(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

آیا برای خوشبختی لازم است همیشه به هم بچسبیم؟



برای خوشبختی لازم است همیشه به هم بچسبیم و فرصت نفس کشیدن را هم از هم بگیریم....

هندوانه

زمان از جمله عناصری است که همه ما با آن سر و کار داریم مثل ماهی هایی که در آب غوطه ورند، ما هم در زمان غوطه وریم و مثل ماهی های آکواریومی که هر روز آب آن ها تازه می شود ما هم هر روز، زمان مان تازه می شود. روز قبل را از ما می گیرند تا روز بعد را به ما بدهند، ما زمان های محدودی را در اختیار داریم. ثروتمند و فقیر و پادشاه و گدا هم ندارد. مثلا اگر برای کارمندی که حقوق اش در ماه یک میلیون تومان است روز 24 ساعت است برای یک میلیاردر هم زمان همان 24 ساعت است و او حتی اگر بخشی یا همه دارایی اش را هم صرف کند نمی تواند یک دقیقه به زمان خود بیفزاید. زمان اندوختنی نیست و نمی توانیم مثلا جایی ترشی زمان بیندازیم. مثلا زمان را لای آب نمک بگذاریم تا برای مدت ها بماند یا نگهدارنده ای چیزی به زمان اضافه کنیم که امروز ما کش بیاید چون امروز به ما خوش گذشته به واسطه نگهدارنده ای قوی همچنان امروز را نگه داریم.

وقتی این عبارت ها را در ذهن مرور می کنیم می بینیم زمان مثل ماهی، لیز و مثل آدم برفی در معرض آب رفتن است از سوی دیگر زوجی که می خواهند زندگی آرام، پوشاننده و پیش برنده ای را با هم تجربه کنند بخواهند و نخواهند سر و کارشان با زمان می افتد.

 

دیگرانی که از قاچ های زمانی ما سهم می برند

در آغاز زندگی مشترک، زوج ها به خاطر آن که بیشتر در فضای مهیج و عاطفی - جنسی قرار دارند معمولا کم تر به نقش فردیت توجه نشان می دهند و اگر بتوانند دوست دارند حتی وقتی خوابند راهی برای ورود به دنیای همدیگر داشته باشند یعنی حتی در زمان های خواب هم همدیگر را تنها نگذارند. مثلا اگر قبل از خواب دست هایشان در دست همدیگر است به محض سنگین شدن پلک ها و ورود به دنیای خواب هم دست هایشان در دست همدیگر باشد و در خواب هرچه می بینند و هر کجا که می روند با هم باشند و تجربه مشترکی را از سر بگذرانند.

اگر زمان را یک "هندوانه" تصور کنیم و وابستگی هایمان را یک "مهمانی" فرض بگیریم عاقلانه و منطقی و مودبانه نخواهد بود که دو نفر در یک مهمانی بنشینند و جلو چشم جمع یک هندوانه را قاچ کنند و همه قاچ های هندوانه را خودشان بخورند

خوشبختانه دنیای خواب یک دنیای کاملا فردی است و زوج های عاطفی- احساسی ما هم نمی توانند به این دنیا کلک بزنند، به خاطر همین هرچقدر هم که تمرین کنند هر کسی خواب های خاص و متفاوت خودش را خواهد دید. پس به مرور زمان این زوج ها حس خواهند کرد که تنها شدن نه تنها در دنیای خواب حتی برای بیداری هم ضرورت دارد و قرار نیست ما همه زمان هایمان را به هم اختصاص دهیم.

تازه این وقت هاست که آن ها می فهمند اگر زمان را یک "هندوانه" تصور کنیم و وابستگی هایمان را یک "مهمانی" فرض بگیریم عاقلانه و منطقی و مودبانه نخواهد بود که دو نفر در یک مهمانی بنشینند و جلو چشم جمع یک هندوانه را قاچ کنند و همه قاچ های هندوانه را خودشان بخورند. این است که زمان را بین فردیت، روابط خانوادگی، فامیلی، همسایگی و دوستان قاچ می کنند و سهم هر کسی را می دهند.

 

یک دقیقه وقت داری؟

گاهی تصور اولیه زوج ها از محبت و عاطفه این است که دایم به همدیگر بچسبند. این یک تصور خام است. یک زوج می توانند کنار هم باشند حس بسیار خوبی داشته باشند اما در آن زمان هر کسی کار مطلوب خود را انجام دهد. این به معنای آن نیست که یک زوج نباید هیچ کار مشترکی را با هم انجام دهند. اما به این معنا است که اگر مثلا در یک زمان واحد، یک طرف رابطه کتابی می خواند و طرف دیگر رابطه نقاشی می کشد حس کنیم شکافی بین آن دو افتاده است. آن لحظه زن از کشیدن نقاشی لذت می برد و مرد از خواندن کتاب. اما فرض کنید مرد به اجبار بخواهد زن را در لذت خواندن کتاب سهیم کند یا زن بخواهد مرد را دایم در جریان پیشرفت لحظه به لحظه نقاشی اش بگذارد. واقعیت آن است که این تجربه چندان خوشایند نخواهد بود.

