وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
لذت سکس سریع
در انبوه کتابهای مربوط به سکس، از صرف وقت برای رساندن زن به لذت حرفها زده شده؛ ولی در هیچ کتابی ندیدهام از نیاز مشروع مرد به سکس سریع چیزی آمده باشد.
مرد معمولاً از کامیاب کردن زن شاد میشود؛ ولی بعضی وقتها حس میکند دلش میخواهد از پیشنوازشها در برود و به کار خود بپردازد. چیزی در وجودش عمیقاً خواستار توقف بازداری میشود.
دوست دارد دلواپسی برای صرف وقت و یا انجام آنچه زن میطلبد را کنار گذارد؛ فقط خودش باشد.در این حالت، تمایل به شادی زن همچنان در او هست، ولی دیگر نمیخواهد صبر کند.
در کنار پیش بردن، پیش رفتن هم لازم است. مرد همان طور که با محبت وقت میگذارد و زن را به لذت میرساند، گاهی نیاز دارد به کار خود مشغول شود و سکس سریع داشته باشد.
غریزه را آزاد گذاردن و نیاز تند مردانه را بیزمینهسازی برآوردن، او را مهیا میکند درمواقع دیگر آسانتر برای زن باشد. بخشهایی از وجود مرد شبیه ماشینیاند که گاه گاه با سریع رفتن کاربراتورش تمیز میشود. بدن مرد نیاز دارد بعضی وقتها بدون هر نوع بازداشتی به کارکرد طبیعی خود مشغول شود.
احساسمان از این نیاز آگاه باشد، چیزی است؛ و پرداختن به آن، چیزی دیگر. جیمز وقتی با لوسی سکس سریع داشت، غالباً دچار این احساس میشد که لوسی به آنچه نیاز دارد نمیرسد.
جیمز حس میکرد لوسی آمیزش جنسی بدون پیشنوازش راخودخواهی میداند. شوهر از این بابت خود را در تنگنا میدید و واهمه داشت که عاشق خوبی به حساب نیاید. بنابراین، تا نزدیکیهای رفتنش به اداره صبر میکرد و آنگاه لوسی را به آغوش میکشید.
او به زن میگفت: «خوب، چند دقیقه وقت دارم. بیا سکس داشته باشیم.» زن به خوبی همراهی میکرد و جیمز با خیالی آسوده از سکس سریع لذت میبرد.
اما، به تدریج جیمز به خاطر رویهی فریبکارانهاش احساس گناه میکرد. او دیگر نمیخواست با تظاهر به وقت نداشتن، سکس سریع داشته باشد. به جیمز و لوسی پیشنهاد کردم که مسئله را میتوانند با گفتوگو دربارهی آن به طور موثر حل کنند.
سکس سریع در عوض در آغوش گرفتن
جیمز به لوسی گفت: «گاهی سکس را بدون مقدمات میخواهم. میدانم سکس بون پیشنوازش آنچه را که میخواهی به تو نمیدهد؛ولی برای من بسیار لذتبخش است.»
از زن پرسیدم: «جیمز در مقابل سکس سریع چه میتواند برایت انجام دهد؟»
لوسی گفت: «درست نمیدانم. در این باره، زیاد فکر کردهام؛ نگرانم که با پذیرش سکس سریع، همهی تجاربمان به آن خلاصه شود.»
جیمز با آرامش اظهار کرد: «این حرف منطقی است. بسیار خوب، اگر قول دهم تجارب بیشتابی درست مانند آنچه تاکنون داشتهایم، با هم داشته باشیم، چطور؟»
او پاسخ داد: «خوب است، اما در مورد این که سکس واقعاً مخصوص نیز داشته باشیم یا حداقل ماهی یک بار شب را بیرون به سر بریم و سکس رمانتیک داشته باشیم چه میگویی؟»
لوسی میدانست در این لحظه حرف اول را میزند، اکنون ماه را به دست آورده بود و میخواست ستارگان را نیز داشته باشد. جیمز نیز خوشحال بود که او را همراهی میکند.
زن گفت: «اگر سکس سریع را مرتباً میخواهی، من هم در آغوشگیری و نوازش را میخواهم. دوست دارم میلت را برای در آغوش گرفتنم به مدت چند دقیقه احساس کنم، بدون آنکه لازم باشد
همواره پس از آن سکس داشته باشیم.»
جیمز گفت: «مسئلهای نیست. هرگاه که خواستی، به من بگو تا خود را بازدارم و با گرمی و محبت به آغوشت گیرم.» سپس کمی مکث کرد و گفت: «آیا چیز دیگری هم هست؟»
لوسی با شادمانی پاسخ داد: «نه، فکرمیکنم که همین کافی است.»
چهار وضعیت
معتقدم برای هر دو معاملهی خوبی بود. به آنها توصیه کردم برای آن که سکس سریعشان خالی از هر نوع تأثیر منفیای باشد،معاملهشان را خلاصه کنند.
جیمز موارد را چنین جمعبندی کرد: «چهار وضعیت پیشنهادیم برای تو چنین است: سکس مرتب بیشتاب که در آرامش خانه به کمال میرسد، ماهی یک بار سکس کاملاً مخصوص و رمانتیک در بیرون از خانه، نداشتن هیچ توقعی از تو در طی سکس سریع و همچنین در آغوش گیری مرتب. آیا با توجه به این چهار وضعیت راضی هستی با من سکس حاضری داشته باشی؟»
لوسی گفت: «به نظرم خیلی خوب است؛ ولی اگر احساس خستگی کنم یا بدون دلیل مشخصی آمادگیاش را نداشته باشم، دلم نمیخواهد اجباراً جواب مثبت دهم.»
