باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
کودکان در چه سنی باید بابا و مامان بگویند، کی باید اسم اشیا را یاد بگیرند و چه وقت جمله بسازند
پیشرفت تکلم کودک در 2 سالگی، با ادای جملات 2-3 کلمهای است
پسر شما 2 ساله شده و هنوز نمیتواند حرف بزند. فقط 2 تا 3 کلمه بلد است و بس! پیش خودتان که او را با هم سن و سالهای خودش مقایسه میکنید، فکر میکنید که کمی از آنها عقبتر است، و یا به خاطر میآورید که خواهرش که توی این سن بود، کامل جملهبندی میکرد و حرف میزد؟ با وجود همه این چیزها، به امید اینکه نباید نگران بود و او هم حرف زدنش درست میشود، رفتن پیش دکتر را عقب میاندازید، پیش خودتان میگویید بعضی بچهها زود راه میافتند، بعضیها هم زود حرف میزنند، بچه ما سالم است و جای نگرانی نیست.
این، داستان بسیار شایعی است که برای اغلب پدر و مادرهایی که بچههایشان خوب حرف نمیزنند پیش میآید و به جز در مواردی که پدرومادر متوجه کندی رشد بچه در بقیه زمینهها هم بشوند، اغلب خیلی دیر به فکر درمان این مسئله میافتند. دانستن این موضوع که در تکلم و یادگیری زبان، چه چیزهایی طبیعی و چه چیزهای غیر طبیعی هستند، به پدر ومادرها کمک خواهد کرد که بفهمند روند تکامل کودکشان خوب است یا نه و چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنند.
قبل از 12 ماهگی
برای بچههای این سن، مهمترین مسئلهای که باید مورد توجه قرار گیرد، استفاده از صدا برای برقراری ارتباط با محیط اطراف است. صدا درآوردن و اغوپغو کردن، شروع این ماجراست. هرچه بچه بزرگتر میشود یعنی درحدود سن 9 ماهگی، شروع به ادای اصوات تکراری میکند و میتواند کلماتی مثل <ماما> را ادا کند. البته ممکن است در این سن متوجه معنی کلمه نشود. در این سن کودک باید نسبت به صدا، عکسالعمل نشان دهد. بچههایی که با دقت و توجه اطرافشان را نگاه میکنند ولی نسبت به صدا عکسالعمل نشان نمیدهند، باید از نظر مشکلات شنوایی بررسی شوند.
12 تا 15ماهگی
در صداهایی که بچههای این سنین تولید میکنند، اصوات مختلفی شنیده میشود و علاوه بر آن، کودک باید بتواند، حداقل 1 یا 2 کلمه را به طور صحیح ادا کند(البته به جز ماما و دد.) در اغلب موارد بچه ادای <اسم اشیاء> را زودتر یاد میگیرد مثل توپ. در این سن کودک باید صحبت اطرافیان را متوجه شود و دستورهای یک مرحلهای مثل <عروسک را به من بده>، <بنشین>، .<بیا> و...را اجرا کند.
18 تا 24ماهگی
در سن 18 ماهگی، کودک باید دامنه لغاتی در حد 20 لغت و در سن 2 سالگی در حد 50 لغت داشته باشد. پیشرفت تکلم کودک در 2 سالگی، با ادای جملات 2-3 کلمهای است. در این سن کودک به راحتی جمله میسازد و مفاهیم و خواستههای خود را با جملات ترکیبی بیان میکند، به طوریکه افراد غریبه که با حرف زدن کودک آشنایی ندارند، حداقل نصف حرفهای کودک را متوجه میشوند (اطرافیان نزدیک ممکن است اکثر حرفهای کودک را بفهمند) علاوه بر این در این سن، کودک قادر است دستورات 2 مرحلهای را هم اجرا کند مثل <عروسکت را زمین بگذار و توپ را بردار>!
2 تا 3سالگی
در این سن دامنه لغات کودکی بسیار افزایش مییابد و از حد شمردن میگذرد، کودک میتواند به راحتی، چند کلمه را با هم ترکیب کند و جمله بسازد. افراد غریبه میتوانند در حدود سهچهارم صحبتهای کودک را متوجه شوند. در این سن قدرت فهم و درک مطلب کودک هم افزایش قابل توجهی پیدا میکند و به طور مثال کودک به راحتی مفهوم دو جمله <توپ را روی میز بگذار> و یا <توپ را زیر تخت بگذار> را میفهمد. در این سن، کمکم شناخت رنگها آغاز میشود و کودک مفاهیم بزرگ و کوچک را هم یاد میگیرد و فرق توپ بزرگ و کوچک را میفهمد.
تاخیر در تکلم، چرا و به چه علت است ؟
عوامل متعددی میتوانند باعث ایجاد اشکال در تکلم کودک شوند. تاخیر تکلم در بچهای که از جهات دیگر سالم است و رشد طبیعی دارد ممکن است به علت مشکلاتی در دهان مثل اختلالات زبان و یا کام باشد. در برخی از بچههایی که دچار اختلال تکلم هستند، مشکلاتی در اعصاب حرکتی وجود دارد و کودک در استفاده از لبها، زبان و فک برای صحبت کردن دچار مشکل است. در این بچهها ممکن است اختلال تکلم به تنهایی یا همراه با سایر اختلالاتی مثل اشکال در تغذیه باشد.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بچه ها ممکن است فقط تعداد کمی کلمه بلد باشند و ممکن است معنای دقیق همین کلمات را هم درک نکنند، اما دوست دارند حرف بزنند.
رشد و تکامل کودک - کودکانی که تازه حرف زدن را آغاز کرده اند
هنگامی که شما با آنها حرف می زنید، آنها نه تنها از این موقعیت لذت می برند، بلکه مهارتهای زبانی و مکالمه ای آنها نیز افزایش می یابد. ولی شما چگونه می توانید با کودکی حرف بزنید که ممکن است تنها 5 یا 10 کلمه بلد باشد؟ درست است، شما نمی توانید با کودک درباره انتخابات آینده و یا کاشت درختان چهارفصل صحبت کنید، اما با این حال بی نهایت موضوع دیگر نیز وجود دارند که شما می توانید درباره آنها با هم حرف بزنید. شما می توانید به جدی یا شوخی درباره هر چیزی صحبت کنید: یک لالایی ساده را بارها و بارها برای او بخوانید، یا به اشیا اطراف اشاره کنید و اسم آنها را برای کودک بگویید. پس از مدتی او هم با شما صحبت خواهد کرد. در اینجا به چند راه اشاره شده است که می توانید با کمک آنها، کودک خود را به صحبت وادارید:
بگذارید برای شما داستان یا شعر بخواند
اگر شما صدبار با او "لی لی حوضک!" بازی کرده اید یا هر داستان دیگری را گفته اید و اگر او این داستان را به خاطر سپرده باشد، چندان تعجبی ندارد. یک راه ساده وجود دارد که می توانید به کمک آن به کودک اجازه دهید خودش را نشان داده و در عین حال مهارتهای کلامی رو به رشد خود را تمرین کند. خواندن یکی از شعرها یا داستانهای محبوبش را آغاز کنید، سپس در وسط داستان ناگهان توقف کنید و اجازه دهید که بخشی از داستان را او برایتان بگوید. بار دیگر که این داستان را می خوانید، در نقطه دیگری توقف کنید تا او بتواند تلفظ کلمات جدیدی را تمرین کند.
او را در گفتگوهای خانوادگی تان راه بدهید
بچه های کوچک، گوشهای بزرگی دارند، به این معنی که بیشتر سعی می کنند به حرفهای دیگران گوش دهند؛ اما اگر مشوق و انگیزه های مناسب به آنها بدهید، می توانند زبانهای بزرگی هم داشته باشند! به بیان دیگر، تصور نکنید که او نمی تواند هیچ بخشی از صحبتهای بزرگترها را بفهمد. او بیشتر از آنچه شما فکر می کنید می فهمد. مثلا اگر شما و همسرتان درباره رنگ مناسب برای پرده های اتاق صحبت می کنید، کودک خود را نیز در فرآیند تصمیم گیری وارد کنید. مثلا می توانید از او بپرسید: «تو چه رنگی را برای پرده ترجیح می دهی؟ به نظر تو حاشیه ها به چه رنگی باشند بهتر است؟». ممکن است شما با نظر کودک (که می تواند مثلا صورتی آب نباتی برای پرده با سبز پررنگ برای حاشیه ها باشد) موافق نباشید، اما همین قدر که او بتواند نظر خودش را بگوید نیز برایش مفید خواهد بود.
با کلمه ها بازی کنید
اگر صحبت کردن را به یک بازی تبدیل کنید، جذابیت آن بسیار بیشتر می شود. برای کودکانی که حرف زدن را به تازگی شروع کرده اند، می توانید از این بازی ساده استفاده کنید: هر وقت به محیط جدیدی (خیابان، پارک یا فروشگاه) می روید، به اشیا و چیزهای دور و بر اشاره کنید و بپرسید: «اسم این چیه؟» و کودک خود را به تلاش وادارید تا اسم صحیح آن را بگوید. برای اینکه کودک خسته و ناامید نشود، از چیزهایی شروع کنید که مطمئن هستید نام آنها را می داند (مثلا گربه یا بیسکویت). سپس هر چند وقت یکبار، یک کلمه جدید را وارد کنید. اگر او جواب را نمی داند، کلمه را در گوش او زمزمه کنید و از او بخواهید که آن را با صدای بلند تکرار کند. سپس به او بگویید که آن شیء چیست و چگونه کار می کند. مثلا می توانید بگویید: «این یک چتر است. ما از چتر استفاده می کنیم تا باران روی سرمان نریزد». کودکانی که سن آنها کمی بیشتر باشد، از بازیهایی که کمی پیچیده تر باشند، بیشتر خوششان می آید. مثلا از بازی «بعدش چی می شه؟» می توانید استفاده کنید. یک داستان برای کودک خود بگویید و هنگامی که داستان به نقطه اوج خود رسید، از او بخواهید که پایان آن را با تخیل خویش ساخته و برای شما بگوید. اگر مهارتهای زبانی کودک شما هنوز آنقدر قوی نشده است که بتواند خودش پایانی برای داستان بسازد، می توانید با پرسیدن چند سوال کلیدی او را راهنمایی کنید: «فکر می کنی سگه فرار می کنه؟». وقتی در مورد کلیت داستان با هم به توافق رسیدید، می توانید از او بخواهید تا جزئیات بیشتری را برای شما تعریف کند: «اون سگه که فرار کرد، کجا رفت؟».
از تلفن استفاده کنید
بسیاری از کودکان، قبل از اینکه توانایی حرف زدن را به دست آورند به تلفن و استفاده از آن علاقه پیدا می کنند. از این علاقه کودک استفاده کنید تا او را به حرف زدن وادارید. وقتی افراد فامیل یا دوستانتان به شما زنگ می زنند تا سلام و احوالپرسی کنند، اجازه دهید تا کودک شما هم کمی با تلفن حرف بزند. در این حالت، کودک شما بدون اینکه طرف مقابل را ببیند، مجبور به تصحیح تلفظهایش می شود. اگر دیدید او از اینکه نمی تواند منظور خودش را به طرف مقابل بفهماند خسته و ناامید شده است، بهتر است گوشی را بگیرید و حرفهای کودک خود را برای طرف مقابل معنی کنید: «کوچولو می گه: سلام؛ خوبین؟». از طرف مقابل بخواهید تا با پرسیدن سوالات ساده، کودک شما را به تلاش وادارد. اگر کودک شما تمایلی به جواب دادن ندارد، می توانید با نرمی و ملاطفت یک سوال از او بپرسید و بخواهید که جواب این سوال را به طرف مقابل بدهد: «به مامان بزرگ بگو ظهر چی خوردی»، یا «بگو امروز با کدام اسباب بازیها توی پارک بازی کردی». به خاطر داشته باشید که دوستان و بستگان از حرف زدن با کودک شما خوششان خواهد آمد، اما شاید همکاران اداره به این کار علاقه نداشته باشند.
در مورد کارهایی که در طول روز انجام داده اید، با هم صحبت کنیدبرای کودک شما، هر روز جدید به معنای ماجراها و حادثه های جدید است. خریدن میوه های مختلف، شستن ماشین و یا گرفتن لباسها از خشکشویی، هر کدام می توانند موضوع جالبی برای صحبت و بحث باشند. هرشب قبل از خواب، کودک خود را تشویق کنید تا وقایع آن روز را مرور کند. اگر هنوز هم کودک شما تنها از جملات یک یا دو کلمه ای استفاده می کند، می توانید با پرسیدن سوالات دقیق تر، جزئیات را برای او تکرار کنید. فرض کنید کودک به شما می گوید که به پارک رفته است. جزئیات بیشتر را می توانید با سوالاتی از این قبیل از او بپرسید: چه کسی تو را به پارک برد؟ آنجا با کی بازی کردی؟ کدام اسباب بازی را بیشتر دوست داری؟ سعی کنید سوالات خود را به نحوی بپرسید که پاسخ آنها صرفا یک کلمه بله یا نه نباشد. مرور وقایع روزانه می تواند خصوصا برای والدینی که فرزندان خود را به مهدکودک یا آمادگی می فرستند، مناسب باشد، زیرا به آنها کمک می کند تا اطلاعات خوبی راجع به فعالیتهای کودک به دست آورند. البته شما می توانید گزارشهای روزانه را از معلم یا مربی او بگیرید، اما با صحبت مستقیم با کودک، می توانید دنیا را از منظر او ببینید.
