وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
به هر حال، طلاق هم برای خودش کاری است؛ چیزی است که وجود دارد؛ و یک کلام: از مرگ که بالاتر نیست! مگر کماند آدمهایی که تا دیروز، سُر و مُر و گنده، عمودی بودهاند برای خودشان و امروز، «به عزت و شرفِ لاالهالاالله» افقی شدهاند! همانطور یا همانقدر که روزانه خیلیها با هم ازدواج میکنند، خیلیها هم از هم طلاق میگیرند. و این یعنی که روزی محضردارها میرسد؛ حالا چه با خواندن صیغههای عقد چه با خواندن صیغههای طلاق. گیریم که وقت خواندن صیغهی عقد، پسر و دختر دزدکی هم را نگاه میکنند و جلو خندهشان را میگیرند و لپهاشان گل میاندازد؛ اما وقت خواندن صیغهی طلاق، زن و مرد نگاهشان را از هم میدزدند و حتی اگر گریهشان هم نیاید که بخواهند جلوش را بگیرند، چیزی از جنس بغض گلوشان را کیپ میکند و چهرهشان بیرنگ است.
ادامه مطلب ...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
تا آخرین جلسه دادگاه و صدور حکم نهایی طلاق زمانی باقی نمانده، از رفتن همسرش چند ماهی میگذرد، حالا وقتی به آینده میاندیشد، ترس برش میدارد نمیداند چه در انتظار اوست.
روزهای اول تمام سعیاش را میکرد تا در دادگاه و حضور دیگران همسرش را متهم کند به تمام بدیها، از این که او نمیتوانست دلایل قانع کنندهای برای رفتار خود بیاورد خوشحال میشد، انگار جنگی بود که باید هر طور شده در آن برنده میدان شود.
اما حالا هرچه به آخرین جلسه دادگاه نزدیک میشود احساساتش مبهمتر میشود، در عین حال که از همسرش خوشش نمیآید، همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد، عشق، تنفر، تاسف...
وقتی پشیمانی به سراغشان میآید
وقتی حرف طلاق بین زن و شوهر مطرح میشود، جنگی در خانه به پا میشود که هردوی آنها سعی در بدتر کردن اوضاع دارند، در این شرایط معمولا هیچ کدام از طرفین حاضر به کوتاه آمدن نمیشود و تمام سعیاش را میکند تا برنده این مبارزه باشد، اما این احساسات معمولا عمر زیادی ندارد!
از آنجا که در جامعهی ما، طلاق هم مثل ازدواج ممکن است در اثر دخالت اطرافیان اتفاق بیفتد، این احتمال وجود دارد که پس از مدتی طرفین چشمانداز منطقیتر و دقیقتری نسبت به ماجرا پیدا کنند.
دکتر سیدجواد آرامی روانشناس در گفتوگو با شبکه ایران در این باره میگوید: باوجود آن که ازدواج بزرگترین حادثه مثبت زندگی هر فردی به شمار میرود اما تصمیم در این باره استرس بسیاری را به فرد تحمیل میکند حالا فرض کنید فرد تصمیم به جدایی عاطفی بگیرد، آن وقت میزان استرسی که در این باره تحمل میکند صدچندان خواهد شد.
آرامی در ادامه میافزاید: وقتی افراد در شرایطی قرار میگیرند که صحبت از جدایی و طلاق میشود به دلیل استرس بالایی که برآنها تحمیل میشود نمیتوانند منطقی و عاقلانه تصمیم بگیرند، به همین دلیل بر روی تصمیم عجولانه خود پافشاری میکنند اما با به وجود آمدن یک فاصله فیزیکی میان زوجین و برداشته شدن مقداری از فشارهای روانی نظر آنها تا حد زیادی تغییر میکند.
وی با بیان این که اکثر زوجهایی که به طلاق فکر میکنند مهارتهای حل مشکلات را بلد نیستند، میافزاید: یکی از مهارتهای زندگی که در انتخاب همسر بسیار تاثیر گذار است، موضوع خود آگاهی است که از دوران کودکی در فرد به وجود میآید اما متاسفانه این خودآگاهی تحت تاثیر سیستم آموزشی کشور و شرایط جامعه در مجرای صحیحی قرار نمیگیرد و به فرد توانایی شناخت دقیق نیازها و ویژگیهای شخصیتی خود را نمیدهد.
آرامی همچنین در پاسخ به این سوال که برای منصرف کردن زوجین از طلاق چه راهکارهایی میتوان اتخاذ کرد گفت: دادگاههای خانواده در حال حاضر با طولانی کردن صدور حکم طلاق سعی میکنند مانع از ایجاد طلاق شوند اما این به تنهایی کافی نیست، چرا که در این فاصله زوج به حال خود رها میشوند و هیچ اتفاق خاصی در این زمان روی نمیدهد.
آرامی ادامه داد: دادگاههای خانواده باید با فرستادن این دسته از زوجها به مراکز مشاوره اقدامی عملی در جهت درمان و بهبود رابطه آنها انجام دهند، اگر برگشت زوجین فقط به صورت فیزیکی باشد و درمانی بر روی آنها صورت نگرفته باشد معمولا زوج تا چند روز ملاحظه یکدیگر را میکنند و پس از آن مشاجرهها از سر گرفته میشود.
فقط برگشت فیزیکی کافی نیست
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان خانواده، با ایجاد تغییراتی در نحوه رفتار دو طرف در اکثر مواقع میتوان رابطهای را که در مرز فروپاشی قرار گرفته است دوباره بازسازی و ترمیم کرد.
به همان اندازه که انسانها دستخوش تغییر میشوند، زندگی زناشویی نیز دائما تغییر میکند.
برای حفظ زندگی مشترکتان باید دلایلی که باعث رسیدن به مرحله جدایی شده است را به درستی مورد ارزیابی قرار دهید؛ مشکل هر چه باشد، امیدی برای حفظ زندگی وجود دارد.
آرامی در این باره معتقد است: زن و مردی که پس از طلاق برای شروع زندگی دوباره با هم مصمم میشوند، در صورتی کامیاب خواهند شد که به اشتباهات گذشته خود پی برده و به قصد جبران آمده باشند. البته این روحیه باید در دو طرف وجود داشته باشد، چرا که اگر فقط یک نفر قصد جبران اشتباهات را داشته باشد، دوباره وضع به همان شکل قبلی ادامه خواهد یافت.
او شرح میدهد که اگر زن و مردی واقعا از پدیده طلاق لطمه دیدهاند و مطمئن هستند که میخواهند زندگی گذشته خود را بازسازی کنند باید با جدیت برای اصلاح رفتار خود تلاش کنند و بدانند که بیان جملاتی مانند «میدانستم بدون من نمیتوانی زندگی کنی، دیدی جز من کسی تو را تحویل نمیگیرد، میدانستم که میروی و خودت برمیگردی» شرایطی را به وجود میآورد که در آن، فقط باید سوخت و ساخت.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
محققان آمریکایی میگویند احتمال خیانت مردان به زنانی که درآمد بیشتری نسبت به آنها دارند، بالاتر است.دانشمندان با انجام تحقیقاتی برای بررسی تاثیر میزان درآمد زنان و مردان روی تعهد آنها به یکدیگر متوجه شدند مردانی که درآمد کمتری نسبت به همسر خود دارند ممکن است با احتمال 5 برابر بیشتر نسبت به زوجهای دیگر به همسر خود خیانت کنند.
بیشتر بدانیم؟