جیمز با رضایت خاطر لبخند زد و موافقتش را اعلام کرد.
چگونه میتوان جذابیت جنسی را افزایش داد؟
آنچه پس از این معامله رخ داد، دور از تصور جیمز و لوسی بود. زندگی جنسیشان کاملاً بهبود یافت و جیمز آشکارا میدید که جذابیتهای جنسی لوسی برایش بسیار زیاد شده است.
خودش مسئله را این چنین توضیح داد: «برای اولین بار در طول زندگی جنسیام احساس آزادی کردم. ناگهان خود را رها دیدم تا بدون نیاز به پیشنوازش، یک راست به سراغ آنچه دلم میخواهد بروم. اولین بار بود که دلواپسی از طرز عملم یا لزوم خشنود کردن همسرم نداشتم. همهچیز برای خودم بود، آن هم بدون احساس گناه از این که مبادا او ارضا نشود. واقعاً لذتبخش بود. هر دوی ما احساس خوبی داشتیم، زیرا میدانستیم او آنچه را میخواهد بعداً به دست میآورد.»
سکس سریع بدون احساس گناه شیرینی شگفتی دارد. آن برایجیمز و اکثر مردان رهایی باشکوهی به بار میآورد. تصور کنید به فروشگاه بروید و هر آنچه بخواهید بخرید یا با هر سرعتی که دلتان میخواهد با خیال آسوده برانید یا بدون کلاه بر موتورسیکلت سوار شوید و باد را لابهلای موهایتان احساس کنید. سکس سریع تجربهای این چنین دلچسب است.
بله، آن نوعی بازگشت به نوجوانی است.
چشمهی جدیدی از بالندگی و شکوفایی عاطفی برای مرد است.
مرد در نوجوانی بر اسب شاهوار جنیست سوار میشود. بودن شک،آزادی سکس سریع نشستن دوباره بر زین آن اسب است.
جیمز بعد از توافقشان نگران عدم پذیرش نبود و با اطمینان سکس را شروع میکرد. لوسی نیز در تجاربشان، اگر حال و حوصله نداشت، به جای نه گفتن، سکس سریع را پیشنهاد میکرد.
به هر حال، بعد از چند سال رابطهی آزاد و بدون احساس گناه، سکس سریع به نحو قابل توجهای اهمیتش را برای جیمز از دست داد. او به این خصلت رسیده بود که اگر لوسی آمادگی نداشت در بسیاری از مواقع، به جای پرداختن به سکس سریع، با روی گشاده صبر میکرد تا آمادگیاش را بیابد.
جیمز بدون مخالفتی همواره قادر بود به سکس سریع بپردازد. پس، وقتی لوسی میل به سکس آهسته و بیشتاب نداشت، او به هیچوجه احساس عدم پذیرش و رد شدن نمیکرد- این احساس ضروریای است برای آن که مرد با شور و حرارت مجذوب همسرش باقی بماند.
آنگاه که توافق حاصل شد و مرد در اثر آن دیگر احساس عدم پذیرش و رد شدن نکرد، احساس عالیای که برایشان برقرار میشود، همانا گاه گاه لذت بردن از سکسی است که نیاز به فشردن پا روی ترمز ندارد.
زن که آماده نیست، چطور میتوان سکس ایمن داشت؟
با رفع شدن برداشت بد از سکس سریع، زن عملاً مرد را برای آغاز این نوع سکس حمایت میکند. در زیر، عبارتی که مرد معمولاً برای شروع سکس بیان میکند میآید؛ و همچنین پاسخهایی که زن میتواند در هنگام عدم تمایل به سکس همیشگی، به جای نه گفتن ، به زبان آورد.
١.مرد میگوید: واقعاً تحریکم کردهای، بیا با هم باشیم. زن پاسخ میدهد: آمادگی ندارم، ولی سکس حاضری خوب است.
٢.مرد میگوید: دلم خیلی هوایت را کرده؛ کارها را کنار بگذار، بیا سکس داشته باشیم. زن پاسخ میدهد: آه! خیلی خوب است؛ ولی وقت زیادی ندارم. بگذار سکس سریع داشته باشیم.
٣.مرد میگوید: الان وقتم آزاد است. مایلی سکس داشته باشیم؟ زن پاسخ میدهد: اکنون میتوانیم سکس حاضری داشته باشیم؛ اما فردا شاید مجالمان بیشتر باشد.
٤.مرد میگوید: میخواهی به اتاقخواب برویم و وقتمان را صمیمانه بگذرانیم؟ زن پاسخ میدهد: سکس سریع خوب است. شاید کمکم کند کمی بیاسایم؛ و آنگاه بشود صحبت کنیم.
٥.مرد میگوید: موافقی امروز وقتی برای عشقبازی کنار بگذاریم؟زن پاسخ میدهد: میلی به پیشنوازش ندارم؛ ولی سکس سریع اشکالی ندارد. فکر میکنم گاهی از سکس، فقط کنار تو بودن را میخواهم.
٦.مرد میگوید: حس میکنم حسابی تحریک شدهام. خیلی دلم سکس میخواهد. زن پاسخ میدهد: من هم همینطور؛ ولی وقت کافی نداریم، بیاسکس سریع داشته باشیم.
٧.مرد میگوید: امشب با عشقبازی چطوری؟ زن پاسخ میدهد: حالا سکس سریع میخواهم، چون سرم بدجورید رد میکند. کاش تا فردا بهتر شود.
٨.مرد حرفی نمیزند؛ ولی روی تخت میرود و تمایلش را با حرکاتی نشان میدهد. زن زمزمه میکند: اوه! احساس خوبی است. امشب دلواپس من نباش، کار خودت را بکن.