صحبت کردن او را ضبط کنید
اکثر بچه ها دوست دارند که در مقابل دوربین، حرف بزنند و بازی کنند. کافی است مانند کارگردانان سینما بگویید: "حرکت" و ببینید که کودک نوپای شما، چه کارها که نمی کند! برخی از بچه ها کافی است دوربین را ببیند تا شروع به بازی کنند و احتیاجی به هیچ تشویق دیگری نیست. اما برای برخی دیگر، لازم است که تا حدی بازی آنها را کارگردانی کنید. اگر کودک شما از یک لالایی یا آهنگ خاص خوشش می آید، از او بخواهید که همان را در جلوی دوربین بخواند. یا می توانید مثل مصاحبه های تلویزیونی، یک سری سوال از کودک خود بپرسید. برای اینکه بتوانید توجه او را بیشتر جلب کنید، می توانید هر چند دقیقه یکبار، قسمتهایی را که ضبط کرده اید به او نشان بدهید. همین که او خودش را روی صفحه نمایش یا تلویزیون ببیند، تشویق او برای بازی بیشتر در مقابل دوربین، بسیار ساده خواهد شد. علاوه بر ارتقای مهارتهای زبانی، این کار موجب می شود تا یک یادگاری بسیار خوب هم برای شما و فرزندتان باقی بماند؛ شاید پس از آنکه کودکتان بزرگ شد، به دانشگاه رفت و از چهره های ماندگار شد، بتوانند از این فیلمها برای تهیه کلیپ یادبود او استفاده کنند!
رشد و تکامل کودک - ninisite.com
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
۶ ماهگی زمان حرف زدن نوزاد است
عضو هیأت مدیره انجمن علمی گفتار درمانی ایران گفت: کودک ۶ ساله بالغ زبانی است، و در صورت شروع لکنت بعد از سن دبستان باید به دنبال دلایل آن گشت اما هرگز نباید کودکان را به خاطر لکنت دعوا کرد.
هاشم فرهنگدوست در گفتوگو با فارس، در پاسخ به پرسش شهروندان در صدای مشاوره سلامت در مورد لکنت زبان، اظهار داشت: هرگونه ناروان شدن، گیر کردن،تکرار کردن، کشیدن و حرکات اضافه در چهره قبل از سن دبستان، باید مورد توجه قرار گیرد.
عضو هیئت مدیره انجمن علمی گفتار درمانی ایران به روند رشد گفتار اشاره کرد و گفت: اولین صدای نوزاد در بدو تولد با گریه است و بعد از آن از 3 ماهگی نوزاد شروع به صداسازی و آواز میکند و این آواز خواندن بعد از شیر خوردن و تعویض پوشک بیشتر نمود دارد که اگر نوزادی چنین صدایی را از خود بروز ندهد، باید خانوادهها حساسیت نشان دهند.
کارشناس ارشد گفتاردرمانی ادامه داد: در حدود 6 ماهگی تا 9 ماهگی کودک صداها را تکرار میکند، بابا، ماما و دادا و کلماتی از این قبیل که معنا و مفهوم ندارد.
دکترای علوم اعصاب افزود: کودک در 10 ماهگی اولین کلمات معنا و مفهومدار را بیان میکند و برای نشان دادن اشیاء از انگشت اشاره استفاده میکند و اگر کسی صدایش کند، به او توجه میکند که همه این موارد سیر تکاملی این کودک است.
عضو هیئت مدیره انجمن علمی گفتار درمانی ایران اظهار داشت: در حدود 18 ماهگی کودک باید حدود 50 کلمه را بگوید و عبارات دو کلمهای را بیان کند و اگر کودکی در این سن کلمات را اضافه نکرد و به صدا توجه نکرد، باید خانواده به این نکات حساس شوند و به پزشک مراجعه کنند.
فرهنگدوست سیر تکاملی گفتار کودک در حدود 2.5 تا 3 سالگی را گفتن عبارتهای 3 کلمهای دانست و افزود: در این سن کمکم استفاده از کلمات منفی نیز اضافه میشود.
مدرس دانشگاه علوم پزشکی ایران، اظهار داشت: از حدود 2 سالگی کودک توانایی پیدا میکند که عبارتهای دوکلمهای را بگوید، اما اگر مهارتهای رشدی کودک کافی نبود و کلمات را تکرار کرد، یا بیش از حد مِن مِن کرد، نباید خانوادهها این امر را با لکنت اشتباه بگیرند، چرا که تکرار کل کلمه نگرانی ندارد، اما اگر کودک بخشی از کلمه را تکرار کرد، باید در این صورت حساس شوند و اگر خواستند با یک گفتار درمان مشورت کنند.
وی افزود: خانوادهها باید دقت داشته باشند در این صورت به کودک تذکر ندهند و کودک را دعوا نکند.
فرهنگدوست به مراقبت از عفونتهای گوش میانی در دو سال اولیه زندگی اشاره کرد و گفت: سرماخوردگی و گوش درد کودک باید چِک شود، چرا که عفونت گوش میانی یک کمشنوایی مقطعی به وجود میآورد که این مسئله رشد گفتار کودک را دچار اختلال میکند که بعدها در یادگیری و توجه و تمرکز کودک نیز نقش خواهد داشت.
وی با بیان این مطلب که کودک 6 ساله بالغ زبانی است، ادامه داد: در صورت شروع لکنت بعد از سن دبستان باید به دنبال دلایل آن گشت. خانوادهها دقت داشته باشند که گفتار درمان فقط راهکار آموزشی ارائه میدهد، نه درمان دارویی و تغذیهای.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
کودکان هم لبخوانی میکنند
محققان کانادایی به این نتیجه رسیدند که یک کودک چهارماهه، تنها با نگاه کردن به صورت افراد زمانی که حرف میزنند، می تواند زبان مادری را از زبان بیگانه تشخیص دهد.
به گزارش سلامتیران به نقل از امریکن آنلاین، محققان کانادایی پس از آزمایش روی 96 کودک، به این نتیجه رسیدند.
در این تحقیق برای کودکان چهار تا هشت ماهه کلیپهایی به زبان فرانسوی و انگلیسی پخش شد. به محض آنکه گوینده زبان خود را تغییر میداد، کودکان نیز متوجه این تغییر میشدند.
جالب است بدانید که این قدرت در هشت ماهگی و بعد از آن وجود ندارد.
کشف این موضوع سبب شده تا تحقیقات وسیعتری درباره قدرت یادگیری زبان در نزد کودکان در فاصله زمانی چهار تا شش ماهگی انجام بگیرد.
چگونه به حرف درآمدن کودک کمک کنیم؟
بطور طبیعی ، زمان زبان باز کردن در کودکان بسیار متفاوت است. بیشتر کودکان ، حتی آنهایی که بطور ذاتی ساکت هستند، بالاخره در این محدوده زمانی زبان باز میکنند. در حالی که تعدادی از بچههای ۱۲ ماهه چند کلمه ساده ، مانند مامان ، بابا ، بالا و دد ، که کلماتی مشترک در بین اکثر بچهها است، میتوانند بگویند.
● مقدمه
سن یک سالگی ، سنی است که کودک شما زبان باز می کند. راهکارهای سادهای در جهت تقویت مهارتهای گفتاری کودکان وجود دارد که در این جا به تعدادی از آنها اشاره شده است. نقطه عطف دوران کودکی فرزندتان زمانی است که او اولین کلمه را بر زبان میآورد و این زمان دوست داشتنی ، در آلبوم کودکتان ثبت شده و جزء یکی از خاطرات فراموش نشدنی زندگیتان به حساب میآید و اما گاهی ممکن است حرف نزدن کودکان نوپا باعث نگرانی والدین شود. به عقیده یکی از متخصصین ، بسیاری از والدین ابراز نگرانی میکنند که آیا پیشرفت زبانی فرزندانشان معمولی به نظر میرسد! در حالی که بیشتر اوقات اضطراب آنها بیهوده و بیاساس است.
● آیا همه کودکان در باید در یک زمان مشخص شروع به صحبت کردن کنند؟
بطور طبیعی ، زمان زبان باز کردن در کودکان بسیار متفاوت است. بیشتر کودکان ، حتی آنهایی که بطور ذاتی ساکت هستند، بالاخره در این محدوده زمانی زبان باز میکنند. در حالی که تعدادی از بچههای ۱۲ ماهه چند کلمه ساده ، مانند مامان ، بابا ، بالا و دد ، که کلماتی مشترک در بین اکثر بچهها است، میتوانند بگویند. اما کودکانی هم هستند که تا سن ۱۵ تا ۱۸ ماهگی نمیتوانند صحبت کنند. به نظر دکتر رسکورلا ، کودکان بین ۱۳ تا ۱۸ ماهگی اولین کلمه را میگویند.
● مهارتهای زبانی کودکان
هنگامی که کودکان به سن ۲ سالگی میرسند، در حدود ۷۰ درصد آنها ۵۰ تا ۲۵۰ کلمه را بر زبان میآورند، که معمولا کلماتی مانند اسمها ، فعلها و صفات هستند و همچنین میتوانند کلمات را کنار یکدیگر قرار دهند و جملات دو یا سه کلمهای بسازند مانند: شیر میخوام، هاپو بازی کنیم). به ندرت هم کودکانی هستند که بتوانند جملات پیچیدهتری بگویند مثل ، بابا کی مییاد به خونه تا باهاش توپ بازی کنم؟
تعداد قابل ملاحظهای از کودکان ، در حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد ، در این سن از لحاظ گفتاری از دیگران عقبتر هستند. اگر کودک شما در ۲ سالگی کمتر از ۵۰ کلمه میگوید و یا نمیتواند جملات دو کلمهای بسازد، از جمله کودکانی است که دیر به حرف میافتند. به عقیده دکتر رسکورلا ، دیر به حرف افتادن کودکان زنگ خطری به حساب نمیآید ولی بخصوص در مورد بچههای ۵ ساله بهتر است که موضوع را با پزشک کودک در میان بگذارید.
نگران کنندهتر از همه عقب ماندگی در مورد فهمیدن گفتار و یا آنچه که فرزندتان درک میکند، میباشد. یکی از کارشناسان میگوید: بیشتر کودکان یک ساله میتوانند دستورات ساده را عمل کنند. به عنوان نمونه ، کفشت را پیدا کن. اگر فرزند ۱۸ ماهه شما به نظر میرسد که بعضی چیزها را نمیفهمد، بهتر است که با دکتر او مشورت کنید.
اگر حرفهای کودک شما برای همگان غیر از شما نامفهوم است. اصلا نگران نشوید. یکی از متخصصان با مطالعه بین بچههای ۱۸ ماهه برآورد کرده است که تنها ۲۵ درصد از آنچه که فرزندتان میگوید، میتواند برای دیگران قابل درک باشد. (در مقابل نیز شما فقط ۹۵ درصد از صحبتهای او را متوجه میشوید). در آخر دکتر رسکورلا اضافه میکند: توانایی صحبت کردن در میان کودکان متفاوت است، تا ۳ سالگی نگران حرف زدن فرزند خود نباشید.
● بایدها و نبایدها
▪ اگر کودک شما میگوید:
ـ آبه- آبه.
ـ من دستشویی رفته باشم.
ـ به آب میوه اشاره میکند.
ـ با حرکات سر و صورت به حیوانات پشمالو اشاره میکند.
▪ شما نگوئید:
ـ آبه میخوای
ـ نه، رفته باشی، نیست. من رفتم
ـ من به تو چیزی نمیدم مگر این که آب میوه بگی.
ـ آیا خرگوش صورتی خودت را میخوای؟
▪ شما بگوئید:
ـ آب میخواهی
ـ بله ، شما دستشویی رفتید
ـ آب میوه ، تو آب میوه میخواهی
ـ آیا خرگوش صورتی خودت را میخواهی یا خرس آبیات؟
ـ کمک به شکوفایی گفتار در کودکان
ـ والدین در پیشرفت زبانی کودکانشان نقش کلیدی دارند. دکتر استیو برمن ، متخصص در پیشرفتهای زبانی و استاد دانشگاه در آمریکا میگوید: تحقیقات نشان داده که در پیشرفت زبان دو بخش حیاتی حائز اهمیت است: تعداد کلماتی که کودک میشنود و دوم مقدار کمکی که از دیگران میگیرد. با تشویق و صحبت کردن بیشتر شما با کودکتان ، دایره لغات او گسترش مییابد.
● روشهایی که نقش اساسی در مکالمه کودک دارد
▪ بلند و رسا صحبت کنید.