اگرچه در روزهای آغازین زندگی مشترک ممکن است این با هم بودن های زمانی جذاب به نظر برسد اما دیر یا زود به تجربه ای کسالت آور تبدیل خواهد شد. این به آن معنا نیست که طرفین، همدیگر را در آن زمان اصلا در جریان کارهای هم نگذارند اما ظرافت هایی در این باره لازم است. مثلا زن درست در لحظه ای که فکر می کند حالا ارزش اش را دارد بوم نقاشی را به طرف مرد بگیرد و تجربه رنگ و قلم و هنرش را روی بوم به مرد نشان دهد این کار را انجام می دهد یا مثلا مرد بعد از خواندن 50 صفحه از یک رمان به پاراگرافی یا سطری می رسد که بسیار مشعوف کننده و جالب توجه است، به زن می گوید یک دقیقه وقت داری؟ یک دقیقه هم که می گوید واقعا یک دقیقه است. یعنی مرد با خود می سنجد که خواندن پاراگراف مورد نظرش چقدر زمان می برد؟ یک دقیقه کافی است؟ کافی است. پس به زن می گوید یک دقیقه وقت داری؟ زن  قبول می  کند و آن دو در یک دقیقه تجربه ای لذت بخش یا قابل تأملی را از سر می گذرانند.

 

ظرافت های زمانی در طرح مسایل زوجین

بسیاری از اختلاف هایی که میان زوج ها پیش می آید به خاطر اهمیت ندادن به موضوع زمان است. اگر دقت کنید خیلی از گره های ارتباطی زوج ها زمانی پیش می آید که زمان خوبی برای بررسی یک موضوع انتخاب نشده است. مثلا وقتی یک زن احساس می کند مرد در آن لحظه تمرکز کافی ندارد - با توجه به "زبان بدن" و شناختی که از حرکات و رفتار مرد دارد- با این همه در آن لحظه از او مطالبه تمرکز می کند یا مرد دقیقا لحظه ای که می داند حساسیت زن در آن لحظه، اجازه بررسی منطقی تر آن موضوع را نخواهد دارد با این همه شروع به باز کردن صورت مسأله می کند.

در بخش های آتی تلاش می شود ادامه این مبحث از سر گرفته شود.

http://www.tebyan.net/


مطالب پیشنهادی

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

عوارض شیرین کننده های بدون کالری چیست؟

ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

http://maktoobshop.com

عوامل خوشبختى


هر زن و شوهرى بدون استثناء مى خواهند زندگى مشترک با صفا و لذتبخش و سعادتمندى داشته باشند
هر زن و شوهرى بدون استثناء مى خواهند زندگى مشترک با صفا و لذتبخش و سعادتمندى داشته باشند و براى یافتن چنین سعدتى، به دنبال عوامل خوشبختى و سعدت مى ورزند: سؤ ال مى کنند، مى اندیشند، کتاب مى خوانند و مشورت مى کنند تا به مقصود خود برسند. حتى دیدم که این سؤ ال را در رسانه هاى گروهى مطرح کرده بودند و جوابهاى متعددى از این قبیل آمده بود:
 
عوامل خوشبختى عبارت است از:
 
تفاهم، صداقت، عقل و تدبیر و... همه اینها نظراتى بسیار درست و مفید و سودمند است، ولى دو عیب کوچک دارد: اول اینکه کلى گویى است و مردم در تطبیق این کلیات با مصادیقش ‍ دچار اشتباه مى شوند؛ دوم ایتکه وساوس شیطان در کار است و بعضى از مردم در عین حال که مى دانند و یقین دارند که صفا و صداقت و وفا بهتر از دورویى و دروغ و خلف وعده است، ولى روحیات زشتى که در وجود آنها ریشه دوانیده است- مانند حرص و تکبر و خود محورى و شهوت پرستى- نمى گذارد آنان به راه صدق و صفا بروند و طریق مسالمت و وفا بپیمایند. نویسنده در این درس شاید بتواند عیب اول را تا حدودى رفع کند و در مسائل خانوادگى وارد جزئیات شود- نظیر سلام کردن به نام خوب صدا زدن و به استقبال رفتن و مانند آن که در جلد اول بیان کردیم- ولى نسبت به عیب دوم کاملا اظهار عجز و ناتوانى مى کند. نه تنها نویسنده حقیر و بى بضاعت در این میدان کمیتش لنگ است، که حتى پیعمبران الهى و سرسلسله آنها که اشرف کائنات بود و در تبلیغ و دعوت به سوى حق، آفریدگار جهان آفریده اى مانند او ندارد، از به راه آوردن امثال ابوجهل و ابولهب اظهار عجز نمود تا آنجا که فرمود: انک لا تهدى من اءحبیث.(1)
 
خدایا! بر روى این تربت پاک تو که آدمیزادگان دو پاى بدتر از حیوانات چارپایى زندگى مى کنند، سوگندت مى دهیم که دلهاى ما را در معرض آن وساوس خطیر قرار مده.
 
و اما اشکال اول به این شکل رفع مى شود که ما را در کلیات به نمونه ها و مصادیق اشاره کنیم و لذا در اینجا به طور فشرده عوامل خوشبختى را متذکر مى شویم و تقریبا این درس را مى توان چکیده این دو جلد کتاب تلقى کرد. به طور کلى عوامل مذکور بعضى مربوط به قبل از ازدواج و برخى مربوط به بعد از ازدواج است.
 
1. گذشت و اغماض 
بیشترین سفارش اسلام در امر همسرى، گذشت و اغماض هر یک از زن و شوهر در لغزشها، کج خلقیها و اشتباهات یکدیگر است؛ زیرا خداوند متعال شاید زن و شوهرى با وحسات و طرز تفکر کاملا یکسان در روى زمین خلق نکرده باشد. عفو کثیر از صفات خداوند حکیم است که مؤ منان را به این خصلت سفارش کرده است.(2) عفو از روشهاى تربیت و مایه کمال روحى عفو کننده و عفو شنونده است و از سایر شیوه هاى برخورد مثل انتقام گرفتن، به رو آوردن و منت گذاردن، حکم و داور برگزیدن و دیگران را دخالت دادن، دادگاه رفتن و دادخواست نوشتن، از دیگران راه حل خواستن و در دل کردن و خلاصه از هر راه حل دیگرى بهتر و زودتر زن و شوهر را به خواسته و هدفشان مى رساند.
 
زن و شوهر؛ مدت کوتاه خواستگارى و حتى در مدت ببن عقد تا عروسى نمى توانند به طور کامل یکدیگر را درک کنند و لذا در این مدت باید در کلیان و اصول زندگى به تفاهم برسند (مثا دختر یا پسر قبل از ازدواج باید بداند که همسرش به احکام الهى حداقل در سطح انجام فرایض و ترک محرومات مقید و از اخلاق سالم و عفت و نجابت خانوادگى برخوردار است و در هر مورد که اختلاف نظر پیدا شد هر دوى آنها به حکم خداوند عمل مى کنند)؛ بعد از ازدواج در سایر مسائل با شیوه هاى دیگر مثل گذشت و اغماض بین خود به تفاهم برسند.
 
یکى از مصادیق گذشت و اغماض این است که در برگزارى مجلس عروسى اگر فامیل زن به فامیل شوهر مى گویند ما میهمان زیاد داریم، زیاد غذا بپزید و بعد آنها هم مى پزند اتفاقا میهمانها نمى آیند، این امر موجب دلتنگى نشود و گله نکنند که شما که مى دانستید میهمانها نمى آیند چرا گفتید، یا چرا زیاد دعوت کردید و غذا کم آمد.
 
2. صداقت 
دختر و پسر از لحظه خواستگارى تا آخر عمر باید بدانند که هیچ کس ‍ دلسوزتر از شریک زندگى آنها نیست و دلسوزى وقتى محقق مى گردد که صداقت و راستى در کار باشد. بخصوص در فاصله عقد و عروسى که هر یک از آندو با تیز بینى و فراست و کیاست فوق العاده مى خواهند همسر آینده خود را بشناسند، باید ادعاها مبالغه ها و سخنان اغراق آمیز از میان برود و آن طور که هستند خود را وانمود سازند تا بتوانند به آنچه مى گویند در زندگى آینده خود تحقق بخشند و اعتماد یکدیگر را جلب نمایند، نه اینکه مانند رئیس جمهورهاى کاندید شده پشت به خدا و ملت کنند که ابتدا در باغ سبز و سرخ نشان بدهند و یک هفته بعد از انتخابات همه وعده ها را زیاد ببرند.
 
3. نظر خواهى از پدر و مادر 
موافق بودن پدر و مادر با ازدواج فرزند نقش مؤ ثرى در خوشبختى زوجین خواهد داشت. زیرا به طور طبیعى هر انسانى دوست دارد فزندش رفتارى داشته باشد که مورد پسند اوست. بنابراین، فرزند باید به هر شیوه اى که خود بهتر از دیگران مى داند نظر والدین را در ازدواج تاءمین کند، همان طور که خودش دوست دارد در آینده عروسش یا دامادش مورد پسندش باشد؛ البته نه آن طورى که خودش ناراضى باشد. خلاصه رضایت پدر و مادر از فزند در خوشبختى او بسیار مؤ ثر است.
 
4. تلاش و کوشش مرد 
این عمل در تاءمین نیازهاى مالى خانواده بسیار مؤ ثر است و زن را نیز دلگرم مى کند و او نیز متقابلا وادار به فداکارى در حق همسر و فرزندان و تاءمین آسایش بیشتر خانواده در داخل منزل مى شود.
 
5. خواسته ها و توقعات مناسب 
مسلم است که انسان در اوایل جوانى از تجربه و درآمد و دارایى و احتمالا سطح تحصیلات پایینى برخوردار است و به تدریج همه اینها افزایش ‍ مى یابد. لذا توقع داشتن منزل شخصى و وسایل منزل و اتومبیل در ابتداى زندگى خواسته معقولى نیست، همان طور که پدر و مادر انسان نیز در ابتداى زندگى زناشویى خود چنین نبودند.
 
از این رو، عروس و داماد عاقل، از زندگى، ضمن پذیرفتن این واقعیت باید با متانت و تلاش و الگو قرار دادن تجارب بزرگان و خردمندان و حل کردن مشکلات با همفکرى و درک اوضاع فعلى جامعه، زندگى خود را از لحاظ مالى، علمى، دینى و اخلاقى به سطح مطلوب برسانند.
 
جهت اختصار، سایر عوامل خوشبختى را به طور گذارا اشاره مى کنیم:
 
6. زن و شوهر باید از زمان خواستگارى آمادگى کامل براى زندگى زناشویى داشته باشند و در این مورد از یکدیگر نظر خواهى کنند. بسیارى از پدر و مادرها مى خواهند دخترشان را در حین تحصیل عروس کنند، در حالى که فرزندشان آمادگى و رضایت کامل براى ازدواج ندارد.
 
7. به کفویت و هماهنگى فکرى و روحى به طور دقیق توجه کنند. مثلا برخى از پسران به نظافت در حد لازم اهمیت نمى دهند و ممکن است کفو همسرشان نباشند، یا بعضى از دختران به ساده زیستن و حذف زوائد مقید نیستند و لذا امکان دارد کفو همسرشان نباشند.
 
8. ارتباط عروس و داماد قبل از ازدواج امرى نکوهیده است و چه بسا کار را به طلاق بکشاند.
 
9. زن و شوهر باید در انجام کارها به یکدیگر کمک کنند تا بتوانند به طور واقعى شریک غم و شادى یکدیگر باشند: با هم کار کنند و با هم خسته شوند و با هم چاى بخورند و رفع خستگى کنند.
 
10. زن باید از همسرش اطاعت کند بجز امورى که خلاف شرع است، مانند بى حجاب از خانه بیرون آمدن و مخالطت با نامحرمان و دوستان شوهر.
 
11. عوامل موقعیت دیگران را الگو قرار دهند.
 
12. نسبت به رفتار یکریگر زود قضاوت نکنند.
 
13. زن و شوهر باید زبان یکدیگر را بفهمند.
 
14. زن و شوهر باید به دخالتهاى دیگران بى اعتنا باشند.
 
15. با یکدیگر با نرمى و ملایمت سخن بگویند و به طور متقابل به یکدیگر احترام بگذارند.
 
16. باید سعه صدر داشته باشند و از خطاها یکدیگر بگذرند؛ یعنى براى یکدیگر همچون آینه باشند: نکات مثبت یکدیگر را تکرار و نکات منفى را فراموش کنند.
 
17. هر یک از زوجین باید نقاط ضعف خود را شناخته، در صدد اصلاح آنها برآید.
 
18. در خوشى و ناخوشى با هم همدرد باشند.
 
19. اختلاف را بین خود حل کنند و به بیرون نکشانند و نیز کینه به دل نگیرند.
 
20. خطاهاى یکدیگر را به کنایه بفهمانند و به رخ نکشند.
 
21. زن براى شوهر خرج تراشى کند و همچشمى با دیگران نداشته باشد و نگوید: قربون بند کیفتم تا پول دارى رفیقتم.
 
22. به نظم و ترتیب در امور زندگى توجه داشته باشند و براى همه کارهاى لازم مانند انجام فرایض و عبادات، دیدن فامیل و دوستان، تفریح و گردش ‍ و سفر، کارهاى روز مره و خصوصا تربیت فرزندان وقتى را تعیین نمایند.
 
پی نوشت ها:
1. قصص / 56.
2. و لیعفوا و لیصفحوا ألا تحبون أن یعرف الله لکم (نور / 2