٩.در طی سکس، زن میفهمد ماه کامل نیست. زن دستان مرد را به آرامی میگیرد و میگوید: به درونم بیا. دوست دارم آنجا احساسات کنم. لذت بردن تو برایم خیلی خوشایند است. (گفتهی او این مفهوم کلیدی را میرساند که «نیازی نیست برایم وقت بگذاری، چرا که بدنم آمادگی ارگاسم را ندارد.»)
١٠.مرد وقت زیادی صرف میکند و زن میفهمد که آمادگیاش را ندارد. زن فقط دوست دارد کنار مرد باشد و او را از لذت برخوردار کند.زن میتواند مرد را به درون خود هدایت کند و بگوید: بیا امشب سکس سریع داشته باشیم.
افزودن سکس سریع بدون احساس گناه به حیات جنسی برای هر یک از زوجین رهایی غیرقابل انتظاری به بار میآورد. تا وقتی مرد از نگرانی بابت پذیرفته نشدن آزاد نشود، نمیتواند درک کند که این دلواپسی چگونه بر او تأثیر میگذاشته و مانع شور و حرارت جنسیاش میشده. بهرهبردن از مهارتهای ارتباطی جدید، زن را نیز آزاد میسازد در مواقعی که آمادگی ندارد، به تلاش بیهوده برای ارگاسم نپردازد یا تظاهر به آن نکند.
چطور میشود که مردان دیگر سکس را شروع نمیکنند؟
مرد با هر پذیرفته نشدن بیشتر میرنجد و غرورش عمیقتر جریحهدار میشود. وقتی تقاضاهایش به طور مکرر رد میشوند، اعتماد به نفسش را از دست داده و سکس را با تردید آغاز میکند.
حتی ممکن است تمایلش را به زن از دست دهد یا تمایل به زنی که او را رد نمیکند پیدا کند و یا کلاً علایق جنسیاش فروکش کند. درحالی که مجذوب زن دیگری شده، شاید به اشتباه فکر کند که دیگر تمایل به زن خود ندارد؛ یا اگر علاقهاش را به سکس از دست دهد، ممکن است آن را به علت بالا رفتن سن خود بداند.
در آغاز رابطهی عاشقانه، زوجها غالباً هرگاه که بشود به سکس میپردازند، سپس، همچنان که زندگی عملی کار و خانه دوباره در برابر دیدگانشان ظاهر میشود، تبعاً کمتر به سکس میپردازند. با به دنیا آمدن بچهها وقت باز هم محدودتر شده و باید زمان به خصوصی را در نظر بگیرند یا منتظر فرصت مناسبی بمانند.
در این شرایط، وقتی مرد خواهش خود را با گفتن «بیا عشقبازی کنیم» ابراز میکند، معمولاً زن بدون تأمل کافی پاسخ منفیای شبیه جملات زیر میدهد:
- الان نمیشود، باید شام درست کنم.
- الان نمیشود، باید تلفن بزنم.
- نمیشود، باید خرید کنم.
- کار دارم.
- نمیتوانم، خیلی سرم شلوغ است.
- حالا حوصلهاش را ندارم.
- الان موقع مناسبی نیست.
- سرم درد میکند.
- آمادگی فکر کردن به سکس را ندارم.
- پریودم.
مرد هر بار که جوابی از این نوع میشنود، در سطح عواطفش به نوسان افتاده و تلاش میکند همسرش را بفهمد؛ اما در هر بار برای او سختتر و سختتر میشود که احساس رد شدگی و عدم پذیرش نکند، و چه بسا پس از چندی از پرداختن به سکس باز میایستد. در این حالت، ممکن است هنوز سکس بخواهد، ولی بعد از چندین و چند بار جواب منفی شنیدن ترجیح میدهد جلوی خود را بگیرد و منتظر علامت واضحی از جانب همسرش شود مبنی بر این که وی آمادگی
آن را دارد.
مرد در بعضی موارد، وقت میگذارد و برای تشخیص زمان مناسب تلاش زیادی به خرج میدهد. او از خود میپرسد: «آیا اکنون زمان خوبی است؟ آیا اکنون زنم آمادگیاش را دارد؟» او هر چند کمتر احتمال دارد که بداند در هنگام تمایل به سکس، خود را از آن باز
داشتن چه تأثیری بر وجودش میگذارد؛ ولی حقیقت این است که این بازداریها احساس عدم پذیرش و طردشدگی را در مرد تقویت میکند.
آن طورها هم که به نظر میرسد نیست
هفت سال از ازدواج جک و آنی میگذشت. آنها برایم گفتند که درابتدا شیفتهی هم بودند، ولی پس از سه سال مشکلات زناشوییشان شروع شده و به تدریج شور و حرارتشان را نسبت به هم از دست دادهاند؛ و حال، برای حل مسائلشان به من رجوع کردهاند.
طی مشاوره، آنی به جک گفت: «دلم میخواهد، مثل گذشتهها، زیاد سکس داشته باشیم. آیا کاری کردهام که باعث ناراحتی تو شده است؟»
جک حیرتزده پاسخ داد: «من این طور فکر میکنم که خودم همیشه سکس میخواهم، ولی تو نمیخواهی. آیا این حقیقتاً خواستهی توست؟! در خیلی مواقع، چون آمادگی سکس را در تو نمیبینم، ازسکس خواستن پرهیز میکنم.»
آنی گفت: «چطور ممکن است بدون پرسیدن، متوجه شوی که آمادگیاش را ندارم؟»
جک درنگ کرد. بعد در حالی که کمی گره به ابروها انداخته بود گفت: «میدانم، برای فهمیدنش به اندازهی کافی مرا رد کردهای.»