به عقیده یکی از کارشناسان: هر کاری که کودک شما انجام میدهد، از لباس پوشیدن گرفته تا خوابیدن، فرصت خوبی برای استفاده از کلمات است. یک داستان دنبالهدار ، همراهی کردن با اشاره ، لباست این جاست، سرت را بالا کن ، لغات جدیدی را در ذهن او میسازد و همچنین نشان میدهد که هر چیزی ، اسمی دارد.
▪ با آهنگ و موزون صحبت کنید.
از زمانی که کودکان قبل از حرف زدن با دانش حرکات آشنا میشوند، صحبت کردن به صورت آهنگین و با حرکات دست بازی کردن برای آنها بسیار سودمند و مفید است. مانند: با دست مثل عنکبوت راه رفتن یا حرکات دایرهوار چرخهای اتوبوس. کلپرلژنژ کارشناس کودکان زیر سه سال میگوید: معمولا بچهها بیشتر کلماتی را که در ترانهها میشنوند را به آسانی به خاطر میسپارند.
▪ کلمات را یکی یکی اضافه کنید.
دکتر رسکورلا میگوید: وقتی که فرزند نوپای شما بعضی چیزها را خود به خود میگوید، آن لغت را به کلمات دیگرش اضافه کنید. به عنوان نمونه ، اگر او ، توپ ، میگوید به او بگوئید: توپ قرمز یا توپ بزرگ. این راهکار نه تنها دامنه لغات او را افزایش میدهد، بلکه به او یاد میدهد که کلمات را ترکیب کند.
▪ با اسم کلمات بازی کنید.
کودک شما باید بداند که هر چیزی اسمی دارد و همچنین میتواند با استفاده از همین اسامی ارتباط برقرار کند. کتابهای مصور برای نشان دادن و نامیدن اسامی بسیار مفید است. کودک از سن ۱۲ تا ۱۵ ماهگی ، به اسمهای ساده متکی است. در ۱۵ تا ۱۹ ماهگی کلماتی مانند فعل دویدن ، خوردن یا نشستن یا صفاتی مثل بنفش ، کوچک و سرد به لغات او افزوده میشود. پیش از درخواست او پاسخ ندهید (مثل تیری که از تفنگ رها شود). به فرزندتان اجازه دهید تا نیازهایش را قبل از این که شما بپرسید ، بیان کند.
اگر اغلب پس از بیدار شدن از خواب تشنه است، فورا برای او آب نیاورید. بلکه در عوض اجازه دهید تا او از شما بخواهد، سپس بگوئید: تشنه هستی! الان برایت کمی آب میآورم. تمرین کنید و باز هم تمرین و تمرین. به فرزندتان اجازه دهید تا در هر فرصت مناسب از مهارتهای زبانیاش، بخصوص با هم سن و سالهایش استفاده کند. به عقیده یکی از کارشناسان: وقتی که کودک شما میبیند که بچههای دیگر صحبت میکنند، او نیز برای حرف زدن با دیگران تشویق میشود. بعضی از کارشناسان گفتاری معتقدند که استفاده از پستانک ، شیشه شیر و لیوانهای دردار که باعث مکیدن به مدت طولانی میشوند، باعث نوک زبانی بچهها شده و ممکن است حروف س و ز را ناجور تلفظ کنند.
تحمل کنید و صبور باشید. یکی از متخصصین میگوید: زمانی که کودکان دنبال کلماتی هستند که میخواهند بیان کنند، فرصت دهید، اگرچه معمولا برای والدین خسته کننده است. همچنین از پریدن بین حرفهای کودکان جهت کامل کردن جملاتشان خودداری کنید. با این کار به آنها فرصت میدهید تا از کلمات ذهنی خود استفاده کنند و شما تواناییهای آنها را باور خواهید کرد و این راه بهترین تشویق و ترغیب در همه مراحل است.
نداشتن محیط غنی گفتاری، منجر به ایجاد اختلال گفتاری در کودکان میشود
تاخیر رشد در گفتار و زبان، لکنت و نا روانی طبیعی گفتار، اختلالات تلفظی، زبان پریشی (آفازیا) و اختلالات صوت از انواع اختلالات گفتاری به شمار میروند.
به گزارش سرویس بهداشت و درمان خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)-منطقه یزد، تاخیر در رشد گفتار و زبان یکی از انواع اختلالات گفتاری به شمار میرود و افرادی که در این گروه جای میگیرند شامل کودکان عقب مانده ذهنی، کودکان کم شنوا، کودکان فلج مغزی و کودکان دو زبانی هستند.
همچنین کودکانی را که به علت نداشتن محیط غنی گفتاری دچار تاخیر در رشد گفتاری و زبانی میشوند نیز میتوان جزو این گروه به شمار آورد.
نوعی از اختلالات گفتاری که در آن صداهای گفتاری به صورت غلط یا نادرست تلفظ میشوند، اختلالات تلفظی و هرگونه تکرار، مکث، کشش و گیر در جریان گفتار که سبب شود گفتار از دید شنونده غیر طبیعی جلوه کند، لکنت و نا روانی طبیعی گفتار تلقی میشود.
یکی دیگر از انواع اختلالات گفتاری زبان پریشی (آفازیا) است که در اثر ضایعه مغزی ایجاد میشود و در این اختلال بیمار ممکن است در فهم گفتار یا بیان گفتار مشکل داشته باشد که با جایگاه آسیب دیده در مغز مرتبط است.
گاهی اوقات کودکانی که دارای مشکل آفازی هستند به لحاظ گفتار نامفهوم، اشتباها در دسته کودکان عقب مانده ذهنی قرار میگیرند.
در ادامه میتوان به اختلالات صوت به عنوان یکی دیگر از مشکلات گفتاری اشاره کرد چرا که گروهی از مراجعین گفتار درمانی افرادی هستند که به علت استفاده زیاد از صدای خود مانند معلمان و خوانندگان و افرادی که در مکانهای پر سرو صدا کار میکنند مانند کارگران کارخانهها و یا افرادی که دچار مشکل روحی روانی هستند، صدایشان دچار آسیب شده است و ممکن است صدایشان گرفته، نفس آلود، خشن و یا کلا بی صدا باشند و همچنین افرادی ممکن است با مشکل عدم تناسب صدا با جنسیت خود مواجه باشند که قابل درمان است.
گروهی از اختلالات به صورت اختلالات گفتاری تظاهر پیدا نمیکنند ولی عاملی برای بروز اختلالات گفتاری و زبانی به شمار میروند مانند اختلالات بلع، مکیدن، جویدن، مشکلات توجه، تمرکز، بیش فعالی و همچنین مشکل حرکات اندامهای گفتاری و ضعف عضلات گفتاری که بیشتر در افراد فلج مغزی مشاهده میشود.
کودکان با ایما و اشاره میتوانند توان گفتاری خود را تقویت کنند
پژوهشگران به تازگی دریافتهاند که حرکات دستها و سر به شکل ایما و اشاره، مهارتهای گفتاری کودکان را تقویت میکند.
به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، در این پژوهش، محققان 50 خانواده را با پیش زمینههای متنوع و گوناگون مورد مطالعه قرار دادند. آنها دریافتند: خردسالانی که بیشتر از حرکات دست و سر برای فهماندن منظور خود استفاده میکنند، به هنگام رسیدن به سن مدرسه، لغات و واژههای بیشتری را نسبت به سایر همسالان خود میدانند و دانش واژگان آنها بسیار بهتر است.
بر اساس نتایج این تحقیق، کودکانی که در 14 ماهگی مفاهیم بیشتری را با کمک ایما و اشاره به اطرافیان خود القا میکنند در سن 54 ماهگی دانش لغوی آنها بسیار بیشتر و گستردهتر است و بنابراین برای حضور در مدرسه آماده تر هستند.
با توجه به نتایج این تحقیق روانشناسان دانشگاه شیکاگو توصیه میکنند، والدین و معلمان میتوانند به کودکان کمک کنند که برای آموزشهای گفتاری و بهتر صحبت کردن از ایما و اشاره استفاده کنند. نتایج این تحقیق در مجله ساینس منتشر شده و در کنفرانس aaas ارائه میشود.
درعین حال این محققان دریافتهاند که کودکان در خانوادههایی که درآمد زیادتر و هم چنین والدین تحصیل کرده دارند، در دوران طفولیت بیشتر از حرکات دست و سر برای ارتباط گرفتن با دیگران استفاده میکنند.
پروفسور سوزان گولدین - میدوو در این باره خاطرنشان کرد: دانش لغوی یک فاکتور پیش گویی کننده اصلی درباره موفقیت تحصیلی در مدرسه است و البته ابتداییترین دلیل این که چرا کودکان خانوادههای کم درآمد در دوران مدرسه بیشتر دچار مشکلات تحصیلی و ضعف یادگیری هستند.
محققان تاکید کردند: ایما و اشاره و توان صحبت کردن در هم آمیخته هستند و در کنار هم رشد میکنند. آنها مطالعات خود را برای کشف علت این تعامل ادامه خواهند داد
http://forum.iransalamat.com/showthread.php?t=31489
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همزمان با رشد فکری، احساسی و رفتاری، کودک شما یاد می گیرد تا از کلمات برای توصیف آنچه می بیند، می شنود، احساس می کند و می اندیشد، استفاده کند. امروزه محققان می دانند که کودکان مدتها پیش از آنکه اولین کلمات خود را بر زبان بیاورند، یادگیری قوانین زبان و نحوه استفاده بزرگترها از آن (برای صحبت با یکدیگر) را آغاز می کنند.
زمان بروز و رشد این توانایی
کودکان، حرف زدن را در دو سال اول زندگی خود یاد می گیرند. کودک شما نیز یاد خواهد گرفت که از زبان، لبها، سقف دهان و دندانهایی که در دهان او روییده اند برای تولید صداهای مختلف استفاده کند؛ او در ماههای اول و دوم صرفا می تواند صداهای ساده ای مانند "اِه" یا "آ" را تولید کند، و کمی پس از آن نیز صداهای ساده دیگری را که به اصطلاح "غان و غون" نامیده می شوند، ایجاد خواهد کرد. کمی بعد، این صداها تبدیل به کلمات واقعی می شوند: شاید حتی در چهار یا پنج ماهگی، کلماتی مانند "ماما" و "بابا" از دهان او خارج شوند و اشک را به چشمان شما بیاورند. از این زمان به بعد، کودک شما سعی می کند تا کلمات بیشتری را از بین صحبتهای شما، همسرتان و دیگر افرادی که در اطراف او هستند، انتخاب کرده و یاد بگیرد. سپس، در بین یک تا دو سالگی، او به تدریج سعی خواهد کرد تا جملات دو یا سه کلمه ای را ادا کند.
رشد این توانایی در کودک
در ابتدای تولد، کودک شما گریه و زاری می کند؛ و این گریه، اولین تلاش او برای ورود به دنیای صداها است. او با این گریه نشان می دهد که خارج شدن از دنیای رحم و ورود به یک دنیای جدید و غریب، برای او شوکه کننده بوده است. از آن به بعد، او صداها، آهنگ صحبت کردن و همچنین کلمات دیگران را جذب می کند که نهایتا نحوه صحبت کردن خودش را شکل خواهند داد.
"صحبت کردن"، پیوندی عمیق با "شنیدن" دارد. با گوش دادن به حرفهای دیگران، کودک شما صدای کلمات و ساختار جملات را یاد می گیرد. در واقع، بسیاری از محققین بر این باورند که درک زبان از زمانی که کودک در رحم مادرش قرار دارد آغاز می شود. همانگونه که کودک به ضربان ثابت قلب شما عادت کرده است، با صدای شما هم وفق پیدا می کند. او تنها چند روز پس از تولد قادر است که صدای شما را در بین صداهای دیگران، تشخیص دهد.
یک تا سه ماهگی
گریه، اولین مدل ارتباطی است که کودک شما مورد استفاده قرار می دهد. گریه تند و با صدای بلند می تواند به این معنا باشد که او گرسنه است؛ و گریه آرام و منقطع می تواند نشانه آن باشد که پوشک او نیاز به تعویض دارد. با افزایش سن، او می تواند صداهای ساده دیگری شبیه به خنده های ریز، آه و ... را تولید کند که در نتیجه یک مجموعه کوچک از صداهای متنوع را در اختیار خواهد داشت. برخی از زبان شناسان بر این باورند که کودکان در چهار هفتگی قادرند کلمات با سیلابهای یکسان، مانند "ما" و "با" را تشخیص دهند.
چهار ماهگی
در این مرحله، کودک شما با ترکیب حروف صدادار و بیصدا، صداهای ساده ای مانند "بابا" یا "ماما" را ایجاد می کند. هرچند گفتن این کلمات موجب می شود که قلب والدین کودک از شادی لبریز شود، اما واقعیت این است که او هنوز نمی تواند این کلمات را واقعا درک کرده و بین این کلمات و شما، ارتباط معنایی برقرار کند. او در یکسالگی قادر خواهد بود که این ارتباط مفهومی را ایجاد کرده و با گفتن "ماما" یا "بابا"، واقعا شما را صدا کند.
