندان اهمیت زیادی دارد.
با این وجود، باید برای ارتباط صمیمانه با فرزندان حد و مرز تعریف کرد. اگر بیش از حد به فرزندتان نزدیک شوید و رفتارها و اعمال شان را کنترل کنید، عدم اعتماد به نفس شان را مشاهده خواهید کرد.
نتایج بررسی ها نشان داده، والدینی که با یکدیگر مشاجره و فرزندشان را تنبیه می کنند روابط سرد و خشمگنانه ای با فرزندان شان دارند. چنین روابطی خطر اعتیاد فرزندان را به مواد مخدر و الکل افزایش می دهد.

هفت توصیه برای برقراری و حفظ روابط گرم و صمیمانه با فرزندتان :
1 - در فعالیت هایی که فرزندتان به آنها علاقه دارد - ورزش، موسیقی، هنر، تکنولوژی، سینما و ... - مشارکت کنید. سرگرمی هایی که فرزندتان به آنها می پردازد را کشف کنید تا به وسیله آنها به او نزدیک شوید.

2 - فرزندتان را تشویق کنید تا در فعالیت های فوق برنامه مشارکت کند. مشارکت در فعالیت های فوق برنامه، در حفظ تندرستی فرزندتان موثر است.

3 - هنگام گفت و گو با فرزندتان خشم تان را کنترل کنید ( به عنوان مثال: به آرامی گفت و گو کنید، سعی کنید رفتار تدافعی نداشته باشید و به حرف های فرزندتان واکنش مثبت نشان دهید.)

4 - برای حل و فصل چالش ها به فرزندتان کمک کنید.

5 - تلاش کنید با فرزندتان ارتباط صمیمانه و صحیح برقرار کنید. سعی کنید توصیه های مناسبی برای گفت و گو درباره مواد مخدر و الکل بیابید.

6 - پس از کسب موفقیت به فرزندتان پاداش دهید و تشویق اش کنید. فعالیت های او را کنترل کنید و با طرح سوالات گوناگون سعی کنید از اتفاقاتی برایش افتاده آگاه شوید. اگر چنین نکنید، مشکلات نمایان می شوند.

7 - به فرزندتان اجازه دهید مستقل بودن را تجربه کند. سعی کنید فرزندتان را به خانه علاقه مند و او را در مواجه با مشکلات یاری کنید. اجازه دهید فرزندتان با حفظ حد و مرزها همراه دوستان اش به گردش برود و تفریح کند. به او اجازه دهید تا درباره توقعات والدین اش حرف بزند و اظهار نظر کند. با این کار به او می آموزید هنگامی که از خانه و خانواده دور است اظهار نظر و از خود محافظت کند.

مطالب پیشنهادی
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