آنی پاسخ داد: «این منصفانه نیست. گاهی که احساس بیحوصلگی میکنم، گفتن این که سکس میخواهی، میتواند مرا- حتی اگر کمی طول بکشد- سر حوصله آورد. سکس خواستنت احساسم را هدایت میکند. من واقعاً از گفتن این که سکس میخواهی ممنون میشوم.»
جک و آنی بعد از اصلاح برداشتشان از خواستهای یکدیگر و وقتی سکس سریع را بدون احساس گناه آموختند، توانستند شور و حرارت را به رابطهشان بازگردانند.
در قسمت بعد به این میپردازیم که چرا مردان احساس طردشدگی میکنند.
چرا مردان احساس طردشدگی میکنند؟
آنی هنگام گفتوگو با جک، دربارهی مواقعی که سکس را نمیخواست، دچار سردرگمی میشد. او نمیتوانست بفهمد وقتی آمادگی ندارد، چرا شوهرش باید این قدر احساس طردشدگی کند. به نظر او، علاقهی واقعیاش به سکس داشتن با جک در مواقعی که آمادگیاش را داشت، برای آسوده کردن خیال همسرش کافی بود.
مرد نیز از نظر منطقی با این قضیه موافق بود، ولی از نظر عاطفی مسئله برایش بسیار فرق میکرد. به دلایل گوناگون، عدم پذیرش جنسی از حساسترین و آسیبپذیرترین نقاط وجودی مرد است.
مردان، از نظر بیولوژیکی و هورمونی، تمایل بیشتری به سکس دارند. سکس به طور طبیعی دائماً در ذهنشان است؛ و چون سکس را بسیار میخواهند، وقتی زن با آن موافقت نمیکند غالباً احساس پذیرفته نشدن و طرد شدن میکنند.
همان طور که قبلاً گفتم برانگیختگی جنسی بیشترین تأثیر را بر مرد میگذارد و احساس را به او باز میگرداند. اما همهی داستان این نیست. در شرایط تحریک، مرد در آسیبپذیرترین وضعیت نیز قرار دارد؛ و از این رو، به بدترین وجهی درد عدم پذیرش و طردشدگی را تجربه میکند.
تحریک باعث یادآوری رنجشهای گذشته نیز میشود. ناخوشایندیهای تجارب گذشته زنده میشوند و دردشان مجدداً احساس میشود.
در نتیجه وقتی مرد تحریک میشود، آن احساسات بد برایش تجدید شده و شاید، بدون آن که خود بفهمد، او را دچار خشم و عصبانیت کنند.
مردی که نداند چطور از احساس طردشدگی دوری کند، یک راست به دامن درد و استیصال میافتد. چه باید کرد؟ چون راه گریزی نمیبیند، به تکرار تجربهی درد کشیده میشود و سرانجام جاذبهی همسرش را از دست میدهد. تصورش را بکنید. مرد چون در خودآگاه راه حلی نمییابد، در ناخودآگاه شهوت نسبت به همسرش را متوقف میکند.
البته رسیدن به این فقدان میل از روی انتخاب و اراده نیست، بلکه امری خود به خود و غیر ارادی است.
مجذوبیت جنسی مرد گاه به جای دیگری منتقل میشود. او به زنی فانتزی که دست رد به سینهاش نمیگذارد یا به زنی فاقد اهمیت که به کار معاشقه میآید، میل جنسیاش را معطوف میکند. این هم دلیلش روشن است، اگر به زن اهمیت ندهد، احتمال طرد شدن دردناک وجود نخواهد داشت. بله، به همین علت است که برخی مردان در برابر زن ناشناس برانگیخته میشوند، ولی جذب زنی که بیش از همه دوست دارند، نمیشوند.
زنان سکس را دوست دارند
زنان سکس را دوست دارند، ولی تمایل جنسیشان به سادگی مردان آفتابی نمیشود. زن برای حس کردن میل جنسی زمان، امنیت و مهربانی میخواهد. بله، او اینها را میخواهد تا نشان دهد معدنی از احساس است. مردان این را نمیدانند؛ زیرا در طول زندگی مشترک بسیاری از پیامهایی که از همسرشان دریافت میکنند به نظرشان خلاف آن معنا میدهد. مردان برای زنده نگه داشتن شور و حرارت و شیفتگی جنسیشان در طی سالهای طولانی، نیاز به پیامهای روشنی حاکی از علاقمندی همسرشان به سکس دارند.
به طور کلی، مردان در سن هفده یا هجده سالگی در اوج علاقهی جنسی هستند. زنان این بهار را در36 تا 38 سالگی تجربه میکنند.
فرصت لازم برای برانگیخته شدن مردان و زنان نیز به همین الگو شبیه است. مرد با کمی نوازش تحریک میشود، حال آن که زن به زمان قابل توجهای نیاز دارد. خوب، وقتی مرد احساسش کاملاً پخته میشود، زن هنوز در آغاز راه است. پس، به طور عادی مرد فکر میکند زن سکس را دوست ندارد؛ زیرا در هنگام برانگیختگی خود، زن را هنوز آرام و بی احساس میبیند.
در نحوهی برداشت مرد، واهمههای دوران نوجوانی نیز میتوانندنقش داشته باشند. اگر پسر میترسیده مادرش از علاقهی روزافزون او به سکس و دختران باخبر شود، شاید دچار این باور شده باشد که تمایل جنسی چیز بدی است. بعداً همسرش را میبیند که به زندگیشان میرسد.
نجواهای شوم کوچک یا احساسات نابخودی مرد را فرا میگیرند که «میل جنسیات را خاموش کن. نگذار بفهمد، چون تو را از خود خواهد راند».