تلاش کودک شما برای حرف زدن اینگونه به نظر می رسد که گویا فردی در حال حرف زدن به یک زبان خارجی است: تعداد بسیار زیادی از لغات بدون معنی که کودک آنها را پشت سر هم می گوید. در واقع، تولید صدا برای کودک شما یک بازی مفرح است؛ او تلاش می کند که زبان، دندانها، سقف دهان و تارهای صوتی اش را برای تولید صداهای بامزه و متنوع، به کار گیرد. در این مرحله، کودکان صداهایی مختلف از خودشان در می آورند که اصطلاحا "غان و غون" نامیده می شود؛ و جالب اینکه این صداها در کودکان مختلف کاملا شبیه به هم است، خواه والدین آنها فارسی، انگلیسی، فرانسوی یا حتی ژاپنی باشند! شما ممکن است مشاهده کنید که کودک شما، بعضی صداهای خاص را دوست داشته و آنها را بارها و بارها تکرار کند، مانند "دا" یا "کا"؛ این بدان خاطر است که کودک از این صداها، و همچنین از وضعیت اندامهای صوتی اش در زمان تولید این صداها، خوشش می آید.
شش تا نُه ماهگی
در این دوره به نظر می رسد که صداهایی که کودک تولید می کند، تا حدی معنا و مفهوم دارند. این بدان خاطر است که کودک از صداها و الگوها، مشابه با خود شما استفاده می کند. می توانید با کتاب یا شعر خواندن برای او، این مهارت را در کودک تقویت کنید.
دوازده تا هفده ماهگی
او در این مرحله از یک یا چند کلمه استفاده می کند و معنای آنها را هم می فهمد. او حتی ممکن است از تغییر آهنگ صدا نیز استفاده کند و مثلا با لحن سوالی به شما بگوید: "بغل"، یعنی "من را بغل کن"! او به تدریج اهمیت حرف زدن را درک می کند و می فهمد که توانایی ابراز و انتقال خواسته ها و نیازهایش، تا چه حد مهم است.
هجده تا بیست و چهار ماهگی
در این دوره، او ممکن است تا 200 کلمه را یاد گرفته باشد، که بسیاری از این کلمات، اسم هستند. بین هجده تا بیست ماهگی، کودکان می توانند حدودا 10 کلمه را در روز یاد بگیرند. حتی برخی از آنها می توانند که در هر 90 دقیقه، یک کلمه جدید یاد بگیرند، پس بهتر است به دقت، مراقب نحوه صحبت کردن خود باشید. او حتی ممکن است دو کلمه را با هم استفاده کرده و جملات دوکلمه ای بسازد: "من ببَر". در دو سالگی، او قادر خواهد بود جملات سه کلمه ای را به کار برده و آهنگهای ساده را به صورت آواز، بخواند. در این دوره، درک کودک از خودش به بلوغ می رسد، و در نتیجه او درباره خودش - چیزهایی که دوست دارد یا ندارد، آنچه فکر می کند و آنچه احساس می کند - حرف خواهد زد. البته استفاده از ضمیرها ممکن است برای او گیج کننده باشند و در نتیجه ممکن است مشاهده کنید که او به جای اینکه بگوید: «من انداختم»، بگوید: «نی نی انداخت».
بیست و پنج تا سی و شش ماهگی
او ممکن است هنوز نتواند بلند یا آرام حرف زدن را به طور مناسب به کار ببرد، اما به زودی در این زمینه مهارت کافی پیدا خواهد کرد. همچنین او به تدریج معانی ضمیرها (مانند: من، تو، او) را خواهد فهمید. بین دو تا سه سالگی، دامنه لغات او حدودا به 300 کلمه خواهد رسید. او با استفاده از اسم ها و فعلها، جملاتی کامل اما ساده خواهد ساخت: «من امروز رفتم».
در سه سالگی، مهارت او برای حرف زدن بسیار افزایش یافته است. او می تواند برای مدتی به طور مداوم با شما صحبت کند، و تُن صدا، الگوهای صحبت و لغات مورد استفاده اش را با توجه به مخاطب خود، تنظیم کند. به عنوان مثال، هنگام صحبت کردن با یک کودک دیگر از کلمات ساده تر استفاده خواهد کرد، اما وقتی که با شما حرف می زند، لغتها و الگوهای پیچیده تری را به کار خواهد برد. در این زمان، شما می توانید منظور او را به طور دقیق و روشن بفهمید. او به راحتی و به صورتی روان، نام و سنش را برای دیگران گفته و همچنین هرگاه از او بخواهید کاری را انجام دهد، به سرعت گوش خواهد داد.
مرحله بعدی
پس از مدتی، شما خواهید دید که او دیگر صرفا حرفهای بی سر و ته یا بی معنی نمی زند؛ و روزهایی را که او اصلا بلد نبود حرف بزند، فراموش خواهید کرد. در این دوره، او برای شما از کارهای روزانه اش حرف می زند و شما هم از نشستن و گوش دادن به شیرین زبانیهای او لذت خواهید برد. او برای شما تعریف می کند که در مهدکودک چه بازیهایی کرده است؛ دوستش چه خوراکی آورده بود؛ دوست دیگرش چه چیزهایی گفته است؛ و البته درباره هر چیز دیگری نیز که در ذهنش می گذرد، برای شما صحبت خواهد کرد. او همچنین یادگیری یک مهارت نسبتا پیچیده تر را نیز آغاز می کند: "نوشتن".
نقش شما
وظیفه شما بسیار ساده است: با او حرف بزنید. تحقیقات نشان می دهند کودکانی که والدینشان در دوره خردسالی، زیاد با آنها صحبت می کنند، بهره هوشی (IQ) بیشتری دارند. همچنین دامنه لغات آنها نیز وسیع تر از کودکانی است که کمتر با اطرافیان خود صحبت می کرده اند. شما می توانید صحبت کردن با کودک را از دوران حاملگی آغاز کنید، تا او به صدای شما عادت کند. برای او کتاب بخوانید و یا هنگامی که به حمام می روید، با صدای بلند برایش آواز بخوانید. پس از زایمان، هنگامی که به او شیر می دهید، پوشک او را عوض می کنید و یا او را به حمام می برید، با کودک صحبت کنید؛ همچنین بهتر است به او فرصت بدهید که با یک لبخند و یا با برقراری ارتباط چشمی (نگاه کردن مستقیم به چشمان شما)، به حرفهای شما پاسخ دهد. در پنج ماهگی، ممکن است متوجه شوید که او با اشتیاق به حرکت لبها و دهان شما نگاه می کند. به صحبت کردن ادامه دهید، و او به زودی تلاش خود را برای پاسخ دادن به شما آغاز خواهد کرد.
البته گاهی از اوقات نیز می توانید با جملات و کلمات خود کودک (یعنی با همان صداهای بی معنی و نامفهوم او) با او حرف بزنید؛ اما صحبت صحیح و دقیق را نیز فراموش نکنید. کودک شما تنها در صورتی صحیح صحبت کردن را یاد می گیرد، که شما به او به درستی یاد بدهید. لازم نیست از به کار بردن کلمات پیچیده خودداری کنید. هرچند شما باید تلاش کنید تا حتی الامکان ساده با کودک صحبت کنید تا او هم بتواند منظور شما را بفهمد، اما شنیدن کلمات جدید نیز می تواند به او کمک کند تا به تدریج، دامنه لغاتش را وسعت دهد. همین مطلب در مورد کودکانی که به مهدکودک یا آمادگی هم می روند صدق می کند: تا زمانی که شما با صحبتهای خود آنها را بیشتر تحریک و تهییج کنید، مهارتهای زبانی آنها هم بیشتر رشد خواهد کرد.
کتاب یا شعر خواندن برای کودک، یکی از بهترین راههایی است که می تواند مهارتهای زبانی کودک را پرورش دهد. نوزادان از شنیدن صدای شما لذت می برند؛ کودکان نوپا از شنیدن داستانهای جدید خوششان می آید؛ و کودکانی که به آمادگی می روند حتی ممکن است بقیه داستان را برای شما تعریف کنند.
چه وقت باید نگران شوید
کودکانی که مشکل شنوایی داشته باشند، توانایی تولید صداهای ساده را نیز از حدود شش ماهگی رها می کنند. در صورتی که نوزاد شما هیچ صدایی از خودش در نمی آورد (یا حتی تلاشی هم برای تولید صدا نمی کند)، یا با شما ارتباط چشمی برقرار نمی کند، بهتر است با پزشک خود مشورت کنید. هرچند برخی از کودکان از حدود نُه ماهگی، تلفظ کلمات را شروع خواهند کرد، برخی دیگر ممکن است این کار را در سیزده یا چهارده ماهگی آغاز کنند. اگر کودک شما تا پانزده ماهگی هیچ کلمه ای بر زبان نیاورد، یا شما هنوز هم قادر نیستید که حتی یک کلمه از حرفهای او را بفهمید، در این مورد با پزشک خود صحبت کنید.
اگر در سه سالگی، هنوز هم کودک شما حروف بیصدای انتهای کلمات را تلفظ نمی کند (مثلا به جای "خوب"، می گوید: "خو")، یا به جای یک صدا یا هجا، از صداهای دیگر استفاده می کند (مثلا به جای "مار" یا "موش" می گوید: "بار" یا "دوش")، ممکن است به مشکل شنوایی یا گفتاری مبتلا باشد. در این صورت با پزشک خود صحبت کنید تا امکان ارزیابی کودک را فراهم کند.
همه کودکان ممکن است در برخی مواقع دچار لکنت زبان شوند. بعضی وقتها کودک شما بسیار هیجان زده است و می خواهد آنچه را در ذهنش می گذرد به سرعت برای شما بگوید، اما نمی تواند به آسانی کلمات مناسب را پیدا کند. به او اجازه دهید تا خودش جملاتش را تمام کند، و از پریدن وسط حرف او یا کمک به او، خودداری کنید. این کار موجب می شود او احساس بی عرضگی کند؛ و به هیچ وجه به یادگیری او کمک نخواهد کرد.
با این حال، در صورتی که کودک شما به لکنت زبان دائمی دچار شده است، باید توسط متخصص گفتاردرمانی مورد معاینه قرار گیرد. اگر کودک بین شش تا دوازده ماه پس از اولین باری که دچار لکنت زبان می شود مورد معاینه قرار گیرد، بهترین میزان پیشرفت در مهارتهای زبانی را از خود نشان خواهد داد. باید در این باره با پزشک خود مشورت کنید تا شما را به یک متخصص مناسب ارجاع دهد.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
آموزش زبان مهم است از آن باب که وسیله ای برای بیان اندیشه و احساس ابزاری برای انتقال میراث فرهنگی است. شک نیست چنین وسیله ای هر قدر کاملتر و غنی تر و هر چه اندیشیده تر باشد مهمتر است. و در این جاست که مادر نخستین کسی است که طفل چشم بدو می گشاید و نخستین کلمه را از او فرا می گیرد و طفل در دامان مادر چنین وسیله و ابزار را بدست می آورد و براساس آن به توجیه خود و تشریح مسائل می پردازد .اما در اینجا قبل از این که در مورد نقش مادر در سخن آموزی کودک بپردازیم، بحث کوتاهی در مورد مراحل سخنگویی و زمان آن بپردازیم. کودک به آسانی نمی آموزد که چگونه سخن گوید بلکه باید جریانی پیچیده و طولانی را طی کند . اکثر تحقیقات در این باره نشان می دهد که کودک بین 12 تا 14 ماهگی اولین لغت را به زبان می آورد و به این ترتیب باید در طی 12 تا 14 ماه اول زندگی برای فهماندن غرض خود از شیوة تفهیم و تفهم پیش از تکلم استفاده کند.
شیــــــــــوه های پیش از تکلـــــم :
کودک پیش از تکلم از سه شیوه برای فهماندن غرض و منظور خود استفاده میکند. این شیوه ها عبارتند از: گریه و فریاد، ادای صداهای نامشخص و اشارات.( مهمترین قسمت همان شیوه دوم است زیرا پس از چندی بصورت صداهای مشخص و بامعنا یعنی لغات در می آید.)
۱- گــــریه و فـــــــــریاد
در روزهای نخست زندگی بیشتر صداهایی که از کودک شنیده می شود به صورت گریه و فریاد است. در طی هفته اول گریه در فواصل نامنظمی ظاهرمی شود. نوزاد بدون هیچ گونه علت ظاهری گریه می کند. اما یک مرتبه گریه یا خود به خود و یا در نتیجه توجه مادر قطع می شود.
۲- صــــــــدهای غیــــــــــر مشخص
در ماههای اول زندگی علاوه بر گریه صداهای نامشخص دیگری شنیده میشود این صداها را نیاموخته است بلکه بخودی خود آنها را ظاهر میسازد و چه خوبست بدانیم که این صداها عمومیت دارند و در تمام اقوام و ملل و نژادها دیده میشوند بطوریکه حتی کودکان کر نیز اینگونه صداها را نشان میدهند. کودک اغلب هنگامی که تنهاست و افراد دیگری نیست که او را مشغول کنند به ایجاد این صداها می پردازند. شنیدن صدای کودک برای خود او لذت بخش است و به همین سبب است که اغلب با شنیدن صدای خود تبسم می کند و گاهی نیز می خندد. کودکان ناشنوا نیز در ابتدا مانند کودکان سالم این گونه صداها را ایجاد می کنند ولی چون صدای خود را نمی شنوند تا از آن لذت ببرند پس از چندی دست از ایجاد صدا بر می دارند.
