مطمئنًا با فردی معتقد همراه فطرت پاک و طالب پاکی و نورانیت روبرو هستیم و این صفات خوب شما را می ستاییم.
امیدواریم راهنمای خوبی برای تصمیم گیری در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.سوال شما در عین ساده بودن جوانب مهمی را در بر دارد و در موقعیتهای مختلف متفاوت می باشد مثلا ویژگیهای همسر خوب قبل ازدواج که تعبیر به ملاکها و معیارها می شود با ویژگیهای بعد از ازدواج متفاوت است.در اینجا ما به قسمت اول می پردازیم اگر پاسخ ما مناسب با منظور شما از سؤال نبود لطفا سؤال خود را دقیقتر در مکاتبات بعدی بیان فرمایید.همانطور که می دانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادها ی زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد ، مضافاٌ بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تامین و باعث آرامش روحی انسان می شود بنابراین در عین حال که نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد اما دقت ،شناخت و اتخاذ تصمیم حساب شده و بالاخره انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است.
درست است که انتخاب همسر مسئله ای مهم و حساس است ولی در عین حال نباید زیاد وسواس به خرج داد.
در ادامه برای انتخاب صحیحتان، ملاک های همسر مناسب را که مطابق با شرع مقدس وهمچنین عرف جامعه می باشد را بیان می کنیم:
ملاکهای کلی انتخاب همسر
1. تدین و دین دار بودن فرد. زیرا انسانی که دین ندارد هیچ ندارد انسان بی دین در حقیقت مرده ی متحرک است و کسی که پای بند به دین (که اصلی ترین مسأله زندگی است) نباشد هیچ تضمینی وجود ندارد که پای بند به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک باشد. انسان دیندار هرگز نمی تواند با همسر بی دین کنار بیاید و با هم زندگی سعادتمندانه ای داشته باشند.
2. اخلاق نیک داشتن، که منظور داشتن صفات و خلق و خوهای پسندیده در نظر عقل و شرع است . در واقع اخلاق و دین دو ملاک و معیار اصل در ازدواج و انتخاب همسر است . اگر بخواهیم نمونه هایی از اخلاق خوب و بد را اشاره کنیم می توان موارد زیر را ذکر کرد. الف . خوش زبانی و بدزبانی زبان ترجمان و بیانگر احوال درون است و زبان دریچه ای است از محتویات درون فرد, زبان انسان آیینه دل اوست. ب . بزرگواری و حسادت ج . خوش خلقی و کج خلقی د. حق پذیری و لجاجت
3. شرافت و اصالت خانوادگی، که منظور نجابت و پاکی خانواده است زیرا ازدواج دختر و پسر تنها پیوند و ترکیب دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است و نمی توان گفت من می خواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و فامیلش ندارم . زیرا این فرد شاخه ای است از این خانواده و از ریشه های همان درخت خانواده تغذیه کرده است و صفات اخلاقی , روحی، عقلی و جسمی آن خانواده را از راه وراثت و محیط و عادات به این فرد منتقل کرده است .
4. عقل ; در واقع همان نور افکنی است که جاده زندگی را روشن می کند و باید زن و شوهر برای اداره ی زندگی و تربیت فرزندان از نیروی عقل و فهم مجهز برخوردار باشند و رشد عقلی کافی پیدا کرده باشند همان طور که ائمه اطهار ما را از ازدواج با افراد احمق و کم عقل نهی فرموده اند.
5. کفویت و تناسب: در رابطه به تناسب و کفویت با همسر گفتنی است که کفو هم بودن دو همسر یعنی تناسب، همتایی، هماهنگی، هم شأنی، سنخیت و همطرازی دختر و پسر و از آنجا که ازدواج، نوعی ترکیب بین دو انسان و دو خانواده است هر قدر بین این دو عنصر هماهنگی، همفکری، تناسب و سنخیت روحی و اخلاقی جسمی بیشتر باشد این ترکیب استوارتر، مستحکمتر، شیرین تر و جاودانه تر خواهد بود و هر چه هماهنگی و تناسب کمتر باشد زندگی سست تر، کم ثمرتر، و ناپایدارتر خواهد بود.
موضوع همتایی و کفویت را می توان در موارد زیر خرد کنیم:
1. همتایی دینی و ایمانی: زن متدین و پایبند به قوانین و اصول و فروع اسلام، باید با انسانی مانند خود ازدواج کند البته تناسب صد در صد امکان ندارد اما هر چه به هم نزدیک تر باشند و فاصله کمتر باشد بهتر است. انسان مؤمن اگر با همسر بی ایمان ازدواج کند و نتواند او را متدین نماید یا باید همرنگ او شده و بی دین شود و یا در برابر او مقاومت کند و دائما نزاع و زد و خورد داشته باشد که هر دو خسارت بزرگی است و فرزندانی که محصول چنین زندگی های آشوب زده ای باشند به سعادت نمی رسند.
