(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

خیالبافی کودکان


برخی از روانکاوان خیالبافی را عبارت می دانند از من رانده شده که به این مخلوق ذهن او ارتباط یافته است و هم برخی دیگر آن را نوعی رجعت روانی ذکر کرده اند که در آن بازگشت خیالی و عاطفی به دوره کودکی مطرح است. در کل خیالبافی نوعی گریز روانی است که در آن تماس با واقعیت و یا روبرو شدن با مساله برای افراد مشکل است و تن دادن به این حالت برای فرد جنبه کامجویی و ارضای روانی دارد. بحقیقت روح انسانی با تخدیر خود و گریز از واقعیت می کوشد از ادراک رنج و درک ناکامی سرباز زند و از شدت احساس شکنجه و حسرت در خویش بکاهد. طبیعی است این حالت در مواردی پدید می آید که آدمی از مقابله با مشکل خود را ناتوان احساس کند.


جلوه های آن در افراد


کودکان خیالباف این حالت خود را به صورت های گوناگون متجلی می سازند. شرح و بیان همه آن چه که در این رابطه قابل ذکرند میسر نیست، آن چه با رعایت اختصار می توان مطرح کرد بدین شرح است:


۱) بصورت تصورات: افرادی که مبتلا به خیالبافی هستند تصوراتی دارند که برخی از آن ها بدین قرارند: تصور یک قهرمان شجاع، فردی ماهر با چهره ای قابل تحسین، بی نظیر و فوق العاده که همه مسایل و مشکلات او حل شده است و از عهده همه مسئولیت ها بر می آید. تصور فردی مهم از تیپ مثلاً شاهزادگان که قادر به انجام فلان کار است و با این که می داند این تصور غیر واقعی است. گاهی تصور فردی متهم که دیگران می خواهند بحساب او برسند. تصور فردی مظلوم که مورد ستم و اجحاف قرار گرفته است. تصور فردی که اگر مثلاً خرجی خود را خرج نکند و به کار اندازد صاحب میلیون ها پول و مال خواهد شد. تصور فردی مهم که همه کار از او برمی آید و می تواند به موقعیت های مناسبی برسد و قدرت همه کارها را دارد. تصور خلبانی که در آسمان در حال پرواز و مانور دادن است و دارد به نقاطی دور دست و رویایی سفر می کند. تصور فردی محبوب که همه دوست دارند او را در کنار بگیرند و وجود او را سبب سرور و شادمانی می دانند و برای او عظمتی قایلند.


 

۲) احساس آن ها: افراد خیالباف برای خود احساس ویژه ای دارند. از جمله: احساس این که بیمارند و دیگران باید از او احوال پرسند و از او مراقبت نمایند. گاهی احساس می کند که مرده است و در عالم دیگری در حال سیر است و مستحق رحمت. زمانی در عالم خیال خود را صاحب درد می داند و عملاً خویش را از جنب و جوش افتاده می یابد. گاهی در عالم خیال دچار احساسات خصمانه نسبت به همه کسانی است که نسبت به او بی مهری کرده اند. زمانی احساس ترس دارند و خیالبافی شان آن ها را تحریک می کند که شبح هایی را در ذهن مجسم کرد و از ترس آن بگریزند. گاهی این احساس را دارد که همه حیوانات و گاهی همه کفش ها و لباس ها بصورت حیوان در آمده و می خواهد آن ها را ببلعند. در مواردی احساس پرواز دارد که روی ابرها نشسته و در حال حرکت است.