تجارب منفی دوران زندگی با والدین الزاماً چنین تأثیر مستقیمی نمیگذارند؛ اما مطمئناً هنگامی که زن بیعلاقه به سکس به نظر میرسد، حساسیت مرد را به حس طردشدگی افزایش میدهند.
زن وقتی که آمادهی سکس نباشد یاخلقش را نداشته باشد، مرد بیدرنگ با خود میگوید: « میدانستم،او سکس نمیخواهد.»
زن برای حل این مشکل چه میتواند بکند؟ یکی از راهها نشان دادن زیرکانهی علاقمندیاش به سکس است. پذیرش گهگاه سکس سریع قویترین پیام مثبت را به مرد میدهد؛ و حمایت از مرد در زمان شروع سکس، پیام قدرتمند دیگری است.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
زنان همچون ماه میمانند و مردان همچون خورشید .
زنان از این نظر به ماه شبیهاند که دائماً یا در حال جلا یافتناند و یا رنگ میبازند. گاهی که زن توجهای به مهر و محبت همسر ندارد، نه تنها رسیدن به ارگاسم برایش میسر نیست،بلکه حتی ممکن است آن را نخواهد. به آقایان توصیه میکنم این تفاوت زن با مرد را به درستی درک کنند.
زن در سیکل جنسیاش زمانهایی است که واقعاً ارگاسم میخواهد و بدنش رسیده و آمادهی آن
است؛ در حالی که در سایر اوقات ترجیح میدهد بیارامد و تعطیل باشد. البته او در هنگامی که به ارگاسم اهمیتی نمیدهد، همچنان میتواند سک* داشته باشد و حتی برانگیخته شود.
در طی سیکلش، گاهی به مرحلهی ماه تمام میرسد و گاه در ماه نیمه و یا ماه نو به سر میبرد؛ و خواهش جنسیاش به طور پیشبینی ناپذیر بین این مراحل و مراحل بینابین نوسان میکند. مطمئن باشید هیچ راهی نیست که مرد دربیابد همسرش حین معاشقه در کدام مرحله قرار خواهد گرفت. برای زن زمان چرخش بین ماههای تمام متفاوت است.
مردان به طور طبیعی از دگرگونی حالات زنان سر در نمیآورند، زیرا خود به ماه شباهت ندارند. آنان شبیه خورشیدند که هر بامداد با لبخندی درخشان طلوع میکند. مرد آنگاه که تحریک میشود، در جستوجوی رهایی بر میآید.
بدنش ارگاسم را میخواهد و عموماً برای رسیدن به آن با مانعی مواجه نیست. اگر تحریک پیش آید و به رهایی نرسد،احساس نارضایتی خواهد کرد و چه بسا دچار ناراحتی جسمانی نیز بشود.
بنابراین، برایش بسیار به دور ازذهن است که زن در هر تجربهی سک*یشان نخواهد و یا نیاز نداشته باشد که رهایی یابد. اما، زن این گونه است. وقتهایی است که حتی ازعشقبازی لذت هم میبرد ولی ارگاسم را نمیخواهد. در اینمواقع، مشکل این است که مرد به اشتباه فکر میکند اشکالی وجود دارد.
مردان موفقیتشان در سک*
را چگونه ارزیابی میکنند؟
این تمایل در مردان هست که سک*ی را موفق میدانند که به ارگاسم زن بینجامد. اگر ارگاسمی در کار نباشد، زن گاه مجبورمیشود ساعتها اخم و تخم مرد را تحمل کند. از این رو، زن خود را تحت فشار میبیند که نمایش سک* دهد و هرچند تمایلی ندارد، برای رضایت مرد، تظاهر به لذت بردن از آن کند.
چنین فشاری خوشایندی سک* را برای زن کم میکند و مانع ازآن میشود که او جزر و مد و جریان طبیعی میل جنسیاش را تجربه کند. آری، اگر مجبور باشد که در هر بار به اندازهی مرد خود را سر کیف نشان دهد، دیگر فرصتی برایش پیش نمیآید که بیاساید و اجازه دهد تا سک* او را با خود به سمت تجارب جدید پیش ببرد.
یک بار که زن دید ناگزیری و بایدی در کار است که تظاهر به ارگاسم کند، شاید همین مانعی شود تا دیگر ارگاسم واقعی نداشته باشد. شایع است که بسیاری از «الهه های بزرگ سک*» در زندگی واقعیشان به هیچوجه ارگاسمدار نیستند.
فشار برای ارگاسم داشتن در هر بار تجربهی جنسی، زن را ازآن باز میدارد که وقتی بدنش واقعاً آمادهی ارگاسم است، بتواندارگاسم داشته باشد. این از ویژگیهای سک* عالی است که زن
خود را ناگزیر نمیبیند که به هر نحوی شده وانمود به داشتن ارگاسم کند. راه برای رسیدن به این منظور یگانه است: مرد وزن با عمیقاً شناختن تفاوتهای جنسی بینشان همدیگر را برای رسیدن به تجارب متنوع آزاد میگذارند.
زندگی سرشار از سک* عالی دارای لحظات خاطرهانگیزی است- لحظاتی که هرگز فراموش نمیشوند. به علاوه، در آن مواقعی است که هر چند این غنا را ندارند، ولی خوب و دوست داشتنیاند. در چنین اوقاتی، هر دو طرف به تمناهای خویش میرسند. زن لذت میبرد و مرد بیتوجه به این که زن ارگاسم را نشان میدهد یا نه، ارگاسم خود را تجربه میکند و مهر و محبت جسمانیی که وجودش میطلبد به دست میآورد.