2. همتایی و کفویت در مسائل فرهنگی و فکری: تفاهم و توافق فکری و فرهنگی میان دو همسر در زندگی مشترک نقش اساسی دارد. برای ایجاد یک زندگی پویا و پر بار باید معماران این کانون بتوانند یکدیگر را درک نموده و مکنونات و محتویات درونی خود را به هم تفهیم کنند و در بسیاری از موارد تصمیم مشترک و یکسان گرفته و بر مبنای آن عمل کنند و در فراز و نشیب های زندگی یاور همدیگر باشند و فرزندان خو را بر اساس یک طرح هماهنگ تربیت کنند.
و از آنجا که یکی از تناسب هایی که باید مورد توجه دختر و پسر قرار گیرد تناسب فرهنگی است اگر دختر مورد نظر از شهرستانی است که با فرهنگ و سطح فرهنگی و اجتماعی شما و خانواده تان هم افق است و از تناسب کافی برخوردارید مشکلی را ایجاد نخواهد کرد ولی اگر از دو فرهنگ متفاوتی هستید که ممکن است به تعارض منجر شود و پایه های زندگی مشترکتان را سست می کند، بهتر آن است که از آن صرف نظر کنید. این موضوع و تشخیص آن بستگی به اندکی تحقیق و بررسی و اشنایی بیشتر با سطح فرهنگی شهرستان مورد نظر است و می توان آن را در جلسات گفتگو و رفت و آمد به آنجا روشن کرد.
3. همتایی و کفویت اخلاقی: این همتایی از مهمترین موارد کفویت و همتایی بین زن و شوهر است ممکن است زن و شوهر از جهت دینی کفو همدیگر باشند ولی از جهت اخلاقی نه. نظیر جریان ازدواج زید بن حارثه با زینب دختر عمه پیامبر اکرم(ص) که هر دو متدین و با ایمان بودند اما از جهت اخلاقی با هم تفاهم نداشتند و علی رغم این که پیامبر اکرم(ص) با آنها بارها صحبت کردند و به تفاهم و سازش سفارش کردند ولی آنها توان تحمل همدیگر را نداشتند. خلاصه چون اخلاقشان با هم جور در نمی آمد و علی رغم ایمان و تدین شان نتوانستند زندگی مشترکشان را ادامه دهند. بنابراین نباید پنداشت که تنها متدین بودن زن و شوهر برای زندگی موفق کافی است بلکه هماهنگی و کفویت در مسائل اخلاقی و تناسب از این نظر مهم است.
4. کفویت در تحصیلات: بهتر است زن و شوهر از نظر معلومات و تحصیلات علمی خیلی با هم فاصله نداشته باشند تا تفاهم بیشتری در زندگی شان وجود داشته باشد.
5. کفویت جسمی و جنسی: توازن و تناسب جسمی و جنسی در زندگی همسران نقش مهمی دارد. مسائل جنسی یکی از ارکان اصلی زندگی زناشویی است. ارضاء و رضایت جنسی زن و شوهر از همدیگر تأثیر عمیقی در موفقیت زندگی شان دارد. همان گونه که عدم اشباع و نارضایتی جنسی آنان تأثیر مخرب و خطرناکی بر کل زندگی باقی می گذارد زیرا اگر ناراضی باشند از همدیگر متنفر می شوند و چون گاهی خجالت می کشند موضوع را مطرح کنند و عدم ارضاء خود از طرف مقابل را به او بگویند به سردی روابط عاطفی و خانوادگی کشیده می شود و به تدریج ضربه های سهمگینی به دو طرف می زند. یعنی اگر یکی از دو همسر از نظر جسمی و جنسی قوی و گرم مزاج و دیگری ضعیف و سرد مزاج باشد در زندگی شان دچار مشکل می شود.
6. تناسب در زیبایی: توجه به کفویت و تناسب میان دختر و پسر در زیبایی ظاهری ضروری است اگر یکی زیبا وخوش اندام و خوش تیپ باشد و دیگری زشت و بد اندام، احتمال به وجود آمدن ناراحتی و مشکل برای هر دو و انحراف و حسرت و ... وجد دارد. گرچه باید گفت زیبایی یک معیار و اندازه معینی و استانداردی ندارد که بتواند افراد را با آن سنجید و تا حدودی به سلیقه افراد بستگی دارد. مهم آن است که هر دو یکدیگر را بپسندند و از هم دیگر خوششان بیاید و دلخواه هم باشند.
7. تناسب سنی: کفویت و تناسب دختر و پسر از نظر سن، تفاوت سن است نه تساوی سن. زیرا این تفاوت از آفرینش آنان است. تفاوت سن آنها به همان مقدار تفاوت سن بلوغ جنسی دختر و پسر باشد که معمولا پسر حدود 4 الی 5 سال دیرتر از دختر به بلوغ جنسی می رسد.
8. تناسب مالی: ازدواج دختر و پسر، در واقع پیوند دو خانواده است و صلاح نیست دختر و پسر از خانواده هایی باشند که تفاوت مالی زیادی بین آنهاست.