۳- اشـــــــــــــــاره
در ابتدا کودک به موازات اشاره، صداهایی نیز ایجاد می کند و می خواهد با کمک این دو منظور خود را برای دیگران آشکار سازد ولی رفته رفته پی می برد که تنها با اشاره نیز می توان منظور خود را آشکار ساخت ولی اگر اشاره وی فهمیده نشود او از گریه برای فهماندن غرض خود کمک می گیرد. اما در مورد زمان سخن گویی باید بگوییم که بسیاری از کودکان طبیعتاً بین 12 و 18 ماهگی برای تکلم آماده می شوند و چنانچه کودک در این دورة آمادگی زبان باز نکند ممکن است از نظر عاطفی برای وی اختلالاتی دست دهد زیرا نمی تواند خواسته ها و احساسات خود را بیان کند. و در آموزش زبان سن 1- 3 سالگی بسیار مهم است از آن بابت که این سن دوره تقلید از بزرگسالان است و آنچه را که آنها بگویند او ادایش را در می آورد . از آنجا که مادر بیش از افراد دیگر با کودک در ارتباط است. بنابراین نقش مادر در آموزش زبان به کودک را نباید نادیده گرفت.
مادر در آموزش زبان باید نکاتی را مورد نظر داشته باشد که اهم آنها عبارتند از :
۱- بیان کلمات از ساده به مشکل باشد، از کلمات یک هجایی شروع کند تا بتدریج بتوان کلمات چند هجایی را به او آموخت.
۲- با کودک با زبان ساده و قابل فهم حرف بزند نه با زبان علمی غلیظ . البته این امر مانع آن نیست که مادر درست و صحیح حرف بزند.
۳- از کلماتی استفاده کند که بیشتر مورد نیاز کودکند.
۴- بیان عبارات سریع نباشد که انتقالش به ذهن کودک با دشواری هایی همراه است .
۵- عبارات طولانی به کار نبرد .
۶- در حین صحبت اگر کودک دچار خطائی شد با فرمی آن را اصلاح کند .و کودک را تنبیه و تمسخر نکند .
۷- اصلاح تلفظ باید از زمانی شروع شود که کودک صداهای حروف را از هم تشخیص میدهد .
۸- هرگز کلمه ای را به حساب این که از آن خوشش می آید غلط تلفظ نکنیم .
۹- در آموزش یک اسم نام اصلی و صحیح را بکار ببریم به عنوان مثال کلمه گوسفند را برای گوسفند به کار ببریم نه کلمه بع بعی را .
اما مـــــــادران برای آموزش زبان از چه روشهایی می توانند استفاده کنند :
۱- بازی با حروف و در آوردن صدای آن از طریق بازی و یا بیان داستان .
۲- آموزش شعر، سروده های ساده که الفاظ را قالبی به کودک منتقل می کند در این امر آثار مفیدی دارند.
۳- در آموزش زبان کودک را باید تشویق کرد و هرگز نباید گذاشت که احساس عدم لیاقت کند .
۴- خودداری از عیب جوئیهای خشن، تنبیه، تمسخر در صورت اشتباهات تلفظی و دستوری.
۵- ایجاد انگیزه برای صحبت کردن کودک از طریق بی توجهی به شیوه های دیگر تفهیم و تفهم از جمله گریه و فریاد و یا اشاره.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همه کودکان وقتی شروع به حرف زدن می کنند ، بسیاری از حروف یا هجاها را درست ادا نمی کنند و هستند کودکانی که در سال های بعد و حتی در دوران دبستان این مشکل را دارند.
محققان اعتقاد دارند این مشکل از آنجا ناشی می شود که کودکان توانایی تشخیص هجاهای مختلف را ندارند. این یک مشکل شنیداری است که منجر به بروز یک مشکل تکلمی می شود. یک برنامه رایانه ای ساده که به کودکان فرق گذاشتن بین اصوات را یاد می دهد، می تواند به طور چشمگیری مهارت های شنیداری آنها را افزایش دهد. تولید کننده های این بازی ادعا می کنند که کودکان با کمک این بازی طی چند هفته می توانند معادل 2 سال پیشرفت کنند. دیوید مور از دانشگاه آکسفورد این بازی را که «پدیده» نامیده می شود، برای کمک به کودکانی که مشکل تکلم دارند، ابداع کرده؛ ولی اعتقاد دارد برای همه کودکان مفید است.
در این بازی کودک باید 2 هجای مختلف مانند «ی» در سیب و «ی» در سیل را از هم تشخیص دهد. یک هجا برای کودک پخش می شود، در ادامه از کودک خواسته می شود تا از میان چند هجای متفاوت که پخش می شود آن هجایی را که با اولی مطابقت دارد، انتخاب کند. با ادامه بازی، هجاها شباهت بیشتری به یکدیگر پیدا می کنند و تمایز میان آنها مشکل تر می شود. در ازای 44 هجای زبان انگلیسی می توان هزار زوج کلمه از کودک پرسید؛ اما در این بازی تنها 22 زوج کلمه پرسیده می شود. در آخرین آزمون ها 18 کودک بین 8 تا 10 سال 3 بار در هفته به مدت 4 هفته با این نرم افزار بازی کردند. به وسیله یک آزمون شنوایی استاندارد ، توانایی تکلم آنها در قبل و بعد از این دوره مورد بررسی قرار گرفت.
گروه پژوهشگر، متوجه پیشرفت قابل ملاحظه ای در توانایی های کلامی این کودکان شد. در مقایسه با کودکانی که این بازی را انجام نداده بودند ، پیشرفت این کودکان بسیار محسوس بود. در آزمون های دیگری که روی کودکان دارای مشکل یادگیری به وسیله این بازی صورت گرفت، نتایج مشابهی گزارش شد. ولی یک محقق به نام تد وارگ از دانشگاهی در انگلیس هشدار داد که این نحوه آموزش به کودکان می تواند نتایج گمراه کننده ای به دنبال داشته باشد. پیشرفت حاصل شده ممکن است به دلیل تلاش معلمان و پزشکان باشد نه به دلیل تأثیر این بازی.
مور در جواب می گوید: آزمایش های مستقلی انجام خواهد شد؛ ولی من اعتقاد دارم که این نرم افزار می تواند یک تحول عظیم در آموزش پدید آورد. ممکن است در آینده این آرزوی کودکان که همه کارهای خود را به وسیله رایانه انجام دهند، تحقق یابد.
منبع : اینترنت
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
در سن یک سالگی کودکان 3-1 کلمه را باید بیان کنند اگر دستور یک مرحله ای داده شودمی توانند اجرا کنند
در سن 2 سالگی عبارات 3-2 کلمه ای را باید بتوانند ادا کنند. در این سن نصف کلامی که ادا می شود توسط اطرافیان قابل فهم است. دستورات دو مرحله ای را می تواند اجرا کند
اگر به همین ترتیبی که عرض کردم وجود دارد نباید مشکلی باشد. والدین می توانند به تکلم بهتر کودک کمک کنند.
عملکرد کودکان دو زبانه بهتر از کودکانی هست که یک زبان می آموزند
تکلم و حرف زدن
والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
کودکان حرف زدن را از طریق شنیدن یاد می گیرند و مدتها قبل از به حرف درآمدن ،حرف اطرافیان خود را درک می کنند . نکته مهم این است که سال اول عمر در تکامل و یادگیری به موقع زبان در آنها بسیار حیاتی است در نتیجه بهترین روش برای کمک به تکلم کودکان ،صحبت کردن مداوم با آنها ،گوش دادن و سپس نشان دادن واکنش مناسب در قبال آنهاست .
اغلب کودکان در سال دوم عمر ، جملات کوتاه را درک می کنند و در واقع آماده صحبت کردن می شوند . اغلب کودکان معمولاً اولین کلمات خود را بین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی ادا می کنند که معمولاً شامل نام فرد ، حیوان یا اعضای بدن و یا چیزهای مهم روزمره که بکرات شنیده است ، می باشد . البته کلمات اولیه کودک ممکن است مفهوم نباشد و به درستی ادا نشود .
بسیاری از کودکان در هنگام بازی ، با خود حرف می زنند که غالباً نامفهوم است . در واقع آنها با این کار مشغول تمرین حرف زدن هستند و هر چه اطرافیان کودک او را در صحبت های نامفهومش همراهی کنند ،کودک به صحبت کردن بیشتر تشویق می شود .
هنگام حرف زدن با کودک به نکات زیر توجه کنید :
مستقیماً به او نگاه کرده و صحبت کنید .
در صحبت خود همیشه از کلمات کلیدی مثل نام خود کودک یا وسایل مربوطه به او استفاده کنید .
بازی با کلمات را با کودکان حتی پیش از آن که آنها اولین کلمه خود را به زبان بیاورند ، انجام دهید . یکی از این بازیها نشان دادن اشیاء اطراف کودک و ذکر نام آنها است و سپس کودک را به تکرار آن کلمات تشویق کنید . این کار را در هر فرصتی که دست می دهد و بطور مرتب انجام دهید . بعنوان مثال می توانید در هنگام لباس پوشاندن کودک ، نام لباسهایی را که به او می پوشانید را مرتباً به او بگویید . نکته مهم این است که نام هر چیز باید بلافاصله به محض اشاره به آن ذکر شود در صورتی که فاصله بیافتد ، کودک فراموش می کند که این کلمه مربوط به چیست .
با کودک در مورد موضوعاتی که برایش جالب است مانند اسباب بازی مورد علاقه اش صحبت کنید . وقتی کودک مشغول کاری است می توان با او در مورد کاری که دارد انجام می دهد صحبت کنید و او را نیز تشویق کنید تا در این گفتگو شرکت کند . بعلاوه صحبت در مورد کارهای روزمره ای که در اطرافش اتفاق می افتد و تکرار صحبت در مورد آنها ،کودک را در یادگیری این کلمات کمک می کند . در توضیح دادن به کودک به زبانی صحبت کنید که برایش قابل فهم باشد و از حالات مختلف چهره و حرکات دستهای خود کمک بگیرید .
استفاده از کتابها و مجلاتی که تصاویر زیاد و جالب دارند ، در آموزش زبان به کودک مفید است . آنها با این کار نام اجسام و افراد مختلف را یاد می گیرند و به مرور قادر خواهند بود که تصاویر مشاهده شده را توضیح دهند .
گوش دادن به یکدیگر بسیار مهم است ،کودکان باید یاد بگیرند که هنگام صحبت والدین به آنها گوش دهند و والدین نیز باید به حرف کودکان خود گوش فرا دهند . این عمل به کودک نشان می دهد که شما حرف او را می فهمید و در نتیجه کودک به حرف زدن بیشتر تشویق می شود .
سعی کنید زبان « من درآوردی » کودک خود را بفهمید . این مسئله او را برای حرف زدن بیشتر تشویق می کند . لازم نیست بطور مرتب اشتباهات کلامی او را تصحیح کنید این کار ممکن است او را از حرف زدن بترساند . بلکه بهتر است معنی کلمات را با استفاده مکرر آنها در موارد مختلف به کودک آموزش دهید .
در هنگام حرف زدن با کودک خود بهتر است به جای ایستاده و از بالا ، سعی کنید هم قد او شوید و بصورت چشم در چشم با او صحبت کنید .
هر چه کودک بیشتر تشویق به صحبت شود و یا به سئوالاتی که از او می شود پاسخ دهد ،به همان میزان سریعتر حرف زدن را می آموزد
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شیوهای که با کودکان حرف میزنیم تاثیر عمیقی بر آموزش و توانایی گوش دادن آنها بر ما میگذارد.
ما همیشه در حال ارایه الگویی برای رفتار و عمل کودکان هستیم. شیوهای که ما با آنها حرف میزنیم نیز بر مبنای عمل و رفتار است. الگویی که ما در حرف زدن با کودکان ارایه میدهیم به آنها میآموزد که چگونه باید در مقابل به ما پاسخ بدهند.
پدر و مادرها به سه شیوه با کودکانشان ارتباط برقرار میکنند. برخی از آنها خشونت آمیز حرف میزنند. این والدین بسیار غرولند میکنند، کودک را تحقیر میکنند و با جملاتی تهاجمی کودک را مخاطب قرار میدهند. در مقابل کودکانشان نیز به شیوههایی متفاوت واکنش نشان میدهند. مثلا بسیار بازیگوش و شیطان هستند، یا ترسو و گوشه گیر هستند و یا نافرمان و گستاخی میکنند.
گروه دوم، والدینی هستند که برقراری ارتباط مثبت را میفهمند. آنها با ملاطفت، نرمی و محبت رفتار میکنند و سخن میگویند. اما متاسفانه نرمش و ملایمت این نوع والدین مانع از آن میشود تا زمانی که باید اقتدار یا محدودیتی را به کودک نشان بدهند درست رفتار کنند. آنها ناگهان تغییر روش میدهند و با خشونت کلامی یا رفتاری کودک را وادار به انجام کاری میکنند.