سک* خاطرهانگیز
دکتر جان گری
شب هنگام بود و برای خواب لباسهایم را کنار تخت عوض میکردم که نگاهم به همسرم افتاد. او نیز لباس خواب به تن میکرد. ناگهان به فکر افتادم که آیا میتوانیم سک* داشته باشیم. پرسیدم: «آیا امروز صبح سک* داشتیم؟»
همسرم خندید و گفت: «بله، و واقعاً خاطرهانگیز بود! این طور نیست؟» پاسخش مرا نیز خنداند. هر دو از لذت آن تجربهی دلنشین شادمان بودیم.
صحبت ما به بهترین شکلی تفاوت سک* همیشگی و سک* خاطرهانگیز را برایم نشان داد. یک سال زندگی مشترکمان توام با سک* عالی بود. در تجاربمان همواره یا سکس همیشگی و یا سکس عالی را داشتیم و از این رو، پاسخ همسرم بسیار روشنایی بخش بود.
ما معمولاً به سک* عادی میپردازیم. حتی اگر فوت و فن سک* خاطرهانگیز را بلد باشیم، باز هم به آسانی استفاده از آن را فراموش میکنیم. به خصوص مردان، از این بابت فراموشکاران بزرگی به حساب میآیند.
نه، دچار سوء تفاهم نشوید، اصلاً قصد بیتوجهی ندارند. آنچه رخ میدهد، فراموش کردن چیزی است که برای زن مهم میباشد. مردان طبیعتشان حرکت به سمت کاراتر بودن است. وقتی با بیست دقیقه نوازش نتیجه گرفته میشود، نیمه خودآگاه وسوسه میشوند که: «ببینم ده دقیقه هم کار خودش را میکند یا نه؟» تمایل مرد برای رسیدن به مقصد، او را از نیاز زن به زمان بیشتر غافل میکند.
چرا مردان فراموش میکنند؟
«سک* عالی داشته باشید» ترجمه نکنید که باید هر بار آتشبازی به راه انداخت. آنچه سکس عالی میخواهد آگاهی پایدار از نیازهای متفاوت همسرتان است. ایدهآل هم این است که در هر بار هر دو احساس کنید در حال به دست آوردن آن چیزی هستید که به آن نیاز دارید. معمولاً نیازهای سک*ی زن برای کامیابی فراموش میشوند.
مرد تجارب اولیه را بسیار آهسته جلو میبرد. در آن برهه، مطمئن نیست که زن چه دوست دارد و اطمینانی هم ندارد که زن اصلاً تماس جنسیشان را میخواهد یا نه؛ اما هنگامی که مدتی به سک* میپردازند، مرد کار را سر راست کرده و به تمناهای دل خود مشغول میشود. او متوجه نیست که رفتار دودلانه و آهستهاش بوده که زن را بسیار تحریک میکرده است. گرایش مرد به شتاب گرفتن آن قدر نیرومند است که وقتی دربارهی ویژگیهای متفاوت زن مطالعه هم کرده باشد، باز ممکن است در اوج شهوت به آسانی فراموششان کند.
زن احساس میکد که مرد دیگر اهمیتی به او نمیدهد؛ اما حقیقت چیزی جز این است. مرد در حالی که عمیقاً به همسرش اهمیت میدهد، شاید فراموش کند و حتی نداند که فراموش کرده است. تجربهی حیرتآوری را در سال اول ازدواجمان به خاطر میآوردم. بعد از ظهر بود و پس از سخنرانیم راجع به سک* همراه بونی به سمت خانه میراندم. نظرش را دربارهی سخنرانی پرسیدم.
گفت: «خیلی قشنگ از سک* حرف میزنی و مسائل را شرح میدهی. شنیدنشان را دوست دارم. به همین خاطر هم در سخنرانیهایت شرکت میکنم.»
با اعتماد به نفس و این خیال که پاسخ مثبت را خواهم گرفت،گفتم: «آیا آن طور که سک* عالی را شرح میدهم، به آن عمل هم میکنم؟»
کمی درنگ کرد و سپس جواب داد: «خوب، قبلاً بیشتر به آن عمل میکردی.»
پرسیدم: «یعنی الان آن گونه نیست؟!»
لبخندی زد و گفت: «فکر میکنم تازگیها خیلی عجله داری.»
با شرمندگی گفتم: «خوب، امشب وقت زیادی داریم.»
او با نگاه دلنشینی مرا آسوده کرد و گفت: «اوه! به نظر عالی است.»
در لحنش انتقاد و یا سرزنش نبود، بلکه بیان نیازی عاشقانه بود. این کمکم کرد تا درست بفهمم و حالت دفاعی نگیرم.
خوب، برای من هم که مرتباً مشغول آموزش سک* عالی بودم، جالب است که فراموشکاری پیش آمد. من اصول اولیهی صرف وقت برای زن را، خود از یاد بردم و همسرم را در فقدان آنچه نیاز داشت باقی گذاشتم.
مرد هر چقدر هم آزموده باشد، زمانهایی است که ناخواسته سریع میشود. بنابراین، زن میتواند با گفتن جملات خوشایندی
چون جملات زیر، او را متوجه کند:
- اوه! این طوری خیلی خوب است. بیا آهسته جلو برویم.
- عزیزم، چه خوب است که وقت زیادی داریم.
- آه! امشب میخواهم که طولانی باشد.
چه چیزی سک* را خاطرهانگیز میکند؟
دکتر جان گری
در سمینارهای اولیهام، وقتی مردان و زنان تجاربشان را از سک* خاطرهانگیز شرح میداند، متوجهی مضمون مشترکی در تمام آنها شدم. مرد از آنچه کرده و پاسخی که زن داده حرف میزند و باسرخوشی شرح میدهد چگونه زن را به سطح بالاتری از شور سک* رسانده است. زن، برعکس، از آنچه خود کرده بود نمیگفت، بلکه از احساساتشان و آنچه مرد کرده بود حرف میزد. برایش کارهایی که طی سک*شان انجام میشد، ازنتیجهی آن مهمتر بود. او با غرور میگفت که مرد به چه کارهایی دست زده تا او را به کامیابی برساند. تفاوتی این چنین بسیار تأملآور است.