9. تناسب اجتماعی: کسی که اهل علم و تحقیق و پژوهش است و می خواهد عمر و زندگی اش را در راستای مسائل علمی و تحقیق بگذراند و بافت زندگی اجتماعی و خانوادگی اش این گونه بافتی است نباید با فرد و خانواده ای وصلت کند که روحیه اجتماعی شان یک روحیه تجملاتی، تشریفاتی و اشرافی است و اهل خوشگذرانی، مهمانی های آنچنانی و شب نشینی ها، مسافرت های تفریحی افراطی، و تفریحات پیاپی هستند.
10. تناسب خانوادگی: از نظر شرافت و اصالت خانوادگی هر دو خانواده دختر و پسر در یک سطح نزدیک به هم باشند زیرا همان طور که گفته شد ازدواج پیوند خانواده ها و فامیل ها با یکدیگر است. بدنامی ها یا خوش نامی های دو طرف برای یکدیگر تأثیرگذار است. پس از این نظر هم باید تناسب باشد.
نکتهای که لازم است به آن توجه داشته باشید این است که: درست است که انتخاب همسر مسئله ای مهم و حساس است ولی در عین حال نباید زیاد وسواس به خرج داد. هیچ کس صد درصد طبق معیارهایی که انسان ابتدائا در نظر دارد آفریده نشده و پرورش نیافته است. کما این که ممکن است نسبت به طرف های مقابل شما نیز همین گونه باشد و صد درصد آن طور که آنان می خواهند نباشید. بنابراین، شما در صورتی که 70 یا60% از معیارهای خود را در کسی یافتید می توانید به همان اکتفا کنید و بیش از آن را با برنامه ای حساب شده و با اخلاق و رفتار و ارشادات نیکو و صمیمانه بسازید.
گفتنی است حضرت على(ع) ضمن آموزش دعایى جهت ازدواج معیارهایى را براى انتخاب همسر بیان فرمودهاند که عبارتند از:
الف- صالحه و شایسته: خانمى که کارهاى شایسته و مورد پسند خدا را انجام دهد؛
ب- ودود: با محبت باشد؛
ج- ولود: نازا وعقیم نباشد؛
د- شکور؛ در مقابل نعمتهاى الهى شکرگذار باشد؛
ه- قنوع: اهل قناعت باشد تا در زندگى تو را به زحمت نیندازد؛
و- غیور: نسبت به دین خدا و عفت غیرتمند باشد؛
ز- در برابر احسانى که به او مىشود، قدردانى کند؛
ح- چنانچه از سوى تو کار ناروایى سرزد، عفو و اغماض کند؛
ط- اگر در زندگى یادآور خدا شدى، تو را همراهى کند و اگر خدا را فراموش کردى، یادآور تو شود و به تو تذکر دهد؛
ی- آن گاه که از منزل خارج شدى، خودش را حفظ کند؛
ک- و هرگاه به منزل وارد شوى، با ورودت خوشحال و مسرور گردد؛
ل- چنانچه به او دستور و فرمان دادى، اطاعت کند و اگر براى او قسم خوردى، باورت کند و تکلیف خود را انجام دهد؛
م- و اگر ناراحت شدى و او را مورد غضب قرار دادى، اسباب خشنودیت را فراهم آورد.
در ادامه به راههای احرازصفات همسر مناسب اشاره می کنیم:
راههای احرازصفات همسر مناسب
1- تحقیق و بررسی از خانواده و چگونگی روابط خانوادگی و فامیلی. چون هر فردی تحت تأثیر محیط خانواده به دنیا آمده و رشد کرده است و از آن فضای فرهنگی و اجتماعی تأثیر پذیر بوده و هست.
2- تحقیق و شناسایی دوستان و نزدیکان و رفقای صمیمی در محل زندگی و سکونت، محل درس و محل کار.
3- گفتگوی مستقیم (ولی تحت نظارت خانواده های دو طرف) با یکدیگر و اطلاع یافتن از نقطه نظرات همدیگر درباره مسائل مختلف و آنچه در آینده می تواند در زندگی مشترک تان تأثیرگذار باشد و کسب اطلاع از میزان اهتمام وی نسبت به ملاک ها و معیارهای معرفی شده.
بنابراین برخی اطلاعات را می توان در غیر از جلسه مشترک بدست آورد. در عین حال آنچه مهم است در چنین جلساتی موضوعات ومسائل را طرح کرد و از یکدیگر بپرسید و از ویژگیهای یکدیگر اطلاع بیشتری پیدا کرد.
موضوعات قابل طرح در گفت و گوى قبل از مراسم عقد مختلف است؛ زیرا افراد عقیدهها، آرمانها، هدفها و خواستههاى گوناگون دارند. البته بعضى از مسائل و موضوعات عمومى است و ضرورت دارد جوانان قبل از ازدواج براى آگاهى یافتن از ویژگىهاى جسمانى، روانى، اخلاقى یکدیگر مطرح کنند و درباره آنها به گفت و گو بنشینند. ناگفته پیداست، این گونه جلسات حتماً باید تحت اشراف خانوادههاى دو طرف صورت گیرد؛ زیرا مذاکره مستقیم و بدون اطلاع خانواده دختر و پسر مطلوب عرف و در اکثر موارد مورد پسند شرع و عقل نیست و به جاى این که زوج جوان را به حقیقت برساند، مایه انحراف و مشکلات دیگر مىشود.