گروه سوم، پدران ومادرانی هستند که روش برقراری یک ارتباط سالم را میشناسند. آنها همواره به یک شکل ثابت و درست عمل میکنند. آنها مثبت، صمیمی، گرم و واضح حرف میزنند و عمل میکنند. برقراری ارتباط با کودک به این شیوه به کودک میفهماند که پدر و مادر موقعیت را میشناسند و میفهمند و مطابق باآن حرف میزنند و عمل میکنند. این شیوهای است که پدر و مادرها باید آن را یاد بگیرند.
این ۲۰ روش به شما کمک میکند تا شیوه حرف زدن درست با فرزندتان را بیاموزید:
۱ـ اسم کودک را بخوانید. صدا کردن نام کودک توجه او را به حرفهای شما جلب میکند. کودکان خردسال اغلب به زمانهایی محدود توجه دارند بنابراین برای جلب توجه باید مدام نامش را صدا کنید.
۲ـ از جملات مثبت استفاده کنید. مدام به کودک نگویید«نه» یا «نکن» اگر همیشه به کودک بگویید «به لیوان دست نزن»، «ندو»، «لباستو کثیف نکن» او به سمت آن کشیده میشود و بالاخره لیوان را میشکند و لباسش را کثیف میکند. به جای این جملات منفی بگویید «لیوانو با دو دستت نگه دار»، «مراقب لباست باش»، «مراقب راه رفتنت باش». مثبت حرف زدن کار آسانی نیست اما تلاشی است که بسیار ارزنده است.
از واژههای سرزنشی مثل «خرس گنده شدی»، تحقیر آمیز مثل«پسر بد» و بیان شرم و خجالت مثل «شرم به تو» استفاده نکنید. این نوع واژهها و جملات احساس بیارزشی را در کودک شما تقویت میکند.
جملات و واژههای مثبت به کودک اعتماد به نفس و احساس شادی و خوشبختی میدهند. رفتارش را بهتر میکند و تلاش او را برای رسیدن به موفقیت بیشتر میکند.
جملات مثبتی مثل «عزیزم یادت باشه که اسباب بازیاتو جمع کنی»، «ممنونم که کمکم کردی»، «خسته نباشی که به خواهرت کمک کردی»، «من به تو افتخار میکنم» راهر روز تکرار کنید و نتیجهاش را ببینید.
۳ـ با کودک ارتباط چشمی برقرار کنید. تاثیر واژهها را زمانی بهتر احساس میکنید که کودک را در محیطی آرام قرار دهید و به چشم هایش نگاه کنید و با آرامش با او حرف بزنید.
۴ـ به تن صدا و لحن کلامتان توجه کنید. با کودکی که غر میزند با همان لحن و با تندی صحبت نکنید. زمانی که کودک آرام شد با او حرف بزنید. بالا و پایین رفتن صدا باید متناسب با موقعیت باشد. پس اگر همیشه با داد و بیداد حرف میزنید باید این عادت را ترک کنید.
۵ـ به کودک فرصتها و موقعیتهای تازه را پیشنهاد بدهید. اگر میخواهید کودکتان با شما همراهی کند باید به او بگویید چرا باید به یک روش خاص عمل کند و به حرفهایتان گوش بدهد. او باید اهمیت و ارزش پیروی از حرفها و دستورات شما را بداند. «وقتی از خونه بیرون میری باید لباست رو عوض کنی. کدوم لباس رو دوست داری بپوشی؟»
از کودک بخواهید تا برای حل مشکل به شما کمک کند. مثلا به جای اینکه بگویید «اسباب بازیتو اونجا ننداز» بگویید «فکر نمیکنی اگه اسباب بازیتو جای بهتری بذاری بهتره؟»
جایگزینها را به کودک نشان بدهید. «الان نمیتونی نقاشی بکشی، اما میتونی با لگوهات بازی کنی».
۶ـ ساده بگیرید. کودکان نمیتوانند چند دستور را همزمان انجام بدهند. به جای اینکه بگویید«پاشو درساتو بخون اما قبـــــلش اتاقتو مرتب کن و کفشاتو ببر بذار تو جا کفشی و لباساتو مرتب کن» اول یک خواسته سادهتر را از کودک بخواهید و سپس او را به انجام کارهای دیگر تشویق کنید.
۷ـ غر نزنید و بهانه نگیرید. به جای اینکه ابتدا روی ناکامیها و ناتوانیهای کودک تاکید کنید و مرتب از او بهانه جویی کنید که درست رفتار نمیکند روی نکات مثبت رفتاری او توجه کنید و درباره آنها بیشتر حرف بزنید.
۸ـالگو باشید تا بتوانید توقع خوش رفتاری از کودک داشته باشید. خوش رفتاری شما با کودک به او یاد میدهد چگونه باید رفتار کند. چه رفتاری پذیرفتنی است و چه رفتاری در هر شرایطی نادرست است. نکتهای که نباید فراموش کنید رفتار متناوب است. نباید خودتان یک بار راست بگویید و یک بار دروغ بگویید. اگر توقع دارید همیشه کودکتان با خطاب محترمانه حرف بزند. باید همیشه خودتان با همین شیوه حرف بزنید. بگویید«لطفا»«متشکرم» و همیشه با همین خطاب محترمانه حرف بزنید.
۹ـ جدی اما مهربان باشید. اگر درمورد مسالهای تصمیم قاطع دارید باید به آن عمل کنید. اگر درخواستی از کودک دارید و یا چیزی را به کودک توصیه میکنید باید روی آن پافشاری کنید. مثلا اگر قرار است اتاقش را خودش تمیز کند نباید از آن کوتاه بیایید. در عین حال ســـــــعی کنید سخت گیر نباشید. چیزی فراتر از توانایی کودک از او نخواهید و یا با هدف تنبیه اینکار را نکنید. کمی هم مهربان باشید. اگر میبینید کودک تلاشش را برای جمع کردن اتاقش میکند میتوانید در انتهای کار برای تشویق او را همراهی کنید و کمکش کنید تا کارش را بهتر انجام بدهد.
۱۰ـ سوال بپرسید. اگر میخواهید کودکتان بیشتر فکر کند و برداشتهای آزاد داشته باشد از او سوالاتی تحلیلی بپرسید. سوال تحلیلی یعنی سوالاتی که پاسخ آنها بله یا خیر نیست و او باید تلاش کند بیشتر حرف بزند و دیدگاهها و احساساتش را نشان بدهد. مثلا به جای این پرسش«مهد کودک خوش گذشت؟ » بپرسید«چه چیزی امروز بیشتر در مهد کودک خوشحالت کرد؟ ».
۱۱ـ آیا کودک منظور و هدف شما را فهمیده است؟ اگر احساس میکنید کودکتان واکنش درستی به درخواستها و حرف هایتان نشان نمیدهد و گیج شده است. پرسش و درخواستتان را دوباره تکرار کنید تا متوجه شوید او موضوع را به خوبی فهمیده است. از او بخواهید آنچه به او گفته اید را تکرار کند.
۱۲ـ درخواست هایتان را با خواستههای شخصیتان یکی کنید. زمانی که میخواهید کودک کاری را برایتان انجام بدهد به جای فرمانهای امری مثل«تو باید» بگویید «من میخواهم». او از این طریق میفهمد که تاثیر رفتارش چه احساسی در شما ایجاد میکند. مثلا بگویید«خیلی خوشحال میشم که بری حموم»«خیلی هیجان زده میشم که تو مسابقه برنده بشی»«باعث افتخارمنه که نمرههای خوبی بگیری».
۱۳ـ اگر کودکتان بسیار درگیر مسالهای میشود و به محیط اطراف و زمان توجهی نمیکند هر از چند گاهی به او یادآوری کنید که باید چه کارهایی بکند. مثلا بگویید«عزیزم دیگه کم کم باید بریم».
۱۴ـ به کودکتان نشان بدهید که همه توجه و دقت شما به شنیدن حرفهای اوست. روزنامه خواندن، تلوزیون تماشا کردن و کار کردن حواستان را پرت میکند. اگر نمیتوانید به حرفهای کودک گوش بدهید تظاهر نکنید.
۱۵ـ اگر دو کودک با تفاوت سنیهای متفاوت دارید برای گفتگو با هر دو نفرشان برنامه ریزی کنید و به هر دوی آنها فرصت حرف زدن بدهید. گاهی اوقات بچههای بزرگتر همه فرصت را برای خودشان میخواهند و یا بچههای کوچکتر همه توجه پدر و مادر را جلب میکنند. در طول روز با هر دوی آنها حرف بزنید و به هر دو فرصت اظهار نظر بدهید.
۱۶ـقسمهای کوچک و بیفایده نخورید و یا کودک را مجبور نکنید برای هرچیزی قسم بخورد. نگویید«راستشو بگو، قسم بخور که گلدونو تو نشکستی»
۱۷ـ ملاحظهگر باشید. حواستان به مکالماتتان با دیگران باشد. چه چیزی به دوستانتان میگویید؟ چگونه با کودکتان حرف میزنید؟ آیا با دوستان و کودکتان به یک شیوه حرف میزنید؟ مکالماتتان را با دوستانتان در حضور کودک طوری تنظیم کنید که اگر کودک درباره آن از شما سوالی کرد پاسخی برایش داشته باشید.
۱۸ـکودکتان را با وجود تفاوتهایی که با دنیای شما دارد بپذیرید. کودکی که تایید میشود و دیگران به او بها میدهند مشکلات و احساساتش را راحتتر درمیان میگذارد. او یاد میگیرد که اگر بزرگ شود و یا تغییر کند بازهم شما در کنارش خواهید بود.
۱۹ـ وسط حرف کودک نپرید. اگر کودک برایتان ماجرایی را تعریف میکند تا انتهای داستان را گوش بدهید و حرفش را قطع نکنید. اگر مدام وسط حرف کودک بپرید یا اظهار نظرهای بیمورد بکنید او علاقهاش را برای مطرح کردن دیدگاهایش را از دست میدهد. مثلا اگر کودکتان اتفاقاتی که در مدرسه میافتد را برایتان تعریف میکند با پرسشهای بیمورد او را سردرگم نکنید یا از ماجرا منحرف نشوید. سکوت کنید و احساساتتان را با لبخند یا تعجب نشان بدهید.
۲۰ـ گفتگو با کودک را جدی بگیرید. گفتگو و تلاش برای برقراری ارتباط با کودک احساس اعتماد به نفس، توانایی برقرای ارتباط با دیگران، یافتن ارتباطات همدلانه صمیمی با و دیگران را در کودک تقویت میکند.
برای کودک وقت بگذارید و تلاش کنید تا ارتباط موثری با هم برقرار کنید. یادتان باشد که گفتگو با کودکان وارد شدن به یک خیابان دو طرفه است. با آنها حرف بزنید و منتظر شنیدن پاسخها و واکنش هایشان باشید. گوش دادن نیز به اندازه حرف زدن مهم است.
روزنامه اطلاعات
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یکی از پیچیده ترین مراحل رشد کودک، تسلط او بر زبان است. کودک از طریق سخن گفتن می تواند با جهان پیرامون خود ارتباط برقرار کند. زبان به کودک این امکان را می دهد تا نیازها و خواسته هایش را بیان کند و احساس ها و هیجان های درونی خود را با والدین و مراقبینش در میان گذارد. از آن جائی که سخن گفتن رفتاری است که کودک را از خودمحوری به اجتماعی شدن سوق می دهد، هرگونه مشکلی در این زمینه می هٔواند کودک را از فرآیند رشد، بالندگی و زندگی جمعی باز دارد.
توانائی سخن گفتن مهارتی است که باید آموخته شود رشد گفتاری کودک به تکامل اندام های گویائی و محرک های محیطی او بستگی دارد. در طول شش ماههٔ اول زندگی، کودک تنها قادر است صداهای نامفهومی از دهان تولید کند. به طور معمول آمادگی برای تقلید کلمات در پایان یک سالگی آغاز می شود.
گویائی و شنوائی دو حس کاملاً مرتبط به هم هستند. کودک ابتدا سعی می کند با گوش دادن به صداها، آنها را تقلید کند، و سپس به تکرار واژه ها و ایجاد زمزمه های نامفهومی می پردازد. به تدریج کودک به مرحلهٔ درک کلام پا می گذارد و می تواند دستورها و خواسته های والدینش را اجرا کند. در این مرحله است که کودک خردسال یاد می گیرد برای رسیدن به نیازهایش چگونه صحبت کند. اگر پدر و مادر او را تشویق به حرف زدن نکنند و با کمترین اشارهٔ او خواستهٔ او را برآورده سازند، کودک هم یاد می گیرد که بدون زحمت صحبت کردن، می تواند به خواسته اش برسد، در نتیجه تلاش هم در جهت زبان آموزی نخواهد کرد. یادگیری زبان به این دلیل اهمیت دارد.
۱) زبان وسیله ای برای ارتباط برقرار کردن و دوست شدن است.
