بهترین هدایا برای کودکی که کمتر ما را می بیند
هدیه اول: شام، یک رویداد خانوادگی: زمان شام، تنها زمانی است که تمام افراد خانواده دور هم جمع می شوند و حس ارتباط و پیوند واقعی در بین آن ها به وجود می آید که مسلما بدون آن، کودکان احساس انزوا و تنهایی می کنند. برای دست یافتن به نتیجه بهتر، هنگام صرف شام تلویزیون را خاموش کنید و تا همه سر سفره حاضر نشده اند، غذا را شروع نکنید. اگر فرزند نوجوانی دارید که مشغول صحبت با تلفن است و شما بدون حضور او شام تان را صرف کنید، در واقع نشان دادهاید که وی ارزش منتظر شدن را نداشته است. به همین ترتیب همه باید صبر کنند تا آخرین عضو خانواده نیز غذا را تمام کند زیرا شام یک رویداد خانوادگی است. اگر راهی برای شام خوردن دسته جمعی وجود نداشته باشد، یک وعده غذای بیرون در روزهای تعطیل راه حل خوبی است.
هدیه دوم: کتاب خواندن برای کودکان یا همراه آنان: همراهی با کودک در مطالعه کتاب، علاقه شدیدی در او به وجود می آورد. کودکان عموما در طول تعطیلات تابستانی، فرصت های یادگیری را از دست می دهند اما والدین می توانند به راحتی از این بطالت وقت جلوگیری نمایند. مثلاً می توانند هر شب برای کودکان خود کتاب بخوانند و حتی بعد از آن که کودک توانایی خواندن را کسب کرد، این کار را ادامه دهند. یکی از متخصصان روانشناسی معتقد است«برای کودکان برنامه کتابخوانی در نظر بگیرید که طبق آن هر هفته یک کتاب برای آن ها بخوانید یا آنان را به کتابخانه ببرید. هم چنین می توانید در انتخاب موضوع مورد علاقه به کودک کمک کنید و در پایان هفته در مورد کتابی که مطالعه نموده، به بحث و گفتگو بپردازید.»
هدیه سوم: تماشای جمعی تلویزیون: تماشای تلویزیون به همراه سایر اعضای خانواده می تواند راه را به منظور بحث و گفتگو در مورد موضوعات پیچیده و دشوار اما مهم با کودکان هموار سازد. برنامه هایی را انتخاب کنید که امکان تماشای آن ها به همراه کودک وجود داشته باشد که البته این انتخاب به سن کودک بستگی دارد. هنگامی که برنامهای را نامناسب تشخیص می دهید، می توانید بحثی را با کودک آغاز کنید و از او بپرسید در مورد آن چه که در تلویزیون دیده است، چه نظری دارد. مادری می گفت که نگاه کردن به برنامه های تلویزیونی حتی آن ها که مورد علاقه او نیستند، روش مناسبی برای انتقال ارزش ها به کودک می باشد.
هدیه چهارم: گوش کردن به اظهارنظرهای کودکان: گوش کردن به صحبت های کودکان به عمیق ترین شکل ممکن چنین می رساند که به آن چه می گویند ارزش قائل هستید و به آنان علاقه مندید. تحقیقات اخیر نشان می دهد که نخستین راه برای جلوگیری از بروز رفتارهای پرخطر در سنین نوجوانی، ایجاد نوعی رابطه است، به طوری که نوجوان احساس می کند که می تواند به راحتی با شما صحبت کند. اگر همه مشکلات کودکان برای آنان حل شود، هرگز نخواهند آموخت که مستقل فکر کنند و برای خود تصمیم بگیرند. بهترین روش برای تضمین ارتباط و اتحاد خانوادگی، تنظیم برنامهای است که بر اساس آن هر هفته یک نشست خانوادگی تشکیل شود. به عنوان مثال تبادل نظر در مورد مقررات موجود در خانواده و تصمیمگیری در زمینه فعالیت های هفته آتی و نیز گفتگو در مورد تعیین جایی برای رفتن به تعطیلات، می توانند موارد خوبی برای نشست خانوادگی باشند.