۳) حالات آن ها: کودکان خیالباف حالت عادی ندارند. گاهی چنان در خیال فرومی روند که با خود می گویند، می خندند، حرف می زنند و در این راه نیروی زیادی را مصرف می کنند. در عالم خیال به دیگران پرخاش کرده و یا در ذهن خود کسی را تنبیه می کنند و در حال انتقام گرفتن از او خود را در می یابند. در عالم خیال گاهی حالت امر و نهی می گیرند و زمانی حالت دلسوزی و حالت هیجان آمیز در این رابطه و از خود احساس رضایت دارند. در مواردی این حالت را بخود می گیرند که به ارضای امیال و تمنیات خود مشغولند و اسیر دنیای خویشند تا حدی که پذیرش واقعیت برای شان دشوار است. گاهی آن ها حالت معاشرت و سخنگویی با دیگران را یافته و در عالم خیال سرگرم صحبت و معاشرت با فردی موهوم می شوند.


۴) روحیه آن ها: در حالت عادی کسلند ولی در عالم رویا و خیالبافی شادند و خرسند. خیالبافی برای آن ها پناهگاهی است که در سایه آن خود را شادان می سازند. بسیاری از آن ها روحیه کودکانه دارند، به دروغگویی معروفند در حالی که دروغ شان نوعی خیالبافی است که به صورت مرضی در آمده است. گاهی حالت خودستایی و بخود بالیدن دارند و کارها و افتخاراتی که ندارند بخود نسبت می دهند. روحیه شان روحیه ریاکاری، فخر فروشی و همراه با پرگویی و زمانی هم افسانه سازی است(که در این مورد بحث مستقلی خواهیم داشت) روحیه موفقی برای خود پدید می آورند از آن بابت که در دنیای غیر واقعی خود را به همه آرزوهای خود دست یافته می دانند و جای و مقام و لذتی خیالی برای خویش فراهم می سازند. در عالم خود فرو می روند و با خیال خویش خود را سرگرم می کنند و برای خود موجبات غرور و خود بزرگ بینی را تهیه می بینند.


۵) در روابط: این گونه افراد به خود و دنیای خویش سرگرمند و بدین نظر ارتباط چندانی با دیگران ندارند و اگر هم زمینه ای برای ایجاد رابطه فراهم شود این امر آنان را خرسند نمی سازد. گاهی برای خود هم بازی های خیالی تصور کرده و حتی به آن ها نام و شخصیت خیالی می دهند و اعمال و صفات خاصی را به او نسبت می دهند. نیاز به فردی یا شیئی دارند که نقش مستمع را برای آن ها بازی کند و مطلب شان را بشنود و این خود وسیله ای برای سرگرمی است. به سختی می توانند با مردم در آمیزند و مشکلات زندگی مردم را حل کنند. نقشه های افراطی و خیالی دارند که با واقعیت تطابق ندارد. و بالاخره خیالبافی بحقیقت وسیله ای است برای قطع رابطه با افراد و پدیده ها بگونه ای که تدریجاً از همه می گسلند و تنها به خود و اشیاء خود می پردازند.


تحلیل این جلوه ها


جلوه های فوق نشان دهنده میلی ناهشیار به حل و رفع مشکلات، و برون ریزی نگرانی ها و در کل تخلیه خویش است. صورت های ذهنی که آنان برای خود درست می کنند ممکن است دارای ارتباط منطقی بوده و از واقعیت به دور باشند. جلوه های فوق در آدمی نشان می دهد که او چه می خواهد، از چه چیزهایی رنج می برد، چه مسایلی در ذهن او به عنوان مسایل اصلی و اساسی مطرح است. اینان مصداق این نیم بیتی هستند که: شتر در خواب بیند پنبه دانه. در مواجهه با واقعیت ها ناتوانند و بدین نظر در عالم خیال خود را سرگرم حل مشکل و خود را در آن موفق و پیروز بحساب می آورند. خیالبافی ها اگر مکرر و پی درپی باشند مبین احتیاجات شدید و ناراحتی های شخص است و هنوز یاد نگرفته است که چگونه با مشکلات کنار بیاید و به چه صورتی آن ها را حل کند و ضروری است به او رسیدگی شود.


دسترسی به مطالب علمی  در سایت

http://maktoobshop.com