۲) زبان وسیله ای برای سازگاری با محیط است.
۳) زبان وسیله ای برای تفکر و درک بهتر است.
۴) زبان وسیله ای برای پرورش سایر مهارت های ذهنی است.
۵) زبان وسیله ای برای تحصیل علم و گسترش تجربه هاست.
در یک ماهگی، طفل با صداهای ناگهانی وحشت زده می شود و به اصطلاح از جا می پرد. در این حالت او خود را سفت و محکم نگه می دارد و لرزش خفیفی به اندام های او دست می هد. چشمک می زند و به بالا نگاه می کند، دست و پای خود را می کشد و کف دست و انگشت های خود را باز می کند و در نهایت نیز گریه را سر خواهد داد.
اگر زنگوله ای را ملایم و آهسته به صدا در آورید، ساکت و آرام می شود و تمام توجه خود را به سمت صدا متمرکز می کند. با این وجود هنوز قادر به یافتن موقعیت درست محل زنگوله نیست. هنگامی که نوزاد در حال گریه است، با شنیدن صدای گفت وگوی افراد و یا صدائی مثل جارو برقی ساکت می شود. فقط باید توجه داشت هنگامی که طفل درحال شیر خوردن است، محیط عاری از صداهای بلند و وحشت آور باشد تا او بتواند با آرامش به شیر خوردن خود ادامه دهد. در غیر این صورت او با چندین با شنیدن صداهای بلند در هنگام شیر خوردن اشتهایش را از دست می دهد و میل گرسنگی اش علی رغم این که سیر نشده باشد، فروکش خواهد کرد.
کودکانی که دارای اختلالات شنوائی هستند نیز می توانند صداهائی از دهان خود تولید کنند، اما اگر نقص شنوائی آنها جدی باشد، در برابر صداهای ناگهانی هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهند. هم چنین، باید توجه داشت، کودکانی که دارای اختلالات بینائی نیز هستند، چشمان خود را به طرفین و یا به سمت منبع صدا برمی گردانند. بنابراین هرگونه پاسخ دهی به محرکات بینائی و شنوائی باید همیشه مورد توجه قرار گیرد.
در سه ماهگی، طفل هنوز با صداهای بلند پریشان و مضطرب می شود. او با شنیدن این گونه صداها محکم چشمک می زند و چشم خود را به سمت بالا می چرخاند. در نهایت نیز گریه می کند و قصد دور شدن از منبع صدا را دارد. کودک سه ماهه هنگام شنیدن صدای نزدیکان خود ابتدا لبخند می زند و سپس در صدد لمس و گرفتن آنها بر می آید.
البته این امر در صورتی رخ می دهند که کودک از قبل در حال گریه نباشد. شما می توانید هنگامی که با کودک تنها هستید، با صدائی ملایم و آهسته با او صحبت کنید. او تنها وقتی ناراحت و آزرده باشد، گریه را سر می دهد. در این موقع می توانید با حرکات آرام جغجغه و یا زنگوله ای کوچک او را ساکت کنید.
کودک سه ماهه قادر است چشم و سپس سر خود را به سمت صداهای آشنا برگرداند و با لبخند اجتماعی خود در صدد ایجاد ارتباط با آن فرد برآید. هنگامی که بطری شیر را جلوی او تکان می دهید، دهان خود را به حالت مکیدن در می آورد و آب دهانش را جمع می کند. کودک هیجان و علاقهٔ خود را به هنگام شنیدن صدای افراد و یا صدای پای آنها از طریق دست و پا زدن نشان می دهد. حتی زمانی که لباس او را برای شستشو و یا حمام کردن از تیش در می آورید، او به وجد می آید.
ِ▪ توجه: کودکان دارای نقص شنوائی نیز با مشاهدهٔ مادر، مربی و یا پرستار خود شور و علاقهٔ خود را نشان می دهند. چنان چه کودک تا سه ماهگی هیچ عکس العملی به صداهای اطرافیانش نشان ندهد، نیاز به مشاورهٔ پزشکی دارد.
در شش ماهگی، کودک به سمت صداهای آشنائی که در اطراف خود می شنود، فوری برمی گردد. اکنون صداهائی که حتی در معرض دید او هم نباشد، نظر او را جلب می کند. اگر والدین، مربیان و یا نزدیکان کودک با یکدیگر با آرامی صحبت کنند، او نیز با آواهای یک و یا دو سیلابی شروع به پاسخ گوئی می کند. آواهائی مثل، ب ب یا آ آ. همین طور اگر با کودک بازی کنید، تبسم می کند، می خندد و از شادی جیغ می زند. یا اگر به نوعی ناراحت شود، فریاد می زند. آنها واکنش های متفاوتی به افراد محیط خود نشان می دهند و این خود دلیلی بر شناخت کودک از آشنایان و اعضاء خانواده است.
در نه ماهگی، کودک مشتاقانه متوجه صداهائی می شود که به طور روزانه و مرتب می شنود. به خصوص صدای گفت وگوی پدر و مادر و یا مربیانش نظر او را به خوبی جلب می کند. او چنان به این صحبت ها توجه می کند که گوئی می فهمد که چه می گویند. صداهای بلند توجه کودک را راحت تر به خود جلب می کند و او را به دقت کردن وا می دارد.
در نه ماهگی او می تواند با صدای بلند و واضح، واژه های دو سیلابی مثل بابا، ماما و ... را بگوید. این نحوهٔ ادای کلمه ها، برای او حکم تمرین صحبت کردن را دارد. یکی از دلیل هائی که کودک از غان و غون کردن به حرف زدن می رسد آن است که پدر و مادر یا نزدیکان او در برابر آواهائی که کودک از دهانش خارج می کند و شبیه کلمات با مفهوم است، با خندهٔ خود و تکرار آن آوا به کودک پاداش می دهند. از طرف دیگر، کودک قصد دارد با والدین و نزدیکان خود ارتباط برقرار کند. در این مرحلهٔ سنی کودک مفهوم نه و خداحافظی را می داند. او سعی می کند با تقلید از بزرگ ترها صداهای مشابهی از دهان خارج کند. بدین ترتیب کلمات در آواسازی های کودک مشخص می شوند و به تدریج می آموزد که طبق قواعد دستور زبان سخن بگوید، زیرا هنگامی که جملات درستی را می گوید، تقویت می شود و کم کم با حرف زدن با بزرگ ترها هماهنگ می شود. در نه ماهگی کودک در جهت درست صداهائی که می شنود، می چرخد.
کودکانی که دارای اختلالات شنوائی هستند به طور معمول تا این مرحله پیش می آیند، اما چون قادر به شنیدن اصوات و کلمات نیستند، در همین مرحله می مانند و پیشرفت نمی کنند. بیشتر کودکان از حدود ۹ـ ۸ ماهگی شروع به تکلم و تکرار واژه های دو سیلابی می کنند.
کودکان یک ساله، اسم خودشان را می شناسند و هنگام شنیدن نام خود زود بر می گردند. آنها با صدای بلند و با ادای واژه های دو سیلابی درصدد صحبت کردن و ایجاد ارتباط با دیگران بر می آیند. آنها در این سن مفاهیم زیادی را در مورد جهان پیرامون خود یاد گرفته اند، ولی به دلیل عدم رشد اندام های گویائی هنوز قادر به تکلم نیستند.
به عبارت دیگر، اگر یک کودک یک ساله بتواند به طور متوسط ۱۰کلمه بگوید، قادر است ۵۰کلمه را بفهمد. از ۱۵ـ ۱۴ ماهگی به بعد کودک می تواند هر ماه ۲۰ واژهٔ جدید را بیان کند. سطح درک کودک چنان ارتباطی با بلوغ جسمانی اندام های گویائی کودک ندارد. کودکی که کم حرف می زند، ممکن است به مراتب از کودکی که کلمه های زیادی را می گوید و جمله های پیچیده ای می سازد، بیشتر بفهمد. اگر از کودک در خواستی کنید، با انجام آن کار، نشان می دهد که منظور شما را درک کرده است. برای مثال، وقتی به کودک بگوئید: موهایت را شانه بزن، او با انجام این کار نشان می دهد که منظور شما را کاملاً فهمیده است.
اگر کودکی تا یک سالگی نتواند با استفاده از زبان، به اسباب بازی های مورد علاقه اش هیچ اشاره ای بکند، نیاز به مشاورهٔ پزشکی دارد.
بیشتر کودکان در ۱۵ماهگی، صداهائی شبیه کلمات از حنجرهٔ خود خارج می سازند. آنها می توانند چند کلمهٔ قابل تشخیص (اغلب ۶ـ۱ واژه) را به ترتیب بگویند. نکتهٔ قابل ذکر آن است که در این سن کودکان لغات و مفاهیم زیادی را فرا گرفته اند و می فهمند، اما هنوز قادر به بیان آنها نیستند. کودک خواسته ها و نیازهای خود را با اشارهٔ دست و گفتن لغات ساده به اطرافیانش می فهماند. وقتی از او بخواهید با شنیدن اسم اشیاء و یا افراد به آنها اشاره کند، او به راحتی این کار را انجام می دهد. در مقابل خواسته های ساده ای مثل، بیا شام بخوریم، دست بزن و یا توپ را به من بده، از خود عکس العمل مناسب نشان می دهد.
کودک به هنگام بازی، با ایجاد صداهائی از حنجره، با خودش حرف می زند. او با زیر و بم کردن صداها، حالت های مختلف هیجانی به خود می گیرد. به سخنان افراد گوش می دهد و با عکس العمل مناسب به آنها پاسخ می دهد. او می تواند ۲۰ـ۶ کلمه را به زبان بیاورد. البته لازم به ذکر است که حدود گنجینه لغت ها و عبارت های او خیلی بیشتر از این مقدار است. کودک برای سخن گفتن نیاز به رشد و تکامل بخشی از دستگاه عصبی خود که مربوط به اندام های گویائی است، دارد. این امر از این پس رفته رفته حاصل می شود.
به طور کلی، اصول یادگیری تکلم عبارتند از:
۱) آمادگی بدنی: رشد و تکامل اعصاب و اندام های گویائی.
۲) آمادگی ذهنی: رشد و تکامل مغز و اعصاب مربوط به درک کلمات و سخن گفتن.
۳) الگوپذیری از گفتار دیگران: چگونگی تلفظ کودک به شیوهٔ صحبت کردن اطرافیان بستگی دارد.
۴) تمرین: امکان صحبت کردن کودک با اطرافیان.
۵) میزان انگیزش: تلاش کودک برای صحبت کردن و فهماندن خواستهٔ خود به اطرافیان.
۶) آموزش :داشتن سرمشق های خوب و کمک به کودک در تکرار صحیح کلمات.
کودکان به طور معمول، سعی می کنند کلمات آخر جمله را تکرار کنند و یا در صدد تقلید از زیر و بمی صدای افراد بر می آیند. آنها از این که برایشان شعر و ترانه های سادهٔ کودکانه بخوانید، لذت می برند و سعی می کنند با شما بخوانند و تکرار کنند. هنگامی که کودک خواهان چیزی باشد، با اشاره دست و یا گفتن یک کلمه، منظور خود را می فهماند. از دستورها و خواسته های سادهٔ شما اطاعت می کند، برای مثال، اگر از او بپرسید: کفشات کو؟، با انگشت به آن اشاره می کند و یا بلند می شود و می رود و آن را می آورد. یا اگر از او بخواهید که، در را ببندد، او با رفتن و بستن در خواستهٔ شما را انجام می دهد. مفهوم نکن و دست نزن را به خوبی می فهمد. می تواند با انگشت، به چشم، دست، بینی، عروسک و ... اشاره کند.
ِ▪ توجه: اگر کودک تا هیجده ماهگی نتواند حداقل ۵ کلمه بگوید، نیاز به مشاورهٔ پزشکی دارد.
یک کودک ۲ساله قادر است تا ۵۰ واژه (یا بیشتر) را به وضوح بیان کند. این واژگان اغلب کلمه هائی هستند که برای کودک مهم می باشند. مثل افعال رایج آنها (بده، بیا) یا افراد نزدیکانشان (بابا، مامان) و ... . او می تواند جمله های دو کلمه ای و یا حتی چند کلمه ای بسازد و از طریق گوش دادن به حرف های اطرافیان خود درصدد ایجاد ارتباط با آنها برآید. به طور معمول هنگام بازی با خودش حرف می زند، هر چند که از نظر دیگران کلام او غیر قابل فهم باشد. گاهی کلماتی که او را به وجد می آورد، تکرار می کند.
کودکان هم چنین ممکن است جمله های یک کلمه ای و یا دو کلمه ای خود را با حرکت ها و یا آهنگ صدایشان همراه کنند تا بتوانند فکر و منظورشان را به دیگران بفهمانند. کودک مدام از والدین و مربیان خود اسم افراد و اشیاء را می پرسد. اگر برای او شعرهای کودکانه خوانده شود، بی نهایت لذت می برد و در صدد هم صدائی با آن بر می آید.
او می تواند اعضاء بدن خود را مثل، مو، دست، پا، بینی، چشم، دهان و ... را بشناسد و حتی نشان دهد. نام بیشتر وسائل خانگی را می داند و حتی آنها را از روی عکس می شناسد. خواسته های سادهٔ شما را مثل، برو ببین پستچی چی آورده است؟ را می فهمد و اجرا می کند. مفاهیم سادهٔ روزمره را به خوبی آموخته و هنگام بازی با همسالان و یا عروسک هایش آنها را با خود تمرین و تکرار می کند.
کودک در این سن حدود ۲۰۰ واژه و یا بیشتر را به وضوح بیان می کند، اما صحبت کردن او نشان می دهد که در جمله سازی و عبارت پردازی دارای اشکالات زیادی است. نام و نام خانوادگی خود را می داند. هنگام بازی با صدائی بلند و قابل فهم با خود حرف می زند و ماجراهای روزانه را تعریف می کند.صحبت های اطرافیان را تکرار می کند. پیوسته دربارهٔ همه چیز می پرسد و اغلب جمله های او با این چیه؟ و یا این کیه؟ آغاز می شود.
اکنون به کارگیری ضمیرهای من و تو اشتباه نمی کند. نوک زبانی صحبت کردن قدری در این سن رواج دارد. اکنون او قادر است چند بیت از شعرهای کودکانه را از حفظ بخواند. از این که برای او کتاب های داستانی تصویردارد بخوانید خیلی لذت می برد. عروسک هائی که دارای خانه و وسایل کوچک هستند، در همانندسازی با بزرگ سالان به او کمک می کند. این امر سبب می شود در ارتباط با اطرافیان خود هوشمندانه تر عمل کند.
اگر یک کودک ۵/۲ ساله نتواند حداقل ۵۰ واژه را به زبان بیاورد، یا با دو کلمهٔ ساده، جمله ای کوتاه بسازد (مثل، آب بده)، نیاز به مشاورهٔ پزشکی دارد.
کودک در این سن واضح و با زیر و بم کردن صدا حرف می زند. می تواند کلمات بلند و معنی داری را بگوید، اما هنوز در بیان درست و ترکیب بندی جمله ها اشکال دارد. نام و نام خانوادگی، جنسیت و در برخی موارد، سن خود را می داند و ضمیرهای شخصی و حرف های اضافه را به درستی به کار می برد، حتی قادر است اغلب حروف اضافه را نیز در جای مناسب خود استفاده کند. او هنوز هنگام بازی با خودش ـ به طور یک طرفه ـ حرف می زند.
اغلب کودکان ۳ساله شروع به گفتن جمله های سادهٔ چهار کلمه ای می کنند و می توانند حروف اضافه و ربط را هم در جمله های خود به کار برند. مثل، من مامان را صدا زدم، و او آمد.
لازم به یادآوری است که این گونه حرف زدن موجب کسب اعتماد به نفس او حین صحبت کردن با دیگران می گردد. در مکالمه های ساده شرکت می کند و می تواند کارها و فعالیت های روزمرهٔ خود را بازگو کند.
او حتی می تواند تجربه های قبلی خود را نیز تا حدی به خاطر آورد و آنها را تعریف کند در این سن کودک دائم در حال پرسیدن است. جمله های او اغلب با چرا؟، کجا؟ و کی؟ آغاز می شود. او مشتاقانه به داستان ها و ماجراهای مربوط به خودش گوش می دهد و از شنیدن مکرر آن خسته نمی شود. اکنون او می تواند چند بیت شعر کودکانه را از حفظ بارها بخواند و تکرار کند. از دیدن تلویزیون و به ویژه برنامه های مخصوص کودکان لذت می برد و سرگرم می شود.
گفت وگوی هوشمندانه و رعایت نکات دستور زبان از ویژگی های مهم این دوره از رشد کلامی کودک به حساب می آید. این طور به نظر می رسد که فقط در تلفظ چند حرف مثل ر، ل، ت وپ اشکال دارد. او به خوبی می تواند با افراد دیگر ارتباط برقرار کند و دربارهٔ ماجراها و رویدادهای روزانهٔ خود به صحبت بپردازد.
نام و نام خانوادگی، سن، جنس و حتی آدرس منزل خود را می داند. هنوز هم کنجکاوانه به دنبال پرسش های خود مثل این کیه؟، این چیه؟، چرا؟ و ... بر می آید. همین طور معنی لغت هائی را که نمی داند، می پرسد کودک با دقت به داستان هائی که برای او خوانده می شود، گوش می دهد و خود نیز در صدد گفتن داستان بر می آید. اما بیشتر وقت ها موضوع اصلی داستان را فراموش می کند. او قادر به شمردن اعداد از ۱ تا ۲۰ و یا بیشتر است و چند حرف الفبا را می تواند تشخیص دهد. از شنیدن لطیفه های خنده دار و یا لغت های نامتجانس خوشش می آید و سعی می کند آنها را تکرار کند. اگر با او تمرین شود، می تواند چند بیت شعر کودکانه را حفظ کند و از بر بخواند.
کودکان زبان را از طریق ارتباط برقرار کردن با افراد (مادر، پدر و یا مربی) خود فرا می گیرند. گفتار ساده و کوتاه مادر در ۱۸ماهگی باعث رشد کلامی و تسلط کودک بر واژگان و جمله های او در سال های بعد می شود. هم چنین کودکانی که اطرافیانشان با آنها بیشتر صحبت می کنند از کودکانی که کمتر مخاطب قرار می گیرند، از گنجینهٔ لغت بیشتری برخوردارند. علاوه بر آن یکی دیگر از عوامل پیشرفت تکلم در کودکان، توانائی ارتباط برقرار کردن مؤثر با دیگران است. بیان کلمه ها و حروف مناسب در زمان و مکان مناسب به افراد و موضوع های مناسب، از جمله نکات مهم برقراری ارتباط مؤثر است. توانائی مکالمه، مهارت های گفتاری، شنیداری و اجتماعی کودک را تقویت می کند. از جمله رعایت نوبت صحبت کردن، دانش، علاقه، نیاز، عکس العمل های شنونده، ارتباط چشمی و .... .
یک کودک پنج ساله روان و سلیس صحبت می کند رعایت قواعد دستور زبان را می کند و معمولاً با زیر و بم کردن مناسب صدایش می تواند احساس های خود را نیز بیان کند، اما هنوز در تلفظ برخی حروف مثل س، یا ف اشکال دارد.
کودک مشتاقانه شعرهای ساده و کودکانه را حفظ می کند و می خواند. او دوست دارد که برای او قصه و داستان بخوانند و یا خودش داستان بگوید. با کودکان و دیگر هم سن وسالانش به اجرای نمایش نامه می پردازد. هنگام بازی با خودش حرف می زند و قصه می گوید. اسم کامل، سن، جنس، آدرس محل زندگی اش را می داند. معنی اشیاء و پدیده های عینی و ملموس را چون می بیند و به کار می برد، می فهمد و درک می کند. اما مرتب دربارهٔ واژه ها و مفهوم های انتزاعی مثل خوبی، عدالت، ظلم و ... می پرسد و گاهی آنها را نامناسب به کار می برد. او از لطیف گوئی و معماسازی لذت می برد.
ماندانا سلحشور
مطالب پیشنهادی
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکانتمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
کودک در کار زبان آموزی با تکالیف سنگینی روبرو است. کودک باید بر تمام سطوح زبان تسلط یابد. به این معنی که نه تنها باید اصوات گفتار را فرا گیرد، بلکه باید یاد بگیرد. چگونه با ترکیب آنها هزاران واژه بسازد. چگونه با ترکیب این واژهها جملههایی برای بیان اندیشههایش بیافریند. شگفت آنکه بخش عمده این یادگیری در تمامی فرهنگها و تقریبا در همه کودکان ظرف چهار تا پنج سال حاصل میشود.
صداهای قبل از تکلم
در دو سه هفته اول زندگی صداهای کودک در موارد مختلف یکسان و یکنواخت است. این صداها جنبه بازیابی دارد و با اراده و آگاهی انجام نمیشود. ولی کم کم بین گریه کودک و وضعیت او ارتباط برقرار میشود. به نحوی که مادر از طریق لحن گریه کودک میتواند به گرسنگی ، خواب آلودگی یا نیازهای دیگر او پی ببرد.
اگر چه معمولا شروع تکلم را با بکار بردن اولین کلمات مشخص میکنند ولی میتوان گفت که کودک از حدود سه ماهگی با ایجاد صدا به نحوی با محیط پیرامون خود رابطه برقرار میکند. ضمن اینکه اطلاعات کودک در مورد وضعیت خود بیشتر از شناخت او از صداها و اصوات است. بتدریج که کودک بزرگتر میشود و شنوایی نیز به کمک او میآید، آگاهی او از صداها بیشتر میشود. کودک در این مرحله به صدای دیگران گوش میدهد و از بازی با صداها لذت میبرد.
این سر و صداه نه تنها برای کودک بلکه برای پدر و مادر نیز لذت بخش است و باعث میشود که آنها متقابلا به کودک پاسخ دهند و زمینه را برای تقلید او فراهم کنند. کودک از ماه سوم به بعد کم کم خود را با این صداها سرگرم میکند و از این به بعد قان و قون کردن کودک شروع میشود و از ماه ششم به بعد بطور فزایندهای صداها را تقلید و تکرار میکند.
صدای کودک از حدود یک سالگی کم کم شبیه تکلم بزرگسالان میشود. کودک در اواخر سال اول زندگی مجموعا دو سه کلمه یاد میگیرد، ولی قبل از بیان اولین کلمه بسیاری از صداها ، حالات عاطفی و تغییرات چهره و چند کلمه ساده مانند بابا و ماما را درک میکند. کودک در حدود نه ماهگی نسبت به اسم خود و کلمههای نه و نکن ، عکس العمل نشان میدهد و شروع به تقلید صداه میکند.
اولین کلمهها
معمولا کودک در اواخر سال اول کوشش میکند کلمه و صداهایی را که میشنود تقلید کند. به این ترتیب در حدود یک سالگی کودک یکی دو کلمه معنیدار را بیان میکند. از پانزده ماهگی به بعد بسرعت به تعداد واژهها افزوده میشود و این واژهها چند برابر میشوند.
کودک در 15 تا 24 ماهگی حدود 50 واژه را یاد میگیرد و از این به بعد به موضوع تکلم ،آگاهی پیدا میکند. یعنی میفهمد که هر چیز نامی دارد و اشتیاق به کسب مهارت در سخن گفتن فزونی میگیرد و کودک روز به روز لغات بیشتری را فرا میگیرد. لغاتی که کودکان بکار میبرند در مورد چیزهایی است که با آنها آشنا هستند و کارهایی است که میتواند انجام دهد. بنابراین اولین کلمههای بچهها بسیار شبیه هم هستند.
کودک در دو سال اول زندگی شیفته حرکت و تغییر است. بنابراین اولین لغاتی که کودک بکار میبرد، مربوط به چیزهایی است که حرکت میکند. کودک قبل از همه اسامی و سپس افعال و سرانجام قیود و صفات را فرا میگیرد.
اطرافیان کودک نیز باید تمرین را با کلمههای مورد علاقه کودک و نامهایی که بیشتر از همه سر و کار دارند شروع کنند و جمله سازی نیز بسیار ساده و با استفاده از همان گروه کلمهها و اسامی میباشند. تا قبل از سه سالگی اصرار در سخن گفتن کودک لزومی ندارد. چون ممکن است مشکلات دیگری از جمله لکنت زبان را به دنبال داشته باشد.
اولین جملهها
اولین جملههای کودک یک کلمهای است و گفتن کلمه بابا از طرف کودک ممکن است به معنی بابا مرا بگیر باشد. در حدود دو سالگی کودک میتواند جملههای کوتاه دو کلمهای و سه کلمهای را ادا کند. این گونه جمله سازیها به جملات تلگرافی معروفند.
کودک مرتبا کلمههای یشتری را یاد میگیرد و تمایل به ارتباط با دیگران در او افزایش مییابد. کودک در حدود سی ماهگی 300 تا 400 کلمه میداند. در سه سالگی مقدار زیادی از زبان را در نتیجه تقلید و تکرار فراوان میفهمد و حرف میزند و گنجینه لغات او سریعا افزایش مییابد.
تکلم نیز، مانند سایر مهارتها در کودکان مختلف فرق میکند. بعضی کودکان کمی جلوتر و یکی دو ماه قبل از یک سالگی تکلم میکند. تحقیقات نشان میدهد که بطور کلی دخترها در رشد زبان یکی دو ماه از پسرها جلوترند.
برای کودکانی که ت هیجده ماهگی هنوز زبان باز نکرده و ارتباطی با اطرافیان و محیط برقرار نکرده باشند و یا تا بیست و چهار ماهگی کلمهای نگفته و دلیل واضحی نیز برای حرف نزدن او در دست نباشد، باید چارهای اندیشید. زیرا با توجه به دورههای حساس رشد ، اگر کودک به موقع زبان باز نکند عقب ماندگیهای غیر قابل جبران بوجود خواهد آمد. سال دوم زندگی برای رشد گویایی کودک از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان