ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بعضی مردها به بیمارى بدگمانى و سوءظن مبتلا هستند. بىجهت نسبتبه همسرانشان بدبین هستند و درباره آناناحتمال خیانت می دهند.
هر مردی که بدین بیمارى خانمان سوز مبتلا شد زندگى را به خودش و خانوادهاش تلخ می کند. ایراد و بهانهجویى می کند.نسبتبه اعمال وحرکات همسرش به نظر بدبینى نگاه می کند و مانند سایه او را تعقیبمی نماید.چون سوءظن دارد ، از در و دیوار شاهد و قرینه پیدا می کند.
خانوادهای که به مرض بدگمانى مبتلا شوند ، آسایش وخوشى ندارند.آب خوش از گلوى هیچ کدامشان پایین نمىرود.مرد همانند یک پلیس مخفى دائما از اعمال و حرکات همسرش مراقبت می نماید. زنبیچاره هم ناچار است همانند یک متهم بیگناه همواره در شکنجه و عذابروحى و در حال محدودیت و تحت نظر زندگى کند.بنیاد چنین خانوادهاىهمواره در معرض خطر قرار دارد .
مرد باید تعصبهاى غلط و توهمات بیجا را از خویش دور گرداند وبر طبق موازین عقل و وجدان رفتار کند. نسبتخیانتبه کسى دادنموضوع بسیار دشوار و پر مسؤولیتى است.تا موضوع خیانتبا دلیل وشاهد قطعى به اثبات نرسد نمىتوان کسى را متهم کرد.
خداوند متعال درقرآن میفرماید:
اى کسانیکه ایمان آوردهاید از بسیارى از گمانهاى بداجتناب کنید زیرا بعضی گمانها گناه است (1) .
خانوادهای که به مرض بدگمانى مبتلا شوند ، آسایش وخوشى ندارند.آب خوش از گلوى هیچ کدامشان پایین نمىرود.مرد همانند یک پلیس مخفى دائما از اعمال و حرکات همسرش مراقبت می نماید. زنبیچاره هم ناچار است همانند یک متهم بیگناه همواره در شکنجه و عذابروحى و در حال محدودیت و تحت نظر زندگى کند.بنیاد چنین خانوادهاىهمواره در معرض خطر قرار دارد .
آقای محترم !
همسر شما اگر از مردى تعریف کرد دلیل آن نمىشود که به او دلبسته است.
اگر کمتر از سابق اظهار محبت می کند دلیل آن نیست که نسبتبهدیگرى دلبسته است.شاید از شوهرش دلخورىداشته باشد.
شاید غم وغصهاى به دل داشته باشد ، شاید بیمار باشد.شاید در اثر بىتوجهى و عدماظهار محبتشوهرش،نسبتبه زندگى دلسرد شده باشد.
آقاى محترم!
دست از سوءظن بردار.مانند یک قاضى با انصاف در محکمه داورى بنشین و ادله و شواهد احیانا خیانت همسرت را با دقت و انصاف بررسى کن و مقدار دلالت آنها رابسنج و ببین آیا قطعى هستند یا ظنى یا احتمالى؟
من نمیگویم بىغیرت باش بلکه می گویم:
به هر دلیلى بهمقدار دلالتش ترتیب اثر بده نه زیادتر.چرا براى بعضى توهمات بیجا و شواهد پوچ زندگى را به خودت و خانوادهات تنگ می کنى؟ اگر کسى باهمین قبیل شواهد خیالى خودت را متهم سازد چه حالى پیدا می کنى؟ چراانصاف و وجدان ندارى؟
چرا آبروى خودت و همسرت را میریزى؟
حضرت على علیه السلام به فرزندش امام حسن فرمود:مواظبباش در غیر موضع غیرت، غیرت به خرج ندهى.زیرا این عمل افراد صحیحرا به سوى فساد و افراد پاکدامن را به جانب گناه متمایل خواهد ساخت (2) .
اگر نسبتبه همسرت بدبین هستى مطلب را با هر کس در میاننگذار زیرا ممکن است در اثر دشمنى یا نادانى یا تظاهر به خیرخواهى،بدون دقت و بررسى،عقیده ی تو را تایید نمایند بلکه شواهد بىاساس دیگرىرا بدان بیفزایند و سوءظنت را به مرحله یقین برسانند و بدین وسیله دنیا وآخرتت را تباه سازند.
اگر خواستى از راهنمائیهاى دیگران استفاده کنى بادوستان عاقل و با تجربه و خیرخواه و عاقبتاندیش مشورت کن.بهتر ازهمه اینکه نسبتبه هر یک از اعمال و رفتار همسرت بدبین هستى مطلب را با صراحت با خودش در میان بگذار و توضیح بخواه.لیکن منظورتاین نباشد که مطلب را به اثبات برسانى.