مرد سک* رضایتبخش و خاطرهانگیز را در پرتو کامیابی زن میبیند. برای مرد ارضا شدن زن یعنی به رضایتی بیش از پیش رسیدن.
و زن نیز خاطرهانگیزی و رضایتبخشی سک* را در کامیابی خود میبیند، البته او بیهیچ تردیدی خواهان کامیابی مرد نیزهست؛ ولی ارضاء مرد علت اساسی لذت او نیست و به او تحریک مورد نیاز برای رسیدن به ارگاسم را نمیدهد.
زن معمولاً نمیگوید: «سک* واقعاً عالیی بود، چون همسرم به ارگاسمی عالی رسید.» برای زن، سک*ی عالی است که در آن مرد موفق به کامیابی او شود. آری، مرد و زن سک*ی را خاطرهانگیز میدانند که همراه با کامیابی زن باشد. هرگز نشنیدم مردی شکایت کند که: «من لذتی نبردم، ولی به همسرم خیلی خوش گذشت. او به تنها چیزی که اهمیت میداد لذت بردن خودش بود و بس. به روش خود با من عشقبازی کرد و رفت.»
وقتی لذت زن، لذت مرد میشود
هرچه صمیمیت عاطفی مرد و زن بیشتر شود، لذت مرد به لذت زن وابستگی بیشتری پیدا میکند. جسمهایشان هم را لمس میکنند و عواطفشان نیز بر هم مینشینند؛ پس مرد کامیابی زن را مانند کامیابی خود تجربه میکند. زن، اگر اوقات عالیی گذرانده باشد، مرد را پر از اعتماد به نفس میکند و این برای مرد بسیار برانگیزاننده است. کامیابی و لذت زن تضمین کنندهی کامیابی اوست.
عاشقانه توجه میکند و ارزش سک* به ارگاسم داشتن زن وابسته میشود. قبلاً نیز گفتم به ارگاسم رسیدن زن مبنایی برای کامیابی مرد است. اگر زن حداکثر لذت را تجربه نکند، مرد به اشتباه آن را دلیل کامیاب نشدن او به حساب میآورد و احساسش کم میشود. این مشکل آنگاه از میان میرود که مرد بفهمد همسرش میتواند کامیاب شود، بدون آن که لازم باشد در هر بار به ارگاسم برسد.
لحظهی گشایش با آگاه شدن مرد فرا میرسد: زن میتواند بدون ارگاسم نیز از سک* لذت ببرد. شادی افزایش مییابد و هر دو به آرامش میرسند. مرد از سنجیدن سک* با ارگاسم زن باز میایستد و زن نیز از احساس فشار برای همیشه ارگاسم داشتن رها میشود. مرد، با فراغتی خیالانگیز، سنجهاش را خرسندی زن قرار میدهد؛ و زن مجال مییابد تا بیهیچ فشاری بیاساید و از سک* لذت ببرد.
به هر جهت، آقایان، به خاطر داشته باشید حالات زن شبیه ماه است. همسرتان در بعضی مواقع رضایت و کامیابیاش نیازمند ارگاسم نیست. خانمهایی که با آنها مشاوره کردهام این حقیقت
را به صورتهای مختلف بیان کردهاند:
- همیشه که ارگاسم لازم نیست. اگر آن را نداشته باشم، اشکالی وجود ندارد؛ فقط ارگاسم ندارم.
- بعضی وقتها تنها چیزی که میخواهم بودن در آغوش همسرم است. اگر او ارگاسم داشته باشد، خوشحال میشوم؛ ولی برای خودم ارگاسم را نمیخواهم. گویی در وجودم نیست. در حالات دیگر، آن را در درونم دارم و واقعاً میخواهم به آن برسم.
- گاهی ارگاسم را با تمام وجود میخواهم؛ ولی در مواقع دیگر، چیزی که بیش از همه دوست دارم در آغوش گرفته شدن و نوازش است.
اگر مرد از شباهت زن به ماه آگاه نباشد، نه تنها مایهی ناکامی خود میشود، بلکه زن را نیز تحت فشار قرار میدهد.
چرا زنان حیرتزده میشوند؟
دکتر جان گری
در اجتماعات، وقتی میگویم مردان خواهان کامیابی زن هستند،اکثر زنان حیرت زده میشوند. واکنش آنان حاوی این مضمون است: «اگر او به کامیابی و رضایت من اهمیت میدهد، پس چرا
در برآوردن شهوت خود این قدر عجله میکند؟!» زنان نمیدانند! بله، با شناخت تفاوتهای مرد و زن است که پاسخ سادهای برای این دو گانگی به دست میآید.
مرد از ته دل کامیابی زن را میخواهد، ولی این مشکل را دارد که فکر میکند آن چیزی که برای خودش لذتبخش است برای زن نیز لذتبخش خواهد بود. او، چون از لذت بردن زن کامیاب میشد، میپندارد زن نیز از لذت بردن او به کامیابی میرسد. مرد، به طور غریزی، متوجه نیست زن به زمان بیشتری نیاز دارد و به علاوه آن چیزهایی که برای داشتن سک*عالی میخواهد بسیار متفاوتاند.