هدیه پنجم: رعایت انضباط: همه بچه ها تصور می کنند که می خواهند مسئول باشند و قدرت داشته باشند، اما در اعماق وجودشان واقعا نمیخواهند. کودکی که به اندازه کافی با مقررات انضباطی مواجه نیست، قلبا نگران است که اگر همه کارها را خراب کند، چه کسی جوابگو خواهد بود. کارشناسان می گویند بسیاری از والدین ناآگاهانه و بیش از حد، سهل انگار و آسان گیر هستند. آن ها لازم است بدانند که گاهی«نه» گفتن به بچهها نه تنها صحیح است، بلکه برای رشد سالم آن ها ضرورت دارد. برخی والدین در مقابل رفتارهای نامطلوب کودکان متوسل به تنبیه بدنی می شوند، بسیاری از کارشناسان بر این عقیدهاند که این روش، بالاخص در درازمدت نمی تواند مفید واقع شود. وقتی ما از راه تنبیه بدنی وارد عمل می شویم، به کودکان یاد می دهیم که خشونت تنها راه حل مشکلات است. کودکانی که تنبیه بدنی می شوند، در مدرسه بچه های دیگر را کتک می زنند و در آینده نیز همسران شان را آزار می دهند.
هدیه ششم: مهر ورزیدن: پدر و مادر خوبی بودن، مستلزم فراهم کردن سخاوتمندانه و بی دریغ هدایای عشق و محبت، توجه، انرژی و منابع برای کودک، طی مدت زمان طولانی است. بچه ها تا حد زیادی با دلبستگی عاطفی رشد پیدا می کنند که اغلب هدیه یک پدر یا یک مادر است، نیروی سحرآمیزی است که اساس عشق به خود را تشکیل می دهد. زمانی که بچهها بیاموزند خود را دوست بدارند، احساس عاطفه و علاقه عمیقی را نسبت به دیگران پرورش می دهند.
هدیه هفتم: دیدگاه مثبت و خوشبینانه به جهان: اگر همواره تصویری که از جهان ترسیم می کنید، مکانی بی روح و بی رحم باشد، فرزندان تان کم کم دید مثبت و طبیعی خود را نسبت به زندگی از دست می دهند. لازم است بچه ها احساس خوبی نسبت به جهان داشته باشند تا بتوانند به آینده خود امیدوار باشند. به کودکان کمک کنید تا درک کنند با وجود خطرات زیاد، زندگی یک تجربه تلخ نیست. البته اگر نگران آلوده شدن کودک به مواد مخدر یا فسادهای اخلاقی هستید، می توانید از او بخواهید که با طرح نگرانی هایش به آرامش دست یابد.
هدیه هشتم: به کودکان کمک کردن به دیگران را بیاموزید: انجام کارهای داوطلبانه، حس همدلی را در کودک ایجاد می کند و او را فردی مسئول بار می آورد. کودکانی که حس همدلی در آن ها قویتر است، در مدرسه بهتر عمل می کنند، روابط سالمتری را برقرار می نمایند و بیشتر از دیگران پایبند اصول اخلاقی خواهند بود. این که فقط در باره کمک به دیگران صحبت کنید، کافی نیست. مانند بسیاری دیگر از جنبه های تربیتی، شما باید خودتان الگوی این رفتار باشید. به عنوان مثال کار کردن در کنار هم در محلی که برای فقرا غذا تهیه می شود، به کودک درس های ارزشمندی خواهد داد. اما شیوه های دیگر نیکوکاری را که کمتر حالت تشریفاتی دارند نباید از یاد برد. کارهایی نظیر کمک به پیرزن همسایه در انجام کارهایش، می تواند نمونهای از این نوع شیوه ها باشد.
هدیه نهم: کودکان و نوجوانان خود را در آغوش بگیرید و نوازش کنید: تحقیقات جدید نشان می دهند که نوازش و در آغوش گرفتن بچه ها، مغز را تحریک می کند و موجب آزاد شدن هورمون های اساسی رشد می شود. در دوران آغازین زندگی، لمس و تماس، مادهای حیاتی برای بچه هاست. دریافت تماس های عاطفی و محبتآمیز از والدین و دیگران به اندازه دریافت ویتامین و انرژی اهمیت دارد. در صورت دریافت نشدن آن، مغز بچه به درستی رشد نخواهد کرد. بنابراین از زمان تولد به کودک خود توجه بسیار مبذول دارید. وقتی نوزادی به هنگام گریه کردن با واکنش سریع و محبتآمیزی روبهرو می شود، یاد می گیرد که کمتر گریه کند و شب ها بهتر بخوابد. از ساعت زنگ دار صرفنظر کنید و به جای آن، فرزند خود را با نوازش مختصر بیدار کنید. فقط دو دقیقه طول می کشد و روش خوبی برای شروع روز است. به خاطر داشته باشید که هر روز، روز جدیدی در تربیت و کار پرورشی است. بنابراین هر کاری را که سال قبل یا دیروز انجام ندادهاید، می توانید از امروز شروع کنید.
دسترسی به مطالب علمی در سایت
عوارض شیرین کننده های بدون کالری چیست؟
آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران
آمادگی ملی در مقابله با زلزله
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
پروفسور و روانپزشک معروف، دکتر طارق علی الحبیب می گوید:
➖کودکت خیلی دروغ میگه! زیرا خیلی بهش گیر میدی.
➖کودکت اعتماد بنفس نداره!زیرا تشویقش نمی کنی.
➖کودکت کم حرفه!زیرا باهاش حرف نمیزنی.
➖کودکت دزدی میکنه!زیرا بذل و بخشش رو بهش نمی آموزی.
➖کودکت ترسوست! زیرا همیشه طرفداریشو میکنی.
➖کودکت به دیگران احترام نمیزاره!زیرا صدات رو واسش پایین نمی آری.
➖کودکت همیشه عصبیه!زیرا ازش تعریف نمیکنی.
➖کودکت بخیله!زیرا باهاش همکاری نمیکنی.
➖کودکت به دیگران پرخاش میکنه!زیرا تو خشن و سختگیری.
➖کودکت ضعیفه!زیرا همیشه تهدیدش میکنی.
➖کودکت داد و فریاد میکنه! زیرا بهش اهمیت نمیدی.
➖کودکت ناراحتت میکنه!زیرا بغلش نمی کنی و نمی بوسیش.
➖کودکت ازت فرمان نمی بره! زیرا درخواستات بیش از حده.
➖کودکت گوشه گیره!زیرا همیشه مشغولی.(مشغول کارهای خودت)
نمود این رفتار ها در بزرگسالی بسیار خطرناک و غیر قابل درمانند...
در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار میآید.
یکی از مشکلات رایج در بین برخی از کودکان به ویژه در مقطع دبستان، بی توجهی آنها نسبت به امور درسیشان میباشد. به طوری که این امر، از یک سو شکایت والدین و از سوی دیگر شکایت معلمان آنها را برانگیخته است. این گروه از کودکان که گاها القابی همچون کم توجه و سربه هوا به آنها نسبت داده میشود،کودکانی هستند که در بیشتر موارد در انجام تکالیف درسی خود و یا امور محول شده به آنها، سهل انگاری نموده و مرتکب اشتباهات بسیاری میشوند.
در بسیاری موارد دیده شده است که حتی در نگهداری وسایل شخصیشان نیز بی مسئولیت بوده و به وفور لوازم خود را گم کرده، بعضا آنها را خراب و یا گم کردهاند. علل بسیار زیادی در بروز این امر دخیل هستند که از مهمترین آنها بیتوجهی و انتظار بیش از حد والدین از کودک بدون در نظر گرفتن تواناییها و پتانسیلهای او میباشد.
عوامل دیگری نیز از جمله عدم برنامهریزی مناسب برای کودک از سوی والدین و گاها اولیاء مدرسه، روش تدریس یکنواخت و غیرجذاب معلم، مشکلات فکری که کودک با آنها دست به گریبان است، شنیدن صداهای نابهنجار هنگام تدریس معلم، ترس و عدم علاقه کودک به معلم و مدرسه، مشارکت ندادن کودک در کارهای گروهی و... میباشد. رفع این مشکل، نیاز به همکاری و تعامل دوسویه والدین و معلم کودک دارد. برای این منظور، آنها میبایست توجه بیشتری به کودک نموده و با او دوستانه و نه از روی خشم و عصبانیت، درباره احساسات و افکارش صحبت نمایند.
اگر کودک در منزل تکالیفش را به درستی انجام نمیدهد و سرسری از کنار آن میگذرد، میبایست والدین بدون هیچگونه تذکر و یا تهدیدی او را با تکالیف ناقص به مدرسه فرستاده و تکالیف از سوی معلم مورد قبول واقع نگردد. هنگامی که کودک مجبور به نوشتن صحیح تکالیفش گردد، سعی میکند تا در همان بار اول، دقت و توجه بیشتری برای انجام تکالیف خود صرف نماید و از این طریق دست از بیدقتی و کمتوجهی به مسائل مختلف بردارد و دست دوستی به سوی نظم و انظباط دراز نماید.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح