ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اولا" : اصلا مهم نیست لباسی که می پوشیم مارک دار باشه گرون باشه از فلان مغازه یا مرکزخرید معروف خریده باشیم یا خیلی اسم در کرده باشه و علی آخر .... این اصرار ورزیدنی که ما فقط مارک دار ما فقط گرون می خریم خاص دو گروه از افراده : یک : افرادی که هیچ سلیقه و سابقه ای در لباس خوب پوشیدن ندارند و فکرمی کنند اگر چیز گرونی یا از جای معروفی بخرند پس خیلی شیکه ؛ معیارشون گرون بودنه .... گروه دوم : افرادی که کمبود دارند ؛ اینها هم هیچ سابقه ی خوب پوشیدن یا امتیازی ندارن تازه به پولی رسیدن و " اصرار" بر خرید چیزهای مارک دار و گرون دارند تا مثلا با کلس و متمایز از دیگران به نظر بیان و کمبودهای گذشته را با نمایش گذاشتن جبران کنند ....
دوما" : البته من هیچ اشکالی در خریدن چیزهای مارک دار یا گرون نمی بینم کما اینکه خودم عاشق کیف های لوئی ویتان یا گوچی یا عطرعینک آفتابی ساعت یا لباس ورزشی مارک دار هستم اما بعضی به این کار " اصرار دارند" ... این فرهنگ نوکیسه هاست ... که دارن در جامعه اشاعه اش می دن ... متاسفانه فروشنده ها هم به این کار دامن می زنن ... یادتون باشه هرچیزی که شما خریدین اگر در ترکیبی هماهنگ به کار برده بشه ؛ شیک و متناسب دیده می شه .. ولو مارک دار نباشه یا از فلان مرکز خرید گرفته نشده باشه ...
خیلی سال پیش که تب چیزهای مارک دار هنوز به این شکل فراگیر نشده بود و هنوز پای همه مردم به غرب باز نشده بود .... یه آشنائی داشتیم تو خیابون فرشته بوتیکی داشت ... این آقا خیلی با تمسخر تعریف می کرد لباس هائی که ازتولیدی های دست چهارم با مارک های چیپ از کشورهای اروپائی وارد می کرد و با قیمت های سرسام آور – شاید بدون اغراق به قیمت امروزی مثلا 700 هزار تومن یه پلیور یا بلوز معمولی! – خیلی با موفقیت تو بوتیکش می فروخت به صرف این که خارجیه ؛ مارکش معروفه ! و به قول خودش آدم های تازه به دوران رسیده ی هیچی ندان با سکوت ورضایت کامل بدون هیچ واکنش تعجبی ! لباس هائی را که به نظر خودش هم قیمت هاش مسخره بود !!!! می خریدن ..... پس سعی کنیم گول تعظیم و تعریف و قاطعیت و پز و قیافه فروشنده را نخوریم ؛ گول مارک های قلابی که روی لباس هاشون می زنن و قسم و قرآنی که می خورن نخوریم یا گول ویترین هائی که می چینن ؛ خودمون کیفیت جنس را تشخیص بدیم ولو روش صدتا مارک گپ و آرمانی یا بنتون و غیره هم زده باشه ....
پس چی مهمه :
1- لباسی که می پوشیم مناسب هیکل و انداممان باشه
2- مناسب سن و مکانی که می ریم باشه
3- از نظر رنگ و جنس و غیره هماهنگ باشه
مورد اول : هیچوقت براساس این جمله که " دوست دارم " لباس نپوشیم ..... مثلا وقتی چاق یا درشتیم از رنگ های سفید و روشن ؛ زیاد استفاده نکنیم چون رنگ سفیدو دوست دارم ... یا اگر کمر پهنی داریم روی لباسمون کمربند نبندیم چون کمربند دوست دارم .... یا اگر قد کوتاهی داریم شلوارهای برمودائی وسه ربع استفاده کنیم چون این شلوارها را دوست دارم ؛ یعنی ما با انتخاب درست لباس می تونیم عیب های معمولی هیکلمان را نمایان نکنیم و متناسب به نظر بیاییم .. تو چشم نزنیم ....
مورد دوم : مناسب لباس بپوشیم یعنی اگر سن و سالی از ما گذشته و این گذران کاملا در اندام ما نمایان هست اصلا جالب نیست مثلا از دامن های کوتاه استفاده کنیم یا لباس های یقه خیلی بازیا بدون آستین یا کاپشن های چرم پر از دگمه یا شلوار های جین پاره بپوشیم .... اگر خانمی دارای عروس داماد هستیم باید مثل یک خانم شایسته و برازنده لباس بپوشیم نه هرطورخواستیم .... یا برعکس اگر دخترخانم جوانی هستیم باید مناسب یه تین ایجر لباس بپوشیم نه مثلا کت و دامن بپوشیم و آرایش خیلی غلیظ بکنیم ....
برای یه دختر خانم محصل بهترین آرایش سادگیه ... سادگی به این معنا نیست که هیچ کاری نکنیم بلکه یه بلوز شلوار معمولی ولی هماهنگ ؛ موهای جمع کرده یا باز یا حتا فرکرده با گردنبند و دستبند و کیف و کفش متناسب حتا با آرایشی خفیف یا پنهان می تونه سادگی باشه .... کمااین که همه می دونیم درمناطق غیر آسیائی اصلا از دیدن یه جوان آرایش کرده خیلی تعجب می کنند چرا که آرایش در آن جاها فقط خاص خانم های خیلی مسنه و نه حتا میانسال ....
برای یه دختر خانم تین ایجر مثلا پوشیدن جین مناسب تره تا شلوارهای پارچه ای یا کفش های تخت و کلا تیپ اسپرت و کجوآل به مراتب شیک تره تا کفش های پاشنه بلند و لباس های خانمانه .... و مهمتر از همهمتناسب با محلی که هستیم لباس بپوشیم یعنی لباس و مانتوی محیط کارمان قطعا باید با مانتوئی که باهاش مهمونی می ریم یا خیابون می ریم فرق داشته باشه ساده تر و رسمی تر باشه ... همینطور آرایشی که ما در مهمونی می کنیم نباید همون باشه که باهاش خیابون می ریم .... اگر این هماهنگی ها و تناسب رعایت بشه همه چیز زیبا دیده می شه و .... تو چشم نمی زنه !
مورد سوم : هماهنگی در رنگ و جنس لباس و کیف و کفشمان والبته سایر تزیینات.... قبلا محدودیت ها خیلی بیشتر بود اما حالا هیچ قاعده ای وجود نداره مثلا قبلا در زمستان رنگ سفید را فقط می شد برای پالتو پوشید اما حالا کت و کفش و حتا شلوار سفید هم در پاییز و زمستان می شه پوشید یا قبلا رنگ کیف و کفش ها در مهمونی رسمی باید هم رنگ می بود یا با شلوار جین بلوز یا تاپ حریر کسی نمی پوشید همینطور با چکمه پیراهنی از حریر نمی پوشیدن اما حالا چرا و شیک تر هم دیده می شه .... ا
ما در هماهنگی رنگ ها باید خیلی دقت کنیم ... رنگ لباس یا مانتویی که می پوشیم با روسری یا تزییناتی که استفاده می کنیم هماهنگ باشه ... هماهنگ به این معنا نیست که همه را یه رنگ بپوشیم – بلکه این کار عین بی سلیقگیه – ( دوعکس پایین یکی لباسی است که با تزییناتش همه یک رنگ هست و دوم لباس وتزییناتی که با رنگ های دیگر ست شده ...به نظرتون کدومشون شیک تره ؟) ....
هماهنگ یعنی رنگ ها به هم بخورن حتا اگر با هم درتضاد باشن یا به اصطلاح کنتراست داشته باشند .... مثلا قبلا با رنگ کرم حتما قهوه ای ست می کردن اما حالا سبزیشمی ؛ بنفش ؛ طوسی تیره ؛ آبی تیره یا حتا سفید – که بسیارهم شیکه – ست می کنند ...
معمولا تعداد ست کردن رنگ ها ؛ برای لباس های رسمی باید بین 2 الی سه رنگ باشه ولی برای لباس های اسپرت می تونه تا چهار رنگ هم باشه .....
این بخش بحث کامل تری را می طلبه که انشاا.. بعد پست های جداگانه براش می گذارم ....