همچنان که توجه داشتید بارها گفتم کامیابی زن خیلی پیچیدهتر و دیریابتر از مرد است. زن مرد را با تماسهای ماهرانه، وقت زیاد و طرز برخورد پرمحبت و مهربانانه میخواهد. این در حالی است که مرد به هنگام تحریک، که سریع بر او تأثیر میگذارد، غالباً به ارگاسم میرسد. مشکلش این است که خیلی زود ارگاسم را تجربه میکند؛ و از این بابت، از نظر او زن خیلی طولش میدهد. زن، اما برعکس، مرد را عجول میبیند.
به هر حال، هر زمان که مرد شروع به درک کرد چگونه تجربهی جنسی را برای برآوردن نیازهای زن طولانیتر کند، مشکل فوق به راحتی حل میشود. یک دفعه که زن به کامیابیبرسد، حاضر است در مواقعی که مرد تمایل به طول دادن ندارد، همکاری بیشتری نشان دهد.
هنگامی که تفاوتها شناخته میشود، حقیقت باشکوهی که نمودار میشود همخوانی بالای مردان و زنان با هم است. تعجب نکنید! زن که به مرحلهی ماه کامل میرسد، یعنی خواهان ارگاسم است، فرصت بینظیری به مرد میدهد تا با رساندن او به سطوح بالای کامیابی، بسیار شاد و مسرور شود؛ و در اوقاتی که زن به ماه نیمه یا کمتر از آن مانند است و خواهشش با تماس یافتن برآورده میشود، مرد امکان مییابد آزادانه از سک* لذت ببرد. در این حالت، مرد نیازی به بازداشتن خود ندارد و میتواند هماهنگ با ساختار بیولوژیکیاش در عرض چند دقیقه ارگاسم داشته باشد.
در هنگامهی ماه تمام، زنتان را به آغوش بگیرید و وقت را به آن میزان که نیاز دارد در اختیارش بگذارید. سپس، زمانی که آمادهی ارگاسم نیست، خود آزاد باشید و آنگونه رفتار کنید که دوست دارید. در این حالت، شما شبیه دوندهای هستید که به سمت مقصد میدود؛ ولی در حالت نخست، بیشتر به دوندهی پراستقامتی شباهت دارید که هر آن قدر لازم است طول میدهد تا آخر شود.
وقتی که زن ارگاسم نمیخواهد
گاهی زن سک* را شروع میکند و نمیداند آمادگی ارگاسم را دارد یا نه. در وضعیتی است که نمیفهمد در مرحلهی ماه کامل به سر میبرد یا در ماه نیمه است. حال، دچار احساسات عاشقانه هم میشود. میخواهد سک* را تماماً داشته باشد؛ ولی با جلو رفتن میبیند کار نمیشود؛ یعنی بدنش ارگاسم را نمیخواهد.
مرد برای رساندن زن به ارگاسم وقت میگذارد و تلاش زیادی میکند. زن نیز میکوشد آن را داشته باشد؛ ولی بدن او آمادگیاش را ندارد. این امر میتواند هر دو را مستأصل کند.
مرد حس میکند اشکالی وجود دارد. زن نیز ممکن است یااحساس کند اشکالی هست یا خود را ملامت کند. وقتی مراحل ماه را تشخیص ندهد، ناخواسته به این فکر میافتد که عیبی پیدا کرده.
به علاوه، در شرایط بدِ پیش آمده، ممکن است برای پاسخ به مرد ارگاسم غیرواقعی را از خود نشان دهد. هر دو از این بابت به اعتماد به نفسشان لطمه وارد میشود و خاطرهی ناراحت کنندهای برایشان باقی میماند که چه بسا بر میل جنسیشان تأثیر منفی بگذارد.
نکتهی نوید بخش این است که چنین سرخوردگیهایی- هرچند کهنه- در اثر آگاهی زوج از سیکل جنسی زن بر طرف میشوند. بارها و بارها زنان برایم گفتهاند که فقط با شنیدن شباهتشان با ماه از فشار روحی برای ارگاسم داشتن رها شدهاند. حتی زنی که در برقراری ارتباط جنسی مشکل دارد، وقتی از این جهت خود را راحت ببیند، اعتماد به نفسش زیاد شده و چون مجبور به پاسخ دادن نیست، به سمت رفتار طبیعیتر سوق مییابد.
درهنگام ماه کامل نبودن، اگر زن تلاش بیهوده برای ارگاسم نداشته باشد، زمان دیگری فرصت آن را به دست میآورد که ارگاسم را تجربه کند.
مشغول معاشقه هستید که در مییابید ارگاسمی در کار نخواهد بود.
بهترین کار مطمئناً ادامهی تلاشتان نیست. به مرد خود بگویید: «بیا سک* سریع داشته باشیم.» جملهی کوتاه شما دنیایی از تفاوت ایجاد میکند. برای مرد توجه را از ارگاسم دادن به زن برگرداندن و به ارگاسم خود پرداختن عملی ساده و خوشایند است.
بله، ارگاسم زن برای مرد مهم است. اگر زن به آن نرسد، مرد میاندیشد که باعث ناکامی همسرش است. اما، وقتی زن میگوید: «بیا سریع باشیم»، بخش عاطفی مرد میآساید و قلاب را رها میکند.
حال، نه برای او و نه همسرش تقصیری در کار نیست؛ فقط زمان آن نبوده. پس، مرد با به آغوش گرفتنهای عاشقانه، زن را کامیاب میسازد؛ و در عین حال، خود ارگاسم را تجربه میکند.
اگر مرد شما وقت زیادی میگذارد تا سک* شیرینی را نصیبتان کند پاداشش این است که گاهی زمان زیادی از او نخواهید.
فصل بعد را به لذت سک* سریع برای مردان اختصاص دادهایم
سک*ی همراه با اطمیناندهی به زن که آنچه نیاز دارد به دست خواهد آورد.